A Model of the Relationship between Social Capital and Quality of Educational Life

Document Type : Research Paper

Author

University of Hakim Sabzevari, Iran

Abstract

Introduction: Improvement in quality of life is a general aim for all developmental programs in all countries around the world. This study provides some background material on social capital and quality of educational life and discusses how social capital may extend our understanding of society and standards of life. The two parameters of quality of life and social capital are known as the wealth factors of a given country, which affect economic growth and comprehensive development of the society. Therefore, their effectiveness will lead to the improvement of life quality and social capital. The common goal in each society is to promote the quality of life, and the perspective of human life depends on a better knowledge of elements involved in the quality of life. Parts of the issue depend on the quality of our relationships with each other, and formal and informal groups in, for example, scientific interactions in universities that are expressed as social capital. This study investigates the perceptions of university students about social capital and its impact on quality of educational life. It projects a model of relationship between social capital and the quality of educational life among postgraduate students of universities. The study is based on three approaches: theories of social capital (Bourdieu, Putnam and Coleman), social learning (Bandura) and symbolic interactionism (Mead, Cooley and Becker).
Material & Method: The research method is survey-descriptive. Research population consists of postgraduate students in two universities; Hakim Sabzevari University (43%) and University of Mashhad (57%). Accordingly, 335 students were randomized in 2015 and 2016. Data were collected by two questionnaires of social capital and quality of educational life. The scale of social capital consists of four dimensions: interaction and participation, academic cognition (positive and negative thoughts), social trust, and scientific communication between teachers and students. The quality of educational life questionnaire includes nine dimensions: educational obligation, scientific ability of students, sense of competence, positive attitude towards university, foresight, progress and adventure, social and mental health, educational commitment, and overall satisfaction with the university. The reliabilities of the social capital questionnaire and quality of educational life were achieved by Cronbach Alpha Test (0.896, 0. 712, respectively). The sample was selected by using simple and stratified random sampling method. The population was divided according to the type of the universities, gender, faculty, department, and field of study. For statistical tests, the correlation coefficient and multiple regression models (stepwise method) were applied using SPSS-PC (V. 22). Moreover, the structural equation modeling was applied as a multivariate technique using AMOS software (V. 22).
Discussion of Results and Conclusions: The major findings of the study show that there is a significant relationship between social capital and quality of educational life. Multiple regression analysis also indicates that except social participation, all indicators of social capital are included as predictors of quality of educational life in universities. These results showed that quality of educational life is at a desirable condition among students of those universities, and scientific cognition and participation have the highest effect on components of social capital. So, two variables of scientific ability, achievements and adventure have the highest correlation coefficient on the quality of educational life. Educational obligation and positive attitude towards universities increase the quality of educational life. The results also indicate that there is a desirable adequacy level in students' attitude towards quality of educational life (above 50%). However, the lowest level of desirability belonged to the indicators of achievement and adventure (55%), and the highest level to social and mental health (78%).Finally, the desirability level of social capital indicators (four components) are estimated to be between 65% (participation indicator) and  81% (scientific communication indicator).

Keywords

Main Subjects


مقدمه و بیان مسأله

طی چند دهة اخیر در مباحث توسعه، به سرمایه‌های انسانی، فیزیکی و اقتصادی که در دیدگاه‌های سنتی توسعه مطرح بود و همچنین به سرمایة اجتماعی (Social Capita) توجه شده است. سرمایة اجتماعی، مفهومی فرارشته‌ای بین علوم انسانی است که به نقش نیروهای اجتماعی در توسعة جوامع می‌پردازد و اقتصاددانان و جامعه‌شناسان در بررسی‌های اقتصادی و اجتماعی جوامع توسعه‌یافته به این مفهوم توجه دارند. این‌ رویکرد، نشان‌‌دهندة‌ اهمیت‌ نقش‌ ساختارها و روابط‌ اجتماعی‌ بر متغیرهای‌ اقتصادی، اجتماعی‌ و فرهنگی جوامع است. مطالعة روند رشد و توسعة کشورها این واقعیت را بیان می‌کند که سایر سرمایه‌ها درصورت بهره‌گیری از سرمایة اجتماعی، رشد و توسعة یک جامعه را سبب می‌شوند. زمانی‌که سرمایة اجتماعی وجود دارد، کنش‌های اجتماعی تسهیل می‌شود و هزینة تعاملات کاهش می‌یابد. ثبات و انسجام اجتماعی با همکاری و مشارکت اجتماعی - جزء مؤلفه‌های سرمایة اجتماعی - برای توسعه و افزایش کیفیت زندگی شروط لازم هستند.

منابع جامعه‌شناختی و کیفیت زندگی،نگرشراهبردی به انسان را مدنظر قرار می‌دهند؛ بدین‌معنا که انساننقشمحوریدرتحولجامعه و در موقعیت‌های اجتماعی خود ایفا می‌کند. روش زندگی فرد یا گروه را باتوجه‌به ابعاد گوناگون زندگی گروهی انسان‌ها ازقبیل شغل، الگوسازی رفتاری و خانوادگی، مشارکت و روابط اجتماعی توصیف می‌کنند که به ارتقا و بهبود سطح کیفیت زندگی در موقعیت‌های مختلف منتهی می‌شود؛ بنابراین، فرد با فراهم‌ساختن فضای مناسب در محیط‌های شغلی و زندگی برای خود و دیگران به بهبود کیفیت زندگی کمک می‌کند. مطالعات نظری و تجربی نشان میدهند گسترش و تسهیل شبکههای ارتباطات و پیوندهای اجتماعی، سطح دسترسی افراد و گروهها را به منابع اقتصادی و اجتماعی ارتقا میدهند. این پیوندها و ارتباطات در اشکال متفاوت خود، یعنی به‌صورت درون‌گروهی و برون‌گروهی باعث میشود عناصر موجود در جامعه به هم اتصال یابند و کنشهای جمعی ازقبیل تعاون، حمایتهای اجتماعی و ... تسهیل شود. کنشهای جمعی و حل مسئله بهصورت گروهی، استفادة بهتر از منابع اجتماعی، تقلیل هزینههای اجتماعی و افزایش کارآیی برنامه‌های مختلف در سطح جامعه را سبب میشوند؛ بنابراین، کیفیت زندگی در ابعاد متفاوت خود (کیفیت محیطی، روانی، فیزیکی، اجتماعی، جسمی و روحی)، بسیار متأثر از کیفیت ارتباطات و پیوندهای اجتماعی است.

منابع انسانی (استادان و دانشجویان) و توانمند باارزش‌ترینمنبعهرسازمان، مانند دانشگاه‌هایمطرح است.بی‌شکحفظاینمنابعباارزشوفراهم‌کردنشرایطروحیو روانیمناسببایدجزاولویت‌هایهرمحیط آموزشی یا سازمانیقرار گیرد. شواهد تجربی نشان می‌دهد سرمایة اجتماعی به بهره‌وری، خلاقیت، یادگیری و ارتقای کیفیت آموزشی در محیط‌های آکادمیک کمک می‌کند؛ بنابراین، سرمایة اجتماعی در بهبود و تقویت درک اجتماعی، پویایی بیشتر، نوآوری و ارزش‌زایی فرهنگی، تقویت رفتارهای مدنی نقش کلیدی دارد. یک وجه سرمایة انسانی بی‌چون‌وچرا به توفیقات آموزشی و سرمایه‌گذاری‌های آموزشی می‌باشد که منتهی به مدارک تحصیلی در بین دانشجویان طبقات نابرابر می‌شود. خروجی‌های نظام آموزش دانشگاهی به کیفیت محیط آموزشی و زندگی تحصیلی دانشجویان در مقاطع تحصیلی به‌خصوص در دوره‌های تحصیلات تکمیلی بستگی دارد. رویکردهای جدید نسبت به روش زندگی در مطالعات بوردیو[1] (1982) و یا لوتک[2] (1989) نشان می‌دهد توجه بر مطالعة کیفیت زندگی در گروه های خاص و در ابعاد گوناگون زندگی فردی، آموزشی و اجتماعی اهمیت خاصی دارد. این مطالعات به زندگی خانوادگی، مشارکت و روابط اجتماعی، تندرستی، سلامتی روحی و روانی و جنبه‌های دیگر موقعیت اجتماعی فرد در جامعه تأکید می‌کند؛ بنابراین، ارتقای سطح سلامتی فرد و کیفیت زندگی، فضای مناسبی را برای رشد و شکوفایی جامعه فراهم می‌کند (مختاری، 1389: 28-29).

تعریفسازمانجهانیبهداشتازکیفیتزندگیچنیناست که ارزیابیوادراکافراد ازوضعیتزندگیخویش،تحت‌تأثیرنظامفرهنگیوارزشیموقعیتی استکهدرآنزندگی می‌کنند (Massam, 2002:58). درواقعاهداف،انتظارات،معیارهاوخواسته‌هایفردبهمیزان وسیعیبروضعیتجسمانی،روانی،میزاناستقلال،روابطاجتماعیواعتقاداتاوتأثیرگذار است (Noll, 2002:2-10). کلمن می‌گوید کیفیت زندگی، گستردگی و انبساط امید و آرزو است که از تجارب زندگی ناشی می‌شود (Calman, 1984: 124-128). حاجی کریمیو رنگریز (1379)معتقدندمنظورازکیفیتزندگیکاری، اهمیتوارزشقائل‌شدن بهفعالیت‌هاینیرویانسانیدرمحیط است. جزنی (1375) اعتقادداردکیفیتزندگیکاریبهمفهومداشتننظارتخوب،شرایطکاریخوب،پرداختمزایایخوبوجالب‌ترازهمه،کارچالشگرایانهوامتناعکنندهاست.

