Document Type : Research Paper
Authors
1 Assistant Professor of Sociology, Department of Social Sciences, Faculty of Letters and Human Sciences, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran
2 Assistant Professor, Department of Horticultural Science, Faculty of Agriculture Science and Engineering, College of Agriculture and Natural Resources, University of Tehran, Theran, Iran
3 Assistant Professor of Landscape Architecture, Department of Landscape Architecture, Faculty of Architecture and Urban Planning, Shahid Behashti University, Tehran, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه و طرح مسئله
دهۀ حاضر توسط انجمن تنوعزیستی سازمان ملل[1]، بهعنوان دهۀ تنوعزیستی نامگذاری شده است که هدف از آن سرعتبخشیدن به اجرای برنامۀ تنوعزیستی و همزیستی انسان با طبیعت است(Unesco, 2011) . از زمان کنفرانس ریو در سال 1992 تا برنامۀ استراتژیک پروژۀ تنوعزیستی که توسط انجمن تنوعزیستی سازمان ملل تدوین شده است (دهۀ تنوعزیستی)، هر سال بیش از پیش، نهادها و سازمانهای مختلف بینالمللی، به اهمیت این موضوع در زندگی و حیات بشر تأکید کردهاند.
تنوع زیستی بر مبنای تعریفی که سامانۀ اطلاعات تنوعزیستی اروپا[2] از آن ارائه کرده، شامل غنای زندگی و تنوع الگوها در سه سطح ۱. بومسامانهها و زیستگاهها؛ ۲. گونهها و ۳. منابع ژنتیکی است (https://biodiversity.europa.eu/topics). مطابق این تعریف، درک جامعیت مفهوم تنوعزیستی متضمن شناخت تهدیدهایی چون تغییرات آب و هوایی، گونههای مهاجم، چندپارگی و تغییر کاربری زمین، آلودگی و استفادۀ بیش از حد توان منابع تأثیرگذار است. از طرفی کاهش تنوعزیستی با تمامی پیامدهای ناگوار حاصل از آن، پدیدهای جهانی است که بیش از همه به حکمرانی ناکارآمد[3]، نبود سیاستهای بهرهبرداری پایدار[4] از منابع، رویکردهای ناکارآمد حفاظتی (Tonin & Lucaroni, 2017)، دانش پایین برنامهریزان و رصدنکردن نتایج[5] باز میگردد (Shih et al., 2020; Huang et al., 2018)؛ بنابراین، باوجود فعالیتهای صورتگرفته برای حفاظت از تنوعزیستی در دنیا، همچنان از میان رفتن گونهها ادامه دارد و این عدم موفقیت علاوه بر موارد ذکرشده، به نادیدهگرفتن مردم در این فرایند باز میگردد (Maynard et al., 2020; López-Bao et al., 2017).
بررسی و مطالعۀ وضعیت کشورهای در حال توسعه نشان میدهد منافع زودگذر اقتصادی مردمان محلی در بهرهبرداری از طبیعت و ناآگاهی از آثار بلندمدت آن، مانع مهمی در حفاظت از طبیعت در این قبیل کشورهاست. در این جوامع با توجه به گستردگی تخریبها و آسیبهای واردشده بر محیط و ناکارآمدی فرآیندهای مدیریتی و ساختاری، در دسترسترین گزینه برای کاهش تخریبها، تمرکز بر افزایش دانش و آگاهی مردم و جلب مشارکت آنهاست. این در حالی است که تغییر در رفتار مردم و تمایل به مشارکت در حفاظت تنوعزیستی با وجود افزایش آگاهی و دانش مردم، همچنان موضوعی چالشبرانگیز است. اراده و تمایل افراد برای مشارکت فعال و متعهدانه در حمایت از طبیعت تحت تأثیر عوامل فردی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی متعدد است. تغییر رفتار و مشارکت آگاهانه و داوطلبانه در فعالیتهای زیستمحیطی با سطوح مختلفی از تعهد، میتواند تحت تأثیر عوامل درونی (حس ارزشمندی و انگیزههای فردی) (Molinario et al., 2020) و عوامل بیرونی (منافع اقتصادی، ارزشها و هنجارهای اجتماعی و مدنی) شکل بگیرد (Li et al., 2019). در بسیاری از متون بر عوامل درونی افراد تأکید شده است و جنبههای اقتصادی، اجتماعی و مدنی تأثیرگذار بر شکلگیری رفتارهای حفاظتگرا و متعهدانه، بهخصوص در کشورهای در حال توسعه کمتر درخور توجه بوده است. در حالی که به نظر میرسد، فرایند مدنیشدن[6] میتواند چارچوب مهمی در پیشبینی فعالیتهای متعهدانه برای حفاظت از تنوعزیستی باشد (Baynham-Herd et al., 2018; Kashwan, 2017) .
در ایران نیز مشکلات محیطزیستی وضعیتی نگرانکننده دارد و تمامی شاخصهای ارزیابی زیستمحیطی تأییدکنندۀ این ادعاست، این مسائل و مشکلات شامل آلودگیهای محیطی، کاهش منابع آب، فرسایش خاک، جنگلزدایی، تغییر اقلیم و کاهش شدید تنوعزیستی است (Shafiei & Maleksaeidi, 2020; Mohammadi et al., 2019). به نظر میرسد ادامۀ این شرایط، زیستپذیری و تابآوری را در برابر مخاطرات طبیعی و انسانی غیرممکن خواهد کرد؛ در حالی که شواهد بسیاری نشان میدهد تنوعزیستی عاملی مهم و مؤثر در سلامت انسان، سلامت زمین[7] و سیستم غذایی است (Shroff & Cortés, 2020; Schmeller et al., 2020; Frumkin, 2020; Subramanian & Payyappallimana, 2020). همایندی این معضل که با مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم بهدلیل بحرانهای اقتصادی و تحریمها بر آن دامن زده شده است، مشکل را پیچیدهتر نیز کرده است. مطابق اطلاعات موجود کمکهزینههای اعطاشده به ایران، بهمنظور حفاظت از تنوعزیستی، از سوی «تسهیلات محیطی جهانی»[8]، که زیرمجموعۀ بانک جهانی[9] است، بهدلیل تحریمهای اعمالشده از سوی آمریکا بلوکه شده است[10] (Laylin, 2018). با توجه به گستردگی تخریبهای زیستمحیطی، بحرانهای اقتصادی و حکمرانی[11]، در شرایط کنونی، مشارکت، آموزش مردم و شکلگیری کنشهای داوطلبانه و متعهدانه از سوی افراد در حفظ و نگهداری از تنوعزیستی اهمیتی وافر پیدا کرده است؛ اما باوجود اهمیت حیاتی موضوع همکاریهای مدنی در ایران، شواهد نشان میدهد نوعی انفعال و بیتفاوتی در مشارکتهای زیستمحیطی وجود دارد. این مسئله همانطور که شوارتز[12] (2018) به نقل از رابرت پایل میگوید، یعنی «انقراض تجربه» در یک محیط ساختهشده که از دسترسی به محیط طبیعی محروم است، میتواند دلیل اصلی از بین رفتن محیط طبیعی و خدمات آن باشد.
