Document Type : Research Paper
Authors
1 University of Hormozghan, Iran
2 University of Ferdowsi Mashhad, Iran
Abstract
Keywords
مقدمه و بیان مسأله
ازدواج[1] از مهمترین رسوم معمول در تمام جوامع است که بهدلیل نقش مهم آن در فراهمکردن ساختار و زیربنای تشکیل خانواده و گسترش نسل، مهمترین و بنیادیترین نوع ارتباط معرفی شده است (Higgins et al.,2002). ازدواج نهتنها در سلامت جسمی و روانی فرد مؤثر است؛ نقش مهمی در ورود انسان به دورۀ بزرگسالی بر عهده دارد. همچنین ازدواج، پدیدهای مطلق و فارغ از بستر زمان و مکان نیست؛ بلکه در هر زمان و در هر جامعه، چهرۀ خاصی دارد و با جامعه نیز دگرگون میشود (شعاع کاظمی و هرندی، ۱۳۸۸: ۱۱۲).
مسألۀ ازدواج و زناشویی ازجمله مسائل مهم بشری در طول تاریخ بوده است، به همین دلیل به این مسأله علاوه بر ادیان و مذاهب، رشتههای علوم انسانی مانند جامعهشناسی، حقوق، اقتصاد، روانشناسی و ... نیز توجه کردهاند. با توجه به اهمیت نهاد خانواده، هر گونه تغییر و تحول در جامعه، نهاد خانواده را نیز تغییر خواهد داد. افزایش سن ازدواج دختران و رواج پدیدۀ تجرد در آنان ازجمله تحولاتی است که بهدنبال تغییرات کلان در سطح جامعه ایجاد شده است.
توسعه و نوسازی در دنیای جدید با تغییر سریع و در خور توجه شرایط اقتصادی و اجتماعی، تغییر در زمان ازدواج و تأخیر آن را به زمانهای دورتر موجب شده است. پیچیدهترشدن تقسیم کار اجتماعی، گسترش تحصیلات همگانی و مشارکت بیشتر زنان در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی خارج از خانه ازجمله عواملی هستند که در تأخیر ازدواج نقش دارند (محمودیان، 1383: 48). پدیدۀ افزایش سن ازدواج و بروز تجرد، باعث اختلال در کارکرد طبیعی نهاد خانواده میشود و به دنبال این امر بهطور طبیعی نابسامانیهایی مانند شیوع انواع فسادهای اجتماعی، بحران میل جنسی، فرار دختران و...در سطح جامعه به وجود میآید.
یکی از چالشهای بنیادی پیش روی جوامع در حال گذار از دوران سنتی به مدرن، چالش سنتهای کنونی با ارزشهای مدرن است. بنیانها و ارزشهای مدرن، که در دیدگاههای اندیشمندان غربی ریشه دارد و امروزه سازههای بنیادی ارزشها و هنجارهای فرهنگ و تمدن نو شمرده میشود، با بیشتر ارزشهای سنتی کنونی در جوامع در حال گذار سازگاری ندارد؛ از اینرو، به نظر میرسد هیچ یک از این بنیانهای ارزشی را کاملاً نمیتوان رد کرد، بلکه باید تلاش کرد پیوند و آمیزشی بین ارزشهای سنتی و مدرن ایجاد کرد.
جامعۀ ایران در سالهای اخیر، همگام با دگرگونیهای ساختی و فنی و ارتباط با جامعۀ جهانی، تغییرات گوناگونی یافته است. ارزشها و نگرشها دربارۀ نهاد خانواده، ازدواج و شیوههای همسرگزینی ازجمله زمینههایی بودهاند که در معرض این تغییرات و دگرگونیها قرار گرفتهاند.
از سویی با توجه به حضور پررنگ زنان در عرصههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، توجه به ارزشها و نگرشهای زنان و دختران در مسائل گوناگون اجتماعی، بسیار مهم شمرده میشود. علاوه بر این، دگرگونیهای ساختاری در آموزش و کار زنان، افزایش توانمندیهای آنان در زمینههای اجتماعی و رشد تفکرات فمینیستی، آنها را به بازنگری در نقشها و هویتهای سنتی خود و دگرگونکردن آن واداشته است. آنان خواستار حقوق برابر در همۀ زمینههای زندگی و جهان اجتماعی و آزادی بیشتر در گزینش همسر و شیوههای همسرگزینی هستند.
از سوی دیگر، جوانان با هنجارهای مذهبی، اجتماعی و خانوادگی خود روبهرو هستند که برخورد سختگیرانهای با این تفکرات و آزادیخواهی آنان نشان میدهند. همانگونه که اینگلهارت (1383) اشاره میکند جامعهپذیری، نقش بسیار مهمی در ساخت ارزشها و نگرشهای افراد و همچنین سوگیریهای اجتماعی آنها دربارۀ بسیاری از مسائل اجتماعی ازجمله جنسیت و تفاوتهای جنسیتی دارد؛ بنابراین به نظر میرسد ناسازگاری این دو دسته از ارزشها، آنها را در دوگانگی میان ارزشهای سنتی و مدرن بر سر مسألۀ ازدواج سرگردان کرده است. این سرگردانی بهویژه برای دختران، چالش بزرگی است که آنها را به بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری و اجتماعی ممکن است بکشاند؛ بنابراین با توجه به افزایش سهم زنان در آموزش عالی، گسترش اجتماعات شهری، تنوع فرهنگی و گرایش به بازار کار و اشتغال زنان، مسألۀ بررسی نگرش دختران به ازدواج، امری ضروری به نظر میرسد. شناخت نگرش دختران دربارۀ مسألۀ ازدواج تا اندازهای در پیشبینی رفتار آنها در آینده میتواند به ما کمک کند و همچنین آنها را از آسیبهای روانی واجتماعیای آگاه کند که تهدیدشان میکند.
از اینرو، این پژوهش در پی دستیابی به دو هدف عمده است:
- بررسی نگرش دختران دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد به مسألۀ ازدواج
- بررسی عوامل مؤثر در نگرش دختران دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد به مسألۀ ازدواج.
پیشینۀ پژوهش
پورافکاری و همکاران (1391) پژوهشی با عنوان «بررسی رابطۀ ویژگیهای شخصیتی و نگرش به ازدواج: مطالعۀ موردی دانشجویان دختر 25-18 سالۀ دانشگاه اصفهان» انجام دادند. روش پژوهش، میدانی و کتابخانهای است و نمونه به روش نمونهگیری طبقهای انتخاب شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهند بین میزان درونگرایی، برونگرایی، سلطهپذیری، سن، پایگاه و عقاید مذهبی و نگرش به ازدواج، رابطه وجود دارد؛ ولی بین سلطهگری و نگرش به ازدواج، تفاوت معنیداری مشاهده نشده است.
حسینی و گراوند (1392) پژوهشی با عنوان «سنجش عوامل مؤثر در شکاف رفتار و نگرش زنان به سن مناسب ازدواج در شهر کوهدشت» انجام دادند. روش پژوهش، پیمایشی و روش نمونهگیری، ترکیبی از روشهای خوشهای چندمرحلهای، تصادفی و تصادفی نظاممند است. نتایج، نشاندهندۀ بروز شکاف در رفتار و نگرش زنان به سن مناسب ازدواج برای دختران هستند. بر اساس این بررسی، پایگاه اقتصادی اجتماعی زنان، نگرش فرامادی به ازدواج، استقلال زنان و سن پاسخگویان بیشترین تأثیر را در میزان شکاف بین رفتار و نگرش زنان به سن مناسب ازدواج دارند.نتایج نشان میدهند ترکیبی از مشخصههای اقتصادی اجتماعی، جمعیتی و عوامل و زمینههای قومی فرهنگی، تبیین بهتری از شکاف در رفتار و نگرش زنان نسبت به سن مناسب ازدواج به دست میدهند.
دلخموش (1392) پژوهشی با عنوان «بازخورد جوانان ایرانی به ازدواج: یافتههای یک پیمایش» انجام داد. روش پژوهش، پیمایشی و روش نمونهگیری، روش چندمرحلهای است. جامعۀ آماری شامل مجموعۀ نوجوانان و جوانان دانشآموز و دانشجوی ایرانی مشغول به تحصیل در رشتههای مختلف پایۀ سوم متوسطۀ دبیرستانها و شاخههای مختلف دورۀ کارشناسی و دکترای حرفهای دانشگاهی ایران است.
نتایج نشان میدهند مثبتترین بازخورد به موضوعهای ازدواج، بر ارزشهای خودپیروی و برابرنگری مبتنی است و منفیترین بازخوردها به موضوعهایی مربوط است که ارزشهای محاطشدگی در ازدواج را پاس میدارند. علاوه بر این جوانان بهصورت غیرسنتیتر به ازدواج روی آوردهاند.
مجدی و رضایی (1390) پژوهشی با عنوان «سنجش نگرش دانشجویان پسر مجرد دانشگاه فردوسی نسبت به ازدواج و عوامل مؤثر در آن» انجام دادند. روش پژوهش، پیمایش است و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شده است. جامعۀ نمونه شامل کلیّۀ دانشجویان پسر مجرد دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 90-1389 است و نمونه بهشیوۀ تصادفی ساده به تعداد 200 نفر از تمامی دانشکدهها انتخاب شده است. نتایج پژوهش نشان میدهند چندین متغیر ازجمله نگرش به زن، رضایت از زندگی، روابط والدین با یکدیگر و نگرش دوستان دربارۀ ازدواج در نگرش نسبت به ازدواج تأثیرگذار است.
حبیبپور گتابی و غفاری (1390) پژوهشی با عنوان «علل افزایش سن ازدواج دختران» انجام دادند. روش پژوهش، پیمایشی است و جامعۀ آماری را دختران و زنان متأهل 25 تا 44 سالۀ ساکن در مراکز شهری کشور تشکیل دادهاند و حجم نمونه برابر با 1291 نفر از این دختران در 5 مرکز شهر تهران، ساری، خرمآباد، مشهد و سنندج بودهاند. نتایج نشان میدهند دخترانی که دیرتر ازدواج میکنند، تحصیلات بالاتر و نگرش فرامادی به ازدواج دارند و اعتقاد بیشتری دارند که با ازدواج، هزینههای فرصت ازدسترفته، بیشتر از فرصت ازدواج است.
کاظمیپور (1388) پژوهشی با عنوان «سنجش نگرش جوانان نسبت به ازدواج و شناخت آثار و پیامدهای آن با تأکید بر ازدواجهای دانشجویی» انجام داد. روش پژوهش مبتنی بر روشهای مطالعۀ اسنادی و توصیفی- تحلیلی با استفاده از روش پیمایشی است. یافتههای پژوهش نشان میدهند ازدواجهای دانشجویان به سمت غیررسمیشدن پیش میروند. همچنین در جامعۀ ایران، نهاد خانواده و تعاملات درون اعضای آن به میزان رشد و توسعۀ صنعتیشدن و شهرنشینی در کشور رشد نکردهاند. در این میان، طلاق میان افراد با پایگاه اجتماعی پایینتر بیشتر از بقیه بوده است. درنهایت بر اساس نظریۀ مبادله، بسیاری از جوانان برای انتخاب همسر، بیشتر به انتخاب عقلانی توجه دارند و نگرش به ازدواج در جوانان به امری عقلانی تبدیل شده است.
