Document Type : Research Paper
Authors
University of Tabriz, Iran
Abstract
Keywords
مقدمه و بیان مساله
مسئوولیت و وظیفه مراقبت از محیط زیست به معنای تعهدات و مسئوولیت های شهروندان است. این وظیفه از نظر شیوههای انتخاب سبک زندگی فردی و جمعی دارای پیامدهایی است. لذا چنین دیدگاهی است که ما را به بازاندیشی در شیوه های نگریستن به روابط انسان با طبیعت وادار می کند، به ویژه مسائل بوم شناختی، که چشم اندازهای چالش انگیزی را در برابر جامعه شناسان می گشاید. تفکر بوم شناختی در پی آن است که، چگونه در جوامع مختلف، رابطه میان روستا و شهر، جامعه و طبیعت، و انسان ها با حیوانات شکل گرفته اند (استیونسون، 1392: 161).
در حوزه مطالعات محیط زیست، رویکردهای عمده ای وجود دارد لیکن، آنچه مطمح نظر اندیشمندان می باشد تفسیر بوم شناختی است که کاتن[1] و دانلپ[2] با نام "کارکردهای زیست محیطی رقیب[3]" ارائه کرده اند. افرادی نظیر پارک، معتقدند که دخالت انسان به شکل توسعه شهری و آلودگی صنعتی، موجب بر هم خوردن تعادل زیستی می شود (هانیگان، 1392). بنابراین، آنچه که مهم است این است که، مسئولیت و وظیفه جوامع انسانی در ارتباط با محیط زیست اهمیت بیشتری پیدا می کند.
شهروندی بوم شناختی بر این اصل بنا شده است که شهروندی مختص یک منطقه جغرافیایی و یک نژاد نیست، بلکه مفهومی جهانی است که بعد زمان را نیز به آن می افزاید، یعنی اینکه شهروندی تنها معطوف به افراد زمان حاضر نمیشود، بلکه نسل های آینده نیز باید از حق داشتن طبیعت و زندگی سالم برخوردار باشند.
شهروندی بوم شناختی جهانی اغلب به عنوان مسئوولیت در قبال طبیعت قلمداد می شود که گاهی به عنوان «نظارت زیستمحیطی»[4] از آن یاد می شود. مسئوولیت شهروندان در قبال محیط زیست اغلب به مشارکت وسیع تر در زندگی سیاسی مرتبط است. استیوارد[5] پیشنهاد می کند که شهروندان، باید با متخصصان در ارزیابی خطرات زیست محیطی که بر زندگی آنها تأثیر می گذارد و در راههای مقابله با آن، مشارکت نمایند. سیاست جنبش محیط زیست اساساً شامل نفوذ بر دولتها و نهادهای بین المللی برای قانونگذاری در مورد استانداردهای زیست محیطی، مبارزات و تبلیغات رسانه ای برای تاثیر گذاری بر انتخاب های مصرف کنندگان و تصمیم های مربوط به سرمایه گذاری های مشترک، ارائه آموزشها و اطلاعات زیست محیطی و ... می شود. اما تغییر انتخاب مصرف کنندگان از دیدگاه محیط زیست گرایان می بایست منجر به تغییر در نگرش شهروندان گردد نه اینکه در رفتار شهروندان موثر باشد.
در این راستا، یکی از مسائلی که انسان ها به طور مشترک با آن روبرو هستند به بوم شناسی زیست محیطی مربوط میشود. مسائل بوم شناختی نه فقط به این مربوط می شوند که چگونه می توان به بهترین نحو با آسیب های زیستی – و فجایع صنعتی پی در پی – مقابله و آن ها را کنترل کرد، بلکه به روش زندگی در جوامع نیز مربوط هستند. تاثیر زیانبار فعالیت های انسان بر جهان طبیعی موجب ترس و نگرانی عده زیادی شده است (Dunlap & Jones, 2002). نگرانی عمومی نسبت به محیط زیست به شکل گیری جنبش های مختلفی انجامیده که رشته مشترک و پیوند دهنده همه آنها دغدغه دفاع از محیط زیست جهان و حفاظت از منابع آن به جای به انتها رساندن آن، و حفاظت از باقی مانده های گونههای جانوری است.
بنابراین، چنانچه افراد بتوانند در پیوند گریزناپذیر با محیط طبیعی به خود هویت ببخشند، عقاید انسان مرکزی مبنی بر تفوق انسانی به چالش کشیده شده، ممکن است جامعه ای بوم مرکز ایجاد کند که به جای اینکه اکوسیستم های طبیعی را ندیده بگیرد، طبیعت را در اولویت اول قرار داده و سازمانهای اجتماعی را متناسب با آن شکل دهد. آنچه این تغییرات را ایجاد می کند، ظهور شکل جدیدی از شهروندی است که اسمیت[6] (1998) آن را شهروندی بوم شناختی[7] و دابسون بل[8] (2006) آن را شهروندی زیست محیطی[9] نامیده است. آنچه اسمیت به عنوان شهروندی بوم شناختی مطرح کرده، نوعی از شهروندی است که در آن حقوق و مسئولیتهای شهروندی اکولوژیکی، محوریت آن را شکل میدهد (ساتن، 1392: 96).
شهروندی بوم شناختی بر مبنای شهروندی اجتماعی ساخته شده است. در شهروندی بوم شناختی تصریح شده است که شهروند به دنبال گسترش اصول جهانی مرتبط با حقوق زیست محیط و گنجاندن آن در قانون، فرهنگ و سیاست می باشد. در شهروندی بوم شناختی حد و مرزی بین حوزه عمومی و خصوصی مطرح نمی شود. این موضوع، به این معنی است که، تصمیمات ما در زندگی روزمره – مانند اینکه با آشغال و زباله چه کنیم، چگونه سفر کنیم، چه چیز بخوریم – به اندیشیدن در رابطه با پیامدهای زیست محیطی آنها نیاز دارد (کهیل، 1387: 185). به علاوه، شهروندی بوم شناختی اظهار می کند که، ما تعهدمان را نسبت به جانوران تشخیص دهیم و اینکه در این دنیا ما تنها موجودات ذی شعور نیستیم و باید اثر شیوه زندگی انسان را بر حیات جانوران و سایر موجودات زنده طبیعیت در نظر گیریم (Smith, 1998). لایت[10]، شهروندی بوم شناختی را مسئوولیتپذیری انسان در ارتباط با طبیعت قلمداد می کند و معتقد است که شهروندی بوم شناختی بر مسئوولیت پذیری داوطلبانه و متعهدانه شهروندان بنا شده است (Kelly & Abel, 2012: 4).
شهروندی بوم شناختی راهی است که به وسیله آن جوامع مصرفی به جوامعی تبدیل می شوند که در آن تاکید عمده بر محیط زیست می باشد. این نظریه (پارادایم) تاکید شدیدی بر تعهدات افراد شهروند به سوی موجودات غیرانسانی، نسلهای آینده و افراد خارجی دارد که تحت تاثیر اعمال ما قرار دارند. همان گونه که بَری (Barry, 1999: 231) مطرح میکند: «شهروندی بر وظیفه و تعهد شهروندان برای مسئولیت پذیری در قبال اعمال و انتخاب های شان و تعهد به انجام کوچک ترین کار در مجموعه ای از اقدامات برای پایداری» تاکید میکند. در این مفهوم دولت ها می توانند برخورد مهمی داشته باشند، اما آنها به افرادی نیاز دارند که مسئولیت های شان را در چنین حوزه هایی در قالب حفاظت از انرژی، مصرف آگاهانه مواد بازیافتی و زیست محیطی به عهده بگیرند.
با توجه به اینکه شهر تبریز به عنوان بزرگترین اجتماع زیستی در شمال غرب و غرب کشور محسوب می شود و همچنین، دارای مرکزیت اداری، صنعتی، اقتصادی و سطح بالای تمرکز فعالیت های صنعتی و خدمات بوده و به عنوان قطب جاذب و شهر مسلط، نقش ماکروسفالی (بزرگ سری) را در منطقه ایفا می نماید. با توجه به این تمرکز، این شهر رشد شتابانی در افزایش جمعیت ساکن داشته و توسعه ناپایدار شهری را به همراه داشته است. به تبع این امر، فشارهای فیزیکی و طبیعی، انواع آلودگی هوا و آلودگی صوتی، تولید انبوه زباله و دیگر مخاطرات زیست محیطی در شهر تبریز رو به گسترش است. از طرف دیگر، شهر تبریز به عنوان تنها کلان شهر منطقه غرب کشور، پذیرای مهاجران زیادی از مناطق اطراف خود بوده است به طوریکه، محدوده شهر طی پنج دهه گذشته بیش از پنج برابر شده است (یزدخواستی و همکاران، 1392: 3؛ بابایی اقدم، 1386: 170). لذا، با عطف توجه به موارد مذکور، مطالعه شهروندی بوم شناختی و عوامل مرتبط با آن ضروری به نظر می رسد.
شهروندی بوم شناختی از لحاظ سنت نظری در دوره سوم مطالعات شهروندی – دوره مابعد جهانشهری - واقع شده است که یکی از ویژگی های این دوره توجه به ارزش های اعتقادی و اخلاقی می باشد. از طرف دیگر، با توجه به اینکه هوش معنوی بر ویژگی های اخلاقی و اعتقادی افراد استوار است، این امر می تواند هوش معنوی را با شهروندی بوم شناختی مرتبط کند. با عنایت به مولفه های شهروندی بوم شناختی، هوش معنوی و ابعاد آن می تواند در شکل دهی رفتارهای شهروندی بوم شناختی موثر باشد. هوش معنوی داشتن رفتاری خردمندانه توأم با حس همدردی است، به گونهای که فرد بتواند آرامش درون و بیرونش را با وجود شرایط و پیرامونش به خوبی حفظ کند (Wigglesworth, 2011). در شهروندی بوم شناختی، بعد اخلاق زیست محیطی به عنوان یکی از مهمترین ابعاد قلمداد می گردد. بنابر این، در این پژوهش، ارتباط هوش معنوی با شهروندی بوم شناختی مورد بررسی قرار گرفته است.
