The Relationship between the Economic Action Pattern and Resilience in the Face of Crisis

Document Type : Research Paper

Authors

1 Ph.D. Student in Economic Sociology and Development, Ferdowsi University of Mashhad, Mashhad, Iran

2 Assistant Professor, Department of Social Sciences, Ferdowsi University of Mashhad, Mashhad, Iran

Abstract

Introduction
After the 2008 crisis, the concept of resilience was introduced as one of the most important key factors in reducing vulnerability to crises. After this period, studies were more intensively done around this concept, to which special attention was paid in social sciences and sociology. Yet, studying the concept of resilience and paying attention to it in different dimensions is more important to countries with a high risk. One of the most risky countries with both natural and unnatural causes is Iran, a country that frequently faces various economic shocks and crises in terms of both its geographical location and type of connection to the outside world. Each type of crisis can threaten livelihoods of families and reduce welfare in the society. Lack of attention to the concept of resilience has caused the Iranian society to undergo a crisis period in recent years. It no longer has its normal function. In such an event, people's participations in the overcoming process of crisis have decreased and the negative effects of risks have increased. Due to the high impact of resilience on enhancing social resistance and the declining trend of social harms, as well as the need for the further study of the Iranian society in this area, the present research focused on the concept of resilience despite providing its accurate description. Also, it tried to identify the extent of its impact on the economic actions of households in adverse economic conditions with regard to its current situation in various dimensions.
 
 
Materials and Methods
The current investigation was of a survey type, besides being of an applied type due to the possibility of using its results by the authorities. The statistical population of this study included all the household heads in Mashhad City in 2022. According to the statistical yearbook of 2016, this city had a population of 3001184 people and consisted of 817250 families. It should be noted that the sample individuals had the necessary dispersion to obtain valid and generalizable information and data. In other words, different social classes were sufficiently present in the sample. Using Cochran's formula, the sample size was calculated to include 399 people, which increased to 450 people so as to better allocate the sample to the subgroups of the statistical population and prevent error reduction. Finally, by removing the unusable items, the sample size was determined to consist of 427 people. Also, a proportionally allocated stratified sampling method was applied. In this way, an attempt was made to equally examine the different social classes of the households.
 
Discussion of Results and Conclusions
In summary, it should be noted that the subjects’ economic actions were analyzed in the 3 areas of resistance, recovery, and creative economic actions, the application of each of which was affected by different variables. The important point to be mentioned in this section was the household heads’ tendencies to use resistance and then recovery actions. In other words, in the current situation, the heads of the households first tried to use resistance economic actions to earn a living and lead their daily lives. The majority of people sought to provide subsistence for themselves and their families on a daily basis and was less inclined to take long-term economic actions. This was understandable in our society, where most people had an income of less than 5 million tomans. By increasing the cost of living in the society, only the extended use of resistance actions could sustain household economy. The results also showed that the households tended to use economic recovery actions. This tendency, however, was more prevalent in the middle-class households. In other words, the households that were relatively better off financially tried to return to their pre-crisis conditions (recent economic turmoil and Corona epidemic) by using actions based on ​recovery strategies. Regarding creative actions, the results revealed that the use of these actions was increasing with the increase of the households’ social class.
Creative economic activities had the highest average level in the upper classes and the lowest average level in the lower classes. This result is in line with those obtained by Royla et al. (2017). The researchers also found that by changing the social classes of the households and individuals, their types of action and economic action strategies altered. Finally, according to the results of the present study, it should be noted that paying attention to the concept of resilience can be very effective in overcoming the difficult and critical situations in societies. In addition to reducing the destructive effects of various economic shocks, resilience of any societies and their individuals provides the conditions for their growth and progress.

Keywords

Main Subjects


مقدمه و بیان مسئله

با آغاز دهۀ اول قرن بیست‌و‌یکم بیشتر کشورهای دنیا شاهد بحران‌های بی‌سابقۀ اقتصادی، مالی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بوده‌اند (Mačerinskienė et al., 2014; Kapoor, 2010; Reinhart & Rogoff, 2009). به‌خصوص در سال‌های بعد از ایجاد بحران مالی 2008، مخاطره‌ها و تغییرات ایجاد‌شده در حوزۀ اقتصادی بر سایر حوزه‌ها مثل حوزۀ سیاسی، زیست‌محیطی و به‌خصوص اجتماعی اثر‌گذار بود (میرزایی و همکاران، 1400). بعد از این بحران، بسیاری از کشورهای اروپایی چون اسپانیا، ایتالیا، ایرلند، پرتغال و انگلستان با اثر‌های بسیار منفی مواجه شدند. اثر‌هایی که به شروع اقدام‌های ریاضتی در این کشورها انجامید و در‌نهایت، در‌نتیجۀ محرومیت‌های شدید مادی، سطح زندگی و رفاه مردم به‌شدت کاهش یافت؛ اما در همین دوره، کشورهایی چون آلمان و لهستان به‌نسبت تحت‌تأثیر این بحران قرار نگرفتند و در‌مقایسه با سایر کشورهای اروپایی روند عادی و گذشتۀ خود را داشتند (& Donoghue, 2019 Dagdeviren). این مسئله نشان داد که برخی کشورها در‌مقابل بحران‌های مختلف، میزان مقاومت متفاوتی را در‌مقایسه با سایر کشورها دارند؛ به‌طوری ‌که برخی به‌طور کامل تحت‌تأثیر قرار می‌گیرند، برخی کمتر و برخی کشورها نیز از چنین شوک‌هایی اثر نمی‌پذیرند (van Bergeijk et al., 2017).

همین مسئله توجه محققان را به مطالعات تطبیقی دربارۀ کشورهای اروپایی و اوضاع آنها در بحران اقتصادی سوق داد. در این مطالعات مفهوم تاب‌آوری یکی از مهم‌ترین عوامل کلیدی در کاهش آسیب‌پذیری در‌مقابل بحران‌ها معرفی شد. بعد از این دوره، مطالعات حول محور این مفهوم با شدت بیشتری صورت گرفت و علوم‌اجتماعی و جامعه‌شناسی نیز به این مفهوم توجه خاصی کردند.

از این‌رو استفاده از مفهوم تاب‌آوری در علوم‌اجتماعی تا حدودی جدید است. ریشۀ این مفهوم در علوم‌طبیعی پیدا می‌شود که در آن توضیح داده شده است که چگونه افراد در‌برابر تحولات غیر‌مترقبه مانند بلایا، بحران‌ها و خطر‌ها پاسخ می‌دهند (Holling, 1973; Berkes et al., 2008)؛ اما در علوم‌اجتماعی کاربرد مفهوم تاب‌آوری با افزایش اختلال‌های اجتماعی، بلایای طبیعی و رکودهای بزرگ اقتصادی که بر رفاه خانوار اثر‌گذار‌بوده، تسریع شده است و از این رویکرد به‌طور ‌فزاینده‌ای برای درک راه‌های تحمل و غلبه بر سختی استفاده می‌شود. محبوبیت رویکرد تاب‌آوری تا‌حدی به‌دلیل نگاه مثبت آن به افراد در شرایط دشواری است (Lowndes & Mccaughie, 2013; Rose, 2007). رویکرد تاب‌آوری برخلاف سایر مطالعات، نشان‌دهندۀ این است که افراد قربانی نیستند، بلکه عاملانی هستند که قادرند اوضاع خود را کنترل کنند و وضعیت خود را بهبود بخشند (Dagdeviren & Donoghue, 2019; Harrison, 2013).

نکتۀ مهم این است که بحران‌ها و تنش‌های پی‌در‌پی اقتصادی در دنیا، باعث ضرورت بحث و بررسی به نظریه‌ها و ایده‌های انعطاف‌پذیری و تاب‌آوری در‌زمینه‌های مختلف اقتصادی و سیاسی و البته اجتماعی را سبب شده است. به‌نحوی که بسیاری از جوامع برای دستیابی به توسعه و موفقیت، پیاده‌سازی سیاست‌های تاب‌آوری در‌برابر تغییرها و آسیب‌ها را در دستور کار خود قرار داده‌اند (Briguglio et al., 2009) و از آنجایی که آسیب‌ها و بحران‌های اجتماعی و در‌نهایت بر‌هم‌خوردن رفاه ‌اجتماعی، یکی از تبعات سنگین ناملایم‌های اقتصادی است، ضرورت مطالعۀ تاب‌آوری به امری اجتناب‌ناپذیر تبدیل شده است. با‌توجه به این امر، می‌توان با افزایش مقاوم‌سازی و ایجاد ثبات و سازگاری در‌برابر تنش‌ها، خطر‌ها، ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های یک جامعه را بازسازی کرد و از آنها در‌برابر شوک‌های پیش‌بینی‌نشده استفاده کرد. در این صورت، هر‌چه تاب‌آوری یک اجتماع بیشتر باشد، آسیب‌پذیری‌اجتماعی آن جامعه از بحران‌ها و تنش‌ها کاهش خواهد یافت.

مطالعۀ مفهوم تاب‌آوری و توجه به آن در ابعاد مختلف برای کشورهایی با مخاطره‌های زیاد، اهمیت بیشتری دارد. یکی از مخاطره‌آمیزترین کشورها چه به‌لحاظ طبیعی[1] و چه غیر‌طبیعی، کشور ایران است. کشوری که هم به‌لحاظ موقعیت جغرافیایی و هم به‌دلیل نوع ارتباط‌هایش با دنیای خارج، به‌طور ‌مکرر با شوک‌های مختلف اقتصادی و بحران‌ها مواجه است. بحران‌هایی که هر‌کدام به تهدید معیشت خانوار و کاهش رفاه افراد جامعه منتهی می‌شود.

