Investigating the Status of Perceptions of Corruption and Related Factors in Sarpol-e-Zahab City

Document Type : Research Paper

Authors

1 University of Yasouj, Iran

2 Social Sciences, Humanity, Yasouj

Abstract

Introduction
As a global widespread issue, corruption has deep roots in history of human being and human institutions and organizations. The World Bank states that corruption plays a cancer-like role that could kill the entire community. Understanding the importance and necessity of research about corruption would be made clearer by taking into account its effects, since corruption has adverse economic, social, political, and environmental consequences in all aspects of human life (e.g. political, economic, and social, to name a few). There are different indices to measure corruption: The Corruption Perceptions Index is one of several ways in which the International Transparency Organization systematizes corruption-related information. This index has been the most popular and applicable tool for measuring corruption. In this study, corruption perceptions index was used to measure the corruption in Sarpol-e-Zahab City.
 



Material & Methods
This article was conducted using the quantitative method. The purpose of the research was descriptive-analytic and the method used in this article was survey. The statistical population used in this study was people of Sarpol-e-Zahabcity. The sample size was 400 people and cluster sampling was used in this regard. The data gathering tool was a researcher-made questionnaire. The validity and reliability of the research were assessed using formal and structural validation, and Cronbach's alpha test, respectively. The dependent variable in this study was the perception of corruption, which was measured in three dimensions: attitude to corruption, trend of corruption over time, and prevalence of corruption in offices. Independent variables were: media consumption, political awareness, value orientation, and economic base. In addition, in this study, gender was examined as a contextual variable.
 
Discussion of Results & Conclusions
 The results showed that corruption has mostly occurred in the municipalities. However, the least corruption was seen in universities. According to results, the embezzlement increased in the community over the past ten years, while there has been little change in the level of bribery and gambling. In addition, men's perception of corruption was significantly higher than women. The results showed that perceptions of corruption differed between the two existing political trends in the country; in fact, the perception of reformist corruption was greater than the perception of fundamentalist corruption. The results of Pearson correlation test showed that Corruption Perceptions Index had a positive and significant relationship with the variables of political awareness, media consumption and modern value orientation, but corruption perception was not significantly correlated with socioeconomic status. Finally, based on the results obtained through path analysis, it was recognized that the variable of political awareness had the highest role in explaining the perception index of corruption.
According to the results, the prevalence of corruption in all organizations was not equal; in fact, there was less corruption in cultural organizations. In addition, there was the highest corruption in organizations dealing with economic activities. An important point to note is the respondents' awareness of the state of the corruption process in the last ten years. This level of awareness seems to be influenced by the expansion of access to the mass media, a matter that was confirmed in this study. According to theoretical literature, there is a strong relationship between the perception of corruption and the actual rate of corruption in society. Looking at the statistics obtained in this study, it can be seen that in the last few years there has been a great deal of embezzlement. The mechanism of the link between political awareness and the perception of corruption is that individuals are better able to respond to the functioning of government by becoming aware of the political process. But, more importantly, there was the perception of corruption in political tendencies. Reformists are usually critical of the political system, but in contrast, the fundamentalists are in line with the political system. This is why, according to the reformists, corruption is high in the country. In explaining the relationship between the modern value orientation and the perception of corruption, it can be said that the tendency to modernize increases the tendency for transparency and rationality. Thus, with the increase in the level of modernization, people are becoming more sensitive to corruption and administrative transparency. Explaining the difference between men and women in their perceptions of corruption requires further investigation. However, in any case, gender still seems to play an important and influential role in the society. Another important and noteworthy point is that the socio-economic bases have no relation with the perception of corruption. However, the results of previous research contradict this finding. So, there is a need for more research to better understand this matter.

Keywords

Main Subjects


مقدمه و بیان مسئله

فساد اداری که از ابعاد متفاوت بر جوامع مختلف تأثیر می‌گذارد، ازجمله پدیده‌هایی است که در جهان امروز بسیار حساسیت‌برانگیز شده است. با توجه به گستردگی دنیای امروزی و نقش بی‌بدیل بوروکراسی‌ها در همۀ لحظات زندگی افراد، بررسی و مطالعۀ فساد اداری اهمیت خاصی می‌یابد.

فساد اداری به‌‌منزلۀ پدیده‌ای جهانی، قدمتی به درازای نهادها و سازمان‌های بشری دارد و مبارزه با آن، مستلزم شناختی همه‌جانبه از ویژگی‌ها و ابعاد گوناگون آن است (خدری و همکاران، 1395: 139)؛ درواقع، فساد اداری، از دل‌مشغولی‌های اصلی و اساسی در بیشتر کشورهای جهان، اعم از توسعه‌یافته و در حال‌ توسعه است (Moran, 2001: 381)؛ براساس گزارش‌های سازمان شفافیت بین‌المللی، هیچ کشوری در دنیا عاری از فساد نیست (Transparency International Organization, 2011)؛ با وجود این، تفاوت معناداری بین سطح فساد در کشورهای مختلف جهان وجود دارد (رهنورد و همکاران، 1389: 36). به‌ این ‌صورت ‌که در یک سر طیف، کشورهایی با کمترین میزان فساد و در انتهای طیف، کشورهایی با بیشترین میزان فساد قرار دارند. نظام سیاسی حاکم بر جامعه ازجمله عواملی است که براساس آن می‌توان کشورها را ازلحاظ سطح فساد دسته‌بندی کرد؛ زیرا مطالعات مختلف نشان داده‌اند ارتباطی جالب‌توجه بین سطح فساد و نوع نظام سیاسی وجود دارد. آکرمن معتقد است هرقدر دموکراسی در جامعه نهادینه‌تر شود، میزان فساد کمتر می‌شود (Ackerman, 1999: 216)؛ ازاین‌رو، کنترل فساد و مبارزه با آن به‌‌منزلۀ یکی از شاخص‌های حکمرانی خوب پذیرفته شده است (Kaufmann et al., 2003). نکتۀ مهم آن است که فساد در کشورهای در حال ‌توسعه و در نظام‌های سیاسی غیردموکراتیک علاوه بر میزان بالای آن، بسیار پیچیده‌تر از سایر کشورهاست؛ زیرا ساختارهای موجود این جوامع، در رویارویی با حرکت‌های اصلاحی، سَر ناسازگاری دارند و به‌شدت از خود مقاومت نشان می‌دهند (مشفق، 1389: 147). مهم‌تر از همه اینکه تأثیرات و پیامدهای آسیب‌زای فساد نیز در این کشورها بیش از کشورهای توسعه‌یافته است.

بانک جهانی در سال 1996 از فساد با عنوان «سرطان» یاد کرد (توکلی، 1390: 195)؛ درواقع، فساد همچون عفونتی است که ممکن است کل پیکرۀ جامعه را از بین ببرد (افضلی، 1390: 236). این پدیده، رشدی سرطانی دارد و به‌تدریج در قالب هنجارها و فرهنگ همه‌جا را فرامی‌گیرد (رفیع‌پور، 1386)؛ به‌‌طوری که به‌مرور زمان در همه‌جا ریشه می‌دواند و آثار سوء خود را بر ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جامعه بر جای می‌گذارد؛ پدیده‌ای که می‌توان از آن با عنوان «فرهنگ فساد» یاد کرد. وقتی فساد به فرهنگ تبدیل شود، زشتی اَعمال فسادآمیز از بین می‌رود و در پی آن، دیگر به فساد به‌منزلۀ عملی نابهنجار نگریسته نمی‌شود.

براساس آمار و شواهد داخلی و بین‌المللی، ایران از فسادخیزترین کشورهای جهان است (Mauro,2002; 2004) که نظام اداری آن به‌شدت به فساد دچار است (خضری، 1386). طبق گزارش‌های سالانۀ سازمان شفافیت بین‌المللی، کشور ایران ازلحاظ میزان سلامت اداری در وضعیت مطلوبی قرار ندارد؛ براساس این گزارش‌ها، ایران در سال‌های 2011، 2014، 2017 و 2018، بین 176 کشور به ترتیب در رده‌های 120 (افضلی، 1390: 257)، 136، 130 و 138 (Transparency International Organization, 2014, 2017, 2018) قرار داشته است. داده‌های به‌دست‌آمده از مطالعات داخلی نیز با نتایج مطالعات بین‌المللی همسوست؛ براساس مطالعات داخلی، ادراک مردم از وجود فساد در سطح جامعه در دهۀ اخیر، روندی افزایشی داشته است؛ براساس گزارش «مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌‎جمهوری» (به نقل از جلیلی، 1397)، ادراک مردم از فساد موجود در کشور در سال‌های 1388، 1389، 1391 و 1395، به‌ترتیب برابر با 63، 73، 80 و 88 درصد بوده است.

وضعیت خاص حاکم بر نظام اقتصادی و اجتماعی ایران، پدیدۀ فساد در این کشور را با پیچیدگی‌های ویژه‌ای روبه‌رو کرده است؛ زیرا موضوع فساد در کشورهای دارای منابع طبیعی فراوان (نفت، گاز، معدن) مانند کشورهای «رانتی»[1]، اهمیت بسیاری دارد. واقعیتِ پدیدآمدن نفرت منابع طبیعی در این کشورها، موجب شده است مواهب طبیعی و درآمدهای حاصل از آن، راه را برای گسترش فساد هموار کنند؛ به‌طوری که در بسیاری از موارد، رانت منابع طبیعی، عاملان اقتصادی را تحریک می‌کند برای دسترسی به این منابع به دستگاه‌های دولتی رشوه دهند (Gylfason, 2010؛ به نقل از سپهردوست و برچسپیان، 1395: 3). ایران نیز به‌‌منزلۀ کشوری «رانتیر[2]» (کاتوزیان، 1390: 40-30؛ کاتوزیان، 1392: 17؛ آبراهامیان، 1392؛ بروجردی، 1377) از این قاعده مستثنی نیست؛ به‌طوری که نظام رانتیر و در پی آن روحیۀ بهره‌گیر در دورۀ پهلوی دوم، سبب شد رشوه‌گیری، حق کمیسیون، پارتی‌بازی و فساد به‌صورت شیوه‌هایی رایج برای انجام کارها گسترش یابند (بروجردی، 1377: 57). نگاهی به قوانین موجود در کشور در دورۀ جمهوری اسلامی نیز نشان می‌دهد مسئلۀ فساد و سلامت اداری، به‌قدری در نظر و ادراک مسئولان و قانون‌گذاران کشور مهم است که در متون مختلف قانون اساسی، قانون تعزیرات، قانون مسئولیت مدنی، قانون مبارزه با پولشویی و قانون ارتقای سلامت اداری، به این پدیده توجه ویژه‌ای شده است (امیری و همکاران، 1394: 67).

درک اهمیت و ضرورت چرایی پژوهش دربارۀ مسئلۀ فساد، با اشاره به پیامدهای آن روشن‌تر می‌شود؛ زیرا فساد اداری سبب ایجاد پیامدهای ناگوار اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، زیست‌محیطی و آثار گسترده در همۀ جوانب زندگی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی می‌شود. برخی از مهم‌ترین پیامدهای اقتصادی فساد عبارت‌اند از: تخریب سامانۀ اقتصادی (جاویدان‌داروگر، 1395)، ایجاد بحران‌های مالی (WorldBank, 2011)، تأثیر منفی بر رشد اقتصادی هم به‌صورت مستقیم و هم غیرمستقیم (سپهردوست و برچسپیان، 1395؛ Pellegrini & Geralf, 2004؛Dreher & Herzfeld, 2005؛De Vaal & Ebbe, 2011؛Pellegrini, 2011)، تأثیر بر تخصیص منابع و در پی آن اثر سوء بر فرایندهای تولید و مصرف (Tanzi, 1998)، گسترش فقر در جامعه (Welsch, 2004) و تأثیر منفی در امکان جذب سرمایه‌گذاری‌های خارجی (Zhao et al., 2003: 41-46؛ Pope, 2000: 6). گفتنی است در سال 2002 هزینه‌های جهانی ناشی از فساد اداری، حدود یک تریلیون دلار برآورد شده است (Goel & Kohoronen, 2009).

از پیامدهای اجتماعی فساد عبارت‌اند از: انحراف اخلاق جمعی (جاویدان‌داروگر، 1395)، تخریب نظام ارزشی جامعه (Shaupensteiner & Bommarius, 1995)، نقض عدالت اداری و تضییع حقوق شهروندان (مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، 1387)، کاهش استانداردها و کیفیت زندگی (Andving & Odd-Helge, 2000: 11)، مانعی برای توزیع برابر فرصت‌ها و امکانات اجتماعی (Bjornskov & Paldam, 2002)، افزایش ضریب جینی و تعمیق نابرابری در جامعه (Jain, 2001: 23-30)، گسترش احساس ناامنی بین مردم (Goel & Kohoronen, 2009) و نیز گسترش تجربۀ تبعیض و بی‌عدالتی و در پی آن تأثیر منفی بر اعتماد تعمیم‌یافته (Rothstein & Uslaner, 2005: 59)؛ درواقع، فساد در جامعه جلوی مسیر بسیاری از پیشرفت‌های اجتماعی و ملی را می‌بندد و هزینه‌های هنگفتی بر دوش دولت و ملت می‌گذارد (ابزاری و فغانی، 1392).