به این ترتیب برای نویسندگان مقاله این سؤال شکل گرفت که چگونه میتوان کنشگری مدنی را در حوزۀ تنوعزیستی، بهویژه در بین نسل جوان و تحصیلکردۀ دانشگاهی درک و تبیین کرد. به عبارتی سؤال کلیدی این است که عوامل و مؤلفههای تبیینکنندۀ رفتارهای مشارکتی تنوعزیستی چیست؟ میزان اهمیت و اثرگذاری این عوامل تا چه حد است؟ سهم و نوآوری مقاله در نسبت با کارهای قبلی در این است که مدل نظری رایج، رفتار برنامهریزیشده را برای شکلگیری کنشهای حمایتی تنوعزیستی در ترکیب با نظریۀ کنشهای مدنی جدید قرار داده است. مطابق مشاهده و دریافتی که نویسندگان مقاله از شرایط حال حاضر جامعۀ ایران دارند، کنشهای مدنی دانشجویان در ارتباط با مسئلۀ تنوعزیستی متأثر از تعامل و سطح روابط شبکهای آنهاست. برای این منظور عضویت و میزان همحضوری در شبکههای اجتماعی مجازی ازطریق افزایش امکان و فرصت گفتوگوکردن دربارۀ مسائل و مشکلات محیط زیستی سبب شده است تا دانش تنوعزیستی در بین افراد، بیشتر مطالعه شود و سپس این دانش و شناخت است که ازطریق بالابردن ارزشهای تنوعزیستی، کنشگری مدنی را موجب شده است؛ بنابراین زنجیزۀ دانش-ارزش-کنش در جایی بیشتر خود را نشان داده است که امکان گفتوگوکردن بر سر مسئله وجود داشته است.
مبانی و مدل نظری
پژوهشگران حوزۀ علوم اجتماعی و رفتاری، از بنیانهای مختلفی برای تبیین کنش و رفتار فردی و گروهی نام بردهاند. براساس نظرهای بیشتر صاحبنظران علوم اجتماعی، ارزشها اساس بینش و کنش انسان را شکل میدهند. ارزشها بهمثابۀ محرکهای انتزاعیاند که بینشها، هنجارها، عقاید و رفتارهای انسان را هدایت، تبیین و تصدیق میکنند (Schwartz, 1992; Rokeach, 1973; Halman & de Moor, 1994; Williams, 1968). ارزشها، مفاهیم یا باورهاییاند که مرتبط با رفتار یا حالت غاییِ مطلوباند، فراتر از موقعیتهای خاص قرار میگیرند و راهنمای انتخاب و ارزیابی رفتار و حوادث به شمار میروند و براساس اهمیت نسبیشان بر پایۀ سلسلهمراتب شناختی رتبهبندی میشوند (Runhaar et al., 2019). در ارتباط با کنشهای انسانی بهویژه در تبیین رفتارهای محیط زیستی، نظریات رفتار برنامهریزیشده[13] (TPB) (Ajzen, 1991)، نظریۀ هنجار-فعالسازی[14] (NAT) (Schwartz, 1970) و نظریۀ ارزش-باور-هنجار[15] (VBN) (Stern et al., 1999) بیشتر درخور توجه بوده است. نظریۀ کنش منطقی[16] (Ajzen, 1985) پایۀ نظریۀ رفتار برنامهریزی شده (TPB) است. رفتار در این نظریۀ کنشی، نیتمند تعریف میشود که قصد کنشگر در انجام آن تابعی از گرایش به رفتار و هنجارهای ذهنی مربوطه است؛ اما موقعیتهایی وجود دارند که افراد کنترل ارادی کاملی بر رفتارشان ندارند، در این موقعیتهای خاص، رفتار افراد وابسته به معیارهایی غیرانگیزشی، نظیر دسترسی به منابع و فرصتها (زمان، پول، همکاری با دیگران و...) است. این عوامل که میزان واقعی کنترل بر رفتارند، مشخصکنندۀ همان متغیری است که آیزن از آن با عنوان کنترل رفتاری ادراکشده[17] نام میبرد (Ajzen, 1991). مطابق نظریۀ هنجار-فعالسازی (NAT)، هنجارهای شخصی که همان انتظارات نسبتبه رفتارهای طرفدار اجتماع است، سبب احساس تعهد اخلاقی میشود و بر رفتار افراد تأثیر مستقیم میگذارد (Harland et al., 2007). فعالسازی هنجارهای شخصی ازطریق چهار فعالساز موقعیتی آگاهی از نیاز[18]، مسئولیت موقعیتی[19]، اثربخشی[20] و توانایی[21] و دوفعالساز صفات شخصیتی آگاهی از پیامد[22] و انکار مسئولیت[23] صورت میگیرد (Schwartz, 1977). نظریۀ ارزش-باور-هنجار (VBN)، که توسط استرن و همکارانش[24] (1999) برای نشاندادن تأثیر ارزشهای انسانی بر رفتارهای محیط زیست گرایانه تدوین شده است، یک رابطۀ علی بین ارزشها، باورها، هنجارها و رفتارها متصور است (Ghazali et al., 2019) . ارزشها همچون اهداف فراموقعیتی[25] با درجات متفاوتی از اهمیت تعریف میشوند که چون اصولی راهنما در خدمت زندگی فرد یا دیگر واقعیتهای اجتماعی قرار میگیرند. مطابق نظر استرن، تجربههای مشترک افراد بهدلیل موقعیتهای مشترکشان در ساختار اجتماعی، بر اولویتهای ارزشی آنها تأثیر میگذارد.