در ارتباط با اهمیت این پژوهش می توان بیان کرد که، نوع رفتار و کنش با محیط زیست، اهمیت اساسی در زندگی انسانها دارد زیرا، محیط زیست طبیعی پایه زندگی انسان است و حفظ زندگی انسان مستلزم حفظ محیط زیست است. از طرف دیگر، رفتارها و کنش های افراد و شهروندان می توانند تاثیر دوگانه ای بر محیط اطراف انسان داشته باشند. از یک سو، رفتارها و فعالیت های شهروندان در ارتباط با محیط پیرامون آنها می تواند موجب وارد آمدن لطمات و آسیب های جدی بر محیط زیست باشد (Dunlap et al, 2002/Jackson, 2006). کما اینکه، اکثر اندیشمندان نابسامانی ها و بر هم خوردن تعادل زیست محیطی را در نتیجه رفتارهای نابخردانه انسان می دانند که مسائل و مشکلاتی نظیر؛ آلودگی های جوی، اتلاف منابع، انتشار گازهای گلخانه ای و ... را به بار آورده است. از سوی دیگر، رفتارها و کنش های شهروندان میتواند مبتنی بر نگاه اکولوژیک نسبت به محیط پیرامون بوده و به طور بهینه از منابع طبیعی استفاده شود. در این راستا، هوش معنوی عاملی است که می تواند در نگاه اکولوژیک انسان نسبت به جهان هستی موثر باشد. مفهوم هوش معنوی بر نقش، اهمیت و جایگاه عنصر معنویت در ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی انسان تاکید می نماید که مدت ها به دلیل حاکمیت تفکر علمی و رفتارگرایانه و نیز تسلط مادیگرایی در زندگی بشر مورد غفلت بوده است.
با توجه به مطالب مطرح شده، ابتدا شهروندی بوم شناختی در میان شهروندان شهر تبریز به تشریح مورد بررسی قرار گرفته، و ابعاد و مولفه های آن به صورت کامل مطرح شده است. سپس ارتباط شهروندی بوم شناختی و هوش معنوی در میان شهروندان تبریز مورد آزمون قرار گرفته است. بنابراین، هدف پژوهش عبارت است از این که، هوش معنوی را به عنوان یکی از پیش بینی کننده های شهروندی بوم شناحتی مورد بررسی قرار دهد.
مبانی مفهومی و نظری
شهروند از واژه لاتین civis نشأت گرفته است و خود این مفهوم می تواند حتی پیشتر تر از آن با واژه یونانی polites ردیابی شود. شهروند نقش شریک را در جامعه خویش ایفا می کند و این بدان معناست که وی از حقوق معینی برخوردار بوده و تابع تکالیف و وظایف مشخصی است. ویژگی لازم شهروندی این است که شهروندان، تنها شهروند باشند و به موجب قانون مشارکت برای آنها حق اساسی به شمار می آید (نرگسیان، 1393: 4). همچنین شهروندی می تواند از یک دیدگاه جامع تر بر حسب چهار جزء تحت عناوین حقوق، تکالیف، مشارکت و هویت تعریف شود. در مجموع حقوق و تکالیف به ابعاد رسمی شهروندی و مشارکت و هویت، به ابعاد ذاتی و غیررسمی شهروندی اشاره دارند (Delanty, 2007: 16).
اکولوژی در لغت به معنی "بوم شناسی" آمده است و به معنی رابطه طبیعی میان گیاهان، حیوانات و انسان ها از یک طرف و محیط زیست از طرف دیگر می باشد. عنوان بومشناسی مفاهیم گستردهای را در همه زمینه ها بیان میدارد. این عنوان ابتدا در مورد "وابستگی گیاهان و حیوانات به محیط طبیعی" به کار گرفته شد. از اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 بوم شناسی مورد توجه دانشمندان شاخه های مختلف علوم قرار گرفته است (هاشمی دیزج، 1393: 2). بوم شناسی برای اولین بار توسط هیکل[11] مطرح شد. امروزه نیز بوم شناسی را مطالعه سیستم های طبیعی در سطحی می دانند که در آن انسان ها با کل موجودات زنده به عنوان اجزایی از یک سیستم با هم در کنش متقابل هستند. این کنش متقابل هم بین خود اجزا و هم بین عوامل غیرزنده محیط برقرار است (Erlhoff & Marshall, 2008).
هوش معنوی سازه جدیدی است که توسط محققان و اندیشمندان حوزه دین و معنویت مطرح شده و گسترش پیدا کرده است. هوش معنوی ترکیبی از عناصر هوش و معنویت است. سیسک[12] هوش معنوی را توانایی درونی اندیشیدن و درک وقایع معنوی و هدایت رفتار روزانه توسط ایدئولوژی معنوی می داند (Sisk, 2008). زوهار و مارشال[13] (2000) که به همراه ایمونس[14] (2000) به عنوان اولین صاحب نظرانی نام برده می شوند که مفهوم هوش معنوی را ابداع و به مجامع علمی معرفی کردند، معتقدند هوش معنوی بیانگر آن نوع هوشی است که افراد از طریق آن مسائل مربوط به معنی و ارزش ها را حل کرده، فعالیت ها و زندگی خود را در بافت و بستری غنی تر، وسیع تر و معنادارتر قرار می دهند. اندیشمندان مذکور با نام بردن از هوش معنوی به عنوان هوش غایی[15] تاکید می کنند که هوش معنوی به انسان کمک می کند تا بفهمد کدام اقدام یا مسیر و راه زندگی معنادار تر از گزینه های دیگر است. به عبارت دیگر، سازه هوش معنوی کاربرد ظرفیت ها و منابع معنوی در زمینه ها و موقعیت های عملی می باشد (امینی جاوید و همکاران، 1394: 144). آمرام[16] (2007) هوش معنوی را به عنوان توانایی تلفیق و کاربرد منابع و کیفیات معنوی توسط فرد در راستای افزایش عملکرد و سعادت در زندگی روزانه تعریف می کند (امینی و همکاران، 1393: 96). همچنین، آمرام (2009) هوش معنوی را شامل داشتن حس معنا و داشتن ماموریت در زندگی، حس تقدس در زندگی، درک متعادل از ارزش ها و معتقد به بهتر شدن دنیا می داند، وی همچنین، هوش معنوی را توانایی کاربرد و بروز ارزش های معنوی می داند (امینی جاوید و همکاران، 1394: 144).
ویگلورث[17] (2006) هوش معنوی را به عنوان توانایی و زندگی توام با خرد و شفقت، سازگاری و انطباق با جهان درونی و عینی (واقعی) فارغ از شرایطی که فرد در آن قرار دارد، تعریف می کند. وی همچنین، قابلیت های هوش معنوی را در قالب چهار حیطه اصلی شامل آگاهی از خود و خود متعالی، آگاهی از جهان هستی، تسلط بر خود و خود متعالی و حضور معنوی و تسلط اجتماعی مطرح و مورد بحث قرار میدهد. کینگ[18] (2008) نیز با تعریف هوش معنوی به عنوان مجموعه ای از توانایی ها و ظرفیت های ذهنی انطباقی که مبتنی بر ابعاد غیرمادی و متعالی است، مولفه های آن را شامل تفکر وجودی (هستی شناسانه) انتقادی (توانایی تفکر و تامل نقادانه در مورد معناداری، هدف، هستی ماورایی)، تولید معانی شخصی (توانایی ایجاد حس معناداری فردی در زندگی و خلق اهداف)، هوشیاری متعالی (توانایی کشف و شناخت ظرفیت های ورای مادی، غیرمادی و کل نگر) و گسترش حالت آگاهی و هوشیاری (توانایی تجربه و ورود به مراحل بالای رشد معنویت، اتحاد، وحدت و یکپارچگی با کل هستی) می داند (امینی و همکاران، 1393: 98). همه این موارد به خوبی گواه آن است که هوش معنوی می تواند به عنوان یکی از پیش نیازهای توفیق افراد در بروز رفتارهای شهروندی باشد.
در ذیل به چند دیدگاه نظری با محوریت شهروندی بوم شناختی اشاره می گردد.
از دیدگاه بوم شناسی انسانی، تبیین بوم شناختی محیط زیست ریشه در بوم شناسی انسانی دارد. پارک معتقد بود که دخالت انسان به شکل توسعه شهری و آلودگی صنعتی، «تعادل زیستی»[19] را بر هم می زند و نظم این زنجیره را مختل می کند. نخستین منبعی که پارک برخی اصول خود را از آن وام گرفت و در مورد اجتماعات و جمعیت های انسانی به کار برد، بوم شناسی زیستی[20] بود. او در این زمینه می گوید بوم شناسی انسانی از چندین نظر تفاوت های اساسی با بوم شناسی گیاهی و جانوری دارد. نخست آنکه، انسان ها به طور مستقیم به محیط زیست وابسته نیستند، و به کمک فرایند تقسیم کار از این وابستگی رها شده اند؛ دوم آنکه، فناوری این موقعیت را برای انسان فراهم آورده است که زیستگاه خویش و جهان را بازسازی کند و از محدودیت ها بگریزد؛ سوم آنکه، ساختار جوامع انسانی را نه تنها عوامل زیست شناختی، بلکه عوامل فرهنگی به ویژه ساختار نهادی وابسته به رسوم و سنن تعیین می کنند. بنابراین، جامعه بشری در مقایسه با دیگر عناصر طبیعت در دو سطح سازمان دهی شده است: حیاتی و فرهنگی.