از پیامدهای سیاسی فساد، مواردی همچون تضعیف نظام سیاسی (جاویدان‌داروگر، 1395)، گسترش بی‌ثباتی سیاسی (Partnership for Government Reform, 2000)، تضعیف دموکراسی و حاکمیت مطلوب (ربیعی، 1383: 114)، تضعیف نهادهای ملی (اصغری و همکاران، 1392)، از بین رفتن اعتماد مردم به عدالت دولت (Reinikka & Svensson, 2003)، بی‌اعتمادی کلی نسبت به نهادهای دولتی و خصوصی (Husted, 2002: 403) و اختلال در فرایند توسعۀ منابع انسانی (علیزاده‌ثانی و فنایی، 1386) است؛ فساد، حکومت بد را ازطریق نبودن حاکمیت قانون، بی‌‎احترامی به حقوق بشر، پاسخگونبودن و وجودنداشتن شفافیت تقویت می‌کند و سبب ضعف ساختار و نهادهای حیاتی برای حکمرانی بهتر می‌شود (Kargbo, 2006، به نقل از جلیلی، 1397)؛ درواقع، فساد وسیله‌ای مناسب و مهم برای نابودی یک نظام سیاسی است (رفیع‌پور، 1386: 16). گفتنی است که فساد به توسعۀ سیاست‌های مخرب محیط زیست نیز کمک می‌کند و سبب اختصاص ناعادلانۀ منابع زیست‌محیطی می‌شود (Welsch, 2004).

امروزه در سطح بین‌المللی، سنجش و برآورد فساد، موضوع بحث‌های بسیاری بوده است؛ به‌ویژه از هنگامی که شاخص ادراک از فساد برای اولین بار در سال 1995 منتشر شد. مؤسساتی همچون سازمان شفافیت بین‌الملل و مؤسسۀ مشاورۀ ریسک اقتصادی از این شاخص استفاده می‌کنند. با وجود اینکه این شاخص، توجه بسیاری را ازسوی منتقدان به خود جلب کرده است، مطالعات بسیاری نیز در این زمینه انجام شده‌اند (Andvig, 2004 ؛Weber, 2005؛Galtung, 2005؛Ackerman, 2004؛Svensson & Reinikka, 2005 ؛ به نقل از قضاوی، 1396). شاخص ادراک از فساد، یکی از چند روشی است که سازمان شفافیت بین‌الملل، اطلاعات مرتبط با فساد را ازطریق آن به‌صورت نظام‌مند درمی‌آورد. این شاخص، مشهورترین و کاربردی‌ترین منبع دربارۀ سنجش فساد بوده است (رفیع‌پور، 1386: 51). منظور از ادراک از فساد، «تصور افراد جامعه از وضعیت فساد و مصادیق آن در جامعه است»؛ درواقع، در ادراک از فساد، «نگرش مردم دربارۀ وضعیت فساد در ابعاد مختلف آن در سطح جامعه» سنجیده می‌شود؛ بدین ‌صورت که از افراد عادی یک شهر پرسیده می‌شود که «آیا در نظر آنها در کشورشان فساد وجود دارد؟ در کدام بخش‌ها؟ بین چه کسانی؟ چند درصد؟» (رفیع‌پور، 1386: 51). براساس مطالعات موجود، بین فساد ادراک‌شده به‌وسیلۀ مردم و وجود واقعی فساد، همبستگی قوی و معناداری وجود دارد (Triesman, 2000).

مدیریت و ارائۀ راهکار برای مقابله با فساد اداری به‌‌منزلۀ مسئله‌ای جهانی و اجتماعی، مستلزم انجام مطالعات چندبُعدی است؛ ازاین‌رو، در این پژوهش، ادراک از فساد شهروندان بررسی شده است. جامعۀ آماری این پژوهش، شهروندان شهر سرپل‌ذهاب در استان کرمانشاه است. چنین مطالعه‌ای در این شهر تاکنون انجام نشده است. به‌علاوه، شرایط خاص حاکم بر این شهر همچون قومیتی‌بودن، تکثر عقیدتی - مذهبی[3]، قرارداشتن در اقلیت، مرزنشینی و محرومیت از مواهب توسعه در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، چهرۀ خاصی به این شهر بخشیده است که انجام مطالعاتی همچون ادراک از فساد را مهم و ضروری می‌کند. به‌علاوه، نَفس مطالعه و بررسی ادراک از فساد - فارغ از اینکه در هر نقطۀ شهری از این کشور صورت گیرد – به‌منزلۀ عاملی برای بهبود سیاست‌گذاری‌ها به کار می‌آید؛ زیرا از اصلی‌ترین ملزومات حکمرانی در دنیای جدید، اطلاعات به‌دست‌آمده از سنجش نگرش شهروندان است. تا جایی که برخی دولت مدرن را با دولت سنجش‌گر یکسان می‌دانند؛ درنهایت، فارغ از میزان شیوع فساد در این شهر، سنجش ادراک از فساد شهروندان سرپل‌ذهابی که بیشتر مردم کشور تفاوت‌های مذهبی، قومی و زبانی دارند، مبنایی برای تصمیم‌گیری، تصمیم‌سازی و انجام هرچه بهتر سیاست‌گذاری‌هاست؛ زیرا بدین ‌وسیله می‌توان به برداشتی از میزان اعتماد مردم به مسئولان و میزان مشروعیت ساختار سیاسی نزد مردم دست یافت. به‌علاوه، در ایران بین اعتماد اجتماعی و ادراک از فساد رابطۀ تنگاتنگی وجود دارد (منصوریان و قدرتی، 1388) و همان ‌طور که برخی پژوهشگران نیز معتقدند، ادراک از فساد حتی ممکن است معیار جایگزینی برای اندازه‌گیری سرمایۀ اجتماعی باشد (Lyberaki & Paraskevopoulos, 2002)؛ بنابراین، با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش وضعیت ادراک از فساد در شهر سرپل‌ذهاب و برخی عوامل مرتبط با آن مطالعه شده است.

 

پیشینۀ تجربی پژوهش

در زمینۀ بررسی ادراک از فساد، پژوهش‌های داخلی و خارجی چندی انجام شده‌اند که در اینجا به برخی از مهم‌ترین آنها اشاره می‌شود.

یزدان‌پناه و همکاران (1392) نشان دادند بین متغیر نگرش به فساد اداری دانشجویان و میزان دینداری آنها رابطۀ معناداری وجود دارد و مؤلفه‌های دینداری نیز به شکل مجزا با نگرش به فساد اداری در ارتباط‌اند.

نتایج پژوهش حقیقتیان و سیف‌زاده (1394) نشان دادند ادراک از فساد با سطح تحصیلات ارتباط مثبت و معناداری دارد؛ در حالی که با سن ارتباطی غیرمعنادار داشت. به‌علاوه، جنسیت و وضعیت تأهل، تفاوت معناداری در ادراک از فساد افراد ایجاد می‌کنند؛ بدین ‌صورت که میزان ادراک از فساد زنان بیش از مردان و افراد مجرد بیش از افراد متأهل بود.

محمدی و همکاران (1395) در پژوهشی به شیوۀ پیمایشی، رابطۀ بین احساس عدالت و ادراک از فساد را بین ساکنان 18 تا 65 سال شهر تهران بررسی کردند. نتایج نشان دادند بیشترین و کمترین میزان ادراک از فساد به ترتیب بین سازمان شهرداری و نهاد خیریه بود. به‌علاوه، بین احساس عدالت اجتماعی و ادراک از فساد، رابطۀ منفی و معناداری وجود داشت و در نهادهایی که فعالیت اقتصادی‌شان بیشتر بود، میزان ادراک از فساد نیز بیشتر بود.

نتایج پژوهش سیف‌زاده (1395) نشان دادند ادراک از فساد زنان بیش از مردان است و تفاوت معناداری بین سطح تحصیلات و ادراک از فساد وجود دارد؛ ادراک از فساد پاسخگویان با پایگاه اقتصادی - اجتماعی متوسط، بیش از دیگران بود؛ درنهایت، بین سن پاسخگویان و ادراک از فساد آنها رابطۀ معناداری وجود نداشت.

خدری و همکاران (1395) نشان دادند بین تحصیلات، باورها و ارزش‌های دینی، ضعف فرهنگ سازمانی، روابط خویشاوندی و کیفیت زندگی کاری با فساد اداری رابطۀ مستقیمی وجود دارد. همچنین نظارت و کنترل اجتماعی با فساد اداری رابطۀ معکوسی دارد.

حقیقتیان و همکاران (1396) ارتباط نگرش به فساد را با مفاهیم و متغیرهایی مانند دینداری، ترجیحات ایثارگرایانه، ترجیحات طفیل‌گرایانه، ارزش‌های ترقی فردی، قُبح فساد و عقلانیت ابزاری بررسی کردند. یافته‌ها نشان دادند به‌جز دو متغیر دینداری و ارزش‌های ترقی فردی، دیگر متغیرها ارتباط معناداری با نگرش به فساد اداری دارند.

گاتی و همکاران[4] (2003) در بررسی عوامل خُرد مؤثر بر فساد، ویژگی‌های شخصی افراد و تأثیر آن بر نگرش آنها به فساد را واکاوی کردند. بررسی رابطۀ میان مشخصات فردی و نگرش افراد به فساد نشان داد زنان، شاغلان و سالخوردگان نگرش منفی‌تری به فساد دارند.

اسمیت[5] (2010) در پژوهشی دربارۀ ادراک از فساد، نشان داد فساد سبب تضعیف مشروعیت اقتصادی، هدررفتن اموال عمومی و کاهش ظرفیت دولت برای مبارزه با نابرابری اقتصادی می‌شود.

نتایج پژوهش موریس و کلسنر[6] (2010) نشان دادند بین ادراک از فساد و اعتماد به نهادهای سیاسی در آمریکا، همبستگی و ارتباطی قوی وجود دارد.

نتایج پژوهش سانگ و چنگ[7] (2012) نیز نشان دادند بین میزان فساد ادراک‌شده و توسعۀ اقتصادی، همبستگی معناداری وجود دارد؛ به‌علاوه، به ‌نظر پاسخگویان این پژوهش، سازمان‌های مرتبط با ساخت‌وساز، مدیریت، پلیس، امور مالی و مالیات، به‌ترتیب بیشترین فساد را داشتند.

بررسی پیشینۀ پژوهش نشان می‌دهد دست‌کم در ایران، ادراک از فساد به‌‌منزلۀ موضوع پژوهش‌های جامعه‌شناختی، عمری نزدیک به یک دهه دارد؛ هرچند از دیدگاه‌ها و روش‌های دیگر پیش از این نیز مطالعه شده است. در تبیین ادراک از فساد متغیرهای مختلفی آزمون شده‌اند؛ اما وجه تمایز پژوهش پیش ‌رو از پژوهش‌های پیشین، بررسی متغیرهای مستقل نسبتاً جدید است؛ متغیرهایی همچون آگاهی سیاسی، گرایش سیاسی، جهت‌گیری ارزشی مدرن و مصرف رسانه‌ای. در این پژوهش، جنسیت نیز به‌منزلۀ متغیر زمینه‌ای مدنظر قرار گرفته است. به‌علاوه، یکی دیگر از وجوه تمایز این پژوهش، مطالعۀ شهروندان سرپل‌ذهاب است.

 

ادبیات نظری پژوهش

فساد اداری به مفهوم علمی آن، در سال 1966 ظهور پیدا کرد؛ ولی درواقع، فساد اداری، همزاد حکومت است (جاویدانداروگر، 1395). در ادبیات مربوط به فساد، تعاریف متنوع، متعدد و گاه بسیار متفاوتی از فساد وجود دارد؛ به‌طوری که پیتر لانگست و همکاران اعتقاد دارند هیچ تعریف فراگیر و جهان‌شمولی برای فساد وجود ندارد که همگان دربارۀ آن توافق داشته باشند (Langesth et al., 1997). فساد در فرهنگ معین (1363: ذیل مدخل «فساد») به معانی تباه‌شدن، از بین‌ رفتن، متلاشی‌شدن، زیان، ظلم، ستم و ... آمده است. در فرهنگ وبستر نیز فساد، رفتاری نادرست یا غیرقانونی است که به‌ویژه ازسوی افراد دارای قدرت رخ می‌دهد (ملک‌محمدی و حق‌شناس، 1392: 139). واژۀ فساد در زبان انگلیسی، معادل کلمۀ Corruption از ریشۀ فعل لاتین Rumper به معنای شکستن است؛ بنابراین، در فساد چیزی می‌شکند یا نقض می‌شود؛ این چیز ممکن است رفتار اخلاقی یا شیوۀ قانونی یا غالباً مقررات اداری باشد (تانزی، 1378؛ صفری و نایبی، 1380). از دیدگاه بانک جهانی، فساد عبارت است از: «سوءاستفاده از امکانات دولتی در جهت تأمین منافع شخصی» (World Bank, 1997). در نظر چریل و کافمن، فساد عبارت است از بهره‌برداری از اداره‌های دولتی برای سود شخصی (Cheryl & Kaufmann, 1998). در نظر هانتینگتون (1370: 90-91)، فساد اداری به مجموعه رفتارهای آن دسته از کارمندان بخش عمومی گفته می‌شود که در جهت منافع غیرسازمانی، ضوابط و عرف پذیرفته‌شده را نادیده می‌گیرند. به‌علاوه، فساد به معنای فداکردن اهداف عمومی و کلان و سوءاستفاده از امکانات و قدرت در جهت تأمین و تحقق اهداف شخصی است (ربیعی، 1383: 30-28). در نظر العطاس[8] (2006) نیز فساد اداری، نشانه‌ای از ضعف و ارتباط نادرست بین دولت‌ها و مردم است که ازطریق علائمی همچون اخاذی، رشوه‌دادن به مقامات اداری، پارتی‌بازی، خویشتن‌پرستی و تقلب اداری مشخص می‌شود (به نقل از یزدان‌پناه و همکاران، 1392: 138).

