Investigating the Effects of Monetary Ethics on Life Satisfaction

Document Type : Research Paper

Authors

1 M.Sc. Student, Department of Economics, Faculty of Economics, Management and Accounting, Yazd University, Iran

2 Assistant Professor, Department of Economics, Faculty of Economics, Management and Accounting, Yazd University, Iran

3 Associate Professor, Department of Economics, Faculty of Economics, Management and Accounting, Yazd University, Iran, nmakiyan@yazd.ac.ir

Abstract

Introduction
Today, research on people's attitudes towards money and its effects on individual and social life has more been taken into consideration. The concept of attitude towards money evaluates different aspects and multi-dimensional structures of money meanings and indicates a value people give to money and consider money an important part of their life (Marwah & Anim, 2015). Studying the attitude towards money is important because it requires making decisions about money and financial behaviors (Henchoz et al., 2019). People in daily life always deal with money. Money changes everything; some people adjust their life level, expectations, tastes, preferences, and consumption based on their money. Money as a useful tool in satisfying psychological and environmental needs motivates an individual to change his/her life direction by doing acts actively. Therefore, money can be seen as an efficient stimulus for internal motivations (Bandura et al., 2011). Attitudes in this study are defined as the meanings, feelings, and beliefs that individuals attach to money. Money attitudes are acquired through socialization and are established early in childhood (Tang et al. 2005).  The present study aimed to investigate the effects of dimensions of monetary ethics (budget, evil, equity, success, and motivation) on life satisfaction.
 
 
Materials and Methods
The present research is applied and descriptive-correlational in terms of purpose and method. The statistical population consisted of all scientific board members and university employees including 815 participants in the 2018-2019 academic year. Since the population size of professors (54%) and employees (46%) were not identical, 261 were selected based on the Cochran sampling formula using the stratified random sampling method fit to size (in terms of professors and employees). Then, 300 questionnaires were distributed. Among the returned questionnaires, only 220 were usable (125 professors and 95 employees). The questionnaires consisted of two parts of questions: demographic questions and professional questions. To evaluate life satisfaction, the SWLS measure (Diener et al., 1985) was used. To assess attitudes towards money, the Money Ethic Scale (Tang, Luna-Arocas, & Whiteside, 1997) was used. The obtained data were analyzed using SPSS24 and Pls2 statistical software.
 
Discussion of Results and Conclusions 
The results of the present study showed that the motivation factor with a high score predicts changes in life satisfaction in both groups: in other words, people who are more motivated by money are more satisfied with their lives. The coefficients of the effect of motivation dimension for professors and employees’ life satisfaction were 0.652 and 0.662, respectively. For employees, in addition to the motivation factor, the equity factor (0.173) and the success factor
(-0.153) were predictors of life satisfaction, so that the success factor with a high score caused less life satisfaction and the justice factor with a high score caused more satisfaction with life.
The results of the study for both groups (professors and employees) are compatible with previous results. For example, the results of a study by Tang, Luna-Arocas, and Whiteside’s (2002) indicate that people who budget their money more and have higher monetary tend to have high self-esteem and more satisfaction with their lives. Baker and Hagedorn’s (2008) study results indicated that people who had lower scores in the power factor and achievement and higher scores in the budgeting factor had more satisfaction with their lives. Jhang’s (2018) study indicated that people who saw money as the power symbol had less satisfaction with their lives while a positive relationship with life satisfaction was found for the motivation factor. Based on previous research, it can be concluded that different understandings of the importance of money and monetary attitudes could have a different effects on life satisfaction.
The results of the present study could have implications for researchers and practitioners in the fields of  psychology, human and organizational relationships, and managements. For example, to enhance employee’s motivation and understand factors affecting it, managers have an interest in reducing work costs and increasing the employee’s productivity. The results can also guide employees in providing a basis for making business decisions in organizations and for everyday life in the society. Considering the significance  of the topic and the lack of sufficient research inside the country, it is recommended to do wider studies on this issue. It is also recommended to use financial counselors and trainers to teach applications to help people and families to improve their financial satisfaction. Life satisfaction could lead to improving intelligence, capability, motivation, and increasing productivity.

Keywords

Main Subjects


1.                   مقدمه و بیان مسئله

ماهیت پول جهانی است؛ اما معنی پول برای هر فرد متفاوت است. افراد در زندگی روزمره همیشه با پول ارتباط دارند. پول نماد پیچیده‌‌ای است که افراد و جوامع، معانی ویژه‌‌ای به آن القا و نحوۀ استفاده از آن را به نیروهای اقتصادی دیکته می‌‌کنند. ارزش پول را افراد جامعه تعیین می‌‌کنند، همان ‌‌طور که آن را به وجود می‌‌آورند (Furnham, 1998). انسان‌‌شناسان بر این باورند که اقتصاد و جامعه آن‌‌قدر در هم تنیده‌اند که نمی‌‌توان تمایزی برایشان قائل شد؛ در حالی ‌‌که، اقتصاد‌‌دانان جدایی قوی بین جامعه و اقتصاد و تحلیل رفتار اقتصادی بدون در نظر گرفتن عوامل فرهنگی یا اجتماعی می‌‌بینند، دیدگاه جامعه‌‌شناسان به پول، موقعیت بینابینی را میان اقتصاددانان و انسان‌‌شناسان اشغال می‌‌کند و به پول اجازه می‌دهد به‌منزلۀ متغیر مستقل، چون عاملی برای تغییر اجتماعی یا متغیر وابسته مانند نتیجۀ روابط اجتماعی یا معناهای فرهنگی عمل کند. جامعه‌‌شناسان ‌از‌ تعریف ‌مادی‌‌گرایانۀ پول‌ خودداری ‌می‌کنند ‌و ‌بر‌‌ مناسبت‌‌های ‌اجتماعی‌تأکید دارند که ‌معامله‌‌‌های ‌پولی ‌را ‌به‌‌‌وجود ‌می‌‌‌آورند (فرنهام و آرگایل، 1394: 47)؛ در حالی‌‌ که در اقتصاد عملکرد پول بسیار روشن است. پول وسیلۀ مبادله، واحد شمارش، ذخیرۀ ارزش و وسیلۀ پرداخت با تأخیر است و اقتصاد‌‌دانان بیشتر جنبه‌‌های غیراجتماعی پول را در نظر دارند (Smith, 1963: 47).

مارکس، اقتصاددان جامعه‌شناس (1386)، ادعا می‌‌کند که پول انسان واقعی و استعدادهای طبیعی او را به‌صورت انتزاعی و محض تغییر شکل می‌‌دهد. اینگهام ( 2004: 12)، جامعه‌شناس اقتصادی، دربارۀ ماهیت پول بر این امر اصرار دارد که «پول یک رابطۀ اجتماعی است» یا «پول فی‌نفسه ارزش است».

جامعه‌‌شناسان ‌دیدگاه‌ ساختاری‌ ‌بیشتر از پول ‌به‌‌منزلۀ ‌وسیله‌ای ‌استفاده‌ می‌کنند که‌‌ ردپای ‌روابط ‌اجتماعی ‌را ‌آشکار می‌کند؛ ‌برای ‌مثال، ‌هدیه‌‌دادن، ‌قدرت ‌و‌ وابستگی‌های اجتماعی‌ بین ‌افراد ‌و ‌بین ‌گروه‌‌‌ها‌ را‌ آشکار ‌می‌کند (مدنی‌لواسانی و وثوقی، 1393). زیمل در شاهکار جامعه‌‌شناسى خویش، «فلسفۀ پول»، استدلال می‌کند که معاملۀ اقتصادی را به‌خوبی می‌توان به‌‌منزلۀ صورتی از کنش متقابل اجتماعی در نظر گرفت. همین‌‌ که معاملات پولی جای صورت‌های دادوستد پایاپای پیشین را می‌گیرند، در صورت‌های کنش متقابل میان کنشگران اجتماعی دگرگونی سترگی روی می‌دهد. پول می‌تواند حقیقتاً خرد شود و به صورت‌های مختلف درآید و اندازه‌گیری دقیق چیزهای هم‌بها را امکان‌پذیر کند (به نقل از کالینیکوس، 1383: 326). پول که به‌صورت حلقۀ پیوند انسان‌ها درمی‌آید، جانشین پیوندهای شخصی مبتنی ‌بر احساسات رقیق می‌شود و براساس روابط غیرشخصی و منحصر، به یک منظور خاص عمل می‌کند؛ در نتیجه، محاسبات انتزاعی به عرصه‌های زندگی اجتماعی همچون روابط خویشاوندی یا قلمرو پسندهای زیبا‌شناختی می‌تازد که پیش از این، پهنۀ ارزیابی‌های کیفی و نه کمی بودند. پول درست به‌دلیل اینکه می‌تواند یک معامله را به یک منظور خاص منحصر کند، آزادی فردی را تقویت می‌کند و دامنۀ تمایز اجتماعی را گسترش می‌دهد (کرایب، 1382: 115). نظریه‌‌پردازان جامعه‌‌شناسی کلاسیک مانند وبر، زیمل و مارکس، شاهد انقلاب صنعتی و توسعۀ سریع و یکپارچۀ بازار مالی بودند و پول را عاملی برای تغییرات اجتماعی می‌‌دانستند (Baker & Jimerson, 1992)؛ در‌‌ حالی ‌‌که، جامعه‌‌شناسان ‌معاصر ‌این‌ معادله ‌را ‌معکوس کردند، برای مثال، زلیزر (1989) ‌‌نشان ‌‌‌‌داد‌ در برخی شرایط اجتماعی پول یگانه و تغییرناپذیر می‌‌شود و روابط اجتماعی و فرهنگی می‌‌توانند محدودیت‌هایی را بر جریان پول اعمال کنند. زلیزر در اثر معروف خود، «معنای اجتماعی پول»، الگوی متمایز اجتماعی را پیشنهاد می‌‌کند: اینکه چطور افراد با پول، درگیرِ روابط اجتماعی می‌‌شوند؟ برخلاف الگوی مطلق پول بازاری، نظریۀ متفاوت اجتماعی نشان می‌‌دهد پول از فرهنگ و روابط اجتماعی تأثیر می‌گیرد و معناهای متفاوتی را نمایان می‌‌کند (مدنی‌لواسانی، 1391). زلیزر ‌برای ‌نشان‌دادن ‌اینکه‌ چگونه‌ پول ‌مدرن به‌وسیلۀ ‌فرهنگ،‌ تعریف ‌و‌ تمجید‌ می‌‌شود، ‌مفهوم‌‌ «پول‌‌های خاص» را‌ مطرح ‌می‌کند. ‌او ‌پول ‌خانگی ‌را ‌تحلیل کرد؛ اما‌‌ ‌‌موضوعی‌ که ‌دربارۀ ‌پول مدرن مطرح می‌کند،‌ در ‌همۀ ‌زمینه‌های ‌اجتماعی ‌به‌کار ‌می‌‌آید‌‌ (Zelizer, 1989).