گوبرنسکایا[2](2008) برای بررسی تغییر نگرش افراد نسبت به ازدواج و کودک، پژوهشی با عنوان «تغییر نگرش به ازدواج و فرزند در 6 کشور» با استفاده از دادههای برنامۀ بینالمللی پیمایش (سازمان) اجتماعی (ISSP) برای سالهای 1988، 1999 و 2000 در اتریش، آلمان ( غرب)، بریتانیای کبیر (انگلستان)، ایرلند، هلند و ایالات متحدۀ امریکا انجام داده است. نتایج نشان میدهند مطابق ایدۀ نهادینهشدن ازدواج و نظریۀ گذار جمعیتی دوم، افکار عمومی در این کشورها در حال دورشدن از هنجارهای سنتی ازدواج و باروری واجب است. این تغییرات بهطور عمده بین نسلی هستند. در همۀ کشورها، زنان مجرد و دارای تحصیلات بهتر، شاغل و افراد کمتر مذهبی، دیدگاه سنتی کمتری نسبت به ازدواج و فرزند داشتند؛ با این حال، تفاوت بین کشورها در خور توجه است.
ولوبی[3](2010) برای درک چگونگی تغییر نگرش نسبت به ازدواج در بزرگسالی پژوهشی با عنوان «مدار نگرش به ازدواج در نوجوانی، جوانان و نوجوانان» انجام داد. نمونۀ این پژوهش شامل هزار نفر از دانش آموزان دبیرستان است که تغییرات در نمونهها به مدت 4 سال دنبال شد. نتایج نشان میدهند نمونهها، ازدواج را عاملی برای انتقال به دورۀ بزرگسالی در نظر میگرفتند. همچنین ساختار خانواده، اهداف اصلی، نژاد و جنس، نگرش نسبت به ازدواج را تغییر دادند.
مارتین[4]و همکاران (2003) پژوهشی را برای سنجش نگرش جوانان به جنبههای مختلف ازدواج و زندگی خانوادگی با عنوان «بیان نگرش نوجوان به زندگی خانوادگی» انجام دادند. بیشتر پاسخگویان، نگرش منفی نسبت به طلاق داشته و ازدواج را تعهدی بلندمدت قلمداد کردهاند. حدود 30 درصد پاسخگویان، نگرش مثبتی به رابطۀ جنسی قبل از ازدواج داشته و بیشتر آنها نیز قبل از ازدواج، رابطۀ جنسی داشتهاند. همچنین بیشتر پاسخگویان نیز با مشاورههای پیش از ازدواج موافق بودهاند.
مالهوترا[5]و همکاران (1992) برای بررسی شباهتهای نسلی دختران و مادران در ادراکهای ازدواج، پژوهشی با عنوان «مادران، دختران، ازدواج: تبیین شباهتها در ادراکهای نسلی در سریلانکا» انجام دادهاند. نتایج نشان میدهند نگرش دختران و مادرانشان به ازدواج نسبتاً مدرن است. در تبیین این وضعیت، گسترش تحصیلات و استفاده از رسانه بسیار مهم بوده است، بهگونهای که در جامعهای که فرصتهای تحصیلی و رفاه اجتماعی بر ای زنان در دسترس باشد، مادران و دختران بر ابعاد فردی ازدواج بیشتر از ابعاد خانوادگی تأکید دارند.
مبانی نظری
نظریۀ مدرنیزاسیون[6]را ویلیام گود[7] مطرح کرده است. وی برای تبیین تفاوت سن ازدواج افراد از مفهوم مدرنیزاسیون استفاده کرده است. بر اساس این، کاهش یا افزایش سن ازدواج با درجات مدرنیزاسیون مقایسه شده است.
مدرنیزاسیون در سطوح فردی و اجتماعی با تأثیرگذاری در زمان ازدواج انجام میشود. در میان مهمترین عاملهای مدرنیزاسیون، به گسترش فرصتهای تحصیلی، تغییرات در نیروی کار و فعالیتهای شغلی، اشتغال زنان و شهرنشینی میتوان اشاره کرد. افرادی که در مناطق شهری زندگی میکنند بهدلیل شیوههای زندگی متفاوت و نیز کنترل اجتماعی ضعیفتر، نسبت به مناطق روستایی، ازدواجشان با تأخیر انجام میشود (آستینافشان، 1380: 15). در جریان مدرنیزاسیون، خانوادهمحوری به فردمحوری تبدیل میشود. فرایند مدرنیزاسیون با ترجیح خانوادههستهای، فردمحوری در مقابل خانوادهمحوری، بهبود موقعیت زنان، گسترش تحصیلات عمومی، شهرنشینی و ازدواجهای با انتخاب آزاد، تشکیل خانواده در سنین بالاتر را تشویق میکند. در این جریان، بسیاری از کارکردهای قدیمی خانواده به سازمانها و نهادهای دیگر واگذار میشود. این تغییر کارکرد، شبکۀ اجتماعی را جایگزین شبکۀ خویشاوندی میکند؛ درنتیجه، خانواده به واحد هستهای تبدیل میشود که بر فردگرایی استوار است؛ یعنی بخش عمدهای از تصمیمهای مربوط به زندگی اعضای خانواده مانند تصمیمگیری دربارۀ تشکیل خانواده و ازدواج را خود افراد اتخاذ میکنند. این ازدواجها با انتخاب آزاد، معمولاًبا سنین ازدواج بالاتر همبستهاند (محمودیان، 1383: 34- 29). ویلیام گود بر اساس این نظریه، دگرگونیهای بهوجودآمده در خانواده را نتیجۀ اجتنابناپذیر دگرگونیهای ساختاری (جامعه) و دگرگونیهای ایدئولوژیکی میداند. به عقیدۀ وی زمانی که دگرگونیهای ساختاری (دگرگونیهایی مانند صنعتیشدن، شهرنشینی و ...) و دگرگونیهای ایدئولوژیکی، هر دو در سطح کلان رخ میدهند، سازمانهای سطوح خرد (خانواده) نیز بهاجبار باید خود را با این دگرگونیهای سطح کلان انطباق دهند (اعزازی، 17:1389).
بر اساس نظریۀ گذار جمعیتی، تغییرات بنیادی ارزشی و گسترش ایدههای پستماتریالیستی، یعنی تأکید بر استقلال فردی و خودتحققبخشی را عامل تغییرات نوین خانواده تلقی میکند (عسکری ندوشن،5:1388). در جریان گذار جمعیتشناختی اول، بعد خانوار کاهش یافت.کاهش بعد خانوار، پیامدهای جمعیتی و اجتماعی به همراه داشت. این پیامدها، زمینه را برای تغییرات ذهنی در میان خانوارها فراهم کردند. تغییرات ذهنی ناشی از گذار جمعیتشناختی اول بهتدریج تغییراتی در زندگی خانوادگی و زناشویی ایجاد کردند که این تغییرات در چارچوب نظریةگذار جمعیتشناختی دوم تئوریزه شدند.بهطور کلی، این نظریه تغییرات بنیادین ارزشی و گسترش ایدههای فرامادی، یعنی تأکید بر استقلال فردی و خودتحققبخشی را عامل تغییرات نوین خانواده تلقی میکند (عباسی شوازی و همکاران،11:1388). این عوامل، در کنار همدیگر، ترجیحات و سلایق افراد را به سمت فردگرایی، آزادی و استقلال تغییر داده و درنتیجه، باعث تغییراتی در نگرش و رفتار ازدواجی فرد شدهاند. نظریۀ گذار جمعیتی دوم بر تأثیر هماهنگ عوامل اقتصادی و اجتماعی (بهویژه تضعیف کنترل هنجاری و افزایش استقلال اقتصادی زنان)، فرهنگی (سکولاریزاسیون)و فناوری مدرن (جلوگیری ازحاملگی) در افزایش سن ازدواج تأکید دارد؛ بنابراین بر اساس نظریة گذار جمعیتشناختی دوم، افزایش تصاعدی در خودمختاری فردی در زمینههای اخلاقی، مذهبی و سیاسی، اساس تغییرات انجامشده در تشکیل خانواده است. سکولاریسم، جنبشهای رهاییبخش، گسترش ارزشهای فرا مادیگرایی (نظیر توسعۀ شخصی و خودشکوفایی)، تردید نسبت به نهادها و افزایش بیتابی نسبت به دخالت افراد بیرونی در زندگی شخصی (از هر نوع منبع اقتدار) جزء جنبههای مختلف تحول در ارزشها هستند که باعث شدهاند فرد بر اساس ارادۀ آزاد خود برای زندگیاش تصمیم بگیرد؛ بنابراین کاهش ازدواج و افزایش جایگزینهایی مانند همخانگی را نمود نگرش غیرهمنوا و اعتراض علیه منابع اقتدار و شیوهای برای آشکارکردن آزادی فردی در مقابل قراردادها و عرف میتوان دانست (روزیتا و فرابونی، 2004 به نقل از حبیبپور گتابی و همکاران،12:1390).
رویکرد فمینیستی-مارکسیستی در تحلیل شرایط اقتصادی، بر قدرت مردان و زنان در پیوند ازدواج تأکید میورزد و ازدواج را در چارچوب «نظریۀ بازیها» بررسی میکند (لندبرگ[8] و [9]پولاک، 2005 به نقل از ضرابی و همکاران،40:1390).از این منظر، بهتدریج با ایجاد فرصتهای شغلی بهتر و بیشتر برای زنان و استقلال اقتصادی آنان و نیز قوانین و برنامههای حمایتی از زنان، مادران و فرزندانشان، قدرت چانهزنی زنان نیز در ازدواج افزایش یافته و قدرت انتخاب تجرد را به آنان داده است. وجود این قدرت تاریخی مردان، انگیزهای برای زنان برای ترک ازدواج شده است که کاهش رشد ازدواجها را توجیه میکند و این در شرایطی است که زنان بهلحاظ اقتصادی از مردان مستقل شده باشند و سرسختی و سازشناپذیری مردسالارانه همچنان در تضادهای خانوادگی وجود داشته باشد ([10]مک کرات،1987 به نقل از ضرابی و همکاران، 1390 :41).
در نظریۀ انتخاب عقلانی، که ابتدا در نظریۀ مبادله ظهور یافت، جامعه مجموعهای از افراد است که کنش عقلانی دارند. کنش عقلانی در این منظر، کنش عقلانی معطوف به هدف در تعریف وبر یا کنش مبتنی بر عقلانیت ابزاری است. این افراد آگاه، خودمختار و هدفمند در هر شرایطی به دنبال به حداکثر رساندن سود خود هستند. «کار فاعلانی عاقلانه است که در چارچوب اعتقاداتشان، نسبت به شقوق ممکن و عواقب مختار شقوق، شقی را برگزینند که برای رسیدن به غایاتشان بهترین راه باشد» (لیتل،69:1373). هرسانی نیز عمل عقلانی را در زندگی روزمره، رفتاری میدانند در آن افراد بهترین وسایل در دسترس را برای رسیدن به یک هدف مشخص انتخاب میکنند. استفان فیشر (2003) بهصورت خلاصه، مفاهیم و فرضیههای نظریۀ انتخاب عقلانی را چنین بیان میکند:
هدف این نظریه، تولید قواعد جهانی یا عمومی حاکم بر رفتار اجتماعی با تعریف تعادل است. تعادل وقتی وجود دارد که هیچکس به تغییر رفتار خود تمایل نداشته باشد. این تعادل وقتی است که افراد (نه گروهها) نفع مدّنظر خود را به حداکثر میرسانند.
