Document Type : Research Paper
Authors
1 Ph.D. Student of Sociology of Social Issues in Iran, Department of sociology and Social Planning, Faculty of Economics, Management and Social Sciences, University of Shiraz, Shiraz, Iran
2 Professor, Department of sociology and Social Planning, Faculty of Economics, Management and Social Sciences, University of Shiraz, Shiraz, Iran
3 Associate professor, Professor, Department of sociology and Social Planning, Faculty of Economics, Management and Social Sciences, University of Shiraz, Shiraz, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
مردسالاری بهصورت سیستماتیک بسیاری از مسائل مربوط به زنان ازجمله تجربههای بیولوژیکی آنان مانند قاعدگی[1]، بارداری و زایمان را به حاشیه رانده و بهعنوان مسائل شخصی و غیراجتماعی در نظر گرفته است و به همین دلیل، مسائل زنان کمتر در فضای عمومی و گفتمانهای اجتماعی_سیاسی مطرح شده است. از سویی دیگر، ازنظر تاریخی در بسیاری از فرهنگها و ادیان، قاعدگی بهعنوان موضوعی «ناپاک» و «تابو» مطرح بوده است (Buckley & Gottlieb, 1989) و این مسئله باعث شده است که از قاعدگی بهعنوان موضوعی ناپسند و خجالتآور صحبت به میان آورده شود. همچنین باعث شده است که بسیاری از زنان از بیان تجربیات خود و به چالش کشیدن تابوهای مربوط به آن در فضای عمومی خودداری کنند و تجربۀ زیسته آنان ازجمله قاعدگی به فضاهای خصوصی محدود شود.
بحث دربارۀ روابط جنسی، بارداری، سقط جنین، بدن زنان و ... از دهۀ 70 میلادی به حوزۀ سیاسی کشیده شده است و به موضوعی برای گفتوگو تبدیل شده است (لوبروتون، 1396). به گفتۀ لگیت[2] زیر سایۀ مردسالاری، زنان تجربههای مشابهی دارند (لگیت، 1398: 3) و «طبیعیسازیِ» تجاربی همچون عادت ماهیانه، بارداری و رابطۀ جنسی بهعنوان اتفاقاتی صرفاً بیولوژیک باعث شده است تا کمتر به تجربۀ زنان از این اتفاقات و چگونگی ساختهشدن آنان توجه شود؛ درحالیکه تنانهترین تجربیات در تقاطع با هنجارهای اجتماعی، کلیشههای جنسیتی، سیاستهای کلان جنسیتی و جایگاه طبقاتی_اجتماعی افراد ساخته میشود (شریفی، 1400: 373). تجربههای طبیعی زنان بهشدت متأثر از قدرت و فرهنگ است و بیاهمیت جلوهدادن و به حاشیه راندن آنها در فضا و گفتمانهای خصوصی نیازمند طرح مجدد و برجستهکردن این مسائل در گفتمانهای عمومی، فرهنگی و آکادمیک است، تا تجربۀ زنان نیز به رسمیت شناخته شوند. قاعدگی در رابطه با سلامت و بهداشت عمومی بسیار به تصویر کشیده شده است؛ ولی وقتی در متن زندگی روزمره از آن بخواهیم صحبت کنیم یا در قالبهای هنری، اجتماعی و فرهنگی بیان کنیم، دیگر فقط یک امر سادۀ پزشکی نیست و «از گنجه باید به بیرون آورده شود ((Gaybor, 2020». قاعدگی یکی از تغییرات مهم در زندگی دختران نوجوان است که چالشهای زیادی پیش روی آنان قرار میدهد و همواره با سکوت در اطراف آن به حاشیه رانده شده است. تجربیات قاعدگی[3] دختران یکی از راههای اجتماعیشدن آنها است. ولی گویی در این فرایند طبیعی بدن چیزی اشتباه است که همیشه به پنهانکاری از آن تأکید شده است و احساس شرم به بخش جدانشدنی آن تبدیل شده است. انگ منفی حول قاعدگی میتواند پیامدهای منفی برای سلامت جسمی و روانی، موقعیتهای اجتماعی و کیفیت زندگی زنان داشته باشد. زنانی که این نگرشهای منفی را درونی میکنند، بیشتر به دنبال تنظیم رفتار خود برایناساس هستند و برای پنهانکردن وضعیت قاعدگی خود تلاش میکنند. ازآنجاکه این پدیده بخشی از تجربۀ زیستۀ هر زن است و تأثیرات گستردهای بر سلامت جسمی، روحی و اجتماعی آنان دارد، بررسی این مسئله از اهمیت ویژهای برخوردار است. این امر نهتنها به بهبود وضعیت آگاهی و پذیرش عمومی از قاعدگی کمک میکند، میتواند به کاهش تبعیضهای مرتبط با جنسیت و بدن زنانه، حمایت از حقوق و سلامت زنان و شکستن تابوهای فرهنگی منجر شود؛ اما بسیاری از زنان به دلیل نبود اطلاعات و آموزشهای صحیح یا به دلیل تابوهای فرهنگی در طول قاعدگی خود با احساس شرم و انزوا مواجهه میشوند که به محدودسازی آنان در فضای عمومی منجر میشود؛ بنابراین، برای تغییر این فضا تغییرات ساختاری در ساختار قدرت و فرهنگ برای بازتعریف مسائل زنان احساس میشود.
با ظهور شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام[4] فضای جدیدی برای بازتعریف این گفتمانها پیرامون قاعدگی فراهم شده است. کاربران اینستاگرام، فعالان حقوق زنان و فمینیستها از این پلتفرم[5] برای ایجاد آگاهی دربارۀ قاعدگی و شکستن سکوت در باب آن استفاده میکنند (Bobel, 2010). این فضای دیجیتال امکان بیان آزادانهتر تجربههای شخصی و به اشتراکگذاری اطلاعات علمی و به چالش کشیدن تابوهای فرهنگی را فراهم کرده است و به یکی از عرصههای مهم در بازتعریف مسائل زنان مانند مسئلۀ قاعدگی تبدیل شده است. اینستاگرام بهعنوان فضایی برای تجسم و بازآفرینی اشکال جدیدی از رفتار و سبک زندگی عمل میکند که میتواند منجر به تولید تجربههای جدید شود و استاندارهای زندگی را تغییر دهد. اینستاگرام با جامعۀ آنلاین فعال و در دسترس بهعنوان بستری تأثیرگذار روزبهروز درحالتوسعه است و محیطی را فراهم آورده است که کاربران میتوانند دربارۀ تجربیات خود بحث و آنها را بررسی کنند و توصیهها و دیدگاههای خود را به اشتراک بگذارند. هر عملی در این فضای عمومی یا حتی شخصیسازیشدۀ فرد، برشی از زندگی روزمره است که در زنجیرۀ ساختار اجتماعی بزرگتر در حال شکلگیری است. فضای اینستاگرام هم فضایی آموزشی برای چرخۀ قاعدگی و بهداشت قاعدگی[6] است و دریچهای برای شکستن سکوت دربارۀ تابوها و ممنوعیتهای قاعدگی و نیز مکانی برای گرد هم آمدن زنان است تا تجربیات و دیدگاههای خود را به اشتراک بگذارند و همۀ این موارد میتواند به توانمندسازی زنان در زندگی روزمره کمک کند و هویت جدیدی از زنان بسازد که دیگر در پستوی خانه نهان نیست. اینستاگرام بهعنوان شبکهای اجتماعی با ارائۀ بستری آزاد و بصری نقشی کلیدی در شکستن تابوهای فرهنگی _ اجتماعی ایفا میکند. بسیاری از فعالان اجتماعی، فمینیستی و برندهای بهداشتی در این فضا ازطریق پستها و استوریها اطلاعات آموزشی دربارۀ چرخۀ قاعدگی، محصولات بهداشتی و مدیریت قاعدگی ارائه میدهند و سعی میکنند در راستای تغییر نگرشهای منفی، آگاهی عمومی را در اینباره افزایش دهند. در این پلتفرم، کمپینهای اجتماعی مختلف با استفاده از هشتگ[7]های تأثیرگذار مانند «از پریود بگو[8]»، بحثهای آزاد را تشویق میکنند و فضایی برای همبستگی و حمایت از زنان فراهم میآوردند. کاربران این فضا نیز میتوانند با اشتراکگذاری تجربیات خود و صحبت علنی دربارۀ قاعدگی، این موضوع را از حاشیه به متن گفتگوی اجتماعی بیاورند و به شکلگیری فرهنگ پذیرندهتر آن کمک کنند؛ اما آیا این فضاهای جدید توانستهاند تأثیر معناداری در دیدگاههای جامعه بر قاعدگی بگذارند؟ آیا سایۀ تابوها علاوهبر فضای اجتماعی بر فضای دیجیتالی هم سنگینی میکند؟ پژوهش حاضر تجربۀ قاعدگی زنان را در میدان اینستاگرام واکاوی میکند. اینکه چگونه تابوی قاعدگی بهعنوان یکی از سازوکارهای کنترل بدن زنان در ساختار قدرت و متن زندگی روزمره عمل میکند و چه ابزار و راهکارهایی برای افزایش آگاهی و پذیرش این فرایند طبیعی در بدن زنان در جامعه وجود دارد؟ سؤالاتی است که به شکلگیری این پژوهش میانجامد.
بررسی پیشینه
تاملینسون[9] (2021) نشان میدهد که انگ قاعدگی ریشه در ایدئولوژیهایی دارد که زنان قاعده را غیربهداشتی و غیرمنطقی میدانند و بر این مبنا به پنهانکاری دربارۀ آن تأکید دارند؛ اما در فضای مجازی جدید، کاربران اجتماعی با ایجاد هشتگها و میمها[10] آگاهی دربارۀ قاعدگی را افزایش میدهند و باعث تغییر نگرشها میشوند. یافتههای این مقاله با بررسی هشتگ Periodmemes در پستهای اینستاگرامی نشان میدهد که استفاده از این میمها و هشتگها هرچند باعث تداوم انگ قاعدگی میشود، اما تعداد درخور توجهی نیز از این میمها برای پروبلماتیزهکردن این مسئله و شکستن تابوها استفاده شده است. همچنین لیو و همکاران[11] (2021) با بررسی تبلیغات چاپی و آنلاین (اینستاگرام و فیسبوک) نشان میدهند که چگونه پیامهای تبلیغاتی بر عزتنفس و احساس شرم اثر میگذارد. هایموند[12] (2020) نیز در مقالهای هشتگ PeriodsAreNotAnlnsult را بررسی کرده است و نشان میدهد که کاربران مجازی میتوانند از هشتگها برای نشاندادن علائق خود استفاده کنند و درعینحال در یک پیام گروهی بزرگتر مشارکت کنند. این عملکرد دیجیتالی نشانی از اعتراض و هویت گروهی است که روایتهای هژمونیک زنان قاعده را به چالش میکشند. یافتههای مقالۀ گیبور[13] (2020) نیز نشان میدهد که فضای آنلاین بهعنوان فضای آموزشی برای رسیدگی به شکاف در دانش دربارۀ چرخۀ قاعدگی و سلامت قاعدگی، همچنین بهعنوان سکویی برای شکستن سکوت دربارۀ قاعدگی و در آخر بهعنوان ابزاری برای ایجاد جامعهای دلسوز در میان شرکتکنندگان به تغییر نگرشها، باورها و ارزشها در زندگی روزمره کمک میکند. اگنیو و ساندرتتو[14] (2015) در مقالۀ خود به قدرت رسانهها برای (باز)ساختن گفتمانهای غالب قاعدگی و پتانسیل معلمان برای استفاده از این متون رسانهها برای ساختن ساختارهای صریح قاعدگی تأکید دارند. در این مقاله سواد انتقادی بهعنوان منبعی قدرتمند برای معلمان و دانشآموزان پیشنهاد شده است، تا فضایی ایجاد شود که پرسشگری و شکستن تابوها در آن رخ دهد.
یافتههای مطالعۀ زارع و همکاران (1399) نیز حاکیاز آن است که ایدئولوژی غالب جوامع به قاعدگی سکوت، پنهانکاری و انکار آن است که بیشتر رسانهها به اشکال مختلف این ایدئولوژی را بازتولید میکنند و منجر به تقویت آن میشوند؛ اما ارائۀ اطلاعات مختلف به شیوههای گوناگون در رابطه با قاعدگی، بدون سوگیری به عادیسازی فرایند طبیعی قاعدگی و کاهش تابو دربارۀ آن کمک میکند. همچنین در یک مقالۀ کنفرانسی باقرینیا و همکاران (1398) با هدف ارزیابی تجربۀ قاعدگی در میان زنان ایرانی 150 نظر را زیر پست اینستاگرامی یک صفحۀ مامایی پرمخاطب تجزیهوتحلیل میکنند. یافتهها نشان میدهد که قاعدگی هنوز بهصورت تابو است. محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی نیز باعث شده است که حتی خود زنان، از صحبتکردن دربارۀ نیازهای خود در این زمینه شرم داشته باشند. باتوجهبه افزایش روزافزون استفاده از دنیای مجازی، سیاستگذاران حوزۀ بهداشت میتوانند برای استفاده از دنیای مجازی برای ارائۀ پیامهای بهداشتی و آموزش عمومی در حوزۀ سلامتی برنامهریزی انجام دهند.