بررسی شواهد نشان می‌‌دهد پول علاوه بر کارکردهای اقتصادی آشکار، کارکردهای اجتماعی و روانی خاصی دارد. همچنین بررسی مطالعات اخیر نظیر (Charismawati, 2011; Ayu, 2014; Tang & Gentina, 2018; Lay & Furnham, 2018; Sabri et al., 2020) نشان می‌‌دهد مطالعۀ نگرش به پول و ارزشی که اﺷﺨﺎص برای پول ‌قائل‌اند، اهمیت دارد؛ زیرا مستلزم تصمیم‌گیری دربارۀ پول و رفتارهای مالی است (Henchoz et al., 2019).

از اهداف اصلی زندگی مادی بشر، افزایش رفاه اقتصادی است. بخشی از این رفاه در گرو رضایت از زندگی حاصل می‌‌شود که می‌‌تواند در پی نوعی رضایت‌خاطر حاصل از نگرش به پول باشد. پول یکی از عناصر مهم زندگی روزانۀ افراد را تشکیل می‌‌دهد. امروزه پول به‌منزلۀ ابزار سودمندی در رضایت‌‌بخشی نیازهای روان‌شناختی و زیستی، به مردم انگیزه می‌دهد تا با انجام اعمال فعالانه، جهت زندگی خویش را تغییر دهند؛ ازاین‌رو، می‌توان پول را محرک کارآمدی برای انگیزه‌های درونی دانست (Bandura et al., 2011). شناخت میزان اهمیتی که فرد برای پول قائل است و دسترسی به الگوی هزینه و پس‌انداز خردمندانه، از عوامل حیاتی تأثیرگذار بر رفاه شخصی است. علاوه بر این، بر سلامت روحی و جسمی تأثیر می‌گذارد و با تقویت وظایف فردی در جایگاه شغلی، کارآیی را در محیط کار افزایش می‌‌دهد (Van Praag et al., 2003). کارمندانی که ازنظر رفاه اقتصادی در شرایط ناسالم به‌‌ سر می‌‌برند، به‌طور منظم در فشار و حواس‌پرتی قرار دارند و می‌‌توانند بر کارآیی سازمان تأثیر منفی بگذارند؛ در‌‌ حالی‌‌ که، یک نیروی کار شاد تنها به‌معنای یک نیروی کار مولد نیست؛ بلکه می‌‌تواند یک مکان کار مولد نیز باشد و خلاقیت فردی و انگیزه‌های کاری را افزایش ‌دهد (Sabri et al., 2020).

بنا بر یافته‌‌های مطالعات پیشین می‌توان نتیجه گرفت برداشت‌های متفاوت از اهمیت به پول، نتایج متفاوتی بر رضایت از زندگی خواهند داشت. پژوهش حاضر درصدد بررسی تأثیر ابعاد اخلاق پولی بر میزان رضایت از زندگی، با رویکرد جامعه‌‌شناختی-‌اقتصادی است که در قالب تحلیل رگرسیون و به روش معادلات ساختاری انجام‌ شده است؛ تحلیلی که در آن رضایت از زندگی، متغیر ملاک و ابعاد مقیاس اخلاق پولی (شرارت‌آمیزی، بودجه‌بندی، عدالت، موفقیت و انگیزه)، متغیرهای پیش‌‌بین در نظر گرفته‌ شده‌اند.

2.                      

3.                   پیشینۀ تجربی پژوهش

در چند دهۀ اخیر به بررسی و اندازه‌‌گیری نگرش‌‌‌‌ها و رفتارهای پولی و تأثیرات آنها در زندگی فردی و اجتماعی توجه شده است که در ادامه به برخی از مهم‌‌ترین مطالعات خارجی و داخلی اشاره شده است:

تانگ (1992) دریافت افرادی که در مقایسه با دیگران پول خود را بیشتر بودجه‌‌بندی می‌‌کردند، از رضایت بیشتری در زندگی برخوردار بودند.

همچنین تانگ (1993) پی برد کسانی که انتظارهای کمتری (انتظار موفقیت، پیشرفت، قدرت، احترام و آزادی) از پول داشتند، در مقایسه با کسانی‌‌که توقع بیشتری از آن داشتند، از زندگی شاد و کم‌استرس‌‌تری برخوردار بودند و رضایت بیشتری از زندگی دارند.

نتایج مطالعۀ تانگ و همکاران (1997) نشان داد افرادی که پول را کمتر نشانۀ موفقیت و نیز خوب می‌‌دانستند و آن را به‌دقت بودجه‌بندی می‌کردند، از زندگی‌‌شان رضایت بیشتری داشتند. نتایج مطالعۀ تانگ و همکاران (2002 b) نشان دادند عوامل بودجه و موفقیت، پیش‌‌بینی‌کنندۀ رضایت از زندگی بودند.

نتایج مطالعۀ تانگ و همکاران (2002 a) نشان دادند افرادی که پول خود را بیشتر بودجه‌‌بندی می‌‌کنند و انگیزۀ پولی بیشتری دارند، تمایل به عزت‌نفس بالایی دارند و از زندگی‌‌شان رضایت بیشتری می‌برند.

نتایج مطالعۀ بکر و هگدرن (2008) نشان دادند افرادِ دارای نمرات پایین‌‌تر در عامل اصلی قدرت و موفقیت و نمرات بالاتر در عامل بودجه‌‌بندی، از زندگی خود رضایت بیشتری داشتند. نتایج مطالعۀ فانگ هواجانگ (2018) نشان دادند عامل قدرت-اعتبار از مقیاس نگرش پولی رابطۀ معنی‌‌دار و غیرهمسو با شاخص رضایت از زندگی دارد؛ در حالی ‌که، برای عامل کیفیت این رابطه مثبت است و برای عوامل دیگر ارتباط معنی‌‌داری با تغییرات رضایت از زندگی یافت نشد. فضلی سابریا و همکاران (2020) دریافتند نگرش پولی و در پی آن رفتارهای مالی و آموزش شیوه‌های مدیریتی کارآمد، سهم جالب‌توجهی در ارتقای سطح زندگی و رفاه مالی کارمندان دارد و در درازمدت میزان مشکلات مالی را به حداقل می‌رساند.

بخشی از یافته‌های مطالعۀ شجیرات و انصاری‌سامانی (1399) در زمینۀ بررسی تأثیر اخلاق پولی بر میزان رضایت از درآمد روی جامعۀ آماری متشکل از استادان و کارمندان دانشگاهی، نشان داد عامل انگیزه با نمرۀ بالا پیش‌بینی‌کنندۀ تغییرات رضایت از درآمد استادان بود؛ در حالی‌‌ که، برای کارمندان علاوه ‌بر عامل انگیزه با نمرۀ بالا، عامل بودجه‌‌بندی نیز پیش‌‌بینی‌کنندۀ رضایت از درآمد بود.

رستمی (1396) طی پژوهشی در زمینۀ بررسی رابطۀ جنسیت، سن و رتبۀ حسابرسان با ادراک اخلاقی و اخلاق پولی، نشان‌‌ داد سن، جنسیت و رتبۀ حسابرسی با ادراک اخلاقی رابطۀ معنی‌‌داری ندارد. آرمان‌‌گرایی و اقتضاگرایی از جنسیت و سن تأثیر نگرفته است؛ ولی با رتبۀ حسابرسان رابطۀ معنی‌‌داری دارد. بین اخلاق پولی با جنسیت و رتبۀ حسابرسان رابطۀ معنی‌‌داری وجود داشته است؛ ولی با سن حسابرسان رابطۀ معنی‌‌داری وجود ندارد.