این نظریه بر پایۀ فردگرایی روششناختی است، نه فردگرایی وجودشناختی؛ یعنی انتخاب عقلانی، وجود گروهها را انکار نمیکند؛ بلکه ادعا میکند فقط افرادند که عمل میکنند.
ترجیحات افراد در این نظریه، متعدی است: اگر من A را به B وB را C ترجیح بدهم، باید A را به C نیز ترجیح دهم (جوادی یگانه،36:1387)
الیزابت گرمن (2005) کلیشههای جنسیتی[11] را ساختارهای فرهنگی مشترک در جامعه میداند که ویژگیهایی را توصیف میکنند که مردان و زنان با آنها شناخته میشوند. گرمن معتقد است کلیشهها و تعصبات درونگروهی در درک و ارزیابی افراد از دیگران تأثیر میگذارند (Gorman, 2005:714). بر اساس تعریف الیزابت گرمن و سایر تعریفهای موجود دربارۀ کلیشههای جنسیتی گفتنی است کلیشهها یا تصورات قالب جنسیتی، مجموعۀ باورها و بایدهایی را به مردان و یا زنان میآموزند که بهواسطۀ مرد و یا زنبودن خود چگونه رفتار کنند. بر اساس کلیشههای جنسیتی، زنان و مردان، ویژگیهایی خاص و منحصربهفرد، خواه در رفتار و خواه در عمل دارند؛ بهعنوانمثال، برای یک زن، کلیشهها و ویژگیهایی چون حساس، آرام، ظریف، مهربان، وابسته، خانهداری، همسرداری و ... و برای یک مرد، ویژگیهایی چون مسئولیتپذیر، مغرور، خشن، بااراده، شغل بیرون از منزل و..... مطرح است.
در نظریۀ نقش، مفاهیم پایگاهی و نیز نقش و مجموعههای نقشی اهمیت مییابند. درواقع، پایگاه، موضعی است که فرد در ساختار اجتماعی جامعۀ خود، اشغال میکند و بر اساس ارزشمندی آن پایگاه بهلحاظ میزان کشش، قدرت، تسلط و یا حیثیت، جایگاه معینی را در سلسلهمراتب اجتماعی به خود اختصاص میدهد؛ یعنی پایگاه، موضعی است که فرد در سلسلهمراتب اجتماعی اشغال میکند و نقش، مجموعه امتیازات و تکالیف نهفته در پایگاه محسوب میشود که جامعه و دارندۀ پایگاه بهطور متقابل از یکدیگر انتظار دارند. عبارت مجموعۀ نقشی، به کلیّۀ روابط نقشی یک شخص گفته میشود که با دیگران بهدلیل پایگاه اجتماعی خاص خود برقرار میکند. اعضای یک نظام اجتماعی معین ممکن است به کسانی پاداش دهند که نقشهای مقرر را خوب اجرا میکنند و کسانی را تنبیه کنند که به این هنجارها پاسخ منفی میدهند (دوچ و کراس،189:1378). بدینترتیب گفتنی است نقش جنسیتی عبارت است از انتظارات غالب در یک جامعه دربارۀ فعالیتها و رفتارهایی که مردان و زنان میتوانند و یا نمیتوانند در آنها درگیر شوند (کامیر و همکاران،325:1989 به نقل از ریاحی،1140:1386). بدینترتیب، وقتی از مفهوم نقش جنسیتی سخن میگوییم علاوه بر اختصاص وظایف و کارهای خانگی یا اجتماعی جداگانه به هر یک از دو جنس، انتظار ویژگیهای شخصیتی و رفتاری متفاوت از هریک از دو جنس نیز مدّنظر است (ریاحی، 114:1386).
مفهوم طرحواره، به ساختی شناختی اطلاق میشود که نشاندهندۀ آگاهی و شناخت فرد راجع به یک مفهوم با یک نوع محرک (شامل اسناد آن و روابط میان اسناد) است. طرحوارهها، شیوههای مهم قالبسازی دیدگاه یک فرد دربارۀ جهانش در نظر گرفته میشوند؛ زیرا در فرایندهای توجه، حافظه و استنباط اجتماعی تأثیر میگذارد (میلتون،2000). انواع متفاوتی از طرحوارهها بررسی شدهاند؛ نظیر طرحوارههای مربوط به اشخاص، طرحوارههای مربوط به خود، طرحوارههای مربوط به نقش، طرحوارههای مربوط به وقایع و رویدادها و طرحوارههای آزاد (ایروانی و باقریان، 59:1383). یکی از مهمترین طرحوارههای بررسیشده، طرحوارۀ جنسیت است که مطالعه دربارۀ آن به ارائۀ نظریۀ طرحواره جنسیت منجر شده است. این نظریه را ساندرا بم در چارچوب نظریات مربوط به هویت جنسی ارائه کرده است. هویت جنسی زمانی شکل میگیرد که کودکان، معنا و تصویری از خود میسازند که دربردارندۀ مفاهیم مردانگی یا زنانگی است و جنسیت به بخشی از خودپندارۀ آنها تبدیل میشود. به عقیدۀ بم، کودکان این آمادگی عمومی را دارند که اطلاعات راجع به خودشان را بر مبنای تعریفهای اجتماعی رفتارهای مناسب برای هر جنس، سازماندهی کنند. بهموازات رشد کودکان، آنها بهتفصیل عقاید کلیشهای مربوط به مرد یا زنبودن را (کلیشههای جنسیتی) در فرهنگ خودشان میآموزند (بایرون و بیرن، 1997: 177 به نقل از ریاحی، 115:1386).
یکی از موضوعات جامعهشناسی، که پارسونز مطالعه کرده است، موضوع خانواده است. اهمیت اندیشههای پارسونز دربارۀ خانواده، کمتر از اندیشههای کلان جامعهشناسی او نیست. وی با مطالعۀ خانوادههای طبقۀ متوسط امریکا (بهعنوان جامعهای مدرن و مطلوب) الگوی هستهای خانواده را بهصورت الگوی شایع دنیای مدرن رصد میکند و آن را کارآمدترین الگو در شرایط جدید جهان میداند. بر اساس نظریۀ پارسونز، مبنای اصلی خانوادههستهای، ازدواج است. پارسونز مباحث نظری مربوط به الگوی هستهای خانواده را بر اساس اندیشههای کارکردگرایانۀ خود و نیز بر اساس نظریۀ ابتکاری خود یعنی نظریۀ نظام کنش پایهریزی میکند (امین مجد و کرمی، 1389: 96). کنش اجتماعی، موضوع جامعهشناسی پارسونز است. بهنظر پارسونز چون جریان کنش متقابل، خصلت اجتماعی دارد و ارزشها در آن مؤثر هستند، کنش اجتماعی را بدون درنظرگرفتن نظام اجتماعی، که خود مرکب از نظام فرهنگی و شخصیتی است، نمیتوانیم مطالعه کنیم. کنش تحت تأثیر چهار خردهنظام شکل میگیرد که یکی از آنها نهاد دینی است. نهاد دینی مسئولیت ثبات اخلاقی را به عهده دارد و از ارزشهای فرهنگ عمومی مراقبت میکند .پارسونز در تعریف دین میگوید: مجموعهای از باورها، اعمال، شعایر و نهادهای دینی که انسانها در جوامع مختلف بنا کردهاند. در نظریۀ پارسونز، نهاد دینی، که مسئولیت ثبات اخلاقی جامعه را بر عهده دارد و از ارزشهای فرهنگی مراقبت میکند، جزء چهار خردهنظامی است که نگرش افراد و بهتبع آن کنش اجتماعی او را تحت تأثیر قرار میدهد؛ به عبارت دیگر، ارزشهای مذهبی به مثابه نظامی ارزشی، راههای خاص و نحوۀ نگرش را در موقعیتهای ویژه به شخص نشان میدهند (وثوقی و دائمی، 1384: 166). زندگی، الگوها و باورهای خانوادگی در مواردی چون باور و اعتقاد به الگوی تربیت فرزند، شیوۀ خواستگاری، سن مطلوب ازدواج و ... معنا پیدا میکنند. میزان عمل به هر یک از موارد ذکرشده به نوع نگرش افراد بستگی دارد. بر اساس نظریۀ کارکردی پارسونز، دین و ارزشهای دینی، کارکرد نشاندادن راهها و نگرشهای خاص در موقعیتهای گوناگون را بر عهده دارند که ازدواج و تشکیل خانواده هم جزئی از آن است. اساساً یکی از حمایتهای دین از خانواده بهخصوص در اسلام، توصیه و تشویق افراد به ازدواج و تشکیل خانواده است.
فرضیههای پژوهش
بین متغیرهای پایگاه اقتصادی- اجتماعی با نگرش نسبت به ازدواج، رابطه وجود دارد.
بین میزان پذیرش کلیشههای نقش جنسیتی با نگرش نسبت به ازدواج، رابطه وجود دارد.
بین میزان دینداری با نگرش نسبت به ازدواج، رابطه وجود دارد.
بین میزان محاسبۀ هزینه- فایده برای ازدواج با نگرش به ازدواج، رابطه وجود دارد.
روش پژوهش
در این پژوهش، عوامل مؤثر در نگرش به ازدواج در دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی مشهد در نیمسال اول سال تحصیلی 94-93 بررسی شده است. روش اجرای پژوهش، پیمایشی و از نوع تحقیق توصیفی و بهلحاظ معیار زمان، مطالعه مقطعی و بهلحاظ معیار ژرفایی از نوع پهنانگر[12] است.
پیمایش یکی از انواع روشهای تحقیق میدانی است که امکان دستیابی به نتایج تعمیمپذیر را برای پژوهشگر فراهم میکند؛ یعنی با مطالعه روی نمونۀ گزینششده از یک جامعۀ آماری، یافتهها را به کل جامعۀ آماری تعمیم دهد (دواس، 1383: 15-13).
تکنیک گردآوری اطلاعات ضروری برای پژوهش حاضر به دو صورت کتابخانهای و میدانی بوده است. بدینصورت که برای جمعآوری مبانی تجربی و نظری پژوهش و رسیدن به فرضیههای پژوهش از شیوۀ اسنادی و کتابخانهای و برای جمعآوری دادههای لازم برای توصیف و تحلیل فرضیهها از پرسشنامه استفاده شده است.
جامعۀ آماری
در این پژوهش، جامعۀ آماری را کلیّۀ دانشجویان دختر مقاطع تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه فردوسی مشهد در نیمسال اول 94-93 تشکیل میدهند.