فساد اداری در مادۀ یک «قانون ارتقای سلامت نظام اداری و مقابله با فساد» کشور، اینگونه بیان شده است: «هرگونه فعل یا ترک فعلی است که توسط هر شخص حقیقی یا حقوقی به‌صورت فردی، جمعی و یا سازمانی که عمداً و با هدف کسب هرگونه منفعت یا امتیاز مستقیم یا غیرمستقیم برای خود یا دیگری، با نقض قوانین و مقررات کشوری انجام پذیرد و یا ضرر و زیانی را به اموال، منابع، منافع یا سلامت و امنیت عمومی و انحراف از این منابع به‌سمت تخصیص‌های غیرقانونی، جعل، تخریب یا اختفای اسناد و سوابق اداری و مالی» (مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، 1387). به نظر العمان[9] (2008)، فساد اداری شکلی از انحراف اجتماعی است که زیر انحراف سازمانی یقه‌سفیدان قرار می‌گیرد. انحراف اجتماعی نیز نوعی رفتار است که به طریقی با انتظارات مشترک اعضای جامعه سازگاری ندارد و بیشتر افراد، آن را ناپسند و نادرست می‌دانند. انحراف رفتاری درواقع، سبب شکسته‌شدن و یا زیر پا گذاشته‌شدن هنجارها و ارزش‌هایی می‌شود که بیشتر افراد جامعه آنها را قبول دارند و به آنها احترام می‌گذارند (یزدان‌پناه و همکاران، 1392). از مهم‌ترین تعاریف مربوط به فساد، تعریفی است که آمنولدسن[10] (2000: 5) ارائه داده است؛ در نظر او فساد عبارت است از سوءاستفادۀ مأموران دولتی از کالاها و امکانات دولتی و مردمی برای استفاده و بهرۀ شخصی؛ اما در مجموع براساس تعاریف متفاوت و متعدد ارائه‌شده دربارۀ فساد، می‌توان همسو با تعریف «مؤسسۀ تحقیقاتی تدبیر اقتصاد» (1382: 15)، فساد را «سوءاستفاده از مقام، منصب، موقعیت، اختیارات و قوانین و مقررات در جهت منافع شخصی» تعریف کرد.

اساسی‌ترین ارکان فساد اداری را سه نوع انگیزه می‌دانند: الف) نفع شخصی مستقیم؛ ب) دریافت رشوۀ نقدی یا غیرنقدی از شخص ثالث؛ ج) کمک به خویشاوندان و دوستان (Tanzi, 1998). ازنظر سازمان شفافیت بین‌المللی، فساد دو بُعد دارد: نخست، در بُعد اول، مقام دولتی در ارائۀ خدمات یا عقد قراردادها، منافع شخصی کسب می‌کند و در بُعد دوم، برای دریافت خدماتی که ارائۀ آنها قانونی نیست، رشوه‌ای پرداخت می‌شود (Transparency International Organization, 2011).

طبق گزارش مبارزه با فساد سازمان ملل، فساد مصادیق گوناگونی را در بر می‌گیرد؛ ازجمله: «رشوه، اختلاس، دزدی و کلاهبرداری، اخاذی، سوءاستفاده از منصب، خویشاوندسالاری، طرفداری و تبعیض، سهم‌خواهی سیاسی نامناسب و ایجاد وضعیتی در جهت بهره‌برداری از منافع متضاد». از این میان، مهم‎ترین آنها سه گونۀ اختلاس، رشوه و خویشاوندسالاری (پارتی‌بازی) است. در تعریف «ارتشا» آمده است که رشوه از متداول‌ترین اَشکال فساد است که در آن، برتری بی‌جهتی برای آن عمل یا تصمیم در جهت منافع رشوه‌دهنده صورت می‌گیرد. رشوه ممکن است در قالب پرداخت پول، کسب اطلاعات، استخدام فردی یا دیگر چیزهای گرانبها باشد (Langseth et al., 2004). منظور از اختلاس، هرگونه برداشتن و تبدیل پول، اموال و کالاهای گرانبها در جهت منافع شخصی و نیز برداشت از دارایی‌هایی است که به‌‎صورت امانت به فردی سپرده شده است. خویشاوندسالاری یا پارتی‌بازی، دربرگیرندۀ سوءاستفاده از حق قانونی‌ است که فرد در سازمان دارد و از آن به‌صورت خاصی استفاده می‌کند. اینکه کارگزار و دستگاه‌های عمومی بنا بر سلیقه‌های شخصی از حق خود استفاده می‌کنند، جنبۀ تبعیض‌آمیز پیدا می‌کند (محمدی و همکاران، 1395).

با توجه به اینکه فساد، پدیده‌ای چندبعدی و حاصل مجموعه‌ای از تعاملات میان متغیرها و فرایندهای مختلف است، اندازه‌گیری و سنجش مستقیم آن به‌سادگی ممکن نیست (Golden & Picci, 2005)؛ اما باید گفت اگرچه سنجش فساد با مسائل و مشکلات خاصی همراه است، می‌توان آن را دست‌کم با سه شیوۀ کلی سنجید: الف) پیمایش دیدگاه‌ها و نظریه‌های شهروندان، شرکت‌ها، مقامات دولتی، متخصصان و ناظران خارجی و بخش خصوصی یا همان ادراک از فساد؛ ب) روش‌های خُرد که فساد را در سطح سازمان‌ها و با توجه به ویژگی‌های نهادی آنها بررسی می‌کنند؛ ج) حسابرسی دقیق پروژه‌ها (فاضلی، 1388: 49). مؤسسۀ گالوپ نیز از سه شیوه برای ارزیابی فساد یاد می‌کند: الف) اندازه‌گیری ادراک افراد و گروه‌های هدف مختلف از میزان شیوع فساد؛ ب) اندازه‌گیری شاخص‌های رفتاری بروز فساد؛ ج) ارزیابی نظرهای متخصصان دربارۀ سطح رواج فساد (Hungarian Gallup Institute, 1999: 3). کافمن و همکاران (Kaufmann et al., 2006: 1) معتقدند از بین شیوه‌های مختلف، در حال حاضر تنها شاخص ادراک از فساد است که امکان بررسی مقایسه‌ای فساد میان کشورهای مختلف را فراهم می‌‌کند؛ به گفتۀ آنها، این عقیده درست نیست که «بررسی شاخص‌های ذهنی فساد نمی‌تواند مبنایی برای طراحی اقدامات عملی و سیاست‌گذاری ضد فساد باشد».

بسیاری از پژوهشگران معتقدند باید فساد اداری را با توجه به دیدگاه‌های عمومی مردم تعریف کرد (صولتی‌فر و جعفری، 1395). جناکس[11] (2004) تعاریف فساد را سه دسته می‌داند؛ تعاریف مبتنی بر منصب عمومی، تعاریف مبتنی بر منافع عمومی و تعاریف بازارمحور. کورر سه دستۀ دیگر از تعاریف فساد را ارائه می‌دهد: تعریف متمرکز بر افکار عمومی، تعاریف مبتنی بر منافع عمومی، تعاریف مبتنی بر ارادۀ عمومی (Kurer, 2005). هیدن‌ هایمر[12] نیز در تعریف فساد، توجه خود را بر جهت‌گیری افکار عمومی قرار می‌دهد. او فساد را چیزی می‌داند که افکار عمومی آن را فساد دانسته باشند؛ یعنی افکار عمومی به ما می‌گوید که فساد چیست. هیدن ‌هایمر اعتقاد دارد فساد اداری براساس افکار عمومی در سه دسته قرار می‌گیرد: فساد اداری سیاه (عملی که هم در افکار تودۀ مردم و هم ازنظر نخبگان سیاسی، منفور است و عامل آن باید تنبیه شود)؛ فساد اداری خاکستری (کاری که ازنظر بیشتر نخبگان منفور است؛ اما تودۀ مردم در برابر آن بی‌تفاوت‌اند) و درنهایت، فساد اداری سفید (کاری که ظاهراً مخالف قانون است؛ اما بیشتر اعضای جامعۀ نخبگان سیاسی و بیشتر مردم عادی آن را مضر و بااهمیت نمی‌دانند که خواستار تنبیه عامل آن باشند) (حبیبی، 1375: 16)؛ بنابراین، از وجوه مشترک این تعاریف، سنجش فساد براساس سنجش افکار عمومی دربارۀ فساد است.

گفتنی است که سنجش ادراک از فساد براساس سنجش افکار عمومی صورت می‌گیرد؛ بنابراین، یکی از مهم‌ترین روش‌های سنجش فساد، توجه به افکار عمومی به‌‌منزلۀ منبعی برای شناخت آن است؛ افکار عمومی بر مبنای برداشت موجود از فساد در جامعه، دربارۀ مشروعیت نظام سیاسی قضاوت می‌کند؛ بنابراین، حتی اگر افکار عمومی شاخصی عینی و مطمئن برای سنجش فساد نباشد، سنجش فساد نزد افکار عمومی، شاخصی برای ارزیابی مشروعیت نظام سیاسی است (فاضلی، 1388: 25). ارزش‌های فرهنگی و اخلاقی هر جامعه با سایر جوامع متفاوت است و داخل یک جامعه نیز این ارزش‌ها در طول زمان تغییر می‌کنند؛ بنابراین، در سنجش فساد براساس معیار افکار عمومی، سطح، نوع و میزان فساد مبتنی بر مکان و زمان تغییر می‌‌کند؛ زیرا همان ‌طور که دوگراف و همکاران (1394: 211-241) نیز بیان کرده‌اند، فساد برساختی اجتماعی است.

در این مقاله، رویکرد و نوع نگاه به فساد و سنجش آن، مبتنی بر نظریۀ هیدن ‌هایمر و براساس رویکرد افکار عمومی نسبت به فساد است. هدف این نوع سنجش‌ها، «بررسی تغییرات نگرش‌های مردم و نخبگان در یک بازۀ زمانی، شناخت درک مردم و نخبگان از کارآیی دولت و سطح وقوع فساد، شناخت نهادها یا عرصه‌هایی که بیشترین فساد در آنها رخ می‌دهد، شناخت میزان حمایت مردم از برنامه‌های ضد فساد، شناخت اقداماتی که مردم آنها را فساد یا مهم‌ترین صورت‌های فساد تعریف می‌کنند و ارائۀ معیارهایی برای رده‌بندی کشورها در زمینۀ فساد و کمک به سیاست‌گذاری برای مبارزه با آن است» (فاضلی، 1388: 56).

طبق نظر برخی منتقدان، سنجش فساد براساس ادراک مردم از فساد، نوعی نظرسنجی است نه واقعیت‌سنجی؛ از این‌رو، ادعا می‌کنند که نمی‌توان با استفاده از آن به شناختی دربارۀ وضعیت فساد در جامعه رسید؛ این در حالی است که با وجود انتقادهای وارد به روش سنجش ذهنی فساد، هم مطالعات سازمان شفافیت بین‌الملل، همبستگی بالای ادراک و تجربۀ فساد را نشان می‌دهند و هم سنجش ادراک از فساد، ملاکی برای شناخت اولویت‌ها و ارزیابی اقدامات اصلاحی است. آمارهای جهانی نیز نشان می‌دهند تجربۀ فساد از باور به رواج فساد در جامعه تأثیر می‌گیرد (جلیلی، 1397: 7)؛ درواقع، دنبال‌‎کردن شاخص‌های ذهنی، راهی برای آگاه‌شدن از میزان تغییر نگرش‌های مردم دربارۀ فساد براثر انجام برنامه‌های اصلاحی دولت است (فاضلی، 1388: 59). به‌علاوه، نتایج بسیاری از پژوهش‌ها، بیان‌کنندۀ همسویی میزان شاخص ادراک از فساد با شاخص‌هایی همچون اندازۀ دولت (فیض‌پور و رمضانی، 1396) و شاخص فقر انسانی (متفکرآزاد و فشاری، 1392) است؛ درواقع، همبستگی مثبت و معناداری بین میزان ادراک فساد و احتمال ارتکاب رفتارهای فسادآمیز در یک جامعه وجود دارد؛ یعنی چنانچه مردم یک جامعه به وجود فساد در جامعۀ خود باور داشته باشند، صرف نظر از درستی و نادرستی این باور، احتمال ارتکاب رفتار فسادآمیز افزایش می‌یابد؛ بنابراین، همسو با بسیاری از پژوهشگران مطرح این حوزه، ادراک از فساد، برآورد معنی‌دار و مطمئنی از فساد تعریف می‌شود. به‌علاوه، داده‌های به‌دست‌آمده از این نوع پژوهش‌ها، قابلیت تبلیغاتی بسیاری دارد و می‌توان آنها را مبنای برنامه‌های ضد فساد قرار داد؛ مهم‌تر از همه، این داده‌ها، مبنایی برای بقیۀ روش‌ها نیز خواهند بود (فاضلی، 1388: 139)؛ درنهایت، با توجه به اینکه داده‌های مطمئنی دربارۀ وضعیت فساد در ایران وجود ندارد و هنوز دانش کافی برای سنجش فساد نیز در داخل کشور تولید نشده است، می‌توان استدلال کرد که سنجش فساد در ایران باید از کلی‌ترین روش‌ها آغاز شود؛ روش‌های مبتنی بر ادراک و تجربۀ فساد، بهترین گزینه‌ها برای اولین مرحلۀ سنجش فسادند؛ این راهی است که بقیۀ کشورهای جهان نیز طی کرده‌اند؛ مؤسساتی نظیر سازمان شفافیت بین‌المللی، بانک جهانی و مؤسسۀ گالوپ با سنجش ادراک از فساد آغاز کرده‌اند و سپس به بررسی تجربۀ فساد رسیده‌اند (فاضلی، 1388: 138).

برای سنجش عوامل مرتبط با ادراک از فساد، باید همچون سنجش عوامل مرتبط با وضعیت افکار عمومی عمل شود. همان ‌طور که عوامل مختلف و گاه بسیار متفاوتی بر افکار عمومی تأثیرگذارند، در تبیین ادراک از فساد نیز می‌توان عوامل مختلفی را شناسایی و آزمون کرد. از آنجا که تبیین ادراک از فساد در کشور هنوز در مراحل ابتدایی خود قرار دارد، دست پژوهشگر برای بررسی متغیرهای بیشتر بازتر است. در این پژوهش، براساس ادبیات نظری و تجربی دردسترس، عواملی همچون پایگاه اقتصادی - اجتماعی، آگاهی سیاسی، گرایش سیاسی، مصرف رسانه‌ای، جهت‌گیری ارزشی مدرن (نوگرایی) و جنسیت مدنظر قرار گرفته‌اند و بررسی شده‌اند.

