Perception of Lived Experiences of Corrective Actions and Interventions in Dealing with Incarcerated Women

Document Type : Research Paper

Authors

1 Assistant professor, Department of Social Sciences, Faculty of Social Sciences and Economics, Alzahra University, Tehran, Iran.

2 Assistant professor, Department of Demography, Faculty of Social Sciences, Allameh Tabataba'ie University, Tehran, Iran

Abstract

Introduction:
The guiding principle of correctional philosophy is the rehabilitation and reintegration of offenders into society. This approach emphasizes the importance of human dignity and addresses the social and behavioral needs of incarcerated individuals with the ultimate goal of helping them successfully return to normal life.  However, the question remains - how, and by whom, can social acceptance and moral/cultural rehabilitation be facilitated within the prison environment? Prison staff and guards, through their continuous and direct interactions with incarcerated women, are uniquely positioned to guide these individuals towards progress and distance them from criminal behaviors. Incarcerated women possess diverse personal, family, criminal, and conviction histories, and prison staff can leverage constructive elements within these backgrounds to work towards improvement and reform. Therefore, the primary aim of this research was to explore the rehabilitative actions and approaches taken by prison employees in their interactions with incarcerated women, from the moment of entry to the point of release. This study sought to understand the specific reformative measures implemented by staff and how these efforts impacted the lived experiences of the incarcerated population.
 
 
Materials & Methods:
This exploratory, qualitative study employed a content analysis approach to examine the experiences and actions related to the correctional and behavioral change processes for incarcerated women. The primary data collection method was semi-structured interviews. The study sample included 11 employees from the women's prison in Ray City, which is the sole dedicated female correctional facility in Iran. These participants represented a diverse range of professional roles, including social workers, doctors, prison supervisors and deputies, guards, visitation staff, and security personnel. To enhance the credibility and reliability of the findings, the researchers also conducted interviews with 25 incarcerated women and 4 academic experts on the topic. This triangulation of data sources allowed the research team to corroborate the perspectives and experiences shared by the prison staff. The qualitative content analysis of the staff interviews yielded 3 main themes, 9 subcategories, and 41 distinct concepts related to the rehabilitation and reintegration approaches used within the facility. This systematic and multi-layered analysis enabled the researchers to derive a comprehensive understanding of the correctional strategies and their perceived impacts on the incarcerated population.
 
Discussion of Results & Conclusion:
The findings of this study revealed that the reformative experiences and interventions within the prison setting could be categorized into 3 key areas: interactions, services, and empowerment. In the domain of interactions, the researchers observed 2 key elements - interactions between staff and incarcerated women, as well as interactions between the women and their families. Prison staff reported that effective interactions were characterized by certainty in communication, clear boundaries, and an underlying tone of compassion and kindness. This aligned with the restorative justice approach, which emphasized the importance of humanistic and positive engagement to facilitate the women's reintegration into society. Regarding family interactions, the study found that visitations, maintenance of gender roles and femininity, and family support were all influential factors in the women's rehabilitation. The category of services encompassed 4 subcategories: prisoner-centered administrative processes, prisoner engagement, social well-being programs, and reform-minded human resources. The findings suggested that increased engagement in resocialization programs and multiple training opportunities were crucial as many incarcerated women had not fully developed the skills for principled social living. The 3rd category, empowerment, included interest-based, community-based, and ability-based approaches. The staff reported that the incarcerated women were more engaged and responsive to vocational training that aligned with their personal interests and the current needs of the job market. This underscored the importance of tailoring rehabilitation programs to the unique needs and aspirations of the incarcerated population. These research findings were supported by several modern criminological theories, including restorative justice, Durkheim's theory, reintegrative shaming theory, and emotional-therapeutic approaches. These frameworks recognized that the entirety of the incarceration process should be designed and managed to facilitate the individual's successful return to a law-abiding life. Interactions, services, and empowerment initiatives must be structured to actively separate the individuals from their criminal past and guide them towards reintegration.

Keywords

Main Subjects


مقدمه و بیان مسئله

یکی از مهم‌ترین و اثرگذارترین فضاهای اجتماعی برای اصلاح رفتار مجرمان، محیط زندان و آموزش در طول دوران گذران حبس است. در این دوره، هدف نظام زندانبانی باید اصلاح زندانی و بازگشت او به زندگی عادی غیرمجرمانه و از سر گیری نقش‌های بهنجار آنها باشد. در این باره، اسناد آیین‌نامۀ اجرایی سازمان زندان‌ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور ‌(1400) بیان می‎‍کنند که اجرای مجازات زندان بدون در نظر گرفتن اصلاح و تربیت، نه‌تنها بازدارنده نیست، موجب یادگیری جرائم بیشتر و افزایش جرائم پس از آزادی نیز خواهد شد. کرولی[1] (2019) در این ‌باره معتقد است که سرمایه‌گذاری در برنامۀ توانبخشی زندانیان، بهترین و مقرون به صرفه ‌ترین روش‌های جلوگیری از جرم مجدد آنهاست که نه‌تنها برای افراد مربوطه‌ دارای مزایای درخور توجهی است، به‌طور چشمگیری به ایجاد امنیت عمومی در جامعه نیز منجر می‌شود.

اما سؤال این است که بازپذیری اجتماعی و فرهنگ‌پذیری اخلاق‌مدار، چگونه و از سوی چه کسانی در زندان محقق خواهد شد؟ در آیین‌نامۀ اجرایی سازمان زندان‌ها در ایران، اصلاح مجرمان در قالب توانمندسازی[2] و خدمات اجتماعی[3] و تعاملات زندانیان[4] مطرح شده است، اما دربارۀ فرایندهای ارائۀ خدمات به زندانیان و نحوۀ جذب و ادغام زندانی با برنامه‌های اصلاح‌مدار، آیین‌نامه‌های دقیقی مطرح نشده است؛ زیرا مسئلۀ مهم این است که مسئولان و کارمندان زندان در اصلاح و تربیت، آموزش زندانیان و ایجاد امنیت در زندان، نقش درخور توجهی دارند. آنان با کنش‌ها و تعاملاتشان نقش‌آفرین‌اند و این مسئله منبعث از سلامت روان، کنترل خشم، تاب‌آوری و یا سلامت اجتماعی و کیفیت تعاملات آنان با دیگر کارمندان و زندانیان است. چنین کنش‌هایی نه‌تنها برای سازگاری کارمندان در محیط کارشان مؤثر است، روی زندانیان و رفتار آنها با خود، دیگران و خانواده‌شان در دوران حبس ثمربخش است. جانستون و همکاران[5] (2024) در این باره معتقدند که تبدیل محیط زندان به مکانی برای عدم برچسب‌زنی، توانبخشی، استاندارسازی پروتکل‌های مراقبتی، اصلاح رفتار و قوانین منعطفانه‌تر برای زنان زندانی را پیشنهاد می‌کنند.

بنابراین هدف اصلی این پژوهش، تمرکز بر کنش‌ها و اقدامات اصلاح‌مدارانۀ کارمندان زندان با زندانیانی است که در بخش‌های مختلف و از لحظۀ ورود به زندان تا خروج از آن، با آن‌ها در تعاملیم و به‌دنبال کشف کنش‌های اصلاح‌مدارانه‌ای هستیم که کارمندان زندان انجام می‌دهند و بنا بر تجربۀ این کارمندان بر‌ زندانیان اثرگذار بوده است.

از سوی دیگر جامعۀ هدف در این پژوهش، زنان زندانی‌اند؛ زیرا زنان به‌واسطۀ ویژگی‌های متفاوت جنسیتی و نقش‌های متفاوتی همچون مادری، همسری و حمایتگری در خانواده‌ - که ابعاد عاطفی و تربیتی آن پررنگ‌تر از نقش‌های مردانه است- نیازمند تعاملات و کنش‌های اصلاح‌مدارانه از سوی کارمندان و زندانبانان و همچنین برنامه‌های کاربردی در این باره‌اند تا نقش‌های درون خانواده را پس از آزادی بازسازی و تلاش کنند تا الگوهای رفتاری هنجارمند زنانگی و مادری‌ بازتولید شود. در این باره به نظر می‌رسد که نحوۀ مواجهۀ رؤسا، کارمندان و زندانبانان با زنان زندانی، عدم برچسب‌زنی در جهت اصلاح الگو و منش رفتاری مجرمانه، مؤثر است. ‌

با وجود اهمیت این موضوع، پژوهش‌های اندکی در حوزۀ تعاملات مسئولان و کارمندان با زنان زندانی وجود دارد (Crewe et al., 2023). برخی پژوهش‌ها معتقدند زنانی که از آنها سوء استفاده‌های جسمی و جنسی شده است و به‌نوعی قربانیان اولیه بوده‌اند، نسبت‌به رفتار کارمندان و مدیریت زندان بسیار حساس‌ترند (نگاه کنید به پژوهش Kelman, 2022)، در حالی که کارمندان و زندانبانان‌ با شناسایی توانمندی‌ها، برجسته‌سازی و کمک‌گرفتن از عناصر سازنده در شخصیت زندانیان، در جهت پیشرفت و دوری از رفتارهای مجرمانۀ آنها کمک می‌گیرند. در برخی پژوهش‌ها نیز بر توجه به تفاوت‌های فرهنگی-اجتماعی، طبقاتی و جنسیتی مجرمان در فرایند برنامه‌های اصلاحی تأکید دارند (نگاه کنید به پژوهش Qhogwana & Segalo, 2022).

بنابراین با وجود اذعان صاحب‌نظران حوزۀ زندانبانی دربارۀ نقش مؤثر تعاملات رفتاری کارمندان با زندانیان، نحوه و چگونگی اثر‌گذاری مؤثرتر برنامه‌ها و تعاملات‌ مطالعه نشده است.

رؤسا، مدیران، کارمندان و به‌طور کلی زندانبانان به‌دلیل تعاملات مداوم و روزمره با زنان زندانی که دارای ویژگی‌های متفاوت فردی، خانودگی، جرمی و حتی نوع محکومیت متفاوت‌اند، تجارب زیستۀ ارزشمندی را ‌روایت می‌کنند؛ زیرا بخشی از فرایند جذب زندانیان در برنامه‌های اصلاحی و تربیتی یا کنارگیری و طرد آنان، به نحوۀ تعامل کارمندان، دیگر نیروها و این مسئله بستگی دارد که چطور خشونت‌ها، ناسازگاری‌ها و نیازهای غیرقانونی زنان زندانی کنترل و در مقابل چگونه به‌سمت رفتارهای هنجارمند سوق داده می‌شوند.

بنابراین موضع و نقطۀ عزیمت اصلی پژوهش ادراک تجارب زیستۀ کارمندان زندان از کنش‌های اصلاح‌مدارانه و ارائۀ مصادیق آن است. اما به‌منظور افزایش اعتبار یافته‌ها، تجارب زیستۀ زندانیان از تعاملات مطلوب و همچنین اظهارات متخصصان که همگی مؤید تجارب زیستۀ کارمندان است، ارائه می‌‌شود. اظهارت کارمندان، زندانیان و متخصصان دربارۀ کنش‌ها و اقدامات اصلاحی و توانبخشی مؤثر، بدنۀ پژوهشی این حوزه را تقویت‌ و چنین مطالعاتی، اثربخشی فعالیت‌ها و خدمات را بیشتر می‌کند. بنابراین هدف از این پژوهش، ادراک تجارب زیستۀ کارمندان زندان از کنش‌ها و اقدامات اصلاح‌مدارانه و ارائۀ گونه‌شناسی از انواع کنش‌های اصلاح‌مدارانه است. هدف دیگر، شناسایی زیر‌مقولاتی است که هر‌یک از گونه‌ها را به‌صورت‌ دقیق‌تر و کامل‌تر توصیف می‌کند.

 

پیشینۀ تحقیق

مرادی و هداوند (1402) در مقاله‌ای با عنوان «کانون اصلاح و تربیت در ایران: تحلیل وضعیت موجود و ترسیم وضعیت مطلوب»، چهار مقولۀ سیاست‌گذاری و مدیریت (نگرش و باور کارکنان، تفکیک و طبقه‌بندی، محیط داخلی زندان)، اصلاح و بازپروری (آموزش، اشتغال، تفریح و دین)، سلامت جسم و روان (بهداشت و درمان، مسائل روانی)، ارتباط با خانواده و جامعه و حقوق شهروندی را برای اصلاح زندانیان کردند.