این نوع رابطه عمودی بین جامعه - طبیعت، با بسیاری از اصول پارادایم نوین کاتن و دانلپ تناقض آشکار دارد. این نظریه به جای تاکید بر اشتراکات انسان با دیگر موجودات، بر ویژگی های منحصر به فرد انسان (مانند نوآوری و قابلیت های ذهنی) تاکید می کند. در این دیدگاه، تاثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی (مانند ارتباطات و تقسیم کار) اولویت دارند، نه عوامل زیستی، فیزیکی و عوامل تعیین کننده محیط زیست. منتقدان بوم شناسی انسانی، شکست این نظریه را فقط غفلت از وابستگی درونی محیط طبیعی و محیط انسانی نمی دانند، بلکه عامل اصلی شکست آن را ناتوانی نظریه در توجه به ارزش های انسانی در انتخاب مسکن و جابه جایی ها خوانده اند (هانیگان، 1392: 25-28).
پارادایم بوم شناختی جدید[21] در مقابل پارادایم استثناگرایی انسانی[22] مطرح شده است. پارادایم استثناگرایی انسانی چنین فرض می کند که انسان ها اساساً با دیگر مخلوقات متفاوت اند، یعنی می توانند سرنوشت خود را رقم بزنند و هیچ محدودیتی بر جامعه انسانی حاکم نیست. کاتن و دانلپ منکر این نبودند که نوع بشر واجد ویژگی های خاصی است ولی این موضوع را هم قبول نداشتند که چنین ویژگی هایی باعث می شود گونه های انسانی از محدودیت های بوم شناختی مستثنی شوند. در حالی که، پارادایم بوم شناختی جدید (یا زیست محیطی) نوع بشر را فقط به عنوان جزئی از یک اکوسیستم بزرگ تر معرفی می کند و معتقد است که امور انسانی تحت تاثیر طبیعت و همین طور جامعه قرار می گیرد. به همین ترتیب، محیط بیوفیزیکی محدویت های مادی برای کنش انسانی ایجاد می کند (اروین، 1393: 41). کاتن و دانلپ با طرح پارادایم جدید بوم محور رهیافت جدیدی را مبنای تاثیر محیط زیست بر رفتار اجتماعی و تاثیر فرایندهای اجتماعی بر محیط زیست قرار دادند. آنها نتیجه گیری کردند که انسان ها همچون دیگر گونه ها با طبیعت کنش متقابل داشته و به زیست بوم های جهانی وابسته هستند (Cudworth, 2003: 7). بدین ترتیب در مطالعات اجتماعی یک دیدگاه جدید به وجود آمد که متغیرهای زیست محیطی را در تحقیقات اجتماعی وارد کرده و چشم انداز جدیدی را برای جامعه شناسی تدارک دید. مفهوم اصلی از منظر پارادایم جدید بوم محور کنش متقابل انسان با گونه های دیگر است. لذا، در این تعامل بین انسان و گونه های دیگر در زیست بوم، هوش معنوی با توجه به ماهیت آن می تواند نقش تعیین کننده ای در این کنش متقابل داشته باشد. هوش معنوی رفتار خردمندانه انسان را با توجه به اصول اعتقادی و معنویت شکل می دهد و این امر می تواند در کنش انسانی با گونه های دیگر تعیین کننده باشد.
دیدگاه بوم شناسی ژرف یکی دیگر از اجزای اکولوژی انسانی است که توسط محیط زیست گرایان به کار می رود و منظور از آن ایجاد تغییرات ساختاری و ریشه ای در جایگاه انسان به عنوان بخشی از محیط زیست در کل مجموعه طبیعت است. این نوع نگرش به دنبال بررسی اثرات فعالیتهای انسان در محیط زیست بر انسان نیست بلکه این اثرات را درمجموعه کل محیط زیست بررسی می کند. این نوع اکولوژی به دنبال هماهنگ کردن شیوه زندگی بشری با طبیعت است (Rothenberg, 2012 به نقل از محمودی و همکاران، 1391: 32).
بوم شناسی ژرف یا زیست گرایی بر مسئولیت پذیری فردی برای حفاظت از محیط زیست تاکید دارد. این گرایش فکری برای ایجاد تغییر اجتماعی بیستر بر سبک زندگی شخصی تاکید می کند. (ساتن، 1392: 205).
وارویک فاکس[23] (1995) ار متفکران بوم شناسی ژرف است گه فرایند هویت یابی را دقیقاً «بوم شناسی فراشخصی»[24] توصیف می کند. این مفهوم بدین معنی است که طرز تفکر و عمل متفاوتی تشویق شود که فراتر از جدایی جامعه و طبیعت رود تا اینکه آسیب به طبیعت نیز همچون آسیب به خود تجربه شود. این امر مراقبت مجدد از طبیعت به همان شیوه های را موجب می شود که مردم از انسان و خودهای خودشان مراقبت می کنند. بر این اساس، احترام نسبت به دیگران، به احترام به اجتماع بوم شناختی گسترش می یابد. در حال حاضر، می توان گفت که، این نوع هویت یابی بوم شناختی بسط یافته به فعالان عرصه محیط زیست و نیز کسانی محدود شده است که درصدند احساس کنند بیشتر در تماس با خودهای طبیعی شان اند. بنابراین، وظیفه نظریه پردازان بوم مرکزی این است که، اگر می خواهند موفق شوند باید عده بیشتری را (نسبت به طبیعت) متعهد سازند. شاید بهترین راه برای انجام دادن این کار، ایجاد تغییرات کوچک در سبک های زندگی است که هرگاه به هم اضافه شوند، کنش اجتماعی را متحول خواهند ساخت (ساتن، 1392: 90).
تیلور[25] یکی از اندیشمندان زیست محور یکی از کامل ترین نظریات را پیرامون اخلاق محیط زیست در کتابی به نام "احترام به طبیعت" نوشته است. در واقع، زیست - محوری، نقطه مقابل انسان – محوری است که بر مبنای اعتقاد ارزش ذاتی برای طبیعت است و به این معنا که اعتبار و ارزش آنها در گرو سودبخشی به انسان نباشد (بنسون، 1382: 259). از نظر بنسون، برای رفع بحران های محیط زیست از دیدگاه های فلسفی، دینی و به ویژه اخلاقی کمتر سخنی به میان می آید. در حالی که بدون آموزش صحیح مباحث معنوی و اعتقادی، در فراگیرترین شکل فلسفی و اخلاقی آنها، هر چه از تباه شدن محیط زیست و ضرورت حفظ آن گفته شود، راه به جایی نخواهیم برد (بنسون، 1382). بنابراین، می توان گفت که، از نظر بنسون آموزش مباحث معنوی و اعتقادی را مترادف با برخورداری شهروندان از هوش معنوی می دانند که می تواند در راستای ضرورت حفظ محیط زیست و احترام به طبیعت مورد توجه قرار گیرد. در دین اسلام نیز به ارتباط انسان با محیط زیست پرداخته شده است. به طوریکه، زمین میراث صالحان و انسان مامور عمران و آبادانی آن معرفی شده است. همچنین، در اسلام تاکید زیادی بر حفاظت از محیط زیست و بهسازی آن شده است. از طرف دیگر، منع از اسراف و بهره برداری درست از منابع طبیعی و ... از موارد تاکید در اسلام می باشد (نواح و همکاران، 1390: 84).
از چشم انداز دیگر، برخی از پژوهشگران مطالعات محیط زیست (Dunlap et al, 2002/Jackson, 2006) معتقدند که مشکلات زیست محیطی نتیجه عمل انسان بوده و بدرفتاریهای انسان در قبال محیط زیست در درازمدت به عنوان خطیرترین تهدید نسبت به جهان شناخته شده اند. عملکرد نامناسب انسان، تغییرات مضر و برگشت ناپذیری را بر شرایط زیست محیطی و زندگی در زمین تحمیل می کند که اگر نتوان بر این مشکلات فائق شد، دیگر جهانی قابل دوام و پایدار برای نسل های آینده وجود نخواهد داشت تا در آن زندگی کنند.
رودولف باهرو[26] همه موجودات را بارقه ای از رحمت خدا می داند. وی رستگاری بومی را مساله ای مذهبی تلقی نموده، از رحمت خدا می داند و معتقد است که بشر نیازمند معنویت و روحانیت و تولد عصر طلایی جدیدی است که اصالت را در انسان پرورش دهد. همچنین، مادر[27]، ضرورت گرایش دینی با پایداری و حفاظت منابع طبیعی را یادآور شده است. وی به این مساله استدلال می کند که حفاظت از منابع در فلسفه و مذهب ریشه دارد (نواح و همکاران، 1390: 84).
پایداری، توسعه پایدار، جامعه پایدار و شهروندی بوم شناختی: توسعه پایدار[28] به این معناست که توسعه، دست کم از دیدگاه آرمانگرایانه، باید به نحوی دنبال شود که موجب بازیافت منابع مادی شود و نه تهی ساختن آنها، و سطوح آلودگی را به حداقل ممکن برساند. توسعه پایدار بنا به تعریف عبارت بود از کاربرد منابع تجدید شونده و احیاپذیر برای پیشبرد رشد اقتصادی، حفاظت از گونه های جانوری و تنوع زیستی، و پایبندی به حفظ پاکی هوا، آب و خاک. کمیسیون برانتلند توسعه پایدار را «تامین کننده نیازهای زمان حاضر بدون به خطر انداختن توانایی نسل های آینده برای تامین نیازهای شان» قلمداد می کرد (گیدنز، 1389: 884). پایداری مفهومی است که هادی طراحی سیاست های اقتصادی و اجتماعی در همه جوامع شده است. پایداری به عنوان سیاست غالب زیست محیطی، به ارتباط بین جوامع مصرفی، عوامل زیست محیطی و سیاست های اجتماعی اشاره می کند. پایداری یک اصطلاح ناب همچون دموکراسی یا عدالت است و دلالت بر هدف نهایی دارد، در حالی که توسعه پایدار ابزاری برای رسیدن به این هدف محسوب می شود (Cahill, 2002: 2). پایداری مفهومی است که می تواند دارای ابعاد گسترده بسیاری (شامل ابعاد بوم شناختی، اقتصادی، سیاسی، و معرفت شناختی و ...) باشد.