پایگاه اقتصادی - اجتماعی ازجمله متغیرهایی است که با بیشتر پدیده‌های اجتماعی ارتباط معناداری دارد؛ درواقع، جامعه‌شناسان دریافته‌اند که تقریباً همۀ جوانب زندگی فردی و اجتماعی، با پایگاه اقتصادی - اجتماعی افراد مرتبط است (جواهری، 1386: 84). پایگاه اقتصادی - اجتماعی، شاخصی ترکیبی است که تجربۀ کاری و موقعیت اجتماعی - اقتصادی فرد را نسبت به دیگر افراد جامعه بیان می‌کند و به سه دستۀ بالا، متوسط و پایین تقسیم می‌شود. این شاخص، از دیرباز به‌منزلۀ متغیری برای مطالعات نابرابری در جمعیت‌ها و میزان دسترسی افراد به منابع توسعه به کار می‌رود که شامل متغیرهای میزان درآمد ماهانه، میزان تحصیلات، و وجهۀ شغلی افراد جامعه است و از شاخص‌های قدیمی برای سنجش پایگاه اقتصادی - اجتماعی افراد به شمار می‌آید. در این پژوهش فرض شده است که ارتباط معناداری بین ادراک از فساد و پایگاه اقتصادی - اجتماعی وجود دارد؛ بدین‌ صورت که افراد با قرارگرفتن در جایگاهی اجتماعی - اقتصادی، ادراک خاصی نسبت به فساد خواهند یافت؛ درواقع، این جایگاه به نگرش افراد دربارۀ فساد جهت می‌بخشد. براساس نظر کارل مانهایم، نظام فکری، عقیدتی، نگرش و تمامی شناخت، به ساختارهای اجتماعی - اقتصادی وابسته است؛ به عبارت دیگر، افکار و باورهای سرمایه‌داران، کارگران، روحانیان، نظامیان یا سایر قشرها با تأثیرگرفتن از وضعیت اجتماعی و منافع آنان شکل می‌گیرد (مانهایم، 1355)؛ البته روشن است که سازوکار اثربخشی پایگاه اقتصادی - اجتماعی بر ادراک از فساد همیشه به‌صورت مستقیم نیست و بسیاری اوقات، این مسیر به‌صورت غیرمستقیم است.

دانش و آگاهی از متغیرهای بسیار کلیدی در سنجش پدیده‌هایی همچون نگرش‌سنجی و بررسی ادراک است. میزان آگاهی افراد از یک پدیده، ارتباط محکمی با نوع نگاه به آن و شیوۀ رفتار با آن پدیده دارد. براساس نتیجۀ مطالعۀ زارع و همکاران (1395)، افزایش آگاهی مردم دربارۀ کنترل فساد، امری مفید و تأثیرگذار است. آگاهی سیاسی از گونه‌های مهم آگاهی در تبیین پدیدۀ ادراک از فساد است. پژوهشگران، آگاهی سیاسی را پدیده‌ای چندبُعدی و دارای جوانب متعدد و متنوع می‌دانند. آگاهی سیاسی و گرایش سیاسی، از مؤلفه‌های متغیر دیگری به نام فرهنگ سیاسی‌اند؛ فرهنگ سیاسی، مفهوم حساس و پیچیده‌ای است که به پاسخ‌های نمادین، احساسات و ادراک مردم به سیستم سیاسی اطلاق می‌شود (Lalonde, et al., 2000: 319-320)؛ درواقع، فرهنگ سیاسی مجموعه‌ای از تمایلات و گرایش‌های شناختی، تحلیلی و احساسی است که نسبت به پدیده‌های سیاسی ابراز می‌شود (Almond & Verba, 1963: 17؛ Lijphart, 1984: 230). در این تعریف، منظور از بعد شناختی، همان دانش و آگاهی دربارۀ نظام سیاسی، نهادها و مسئولان آن و ورودی‌ها و خروجی‌های این نظام سیاسی است. بعد ارزیابی تحلیلی نیز چگونگی تجزیه و تحلیل شهروندان از مسائل جامعه و گرایش سیاسی آنهاست. این سه بُعد به ترتیب با سه سطح از واقعیت سیاسی متناظرند: الف) سطح نظام سیاسی؛ ب) سطح فرایند سیاسی؛ ج) سطح سیاست‌گذاری (Almond & Verba, 1963: 14). براساس ادبیات نظری، دو نوع نگرش و گرایش سیاسی وجود دارد: الف) نگرش محافظه‌کار (سنتی)؛ ب) نگرش لیبرال (آزادی‌خواه، تحول‌خواه) (افشارکهن و هوشمندی‌باور، 1394: 34 و 33). در جامعۀ ایران، با کمی چشم‌پوشی می‌توان محافظه‌کاران را همان اصولگرایان و لیبرال‌ها را اصلاح‌طلبان دانست. دال‌های گفتمان اصولگرایی عبارت‌اند از: عدالت، تهاجم فرهنگی و ارزش‌های دینی و حق و باطل. دال مرکزی آن نیز مفهوم ولایت است؛ اما در مقابل، دال‌های گفتمان اصلاح‌طلبی، جامعۀ مدنی، حکومت قانون، آزادی و توسعۀ سیاسی‌اند (محمدی و همکاران، 1395)؛ ازاین‌رو، در این پژوهش هم آگاهی سیاسی و هم گرایش سیاسی در ارتباط با ادراک از فساد در نظر گرفته و بررسی شده است؛ بنابراین، فرض شده است که افرادی با میزان آگاهی سیاسی مختلف، ادراک متفاوتی از فساد دارند؛ نکتۀ دیگر اینکه افراد با گرایش سیاسی اصولگرا، ادراک متفاوتی نسبت به افراد با گرایش اصلاح‌طلب خواهند داشت.

جهت‌گیری ارزشی مدرن یا همان نوگرایی نیز از متغیرهایی است که به نظر می‌رسد با شاخص سنجش ادراک از فساد ارتباط معناداری دارد؛ همان ‌طور که مطالعات اینگلهارت و همکاران نیز نشان داده‌اند، جهت‌گیری ارزشی، پیوند محکمی با افکار عمومی جوامع دارد. براساس تعریف فرهنگ وبستر، جهت‌گیری ارزشی به اصول درست و غلطی اطلاق می‌شود که به‌وسیلۀ افراد یا یک گروه اجتماعی پذیرفته می‌شوند (به نقل از جهانگیری و ابوترابی‌زارچی، 1391). نوگرایی خود را در تقابل با دوره‌های پیشین تعریف می‌کند؛ دوره‌هایی که تاریک‌اند، عقلانی نیستند، دموکراتیک نیستند، مدنیت ندارند و ازلحاظ فنی، توسعه‌یافته نیستند. نوگرایی به این معنا یعنی پیروزی عقل بر سنت، رشد اندیشۀ علمی و خردباوری و توسعۀ نگاه انتقادی، شکل‌گیری قوانین و به‌تدریج سلطۀ جامعۀ مدنی بر دولت (واتزر، 1381: 59). برخی پژوهشگران نوگرایی را رفتار می‌دانند، برخی ویژگی‌های کلی شخصیت و عده‌ای ویژگی‌های فردی برای یک موقعیت خاص می‌دانند (سلطانی‌نژاد و همکاران، 1393). به نظر اینکلس و اسمیت، نوگرایی و نوسازی نوعی فرایند روانی - اجتماعی است که طی آن افراد، نگرش‌ها، ارزش‌ها و عقاید امروزی را کسب می‌کنند؛ یکی از آنها خصوصیات درونی است که به نظرها، ارزش‌ها و احساسات انسان بازمی‌گردد و دیگری، محیط زندگی فرد است (نقوی و همکاران، 1392: 108)؛ بنابراین، به نظر می‌رسد بین ادراک از فساد به‌منزلۀ نوعی نگرش و جهت‌گیری ارزشی مدرن (نوگرایی) ارتباط معناداری وجود داشته باشد.

درنهایت، به نظر می‌رسد مصرف رسانه‌ها نیز در شاخص ادراک از فساد نقش داشته باشد؛ زیرا امروزه رسانه‌های جمعی به‌ منبع اصلی شکل‌گیری واقعیت‌های اجتماعی در جوامع تبدیل شده‌اند (Scott, 2011). باور عمومی این است که رسانه‌‌ها مهم‌ترین عامل شکل‌دهی به افکار عمومی‌اند؛ به‌طوری‌ که براساس نظر میرفردی و ولی‌نژاد (1397) دو کارکرد اصلی آنها در جامعۀ ایرانی، اطلاع‌رسانی و شکل‌دهی به ارزش‌ها و نگرش‌هاست. ازلحاظ جامعه‌شناسی سه دیدگاه اساسی در این زمینه وجود دارد: الف) دیدگاه تأثیر نامحدود: رسانه‌‌ها قادرند بر مخاطبان تأثیرهای عمیق بگذارند و آنان را به هر شکلی درآورند. ب) دیدگاه تأثیر محدود: رسانه‌‌ها خیلی قدرتمند نیستند و تنها قادرند عقاید موجود را تقویت کنند. ج) دیدگاه‌‌ انتقادی (دورۀ جدید) که رسانه‌‌ها را در خدمت نظام سرمایه‌‌داری می‌داند و تأثیر آنها را پیچیده ارزیابی می‌‌کند (زارعیان، 1386). زارع و همکاران (1395) تأثیر رسانه‌های جمعی بر کنترل فساد در فوتبال را بررسی کردند که نتایج به‌دست‌آمده نشان دادند رسانه‌های جمعی با ارتقای شفافیت، در کاهش فساد نقش بسیار مؤثری ایفا می‌کنند؛ زیرا افزایش در شفافیت رویه‌ها، سبب افزایش مشارکت شهروندان و اطمینان از حقوقشان در چگونگی ادارۀ سازمان‌ها می‌شود. گیوریان (1391) نیز نشان داد رسانه‌های جمعی، نقش مؤثری در کنترل فساد دارند؛ درواقع، ممکن است امروزه خود فساد افزایش نیافته باشد و از آنجا که موارد افشاگری آن به‌وسیلۀ رسانه‌های ارتباط جمعی افزایش یافته است، این تصور شکل می‌گیرد که این پدیده شیوع بیشتری پیدا کرده است. به همین دلیل است که بسیاری از پژوهشگران به‌ جای آنکه بر جنبه‌های آماری و تجربی آن متمرکز شوند، بیشتر بر ادراک از فساد تمرکز کرده‌اند (Von Alemann, 2004: 31-32). در بررسی ارتباط میان مصرف رسانه‌ها و ادراک از فساد، باید این نکتۀ مهم را در نظر داشت که استقلال و آزادی رسانه‌ها، راهکار مؤثری در نظارت بر حکومت و کارگزاران آن است؛ بنابراین، تنها رسانه‌های مستقل‌ قادرند در شفاف‌سازی و آگاهی‌بخشی دربارۀ فساد نقش داشته باشند؛ زیرا رسانه‌های وابسته به دولت، به‌طور معمول از برجسته‌سازی و پوشش خبری فساد امتناع می‌ورزند؛ ازاین‌رو، در این پژوهش ارتباط بین میزان استفاده از رسانه‌های جمعی مستقل با شاخص ادراک از فساد بررسی و آزمون شده است.

در جمع‌بندی نهایی می‌توان گفت رویکرد نظری پژوهش پیش ‌رو به این ‌صورت است که هر کدام از متغیرهای مستقل پژوهش به‌صورت مستقیم بر ادراک از فساد شهروندان تأثیر می‌گذارند و علاوه بر آن متغیر مصرف رسانه‌ای از دو مسیر دیگر یعنی با تأثیرگذاری بر متغیرهای جهت‌گیری ارزشی مدرن و آگاهی سیاسی، به‌صورت غیرمستقیم بر ادراک از فساد اثر می‌گذارد. متغیر جهت‌گیری ارزشی مدرن نیز علاوه بر اثرگذاری مستقیم، به‌صورت غیرمستقیم ازطریق تأثیر بر متغیر آگاهی سیاسی، بر ادراک از فساد شهروندان تأثیر می‌گذارد.

 

فرضیه‌های پژوهش

به نظر می‌رسد:

-            ارتباط معناداری بین آگاهی سیاسی و وضعیت ادراک از فساد وجود دارد.

-            ارتباط معناداری بین جهت‌گیری ارزشی مدرن و وضعیت ادراک از فساد وجود دارد.

-            ارتباط معناداری بین مصرف رسانه‌ای و وضعیت ادراک از فساد وجود دارد.

-            ارتباط معناداری بین پایگاه اقتصادی - اجتماعی و وضعیت ادراک از فساد وجود دارد.

-            تفاوت معناداری بین گرایش‌های سیاسی (اصولگرا - اصلاح‌طلب) در وضعیت ادراک از فساد وجود دارد.

-            تفاوت معناداری بین زنان و مردان در وضعیت ادراک از فساد وجود دارد.

 

روش‌شناسی پژوهش

پژوهش حاضر به روش کمی و پیمایشی (توصیفی - تبیینی) و با ابزار پرسش‌نامه انجام شده است. جامعۀ آماری، جوانان 19 تا 29‌‎سالۀ شهر سرپل‌ذهاب بوده است که براساس جدول تعیین حجم نمونۀ لین (Lin, 1976: 446) و با ضریب اطمینان نمونه‌گیری 95‌درصد و ضریب خطای 05/0، حجم نمونه 400 نفر تعیین شد. روش نمونه‌‌گیری استفاده‌شده برای دستیابی به پاسخگویان، روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌‌ای متناسب با حجم بوده است؛ بدین ‌صورت که مناطق شهر سرپل ذهاب به چهار خوشۀ مجزا تقسیم و براساس حجم هر خوشه، نمونه انتخاب شد؛ پس از جمع‌آوری داده‌ها، برای تجزیه و تحلیل آنها از دو نوع آمار توصیفی و استنباطی براساس نرم‌افزار آماری SPSS استفاده شد.