برزگر و عاطفی (۱۳۹۵) طی پژوهش «ماهیت اخلاق پولی و ادراک اخلاقی دانشجویان حسابداری»، نشان دادند ادراک اخلاقی دانشجویان از اخلاق پولی آنها مستقل است و دانشجویان زن نسبت به دانشجویان مرد بیشتر از پول تأثیر می‌گیرند، پول را بخش مهمی در زندگی می‌دانند و معتقدند پول نمادی از موفقیت، احترام، آزادی و قدرت است.

نتایج پژوهش مدنی‌لواسانی و وثوقی (1393) نشان دادند ‌پول‌ از ‌دیدگاه ‌فردی ‌به‌منزلۀ ‌جریان ‌زندگی ‌است‌ که ‌امیددهنده ‌و‌‌ آرامش‌‌بخش ‌است‌ و‌ هر‌‌گونه ‌نگرانی ‌را ‌از ‌بین ‌می‌‌برد ‌و ‌اعتماد‌به‌نفس ‌می‌دهد.

جهانگیری و کاشفی‌‌نیا (1393)، طی مطالعه‌‌ای با هدف «بررسی جامعه‌شناختی مفهوم پول برای زنان در خانواده»، از رهیافت پول‌های خاص زلیزر به‌منزلۀ چارچوب نظری استفاده کردند. نتایج آنها نشان داد برای 61/8 درصد از زنان مطالعه‌شده، مفهوم پول خانواده‌‌محور، برای 31/5 درصد خودمحور/خانواده‌محور و برای 6/7 درصد خودمحور است. بین متغیرهای میزان تحصیلات، وضعیت اشتغال، میزان درآمد، پایگاه اقتصادی و اجتماعی و الگوهای تخصیص پول در خانواده با مفهوم پول برای زنان در خانواده رابطۀ معنی‌‌داری وجود دارد؛ اما بین متغیر سن و مفهوم پول برای زنان در خانواده رابطۀ معنی‌‌داری مشاهده نشد.

طبق بررسی‌های انجام‌شده و بررسی پیشینۀ پژوهش، تاکنون هیچ‌یک از پژوهش‌های داخلی اثر اخلاق پولی بر رضایت از زندگی را بررسی نکرده‌‌اند و تنها تعداد محدودی از مطالعات به حوزۀ اخلاق و نگرش پولی پرداخته‌‌اند. در بیشتر پژوهش‌های داخلی، پول‌‌دوستی (LMOS)، معادل با اخلاق پولی (MES) در نظر گرفته شده ‌‌است؛ در‌‌ حالی‌‌ که، پول‌دوستی زیرمجموعه‌‌ای از اخلاق پولی به شمار می‌رود و مقیاس مخصوص به خود را دارد. همچنین بیشتر پژوهش‌هایی که به نگرش پولی پرداخته بودند، برای بررسی نگرش پولی، از دو مقیاس قدیمی یاماچی-تمپلر (1982) و مقیاس فرنهام (1984) و نسخۀ قدیمی تانگ (1992) استفاده‌‌کرده ‌‌بودند؛ در ‌‌حالی‌‌ که، در پژوهش پیش رو، از مقیاس اصلاح‌شدۀ تانگ و همکاران (1997) استفاده‌ شده است؛ مقیاسی که بر مبنای انتقاد از مقیاس‌‌های یاماچی - تمپلر، فرنهام و دیگر مقیاس‌‌های پیشین و با استفاده از راهبرد تجربی ایجاد و در بیشترین تعداد مطالعات منتشر و در سه دهۀ اخیر استفاده شده ‌‌است.

 

4.                   ادبیات نظری پژوهش

پژوهشگران بسیاری، عوامل مؤثر بر رضایت از زندگی را شناسایی کرده‌‌اند. مطالعات انجام‌شده در سایر کشورها از سال ۱۹۶۰ به بعد، سبب شناسایی برخی از عوامل مؤثر بر شادمانی شده است که بر ۱۰ عامل تأکید شده است: شخصیت، عزت‌نفس، اعتقادات مذهبی، سرمایۀ اجتماعی، فعالیت‌های اوقات فراغت، وضعیت اقتصادی، رضایت شغلی، سلامت، تأهل و جنسیت (میرشاه‌جعفری و همکاران، 1381). مطالعات مختلف نشان داده‌اند میزان رضایت از زندگی انسان از اهمیت ویژه‌ای در عملکردهای اقتصادی آنها ‌‌برخوردار است؛ زیرا رضایت از زندگی سبب بهبود هوش، توانایی، انگیزه و به‌دنبال آن افزایش بهره‌‌وری خواهد شد و در کشورهایی که مردم از زندگی راضی‌‌ترند، رشد اقتصادی بالاتر خواهد بود (Li & Lu, 2009)؛ به عبارتی، افراد براساس آنچه انجام می‌‌دهند درآمد دریافت می‌‌کنند و از آنجا که افراد راضی‌‌ترند، فعال‌‌تر نیز هستند؛ بنابراین، شادمانی آنها تأثیر مثبتی برافزایش بازدهی فعالیت‌‌هایشان دارد (Como, 2011). شادمانی حالتی روانی است که پس از برآورده‌شدن امیال انسانی ایجاد می‌شود. شادمان‌بودن موجب افزایش انرژی روانی، نیروی فیزیکی و انگیزه می‌شود. شناخت عوامل کمک‌کننده به شادمانی، ساده نیست (Diener et al., 1985).

یکی از عوامل تأثیرگذار بر میزان شادمانی و رضایت از زندگی، میزان اهمیت و ارزشی است که افراد به پول می‌‌دهند؛ برای مثال، ترس از زیان‌های مالی سبب می‌‌شود فرد هرچه بیشتر و بیشتر برای رضایت خویش به پول وابسته شود و پول سبب تقویت احساس امنیت و عزت‌نفس و شادمانی او شود (Goldberg, 1978). روبینشتاین (1981)، اهمیت و نگرش به پول در زندگی و نقش تداعی‌کنندۀ پول و چگونگی تأثیر آن در روابط نزدیک آنان را بررسی کرد و دریافت کسانی که از محتوای پولی (برای مثال، از امور مالی خود) راضی‌اند، از کار و زندگی خود رضایت بیشتری دارند.

نگرانی دربارۀ سواد مالی و پولی، عامل مهم و غفلت‌شده‌ای در پژوهش‌های نگرش به پول است. دانش‌آموزانِ دارای سطح سواد مالی بالاتر و نگرش مثبت به پول، رفتارهای مالی مطلوب‌‌تری را نشان می‌‌دهند. این امر هم سطح سواد مالی و هم نگرش فردی به مسائل مالی را بهبود بخشید (Aydin & Selcuk, 2019).

مفهوم نگرش ﭘﻮلی ﺟﻮاﻧﺐ ﻣﺨﺘﻠﻒ و ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎی ﭼﻨﺪﺑﻌﺪی از ﻣﻌﺎنی پول را ارزیابی می‌کند و نشان‌دهندۀ ارزشی اﺳﺖ که اﺷﺨﺎص درﺑﺎرۀ پول ‌دارند و ﭘﻮل را ﺑﺨﺶ مهمی از زﻧﺪگی در ﻧﻈﺮ می‌گیرند (Marwah & Anim, 2015). معنای‌ اجتماعی ‌پول‌ از ‌دیدگاه ‌فردی ‌به‌منزلۀ ‌جریانی در ‌زندگی ‌است‌ که ‌امیددهنده ‌و‌‌ آرامش‌‌بخش ‌است‌ و‌ سبب ‌اعتمادبه‌نفس ‌می‌شود (مدنی‌لواسانی و وثوقی، 1393: 48). قمر و همکاران (2016) ابراز می‌کنند که نگرش به پول، تشخیص فرد دربارۀ پول است. فرد پول را ابزاری معرفی می‌کند که می‌تواند در فعالیت‌های ادارۀ پول تأثیر بگذارد؛ در واقع، نگرش‌های پول شخص هنگام خرید و پس‌انداز روی شیوه‌های آنها تأثیر می‌گذارد و سرانجام با تأثیر دستیابی به اهداف زندگی خاص پیش می‌‌رود (Nga & Yeoh, 2015). از محبوب‌ترین و رایج‌ترین روش‌های بررسی نگرش به پول، مقیاس نگرش پولی (Yamauchi & Templer, 1982)، مقیاس باورها و رفتارهای پولی (Furnham, 1984) و مقیاس اخلاق پولی (Tang, 1992) و نسخه‌های گسترش‌یافتۀ بعدی آن به‌وسیلۀ تانگ و همکارانش ( 2002 a & 2002 b) مقیاس عشق به پول (Tang & Chiu, 2003) و مقیاس هوش پولی (Tang & Sutarso, 2012) است. در این میان، مقیاس‌های دیگری هم وجود داشتند؛ مانند مقیاس سه‌عاملی گرشام و فونته‌‌نت (1989)، مقیاس چهارعاملی آندرسن و همکاران (1993) و مقیاس پنج‌عاملی رابرتس و سپولودا (1999).

5.                      