به‌طورکلی طرفداراننظریةکیفیتزندگیدرجستجوینظام‌هایجدیدی برایکمکبهعناصر انسانیهستندتابینزندگیآموزشی، شغلیوشخصی خودتعاملبرقرارکنند. شناسایى نقاط ضعف و قوت و تلاش براى بهبود وضعیت‌های آموزشی و رسیدن به وضع مطلوب از مهم‌ترین وظایف دانشگاه‌ها است. بهبود مستمر کیفیت آموزشی به‌خصوص در زندگی دانشجویان دوره‌های تحصیلات تکمیلی به کارهای پژوهشی و ارزیابی عوامل درونی دانشگاه‌ها نیازمند است که به بهبود و ارتقای کیفیت برنامه‌‌های درسی و امور آموزشى، پژوهشى و تربیت نیروی متخصص جامعه می‌انجامد.

دانشگاه به‌مثابه سازمان آموزشی از سرمایه‌های انسانی مانند استادان و نخبگان علمی برخوردار است. استادان و نخبگان در مراودات با یکدیگر و ارتباط با دانشجویان، سهولت و انعطاف زیادی دارند که یک ساخت اجتماعی و سازمانی را تشکیل می‌دهند و به‌صورت ابزاری برای تربیت نیروی سرمایة انسانی گام بر می‌دارند. پژوهش فوق، رابطة سرمایة اجتماعی که مهم‌ترین عامل سرمایه‌های انسانی (بهره‌وری منابع سازمانی) است و کیفیت زندگی آموزشی دانشجویان (تربیت نیروی متخصص کیفی) به‌صورت بازده دانشگاه (خروجی‌های سازمان) را بررسی و تبیین می‌کند. سؤالاتی ازقبیل سرمایة اجتماعی چه ارتباطی با کیفیت زندگی آموزشی دارد؟ آیا سرمایة اجتماعی موجبات ارتقای محیط آموزشی و زندگی تحصیلی دانشجویان را فراهم می‌کند؟ چه میزان سرمایه‌های اجتماعی (مشارکت علمی استادان، ارتباطات علمی استادان، شناخت علمی و اعتماد علمی بین استادان با دانشجویان) بر ارتقای سطح کیفی زندگی آموزشی تأثیرگذار است؟ جز پرسش‌های اساسی این پژوهش است. پژوهش فوق با الهام از نظریه‌های عمده در مباحث سرمایة اجتماعی (‌مانند بوردیو، لوتک، کلمن[3]) و نظریة کارکردگرایی انجام می‌شود یا به‌عبارت‌دیگر، با الهام از تحلیل و بررسی نظریه‌های سرمایة اجتماعی پیر بوردیو، لوتک و کلمن انجام می‌شود که در تبیین تئوریک مسئلة سرمایة اجتماعی و کیفیت آموزشی مطرح هستند. درواقع، پژوهش فوق از نگاه جامعه‌شناختی به مهم‌ترین معیارهای عینی و ذهنی توجه کرده است. از بُعد عینی به معیارهایی مانند زندگی در محیط سالم علمی و دانشگاهی، دسترسی به کیفیت آموزشی، ارتباط با استادان، گروه، کمیتة علمی، دوستان دانشگاهی و سایر عناصر توجه کرده است. در بُعد ذهنی به نگاه دانشجو به زندگی علمی و آموزشی، نیازهای علمی، شناخت، درک و فهم درست، احساس شکوفایی و توسعة علمی، میل شدید به رشد و بالندگی، حس کنجکاوی و آینده‌نگری بین دانشجو و استاد، گروه و کمیته در تعامل علمی با یکدیگر عنایت کرده است.

 

ادبیات پژوهش

پژوهش دربارة کیفیت زندگی در حوزة میان‌رشته است که بیشتر جامعه‌شناسان کیفیت زندگی را در حوزة مطالعات جامعه‌شناسی کار و خانواده قرار داده‌اند. ریشة تاریخی این مطالعات به آثار کلاسیک ارسطو مربوط می‌شود و به 330 سال قبل از میلاد مسیح برمیگردد که در آثار خود به رابطة کیفیت زندگی هنگام شادی و ارزش‌های ذهنی فرد اشاره می‌کند (مختاری، 1389: 16). در تفکرات مدرن، پژوهشگران علوم اجتماعی و رفتاری معتقدند سرمایة اجتماعی با مفهوم رفاه و ارتقای سطح زندگی پیوند خورده است؛ باوجوداین، مطالعات زیادی با رویکردهای مختلف در حوزه‌های گوناگون جامعه انجام شده است. پژوهشگران علوم اجتماعی با شیوة تجربی و با بررسی های دقیق‌تر، اطلاعات را از تجارت دیگر افراد گردآوری کردندکه با تأسیس جامعة بین المللی برای پژوهش  در بارة کیفیت زندگی، این پژوهش‌ها نهادینه شدند (مختاری، 1389: 18). به‌طورمثال، پژوهش بیکر (1382) نشان می‌دهد بین سرمایة اجتماعی و سطح کیفیت، هدف و مفهوم زندگی، پیوند مستقیم وجود دارد. بررسی علمی و تجربی درخصوص کیفیت زندگی به رویکردها و حوزه‌های مختلف مربوط است و به رویکرد پزشکی و سلامت در ساختن مقیاس‌های تندرستی ازقبیل: مقیاس سابقه بیماری، مقیاس تندرستی، مقیاس سنجش کیفیت زندگی، مقیاس کیفیت زندگی، مقیاس ارزیابی کارول و پرسش‌نامه تجارت افسردگی اشاره می‌شود که پژوهشگران علوم پزشکی انجام داده‌اند. در رویکرد فلسفی، مطالعات ارسطو[4] و اپیکور[5]، دکارت[6]، ‌هابرماس[7]، توماس کوهن[8] و جان راولز[9] انجام شده است. در رویکرد اقتصادی، مطالعات برنارد وان پراک[10] (2004 لیو[11] (1976)، جاستر[12] (1981) بر مفهوم کیفیت زندگی و مفهوم خوشبختی تأکید ویژه دارند. در رویکرد روان‌شناختی اجتماعی، مطالعات زیادی دربارة کیفیت زندگی انجام شده است که به نظریات یادگیری اجتماعی، کنش متقابل نمادین اشاره می‌شود. در حوزة مطالعات جامعه‌شناختی به بررسی‌های دورکیم در بحث آنومی، نظریة بی‌سازمانی اجتماعی پارک، مرتون و برگس، مفهوم از خود بیگانگی مارکس و غیره اشاره کرد (مختاری، 1389). همین‌طور مطالعات مونیکا مولارسکا (2014) نشان می‌دهد در دو زمینة روان‌شناختی و جامعه‌شناختی باید به کیفیت زندگی توجه شود. جامعه‌شناسان اخیر ازجمله روسلان و همکاران (2010) به این نتیجه رسیده‌اند سرمایه‌های مادی به تنهایی زمینه‌های بهبود و رضایت‌مندی جامعه را فراهم نمی‌کند؛ بلکه سرمایة اجتماعی یک مفهوم مرکزی در بحث‌های توسعه و رشد جوامع کشورهای درحال رشد است.

سیدروکین (2004)درمطالعة خود دربارة بیگانگیومحیط‌هایآموزشی،مسئلة مشارکت‌نداشتنافراددرسازمانرادربروزبیگانگیازمحیطآموزشیدخیلدانستهاست. پژوهش‌های یعقوب‌زاده (2011) نشان می‌دهد بین توسعة اقتصادی و سرمایة اجتماعی همبستگی وجود دارد. درپژوهش جای (2006) و کریم‌زاده (2013) نتیجهگرفتند باتوانمندسازیمعلمانمدرسه،ارتباط‌های قویدرمدرسه، اشتغالدرکاروانزوایاجتماعیآنهاکاهشمی‌یابد. اینامردرپژوهشگلن(2007)  بیناعضایهیئتعلمینیزتأییدشدهاست.ایلمازوسارپکایا (2009)درپژوهشی دربارةعلتبیگانگیازکارمعلمان، بی‌قدرتیآنهارابیشاز ابعاددیگربیگانگیمشاهدهکردندکهعلتآنرادرساختاراداریمحیطآموزشیونداشتنارتباطصحیح باهمکارانمی‌دانند (علمی، 1388). در پژوهش‌های داخلی به مطالعة میرمهراد پیدایی (1393) با عنوان طراحی الگوی تبیین رابطه بین کیفیت زندگی کاری و سرمایة اجتماعی کارکنان، علی رحمانی فیروزجاه و سهدیه سهرابی (1391) با عنوان بررسی جامعه‌شناختی رابطه میان کیفیت زندگی و سرمایة اجتماعی (تهران)، علی‌اکبر امین بیدوخت و همکاران (1392) با عنوان تأثیرسرمایة اجتماعی بررضایتتحصیلی اشاره می‌شود.