تجربۀ قاعدگی و استفاده از محصولات مرتبط با آن، انگ و شرم اجتماعی دربارۀ قاعدگی، بررسی محتوای تبلیغات در این حوزه، فعالیت در فضای مجازی با دنبالکردن هشتگهای مرتبط و سندروم پیش از قاعدگی[15] مفاهیمی هستند که در مقالات متعددی با روشهای کمی و کیفی در حوزههای گوناگون بررسی شدهاند. در این بخش، تنها مقالاتی ذکر شدهاند که قاعدگی را در فضای مجازی مطالعه کردهاند. در پیشینۀ پژوهشهای فارسی، کمبود منابع جامعهشناختی در این زمینه مشهود است. حوزههای پزشکی، پرستاری و روانپزشکی به موضوعاتی چون سندروم پیش از قاعدگی و بهداشت قاعدگی توجه داشتهاند و مطالعاتی انجام دادهاند؛ اما مطالعات جامعهشناختی دراینخصوص بسیار محدود و انگشتشمار است؛ ازاینرو، باتوجهبه اینکه پژوهشهای پیشین عمدتاً بر جنبههای بهداشتی و روانی قاعدگی تمرکز داشتهاند و کمتر به جنبههای فرهنگی و اجتماعی بهویژه نقش شبکههای اجتماعی بهعنوان بستری برای بازتعریف و بازنمایی گفتمانهای مرتبط با قاعدگی پرداختهاند، این پژوهش در نظر دارد با بهرهگیری از ترکیب نظریات انتقادی فوکو و کریستوا قدرتهای نهادی، چگونگی کنترل بدن زنان را تحلیل و تفسیر آنان از بیان تجربیاتشان را بررسی کند تا شکاف موجود را پر کند.
ادبیات نظری
«بدنی که آلوده است، مورد انگ دیگران قرار میگیرد و باید کنترل شود»، هر کلمۀ این گزاره به نظریهپردازانی اشاره دارد که به کمک آنها میتوان به دیدگاه ذهنی مشارکتکنندگان نزدیک شد. ادبیات نظری این پژوهش شامل نظریۀ زیست_قدرت[16] فوکو[17] و نظریۀ آلودهانگاری کریستوا[18] است که برای توصیف دادهها و ساماندهی پژوهش انتخاب شدهاند.
فوکو نشان داده است که مدرنتیه نمیتوانست به وجود آید، توسعه یابد و جهانشمول شود، مگر آنکه ابتدا هنجارهای اجتماعی برای کنترل بدنها ایجاد شوند که به باور عمومی دارای «مشروعیت» باشند (روحی، 1400: 12-13). به عقیدۀ او، بدن پایگاهی است که گفتمانها در آن مستقر میشوند. بدن جولانگاه مبارزه با گفتمانها است (میلز، 1389: 132). وی این نکته را نیز بررسی میکند که فشارهای اجتماعی چگونه بدنهای زنان و میل جنسی آنان را شکل میدهند (میلز، 1389: 152). برای فوکو همواره نسبت قدرت_سوژه و تکنولوژیهای تسلط بر خود مهم است؛ یعنی مجموعهای از سازوکارهایی که ازطریق آن خود یا دیگری بر بدن اعمال قدرت میکند و بهواسطۀ این تکنولوژیها سوژۀ مدرن و بدنش ساخته میشود. برای فوکو بدن پایگاهی است که در آن اعمال قدرت انجام میشود و نیز مقاومت صورت میگیرد. بدن حاصل انواع گفتمانها و دانشهاست که متأثر از رژیمهای مختلف انضباطی تربیت میشود (دریفوس و رابینو، 1387). درواقع، یکی از نخستین پیامدهای قدرت این است که بدنهایی خاص، حالتهایی خاص، گفتمانهایی خاص و امیالی خاص هویت افراد را برسازند و آنها را بهعنوان فرد شکل دهند (Foucault, 1980: 98). فوکو میگوید که هدف سیاست مدرن دیگر این نیست که سوژه را آزاد کند، بلکه قرار است سازوکارهای حاکم بر تولید و نگهداری سوژهها را بررسی کند (باتلر، 1400: 42). درواقع، فوکو به چگونگی کنترل و تنظیم بدنها را توسط نهادهای قدرت بررسی میکند. وی معتقد است که بدن نهتنها توسط نیروهای فیزیکی، بلکه توسط نیروهای اجتماعی و فرهنگی نیز کنترل و تنظیم میشود (Foucault, 1977: 135-169). باتوجهبه این امر، قاعدگی زنان نیز متأثر از قدرتهای اجتماعی و فرهنگی است و نهادهایی مثل نظام پزشکی، نظام آموزشی و رسانهها نقش مهمی در شکلدهی به تجربیات و فهم زنان از قاعدگی دارند. گفتمانهایی که در ارتباط با قاعدگی هستند، میتوانند به تابوها، شرم و انگ دربارۀ قاعدگی دامن بزنند و آنها را به چالش بکشند. میتوان با مفهوم «مراقبت از خود فوکو[19] (Foucault, 2005)» به چگونگی مدیریت و فهم زنان از چرخۀ قاعدگیشان و همچنین مقابله با تابوها و انگهای اجتماعی توجه داشت.
اما ازنظر کریستوا مفهوم آلودهانگاری[20]، بهعنوان یک فرایند، با بیرونراندن آنچه که برای خود، یک دیگری فرض شده، وسیلهای برای دفاع از مرزهای سوبژکتیویته فراهم میآورد. یک سوژه برای حافظت از خود در مقابل چیزی که ممکن است مرزهایش را از بین ببرد، هشیار باقی میماند (مکآفی، 1385: 94). امر آلوده میتواند فرایندی زیستشناختی یا روانی باشد که بین هستی و نیستی را مرزبندی میکند و هر آنچه را که تهدید بپندارد، طرد کرده و پس میزند. خون، مدفوع، ادرار، چرک و ... اموری آلوده هستند که از بدن پس زده میشوند تا فرد بتواند به حیات خود ادامه دهد. کریستوا برای توضیح امر زنانه بهمثابه شری بنیادین دو نوع نجاست را مقولهبندی میکند؛ اولین مربوط به خون قاعدگی است که در بطن جمع اجتماعی وجود خطری درونی نشان میدهد. ترس از آلودگی خون قاعدگی همان ترس از قدرت تولیدمثل زنان است و برای مردان میراییشان را تداعی میکند. دومین مورد به مدفوع، گندیدگی، بیماری، عفونت و جسد مربوط میشود که همگی از خطرات خارجی خبر میدهند (برت، 1397: 117-116). کریستوا چگونگی شکلگیری هویت زنانه و نقش نجاست و آلودهانگاری را در این فرایند بررسی میکند و با تقسیم دو نوع نجاست فرهنگی که مرتبط به هنجارها و ارزشهای اجتماعی است و نجاست طبیعی که به بدن و فرایندهای زیستی مربوط میشود، به درک عمیقتر از تجربیات زنان و چالشهایی کمک میکند که با آنها مواجهاند (Kristeva, 1982). رقایبپور و بینظیر (1401) نیز با تکیه بر نظریۀ آلودهانگاری کریستوا نشان میدهند که چگونه امر/ نظم نمادین، بدنِ سوژهها را در فرایند بلوغ و بهویژه در مواجهه با خون قاعدگی، نامقدس، ناپاک و آلوده میانگارد. درواقع، کریستوا مقابله با امر آلوده و شناخت آن را در شکلگیری هویت فرد مهم میداند و در کتاب خود به نام قدرتهای وحشت با استفاده از مفهوم آلودهانگاری نشان میدهد که مواجهه با امر آلوده نهتنها ترس و وحشت ایجاد میکند، بلکه فرصتی برای بازتعریف هویت و فهم عمیقتر از وجود انسانی است (Kristeva, 1982). برای زنان، پذیرش و شناخت قاعدگی میتواند به تقویت هویت زنانه و بهبود نگاه آنها به خودشان کمک کند. تابوها و شرم و انگی که دربارۀ قاعدگی در فرهنگهای مختلف وجود دارد نیز، بر تجربۀ زنان از بدن و هویتشان تأثیرگذار است. قاعدگی نیز به دلیل ماهیتش که ترکیبی از بافتهای مرده و خون است، با امر آلوده مرتبط است و مقابله با این امرآلوده و شناخت آن میتواند به شناخت زنان از قاعدگیشان و تقویت هویت زنانهشان کمک کند.
بهطورکلی، بدن در نظریۀ فوکو محل اعراب قدرت است و نیز میتواند در برابر این قدرت مقاومت کند. بدن زنان با رژیمهای مختلف و سازوکارهای اجتماعی تربیت میشود و به نظم درمیآید و باتوجهبه تجربیات مختلفی که از تولد تا مرگ با آن درگیر هستند، به مکانی برای مبارزۀ زنان تبدیل شده است (Foucault, 1978: 92-102). قاعدگی تجربهای است که زنان از دورۀ بلوغ تا یائسگی[21] با آن درگیر هستند و بنا به تعریف کریستوا از امر آلوده، آنها مدام در پی طرد آن هستند که منجر به پنهانکاری و شرم و گریز و سکوت میشود. بدنی که پنهان نگه داشته میشود تا انگی نخورد و قضاوت نشود و همواره در حال مدیریت شرایط برای عادیسازی از وضعیت است. معادلۀ بیولوژیکی _ اجتماعی که زنان با قاعدگی وارد این پروسه میشوند و مسئولیت اجتماعی زیستن را با آن بر عهده میگیرند، زنان را با پارادوکسی مواجهه میسازد. امری آلوده که از یکسو به آنها قدرت زیستن داده است و نامیرایی آنها را شکل میدهد و از سوی دیگر به دلیل تابوها و انگهای اجتماعی حول آن، این امر آلوده را طرد و انکار میکنند. قدرتی به دست میآورند که جهان به دست آنها بازتولید میشود، ولی این قدرت زنانه مورد شرم و سکوت قرار میگیرد و ارزشی ندارد. ارزش زیستنی که باز با واردشدن به مرحلۀ بعدی زندگی(یائسگی) مجدد آن را بهنحوی دیگر از دست میدهند. بسترهای اجتماعی و دورههای زمانی خاص تجربههای متفاوتی از بدن برای زنان شکل میدهد. قدرتها، رژیمهای انضباطی خاص، عرف و قانون، نگرشهای رنگارنگ بر بدن زن اعمال میشود، ولی بدن هرگز چیز منفعلی نیست و میتواند به مقاومت دست بزند و به مدیریت صحنهای بپردازد که در آن در حال بازی است؛ گاهی با سکوت گاهی با فریاد. میتوان گفت که بدن زنانه و بهویژه بدن قاعدهشده بهعنوان میدان تقابل میان قدرتهای اجتماعی و فرایندهای آلودهسازی عمل میکند. بدن زنانه در چارچوب فوکویی توسط نظمهای اجتماعی و گفتمانهای پزشکی کنترل و مدیریت میشود؛ درعینحال، قاعدگی بهعنوان تجربهای زنانه در فرایند آلودهسازی کریستوایی قرار میگیرد؛ بهطوریکه جامعه سعی میکند آن را از حیطۀ تجربههای عمومی و عادی حذف کند و به قلمرو خصوصی یا ناپاکی منتقل کند. ترکیب نظریات فوکو و کریستوا در ارتباط با «قاعدگی» به ما کمک میکند تا بفهمیم چگونه قاعدگی بهعنوان پدیدۀ طبیعی بدن زنان متأثر از قدرتهای اجتماعی، فرهنگی و گفتمانی مختلف است. همچنین تابوها و انگهای اجتماعی که حول قاعدگی وجود دارد، چگونه تجربۀ زنان را از این امر شکل میدهد. زنان با بازنویسی گفتمانها و به اشتراک گذاشتن تجربیات زیستهشان میتوانند این تابوها و انگها را به زیر بکشند و نگرشهای اجتماعی را در این رابطه تغییر دهند. این نظریهپردازان با تأکید بر مفاهیمی مانند قدرت، هویت، ساختارهای اجتماعی، چارچوب مفهومی خاصی را برای درک قاعدگی شکل میدهند. در بافت جامعۀ ایرانی به طور اخص مشاهده میکنیم که چگونه قاعدگی بهعنوان مکانیسمی برای اعمال قدرت و نظارت بر بدن زنان، تجربۀ جنسیتی آنان را شکل میدهد و زنان برای جلوگیری از انگخوردگی ظاهر اجتماعی خود را مدیریت میکنند که شامل پنهانکردن قاعدگی و تلاش برای حفظ ظاهر طبیعی و عادی در جامعه است. همچنین این نظریات امکان بررسی و تحلیل نحوۀ بازنمایی بدن زنانه و قاعدگی در فضای مجازی (مانند اینستاگرام) را فراهم میکند و میتوان نشان داد که چگونه قدرتهای اجتماعی و فرهنگی ازطریق بدن زنانه اعمال میشوند و قاعدگی بهعنوان موضوعی شرمآور و آلوده به حاشیه رانده میشود؛ درحالیکه شبکههای اجتماعی این امکان را فراهم میکنند که زنان در برابر الگوهای قدرت مقاومت کنند و تجربههای خود را به اشتراک بگذارند.