در سال‌های گذشته نیز بی‌توجهی به مفهوم تاب‌آوری، سبب شده است جامعۀ ایران در دورۀ بحران، کارکرد نرمال خود را نداشته باشد. در چنین رخدادی، مشارکت افراد در خروج از بحران یاد‌شده، کاهش می‌یابد و این امر به تعمیق‌بخشیدن اثر‌های منفی مخاطر‌ه‌ها کمک می‌کند (ماهنامۀ برنامه، 1394). به ‌عبارتی، نبود تاب‌آوری، جامعه را به‌سمت محدودیت‌های آن رهنمون می‌کند.

در تحقیق حاضر به‌دلیل ضریب زیاد اثرگذاریِ تاب‌آوری بر افزایش مقاومت اجتماعی و روند رو‌به‌کاهش آسیب‌های اجتماعی و همچنین نیاز جامعۀ ایران به مطالعه و بررسی بیشتر در این حوزه، کوشش شده است تا با تمرکز بر مفهوم تاب‌آوری باوجود ارائۀ توصیفِ دقیقی از وضعیت موجودِ مفهوم تاب‌آوری در ابعاد مختلف در جامعۀ مد‌نظر، میزان اثرگذاری آن بر کنش‌های اقتصادی خانوارها در شرایط نامطلوب اقتصادی، بررسی شود.

 

تاب‌آوری

دربارۀ مفهوم تاب‌آوری، رویکردهای مفهومی متنوعی مطرح شده است. در بسیاری از متون، بیشتر تاب‌آوری را به‌عنوان بازگشت به عقب و یا بازگشت به عملکرد قبل از بحران تفسیر می‌کنند (Hooper, 2009). در این نوع نگاه، تمرکز بیشتر بر تلاش برای مقاومت در‌برابر تغییر و کنترل آن برای حفظ ثبات است. تاب‌آوری بیشتر منابع ذهنی، انعطاف‌پذیری و نوآوری‌ها را برای تحول فراهم می‌کند و می‌تواند در تبدیل یک بحران به یک فرصت نیز مؤثر باشد (Folke, 2016). در‌مجموع، رویکردهای متنوعی دربارۀ تاب‌آوری مطرح شده است که به‌طور‌ کلی به سه‌دستۀ اصلی خلاصه می‌شوند که این رویکردها جنبه‌های مشترکی در ایستادگی، مقاومت و واکنش مثبت به فشار یا تغییر دارند.

هالینگ در‌قالب مفهوم تاب‌آوری، تداوم سیستم‌ها و توانایی آنها را در جذبِ تغییر و آشفتگی و همچنین حفظ روابط بررسی کرد (Holling, 1973). این رویکرد تاب‌آوری را توانایی بازگشت به حالت قبل می‌داند و آن را به‌صورت مقدار اختلالی تعریف می‌کند که یک سیستم قبل از اینکه به حالت دیگر منتقل شود، می‌تواند تحمل یا جذب کند. چنین درکی از واژۀ ثبات با معنای ضمنی آن تفاوت اساسی دارد (Carpenter et al., 2001). به‌ عبارتی، ثبات وضعیتی را تشریح می‌کند که سیستم برای بازگشت به حالت تعادل پس از یک اختلال موقت در آن قرار و عنصر زمان نیز برای بازگشت به تعادل اهمیت فراوانی دارد. تغییر منطق از پایداری و ثبات به تاب‌آوری بر آن دسته از ویژگی‌هایی تأکید می‌کند که سیستم را قادر می‌سازد در اختلال و بی‌ثباتی زندگی کند و همچنین انعطاف‌پذیری و شانس ماندگاری را در سیستم افزایش می‌دهد (keck & Sakdapolrak, 2013).

بعد‌ها اتحادیۀ تاب‌آوری[2] که بر‌روی تاب‌آوری سیستم‌های اجتماعی-زیست‌محیطی کار می‌کند، تاب‌آوری را به‌منزلۀ ظرفیت یک سیستم برای جذب آشفتگی و سازماندهی مجدد درحالی تعریف می‌کند ‌که در تغییر است تا همچنان همان عملکرد، ساختار، هویت و بازخورد را حفظ کند. مطالعات تجربی و مفاهیم نظری این حوزه باعث شکل‌گیری الگوی فراتئوریک با‌عنوان چرخۀ انطباقی[3] شد (keck & Sakdapolrak, 2013).

چرخۀ انطباقی[4] ماهیت تکاملی تاب‌آوری را توضیح می‌دهد. این چرخه بین دوره‌های طولانی، تجمع و تبدیل منابع و دوره‌های کوتاه‌تر که فرصت‌هایی برای نوآوری ایجاد می‌کند، متناوب است و به‌منزلۀ واحد اساسی برای درک رفتار سیستم‌های پیچیده از سلول‌ها تا اکوسیستم‌ها و جوامع پیشنهاد می‌شود. برای پویایی‌های اکوسیستم و سیستم اجتماعی-زیست‌محیطی که می‌تواند با یک چرخۀ انطباقیِ تاب‌آوری نشان داده شود، چهار ‌مرحلۀ مجزا مشخص شده است: 1) رشد یا بهره‌برداری (r)؛ 2) حفاظت (k)؛ 3) فروپاشی یا رها‌شدن (Ω)؛ 4) سازمان‌دهی مجدد (α).

 

 

 

شکل1- چرخۀ انطباقی تاب‌آوری

Fig 1- Adaptive resilience cycle

 

 

در دو‌مرحلۀ نخست، ساختارها و کارکردهای سیستم شکل می‌گیرند و توسعه می‌یابند. با ادامۀ مرحلۀ حفاظت، سیستم در‌برابر تکانه‌های بیرونی، انعطاف کمتری خواهد داشت. در‌نتیجه، با بروز تنش، مرحلۀ فروپاشی یا رها‌شدگی رخ می‌دهد و سیستم به مرحلۀ سازمان‌دهی مجدد وارد می‌شود. اگر این چرخه به‌صورت‌ مداوم و در سلسله مراتب بالاتری در‌طی زمان تکرار شود و با چرخه‌های متعدد انطباقی مواجه باشیم، در اصطلاح به آن پانارشی می‌گویند (keck & Sakdapolrak, 2013)؛ بنابراین رویکرد بازیابی از تاب‌آوری دربارۀ توانایی جامعه برای بازگشت به گذشته است.

رویکرد دگرگونی[5]، تاب‌آوری را ظرفیت برخورد جامعه در‌مقابل تغییر تلقی می‌کند که در آن جامعه به‌جای بازگشت ساده به حالت قبل، می‌تواند حالت جدیدی را در خود پدید آورد که در محیط موجود پایدارتر است (Matyas & Pelling, 2015). این رویکرد به تاب‌آوری، درک چگونگی واکنش یک جامعه را به تغییرات میسر می‌سازد و می‌پذیرد که تغییر اجتناب‌ناپذیر است و به‌جای اینکه تغییر را یک عامل فشار بداند، آن را چیزی در‌نظر می‌گیرد که جامعه به آن برای احیا به حالت اصلی‌اش نیاز دارد (Brown, 2015).

 

جدول 1- خلاصۀ رویکردهای مفهومی به تابآوری

Table 1- Summary of Conceptual Approaches to Resilience

رویکرد

خلاصه

پایداری

این رویکرد از مطالعات اکولوژیکی بسط یافته است که تاب‌آوری را توانایی بازگشت به حالت قبل و به‌صورت مقدار اختلالی تعریف می‌کند که یک سیستم قبل از اینکه به حالت دیگری منتقل شود، می‌تواند تحمل یا جذب کند.

بازیابی

این رویکرد دربارۀ توانایی جامعه برای بازگشت به گذشته از تغییر یا عامل فشار و برگشت به‌حالت اولیۀ آن است و معیاریست که با زمان صرف‌شدۀ یک جامعه برای بازیابی از تغییر اندازه‌گیری می‌شود.

گذار

بیشتر با تاب‌آوری اجتماعی و ظرفیت جامعه برای واکنش به تغییر است. به عبارت دیگر، رویکرد گذار، تاب‌آوری را عامل محرک تغییرات در جامعه معرفی می‌کند. به‌جای بازگشت ساده به‌حالت قبل، می‌تواند به‌معنای تغییر به‌حالت جدید باشد که در محیط موجود پایدارتر است. این رویکرد بیشتر دربارۀ سازگاری و انطباق جوامع با حوادث است. در سیستم اجتماعی-اکولوژیک ِتاب‌آور، اختلال، پتانسیلی برای ایجاد فرصت برای تجربۀ کارهای جدید برای نوآوری و توسعه پدید می‌آورد که با مفاهیمی مانند نوسازی، احیا و خودسازماندهی همراه است.

 

در‌نهایت، باید بیان کرد که تاب‌آوری در حوزۀ اجتماعی به‌عنوان ظرفیت یک نهاد اجتماعی (مثل خانواده، گروه، جامعه) برای برگشت یا پاسخ مثبت به ناملایم‌ها تعریف می‌شود (Almedom, 2005; Landau & Saul, 2004; Omand, 2005 ). در اینجا تاب‌آوری با سه‌ویژگی از نحوۀ پاسخگویی مردم به تهدیدها شناخته می‌شود: مقاومت[6]، بازیابی[7] و خلاقیت[8] (Kimhi & Shamai, 2004).