خان‌میرزایی و همکاران (1401) در پژوهشی با عنوان «شاخص‌های تعیین کیفرهای اصلاح‌مدار با محوریت آموزش محکومان»، مؤلفه‌هایی همچون اولویت‌گذاری آموزشی‌ نسبت‌به زندانیان، استعداد‌یابی و نیازسنجی الگوهای آموزشی، بستر فراگیری دورۀ آموزشی، تغییر رفتار مجرمان و کیفیت محتوای الگوی آموزشی را برای ارتقای الگوی آموزشی زندانیان و اصلاح مجرمان پیشنهاد کردند.

سبزی خوشنامی و همکاران (1400) پژوهشی را با عنوان «راهنمای مداخلۀ تخصصی مددکاری اجتماعی در فرایند بازگشت به جامعۀ محکومین با سابقۀ خشونت» را به روش کیفی انجام داده‌اند. محققان مداخلات تخصصی مددکاری را در چهار مرحله ارائه کرده‌اند که شامل آمادگی برای برنامۀ موردی، توسعۀ برنامه موردی، مداخله و عمل، پایش و بازنگری مداخله با تأیید افراد صاحب‌نظر بوده است.

ولی‌زاده و همکاران (1399) پژوهشی را با‌ عنوان «اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب‌آوری و انعطا‌پذیری شناختی در زندانیان» انجام دادند. آنان در راستای ارتقای سلامت روان زندانیان، «درمـان مبتنـی بـر پذیـرش و تعهـد» را پیشنهاد می‌دهند که موجب افزایش تـاب‌آوری و انعطـاف‌پذیـری شـناختی زندانیـان می‌‌شود. مداخــلات روان‌شــناختی و برنامــه‌هــای اصلاحی و درمانــی بــراســاس دیــدگاه‌هــای روان‌شـناختی، موضوعی است که نیازمند توجه بیشتر در زندان‌هاست.

کثیری و همکاران (1398) پژوهشی را با عنوان «تأثیر مجازات زندان بر پیشگیری از تکرار جرم با تأکید بر آموزه‌های قرآنی» ازلحاظ‌ توصیفی- تحلیلی مطالعه کردند. اگرچه زندان تأثیری بر پیشگیری از جرم نداشته است، ‌با گسترش امکانات آموزشی و تربیتی، خدمات در زندان و یادگیری مهارت‌های زندگی، از ارتکاب جرم آینده پیشگیری می‌شود.

اپلگیت و همکاران[6] (2024) در مقاله‌ای با عنوان «آیندۀ زندان‌های ایلات متحده: بررسی ملی ایده‌آل‌های مدیران زندان‌ها»، انتظارات مدیران را شامل امکانات ایمنی و تمیزی نیروی کاری و رد تنبیه و بی‌رحمی بوده‌اند.

آربور و همکاران[7] (2023) در مقاله‌ای با عنوان «برنامه‌های توانبخشی در زندان: کارایی و هدفمندی»، ‌ نیازهای جرم‌زا را برای توانبخشی شناسایی می‌کنند. خدمات جامعه‌محور به‌جای حبس زندانیان، امکان توانبخشی به مجرمان را افزایش می‌‎‍دهد.

زانگ[8] (2022) در مقاله‌ای با عنوان «ایمنی بر همۀ نگرانی‌های دیگر غلبه می‌کند»،‌ علت‌های شکست بازپروری در زندان‌های چین را بررسی می‌کنند؛ مانند اینکه مداخلات توانبخشی بیشتر برای حفظ نظم و ایمنی اجرا می‌شود و جو سیاسی سخت‌گیرانۀ ناشی از افزایش مسئولیت‌پذیری، هر گونه رفتار بازپروری را مختل می‌کند.

ساجیترا و ویجوارتانا[9] (2020) در مقاله‌ای با عنوان «مسیر توسعۀ مهارت‌ها و نگرش‌های زندانیان»، نشان دادند که جمعیت، کمبود منابع، نگرش کارکنان زندان، ناتوانی در مواجهه با دنیای واقعی و ایجاد شبکه با طیف وسیعی از خدمات‌دهندگان خصوصی، دولتی یا داوطلبانه، بر توانبخشی اثرگذار است.

بولاک و بونس[10] (2020) در مقاله‌ای با عنوان «آنها در مورد خروج از زندان صحبت نمی‌کنند»، جو زندان، فقدان علاقه در میان کارکنان اصلاح و تربیت، فقدان همدلی و توجه و روابط متضاد میان کارکنان و زندانیان، هرگونه رفتار بازپروری را مختل می‌کند.

بولاک و همکاران[11] (2018) در مقاله‌ای با عنوان «اجرای برنامه‌های اصلاحی در زندان‌های انگلیس»، نشان دادند ‌ عملکرد برنامه‌ها، تحت تأثیر ویژگی‌های نهادی (مانند ارزش‌ها، اولویت‌ها و منابع)،‌ موقعیتی (مانند چالش‌های ناشی از فعالیت در محیط امن) و عوامل تعاملی (مانند نگرش‌های کارکنان زندان و ماهیت روابط برنامه و کارکنان زندان) قرار دارد.

هالتفرتر و واتاناپورت[12] (2014) بحث مسئولیت‌پذیری جنسیتی را در طول مجازات زنان مجرم‌ دنبال می‌کنند و ‌معتقدند پاسخگویی به نیاز جنسیتی زنان زندانی با سوء مصرف مواد، نه‌تنها بر نتایج سریع متمرکز می‌شوند (ادامۀ مصرف کنترل‌شده)، بر فرایندهای جلوگیری از بازگشت مجدد و موفقیت در دراز‌مدت هم متمرکز می‌شوند.

مرور پژوهش‌های موجود در ایران، نشان می‌دهد که تاکنون پژوهش‌های میدانی داخلی برای مطالعۀ کنش‌ها و اقدامات اصلاح‌گرایانۀ کارمندان بر مبنای تجارب کار با زنان زندانی وجود نداشته است. اگر‌چه پژوهش‌ها بر نیازسنجی در حوزۀ توانمندسازی، مداخلات روان‌شناختی، بازنگری مداخله‌ها و آموزش‎‍های تاب‎‍آوری تأکید کرده‌اند و ارزیابی اشتغال‌زایی و برنامه‌های فرهنگی- دینی یا حرفه‌آموزی در زندان و جایگزینی حبس را برای زنان ‌ پیشنهاد دادند، انتقاد اصلی به این پژوهش‌ها فقدان مطالعات اکتشافی و جزئی‌نگر دربارۀ تعاملات اثرگذار درون زندان، انواع نیازهای ویژۀ زنان و حتی نگاه زندانیان و متخصصان به این تعاملات است. از سوی دیگر، عمدۀ پژوهش‌ها دربارۀ رویکردهای اصلاحی، به‌صورت مطالعات کتابخانه‌ای بوده است. در پژوهش‌های خارجی، دربارۀ تأثیر برنامه‌های توانبخشی مطالعه شده است. همچنین آنها توجه عمده‌ای بر عوامل مؤثر بر تأثیرپذیری برنامه‌های اصلاحی و توانبخشی داشته‌اند که این موارد شامل ویژگی‌های زندان، نگرش زندانبانان به توانبخشی، اولویت قائل شدن برای حفظ امنیت به‌جای رویکردهای اصلاحی بوده است. در این پژوهش با استفاده از مطالعه‌ای کیفی، به‌دنبال شناسایی کنش‌های اصلاح‌مدارانه در فرایند برنامه‌های توانمندسازی، تعاملات و خدمات به زندانیانیم.

 

ملاحظات نظری

با توجه به اینکه این پژوهش جنبۀ اکتشافی و استقرایی دارد، محقق در ابتدا چارچوب نظری خاصی را در ذهن نمی‌پروراند، اما با مطالعۀ پیشینه‌های موجود، به‌دنبال ایجاد دغدغۀ نظری و استفاده از نظریات در فرایند نتیجه‌گیری و تطبیق یافته‌هاست.

مطالعۀ پیشینه‌های مربوط به اصلاح و درمان مجرمان نشان می‌دهد رویکردهای ترمیمی، تلاش می‌کنند تا حضور اندیشه‌های اصلاح‌مدارانه را در جریان گذران محکومیت مجرمان دخیل کنند. این رویکردها چارچوب‌ مفهومی می‌سازند که با استفاده از آ‌نها، واقعیت‌های مربوط به مسئله در قالب الگوی اصلاح و بازپروری مجرمان توصیف و تبیین می‌شود. بنابراین چارچوب مفهومی پژوهش حاضر، شامل نظریات قرارداد اجتماعی، شرطی‌سازی، اصلاح و درمان عاطفی، رویکرد رفتار متقابل، درمان و توان‌بخشی و شرمساری بازپذیرکننده است که براساس رویکرد ترمیم و اصلاح مجرمان، در تحلیل داده‌ها منعکس شده‌اند.

نظریۀ قرارداد اجتماعی، نظریۀ شرطی‌سازی روان‌شناسانه و نظریۀ اصلاح درمان عاطفی بزهکاران، نظریاتی‌اند که برای توجیه دستاوردهای اصلاح‌گرای حوزۀ زندان، به آنها استناد می‌شود (کونانی و همکاران، 1399: 233).

نظریۀ قرارداد اجتماعی[13] یا به‌عبارتی حق بر اصلاح که ابتدا‌ روسو[14] (1762) آن را مطرح کرد، معتقد است با وجود اینکه مجازات مجرم‌ به تضمین حقوق شهروندان عادی منجر می‌شود،‌ صرف اجرای مجازات غایت مطلوب نیست، بلکه مجازات باید کمک کند تا بازگشت هنجارمند مجرمان به جامعه ‌پس از تحمل حبس، انجام شود (جاویدی، 1398). ‌

در نظریۀ شرطی‌شدن، یادگیری و اصلاح و درمان مجرمان اهمیت دارد. در این نظریه، مجرمان باید عادت کنند و شرطی شوند که رفتار مجرمانه و ضد هنجار، نتایج و عواقب ناخوشایندی را تداعی می‌کند. بنابراین انتظار می‌رود که مجرمان از ارتکاب جرم خودداری‌ و یا اینکه پس از ارتکاب، احساس گناه کنند (Thomas and Karol, 2010: 11).

نظریۀ اصلاح و درمان عاطفی بزهکاران، که نظریه‌پرداز اصلی آن افلاطون بوده است، مدعی است که بزهکار یا مجرم، آگاهانه دست به ارتکاب جرم می‌زند، اما لزوماً کینه‌ای نسبت‌به جامعه ندارد و نباید انتقام‌جویانه به مقابله با او برخاست. بزهکار تعلیم‌پذیر است و نباید مسیر تعلیم او را مسدود کرد. بحث اصالت فرد در نظام اجتماعی، در این نظریه درخور توجه است (اثیمی، 1396).

نظریۀ تحلیل رفتار متقابل، نظریه‌ای را برای ارتباطات فراهم می‌کند و‌ به بهبود مهارت‌های درون‌فردی و بین فردی منجر می‌شود. پیش‌فرض این تئوری، این است که انسان‌ها ذاتاً خوب‌اند، فرایند زندگی آنها ‌با تعاملات و روابط‌ اصلاح می‌شود و تصمیمات انسان‌ها را تغییر می‌دهد (برن، 1402).

فری[15] (1884) با روش مکتب تحققی، در مقام جست‌وجوی درمان‌های مناسب برای محکومان برمی‌آید. ایشان معتقد است ریشۀ ابتدایی، کیفر انتقام و یادگار دوران بربریت و منازعات خصوصی است. این نوع کیفر جامعه‌ای را اصلاح نکرده است، در حالی که حکومت‌ها وظیفۀ اصلاح کرامت‌مدار بزهکار را دارند. گرفتن انتقام در شأن حکومت‌های مقتدر نیست (حسینی و همکاران، 1402).

نظریة شرمساری بازپذیرکننده، یک رهیافت نئودورکهـایمی اسـت کـه بـر نقـش نیروهـای ساختاری و فرهنگی در انسجام اجتماعی و جرم انگشت تأکید می‌کند (علیوردی‌نیا و حسنی، 1394).