بنابر آنچه گفته شد، فوکو از یکسو بر چگونگی کنترل بدنها توسط ساختارهای قدرت تمرکز دارد و کمتر به تجربیات فردی و اجتماعی افراد توجه کرده است و از سوی دیگر کریستوا با تأکید بر مفهوم آلودهانگاری و مرزهای نمادین، قاعدگی را بهعنوان عاملی تحلیل میکند که مرز بین بدن و نظم اجتماعی را تهدید میکند. رویکرد کریستوا هم ممکن است به تجریدیکردن تجربۀ قاعدگی منجر شود و تنوع تجربیات فردی زنان را نادیده بگیرد. این دو نظریه هرچند در نقد ساختارهای اجتماعی و نمادین مرتبط با بدن و قاعدگی مهم هستند، باید بنا به تنوع و پیچیدگی تجربیات زیستۀ زنان تعدیل و تکمیل شوند. پس با نادیدهگرفتن تجربۀ شخصی زنان از سوی فوکو و غافلماندن کریستوا از تنوع تجربۀ زیستۀ زنان، ترکیب نظریات این دو به ما این امکان را میدهد تا قدرتهای نهادی که بدن زنان را کنترل میکنند و نیز لایههای تجربۀ قاعدگی را از دید زنان بررسی کنیم. درواقع، این ترکیب درک جامعتری را از تعاملات بین ساختارهای اجتماعی و تجربیات فردی زنان در مواجهه با قاعدگی آشکار میکند.
روششناسی
روششناسی مردمنگاری فمینیستی[22] رویکردی تحقیقی با تکیه بر اصول فمینیستی است که نهتنها به تجارب و دیدگاههای افراد در بافت اجتماعی آنها توجه میکند، بلکه تأکید ویژهای بر روابط قدرت، نابرابریهای جنسیتی و نحوۀ بازنمایی زنان و گروههای به حاشیه راندهشده دارد و به محقق این امکان را میدهد که از زاویهای انتقادی به یافتههای خود نگاه کند و بهجای استفاده از دیدگاههای مسلط جامعه، تجارب و صداهای افرادی را برجسته کند که در حاشیه قرار دارند و بر این باور است که تجربیات روزمرۀ زنان که کمتر به آنها توجه میشود، باید به شکلی جدی مطالعه شوند. مردمنگاری فمینیستی بهعنوان ابزاری ضروری برای نشاندادن تجربیات زنان لازم است؛ زیرا برخلاف بسیاری از روشهای تحقیقی دیگر، تجارب زیسته و درونی زنان را که در محیطهای غالب اجتماعی و علمی اغلب نادیده گرفته میشوند، در کانون توجه قرار میدهد و با دقت به روابط قدرت و جنسیتی توجه میکند که در زندگی روزمره تأثیر دارند. باتوجهبه موضوع مطالعهشده که مواجهۀ اجتماعی زنان با قاعدگی است، از روششناسی مردمنگاری فمینیستی در این پژوهش استفاده شده است.
در این پژوهش، میدان اصلی فضای اینستاگرام جامعۀ ایرانی است. من نیز بهعنوان محقق حدود ده سال است که در اینستاگرام عضویت و فعالیت دارم. روششناسی استفادهشده در این پژوهش، مردمنگاری فمینیستی و روش تحلیل داده، نظریۀ مبنایی چارمز[23] است. وقتی ایدۀ اولیۀ این مقاله شکل گرفت، در مرحلۀ اول بهصورت مشاهدۀ غیرمشارکتی، صفحاتی[24] را بازدید کردم که دربارۀ قاعدگی و بدن زنان مطالبی به اشتراک میگذاشتند و با لایک[25] و کامنت[26] در این صفحات[27] فعالیت کردم. اطلاعات، اسکرینشات[28] و یادداشتهای میدانی[29] زیادی را در این مرحله به دست آوردم. بهتدریج از مشاهدهگر صرف به یک مشارکتکنندۀ فعال تبدیل شدم و در صفحۀ خودم که البته بهصورت خصوصی[30] است، مطالب و جعبۀ سوالاتی[31] دربارۀ موضوع مدنظر به اشتراک گذاشتم؛ بدین ترتیب مشارکتکنندگان[32] خود را از بین کسانی که همدیگر را دنبال میکنیم، انتخاب کردم. مشارکتکنندگان همه دختران و زنانی هستند که پریود را تجربه کردهاند، در اینستاگرام حضور دارند و مایل به گفتوگو دراینخصوص بودهاند. در ابتدا مشارکتکنندگان به روش نمونهگیری هدفمند و در دسترس و سپس به روش گلولهبرفی انتخاب شدند. در حین انجام مصاحبههای اولیه سرنخهایی برای ادامۀ روند مصاحبههای بعدی مشخص شد و با استفاده از نمونهگیری نظری این روند تا وضعیتی ادامه یافت که دادههای مشابه بارها تولید شدند. باتوجهبه فرایند روشهای کیفی که بهصورت رفت و آمدی در میدان است، همزمان مصاحبه و تحلیل صورت گرفته است و این فرایند تا رسیدن به مرحلۀ اشباع نظری ادامه پیدا کرد و اطمینان حاصل شد که مقولۀ جدیدی تولید نمیشود و کفایت نظری محقق شده است. با 30 نفر از افراد، مصاحبۀ نیمهساختاریافته صورت گرفت و همچنین در میان صفحاتی که در اینستاگرام وجود دارد، مشارکتکنندگان صفحاتی مانند مهسا موسوی (پیج مامایی)[33]، زاگاه[34]، نبات اطمینان[35]، فرانک عمیدی[36]، لیوافارما[37] را بهعنوان صفحاتی نام بردند که از آن اطلاعاتی دربارۀ قاعدگی دریافت میکنند و به طور تصادفی بلاگرهای پرمخاطبی که دربارۀ قاعدگی صحبت میکنند، از استوری یا پست آنها اسکرینشات گرفته شده است. بسیاری از بلاگرها و سلبریتیها نیز با صفحات مربوط به برندینگهای مختلف نواربهداشتی همکاری کردهاند و در صفحات خود در این باره ویدئو منتشر کردهاند.
دادههای بهدستآمده نیز با روش تحلیل نظریۀ مبنایی چارمز کدگذاری شدند. در دور اولِ کدگذاری حدود 1350 کد باز به دست آمد و در مرحلۀ بعدی کدگذاری، مقولات مشابه دستهبندی شدند و درنهایت هشت مقولۀ اصلی زیر مقولۀ مرکزی «قاعدگی بهمثابه برساخت اجتماعی» به دست آمد. در این روش تحلیل واقعیت بهصورت اجتماعی به دست افراد ساخته میشود و در مرحلۀ آخر تحلیل با انگارههای نظری پژوهش تطبیق داده میشود.
از میان مشارکتکنندگان پنجاه درصد متولد دهۀ 70، سی درصد متولد دهۀ 60، ده درصد متولد دهۀ 50 و ده درصد متولد دهۀ 80 بودند؛ ولی وقتی مصاحبهها تمام شد، از میان تجربیاتی که شرکت کنندگان داشتند، میانۀ یک دهه با میانۀ دهۀ بعدی شباهت نسلی بیشتری وجود داشت؛ برای مثال متولدین 1375 تا 1385 تجربۀ نزدیکتری به هم داشتند. حدود 44درصد از افراد متأهل و حدود 56درصد از افراد نیز مجرد بودند. حدود 54درصد از افراد دارای مدرک کارشناسی ارشد، حدود 33درصد دارای مدرک کارشناسی و حدود 13درصد دارای مدرک دکتری بودند. ازآنجاکه در اینستاگرام فاصلۀ جغرافیایی وجود ندارد و مرزبندی بین اشخاص نیست، مشارکتکنندگان از استانهای اصفهان، فارس، خوزستان، مازندران، یزد، کرمانشاه، زاهدان، مشهد و لرستان حضور داشتند و سه نفر از مشارکتکنندگان نیز خارج از کشور زندگی میکردند. در شروع مصاحبه برای مشارکتکنندگان توضیح داده شد که صحبتهای آنان نزد محقق محفوط میماند. ازآنجاییکه برخی از مشارکتکنندگان با نام اصلی و بعضی با نام مستعار، خواهان حضور در متن بودند، تصمیم بر این گرفته شد که با شماره در متن حضور داشته باشند که در متن با اختصار «ش.م» مشخص شده است. مشارکتکنندگان رضایت به انتشار تجربههای خود در متن داشتند و آگاهانه به پرسشهای مصاحبه پاسخ دادند. برای ارزیابی اعتبار نتایج بهدستآمده بهصورت تصادفی مصاحبۀ 6 نفر از افراد در اختیارشان قرار داده شد. پس از تأیید نظر آنها با دو نفر از متخصصان روش نیز دربارۀ فرایند تحلیل مشورت انجام شد. سپس با استفاده از روش زاویهبندی، کدهایی که به دست آمده بود، در اختیار متخصصان قرار گرفت و نتایج شبیه به هم به دست آمد. مصاحبهها به دقت نگارش شده است و در متن استفاده شده است. یقیقناً به علت ماهیت کیفی پژوهش نتایجی که به دست آمده است، برای این لایۀ معنایی استفاده میشود و برای میدانهای دیگر و با مشارکتکنندگان متفاوت نتایج دیگری ممکن است به دست آید.
یافتههای پژوهش
این بخش تحقیق شامل نتایج بهدستآمده از پژوهش است که با نقلقولهای مشارکتکنندگان و مشاهدۀ میدان مدنظر، مقولۀ مرکزی «قاعدگی بهمثابه برساخت اجتماعی» و 8 مقولۀ اصلی قاعدگی بهمثابه زنشدن، کشف قاعدگی، زیست اجتماعی زنانه با قاعدگی، دیجیتالیزهشدن فهم قاعدگی، قاعدگی بهمثابه تابوی اجتماعی، قاعدگی بهمثابه شرم اجتماعی، حذف-حمایت قانونی، مواجهه مردانه با قاعدگی زنان به دست آمد که بهصورت خلاصه در جدول 1 مشاهده میکنید.
جدول 1- قاعدگی بهمثابه برساخت اجتماعی
Table 1- Menstruation as a Social Construct
مقولۀ مرکزی |
مقولۀ اصلی |
مقولات |
مفاهیم |
«قاعدگی بهمثابه برساخت اجتماعی» |
قاعدگی بهمثابه «زنشدن» |
قاعدگی بهمثابه امری طبیعی |
پریود بهمثابه مادرشدن، پریود نشانۀ سلامتی، پریود بهمثابه امری آموختنی، گردانش اندوه و درد در پریود |
قاعدگی بهمثابه تجربهای دوگانه |
پریود بهمثابه تناقضی بیانتها، کشاکش خصوصی_عمومی |
||
کشف قاعدگی |
مواجهه اولیه با «خود» |
توانایی آمادگی برای پریود، کشاکش احساسات، تولید تجربیات جدید |
|
مواجهه اولیه با «دیگری» |
همراهی، بیتفاوتی، خوشحالی، ناراحتی، خشم |
||
زیست اجتماعی زنانه با قاعدگی |
تجربۀ انگ |
برچسب تنبلی، دروغگویی، پرخاشگری بهواسطۀ پریود |
|
تجربۀ طرد |
طرد از فعالیتهای گروهی، اجتماعی و مذهبی، ناتوانی در برقراری ارتباط، فاصلهگرفتن از دیگران |
||
نوینسازی مواجهه با قاعدگی |
تجربۀ استفاده از وسایل بهداشتی جدید، تناقضات در استفاده از کاپ قاعدگی |
||
تجربۀ قاعدگی در مدرسه |
سکوت مدرسه در آموزش قاعدگی، برچسبخوردن برای اثبات پریودی |
||
دیجیتالیزهشدن فهم قاعدگی |
بستر تجربۀ جدید |
اینستاگرام بهمثابه بستری جدید برای اشتراک تجربۀ زیسته، افزایش آگاهی و دریافت اطلاعات |
|
هویت آنلاین |
فعالیت خاموش تا پویای کنشگران، هنجارشکنی در برابر تابوی دیجیتال، کنشگری برای عادیسازی قاعدگی |
||
تابو و شرم دیجیتال |
ردپای تابوی زندگی واقعی در زندگی مجازی، ترس از برچسبخوردن، شرم از اشتراک تجربۀ قاعدگی |
||
حذف_حمایت قانونی |
حمایت از زنان |
اجرای قانون مرخصی، دورکاری، آسانگیری در قاعدگی، حمایت مالی در قاعدگی برای خرید وسایل بهداشتی، امکانات رفاهی |
|
حذف زنان |
آموزش مقدم بر قانونگذاری، فرصت شغلی برابر میان دو جنس |
||
قاعدگی بهمثابه تابوی اجتماعی |
امور تابوی زنانه |
پریود و نشانگان آن، کیسۀ مشکی، بیانکردن پریود میان جمع، گفتوگو دربارۀ پریود، زن بهمثابه تابو |
|
منابع تابوی زنانه |
نهادینهشدن تابو در ناخودآگاه افراد و جامعه و خانواده و انتقال تاریخی آن، شرم از بدن زنانه، آموزشندادن اصولی و خرافات، گفتوگونداشتن، سیستم آموزشوپرورش بسته |
||
راهبردهای تعدیل اجتماعی تابو |
فضا برای آموزش و گفتوگو، تبلیغات در رسانههای جمعی، به اشتراک گذاشتن تجربۀ زیستۀ افراد، تحقیق و پژوهش، تدوین قوانین، تغییرات ساختاری و فرهنگی |
||
نهانسازی وضعیت |
کیسۀ مشکی بهمثابه تابوی اجتماعی، کنشگری برای شکستن تابوها، رفتار نمایشی در میان جمع |
||
قاعدگی بهمثابه شرم اجتماعی |
امور شرمگین |
شرم از بدن زنانه و امور مربوط به آن، شرم از آشکارشدن پریودی در مواجهه با دیگری، شرم از بیان واژۀ پریود |
|
منابع اجتماعی شرم |
نهادینهشدن شرم در ناخودآگاه جمعی، سیستم پدرسالاری و مذهبی، آموزش شرم در نسلهای مختلف |
||
راهبردهای تعدیل اجتماعی شرم |
عادیسازی بدن زنانه، افزایش آگاهی، فرهنگ پریود و تدوین قوانین برای آن، پرسشگری و تفکر انتقادی |
||
دگردیسی شرم |
نداشتن حس شرم در نسل جدید، تجربهنکردن حس شرم |
||
مواجهه مردانه با قاعدگی زنانه |
شرم حول مردان |
خجالت از مردان آشنا و غریبه، گفتوگونکردن با پدر و برادر و همکار، مخفیکاری مردان در برابر پریود نزدیکان |
|
گذار نسلی مردانه از شرم قاعدگی |
مردان جدید بهمثابه کنشگران همراه زنان، شکستن تابوهای جنسیتی |
||
آموزش مردان |
آموزش به پسران در خانواده و مدرسه از سنین کم، برگزاری دورههای آموزشی برای مردان، گفتوگو با مردان دربارۀ قاعدگی |
||
قاعدۀ واژگون |
خجالت از مردان آشنا و غریبه، گفتوگونکردن با پدر و برادر و همکار مرد، مخفیکاری مردان در برابر پریود نزدیکان |
قاعدگی بهمثابه «زنشدن»
تصویر 1 اولین استوریای بود که در «روز جهانی بهداشت قاعدگی»، 28 می سال 2021 در صفحۀ اینستاگرام خود به اشتراک گذاشتم. من پیامم را صادر کرده بودم و میخواستم دورنمای خیلی عادی را از این قضیه نشان دهم. پریود چیست و چرا برای زنان که هر ماه با آن درگیر هستند، هیچ وقت عادی نمیشود؟ توضیح ساختار علمی پریود و مشترکبودن این ساختار در بین تمام زنان اعصار تاریخ و نترسیدن از آن میتواند راهگشای قضیه باشد. قاعدگی بهعنوان نشانهای از بلوغ و باروری شناخته میشود و پذیرش این تجربه بدون ترس و شرم نقش بنیادینی در شکلگیری زنانگی و هویت آنان دارد.