نمونهگیری و تعیین حجم نمونه
با توجه به وسعت و تعداد زیاد جمعیت آماری فوق و درنظرداشتن محدودیت زمانی و محدودیت امکانات و ... با انجام نمونهگیری، تعداد متناسب با جامعۀ آماری برای انجام مطالعه مشخص شد. حجم نمونۀ مقتضی به دو عامل کلیدی بستگی دارد: درجۀ دقت مدّنظر برای نمونه و میزان تغییر در جمعیت برحسب خصوصیات اصلی مدّنظر (دواس، 1387: 78).
بر اساس آمار بهدستآمده از ادارۀ آموزش دانشگاه فردوسی، مجموع دانشجویان دختر این دانشگاه در مقطع تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری در سال تحصیلی 93-92 تعداد (13181) نفر بودهاند که با استفاده از فرمول کوکران، جمعیت نمونۀ پژوهش با احتمال 95 درصد اطمینان، 374 دانشجو برآورد شد.
بر اساس این، دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی (جامعۀ آماری پژوهش) بهطور متناسب و برحسب مقطع تحصیلی، به سه طبقۀ (کارشناسی، ارشد و دکتری) تقسیم شدند؛ سپس نسبت هر طبقه در جامعۀ آماری کل محاسبه شد که این نسبت حدود 8/2 درصد به دست آمد. درنهایت، 8/2 درصد از هر طبقۀ کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری برای نمونۀ آماری تعیین شدند که نتایج آن در جدول زیر گزارش شدهاند. برای انتخاب این تعداد از نمونه در درون طبقات از نمونهگیری تصادفی ساده استفاده شده است.
جدول 1- جامعه و نمونۀ آماری
جامعۀ آماری |
نمونۀ آماری |
||||||
تعداد کل دانشجویان |
کارشناسی |
کارشناسی ارشد |
دکتری |
تعداد کل دانشجویان |
کارشناسی |
کارشناسی ارشد |
دکتری |
13181 |
7868 |
3859 |
1454 |
374 |
222 |
110 |
42 |
تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها
نگرش به ازدواج
تعریف مفهومی
نگرش: مفهوم نگرش در روانشناسی اجتماعی عبارت از آمادگی به نسبت ثابت در برابر یک موضوع اجتماعی (مانند نهاد، فرد، گروه و اندیشه) است که سبب رفتارها و ایدههای مثبت یا منفی (گرایشداشتن یا نداشتن، علاقهمندی یا نفرت) خاص میشود. نگرشها بهطور مستقیم مشاهدهپذیر نیستند؛ ولی در تعیین رفتارها، ایدههاو بازسازی فرد و ادراک او نسبت به موضوعهای اجتماعی نقش دارند. نگرش به معنای طرز تلقی، وجهة نظر، طرز فکر، رویه و تمایل به بازخورد است (آلپورت ودیگران،1371 به نقل کریمی،8:1390).
-ازدواج: ازدواج عملی است که پیوند دو جنس مخالف را بر اساس روابط پایای جنسی موجب میشود؛ بنابراین رابطۀ دو فرد از یک جنس خواه بهطور موقت و خواه دائم، ازدواج خوانده نمیشود. همچنین در تعریف ازدواج، روابط جسمانی دو انسان از دو جنس مخالف بهخودیخود کافی به نظر نمیرسد؛ زیرا ازدواج مستلزم انعقاد قراردادی اجتماعی است که مشروعیت روابط جسمانی را موجب شود؛ به بیان دیگر، در راه تحقق ازدواج، جامعه نیز باید آن را تصویب کند (ساروخانی،26:1388).
نگرش به ازدواج: ادراک، وجه نظر و شناخت نسبت به ازدواج و تشکیل خانواده که سبب رفتارها و ایدههای متفاوت (منفی، مثبت، مدرن، سنتی) در این زمینه میشود ([13]براتین و روسن، 1998 به نقل از نیازی و همکاران،1394). در این پژوهش با توجه به تحول روند ازدواج و تشکیل خانواده، نگرش به دو بعد مدرن و سنتی تقسیم شده است.
نگرش سنتی: این نوع نگرش به طرز تفکر، شناخت و رفتار در حوزۀ ازدواج اشاره میکند که در آداب و رسوم و عقاید سنتی ریشه دارد (تمایزات جنسیتی، وجود باورهای دینی، پایبندی به آداب و رسوم ازدواج، اهمیت فرزندآوری و....).
نگرش مدرن: نگرش مدرن به طرز تفکر و شناخت ناشی از مدرنیزاسیون و سایر تحولات در عصر حاضر (برابری جنسیتی، فردگرایی، غلبۀ الگوهای جدید همسرگزینی، اهمیت عشق و عاطفه در زندگی، ضعف باورهای مذهبی و...) در حوزۀ ازدواج اشاره دارد.
تعریف عملیاتی
متغیر پایگاه اقتصادی – اجتماعی از ترکیب سه بعد میزان تحصیلات (پدر و مادر)، میزان درآمد (پدر و مادر) و منزلت شغلی (پدر و مادر) حاصل شده است. نمرۀ منزلت شغلی پدر و مادر پاسخگویان بر اساس پژوهش کاظمیپور (1378) در نظر گرفته شده است.
برای سنجش میزان پذیرش کلیشههای نقش جنسیتی در زنان، از یک مقیاس 14 گویهای در قالب طیف لیکرت استفاده شد. عملیاتیکردن این متغیر برگرفته از پژوهشهای پیشین از قبیل حسینزاده و همکاران (1390) و ریاحی (1386) است. گویههای پذیرش کلیشههای نقش جنسیتی عبارتند از:
«کارها و امور مهم جامعه بر عهدۀ مردان است»، «ناتوانی زنان در مشاغل فکری نسبت به مردان»، «کارهای نیازمند قدرت جسمی را مردان انجام میدهند»، «زنان مانند مردها باید بتوانند قاضی دادگاه شوند»، «توانایی زنان تنها در مشاغلی نظیر معلمی و پرستاری است»، «انجام فعالیتهای خانهداری، وظیفۀ زنان است»، «تأثیر منفی اشتغال زنان در روابط و استحکام خانواده»، «اولویتداشتن مردان به زنان در اشتغال»، «مطیع و تابعبودن زن در زندگی شخصی»، «نقشداشتن زنان در مشاغل سیاسی و حکومتی»، «توانایی فعالیت زنان در جامعه همدوش مردان»، «موفقتربودن مردان نسبت به زنان در امور مدیریتی»، «مستقل و متکیبودن زنان» و «احساسی و وابستهبودن زنان به دیگران».
در تدوین تعریف عملیاتی دینداری در این پژوهش تا حدودی از مدل گلاک و استارک بهدلیل سنخیت نسبی آن با ابعاد دینداری در اسلام و تناسب کارکردی آن استفاده شده است که علمای طراز اول معاصر جهان اسلام تأیید کردهاند (ربانی و طاهری، 1388: 105) و چند گویه نیز با توجه به مسألۀ پژوهش طرح شد. ابعاد دینداری که در این پژوهش بررسی شدهاند، شامل ابعاد اعتقادی- مناسکی- پیامدی- تجربی است. تمامی گویههای مربوط به ابعاد متفاوت دینداری بهصورت طیف لیکرت و در 14 پرسش تنظیم شده است. تعریف عملیاتی این متغیر در جدول 2 آمده است.
جدول 2- تعریف عملیاتی متغیر دینداری
متغیر |
ابعاد |
گویه |
دینداری |
اعتقادی |
ایمان به وجود خدا |
رسیدگی به اعمال انسانها در قیامت |
||
مناسکی |
خواندن نمازهای یومیه |
|
گرفتن روزه در ماه رمضان |
||
پیامدی |
سختگیری در خرید و فروش مشروبات الکلی |
|
حضور زنان در مسابقات ورزشی برای تماشا |
||
اهمیتندادن به مذهبیبودن یا نبودن رهبران سیاسی |
||
پیامدهای ناشی از حضور زنان در جامعه و معاشرت با نامحرم |
||
نگرش فرد به مذهب در امر ازدواج |
||
تأثیرپذیری نگرشهای زندگی از اعتقادات دینی |
||
|
عاطفی و تجربی |
احساس پوچی و بیهدفی بدون اعتقادات دینی |
رعایت حجاب |
||
رعایت حلال و حرام شرعی |
||
داشتن صداقت در ارتباط با دیگران |
در پژوهش حاضر برای بررسی هزینۀ فرصت از هشت پرسش در قالب طیف لیکرت استفاده شده است. پرسشها بر اساس پژوهشهای پیشین انتخاب شدهاند. گویههای سنجش هزینه فرصت عبارتند از:
«کسب فرصتهای شغلی با بالارفتن سطح تحصیلات و تأخیر در ازدواج»، «محرومیت از کسب سرمایههای آینده براثر ازدواجهای زودهنگام»، «کاهش استقلال و آزادی دختران دراثر ازدواج»، «مطلوبیت مجردبودن نسبت به متأهلبودن»، «حل بحرانها و اضطرابها در فرد براثر ازدواج»، «مصونماندن فرد از گناه و انحراف براثر ازدواج»، «کسب شأن اجتماعی و اخلاقی بهواسطۀ ازدواج» و «کاهش اعتمادبهنفس- ناامیدی و... دراثر تأخیر در ازدواج».
برای سنجش مفهوم نگرش به ازدواج (سنتی و مدرن) 26 گویه در غالب طیف لیکرت، با اقتباس از پژوهشهای پیشین از قبیل دلخموش (1386)، عسکری ندوشن و همکاران (1388)، کاظمیپور (1388) و احمدی و همکاران (1390) بر اساس مؤلفههایی چون تفکیک و تمایزهای جنسیتی، برابری جنسیتی، نحوۀ همسرگزینی، اعتقادات و باورهای مذهبی، فردگرایی، نقش خانواده در همسرگزینی، فرزند آوری و... طرح شد. از مجموع 26 گویه، 13 گویه مربوط به نگرش سنتی و 13 گویه به نگرش مدرن مربوط است.