 

چارچوب نظری

مبانی نظری پژوهش فوق برپایة دو دیدگاه یادگیری اجتماعی و کنش متقابل اجتماعی در بحث‌های کیفیت زندگی ارتباط پیدا می‌کند و همچنین به نظریه‌های عمده در مباحث سرمایة اجتماعی (‌مانند بوردیو، کارکردگرایی[13] و پاتنام[14]‌) اشاره دارد. پیوند این دو مبانی نظری، یعنی تئوری‌های کیفیت زندگی و سرمایة اجتماعی، پژوهش فوق را برای ارائه یک الگوی تحلیل هدایت کرد.

 

کیفیت زندگی

برداشت کلی از نظریه‌پردازان سرمایة اجتماعی و دیدگاه کارکردگرایی و ارتباطش با کیفیت زندگی به درجة استحکام، ثبات و تعهدات دوجانبه بین دانشجو با گروه، کمیته علمی، دوستان دانشگاهی و ... ارتباط پیدا می‌کند. همین‌طور به نقش فعالانة دانشجو در محیط‌های علمی و برخورداری از کیفیت شبکه‌ها، همکاری و کنش جمعی در محیط دانشگاه بستگی دارد و سرمایة اجتماعی مانند رشد علمی و آموزشی، تحرک علمی و کیفیت زندگی دانشجو را رقم می‌زند؛ بنابراین، زندگی در محیط‌های علمی و دانشگاهی، مشارکت و روابط با عوامل آموزشی (استادان، دوستان دانشگاهی، قوانین آموزشی و ...)، تندرستی، سلامتی روحی و روانی و جنبه‌های دیگر موقعیت اجتماعی فرد در جامعة دانشگاهی را تسریع می‌کند. بهطورکلی ارتقای سطح سلامتی و کیفیت زندگی آموزشی دانشجو، فضای مناسب دانشگاه و ... شرایط لازم برای رشد و شکوفایی افراد در محیط‌های علمی را فراهم می‌کند. پژوهش فوق از نگاه جامعه‌شناختی به مهم‌ترین معیارهای عینی و ذهنی توجه کرده است و از بُعد عینی به معیارهایی مانند زندگی در محیط سالم علمی و دانشگاهی، دسترسی به کیفیت خدمات آموزشی، دسترسی به وسایل ارتباطی، ارتباط با استادان، گروه، کمیتة علمی و دوستان دانشگاهی) توجه کرده است. همین‌طور در بُعد ذهنی به نگاه دانشجو به زندگی علمی و آموزشی، نیازهای علمی، شناخت و درک و فهم درست، احساس شکوفایی و توسعه علمی، میل شدید به رشد و توسعه یادگیری و حس کنجکاوی بین دانشجو و استاد، گروه و کمیته در تعامل علمی با یکدیگر عنایت کرده است.

تئوری یادگیری اجتماعی، کیفیت زندگی را کنش اجتماعی تلقی می‌کند که ازطریق فرایندهای اجتماعی، تولید، بازتولید به تأثیرات متقابل بین رفتار و محیط تأکید می‌کند. به‌عبارت‌دیگر، تئوری یادگیری اجتماعی به الگوهایی مانند رفتارها، تجربة مستقیم فرد از محیط و پاسخ‌های دریافتی و پاداش‌های مطلوب و کسب‌شده می‌پردازد. آلبرت باندورا[15] از حامیان این تئوری است و به نقش یادگیری مشاهده‌ای در تعامل، مشارکت و آشنایی با رفتار دیگران تأکید ویژه‌ای می‌کند که به فرایند الگوی‌سازی منتهی می‌شود. این نظریه به بُعد اجتماعی و شناختی تأکید می‌کند که در آن، بُعد اجتماعی، یعنی تأکید بر خاستگاه اجتماعی که بخش مهمی از اندیشه و عمل انسان است و بُعد شناختی به شناساندن اهمیت تأثیر علّی فرایندهای فکری بر انگیزش، عاطفه و عمل انسان تأکید می‌کند. به‌عبارت‌دیگر، به نقش فعال یادگیرنده (دانشجو) در بافت اجتماعی و محرک‌های محیط اجتماعی (محیط دانشگاه) تأکید دارد (جاویدی و همکاران، 1392).

رویکرد کنش متقابل در بحث کیفیت زندگی به چگونگی تعامل و کنش متقابل نمادین توجه ویژه دارد و بر ماهیت فکری و تصوری مثبت و منفی انسان نسبت به خود و اطرافیان پیدا می‌کند و به نحوة عمل انسان بر کیفیت زندگیش تأثیر می‌گذارد. نظریه‌پردازانی مانند مید[16]، کولی[17] و بکر[18]، الگوی خودآیینه‌ای و نقش اجتماعی را تبیین و به چگونگی رشد انسان در رهگذر تبادل با دیگران اشاره می‌کنند و یک ارتباط دیالتیکی شکل می‌گیرد. کولی به مفهوم خودآیینه‌سان در ارتباط با کیفیت زندگی فرد توجه می‌کند. هرچه ارتباط انسان در محیط‌های مختلف بهخصوص محیط‌های آموزشی، غنای بیشتری داشته باشد، کیفیت زندگی درجة بالاتری دارد. همین‌طور مید از متفکران مکتب شیکاگو به نقش اجتماعی تأکید می‌ورزد. براساس نظریة مید، نقش‌های اجتماعی را معادل نیروهای پویای انگیزش رفتار تلقی می‌کند که سهم زیادی در عملکرد فرد و تنطیم ساختار شخصیت او دارد و فرد با آموختن نقش‌ها (مانند محیط‌های آکادمیک) و احساس دلبستگی، ارزش‌های زیربنایی را در خود درونی می‌کند و با درونی‌کردن ارزش‌های زیربنایی (ازجمله فراگیری‌های علمی و آموزشی در محیط‌های دانشگاهی) به پیش‌بینی انتظارات دیگران و شکل‌دادن رفتار خود و براساس تعهدات و انتظارات دیگران و جامعه پاسخ‌های مناسب را می‌دهد (مختاری، 1389).

برپایة دو تئوری یادگیری اجتماعی (باندورا) و کنش متقابل نمادین (کولی، مید و بکر)، فرایند ایجادشده در تعامل و مشارکت در محیط‌های دانشگاه بین دانشجو و استادان اهمیت ویژه‌ای دارد. این فرایند به کیفیت زندگی آموزشی دانشجویان در برخورد با محیط دانشگاه، کسب تجربه از محیط علمی، نقش علمی و اجتماعی (گروه، کمیتة علمی، دانشجو، کارکنان و قوانین آموزشی و پژوهشی) و پویای انگیزش رشد علمی بستگی دارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


شکل 1- مؤلفه‌های کیفیت زندگی آموزشی

 

 

سرمایة اجتماعی

مبانی نظری دوم به تئوری‌های سرمایة اجتماعی (بوردیو، پاتنام و کلمن) و کارکردگرایان اشاره دارد. بوردیو، مفهوم سرمایة اجتماعی را این‌طور تعریف می‌کند: توده‌ای از منابع بالقوه است که به‌دلیل داشتن یک شبکة بادوام از روابط شناسایی و دستیابی دوطرفة کم‌و‌بیش نهادی‌شده، به وجود می‌آید. کلمن و دیگران بر این که سرمایة اجتماعی نشان دهنده توانایی بازیگران برای تامین منافع از طریق عضویت در شبکه‌های اجتماعی و یا دیگر ساختار‌های اجتماعی می‌باشد تأکید دارند (Inkpen, 2005: 150&Tsang). به عقیدة بوردیو، سرمایة اجتماعی، ویژگی فردی پتانسیل افراد برای فعالیت و مشارکت مؤثر در شبکة ارتباطات براساس شناخت متقابل در یک فضای اجتماعی و حفاظت ازآن از طریق مبادلات نمادی و مادی است. طرفداران نظریة کارکردگرایانه معتقدند در روابط دوجانبه، تعاملات و شبکه‌هایی که در گروه‌های انسانی پدیدار می‌شوند و سطح اعتمادی که در میان افراد، گروه‌ها و اجتماعات به وجود می‌آورند به‌عنوان تعهدات و هنجارهایی پیوسته در ساختار اجتماعی تلقی می شوند. درواقع سودمندی سرمایة اجتماعی در افزایش برخی ویژگی‌ها، مانند آموزش، تحرک اجتماعی، رشد اقتصادی، برتری سیاسی و درنهایت توسعه است (الوانی و شیروانی، 1385). سرمایة اجتماعی بر شبکه‌ها و روابط بین آنها متکی است و ارزیابی خود را از دیدگاه ارزش‌ها و هنجارهایی می نگرد که به‌طور اجتماعی شکل گرفته‌اند. همچنین استحکام تعهدات دوجانبه بین افراد و گروه‌ها و مشارکت مدنی را مبنای اندازه‌گیری قرار می‌دهد و بازده را براساس کیفیت زندگی می‌سنجد.