تصویر1- استوری درجشدۀ محقق در اینستاگرام
Fig 1- Researcher's Instagram Story Post
ش.م4:
«پریود در روند تکاملی زیستی همۀ دخترا رخ میده و یه چیز کاملاً طبیعی هست و ابتدای دوران بلوغه، یعنی استارت توانایی باروری دخترا رو نشون میده و چیزی نیست که فقط یک شخص تجربه کنه، همۀ زنهای کرۀ زمین در اعصار تاریخ پریودی رو تجربه کردن و نباید ازش هراس داشت، نباید شرمگین شد و باید خیلی راحت و بدون ترس و شرم در موردش صحبت کرد».
اما اینکه چه سنی این آموزش داده شود هم مهم است. ش.م17:
«9 سالگی بهترین تایم هست چون یه عده زود واسشون اتفاق میافته، 8 و 9 سالگی واسشون توضیح داده بشه که چطور اتفاق میافته، نترسن، آمادگی داشته باشند. آدم باید همه چی رو بدونه که تو موقعیتش بدونه چطور رفتار کنه».
سندروم پیش از قاعدگی با نام اختصاری PMS با افزایش استروژن و کاهش پروژسترون دگرگونیهایی را در بدن سبب میشود و طیف وسیعی از نشانههای روحی و جسمی ناخوشایند و آزاردهنده برای اندام زنانه به همراه دارد. چهار ویژگی خستگی، تحرکپذیری، نداشتن تمرکز و درد در همۀ تعاریف وجود دارد (زرلکی، 1395: 21-20). نحوۀ استفاده از وسایل بهداشتی، آشنایی با درد پریود و PMS، به اشتراک گذاشتن تجربهها و بیان انتظارات از دیگران نیز میتواند به مدیریت بهتر این دوره کمک کند.
ش.م18:
«روحی خیلی بهشدت غمگین میشم و غم دنیا میاد تو دلم. حتی گاهی یادم میره دارم پریود میشم و دنبال علت غمگینیام میرم تا بفهمم چمه و میفهمم قراره پریود بشم. خیلی زیاد عصبانی میشم. زودرنج میشم، کسی بگه بالای چشمت ابروه باهاش بحث میکنم. حتی تو محیط کارمم این اتفاق میافته. سری قبلم من با سه، چهار تا همکارام دعوا کردم. منی که همیشه مراعات میکنم».
ورمکردن بدن و شکم، دردگرفتن زیر دل، کمردرد، پادرد، سردرد، بزرگشدن و حساسشدن سینهها، گرفتگی بدن و رگها، خارش واژن، خشکشدن و کدرشدن پوست، جوشزدن، حالت تهوع شدید، هوس غذاهای متنوع، خوردن شکلات، نفخ شکم، ضعف، بیحالی و خستگی از نشانههای PMS جسمی است که شرکتکنندگان به آن اشاره داشتند. در بعضی موارد نیز آنقدر شدید میشود که باید به پزشک مراجعه کنند. احساس بدبختی و غم و ناراحتی زیاد، بداخلاقی، عصبانیت، افسردگی شدید، گریۀ زیاد و بیدلیل، بههمریختگی نظم خواب شبانه و دیدن کابوس، بیحوصلگی، بدخلقی و زودرنجی، احساس ناامیدی، پرخاشگری، احساس تنهایی، حواسپرتی و تمرکزنداشتن، حساسیت به نور و صدا و آدمها، بدبینی، نوسانات خلقی، تابآوری ضعیف، یادآوری خاطرات تلخ گذشته، مأیوسشدن، تحریکپذیری زیاد نیز از نشانههای PMS روحی است که به آن در مصاحبهها اشاره شده است. برطبق گفتۀ مشارکتکنندگان در دورههای مختلف زمانی مانند دورههای قبل و بعد زایمان، دورههای استرس مثل کنکور و کرونا، اتفاقهای عاطفی، شرایط کشور و حتی تغییر سن این علائم کمتر و بیشتر میشود. قاعدگی تجربهای واحد نیست. طیفی متفاوت از تجربیات فیزیکی، عاطفی است که حتی یک زن ممکن است چرخۀ ماهانهاش هر ماه با ماه دیگرش متفاوت باشد؛ بااینوجود قاعدگی برای زنان میتواند ابزاری برای شناخت بدنشان باشد. هرچه این شناخت بیشتر باشد، تلاش برای مدیریت تجربیات بیشتر میشود. قاعدگی زن را مجبور میکند تا خود را با بدنش وفق دهد و این تجربۀ مکرر را در بدن خود مدیریت کند. همۀ افراد در اولین روزهای قاعدگی خود این جمله را شنیدهاند: «در قاعدگی حمام نروید» و هرچند در بچگی عدهای آن را انجام میدادند، ولی بعد به عقیدۀ خود به اشتباهبودن آن پی بردهاند. اطلاعات اولیۀ شرکتکنندگان دربارۀ «بهداشت قاعدگی» از مادر و خواهر، جمع دوستان، منابع آموزشی مدرسه بوده است، ولی با مطالعه و قرارگرفتن در فضای اینترنت به تصحیح اطلاعات خود دست زدهاند. ش.م3:
«در مورد بهداشت قاعدگی از فضای مجازی، کتاب و مقاله اطلاعات به دست آوردم. چیزی که عامۀ مردم و اون زمان بار اولم بود و مامانم میگفت اشتباه بود. با مطالعۀ خودم و فضای مجازی آگاهی به دست آوردم».
عکاسی به نام روپی کار[38] (2015) در اینستاگرام خود مجموعۀ عکسی با نام دورۀ زمانی[39] آپلود کرد. زنی در تخت خوابیده، دو لکۀ خون قاعده روی لباس و تخت است. او با این کار قاعدگی را نه پنهان کرد و نه انگ زد، بلکه بدنی را نشان داد که در حال خونریزی است و قوانین رفتار اجتماعی را در قبال قاعدگی به چالش کشید. این عکاس امر شخصی را سیاسی کرد که بخشی از زندگی روزمره بود. هیچ امری شخصی نیست و بار اجتماعی مسئله در ارتباط با دیگران به چشم میخورد.
تصویر2- استوری درجشده در صفحه بلاگر خانم و آقای میم
Fig 2- Story Posted on Blogger Khanom_o_aghay.m_'s page
ش.م22:
«پریود کاملاً اجتماعی، سیاسی، آموزشی، اقتصادی و فرهنگیه! به همۀ امور ربط داره. انقدر نواربهداشتی گرون شده اقتصاد کجاست؟ به اون نظام آموزشی که در برابر آموزش بدن سکوت کرده ربط داره، به نظام فرهنگی که همیشه منو تو کیسۀ مشکی کرده ربط داره، به فیلمها و سریالها ربط داره که هیچوقت کسی در اونها پریود نیست. هر امر زندگی ما اجتماعیه و به ساختارها ارتباط داره».
کشف قاعدگی
در فرایندی که بدن زنان از بلوغ تا پیری و مرگ طی میکند، فرهنگ و جامعه اعم از اخلاق، عرف، سنتها، هنجارها، ارزشهای اجتماعی، ساختارهای قدرت و تاریخ بدن همه نمود دارند. بدن محصولی اجتماعی و تاریخی است و ساختارهای انضباطی همواره در پی کنترل آنها هستند تا بدنهایی مطیع تربیت شود (موسوی، 1397). قاعدگی یکی از مهمترین رویدادهای زندگی زنان است که وقتی هنوز بزرگ نشدهاند، آن را تجربه میکنند. تجربۀ دیدن اولین رد قرمز بر روی لباس زیر، شاید مهمترین تجربۀ یک زن باشد که بدن وی را جامعهپذیر میکند و یاد میگیرد چگونه بدنش را به نمایش درآورد. حتی زمانی که این قاعده برای همیشه از بدن وی خارج میشود، تجربۀ اولین قاعدگیاش احساس او را به سیری مشخص میکند که بدنش طی کرده است. قاعدگی زن را مجبور میکند تا خود را با بدنش هر ماه وفق دهد و این تجربۀ مکرر را در بدن خود هر بار مدیریت کند. شخصیت و خودباوری که به دست میآورد، نگاهش به زنانگی و رفتاری که در جامعه انجام میدهد، به اولین مواجهه او با قاعدگیاش برمیگردد. قصۀ پریودی افراد قصههای سراسر ناآگاهی به مسئله است. نمیدانستند چه چیزی در حال رخدادن است و چرا باید از آنها خونی خارج شود. چرا دردی همۀ جانشان را فرا گرفته است. چراهایی که جوابش را در طول زمان به دست آوردند.
ش.م2:
«کلاس دوم راهنمایی بودم. مامانم دید لباسام خونیه. گفت آره؟ منم گفتم آره و اصلاً نمیدونستم یعنی چی آره که منم بهش گفتم. بهم نواربهداشتی داد. رفتم حموم و کلی تو حموم گریه کردم. اصلاً نمیدونستم چرا این اتفاق واسه من افتاده و انقدر دلدرد داشتم».
هنوز بچه به نظر میآمد، اما دیگر بچه نبود (بوریسنکو، 1401: 73). قاعدگی در سن خیلی کم وقتی برای دختر اتفاق میافتد، دختر میفهمد از دنیای بچگی باید دور شود و وارد دورۀ بلوغ شود. به گفتۀ بزرگترها «دیگر خانم میشود». مشارکتکنندگان از آمادگینداشتن برای ورود به دورۀ بلوغ صحبت میکنند که چگونه کمکم علائم دورۀ بلوغ، آنها را از دنیای بچگی جدا کرده است. ش.م4:
«دوم راهنمایی بودم و با بچهها تو مدرسه حرف زده بودیم؛ ولی وقتی یه قطرۀ خون روی شورتم دیدم، متوجه شدم پریود شدم و خیلی احساس خوبی نداشتم، احساس ترس داشتم. آمادگی نداشتم که وارد دورۀ بلوغ بشم».
وقتی قاعدگی رخ میدهد و دختر پریود میشود. برای گرفتن آگاهی و اینکه باید چهکار کند به فرد دیگری مراجعه میکند، مادر، خواهر، معلم، افرادی که در دایرۀ نزدیکانش هستند و میتواند خصوصیترین امور و احساساتش را با آنها در میان بگذارد. واکنشی که دریافت میکند، در مدیریتکردن تجربهای بسیار مهم است که درحال کسب آن است. مادری خوشحال میشود، مادری میترسد، مادری ناراحت میشود و مادری بیتفاوت فقط میگوید: «پریود شدی، چیزی نیست!».
ش.م10:
«واقعیتش برحسب اینکه مامان من بعد ازدواجش پریود شده، کلاً ذهنتیش اینه دختر خونه پدر پریود نمیشه، خیلی برام عجیب و سخت بود و انگار جرم بود! خلاصه که پریود ۴ یا ۵ بود که مامان من متوجه شد و رفتارش با من بد بود یه جوری منو نگاه کرد انگار جنایت کردم».