به فرض معین‌بودن حد آستانۀ تحمل یک جامعه، آنگونه که در شکل 2 نشان داده شده است، مقاومت به تلاش یک جامعه برای ایستادگی در‌برابر یک بحران و پیامدهای آن مربوط می‌شود. مقاومت فاصلۀ بین سطح عملکرد جامعه، قبل از بحران و یک آستانۀ تحمل است که فراتر از آن، جامعه قادر به بازگشت به حالت معمول خود نخواهد بود. در جوامع با مقاومت زیاد، فاصلۀ بین عملکرد جامعه و آستانۀ تحمل زیاد است و برای جوامع با مقاومت کمتر این فاصله نزدیک‌تر است (Maguire & Hagan, 2007)؛ اما بازیابی به توانایی جامعه در عبور از بحران مربوط می‌شود (Kimhi & Shamai, 2004, Adger, 2000). این خاصیت از تاب‌آوری به‌طور‌ مستقیم به ایدۀ بازگشت جامعه به سطح عملکرد خود، قبل از بحران اشاره دارد (Berton, 2001). جامعۀ تاب‌آورتر، سریع و کارآمد به حالت قبل از بحران برمی‌گردد؛ در حالی که جامعۀ کمتر تاب‌آور، با سرعت کمتری بهبود می‌یابد یا در‌اصل بهبود نخواهد یافت (Aguirre, 2006)؛ البته در اینجا بهبودیِ مطلوب فقط بازگشت به نقطۀ تعادل اولیه نیست، بلکه می‌توان با سازگاری با اوضاع جدید و یادگیری از تجربۀ فاجعه، به سطوح بالاتری از عملکرد دست یافت. این همان ویژگی خلاقیت (دگرگونی) در مفهوم تاب‌آوری است (Kimhi & Shamai, 2004).

 

شکل 2- ویژگی‌های تا‌ب‌آوری

Fig 2- Characteristics of social resilience

 

 

در‌نهایت، با‌توجه به مطالب مذکور باید در درجۀ اول تاب‌آوری را به‌عنوان یک ظرفیت جذب‌کننده، سازگار و تحول‌پذیر معرفی کرد و در درجات بعدی آن را به‌عنوان توانایی نهادهای اجتماعی یا فرآیندهای اجتماعی برای پیش‌بینی، پاسخگویی و بهبودی از مخاطره‌ها تعریف کرد. به ‌هر‌حال، نهادها و فرآیندهای اجتماعی باید برای جلوگیری و کاهش آسیب‌های ناشی از مخاطره‌ها در آینده، به‌طور ‌پیشگیرانه‌ای مقاوم باشند. این امر شامل توانایی‌هایی از ارزیابی ریسک، پیشگیری و آمادگی قبل از فاجعه و ظرفیت‌های جذب‌کننده، سازگار و تحول‌پذیر پس از فاجعه است.

 

پیشینۀ تجربی

به‌طور‌ کلی، به‌دلیل اهمیت مفهوم تاب‌آوری و همچنین نحوۀ مواجهۀ افراد و خانوارها با بحران‌ها، مطالعات چندی در این‌ زمینه صورت گرفته است که در‌ادامه بررسی خواهد شد.

در مطالعات داخلی ابتدا باید به مطالعۀ حاتمی و ذاکرحقیقی (1399) اشاره کرد. این تحقیق که با هدف ارزیابی مؤلفه‌های تاب‌آوری شهری در اوضاع بروز حوادث انجام شده است، نشان داد، افراد بررسی‌شده (384 نفر) توانایی پایینی را دربارۀ قابلیت تغییر و انطباق پس از مخاطره دارند. بر این ‌اساس، افراد بررسی‌شده به سختی با شرایط و بحران به‌وجود‌آمده، کنار می‌آیند و بیشتر زمان خود را صرف انجام‌دادن امور غیر‌ضروری و در‌کل ترک محل حادثه می‌کنند. نتایج، وضعیت نامطلوب جامعۀ آماری را در مؤلفۀ بازگشت به عقب پس از مخاطره نشان می‌دهد.

در تحقیق منصوری و افقه (1396) با بیان اینکه در دنیای کنونی جوامع در تلاطم‌ها، تغییرات و مخاطره‌های متنوع قرار می‌گیرند، پیشنیاز تحقق رشد پایدار را برای مقابله با این مخاطره‌ها، شناخت وضعیت و به کارگیری ابزارهای جدید می‌دانند. نتایج این تحقیق، وضعیت ناهمگن و خطرناک تاب‌آوری در شاخص‌های اجتماعی و اقتصادی کشور را نشان داد. به‌طوری‌ که در بسیاری از بخش‌ها وضعیت «بی‌ثبات و بی‌تاب» ارزیابی شده است. براساس این نتایج واسطه‌گری‌های مالی، بخش ساختمان، میزان بیکاری، واردات، متوسط درآمد و مخارج خانوارهای شهری و روستایی، اقدام به خودکشی و سرقت، وضعیت بسیار نامناسبی را نشان می‌دهد.

در مطالعات خارجی نیز باید به مطالعۀ گوکروم[9] (2015)، با‌عنوان تاب‌آوری معیشتی در یک محیط ابرتورمی در منطقۀ هراره در زیمبابوه اشاره کرد. نتایج این تحقیق نشان داد که در حوالی سال 2007 و اوج‌گرفتن بحران‌های بی‌سابقۀ اقتصادی و سیاسی که تورم بی‌سابقه‌ای را برای مردم به همراه داشت، بیشتر مردم با چالش‌های معیشتی مواجه شدند. در این دوره در کنار اینکه هر‌ روزه بر حجم بیکاری افزوده می‌شد، دستمزد دریافتی مردم نیز بسیار ناچیز بود. در چنین شرایطی، فاجعه‌ای معیشتیِ عبور‌ناپذیری ایجاد شده بود. با این حال، نکته‌ای که در این مقاله وجود دارد، وجود تاب‌آوری در‌بین مردم هراره برای عبورِ منطقی از بحران اقتصادی بود. بر این‌ اساس، استراتژی سوزاندن پول و یا استفاده از نقل‌و‌انتقال الکترونیکی پول در مبادله‌ها، در دستور کار مردم قرار گرفت. امری که منجر به کاهش تورم و همچنین کاهش ارزش کالاهای مصرفی شد و به حفظ معیشت مردم انجامید.

مطالعۀ دیگری از داگدورین و دونگو[10] (2019) با‌عنوان تاب‌آوری، عاملیت و مواجهه با دشواری در‌طی رکود بزرگ در اروپا صورت گرفته است. در این تحقیق از رویکرد تاب‌آوری در‌زمینۀ کنار‌آمدن با مشکلات در دوران رکود بزرگ استفاده شده است. نتایج این تحقیق به‌لحاظ نظری بین سه ‌شکل مختلف از کنش در اوضاع سختی تمایز قائل شده است: جذب‌کننده، سازگار یا انطباقی و تحول‌پذیر. مطابق تحقیق، بیشتر ساز‌و‌کارهای مقابله‌ای در دو ‌گروه جذب‌کننده و سازگار قرار دارند. به‌علاوه، اینکه شرایط خانوادگی (درآمد و دسترسی به منابع) در نوع ساز‌و‌کار مواجهه، اثر بسزایی می‌گذارد. در‌نهایت، نتایج نشان‌دهندۀ در معرض فقر قرار‌گرفتن بسیاری از خانواده‌های طبقۀ متوسط بود و اینکه سیاست ریاضت اقتصادی و همچنین کاهش هزینه‌های عمومی در این امر اثر‌گذار بوده است.

مطالعۀ دیگری از رویلا و همکارانش[11] (2018) با‌عنوان بازسازی تاب‌آوری به‌عنوان یک پدیدۀ اجتماعی و جمعی در کشور اسپانیا صورت گرفته‌ است. نتایج این مطالعه نشان داد که ویژگی‌های اجتماعی و جمعی بر روشی مؤثر است که کنشگران اجتماعی برای بهبودی از شرایط نامطلوب به ‌کار ‌می‌گیرند. نتایج همچنین بیانگر تفاوت کنش‌ها و استراتژی‌های مواجهه با بحران با‌توجه به موقعیت اجتماعی افراد و خانواده‌ها نیز بود. این تحقیق همچنین نشان داد، بخش زیادی از منابع افراد از عضویت آنها در گروه‌های مختلف اعم از خانواده، انجمن‌های محلی و ... به ‌دست می‌آید.

در جمع‌بندی مطالعات تجربی و نظری در این حوزه باید مطرح کرد که تاب‌آوری به‌عنوان مفهومی جدی در زمان‌های بحران شناخته می‌شود. مفهومی که توجه به آن می‌تواند اثرگذاری برنامه‌های توسعه‌ای را دوچندان کند و در‌زمان مخاطره‌ها، آسیب‌های ناشی از آن را در سطح خرد و کلان کاهش دهد. همین امر، نیز تحقیق حاضر را بر آن داشته است تا با طرح الگوی تحقیق زیر به مفهوم تاب‌آوری و راهبردهای مواجهه با بحران توجه ویژه‌ای شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل 3- مدل تحقیق

Fig 3- Research model

 

 

روششناسی

پژوهش حاضر از نوع پیمایشی است و با‌توجه به امکان استفاده از نتایج ارائه‌شدۀ مسئولان، از نوع کاربردی است. جامعۀ آماری این پژوهش، کلیۀ شهروندان سرپرست خانوارِ شهر مشهد در سال 1400 است. مطابق سالنامۀ آماری سال 1395 شهر مشهد 3001184 نفر جمعیت دارد و از 817250 خانوار تشکیل شده است. گفتنی است، که افراد نمونه پراکندگی لازم را برای دستیابی به اطلاعات و داده‌های معتبر و تعمیم‌شدنی داشتند. به‌ عبارتی، از طبقات اجتماعی مختلف به اندازۀ کافی در نمونۀ مد‌نظر حضور داشته‌اند.