به استدلال پاتنام (1993)، اگر عضویت در اجتماع با مشارکت فعالانه‌تر همراه باشد، سطح زندگی بالاتر خواهد بود (تولایی و شریفیان ثانی، 1384). پاتنام: سرمایة اجتماعی صفت جامعه است که کیفیت شبکه‌ها و روابط، افراد را برای همکاری و کنش جمعی قادر می‌کند. براین‌اساس، سرمایة اجتماعی برپایة درجة بالای اعتماد بین شخصی و به همان میزان ارزشمندی اعتماد نهادهای عمومی وسیاسی است که قواعد حقوقی را ایجاد و رعایت می‌کنند و همة مبادلات را شفاف و ایمن می‌کنند؛ بنابراین، تئوری‌ها و دیدگاه‌های علمی، پژوهش فوق را به ارائة یک چاچوب تئوریکی هدایت می‌کند که در چهار مؤلف مهم در شکل 1 ارائه شده است.

 

 

 
   
 

 

 

 

 

 

 

 


شکل 2- چهار مؤلف‌های سرمایة اجتماعی

 

 

الگوی نظری پژوهش

چارچوب تئوریکی پژوهش فوق بر تئوری عمده و مهم پیرامون سرمایة اجتماعی و کیفیت زندگی قرار گرفته است. این الگو، مفهوم ترکیبی از تئوری‌های یادگیری اجتماعی (باندورا، کنش متقابل مید، کولی و بکر)، سرمایة اجتماعی (بوردیو و پاتنام) و دیدگاه کارکردگرایی است. به لحاظ محتوایی و درک مفهومی از تئوری‌های فوق، مؤلفه‌های مشابه و یکسانی به دست آمده است که بر چهار زمینة عمدة سرمایة اجتماعی تأکید می‌کنند و در زمینة کیفیت زندگی به مهم‌ترین شاخص‌های تجربی از محیط پژوهش اشاره شده است و همچنین در پژوهش‌های دیگران به آن توجه شده است که پیوند و ارتباطی بین سرمایة اجتماعی و کیفیت زندگی آموزشی به وجود می‌آورد.

 

 

 
   
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


شکل 3- الگوی نظری از سرمایة اجتماعی و کیفیت زندگی آموزشی

 

اهداف تحقیق

۱- بررسی عوامل مؤثر آموزشی بر کیفیت زندگی آموزشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی

۲ – بررسی رابطة بین سرمایة اجتماعی با کیفیت زندگی آموزشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی

 

پرسش‌های پژوهش

1 – سرمایة اجتماعی در بین دانشجویان چه میزان است؟

2 – میزان رضایت‌مندی دانشجویان از کیفیت زندگی دانشجویی چه میزان است؟

3 - آیا بین عوامل مؤثر آموزشی، همبستگی قوی و معنی‌داری وجود دارد که بر کیفیت زندگی آموزشی تأثیر بگذارد؟

4 – آیا بین شاخص‌‌های سرمایة اجتماعی با کیفیت زندگی آموزشی رابطة معنی‌داری وجود دارد؟

 

روش‌شناسی

این پژوهش، بررسی توصیفی از نوع پیمایشی است که سطح کیفی زندگی آموزشی دانشجویان (تحصیلات تکمیلی ) در دو دانشگاه دولتی حکیم سبزواری و فردوسی مشهد به لحاظ سرمایة اجتماعی (محیط علمی) و کیفیت زندگی آموزشی (دانشگاه) را سنجیده و بررسی کرده است. پژوهش فوق، ابتدا با مطالعات اسنادی، ‌اینترنتی‌ و نظریه‌های علمی و پژوهش‌های انجام‌شدة داخلی و خارجی، الگوی تحلیلی (شکل‌های 1 تا 3) را ارائه کرده است. جامعة آماری پژوهش فوق را کلیة دانشجویان دورة تحصیلات تکمیلی دو دانشگاه فردوسی مشهد و حکیم سبزواری تشکیل می‌دهند و 12500 نفر هستند که با استفاده از نمونه‌گیری طبقه‌ای و ساده، 332 نفر از دو دانشگاه فردوسی (57%) و حکیم سبزواری (43%) برای نمونة شرکت‌کننده در پژوهش فوق مورد پرسش قرار گرفته‌اند. انتخاب نمونه‌ها به‌شیوة نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای و ساده انجام شده است. براساس نمونه‌گیری فوق، جامعة آماری برحسب نوع دانشگاه، جنسیت، دانشکده و گروه آموزشی به چندین لایه یا قشر تقسیم شده است. به‌طور تصادفی چندین دانشکده از دو دانشگاه انتخاب شده‌اند و سپس با مراجعه به محیط‌های آموزشی دانشکده‌ها، نمونه‌ها، بهطور تصادفی مورد پرسش قرار گرفته‌‌اند. روش جمع‌آوری داده‌ها با استفاده از دو پرسش‌نامه انجام شده است.

پرسش‌نامة سرمایة اجتماعی از الگوی پرسش‌نامة اونیکس و بولن (2000) الهام گرفته است و 26 گویه را شامل می‌شود. در سطح مقیاس چهار درجه‌‌ای لیکرت، خیلی کم (1)، کم (2)، زیاد (3) و بسیار زیاد (4) درجه‌بندی شده‌اند و چهار مؤلفة تعامل و مشارکت علمی در محیط دانشگاه، شناخت (تصور مثبت و منفی) از محیط دانشگاه (بین استاد و دانشجو)، اعتماد اجتماعی بین استاد و دانشجو و ارتباطات علمی در محیط دانشگاه را شامل می‌شود. پرسش‌نامة کیفیت زندگی با استفاده از چندین پرسش‌نامة مربوط به موضوع پژوهش بررسی شده است. درنهایت، پرسش‌نامه‌ای با سطح مقیاس چهار درجه‌ای لیکرت (بسیار مخالفم (1)، مخالفم (2)، موافقم (3) و بسیار موافقم (4)) طراحی شده است که نه مؤلفة انسجام آموزشی، توانایی علمی دانشجو، احساس شایستگی، نگرش مثبت به دانشگاه، آینده‌نگری، پیشرفت و ماجراجویی، سلامت اجتماعی و روانی، تعهدات آموزشی و رضایت کلی از دانشگاه را شامل می‌شود. روایی این پرسش‌نامه، از نظرات دو متخصص در مطالعات برنامه‌ریزی درسی و علوم اجتماعی استفاده شده است. درنهایت صحت پرسش‌نامة مذکور در یک پیش آزمون بررسی شده است. پرسش‌نامة فوق براساس مقیاس پنج درجه‌ای لیکرت تنظیم شده است. تعیین سطح پایایی و قابلیت اعتماد دو پرسش‌نامه ازطریق آزمون آلفای کرونباخ محاسبه شده است. نتایج حاصل از آزمون قابلیت اعتماد (آلفای کرونباخ)، گویای این واقعیت است که پایایی ابعاد کیفیت زندگی آموزشی به‌ترتیب رضایت کلی از دانشگاه (84/0)، انسجام آموزشی (89/0)، احساس شایستگی (77/0)، آینده‌نگری (79/0)، نگرش مثبت به دانشگاه (81/0)، پیشرفت و ماجراجویی (79/0)، سلامت اجتماعی و روانی (74/0)، تعهدات آموزشی (88/0) و توانایی علمی دانشجو (71/0) برآورد شده است. همچنین ضریب آلفای کرونباخ در کل گویه‌های پرسش‌نامة سرمایة اجتماعی 896/0 برآورد شده است. اعتبار ابعاد شاخص سرمایة اجتماعی شامل، مشارکت و تعامل علمی (73/0)، شناخت علمی (74/0)، اعتماد علمی (78/0) و ارتباطات علمی (79/0) برآورد شده است. تمامی این نتایج، پایایی بسیار زیاد و مطلوب در دو پرسش‌نامه را نشان می‌دهد. همین سطح مطلوبیت پارامتر سرمایة اجتماعی به دو سطح مقیاس بسیار زیاد و زیاد و کیفیت زندگی به دو سطح مقیاس بسیار موافقم و موافقم در نظر گرفته شده است که برآورد ترکیبی این دو سطح را در جدول‌های 1 و 2 نشان می‌دهد.

در تبیین آزمون پرسش‌های پژوهش از آزمون ضرایب همبستگی (تبیین فرضیة یک پژوهش) و معادلات رگرسیون چندگانه با روش گام‌به‌گام استفاده شده است. الگویابی معادلة ساختاری تکنیک چندمتغیره با استفاده از نرم‌افزار آموس ورژن 20 استفاده شده است. هدف، پیدا‌کردن متغیرهای پیش‌بینی است که تغییرات متغیر وابسته را چه تنهایی و مشترک پیش‌بینی کنند. در این پژوهش، شاخص‌های توصیفی میانگین، انحراف استاندارد، ضرایب همبستگی و نرخ رگرسیونی با استفاده از نرم‌افزار Spssمحاسبه شده است. سپس فرض ساختاری با الگوی تحلیل مسیر در نزم‌افزار آموس (Amos) انجام گرفته است.