ش.م19:
«خیلی منتظر بودم این اتفاق بیفته. راجع بهش چیزایی شنیده بودم. برام جالب بود و هیجانزده بودم. به مامانم گفتم؛ ولی یادمه مامانم خوشحال نشد. دعوام نکرد، ولی خوشحالم نشد. اخمهاش تو هم بود. بهم نواربهداشتی داد که بذارم توی لباس زیرم و بعد از اون هم هیچوقت راجع به پریود حرف نزدیم».
ش.م27:
«کلاس چهارم دبستان بودم. یوهو دیدم لباس زیرم خونیه. رفتم به مامانم گفتم پریود شدم. مامانم گفت اشکال نداره مبارک باشه. همون بار اول واسم جایزه خریدن و شبش مامانم تو خونه یادم داد چطوری از نواربهداشتی استفاده کنم».
زیست اجتماعی زنانه با قاعدگی
قاعدگی نهتنها فرایندی زیستی، بلکه پدیدهای عمیقاً اجتماعی و فرهنگی است که بر تجربیات زنان در حوزههای مختلف زندگی تأثیر میگذارد. ترس لکۀ قرمز روی لباس یا لحظاتی که زن مجبور به پنهانکردن دردش در میان جمع بوده و ... به بخشی از حافظه جمعی زنان تبدیل میشود که از سویی هم تابوبودن قاعدگی را تقویت میکند و هم با گفتوگوکردن دربارۀ آن، فضایی برای مقاومت و بازتعریف زیست زنانه در برابر این تابوها فراهم میآورد. هویت و زیست زنانه ناخواسته با قاعدگی گره خورده است و این تجربۀ زیستی را به ابزاری برای تعریف نقشهای اجتماعی زنان تبدیل میکند و بهجای اینکه بهعنوان بخش طبیعی از بدن زنانه تلقی شود، به عرصهای برای کنترل و نظارت جامعه بر بدن زن بدل میشود؛ اما این تجربه نیز میتواند به فضایی برای بازاندیشی و بازتعریف خود تبدیل شود و زنان زیست خود را به شکلی آگاهانه و رهاییبخش بازتعریف کنند. مشارکتکنندگان از خاطراتی صحبت میکردند که آنها را زندگی کرده بودند و آگاهانه در ذهن آنها جامانده بود. گویی بخشی از تجربۀ زنانگی آنها به خاطرات آنها از قاعدگی گره خورده است. تجربۀ زیسته مشارکتکنندگان از قاعدگی در طیف متفاوتی از تجربیات مثبت و منفی طردشدگی، انگخوردن، استفاده از انواع وسایل بهداشتی و تجربیات مدرسه جای میگیرد.
ش.م8:
«بدنم رو روزای پریودیم اصلاً دوس ندارم. شکمم باد میکنه، جوش میزنم. برای بدن زن لازم هست که این پروسه رو طی کنه؟ نمیدونم چرا همچین چیزی برای بدن زن وجود داره. گاهی حس میکنم دلم میخواد رحمم رو در بیارم و بفروشمش راحت بشم. همیشه هروقت پریود میشم، به زمین و زمان فحش میدم که چرا من پریود میشم چرا من پسر نیستم».
ش.م18:
«شاید باورت نشه، خندهدار باشه یا دردآور باشه. من بار اول نوار رو برعکس استفاده کردم؛ یعنی از قسمتی که چسب داره. فکر میکردم چسبش باید به بدنم بخوره تا جابهجا نشه که احتمالاً خون پس بده».
در مقابل تجربیات منفی که پایانی برای آنها تصور نیست و برخلاف این جملۀ مشارکتکنندگان که «مگه پریود تجربۀ خوشایندی هم داره؟»، به تجربیات مثبتی اشاره شد که با همدلیای که اطرافیان داشتند، رقم زده شده بود. مثل حمایت خواهرانگیای که در خوابگاههای دانشجویی در این خصوص وجود دارد. ش.م19:
«اگه یکی پریوده یکی دیگه کارهاشو انجام میده. یه حمایت خیلی خوبی در مورد این در جمعهای دخترونه هست».
وقتی آموزش درست داده شده باشد و پریود بهمثابه امری طبیعی که نشانۀ سلامتی بدن است معرفی شود، با تمام مشکلاتی که دارد، بهعنوان تجربۀ مثبت از آن یاد میشود.
ش.م30:
«دختری که پریود میشه باید خوشحال باشه، چون بدنش داره خیلی خوب کار میکنه. خیلی حس خوبیه وقتی آدم پریود میشه؛ ولی این احساس شرم که از سمت جامعه میاد مانع ایجاد این حس میشه. من این حس شرم رو دیگه سالهاست تجربه نکردم. حتی اگه احساس شرم و خجالتی هم پیش بیاد، برمیگرده به تفکرات اشتباه مردسالارانه. این پاکسازی خود بدنه که داره انجام میده و بعدش بدن انرژی میگیره. انگار هر ماه از نو متولد میشی».
برچسبخوردن به دلیل پریودی، اتفاقی است که اکثر زنان برای یک بار هم که شده است، یکی از موارد آن را تجربه کردهاند. نادیدهانگاشتن احساسات زنان و ربط آن به پریودی، انگزنی به خود مثل تنبلشدن در بازۀ پریود، انگ بیعاری ازسوی بقیه، مقایسه با شدت دردهای دیگر، انگ نجسبودن، انگ دروغگویی ازجانب مدرسه مواردی است که مشارکتکنندگان به آنها اشاره داشتند. ش.م7:
«با پسری دوست بودم. بهش گفتم انقدر کلبهکل من نذار، من پریودم. گوشی رو قطع کرد. باز زنگ زد، گفت: میگم تو هم یه چیزی یاد گرفتیا. پریودم پریودم! حرفش مثل زهر، منو سوزوند».
ش.م15:
«ذهن من مدام انگ تنبلی و بیعاری بهم میزنه و زمان پریود باید به خودم یادآوری کنم بدن تو نیاز داره استراحت کنه. این چالش از جامعه بر میاد که شما الکی خودتون رو به درد میزنید».
طرد از اماکن و مراسمهای مذهبی، طرد از فعالیتهای گروهی، قطع ارتباط دیگران به دلیل خلقیات این بازه، ناتوانی در برقراری ارتباط با دیگران مثل قبل، محدودکردن خود و در جمع نرفتن به دلیل احساس بوی پریودی و احساس زشتی، طرد از رابطۀ جنسی و از سمت پارتنر در این بازه، مختلشدن تحرک اجتماعی همه تجربیاتی است که مشارکتکنندگان در ارتباط با طردشدن و محرومیتهایی بیان کردند که به دلیل پریودی تجربه کردند. «بوی پریودی» موردی بود که کموبیش اشاراتی به آن میشد و القای این بو به افراد این حس را ایجاد میکند که باید از دیگران به دلیل این بو دوری کنند. ش.م27:
«من پریود میشدم. همیشه مامانم بعد من میرفت حمام و دستشویی رو میشست و میگفت: بوی پریود میاد، آدم وقتی پریود میشه، بدنش یه بویی میده، عرقش بوی خون، بوی کثیفی و نجسی میده. خیلی زیاد از خودم بدم میاومد».
تجربۀ استفاده از وسایل بهداشتی یکی از دستاوردهای مهم نسل حاضر است. گویا نواربهداشتیهای جدید روشی برای متمدنسازی بدن زنانه هستند. نواربهداشتیهای امروزی از جنس کتان و پنبه در سایز و مدلهای مختلف همراه با بستهبندیهای جذاب با نواربهداشتیهایی که در دهههای گذشته استفاده میشد، قابل مقایسه نیستند. کاپ قاعدگی ازجمله وسایل بهداشتی قابل استفادۀ مجدد است که ازلحاظ هزینه، محیطزیست و راحتی توجه مشارکتکنندگان را به خود جلب کرده است. ش.م27:
«سختیاش کمتره و خیلی راحته. میزان آلوده شدنم به قارچ و میکروب کمتره، به محیطزیست آسیب نمیزنم. تو هزینهها صرفهجویی کردم. زندگیم به قبل و بعد از کاپ تقسیم شده. به همه توصیه میکنم استفاده کنند».
البته هرچند استفاده از کاپ قاعدگی حس رهایی را برای افرادی که از آن استفاده کردهاند به همراه داشته است، ولی مخالفینی نیز دارد و عدهای نیز در استفاده از آن به دلایل بهداشتی مردد هستند. نکتۀ مهمی که در ارتباط با کاپ قاعدگی وجود دارد، ارتباط آن با مسئلۀ بکارت است. ش.م8:
«ازاونجاییکه در کشور مذهبی هستیم و معتقدند به پرده بکارت، از ترس حرف و واکنش مامانم استفاده نمیکنم. اگر مستقل شدم و خونه خودم رفتم آره امتحانش میکنم».
مشارکتکنندۀ شمارۀ 24 مجرد و متولد 82 وقتی گفت از کاپ قاعدگی استفاده میکنم، توضیح داد که تبلیغات کاپ قاعدگی را در اینستاگرام دیده است. مادرش پرستار است و برایش تهیه کرده است یا مشارکتکنندۀ شمارۀ 27 توضیح داد که خانوادهاش در جریان است و مشکلی در استفاده از کاپ جلوی خانواده ندارد:
«حتی تو گروه خانوادگی واسه خواهرم نوشتم میای بریم استخر؟ نوشت نه من پریودم. منم نوشتم من هم پریودم، ولی کاپ گذاشتم راحت میتونیم بریم».
ش.م7:
«یکی از دوستام گفت: من کاپ قاعدگی گرفتم، ولی موقع جوشوندنش به مشکل برمیخورم! برای اینکه مجرده! واقعاً دلم برای دخترای مجرد همسن خودم میسوزه. چون وقتی متأهلی سر خونه زندگی خودتی و یک فضای شخصی داری و همه میدونند که تو ازدواج کردی و رابطه داری. وقتی مجردی نه فضای شخصی داری و همه چیز برای تو تابو میشه».
افراد در سنین کودکی و نوجوانی بخش عمدۀ زمان خود را در مدرسه سپری میکنند و اصولاً از مدرسه، خانۀ دوم افراد نام برده میشود؛ ولی بازخوردی که مشارکتکنندگان دربارۀ مدرسه از هر سنی و در هر شهری داشتند، منفی بود. سکوت مدرسه دربارۀ آموزش علمی پریود و عدم حمایت و همدلی آن و القای حس شرم به دانشآموزان نکات مهمی است که در مصاحبهها به آنها اشاره شده است. ش.م29:
«خانوادهها ساختارشون با نظام آموزشی شبیه بود. در مدارس به ما آموزشی داده نشد، همانطور که خانواده حرفی نمیزد».
تنها یکی از مشارکتکنندگان که در مدرسۀ شبانهروزی تحصیل میکرده است، اطلاعات اولیۀ خود را از مدرسه به دست آورده است. خاطرات برچسبزنی به دانشآموزان و اجبار آنها به نمازخواندن جزو خاطرات منفیای است که در مصاحبهها به آن اشاره شده است. ش.م26:
«من کلاس پنجم پریود شدم؛ ولی چون تو مدرسه ما هیچکس پریود نشده بود، باورم نمیکردن و مدیرمون میگفت: دروغ میگی و نمیخوایی نماز بخونی».
ش.م26»
«من سه هفته پشت سرهم پریود بودم و میگفتم نمیتونم بیام نماز. با زور منو میبردند، با لحن بد صحبت میکردن. منم با پریودی میرفتم تو صف نماز جماعت میایستادم».
ش.م30:
«خواهرم تعریف میکرد که پریود بوده و ناظمشون برخورد عجیبی داشته و شروع کرده به چک کردنشون. ببینه نوار بهداشتی دارن یا ندارن (از روی لباس) که برن نماز. این خیلی تأثیر بدی توی روانش داشته و به منم منتقل شد».
دیجیتالیزهشدن فهم قاعدگی
اینستاگرام بهعنوان فضایی برای تجسم و بازآفرینی اشکال جدیدی از رفتار و سبک زندگی عمل میکند که میتواند منجر به تولید بینشهای جدیدی شود. بستری جدید برای تجربههای تازه که کاربران میتوانند هویت آنلاین خود را در آن صیقل دهند، شرم و تابوی مجازی را نیز در این فضا بشناسند و آن را به چالش بکشند. در این قسمت به سه مقولۀ بستر تجربۀ آنلاین، هویت آنلاین، تابو و شرم دیجیتال پرداخته میشود. رسانههای اجتماعی مثل اینستاگرام هرروزه در حال شکلگیری استاندارهای زندگی و بهعنوان بستری تأثیرگذار و در دسترس است و کاربران در این فضا به تولید و مقاومت دست میزنند. روند رو به رشدی برای مقاومت در برابر ایدئالگرایی بدن در این فضا وجود دارد. این فضا با به اشتراک گذاشتن تجربیات افراد دربارۀ بدن قاعده به مقابله با کمبود اطلاعات و تابوها و خرافاتی میپردازد که حول چرخۀ قاعدگی است. افراد با فعالیتهای خود مثل لایک، استوری[40]، پست، کامنتگذاری و غیره تابوها و عرفهایی را میشکنند که گویی جزء جدانشدنی بدن زنان بوده است. زندگی هر روزه در این فضای آنلاین به دست کاربران در حال سیاسیشدن است و شکلی از سیاست بدنی را میسازد که بر تابوی قاعدگی در حال غلبه است. ش.م4:
«بلاگری رو دیدم. ویدئویی در مورد پریود درست کرده و خیلی جالب بود برام و به هرحال بستری بود که حرفهای نگفته رو با هم دخترا به اشتراک بگذارند و هیچ چیزی بهتر از گفتوگو نیست».