 

تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش

- ادراک از فساد (متغیر وابسته)

ادراک از فساد به معنی تصور افراد جامعه از وضعیت فساد و مصادیق آن در جامعه است؛ درواقع، در ادراک از فساد، نگرش مردم دربارۀ وضعیت فساد در ابعاد مختلف آن در سطح جامعه سنجیده می‌شود. در این پژوهش، ادراک از فساد در سه بخش سنجش شده است:

الف) نگرش به فساد: این بخش از ادراک از فساد، در سه بعد مجزا بررسی شده است: الف) بعد شناختی: میزان شناخت فرد از سه گونۀ فساد رشوه، پارتی‌بازی و اختلاس‌ (سه گویه)؛ ب) بعد احساسی: نوع احساس فرد نسبت به سه گونۀ فساد رشوه، پارتی‌بازی و اختلاس‌ (سه گویه)؛ ج) بعد تمایل به رفتار: میزان تمایل فرد نسبت به انجام سه گونۀ فساد رشوه، پارتی‌بازی و اختلاس در صورتی که خود در مقامی دولتی قرار گیرند (سه گویه). این ابعاد براساس طیف پنج‌گزینه‌ای لیکرت سنجیده شده‌اند.

ب) ادراک از روند فساد: در این قسمت سه سؤال مربوط به سه گونۀ فساد (رشوه، اختلاس، پارتی‌بازی) از پاسخگویان پرسیده شده است؛ بدین‌ صورت که از آنها سؤال شد به ‌نظر شما میزان هر یک از گونه‌های فساد اداری در ده سال اخیر چه تغییری کرده است. پاسخ‌ها هم از «اصلاً تا خیلی زیاد» در طیف پنج‌گزینه‌ای لیکرت عملیاتی شدند.

ج) میزان شیوع فساد در اداره‌ها و سازمان‌های مختلف: بدین‌ صورت که از آنها پرسیده شد به نظر شما در هر کدام از اداره‌ها و سازمان‌های زیر، چه مقدار فساد وجود دارد (13 سازمان). پاسخ‌ها نیز بر مبنای طیف لیکرت از «اصلاً تا خیلی زیاد» عملیاتی شدند.

 

- آگاهی سیاسی (متغیر مستقل)

منظور از آگاهی سیاسی، میزان دانش فرد در زمینه‌های مختلف نهاد سیاسی، تاریخ سیاسی و ... است. آگاهی سیاسی در این پژوهش با 6 گویه در ابعاد نظام سیاسی، تاریخ سیاسی و نهادهای سیاسی، براساس طیف پنج‌گزینه‌ای لیکرت سنجش شده است.

 

- گرایش سیاسی (متغیر مستقل)

منظور از گرایش سیاسی، جهت‌گیری افراد نسبت به جریان‌های سیاسی حاضر در کشور است. در این پژوهش، براساس وضعیت گرایش‌های سیاسی فراگیر در ایران، دو گرایش اصلی اصلاح‌طلب و اصولگرا بررسی شدند و تفاوت گرایش به هر یک از این دو، در متغیر ادراک از فساد آزمون شد.

- مصرف رسانه‌ای (متغیر مستقل)

مصرف رسانه‌ای به معنای مدت‌زمانی است که افراد در طول شبانه‌روز صرف استفاده از رسانه‌های ارتباط جمعی می‌کنند. مصرف رسانه‌ای در دو بُعد رسانه‌های عمومی مثل مجله و کتاب و رسانه‌های جدید مثل شبکه‌های اجتماعی، ایترنت و ماهواره در طیف پنج‌‎گزینه‌ای لیکرت عملیاتی شده است. ویژگی مهم رسانه‌های بررسی‌شده، استقلال آنها نسبت به حکومت است.

 

- جهت‌گیری ارزشی مدرن (متغیر مستقل)

جهت‌گیری ارزشی به اصول درست و غلط پذیرفته‌شده به‌وسیلۀ افراد یا یک گروه اجتماعی اطلاق می‌شود. نوگرایی و نوسازی، نوعی فرایند روانی - اجتماعی است که طی آن، افراد، نگرش‌ها، ارزش‌ها و عقاید مدرن را کسب می‌کنند. یکی از آنها ویژگی‌های درونی است که به نظرها، ارزش‌ها و احساسات انسان بازمی‌گردد و دیگری، محیطی است که فرد در آن زندگی می‌کند. جهت‌گیری ارزشی مدرن یا همان نوگرایی نیز از دیگر متغیرهای مستقل پژوهش است که با 6 گویه و در طیف پنج‌گزینه‌ای لیکرت عملیاتی شده است.

 

- پایگاه اقتصادی - اجتماعی (متغیر مستقل)

پایگاه اقتصادی - اجتماعی، شاخصی ترکیبی است که تجربۀ کاری و موقعیت اجتماعی - اقتصادی فرد را نسبت به دیگر افراد جامعه بیان می‌کند و به سه دستۀ بالا، متوسط و پایین تقسیم می‌شود و در این پژوهش با 6 گویه سنجش شده است.

 

- متغیرهای زمینه‌ای

در این پژوهش، جنسیت به‌منزلۀ متغیر زمینه‌ای مطالعه شد.

 

اعتبار و پایایی ابزار پژوهش

برای ارزیابی اعتبار و پایایی ابزار پژوهش به‌ترتیب از روش اعتباریابی صوری و سازه‌ای به روش تحلیل عاملی و آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج آزمون پایایی و اعتبار در جدول 1 آمده است که نشان می‌دهد متغیرهای پژوهش، اعتبار (براساس مقادیر ویژه‌مقدار و ورایانس تبیین‌شده) و پایایی نسبتاً پذیرفتنی (براساس مقدار آلفا که در همۀ متغیرهای پژوهش، بیش از 60/0 است) دارند.

 

 

جدول 1- ضریب پایایی و اعتبار سازۀ متغیرهای پژوهش به تفکیک ابعاد آنان

Table 1- Reliability coefficient and construct validity of variables by their dimensions

نام متغیر

ابعاد

تعداد گویه‌‌ها

اعتبار سازه (تحلیل عاملی)

آلفای کرونباخ

ویژه‌مقدار

واریانس تبیین‌شده

ابعاد

کلی

ادراک از فساد

نگرش به فساد

شناختی

3

69/2

88/29

54/71

778/0

831/0

احساسی

3

01/2

33/22

901/0

تمایل به رفتار

3

74/1

33/19

721/0

شیوع فساد در اداره‌ها

______

17

______

______

783/0

ادراک از روند فساد

رشوه

1

______

______

701/0

اختلاس

1

______

______

پارتی‌بازی

1

______

______

مصرف رسانه‌ای

جدید

4

15/2

83/35

34/61

691/0

671/0

نوشتاری

2

59/1

51/26

591/0

آگاهی سیاسی

______

6

______

622/0

جهت‌گیری ارزشی مدرن

______

6

______

701/0

پایگاه اقتصادی - اجتماعی

______

6

______

582/0

 

 

مشخصات توصیفی پاسخگویان

نمونۀ مطالعه‌شده شامل جوانان 19 تا 29 سال شهر سرپل‌‎ذهاب بوده است. بیشترین فراوانی به ردۀ سنی 22-24 سال و کمترین فراوانی به ردۀ سنی 21-19 سال مربوط است. نسبت جنسی نمونه به این صورت بوده است: زنان حدود 46 درصد از نمونۀ پژوهش و مردان حدود 54 درصد بوده‌اند. از این میان، حدود 68 درصد از پاسخگویان مجرد و 32 درصد متأهل بوده‌اند.

 

 

جدول 2- سیمای توصیفی پاسخگویان پژوهش

Table 2- Descriptive statistics of research respondents

ردۀ سنی پاسخگویان

جنسیت

وضعیت تأهل

زن

مرد

مجرد

متأهل

19-21

فراوانی

44

45

70

19

درصد

7/20

1/24

9/25

0/15

22-24

فراوانی

72

68

113

27

درصد

8/33

4/36

9/41

3/21

25-27

فراوانی

60

45

60

42

درصد

2/28

1/24

2/22

1/33

28-29

فراوانی

37

29

27

42

درصد

3/17

4/15

0/10

7/30

 

 

یافته‌های پژوهش

داده‌های ارئه‌شده در جدول 3، آماره‌های توصیفی متغیرهای پژوهش است. میانگین دو بعد شناختی و احساسی از ادراک از فساد، از حد وسط طیف بررسی‌شده بالاتر بوده است؛ اما بعد تمایل به رفتار، کمی از حد وسط پایین‌تر است. به احتمال زیاد، چنین یافته‌ای به ‌این دلیل است که افراد به‌طور معمول تمایل ندارند خود را در موقعیت انجام فساد قرار دهند؛ به همین دلیل بعد تمایل به رفتار را کمتر از دو بعد دیگر در نظر گرفته‌اند؛ در هر حال، متغیر نگرش به فساد به‌صورت کلی (یعنی مجموع سه بعد شناختی، احساسی و رفتاری) از حد میانگین بالاتر است؛ این بدان معناست که پاسخگویان اعتقاد دارند میانگین فساد، متوسط رو به بالاست. در زمینۀ شیوع فساد در اداره‌ها و سازمان‌ها نیز وضعیت متفاوت است. میانگین به‌دست‌آمده، کمی از حد وسط طیف بررسی‌شده پایین‌تر است؛ اما میانگین بعد ادراک از روند فساد، از حد وسط میانگین بالاتر است. به احتمال زیاد، پاسخگویان معتقدند فساد در گذشته نیز وجود داشته است و امری مختص به امروزه و یا ده سال اخیر نیست؛ هرچند به‌تازگی قدری افزایش یافته باشد.

میانگین متغیرهای مستقل پژوهش نیز تقریباً به همین صورت است؛ متغیر آگاهی سیاسی میانگینی بیشتر از حد وسط دارد؛ بنابراین، پاسخگویان آگاهی سیاسی متوسطی دارند و ازلحاظ میزان متغیرهای جهت‌گیری ارزشی مدرن و پایگاه اقتصادی - اجتماعی نیز نسبتاً در حد وسط طیف بررسی‌شده قرار دارند.

 

 

جدول 3- توصیف متغیرهای وابسته و مستقل پژوهش

Table 3- Description of research dependent and independent variables

متغیرهای پژوهش

میانگین

انحراف استاندارد

واریانس

کمینه مقدار

بیشینه مقدار

حد وسط طیف

ادراک از فساد

نگرش به فساد

شناختی

54/35

29/6

60/39

8

40

24

احساسی

06/18

69/3

19/13

5

25

15

تمایل به رفتار

04/9

20/3

25/10

5

15

10

نگرش به فساد (کلی)

65/62

74/10

46/

25

80

5/52

ادراک از روند فساد

65/9

36/2

58/5

0

12

6

شیوع فساد در اداره‌ها

10/56

09/10

91/101

33

85

59

آگاهی سیاسی

76/51

43/8

71

20

76

48

جهت‌گیری ارزشی مدرن

34/34

26/5

70/27

15

54

5/34

پایگاه اقتصادی - اجتماعی

13/13

00/3

02/9

3

24

5/13

 

 

برای سنجش میزان ادراک از شیوع فساد به تفکیک نهادها و اداره‌های مختلف، از آزمون میانگین رتبۀ فریدمن استفاده شد. براساس آمارۀ کی‌دو (743/1325) و سطح معناداری (000/0)، میزان شیوع فساد در اداره‌های مختلف ازنظر پاسخگویان در یک سطح و یک اندازه نیست؛ درواقع، آزمون فریدمن تفاوت میانگین بین گروه‌ها (اداره‌ها و سازمان‌ها) را می‌سنجد. براساس نتایج، در نظر پاسخگویان، سه سازمان شهرداری (با میانگین رتبۀ 92/14)، ادارۀ راهنمایی و رانندگی (با میانگین رتبۀ 41/14) و دادگاه‌ها و دادگستری‌ها (با میانگین رتبۀ 01/14)، بیشترین میزان فساد اداری را دارند. در مقابل، سه سازمان بیمارستان‌ها (با میانگین رتبۀ 67/9)، آموزش و پرورش (با میانگین رتبۀ 04/9) و دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی (با میانگین رتبۀ 03/9)، کمترین میزان فساد را دارند.

 

جدول 4- نتایج آزمون میانگین رتبۀ ادراک از شیوع فساد به ‌تفکیک اداره‌ها و سازمان‌ها

Table 4- The Results of the mean rank test of corruption prevalence perceptions by departments and organizations

اداره‌ها، گروه‌ها و سازمان‌ها

میانگین رتبه

آماره‌ها

معنی‌‌داری

کی‌دو

درجۀ آزادی

بانک‌های دولتی

33/11

000/0

743/1325

12

مؤسسه‌های مالی خصوصی

98/13

دادگاه‌ها و دادگستری‌ها

01/14

پلیس راهنمایی و رانندگی

41/14

بیمارستان‌ها

67/9

دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی

03/9

سازمان‌های داوطلبانه و مردمی (هلال احمر و ...)

53/11

کمیتۀ امداد

43/13

شهرداری

92/14

گمرک

23/11

دارایی و مالیات

65/12

آموزش و پرورش

04/9

دفاتر ثبت اسناد و املاک

01/10

 

 

برای بررسی وضعیت ادراک از روند فساد در ده سال اخیر نیز از آزمون میانگین رتبۀ فریدمن استفاده شد که در جدول 5 آمده است. براساس مقدار کی‌دو (26) و سطح معناداری (000/0)، بین سه گونۀ اختلاس، پارتی‌بازی و رشوه در میزان تغییر در ده سال اخیر تفاوت معناداری وجود دارد. پاسخگویان معتقدند در ده سال اخیر میزان اختلاس بیشتر از پارتی‌بازی و رشوه افزایش یافته است. پارتی‌بازی و رشوه نیز تقریباً افزایش همانند و یکسانی داشته‌اند.