6.                   فرضیه‌های پژوهش

با توجه به ادبیات بررسی‌شده در مطالعات پیشین، نظریه‌‌های مرتبط و نیز هدف پژوهش پیش رو، فرضیه‌های پژوهش به‌‌صورت زیر مطرح می‌‌شوند:

  • بعد‌‌ شرارت‌آمیزی نگرش پولی، تأثیر معنی‌‌داری بر میزان رضایت از زندگی دارد.
  • بعد‌‌ موفقیت نگرش پولی، تأثیر معنی‌‌داری بر میزان رضایت از زندگی دارد.
  • بعد‌‌ بودجه‌‌بندی نگرش پولی، تأثیر معنی‌‌داری بر میزان رضایت از زندگی دارد.
  • بعد‌‌ عدالت نگرش پولی، تأثیر معنی‌‌داری بر میزان رضایت از زندگی دارد.
  • بعد‌‌ انگیزۀ نگرش پولی، تأثیر معنی‌‌داری بر میزان رضایت از زندگی دارد.

با توجه به این فرضیه‌ها، الگوی‌‌ مفهومی پژوهش به‌‌صورت نمودار 1 طراحی و تدوین شد:

 

 

 

 
   

 

 

 

 

 

 

 

 

نمودار 1- الگوی مفهومی پژوهش

Fig 1- Conceptual model of research

 

 

ذکر این نکته ضروری است که بررسی و تحلیل هریک از فرضیه‌های پژوهش به تفکیک استاد و کارمند و برای هر گروه به‌‌صورت جداگانه انجام شده ‌‌است.

7.                       

8.                   تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش

9.                   اخلاق پولی

مفهوم اخلاق پولی، احساس ذهنی افراد به پول را اندازه‌گیری می‌کند و یکی از عوامل روان‌شناختی تأثیرگذار بر ادراک اخلاقی است؛ به‌گونه‌ای که بیشتر اشخاصی که به‌شدت به پول علاقه‌مندند، درک کمتری از اخلاق دارند و این مسئله به‌صورت منفی سبب می‌شود در تصمیم‌گیری آنها، اخلاق کمتر رعایت شود؛ در نتیجه، اخلاق پولی میزان پول‌دوستی افراد و همچنین اهمیت اخلاق را دربارۀ چگونگی قضاوتشان دربارۀ پول بررسی می‌کند (Marwah & Anim, 2015). در ادبیات سنجش پول و تفاوت‌‌های فردی، مقیاس اخلاق پولی تانگ به‌منزلۀ یکی از پیشرفته‌ترین ابزارهای استفاده‌شده در سنجش نگرش به پول در نظر گرفته ‌‌شد (Mitchell & Mickel, 1999). تانگ و همکاران (1997) مقیاس اخلاق پولی تانگ (1992) و سایر نگرش‌های مرتبط به پول را در ادبیات گسترش دادند و به‌روز کردند. ازنظر تانگ نگرش به پول از دو عنصر عاطفی (خوبی و شرارت‌آمیزی)، یک عنصر رفتاری (بودجه‌بندی) و سه عنصر شناختی (عدالت، موفقیت و انگیزه) تشکیل می‌‌شود. نگرش عاطفی بیان‌‌‌کنندۀ این است که پول یک ‌بارِ احساسی دارد و نگرش مثبت آن به معنی ارزیابی مناسب از اهمیت پول در زندگی و شغل فرد است. نگرش رفتاری مثبت به معنی مدیریت مناسب پول است؛ در حالی‌ که، نگرش شناختی مثبت، ارزشیابی ‌‌عینی پول به‌‌منزلۀ محرک و عامل انگیزه برای کار و پیشرفت شخصی است.

عامل شرارت‌آمیزی (رفتار غیراخلاقی) بیان می‌‌کند گاهی‌اوقات پول ممکن است محیطی را ایجاد کند که سبب تقویت رفتارهای غیراخلاقی و اعمال بد شود؛ برای مثال، سرقت، فساد، سوء‌استفاده از منابع شرکت و ... (Tang & Weatherford, 1997). عامل بودجه‌‌بندی به تصمیم‌های مالی، اقتصادی، برنامه‌ریزی، کنترل و مدیریت در جهت چگونگی استفاده از پول مربوط است. عامل عدالت به مشکلات عدالت در سیستم جبران خدمات کارکنان مربوط است و به این اشاره دارد ‌‌که افراد تنها به میزان دریافتی خویش عکس‌العمل نشان نمی‌‌دهند، بلکه به چگونگی مدیریت آن به‌وسیلۀ سازمان واکنش نشان می‌دهند. عامل موفقیت پولی نشان‌دهندۀ موفقیت یا دستاورد است و در نهایت، عامل انگیزه بیان‌‌‌کنندۀ علاقه‌مندی به پول است و ادعا می‌کند پول یک انگیزه است (Tang et al., 2002a).

10.                رضایت از زندگی

رضایت از زندگی به‌‌‌منزلۀ بعد شناختی شادی یا بهزیستی ذهنی (Diener et al., 1985)، موضوع مطالعۀ شاخه‌‌های مختلف علمی بوده است. به‌‌طور‌‌ کلی، در متون جامعه‌‌شناختی، روان‌‌شناختی و اقتصادی، از مفاهیم شادی، بهزیستی ذهنی و رضایت از زندگی برای بیان مفهوم مشترکی استفاده می‌‌شود. داینر (2002) بهزیستی ذهنی را ترکیبی از بعد شناختی (رضایت از زندگی) و بعد عاطفی (مثبت و منفی) می‌‌داند. در تعریف دیگری، رضایت از زندگی، مفهوم ذهنی و منحصربه‌فردی برای هر انسان است که جزء اساسی بهزیستی ذهنی را تشکیل می‌دهد و عموماً به ارزیابی‌های شناختی از زندگی اشاره دارد. این مفهوم شامل یک ارزیابی کلی از زندگی و فرایندی مبتنی بر قضاوت فردی است. در این روند، مقایسه‌ای بین ملاک‌های فرضی شخص با زندگی واقعی‌اش صورت گرفته است و هرچه واقعیت زندگی به این ملاک‌های فرضی نزدیک باشد، شخص احساس رضایت بیشتری از زندگی می‌کند (Delahaij et al., 2010). رﺿایت از زﻧﺪگی ﺑﻪ‌ﺻﻮرت میزان رﺿایت یا دید کلی ﻫﺮ ﻓﺮد ﺑﻪ کیفیت زﻧﺪگی تعریف ﻣـی‌ﺷـﻮد. رﺿـایت از زﻧـﺪگی، ﺷﺎخصی ﺑﺮای اﻧﺪازه‌گیری رﻓﺎه، رﺿایت از رواﺑﻂ ﺑﺎ دیگران و توانایی ﺑﺮای کنارآﻣﺪن ﺑﺎ زﻧﺪگی روزﻣﺮه ارزیابی ﺷـﺪه اﺳـﺖ (Cummins & Nistico, 2002; 39).

 

11.                روش‌شناسی پژوهش

پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازحیث روش، توصیفی-‌همبستگی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. جامعۀ آماری آن متشکل از همۀ اعضای هیئت‌علمی و کارمندان دانشگاه یزد شامل 815 نفر در مقطع زمانی سال تحصیلی 98-1397 است. با توجه به یکسان‌نبودن حجم جمعیت استادان و کارمندان، به‌طوری‌‌ که 54 درصد جامعه را استادان و 46 درصد را کارمندان و کارکنان تشکیل می‌‌دادند، براساس فرمول نمونه‌‌گیری کوکران تعداد 261 نفر به روش نمونه‌‌گیری تصادفی طبقه‌‌ای متناسب با حجم (برحسب استاد و کارمند) انتخاب شدند و با در نظر گرفتن احتمال بازنگشتن تعدادی از پرسش‌‌نامه‌‌ها، تعداد 300 پرسش‌‌نامه توزیع شد که از میان پرسش‌نامه‌‌های برگشتی، فقط 220 عدد (125 استاد و 95 کارمند) کاربردی تشخیص داده شد. برای جمع‌‌آوری داده‌‌ها از دو پرسش‌‌نامه استفاده شد:

برای سنجش میزان رضایت از زندگی از پرسش‌‌نامۀ پنج‌گویه‌‌ای رضایت از زندگی داینر و همکاران (1985) با مقیاس پاسخگویی لیکرت 7‌درجه‌ای (کاملاً مخالفم=1 تا کاملاً موافقم= 7) استفاده شد. ضرایب پایایی و روایی این پرسش‌‌نامه به‌وسیلۀ داینر و همکاران به‌ترتیب 87/0 و 82/0 گزارش شده است. همچنین پایایی و روایی آن در مطالعات داخلی نظیر (واحدی و اسکندری، 1389؛ ربانی و بهشتی، 1390) تأیید شده است. برای سنجش نگرش پاسخگویان به پول از پرسش‌‌نامۀ 15‌گویه‌‌ای مقیاس اخلاق پولی تانگ و همکاران (1997) استفاده شد. این پرسش‌‌نامه دارای پنج بعدِ شرارت‌آمیزی (4 گویه)، موفقیت (2 گویه)، بودجه‌بندی (3 گویه)، عدالت (2 گویه) و انگیزه (2 گویه) با مقیاس پاسخگویی لیکرت پنج‌درجه‌ای (بسیار مخالفم= 1 تا بسیار موافقم= 5) است. پایایی و روایی مقیاس نگرش پولی تانگ در مطالعاتی نظیر میشل و مایکل (1999) و تانگ و همکاران (2002a) تأیید شده است. همچنین اعتبار داخلی مقیاس اخلاقی پول با استفاده از آلفای کرونباخ برای عواملِ شرارت‌آمیزی، موفقیت، بودجه‌‌بندی، عدالت و انگیزه پولی به ترتیب 79/0 ،944/0 ، 696/0 ، 719/0 و 738/0 گزارش شده است (شجیرات و انصاری‌سامانی، 1399).