در این پژوهش، برای تعیین دقیق اجزای فرمول کوکران بر‌خلاف روش‌های رایج در بین محققان (که حداکثر واریانس را ملاک قرار می‌دهند؛ یعنی 05/0) از آزمون مقدماتی با حجم نمونۀ 60 نفر استفاده شد و واریانس فرمول کوکران به‌طور ‌واقعی و دقیق تعیین شد.

 

399.16 =   

 

 

در‌نهایت، حجم نمونۀ تحقیق با استفاده از فرمول کوکران 399 نفر محاسبه شد که به‌دلیل اختصاص بهتر نمونه به زیر‌گروه‌های جامعۀ آماری و همچنین جلوگیری از کاهش خطا و کاهش پرسشنامه‌ها به 450 نفر افزایش پیدا کرد. در‌نهایت، با حذف موارد استفاده‌نشده، حجم نمونۀ تحقیق 427 در‌نظر گرفته شد.

روش نمونه‌گیری در تحقیق حاضر به‌صورت‌ طبقه‌ای، تصادفی متناسب بوده است. بدین ‌صورت که سعی شده است تا به‌طور ‌برابر از‌بین طبقات مختلف اجتماعی خانوارهایی بررسی شوند. در این روش آنچه در نحوۀ طبقه‌بندی و توزیع نمونه‌ها، مبنای عمل قرارگرفته است، شناخت تیم پژوهش از پهنه‌های برخوردار، نیمه‌برخوردار و کم‌برخوردار شهر مشهد‌ بود که این شناخت خود نتیجۀ مطالعات پیش‌بینیِ مستقل و مشترک اعضای تیم پژوهش و همچنین شهرت عمومیِ مناطق مراجعه‌شده به برخورداری، نیمه‌برخورداری و یا کم‌برخورداری در اذهان عمومی است. این نحوه از نمونه‌گیری در تعمیم نتایج بسیار اثرگذار خواهد بود.

اعتبار ابزار تحقیق حاضر از نوع صوری[12]‌بوده و با مراجعه به صاحب‌نظران مربوط حاصل شده است. برای محاسبۀ روایی، گویه‌های تحقیق نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است.

 

جدول 2- نتایج آزمون آلفای کرونباخ

Table 2- Cronbach's alpha test results

متغیرها

تعداد گویهها

تعداد کل گویهها

آلفای کرونباخ

کنش‌های اقتصادی

راهبرد مقاومت

7

21

963/0

راهبرد بازیابی

7

739/0

راهبرد خلاقیت

7

729/0

تاب‌آوری اجتماعی

انسجام اجتماعی

3

25

727/0

حمایت اجتماعی

4

شبکه‌های اجتماعی

3

مکانیسم اجتماعی

7

عدالت اجتماعی

3

باورهای اجتماعی- مذهبی

2

ساختار اقتصادی- اجتماعی

3

تاب‌آوری فردی

صلاحیت اجتماعی

4

19

866/0

منابع اجتماعی

4

انسجام خانواده

4

صلاحیت شخصی

4

سبک ساختاری

3

تاب‌آوری اقتصادی

-

4

4

664/0

 

 

گفتنی است که در تحقیق حاضر برای سنجش متغیرهای تحقیق، در‌کنار ابزارسازی، از مطالعات معتبر علمی استفاده شده است. برای اندازه‌گیری تاب‌آوری اجتماعی از مطالعۀ ساجا و همکاران[13] (2018)، اندازه‌گیری متغیر تاب‌آوری فردی از مطالعۀ فارن‌ورث[14] (2013) و برای سنجش متغیر تاب‌آوری اقتصادی از مطالعات هالی‌گیت[15] (2014) و محمدی و همکاران (1396) استفاده شده است. در‌کنار این امر اعتبار گویه‌های متغیرهای تحقیق نیز با تحلیل عاملیِ تأییدی بررسی شد و گویه‌های با بارهای عاملی ضعیف از فرآیند تحلیل حذف شد. در‌بارۀ تفکیک تاب‌آوری به تاب‌آوری فردی، اجتماعی و اقتصادی نیز باید بیان کرد که تاب‌آوری فردی در‌واقع، شرایط محقق‌شده در سطح فردی است و بینش فرد، تواناییِ رویارویی با مشکلات و گرفتاری‌های زندگیِ فردی را اندازه‌گیری می‌کند؛ در‌حالی که تاب‌آوری اجتماعی بینش فرد، به اوضاع اجتماعی مؤثر بر توان عمومی آحاد جامعه در رویارویی با مسائل مختلفِ جاری در جامعه است. تاب‌آوری اقتصادی نیز در برگیرندۀ انضمامی‌ترین ادراک از تاب‌آوری حول امر اقتصادی و معیشتی در زندگی خودشان و دیگران با اوضاع مشابه است. این نوع از نگاه به مراتب شرایط مساعدتری را برای سنجش تاب‌آوری فراهم می‌سازد که تحقیق حاضر نیز بر پایۀ آن صورت گرفته است.

 

یافته‌های پژوهش

یافته‌های توصیفی

براساس نتایج، میانگین سنی نمونۀ تحقیق 32/46 سال و دامنۀ سنی آنها 18 تا 70 سال است. 3/91 درصد پاسخگویان مرد و 7/8 درصد زن و 9/89 درصد نیز متأهل بوده‌اند. به‌لحاظ تعداد اعضای خانوار، بیشترین درصد را اعضای 4 نفره تشکیل داده‌اند. میانگین اعضای خانوار در این تحقیق برابر با 5/3 است. از‌نظر وضعیت اشتغالِ سرپرستان خانوار، بیشترین درصد و فراوانی متعلق به خانوارهای یک والد شاغل با 7/71 درصد است. خانوارهای دو ‌والد شاغل نیز با 2/22 درصد و دو‌ والد بیکار با 1/6 درصد در رتبۀ بعدی قرار دارند. همچنین، در‌بین نمونۀ تحقیق 6/31 درصد خود را متعلق به طبقۀ بالا و 6/31 درصد نیز خود را متعلق به طبقۀ پایین دانسته‌اند. مابقی افراد نیز بیشتر خود را در طبقات متوسط رو‌به‌پایین ارزیابی کرده‌اند. به‌لحاظ میزان درآمد میانگین خانوارها 5/8 میلیون تومان ارزیابی شده است. با این‌ حال، بیشتر خانوارها (8/43 درصد) درآمدی کمتر از 5 میلیون تومان دارند. از‌لحاظ میزان هزینۀ خانوار نیز میانگین برابر 8 میلیون تومان گزارش شده است که البته 1/47 درصد افراد نیز در اینجا هزینه‌ای کمتر از 5 میلیون تومان دارند.

در تحقیق حاضر برای اندازه‌گیری متغیر کنش‌های مواجهه با بحران و ابعاد آن، از 21 گویه در طیف لیکرت شش قسمتی استفاده شده است. برای سنجش این متغیر، ابتدا مطالعه‌ای کیفی صورت گرفته است که از تحلیل‌های حاصل از آن، ابزار مورد انتظار محققان برای سنجش مفهوم مد‌نظر طراحی شد. در‌نهایت، با کمک تحلیل عاملیِ تأییدی و بررسی بارهای عاملی گویه‌ها، گویه‌های تحلیل‌شده و ابعاد متغیر، تعیین شد. بر این ‌اساس، این سه ‌عامل در‌مجموع 36/58 درصد از واریانس نمرات مقیاسِ مد‌نظر را تبیین می‌کنند. بدین ترتیب که راهبرد مقاومت با مقدار ویژۀ 33/8 بیشترین درصد واریانس (80/36)، راهبرد بازیابی با مقدار ویژۀ 98/2 واریانس (21/14) درصدی را تبیین و راهبرد خلاقیت نیز با مقدار ویژۀ 54/1، (37/7) درصد از واریانس کل را تبیین می‌کند.

 

 

جدول 3- گویههای کنشهای مواجهه با بحران

Table 3- Items of crisis response actions

راهبرد مقاومت

گویهها

بار عاملی

مقدار ویژه

درصد واریانس

درصد تجمعی

در ایجاد تعادل از هزینه‌های فرزندانم نیز کم کرده‌ام.

848/0

33/8

80/36

80/36

بسیار پیشامده که از خانواده و دوستانم پول قرض گرفته‌ام.

865/0

سطح مصرف کالاهای ضروری؛ اما گران چون گوشت و روغن و ... را کم کرده‌ایم.

938/0

به‌تازگی تمایلی به خرید لباس نداریم و بیشتر لباس‌های قدیمی را استفاده می‌کنیم.

917/0

سعی می‌کنم برای دریافت کالای ارزان و تعاونی در صف‌های طولانی منتظر بمانم.

866/0

در یکی دو سال اخیر خرید لوازم ارزان و خوراک ارزان (با کیفیت پایین) را بیشتر تجربه کردم

910/0

یارانه و حمایت معیشتی به جزئی اصلی از تأمین نیازهای خانواده‌ام تبدیل شده است.

889/0

راهبرد بازیابی

در‌طول یکی دو سال اخیر، بسیاری افراد، سرمایه‌های خود را فروخته‌اند.

822/0

98/2

21/14

06/49

در یکی دو سال گذشته، برای رفع مشکلاتم، سرمایه‌هایم را فروخته‌ام.

476/0

در ماه‌های گذشته به‌جای پس‌انداز‌کردن، از آنچه پس‌انداز داشته‌ام، مشغول هزینه‌کردن هستم.

526/0

برای تأمین هزینه‌های زندگی‌ام در دو شغل یا بیشتر مشغول به کار هستم.