رویکرد درمان و توانبخشی بر این باور است که مجرمان، خود قربانیان بی‌عدالتی اجتماعی، فقر و تبعیض نژادی‌اند و اعمال آنها، واکنش به جامعه‌ای است که به آنها خیانت کرده است؛ بنابراین برای برخورد مؤثر با جرم و جنایت، علل واقعی آن باید ریشه‌کن شود، اگر افراد با قانون تضاد داشته باشند، باید تلاش‌ها و اقداماتی برای اصلاح این امر انجام شود، نه اینکه آنها مجازات شوند؛ این به معنای تأکید بر مراقبت‌ها و مشاوره‌های درمانی در برنامه‌های اصلاحی تربیتی جامعه است (سیگل، 1395: 783).

در معنای وسیع‎‍تر، درمان و توانبخشی، در قالب ابعادی از راهبرد پیشگیری معرفی می‌شوند، اما در مرحلۀ پس از وقوع کج‌روی، هدف عمده، انسانی‌کردن مجازات و کارآمدکردن درمان و توانبخشی به‌منظور فراهم‌آوردن زمینۀ بازگشت مؤثر کجرو به جامعه است‌ که با برنامه‌ریزی در جهت توسعۀ نهادهای جزایی موجود یا ایجاد جایگزین‎‍های مناسب برای آنها به مرحلۀ اجرا در‌می‎‍آید (سلیمی و داوری، 1394: 458).

رویکرد توانمند‌سازی را نیز عده‌ای از صاحب‌نظران، به‌عنوان تحول درونی فرد تعریف می‌‌کنند که با ایجاد اعتماد به نفس آغاز ‌و به‌سرعت به احساس خود‌ارزشمندی فرد بدل و موجب موفقیت شخصی او می‌شود. هدف این نوع توانمندسازی، افزایش پتانسیل شهروندان برای تغییر خود است (قلی پورو رحیمیان، 1388: 32).

دربارۀ فرایندهای زندانبانی خاص زنان، محققانی همچون بلوم و کاوینگتون[16] (2008) مدت‌هاست که بین خط سیر جنسیتی جرم و نیازهای جنسینی زنان در عملکردهای سیستم عدالت کیفری ارتباط برقرار می‌کنند. آنها از واژۀ پاسخگویی جنسیتی[17] برای اشاره به رفتارها، عملکردها و برنامه‌هایی استفاده می‌کنند که برای پاسخگویی به نیازهای خاص زنان، طراحی شده است (Ward, 2020).

 

تعریف مفاهیم

زندانی: به افرادی زندانی گفته می‌شود که با حکم یا قرار مقامات قضایی و دیگر مراجع ذی‌صلاح قانونی به زندان معرفی می‌شوند؛ بنابراین زندانی اعم از محکوم یا متهم  است‌ (رجبی، 1382: 43).

تعاملات: شامل شیوه‌های برقراری ارتباط مدیران، کارکنان و زندانبانان با زندانیان، نحوۀ برقراری ارتباطات و مناسبات زندانی با زندانبانان، تعاملات زندانیان با خانواده‌هایشان و تعاملات خانوادۀ زندانیان با کارکنان و تعاملات زندانیان با یکدیگر است.

خدمات: شامل بهداشت و درمان، تغذیه، پیگیری امور غذایی، مددکاری، ملاقات با خانواده، حمایت خانواده از زنان زندانی،‌از کودکان همراه زنان زندانی و‌ از زنان زندانی باردار و شیرده است.

توانمندسازی: توانمندسازی از سازوکارهای بازپروری و اصلاح زندانیان است که برنامه‌های مختلفی را از قبیل آموزش، اشتغال و حرفه‌آموری‌ شامل می‌شود.

اصلاح: اصلاح و تربیت زندانیان، به معنای تغییر در تفکر، رفتار مجرمانه، تبدیل آن به تفکر و رفتار سالم و پرورش و به فعلیت رساندن استعدادهای نهفتۀ زندانیان است؛ به‌نحوی که‌ به بالا‌بردن عزت‌نفس و خودشکوفایی آنان منجر شود (شمس، 1384: 76).

 

روش پژوهش

رویکرد این پژوهش، کیفی و روش تحلیل، محتوای کیفی بوده است. این روش برای تحلیل تفسیرهای ذهنی داده‌های متنی، از‌طریق فرایندهای طبقه‌بندی، کدگذاری و مقوله‌بندی انجام می‌شود و زمانی بیشترین کاربرد را دارد که نظریه‌های موجود یا پیشینۀ تحقیق در زمینۀ مطالعه‌شده محدود باشد (طیب‌نیا و همکاران، 1402).

در این پژوهش، از رهیافت تحلیل محتوای عرفی استفاده شده است؛ در این حالت، پژوهشگران از بـه کار بردن مقوله‌های پیش‌پنداشته پرهیز می‌کنند (Mayring, 2000)، در عوض، ترتیبی می‌دهند که مقولات از داده ناشی شوند. در این حالت، محققان خود را بر امواج داده‌ها شناور می‌کنند تا شناخت‌ بدیعی برایشان حاصل شود‌ و داده‌های حاصل از مصاحبه با تداعی معنا، تحلیل می‌شوند. متن مصاحبه به‌صورت مکرر خوانده می‌شود تا درک کاملی از آن به دست آید و در‌نهایت مقوله‌بندی و تقلیل داده‌ها و استخراج گونه‌شناسی انجام شود.

میدان مطالعه در این پژوهش، زندان شهر ری است که تنها زندان خاص زنان در ایران به شمار می‌آید. نمونۀ مطالعه‌شده در این پژوهش، 11 نفر از کارمندان زندان بوده‌اند. روش نمونه‌گیری این پژوهش، هدفمند بوده‌ و با افرادی مصاحبه شده است که ضمن داشتن تجربیات مشترک در رابطه با موضوع تحقیق و طرح نمونه‌گیری، قادر به ارائۀ «توصیفات غنی» نیز باشند. نکتۀ درخور‌ توجه در این پژوهش، آن است که به‌منظور دستیابی به اطلاعاتی غنی‌تر تلاش شده است تا در فرایند نمونه‌گیری، «حداکثر گوناگونی[18]» داده‌ها‌ نیز، مدنظر قرار گیرد.

ابزار جمع آوری داده‌های این پژوهش، مصاحبه‌های عمیق نیمه‌ساختاریافته بوده و به‌منظور جمع‌آوری داده‌ها، با کارمندانی مصاحبه شده است که سابقۀ کاری متعدد از یک تا سی سال داشته‌اند. در بخش کارمندان، تلاش شده است تا توزیع متوازن و متناسبی بر‌اساس نقش و جایگاه حرفه‌ای شخص در امور مربوط به زندان و محل فعالیت شخص انجام شود.

برای افزایش پایایی، با استفاده از دستیار پژوهش، تمامی مصاحبه‌ها به‌صورت دقیق یادداشت‌برداری شد؛ زیرا امکان ضبط مصاحبه با کارمندان و زندانیان وجود نداشت؛ اما مصاحبه با متخصصان ضبط شد. علاوه بر این جزئیات زمان و مکان مصاحبه‌ها نیز، نوشته شد. هر مصاحبه در یکی از اتاق‌های زندان، بدون حضور فرد دیگر انجام شد. مصاحبه با متخصصان نیز در اتاق شخصی افراد در دانشگاه انجام شد. زمان مصاحبه‌ها بین 45 دقیقه تا یک ساعت متغیر بوده است. همچنین برای افزایش اعتبار یافته‌ها، سؤالات مصاحبه‌ها  را چندین کارشناس و متخصص ارزیابی‌ کردند. نکتۀ دیگر این است ‌که علاوه بر مصاحبه با کارمندان زندان که نمونۀ اصلی پژوهش حاضر بودند، از زندانیان و متخصصان در این باره نیز پرسش شده است و با کمک مثلث‌سازی جامعۀ‌ مطالعه‌شده، ‌ یافته‌ها تقویت شد. در‌واقع اگر‌چه جامعۀ هدف کارمندان زندان بوده‌اند، برای افزایش اعتبار یافته‌ها از 25 نفر زندانی و 4 متخصص نیز برای تأیید گفته‌های کارمندان و ارزیابی صحت آن استفاده شد. علاوه بر این، از روش مقایسۀ دائم داده‌ها با خود پاسخگویان و همچنین مقایسۀ یافته‌ها با پژوهش‌های نظری و تجربی برای افزایش اعتبار استفاده شده است.

تحلیل داده‌ها با کمک کدگذاری انجام شده است؛ به این معنا که محققان ابتدا با استفاده از تحلیل گزاره‌ها، مفاهیم کلیدی را از متن مصاحبه استخراج کرده و سپس کدهای تکراری و یا مفاهیم مشابه را در کنار هم قرار داده‌اند و هر‌کدام از دستۀ گزاره‌ها در واحدهای معنایی یا به‌عبارتی مقولات فرعی گروه‌بندی شده‌اند، در این مرحله کدهای باز تقلیل پیدا می‌کنند و به مقولات فرعی تبدیل می‌شوند. در‌نهایت هر مقولۀ فرعی در قالب مقوله‌های اصلی صورت‌بندی می‌شوند که همان سئوالات پژوهشی ما در این تحقیق است‌. در فرایند توضیح و نوشتن مقاله نیز، ذیل هر کد محوری، تحلیل‌های محققان از نقل‌قول‌های پاسخگویان جدا شده‌اند تا فهم عمیق‌تری نسبت‌به تجارب پاسخگویان ایجاد شود. در بخش یافته‌های تحلیلی، این مقولات به‌صورت مشخص توضیح داده شده است.

 

یافته‌های پژوهش

یافته‌های توصیفی

کل مصاحبه‌شوندگان در این پژوهش، 40 نفر بوده‌اند. 11 نفر کارمندان زندان، 4 نفر متخصصان دانشگاهی و 25 نفر زنان زندانی بوده‌اند. در ادامه، یافته‌های هریک از این سه گروه توصیف شده است.

 کارمندان زندان 11 نفر بوده‌اند که دو نفر در بخش‌های ریاست و معاونت زندان، یک نفر در مرکز بهداری، دو نفر در بخش مددکاری، یک نفر در بخش اجرای احکام، سه نفر از مراقبان و یک نفر کارشناس بخش حرفه‌آموزی و یک نفر هم مدیر مدرسۀ زندان بوده‌اند. کم‌ترین سن کارمندان زندان 28‌ و ببیشترین سن، 54 سال بوده است. تحصیلات این کارمندان از تحصیلات کارشناسی تا دکتری متغیر بوده است. بیشترین سا‌بقۀ کار در میان این افراد، 19 و کم‌ترین سابقۀ کار یک سال بوده است (جدول 1).

متخصصان دانشگاهی نیز 4 نفر بوده‌اند: 2 نفر دکتری جامعه‌شناسی، 1 نفر دکتری حقوق کیفری و 1 نفر دکتری روان‌شناسی بالینی که همۀ این افراد سابقۀ انجام پژوهش در زندان زنان را داشته‌اند. در بین متخصصان، کم‌ترین سن 35‌ و بالاترین سن، 62 سال بوده است. به‌لحاظ سابقۀ فعالیت دانشگاهی، کم‌ترین میزان سابقه 8‌ و بیشترین میزان سابقه 32 سال بوده است. دو نفر از این استادان در مرتبۀ استادیاری، یک نفر دانشیار و یک نفر نیز استاد تمام بوده است (جدول 1).