برای بررسی پایایی پرسش‌‌نامه‌‌ها از روش آلفای کرونباخ (جدول 1) و برای بررسی روایی ساختار پرسش‌‌نامۀ اخلاق پولی از روش تحلیل عاملی تأییدی (جدول 2) مبتنی بر مدل معادلات ساختاری یا تحلیل چند‌‌متغیری با متغیرهای مکنون استفاده شد. ازنظر هالند مقدار ملاک مناسب برای همبستگی گویه‌ها با هریک از عوامل، 4/0 است (Hulland, 1999)؛ به این ترتیب، برخی گویه‌‌های دارای بار عاملی کمتر از 4/0 و نیز دارای بیشترین واریانس خطا، از الگوی ساختاری پرسش‌‌نامه حذف شدند و بار دیگر نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبۀ اول برای مقیاس اخلاق پولی اصلاح‌‌شده بررسی شد؛ در نهایت، نتایج نشان دادند الگوی اصلاح‌شدۀ مقیاس نگرش پولی مناسب بود و همۀ پارامترهای الگو معنی‌‌دارند (0001/0> p). شاخص‌‌های برازش الگوی تحلیل عامل تأییدی مقیاس اخلاق پولی ارائه شد که کفایت کلی و برازنده‌بودن الگو را نشان می‌داد (جدول 2). برای تجزیه‌وتحلیل داده‌‌ها از روش‌‌های آماری در دو سطح توصیفی و استنباطی با کمک نرم‌افزارهای آماری  SPSS22و Pls2-Smart استفاده شد.

 

 

جدول1- سنجش متغیرهای پژوهش

Table 1- Measurement of research variables

متغیر

گویه

پایایی

شرارت آمیزی

پول ریشۀ تمام شرارت‌آمیزی‌‌هاست.

729/0

پول، شیطان‌صفت است.

مردم برای به حداکثر رساندن سود مالی خود مرتکب اعمال غیراخلاقی می‌شوند.

پول هنجارهای اخلاقی و استانداردهای رفتاری فرد را تضعیف می‌‌کند.

موفقیت

پول نماد موفقیت است.

820/0

پول نشان‌دهندۀ موفقیت فرد است.

بودجه بندی

من پولم را حساب‌شده (به‌دقت) خرج می‌‌کنم.

816/0

من پولم را خیلی خوب بودجه‌بندی می‌‌کنم.

من قبض‌‌هایم (آب، برق و ...) را سریع پرداخت می‌‌کنم تا از پرداخت جریمه خودداری کنم.

من برای آینده برنامه‌ریزی مالی انجام می‌‌دهم.

عدالت

به افراد با شغل یکسان، باید حقوق و دستمزد برابر پرداخت شود.

 

612/0

به افراد با شغل یکسان، باید براساس شایستگی و استحقاقشان حقوق پرداخت شود.

به کار سطح پایین‌‌تر با مسئولیت کمتر، باید حقوق کمتری پرداخت شود.

انگیزه

پول انگیزه‌دهنده است.

681/0

من برای پول انگیزه دارم که به‌شدت کار کنم.

رضایت از زندگی

زندگی من در بیشتر موارد به آرمان‌هایم نزدیک بوده است.

 

820/0

شرایط زندگی من عالی است.

از زندگی‌‌ام راضی هستم.

تاکنون هر آنچه را در زندگی می‌خواستم، به دست آورده‌‌ام.

اگر می‌‌توانستم زندگی دوباره داشته باشم تقریباً هیچ‌چیز را تغییر نمی‌‌دادم.

 

جدول2- شاخص‌‌های برازش الگوی تحلیل عاملی تأییدی مقیاس اخلاق پولی

Table 2- Goodness of fit indexs of confirmatory factor analysis model

نتیجه

حد پذیرفتنی

مقدار

معیار برازش

نوع شاخص

 

 

630/61

کای‌اسکوئر  (CMIN)

شاخص‌‌های مطلق برازندگی

 

 

44

درجۀ آزادی  (DF)

پذیرفتنی

05/0<

041/0

سطح معنی‌داری (P)

پذیرفتنی

بین 1 تا 5

401/1

نسبت کای‌اسکوئر به درجۀ آزادی(CMIN/DF)

پذیرفتنی

1/0<

043/0

ریشۀ میانگین مجذورات خطای برآورد (RMSEA)

شاخص‌‌های نسبی برازندگی

پذیرفتنی

نزدیک به1

932/0

شاخص برازش اصلاح‌شده (NFI)

پذیرفتنی

<9/0

970/0

شاخص توکر-لوئیس  (TLI)

پذیرفتنی

<9/0

980/0

شاخص برازندگی فزاینده (IFI)

پذیرفتنی

<9/0

978/0

شاخص برازندگی تطبیقی (CFI)

پذیرفتنی

<6/0

898/0

شاخص برازش نسبی (RFI)

پذیرفتنی

<6/0

653/0

شاخص تطبیقی مقتصد (PCFI)

پذیرفتنی

<6/0

621/0

شاخص برازش هنجارشدۀ مقتصد (PNFI)

 

12.                یافته‌‌ها

در پژوهش حاضر ازطریق پرسش‌‌نامه دربارۀ 220 استاد و کارمند مطالعه شد. 8/56 درصد از مشاهدات نمونه را استادان (4/86 مرد و 6/13 زن) و 2/43 درصد را کارمندان (7/34 مرد و 3/65 زن) تشکیل می‌‌دهند. تحلیل آماره‌‌های توصیفی (جدول 3) متغیرهای پژوهش نشان می‌‌دهد از میان عوامل، بعد شرارت‌آمیزی کمترین میانگین را داشته و پول کمتر از حد متوسط سبب ایجاد احساسات منفی شده است و بیشتر افراد حاضر در نمونه، با شرارت‌آمیز بودن پول‌‌ مخالف‌اند. بعد بودجه‌بندی با بیشترین میانگین بیان‌‌‌کنندۀ این است که بیشتر افراد حاضر در نمونه، با مدیریت و بودجه‌بندی دقیق پول خود موافق‌اند. همچنین برای عوامل موفقیت، عدالت و انگیزه، میانگین بالاتر از حد متوسط برآورد شده است؛ یعنی بیش از نیمی از افراد نمونه، پول را نشانۀ موفقیت می‌‌دانند، از پول انگیزه می‌‌گیرند و حاضرند برای به دست آوردن آن بیشتر تلاش کنند و به عدالت در پرداخت‌‌ها براساس شایستگی اعتقاد دارند. همچنین برای رضایت از زندگی، میانگین مقدار 662/4 را نشان می‌‌دهد که کمی بالاتر از حد متوسط میانگین فرضی (4) است؛ یعنی بیش از نیمی از افراد از زندگی خود راضی‌اند.

 

 

جدول 3- آماره‌‌های توصیفی متغیرهای پژوهش

Table 3- Descriptive statistics of research variables

متغیر

میانگین

انحراف استاندارد

چولگی

کشیدگی

شرارت‌آمیزی

637/2

844/0

401/0

004/0

موفقیت

125/3

880/0

014/0

512/0-

بودجه‌بندی

766/3

747/0

549/0-

514/0

عدالت

62/3

836/0

156/0-

318/0-

انگیزه

759/3

659/0

347/0-

211/0-

رضایت از زندگی

662/4

198/1

549/0-

193/0-

 

 

 

بررسی و تحلیل هریک از فرضیه‌های پژوهش به تفکیک استاد و کارمند و برای هر گروه به‌‌صورت جداگانه انجام و برای بررسی فرضیه‌ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. از پیش‌فرض‌‌های مدل‌یابی علی، نرمال‌بودن توزیع متغیرهاست. براساس نظر تاباچنیک و فیدل (2001)، اگر قدر مطلق چولگی و کشیدگی متغیرها کمتر از دو باشد، به تبدیل نیازی نیست و ادامۀ روند تحلیل‌‌‌های آماری با این مقیاس‌‌‌ها خللی در نتایج وارد نمی‌‌کند. همان ‌‌طور که مقادیر چولگی و کشیدگی در جدول 3 نشان می‌دهد، پیش‌فرض نرمال‌بودن متغیرها برقرار است. قبل از بررسی فرضیه‌های پژوهش به برازش الگو پرداخته شد. اندازۀ برازش الگو در تعیین روابط بین متغیرهای آشکار و پنهان پژوهش استفاده می‌‌شود. پیش از تحلیل فرضیه‌‌ها، ابتدا باید الگوی نظری تدوین‌شده برای هر فرضیه پردازش و مشخص شود داده‌‌های جمع‌‌آوری‌شده تا چه اندازه از الگوی نظری حمایت می‌‌کنند. از آلفای کرونباخ برای آزمودن الگوی اندازه‌‌گیری، از پایایی مرکب برای بررسی پایایی الگوی اندازه‌‌گیری و از آزمون روایی همگرا برای بررسی آزمون روایی الگوی اندازه‌‌گیری استفاده‌ شد. در صورت‌‌ تأیید الگوی نظری، می‌‌توان به بررسی روابط درون الگو پرداخت که این روابط متقابل، ضریب رگرسیونی (ضریب تأثیر مربوط) مربوط به فرضیه‌‌ و بارهای عاملی مربوط به هر گویه هستند. نتایج برازش الگوها در جدول‌های 4 و 5 آورده شده است که نشان می‌دهند آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و روایی همگرای همۀ متغیرهای پژوهش در حد پذیرفتنی‌ است. میزان پذیرفتنی آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی، حداقل 7/0 و مقدار مناسب برای AVE (روایی همگرا)، 50/0 به بالاست.