ش.م7:
«تو ایسنتا مصاحبهای دیدم. از مردم میپرسیدن میدونی PMS چیه و اونا میگفتند نه. از یه زن وشوهر پرسیدن، نمیدونستند. آخه چقدر یکی میتونه نسبت به بدن خودش بیسواد باشه. ولی باز خوبه این ویدئوها رو میسازند».
ش.م8:
«اوایل مامانم خیلی سری برخورد میکرد. من فکر میکردم کار اشتباهی دارم انجام میدم. ولی از وقتی تو اینستا شروع کردم خوندن و آگاه شدم دیگه واسم مهم نبود».
ش.م18:
«تو یک پیچ آموزش مدیریت که دنبال میکنم، در مورد این قضیه صحبت میکنه و به کارکنان خانمش عروسکهای خوب و بد داده که زمانی که پریود هستند، عروسک رو روی میزشون میذارن تا مدیرشون متوجه بشه پریود هستند».
دربارۀ فعالیت کاربران نیز پرسیده شد که فعالیت خاموش تا پویای آنها از دنبالکردن پیچهای مربوط، لایک و کامنتگذاشتن تا پست و استوری را در بر میگرفت.
ش.م15:
«تو پیج خودم استوری و اینا میذارم و این کار باعث عادیسازی میشه؛ چون فالور[41] مرد دارم، اونا هم بخونند و یه سری چیزا واسشون باز بشه. بازخوردهایی که از زنان گرفتم، این بوده که خوششون اومده و میگفتند ما نمیتونیم و میترسیم استوری بذاریم و از کاری که من میکنم خوششون اومده. حتی بعد از مدتی یکی دیگه از دوستامم شروع کرد، در مورد پریود استوری گذاشتن».
بسیاری کاربران این فضا را محلی برای عادیسازی مسائل مربط به زنان میدانند و با کنشی که انجام میدهند، سعی در تغییر فضا دارند.
ش.م20:
«اطرافیانم و همسرم و دوستان نزدیک با شوخی و خنده میگفتند: خوبه خجالت نمیکشی اینا چیه میذاری؟ دو سه دفعهای اینطوری گفتن، اما بعدش دیگه نه و دیگه هیچکس چیزی نگفت و میخوندنش مثل یک مسئلۀ عادی دیگه. به نظر من اگه در موردش حرف زده بشه، حتی بهصورت مجازی، بهصورت پستگذاشتن اون بازخوردهای منفی یواشیواش کمتر میشه».
اما همیشه بازخوردهای منفی شدیدی وجود دارد که مانع از آن میشود که زنان فعالیت کنند.
ش.م15:
«یکی واکنشی نشون داد که تصورش بر این بود که چون من در مورد پریود صحبت میکنم، پس هر کسی بهم پیشنهاد رابطۀ جنسی بده قبول میکنم. نمیدونم تو ذهنش چی گذشته که این دوتا قضیه رو یکی میدونست. وقتی هم پاسخ منفی منو شنید، خیلی تعجب کرد. شاید یه بخشی از زنها به این دلیل صحبت نمیکنند که چنین واکنشهایی میگیرن و شاید نتونند این واکنش رو مدیریت کنند. ممکنه برچسبهایی به افراد بزنند که فردی که در این مورد صحبت کنه کلماتی مثل فاحشه یا زشتتر رو استفاده میکنند تا بتوانند ایدئولوژی خودشون رو نگه دارند. این موضوعات هست که بعضی زنها میترسند در موردش حرف بزنند. اما من نترسیدم و حرف زدم».
عدهای از کابران نیز با وجودی که در اینستاگرام فعالیت زیادی دارند، ولی هنوز به گفتۀ خودشان از درج مطلبی با موضوع قاعدگی خجالت میکشند.
ش.م23:
«خودم هنوز جرئت نکردم در این باره چیزی بذارم. اون هم به خاطر حس خجالت و تابویی که دارم. نمیتونم انقدر راحت باشم. اگه فالورای[42] من هم نسل خودم بودن، اصلاً برام مهم نبود؛ ولی خانواده شوهرم منو فالو داره، من روم نمیشه بیام در مورد پریود بذارم؛ ولی اگه اینا نبودن چرا میتونستم و میذاشتم».
اینستاگرام جامعهای با فرهنگ مشارکتی شکل میدهد که به فعالیت کاربرانش بستگی دارد. این فرهنگ مشارکتی (Jenkins et al., 2009) که در آن مشارکت، گفتوگو و ارتباط اجتماعی و قدردانی و حمایت متقابل مهم است، مشارکتکنندگان میتوانند از تجربیات خود برای به چالش کشیدن هنجارهای رسمی و عرفی استفاده کنند. تجربیات پنهان و چالشها، خاطرات، نگرانیها به اشتراک گذاشته میشود، خوانده میشود، بحث میشود، پرسش و پاسخ میشود و هویت جدیدی از زنان شکل میگیرد که مطالبهگر هستند و صدای آنها در این فضا طنینانداز میشود. این افزایش آگاهی وسیلهای برای زنان میشود تا موقعیت خود را تشخیص دهند و ساختارهایی را بشناسند که بر آنها سایه انداخته است و به تغییر آن دست زنند.
حذف-حمایت قانونی
قانون مرخصی پریود در محل کار و فضای آموزشی، قانون دورکاری، حجم کاری سبکتر و آسانگیری در بازۀ پریود، قانون حمایت مالی برای خرید لوازم بهداشتی، قانون امکانات رفاهی مثل پدعابر یا اتاق استراحت در محل کار، کمکهزینۀ ورزش و تغذیۀ مناسب، تبعیض مثبت، تلاش برای تثبیت نرخ اشتغال زنان، پذیرش پریود بهعنوان امر طبیعی و آگاهیرسانی در این زمینه مواردی بود که شرکتکنندگان در این زمینه به آن اشاره داشتند.
ش.م3:
«خودم سرکار میرم. اون دو روز اول واسم سخته و همیشه سعی میکنم، روز دوم رو سرکار نرم. چون هم حال روحی و هم بدنیام بد میشه و همش میترسم خونریزیام زیاد باشه و نتونم اونو مدیریت کنم».
ش.م15:
«کارمند خانم با اون وضعیت میره سرکار. عملاً خیلی بازدهی نداره و نهتنها برای سیستم هزینه میاره، کار هم پیش نمیبره. پس چه بهتر که مرخصی داشته باشه و تو خونه استراحت کنه».
ش.م27:
«محل کار قبلیم، برای آقایون 2 روز و خانمها 3 روز در ماه مرخصی داشتند. میگفتند یک روز اضافه به خاطر قاعدگیتون و این خیلی خوشایند بود که این درک وجود داشت».
ش.م19:
«دولت شرایطی رو فراهم کنه خانمها بیشتر ورزش کنند یا تغذیۀ خاصی داشته باشند. فکر میکنم چون کشور ایدئال در ذهن من آمیزهای از سوسیالیسم و دموکراسیه، باید لوازم بهداشتی خانمها رایگان باشه»؛
اما تا آگاهی نباشد قانون چگونه میتواند اجرایی شود؟ ش.م4:
«وقتی خانمها در روزهای اول پریودشون هستند با مردی که پریود رو هیچوقت تو زندگیاش تجربه نمیکنه، از فرصت برابری برخوردار نیستند؛ بنابراین، مرخصی استحقاقی درواقع جبران پدیدهای هست که طبیعت تو وجود خانمها گذاشته».
ش.م12:
«قبل تصویب قوانین نیاز به آگاهیبخشی عمومی هست. پریود باید روی بیلبوردها و تلویزیون بیاد. مردها و زنها دربارهاش بدونند. صاحبان کسبوکار، مدیران دربارهاش بدونند. به درد خانمها در این دوره اعتبار داده بشه. بعد اگر قوانینی تصویب بشه، باعث حذف خانمها نمیشه».
ش.م20:
«تدوین قوانین حمایتی برای دورۀ پریود خانمها یه جورایی تو شرایط فعلی کشور ما انگار رو لبۀ تیغ داری راه میری؛ برای همین ما اول همه باید جایگاه زنان را در بازار کار تثبیت کنیم. نرخ اشتغال زنان از این هفده، 18درصد بالاتر بره بعد که خیالمون راحت شد و تثبیت شد، بیاییم یه قوانین حمایتی بذاریم. تو شرایط فعلی که انقدر شرایط شغلی زنان متزلزله، اگر بیاییم حمایت اینطوری بذاریم، منجر به حذف و طرد بیشتر میشه».
بهکارگیری بیشتر نیروی مردانه و قرارگرفتن زنان در شغلهای خدماتی با حقوق کمتر، فرصتهای نابرابر میان زنان و مردان در محیطهای اجتماعی و خصوصی، حمایت ساختار مردسالارانه از این گزاره که پریود نقص زنان است، این شرایط منجر به کنارگذاشتن زنان میشود و به عقیدۀ بسیاری از مشارکتکنندگان آموزش در این امر مهمتر از قانونگذاری است و تا آموزشی صورت نگیرد و فرهنگ پریود شکل نگیرد، قانون مثل تیغ دو لبه کار میکند که اگر تصویب شود و از زنان در دورۀ قاعدگی حمایت کند، منجر به حذف آرامآرام آنها در محیط شغلی میشود؛ مانند کشور ژاپن که از سال 1947 این قانون اجرا میشود، اما طبق آمار فقط 9درصد از کارمندان زن از این حق استفاده میکنند. درک تجربۀ زیستۀ زنان در این بازه برای سیاستگذاران میتواند زمینۀ مناسبی باشد تا بتوانند بهترین تصمیمگیریها را تدوین و اجرا کنند. زنان تنها تعدادی هورمون در کنترل رحمشان نیستند. انسانهایی هستند که یک اتفاق طبیعی در بدن آنها رخ میدهد و این انقلاب هر ماهه در بدن آنها نباید منجر به حذف آنها از حوزۀ عمومی شود.
قاعدگی بهمثابه تابوی اجتماعی
فمنیستها با تأکید بر پیوند متقابل میان بدن و جامعه، فرومایگی و فرودستی طبیعی زنان را در نگاه پدرسالارانۀ جامعه به چالش میکشند و بدن زن را ارج مینهند (موسوی، 1397: 10). جایی که تن و فرهنگ به هم میرسند، هیچ مرزی وجود ندارد (مکآفی، 1385: 13). بدن مرد بدن استاندارد و طبیعی است، این بدن زن است که با دوران بارداری، شیردهی، قاعدگی و غیره دچار انحراف میشود و باید پنهان بماند، در غیر این صورت انگ میخورد. بدن زن تبدیل به یک تابو میشود که حرفزدن دربارۀ مسائل آن نیز تابو است و فرهنگ نسلبهنسل آن را منتقل میکند. ش.م27:
«وقتی پریود بودم، جلوی عمههام میگفتم دل درد پریودی دارم. هی بهم چشمغره میرفتن که بابات نشسته، چرا میگی».
ش.م9:
«توی خونه تعریف کردم که معلم بهداشتمون امروز اومده، گفته دخترا پریود میشن. مامانم نشگونم گرفت و گفت حرف نزن، ساکت شو. گفتم چرا؟ گفت پیش مردا که نباید این چیزا رو بگی. بابات و داییهات و بابابزرگت نشستن. این یه چیز شخصیه خانمهاست و من اونجا فهمیدم، این قضیه تابو[43] هست و نباید در موردش حرف بزنی!»
قاعدگی ریشه در سیستمهای ارزشی پیچیده دارد که با افسانهها، تابوها، احساسات منفی و شرمآور همراه است. تابو و ننگی که دربارۀ قاعدگی شکل گرفته است، باعث میشود قاعدگی بهعنوان یک امر خصوصی پنهان نگه داشته شود. وقتی زنی پریود است، سیستم مدیریتی پیچیدهای را برای پنهان نگهداشتن قاعدگی خود در پیش میگیرد. تابوی قاعدگی مقولۀ مهمی است که مشارکتکنندگان از جنبههای گوناگونی به آن پرداختند. چه اموری تابو است؟ منبع تابو از کجا میآید؟ چگونه میتوان به تعدیل تابو دست زد؟ کیسههای مشکی چگونه به نهانسازی وضعیت قاعدگی کمک میکند؟ همۀ این سؤالها و جوابهایی که به آنها داده شد، به این امر میپردازد که قاعدگی از داخل کیسههای مشکی خارج شود ((Gaybor, 2020.
ش.م2:
«واسه پسرا همش جشنه، واسه دخترا همش تابوعه».
پریود و نشانگان آن مثل نوار بهداشتی، خون پریودی، کیسۀ مشکی، بیانکردن پریود میان جمع، گفتوگو دربارۀ پریود و مسائل مربوط به زنان امور تابویی است که همراه با شرم و خجالت از آن در مصاحبهها یاد میشود. ش.م3:
«مامانم هی بهم میگفت که نوار بهداشتیهام رو مخفی کنم. تو کیسۀ مشکی بذارم. همیشه دردسر داشتم، اینا رو من کجا بذارم که پیدا نباشه».
ش.م30:
«مامانم میگفت اینو تو دستمال کاغذی بپیچید، داداشت نبینه. حالا داداشم 5 یا 6 سالش بود».
ش.م29:
«این حس از کودکی به آدم آموزش داده میشه و چون پریود یک امر زنانه است، در ادامه شرم از بدن آموزش داده میشه که پریود هم پنهان بمونه».