در یک دستهبندی، ارزشها به دو گروه ارزشهای ابزاری[26] و ارزشهای غایی[27] طبقهبندی میشوند. ارزشهای ابزاری که به شیوههای رفتاری اشاره دارند، خود به دو دسته تقسیم میشوند: 1. ارزشهایی که به شایستگیها و ویژگیهای خاص فردی تمرکز دارند، مانند منطقیبودن؛ 2. ارزشهایی که بر بعد اخلاقی تأکید میکنند، مانند امانتداری. همچنین ارزشهای غایی به دو دسته تقسیم میشوند: 1. ارزشهایی که بر بعد فردی تمرکز دارند، مانند رستگاری، هماهنگی، انسجام درونی و 2. ارزشهایی که بر بعد اجتماعی دلالت دارند، مانند صلح جهانی. در نظریۀ اجتماعی _ روانشناختی رفتار نوعدوستانۀ شوارتز (2012)، رفتارهای محیطزیستی بهعنوان رفتارهایی نوعدوستانه شناخته میشوند که منفعت آنها نصیب دیگر افراد جامعه میشود.
در نظریۀ ارزش-باور-هنجار (VBN)، سه جهتگیری ارزشی کلی معرفی شده است: 1. جهتگیری ارزشی خودمحور[28] (تأکید بر دستآوردهای فردی، به حداکثر رساندن نفع شخصی)؛ 2. جهتگیری ارزشی نوعدوستانه[29] (نگرانی برای رفاه دیگر انسانها)؛ 3. جهتگیری ارزشی زیستبوممحور[30] (نگرانی برای گونههای غیرانسانی یا زیست کره، آب و خاک). زمانی که ارزشهای جمعگرا و رفتارهای نوعدوستانه غالب باشد، تمایل بیشتری به جهتگیریهای ارزشی نسبتبه محیطزیست و زیستبوممحوری دیده میشود. همچنین هنجارهای شخصی، که نگرشهای اخلاقی درونیشدۀ حاصل از هنجارهای مشترک اجتماعیاند، بهمثابۀ عامل مؤثری در شکلگیری رفتارهای نوعدوستانه و بوممحور تلقی میشوند. ازنظر استرن (1999)، رفتارهای محیطزیستی را میتوان به 1. رفتارهای فعالانۀ محیطزیستی[31] (درگیری فعال در سازمانها یا گروههای محیطزیستی)؛ 2. رفتارهای اخلاقی غیرفعال در حوزۀ عمومی از قبیل شهروندی محیطزیستی[32]؛ 3. محیطزیست گرایی در یک حوزۀ خاص[33] (خرید، استفاده، دفع یا بازیافت تولیداتی که آثار محیطزیستی دارند)؛ 4. حمایتهای سیاستی[34] (از قبیل طرح و برنامهریزی در جهت ترویج استفاده از تولیدات بیخطر بهلحاظ آثار بر محیطزیست) تقسیم کرد.
در این مقاله ضمن توجه به این نظریات، مدل بسطیافتهتری ارائه شده است که تأکید بیشتری بر متغیرهای ساختار اجتماعی و نهادی جامعه دارد و از این طریق کنشهای فردی را در بستر فرهنگی، اجتماعی و نهادی جامعه جای داده است. در این مدل، توسعۀ فضای عمومی مجازی و امکان گفتوگو دربارۀ مسائل و مشکلات بهعنوان یک متغیر تعیینکننده در تقویت دانش تنوعزیستی و برانگیختن ارزشهای محیطزیستی، به متغیرهای مربوط به نظریههای قبلی افزوده شده است. گفتوگو و بحث جمعی دربارۀ یک موضوع در ساختیابی و تحولات جامعه نقش مهمی دارد (Inglehart, 1990). ارزشهای جدید از کنش جدید خلق میشود که خود ریشه در تغییر الگوهای اندیشیدن دارد؛ اما آنچه بیشترین تأثیر را بر الگوهای اندیشیدن دارد، فناوری است، این همان چیزی است که تورن (2007) آن را پارادایم جدید یا پارادیم فرهنگی مینامد و بر مدار تولید اطلاعات، گردش اطلاعات و ایجاد گفتوگو در حوزۀ عمومی میچرخد (Touraine, 2007). به این ترتیب در این مدل (تصویر 1)، تبدیل تنوعزیستی به مسئلۀ اجتماعی در گروِ دانشی است که ازطریق تعاملات و گفتوگوهای بین فردی حاصل میشود که امروزه با توسعۀ رسانههای دیجیتال و شکلگیری شبکههای مجازی، امکان چنین گفتوگوهایی دربارۀ موضوعات مختلف ازجمله مشکلات محیطزیستی و تنوعزیستی بین تعداد بیشتری از افراد فراهم آمده است.
تصویر1- مدل نظری بسطیافتۀ دانش-ارزش-کنش
Fig 1- Theoretical model of knowledge-value-action to biodiversity
روششناسی
دادههای استفادهشده در این مقاله برگرفته از پیمایش نگرش به تنوعزیستی در بین دانشجوبان دانشگاه شهید بهشتی است که در سال 1399 و در زمانی اجرا شد که جامعۀ جهانی و همچنین کشور ایران درگیر پاندمی کرونا بود. جامعۀ آماری تحقیق شامل حدود 20000 نفر دانشجو است که با استفاده از روش طبقهای، حجم نمونه به چهار گروه علوم انسانی و اجتماعی، علوم فنی و مهندسی، علوم طبیعی و هنر و معماری تقسیم شد. برای به دست آوردن حجم نمونه، از فرمول کوکران استفاده شد. نظر به اینکه شیوۀ گردآوری اطلاعات ازطریق پرسشنامۀ اینترنتی ساختمند در بستر گوگلداک طراحی شده بود، تعداد نمونه به حدود 500 نفر افزایش یافت؛ سپس فرم اینترنتی پرسشنامه برای افراد نمونه ارسال شد که تعداد 420 پرسشنامه بازگشت داده شد. درنهایت با بررسی و پالایش پرسشنامه و کنارگذاشتن موارد معیوب و ناقص، تعداد 393 پرسشنامه باقی ماند.