در جامعه پایدار بر نقش شهروندی بیش از مصرف کننده تاکید می شود و در علم جامعه شناسی محیط زیست، شهروند محیط زیستی در کنار شهروند مدنی مطرح است (Berkowitz & Brewer, 2004). شهروندی محیط زیستی مستلزم این است که موضوعات مربوط به حفظ محیط زیست را حداقل به اندازه پیشرفت در علم اقتصاد دارای اهمیت بدانیم. بنابراین، مسئولیت های ما به عنوان شهروند نه تنها شامل افرادی که فعلاً با هم در یک جامعه یا سیاره زندگی می کنند، بلکه شامل تمام گونه های دیگرمحیط زیست و نسل های آینده شهروندان نیز می گردد. شهروندی محیط زیستی دربردارنده این موضوع نیز خواهد بود که حقوق و مسئولیت ها را در محیط های غیرمتعارف؛ نظیر خانواده، خیابان، سوپرمارکت و محیط کار جدی بگیریم (صالحی و پازوکی نژاد، 1393).
آنچه شهروندی بوم شناختی را از شهروندی زیست محیطی متمایز می کند، نوع چشم انداز بررسی حوزه های شهروندی است. شهروندی زیست محیطی مربوط به دوره های قبل سنت نظری شهروندی است در حالی که، شهروندی بوم شناختی مربوط به دوره سوم یعنی بعدجهانشهرگرایی[29] است. دابسون (Dobson, 2003) معتقد است در دوره سوم مطالعات شهروندی، ویژگی های خاصی وجود دارد که آن را از دوره های قبل کاملاً متمایز می کند. یکی از این مهمترین ویژگیها، تاکید بر وظیفه و تعهد در شهروندی بومشناختی به جای تاکید بر حقوق است. با توجه به اینکه شهروندی بوم شناختی مبتنی بر شهروندی جهانی است در اینجا دیگر حقوقی برای شهروندان مطرح نیست بلکه، شهروندان متعهد می شوند فعالیت های خاصی را در جهت نیل به جامعه پایدار انجام دهند.
جدول 1- سه دوره اصلی مطالعات شهروندی
دوره اول: لیبرال |
دوره دوم: جمهوری خواهان مدنی |
دوره سوم: بعدجهانشهرگرایی |
حقوق/استحقاق ها (قراردادی) |
وظایف/مسئولیت ها (قراردادی) |
وظایف/مسئولیت ها (غیرقراردادی) |
حوزه عمومی |
حوزه عمومی |
حوزه عمومی و خصوصی |
فارغ ار ارزش |
مبتنی بر ارزش های مردانگی |
مبتنی بر ارزش های زنانگی |
قلمرویی(تبعیض آمیز) |
قلمرویی(تبعیض آمیز) |
قلمرویی(غیرتبعیض آمیز) |
(اقتباس از Dobson, 2003)
نالی[30] (2010) نیز در تشریح ابعاد شهروندی بوم شناختی موارد مشابهی را مطرح می کند. به باور وی، شهروندی بوم شناختی دارای ویژگی هایی چون مسئولیت غیرمتقابل، توجه به حوزه عمومی و خصوصی، توجه به فضیلت (ارزش) شهروندی بوم شناختی و غیرقلمرویی بودن می باشد (Nally, 2010).
همچنین از چشم انداز دیگری می توان اشاره کرد که هدف و غایت شهروندی زیست محیطی نیل و رسیدن به توسعه پایدار است، در حالی که، شهروندی بوم شناختی تلاش دارد با توجه کردن به گونه های مختلف موجودات زنده، روابط آنها را با محیط زیست و انسان به نحو مطلوبتری برقرار سازد.
شکل 1- شهروندی زیست محیطی و شهروندی بوم شناختی (اقتباس از: Gil, 2008: 21)
پیشینه تحقیق
صالحی و پازوکی نژاد (1393) در پژوهشی به تحلیل اجتماعی نقش شهروندی محیط زیستی در مقابله با پیامدهای تغییر آب و هوا پرداخته اند. در این پژوهش پدیده شهروندی محیط زیستی به دلیل متعهد بار آوردن شهروندان در برابر مشکلات زیست محیطی از اهمیت خاصی برخوردار است. جامعه آماری این پژوهش، 320741 نفر از ساکنان شهرستان قائمشهر هستند که با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده 350 نفر از آنان به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. یافتههای تحقیق نشان می دهد که، تعهد شهروندان به محیط زیست و مقابله با یکی از بحران های محیط زیستی یعنی تغییر آب و هوا متوسط رو به بالاست. میزان تعهد شهروندان نسبت به مقابله با پیامدهای منفی و زیانبار تغییر آب و هوا بر حسب سن و تحصیلات متفاوت بود، به عبارت دیگر، با افزایش سن، وضعیت شهروندی محیط زیستی بهبود یافته اما با افزایش تحصیلات، تعهد به شهروندی محیط زیستی کاهش داشت. پیوند مکانی شهروندان در حد بالایی بوده است. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داده که پیوند مکانی نسبت به چارچوب محلی پیام های تغییر آب و هوا، بیشترین تاثیر را بر توسعه شهروندی محیط زیستی داشته است (صالحی و پازوکینژاد، 1393).
صالحی و کریم زاده (1393) در پژوهشی به بررسی تاثیر ارزش های زیست محیطی بر رفتار زیست محیطی در مناطق شهری ارومیه پرداختند. روش تحقیق پیمایشی بوده و از پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. ارزش زیست محیطی با استفاده از مقیاس کایزر و همکاران و رفتار زیست محیطی با پرسشنامه محقق ساخته سنجیده شده است. تعداد 383 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. نتایح تحقیق مبین وجود رابطه مثبت و معنی دار بین ارزش زیست محیطی و رفتار زیست محیطی است. همچنین، دو عامل موقعیت جغرافیایی و فعالیت های اقتصادی و آموزههای دینی در بالا بودن ارزش زیست محیطی در منطقه مورد مطالعه موثر بودند (صالحی و کریم زاده، 1393).
صالحی و امام قلی (1391) در پژوهشی به مطالعه تجربی رابطه آگاهی و رفتارهای زیست محیطی پرداخته اند. هدف اصلی این تحقیق پاسخ به این سه سوال بود که، نخست؛ رفتارهای مسئولانه و غیرمسئولانه زیست محیطی در شهرستان سنندج چگونه است؟ دوم اینکه، میزان آگاهی زیست محیطی در بین ساکنان شهرستان سنندج در چه سطحی است؟ سوم اینکه، بین آگاهی زیست محیطی با رفتارهای زیست محیطی چه رابطه ای وجود دارد؟. در این مطالعه پیمایشی، نمونه آماری 385 نفر از افراد بالای 18 سال ساکن مناطق شهری و روستایی شهرستان سنندج بوده است که به روش تصادفی طبقه ای متناسب انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان میدهد که، 4/69 درصد از افراد مورد مطالعه رفتارهای مسئولانه زیست محیطی داشته اند در حالیکه آگاهی زیست محیطی در بین افراد مورد مطالعه پایین بوده است. در هر حال، بین آگاهی زیست محیطی و رفتارهای زیست محیطی ارتباط معنی داری وجود داشته است (صالحی و امام قلی، 1391).
نواح و همکاران (1390)، در پژوهشی به بررسی رابطه بین میزان دینداری با ارزش ها و رفتارهای زیست محیطی شهروندان پرداختند. روش بررسی در این تحقیق، پیمایشی و ابزار سنجش پرسشنامه بوده است. نمونه تحقیق شامل 400 نفر از ساکنان شهر اهواز بوده که از طریق نمونه گیری خوشهای انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که، بین متغیرهای سن و جنسیت و تحصیلات با رفتار زیست محیطی رابطه معنی داری وجود دارد. ضریب همبستگی به دست آمده برای رابطه متغیرهای میزان دینداری و رفتار زیست محیطی 080/0 و سطح معنی داری 112/0 بود که نشان از این بود که بین دو متغیر رابطه معنی داری وجود ندارد اما ضریب همبستگی به دست آمده برای رابطه میزان دینداری و ارزش زیست محیطی 158/0 و ارزش زیست محیطی با رفتار زیست محیطی 168/0 به دست آمده که هر دو رابطه در سطح 01/0 معنی دار بودند.
جاگرز و ماتی[31] (2010) در پژوهشی، شناسایی ارزش ها و باورهای مرتبط با مسئولیت پذیری زیست محیطی افراد سوئدی را مورد مطالعه قرار دادند. شهروندی بوم شناختی در حوزه نظریه سیاسی به عنوان رویکردی برای فهم مسئولیت پذیری افراد نسبت به محیط زیست تلقی می گردد. بر اساس پیمایش 4000 خانوار سوئدی، مقاله حاضر به دنبای عملیاتی کردن نظریه شهروندی بوم شناختی است. نتایج به دست آمده از این مقاله حاکی از آن است که، نسبت قابل توجهی از پاسخگویان یک ارزش متناسب با شهروندی بوم شناختی مانند نوع دوستی غیرقلمرویی و تقدم عدالت اجتماعی از خود توجه نشان می دهند. اگر چه این امر، به آزمون ها و مطالعات بیشتری نیاز دارد.
نالی[32] (2010) در پژوهشی به بررسی ارتباط بین مشارکت در انجمن باغبانی و شهروندی بوم شناختی پرداخته است. در این پژوهش، شهروندی بوم شناختی با عناصری نظیر؛ مسئولیت پذیری غیرمتقابل، فعالیت مدنی در حوزه خصوصی و عمومی، فضیلت بوم شناختی، غیرقلمرویی بودن که به وسیله ردپای بوم شناختی اندازه گیری شده، تعریف شده است. این پژوهش با استفاده از روش کیفی و با تکنیک مصاحبه از 18 باغبان عضو انجمن در سال 2009 صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که، مولفه های تعریف شده شهروندی بوم شناختی در میان مشارکت کنندگان مورد مطالعه در انجمن باغبانان در آتن دیده می شود. باغداران به ارزش های بوم شناختی و تغییرات دلخواهانه رفتاری بر اساس احساس ارزش نسبت به انجمن شان تمایل زیادی نشان می دادند.