 

جدول 4- بررسی الگوی اندازه‌‌گیری متغیرهای پژوهش، گروه استاد

Table 4- Reliability and validity of latent construct (professor)

متغیر

آلفای کرونباخ

پایایی مرکب (p دلوین-گلدشتاین)

روایی همگرا

وضعیت متغیر

رضایت از زندگی

900/0

926/0

716/0

پذیرفتنی

بعد شرارت‌آمیزی

725/0

794/0

501/0

پذیرفتنی

بعد موفقیت

856/0

932/0

874/0

پذیرفتنی

بعد بودجه‌‌بندی

714/0

805/0

590/0

پذیرفتنی

بعد عدالت

729/0

639/0

500/0

پذیرفتنی

بعد انگیزه

746/0

887/0

797/0

پذیرفتنی

           

 

جدول 5- بررسی الگوی اندازه‌‌گیری متغیرهای پژوهش، گروه کارمند

Table 5- Reliability and validity of latent construct (employee)

متغیر

آلفای کرونباخ

پایایی مرکب (p دلوین-گلدشتاین)

روایی همگرا

وضعیت متغیر

رضایت از زندگی

897/0

942/0

709/0

پذیرفتنی

بعد شرارت‌آمیزی

790/0

844/0

657/0

پذیرفتنی

بعد موفقیت

894/0

949/0

904/0

پذیرفتنی

بعد بودجه‌‌بندی

860/0

902/0

756/0

پذیرفتنی

بعد عدالت

692/0

709/0

562/0

پذیرفتنی

بعد انگیزه

738/0

882/0

790/0

پذیرفتنی

           

 

 

 

با توجه به الگو‌‌‌‌های پژوهش (شکل‌‌های 5-2)، می‌‌توان نتایج کلی فرضیه‌های پژوهش را این‌‌گونه تحلیل کرد:

مقادیر  t-valueبالاتر از (96/1) در سطح 05/0، نشان‌دهندۀ معنی‌داربودن ضرایب تأثیر و بارهای عاملی است. با توجه ‌به مقادیر t-value در شکل‌‌ (3)، مشاهده می‌‌شود که برای گروه استادان فقط بعد انگیزۀ پولی دارای ضریب معنی‌داری بالاتر از (96/1) است و همان ‌‌طور‌‌‌‌ که در شکل (2) نشان داده شده ‌‌است، ضریب تأثیر بعد انگیزه بر رضایت از زندگی برابر با 652/0 است که نشان‌دهندۀ تأثیر مثبت است؛ به ‌عبارت‌ دیگر، می‌توان گفت حدود 65 درصد از تغییرات متغیر رضایت از زندگی در گروه استادان به‌وسیلۀ بعد انگیزۀ پولی تبیین می‌شود؛ بنابراین، فقط فرضیۀ پنجم برای گروه استادان تأیید می‌‌شود.

ازطرفی، با توجه‌ به مقادیر t-value در شکل‌‌ (5)، مشاهده می‌‌شود که برای گروه کارمندان ابعاد موفقیت، عدالت و انگیزۀ پولی، ضرایب معنی‌داری بالاتر از (96/1) دارند و همان ‌‌طور‌‌‌‌که در شکل (4) نشان داده شده‌‌ است، ضرایب تأثیر ابعاد موفقیت، عدالت و انگیزۀ پولی به‌ترتیب، برابر مقادیر 153/0-، 173/0 و 662/0 است که تأثیر منفی موفقیت و تأثیر مثبت ابعاد عدالت و انگیزۀ پولی بر میزان رضایت از زندگی کارمندان را نشان می‌دهد؛ به ‌عبارت ‌دیگر، می‌توان گفت به‌ترتیب حدود 15، 17 و 66 درصد از تغییرات متغیر رضایت از زندگی در گروه کارمندان، به‌وسیلۀ ابعاد موفقیت، عدالت و انگیزۀ پولی تبیین می‌شود؛ بنابراین، فقط فرضیه‌های دوم، چهارم و پنجم برای گروه کارمندان تأیید می‌‌شود. در ادامه تحلیل نتایج فرضیه‌های پژوهش، به‌ترتیب گزارش شده ‌‌است:

فرضیۀ اول: بعد‌‌ شرارت‌آمیزی اخلاق پولی، تأثیر معنی‌‌داری بر میزان رضایت از زندگی دارد. براساس الگو‌‌ها، ضریب تأثیر بعد شرارت‌آمیزی بر رضایت از زندگی به‌ترتیب برای استاد و کارمند معادل 086/-0 و 091/0 است. با توجه به مقدارT  محاسبه‌شده که به‌ترتیب برای استاد و کارمند برابر 231/1 و 402/1 و از مقدار استاندارد 96/1 کوچک‌تر است، فرضیۀ پژوهش برای هر دو گروه رد می‌‌شود.

فرضیۀ دوم: بعد‌‌ موفقیت اخلاق پولی، تأثیر معنی‌‌داری بر میزان رضایت از زندگی دارد. براساس الگو، ضریب تأثیر بعد موفقیت بر رضایت از زندگی به‌ترتیب برای استاد و کارمند معادل 027/0 و 153/0- است. مقدارT  محاسبه‌شده برای استاد و کارمند به‌ترتیب مقادیر 535/0 و 107/2 را نشان می‌‌دهد. با توجه به اینکه مقدار T فقط برای گروه کارمند از مقدار استاندارد 96/1 بزرگ‌تر است، فرضیۀ پژوهش برای کارمندان تأیید می‌‌شود و بعد موفقیت تأثیر معنی‌‌دار و منفی بر میزان رضایت از زندگی کارمندان دارد.

فرضیۀ سوم: بعد‌‌ بودجه‌‌بندی اخلاق پولی، تأثیر معنی‌‌داری بر میزان رضایت از زندگی دارد. براساس الگو، ضریب تأثیر بعد بودجه‌‌بندی بر رضایت از زندگی به‌ترتیب برای استاد و کارمند معادل 047/0 و 043/0 است. مقدار T محاسبه‌شده برای استاد و کارمند به‌ترتیب مقادیر 841/0 و 704/0 را نشان می‌‌دهد که از مقدار استاندارد 96/1 کوچک‌تر است؛ بنابراین، فرضیۀ پژوهش برای هر دو گروه رد می‌‌شود.

فرضیۀ چهارم: بعد‌‌ عدالت اخلاق پولی، تأثیر معنی‌‌داری بر میزان رضایت از زندگی دارد. براساس الگو، ضریب تأثیر بعد عدالت بر رضایت از زندگی به‌ترتیب برای استاد و کارمند معادل 060/0- و 173/0 است. مقدار T محاسبه‌شده برای استاد و کارمند به‌ترتیب مقادیر 802/1 و 219/2 را نشان می‌‌دهد. با توجه به اینکه مقدار T فقط برای گروه کارمند از مقدار استاندارد 96/1 بزرگ‌تر است، فرضیۀ پژوهش برای کارمندان تأیید می‌‌شود و بعد عدالت تأثیر معنی‌‌دار و مثبت بر میزان رضایت از زندگی کارمندان دارد.

فرضیۀ پنجم: بعد‌‌ انگیزۀ اخلاق پولی، تأثیر معنی‌‌داری بر میزان رضایت از زندگی دارد. براساس الگو، ضریب تأثیر بعد انگیزه بر رضایت از زندگی به‌ترتیب برای استاد و کارمند معادل 652/0 و 662/0 است. مقدار T محاسبه‌شده برای استاد و کارمند به‌ترتیب مقادیر 802/11 و 383/13 را نشان می‌‌دهد. با توجه به اینکه مقدار T فقط برای هر دو گروه از مقدار استاندارد 96/1 بزرگ‌تر است، فرضیۀ پژوهش برای هر دو گروه تأیید می‌‌شود و بعد انگیزه، تأثیر مثبت و معنی‌‌داری بر میزان رضایت از زندگی دارد.