 

 

جدول 5- نتایج آزمون میانگین رتبۀ ادراک از روند فساد به تفکیک ابعاد

Table 5- The Results of the mean rank test of corruptions process perceptions

ادراک از روند فساد

میانگین رتبه

آماره‌ها

معنی‌‌داری

کی‌دو

درجۀ آزادی

اختلاس

13/2

000/0

26

2

پارتی‌بازی

94/1

رشوه

93/1

 

 

برای بررسی نقش تفاوت جنسیتی در شاخص ادراک از فساد، از آزمون تی مستقل استفاده شد. نتایج نشان دادند در دو بُعد شناختی و احساسی، میزان ادراک از فساد مردان به‎‌طور معناداری از زنان بیشتر است؛ اما در ادراک از روند فساد و ادراک از شیوع فساد در اداره‌ها بین زنان و مردان تفاوت معناداری مشاهده نشد.

 

جدول 6- تفاوت زنان و مردان در وضعیت ادراک از فساد

Table 6- The men and women differences in terms of corruption perception

ادراک از فساد

جنس

فراوانی

میانگین

انحراف معیار

T

معناداری

ادراک از فساد

نگرش به فساد

شناختی

مرد

213

42/36

61/5

97/2

003/0

زن

187

54/34

86/6

احساسی

مرد

213

55/18

53/3

90/2

004/0

زن

187

50/17

67/3

تمایل به رفتار

مرد

213

15/9

03/3

771/0

429/0

زن

187

90/8

39/3

نگرش به فساد (کلی)

مرد

213

14/64

02/10

96/2

003/0

زن

187

95/60

30/11

ادراک از روند فساد

مرد

213

61/9

30/2

403/0

688/0

زن

187

70/9

43/2

ادراک از شیوع فساد در اداره‌ها

مرد

213

42/56

78/9

645/0

521/0

زن

187

74/55

44/10

 

 

برای بررسی نقش گرایش‌های سیاسی در ادراک از فساد، از آزمون تی مستقل استفاده شد. نتایج نشان می‌دهند گرایش سیاسی در همۀ ابعاد شاخص ادراک از فساد تأثیرگذار است؛ درواقع، بین افراد متمایل به اصول‌گرایی و افراد متمایل به اصلاح‌طلبی در شاخص ادراک از فساد تفاوت معناداری وجود دارد. هم در سه بعد کلی نگرش به فساد (شناختی، احساسی، رفتاری) و هم در ادراک از روند فساد و ادراک از شیوع فساد در اداره‌های مختلف، میزان ادراک از فساد افراد متمایل به گرایش اصلاح‌طلبی، به‌طور معناداری از میزان ادراک از فساد افراد متمایل به گرایش اصول‌گرایی بیشتر است.

 

 

جدول 7- تفاوت گرایش‌های سیاسی در وضعیت ادراک از فساد

Table 7- The differences of political orientations for corruption perceptions state

ادراک از فساد

گرایش سیاسی

فراوانی

میانگین

انحراف معیار

T

معناداری

ادراک از فساد

نگرش به فساد

شناختی

اصلاح‌طلب

265

62/36

81/5

18/2

027/0

اصول‌گرا

127

19/34

37/6

احساسی

اصلاح‌طلب

265

95/18

30/3

90/3

001/0

اصول‌گرا

127

69/17

70/3

تمایل به رفتار

اصلاح‌طلب

265

88/9

20/3

07/2

048/0

اصول‌گرا

127

24/8

17/3

نگرش به فساد (کلی)

اصلاح‌طلب

265

07/65

63/9

03/3

004/0

اصول‌گرا

127

76/61

91/10

ادراک از روند فساد

اصلاح‌طلب

265

05/10

05/2

34/2

019/0

اصول‌گرا

127

49/9

46/2

ادراک از شیوع فساد در اداره‌ها

اصلاح‌طلب

265

63/56

84/10

17/2

041/0

اصول‌گرا

127

82/52

23/9

 

 

 

برای سنجش همبستگی بین ابعاد ادراک از فساد و متغیرهای مستقل پژوهش، از آزمون همبستگی دوسویۀ پیرسون استفاده شد. براساس داده‌های ارائه‌شده در جدول 8، متغیر آگاهی سیاسی با تمامی ابعاد شاخص ادراک از فساد در سطح معناداری 99‌درصد ارتباط مثبت و معناداری دارد. ارتباط متغیر جهت‌گیری ارزشی مدرن با شاخص ادراک از فساد نیز به همین صورت است. متغیر مصرف رسانه‌ای به‌جز بعد ادراک از شیوع فساد در اداره‌ها، با دیگر ابعاد شاخص ادراک از فساد، ارتباط مثبت و معناداری دارد؛ اما ارتباط متغیر پایگاه اقتصادی - اجتماعی با شاخص ادراک از فساد در هیچ‌یک از ابعاد آن معنادار نیست. بدین‌ معنی که افراد با پایگاه‌های اقتصادی - اجتماعی مختلف پایین، متوسط و بالا، ادراک یکسانی از وضعیت فساد اداری دارند.

 

 

جدول 8- همبستگی دوسویۀ متغیرهای مستقل پژوهش با وضعیت ادراک از فساد

Table 8- The correlation of independent research variables with the state of corruption perceptions

ادراک از فساد

آگاهی سیاسی

جهت‌گیری مدرن

مصرف رسانه‌ای

پایگاه اقتصادی - اجتماعی

نگرش به فساد

شناختی

**271/0

**215/0

**137/0

010/0

احساسی

**414/0

**259/0

**206/0

006/0

تمایل به رفتار

**444/0

**196/0

**199/0

055/0

نگرش به فساد (کلی)

**422/0

**272/0

**209/0

024/0

ادراک از روند فساد

**364/0

**204/0

*099/0

055/0

ادراک از شیوع فساد در اداره‌ها

**307/0

**393/0

*095/0

011/0

** رابطه در سطح ‌99درصد معنادار است.

 / * رابطه در سطح 95‌درصد معنادار است.

 

 

برای سنجش و بررسی روابط مستقیم و غیرمستقیم و مجموع اثرات متغیرهای مستقل پژوهش بر شاخص ادراک از فساد، از آزمون تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج آزمون در جدول 9 ارائه شده‌اند. الگوی ترسیمی نیز (شکل 1) روابط مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مستقل پژوهش را براساس مقدار بتا نشان می‌دهد.

 

 

 

 

شکل 1- تحلیل مسیر متغیرهای مستقل پژوهش بر شاخص ادراک از فساد

Figure 1- The Path analysis of the effect of independent research variables on the corruption perceptions index

24/0

 

24/0

 

 

متغیر آگاهی سیاسی، تنها اثر مستقیم بر ادراک از فساد دارد؛ اما متغیرهای جهت‌گیری ارزشی مدرن و مصرف رسانه‌ای، علاوه بر اثر مستقیم، اثر غیرمستقیم بر ادراک از فساد دارند. آگاهی سیاسی بیشترین تأثیر را بر متغیر وابسته دارد. اثر مستقیم متغیر جهت‌گیری ارزشی مدرن، برابر با 14/0 و اثر غیرمستقیم آن، 11/0 است که در مجموع برابر با 25/0 است. اثر مستقیم متغیر مصرف رسانه‌ای، از اثر مستقیم جهت‌گیری ارزشی مدرن بیشتر است؛ اما از آنجا که اثر غیرمستقیم آن زیاد نیست، درنهایت، مجموع اثر کمتری از متغیرهای دیگر دارد.

 

 

جدول 9- اثرات مستقیم و غیرمستقیم عوامل مؤثر بر ادراک از فساد

Table 9- Direct and indirect effects of factors affecting the corruption perceptions

متغیرهای مستقل پژوهش

اثر مستقیم

اثر غیرمستقیم

اثر کل

آگاهی سیاسی

38/0

______

38/0

جهت‌گیری ارزشی مدرن

14/0

11/0

25/0

مصرف رسانه‌ای

19/0

2/0

21/0

 

 

نتیجه‌

ادراک از فساد، از شاخص‌های مهم برای بررسی و شناخت وضعیت فساد در هر جامعه است؛ البته این شاخص، نگرش مردم نسبت به وضعیت فساد در سطح جامعه را بررسی می‌کند؛ بدین ‌صورت که از مردم خواسته می‌شود نظر خود را دربارۀ گسترۀ فساد در سطح جامعه در ابعاد گوناگون آن بیان کنند. شاخص ادراک از فساد، شاخصی ذهنی است؛ از‌این‌رو، به آن انتقاد وارد می‌شود که ادراک از فساد، تنها نگاه مردم به فساد را می‌سنجد نه وجود فساد را؛ درواقع، نوعی نگرش‌سنجی است تا واقعیت‌سنجی؛ اما همان‌ طور که در مبانی نظری نیز اشاره شد، مطالعات گوناگون نشان داده‌اند بین ادراک از فساد و وجود واقعی فساد همبستگی بالایی وجود دارد؛ بنابراین، با بررسی میزان ادراک از فساد، می‌توان به شناختی نسبت به وجود فساد در جامعه دست یافت. جامعه‌شناسی فساد سازمانی نیز از حوزه‌های جدید در علم جامعه‌شناسی است که این موضوع را بررسی می‌کند. به‌دلیل نوپابودن این علم، مطالعات زیادی در این حوزه در کشور انجام نشده است؛ بنابراین، پژوهش پیش ‌رو از معدود مطالعات انجام‌شده است. برای سنجش وضعیت ادراک از فساد در کشور، شهروندان شهر سرپل‌ذهاب برای نمونۀ پژوهش انتخاب شدند. تا پیش از این، در این شهر چنین مطالعه‌ای انجام نشده بود؛ بنابراین، این پژوهش شمایی کلی و دسته‌اول از نگرش نسبت به فساد در شهر سرپل‌ذهاب به‌ دست داده است.

براساس داده‌های به‌دست‌آمده، در نظر پاسخگویان، شیوع فساد در همۀ اداره‌ها و سازمان‌ها به یک اندازه نیست و بین آنها تفاوت معناداری وجود دارد؛ به ‌این‌ صورت که برخی از آنها میزان فساد بیشتری نسبت به برخی دیگر دارند. براساس نتایج، در سازمان‌ها و اداره‌های فرهنگی، فساد کمتری نسبت به دیگر سازمان‌ها وجود دارد؛ اینکه دو نهاد آموزش‌وپرورش و دانشگاه، پایین‌ترین سطح فساد را دارند، از نتایج تأمل‌برانگیز این پژوهش است. به‌علاوه، بیشترین فساد در سازمان‌هایی وجود دارد که با فعالیت‌های اقتصادی سروکار دارند. این یافته، با نتایج پژوهش‌های محمدی و همکاران (1395) و سانگ و چنگ (2012) همسوست. این پدیده از عوامل متعددی تأثیر می‌گیرد؛ یکی از این عوامل به جایگاه و نقش سازمان‌ها در جامعه برمی‌گردد. سازمان‌هایی همچون دانشگاه و آموزش‌وپرورش، نقش کمرنگ‌تری در جامعه نسبت به سازمان‌هایی همچون شهرداری، دادگاه‌ها و ... دارند. همین امر بر میزان حساسیت مردم نسبت به سازمان‌های مختلف تأثیر می‌گذارد. علاوه بر این، به‌طور معمول هرچه جنبۀ اقتصادی فعالیت‌های یک سازمان بیشتر باشد، حساسیت بیشتری نسبت به آن وجود دارد و برعکس. با توجه به نگاه موجود نسبت به دولت در ایران، همیشه نوعی بدبینی به نهادهای دولتی مشاهده می‌شود؛ به‌طوری که ‌کاتوزیان آن را «تضاد دولت و ملت» نام نهاده است (کاتوزیان، 1395: 27). ترکیب دو پدیدۀ بدبینی تاریخی نسبت به دولت با نقش اقتصادی، زمینه را برای ادراک مردم از فساد بیشتر در سازمان‌های اقتصادی فراهم می‌آورد.

نکتۀ مهم و جالب‌توجه، وضعیت روند فساد در ده سال اخیر است. در نظر پاسخگویان در ده سال اخیر میزان پارتی‌بازی و رشوه افزایش چندانی نداشته است؛ اما در مقابل، میزان اختلاس افزایش جالب‌‌توجهی داشته است؛ البته این به آن معنا نیست که میزان پارتی‌بازی و ارتشا در کشور کم است؛ بلکه به آن معناست که از میان این سه گونۀ فساد، میزان اختلاس بیش از دو مورد دیگر افزایش یافته است. به نظر می‌رسد این میزان از آگاهی، با گسترش دسترسی به رسانه‌های جمعی ارتباط داشته باشد. به‌ همین‌ دلیل، ارتباط بین میزان استفاده از رسانه‌های جمعی و شاخص ادراک از فساد سنجیده شد و نتایج نشان دادند ارتباط مثبت و مستقیمی بین این دو وجود دارد؛ اما با توجه به اینکه می‌توان رسانه‌ها را در دو سطح رسانه‌های مستقل و رسانه‌های دولتی در نظر گرفت، در این پژوهش، تنها رسانه‌های مستقل بررسی شدند؛ زیرا فرض پژوهش بر این بود که رسانه‌های دولتی، کمتر پوشش خبری فساد و بحث و بررسی دربارۀ آن را مطرح می‌کنند. نتیجۀ به‌دست‌آمده، با نتیجۀ پژوهش‌های گیوریان (1391) و زارع و همکاران (1395) همسوست. براساس مبانی نظری، پیوند محکمی بین ادراک از فساد و میزان واقعی فساد در جامعه وجود دارد. نتایج این پژوهش نیز این ادعا را تأیید می‌کنند؛ با نگاهی به آمارها می‌توان مشاهد کرد که در چند سال اخیر، میزان بسیار زیادی اختلاس اتفاق افتاده است یا دست‌کم به‌وسیلۀ رسانه‌ها پوشش خبری داده شده است. میزان ادراک مردم از افزایش اختلاس نیز با این آمارها همسوست و آنها را تأیید می‌کند.