548/0

در یکی دو سال اخیر، با این احساس درگیر بوده‌ام که درآمدم نیاز خانواده‌ام را تأمین نمی‌کند.

810/0

در یکی دوسال اخیر، تغییری در اولویت‌های زندگی‌ام ایجاد نشده است.

647/0

نگذاشته‌ام شرایط موجود در جامعه روی نوع خواسته‌ها و اهدافم اثر بگذارد.

667/0

راهبرد خلاقیت

سعی می‌کنم، همیشه بیشتر از حد نیازم خرید کنم (انباری خانۀ ما پر از کالاهای مصرفی است).

862/0

54/1

37/7

36/58

در یکی دو سال اخیر، به کار خرید‌و‌فروش روی آوردم (ماشین، خونه، دلار و ...).

419/0

شغل خودم را در یکی دو سال اخیر توسعه داده‌ام.

545/0

بنابر آنچه دیده‌ام، باور دارم که پول‌درآوردن منهای روش آن، هنر است.

788/0

ایده‌ها و تجربه‌های جذابی برای درآمدزایی با فضای مجازی داشته‌ام.

801/0

اگر شرایط مهیا باشد، مهاجرت یکی از گزینه‌های حل مشکلاتم است (به مهاجرت فکر می‌کنم).

817/0

در دو سال اخیر، به سرمایه‌گذاری و کارهای شراکتی (تعاونی) اقدام کرده‌ام

585/0

 

 

 

به‌دلیل ماهیت خاص این متغیر به‌عنوان متغیر وابستۀ تحقیق، نمی‌توان یک میانگین کلی از آن ارائه داد؛ بنابراین میانگین هر بُعد از این متغیر بررسی خواهد شد. دربارۀ راهبرد مقاومت باید بیان کرد که در‌بین افراد مطالعه‌شده، بیشترین میانگین با 02/42 درصد است. بدین صورت که افراد بررسی‌شده در اوضاع کنونی بیشتر تمایل به استفاده از کنش‌های مقاومتی دارند. کنش‌هایی که بیشتر متمایل به تأمین معیشت روزانه و تلاش برای حداقل معیشت است. دربارۀ راهبرد بازیابی نیز باید بیان کرد که میانگین استفادۀ افراد مطالعه‌شده از آن برابر 11/38 درصد است. به عبارتی دیگر، افراد برای مقابله با اثر‌های بحران بر زندگیِ آنها از این نوع کنش‌ها نیز استفاده کرده‌اند. افراد جامعه، راهبرد خلاقیت را به‌عنوان یکی دیگر از کنش‌های مطرح‌شده در دورۀ بحران، بررسی کرده‌اند. هر‌چند که میانگین پایین‌تری (54/37 درصد) دارند.

 

 

جدول 4- یافته‌های توصیفی مرتبط با متغیر کنش‌های مواجهه با بحران و ابعاد آن

Table 4- Descriptive findings related to the variables of crisis response actions and its dimensions

متغیر

تعداد گویه

میانگین خام

میانگین درصدی

میانگین درصدی کل

مینیمم

ماکزیمم

راهبرد مقاومت

7

71/21

02/42

71/35

6

40

راهبرد بازیابی

7

34/20

11/38

38/32

13

42

راهبرد خلاقیت

7

14/20

54/37

90/31

8

40

 

 

برای اندازه‌گیری متغیرهای مستقل تحقیق نیز از طیف لیکرت شش قسمتی استفاده شده است. در این قسمت تاب‌آوری اجتماعی و ابعاد آن با 25 گویه سنجیده شد. در این متغیر نمرۀ 150، نشان‌دهندۀ بیشترین میزان تاب‌آوری اجتماعی و نمرۀ 25 نشان‌دهندۀ کمترین میزان آن است. همانطور که در جدول 5 نشانداده شده است، میانگین این شاخص برای افراد مطالعه‌شده، عدد 61/51 درصد را نشان می‌دهد که حاکی از آن است که میزان تاب‌آوری اجتماعی در جامعه از نگاه افراد مطالعه‌شدۀ متوسط ارزیابی شده است. بررسی میزان تاب‌آوری اجتماعی به تفکیک ابعاد آن نیز حاکی از این است که بیشترین میانگین، مربوط به ساختار اقتصادی-اجتماعی با 78 درصد و کمترین آن مربوط به انسجام اجتماعی با 20/39 درصد است. به‌ عبارتی، افراد مطالعه‌شده، معتقدند که انسجام اجتماعی در جامعۀ کنونی پایین است.

 

 

جدول 5- یافتههای توصیفی مرتبط با متغیر تابآوری اجتماعی و ابعاد آن

Table 5- Descriptive findings related to the social resilience variable and its dimensions

متغیر

تعداد گویه

میانگین خام

میانگین درصدی

مینیمم

ماکزیمم

انسجام اجتماعی

3

88/8

20/39

7

14

حمایت اجتماعی

4

79/11

95/38

6

20

شبکه‌های اجتماعی

3

81/10

06/52

4

16

مکانیسم اجتماعی

7

12/23

05/46

15

47

عدالت اجتماعی

3

95/12

33/66

7

20

باورهای اجتماعی- مذهبی

2

33/7

3/53

3

12

ساختار اقتصادی- اجتماعی

3

70/14

78

6

17

تاب‌آوری اجتماعی کل

25

52/89

61/51

70

132

 

 

برای اندازه‌گیری متغیر تاب‌آوری فردی و ابعاد آن نیز از 19 گویه استفاده شده است. نمرۀ 114 در این متغیر، نشان‌دهندۀ بیشترین میزان تاب‌آوری فردی و نمرۀ 19 نشان‌دهندۀ کمترین میزان آن است؛ همانطور که جدول 6 نشان می‌دهد، میانگین این شاخص برای افراد مطالعه‌شده عدد 44/59 درصد را نشان می‌دهد که حاکی از آن است که میزان تاب‌آوری فردی در افراد مطالعه‌شدۀ متوسط رو‌به‌بالا ارزیابی شده است. بررسی میزان تاب‌آوری فردی به تفکیک ابعاد آن نیز حاکی از این است که بیشترین میانگین مربوط به سبک ساختاری با 93/76 درصد و کمترین آن مربوط به صلاحیت اجتماعی با 05/47 درصد است آنچه در این متغیر در‌خور‌توجه است، پایین‌بودن میانگین صلاحیت اجتماعی افراد است که بیانگر این موضوع بوده که در افراد مطالعه‌شده، پتانسیل انجام‌دادن کارهای جمعی و گروهی و ایجاد شبکه‌های ارتباطی برای افراد دشوار است.

 

 

جدول 6- یافتههای توصیفی مرتبط با متغیر تابآوری فردی و ابعاد آن

Table 6- Descriptive findings related to individual resilience variable and its dimensions

متغیر

تعداد گویه

میانگین خام

میانگین درصدی

مینیمم

ماکزیمم

صلاحیت اجتماعی

4

41/13

05/47

9

20

منابع اجتماعی

4

92/15

6/59

8

22

انسجام خانواده

4

61/15

05/58

8

22

صلاحیت شخصی

4

01/16

5/70

8

24

سبک ساختاری (منظم و با برنامه‌بودن)

3

54/14

93/76

5

18

تاب‌آوری فردی کل

19

47/75

44/59

42

106

 

 

برای اندازه‌گیری متغیر تاب‌آوری اقتصادی نیز از 4 گویه استفاده شده است. نمرۀ 24 در این متغیر، نشان‌دهندۀ بیشترین میزان منفعت‌طلبی عمومی و نمرۀ 4 نشان‌دهندۀ کمترین میزان آن است. همانطور که در جدول 7 نشان داده شده است، میانگین این شاخص برای افراد مطالعه‌شده، عدد 3/26 درصد را نشان می‌دهد که حاکی از آن است که میزان تاب‌آوری اقتصادیِ مردم از نگاه افراد مطالعه‌شدۀ تحقیق حاضر بسیار پایین ارزیابی شده است.

 

 

جدول 7- یافتههای توصیفی مرتبط با متغیر تابآوری اقتصادیِ مردم

Table 7- Descriptive findings related to the economic resilience variable of the people

متغیر

تعداد گویه

میانگین خام

میانگین درصدی

مینیمم

ماکزیمم

تاب‌آوری اقتصادیِ مردم

4

26/9

3/26

4

20

 

 

یافته‌های استنباطی

الگو‌های معادله‌های ساختاری برای تبیین متغیرهای وابسته

برای بررسی دقیق‌ اثر‌های متغیرهای مستقل بر متغیرهای وابسته (راهبردهای مقاومتی، بازیابی و خلاقیت)، از نرم‌افزار آماری Smart PLS و الگوی معادله‌های ساختاری استفاده شده است.

در شکل 4 الگو‌های معادله‌های ساختاری راهبردهای اقتصادی ترسیم شده است. این الگوها با استفاده از نرم‌افزار اسمارت پی ال اس رسم شده است. در این الگوها در‌کنار بررسی اثر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته، می‌توان تحلیل عاملی تأییدی را برای ابعاد متغیرها نیز صورت داد. در تحقیق حاضر نیز برای ترسیم الگوی معادله‌های ساختاری ابتدا بار عاملی ابعاد متغیرهای مستقل تحقیق بررسی شد که در بیشتر متغیرها، ابعاد با بار عاملی زیاد و مناسب به متغیرهایشان تعلق داشتند. در مرحلۀ بعد، اثر متغیرهای مستقل بر وابسته با ضرایب استاندارد‌شدۀ (Beta) بررسی شد.