 

 

جدول‌ 1- یافته‌های توصیفی کارمندان و متخصصان مرتبط با زندان

Table 1- Descriptive findings of staff and experts related to prison

کد

جنسیت

سن

سابقۀ کار در زندان

تحصیلات

نوع فعالیت مرتبط با زندان

کد 1

زن

28 سال

4 سال

کارشناسی ارشد

کارشناس اجرای احکام

کد 2

زن

39 سال

15 سال

کارشناسی ارشد

کارشناس مددکاری

کد 3

مرد

43 سال

12 سال

دکتری

کارمند مرکز درمانی زندان

کد 4

مرد

40 سال

19 سال

کارشناسی ارشد

رئیس زندان

کد 5

زن

38 سال

13 سال

کارشناسی ارشد

مددکاری

کد 6

زن

57 سال

11 سال

کارشناسی

کارمند بخش ملاقات

کد 7

زن

45 سال

18 سال

کارشناسی ارشد

معاون زندان

کد 8

زن

30 سال

7 سال

کارشناسی

مراقب

کد 9

زن

48 سال

6 سال

کارشناسی

کارمند بخش حرفه‌آموزی

کد 10

زن

54 سال

1 سال

کارشناسی

مأمور بدرقه

کد 11

زن

38 سال

1 سال

کارشناسی ارشد

مدیر مدرسه

کد 12

مرد

60 سال

32 سال فعالیت دانشگاهی در حوزۀ پیشگیری از جرم

دکتری

استاد حقوق کیفری

کد 13

زن

42 سال

20 سال فعالیت دانشگاهی در حوزۀ روان‌شناسی

دکتری

دانشیار روان‌شناسی بالینی

کد 14

زن

38 سال

12 سال فعالیت دانشگاهی در حوزۀ مسائل اجتماعی زنان

دکتری

استادیار مطالعات زنان

کد 15

زن

35 سال

8 سال فعالیت دانشگاهی در حوزۀ جرائم زنان

دکتری

استادیار جامعه‌شناسی

 

 

از 40 نفری که مصاحبه شده‌اند، 25 نفر زنان زندانی بوده‌اند. در بخش زنان زندانی، کم‌ترین سن 29‌ و بالاترین سن، 71 سال بوده است. بیشتر زنان زندانی، سنی بین 26 تا 35 سال دارند. تحصیلات زندانیان نیز از بی‌سواد تا کارشناسی‌ارشد متغیر بوده است. دو نفر از زنان زندانی بی‌سواد بودند، 13 نفر تحصیلات زیر دیپلم داشتند‌، 6 نفر تحصیلات دیپلم و فوق‌دیپلم‌ و 4 نفر نیز تحصیلات لیسانس و فوق‌لیسانس داشتند. همان‌گونه که مشاهده می‌شود، بی‌شتر زنان زندانی تحصیلات زیر دیپلم داشته‌اند. به‌لحاظ وضعیت تأهل، 11 نفر از زنان زندانی متأهل بودند، 5 نفر هنوز ازدواج‌نکرده و مجرد بودند، 4 نفر بی‌همسر به‌علت طلاق و 4 نفر بی‌همسر به‌علت فوت همسر بودند و یک نفر هم بدون گرفتن طلاق، جدا از همسر زندگی می‌کرد. همان‌گونه که مشاهده می‌شود، بیشتر زنان زندانی متأهل و دارای همسرند (جدول 2).

3 نفر از زنان زندانی زیر یک‌سال است که در زندان حضور دارند، 8 نفر بین یک تا سه ‌سال، 11 نفر بین چهار تا شش سال و 3 نفر هفت سال و بیشتر است که در زندان حضور دارند. همان‌گونه که مشاهده می‌شود، بیشتر زنان زندانی بین چهار تا شش سال است که در زندان حضور دارند. 6 نفر از زنان زندانی به‌علت کلاهبرداری و جرائم مالی در زندان به سر می‌برند. 9 نفر به‌علت نگهداری، حمل و فروش مواد، 2 نفر به‌علت راه‌اندازی و فعالیت در خانۀ فساد، 5 نفر به‌علت معاونت در قتل و 3 نفر هم به‌علت سرقت و جیب‌بری در زندان به سر می‌برند. همان‌گونه که مشاهده می‌شود، بیشتر زنان زندانی به‌علت نگهداری، حمل و فروش مواد در زندان به سر می‌برند (جدول 2).

 

 

جدول2- یافته‌های توصیفی زنان زندانی

Table 2 - Descriptive findings of female prisoners

مشخصه

فراوانی

مشخصه

فراوانی

سن

زیر 25 سال

2

تعداد سال‌های حضور در زندان

زیر یک‌سال

3

26 تا 35 سال

13

یک تا سه سال

8

36 تا 45 سال

5

چهار تا شش سال

11

46 سال به بالا

5

هفت سال و بالاتر

3

تحصیلات

بی‌سواد

2

نوع جرم

کلاهبرداری و جرائم مالی

6

زیر دیپلم

13

نگهداری، حمل و فروش مواد

9

دیپلم و فوق‌دیپلم

6

راه‌اندازی و فعالیت در خانۀ فساد

2

لیسانس و فوق‌لیسانس

4

معاونت در قتل

5

سرقت و جیب‌بری

3

مجرد

5

تابعیت

ایرانی

22

متأهل

11

مطلقه

4

همسر فوت‌شده

4

غیرایرانی

3

متارکه‌کرده

1

جمع

25

 

 

یافته‌های تحلیلی

در فرایند کدگذاری به سه گونۀ اصلی از اقدامات اصلاح‌مدارانه‌، نه مقولۀ فرعی و 41 مفهوم دست یافتیم. سه گونه کنش‌ها و اقدامات اصلاح‌مدارانه شامل تعاملات اصلاح‌مدارانه، خدمات اصلاح‌مدارانه و توانمندسازی اصلاح‌مدارانه است که در این بخش به تفکیک توضیح داده خواهد شد و زیر مقولات و مفاهیم هر‌یک از مقولات کلی آورده می‌شود. شایان ذکر است که به‌منظور افزایش اعتبار مقولات استخراج‌شده، سعی شده است تا در ذیل هر مقوله، نقل‌قول‌های‌ هر‌یک از سه جامعۀ آماری آورده شده است (جدول 3).

 

 

جدول‌3- مقولات اصلی، فرعی و مفاهیم استخراج‌شده در پژوهش

Table 3 - Main categories, subcategories, and concepts of extracted from the research

مقولات اصلی

مقولات فرعی

مفاهیم

تعاملات اصلاح‌مدارانه

تعاملات کارمند و زندانی

قاطعیت در گفتار و رفتار، مرزهای شفاف ارتباطی، رأفت و عطوفت، جلوگیری از شخصیت‌پذیری تحمیلی

تعاملات زندانی با خانواده

دیدار و ملاقات، پیوند با نقش‌های جنسیتی، حفظ و بازسازی زندگی، جلوگیری از فروپاشی خانواده، دریافت حمایت‌های خانوادگی

 

خدمات اصلاح‌مدارانه

امور اجرایی زندانی‌محور

استفاده از زندانیان به‌عنوان رابطان پیگیری پرونده، کنترل‌های بهداشتی، رابطان زندانی و کارمند، آشپزی، انتظامات

مشغول‌سازی زندانیان

اشتغال و درآمدزایی، حرفه‌آموزی، شرکت در کارگاه‌ها، کتابخوانی، حضور در مدرسۀ زندان، امکان خرید مایحتاج از فروشگاه، تماشای فیلم، شرکت در باشگاه ورزشی، برگزاری و شرکت در مراسم جشن و عزاداری در زندان

بهزیستی اجتماعی زندانیان

خدمات مددکاری و روان‌شناختی، ارتقای رشد اخلاقی، آموزش قوانین و هنجارهای زندان

نیروی انسانی زندان و روحیۀ اصلاح‌مداری

سلامت اجتماعی و روانی کارمند، تدبیر‌، تجربه، پذیرش سختی‌ها و روحیۀ تحمل پذیری بالا

توانمند‌سازی اصلاح‌مدارانه

توانمند‌سازی علاقه‌محور

شناسایی استعداد و علایق، جذب راحت‌تر، حرفه‌آموزی مؤثر و کارآمدتر، حرفه‌آموزی با داوم‌تر

توانمند‌سازی جامعه‌محور

حرفه‌آموزی مبتنی بر نیاز جامعه، توجه به بازار کار، ورود بخش خصوصی در حرفه‌آموزی

توانمندسازی توانایی‌محور

آموزش در سطح هوش و استعداد زندانیان، توجه به سطح توانایی جسمی و بیماری‌های زندانیان

 

 

گونۀ تعاملات اصلاح‌مدارانه

تعاملات اصلاح‌مدارانه به دو بخش‌ تفکیک‌شدنی است: تعاملات کارمندان و زندانی و تعاملات زندانی با خانواده. در ادامه، هریک از این دو بخش توضیح داده شده است.

 

1) تعاملات کارمندان و زندانی  

بنا به اظهارات کارمندان زندان، یکی از ویژگی‌های رفتاری در زندان، شناسایی کامل رفتار مددجویان و تعامل با آنها براساس ویژگی‌های شخصیتی آنان است. آنها معتقدند که رفتار یکسان و منفعلانه در زندان زنان، موفق نخواهد بود و باید با هر زندانی متناسب با ویژگی‌های شخصیتی‌اش رفتار کرد تا اثرگذاری بیشتری داشته باشد، اما در کنار این نوع رفتار، قطعیت و شفافیت نیز بیان شده است.

 

الف) قاطعیت در گفتار و رفتار

کارمندان و زندانیان مشارکت‌کننده در پژوهش، معتقدند که اقتدار کارمندان و پای‌بندی به قوانینی که برای آن ضمانت اجرایی وضع شده است، ضروری به نظر می‌رسد؛ زیرا‌ رعایت‌نکردن قوانین و اعمال‌نشدن ضمانت اجراهای متناسب با آن، موجب ایجاد تفکر آشوب‌گرایی و قلدرمآبی خواهد شد و زندانیان را نسبت‌به اجرای قوانین دلسرد و بی‌توجه می‌‌کند. کد دو در این باره می‌گوید:

«الآن زندانی که شرتره با قلدری کارش انجام میده و باب شده که میگن اگه پررو‌بازی در بیاری، کارت راه میفته. باید یک جوری باشه که زندانی بفهمه من با پررویی به جایی نمی‌رسم».

کد هشت نیز می‌گوید:

«مدیر باید قاطع باشه، مدیر قاطع نباشه زندان بد میشه، خر تو خر می‌شه».

یکی از زندانیان در این باره می‌گوید:

«وقتی قاطعیت نباشه، بده‌بستان‌ها هم زیاد میشه. حالا اگه قاچاقی توی بندشون یه کاری بکنن فرق داره، اما سالن به سالن کاری انجام بدن ممنوعه».

بنابراین قاطعیت و اقتدار کارمند به‌خصوص‌ مدیران زندان، موجب‌ اقتدارشکنی‌نکردن زندانیان و احساس امنیت بیشتر دیگر زندانیان خواهد شد؛ زیرا پیامد قانون‌شکنی و قانون‌گریزی در زندان با برخوردهای قاطع مشخص خواهد شد.

 

ب) مرزهای شفاف ارتباطی

به اعتقاد کارمندان، زندانیان و متخصصان مشارکت‌کننده در پژوهش، مراقبان و مشاوران، باید در تعاملات خود با زندانیان،‌ شیوۀ مناسبات رسمی را اتخاذ کنند؛ زیرا تعاملات دوستانه با زندانیان برای کارمندان آسیب‌زا به نظر می‌رسد و رعایت این حریم‌ها، مطالبات غیر‌رسمی زندانیان را از کارمند کاهش می‌دهد. کد شش در این ‌باره می‌گوید:

«اگر زیاد در ارتباط باشی با زندانی‌ها، یه چیزی ازت می‌خوان. وقتی درد و دل کنی باهاشون، زندگیت رو می‌ریزن روی آب. همیشه زندانی یک قدم ازت جلوتره که ازت سوء استفاده کنن. زور بازو نمی‌خواد، شگرد باید بلد باشی. اولاً باید احترام بذاری و فکر کنی که اینها هم شخصیت دارن، اما اگر بهشون احترام بذاری، نباید با اسم کوچیک صداشون کنی؛ چون روشون بهت باز میشه. یکسری ممنوعیت‌ها هم داریم نباید تلفن بدیم؛ مثلاً میگن زنگ بزن به خانواده‌هامون نباید این‌ کارا رو بکنیم یا نامه‌ای ببریم و بیاریم یا فلان چیز رو بهشون بدیم ممنوعه».

 

ج) کنش شناختی با مددجویان

به نظر می‌رسد‌ شناخت خصوصیات روان‌شناختی زندانیان و از سویی، تعاملات متناسب با شخصیت و روحیات هر‌یک از زندانیان، نیازی است که در تعاملات کارمندان با زندانیان باید به آن توجه شود.

یکی از زندانیان (وکیل بند[19]) در این باره می‌گوید:

«من آتوسا رو با زبون کنترل می‌کنم؛ مثلاً رو یک نفر شیشه کشید، من سریع سعی کردم با زبون باهاش صحبت کنم؛ بعد سعی می‌کنم آرومش کنم، درکش کنم، جدیش بگیرم، بعد وقتی جدیش گرفتم، نظرم رو بهش تحمیل می‌کنم تا توی رودروایسی بمونه».