همچنین برای اندازهگیری متغیرهای تحقیق از پرسشنامۀ ساختیافته و طیف 5 قسمتی لیکرت استفاده شد. در اینجا توضیح مختصری از نحوۀ عملیاتیکردن این مفاهیم ارائه میشود. متغیر امکانپذیری گفتوگو (D) اشاره به امکان و میزان بحث دربارۀ مسائل محیطزیستی و موضوع تنوعزیستی ازطریق شبکهسازیهای گفتوگویی دارد. متغیر مسئلهمندی تنوعزیستی (R) به دانش تنوعزیستی، که ازطریق ایجاد آگاهی نسبتبه پیامدهای مرتبط، با از بین رفتن تنوعزیستی و تبدیلشدن آن به یک مخاطره و مسئلۀ اجتماعی در نزد پرسشگران میشود، اشاره دارد. برای سنجش ارزشهای محیطزیستی به پیروی از شوارتز (2012) و به کمک تحلیل عاملی، دو نوع سوگیری ارزشی نسبتبه موضوع تنوعزیستی شناسایی شر وجود دارد؛ یکی سوگیری ارزشی ابزارانگارانه[35] (IV) و دیگری سوگیری ارزشی ذاتانگارانه[36] (EV). منظور از سوگیری ارزشی ابزاری این است که تنوعزیستی ارزشمند است؛ زیرا بهمثابۀ یک ابزار میتواند خواستهها و امیال انسانها را برآورده کند و درواقع نشاندهندۀ این است که رویکردی کارکردی به مقولۀ تنوعزیستی برای انسان دارد؛ اما در سوگیری غایتانگارانه، تنوعزیستی ماهیتاً دارای ارزش است و گونههای مختلف گیاهی و جانوری از آن سبب که ذاتاً ارزشمندند، باید مورد احترام و توجه قرار گیرند.
حاصل این سوگیری ارزشی اجتماعی نسبتبه تنوعزیستی، بستۀ هنجاری[37] تنوعزیستی را میسازد که سبب ایجاد احساس تعهد و مسئولیت نسبتبه تنوعزیستی در بین کنشگران میشود. اگرچه بسته به سوگیری ارزشی ممکن است دو نوع تعهد ایجاد شود، یکی تعهد اخلاقی و دیگری تعهد قانونی، اما در این تحقیق به دلیل اینکه بهلحاظ تجربی تفکیک معناداری بین این دو تشخیص داده نشد، این مجموعه از هنجارها با عنوان هنجارهای تنوعزیستی[38] (BN) درخور توجه قرار گرفت. همچنین کنشگری محیطزیستی در قالب دو نوع کنش اصلی با عناوین کنشهای مدنی فعال محیطزیستی[39] (CPA) و کنشهای فردی محیطزیستی[40] (PBA) سنجیده شد. منظور از کنشهای مدنی آن دسته از فعالیتهای جمعی و سازمانی است که ازطریق عضویت داوطلبانه در انجمنها و محافل محیطزیستی دنبال میشود (Stern et al., 1999) . این رفتارها دامنۀ متنوعی همچون تشکیل و راهاندازی انجمنها، شرکت در جلسات و نشستها، همکاری با نشریات و مجلات زیستمحیطی، مشارکت در فعالیتهای نظارتی زیستمحیطی، مشارکت در شبکههای اجتماعی مجازی، همراهی با کمپینها را شامل میشود. همچنین افراد در راستای توجه، حمایت و نگهداری از تنوعزیستی، کارهایی را بهصورت انفرادی و روزمره انجام میدهند که در این تحقیق این دسته با عنوان کنشهای فردی زیستمحیطی دستهبندی شده است و فعالیتهایی همچون خرید محصولات دوستدار طبیعت، مصرف بهینۀ انرژی، مراقبت از گونههای زیستی و آسیبنرساندن به طبیعت را در بر میگیرد. این شاخص حاصل جمع پنج نوع فعالیت فردی مرتبط، با توجه و حفاظت از تنوعزیستی است که بهصورت اسمی (انجامدادن / انجامندادن) از پاسخگویان پرسیده شده است؛ بنابراین دامنۀ تغییرات این شاخص بین 0 تا 5 قرار دارد؛ بنابراین در این تحقیق، وضعیت کنشگری مدنی محیطزیستی هم بهلحاظ کیفیت و هم کمیت بررسی شده است. بعد کیفی اشاره به تشکیل، عضویت و مشارکت در انجمنهای داوطلبانۀ محیطزیستی دارد که شامل دو مقولۀ کنشگری فعال (تشکیل و عضویت فعالانه در نهادهای مدنی زیستمحیطی) و غیرفعال (عدم عضویت و مشارکت در نهادهای مدنی زیستمحیطی) است. ازنظر کمی نیز میزان کنشگری مدنی افراد با فعالیتهای مختلفی سنجیده شده است که جنبۀ گروهی دارد، اما لزوماً ربطی به عضویت در سازمانهای غیردولتی محیطزیستی ندارد. این شاخص نیز حاصل جمع انجامدادن و یا انجامندادن هفت نوع فعالیت مدنی و جمعی تنوعزیستی است و بنابراین بهلحاظ شدت، دامنۀ تغییرات آن بین 0 تا 7 قرار دارد. جدول زیر نتایج مربوط به آزمون آلفای کرونباخ را برای اجزای سازندۀ هریک از هفت متغیر بالا نشان میدهد. همانطوری که مشاهده میشود، ضرایب آلفای محاسبهشده نشاندهندۀ اعتبار پذیرفتنی این سنجههاست.
جدول 1- مقادیر آلفای کرونباخ سازههای تحقیق
Table 1- Cronbach's alpha values for research constructs
مقدار آلفای کرونباخ |
تعداد گویه |
سازههای تحقیق |
0.73 |
3 |
امکانپذیری گفتوگو (D) |
0.78 |
3 |
مسئلهمندی تنوعزیستی (R) |
0.75 |
3 |
سوگیری ارزشی ابزارانگارانه (IV) |
0.72 |
5 |
سوگیری ارزشی غایتانگارانه (EV) |
0.62 |
6 |
ارزیابی هنجارهای تنوعزیستی (BN) |
0.74 |
5 |
کنشهای فردی محیطزیستی (PBA) |
0.90 |
5 |
کنشهای مدنی فعال محیطزیستی (CPA) |
یافتهها
نمونۀ این تحقیق شامل 393 نفر از دانشجویان مقاطع مختلف تحصیلی است که از چهار حوزۀ علوم انسانی، علوم فنی و مهندسی، علوم طبیعی و هنر و معماری انتخاب شدهاند. 58درصد این نمونه را زنان و 48درصد را مردان تشکیل میدهند و بهلحاظ مدارج تحصیلی 27درصد کارشناسی، 52درصد کارشناسیارشد و 20درصد دکتریاند.
جدول2 وضعیت و کیفیت کنشگری مدنی پاسخگویان را برحسب عضویت فعال یا غیرفعال در تشکلهای مدنی زیستمحیطی در ارتباط با متغیرهای جمعیتی و اجتماعی نشان میدهد. سؤال و فرضیۀ محوری که ازطریق دادههای این جدول بررسی شده است، این است که آیا تفاوت معناداری بین گروهبندیهای مختلف پاسخگویان برحسب نوع عضویت آنها در فعالیتهای مشارکتی و مدنی دیده میشود؟ مطابق نتایج به دست آمده فقط 57 نفر در انجمنهای مرتبط با حوزۀ محیط زیست و تنوعزیستی عضویت فعال دارند که حدوداً معادل 15درصد است و 85درصد هیچ نوع عضویت فعالی در این قبیل سازمانهای داوطلبانه ندارند.