 

 

شکل 2- الگوی برازش‌شدۀ پژوهش برای گروه استاد (ضرایب استاندارد)

Fig 2- Result of linear bootstrapping path coefficient

 

 (بررسی تأثیر ابعاد نگرش پولی بر رضایت از زندگی)

 

شکل 3- ضرایب معناداری مسیر و بارهای عاملی (گروه استاد)

Fig 3- The effect of monetary ethic on life satisfaction (t-value)

 

شکل 4- الگوی برازش‌شدۀ پژوهش برای گروه کارمند (ضرایب استاندارد)

Fig 4- Result of linear bootstrapping path coefficient

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل 5- ضرایب معناداری مسیر و بارهای عاملی (گروه کارمند)

Fig 5- The effect of monetary ethic on life satisfaction (t-value)

 

 

13.                نتیجه‌‌

مطالعۀ حاضر با هدف بررسی تأثیر ابعاد نگرش پولی بر میزان رضایت از زندگی بر دو گروه استاد و کارمند انجام شد. نتایج آزمون فرضیه‌ها نشان دادند بعد عدالت اثر مثبت و بعد موفقیت اثر منفی بر رضایت از زندگی دارد که این معنی‌‌داری فقط برای گروه کارمندان به دست‌‌ آمد. دربارۀ بعد انگیزه، اثر مثبت و قوی با رضایت از زندگی مشاهده شد که این معنی‌‌داری برای هر دو گروه استاد و کارمند وجود داشت؛ به‌ عبارت‌ دیگر، نتایج نشان دادند افرادی که از پول انگیزۀ بیشتری می‌‌گیرند، از زندگی‌‌شان رضایت بیشتری دارند که این ارتباط مثبت شامل هر دو گروه استاد و کارمند شده بود. همچنین نتایج نشان دادند در گروه کارمندان بعد موفقیت با نمرۀ بالا موجب رضایت کمتر از زندگی و بعد عدالت با نمرۀ بالا موجب رضایت بیشتر از زندگی است؛ به عبارت دیگر، کارمندانی که پول را نشانۀ دستاورد و موفقیت بیشتر در زندگی می‌‌دانند، رضایت کمتری در زندگی دارند. ازطرفی، کارمندانی که به عدالت در پرداخت‌‌ها (سطح، مزایا، افزایش و ساختار مدیریت پرداخت) اعتقاد بیشتر و از نحوۀ مدیریت پرداخت‌‌های سازمان رضایت دارند، سطح رضایت از زندگی بالاتری دارند‌‌. همان‌‌ طور که نتایج مطالعۀ فانگ هوا جانگ (2018) نشان داد، افرادی که پول را مظهر قدرت و موفقیت می‌‌دانستند، رضایت از زندگی کمتری داشتند.

نتایج پژوهش برای دو گروه استاد و کارمند در مقایسه با یکدیگر، با نظریه‌‌ها و نتایج پژوهش‌‌های پیشین همسوست؛ برای مثال، تائورمینو و گائو (2013) دریافتند بیشتر افرادی که پول را نماد موفقیت و دستاورد می‌‌دانند، کسانی هستند که از خودشکوفا شدن به رضایت می‌‌رسند و برای آن‌ها بعد موفقیت پولی با رضایت از زندگی رابطۀ مثبت و معنی‌‌داری دارد؛ در ‌‌حالی‌‌ که، ویلر و میاکی (1992) دریافتند این رابطه (ارتباط موفقیت و رضایت از زندگی) برای اقشار کم‌درآمدتر منفی است؛ زیرا آن‌ها منابع مالی خود را با افراد ثروتمند مقایسه و در برابر آنان احساس حقارت پیدا می‌‌کنند که سبب بروز نارضایتی آن‌ها از زندگی می‌‌شود. همچنین کلارک و سنیک (2010) دریافتند مقایسه‌‌های اجتماعی بیشتر، با میزان رضایت از زندگی پایین‌‌تر همراه است؛ با ‌وجود این، آن‌ها جهت مقایسه را در نظر نگرفتند. وقتی افراد اهمیت موفقیت، ثروتمند بودن، داشتن پول و خریدن چیزهای گران‌قیمت را تشخیص می‌دهند، بیشتر خود را با دیگران مقایسه می‌کنند. ازنظر هوانگ (2016) رابطۀ بین جهت مقایسۀ اجتماعی و رضایت از زندگی به مسیر مقایسۀ اجتماعی وابسته است، اما همیشه مقایسۀ اجتماعی سبب رضایت از زندگی پایین‌‌تر نخواهد شد؛ بنابراین، ممکن است در پژوهش حاضر، پدیدۀ مقایسۀ اجتماعی رخ ‌داده باشد و کارمندان در قیاس خود با استادان، پول را به‌منزلۀ جبران‌کننده برای نداشتن سطح تحصیلات و تنها راهِ در دسترس برای به دست آوردن موفقیت تلقی کرده ‌‌باشند؛ بنابراین، پیشنهاد می‌‌شود کارمندان در محیط‌‌های شغلی‌‌شان نزد همگان اعم از مدیران، استادان و همکارانشان، در هر زمینه که پیشرفتی داشته‌اند و لایق بوده‌‌اند، تشویق شوند تا قدری از حس نیاز آن‌ها به موفقیت ارضا شود. همچنین پژوهش اشنایدر و شوپن (2014) نشان داد هنگامی ‌‌که مردم تمایل دارند خودشان را با دیگران مقایسه کنند، مقایسۀ درآمد نسبی می‌‌تواند بر میزان رضایت از زندگی آن‌ها تأثیر بگذارد؛ بنابراین، در پژوهش حاضر، عامل درآمد نسبی هم می‌‌تواند در میزان رضایت از زندگی کارمندان نسبت به استادان تأثیرگذار بوده باشد.

یافته‌‌های این مطالعه نشان دادند نگرش به پول می‌‌تواند به‌‌طور مستقیم بر میزان رضایت از زندگی تأثیر بگذارد؛ بنابراین، این مطالعه پیامدهای مهمی را برای پژوهشگران جامعه‌‌شناس و متخصصان روان‌شناسی کارکنان، روابط انسانی و روابط سازمانی ارائه می‌کند. همچنین می‌‌تواند کارمندان را در فراهم‌کردن مبنایی برای تصمیم‌‌گیری‌‌های تجاری در سازمان‌‌ها و تصمیم‌‌گیری برای زندگی روزمره در جامعه به‌طور کلی راهنمایی کند. از‌‌آنجا که پول برای هر دو گروه انگیزه است، این امر ممکن است سبب بروز رفتارهای غیراخلاقی برای رسیدن فرد به رضایت از زندگی بیشتر شود؛ بنابراین، مدیران به ایجاد عدالت داخلی، عدالت خارجی، حقوق فردی و سیاست‌های پولی قوی نیاز دارند؛ زیرا اگر به فردی کمتر از شایستگی‌‌اش پرداخت شود، حس قوی از بی‌‌عدالتی در او ایجاد می‌‌شود و ممکن است به نام عدالت سرقت کند و رفتارهای غیراخلاقی از او سر بزند. همچنین نیاز است تا از مشاوران مالی و مربیان برای آموزش برنامه‌‌هایی با هدف کمک به افراد و خانواده‌‌ها برای بهبود رضایت از وضعیت مالی‌‌شان استفاده شود تا هنگام مقایسۀ درآمدهای نسبی، کمتر از قبل، احساس نارضایتی از وضعیت مالی و به‌دنبال آن احساس نارضایتی از زندگی کنند‌‌. با توجه به اهمیت موضوع و انجام‌نشدن پژوهش‌های کافی در این زمینه در داخل کشور، پیشنهاد می‌‌شود پژوهش‌ها و بررسی‌های وسیع‌تری برای افزایش درک روان‌شناسی پول در سازمان‌های مختلف کشور صورت گیرد و نتایج پژوهش برای مشاغل و فرهنگ‌‌های مختلف دیگر گسترش داده شود. همچنین پیشنهاد می‌‌شود برای درک کامل‌‌تر از رابطۀ اخلاق پولی و رضایت از زندگی، تأثیر بسیاری از عوامل مانند ویژگی‌‌های جمعیت‌‌شناختی، شخصیتی، میزان درآمد، رضایت مالی و ... در نظر گرفته شود.