 

د) رأفت و عطوفت

یکی دیگر از روش‌های تعاملی مؤثر از دیدگاه کارمندان زندان، به‌کارگیری رأفت و عطوفت در مواجهه با زندانیان است. آنان به تجربه دریافته‌اند که مهربانی موجب خلع سلاح و کنترل خشونت برخی زندانیان خواهد شد. کد شش در این باره می‌گوید:

«من به زندانی می‌گفتم عزیزم همینجا دستشوییت رو برو. وقتی رفتیم دادگاه، امکان نداره بری دستشویی، اون‌جوری به من گیر میدن. مگه نمیگین که من مادر شما هستم، پس رفتیم اونجا آبروی منو نبرید. شما اگه بچه‌های من هستین، با من میاید اعزام به دادگاه یا بیمارستان حرف منو گوش بدید. گاهی برام شرط میذارن که براشون سیگار بخرم یا ساندویچ، اما هر دوش ممنوعه. بهشون میگم باشه رفتیم اونجا رو میندازم برات یا می‌گیره یا نمی‌گیره. رفتیم اونجا بهش گفتم فاطی ببین ساندویچ اینجا نیست. هی اینور گشتیم، اونور گشتیم، گفت باشه عیب نداره».

کد نه در این باره می‌گوید:

 «اینجا زن‌های خیلی پررو زیادن که همه از دستشون شاکی هستن، اما چون مهربونی بهت کاری ندارن. این خودش مشکل داره، اگه منم بزنم تو سرش دیگه چی میشه. اون شخصیت داره».

 

ه) پذیرش و جلوگیری از انگ‌زنی

کارمندان و متخصصان بر این باورند که رفتار باید همراه با پذیرش زندانیان و احترام به آنها باشد. در‌واقع نه‌تنها زندانیان خواهان چنین رفتاری‌اند،‌ از جنبۀ دیگر، تنها راه آرام نگه داشتن زندان و جلوگیری از تنش‌ها و آسیب‌رساندن به کارمند و نگهبانان زندان، رفتاری توأم با پذیرش است. کد 12 در این باره می‌گوید:

«ما جایی بودیم که زندانبان لگد می‌زد به کسی و می‌گفت این همونی هست که با 10 نفر رابطۀ نامشروع داشته. این رفتار حرفه‌ای نیست، شما کاری نداشته باش این چی کار کرده، تو باید کاری بکنی که زندانی اصلاح بشه. این‌طوری بهش انگ می‌زنی و طردش می‌کنی و اجازۀ اصلاح بهش نمیدی».

 

تعاملات خانواده و زندانی

اظهارات مشارکت‌کنندگان در پژوهش نشان می‌دهد که مهم‌ترین اولویت‌های زندان زنان، باید حفظ پیوندهای خانوادگی در فرایند محکومیت زندانی باشد و با تسهیل فرایندهای ملاقات و ارتباطات زندانیان از فروپاشی خانواده، جلوگیری به عمل آورد؛ بنابراین حفظ ارتباط زنان زندانی با خانواده، از‌جمله مهم‌ترین اقداماتی است که زندان‌ها در جهت انجام اقدامات اصلاح‌مدارانه‌ انجام می‌دهند. این موارد شامل مقولات جزئی ذیل است.

 

الف) دیدار و ملاقات

یکی از حقوق زندانیان، تعامل با خانواده به‌صورت تماس‌های تلفنی، ملاقات‌های کابینی و حضوری و حتی رفتن به مرخصی است. در برخی موارد والدین، خواهر و برادر و یا فرزندان زندانی، تمایلی به ملاقات با زندانی ندارند‌ و یا اینکه شرایط دشواری برای ملاقات وجود دارد. کارمندان زندان با آگاهی از اهمیت ملاقات، تلاش می‌کنند تا این امر محقق شود. یکی از زندانیان در این باره چنین می‌گوید:

«یه بار تو بند خیلی گریه کردم، گفتم خدایا تو که می‌دونی نیت قبلی نداشتم. میشه بابام باهام آشتی کنه؟ بیاد ملاقاتم. صبح صدام زدن باز‌پرسی، دیدم بابام اومده. من از بابام می‌ترسیدم، ولی اون از من نمی‌ترسید؛ چون من قاتل هستم. می‌دونی دو نفر از کارمندان اینجا رفتن خونمون و بابام راضی کردن بیاد ملاقاتم».

کد پنج دربارۀ ملاقات مادر زندانی با فرزندش، چنین می‌گوید: 

«‌اگر زندانی بخواد بره بهزستی بچه‌اش رو ببینه، باید مجوز قضائی بگیریم که زندانی رو از زندان خارج کنیم؛ اما من در بخش مددکاری از کارمند بهزیستی می‌خوام بیاد اینجا و بچه رو بیاره تا ملاقات همینجا انجام بشه».

کد دو نیز می‌گوید:

«زنی که وارد زندان میشه و بازداشت میشه، همه‌چیز رو باخته. اگه زندگی مشترکش هم از بین بره، دیگه هیچ انگیزه‌ای نداره که برگرده به زندگی عادی. من اگر خودم احساس کنم که مشکلی توی زندگیشون هست، همسرش رو میارم اینجا با هم صحبت کنن و سعی کنن که ارتباطشون را با زن زندانی‌شده قطع نکنن».

 

ب) پیوند با نقش‌های جنستی

مقولۀ تداوم نقش‌های خانوادگی، از موضوعات‌ تأکیدشدۀ کارمندان زندان بوده است؛ به این معنا که زنان با وجود تحمل حبس در زندان، با استفاده از شرایطی همچون ملاقات‌ها، دیدارها و تماس‌ها، پیوندشان را با خانوده قطع نکنند. توجه به اظهارات متخصصان و کارمندان زندان نشان می‌دهد زنان زندانی، نیازمند از سرگیری نقش‌های زنانه‌ای همچون نقش‌های همسری، فرزند‌پروری و حمایت از خانواده از درون زندان‌اند تا نقش‌های زنانه در آنان حفظ و پس از آزادی نیز از سر گرفته شود.

کد 14 در این باره می‌گوید:

«زنی که مادر،  در زندان نباید مادری‌کردن رو بگذاره کنار. ارتباط بیشتر با فرزند، از جرم‌های بعدی پیشگیری می‌کند، ولی اگر هیچ ارتباطی نداشته باشد و عاطفۀ درونش بمیره، دیگر چیزی براش ارزش نداره و به هر کاری دست می‌زنه».

 

ج) جلوگیری از فروپاشی خانواده

یکی دیگر از مقولات بیان‌شده از سوی کارمندان و متخصصان این پژوهش، تلاش برای جلوگیری از فروپاشی خانواده است. مددکاران زندان اذعان می‌دارند که در موارد لازم تلاش کرده‌اند تا از طلاق زنان زندانی و فروپاشی خانواده‌شان جلوگیری به عمل آورند. کد 13 در این باره می‌گوید:

«خانواده‌ای که شوهر زندانی نیست، ما باید تلاش کنیم زن برگرده و با همسر زندگی کنه‌ که این پیشگیری‌کننده‌تر برای وقوع جرم هست. برنامۀ ملاقات می‌گذاریم، کلاس می‌گذاریم که چطور دوری هم را تحمل کنند، ما در دنیای الآن، «‌ازدواج در فاصله» داریم؛ یعنی زن  و شوهرهای عادی و غیر مجرم هم داریم که جدا از هم زندگی می‌کنند؛ پس زندانی می‌تونه با افزایش مهارت‌ها و به کار بردن مهارت‌ها، خانواده را برای بازگشت خودش آماده کنه، نه اینکه با فروپاشی خانواده‌اش مواجه بشه و همسرش طلاقش بده».

 

د) دریافت حمایت‌های اجتماعی خانواده

بنا به اظهارات کارمندان و متخصصان، تفاوت بارز زنان و مردان زندانی در فقدان حمایت از سوی خانواده پس از زندانی‌شدن است. مردان به‌واسطۀ زندانی‌شدن، زنانی دارند که چرخۀ زندگی‌شان را متوقف نکند و با حمایت از خانواده و فرزندان و حتی پیگیری پرونده، نگرانی‌های بیرون زندان را برایشان کاهش دهد؛ اما زنان زندانی به‌واسطۀ تجربۀ آسیب‌هایی همچون از دست دادن همسر و یا سرپرست خانواده بودن، درگیر جرائم متعدد شده‌اند و با حضور در زندان، از فقدان حمایت خانواده برای فرزندان خود و‌ پی‌گیری‌نکردن پرونده‌شان رنج می‌برند؛ بنابراین باید بتوانیم دریافت حمایت‌های اجتماعی خواهران و برادران و حتی اقوام درجه دوم را برایشان فراهم کنیم. کد یک در این‌باره کد‌ می‌گوید:

«این زن‌هایی که تو زندانن، اکثراً سرپرست خانوارن. مردی وجود نداره که زندگیشون رو جمع و جور کنه. ما چشم انتظار این هستیم که حتی فرزندشون هم بیفته زندان. خیلی‌ها بچه‌هاشون رو تحویل پدربزرگ مادربزرگ‌ها میدن، اما اون‌ها مسن هستن، نمی‌تونن بچه‌ها رو کنترل کنن؛ اما لازمه که خانواده‌شون ازشون حمایت کنند، حتی شده در حد جویای احوال شدن».

 

و) توجه به نیازهای جنسیتی

کارمندان پاسخگو معتقدند توجه به نیازهای جنسیتی زنان، همچون مراقبت از بدن، از‌جمله مقولاتی است که به تداوم نقش‌های جنسیتی در زندان و پس از آن کمک می‌کند و به حفظ زنانگی زنان در طول حبس منجر می‌شود. کد سه در این باره می‌گوید:

«نیازهای جنسیتی رو تأمین کنید. باید ببینیم فرق زنان و مردان چیه، زنان نیاز به آراستگی و مراقبت از خود دارند. باید حداقل‌ها براشون فراهم شه».

کلیۀ یافته‌های پژوهشی این طرح نشان می‌دهد که از پرتکرارترین موارد، بیش از 87درصد مطرح‌شده به‌وسیلۀ پاسخگویان و مهم‌ترین اولویت‌های زندان زنان، حفظ پیوندهای خانوادگی در فرایند محکومیت زندانی‌ است که با تسهیل فرایندهای ملاقات و ارتباطات زندانیان، از فروپاشی خانواده به کمک فرایندهای حمایتی، جلوگیری به عمل آورد.

 

گونۀ خدمات اصلاح‌مدارانه‌

زنان زندانی در طول تحمل حبس، نیازهای زیستی و حیاتی دارند که باید از‌طریق کارمندان تأمین شود؛ مانند پیگیری پرونده، مراقبت‌های درمانی، خوراک و پوشاک و حتی تأمین امنیت زندانیان. کارمندان زندان بر این باورند که در فرایند تأمین نیازها و ارائۀ خدمات به زندانیان‌، باید زمینۀ اصلاح مجرمان و مسئولیت‌پذیری آنان ‌فراهم شود. در این باره، مقولات زیر استخراج شده است.

 

الف) امور اجرایی زندانی‌محور

یکی از سیاست‌های زندان زنان، استفاده از زندانیان در امور اداری، آشپزخانه، نظافت و حتی نگهبانی و مراقبت در مقابل درهای بندهاست. کد هفت در این باره می‌گوید:

«کارکردن زندانیان خیلی خوبه، اعتماد به نفسشون تقویت میشه، همۀ امورات رو باید زندانی جمع کنه؛ اما مواردی هم وجود داره که سوء استفاده میشه و اون‌ رو به شورای انضباطی می‌فرستیم. اگر به زندانی اعتماد کنی، غیرممکنه که کار رو درست انجام نده. من نظرم اینه که به گذشتۀ آدم‌ها نباید نگاه کنی».

کد دو در رد این شیوه چنین می‌گوید:

«این سیاست‌ غلطی هست که از زندانی استفاده می‌کنند. زندانی به درد کار اداری نمی‌خوره. تو همۀ کارها نمیشه ازش استفاده بشه».