جدول 2- رابطۀ بین ویژگیهای جمعیتی و اجتماعی با نوع عضویت در فعالیتهای مدنی زیستمحیطی
Table 2- Socio-demographic characteristics of the respondents by type of Bio-Civic Membership
ویژگیهای عمومی پاسخگویان |
عضویت فعال |
عضویت غیرفعال |
|||
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
||
سن ns
|
کمتر از 25 سال |
4 |
7.0 |
44 |
13.1 |
25-29 |
15 |
26.3 |
79 |
23.5 |
|
30-34 |
10 |
17.5 |
67 |
19.9 |
|
35-39 |
16 |
28.1 |
90 |
26.8 |
|
40-44 |
5 |
8.8 |
244 |
7.1 |
|
بالای 45 سال |
7 |
12.3 |
32 |
9.5 |
|
میانگین (انحراف معیار) |
35.56(8.66) |
34.39(8.62) |
|||
جنس + |
زن |
27 |
47.4 |
201 |
59.8 |
مرد |
30 |
52.6 |
135 |
40.2 |
|
وضع تأهل ns |
مجرد |
22 |
38.6 |
155 |
46.1 |
متأهل |
35 |
61.4 |
181 |
53.9 |
|
تحصیلات+ |
کارشناسی |
12 |
21.1 |
94 |
28.0 |
کارشناسیارشد |
27 |
47.4 |
180 |
53.6 |
|
دکتری |
18 |
31.6 |
62 |
18.5 |
|
محل تولد+ |
روستا |
0 |
0 |
15 |
4.5 |
شهر |
57 |
100 |
321 |
95.5 |
|
حوزۀ تحصیلی* |
علوم فنی و مهندسی |
8 |
14.0 |
85 |
25.5 |
علوم طبیعی |
12 |
21.1 |
60 |
18.0 |
|
علوم انسانی |
9 |
15.8 |
80 |
24.0 |
|
هنر و معماری |
28 |
49.1 |
108 |
32.4 |
|
حضور در طبیعت* |
خیلی زیاد |
39 |
68.4 |
167 |
49.7 |
زیاد |
14 |
24.6 |
94 |
28.0 |
|
متوسط |
4 |
7.0 |
53 |
15.8 |
|
کم |
0 |
0 |
17 |
5.1 |
|
خیلی کم |
0 |
0 |
5 |
1.5 |
|
ارزیابی از تهدیدات زیستمحیطی در شهر محل سکونت+ |
خیلی زیاد |
32 |
56.1 |
194 |
57.7 |
زیاد |
17 |
29.8 |
58 |
17.3 |
|
متوسط |
3 |
5.3 |
50 |
14.9 |
|
کم |
3 |
5.3 |
23 |
6.8 |
|
خیلی کم |
2 |
3.5 |
11 |
3.3 |
|
ارزیابی از ناکارآمدی قوانین رسمی در حمایت تنوع زیستی* |
خیلی زیاد |
33 |
57.9 |
241 |
71.7 |
زیاد |
20 |
35.1 |
61 |
18.2 |
|
متوسط |
4 |
7.0 |
24 |
7.1 |
|
کم |
0 |
0 |
6 |
1.8 |
|
خیلی کم |
0 |
0 |
4 |
1.2 |
|
حجم نمونه |
57 |
100 |
336 |
100 |
Note: ns: not significant; + p<.10; * p<.05; ** p<.01
همانطور که در جدول 2 آمده است، بین سن و وضعیت تأهل با عضویت مدنی زیستمحیطی تفاوت معناداری مشاهده نمیشود. بین جنس، سطح تحصیلات، محل تولد (شهر یا روستا) و همچنین ارزیابی از میزان ریسک مسئلۀ تنوعزیستی در شهر محل زندگی، در سطح معناداری 90درصد تفاوت در کنشگری مدنی دیده میشود؛ به نحوی که زنان، افراد با درجات عالی تحصیلی، ساکنین نقاط شهری و کسانی که ریسک مسائل تنوعزیستی را در منطقۀ خود شدیدتر ارزیابی کردهاند، کنشگری مدنی فعالانه دارند؛ اما نکتۀ مهم در این جدول، وجود تفاوت معنادارِ بین رشتههای تحصیلی با عضویت مدنی در انجمنهای طرفدار تنوعزیستی است. تحصیلکردگان رشتههای هنر و معماری بیش از دیگر رشتهها عضویت فعال دارند و علوم انسانی و علوم مهندسی نیز کمترین عضویت را دارند؛ اما در بین متغیرهای اثرگذار دیگر، میزان حضور در طبیعت و باور به ناکارآمدی هنجارهای رسمی مرتبط با حفاظت از محیطزیست متغیرهای مشخصکنندهایاند. نتایج نشان میدهد کسانی که مواجهه و حضور بیشتری در طبیعت دارند، نظیر کسانی که مرتب به کوه و یا جنگل میروند و یا برنامههای منظم گشت و گذار در مکانهای با ارزش بالای تنوعزیستی دارند، مشارکت و عضویت فعالانهای داشتهاند. همچنین آن دسته از افرادی که عضویت فعالانه دارند، ازنظر ناکارآمدی هنجارهای رسمی، رویکردی ناامیدانه به هنجارها و قواعد رسمی در حفط و نگهداری از تنوعزیستی دارند. به عبارتی، بیشترین عضویت فعال از آنِ کسانی است که با طبیعت نزدیکی دارند و حضور در طبیعت برای آنها از اهمیت بالایی برخوردار است و به علاوه، هنجارهای رسمی مرتبط با تنوعزیستی را چندان مؤثر نمیدانند.