جدول 3- تعریف عملیاتی نگرش به ازدواج
مفهوم |
ابعاد |
گویه |
شمارۀ پرسش |
نگرش به ازدواج |
سنتی |
ازدواج؛ تعهدی مادامالعمر |
1 |
نقش مرد بهعنوان سرپرست و رهبر خانواده |
2 |
||
خودداری از روابط پیش از ازدواج با توجه به تأثیر منفی آن |
5 |
||
تبعیت از والدین در امر ازدواج |
6 |
||
ترجیح ازدواج با همشهری و خویشاوند |
7 |
||
حفظ زندگی زناشویی به هر شکل ممکن |
10 |
||
پایبندی به آداب و رسوم ازدواج |
15 |
||
اهمیت فرزندآوری |
16 |
||
قانعبودن به شرایط زندگی در هر صورت |
17 |
||
ازدواجنکردن؛ مانعی برای پیشرفت |
19 |
||
اهمیت حاکمبودن اعتقادات مذهبی در زندگی |
22 |
||
ترجیح نظر والدین بر عشق و علاقۀ فردی |
23 |
||
اهمیت قراردادن زندگی بر پایۀ ایمان و ارزشهای دینی |
26 |
||
مدرن
|
برابری زن و مرد در تمام امور زندگی زناشویی |
3 |
|
اعتقاد به ثروت؛ یکی از مهمترین عوامل خوشبختی |
4 |
||
برابری زن و مرد برای ادامۀ تحصیل و شغل |
8 |
||
اعتقاد به همخانگیهای قبل از ازدواج |
9 |
||
ازدواج در سنین بالا |
11 |
||
اعتقاد بهضرورت دوستیهای قبل از ازدواج برای شناخت دختر و پسر |
12 |
||
ازدواج بر اساس خواستهها و علایق خود فرد |
13 |
||
وجود طلاق بهصورت امری محتمل در زندگی |
14 |
||
تمایل زنان به عهدهداری وظایف و تصمیمگیری نهایی |
18 |
||
اهمیت عشق بهصورت مهمترین اصل زندگی |
20 |
||
وجود روابط پس از ازدواج با جنس مخالف |
21 |
||
اولویت تحصیل و شغل برای دختر در جامعۀ امروز |
24 |
||
ازدواج، مانعی برای پیشرفت زن |
25 |
در این پژوهش، سنجش میزان روایی ابزار اندازهگیری با روش اعتبار محتوا (اعتبار صوری) انجام شده است؛ یعنی در این روش، پرسشنامه پس از تدوین اولیه با چند نفر از استادان، کارشناسان و محققان مختصص حوزۀ علوم اجتماعی مطرح و پس از بازخورد و اعمال نظرات آنها در پرسشنامه، قابلیت اعتبار پرسشنامه سنجیده شد.
همچنین برای سنجش میزان پایایی ابزار اندازهگیری (دال بر تکرارپذیری و تعمیمپذیری پرسشنامه) از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. بدینگونه که ابتدا 45 پرسشنامه برای پیشآزمون در میان دانشجویان تکمیل و آلفای آن بررسی شد. در پیشآزمون، متغیرهایی که میزان آلفای آنها کم بود، با کمی تغییرات در گویهها دوباره از آنها آلفا گرفته شد و دیگر متغیرهایی که در پیشآزمون، میزان آلفای مطلوبی داشتند، در آزمون، تغییری در گویههایشان داده نشده است. هرچند میزان آلفای آنها با افزایش تعداد پاسخگوها، افزایش یافته است.
جدول4- ضریب آلفای کرونباخ متغیرها
مفهوم |
نوع متغیر |
پیشآزمون |
آزمون |
||
تعداد گویه |
ضریب آلفا |
تعداد گویه |
ضریب آلفا |
||
کلیشههای نقش جنسیتی |
مستقل |
14 |
84/0 |
14 |
89/0 |
میزان دینداری |
مستقل |
14 |
90/0 |
14 |
94/0 |
هزینه فرصت |
مستقل |
8 |
68/0 |
8 |
91/0 |
نگرش به ازدواج سنتی |
وابسته |
13 |
86/0 |
13 |
91/0 |
نگرش به ازدواج مدرن |
وابسته |
13 |
71/0 |
13 |
89/0 |
مدل عامل تأییدی
پژوهشگران اجتماعی به مدلهای عاملی، بهویژه در دو جهت توجه میکنند. از یکسو با استفاده از این نوع مدلها و آزمون آنها بر مبنای دادههای تجربی، شواهدی برای ارزیابی اعتبار مقیاسهای تعریفشدۀ پژوهشگر میتوان به دست آورد و بنابراین یکی از اهداف اصلی از کاربرد آنها، ساخت مقیاسهای استاندارد بهلحاظ علمی است. از سوی دیگر، مدلهای عاملی، جزئی از مدلهای معادلۀ ساختاری هستند که در نقش مدلهای اندازهگیری عمل میکنند (قاسمی،181:1392). در پژوهش حاضر نیز علاوه بر بررسی میزان آلفای کرونباخ متغیرهای مدّنظر، برای بررسی اعتبار ابزار و مقیاسهای تعریفشده از مدل عامل تأییدی برای متغیر وابسته استفاده شده است.
جدول 5- نتایج مدل عامل تأییدی برای متغیر نگرش سنتی به ازدواج
متغیر آشکار |
وزن رگرسونی استانداردشده (بارعاملی)
|
انحراف استاندارد |
سطح معناداری کمتر از 05/0 |
Ez.s 1 |
73/0 |
|
|
Ez.s 2 |
77/0 |
07/0 |
ü |
Ez.s 3 |
77/0 |
07/0 |
ü |
Ez.s 4 |
66/0 |
06/0 |
ü |
Ez.s 5 |
40/0 |
06/0 |
ü |
Ez.s 6 |
58/0 |
05/0 |
ü |
Ez.s 7 |
53/0 |
05/0 |
ü |
Ez.s 8 |
60/0 |
05/0 |
ü |
Ez.s 9 |
58/0 |
06/0 |
ü |
Ez.s 10 |
63/0 |
05/0 |
ü |
Ez.s 11 |
87/0 |
05/0 |
ü |
Ez.s 12 |
59/0 |
06/0 |
ü |
Ez.s 13 |
84/0 |
05/0 |
ü |
جدول 5 نتایج بررسی مدل عاملی تأییدی شاخص نگرش سنتی به ازدواج را نشان میدهد. از میان مقیاسهای فرعی سنجش این شاخص، با توجه به مقادیر استاندارد برآوردشده برای پارامتر لامدا (بارعاملی) مقیاس «اهمیت حاکمبودن اعتقادات مذهبی در زندگی» با ضریب 87/0 همبستگی بیشتری با نمرات شاخص میزان دینداری دارد؛ بنابراین وزن بیشتری در محاسبات مربوط به این متغیر پنهان دارد. درمقابل، مقیاس فرعی «ترجیح ازدواج با همشهری و خویشاوند» با ضریب40/0 همبستگی کمتری با نمرات شاخص مربوط دارد و به همین ترتیب، وزن کمتری را در تعریف این متغیر پنهان دارد.
جدول 6- نتایج مدل عامل تأییدی برای متغیر نگرش مدرن به ازدواج
متغیر آشکار |
وزن رگرسیونی استانداردشده (بارعاملی) |
انحراف استاندارد |
سطح معناداری کمتر از 05/0 |
Ez. m1 |
44/0 |
|
ü |
Ez. m2 |
63/0 |
23/0 |
ü |
Ez. m3 |
48/0 |
16/0 |
ü |
Ez. m4 |
65/0 |
23/0 |
ü |
Ez. m5 |
64/0 |
22/0 |
ü |
Ez. m6 |
81/0 |
31/0 |
ü |
Ez. m7 |
47/0 |
16/0 |
ü |
Ez. m8 |
60/0 |
22/0 |
ü |
Ez. m9 |
28/0 |
13/0 |
ü |
Ez. m10 |
28/0 |
12/0 |
ü |
Ez. m11 |
64/0 |
23/0 |
ü |
Ez. m12 |
62/0 |
21/0 |
ü |
Ez. m13 |
59/0 |
17/0 |
ü |
جدول 6 نتایج بررسی مدل عاملی تأییدی شاخص نگرش مدرن را به ازدواج نشان میدهد. از میان مقیاسهای فرعی سنجش این شاخص، با توجه به مقادیر استاندارد برآوردشده برای پارامتر لامدا (بار عاملی) مقیاس «اعتقاد بهضرورت دوستیهای قبل از ازدواج برای شناخت دختر و پسر» با ضریب 81/0 همبستگی بیشتری با نمرات شاخص میزان دینداری دارد؛ بنابراین وزن بیشتری در محاسبات مربوط به این متغیر پنهان دارد. درمقابل، مقیاسهای فرعی «اهمیت عشق بهعنوان مهمترین اصل زندگی» و «تمایل به عهدهداری وظایف و تصمیمگیری نهایی زن» هر دو با داشتن ضریب 28/0 همبستگی کمتری با نمرات شاخص مربوط دارد و به همین ترتیب، وزن کمتری را در تعریف این متغیر پنهان دارد.
یافتههای توصیفی
متغیرهای زمینهای
توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب گروههای سنی نشان میدهد بیشترین تعداد پاسخگویان (3/47 درصد) به گروه سنی 22-18 سال تعلق دارد. همچنین کمترین تعداد پاسخگویان (1/2 درصد) در گروه سنی 33 سال و بالاتر قرار دارند. دامنۀ تغییرات سن در نمونۀ آماری بین 36-18 سال و میانگین آن 24 سال است.
توزیع تعداد و درصد پاسخگویان برحسب مقطع تحصیلی نشان میدهد 9/52 درصد پاسخگویان این پژوهش را دانشجویان مقطع تحصیلی کارشناسی، 8/34 درصد پاسخگویان دانشجویان مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد و 3/12 درصد پاسخگویان را دانشجویان مقطع تحصیلی دکترا تشکیل دادهاند. چنانکه دادهها نشان میدهند بیشترین پاسخگویان این پژوهش، دانشجویان مقطع کارشناسی هستند.
توزیع پاسخگویان برحسب محل زندگی نشان میدهد محل زندگی 8/84 درصد پاسخگویان، شهر و 2/15 درصد آنها، روستا بوده است. چنانکه مشاهده میشود تعداد دانشجویانی که محل زندگی آنها شهر بوده است بیشتر از دانشجویانی است که محل زندگی آنها روستا است.
متغیر پایگاه اقتصادی – اجتماعی از ترکیب سه بعد میزان تحصیلات (پدر و مادر)، میزان درآمد (پدر و مادر) و منزلت شغلی (پدر و مادر) حاصل شده است. دادهها نشان میدهند بیشترین تعداد پاسخگویان (3/47 درصد) وضعیت اقتصادی – اجتماعی پایین دارند. کمترین تعداد پاسخگویان (2/22 درصد) نیز وضعیت اقتصادی – اجتماعی بالا دارند. ضمن اینکه 113 نفر (2/30 درصد) در پایگاه اقتصادی- اجتماعی متوسط قرار دارند.
توزیع فراوانی سن مناسب ازدواج بر اساس نظر پاسخگویان نشان میدهد سنین 24-21 و 28-25 بهترتیب با 2/42 و 6/40 درصد، مناسبترین سنین برای ازدواج دختر از سوی پاسخگویان اعلام شده است. همچنین میانگین سن مناسب برای ازدواج دختر بر اساس نظر پاسخگویان 24 سال بوده است.
توصیف متغیر وابسته: نگرش به ازدواج
متغیر نگرش به ازدواج شامل 26 گویه است که 13 گویه مربوط به ازدواج سنتی و 13 گویه مربوط به ازدواج مدرن است که در این قسمت، فراوانی نوع نگرش پاسخگویان (سنتی و مدرن) توصیف شده است.