موافقان بر مشغول‌بودن، افزایش اعتماد به نفس و امکان یادگیری برخی امور ازطریق زندانی اشاره کرده‌اند، اما مخالفان از مواردی همچون احتمال بروز آسیب از سوی زندانیان برای کارمندان، ابراز نگرانی کرده‌اند. آنچه به نظر می‌رسد این است که مدیران و معاونان، زندانیان را با تدبیر و تأمل به کار می‌گیرند. یکی از زندانیان در این باره می‌گوید:

«پرسنل زندان از قلدرها برای کمک و جمع‌کردن دعوا استفاده می‌کنن. فقط آتوسا می‌تونه از پس قلدرها بربیاد، میاد یه داد و مشت می‌زنه، آروم میشه فضا. ازنظر جثه بزرگه».

زندانی دیگر می‌گوید:

«بندها رو طوری تنظیم می‌کنن که مثلاً چهار تا آدم بهتر و یک آدم بد باشه. قلدرها رو از هم جدا می‌کنن که توی یه بند همه قلدر نباشن. به وکیل‌بند هم می‌سپرن که حواست به اینا باشه و مراقب نظم بند باشن».

 

ب) مشغول‌سازی زندانیان

مدیران و معاونان زندان بر این باورند که سرگرمی و مشغول‌بودن زنان زندانی به فعالیت‌های مختلف، همچون حرفه‌آموزی، فعالیت در کارگاه‌ها، آموزش و شرکت در کلاس‌های مختلف، امکان خرید مایحتاج از فروشگاه، تماشای فیلم، شرکت در باشگاه ورزشی، برگزاری و شرکت در مراسم جشن و عزاداری در زندان، تأثیر زیادی بر جلوگیری از حاشیه‌سازی و آرامش در زندان دارد. کد نه در این باره می‌گوید:

«هر‌چی بچه‌ها اینجا بمونن، درگیری توی بند کم‌تر میشه. وقتی از صبح اینجا کار می‌کنه، بعد از ظهر آن‌قدر خسته است که حال گله‌گذاری و دعوا درست کردن نداره».

کد هفت در این باره می‌گوید:

«یه شخصی رو داشتیم که دنبال این بود که پشت این و اون حرف بزنه، اما برای اینکه دیده بشه، بهش کار تو پتوشویی دادیم. دائم تشویقش می‌کردم که خیلی تمیز می‌شوری، آفرین».

کد چهار می‌گوید:

«من وقتی میرم به بخش اشتغال زندانی‌ها، وقتی از کارهاشون تعریف می‌کنم، خیلی خوششون میاد. این‌طوری هم سرشون گرمه، هم درآمد به دست میارن و هم اعتماد به نفسشون بالا میره».

 

ج) بهزیستی اجتماعی زندانیان‌

کارمندان و متخصصان بر این باورند که خدمات روان‌شناختی باید در همۀ فعالیت‌های زندان ادغام شود و هدف زندان ارتقای رشد اخلاقی زندانیان باشد؛ این امر با روش‌هایی همچون توجه به وجوه مثبت و پتانسیل‌های زندانیان، آگاهی‌بخشی دربارۀ قوانین و هنجارهای زندان و همچنین آموزش قوانین زندگی اجتماعی امکان‌پذیر است. به عبارت دیگر بازاجتماعی‌کردن زندانیان در زندان انجام می‌شود. کد 13 در این باره می‌گوید:

«ما باید برنامۀ سلامت روان‌شناختی که مبتنی بر توانبخشی باشد در زندان پیاده کنیم؛ مثلاً کلاس فرزند‌پروری یا کلاس انتخاب همسر، آشنایی با مهارت‌های اجتماعی. ما باید آداب معاشرت، مدیریت پول و خیلی موارد دیگر را بهشون آموزش بدیم و اونها را به‌سمت جامعۀ نرمال و زندگی عادی راهنمایی کنیم».

کد ده نیز دربارۀ آموزش قوانین‌ می‌گوید:    

«آقایون بهتر تو موقعیت قرار می‌گیرن؛ مثلاً میگی یک‌بار هشت صبح و یک‌بار هشت شب باید بیان آمار بدن. توی هواخوری بیان، ولی اینجا تا اینو میگی، میگن ما مشکل داریم، برای چی باید بیایم. خیلی راحت قوانین را نمی‌پذیرن و می‌خوان ازش سرپیچی کنن. به‌خاطر همین ما روی دیوارها قوانین را نصب می‌کنیم و به وکیل‌بندها می‌گیم با ورود زندانی، قوانین را براش توضیح بده».

 

د) نیروی انسانی زندان و روحیۀ اصلاح‌مداری

متخصصان این پژوهش بر این باورند که یکی از عوامل مهم در تسهیل فرایندهای اصلاح‌مدارانه در زندان، نیروی انسانی است و‌ زندانی را در مسیر اصلاح قرار می‌دهد یا اینکه با مواردی همچون تحقیر، انگ‌زنی و‌ تمایل‌نداشتن به اصلاح، رویکرد منفعلانه‌ای را در پیش گیرد. بنابراین ویژگی‌هایی همچون سلامت اجتماعی و روانی کارمندان زندان، تدبیر و تجربۀ آنان، به انتخاب شیوۀ تعاملی مؤثرتر برای کنترل زندانیان منجر می‌شود.

‌ کد چهار در این باره می‌گوید:

«کمبود نیروی با‌تدبیر، خیلی بر زندانبانی اثر می‌گذاره. اینکه توی گزینش افراد خیلی خوب انتخاب نمیشن، بعضی مراقب‌ها خودشون مشکل دارن، پرخاشگر هستن، من باید صبح به صبح برم اونا رو آروم کنم و بعد بیام سر کار».

کد هشت چنین می‌گوید:

«بهتره که مراقب سن‌دار باشه. خواهرم هفده ساله زندان کار می‌کنه، من هفت ساله کار می‌کنم، اونو زندانی‌ها می‌بینن، حتی هیچی نگه، همه زندانی‌ها می‌ترسن ازش. وقتی طرف زندانی سابقه‌دار باشه، فرق داره که مراقب جوون باشه. ما زندانی داریم که از من بزرگ‌تره و من نمی‌تونم بهش چیزی بگم چون بزرگ‌تره».

کد هفت می‌گوید:

«می‌دونی زندانی می‌تونه خیلی استفاده کنه از اینکه پرسنل عرضه نداره در حدی باشه که زندانی نتونه سوء استفاده کنه. پرسنل داشتیم که زندانی به پرسنل مرغ مریض می‌گفته».

به اعتقاد کارمندان، کار با زندانیان نیازمند داشتن روحیۀ تحمل‌پذیری بالا و همچنین دلسوزی و تلاش برای اصلاح است. کد نه در این باره ‌‌می‌گوید:

«پرسنل زندان باید حواسشون باشه برای چه کاری اومدن اونجا. باید دلسوزانه کار کنند. هدفشون اصلاح زندانی باشه. باید زمان بگذارند برای زندانی و وظایف محول‌شده بهشون. زندانبانی را با توجه به شخصیت زندانی انجام بدند».

 

گونۀ توانمندسازی اصلاح‌مدارانه

ارائۀ آموزش‌های فنی و حرفه‌ای و توانمندسازی زنان به‌منظور دستیابی به شغل‌ قبل از خروج، از پرتکرارترین موارد مطرح‌شده از سوی کارمندان و متخصصان دانشگاهی و از مهم‌ترین پیش‌نیازهایی است که احتمال بازپذیری زندانیان را افزایش و بازگشت به جرم را کاهش می‌دهد. دربارۀ شیوۀ توانمندسازی اصلاح‌مدارانه، سه دسته مقوله بنابر اظهارات پاسخگویان شناسایی شده است که در ادامه مطرح می‌شود.

 

الف) توانمند‌سازی مبتنی بر علایق

کارمند‌ و متخصص بر این باور است که شناسایی استعداد‌ها و توانایی‌های زندانیان و هدایت آنها به‌سمت حرفه‌آموزی مورد علاقه‌شان، فرایند جذب آنها را در فعالیت‎‍های آموزشی و کارگاهی‌ تسهیل می‌کند. از سوی ‌دیگر توجه به این علائق، حرفه‌آموزی مؤثر و کارآمدتری را امکان‌پذیر می‌‌کند. کد 12 در این باره می‌گوید:

«استعداد‌یابی یک هنره. بیایم استعداد زندانیان را شناسایی کنیم و اون را جهت بدیم. در یک زندان که من برای بازدید رفته بودم، زندان‌بان‌ها اومدند و دیدند که استعداد مردان زندانی در اینه که عاشق کبوتربازی هستند. این نکته منفی هست، اما پرورش پرنده در زندان زدند و کلی درآمد به دست آوردند. ما همین کار رو می‌تونیم برای شناسایی استعداد زندانی‌ها انجام بدیم».

کد 14 می‌گوید:

«در بحث اصلاح، شناسایی نیازها خیلی مهمه، یک عده نیاز عاطفی و احساسی دارند. داستان‌نویسی بهشون یاد بدیم. یک عده در موسیقی و آواز علاقه دارند، بیایم همون سمت ببریمشون. اگر تصور اینه که با یک کار، همه اصلاح می‌شند، در جهالت به سر می‌بریم».

کد 11 نیز در این باره می‌گوید:

«الآن در زندان ما الگوی اصلاح و تربیتمون جذب شاگرد زرنگ و حذف شاگرد تنبل هست. باید علایق رصد بش،  موارد حاد هم علایقشون دیده بشه. ‌براساس علایقشون کار کنند. ما باید فکر کنیم برای تفکر مردانه در زندان زنان چی کار کنیم، نه اینکه صورت‌مسئله را پاک کنیم. آنها را هم باید جذب فعالیت کنیم. تعمیر خودرو، تعمیر وسایل منزل، علاقۀ این آدم‌هاست، نمی‌تونیم نادیده‌اش بگیریم».

 

توانمند‌سازی جامعه‌محور

کارمندان و متخصصان پاسخگو بر این باورند که کلاس‌های مهارت‌آموزی باید در راستای نیاز جامعه طراحی شود؛ برای مثال مواردی همچون آشپزی، رستوران‌داری، تعمیرات موبایل، تزیینات و کار دست روی لباس و غیره در جامعۀ بیرون، مشتری زیادی دارد و پس از آزادی برای این زنان، درآمد ایجاد می‌کند. علاوه بر این، ورود بخش خصوصی برای آموزش و درآمدزایی برای زندانیان نیز، پیشنهاد جامعه‌محورانه بوده است.

کد 13 در این باره می‌گوید:

«ما باید روزنامۀ همشهری را بگذاریم جلومون ببینیم چه چیزی اشتغال بیشتری برای آدم‌های کم‌سواد و بدون حرفه ایجاد می‌کنه. ما باید با ذائقۀ مردم جامعه، حرفه‌آموزی در زندان را تغییر بدیم؛ مثلاً اگر آشپزی حرفه‌ای یاد بگیرن، بعداً براشون خیلی مفیده. خیلی از مردم غذا از بیرون سفارش میدن؛ مثلاً گواهی‌نامه بدیم برای آشپزی، الآن کار دست روی لباس خیلی تو جامعه طرفدار داره. باید نیازها را بررسی کنیم».

کد 15 در این باره می‌گوید:

«می‌توانند بخش‌های خصوصی را وارد کنند که به زندانی‌ها آموزش بده و از نیروی انسانی زندانی‌ها هم استفاده کنند و متناسب با نیاز بازار، برای زندانیان کلاس حرفه‌آموزی برگزار کنند تا بعد از آزادی هم، برای زندانی مفید باشه».

 

توانمندسازی توانایی‌محور

کارمندان اذعان کرده‌اند که اگرچه یکی از برنامه‌های زندان توانمندسازی است، در برخی موارد زندانیان به دلایل متعدد از‌جمله درگیری گذشته با مصرف مواد، بیماری و ناتوانی در یادگیری، نمی‌توانند در حرفه‌آموزی، اشتغال و تحصیل در مدرسه شرکت کنند؛ بنابراین لازمۀ توانمندسازی، توجه به توانایی‌ها و سطح یادگیری آنهاست. کد نه می‎‍گوید:

‌ «رشته‌هایی باید اینجا تدریس بشه که با توان زندانیان سازگار باشه. یک دوره‌ای در مدرسه رشتۀ کامپیوتر آوردند. درسته که کاربردیه، اما ذهن و هوش برخی از زندانیان ما آمادگی این آموزش را نداره».