برای دریافت تصویر روشنتری از رابطۀ نوع عضویت در انجمنهای داوطلبانۀ محیطزیستی با رفتارهای حمایتی تنوعزیستی، این دو متغیر را در جدول3 در ارتباط با یکدیگر قرار دادهایم. این جدول نشاندهندۀ تفاوت میانگین میزان فعالیتهای حمایتی تنوعزیستی افراد به دو صورت کنش مدنی حمایت از تنوعزیستی[41] و کنش فردی حمایت از تنوعزیستی[42] است. نتایج مبین آن است که هم در سطح فردی و هم در فعالیتهای مشارکتی، اعضای فعال در نهادهای مدنی میانگین بسیار بالاتری داشتهاند. اگرچه تفاوت میانگین رفتارهای فردی در بین دو گروه کم (0.68) است، اما کاملاً معنادار است. این موضوع مبین آن است که حتی در سطح کنشهای فردی، عضویت در سازمانهای داوطلبانه سبب بهبود شده است. این امر میتواند ناشی از ایجاد آمادگی ذهنی و همچنین ترغیب و انگیزهبخشی به افراد برای این شکل از کنشها باشد. از سوی دیگر عضویت در سازمانهای داوطلبانه اثر بیشتری بر کنشهای مدنی و جمعی دارد. اختلاف میانگین (3.57) بین دو گروه برای فعالیتهای مشارکتی بسیار زیاد است.
جدول3- رابطۀ نوع عضویت زیستمحیطی با نوع رفتار حمایتی از تنوعزیستی
Table 3- Relation between bio-civic membership with pro-biodiversity action
|
نوع کنش |
||||
کنش مدنی حمایتی تنوعزیستی (CPA) |
کنش فردی حمایتی تنوعزیستی (PPA) |
||||
میانگین (انحراف معیار) |
معناداری |
میانگین (انحراف معیار) |
معناداری |
||
نوع عضویت زیستمحیطی |
فعال |
4.37(1.62) |
*** |
4.39(1.08) |
*** |
غیرفعال |
0.80(1.60) |
3.71(1.40) |
جدول4 نتایج تحلیل رگرسیونی عوامل مؤثر بر کنش مشارکتی داوطلبانه را در ارتباط با تنوعزیستی نمایش میدهد. در این جدول مطابق با مدل نظری تحقیق، 4 مدل مجزا به کار گرفته شده است. مدل های 1 و 2 رابطۀ متغیرهای کلاسیک انگیزهها و رفتارهای سطح فردی را در قالب دو متغیر تحصیلات و کنشگری فردی مورد آزمون قرار داده است. در مدل اول این سؤال درخور توجه قرار گرفته است که تا چه میزان کنش مدنی تنوعزیستی متأثر از رفتارهای حمایتی انفرادی است؟ آیا افرادی که در موقعیتهای مختلف خود را موظف به انجام رفتارهای فردی در راستای حفط و نگهداری از تنوعزیستی میدانند، همانهاییاند که بهسمت کنشهای مدنی نیز تمایل بیشتری از خود نشان میدهند؟ در این مدل بیشتر بر انگیزههای شخصی کنشهای مدنی تأکید شده است که آمارههای موجود نیز مؤید اثر مثبت و معنادار این متغیر است. این مدل نشان میدهد انگیزههای فردی بهتنهایی فقط 3.5درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین میکند. در مرحلۀ بعد و در مدل دوم، رابطۀ بین تحصیلات با کنشهای مدنی تنوعزیستی آزمون شده است. در این تحقیق اثر معنادار سطح تحصیلات بر کنش مدنی تنوعزیستی با میزان ضریب رگرسیونی (0.194) مشاهدهشدنی است. این نتیجه گویای آن است که دانشجویان مقاطع تحصیلی بالاتر، مشارکت بیشتری در فعالیتهای داوطلبانۀ مدنی از خود بروز میدهند. البته قدرت تأثیر این مدل تنها 2.2درصد است.
اما در مدل سوم به متغیرها و شرایط اجتماعی در بروز کنش مدنی تنوعزیستی توجه شده است. مطابق این مدل چهار متغیر نظام ارزشی و هنجاری جامعه در ارتباط با موضوعات محیطزیستی در کنار متغیر امکان گفتوگوی بین فردی دربارۀ مسائل تنوعزیستی بهعنوان مبینهای کنشگری مدنی در نظر گرفته شده است. در این مدل دو متغیر دانش گفتوگویی دربارۀ مسائل محیطزیستی و ارزشهای عامگرا اثری معنادار بر متغیر وابسته دارند؛ اما دیگر متغیرها فاقد رابطۀ معنادار است؛ از این رو امکان کنشگری مدنی تنوعزیستی در شرایطی بیشتر میسر بوده است که اولاً کنشگران درگیر روابط گفتوگویی با یکدیگر بوده و از این طریق دانش تنوعزیستی آنها ارتقا پیدا کرده است. ثانیاً افرادی بهسمت این نوع کنشها روانه شدهاند که سوگیری ارزشی عامگرا دارند؛ یعنی کسانی که بهلحاظ تمایلات ارزشی دارای روحیۀ جمعگراییاند. این مدل به نسبت دو مدل قبل از قدرت بالایی برای تبیین کنشگری مدنی برخوردار است؛ به نحوی که 23درصد از واریانس متغیر وابسته را توضیح میدهد.
در مدل انتهایی با ورود همۀ متغیرها به مدل و استراتژی کنترل آماری، شاهدیم که اثر متغیر انگیزه و کنشگری فردی بر کنشگری مدنی غیرمعنیدار میشود و تنها سه متغیر تحصیلات، دانش گفتوگویی و ارزشهای عامِ محیطزیستی (اخلاق جمعی تنوعزیستی) رابطۀ معنیدار با متغیر وابسته دارد و این سه متغیر توانستهاند حدود 24.5درصد از واریانس کنشگری مدنی را تبیین کنند؛ از این رو میزان کنشگری مدنی در بین دانشجویان تا حد زیادی بستگی به سطح تحصیلات، دانش گفتوگویی و جهتگیری ارزشی آنها دارد.