 

نتایج، توصیف داده‌ها، سیمای ‌پاسخ‌گویان

نتایج حاصل از آمار توصیفی پیرامون ‌پاسخ‌گویان در این پژوهش بیان می‌کند 9/46 % از ‌پاسخ‌گویان ما کمتر از 25 سال، 6/41 % 25 تا 30 سال و بقیه بالای 30 سال دارند. 8/38% از ‌پاسخ‌گویان، مرد و 2/61 % خانم بوده‌اند. 9/31 % از ‌پاسخ‌گویان، متأهل و 9/66 % مجرد هستند. همین‌طور نتایج استخراج‌شده از آمار توصیفی پژوهش فوق نشان می‌دهد 43 % ‌پاسخ‌گویان از دانشگاه حکیم سبزواری و 57 % از دانشگاه فردوسی مشهد هستند. 1/76 % از ‌پاسخ‌گویان در مقطع کارشناسی ارشد و مابقی در مقطع دکتری تحصیل می‌کرده‌اند. 76 % دانشجویان در دورة روزانه و حدود 21 % در نوبت دوم (شبانه) و مابقی در واحد‌های پردیس تحصیل می‌کنند.

 

میزان سطح مطلوبیت شاخص‌های کیفیت زندگی آموزشی در بین دانشجویان

 

 

جدول 1- میزان شاخص‌های کیفیت زندگی در بین ‌پاسخ‌گویان

متغیرها

بسیار مخالفم و مخالفم

موافقم و بسیار موافقم

میانگین

انحراف استاندارد

رضایت از دانشگاه

1/40%

9/59%

44/20

18/4

انسجام آموزشی

2/32%

8/67%

36/22

41/5

احساس شایستگی

6/34%

4/65%

61/16

89/3

آینده‌نگری

5/39%

5/60%

37/16

53/4

نگرش مثبت به دانشگاه

0/31%

0/69%

11/22

03/5

بهداشت اجتماعی و روانی

0/22%

0/78%

46/23

78/3

تعهدات آموزشی

4/40%

6/56%

48/22

24/5

توانایی علمی

8/26%

2/73%

43/21

17/6

پیشرفت و ماجراجویی

6/44%

6/55%

49/21

17/4

 

براساسمندرجاتجدول 1،بیشترینمیانگین در بین مؤلفه‌های کیفیت زندگی آموزشی بهبُعد آینده‌نگری دانشجویان به میزان 37/26 و انحراف استاندارد 53/4 تعلق دارد و کمترین آن، بُعداحساس شایستگی با میانگین 61/16 و انحراف استاندارد 89/3 است. شاخص بهداشت روانی و اجتماعی با میانگین 46/23 و انحراف استاندارد 78/3، تهدات آموزشی با میانگین 48/22 و انحراف استاندارد 24/5 برآورد شده است.

 سطح مطلوبیت کیفیت زندگی آموزشی در بین دانشجویان به دو سطح بسیار موافقم و موافقم در نظر گرفته شده است که در برآورد ترکیبی، نتایج این جدول نشان می‌دهد سطح مطلوبیت مؤلفه‌های سرمایة، وضعیت مناسبی دارند؛ به‌طوری‌که میزان سطح مطلوبیت بیشترین شاخص‌های کیفیت زندگی آموزشی به بُعد بهداشت اجتماعی و روانی با 78 % و کمترین میزان سطح مطلوبیت به بُعد پیشرفت و ماجراجویی با 6/55 % اختصاص دارد. همین‌طور، توان علمی دانشجویان و استادان برابر 73 درصد، نگرش مثبت به دانشگاه برابر 69 % و مشارکت علمی برابر 1/65 % برآورد شده است. میزان سطح مطلبوبیت سرمایة اجتماعی کل از وضعیت دانشگاه برابر 5/68 % بیان شده است. این مقادیر نشان می‌دهد میزان سطح مطلوبیت دو دانشگاه، سطح خوب و درخور قبولی دارند.

 

- میزان سطح مطلوبیت از شاخص‌های سرمایة اجتماعی

 

 

جدول 2- میزان سرمایة اجتماعی در بین ‌پاسخ‌گویان

متغیرها

بسیار کم و کم

زیاد و بسیار زیاد

میانگین

انحراف استاندارد

مشارکت علمی

9/34%

1/65%

40/22

14/5

شناخت علمی

2/23%

8/76%

98/25

15/6

اعتماد علمی

4/24%

6/75%

46/26

81/4

ارتباط علمی

3/19%

7/80%

38/16

41/4

سرمایة اجتماعی

5/31%

50/68%

99/25

82/4

 

 

 براساسمندرجاتجدول2،بیشترینمیانگین در بین مؤلفه‌های سرمایة اجتماعی بهبُعد اعتماد علمی بین استادان و دانشجو با میانگین 46/26 و انحراف استاندارد 81/4 و کمترین به بُعدارتباطعلمی با میانگین 38/16 و انحراف استاندارد 41/4 اختصاص دارد؛ درحالی‌که شناخت علمی با میانگین 98/25 و انحراف استاندارد 15/6 و مشارکت علمی با میانگین40/22 و انحراف استاندارد 14/5 برآورد شده است.سطح مطلوبیت سرمایة اجتماعی در بین دانشجویان به دو سطح بسیار موافقم و موافقم در نظر گرفته شده است که در برآورد ترکیبی نتایج این جدول نشان می‌دهد سطح مطلوبیت مؤلفه‌های سرمایه، وضعیت مناسبی دارند؛ به‌طوری‌که میزان سطح مطلوبیت شاخص‌های سرمایة اجتماعی، ارتباط علمی با 7/80 درصد، شناخت علمی با 8/76 درصد، اعتماد علمی با 6/75 % و مشارکت علمی با 1/65 % را برآورد کرده است. میزان سطح مطلبوبیت سرمایة اجتماعی کل از وضعیت دانشگاه برابر 5/68 % بیان شده است. درواقع دو دانشگاه از نگاه دانشجویان، سطح مطلوبیت نسبی و خوبی دارند.

 

یافته‌های استنباطی پژوهش (تحلیل ضرایب همبستگی و رگرسیون چندگانه)

 

 

جدول 3- ضرایب همبستگی متغیرهای کیفیت زندگی آموزشی

 

متغیرها

آزمون

1

2

3

4

5

6

7

8

9

1

رضایت کلی از دانشگاه

پیرسون

Sig

N

 

 

 

 

 

 

 

 

 

2

انسجام آموزشی

پیرسون

Sig

N

.439**

.000

335

 

 

 

 

 

 

 

 

3

احساس شایستگی

پیرسون

Sig

N

.725**

.000

335

.370**

.000

335

 

 

 

 

 

 

 

4

آینده‌نگری

پیرسون

Sig

N

.723**

.000

335

.415**

.000

335

.695**

.000

335

 

 

 

 

 

 

5

نگرش مثبت

پیرسون

Sig

N

.709**

.000

335

.385**

.000

335

.821**

.000

335

.736**

.000

335

 

 

 

 

 

6

پیشرفت و ماجراجویی

پیرسون

Sig

N

.761**

.000

335

.527**

.000

335

.834**

.000

335

.834**

.000

335

.924**

.000

335

 

 

 

 

7

سلامت اجتماعی و روانی

پیرسون

Sig

N

.183**

.001

335

.228**

.000

335

.152**

.000

335

.163**

.000

335

.157**

.000

335

.194**

.000

335

 

 

 

8

تعهدات آموزشی

پیرسون

Sig

N

.393**

.000

335

.855**

.000

335

.336**

.000

335

.383**

.000

335

.322**

.000

335

.465**

.000

335

.201**

.000

335

 

 

9

توانایی علمی دانشجو

پیرسون

Sig

N

.608**

.000

335

.326**

.000

335

.678**

.000

335

.612**

.000

335

.879**

.000

335

.793**

.000

335

.158**

.000

335

.356**

.000

335

 

** نتایج در سطح 99 % اطمینان محاسبه شده است.

 

 

آزمون فرضیات و تفسیر نتایج

براساس مندرجات جدول 3، ضرایب همبستگی درونی بسیار خوب بین متغیرهای مستقل (نه متغیر) با یکدیگر وجود دارد؛ به‌طوری‌که کمترین میزان ضریب همبستگی بین دو متغیر سلامت اجتماعی و روانی (152/0) و احساس شایستگی در سطح 99 % اطمینان به دست آمده است. بیشترین میزان ضریب همبستگی بین دو متغیر پیشرفت و ماجراجویی با نگرش مثبت به دانشگاه به میزان 924/0 برآورد شده است. این نتایج نشان می‌دهد بین نه متغیر، همبستگی درونی بسیار خوب وجود دارد که پرسش سه پژوهش را در سطح 99 % اطمینان تأیید کرده است. به‌عبارت‌دیگر، همة الگو‌های ضرایب همبستگی، معنی‌دار و مقدارهای بحرانی جدول کوچکتر از 5 % هستند.