 

نتیجه‌

امروزه ورود روزافزون جمعیت زنان زندانی و پیچیدگی جرائم آنها، لزوم توجه به کنش‌ها و اقدامات اصلاح‌مدارانه را دو چندان کرده است. در زندان‌های ایران، برنامه‌های تربیتی و اصلاحی همچون اشتغال، حرفه‌آموزی، کلاس‌های قرآنی، روان‌شناختی، مهارتی و ورزشی ارائه می‌شود، اما بخش‌های تأثیرگذار دیگری نیز وجود دارند که در این مقاله، گونه‌شناسی از این اقدامات را بررسی کرده‌ایم. در‌واقع کارمندان به‌دلیل تعاملات روزمره با زندانیان، در ایجاد زمینۀ تغییر و یا بالعکس، روحیۀ مقاومت و‌ ادغام‌نشدن آنان در برنامه‌های اصلاحی نقش دارند. بنابراین هدف از این پژوهش، گونه‌شناسی از کنش‌ها و تعاملاتی است که کارمندان برای اصلاح زندانیان انجام داده‌اند. این پژوهش کیفی است و با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده و میدان مطالعه، زندان زنان شهر ری بوده است.

جامعۀ اصلی‌ مطالعه‌شده، کارمندان زندان و تعداد آنان 11 نفر بوده است؛ اما برای افزایش اعتبار پژوهش، با 4 متخصص و 25 نفر زندانی نیز مصاحبه به عمل آمده است که به‌صورت هدفمند انتخاب شدند. با توجه به اهداف پژوهش و تحلیل محتوای کیفی مصاحبه‌ها، سه گونۀ اصلی اقدامات و کنش‌های اصلاح‌مدارانه شامل تعاملات اصلاح‌مدارانه، خدمات و توانمندسازی اصلاح‌مدارانه شناسایی شد. در سطح تعاملات، دو زیر‌مقولۀ تعاملات با کارمندان و تعاملات با خانواده استخراج شد.

 تجارب کارمندان زندان نشان می‌دهد که قطعیت در گفتار، مرزهای شفاف ارتباطی در کنار رأفت و عطوفت در ارتباطات کارمندان و زندانی مؤثر بوده است؛ زیرا در رویکرد ترمیمی، روحیۀ انسانیت‌مداری و تعاملات مثبت با زندانیان، آنان را راحت‌تر در فرایند بازگشت به زندگی عادی و دور از جرم قرار می‌دهد. دربارۀ ارتباط با خانواده نیز، مصاحبه با کارمندان نشان می‌دهد‌ ملاقات‌ها، بازتولید نقش‌های جنسیتی و حفظ زنانگی و حمایت‌های خانوادگی بر زندانیان مؤثر است. در تأیید این یافته، پژوهش رشیدی و براتی (1395)، میرحسینی و لاریجانی (1397) نشان می‌دهند که مهم‌ترین نگرانی زندانیان، طرد‌شدن از خانواده است. مورفی و همکاران[20] (2023) و لاریجانی (1399) نیز در پژوهش خود نشان داد که تعاملات زنان زندانی با خانواده و فرزندان، ریسک‌پذیری در زندان را کاهش می‌دهد و آنها را به بازپذیری اجتماعی امیدوار می‌کند.

در حوزۀ خدمات اصلاح‌مدارانه نیز، کارمندان زندان اذعان داشته‌اند که امور اجرایی زندانی‌محور، مشغول‌سازی زندانیان، بهزیستی اجتماعی زندانیان و نیروی انسانی با روحیۀ اصلاح‌مدارانه، به‌عنوان کنش اصلاح‌مدارانه تعریف می‌شود. در‌واقع زندانیان تلاش کنند تا با استفاده از برنامه‌ها و مشغولیت‌های خود، اوقات فراغت کم‌تری داشته باشند و با آموزش‌های متعدد، باز جامعه‌پذیری در آنان اتفاق بیفتد؛ زیرا عمدۀ این افراد در فرایند جامعه‌پذیری، زندگی اجتماعی بهنجار و اصولی را آموزش ندیده‌اند.

تجارب کارمندان زندان در گونۀ توانمندسازی اصلاح‌مدارانه، با زیر‌مقولات جامعه‌محورانه، توانایی‌محورانه و علاقه‌محورانه توصیف و کدگذاری شده‌اند. کارمندان بر این تجربه بوده‌اند که زنان زندانی در صورتی جذب بخش‌های حرفه‌آموزی زندان خواهند شد که احساس کنند‌ می‌توانند علایق خود را‌ در این فضا دنبال کنند. آنچه ‌ متخصصان این پژوهش بر آن تأکید داشته‌اند، لزوم جذب زنان زندانی سابقه‌داری است که عموماً هرم‌های قدرت در زندان به شمار می‌آیند و کم‌تر جذب فعالیت‌های اصلاحی و تربیتی زندان می‌‌شوند. ارزیابی نیازها، توانایی‌ها و علایق زندانیان، مهم‌ترین گامی است که‌ با فرایندهای اصلاحی ادغام می‌شوند و متناسب با این علایق برای آنها کلاس‌های حرفه‌آموزی تعریف می‌شود. از سوی دیگر تجارب کارمندان و متخصصان نشان می‌دهد که کلاس‌های حرفه‌آموزی، باید متناسب با نیازهای روز جامعه و مبتنی بر ذائقۀ زندگی روزمرۀ مردم باشد تا زندانیان پس از آزادی، از این طریق آسان‌تر به اشتغال دست یابند. با توجه به این تجارب، نظریاتی وجود دارند که مؤید یافته‌های پژوهش ما هستند. به‌منظور پیوند نظری پژوهش با تجارب مشارکت‌کنندگان، از رویکردهای مدرن کیفری، همچون عدالت ترمیمی- دورکیم (1912)[21]- نظریۀ شرمسازی بازپذیرکننده، رویکردهای درمانی عاطفی مجرمان نام برده می‌شود که اذعان می‌دارند در فرایند حبس، برای بازگشت به زندگی عادی بدون اعمال مجرمانه تلاش می‌شود. بنابراین گذراندن حبس بدون اصلاح و درمان، نه‌تنها بازدارنده نیست، به‌دلیل خاصیت وجود مجرمان با جرائم متعدد، امواج مجرمانه را تشدید و جامعه را در معرض خطر بیشتری قرار می‌دهد. نظریات جامعه‌پذیری مجدد زندانیان و همچنین نظریۀ تحلیل رفتار متقابل که بر تعاملات در درون زندان تاأید می‌کنند، نظریات توانمندسازی و توانبخشی نیز در جست‌وجوی درمان‌های مناسب برای محکومان‌اند و دوران حبس را دوران طلایی بازجامعه‌پذیری، توانبخشی و اصلاح مجرمان به شمار می‌آورند.

یکی از مهم‌ترین دستاوردهای پژوهش حاضر، ادراک نوع نگاه کارمندان زندان به اصلاح زنان زندانی است؛ اگر تعاملات کارمندان با رویکرد بی‌اعتمادی، مخفی‌کاری و نقض قوانین و مقررات و‌ تغییرنا‌پذیری زندانیان باشد، برنامه‌های توانمند‌سازی و اصلاح مجرمان، هیچ‌گونه نتیجه‌ای در بر نخواهد داشت. اما از سوی دیگر، اگر تلاش کارمندان بر ادغام زندانی در فرایندهای اصلاحی زندان باشد و روحیۀ پذیرش و باور به اصلاح مجرمان در نگرش کارمندان وجود داشته باشد، برنامه‌ها و خدمات و تعاملات اصلاح‌مدارانه موفق‌تر عمل خواهند کرد. بنابراین توجه به نگرش کارمندان و جذب نیروهایی با نگاه اصلاح‌مدارانه و ترمیم زندگی مجرمان، بر اثربخشی برنامۀ زندان اثرگذار خواهد بود.

 

پیشنهادها           

استفاده از تجربیات زندان‌بانان و مدیران زندان‌های زنان در تنظیم دستورالعمل‌های مربوط به زندان زنان؛

استفاده از تجربیات زندان‌بانان در حوزۀ جذب و ادغام و اصلاح و تربیت زنان زندانی؛

توجه به لزوم پیوندهای خانوادگی و اجتماعی زنان زندانی؛

لزوم توجه به ارتباط زندانی با فرزندان در طول دوران حبس در قالب ملاقات‌های حضوری و کابینی؛

انجام برنامه‌های اصلاحی و تربیتی مبتنی بر رصد علایق زنان زندانی سازگار و ناسازگار؛

تمرکز بر استعدادیابی زندانیان و پتانسیل‌های آنها در فرایند حرفه‌آموزی؛

توجه به بهزیستی روانی و اجتماعی زندانیان؛

آموزش قوانین زندگی اجتماعی و هنجارها و قوانین جامعه به زندانیان؛

تمرکز بر باز اجتماعی کردن زندانیان با رویکرد آگاهی‌بخشی؛

روحیۀ انسانیت‌مدارانه در فرایند زندانبانی به‌منظور اصلاح زندانیان؛

توجه ویژه به فرایندهای مشاوره‌ای، روان‌شناختی و مددکاری در زندان زنان.

 

[1] Crowley

[2] برای مثال، مادۀ 88 آیین‌نامه بر تحصیل در مدرسه و زندان و مادۀ 174 بر اشتغال زندانیان تأکید دارد.

[3]. رای مثال مادۀ 161 بر خدمات مددکاری و مشاوره، مادۀ 172 بر مشاوره‌های حقوقی و خدمات قضایی‌ و مادۀ 144 بر بررسی دقیق پروندۀ بالینی و شخصیتی زندانیان توجه می‌کند.

[4] برای مثال مادۀ 210، تا 222، به تعاملات زندانی با خانواده و شیوه‌های ملاقات با آنها توجه دارد و مادۀ 223 تا 226 بر تماس تلفنی زندانیان و ویژگی‌های آنان اشاره می‌کند.

[5] Johnston et al.

[6] Applegate et al.

[7] Arbour et al.

[8] Zangh

[9] Sachitra

[10] Bullock

[11] Bullock et al.

[12] Holtfreter & Wattanaporn

[13] Social Contract

[14] Rousseau

[15] Ferri

[16] Bloom & Covington

[17] Gender responsive

[18] Maximum Variation

[19] وکیل‌بند کسی است که نمایندۀ زندانیان در داخل اندرزگاه (‌زندان) و رابط بین زندانیان و مسئولان مربوطه است.

[20] Murphy et al.