نگرش سنتی به ازدواج
جدول 7- توزیع نظر پاسخگویان برحسب پرسشهای نگرش سنتی به ازدواج
نگرش سنتی به ازدواج |
گویه |
درصد فراوانی |
میانگین |
|||||
کاملاً مخالف |
مخالف |
بینابین |
موافق |
کاملاً موافق |
درصدکل |
|||
ازدواج: تعهدی مادامالعمر |
4/6 |
1/17 |
3/8 |
3/16 |
9/51 |
100 |
90/3 |
|
نقش مرد بهعنوان سرپرست و رهبر خانواده |
2/7 |
6/17 |
4/9 |
9/24 |
9/40 |
100 |
74/3 |
|
خودداری از روابط پیش از ازدواج با توجه به تأثیر منفی آن |
2/15 |
2/22 |
6/8 |
7/18 |
3/53 |
100 |
3/3 |
|
تبعیت از والدین در امر ازدواج |
4/10 |
5/27 |
3/23 |
9/25 |
8/12 |
100 |
03/3 |
|
ترجیح ازدواج با همشهری و خویشاوند |
13/9 |
2/26 |
25/7 |
3/23 |
11 |
100 |
91/2 |
|
حفظ زندگی زناشویی به هر شکل ممکن |
7/3 |
4/9 |
18/4 |
9/29 |
5/38 |
100 |
90/3 |
|
پایبندی به آدابورسوم ازدواج |
5/4 |
8 |
4/25 |
6/40 |
4/21 |
100 |
66/3 |
|
اهمیت فرزندآوری |
5/4 |
2/7 |
6/17 |
5/34 |
1/36 |
100 |
90/3 |
|
قانعبودن به شرایط زندگی در هر صورت |
1/17 |
1/28 |
5/27 |
5/17 |
4/9 |
100 |
74/2 |
|
نبود ازدواج بهعنوان مانعی برای پیشرفت |
8/0 |
8/8 |
0/27 |
6/28 |
8/34 |
100 |
87/3 |
|
اهمیت حاکمبودن اعتقادات مذهبی در زندگی |
9/2 |
3/8 |
1/24 |
3/23 |
4/41 |
100 |
91/3 |
|
ترجیح نظر والدین بر عشق و علاقه فردی |
4/25 |
5/27 |
7/26 |
1/13 |
2/7 |
100 |
49/2 |
|
اهمیت قراردادن زندگی بر پایۀ ایمان و ارزشهای دینی |
9/2 |
3/8 |
5/22 |
7/25 |
6/40 |
100 |
92/3 |
جدول 7 توزیع درصد پاسخگویان را بر اساس گویه های نگرش به ازدواج نشان میدهد. مطابق دادههای این جدول، بیشترین میزان موافقت (4/51 درصد) با میانگین (90/3) مربوط به گونۀ «ازدواج یک تعهد مادامالعمر است و زن و مرد باید تا آخر عمر به یکدیگر وفادار بماند» است و پس از آن گویۀ «برای من مهم است که اعتقادات مذهبی در زندگی زناشوییام حاکم باشد» با (4/41) درصد فراوانی و میانگین (93/3) بیشترین میزان موافقت را در برداشته است. همچنین بیشترین میزان مخالفت (4/25درصد) با میانگین (49/2) مربوط به گویۀ «اولویتم در انتخاب همسر نظر والدینم است تا عشق و علاقۀ خودم» است.
نگرش مدرن به ازدواج
جدول 8- توزیع نظر پاسخگویان برحسب پرسشهای نگرش مدرن به ازدواج
نگرش مدرن به ازدواج |
گویه |
درصد فراوانی |
میانگین
|
|||||
کاملاً مخالف |
مخالف |
بینابین |
موافق |
کاملاً موافق |
درصدکل |
|||
برابری زن و مرد در تمام امور زندگی زناشویی |
8/0 |
9/5 |
5/15 |
6/28 |
2/49 |
100 |
19/4 |
|
اعتقاد به ثروت بهعنوان یکی از مهمترین عوامل خوشبختی |
5/7 |
1/24 |
7/25 |
0/23 |
8/19 |
100 |
23/3 |
|
برابری زن و مرد برای ادامۀ تحصیل و شغل |
8/0 |
8/7 |
2/15 |
2/30 |
0/46 |
100 |
12/4 |
|
اعتقاد به هم خانگیهای قبل از ازدواج |
7/49 |
6/20 |
8/15 |
8/10 |
5/3 |
100 |
97/1 |
|
ازدواج در سنین بالا |
2/11 |
7/29 |
7/25 |
0/23 |
4/10 |
100 |
91/2 |
|
اعتقاد به ضرورت دوستیهای قبل از ازدواج برای شناخت |
6/24 |
3/20 |
2/18 |
1/21 |
8/15 |
100 |
83/2 |
|
ازدواج بر اساس خواستهها و علایق خود فرد |
3/1 |
8/4 |
8/19 |
6/31 |
5/42 |
100 |
09/4 |
|
وجود طلاق بهعنوان امری محتمل در زندگی |
3/12 |
9/24 |
6/24 |
7/29 |
6/8 |
100 |
97/2 |
|
تمایل زن به عهدهداری وظایف و تصمیمگیری نهایی |
7/2 |
2/18 |
5/38 |
0/31 |
6/9 |
100 |
26/3 |
|
اهمیت عشق بهعنوان مهمترین اصل زندگی |
5/0 |
9/2 |
0/12 |
0/35 |
5/49 |
100 |
29/4 |
|
وجود روابط پس از ازدواج با جنس مخالف |
1/52 |
6/16 |
6/16 |
7/10 |
0/4 |
100 |
97/1 |
|
اولویت تحصیل و شغل برای دختر در جامعۀ امروز |
3/12 |
9/29 |
0/27 |
9/24 |
9/5 |
100 |
82/2 |
|
ازدواج، مانعی برای پیشرفت زن |
9/36 |
0/38 |
7/18 |
3/5 |
1/1 |
100 |
95/1 |
با توجه به جدول 8 که نشاندهندۀ توزیع درصد پاسخگویان بر اساس گویههای نگرش به ازدواج است، بیشترین میزان موافقت (5/49 درصد) با میانگین (29/4) مربوط به گویۀ «عشق مهمترین اصل است و من معتقدم عشق برای زندگی زناشویی ضروری است.» است و پس از آن گویۀ «زن و شوهر باید در تمام امور زندگی زناشویی برابر باشند» با (2/49) درصد فراوانی و میانگین (19/4) بیشترین میزان موافقت را در برداشته است. همچنین بیشترین میزان مخالفت (1/52 درصد) با میانگین (97/1) به گویۀ «افراد پس از ازدواج نیز روابط خود را با جنس مخالف میتوانند حفظ کنند؛ زیرا ازدواج و دوستی دو مسألۀ کاملاً جدا هستند» مربوط است.
توزیع پاسخگویان بر اساس نوع نگرش به ازدواج
جدول 9- توزیع پاسخگویان بر اساس نوع نگرش به ازدواج
نوع نگرش به ازدواج |
فراوانی |
درصد |
درصد تجمعی |
سنتی |
172 |
9/45 |
9/45 |
بینابین |
107 |
6/28 |
5/74 |
مدرن |
95 |
5/25 |
100 |
مجموع |
374 |
100 |
|
چنانچه اشاره شد، متغیر نگرش به ازدواج در این پژوهش با 26 گویۀ مذکور سنجیده شده است. جدول 9 حاصلجمع نمرات گویههای مذکور و سپس تنظیم آنها در سه سطح کم، متوسط و زیاد است. درمجموع، یافتههای بهدستآمده نشان میدهند نگرش سنتی به ازدواج، بیشترین فراوانی (172) و نگرش مدرن به ازدواج کمترین فراوانی (95) را در میان پاسخگویان دارد؛ به عبارتی، بیشتر دانشجویان نمونۀ مدّنظر (9/45 درصد) نگرشی سنتی به ازدواج داشتهاند.
بخش دوم: یافتههای استنباطی
آزمون فرضیهها
فرضیۀ اول: بین پایگاه اقتصادی – اجتماعی و نوع نگرش به ازدواج، رابطه وجود دارد.
جدول 10- نتایج آزمون رابطۀ پایگاه اقتصادی - اجتماعی با نوع نگرش به ازدواج
متغیر |
پایگاه اقتصادی- اجتماعی |
|||||
تعداد |
ابعاد |
ضریب همبستگی پیرسون |
سطح معنیداری |
جهت رابطه |
تأییدکردن یا نکردن |
|
نوع نگرش به ازدواج |
374
|
سنتی |
21/0- |
00/0 |
معکوس |
تأیید |
مدرن |
19/0 |
00/0 |
مثبت |
تأیید |
بر اساس دادههای جدول 10 مشاهده میشود بین پایگاه اقتصادی-اجتماعی افراد با نوع نگرش به ازدواج، رابطۀ معناداری وجود دارد. این رابطه دربارۀ نگرش سنتی به ازدواج معکوس و دربارۀ نگرش سنتی به ازدواج معکوس است؛ یعنی با افزایش پایگاه اقتصادی-اجتماعی، نگرش افراد مدرنتر و با کاهش پایگاه اقتصادی- اجتماعی، نگرش افراد سنتیتر میشود.
فرضیۀ 2- بین میزان پذیرش کلیشههای نقش جنسیتی با نوع نگرش نسبت به ازدواج، رابطه وجود دارد.
جدول 11- نتایج آزمون رابطۀ میزان پذیرش کلیشههای جنسیتی با نوع نگرش ازدواج
متغیر |
میزان پذیرش کلیشههای جنسیتی |
|||||
تعداد |
ابعاد |
ضریب همبستگی پیرسون |
سطح معنیداری |
جهت رابطه |
تأییدشدن یا نشدن |
|
نوع نگرش به ازدواج |
374
|
سنتی |
50/0 |
000/0 |
مستقیم |
تأیید |
دادههای جدول 11 نشان میدهند بین میزان پذیرش کلیشههای نقش جنسیتی با نوع نگرش به ازدواج، رابطۀ معناداری وجود دارد. این رابطه دربارۀ نگرش سنتی به ازدواج، مثبت و دربارۀ نگرش مدرن به ازدواج، معکوس است؛ یعنی با افزایش میزان پذیرش کلیشههای نقش جنسیتی، نگرش افراد، سنتیتر و با کاهش میزان پذیرش کلیشههای نقش جنسیتی نگرش افراد، مدرنتر است.
فرضیۀ 3- بین میزان دینداری با نوع نگرش نسبت به ازدواج، رابطه وجود دارد.
جدول 12- نتایج آزمون رابطۀ میزان دینداری بانوع نگرش ازدواج
متغیر |
دینداری |
|||
تعداد |
ابعاد |
ضریب همبستگی پیرسون |
سطح معنیداری |
|
نوع نگرش به ازدواج |
374
|
سنتی |
87/0 |
000/0 |
مدرن |
80/0- |
000/0 |
همانگونه که دادههای جدول 12 نشان میدهند بین میزان دینداری با نوع نگرش به ازدواج، رابطۀ معناداری وجود دارد. این رابطه دربارۀ نگرش سنتی به ازدواج، مثبت و دربارۀ نگرش مدرن به ازدواج، معکوس است؛ یعنی با افزایش میزان دینداری، نگرش افراد، سنتیتر و با کاهش میزان دینداری نگرش افراد، مدرنتر است.