 

جدول 4- نتایج آزمون کلی رابطة بین سرمایة اجتماعی و کیفیت زندگی آموزشی

ضریب همبستگی

ضریب تعیین

F

p

Beta

T

sig

722/

521/

322/859

000/

722/

995/18

000/

 

 

جدول 5- خلاصة الگوی رگرسیونی شاخص سرمایة اجتماعی

p

F

Ϫ R²

ضریب تعیین

ضریب همبستگیR

معادله

الگو

000/

734/693

676/

676/

822/

رگرسیونᵃ

1

000/

571/491

072/

748/

865/

رگرسیونᵇ

2

000/

436/376

026/

773/

879/

رگرسیونᵈ

3

000/

310/310

017/

790/

889/

رگرسیونᵉ

4

  1. یش‌بین‌کننده: شناخت علمی                                   b.  پیش‌بین‌کننده: شناخت + اعتماد
  2. پیش‌بین‌کننده: شناخت + اعتماد + مشارکت                e . پیش‌بین‌کننده: شناخت + اعتماد + مشارکت + ارتباطات

y. متغیر وابست: کیفیت زندگی

 

 

جدول 6- ضرایب رگرسیونی مؤلفه‌های سرمایة اجتماعی بر کیفیت زندگی آموزشی دانشگاه

مقدار ویژه

فرض چندخطی

رگرسیونی

جزئی

P

 

T

 

Beta

 

 

عامل تورم واریانس

تولرنس

الگو

021/

---

---

822/

000/

339/26

822/

بعد شناخت علمی

1

022/

870/1

535/

640/

000/

164/15

572/

بعد شناخت علمی

2

011/

870/1

535/

471/

000/

723/9

367/

بعد اعتماد علمی

025/

008/3

332/

436/

000/

826/8

401/

بعد شناخت علمی

 

3

 

011/

083/2

480/

392/

000/

748/7

293/

بعد اعتماد علمی

009/

022/3

331/

320/

000/

136/6

279/

بعد مشارکت علمی

029/

005/4

250/

284/

000/

384/5

272/

بعد شناخت علمی

 

4

013/

110/2

474/

378/

000/

408/7

271/

بعد اعتماد علمی

010/

153/3

317/

274/

000/

185/5

232/

بعد مشارکت علمی

008/

036/3

129/

271/

000/

113/5

225/

بعد ارتباط علمی

 

 

 پرسش چهار پژوهش: آیا بین سرمایة اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی آموزشی رابطة معنی‌داری وجود دارد؟

مندرجات جدول‌‌های 4، 5 و 6 پرسش چهار پژوهش را به آزمون می‌گذارد. برآورد کلی از آزمون رگرسیوندر جدول 4 نشان می‌دهد بین دو متغیر سرمایة اجتماعی و کیفیت زندگی آموزشی رابطة معنی‌داری وجود دارد. به‌عبارت‌دیگر با افزایش سطح سرمایة اجتماعی، میزان کیفیت زندگی آموزشی تقویت می‌شود p < 0.000] [R = 0.722, F=859.322,. همین‌طور نتایج تحلیل رگرسیون در چندین الگو برآورد شده است که در الگوی 1 در جدول 5 نشان می‌دهد بُعد شناختی سرمایة اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری بر کیفیت زندگی آموزشی دانشجویان دارد. به‌عبارت‌دیگر هرچه شناخت علمی دانشجویان بیشتر باشد، کیفیت زندگی آموزشی آنها بیشتر می‌شود. مقدار ضریب همبستگی 822/0 برآورد شده است. مقدار ضریب تعیین(R² 676/0 محاسبه شده است که متغیر شناخت علمی، 6/67 % از تغییرات کیفیت زندگی را تبیین می‌کند. همین‌طور معنی‌دار‌بودن مقدار آزمون Fدر سطح خطای کوچکتر از 5% نتیجه گرفته می‌شود
 p < 0.000] [F: 693.734. نتایج جدول 6، ضریب رگرسیون را نشان می‌دهد که مقدار ضریب بتای متغیر شناخت علمی به میزان 822/0 تغییرات را در کیفیت زندگی آموزشی پیش‌بینی می‌کند [Beta: 0.822, t= 26.339 p < 0.000]. بدین‌ترتیب فرضیة اول تأیید می‌شود.

نتایج تحلیل رگرسیون الگوی2 در دو جدول فوق نشان می‌دهد دو متغیر شناخت و اعتماد علمی، تأثیر مثبت و معناداری بر کیفیت زندگی آموزشی دانشجویان دارد. مقدار ضریب همبستگی این دو متغیر به میزان 865/0 برآورد شده است و مقدار ضریب تعیین (R²)، 748/0 محاسبه شده است که از مجموعة دو متغیر به میزان 8/74 % تغییرات را در کیفیت زندگی آموزشی پیش‌بینی می‌کند. همین‌طور مقدار آزمون F در سطح خطای کوچکتر از 5% درصد است
  p < 0.000 ] 491.571[F : که الگوی رگرسیونی خوبی را ترسیم می‌کند. نتایج جدول 6، ضریب رگرسیون را نشان می‌دهد که مقدار ضریب بتای شناخت علمی در الگوی دو 572/0 برآورد شده است؛ درحالی‌که مقدار ضریب بتای دومین شاخص سرمایة اجتماعی، یعنی اعتماد اجتماعی (استاد و محیط آموزشی دانشگاه) به میزان 367/0 تغییرات را در کیفیت زندگی آموزشی پیش‌بینی می‌کند. این نتایج در سطح 95 % اطمینان حاصل شده است [Beta: 0.572, 0.367 , t= 15.164, 9.723 p < 0.000]‌.

نتایج تحلیل رگرسیون الگوی 3، نشان می‌دهد که سه متغیر شناخت، اعتماد و مشارکت علمی، تأثیر مثبت و معناداری بر کیفیت زندگی آموزشی دانشجویان دارد. مقدار ضریب همبستگی 879/0 برآورد شده است و مقدار ضریب تعیین (R² 773/0 محاسبه شده است که 3/77 % تغییرات کیفیت زندگی آموزشی به سه متغیر شناخت، اعتماد و مشارکت علمی بستگی دارد. همین‌طور مقدار F در سطح خطای کوچکتر از 5 درصد  p < 0.000 ]376.436[F :‌ومعنی‌دار است. طبق نتایج جدول 6، ضریب رگرسیون نشان می‌دهد مقدار ضریب بتای دو شاخص شناخت علمی در الگوی سه  401/0 و اعتماد علمی 293/0 برآورد شده است؛ درحالی‌که مقدار ضریب بتای سومین شاخص سرمایة اجتماعی، یعنی مشارکت اجتماعی (محیط دانشگاه) به میزان 279/0 تغییرات را در کیفیت زندگی آموزشی پیش‌بینی می‌کند. این نتایج در سطح 95 % اطمینان حاصل شده است[Beta: 0.401, 0.293, 0. 279, t= 8.826, 7.748, 6.136 p < 0.000].

نتایج ضریب همبستگی الگوی 4 بیان می‌کند مجموعة چهار متغیر سرمایة اجتماعی در فرایند کیفیت زندگی آموزشی نقش کلیدی دارند. به‌طوری‌که این چهار متغیر در الگوی 4، بیشترین میزان ضریب همبستگی را در کیفیت آموزشی دانشجویان دارد که به میزان 889/0 برآورد شده است و میزان تغییرات ضریب تعیین (R² 790/0 است. درواقع مجموعة چهار متغیر، میزان 79 % از تغییرات کیفیت زندگی آموزشی را تبیین می‌کند. مقدار ضریب F، رابطة مثبت و معنی‌داری در سطح خطای کوچکتر از 5 % را بین متغیرها نشان می‌دهد [F: 310.310 p < 0.000]. همین‌طور نتایج ضریب رگرسیونی (ضریب بتا) در الگوی چهار (جدول 6) بین حداقل 225/0 (شاخص ارتباطات علمی) و حداکثر 272/0 (شاخص شناخت علمی ) برآورد شده است که تغییرات کیفیت زندگی آموزشی را پیش‌بینی می‌کند و در سطح 95 % اطمینان معنی‌داری است[Beta: 0.272, 0.271, 0.232, 0. 225, t=5.384, 7.408, .232, 5.113 p < 0.000]

در سه الگوی رگرسیون چندخطی( الگوهای 2، 3 و 4)، فرض چندخطی بین متغیرهای مستقل نشان می‌دهد رابطة صحیحی بین متغیرهای مستقل وجود دارد و تغییرات هر یک را به‌درستی پیش‌بینی می‌کند. ارزش برآوردشدة تولرنس (Tolerance) بین متغیرهای مستقل در محدودة مقادیر استاندارد فرض چندخطی است که فرض فوق را تأیید می‌کند. همین‌طور مقدار عامل تورم واریانس‌ها (VIF) در الگو‌های دو، سه و چهار بزرگتر از ده نیست و محدودة مقدار استاندارد فرض چندخطی را نقض نمی‌کند. بنابراین فرض خطی‌بودن متغیرهای مستقل در دو آزمون فوق از معادلة رگرسیونی تأیید می‌شود. مقدار ویژه (Eignvalue) بیان می‌کند در معادلة رگرسیونی، همبستگی بسیار قوی بین متغیرهای مستقل و وابسته است. به‌عبارت‌دیگر، چهار شاخص سرمایة اجتماعی (شناخت علمی، اعتماد علمی، مشارکت علمی و ارتباطات علمی) در محیط آموزشی دانشگاه تأثیر زیادی بر تغییرات متغیر وابسته (کیفیت زندگی آموزشی) ایجاد می‌کنند.