[21] Durkheim

آیین‌نامۀ اجرایی سازمان زندان‌ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور (1400). دریافت‌شده از سایت مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی https://rc.majlis.ir/fa/law/show/1661504
اثیمی، ح. (1396). ماهیت جرم و توجیه مجازات در فلسفۀ افلاطون، تهران: نشر میزان. https://www.mizan-law.ir/Book/Details/1011
برن، ا. (1402). تحلیل رفتار متقابل (ترجمۀ اسماعیل فصیح)، تهران: فرهنگ نشرنو https://nashrenow.com/product/%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%B1%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%84/
جاویدی، م‌. (1398). نظریۀ قرارداد اجتماعی ژان ژاک روسو با رویکردی روش‌شناسانه. اندیشۀ دینی، 19(4)، 64-39  https://sid.ir/paper/518602/fa         
حسینی، س.ح.؛ محمودی جانکی، ف. و پاکزاد، ب. (1402). حق بر مجازات‌نشدن؛ چیستی و هستی.  حقوقی دادگستری. 87(123)، 117-95.https://doi.org/10.22106/jlj.2022.553189.4826
خان‌میرزایی، ر.؛ حیدری، م.؛ اشرافی، م. و یوسف‌زاده، ع. (1401). شاخص‌های تعیین کیفرهای اصلاح‌مدار با محوریت آموزش محکومان. تحقیقات حقوقی، 25(100)، 410-385. 10.29252/jlr.2021.222327.1929
رجبی، ا. (1382)‌. شرح آئین‌نامۀ اجرایی سازمان زندان‌ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور، زیر نظر گروه تدوین و تألیف متون آموزشی، تهران: دانشور https://www.gisoom.com/book/1255781/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-
رشیدی، ا. و براتی، م. (1395). بررسی وضعیت زنان زندانی و روش‌های بازپروری آنها (مطالعۀ موردی زندانیان اراک در سال 1394). پژوهشنامۀ زنان، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 7(3) 88- 65. https://womenstudy.ihcs.ac.ir/article_2297_5a248ab12b19b28d6b6d4f010e3ae496.pdf
سبزی خوشنامی م.؛ عرشی، م.؛ علی‌پور، ف.؛ جوادی، م.ح.؛ رفیعی، ح. و نوروزی، س. (1400). راهنمای مداخلۀ تخصصی مددکاری اجتماعی در فرایند بازگشت به جامعۀ محکومین ‌با سابقۀ خشونت. توانبخشی. 22(3)، 319-298. ‎ 10.32598/RJ.22.3.901.1
سلیمی، ع. و داوری، م. (1394). جامعه‌شناسی کجروی، قم: انتشارات حوزه و دانشگاه. https://www.gisoom.com/book/11115867/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-
سیگل، ل. ج. (1395). اصول اساسی جرم‌شناسی (ترجمۀ اکبر وروایی، حمید فاطمی موحد، مهدی مقیمی)، تهران: دانشگاه علوم انتظامی (ویرایش جدید 2011) https://www.gisoom.com/book/11222791/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-
شمس، ع. (1384). رویکردی جدید به نظام زندانبانی، تهران: انتشارات راه تربیت. https://www.gisoom.com/book/1318902/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-
علیوردی‌نیا، ا. و حسنی، م. (1394). شرمسارسازی بازپذیرکننده و بزهکاری: آزمون تجربی نظریة تلفیقی بریث ویت. جامعهشناسی ایران، 16(3)، 37-3 .
طیب‌نیا، م.؛ کاردوانی، ر. و یراقی، س. (1402). گونه‌شناسی کیفی نگرش به ازدواج در میان دانشجویان مجرد دانشگاه‌های اصفهان. جامعهشناسی کاربردی، 34(2)، 122-101 10.22108/jas.2023.136080.2347
قلی‌پور، آ. و رحیمیان، الف. (1388). رابطۀ عوامل اقتصادی، فرهنگی و آموزشی با توانمندسازی زنان سرپرست خانواده. رفاه اجتماعی. 11(40)، 62-29. https://www.sid.ir/paper/56830/fa
کثیری، م.؛ گلدوزیان، الف. و کرمی، د. (1398). تأثیر مجازات زندان بر پیشگیری از تکرار جرم با تأکید بر آموزه‌های قرآنی. مطالعات قرآنی. 10(40)، 58-39. https://journals.iau.ir/article_671836.html
کونانی، س.؛ مهدوی ثابت، م.ع.؛ صفاری، ع. و اردبیلی، م.ع. (1399). تحلیلی جامعه‌مدار از سیاست اصلاح و درمان محکومان (زن و مرد) و روش‌های آن.  زن و جامعه. 11(42)، 255-227. https://journals.marvdasht.iau.ir/article_4194.html
لاریجانی، م. (1399). ادراک تجربۀ حبس در میان زنان مجرم. بررسی مسائل اجتماعی ایران. 11(2)، 109-75. 10.22059/ijsp.2021.82674
مرادی، خ. و هداوند، ع. (1402). کانون اصلاح و تربیت در ایران: تحلیل وضعیت موجود و ترسیم وضعیت مطلوب. رفاه اجتماعی، 23(88)، 340-303. 10.32598/refahj.23.88.4186.1
میرحسینی، ز. و لاریجانی، م. (1397). شناسایی زمینه‏‌های طراحی مدل بازپذیری اجتماعی موفق زنان مجرم؛ تبیینی داده‌بنیاد. زن در توسعه و سیاست. 16(1)، 78-51. https://doi.org/10.22059/jwdp.2018.246504.1007316
ولی‌زاده، ش.؛ مکوندی، ب.؛ بختیارپور، س. و حافظی، ف. (1399). اثربخشی‌درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد‌ بر تاب‏آوری و انعطا‌ف‌پذیری شناختی در زندانیان. مدیریت ارتقای سلامت. 9(4)، 89-78.  https://www.sid.ir/paper/404510/fa
 
References
Alivardinia, A., & Hosni, M. (2014). Reactive shaming and delinquency: An empirical test of Braithwaite's integrative theory. Iranian Journal of Sociology, 16(3), 3-37.[In Persian] 20.1001.1.17351901.1394.16.3.1.9
Athimi, H. (2017). The nature of crime and the justification of punishment in Plato's philosophy, First Edition, Tehran, Publication of Mizan. [In Persian]
Arbour, W., Lacroix, G., & Marchand, S. (2023). Prison rehabilitation programs and recidivism: evidence from variations in availability. Melbourne Institute Working Paper No. No. 07/23, 1-56. http://dx.doi.org/10.2139/ssrn.4444790
Bloom, B. E., & Covington, S. (2008). Addressing the mental health needs of women offenders. Women’s Mental Health Issues Across the Criminal Justice System, 160-176. https://centerforgenderandjustice.org/site/assets/files/1529/finaladdressingthementalhealthneeds.pdf
Bern, E. (2023). Mutual behavior analysis, Translated by Ismail Faseeh, Tehran, Farhang Nashr-e-Now [In Persian]
Bullock, K., & Bunce, A. (2020). The prison don’t talk to you about getting out of prison’: On why prisons in England and Wales fail to rehabilitate prisoners. Criminology & Criminal Justice, 20(1), 111-127. •https://doi.org/10.1177/1748895818800743
Bullock, K., Bunce, A., & Dodds, C. (2018). The mechanics of reform: Implementing correctional programmes in English prisons. The Howard Journal of Crime and Justice, 57(1), 3-20. https://doi.org/10.1111/hojo.12232  
Konani, S., Mahdavi Sabet, M-A., Safariy, A., & Ardebili , M-A. (2020). Community-Based analysis of the corrections and treatment policies of convicts (men and women) and its methods. Quarterly Journal of Woman and Society, 11 (42), 227-255. [In Persian].
Crowley, M. (2019). Guide to the rehabilitation and social reintegration ofwomen prisoners [Updated 2019 May 13]. https://knowledge.tijthailand.org/en/publication/detail/bangkok-rules#book/
Crewe, B., Schliehe, A., & Przybylska, D. A. (2023). It causes a lot of problems: Relational ambiguities and dynamics between prisoners and staff in a women's prison. European Journal of Criminology20(3), 925-946. https://doi.org/10.1177/14773708221140870
Gholipour, A., & Rahimian. A. (2011). Economic, Cultural, and Educational Factors Related to Empowerment of Head-of-Household Women. Social Welfare Quarterly, 11 (40), 29-62. [In Persian].  
Javidi, M. (2020). Social contract theory of jean-jacques rousseau through a methodological approach. Journal of Religious Thought : A Quarterly Journal of Shiraz University19(73), 39-64. [In Persian] doi: 10.22099/jrt.2020.5554
Johnston, M. S., Ricciardelli, R., & Whitten, C. (2024). That’s not rehabilitation, that’s enabling: correctional officer perspectives on the prison needle exchange program. Criminal Justice and Behavior, 51(1), 66-85. https://doi.org/10.1177/00938548231207065
Holtfreter, K., & Wattanaporn, K. A. (2014). The transition from prison to community initiative: An evaluation of gender responsiveness for female offender reentry. Criminal Justice and Behavior, 41(1), 41-57. https://doi.org/10.1177/0093854813504406
Hoseini, S.H., Mahmoudi, F., & Pakzad. B. (2023). The right not to be punished; its Nature and Existence. Journal of Legal Justice, 87 (123), 95-117. [In Persian].
Kasiri, M., Goldoozian, I., & Karami, D. (2020). The effect of imprisonment on repetition prevention focusing quranic doctrines. Estudios Coránicos Quarterly, 10 (40), 39-58. [In Persian].
Kelman, J., Gribble, R., Harvey, J., Palmer, L., & MacManus, D. (2022). How does a history of trauma affect the experience of imprisonment for individuals in women’s prisons: A qualitative exploration. Women & Criminal Justice, 12(4), 1-21. https://doi.org/10.1080/08974454.2022.2071376
Khanmirzaei, R., Heidari, M., Ashrafy, M., & Yosef Zadeh, A. (2023). Correctional sentencing based on the education of convicts. Legal Research Quarterly, 25 (100), 385-410. [In Persian].
Larijani, M. (2021). Perception of the experience of imprisonment among delinquent women. IRANIAN Journal Of SOCIAL PROBLEMS, 11 (2), 75-109. [In Persian].
Mayring, P. (2000). Qualitative content analysis. Forum, Qualitative Social Research, 1(2), 27-36. •http://www.qualitative- research. net/ fqs-texte/2-00/02-00 mayring-e.htm
Mirhosseini, Z., & Larijani, M. (2018). Identifying the context of designing a model for successful social integration of offender women: a grounded theory approach. Woman in Development and Politics, 16 (1), 51-78. [In Persian].
Moradi, K., & Hadavand, A. (2023). Correctional and education center in Iran: analysis of the current situation and design of the desired situation. Social Welfare Quarterly, 23 (88), 303-340. [In Persian].
Murphy, M., Rogers, B. G., Streed Jr, C., Hughto, J. M., Radix, A., Galipeau, D., & Berk, J. (2023). Implementing gender-affirming care in correctional settings: A review of key barriers and action steps for change. Journal of Correctional Health Care29(1), 3-11. doi.org/10.1089/jchc.21.09.0094
Plegate, B. K., Daou, J., & Ouellette, H. M. (2024). The future of American jails: A national survey of jail leaders’ ideals. The Prison Journal, 104(1), 3-23. https://doi.org/10.1177/00328855231212421
Qhogwana, S., & Segalo, P. (2022). Women offenders’ experiences of rehabilitation in a South African correctional centre. Journal of Psychology in Africa, 32(1), 97-102. doi.org/10.1080/14330237.2021.2002032
Rajabi, A. (2003). Description of the executive regulations of the prisons organization and security and educational measures of the country, under the supervision of the educational texts editing and authoring group, Tehran, Daneshvar. [In Persian]
Rashidi, A., & Barati, M. (2017). Studying the Conditions of Women Prisoners and their rehabilitation methods: A Case Study of Arak Prisoners, 2015. Women Studies7(17), 65-88. [In Persian]
Sabzi Khoshnami, M., Arshi, M., Alipour, F., Javadi, M-H., Rafiey, H., &  Noruzi, S. (2022). Guide to social work intervention for community re-entry of offenders with a history of violence against individuals. Journal of Rehabilitación, 22 (3), 298-319. [In Persian].
Sachitra, V., & Wijewardhana, N. (2020). The road to develop prisoners’ skills and attitudes: an analytical study of contemporary prison-based rehabilitation programme in Sri Lanka. Safer Communities19(1), 15-34. https://doi.org/10.1108/SC-01-2019-0002
Salimi, A., & Davari, M. (2008). Sociology of deviance, Qom. Hozeh and University Publications. [In Persian]
Shams, A. (2003). A new approach to the prison system. Tehran, Rah Tarbiat Publications. [In Persian]
Siegel, L. J. (2007). Criminology, translator: Yashar saif elahi. Tehran, police force of the Islamic Republic of Iran. Awareness police, Office of Applied Research. [In Persian].
Tayebnia, M. S., Kardavani, R., & Yaraghy, S. (2023). Qualitative typology of attitude towards marriage among unmarried students of Isfahan Universities. Journal of Applied Sociology34(2), 101-122.
The Executive Regulations of the Organization of Prisons and Provisional and Educational Measures of the Country. (2021). Received from the website of the Research Center of the Islamic Council. [In Persian]
Thomas, G. B., & Karol, L. (2010). American penology: A history of control (Transaction publisher), New Brunswich, New Jersey .https://books.google.com/books/about/American_Penology.html?id=Bcu2lfSlUGkC
Valizadeh, S., Makvandi, B., Bakhtiarpour, S., & Hafezi, F. (2020). The effectiveness of "acceptance and commitment therapy" (ACT) on resilience and cognitive flexibility in prisoners. Journal of Health Promotion Management, 9 (4), 78-89. [In Persian].
Van Manen, M. (2017). But is it phenomenology?. Qualitative Health Research, 27(6), 775-779. https://doi.org/10.1177/1049732317699570
Ward, A. ( 2020). Finding a reason to run: examining women's experiences with a running program at coffee creek correctional facility. An ESSAY submitted to Oregon State University, for the degree of Master of Public Policy. https://ir.library.oregonstate.edu/concern/graduate_projects/n009w8222
Zhang, A. (2022). Safety overrides all other concern’: On why collective discipline in China fail to rehabilitate female prisoners. International Journal of Law, Crime and Justice70, 100547.https://doi.org/10.1016/j.ijlcj.2022.100547