جدول4- رگرسیون کنش مدنی حمایتی از تنوعزیستی براساس عناصر نظری ارزش-هنجار-کنش
Table 4- Results from ols regression of civic pro-biodiversity action (CPA) on personal pro-biodiversity action (PPA) and other characteristic
مؤلفههای ارزش-هنجار-کنش |
|
مدل 1 |
مدل 2 |
مدل 3 |
مدل 4 |
کنش فردی حمایت از تنوعزیستی (PPA) |
B |
0.244 |
|
|
2.064 |
b |
0.194 |
|
|
0.084 |
|
sig |
0.000 |
|
|
0.109 |
|
تحصیلات |
B |
|
5.341 |
|
3.713 |
b |
|
0.148 |
|
0.103 |
|
sig |
|
0.003 |
|
0.021 |
|
دانش گفتوگویی |
B |
|
|
10.238 |
9.158 |
b |
|
|
0.415 |
0.371 |
|
sig |
|
|
0.000 |
0.000 |
|
جهتگیری ارزشی خاصگرا |
B |
|
|
0.347- |
0.219- |
b |
|
|
0.014- |
0.009- |
|
sig |
|
|
0.753 |
0.843 |
|
جهتگیری ارزشی عامگرا |
B |
|
|
6.981 |
6.934 |
b |
|
|
0.283 |
0.281 |
|
sig |
|
|
0.000 |
0.000 |
|
ضعف هنجارهای رسمی |
B |
|
|
0.754- |
0.705- |
b |
|
|
0.031- |
0.029- |
|
sig |
|
|
0.496 |
0.526 |
|
قدرت هنجارهای غیررسمی |
B |
|
|
1.205- |
1.581- |
b |
|
|
0.049- |
0.064- |
|
sig |
|
|
0.296 |
0.184 |
|
مقدار ثابت |
|
18.485 |
8.156 |
18.485 |
11.305 |
ضریب تعیین R2 (%) |
|
3.8 |
2.2 |
24.3 |
25.8 |
ضریب تعیین تعدیلشده R2 Adj(%) |
|
3.5 |
2.0 |
23.3 |
24.4 |
بحث و نتیجه
هدف پژوهش حاضر بسط مدل کلاسیک نظریههای ارزش-رفتار (Ajzen, 1985; Schwartz, 1992; Stern et al., 1999) برای فهم و تبیین رفتارهای مرتبط با حفظ و حمایتگری از تنوعزیستی در بین دانشجویان و به اتکای میزان حضور و امکان شکلگیری حلقههای گفتوگویی بوده است. در حالی که انتظار میرود در بین افراد تحصیلکردۀ دانشگاهی کنشگری مدنی محیطزیستی بیشتر دیده شود، اما مطابق نتایج این تحقیق، دامنۀ چنین رفتاری محدود است، به نحوی که تنها ۱۵درصد از جمعیت مطالعهشده ابراز داشتهاند که فعالیت مدنی زیستمحیطی فعالانه دارند. این یافته مؤید نتایج شفیعی و ملکسعیدی (2020) و ویسی و همکاران (2019) است که نشان دادهاند دامنۀ کنشهای مدنی زیستمحیطی در جامعۀ ایران پایین است و تفاوت معناداری در کنشگری مدنی بین دانشجویان پسر و دختر و دانشجویان مقاطع تحصیلی دیده نمیشود؛ اما همانطور که در این پژوهش مشخص شد، در بین دانشجویان رشتههای مختلف و بسته به میزان حضور در طبیعت، کنشگری مدنی محیطزیستی متفاوت است. مقایسۀ این شرایط نشان میدهد فضای دانشگاهی ایران علاوه بر فضای بیرونی جامعه نقش چندانی در تقویت دانش تنوعزیستی و بالابردن درک ضرورت و اهمیت این مسئله در بین دانشجویان نداشته است، بلکه این اتفاق زمانی رخ داده است که در دپارتمانها و رشتههای مرتبطی که دانشجویان با مباحث و موضوعات تنوعزیستی درگیر میشوند، ضرورت و اهمیت مسئلۀ تنوعزیستی نیز در نزد دانشجویان بیشتر شده و بنابراین اندازه و دامنۀ کنشهای حمایتی آنان نیز متفاوت شده است. از طرف دیگر میزان حضور در طبیعت برای آن دسته از دانشجویانی که در گروههای علمی و طبیعتگردیهای دانشجویی شرکت داشتهاند، زمینهساز درگیری فکری بیشتر آنها شده و جایگاه تنوع زیستی را در نزد آنان تقویت و فعالیتهای مدنی را گسترش داده است که از این نظر مشابه با یافتههای دانمز-توران و کیلیکار[43] (2021) است که چنین وضعیتی را ناظر بر شرایط فرهنگی در سطح دپارتمانها و بین شبکۀ همرشتههایها میدانند. علاوه بر این، همانطوری که رِیز[44] (2020)، لیندمایر[45] (2008) و شیلد[46] (2018) نشان دادهاند، شرایط نهادی و قانونی بر کنشهای مدنی محیطزیستی اثرگذار است. ارزیابیهای به عمل آمده در این تحقیق نشان داد، شدت کنشگری مدنی آن جایی بیشتر میشود که تصور از ناکارآمدی قانونی و هنجارهای رسمی حمایتی از تنوعزیستی تثبیت شده باشد. باور به عدم اثربخشی قوانین و مقررات موجود در زمینۀ حفظ و بهبود شرایط زیستمحیطی در ایران و باور به اثرگذاری فردی[47]، کنشگران دغدغهمند را بهسمت فعالیتهای مدنی و داوطلبانه سوق میدهد تا ضعف و ناکارآمدی کارگزاران عمومی و دولتی را به این شکل جبران کند.
اگرچه در این پژوهش دنبالِ بررسی زمینهها و محدودیتهای شکلگیری تشکلهای مدنی زیستمحیطی نبودهایم، با توجه به شرایط و محدودیتهای سختگیرانه برای تشکیل و ورود به این قبیل تشکلها، همین درصد پایین از کنشگری مدنی در حوزۀ محیطزیست میتواند امیدوارکننده باشد. آثار مثبت عضویت فعال در انجمنهای مدنی محیطزیستی نهتنها سبب ارتقای رفتارهای حفاظتی محیطزیستی بهصورت گروهی شده است، همانطور که نتیجۀ تحقیق اشمیت و همکاران[48] (2019) و لیوبیکِین و پوشکاش[49] (2019) نشان داده است، افراد بهواسطۀ عضویت در این قبیل گروهها و تشکلهای مدنی احساس تعهد و مسئولیت اخلاقی شخصی بیشتری نسبتبه مسئلۀ محیطزیست و تنوعزیستی پیدا کردهاند. این یافته همانطور که جانز[50] (2021) میگوید، گویای آن است که اثر گسترش انجمنهای داوطلبانۀ محیطزیستی از پایین به بالا سبب تقویت رفتارهای حامی محیطزیست و حفظ و نگهداری تنوعزیستی و همچنین تقویت هنجارهای فردی در معنای تعهدات اخلاقی شده است.