برزگر، الف. و عاطفی، م. (۱۳۹۵). «ماهیت اخلاق پولی و ادراک اخلاقی دانشجویان حسابداری: نقش ویژگی‌های فردی»، فصلنامۀ بررسی‌های حسابداری و حسابرسی، د ۴، ش 23، ص ۵۲٦-۵٠۷.
جهانگیری، ج. و کاشفی‌‌نیا، و. (1393). «بررسی جامعه‌شناختی مفهوم پول برای زنان در خانواده»، زن در توسعه و سیاست، د 12، ش 3، ص 344-325.
ربانی، ر. و بهشتی، ص. (1390). «بررسی تجربۀ دینداری و رضایت از زندگی»، مجلۀ علوم اجتماعی دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، د 8، ش 1، ص 102-79.
رستمی، م. (۱۳۹۶). «رابطۀ اخلاق پولی و ادراک اخلاقی با ویژگی‌های فردی (جنسیت، سن و رتبه) حسابرسان تحت‌استخدام مؤسسات حسابرسی»، کنفرانس ملی پژوهش‌های نوین حسابداری و مدیریت در هزارۀ سوم، کرج.
شجیرات، د. و انصاری‌سامانی، ح. (1399). «بررسی تأثیر اخلاق پولی بر میزان رضایت از درآمد»، مطالعات رفتار سازمانی، د 9، ش 2، ص 272-249.‌
فرنهام، الف. و آرگایل، م. (1394). روان‌‌شناسی پول. ترجمۀ شهلا یاسایی، تهران: جوانۀ رشد.
کالینیکوس، الف. (1383). درآمدی تاریخی بر نظریۀ اجتماعی. ترجمۀ اکبر معصوم‌بیگی، تهران: آگه.
کرایب، الف. (1382). نظریۀ اجتماعی کلاسیک. ترجمۀ شهناز مسمی‌پرست، تهران: آگه.
مارکس،‌ک. (1386). سرمایه. ‌ترجمۀ ‌ایرج ‌اسکندری، تهران:‌ فردوس.
مدنی‌لواسانی، ش. (1391). «جامعه‌‌شناسی پول»، مجلۀ هفته، ش 25.
مدنی‌لواسانی، ش. و وثوقی، م. (1393). «معنای اجتماعی پول از دیدگاه زنان متأهل شهر کرج»، پژوهش‌های انسان‌شناسی ایران، د 1، ش 1، ص 68-47.
میرشاه‌جعفری، س؛ عابدی، م. و دریکوندی، هـ. (1381). «شادمانی و عوامل مؤثر بر آن»، تازه‌‌های علوم شناختی، ش 4 و3 (15): 58-50.
واحدی، ش. و اسکندری، ف. (1389). «اعتبارسنجی و تحلیل عاملی تأییدی چندگروهی مقیاس رضایت از زندگی در بین دانشجویان پرستاری و مامایی»، مجلۀ پژوهش پرستاران ایران، د 5، ش 17، ص 79-68.
Andersen, J. Camp, P. Kiss, E. Wakita, S. & Weyeneth, J. (1993). The money attitude scale: what college students think about green. The Proceedings of the American Council on Consumer Interests, 39, 377-384.
Aydin, A. E. & Selcuk, E. A. (2019). An investigation of financial literacy, money ethics and time preferences among college students. International Journal of Bank Marketing, 37 (3): 880–900.
Ayu, W. (2014) Determinan persepsi etika mahasiswa akuntansi dengan love of money sebagai variabel intervening. Journal Ilmiah Mahasiswa Feb, 2 (2), 1-28.
Baker, P. M. & Hagedorn, R. B. (2008). Attitudes to money in a random sample of adults: factor analysis of the mas and mbbs scales and correlations with demographic variables. The Journal of Socio Economics, 37, 1803–1814.
Baker, W. E. & Jimerson, J. B. (1992). The sociology of money. American Behavioral Scientist, 35 (6), 678-693.
Bandura, A. Caprara, G. V. Barbaranelli, C. Regalia, C. & Scabini, E. (2011). Impact of family efficacy beliefs on quality of family functioning and satisfaction with family life. Applied Psychology:  An International Review, 60 (3), 421-448.
Charismawati, C. D. (2011). Analysis of the relationship between love of money with accounting student’s ethical perceptions. Thesis MSc, the Faculty of Economics, 1, 321-322.
Clark, A. E. & Senik, C. (2010). Who compares to whom? the anatomy of income comparisons in europe. The Economic Journal, 120, 573–594.
Como, M. (2011). Do happier people make more money? an empirical study of the effect of a person’s happiness on their income. The Park Place Economist, 19 (1), 10-17.
Cummins, R. A. & Nistico, H. (2002). Maintaining life satisfaction: the role of positive cognitive bias. Journal of Happiness Studies, 3, 37-69.
Delahaij, A. Gaillard, C. & Van Dam, P. (2010). Hope and hardiness as related to life satisfaction. The Journal of Positive Psychology, 3 (8), 171-179.
Diener, E. (2002). Will money increase subjective well-being? a literature review and guide to need research. Social Indicators Research, 57, 119-169.
Diener, E. Horwitz, J. & Emmons R. A. (1985). Happiness of the very wealthy. Social Indicators Research, 16, 263-274.
Furnham, A. (1984) The psychology of money usage. Personality and Individual Differences, 5 (5), 501-509.
Furnham, A. (1998). The psychology of behavior at work. (In Press) London: Psychology Press, Journal of Economic Psychology, 9, 467-79.
Gresham, A. & Fontenot, G. (1989). The differing attitudes of the sexes toward money: An application of the money attitude scale. Advances in Marketing, 9, 380-384.
Goldberg, L. R. (1978). Differential attribution of trait-descriptive terms to oneself as compared to well-liked, neutral and disliked others: A psychometric analysis. Journal of Personality and Social Psychology, 36 (9), 1012-1014.
Henchoz, C. Coste, T. & Wernli, B. (2019). Culture, money attitudes and economic outcomes. Swiss Journal of Economics and Statistics, 155 (2), 1-13.
Huang, Y. (2016). Downward social comparison increases life-satisfaction in the giving and volunteering context. Social Indicators Research, 125, 665-676.
Hulland, J. (1999). Use of partial peast squares (pls) in strategic management reaserch: a review of fur resent studies. Strategic Management Journal, 20 (2), 195-204.
Ingham, G. (2004). The nature of money. Cambridge: Policy Press.
Jhang, H. F. (2018). The five dimensions of money attitudes and their link to changes in life satisfaction among taiwanese adolescents in poverty. Research Quality of Life, 13 (2), 399–418.
Lay, A. & Furnham, A. (2018). A new money attitudes questionnaire. European Journal of Psychological Assessment, 35 (7): 1–10.
 Li, B. & Lu, Y. (2009). Happiness and development: the effect of mental well-being on economic growth. Conference on Improving the Human Destiny, Lingnan University, 3 (2): 1-17.
Marwah, Y. & Anim, W. (2015). Analysis of effect of ethics education and love of money perception of accounting students in the preparation of financial statements. Journal of Education and Vocational Research, 6 (1), 1-12.
Mitchell, T. R. & Mickel, A. E. (1999). The meaning of money: an individual-difference perspective. Academy of Management Review, 24 (3), 568–578.
Nga, K. H. & Yeoh, K. K. (2015). Affective, social and cognitive antecedents of attitude towards money among undergraduate students: a malaysian study. Pertanika Journal of Social Sciences & Humanities, 23 (1), 161-180.
Qamar, M. A. J. Khemta, M. A. N. & Jamil, H. (2016). How knowledge and financial self-efficacy moderate the relationship between money attitudes and personal financial management behavior. European Online Journal of Natural and Social Sciences, 5 (2), 296-308.
Roberts, J. A. & Sepulveda, C. J. M. (1999). Money attitudes and compulsive buying: an exploratory investigation of the emerging consumer culture in mexico. Journal of International Consumer Marketing, 11 (4), 53-74.
Rubinstein, W. D. (1981). Survey report on money. Psychology Today, 5, 24-44.
Sabri, M. Wijekoon, R. & Rahim, H. (2020). The influence of money attitude, financial practices, self-efficacy and emotion coping on employees’ financial well-being. Management Science Letters, 10 (4), 889-900.
Schneider, S. M. & Schupp, J. (2014). Individual differences in social comparison and its consequences for life satisfaction: introducing a short scale of the iowa–netherlands comparison orientation measure. Social Indicators Research, 115, 767-789.
Smith, A. (1963). An inquiry into the nature and causes of the wealth of nations, modern library, Newyork. New York (originally published in 1976).
Tabachnick, B. G. & Fidell, L. S. (2001). Using multivariate statistics. Boston: Allyn and Bacon.
Tang, T. L. P. (1992). The meaning of money revisited. Journal of Organizational Behavior, 13 (2), 197-202.
Tang, T. L. P. (1993). The meaning of money: extension and exploration of the money ethic scale in a sample of university students in taiwan. Journal of Organizational Behavior, 14(1), 93-99.
Tang, T. L. P. & Weatherford, E. J. (1997). Secondary vocational business students’ ethical decision making. Paper Presented at the International Conference of the Academy of Human Resource Development, Atlanta, GA, and March.
Tang, T. L. P. Luna-Arocas, R. & Whiteside, H. D. (1997). Attitudes toward money and demographic variables as related to income and life satisfaction: USA vs. Spain. Proceedings of the 22nd International Colloquium of Economic Psychology, 1, 256-66.
Tang, L. P. T. Luna-Arocas, R. & Whiteside, H. D. (2002 a). Money ethic endorsement, self-reported income, and life satisfaction university faculty in the USA and Spain. Personnel Review, 32 (6), 756-773.
Tang, T. L. P. Furnham, A. & Davis, G. M. T. W. (2002 b). The meaning of money: the money ethic endorsement and work–related attitudes in taiwan, the united states and the united kingdom. Journal of Managerial Psychology, 17 (7), 542–563.
Tang, T. L. P. & Chiu, R. K. (2003). Income, money ethic, pay satisfaction, commitment and unethical behavior: is the love of money the root of evil for hong kong employees? Journal of Business Ethics, 46(1), 13–30.
Tang, T. L. P. & Sutarso, T. (2012). Falling or not falling into temptation? multiple faces of temptation, monetary intelligence and unethical intentions across gender. Journal of Business Ethics, 116, 529–552.
Tang, T. L. P. & Gentina, E. (2018). Does adolescent popularity mediate relationships between both theoryof mind and love of money and consumer ethics?. International Association of Applied Psychology, 67 (4), 723-767.
Taormina, R. T. & Gao, J. H. (2013). Maslow and the motivation hierarchy: measuring satisfaction of the needs. American Journal of Psychology, 126 (2), 155–177.
Van-Praag, B. M. S. Frijters, P. & Ferer-i-Carbonell, A. (2003). The anatomy of subjective well-being. Journal of Economic Behavior and Organization, 51, 29-49.
Wheeler, L. & Miyake, K. (1992). Social comparison in everyday life. Journal of Personality and Social Psychology, 62, 760–773.
Yamauchi, K. T. & Templer, D. I. (1982). The development of a money attitude scale. Journal of Personality Assessment, 46(5), 522-528.
Zelizer, A. (1989). The social meaning of money: special monies. American Journal of Sociology, 95 (2), 342-377.