احمد و همکاران (2012) در پژوهشی به چگونگی فهم شهروندی زیست محیطی در میان جوانان مالزیایی پرداختند. در این پژوهش به مسائل نگران کننده زیست محیطی جهانی نظیر؛ تغییرات جوی، افزایش دمای کره زمین، جنگل زدایی، انتشار گاز دی اکسید کربن، اتلاف بی رویه، آالودگی رودخانه و غیره اشاره شده که کم و بیش با دخالت فعالیت های انسانی ایجاد شده است. لذا، این مسائل، نیاز جهانی به شهروندی زیست محیطی را مطرح ساخته است. شهروندی زیست محیطی، یکی از اشکال شهروندی است که بر اهمیت و اولویت محیط زیست تاکید دارد. و بیان می کند که شهروندان باید آگاهی بالاتری نسبت به محیط زیست داشته و با مشارکت در فعالیت های سبز از زمین محافظت کرده و آن را نجات دهند. این پژوهش با هدف بررسی آگاهی، فهم، درک و مشارکت جوانان مالزیایی با توجه به شهروندی زیست محیطی انجام گرفته است. شش گروه متمرکز و هر کدام شامل 5 الی 6 نفر بوده است. سوالات بر فهم کلی و تکنیکی مسائل زیست محیطی متمرکز بوده و منبع اطلاعات پیرامون محیط زیست بوده است.
مید[33] (2013) در پژوهشی به ارتقا شهروندی بوم شناختی پایدار در میان دانشجویان پرداخته است. این پژوهش، شهروندی بوم شناختی را در سیاست ها و طرح های پایداری نهادها مورد بررسی قرار می دهد. همچنین، کنش های نهادهای مسئول تحصیلات دانشگاهی را در ارتباط با ترویج شهروندی بوم شناختی پایدار در میان دانشجویان مورد مطالعه قرار داده است. نمونه تحقیق شامل 24 دانشکده و دانشگاه در ایالات متحده امریکاست. چندین شاخص برای مطالعه و سنجش شهروندی بوم شناختی انتخاب شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که، مباحثات شهروندی بوم شناختی درباره تعهد پایداری بیشتر از کنش های مربوط به شهروندی و پایداری مطرح بوده است. همچنین، دانشکده هایی که به طور رسمی شهروندی بوم شناختی را ترویج می کردند میزان تعهد قوی تری به ارزش های شهروندی و پایداری نشان دادند.
جمع بندی پیشینه تحقیقو ارائه فرضیه ها
با بررسی پیشینه نظری و تجربی تحقیق می توان به این نکته دست یافت که، در روند مطالعات شهروندی - که در سه دوره مطرح شده است – در دوره سوم یعنی دوره مابعد جهانشهری، نوع جدیدی از شهروندی تحت عنوان شهروندی بوم شناختی مطرح شده است که بر مسئولیت پذیری داوطلبانه شهروندان مبتنی است. شهروندی بوم شناختی در مطالعات پایداری به منزله ابزاری در جهت رسیدن به جامعه پایدار شناخته می شود به این دلیل که شهروندی بوم شناختی نگاه جامع نگرانه ای نسبت به انسان و گونه های متعدد گیاهی و جانوری در زیست بوم دارد. نظریه های متعدد نظیر؛ اکولوژی انسانی، پارادایم جدید بوم محور و بوم شناسی ژرف در این راستا مورد بررسی قرار گرفته اند. در پارادایم جدید بوم محور کنش متقابل انسان با گونه های دیگر مطرح میشود و در این کنش متقابل، عامل انسانی اهمیت ویژه ای دارد. به نظر می رسد با توجه به ماهیت ارزش محور بودن شهروندی بوم شناختی، انسان های برخوردار از هوش معنوی بهتر میتواند در جهت تحقق شهروندی بوم شناختی عمل کند لذا، در این پژوهش هوش معنوی و ابعاد آن مورد توجه قرار گرفته است چرا که، انسان های برخوردار از هوش معنوی بالا، کنش های معقولانه تری نسبت به گونه های مختلف و محیط اطراف خود دارند. در دیدگاه بوم شناسی ژرف، احترام به طبیعت و گونه های موجود در آن مورد توجه است و طبیعت دارای ارزش ذاتی (نه ابزاری) تلقی می شود و تلاش بر این است که انسان های متعهد نسبت به طبیعت در جامعه گسترش پیدا کند که می توان گفت هوش معنوی می تواند به عنوان عامل مهمی در راستای ایجاد تعهد شهروندان نسبت به محیط زیست عمل کند. با بررسی مطالعاتی که تاکنون در داخل و خارج انجام گرفته اند نشان می دهد که، در ادبیات شهروندی و بوم شناسی تاکنون، این دو مفهوم در کنار یکدیگر قرار نگرفته اند. پژوهش های معدودی در خارج از کشور وجود دارد که نگاه متفاوتی نسبت به این موضوع دارد. لیکن، در این پژوهش، شهروندی بوم شناختی از چشم انداز جامعه شناختی مورد بررسی قرار گرفته است و به تبع آن، عوامل اجتماعی مرتبط با شهروندی بوم شناختی مورد توجه بوده است که یکی از عوامل مهم در ارتباط با شهروندی بوم شناختی، متغیر هوش معنوی می باشد که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به مباحث مطرح شده فرضیه های این پژوهش به شرح ذیل می باشند:
- بین هوش معنوی و شهروندی بوم شناختی رابطه معنی داری وجود دارد.
- بین جامع نگری و بعد اعتقادی و شهروندی بوم شناختی رابطه معنی داری وجود دارد.
- بین توانایی مواجهه با مشکلات و شهروندی بوم شناختی رابطه معنی داری وجود دارد.
- بین سجایای اخلاقی و شهروندی بوم شناختی رابطه معنی داری وجود دارد.
- بین خودآگاهی با شهروندی بوم شناختی رابطه معنی داری وجود دارد.
روش شناسی تحقیق
با توجه به اهداف تحقیق، این مطالعه از نوع توصیفی – تحلیلی است، یعنی هم، وضعیت متغیرهای تحقیق در میان شرکت کنندگان توصیف می شود و هم رابطة بین متغیرهای تحقیق مورد آزمون قرار می گیرد. این تحقیق از نظر اجرایی، از نوع تحقیق کاربردی و از لحاظ بررسی زمانی، در زمره تحقیقات مقطعی می باشد. علاوه بر این، تحقیق حاضر از نوع پیمایشی[34] است، زیرا اطلاعات به صورت بررسی مطالعه نظرات پاسخگویان گردآوری شده است.
جامعه آماری این پژوهش، کلیه شهروندان بالای 15 سال ساکن در مناطق ده گانه شهر تبریز هستند. بر اساس نتایج سرشماری نفوس و مسکن در سال 1390، جمعیت کل شهر تبریز برابر با 1494998 نفر بوده که از این تعداد، جمعیت بالای 15 ساله شهر تبریز 1194453 بوده که از این تعداد 601341 نفر مرد و 592708 نفر زن هستند (سرشماری نفوس و مسکن، 1390). حجم نمونه آماری پژوهش مورد مطالعه از بین کلیه شهروندان شهر تبریز با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، به شرح زیر به دست آمده است:
=
لازم به توضیح است که بعد از به دست آمدن حجم نمونه، عدد حاصله با توجه به نسبت جامعه آماری در بین مناطق ده گانه شهر تبریز توزیع، و پرسشنامه ها تکمیل شده است.
با توجه به اینکه، هیچ فهرستی از جامعه آماری در دست نیست، لذا انتخاب نمونه احتمالی با روش نمونه گیری تصادفی ساده یا سیستماتیک از افراد میسر نیست. بنابراین مناسب ترین روش نمونه گیری برای این تحقیق، نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای است. برای استفاده از این شیوه، با در نظر گرفتن این نکته که شهر تبریز، از لحاظ کاربری شامل 10 منطقه می باشد، پس از تعیین حجم نمونه و تقسیم شهر تبریز به مناطق ده گانه به نسبت جمعیت هر منطقه، نمونه ها تخصیص یافته، سپس از هرمنطقه بلوک هایی به صورت تصادفی انتخاب شده و در مرحله آخر از هر بلوک، خانههایی به صورت تصادفی انتخاب شدند.
تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای تحقیق
شهروندی بوم شناختی: شهروندی بوم شناختی بر مبنای شهروندی اجتماعی ساخته شده که در آن شهروندان به دنبال گسترش اصول جهانی مرتبط با مسائل زیست محیطی و گنجاندن آن در قانون، فرهنگ و ارزش ها می باشد، همچنین، ویژگی اصلی شهروندی بوم شناختی، ناپدید شدن مرز بین حوزه عمومی و خصوصی است (Smith, 1998). بنابراین، شهروند بوم شناختی کسی است که خود را نسبت به حفظ محیط زیست و حل مسائل محیط زیستی متعهد می داند. مولفه های مختلف شهروندی بوم شناختی در تحقیق حاضر عبارتند از: سواد بوم شناختی، کنش بوم شناختی، مشارکت مدنی، اجتماعی، فرهنگی بوم شناختی و هویت بوم شناختی (Mead, 2013). که هر کدام از این مولفه ها، خود دارای زیرمولفه های مربوط به خود می باشند.