 

  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


Chi-Square = 5058.446   DF= 78   P- value = 0.000

شکل 4- الگوی معادلة ساختاری تأثیر سرمایة اجتماعی بر کیفیت زندگی

 

 

شکل 4، پردازش الگوی ساختاری بین دو پارامتر سرمایة اجتماعی و کیفیت زندگی آموزشی را نشان می‌دهد. براساس الگوی فوق، شاخص تقسیم کای اسکوار به میزان 446/5058 با درجه آزادی 78 و در سطح 95 % اطمینان حاصل شده است که مقدار بحرانی جدول کوچکتر از 5 % است و معادلة فوق را معنی‌دار نشان می‌دهد. همچنین بیشترین ضریب تأثیر (70 درصد) در متغیرهای سرمایة اجتماعی به شناخت اجتماعی (علمی) و کمترین آن به بُعد اعتماد اجتماعی (13 درصد) اختصاص دارد. در متغیرهای کیفیت زندگی، بیشترین ضریب تأثیر به انسجام آموزشی (87 درصد)، نگرش مثبت به دانشگاه (76 درصد) و احساس شایستگی در دانشگاه (69 درصد) برآورد شده است. درضمن، این الگو تأثیرات سرمایة اجتماعی را بر شاخص کیفیت زندگی به میزان 47 % برآورد کرده است؛ بنابراین، الگوی فوق (شکل 4) پردازش مطلوبی را از رابطة بین متغیر نشان می‌دهد. درواقع دانشجویان، کفایت مطلوب از الگوی فوق در رابطة بین متغیرها و مؤلف‌ها را به تصویر کشیده‌اند.

 

بحث و نتیجه

برآورد کلی از یافته‌های این پژوهش (جدول 1 و 2) نشان می‌دهد دیدگاهدانشجویان نسبت به سطوح کیفیت زندگی آموزشی، مطلوب است؛ به‌طوری‌که سطح مطلوبیت از شاخص‌های کیفیت زندگی آموزشی بالاتر از حد متوسط (50 درصد) است. نتایج نشان می‌دهد کمترین سطح مطلوبیت به شاخص پیشرفت و ماجراجویی (55 درصد) و بیشترین مطلوبیت به شاخص بهداشت و روانی (78%) اختصاص دارد. همین‌طور سطح مطلوبیت در شاخص‌های سرمایة اجتماعی (چهار مؤلفه) بین حداقل 65 % (مشارکت علمی ) و حداکثر 81 % ( ارتباط علمی) قرار دارد. این یافته‌ها، رضایت کافی دانشجویان از سطوح مختلف کیفیت زندگی آموزشی در محیط دانشگاه را نشان می‌دهد و از سیاست‌ها و رویه‌های موجود در فعالیت‌های علمی حمایت می‌کنند.

یافته‌های جدول 3 نشان می‌دهد پرسش سه پژوهش مبنی بر رابطة معنی‌دار در کل مؤلف‌های کیفیت زندگی آموزشی تأیید شده است؛ به‌طوری‌که جدول فوق نشان می‌دهد ضرایب همبستگی درونی بسیار خوبی بین متغیرهای مستقل (نه متغیر) با یکدیگر وجود دارد. کمترین میزان ضریب همبستگی بین دو متغیر سلامت اجتماعی و روانی (152/0) و احساس شایستگی و بیشترین میزان ضریب همبستگی بین دو متغیر پیشرفت و ماجراجویی با نگرش مثبت به دانشگاه به میزان 924/0 برآورد شده است. درواقع پرسش سه پژوهش را در سطح 99 % اطمینان تأیید کرده است. به‌عبارت‌دیگر، همة الگو‌های ضرایب همبستگی در کل معنی‌دار هستند. نتایج به‌دست‌آمده از جدول‌های 4، 5 و 6 نشان می‌دهد رابطة معنی‌دار بین شاخص‌های سرمایة اجتماعی با مؤلف‌های کیفیت زندگی آموزشی در بین دانشجویان وجود دارد که به تأیید پرسش چهار پژوهش می‌انجامد.

نتایج چهار الگو از معادلة رگرسیونی شاخص‌های سرمایة اجتماعی بیان می‌کند چهار متغیر سرمایة اجتماعی (الگوی4، جدول 6) به میزان 79 % از تغییرات کیفیت زندگی آموزشی را تبیین می‌کنند. مقدار ضریب F، رابطة مثبت و معنی‌داری در سطح خطای کوچک‌تر از 5 % را بین متغیرها نشان می‌دهد؛ بنابراین، شاخص‌های سرمایة اجتماعی، تغییرات کیفیت زندگی آموزشی را پیش‌بینی می‌کنند و در سطح 95 % اطمینان معنی‌دار است.

 [Beta: 0.272, 0.271, 0.232, 0. 225, t=5.384, 7.408, .232, 5.113, p < 0.000]‌

در تأیید این یافته‌ها، مطالعات بوردیو (1982)، لوتک (1989)، مکفرسام و همکاران (2013)، رحمانی و همکاران (1391)، امین بیدوخت و همکاران (1392)، فرازمند و همکاران (1393)، ماجدی و همکاران (1385)، وصالی و همکاران (1391) و اماندوست (2011) تأکید می‌کنند کیفیت زندگی در گروه‌های خاص و در ابعاد گوناگون زندگی فردی، آموزشی و اجتماعی به زمینه‌های اعتماد، مشارکت و روابط اجتماعی، شناخت و ارتباطات، موقعیت اجتماعی فرد در محیط ازجمله فضای آکادمیک و دانشگاه بستگی دارد که سطح سلامت فرد و کیفیت زندگی، فضای مناسب در محیط‌های مختلف ازجمله فضای علمی و دانشگاهی را ارتقا می‌دهد و زمینه را برای رشد و شکوفایی جامعه فراهم می‌کند. چنین یافته‌های از محیط علمی دانشگاه مبنی بر رضایت نسبی دانشجویان از سیاست‌ها و رویه‌های علمی و قبول مسئولیت ازسوی دانشجویان و استادان مبنی بر تعامل و مشارکت، کارآمدی در پروژه‌های درسی و علمی، فضای مناسب محیط درسی و دانشگاه، احساس شایستگی، تعهد آموزشی، انسجام آموزشی، آینده‌نگری درخور توجه است و نتایج به‌دست‌آمده در سطح معنادار است.

این مطالعه نشان می‌دهد رویکرد کنش متقابل در بحث کیفیت زندگی به چگونگی تعامل و کنش متقابل نمادین در محیط دانشگاه بین عناصر مختلف (استاد، کمیته و گروه علمی دانشجو، دوستان دانشگاهی، کارکنان) توجه ویژه دارد و بر ماهیت فکری و تصوری مثبت و منفی انسان (دانشجو و استاد) نسبت به خودش و اطرافیان پیدا می‌کند و به نحوة عمل انسان بر کیفیت زندگیش در محیط تأثیر می‌گذارد. کولی به مفهوم خودآیینه‌سان در ارتباط با کیفیت زندگی فرد توجه می‌کند. هرچه ارتباط انسان (دانشجویان و استادان) در محیط‌های مختلف به‌خصوص محیط‌های آموزشی و دانشگاهی، غنای بیشتری داشته باشد، کیفیت زندگی آموزشی، درجة بالاتری دارد. همان نکته‌ای که نظریه‌پردازانی مانند کولی، مید و بکر به تبیین الگوی خودآیینه‌ای، الگوی نقش اجتماعی اشاره می‌کند که چگونه انسان در رهگذر تبادل با دیگران رشد می‌کند، ارتباط دیالتیکی شکل می‌گیرد.

این پژوهش به نقش یادگیری مشاهده‌ای در تعامل، مشارکت و شناخت در محیط آموزشی بین استادان و دانشجویان تأکید می‌کند که به فرایند الگوسازی منتهی می‌شود؛ آنچه که در محیط دانشگاهی بین عناصر مختلف علمی (استاد، کمیته و گروه علمی دانشجو، دوستان دانشگاهی و کارکنان) رخ می‌دهد؛ درواقع همان نکته‌ای که آلبرت باندورا در تئوری یادگیری اجتماعی به الگوهایی مانند رفتارها، تجربة مستقیم فرد از محیط، پاسخ‌های دریافتی و پاداش‌های مطلوب و کسب‌شده اشاره می‌کند. نکتة دیگر‌ این پژوهش بر کفایت نظری شاخص بهداشت اجتماعی و روانی تأکید می‌کند که تأثیر مؤلفه‌های سرمایة اجتماعی پیوند‌دهندة آن است؛ نکته‌ای که افه (1995) به آن اشاره می‌کند که چگونه افراد در محیط، سرمایه‌گذاری می‌کنند؛ یعنی با تعامل، مشارکت، شناخت علمی از یکدیگر، اعتماد و پیوند را با دیگران برقرار می‌کنند.

 

محدویت‌‌ها و پیشنهادات

پراکندگی جامعة آماری مطالعه‌شده در دانشکده‌ها و دسترسی‌نداشتن به نمونه‌ها در زمان‌های خاص برای جمع‌آوری اطلاعات و داده‌ها (توزیع پرسش‌نامه) از مهم‌ترین مشکلات این پژوهش بود که با شناسایی زمان کلاس‌های درس و حضور متعدد در دانشکده‌ها اطلاعات لازم با وسواس بسیار انجام گرفت. نکتة دیگر، نوع و قضاوت پاسخ‌دهندگان و سوءگیری آنان نسبت به سؤالات از مشکلات دیگر بود که به حذف پرسش‌نامه‌های ناقص از گردونه تحلیل‌ها منجر شد. درنهایت، 332 پرسش‌نامه در این پژوهش تحلیل و بررسی شد. در پایان، نکاتی برای تقویت هرچه بیشتر فضای مشارکت‌های علمی و دانشگاهی مطرح می‌شود که باید مدیریت شود:

1. مسئولان دو دانشگاه در چشم‌اندازها، اهداف و رسالت‌های خود در چارچوب قالب‌های علمی و استاندارد جهانی به‌روز (آپدیت) شوند و با تلاش برای تحققزمینةتوسعهوافزایشمیزانسرمایة اجتماعی مطلوبدر محیط علمی دانشگاه، خود را براساس آخرین یافته‌های علمی، تطبیق و به رشد خود ادامه دهند.