باید به آگاهی سیاسی نیز به‌منزلۀ متغیری مهم در بحث ادراک از فساد توجه کرد. در این پژوهش، علاوه بر میزان آگاهی افراد از وضعیت سیاسی، گرایش سیاسی آنها نیز ازنظر اصول‌گرا یا اصلاح‌طلب بودن مدنظر بوده است. نتایج نشان دادند ارتباط مثبت و مستقیمی بین آگاهی سیاسی و شاخص ادراک از فساد وجود دارد؛ بدین ‌صورت که با افزایش میزان آگاهی سیاسی، میزان ادراک از فساد افزایش و با کاهش میزان آگاهی سیاسی، میزان ادراک از فساد کاهش می‌یابد. به‌علاوه، گرایش سیاسی نیز در وضعیت ادراک از فساد بین افراد مختلف تفاوت معناداری ایجاد می‌کند. داده‌های به‌دست‌آمده نشان دادند افراد متمایل به گرایش اصلاح‌طلبی، میزان ادراک از فساد بیشتری نسبت به افراد متمایل به گرایش اصول‌گرایی داشتند؛ بنابراین، براساس این یافته‌ها می‌توان گفت فرهنگ سیاسی افراد، آنها را به وضعیت فساد در جامعه حساس می‌کند و به نگرش آنها دربارۀ نوع و میزان فساد شکل و جهت می‌بخشد. نتیجۀ به‌دست‌آمده، نتایج پژوهش زارع و همکاران (1395) را نیز تأیید می‌کند که براساس آن، افزایش آگاهی مردم دربارۀ کنترل فساد، امری مفید و اثرگذار است. سازوکار ارتباط بین آگاهی سیاسی و ادراک از فساد به ‌این ‌صورت است که افراد با آگاه‌شدن از سازوکارهای نهاد سیاسی، بیشتر و بهتر نسبت به عملکرد حاکمیت واکنش نشان می‌‎دهند. چنانچه فردی نسبت به فرایندها، روندها، ساختارها و کنشگران عرصۀ سیاسی آگاهی زیادی داشته باشد، به‌طور منطقی می‌توان تصور کرد که باید از عملکرد نظام سیاسی نیز آگاهی داشته باشد. در این مورد نیز که یکی از عملکردهای نظام سیاسی یعنی فساد بررسی شده است، داده‌ها نشان دادند بین میزان ادراک از فساد و آگاهی سیاسی رابطۀ مثبتی وجود دارد؛ اما نکتۀ مهم‌تر و مرتبط با این یافته، میزان ادراک از فساد اصلاح‌طلبان است. اصلاح‌طلبان به‌طور معمول منتقد نظام سیاسی‌اند؛ اما در مقابل، اصول‌گرایان به‌منزلۀ گروهی محافظه‌کار با نظام سیاسی همسو هستند. به‌ همین‌ دلیل است که اصلاح‌طلبان، میزان فساد موجود را بیشتر از اصول‌گرایان ارزیابی می‌کنند.

جهت‌گیری ارزشی مدرن یا نوگرایی نیز از عوامل تأثیرگذار در تبیین متغیرهای اجتماعی است. در این پژوهش، نتایج نشان دادند ارتباط مثبت و معناداری بین شاخص ادراک از فساد و میزان نوگرایی وجود دارد؛ به ‌این صورت که با افزایش میزان نوگرایی، میزان ادراک از فساد، افزایش و با کاهش میزان نوگرایی، میزان ادراک از فساد کاهش می‌یابد؛ درواقع، به نظر می‌رسد گرایش به مدرن‌شدن، گرایش به شفافیت و عقلانیت را نیز به‌دنبال دارد؛ بنابراین، هرقدر میزان نوگرایی در افراد بیشتر باشد، آنها به وضعیت فساد و میزان شفافیت اداری حساس‌تر می‌شوند. براساس نظام فکری مدرن، فساد از کژکارکردهایی است که در نظام بوروکراتیک احتمال آن بسیار زیاد است. وبر (2005) پیدایی چنین پدیده‌هایی را گریزناپذیر می‌دانست؛ درواقع، جهت‌گیری مدرن، نگاهی آرمان‌گرایانه به جامعه ندارد؛ رویکرد مدرن به جامعه، بیشتر واقع‌گرایانه است که اذعان به وجود مشکلات و کژکارکردهایی همچون فساد را کاملاً ممکن می‌داند؛ به عبارت دیگر، براساس جهت‌گیری ارزشی مدرن، وجود فساد در جامعه امری طبیعی است؛ بنابراین، هرچه جهت‌گیری ارزشی افراد بیشتر به‌‎سمت مدرنیت میل کند، امکان افزایش ادراک از فساد بین آنها بیشتر می‌شود.

براساس نتایج پژوهش، بین زنان و مردان در ادراک از فساد تفاوت معناداری وجود داشت. مردان، احساس و شناخت بیشتری از وضعیت فساد داشتند؛ در حالی که نتایج پژوهش‌های پیشین این یافته را تأیید نمی‌کنند. نتایج پژوهش‌های حقیقتیان و سیف‌زاده (1394) و سیف‌زاده (1395)، نشان می‌دهند میزان ادراک از فساد زنان از مردان بیشتر است. تبیین این تفاوت، به بررسی‌های بیشتر و پژوهش‌های مستقل در همین زمینه نیازمند است. در هر صورت، به نظر می‌رسد هنوز جنسیت به‌منزلۀ متغیر مهم و تأثیرگذار در سطح جامعه ایفای نقش می‌کند. بر این اساس، روند جنسیت‌زدایی دست‌کم در این زمینه صورت نگرفته است.

نکتۀ مهم و جالب‌توجه دیگر، وجودنداشتن ارتباط بین پایگاه اقتصادی - اجتماعی با شاخص ادراک از فساد است. نتیجۀ پژوهش سیف‌زاده (1395) برخلاف این یافته است که نشان داد میزان ادراک از فساد طبقۀ متوسط، از طبقات بالا و پایین بیشتر است. به نظر می‌رسد تفاوت نتیجۀ این پژوهش با پژوهش سیف‌زاده (1395) به ویژگی‌های خاص نمونۀ مطالعه‌شده برگردد. در زمینۀ ادبیات نظری دربارۀ تبیین بیشتر پدیده‌های اجتماعی نیز، پایگاه اقتصادی - اجتماعی جایگاه خاصی دارد؛ اما امروزه تاحدودی از اهمیت آن کاسته شده است. با پیدایش چرخش فرهنگی و غلبۀ بخش فرهنگ بر اقتصاد، پایگاه و طبقه تا حدود زیادی رنگ باخته‌اند. امروزه فرهنگ، فعالیت فرهنگی و مصرف فرهنگی به‌منزلۀ شاخص‌هایی برای ابراز هویت بیش از پیش استفاده می‌شوند؛ بنابراین، پایگاه اقتصادی - اجتماعی به اندازۀ گذشته، توان تبیین متغیرهای اجتماعی را ندارد. همان طور که در این پژوهش مشخص شد، پایگاه نتوانست بین افراد شرکت‌کننده در میزان ادراک از فساد تفاوت معناداری ایجاد کند.



[1] Rentier

[2] رانتیِر در اصل به کسی گفته می‌شود که درآمد ثابتی از زمین، اوراق قرضه و امثال آن داشته باشد. منظور از دولتِ رانتیر دربارۀ ایران، دولتی است که درآمد نفت را دارد.

[3] در شهر سرپل‌ذهاب، سه مذهب تشیع، تسنن و اهل حق در کنار هم زیست می‌کنند؛ بنابراین، سه گونۀ مختلف از زیست اجتماعی در این شهر مشاهده می‌شود.

[4]Gatti et al.