فرضیۀ4- بین میزان محاسبۀ هزینه فرصت برای ازدواج با نوع نگرش نسبت به ازدواج، رابطه وجود دارد.
جدول 13- نتایج آزمون رابطۀ اعتقاد به هزینه فرصت با نوع نگرش ازدواج
متغیر |
هزینه فرصت |
|||
تعداد |
ابعاد |
ضریب همبستگی پیرسون |
سطح معنیداری |
|
نوع نگرش به ازدواج |
374
|
سنتی |
81/0- |
000/0 |
مدرن |
80/0 |
000/0 |
جدول 13 نتایج آزمون همبستگی اعتقاد به هزینه فرصت ازدواج را با نوع نگرش به ازدواج نشان میدهد. ضریب همبستگی (81/0-) نشان میدهد رابطۀ اعتقاد به هزینه فرصت با نگرش سنتی به ازدواج، معکوس است که این رابطه بهلحاظ آماری معنادار است؛ یعنی با افزایش اعتقاد به هزینه فرصت، نگرش سنتی به ازدواج در افراد، کمتر میشود؛ به عبارتی، نگرش افراد، مدرنتر میشود. همچنین نتایج همبستگی میان اعتقاد به هزینه فرصت و نگرش مدرن، نشاندهندۀ رابطۀ مستقیم این دو متغیر هستند؛ یعنی با افزایش اعتقاد به هزینه فرصت، نگرش افراد نیز به ازدواج، مدرنتر میشود.
تحلیل رگرسیونی متغیرهای پیشبینیکنندۀ نگرش به ازدواج
در این پژوهش از رگرسیون چندمتغیره و به روش گام به گام برای تعیین متغیرهایی بهره گرفته شده است که بهتر میتوانند تبیینکنندۀ متغیر وابسته باشند.
جدول 14- ضرایب رگرسیونی مدل تبیینکنندۀ نگرش سنتی به ازدواج
متغیرهای مستقل |
ضریب رگرسیون غیراستاندارد (B) |
ضریب رگرسیون استاندارد (Beta) |
مقدار T |
سطح معناداری |
|
مقدار ثابت |
35/30 |
- |
60/7 |
00/0 |
|
دینداری |
59/0 |
63/0 |
04/15 |
00/0 |
|
هزینه فرصت |
36/0- |
26/0- |
16/6- |
00/0 |
|
سن مناسب ازدواج |
28/0- |
06/0- |
54/2- |
00/0 |
نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان میدهند میزانF این مدل 05/357 و میزان معناداری آن برابر 000/0 بوده و نشاندهندۀ معناداری کل مدل است. بهعلاوه، همبستگی چندگانۀ متغیرهای مستقل و زمینهای مدّنظر در پژوهش حاضر با نگرش سنتی به ازدواج 891/0 بوده است. ضریب تعیین مدل نیز نشان میدهد 795/ درصد از تغییرات در متغیر نگرش سنتی به ازدواج با متغیرهای مدّنظر تبیینشدنی است.
با مقایسۀ ضرایب رگرسیونی استاندارد (Beta) مشخص میشود بیشترین تأثیر را متغیر دینداری در متغیر نگرش به ازدواج دارد. در مرتبۀ دوم تأثیرگذاری، متغیر هزینه فرصت قرار دارد. متغیر سن مناسب ازدواج نیز در مرتبۀ بعدی تأثیرگذاری در نگرش سنتی به ازدواج قرار دارد.
بهطور کلی میزان تأثیر متغیرهای مستقل در متغیر وابسته از بیشترین مقدار بتا به کمترین مقدار به این صورت است که میزان دینداری (63/0)، هزینه فرصت (26/0-) و سن مناسب ازدواج (06/0-) بیشترین مقدار تأثیر را در متغیر نگرش به ازدواج داشتهاند.
جدول 15- ضرایب رگرسیونی مدل تبیینکنندۀ نگرش به ازدواج مدرن
متغیرهای مستقل |
ضریب رگرسیون غیراستاندارد (B) |
ضریب رگرسیون استاندارد (Beta) |
مقدار T |
سطح معناداری |
|
مقدار ثابت |
96/38 |
- |
63/9 |
00/0 |
|
هزینه فرصت |
44/0 |
40/0 |
95/7 |
00/0 |
|
دینداری |
24/0- |
33/0- |
24/6- |
00/0 |
|
کلیشهها |
58/0- |
07/0- |
13/2- |
01/0 |
|
سن مناسب ازدواج |
21/0 |
06/0 |
10/2 |
03/0 |
نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان میدهند میزان Fاین مدل 11/165 و میزان معناداری آن برابر 000/0 بوده و نشاندهندۀ معناداری کل مدل است. به علاوه، همبستگی چندگانۀ متغیرهای مستقل و زمینهای مدّنظر در پژوهش حاضر با نگرش مدرن به ازدواج 854/0 بوده است. ضریب تعیین مدل نیز نشان میدهد 730/ درصد از تغییرات در متغیر نگرش مدرن به ازدواج با متغیرهای مدّنظر تبیینشدنی است.
با مقایسۀ ضرایب رگرسیونی استاندارد (Beta) مشخص میشود بیشترین تأثیر را متغیر هزینه فرصت در متغیر نگرش مدرن به ازدواج دارد. در مرتبۀ دوم، تأثیرگذاری متغیر دینداری قرار دارد.
بهطور کلی میزان تأثیر متغیرهای مستقل در متغیر وابسته از بیشترین مقدار بتا به کمترین مقدار به این صورت است که اعتقاد به هزینه فرصت (40/0)، میزان دینداری (33/0-)، کلیشهها (06/0-) و سن مناسب ازدواج (06/0) مقدار تأثیر را در متغیر نگرش به ازدواج داشتهاند.
نتیجه
پژوهش حاضر برای بررسی نگرش دختران دانشجو به ازدواج و عوامل مؤثر در آن انجام شده است. روند رو به افزایش مسائلی چون روابط دوستی دختر و پسرها، همخانگیهای قبل از ازدواج، وجود روابط پس از ازدواج در میان جوانان و در پی آن به تأخیرافتادن زمان ازدواج جوانان و گسترش شکلی از ازدواج به نام ازدواج سفید در جامعۀ ایران، که شکل کاملاً غیررسمی ازدواج و نیز زاییدۀ فرهنگ غرب است، انگیزهای شد تا پژوهشگران، موضوع ازدواج و نگرش به ازدواج را بهصورت یک آسیب اجتماعی و معضل بزرگ پیش روی جوانان در جامعۀ امروز بررسی کنند. در این پژوهش سعی شده است تأثیر متغیرهای مختلف نظیر پایگاه اقتصادی-اجتماعی، کلیشههای نقش جنسیتی، محاسبۀ هزینه فرصت و دینداری در نگرش به ازدواج بررسی شود. مقایسۀ نتایج بهدستآمده در این بررسی با نظریههای مختلف و نیز با سایر پژوهشهای انجامشده در این زمینه، اطلاعات دقیقتری را فراهم میکند.
یافتههای پژوهش دربارۀ رابطۀ پایگاه اقتصادی-اجتماعی با نگرش به ازدواج نشان دادند رابطۀ پایگاه اقتصادی- اجتماعی با نوع نگرش به ازدواج بهلحاظ آماری معنادار بوده است که این رابطه با نگرش سنتی بهصورت معکوس و در ارتباط با نگرش مدرن، مثبت بوده است؛ یعنی افرادی که در پایگاه اقتصادی بالاتری قرار داشتند، نگرش مدرنتری به ازدواج داشتند. نتایج حاصل از این پژوهش با نتایج آزاد ارمکی (1379) نیز مطابقت میکنند. هرچند این پژوهش بهطور مستقیم، پایگاه اقتصادی و نوع ازدواج را بررسی نکرده است؛ نتایج نشان میدهند هرچه پایگاه اقتصادی- اجتماعی افراد بالاتر میرود، درصد رفت و آمدهای آزاد و بدون شرط اغلب دخترها و پسرها قبل از عقد بیشتر میشود و این خود بهنوعی تأییدکنندۀ نتایج این پژوهش است. همچنین استون (1979) دربارۀ افزایش آغازین ازدواجهای رابطهای/ معاشرتی، که شکل نوین و مدرن ازدواج بهحساب میآید، معتقد است این نوع ازدواج بیشتر در میان طبقات بالا و متوسط جامعه دیده میشود. همچنین در تحقیقات پورافکاری (1391) و حسینی و گراوند (1392) نیز پایگاه اقتصادی- اجتماعی، یکی از متغیرهای مرتبط با ازدواج و نگرش به ازدواج یاد شده است.
همچنین نتایج پژوهش نشان دادند بین میزان پذیرش کلیشههای نقش جنسیتی دانشجویان با نگرش آنها به ازدواج، رابطۀ معنیدار وجود دارد. به نظر میرسد پذیرش کلیشههای جنسیتی افراد و شکلگیری نگرش شخصیتی در آنها، موجب میشود افراد با اتخاذ نگرش و موضعی خاص، احساس، ادراک و ارزیابی متفاوتی از پدیدههای اجتماعی و فرهنگی داشته باشند و بالطبع رفتارهای متفاوت و متمایزی در قبال آنها انجام دهند. ازجملۀ این پدیدهها، ازدواج و نگرش به ازدواج است. امروزه با توجه به توسعۀ شهرنشینی، مدرنیزاسیون و شکلگیری جنبشهای متفاوت فمینیستی دربارۀ حقوق زنان، برابری جنسیتی و...، زنان بهخصوص دختران جوان و تحصیلکرده، دیگر همچون گذشته تسلیم کلیشههای جنسیتی نیستند که خود را به انجام وظایف خاصی مانند خانهداری، شوهرداری، فرزندداری و... محدود کنند؛ بلکه امروزه زنان نیز همچون مردان به دنبال حضور در جامعه و کسب امتیازهای اجتماعی برای خودشکوفایی هستند. نتایج بهدستآمده در این پژوهش با نتایج مطالعات نجیمی گشتاسب (1390)، که رابطۀ نقشهای جنسیتی را با متغیر نگرش به ازدواج (منفی، مثبت) بررسی کرده است، همخوانی ندارند؛ یعنی در این پژوهش، تفاوت معناداری میان دختران با دو نوع طرحوارۀ جنسیتی زنانه و مردانه با نوع نگرش به ازدواج وجود نداشته که خلاف این نتیجه دربارۀ نگرش مدرن و سنتی به ازدواج در پژوهش حاضر مشاهده شده است. همچنین پژوهشهایی چون تحلیل ثانویۀ اطلاعات و دادههای دو پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان، رابطۀ معناداری را بین پذیرش کلیشههای جنسیتی با الگوها و هنجارهای خانوادگی ایرانیان ازجمله (ازدواج) نشان داده است (زینآبادی، 1385: 163).