2. سرمایة اجتماعی بر کیفیت زندگی آموزشیدردانشگاه تأثیر می‌گذارد؛ بنابراین، لازماستهموارهجنبه‌هایمختلف محیط آموزشی، تعامل علمی بین دانشجو و گروه، اعضای هیئت علمی و کمیتة تخصصی بررسی و شایان توجه قرار گیردونقاطضعفوقوتآنها کشف شود واقداماتعملیمناسبدرحوزه‌هایآموزشیوپژوهشیدانشگاه، انجام و خدماتو امکاناتمناسب ارائه شودواعضای هیئت علمی ودانشجویانبهلحاظکمیتوکیفیت، زمینه‌هایبهبودرا در دانشگاهفراهمکنند.

3. بههمینمنظور،مدیرانو مسئولانآموزشی و پژوهشی، زمینه‌های ایجادفرهنگکارگروهی، توانمندسازی دانشجویان و اعضای هیئت علمی، انگیزة بیشتر مشارکتو تعامل علمیرا در محیط دانشگاهیارتقا دهندومیزانسرمایة اجتماعی دراینمحیط‌های آموزشی راافزایش دهند.اینامر، افزایشرضایت آموزشیو پژوهشی استادان و دانشجویانرابههمراهخواهدداشت.

4. درواقع این یافته‌ها بدان معناست که برای بهبود و افزایش کیفیت زندگی آموزشی باید به ارتقای سطوح سرمایة اجتماعی در محیط دانشگاهی توجه داشت و چهار بُعد سرمایة اجتماعی، یعنی شناخت، اعتماد، مشارکت و ارتباط علمی را باید بیش‌ازپیش تقویت کرد. همین‌طور محیط علمی دانشگاه را در مسیر دانشگاه‌های نسل سوم یعنی دانشگاه‌های کارآفرین سوق دهند. به‌عبارت‌دیگر در محیطی آکنده از آموزش، پژوهش و کارآفرینی قرار گیرند و از پتانسیل موجود علمی در دانشگاه، بیشترین بهره‌برداری را ببرند.



[1] Bourdieu                                               

[2] Lutak

[3] Colman

[4] Aristotle

[5] Epicurus

[6] René Descarte

[7]Habermas

[8] Thomas Samuel Kuhn

[9] Rawls

[10]Bernard Van Perak

[11] Lio

[12] Jaster

[13] Functionalism

[14] Putnam

[15] Bandura

[16] Mid

[17] Coli

[18] Becker

پورتس، آ. پورتس، آ.؛ اوفه، ک.؛ پاتنام، ر.؛ کلمن، ج. و فوکویاما، ف. (1389). سرمایة اجتماعی، اعتماد، دموکراسی و توسعه، ترجمة: پویان، ح. و خاکباز، ا.، تهران: نشر شیرازه.
الوانی، م. و شیروانی، ع.ر. (1385). سرمایة اجتماعی (مفاهیم، نظریه‌ها و کاربردها)، تهران: انتشارات مافی، چاپ اول.
امین بیدوخت، ع.ا. جعفری، س.؛ خسروی‌نیا، م. و نوروزی، ن.(1392). «تأثیرسرمایة اجتماعی بررضایتتحصیلی»، دوفصلنامةمطالعاتبرنامهریزیآموزشی، سال دوم، شماره سوم، صص 107-137.
بیکر، و. (1382).مدیریتوسرمایةاجتماعی، ترجمة:الوانی، م. وربیعی، م.ر.، تهران: انتشاراتسازمانمدیریتصنعتی.
پیدایی، م. (1393). «طراحی یک الگوی تبیین رابطه بین کیفیت زندگی کاری و سرمایة اجتماعی کارکنان»، فصلنامة مدیریت توسعه و تحول، ش 17، صص 33-41.
تولایی، ن. و شریفیان ثانی، م. (1384). «سرمایة اجتماعی و رفاه اجتماعات محلی»، ارائـه‌شـده در سمپوزیوم سرمایة اجتماعی و رفاه اجتماعی، تهران.
جاویدی کلاته جعفرآبادی، ط.، معدنی، ص. و رضوی، ب.ز. (1392). «نظریة یادگیری شناختی – اجتماعی بندورا و دلالت‌های تربیتی آن»، مجموعه مقالات اولین همایش ملی یافته‌های علوم شناختی در تعلیم و تربیت آن، مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد.
جزنی،ن. (1375). مدیریتمنابعانسانی، تهران: نشر نی، چاپاول، ص 311-211.
حاجیکریمی،ع.ع. ورنگریز،ح. (1379). مدیریتمنابعانسانی، تهران: موسسة مطالعاتوپژوهش‌هایبازرگانی،چاپ اول، ص 137.
رحمانی فیروزجاه، ع. و سهرابی، س. (1391). «بررسیجامعه‌شناختیرابطةمیانکیفیتزندگیوسرمایة اجتماعی (مطالعة موردیشهرتهران)»، فصلنامۀمطالعاتتوسعۀاجتماعی -فرهنگی،سالاول،ش 2، ص 157 -175.
علمی، م. و ‌هاشم‌زاده، ا. (1388). «بررسیرابطةبینکیفیتزندگیکاریوازخودبیگانگیاجتماعیدربین دبیراندبیرستان‌هایشهرتبریز»، مطالعات جامعه‌شناسی، سال دوم، ش 5، ص 7-28.
فرازمند، ح. افقه، م.؛ مع‌الحق‌فرد، م. و، صیادی‌نژاد، ع. (1393). «رابطةسرمایةانسانیباکیفیتزندگیدر استان‌هایکشور»، فصلنامة علمی و پژوهشی رفاه اجتماعی، سال چهاردهم، ش 54، ص 37.
ماجدی، م. و لهسایی‌زاده، ع. (1385). «بررسیرابطةبینمتغیرهایزمینةسرمایة اجتماعیورضایتازکیفیتزندگی: مطالعةموردیدرروستاهایاستانفارس»، فصلنامةروستاوتوسعه، سال 9، ش 4، ص 92 – 134.
مختاری، م. و نظری، ج. (1389). جامعه‌شناسی کیفیت زندگی، تهران: انتشارات جامعه‌شناسان.
وصالی، س. و توکل، م.م. (1391). «بررسیتأثیرسرمایةاجتماعیبرکیفیتزندگیدرشهرتهران»، فصلنامةمطالعاتشهری سال دوم، ش 2، ص 197-220.
Abdul-Hakim, R., Russayani, S.Nor Azam, A.(2010) The Relationship between Social Capital and Quality of Life Among Rural Households In Terengganu, Malaysia , Ontario International Development Agency. ISSN 1923-6654 (print), ISSN 1923-6662 (online). Available at http://www.ssrn.com/link/OIDA-Intl-Journal-Sustainable-Dev.html.
Calman, KC. (1984) Quality of life in Cancer Patients an Hypothesis Med EthicsFerrance, C: Powers, M(1985) Quality of Life Index: Development and Propertied.AdvNursci.
Imandoust, S. B. (2011) “Relationship between Education and Social Capital”, International Journal of Humanities and Social Science, 1(20): 52-57.
Inkpen, A.C. and Tsang, E.W.K. (2005) “Social Capital, Networks, and Knowledge Transfer”, Academy of Management Review. 30(1): 146-165.
Karimzadeh, M., Ahmad, F. Karimzadeh, B. (2013) “Impact of Social Capital on Quality of Life: Evidence from India”, International Journal of Economic Practics and Theories,  3(4): 264 – 271.
Massam, B.H. (2002) “Quality Of Life: Public Planning and Private Living”, Progress In Planning, 58:141-227.
McPhersom, K. & Kerr, S. Mc'Gee, E. Cheater, F. Morgan, A. (2013) The role and impacts of social capital on the health and wellbeing of children and Adolescents: a systematic review, Glasgow Caledonian University.
Mularska-Kucharek, M. (2014) Social Capital and Quality of Life, Lodz University Press & Jagiellonian University Press.
Noll, H. (2002) “Towards a European System of Social Indicators: Theoretical framework and System and System Architecture”, Social Indicators Research, 58:47-87.
Onyx, J. & Bullen, P. (2000) “Measuring Social Capital In Five Communities”. The Journal of Applied Behavioral Science, 36(1): 23-42.
Roslan, A. Russayani, I. Nor Azam, A. (2010) “The Relationship between Social Capital and Quality of Life Among Rural Households in Terengganu, Malaysia”. International Journal of Sustainable Development, 1(5):99-106.
Yaghoubzadeh, N. (2011) “Investigate the Correlation between Social Capital and Economic Development in Provinces”, Australian Journal of Basic and Applied Science, 5(12): 3160-3163.