[5]Smith

[6]Morris & Klesner

[7]Song & Cheng

[8]Alatza's

[9]Alemann

[10]Amnuldsen

[11]Génaux

[12]Heidenheimer

آبراهامیان، ی. (1392). ایران بین دو انقلاب؛ درآمدی بر جامعه‌شناسی سیاسی معاصر ایران. تهران: نشر نی.
ابزاری، م. و فغانی، ف. (1392). «اولویت‎‌بندی عوامل مؤثر بر بروز فساد اداری با کاربرد رویکرد Topsis و AHP»، مجلۀ تحقیق در عملیات و کاربردهای آن، ش 10، ص 57-43.
اصغری، م.؛ مهری، س. و اسماعیلی، ع. (1392). «نقش فساد و سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی در کیفیت محیط زیست»، فصلنامۀتحقیقات وتوسعۀاقتصادی، ش 14، ص 150-131.
افشارکهن، ج. و هوشمندی‌‎باور، م. (1394). «بررسی رابطۀ میان نگرش سیاسی مخاطبان نخبه و نحوۀ رمزگشایی آنها از برنامۀ خبری 20:30 شبکۀ دو سیما در شهر همدان»، فصلنامۀ تحقیقات فرهنگی ایران، د 8، ش 2، ص 71-29.
افضلی، ع. (1390). «فساد اداری و تأثیر آن بر توسعه: علل، پیامدها و راهکارهای برون‌رفت»، مجلۀحقوقیبینالمللی،نشریۀمرکزاموربینالمللیریاستجمهوری، س 28، ش 45، ص 264-235.
امیری، م.؛ نرگسیان، ع. و بحری‌رودپشتی، الف. (1394). «سنجش فساد و سلامت اداری در شهرداری تهران»، فصلنامۀ مطالعات رفتار سازمانی، س 4، ش 4، ص 96-65.
بروجردی، م. (1377). روشنفکران ایرانی و غرب؛ سرگذشت نافرجام بومی‌گرایی. ترجمۀ: جمشید شیرازی، تهران: فروزان.
تانزی، و. (1378). «مسئلۀ فساد، فعالیت‌های دولتی و بازار آزاد»، ترجمۀ بهمن آقایی، اطلاعات سیاسی - اقتصادی، ش 150-149، ص 189-178.
توکلی، ع. (1390). «سنجش فساد اداری: درآمدی بر تبیین الزامات روش‌شناختی طراحی شاخص ملی»، فصلنامۀ روششناسی علوم انسانی، س 17، ش 69، ص 216-193.
جاویدان‌‌داروگر، ح. (1395). «اهمیت و تأثیر نماز در کاهش میزان فساد اداری»، ماهنامۀ پژوهش ملل، د 2، ش 13، ص 92-79.
جلیلی، م. (1397). شاخص‌های سنجش فساد، گزارش مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری، کد گزارش: 121-97.
جواهری، ف. (1386). «بدن و ابعاد اجتماعی و فرهنگی آن»، فصلنامۀ تحقیقات فرهنگی ایران، د 1، ش 1، ص 84-67.
جهانگیری، ج. و ابوترابی‌زارچی، ف. (1391). «بررسی عوامل مرتبط با جهت‌گیری ارزشی جوانان؛ مطالعۀ موردی: دانشجویان دانشگاه شیراز»، فصلنامۀ مطالعات توسعۀ اجتماعی - فرهنگی، س 1، ش 1، ص 75-91.
حبیبی، ن. (1375)، فساد اداری: عوامل مؤثر و روش‌های مبارزه، تهران: وثقی.
حقیقتیان، م. و سیف‌زاده، ع. (1394). «مشخصه‌های اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی و ادراک از فساد جوانان تهرانی»، فصلنامۀ مطالعات جامعه‌شناختی جوانان، س 6، ش 19، ص 80-53.
حقیقتیان، م.؛ مصطفی‌بلوردی، ز. و بلوردی، ط. (1396). «عوامل اجتماعی - فرهنگی مؤثر بر نگرش به فساد در میان شهروندان کرمانی»، مسائل اجتماعی ایران، س 6، ش 2، ص 75-55.
خدری، ب.؛ محمدزاده‌مقدم، ع. و مؤمنی‌‎ماسوله، ف. (1395). «عوامل اجتماعی مؤثر بر فساد اداری در سازمان‌های دولتی شهرستان سنندج»، فصلنامۀ رفاه اجتماعی، س 16، ش 60، ص 172-137.
خضری، م. (1386). «نگاه نهادی به فساد اداری: شش رویکرد در زمینه‌های شکل‌گیری فساد»، مطالعات راهبردی، ش 29، ص 530-513.
دوگراف، خ.؛ واخنار، پ. و فون‌مارافیک، پ. (1394). چشم‌اندازهای نظری فساد. ترجمۀ: هانیه هژیرالساداتی، داوود حسنی‌هاشم‌زاده، جلیل یاری و محمد فاضلی، تهران: آگاه.
ربیعی، ع. (1383). زنده‌باد فساد. تهران: مؤسسۀ تحقیقات و توسعۀ علوم انسانی.
رفیع‌پور، ف. (1386). سرطان اجتماعی فساد. تهران: انتشار.
رهنورد، ف.؛ طاهرپورکلانتری، ح. و رشیدی، الف. (1389). «شناسایی عوامل مؤثر بر فساد مالی در بین کارکنان دستگاه‌های اجرایی»، پژوهشنامۀ مدیریت اجرایی، س 10، ش 1، ص 51-35.
زارع، ع.؛ حیدری‌‎نژاد، ص. و شیرالی، ر. (1395). «تأثیر رسانه‌های جمعی بر کنترل فساد در ورزش فوتبال»، مدیریت ارتباطات در رسانه‌های ورزشی، س 3، ش 12، ص 26-13.
زارعیان، د. (1386). شناخت افکار عمومی. تهران: جهاد دانشگاهی.
سپهردوست، ح. و برچسپیان، ع. (1395). «بررسی اثرات غیرمستقیم فساد بر رشد اقتصادی با تأکید بر شاخص ادراک از فساد»، فصلنامۀ اقتصاد مقداری (بررسی‌های اقتصادی سابق)، د 13، ش 1، ص 29-1.
سلطانی‌نژاد، ن.؛ حقیقی، م.؛ حنیفر، ح. و سلطانی‌نژاد، الف. (1393). «بررسی تأثیر ابعاد تبلیغات کلامی بر ترجیح خرید دانشجویان، نقش تعدیلگر نوگرایی مصرف»، فصلنامۀ تحقیقات بازاریابی نوین، ش 15، ص 42-21.
سیف‌زاده، ع. (1395). «بررسی ادراک شهروندان از فساد اداری و متغیرهای جمعیت‌شناختی مؤثر بر آن، مطالعۀ موردی بیرجند»، فصلنامۀ علمی - ترویجی مطالعات فرهنگی - اجتماعی خراسان، س 10، ش 4، ص 114-93.
صفری، س. و نایبی، ح. (1380). «رویکردهای مختلف در مبارزه با فساد»، مجموعه مقالات دومین همایش ملی و پژوهشی نظارت و بازرسی در کشور، تهران: دانشگاه تهران، ص 88-51.
صولتی‎‌فر، ف. و جعفری، م. (1395). «تئوری پنجرۀ شکسته در راستای موضوع فساد اداری»، دومینکنفرانس ملی چارسوی علوم انسانی، تهران.
علیزاده‌ثانی، م. و فانی، ع. (1386). «تأثیر فساد اداری بر توسعۀ انسانی جوامع»، فصلنامۀ اخلاق در علوم و فناوری، س 2، ش 2 و 1، ص 71-25.
کاتوزیان، هـ. (1390). اقتصاد سیاسی ایران، تهران: مرکز.
کاتوزیان، هـ. (1392). «ایران جامعۀ کوتاه‌مدت». در مجموعه مقالات ایران جامعۀ کوتاه‌مدت و سه مقالۀ دیگر، تهران: نشر نی، 41-9.
کاتوزیان، هـ. (1395). تضاد دولت و ملت؛ نظریۀ تاریخ و سیاست در ایران. تهران: نشر نی.
گیوریان، ح. (1391). «نقش رسانه‌های جمعی در کنترل فساد اداری»، فصلنامۀ مطالعات رسانه‌ای، د 2، ش 7، ص 148-141.
فاضلی، م. (1388). مقدمه‌ای بر سنجش فساد، تهران: مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی.
فیض‌پور، م. و رمضانی، ف. (1396). «اندازۀ دولت و شاخص درک فساد: درس‌هایی برای ایران از سایر کشورها»، فصلنامۀسیاستهایمالیواقتصادی، س 5، ش 20، ص 128-97.
قضاوی، ح. (1396). «نگاهی به شاخص‌های سنجش مبارزه با فساد»، مجلۀ اقتصادی، س 5، ش 52 و 51، ص 89-69.
مانهایم، ک. (1355). ایدئولوژی و اتوپیا، ترجمۀ: فریبرز مجیدی، تهران: دانشگاه تهران.
متفکرآزاد، م. و فشاری، م. (1392). «بررسی رابطۀ علی بین شاخص ادراک فساد اداری و شاخص فقر انسانی در کشورهای منطقۀ MENA»، فصلنامۀ برنامه و بودجه، س 18، ش 2، ص 38-23.
محمدی، م.؛ رفیعی، ح.؛ موسوی، م. و حسین‌زاده، س. (1395). «ادراک فساد و احساس عدالت اجتماعی»، مجلۀ مسائل اجتماعی ایران، س 7، ش 1، ص 144-125.
مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی. (1387). قانون ارتقای سلامت اداری و مقابله با فساد.
مشفق، م. (1389). «آسیب‌شناسی اجتماعی فساد اداری و اقتصادی در ایران»، مجلۀ پژوهشنامه، ش 59، ص 145-172.
معین، م. (1363). فرهنگ فارسی. تهران: امیرکبیر.
ملک‌محمدی، ح. و حق‌شناس، م. (1392). «سیاست‌گذاری مبارزه با فساد اداری در جمهوری اسلامی ایران و ارائۀ الگوی مطلوب: مطالعۀ تطبیقی ترکیه و پاکستان»، فصلنامۀ سیاست؛ مجلۀ دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی، س 43، ش 1، ص 154-137.
منصوریان، م. و قدرتی، ح. (1388). «اعتماد اجتماعی و تعیین‌کننده‌های آن: رهیافت نهادمحور یا رهیافت جامعه‌محور؟ مورد مطالعه: شهر سبزوار»، فصلنامۀ جامعه‌شناسی کاربردی، س 6، ش 2، ص 215-189.
مؤسسۀ تحقیقاتی تدبیر اقتصاد. (1382). فساد، تعاریف و مفاهیم، تهران: مؤسسۀ تحقیقاتی تدبیر اقتصاد.
میرفردی، الف. و ولی‌نژاد، ع. (1397). «میزان پایبندی عملی به دین و ارتباط آن با نوع و میزان استفاده از رسانه‌ها؛ مطالعۀ موردی: معلمان شهرستان دهلران»، ماهنامۀ معرفت، س 12، ش 255، ص 66-59.
نقوی، م.؛ پایدار، الف. و محمودی، س. (1392). «نقش مدرنیته در تغییرات فرهنگی مناطق روستایی با استفاده از مدل تشابه به حل ایده‌آل»، فصلنامۀ مدرس علوم انسانی برنامهریزی و آمایش فضا، د 17، ش 1، ص 127-105.
واتزر، م. (1381). جامعۀ سنتی و جامعۀ مدرن، ترجمۀ: منصور انصاری، تهران: نقش جهان.
هانتینگتون، س. (1370). سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی. ترجمۀ: محسن ثلاثی، تهران: علم.
یزدان‌پناه، ل.؛ حسن‌دوست‌فرخانی، هـ. بوستانی، د. و رضایی، الف. (1392). «بررسی رابطۀ نگرش به فساد اداری و دینداری؛ مطالعۀ موردی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان»، فصلنامۀ مطالعات جامعه‌شناختی جوانان، س 4، ش 10، ص 160-137.
Ackerman, S. R. (1999) Corruption and Government: Causes Consequences, and Reform. Cambridge: Cambridge University Press.
Aleman, U. (2008) Political Corruption in Europe: Causes, Consequences and Challenges. www.idi.org.il/sites/.../PoliticalCorruptioninEurope.aspx.
Almond, G. A. & Verba, S. (1963) The Civic Culture: Political Attitudes and Democracy in Five Nations. Princeton: Princeton University Press.
Amnuldsen, I. (2000) Political Corruption: An Introduction to the Issues, Chr. Michelsen Institute Development Studies and Human Rights. in: https://www.cmi.no/publications/1040-political-corruption.
Andving, J. & Odd-Helge, F. (2000) Corruption, a Review of Contemporary Research. Web/URL: http//:www.cmi.ne.
Bjornskov, C. & Paldam, M. (2002) Corruption trends and social capital, paper presented at corrupt transactions. Exploring the Analytical Capacity of New Institutional Economics in Gottingen, 9 (3), 275-292.
Cheryl, W. G. & Kaufmann, D. (1998) Corruption and development. Finance & Development, 35 (1),1-7.
De Vaal, A. & Ebbe, W. (2011) Institution and relationship between corruption and economic growth. Review Development Economic, 15, 108-123.
Dreher, A. & Herzfeld, T. (2005) The Economic Costs of Corruption: A Survey and New Evidence. Working Paper 0506001, Public Economics, Econn WPA.
Gatti, R. Stefano, P. & Rigolini, J. (2003) Individual Attitudes toward Corruption: Do Social Effects Matter? World Bank Policy Research Working Paper 3122, The World Bank.
Génaux, M. (2004) Social sciences and the evolving concept of corruption. Crime, Law and Social Change, 42, 13–24.
Goel, R. K. & Kohoronen, I. (2009) Composition of Exports and Cross Country Corruption.this Paper Can be Downloaded without Charge from http://www.bof.fi/bofit. or from the Social Science Research Network electronic library at http://ssrn.com/abstract_id=1427807.
Golden, M. A. & Picci, L. (2005) Proposal for a new measure of corruption, illustrated with italian data. Economics & Politics, 17 (1), 37-75.
Hungarian Gallup Institute. (1999) Basic Methodological Aspects of Corruption Measurement: Lessons Learned from the Literature and Pilot Study (1999 December), in: www.unodc.org › pdf › crime › corruption_hungary_rapid_assess.
Husted, B. (2002) Culture and international anticorruption agreement in latin america. Journal of Business Ethics, 37, 403-412.
Jain, A. (2001). Corruption: A review. Journal of Economic Surveys, 15 (1), 71-121.
Kaufmann, D. Arat, K. & Mastruzzi, M. (2006) Measuring Corruption: Myths and Realities. www.worldbank.org/wbi/governance/pdf/six_myths_measuring_corruption.pdf.
Kaufmann, D. Kraay, A. & Mastruzzi, M. (2003) Governance Matters VII: Aggregate and Individual Governance Indicators 1996-2007. Policy Research, Working Paper 4654, World Bank.
Kurer, O. (2005) Corruption: A alternative approach to its definition and measurement. Political Studies, 14 (53), 222-239.
Lalonde, R. N. Doan, L. & Patterson, L. A. (2000) Political correctness beliefs, threatened identities and social attitudes. Group Proses & Intergroup Relations, 3 (3), 317-336.
Langseth, P. & Others. (2004). The Global Program Against Corruption (UN Anticorruption Toolkit). Vienna: United Nations Office on Drugs & Crime.
Langesth, P. Stapehuret, R. & Pole, J. (1997) The Role if National Integrity System in Fighting Corruption. EDI Working Papers, Economic Development Institute at the Work Bank.
Lijphart, A. (1984) Democracies. New Haven and London: Yale University Press.
Lin, N. (1976) Foundation of Social Research. New York: MC-Graw Hill.
Lyberaki, A. & Paraskevopoulos, J. (2002) Social Capital Measurement in Greece. OECD-ONS International Conference on Social Capital Measurement, Honesty/ Corruption, London U.K., September 25-27, 2002.
Mauro, P. (2002) The Persistence of Corruption and Slow Economic Growth. IMF Working Paper WP/02/213, International Monetary Fund.
Mauro, P. (2004) Corruption and the composition of government expenditure. Journal of Public Economics, Elsevier, 69 (2), 263-279.
Moran, J. (2001). Democratic transitions and forms of corruption. Crime, Law and Social Change, 36 (4), 379-393.
Morris, S. & Klesner, J. (2010) Corruption and trust: theoretical considerations and evidence from mexico. Comparative Political Studies, 43 (10), 1258–1285.
Partnership for Government Reform. (2000) Lunching Indonesia Governance Partnership. Jakarta: October 2000.
Pellegrini, L. (2011) Corruption, Development and the Environment. New York: Springer Publication.
Pellegrini, L. & Geralf, R. (2004) Corruptions effect on growth and its transmission channels. Kyklos, 57 (3), 429-456.
Pope, J. (2000) Confronting Corruption the Elements of a National Integrity System, TI Source Book 2000. London: Transparency International Organization.
Reinikka, R. & Svensson, J. (2003) Survey techniques to measure and explain corruption. World Development, 34 (2), 359-370.
Rothstein, B. & Uslaner, E. (2005). All for all: Equality, corruption and social trust.” World Politics, 58 (1), 41-72.
Schaupensteiner, W. & Bommarius, C. (1995) Filz and speck: Ein gespraech. Journal of Kursbuch, 30 (120), 36-46.
Scott, J. (2011) Comparative Political Corruption. New Jersey: Prentice Hall Inc.
Smith, M. L. (2010) Perceived corruption, distributive justice, and the legitimacy of the system of social stratification in the czech republic. Communist and Post-Communist Studies, 43 (4), 439-451.
Song, X. & Cheng, W. (2012) Perception of corruption in 36 major chinese cities: based on survey of 1,642 experts. Social Indicators Research, 109 (2), 211-221.
Tanzi, V. (1998) Corruption around the world: causes, consequences, scope, and cases. Working Paper of the International Monetary Fund, 45 (4), 1-38.
Transparency International Organization. (2011). Corruption Perception Index (CPI), from http://www.transparency.org/cpi2011/in_detail#myAnchor1.
Transparency International Organization. (2011) Transparency International Canada Newsletter: 1-4.
Transparency International Organization. (2014) Corruption Perception Index 2014: in detail, from http://www.transparency.org/cpi2014/in_detail.
Transparency International Organization. (2017) Corruption Perception Index, from: http://www.transparency.org/news/feature/corruption-perceptions-index-2017
Transparency International Organization. (2018) Corruption Perceptions Index 2018, from: https://www.transparency.org/cpi2018.
Triesman, D. (2000) The causes of corruption: across-national study. Journal of Public Economics, 76 (3), 399-457.
Von Alemann, U. (2004) The unknown depths of political theory: The case for a multidimensional concept of corruption. Crime, Law and Social Change, (42), 25-34.
Weber, C. A. (2005) How Far Go Perceptions. Working Paper, Feb, Transparency Brazil. http://www.Transparencia.org.br.
Welsch, H. (2004) Corruption growth and the environment: a cross-country analysis. Economics Environment and Development, 9, 663-693.
World Bank. (1997) Helping countries combat corruption: The Role of the World Bank. Poverty Reduction and Economic Management. Available at: www.Worldbank.org/publicsector/anticorruption/corruption/coridx.htm
World Bank. (2011) Global Development Finance 2011: External Debt of Developing Countries. World Bank Book Series, Washington DC.
Zhao, J. H. Kim, S. H. & Du, J. (2003). The impact of corruption and trancparency on foreign. direct investment: an empirical analysis. Mangement International Review, 43, 41-62.