هوش معنوی[35]: هوش معنوی داشتن رفتاری خردمندانه توام با حس همدردی است، به گونه ای که فرد بتواند آرامش درون و بیرونش را با وجود شرایط و پیرامونش به خوبی حفظ کند (Wigglesworth, 2011). هوش معنوی روی حفظ عمیق ارزش های افراد متمرکز بوده و تدام بخش نوآوری و تعهد است. برای اندازهگیری میزان هوش معنوی در میان شهروندان شهر تبریز از پرسشنامه هوش معنوی 42 سوالی استفاده شده است که توسط بدیعی و همکاران (1389) ساخت و اعتباریابی شده است. این پرسشنامه دارای 4 مولفه 1) تفکر کلی و بعد اعتقادی[36] 2) توانایی مواجهه و تعامل با مشکلات[37] 3) پرداختن به سجایای اخلاقی[38] 4) خودآگاهی و عشق و علاقه[39] است (زارع احمدآبادی و همکاران، 1393).
اعتبار و پایایی تحقیق
در این پژوهش از اعتبار صوری و اعتبار سازه ای برای تعیین اعتبار پرسشنامه استفاده گردیدده است. بدین صورت که، پرسشنامه بعد از طراحی در اختیار اساتید متخصص در حوزه محیط زیست قرار گرفته و بعد از گردآوری و اصلاح و تعدیل نظرات آنها پرسشنامه نهایی طراحی شده است. همچنین، از روش شناسی تحلیل عاملی برای مطالعه نظم و ساختار موجود در داده های چندمتغیره استفاده شده است. در تحلیل عاملی هدف معین کردن ساختار عاملی زیربنایی از طریق بررسی کواریانس مورد نظر است. در این تحقیق برای تشخیص ابعاد زیربنایی متغیر وابسته از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شده است. در حقیقت تحلیل عاملی به ما میگوید کدام گویه ها به همدیگر تعلق دارند و تحت تاثیر عامل های پنهانی مشترکی شکل می گیرند.
نتایج به دست آمده از تحلیل عاملی اکتشافی نشان می دهد که، تفکیک و دسته بندی سوالات و گویه های مربوط به شهروندی بوم شناختی، به خوبی انجام گرفته است به طوریکه، مقدار KMO به دست آمده برابر با 889/0 بوده که نشان از کفایت تعداد نمونه ها برای انجام تحلیل عاملی دارد و همچنین معنی دار بودن آزمون کرویت بارتلت بیانگر آن است که تفکیک عامل ها به درستی انجام گرفته است.
طبق نتایج به دست آمده در جدول شماره (2)، 49 گویه مربوط به شهروندی بوم شناختی در 11 مولفه دسته بندی شده اند که این 11 مولفه توانسته اند حدود 60 درصد واریانس مربوط به این متغیر را تبیین کنند. در جدول شماره (2)، بارهای عاملی، مقادیر ویژه و واریانس تبیینی هر کدام از عامل ها ارائه شده است.
جدول 2- نتایج تحلیل عاملی مربوط به گویه های شهروندی بوم شناختی
ابعاد متغیر وابسته |
گویه ها و سئوالات |
بار عاملی |
مقادیر ویژه |
واریانس تبیین شده |
کل واریانس تبیین شده |
(1) احساس تعلق بوم شناختی |
من دلبستگی زیادی به طبیعت دارم. |
824/0 |
68/10 |
75/12 |
31/60 |
من می توانم ارتباط خوبی با طبیعت برقرار می کنم. |
795/0 |
||||
من حس تعلق شدیدی نسبت به طبیعت دارم. |
775/0 |
||||
طبیعت معنای زیادی برای من دارد. |
767/0 |
||||
تصور اینکه روزی بدون طبیعت را داشته باشیم برای من محال است. |
654/0 |
||||
بخش مهمی از زندگی ام، در رابطه من با طبیعت معنا پیدا می کند. |
644/0 |
||||
احساس می کنم من بخشی از طبیعت هستم. |
635/0 |
||||
طبیعت به اندازه انسان ها دارای اهمیت است. |
605/0 |
||||
با حضور در طبیعت احساس رضایت خوبی به من دست می دهد. |
602/0 |
||||
حضور در طبیعت بخشی از کارهای روزمره من است. |
580/0 |
||||
(2) نگرش بوم شناختی |
مردم حق دارند برای رفاه بیشتر به صورت نامحدود از طبیعت استفاده کنند. |
701/0 |
27/4 |
18/6 |
|
حل مسائل اقتصادی مردم مهمتر از حفظ محیط زیست است. |
689/0 |
||||
محیط زیست اولویت کمتری برایم در مقایسه با چیزهای دیگر دارد. |
660/0 |
||||
ما انسان ها حق داریم، از منابع طبیعی هر طور که بخواهیم، استفاده کنیم. |
597/0 |
||||
طبیعت می تواند خود را بازسازی کند و نیازی نیست ما به فکر آن برای نسل های آینده باشیم. |
590/0 |
||||
مسائل زیست محیطی زیاد نگران کننده نیستند. |
503/0 |
||||
(3) آگاهی بوم شناختی |
در حال حاضر مهمترین مشکل محیط زیست شهر ما آلودگی آب و کیفیت بد آن است. |
814/0 |
90/2 |
76/5 |
|
در حال حاضر مهمترین مشکل محیط زیست شهر ما نداشتن سیستم دفع فاضلاب بهداشتی است. |
795/0 |
||||
آلودگی هوا مهمترین مشکل محیط زیست شهر ما است. |
700/0 |
||||
مهمترین مشکل محیط زیست شهر ما، نداشتن سیستم مناسب جمعآوری زباله و بازیافت آن است |
659/0 |
||||
در حال حاضر کمبود درخت و فضای سبز مهمترین مشکل محیط زیست شهر ما است. |
629/0 |
||||
(4) عضویت در انجمن های زیست محیطی |
من در حد توان به سازمانهای حامی محیط زیست در جمعآوری کمک های مالی، کمک می کنم. |
866/0 |
02/2 |
58/5 |
|
من در مراسم های مربوط به محیط زیست شرکت می کنم. |
839/0 |
||||
من معمولاً در سازمان های حامی محیط زیست فعالیت دارم. |
839/0 |
||||
(5) باورهای زیست محیطی |
نهادها و سازمان های مختلف باید برای حفاظت از محیط زیست، مشارکت مردم را جلب کنند. |
602/0 |
84/1 |
84/4 |
|
اگر هر فرد الگوی مصرف مناسب را رعایت کند، نقش مهمی در حفظ محیط زیست دارد. |
584/0 |
||||
فکر می کنم که هر یک از ما می توانیم نقش مهمی در حمایت از محیط زیست داشته باشیم. |
579/0 |
||||
انسان ها باید مراقبت بیشتری از محیط زیست بکنند. |
570/0 |
||||
(6) رفتارهای زیست محیطی شخصی |
زمانی که نیازی نداشته باشم، چراغ های اضافی را خاموش می کنم. |
692/0 |
61/1 |
44/4 |
|
هر زمان که ممکن باشد، برای صرفه جویی در آب، زمان حمام خود را کوتاه می کنم. |
677/0 |
||||
همیشه درجه حرارت سیستم گرمایشی اتاقم را در طول زمستان کنترل میکنم |
559/0 |
||||
(7) بازیافت و حفاظت منابع |
بطری ها و قوطی ها را در صورت امکان دوباره استفاده می کنم. |
817/0 |
41/1 |
42/4 |
|
دوستان و خانوادهام را به استفاده دوباره از وسایل دورانداختنی تشویق میکنم |
805/0 |
||||
مواد و محصولات مورد نیازم را در ظرف هایی که دوباره قابل استفاده باشند، می خرم. |
714/0 |
||||
(8) دانش بوم شناختی |
در حال حاضر آلودگی رودخانهها و دریاها یکی از بزرگترین مشکلات محیط زیست جهان است. |
676/0 |
32/1 |
37/4 |
|
از بین رفتن گونه های مختلف جانوری و گیاهی یکی از مهمترین مسائل محیط زیست است. |
672/0 |
|
|||
گرم شدن کره زمین از مهمترین مشکلات محیط زیست در جهان است. |
671/0 |
||||
به نظر من کشورهایی که به حفاظت از منابع طبیعی خود توجه می کنند، پیشرفته هستند. |
462/0 |
||||
(9) معرفت بوم شناختی |
من معتقدم که حفظ محیط زیست با توجه به موضوعات دیگر، مسئله مهمی است. |
732/0 |
18/1 |
21/4 |
|
منابع طبیعی زمین محدود است و ما باید با استفاده معقول آن را بری نسل آینده حفظ کنیم. |
660/0 |
||||
بیشتر مشکلات محیط زیست ناشی از شهرنشینی و صنعتی شدن است. |
454/0 |
||||
(10) ارزشهای زیست محیطی |
ما باید از طبیعت به خاطر زندگی گیاهان وحیوانات محافظت کنیم نه فقط به خاطر زندگی انسانها |
754/0 |
16/1 |
00/4 |
|
آنچه مرا نگران میکند، این است که بامصرف بیرویه، آب کافی برای نسلهای آینده باقی نمیماند. |
574/0 |
||||
حیوانات و گیاهان هم از نظر اخلاقی و هم قانونی حق حیات دارند. |
473/0 |
||||
پرورش حیوانات در قفس از لحاظ اخلاقی درست نیست. |
469/0 |
||||
تمام موجودات زنده با ارزش هستند و باید محافظت شوند. |
356/0 |
||||
(11) پیوستگی با محیط زیست |
از حضور در هوای آزاد لذت می برم، حتی اگر آب و هوای ناخوشایندی داشته باشد. |
674/0 |
12/1 |
75/3 |
|
اغلب نمی توانم از طبیعت دور باشم. |
548/0 |
||||
احساس میکنم به طور گستردهای با همه موجودات جهان در ارتباط هستم |
486/0 |
||||
KMO = 0/889 BTS =10104/021 Sig = 0/000 |
با توجه به اینکه، برای اندازه گیری متغیر هوش معنوی از ابزار استاندارد استفاده شده است لذا، برای بررسی اعتبار آن، از اعتبار صوری استفاده شده است و پرسشنامه بعد از استخراج اولیه، مورد بررسی اساتید مربوطه قرار گرفته و متناسب با جامعه آماری مورد مطالعه تعدیل شده است. برای محاسبه پایایی مقیاس از آلفای کرونباخ که انسجام درونی ابزار اندازه گیری را محاسبه می کند، استفاده شده است. نتایج به دست آمده در جدول ذیل نشان می دهد که هم متغیر شهروندی بوم شناختی و هم متغیر هوش معنوی و ابعاد آن ها از پایایی قابل قبولی برخوردار هستند.