نهادینهشدن تابو در ناخودآگاه افراد، جامعه و خانواده، اجتماع، تاریخ و فرهنگ، شرم از بدن زنانه، آموزشندیدن اصولی، آموزههای مذهبی، خرافات، اطلاعرسانی و گفتوگونکردن و سکوت در این زمینه مواردی است که در مصاحبهها بهعنوان منبع تابو به آنها اشاره شده است. ش.م10:
«تا ۱۴سالگی تو یه شهری بزرگ شدم که اونجا مسائل مربوط به زنان کلاً تابو بوده و هست؛ چون ماها هیچوقت تو صداوسیما، تو مدارس و حتی دانشگاه تو جاهای مختلف جامعه در موردش چیزی نمیشنویم».
ش.م18:
«وقتی پریود میشدیم، برای اینکه پدر و برادرم نفهمن پا میشدیم سحری میخوردیم و ادای روزهداری در میآوردیم یا اینکه اگه دردی چیزی داشتیم، به روی خودمون نمیاوردیم».
ش.م30:
«من نسل قبلی رو خیلی بسته میبینم، حتی مادر خودم آدم بسیار تابوشکن توی بسیار زمینهها بوده و حرکتهای زنانه داشته، ولی تو بعضی چیزا سنتی و بسته است و یه سری اطلاعات اشتباه در مورد زنان توی نسلشون جا افتاده؛ چون آموزشی ندیدن و نسل قبلترشون مادرانی داشتند که در نوجوانی ازدواج کردند و سریع بچه دار شدند. چی رو میخواستند به فرزنداشون که نسل مادران ما میشه آموزش بدن؟».
آموزش اصولی به هر دو جنس و والدین، تبلیغات و اشاره در رسانههای جمعی و فیلم، اشتراکگذاری تجربۀ زیستۀ زنان با هم، تحقیق و پژوهش در این خصوص، گفتوگو دربارۀ پریود، فرهنگسازی و آگاهیسازی، ایجاد فضای بدون تابو، تغییرات ساختاری و فرهنگی، تربیت آزاد، هنجارشکنی افراد، آگاهی به بدن همهوهمه مواردی هستند که بهعنوان راهبردهای تعدیل تابو و کمرنگشدن آن در مصاحبهها صحبت شده است. ش.م4:
«آینده مستلزم همینکاری که شما دارید میکنید هست، در موردش گفتوگو بشه، دخترا از تجربیات زیستهشون بگند. این تابو برداشته بشه و قطعاً وقتی این اتفاقها بیفته بهمرور تجربۀ پریود، تجربۀ بدون تنش و چالش برای دخترا میشه».
ش.م15:
«یه مشکلی تو پریودم داشتم و چون پدرم پرستاره، میخواستم باهاش در میون بذارم. انکار، بیتوجهی، سرش رو بندازه پایین و جوابم رو مختصر بده و نخواد بهش اشاره کنه، واکنش نشون داد؛ ولی من هرچی جلوتر رفت، بیشتر در موردش حرف زدم، واکنش پدرم عادیتر شد، حتی سرکارم موقع تعویض نواربهداشتی، نواربهداشتی رو قشنگ دستم میگرفتم و میرفتم دستشویی. اینطور نبود تو جیب و زیر مقنعه قایمش کنم».
ش.م27:
«خانوادهها و آموزشوپرورش شروع کنند، به آگاهیرسانیهای درست در مورد بدن زن، قاعدگی و هرچیزی که در این مورده. این رفتهرفته مثل یک ویروس به معنای مثبت پخش میشه. قانونی وضع میشه. درک به وجود میاد و باعث میشه مواجهۀ آدمها با پریود درست باشه. در مواجهه با بقیه چیزها هم درست بشه».
اعلان وضعیت پریود یکی دیگر از امور تابو است که گویی این کلمه حتی نباید به زبان آورده شود. ش.م4:
«وقتی سرما خوردی خوب میگی سرماخوردم، ولی وقتی پریودی نمیدونی چی بگی بهخصوص وقتی همکارت آقاست».
از مشارکتکنندگان پرسیده شد، وقتی پریود هستند چگونه در جمع بیان میکنند. جوابها از گفتن قاطعانه پریود هستم تا بیاننکردن آن در جمع عمومی را شامل میشد. بعضی از افراد از لفظ پریود استفاده میکنند تا به عادیسازی آن کمک کنند و تابوشکنی کنند. ش.م8:
«اوایل میگفتم مریض شدم، اما نمیدونم کی بود بهم گفت چرا میگی مریض شدم. مریضی نیست، یه بخشی از زندگیته که اسمش پریوده. جمع خصوصی و عمومی هم نداره، جلوی مامان بابام و جمع خانوادگی هنوز خجالت میکشم، ولی میگم».
بعضی از مشارکتکنندگان در پاسخهایی که دادند، تعریف میکنند که از فعل «شدم» برای اشاره به پریودی استفاده میکنند. درواقع با حذف کلمۀ «پریود» به وضعیت خود اشاره دارند. در نسلهای گذشتهتر نجسی، پاک نیستم با پررنگبودن مذهب خیلی بیان شده است. ش.م27:
«همسایههای ما چادر سر میکردن میذاشتند کنار چونهشون. بعد با مینیک صورت میگفتند من اینم. زبونشون رو گاز میگرفتن که بگند پریودن یا میگفنتند من نجسیام!».
پریودشدن و نواربهداشتی با کیسۀ مشکی ارتباط مستقیمی دارد و به قول مشارکتکننده شمارۀ 5 معلوم نیست چه کسی اولینبار این موضوع را باب کرده است. پنهانکردن پریود و نواربهداشتی در کیسۀ مشکی مثال آشکار تابوبودن قاعدگی زنان است. ش.م12:
«پلاستیک مشکی یعنی رسمیتندادن و پنهانکردن وضعیت طبیعی زنان».
ش.م15:
«کیسۀ مشکی نشانهای برای پنهانکردن است. چیزی که باعث شرمتون میشه رو قایم کنید. خودم این کار رو نمیکنم و به دیگران هم توصیه میکنم، این کار رو نکنند».
تلاش برای حذف کیسۀ مشکی کنش بزرگی برای شکستن تابوی قاعدگی است. ش.م6:
«من تا دوسه سال پیش وقتی میرفتم داروخانه یا سوپرمارکت که نواربهداشتی بگیرم، خودم هم میخواستم که داخل نایلون مشکی بذارن، ولی جدیداً دیگه این کار رو نمیکنم».
ش.م10:
«آخآخ از این پلاستیک مشکی! یه زمانی فکر میکردیم داریم مواد مخدر جابهجا میکنیم. انگار از کوچه رد میشدی همه میفهمیدند پریودی و تو کار اشتباهی کردی. من خودم به شخصه دچار استرس و اضطراب میشدم. تا اینکه یه روز رفتم نواربهداشتی خریدم و من خودم گذاشتم تو پلاستیک بیرنگ و از وسط شهر با همون رد شدم».
ش.م11:
«یواشکی به مسئول داروخانه میگفتیم و اگر مرد بود نمیگفتیم. در سکوت خیلی بدی از اون زیر تو پلاستیک میدادن و من همیشه میگفتم تو پلاستیک مشکی. من حتی مامانمم خجالت میکشید و این خجالت برای منم بود؛ ولی بعدش گفتم خجالت نداره، همه دارن. با صدای بلند میگفتم و نمیایستادم همه برن و بعد بگم. تو پلاستیک مشکی هم میذاشتن، میگفتم من پلاستیک نمیخوام».
سوگیریهای اجتماعی در رابطه با قاعدگی از شرم، حیا، تابو، پنهانکاری و سکوت بین جغرافیا و زمانهای مختلف متغیر است؛ اما آنچه مشهود است این است که تغییرات روبهرشد و در مرحلۀ به چالش کشیدن این موارد است. تجربۀ زنان نیاز به عادیسازی دارد. همانطور که سالهاست تجربۀ مردان عادی شده است.
قاعدگی بهمثابه شرم اجتماعی
شرم، دستپاچگی و کمرویی در بیشتر جوامع سنتی ارزش شمرده میشوند. هنگامی رخ میدهد که زن با بدن خود احساس راحتی و آسایش نمیکند و به آن به چشم دیگری مینگرد و از آن بیگانه میشود. خود را از چشم دیگرانی میبیند که او را کنترل، تصحیح و ارزیابی میکنند و جامعه نیز برای شرمندگی از بدن ارزش قائل میشود (موسوی، 1397). ساختارهای اجتماعی و افرادی که در اطراف اوست، با القای پنهانکاری به او حس شرم را منتقل میکنند. گویی چیزی در این تجربۀ طبیعی بدن زنانه اشتباه است که باید پنهان بماند و شرمی از نمایانکردن آن به وجود بیاید.
تصویر3 -استوری درجشده در صفحۀ بلاگر پوپک مرادی
Fig 3- Story posted on blogger poopakmoradi's page
فهم و نقد جهان سنت به زن ایرانی این امکان را خواهد داد که خود را در آیینۀ تاریخ بهدرستی واکاوی کند و مسیری آگاهانه در پیش گیرد (ترابیفارسانی، 1398: 11). بدن نوجوان دختر ناگهان و به یکباره در حصاری از بایدها و نبایدهای فراوان اسیر میشود. هرجا اموری برای دختران باشد «بایدونباید» به میان میآید. این بایدها و نبایدهای متنوع را از کودکی میشنود و انجام میدهد. در مسیری که برای بزرگشدن طی میکند با خواندن، مطالعهکردن، فهمیدن، پرسشگری و کنشگری این بایدها و نبایدهای دستوری را اصلاح میکند و بهصورت تجربه، آنچه را انتخاب میکند که برای مدیریت حالش مناسب است. ش.م29:
«شرم هم مثل خیلی چیزهای دیگه یک امر اجتماعی است و یک امری است که با آموزش به ما منتقل میشه».
شرم از بیانکردن پریود به همجنس و غیرهمجنس، نمایش خون پریودی بر لباس، شرم از زنانگی و طبیعت زیستی بدن زنانه، شرم از خرید نواربهداشتی و خرید آن از فروشندۀ مرد، شرم از بوی پریودی و شرم از هر آنچیزی که به زن مربوط میشود، امور شرمگینی بودند که در مصاحبهها به آنها اشاره شده است. ش.م1:
«من خودم شاید حس میکنم شرم و حیا رو دارم. هیچوقت جلوی بابام و برادرم بروز نمیدم. یه جورایی انگاری خجالت میکشم و اونا هم تا حالا چیزی به روی من نیاوردن».
ش.م15:
«همیشه یه چیزی در مورد زنان هست که کسی نباید بفهمه و این براشون ایجاد شرم میکنه. هر اتفاقی برای بدن زن میافته، یه چیز شرمگینه. درحالیکه برای مردان در هیچ حوزهای اینطور نیست و کلاً از بدنشون خجالت نمیکشند؛ ولی زنها تو همۀ مواقع تو شرایطی قرار میگیرند که از بدنشون خجالت میکشند».
القای حس شرم، ایجاد حس خجالت در فرد، نهادینهشدن شرم در ناخودآگاه، فرهنگ بسته و سنتی جامعه، پنهان نگهداشتن امور زنانه، قضاوت دیگران، تاریخبودن آن، ساختار مردسالارانه و شرم مردان از آن، شرمآوربودن خون پریود، باورهای غلط و انتقال آن، ناآگاهی از عملکرد بدن، آموزشندادن علمی، گفتوگونکردن، آموزش و انتقال شرم بهعنوان دلایل و منابع شرم پاسخ داده شده است. ش.م1:
«باتوجهبه تعاریف بقیه یا خاطراتی که تو اینستا میخونم، در مورد اکثریت جامعه این بوده که دخترا باید بابت اتفاق طبیعی بدنشون شرمگین باشند و خجالت بکشند».
ش.م2:
«از بس تو ذهن ما فروکردن که کسی نباید بفهمه، مردا نباید بفهمن. هی فکر میکنیم یه مسئلۀ بدیه، یه مسئلۀ نجسیه. مخصوصاً چون با خون در ارتباطه و خون رو نجس میدونیم».
ش.م14:
«تاریخی پشت این شرمانگاری هست که به هر حال در ناخودآگاه روانی زنان هک شده و هم محیط و سیستم حاکم که ترکیبی از پدرسالاری و مذهب هست، اون رو تقویت میکنه».
عادی و طبیعی جلوهدادن بدن زنانه مثل بدن مردانه، بالارفتن آگاهی بهخصوص آگاهی والدین، مبارزه با شرم و هنجارشکنی افراد، فرهنگسازی و عادی جلوهدادن مسئلۀ پریود، آموزش علمی در مدارس برای هر دو جنس و از سن کم، آگاهی از بدن، فضای مجازی و گفتوگو در آن، پرسشگری و تفکر انتقادی، آموزش و تبلیغات در خانواده و تلویزیون و رسانۀ جمعی، درک و پذیرش پریود در محیط عمومی، اعطای حق به خانمها و فرهنگ مرخصی پریود راهبردهایی هستند که میتوانند به کمرنگترشدن شرم کمک کنند. ش.م:
«تابوها نشئتگرفته از اینکه به زن نسبت به بدنش حس شرم میدیم. اگه بدن زن هم مثل بدن مرد، عادی و طبیعی جلوه داده بشه، به دنبالش شرم از پریود و هزارتا چیز دیگه خودبهخود حذف میشه».