نتایج این قسمت نشان می‌دهد که:

الف) در الگوی معادله‌های ساختاری مرتبط با راهبردهای مقاومتی، متغیرهای پیش‌بین، علی‌رغم داشتن اثرگذاری مستقیم، با سایر متغیرها نیز بر نوع کنش‌های اقتصادی مردم اثر می‌گذارند. نتایج نشان می‌دهد که این متغیرها به‌طور ‌کلی 40/0 درصد از تغییرات متغیر راهبرد مقاومت را تبیین می‌کنند. در این تبیین‌کنندگی، متغیر تاب‌آوری فردی با ضریب بتا 436/0- بیشترین اثرگذاری را داشته است. بدین صورت که افزایش در تاب‌آوری، تمایل افراد در استفاده از کنش‌های اقتصادی مقاومتی کاهش می‌یابد. همچنین، تاب‌آوری اقتصادی و اجتماعی نیز اثرگذاری معکوسی بر راهبردهای مقاومتی دارند و تقویت هر‌کدام از این متغیرها به کاهش استفاده و کاربرد کنش‌های مقاومتی در سطح خانوار منجر می‌شود.

ب) در الگوی معادله‌های ساختاری مرتبط با راهبردهای بازیابی، نتایج نشان می‌دهد که هر سه‌ متغیر مستقل، اثرگذاریِ معنا‌داری را بر تبیین تغییرات متغیر وابسته داشته‌اند. این متغیرها حدود 45/0 درصد از تغییرات متغیر راهبرد بازیابی را تبیین کردند. بر ‌این ‌اساس، متغیر تاب‌آوری فردی با ضریب بتا 411/0 بیشترین اثرگذاری را داشته است و بعد از آن نیز متغیر تاب‌آوری اقتصادی با ضریب 400/0 و تاب‌آوری اجتماعی با ضریب 165/0 قرار دارند. این نتایج بیانگر آن است که تقویت هرکدام از این متغیرها، تمایل خانوارها را به‌سمت کنش‌های بازیابی‌کنندۀ اقتصاد خانوار سوق می‌دهد.

ج) در الگوی معادله‌های ساختاری مرتبط با راهبردهای خلاقیت، نتایج نشان می‌دهد که هر سه متغیر مستقل، اثرگذاریِ معنا‌داری را بر تبیین تغییرات متغیر وابسته داشته‌اند. این متغیرها حدود 36/0 درصد از تغییرات متغیر راهبرد خلاقیت را نشان دادند. بر این ‌اساس، متغیرهای تاب‌آوری فردی و تاب‌آوری اقتصادی هر‌کدام با ضریب بتا 336/0 و متغیر تاب‌آوری اجتماعی با ضریب بتای 213/0 اثرگذاریِ معناداری را داشته‌اند. بدین صورت که تقویت هرکدام از این متغیرها، تمایل خانوارها را به‌سمت کنش‌های خلاقیت‌زا سوق می‌دهد.

 

شکل 4- الگوهای معادله‌های ساختاری راهبردهای اقتصادی

Fig 4- Structural equation models of economic strategies

 

در جدول 8 نیز تعدادی از مهم‌ترین معیارهای برازش الگو و همچنین تفسیر آنها و مقدارش در الگو مفروض آمده است. به‌طور ‌کلی می‌توان گفت که عمدۀ شاخص‌های برازش الگو‌های حاضر در تحقیق پذیرفتنی است

 

 

جدول 8- شاخصهای نیکویی برازش الگوی راهبردهای مقاومت، بازیابی و خلاقیت

Table 8- Goodness indicators of model fit of resistance, recovery and creativity strategies

متغیرها

 

 

 

شاخص‌ها

راهبرد مقامومت

راهبرد بازیابی

راهبرد خلاقیت

مقدار استاندارد

راهبرد مقاومت

تابآوری اجتماعی

تاب‌آوری فردی

تابآوری اقتصادی

راهبرد بازیابی

تابآوری اجتماعی

تاب‌آوری فردی

تابآوری اقتصادی

راهبرد خلاقیت

تابآوری اجتماعی

تاب‌آوری فردی

تابآوری اقتصادی

پایایی الگو

آلفای کرونباخ

بالای 7/0

965/0

717/0

786/0

799/0

717/0

786/0

799/0

749/0

715/0

717/0

799/0

686/0

نتیجه

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

تأید

تأیید

تأیید

پایایی ترکیبی

بالای 7/0

971/0

736/0

861/0

787/0

834/0

711/0

864/0

803/0

783/0

646/0

863/0

785/0

نتیجه

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

روایی همگرایی مدل

AVE

بیشتر از 5/0

827/0

515/0

569/0

588/0

556/0

418/0

571/0

505/0

585/0

529/0

566/0

485/0

نتیجه

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

پذیرفتنی

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

برازش کل الگو

SRMR

کمتر از 08/0

068/0

071/0

076/0

نتیجه

تأیید

تأیید

تأیید

NFI

نزدیک به یک

708/0

871/0

856/0

نتیجه

تأیید

تأیید

تأیید

استون گیسر Q2

بالاتر از 3/0

نتایج مربوط به شاخص استون گیسر نیز در تمام متغیرها اعداد پذیرفتنی را نشان می‌دهد.

                               
  • composite reliablity
  • میانگین واریانس استخراجی

 

 

جدول 9 برآورد کلی از اثر‌های متغیرهای مستقل تحقیق بر متغیر وابستۀ راهبردهای اقتصادی را نشان می‌دهد. این جدول نشان می‌دهد که در راهبرد مقاومتی، متغیر تاب‌آوری اجتماعی بیشترین اثرگذاری غیر‌مستقیم را دارد؛ اما این اثرگذاری جهتی معکوس دارد. همچنین، نتایج نشان می‌دهد که در راهبرد مقاومتی به‌لحاظ اثر کلی، متغیر تاب‌آوری فردی بیشترین اثرگذاری را دارد.

در راهبرد بازیابی، متغیر تاب‌آوری اجتماعی بیشترین اثرگذاری غیر‌مستقیم را به‌صورت مثبت دارد در این راهبرد نیز به‌لحاظ اثر‌های کلی، متغیر تاب‌آوری اقتصادی بیشترین اثرگذاری را دارد. بدین صورت که تقویت تاب‌آوری اقتصادی تمایل به کاربرد کنش‌های اقتصادی بازیابی‌کننده را افزایش می‌دهد.

همچنین، نتایج مربوط به راهبرد خلاقیت نشان می‌دهد که متغیر تاب‌آوری اجتماعی بیشترین اثرگذاری غیر‌مستقیم را به‌صورت مثبت دارد. در این راهبرد نیز به‌لحاظ اثر‌های کلی، متغیر تاب‌آوری اقتصادی بیشترین اثرگذاری را نشان می‌دهد.

 

 

جدول 9 - برآورد ضرایب اثرهای مستقیم، غیرمستقیم و اثرهای کل بر راهبردهای اقتصادی

Table 9- Estimation of coefficients of direct and indirect effects and total effects on economic strategies

متغیرها

تاب‌آوری اجتماعی

تاب‌آوری اقتصادی

تاب‌آوری فردی

اثرات تحلیل‌شده

راهبرد مقاومت

اثر‌های مستقیم

078/0-

392/0-

436/0-

407/0

اثر‌های غیر‌مستقیم

148//0-

042/0-

-

اثرهای کل

226/0-

434/0-

436/0-

راهبرد بازیابی

اثرهای مستقیم

165/0

400/0

411/0

451/0

اثرهای غیر‌مستقیم

127/0

063/0

-

اثرهای کل

292/0

463/0

411/0

راهبرد خلاقیت

اثرهای مستقیم

213/0

336/0

336/0

366/0

اثرهای غیر‌مستقیم

105/0

075/0

-

اثرهای کل

318/0

411/0

336/0

 

 

در‌کنار بررسی اثر متغیرهای تحقیق به‌صورت ‌کلی، میزان اثرگذاری و نوع رابطه بین ابعاد متغیرها (تاب‌آوری اجتماعی، فردی و اقتصادی) و کنش‌های اقتصادی به‌عنوان متغیرهای وابسته بررسی شد. جدول 10 برآورد کلی این نتایج را نشان می‌دهد.

 

 

جدول 10- ضرایب رگرسیونی الگوهای تبیینکنندۀ راهبردهای اقتصادی مواجهه با بحران

Table 10- Regression coefficients of models explaining economic strategies for crisis management

متغیرها                   الگو‌ها

راهبرد مقاومتی

راهبرد بازیابی

راهبرد خلاقیت

 

انسجام اجتماعی

**150/0-

061/0

081/0

حمایت اجتماعی

**256/0-

**148/0

049/0-

شبکه‌های اجتماعی

042/0-

**137/0-

020/0

مکانیسم اجتماعی

054/0-

095/0-

041/0

عدالت اجتماعی

**221/0

044/0

091/0-

باورهای اجتماعی-مذهبی

**131/0

044/0-

073/0-

ساختار اجتماعی

**264/0-

199/0-

*128/0

 

صلاحیت اجتماعی

037/0-

085/0

**174/0

منابع اجتماعی

**137/0-

*117/0

039/0-

انسجام خانواده

**308/0

*139/0-

071/0

صلاحیت شخصی

**227/0-

033/0-

**433/0

سبک ساختاری

**307/0-

097/0

*126/0-

 

 

براساس جدول 10، نتایج نشان می‌دهد که

الف) راهبرد مقاومتی با ابعاد تاب‌آوری اجتماعی، بیشتر تبیین‌کنندگی برای راهبرد مقاومتی متعلق به ساختار اجتماعی (به‌صورت منفی) و کمترین تبین‌کنندگی متعلق به باورهای اجتماعی و مذهبی (به‌صورت مثبت) است. دربارۀ تاب‌آوری فردی نیز انسجام خانواده به‌صورتی مثبت بر راهبرد کنش‌های مقاومتی بیشترین اثرگذاری و بُعد منابع اجتماعی کمترین اثر را داشته است.