جدول 3- نتیجه تحلیل پایایی مربوط به شهروندی بوم شناختی و هوش معنوی
متغیر |
ابعاد شهروندی بوم شناختی |
تعداد گویه |
روایی |
روایی کل |
شهروندی بوم شناختی |
(1) احساس تعلق بوم شناختی |
10 |
90/0 |
899/0 |
(2) نگرش بوم شناختی |
6 |
76/0 |
||
(3) آگاهی بوم شناختی |
5 |
78/0 |
||
(4) عضویت در انجمن های زیست محیطی |
3 |
88/0 |
||
(5) باورهای زیست محیطی |
4 |
68/0 |
||
(6) رفتارهای زیست محیطی شخصی |
3 |
68/0 |
||
(7) بازیافت و حفاظت منابع |
3 |
77/0 |
||
(8) دانش بوم شناختی |
4 |
63/0 |
||
(9) معرفت بوم شناختی |
3 |
59/0 |
||
(10) ارزش های زیست محیطی |
5 |
66/0 |
||
(11) پیوستگی با محیط زیست |
3 |
56/0 |
||
هوش معنوی |
(1) جامع نگری و بعد اعتقادی |
12 |
82/0 |
869/0 |
(2) توانایی مواجهه با مشکلات |
15 |
88/0 |
||
(3) سجایای اخلاقی |
8 |
78/0 |
||
(4) خودآگاهی و عشق |
7 |
77/0 |
یافته های تحقیق
مطابق یافته های توصیفی تحقیق، میانگین شهروندی بوم شناختی در دامنه 160 تا 283 برابر با 231 می باشد که نشان می دهد شهروندی بوم شناختی از وضعیت متوسط به بالایی در میان شهروندان برخوردار است. به طوریکه، اگر میانگین به دست آمده شهروندی بوم شناختی را در طیف 6گزینه ای قرار داهیم، میانگین به دست آمده در بین گزینه های تا حدودی زیاد و زیاد قرار می گیرد.
خیلی زیاد |
زیاد |
تا حدودی زیاد |
تا حدودی کم |
خیلی کم |
کم |
294 |
245 |
196 |
147 |
98 |
49 |
همچنین نتایج به دست آمده برای ابعاد دیگر شهروندی بوم شناختی نشان می دهد که، مولفه عضویت در انجمن های زیست محیطی دارای پایین ترین میانگین در میان شهروندان بوده و مولفه های احساس تعلق بوم شناختی، رفتارهای زیست محیطی شخصی، دانش بوم شناختی، معرفت بوم شناختی و ارزش های زیست محیطی دارای بالاترین میانگین در میان شهروندان شهر تبریز بوده اند.
جدول 4- آمارههای توصیفی مربوط به متغیر شهروندی بومشناختی و ابعاد آن
ابعاد شهروندی بوم شناختی |
تعداد سوال |
دامنه تغییرات |
میانگین |
وضعیت پاسخگویان |
شهروندی بوم شناختی |
49 |
283-160 |
58/231 |
تا حدودی زیاد- زیاد |
(1) احساس تعلق بوم شناختی |
10 |
60-14 |
13/49 |
زیاد |
(2) نگرش بوم شناختی |
6 |
36-6 |
46/25 |
تا حدودی زیاد |
(3) آگاهی بوم شناختی |
5 |
30-8 |
47/22 |
تا حدودی زیاد- زیاد |
(4) عضویت در انجمن های زیست محیطی |
3 |
18-3 |
20/10 |
تا حدودی کم |
(5) باورهای زیست محیطی |
4 |
24-7 |
22/21 |
زیاد- خیلی زیاد |
(6) رفتارهای زیست محیطی شخصی |
3 |
18-4 |
42/15 |
زیاد |
(7) بازیافت و حفاظت منابع |
3 |
18-3 |
14/13 |
تا حدودی زیاد- زیاد |
(8) دانش بوم شناختی |
4 |
24-8 |
34/20 |
زیاد |
(9) معرفت بوم شناختی |
3 |
18-5 |
72/15 |
زیاد |
(10) ارزش های زیست محیطی |
5 |
30-9 |
70/25 |
زیاد |
(11) پیوستگی با محیط زیست |
3 |
18-4 |
67/12 |
تا حدودی زیاد |
همچنین میانگین متغیر هوش معنوی در میان شهروندان تبریزی در دامنه 65 تا 199 برابر با 146 می باشد که بیانگر آن است که میانگین هوش معنوی در میان شهروندان شهر تبریز از حد متوسط، بالاتر می باشد.
کاملاً موافقم |
موافقم |
تا حدودی |
مخالفم |
کاملاً مخالفم |
210 |
168 |
126 |
84 |
42 |
در میان ابعاد چهارگانه هوش معنوی، توانایی تعامل با مشکلات دارای پایین ترین میانگین بوده و مابقی ابعاد هوش معنوی در طیف 5 گزینه ای لیکرت، بین گزینه های تا حدودی و موافقم قرار می گیرند.
جدول 5- آماره های توصیفی مربوط به متغیر هوش معنوی و ابعاد آن
ابعاد هوش معنوی |
تعداد سوال |
دامنه تغییرات |
میانگین |
وضعیت پاسخگویان |
هوش معنوی |
42 |
199-65 |
90/145 |
بالاتر از حد متوسط |
جامع نگری و بعد اعتقادی |
12 |
58-16 |
83/45 |
تا حدودی - موافقم |
توانایی مواجهه با مشکلات |
15 |
71-15 |
92/44 |
تا حدودی |
سجایای اخلاقی |
8 |
40-11 |
31/30 |
تا حدودی - موافقم |
خودآگاهی و عشق |
7 |
35-9 |
09/25 |
تا حدودی - موافقم |
برای آزمون ارتباط بین شهروندی بوم شناختی با هوش معنوی، با توجه به فاصله ای بودن سطح سنجش متغیرها، از آزمون همبستگی پیرسون استفاده گردید. نتایج به دست آمده در جدول شماره (6) نشان می دهد که، شهروندی بوم شناختی با هوش معنوی ارتباط مثبت و معنی داری دارد، بنابراین، می توان گفت که هر چه قدر شهروندان از میزان های بالای هوش معنوی برخوردار باشند، به میزان های بیشتری در رفتارهای شهروندی بوم شناختی فعالیت خواهند داشت و بالعکس. همه ابعاد چهارگانه هوش معنوی نیز ارتباط مثبت و معنی داری با شهروندی بوم شناختی دارند با ذکر این نکته که، همبستگی مولفه های جامع نگری و بعد اعتقادی و سجایای اخلاقی بیشتر از ارتباط ابعاد دیگر هوش معنوی یا شهروندی بوم شناختی می باشد.
جدول 6- نتایج آزمون همبستگی پیرسون هوش معنوی و ابعاد آن با شهروندی بوم شناختی
متغیر |
هوش معنوی |
جامع نگری و بعد اعتقادی |
توانایی مواجهه با مشکلات |
سجایای اخلاقی |
خودآگاهی و عشق |
|
شهروندی بوم شناختی |
همبستگی پیرسون |
363/0 |
414/0 |
104/0 |
433/0 |
240/0 |
سطح معنی داری |
000/0 |
000/0 |
030/0 |
000/0 |
000/0 |
|
تعدا مشاهدات |
402 |
453 |
437 |
460 |
465 |
تحلیل رگرسیونی شهروندی بوم شناختی
با استفاده از تحلیل رگرسیونی، می توان سهم و تأثیر متغیرهای تحقیق در تبیین و پیش بینی تغییرات متغیر وابسته را مشخص کرد. برای انجام تحلیل رگرسیون پیش فرض های آن مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین، آماره آزمون دوربین واتسون به دست آمده برای این مدل 60/1 است که بیانگر استقلال خطاها یا باقیمانده ها برای این مدل رگرسیونی می باشد. با بر آورده شدن پیش فرض های رگرسیون برای سنجش میزان اثر هر یک از ابعاد متغیر هوش معنوی بر شهروندی بوم شناختی از تحلیل رگرسیونی چند متغیره از روش گام به گام استفاده شده است. در روش گام به گام وارد شدن متغیرها به تحلیل رگرسیونی در اختیار محقق نیست و روش کار بدین صورت است که اولین متغیر پیش بین بر اساس بالاترین ضریب همبستگی با متغیر وابسته وارد تحلیل رگرسیونی می شود و سپس سایر متغیرهای پیش بینی کننده بر حسب همبستگی جزئی یا نیمه جزئی در تحلیل وارد میشوند.
نتایج به دست آمده از انجام تحلیل رگرسیونی نشانگر این است که از میان ابعاد متغیر هوش معنوی که وارد معادله شدهاند دو متغیر جامع نگری و بعد اعتقادی و سجایای اخلاقی در مدل نهایی باقی مانده اند که این دو متغیر حدود 27 درصد واریانس متغیر وابسته (شهروندی بوم شناختی) را تبیین میکنند. چنانچه در جدول ذیل مشاهده می شود ضریب همبستگی چند گانه برای این مدل رگرسیون 528/0 است و ضریب تبیین 279/0 می باشد و نیز ضریب تبیین تعدیل شده 275/0 است. یعنی میزان درصد تبیین تعدیل شده تغییرات شهروندی بوم شناختی توسط دو متغیر فوق 5/27 درصد میباشد. بنابراین، معادله رگرسیونی شهروندی بوم شناختی به شرح زیر است:
(سجایای اخلاقی) 256/0 + (جامع نگری و بعد اعتقادی) 351/0 + 284/136 = شهروندی بوم شناختی
بر اساس معادله فوق، ملاحظه می شود که متغیر شهروندی بوم شناختی بیش از هر چیز از جامع نگری و بعد اعتقادی تاثیر می پذیرد که با بتای 351/0 بیشترین سهم را در تبیین تغییرات شهروندی بوم شناختی دارد و بعد از آن مولفه سجایای اخلاقی با بتای 256/0 بیشترین تأثیر را در شهروندی بوم شناختی شهروندان دارد. همچنین، دو مولفه تعامل با مشکلات و خودآگاهی و عشق و علاقه در نهایت معنی دار نبوده و از مدل رگرسیونی خارج شده اند.