به نظر میرسد برای اینکه بتوان از ظرفیت سازمانها و انجمنهای مدنی و داوطلبانه استفادۀ بهتری کرد، لازم است شرایط بسط گسترش فعالیت آنان در جامعه درخور توجه نهادهای قانونگذار واقع شود. مطابق یافتههای این پژوهش، مهمترین شرایط بسط کنشگری مدنی در دو سطح نهادی و فرهنگی قرار دارد که عبارت است از فضای عمومی گفتوگومحور و نظام ارزشی عامگرایانه. به این معنا که کنشگری مدنی توأم با گسترش فرهنگ گفتوگو دربارۀ مسائل و مشکلات تنوعزیستی در حوزۀ عمومی است. منظور از حوزۀ عمومی هم مکانی است که امکان خلق گفت و شنود آزاد و فارغ از تهدید در آنجا فراهم باشد که میتواند هم شامل حوزۀ عمومی حقیقی و هم حوزۀ عمومی سایبری شود. در این پژوهش فعالیت در حوزۀ عمومی سایبری بررسی شد و نتایج نشان داد که در شرایط امروزِ جامعۀ ایرانی که فضای عمومی سایبری توسعۀ کمی یافته است، تعاملات و گفتوگوهای شکلگرفته در بستر شبکههای اجتماعی سبب تقویت دانش تنوع زیستی و ایجاد حساسیت بیشتر در نزد افراد شده است. به عبارتی همانطور که لونتان و همکارانش[51] در یافتهاند، اگرچه بسط فضای عمومی شرط کافی نیست، شرط لازم مهمی برای فعالیت مدنی زیستمحیطی به شمار میرود؛ یعنی مادامیکه سوگیریهای ارزشی جمعگرا و تعمیمیافته امکان بروز در شبکههای اجتماعی مییابند، حلقههای خود تقویتشوندهای را تشکیل میدهند که هم نظام ارزشی عامگرایانه را تقویت میکند و هم کنشگری مدنی تنوع زیستی را آسان میکند.
درمجموع از یافتههای حاصل از این مقاله میتوان چنین استنتاج کرد که تقویت نظام ارزشی و هنجاری معطوف به کنشگری محیطزیستی زمانی اثرگذار است که امکان بسط این نظام ارزشی و هنجاری وجود داشته باشد و این اتفاق در جایی رخ میدهد که فضای عمومی جامعه فرصتهای مورد نیاز خلق یک بحث و گفتوگوی مدنی را در اختیار شهروندان قرار دهد. تا زمانی که نتوان راجع به این مسائل گفتوگو داشت، بعید است گفتمان محیطزیستی شکل بگیرد و یا اگر گفتمانی به وجود آید، بیشتر با قرائت رسمی منطبق است تا با خواست و تعریف جامعه. نتیجۀ این وضعیت تناقض و تضاد هنجاری محیطزیستی است که نهتنها کنشگری را تسهیل نمیکند، پیچیدگی، سردرگمی و امتناع در کنشگری را بالا میبرد. یافتههای تحقیق هم مؤید آن است که برداشت و تلقی منفی نسبتبه کارآمدی هنجارها و قواعد رسمی محیطزیستی، در نزد افرادی بیشتر دیده میشود که درگیرِ فعالیتهای مدنی زیستمحیطی بودهاند. شاید به این دلیل که فعالیت و عضویت مدنی تنوعزیستی برای این افراد بهمثابۀ جایگزین و روشی جبرانی، برطرفکنندۀ خلأها و کاستیهای قانونی است. نکتۀ مهم دیگر آنکه هم در سطح فردی و هم در فعالیتهای جمعی و همکارانه، عضویت در نهادهای مدنی در حوزۀ تنوعزیستی سبب تقویت کنشگری در حمایت از تنوعزیستی شده است. در سطح کنشهای فردی این امر میتواند ناشی از ایجاد آمادگی ذهنی و همچنین ترغیب و انگیزهبخشی به افراد برای پیگیری و انجام این قبیل کنشها باشد. از سوی دیگر، کنشهای جمعی در بستر انجمنها و سازمانهای داوطلبانه، قابلیت اجراییشدن بیشتری دارد و افرادی که در بالاترین سطح حاضر به عضویت در انجمنهای داوطلبانه باشند، بهتبع در سطوح دیگر، رفتارهای مشارکتی را در فعالیتهای زیستمحیطی نیز انجام میدهند. لیکن علاوه بر این موضوع، عضویتهای داوطلبانه سبب هنجارآفرینی و الزام هنجاری در بین شبکۀ اجتماعی افراد هم میشود. ازطریق این سازوکار، افراد با تطبیق و ارزیابی کنشهای خود با هنجارهای سطح گروه، کوشش بیشتری را برای قرارگرفتن در سطح هنجارهای شبکهای انجام میدهند و انتظار میرود در این وضعیت نوعی رقابت بر سر امور خیر مدنی درنتیجۀ مقایسۀ بین اعضا به وجود آید.
[1] United Nations' Convention for Biological Diversity (CBD)
[2] The Biodiversity Information System for Europe (BISE)
[3] Poor governance
[4] Sustainable use policy
[5] Measuring planning outcomes
[6] Civilizing process
[7] Planetary health
[8] Global Environmental Facility (GEF)
[9] World Bank
[10]. در سال 2014، بیش از 7.6 میلیون دلار کمک مالی برای چندین پروژۀ چند سالۀ توسعهای برای پوشش پروژههای حفاظت از تنوعزیستی در ایران توسط تسهیلات جهانی محیطزیست (GEF)بهعنوان یکی از شرکتهای تابعۀ بانک جهانی، درنتیجۀ تحریمهای ایالات متحده مسدود شد.
[11] governance
[12] Schwartz
[13] Theory of Planned Behavior
[14] Norm-Activation Theory
[15] Value-Belief-Norm
[16] Theory of Reasoned Action
[17] perceived behavioral control
[18] awareness of need
[19] situational responsibility
[20] efficacy
[21] ability
[22] awareness of consequences
[23] denial of responsibility
[24] Stern et al.
[25] Trans-situational goals
[26] Instrumental values
[27] Essentialism values
[28] Egoistic value orientation
[29] Altruistic value orientation
[30] Biospheric value orientation
[31] Environmental activism
[32] Environmental Citizenship
[33] Private-Sphere Behaviors
[34] Policy Support
[35] Instrumentalism Values
[36] Essentialism Values
[37] normative pack
[38] Biodiversity Norms
[39] Civic Pro-biodiversity Action
[40] Personal Pro-biodiversity Action
[41] Civic Pro-biodiversity Action (CPA)
[42] Personal Pro-biodiversity Action (PPA)
[43] Donmez-Turan & Kiliclar
[44] Reis
[45] Lindenmeier
[46] Schild
[47] Self-Efficacy
[48] Schmitt et al.
[49] Liobikienė & Poškus
[50] Jans
[51] Leventon et al.