ب) راهبرد بازیابی با ابعاد تاب‌آوری اجتماعی تنها بُعد حمایت اجتماعی (148/0) و بُعد شبکۀ اجتماعی (137/0-) اثرگذاری معنادار داشته‌اند. دربارۀ تاب‌آوری فردی نیز این اثرگذاری در ابعاد انسجام خانواده (139/0-) و منابع اجتماعی (117/0) خلاصه شده است.

ج) راهبرد خلاقیت با ابعاد تاب‌آوری اجتماعی تنها بُعد ساختار اجتماعی (128/0) اثرگذاری معنادار داشته است. دربارۀ تاب‌آوری فردی نیز این اثرگذاری در ابعاد صلاحیت اجتماعی (174/0)، صلاحیت شخصی (433/0) و سبک ساختاری (126/0-) خلاصه شده است.

 

نتیجه

هدف از انجام‌دادن تحقیق حاضر، بررسی انواع کنش‌های اقتصادی در‌بین سرپرستانِ خانوار شهر مشهد بود. این تحقیق با تحلیل و بررسی نتایج حاصل از جمع‌آوری داده‌ها از 427 سرپرست خانوار تکمیل شده است. در این تحقیق کوشش شده است تا اثرگذاری تاب‌آوری بر نوع کنش‌های اقتصادی افراد در‌طول بحران، بررسی شود. به ‌عبارتی دیگر، میزان تبیین‌کنندگی تاب‌آوری اجتماعی، اقتصادی و فردی بررسی شود و اهمیت تاب‌آوری به‌عنوان یکی از اساسی‌ترین مفاهیم در زمان‌هایی نشان داده شود که جوامع با چالش مواجه هستند. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که کنش‌های اقتصادی در‌بین سرپرستان خانوار از نوع کنش‌های اقتصادیِ مقاومتی است. میانگین این کنش‌ها در‌بین افراد مطالعه‌‌شده، برابر با 02/42 درصد است که از میانگین دو راهبردِ کنشیِ دیگر، یعنی راهبرد بازیابی و راهبرد خلاقیت بیشتر است. به عبارتی، نتایج نشان می‌دهد که در اوضاع کنونی سرپرستان خانوار بیشتر متمایل به تأمین معیشت روزانۀ خود و خانوادۀ خود هستند و سعی دارند حداقل معیشتی را برای اعضای خانوادۀ خود فراهم کنند. امری که در تحقیقات حاتمی و ذاکرحقیقی (1399) و منصوری و افقه (1396) نیز تأیید شدنیست و در آنها نیز شهروندان و جامعه بیشتر تمایل‌های مقاومتی در‌برابر بحران‌ها دارند و اوضاع مساعدی به‌لحاظ تاب‌آوری ندارند.

در بخش استنباطی تحقیق حاضر، می‌توان متغیرهای اثرگذار را بر راهبردهای اقتصادی افراد در الگوی معادله‌های ساختاری بررسی کرد. نتایج مربوط به این بخش نشان داد که در‌بارۀ کنش‌های اقتصادی حوزۀ راهبرد مقاومت، اثرگذارترین متغیر، تاب‌آوری فردی است. در این بخش تاب‌آوری فردی (436/0-) رابطه‌ای قوی و منفی را با کاربرد کنش‌های اقتصادی راهبرد مقاومت نشان داد. بدین صورت که افراد هرچه تاب‌آوری بیشتری داشته باشند، تمایل آنها به انجام‌دادن کنش‌های اقتصادی مقاومتی کمتر می‌شود. به ‌عبارتی، تاب‌آوری فردیِ زیاد، باعث می‌شود افراد تنها به کنش‌های معیشتی روزانه اکتفا نکنند. کنش‌های اقتصادیِ افرادِ با تاب‌آوری زیاد، بیشتر سمت‌و‌سوی بازیابی‌کننده و خلاق دارد. تاب‌آوری اقتصادی نیز ارتباطی معنادار و معکوس را با کاربرد کنش‌های حوزۀ راهبرد مقاومتی نشان داد که بیانگر اهمیت زیاد اثر ظرفیت اقتصادی بر نوع کنش‌های اقتصادی خانوارهاست. تاب‌آوری اقتصادی زیاد، خانوارها را به‌سمت انجام‌دادن کنش‌های خلاق و بازیابی‌کننده سوق می‌دهد و تاب‌آوری اقتصادیِ پایین، خانوارها را به اتخاذ استراتژی‌های مقاومتی برای رفع نیازهای روزانه مجبور می‌کند. در راهبرد بازیابی نیز نتایج بیانگر وجود ارتباط معنادار و مستقیم بین متغیرهای تاب‌آوری فردی، تاب‌آوری اقتصادی و تاب‌آوری اجتماعی با کنش‌های حوزۀ راهبرد بازیابی است. به این صورت که تقویت هر‌کدام از این متغیرها در جامعۀ هدف و افزایش میانگین آنها، تمایل افراد را به‌سمت کنش‌های بازیابی‌کننده افزایش می‌دهد. در این راهبرد تاب‌آوری فردی (411/0) بیشترین اثرگذاری را بر کاربرد کنش‌های اقتصادیِ حوزۀ راهبرد بازیابی دارد و سپس تاب‌آوری اقتصادی (400/0) و تاب‌آوری اجتماعی (165/0) قرار دارند. نتایج مرتبط با راهبرد خلاقیت نیز بیانگر ارتباط معنادارِ مستقیم بین متغیرهای تاب‌آوری فردی، تاب‌آوری اقتصادی و تاب‌آوری اجتماعی با کنش‌های اقتصادیِ حوزۀ راهبرد خلاقیت است. بدین صورت که تقویت این متغیرها در جامعه، تمایل افراد را برای انجام‌دادن کنش‌های اقتصادی خلاق افزایش می‌دهد.

در یک جمع‌بندی کلی دربارۀ تحقیق حاضر باید بیان کرد که کنش‌های اقتصادی افراد بررسی‌شده در سه حوزۀ کنش‌های اقتصادیِ مقاومتی، کنش‌های اقتصادیِ بازیابی و کنش‌های اقتصادیِ خلاق، تجزیه‌و‌تحلیل شده است که کاربرد هر‌کدام از این کنش‌ها تحت‌تأثیر متغیرهای مختلف است. نکتۀ گفتنی این قسمت، تمایل سرپرستان خانوار به کاربرد کنش‌های مقاومتی و سپس بازیابی است. به ‌عبارتی، در شرایط کنونی سرپرستان خانوار ابتدا سعی در استفاده از کنش‌های اقتصادیِ مقاومتی برای گذران زندگی روزمره و تأمین معاش روزانه را دارند. بیشتر افراد به‌دنبال تأمین مایحتاج روزانۀ خود و خانواده هستند و به کنش‌های بلند‌مدت اقتصادی تمایل چندانی نشان نمی‌دهند. این در جامعۀ ما نیز که بیشتر افراد، درآمدی کمتر از 5 میلیون تومان دارند، نیز درک‌کردنی است؛ زیرا به‌‌دلیل افزایش هزینه‌های زندگی در جامعه، تنها گسترش کاربرد کنش‌های مقاومتی است که می‌تواند اقتصاد خانوار را سرپا نگه دارد. همچنین، نتایج نشان می‌دهد که خانوارها به کاربرد کنش‌های اقتصادیِ بازیابی‌کننده تمایل دارند؛ اما این تمایل بیشتر در خانوارهایی است که در طبقۀ اجتماعی متوسط قرار دارند. به عبارتی، خانوارهایی که به‌‌لحاظ مالی شرایط بهتری را دارند، سعی می‌کنند تا با استفاده از کنش‌های حوزۀ راهبردهای بازیابی، شرایط اقتصادی خانوار خود را به‌شرایط قبل از بحران (تلاطم‌های اقتصادی اخیر و اپیدمی کرونا) بازگردانند. دربارۀ کاربرد کنش‌های خلاق نیز نتایج بیانگر این است که هرچه طبقۀ اجتماعی خانوارها افزایش می‌یابد، کاربرد این کنش‌ها در آنها نیز بیشتر می‌شود. کنش‌های اقتصادی خلاق بیشترین میانگین را در طبقات بالا و کمترین میانگین را در طبقات پایین دارند. نتیجه‌ای که همراستا با نتایج تحقیقات رویلا و همکاران (2018) است. این محققان نیز دریافتند که با تغییر در طبقۀ اجتماعی خانوار و افراد نوع کنش و استراتژی‌های کنشی اقتصادی آنها متغیر می‌شود.