جدول 7- نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره شهروندی بوم شناختی
ضریب همبستگی چند گانه |
528/0 |
متغیر |
b |
β |
t |
سطح معنی داری |
|
ضریب تبیین |
279/0 |
مقدار ثابت |
284/136 |
--- |
597/17 |
000/0 |
|
ضریب تبیین تصیح شده |
275/0 |
جامع نگری و بعد اعتقادی |
207/1 |
351/0 |
826/6 |
000/0 |
|
کمیت دوربین واتسون |
600/1 |
سجایای اخلاقی |
294/1 |
246/0 |
779/4 |
000/0 |
|
تحلیل واریانس |
کمیت F |
186/76 |
تعامل با مشکلات |
--- |
072/0 |
692/1 |
091/0 |
سطح معنی داری |
000/0 |
خودآگاهی و عشق و علاقه |
--- |
097/0- |
857/1- |
064/0 |
بحث و نتیجه
بر اساس یافته های پژوهش، حدود 80 درصد شهروندان تبریز، بر رفتارهای مبتنی بر شهروندی بوم شناختی تمایل داشته اند. این نکته نشان می دهد که شهروندان تبریزی به میزان زیادی فعالیت ها و رفتارهایی که نشانگر شهروندی بوم شناختی است را انجام می دهند. بنابراین، مطابق دیدگاه دابسون (2006) میتوان گفت که این موضوع بیانگر نوعی هویت بوم شناختی در شهروندان باشد. با توجه به اینکه، شهروندی بوم شناختی از لحاظ گذار تاریخی در دوره سوم تحولات شهروندی – دوره مابعد جهان شهری - قرار دارد و مهمترین اصل مورد تاکید در دوره سوم، تاکید بر وظایف و مسئولیت های متعهدانه شهروندان به جای حقوق شهروندی آنهاست.
چنانچه فرضیه اصلی پژوهش نشان می دهد و در این پژوهش مورد تایید قرار گرفته است ارتباط مثبت و معنی داری بین هوش معنوی و شهروندی بوم شناختی وجود دارد. همچنین بین شهروندی بوم شناختی و مولفه های چهارگانه هوش معنوی ارتباط مستقیم و معنی داری وجود دارد. با توجه به اینکه، ماهیت اصطلاح بوم شناسی را مطالعه سیستم های طبیعی در سطحی می دانند که در آن انسان ها با کل موجودات زنده به عنوان اجزایی از یک سیستم با هم در کنش متقابل هستند. این کنش متقابل هم بین خود اجزا و هم بین عوامل غیرزنده محیط برقرار است (Erlhoff & Marshall, 2008). لذا، اصل بوم شناسی زمانی می تواند تحقق یابد که دیدگاه جامع نگرانه و کلی نسبت به موجودات وجود داشته باشد و اولین مولفه هوش معنوی نیز یعنی جامع نگری و بعد اعتقادی به صورت کاملاً آشکار بر این موضوع تاکید دارد.
مطابق تعریف دابسون از شهروندی بوم شناختی، می توان گفت که، اصول و اساس شهروندی بر وظایف و تعهدات غیرمتقابل مبتنی است یعنی همان مسئلهای که هوش معنوی بر آن تاکید دارد. شهروندی بوم شناختی تاکید بر این نکته دارد که شهروندان بتوانند در ارتباط متقابل با محیط اطراف خود به سوی جامعه پایدار حرکت کنند و این امر جز با توجه به جامع نگری و بعد اعتقادی که از مولفه های هوش معنوی است میسر نخواهد شد.
مطابق دیدگاه بنسون، بدون آموزش صحیح مباحث معنوی و اعتقادی، در فراگیرترین شکل فلسفی و اخلاقی آنها، هر چه از تباه شدن محیط زیست و ضرورت حفظ آن گفته شود، سودمند نخواهد بود (بنسون، 1382). باهرو هم رستگاری بومی را مساله ای مذهبی تلقی نموده، ناشی از رحمت خدا می داند و معتقد است که بشر نیازمند معنویت و روحانیت و تولد عصر طلایی جدیدی است که اصالت را در انسان پرورش دهد. مادر نیز بر گرایش دینی با پایداری و حفاظت منابع طبیعی تاکید داشته و استدلال می کند که حفاظت از منابع در فلسفه و مذهب ریشه دارد.
همچنین یافته های این پژوهش یا نتایج تحقیق صالحی و امام قلی (1391)، صالحی و کریم زاده (1393) و جاگرز و ماتی (2010) همخوانی دارد که در پژوهش خود بیان کرده اند که، پایه اساسی شهروندی بوم شناختی مبتنی بر مجموعهای از ارزش های بنیادی است که هنجارهای رفتار شخصی و پذیرش سیاست های حمایتی زیست محیطی را معین می کند. اما، با نتایج پژوهش نواح و همکاران (1390) همخوانی ندارد که نتایج آن حاکی از عدم ارتباط معنی دار بین دینداری و رفتار زیست محیطی بود. همچنین یافته دیگر پژوهش نواح و همکاران (1390) که بر وجود ارتباط معنی دار بین دینداری و ارزش زیست محیطی را استنباط کرده بود با یافته های این پژوهش همخوانی دارد. البته لازم به ذکر است که شهروندی بوم شناختی آمیزه ای از رفتارها، نگرش ها و ارزش های مرتبط با شهروندی بوم شناختی است که تمام جنبه ها را همزمان مورد توجه قرار می دهد.
دیگر یافتههای این پژوهش، حاکی از آن است که، چهار مولفه هوش معنوی با استفاده از روش گام به گام وارد تحلیل رگرسیونی شدند، که در نهایت دو مولفه جامع نگری و بعد اعتقادی و سجایای اخلاقی توانستند حدود 27 درصد واریانس مربوط به شهروندی بوم شناختی را تبیین کنند و دو مولفه توانایی تعامل با مشکلات و خودآگاهی از مدل رگرسیونی خارج شدند. بنابراین می توان گفت که، جامع نگری و بعد اعتقادی هوش معنوی با بیشترین بتا (351/0) بیشترین تاثیر را در تغییرات متغیر شهروندی بوم شناختی میتواند داشته باشد و با افزایش آن، می توان رفتارهای شهروندی بوم شناختی را در میان شهروندان تبریزی تقویت کرد.
همان طوری که از ابتدای این پژوهش عنوان گردید تنها راه رسیدن به جامعه پایدار در جوامع کنونی، وجود شهروندان بوم شناختی در هر جامعه ای می باشد و شهروندی بوم شناختی متعلق به دوره مابعد جهان شهری می باشد که ادعای پرورش شهروندان بوم شناختی با نگرش های فراملی و جهانی را دارد. از طرف دیگر، ماهیت شهروندی بوم شناختی، متکی بر وجود ارزش هایی است که شهروندان هر جامعه باید مجهز به ارزش هایی باشند که به رفتارهای بوم شناختی منجر می شود. هوش معنوی یکی از فاکتورهایی است که ارزش های اخلاقی و سجایای اخلاقی و نگرش جهان شهری را در شهروندان تسهیل و تقویت می کند. چنانچه یافته های این پژوهش نیز اثبات می کند هوش معنوی و ابعاد آن می تواند به عنوان یکی از پیش بینی کننده های شهروندی بوم شناختی در هر جامعه ای مورد توجه قرار گیرد. به عبارت دیگر، برای رسیدن به جامعه پایدار و شهروندان بوم شناختی، پیشنهاد میشود که، تقویت هوش معنوی در شهروندان مورد توجه قرار گیرد که منجر به رفتارهای بوم شناختی در شهروندان خواهد شد. پرورش اخلاقی شهروندان و بهره مند ساختن آنان از سجایای اخلاقی و ارزش های مرتبط با جهان هستی و محیط زیست می تواند در راستای کمک به رفتارهای بوم شناختی شهروندان موثر باشد. همچنین، القا نگرش کل گرایانه و سیستمی تاثیر چشمگیری در نگرش بوم شناختی شهروندان خواهد داشت که این امر می تواند از طریق رسانه های جمعی و اجتماعی مورد اقدام قرار گیرد.
[1] Catton
[2] Dunlap
[3] Competing environmental functions
[4] Environmental Stewardship
[5] Steward
[6] Smit
[7] Ecological Citizenship
[8] Dobson Bell
[9] Environmental Citizenship
[10] Andrew Light
[11] Heackel
[12] Sisk
[13] Zohar & Marshall
[14] Emmons
[15] ultimate Intelligence
[16] Amram
[17] Wigglesworth
[18] king
[19] Biotic Balance
[20] Biological Ecology
[21] New Ecological Paradigm (NEP)
[22] Human Exceptionalist Paradigm
[23] Warwick Fox
[24] Transpersonal Ecology
[25] Paul W. Taylor
[26] Rudelf Bahro
[27] Mother
[28] Sustainable Development
[29] Post-Cosmopolitan
[30] Nally
[31] Jagers & Matti
[32] Nally
[33] Mead
[34]Survey method
[35] Spiritual quotient
[36] Holistic and belief
[37] Deal with problems
[38] Ethical behavior
[39] Consciousness and love