یکی دیگر از نتایج بهدستآمده در این پژوهش نشان داد بین میزان دینداری افراد با نوع نگرش آنها به ازدواج، رابطۀ معناداری وجود دارد. ارزشهای مذهبی دینی به مثابه نظامی ارزشی، راههای خاص و نحوۀ نگرش را در موقعیتهای ویژه به شخص نشان میدهند. زندگی، الگوها و باورهای خانوادگی در مواردی چون باور و اعتقاد به الگوی تربیت فرزند، شیوۀ خواستگاری، سن مطلوب ازدواج و... معنا پیدا میکنند. نتایج پژوهشهای انجامشده پیرامون تأثیر دینداری در نگرش به ازدواج نشان میدهند دینداری افراد بر نگرش آنها بهخصوص در امر ازدواج تأثیرگذار بوده است. پورافکاری و همکاران (1392) نیز در نتایج پژوهش خود نشان دادهاند میان عقاید مذهبی افراد و نگرش آنها به ازدواج، رابطۀ معنادار وجود دارد. گوبرنسکایا (2008) معتقد است افراد کمتر مذهبی، دیدگاه سنتی کمتری نسبت به ازدواج دارند. بهنظر گوبر نسکایا با ایدۀ نهادینهشدن ازدواج و نظریۀ گذار جمعیتی دوم افکار عمومی دورشدن از هنجارهای سنتی ازدواج و باروری است. همچنین باید گفت تعدادی از پژوهشها، ازدواج را بهصورت کلی و نه بهصورت نگرشهای تفکیکشده بررسی کردهاند. نتایج تحلیل ثانویۀ اطلاعات و دادههای دو پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان، رابطۀ مثبت نگرش مذهبی را با الگوها و هنجارهای خانوادگی ایرانیان ازجمله (ازدواج) نشان دادهاند (زینآبادی، 1385: 163). موحد و عباسی شوازی (1385) نیز بیشتر روابط پیش از ازدواج دختر و پسر را بررسی کردهاند و این روابط را دیدگاه مدرن در مقابل دیدگاه سنتی دانستهاند. نتایج نشان دادهاند دانشجویانی که کمتر به ارزشهای دینی پایبند هستند، دیدگاه مدرنتری دارند و نگرششان به روابط پیش از ازدواج، مثبتتر بوده است. نتایج پژوهش حاضر همچنین با پژوهشهای پورافکاری (1391) و گوبرنسکایا (2008) همسو هستند.
همچنین نتایج نشان دادند بهلحاظ آماری، رابطۀ میزان محاسبۀ هزینه فرصت با نگرش به ازدواج، معنادار است. با توجه به اینکه ازجمله ویژگیهای ازدواج مدرن و نگرش مدرن، تأخیر در ازدواج و افزایش سن ازدواج است، گفتنی است نتایج پژوهش حاضر با نتایج پژوهش حبیبپور گتابی و همکاران (1390) همخوانی دارند. گوبرنسکایا (2008) در پژوهشی بیان کرد دختران با تحصیلات بالاتر و شاغل، نگرش مدرنتری نسبت به ازدواج داشتهاند که این نیز خود بر محاسبۀ هزینه فرصت توسط دختران و اهمیت و بهنوعی اولویت تحصیلات و اشتغال بر ازدواج در دختران اشاره میکند. همچنین به نظر میرسد با توجه به تبلیغات گسترده و منفی جوامع غربی دربارۀ ازدواج و تشکیل خانواده و کمرنگکردن ارزشها و دستاوردهای حاصل از ازدواج برای جوانان و درمقابل پررنگکردن سایر ارزشها چون آزادی، مدگرایی و ... هزینههای ناشی از ازدواج ازقبیل افزایش محدودیتها، مسئولیتها، پیشرفتنکردن و... نسبت به فرصتها و فواید آن همچون، رشد و تکامل معنوی، آرامش، مصونیت از گناه و خطا و...در نظر جوانان بیشتر جلوه میکند که این خود باعث کاهش ازدواج و یا رویآوردن به ازدواجهایی بدون تعهد و مسئولیت از سوی جوانان میشود.
نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیرۀ نگرش سنتی به ازدواج نشان دادند میزانF این مدل، 05/357 و میزان معناداری آن برابر 000/0 بوده و نشاندهندۀ معناداری کل مدل است. با مقایسۀ ضرایب رگرسیونی استاندارد (Beta) نیز مشخص شد بیشترین تأثیر را متغیر دینداری در متغیر نگرش به ازدواج دارد. در مرتبۀ دوم، تأثیرگذاری متغیر هزینه فرصت قرار دارد. همچنین نتایج تحلیل مسیر در بعد نگرش سنتی به ازدواج، نشان داد مهمترین و قویترین پیشبینیکنندۀ نوع نگرش افراد، میزان دینداری است. متغیر هزینه فرصت در ردۀ بعدی تأثیرگذاری قرار میگیرد. مجموع تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم دینداری در نگرش سنتی به ازدواج، 854/0 است. به اعتقاد بوردیو سرمایۀ مذهبی (دینداری) سرمایۀ مؤثری در جامعه است، چنانکه گفتنی است این سرمایه، سبک زندگی (رفتارها و نگرشهای مختلف) افراد دیندار را از افراد کمتر دیندار متمایز میکند. در جامعۀ ایرانی، مذهب، رکن اساسی زندگی فردی و اجتماعی تلقی میشود. در فرهنگ اسلامی به امر ازدواج دختران و پسران توصیۀ زیادی شده است. نتیجۀ پژوهش نشان میدهد دینداری افراد در نگرش سنتی آنها به ازدواج (اهمیت قراردادن زندگی بر پایۀ ایمان و ارزشهای دینی، خودداری از روابط پیش از ازدواج با توجه به تأثیر منفی آن و ...) تأثیر دارد.
همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیرۀ نگرش مدرن به ازدواج نیز نشان دادند میزان F این مدل 11/165 و میزان معناداری آن برابر 000/0 است و معناداری کل مدل را نشان میدهد. با مقایسۀ ضرایب رگرسیونی استاندارد (Beta) نیز مشخص شد بیشترین تأثیر را متغیر هزینه فرصت در متغیر نگرش مدرن به ازدواج داشته است و پس از آن متغیر دینداری در مرتبۀ بعدی تأثیرگذاری در نگرش مدرن به ازدواج قرار داشته است.
درمجموع، نتایج تحلیل مسیر نیز نشان میدهند در بعد نگرش مدرن به ازدواج، متغیر هزینه فرصت، قویترین و مهمترین پیشبینیکننده است. متغیرهای سن مناسب ازدواج و دینداری در ردههای دوم و سوم قرار میگیرند؛ به عبارتی، بررسی تأثیرات کلی متغیرهای الگوی تحلیلی پژوهش در متغیر وابسته (نگرش مدرن به ازدواج) نشان میدهد مهمترین و قویترین پیشبینیکنندۀ تغییرات متغیر وابسته (نگرش مدرن به ازدواج) متغیر هزینه فرصت است که مجموع تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم آن 507/0 است.
بر اساس نظریههای هزینه فرصت (مبادله، انتخاب عقلانی، فمینیستی- مارکسیستی) گفتنی است انتخابگر و تصمیمگیرنده پیش از آنکه تصمیم بگیرند، در ذهن خود فرصتهایی را ارزیابی میکنند که با این تصمیم از دست میدهند؛ بنابراین، این ارزیابی ذهنی و محاسبۀ هزینه فرصت بر تصمیمگیری فرد، مقدم و بهنوعی تعیینکنندۀ نوع نگاه و نگرش فرد به امور مختلف ازجمله ازدواج است. بر اساس نظریههای مذکور، جوانان برای کسب موقعیتهای اجتماعی بالاتر سعی میکنند ازدواج خود را به تأخیر بیندارند. بر اساس نظریۀ مبادله، تصمیمگیری به ازدواج، نوعی تصمیمگیری به سرمایهگذاری است و شخص، ارزیابی عقلانی از هزینهها و منافع حاصل از ازدواج را در نظر میگیرد. امروزه تحصیلات، تلاش برای کسب شغل، استقلال مالی، اهمیت خودشکوفایی و کسب موقعیتهای بهتر در دختران و زنان، منفعت حاصل از ازدواج را برای آنان کاهش داده و تمایل به ازدواج زودتر را در زنان کم کرده است؛ زیرا امروزه دختران مانند گذشته به حضور در خانه بهشکل سنتی و بستری برای شکوفایی و ترقی سایر اعضای خانواده خصوصاً همسربودن و نیز محدودشدن به انجام وظایف بدون مزد خانهداری اکتفا نمیکنند و ازدواج را انتخابی برای پیشبرد اهداف خود میبینند که اگر با اهدافشان همسو باشد، به آن تن می دهد و در غیر این صورت، آن را به تأخیر میاندازند و یا بهشکل غیررسمی، آن را میپذیرند که تعهدات و مسئولیتهای کمتری را متقبل شوند.
بهطور کلی گفتنی است نتایج نشان میدهند وضعیت نگرش دختران دانشجو به ازدواج در جامعۀ مدّنظر این پژوهش بهشکل سنتی است. همچنین دینداری، قویترین و مؤثرترین پیشبینیکنندۀ نگرش به ازدواج (در بعد سنتی) و محاسبۀ هزینه فرصت، قویترین پیشبینیکنندۀ نگرش به ازدواج (در بعد مدرن) است.
پیشنهادها
- از آنجا که با وجود تمایل فزایندۀ دانشجویان به ازدواج، اقدام به آن پایینتر از سطح مدّنظر است، پیشنهاد میشود سازمانها، برنامهریزان و مسئولان مربوط به نتایج مطالعاتی توجه کنند که دربارۀ تعیین نگرش دانشجویان و کشف موانع در مسیر ازدواج آنان انجام میشود، تا نگرشها و مسائل نگرشی آنها نسبت به موضوعات مهمی چون ازدواج، محققانهتر بررسی شود.
- با توجه به وجود نقصهایی در هر دو نوع نگرش مربوط به ازدواج پیشنهاد میشود کارشناسان و نخبگان علمی، بازبینیها و آسیبشناسیهایی دربارۀ انواع نگرش مدرن و سنتی نسبت به ازدواج در جامعه انجام دهند، بهگونهای که ارزشهایی تعیین و آموزش داده شوند که ورای این دو نگرش و در چارچوب فرهنگ و دین قرار داشته باشند.
- از آنجایی که امروزه در رسانههای غربی تبلیغات ضد دینی خصوصاً ضد اسلام، گسترش پیدا کرده است و تبلیغات برای جایگزینی ارزشهایی در حوزۀ زنان، ازدواج و خانوادهها ازجمله آزادی، خودشکوفایی، استقلال، کمرنگکردن و کمارزشکردن نقش مادری وهمسری و... است، پیشنهاد میشود مسئولان و متخصصان در حوزههای آموزشی، روانشناسی و جامعهشناسی برای ارزشگذاری و پررنگکردن اهمیت و ارزش جایگاه زن در خانواده در نقش مادر و همسر اقدام کنند.
- با توجه به حضور وسیع دختران در دانشگاه و نپذیرفتن نقشهای سنتی جنسیتی از سوی آنان، پیشنهاد میشود نوعی بازنگری نسبت به نقشهای سنتی زنان در جامعه و حتی خانواده انجام شود تا تضادهای ناشی از تغییرات روند مدرنشدن نقشهای جنسیتی تا حدودی کاهش یابند.