در‌نهایت، با‌توجه به نتایج تحقیق حاضر باید بیان کرد که توجه به مفهوم تاب‌آوری می‌تواند در عبور جوامع از اوضاع سخت و بحرانی بسیار مؤثر باشد. تاب‌آور‌بودن یک جامعه و افرادش در‌کنار اینکه منجر به کاهش اثر‌های تخریبی شوک‌های مختلف اقتصادی می‌شود، اوضاع را برای سوق‌دادن جامعه به‌سمت پیشرفت و رشد نیز فراهم می‌کند. تاب‌آوری نه‌تنها نحوۀ مواجهه با بحران‌ها را برای افراد فراهم می‌کند، جامعه را نیز آمادۀ استقبال از ایده‌های جدید می‌کند. جامعۀ تاب‌آور، یک جامعۀ فرصت‌طلب است که از هر اوضاعی برای ارتقا وضعیت رفاهی خود سود می‌جوید. بر ‌این ‌اساس و با‌توجه به اینکه میانگین تاب‌آوری در جامعۀ ما چندان زیاد‌نبوده و با‌توجه به پایین‌بودن تاب‌آوری اقتصادی جامعه، لازم است توجه بیشتری به این مفهوم در ابعاد مختلف اجتماعی، فردی و اقتصادی شود. این توجه در جامعۀ ما که در زمان‌بندی‌های کوتاه‌مدت، با بحران‌های مختلف مواجه می‌شود، نیز باید دوچندان باشد؛ بنابراین تقویت این مفهوم در جامعه، در‌نهایت، باعث کاهش آسیب‌های ناشی از بحران‌ها و گسترش کنش‌های خلاق در سطح جامعه می‌شود که به‌تدریج نیز اوضاع را برای توسعه فراهم خواهد کرد.

 

[1]  ایران با‌توجه به موقعیت جغرافیایی و زمین‌شناسی خود، از‌جمله ده‌کشور سانحه‌خیز جهان به ‌شمار می‌رود که همواره با آسیب‌های فراوانی مواجه شده است (حاتمی‌نژاد و همکاران، 1396).

[2] Resilience Alliance

[3] Adaptive cycle

[4]  الگوی اکتشافی که چرخۀ چهار‌فازی درونزا از سیستم‌های اجتماعی-زیست‌محیطی و سایر سیستم‌های تطبیقی پیچیده را به تصویر می‌کشد.

[5] Transformation

[6] Resistance

[7] Recovery

[8] Creativity

[9] Gukurume

[10] Dagdeviren & Donoghue

[11] Revilla et al.

[12] Face validity

[13] Saja

[14] Farnsworth

[15] Hallegatte

چشم‌انداز اقتصاد ایران در بستر اقتصاد مقاومتی. (1394). چشم‌انداز اقتصاد ایران در بستر اقتصاد مقاومتی، ماهنامۀ برنامه، دورۀ جدید، شمارۀ 478.
حاتمی، ی و ذاکر حقیقی، ک. (1399). «ارزیابی مؤلفه‌های تا‌ب‌آوری شهری در مفهوم رویکرد گذار، مطالعۀ موردی: منطقۀ یک شهر همدان»، فصلنامۀ جغرافیا و توسعه، 18 (58)، 155-174.
حاتمی‌نژاد، ح و فرهادی‌خواه، ح و آروین، م و رحیم‌پور، ن. (1396). «بررسى ابعاد مؤثر بر تاب‌آورى شهرى با استفاده از مدل ساختارى تفسیرى، نمونۀ موردى: شهر اهواز»، فصلنامۀ دانش پیشگیری و مدیریت بحران، 7 (1)، 35-45.
لاجوردی، ح. (1396). اندازه‌گیری و مقایسۀ تاب‌آوری و آسیب‌پذیریِ اقتصاد ایران و کشورهای صادر‌کنندۀ نفت (اوپک) د‌ر‌برابر شوک‌های نفتی، پایان‌نامۀ دورۀ دکتری، سمنان: دانشگاه سمنان.
محمدی، ت و شاکری، ع و تقوی، م و احمدی، م. (1396). «تبیین مفهوم، ابعاد و مؤلفه‌های تاب‌آوری اقتصادی»، فصلنامۀ مطالعات راهبردی بسیج، 20 (75)، 89-120.
منصوری، س ا و افقه، س م. (1396). «بررسی وضعیت تاب‌آوری اقتصادی و اجتماعی ایران با رویکرد پدافند غیرعامل»،فصلنامۀ اقتصاد دفاع، 2 (6)، 73-98.‎
میرزایی، م و صدیق‌اورعی، غ و کرمانی، م و اصغرپور، ا. (1400). «راهبردهای انطباق با بحران‌های اقتصادی: فراترکیب کیفی مقالات علمی از سال 2005 تا 2020»، جامعه شناسی اقتصادی و توسعه، 10 (1)، 293-316.
Adger, W. N. (2000). Social and ecological resilience: are they related?‚ Progress in Human Geography, 24 (3), 347-364.
Aguirre, B. E. (2006). On the concept of resilience, University of Delaware.
Almedom, A. M. (2005). Resilience, hardiness, sense of coherence, and posttraumatic growth: all paths leading to light at the end of the tunnel?. Journal of Loss and Trauma, 10 (3), 253-265.
Berkes, F., & Colding, J., & Folke, C. (Eds.). (2008). Navigating social-ecological systems: building resilience for complexity and change‚ Cambridge: University press.
Breton, M. (2001). Neighborhood resiliency‚ Journal of Community Practice, 9 (1), 21-36.
Briguglio, L., Cordina, G., Farrugia, N., & Vella, S. (2009). Economic vulnerability and resilience: concepts and measurements‚ Oxford Development Studies, 37 (3), 229-247.
Brown, K. (2015). Resilience, development and global change‚ Routledge.
Carpenter, S., Walker, B., Anderies, J. M., & Abel, N. (2001). From metaphor to measurement: resilience of what to what?‚ Ecosystems, 4 (8), 765-781.
Dagdeviren, H., & Donoghue, M. (2019). Resilience, agency and coping with hardship: evidence from europe during the great recession‚ Journal of Social Policy, 48 (3), 547-567.
Farnsworth, L. M. (2013). An assessment of intrapersonal and interpersonal resilience factors among trans people: a literature review and quantitative investigation‚ Oregon StateL University.
Folke, C. (2006). Resilience: the emergence of a perspective for social–ecological systems analyses‚ Global Environmental Change, 16 (3), 253-267.
Folke, C. (2016). Resilience (republished)‚ Ecology and Society, 21 (4)‚ 1-30.
Gautam, Y., & Andersen, P. (2016). Rural livelihood diversification and household well-being: Insights from humla, nepal‚ Journal of Rural Studies, 44 (1), 239-249.
Gunderson, L. H., & Holling, C. S. (Eds.). (2002). Panarchy: understanding transformations in human and natural systems‚ Island press.
Gukurume, S. (2015). Livelihood resilience in a hyperinflationary environment: experiences of people engaging in money-burning (kubhena mari) transactions in harare, zimbabwe‚ Social Dynamics, 41 (2), 219-234.
Harrison, E. (2013). Bouncing back? recession, resilience and everyday lives. critical social Policy, Critical Social Policy 33 (1), 97-113.
Hallegatte, S. (2014). Economic resilience: definition and measurement. world bank Policy Research Working Paper, (6852)‚ 1-46.
Holling, C. S. (1973). Resilience and stability of ecological systems. annual review of ecology and systematics, Annual Review of Ecology and Systematics‚ 4 (1), 1-23.
Hooper, L. M. (2009). Individual and family resilience: definitions, research, and frameworks felevant for all counselors‚ Alabama Counseling Association Journal, 35 (1), 19-26.
Kapoor, S. (2010). The financial crisis-causes & cures‚ Friedrich-Ebert-Stiftung: EU Office Brussels.
Keck, M., & Sakdapolrak, P. (2013). What is social resilience? lessons learned and ways forward‚ Erdkunde, 67 (1)‚ 5-19.
Kimhi, S., & Shamai, M. (2004). Community resilience and the impact of stress: adult response to israel's withdrawal from lebanon‚ Journal of Community Psychology, 32 (4), 439-451.
Landau, J. & Saul, J. (2004). Facilitating family and community resilience in F. Walsh & M. McGoldrick (Eds.), Living beyond loss: Death in the family (pp. 285–309).
Lowndes, V., & McCaughie, K. (2013). Weathering the perfect storm? austerity and institutional resilience in local government‚ Policy & Politics, 41 (4), 533-549.
Mačerinskienė, I., Ivaškevičiūtė, L., & Railienė, G. (2014). The financial crisis impact on credit risk management in commercial banks. KSI transactions on knowledge society, KSI Transactions on Knowledge Society ‚7 (1)‚ 5-16.
Maguire, B., & Hagan, P. (2007). Disasters and communities: understanding social resilience‚Australian Journal of Emergency Management, 22 (2), 16-20.
Matyas, D., & Pelling, M. (2015). Positioning resilience for 2015: the role of resistance, incremental adjustment and transformation in disaster risk management policy‚ Disasters, 39 (1), 1-18.
Omand, D. (2005). Developing national resilience‚ The RUSI Journal, 150 (4), 14-18.
Pimm, S. L. (1984). The complexity and stability of ecosystems‚ Nature, 307 (5949), 321-326.
Reinhart, C. M.,& Rogoff, K. S. (2009). This time is different: eight centuries of financial folly‚ Princeton: University Press.
Revilla, J. C., & Martín, P., & de Castro, C. (2018). The reconstruction of resilience as a social and collective phenomenon: poverty and coping capacity during the economic crisis‚ European Societies, 20 (1), 89-110.
Rose, A. (2007). Economic resilience to natural and man-made disasters: multidisciplinary origins and contextual dimensions‚ Environmental Hazards, 7 (4), 383-398.
Saja, A. A., Teo, M., Goonetilleke, A., & Ziyath, A. M. (2018). An inclusive and adaptive framework for measuring social resilience to disasters‚ International journal of disaster risk reduction, 28 (1), 862-873.
Van Bergeijk, P. A., Brakman, S., & van Marrewijk, C. (2017). Heterogeneous economic resilience and the great recession's world trade collapse‚ Papers in Regional Science, 96 (1), 3-12.
Walker, B., & Salt, D. (2012). Resilience thinking: sustaining ecosystems and people in a changing world‚ Island press.