ش.م19:
«شاید مهمترین دلیل این باشه که آگاهی از عملکرد بدنش نداره. اگر کسی خیلی علمی قضیه رو توضیح داده باشه، فکر نمیکنم کسی با شرم روبهرو بشه».
ش.م2:
«ما چون پدر مادرهای آگاهتری هستیم و زخمخورده از مسئله، شاید روش درستتری انجام بدیم. دایی من برای پریود دخترش شیرینی گرفته بود، خیلی خوشحال شدم. نتیجه گرفتم یکم دیدمون داره بهتر میشه و باید تابو بودنش بشکنه».
شرم ولی در نسل جدید معنای خود را از دست داده است و دچار دگردیسی شده است. ش.م8:
«احساس شرم نمیکنم. بدنمه دیگه چیکارش کنم؟».
ش.م27:
«شرم؟ نمیفهمم چون ندارم».
تفاوت نسلی در پاسخهایی که دریافت میشد، بسیار مشهود بود. نسل جدید درکی از شرم ندارد، چون آن را تجربه نکرده است. ولی مشارکتکنندۀ شماره 3 به گفتۀ خودش هنوز در میانۀ زندگی با 44 سال سن، شرم در ناخودآگاهش وجود دارد، در مقابل نسل جدید که مطالبهگر است و تفکر انتقادی دارد و شرمی بابت بدن خود ندارد. ش.م29:
«نسل جدید خیلی راحت هستند و به خاطر مطالبهگری ذاتی که دارند، دیگران هم راحتتر باهاشون مواجهه میشند و مثل ما که همش معذب هستیم نیستند».
ش.م20:
«من تو مدرسه کار میکنم و نسل جدید رو میبینم. دخترای الان خیلی راحتتر از ما راجع به پریود حرف میزنند. برای همین فکر میکنم این نسل وقتی بزرگتر بشه شرمانگاری پریود واسش خیلی کمتر خواهد بود».
از طرفی دیگر شرایط امروزی و آگاهی والدین باعث میشود شرمی به فرزند منتقل نشود. ش.م6:
«من روزی که دخترم پریود بشه، واسش جشن بلوغ میگیرم. با باباش برای جشن بلوغ بیرون بره. یه جشن دو نفره. بدونه که مردا هم باید بدونند و این مسئلۀ بدی نیست و اتفاق خوبیه برای دختر»؛
اما بستهبودن فضا در نسلهای گذشته اجازۀ بروز مسئله را به فرد نمیداده است.
ش.م10:
«در مورد نسل قبل که دورۀ مامانم است، بخوام بگم اینکه چیزهایی که تعریف میکنند، خیلی دلم براشون میسوزه و گاهی فکر میکنم تروما ازش دیدن؛ مثلاً تعریف میکردن حتی لباس زیر نداشتن چه برسه به اینکه بدونن نواربهداشتی چیه. موقع پریود کلی کارهای سنگین انجام میدادن و حتی اصلاً آموزشی نمیدیدن. حالا ما با یه سرچ همه چیو میفهمیم، ولی اونا نه. مامانبزرگم میگفت اون موقع پریود میشدیم، انگار نجس بودیم و نباید به هیچی دست میزدیم. حتی شوهراشون تا یه هفته بهشون دست نمیزدند».
مواجهۀ مردانه با قاعدگی زنان
ش.م2:
«پدرم اصن نمیفهمید ما کی پریود میشیم».
خجالت از مردان خانه و همکاران مرد، گفتوگونکردن با پدر و برادر دربارۀ پریود، بیاننکردن مستقیم وضعیت پریود به همکاران مرد، گاردداشتن مردان به مخفیکردن پریود نزدیکانشان موردهایی هستند که شرم در ارتباط مستقیم با مردان شکل میگیرد. چرا باید از مردان چه در خانه و چه در خارج از خانه این موضوع پنهان باقی بماند؟ به رو نیاوردن پدر و برادر، بیاطلاعی پدر از پریودشدن دخترش، درکنکردن قاعدگی و دورۀ PMS توسط مدیر و همسر، شرم مردان دربارۀ قاعدگی نزدیکانشان، شرم مردان از خرید نواربهداشتی، تمسخر مردان و انگزدن به زنان پریود برای مردانی هستند که یاد گرفتهاند پریود افرادی که با آنها در ارتباط هستند را پنهان و حتی انکار کنند. به رو نیاوردن اولین واکنشی است که مردان انجام میدهند. کسی به آنها آموزشی نمیدهد، صحبتی در این خصوص نمیشود تا فرد یاد بگیرد. ش.م4:
«من یادمه یه بار با داداش بزرگم تنها بودم. من توی اتاقم انقدر درد میکشیدم که صدای ناله من رفته بود هوا. مطمئن بودم برادرم داره میشنوه، ولی به روی خودش نمیاره».
ش.م16:
«من تک فرزندم. بابام آدم اپن مایندی نیست و کسی نیست که بخواد عنوان کنه و اظهار کنه که فهمیده».
شرمی که مردان نیز از پریود نزدیکانشان دارند و آن را سعی میکنند از سایر افراد پنهان کنند، در موازی با شرم زنان از پریود پررنگ است؛ گویی پریودشدن جرمی است که همه در تلاش هستند آن را مخفی کنند.
ش.م4:
«بابای من میرفت یک پلاستیک پر نوار بهداشتی میخرید. مامانم میگفت حالا چرا انقدر زیاد میخری. بابام میگفت من خجالت میکشم یه بسته یا دوبسته نواربهداشتی بخرم. انگار که مثلاً سوپری محل میفهمید که الان زن و دخترش پریودن. انگار بهصورت عمده بخره، تاریخ پریود رو سوپری نمیتونه حدس بزنه».
یکی از راهحلهای مشارکتکنندگان آموزش مردان از سنین کودکی به آنها بوده است. ش.م6:
«از توی خانواده به پسرمون یاد بدیم که این مسئلۀ بدی نیست .اون پسر میره تو نظام سیاسی، میره تو اداره و جایگاههای دیگه نقش پیدا میکنه و اگه از تو دل خانوادهاش یاد بگیره، جاهای دیگه هم اجراش میکنه».
ش.م25:
«خودم برای پسرم بهصورت سربسته قبلاً در این مورد توضیح دادم، ولی باباش براش مفصل توضیح داده. هر ماه هم حالتهام رو توضیح میدم که درد دارم و حال ندارم».
ش.م2:
«سربسته به پسرم توضیح دادم. هرچند سنش هنوز کم هست. البته دختران در این سن پریود میشند؛ ولی هرماه بهش میگم من حالم خوب نیست و باید کمک کنه».
همچنین درکشدن در بازۀ پریود و قبل آن یک خواست مشترک است. ش.م5:
«یه مقدار انتظار از آقایون تو این مسئله هست که لطفاً این تایم رو درک کنید و حداقل کاری که میتونید بکنید اینکه بگذرید و شخصی نبینید و باعث بحث و دعوا و دلخوری و طرد نخواد بشه».
ایدۀ مرد جدید طی دهۀ 1980 در رسانههای عمومی باب شد. این اصطلاح مردانی را توصیف میکند که فمینیسم بر نوع زندگیشان تأثیرگذار بوده است. کمک به تقسیم دوبارۀ نقشهای خانگی و وظایف در قبال کودکان، مخالفت با الگوهای سنتی رفتار مخصوص مرد یا مذکر و گونهای مقاومت در برابر کلیشههای جنسیتی و جنسی همگی مرد جدید را تداعی میکند (هام و گمبل[44]، 1382: 302-301). با حفظ قدرت مردانه و جذابیت جنسی، جنبۀ عاطفی و مهرپروری و حساسیتپذیری را گسترش میدهند. باتوجهبه تعریف هام و گمبل از مردان جدید پاسخهایی که نسل جدید شرکتکنندگان در این باره دادهاند، شاهد شکلگیری گروه جدیدی از مردان در نقشهای مختلفی هستیم که درک و پذیرش زیادی از مسئله دارند، مطالعه میکنند، حمایتگرند و احساس شرم و تابویی را منتقل نمیکنند. همدلی و درک آنها از مسئله، مهمترین انتظاری است که در این بازه از آنها میشود. ش.م18:
«من خودم اپ ندارم، ولی پارتنرم داره و نصب کرده. چک میکنه ببینه من تو چه وضعی هستم. کی نزدیک پریودم هست. مراعات حالم میکنه. مراقبت میکنه».
ش.م21:
«پدرم خیلی راحت هستیم باهاش. کلمۀ پریود تو خونمون خیلی عادی شده. من پریود میشم به بابام مستقیم میگم. نگران هم میشه و چیزهای مقوی مثل موز میخره و کیسۀ آبجوش میاره. یا سرکار زنگ میزنه دمنوش خوردی حالت بهتره؟».
ش.م26:
«داداشمم تا چند سال پیش من خودم روم نمیشد برم نواربهداشتی بخرم. داداشم بهم میگفت مگه جهان سومی هستی اینجوری رفتار میکنی. اینا یه سیکلی از بدنتون هست که برای بدنتون خوبه حتی و بد نیست».
وقتی از مشارکتکنندگان پرسیده شد که دنیایی را متصور بشوند که مردان در آن بهجای زنان پریود شوند، بیشتر افراد با خندۀ طولانی به این سؤال واژگون پاسخ دادند؛ عدهای متعجب شدند و عدهای چنین دنیایی را محال میدانستند. ش.م19:
«این مسئله خیلی قبلتر از اینها یه مسئلۀ قابل بحث میشد. اینجور نبود که پنهانش کنند. چون اونچه مرتبط با شرم هست مربوط به بدن زنانه است، نه بدن مردانه».
جشن برای پریود مردان مثل جشن ختنه، افتخارکردن به پریود، حمایت ساختار مردسالارانه و تدوین قوانین حمایتی از مردان، آفرهای ویژه در نظام آموزشی و شغلی، نواربهداشتی رایگان، تابونبودن و عادیبودن پریود مثل تمام امور مردانه، گفتوگوی زیاد در رسانهها، نبود شرم حول پریود و نشانگان آن، پنهانکارینکردن برای پریود، تبلیغات گسترده، صبر بیشتر زنان برای درک مردان، بهای بیشتر جامعه به مردان، حس مراقبتی زیاد زنان، کنترلنکردن خشم توسط مردان، درگیریهای فیزیکی و جنگهای بیشتر، ناتوانی مواجهه با درد پریود، گزارههایی است که اگر مردان پریود میشدند، پریود معنای دیگر پیدا میکرد. این پاسخها نشان میدهد چگونه همنشینی پدیدهای با زنان میتواند دنیای متفاوتی را بسازد. استاینم[45] (2019) نیز روندهایی را روشن میکند که نشان میدهد هر چیزی که با گروههای دارای وضعیت بالاتر مرتبط است، به طور خودکار ارزشمندتر و قابل احترامتر از هر چیزی است که با گروههای دارای وضعیت پایینتر مرتبط است. همانطور که شرکتگنندگان دنیای وارونهای را با پریودی مردان توصیف کردند که پریود در آن دنیا تابو نیست و نشان افتخار است.
مقولۀ مرکزی: قاعدگی بهمثابه برساخت اجتماعی
تجربۀ قاعدگی، نحوۀ درک و پذیرش آن نهتنها به عوامل زیستی، بلکه به عوامل اجتماعی، فرهنگی و تاریخی بستگی دارد. نگرشهایی که در فرهنگهای مختلف حول قاعدگی شکل میگیرد، توسط هنجارها و ساختارهای قدرت اجتماعی آن فرهنگ میتواند در دورههای مختلف زمانی تغییر کند. مقاومت زنان در برابر گفتمانهای محدودکننده به شکل آگاهیبخشی، صحبتکردن آشکار دربارۀ قاعدگی، پیوستن به جنبشهای اجتماعی[46] که تابوها را به چالش میکشند و مبارزه برای حقوق بهداشتی را شامل میشود. درک این برساخت اجتماعی میتواند به ما کمک کند تا به طور جامعتری به مسائل مرتبط با زنان بپردازیم و راهحلهایی برای رفع نابرابریهای مرتبط با قاعدگی بیابیم. با افزایش آگاهی و آموزشهای مناسب، میتوان به بهبود درک و تجربۀ زنان از قاعدگی کمک کرد و آن را به تجربهای مثبتتر و سازندهتر تبدیل کرد. باتوجهبه میدان پژوهش حاضر، قاعدگیای که مشارکتکنندگان از آن صحبت کردند، همراه با تابوها و باورهای نادرستی که حول آن وجود دارد، تأثیرات منفی زیادی بر زنان داشته است. باورهای دینی و عرفی، نقش خانواده و نظام آموزشی، رسانههای جمعی همه در تقویت این تابوها سهیم بودهاند. سکوت و پنهانکاری حول قاعدگی با گفتوگو دربارۀ آن در فضای جدید «اینستاگرام» شکسته شده است. زنان در این فضای جدید یاد میگیرند تا بدن خود را مشاهده کنند. دربارۀ تجربههایی که با بدنشان عجین است، سؤال بپرسند و مواجهۀ سازنده را با آن یاد بگیرند. پریودشدن در دهۀ حاضر با آن چیزی که بهعنوان مثال در دهۀ 50 و 60 تعریف میشد، بسیار متفاوت است و با تغییر گفتمانی فضا، قاعدگی بهعنوان واقعیتی اجتماعی هر بار به دست زنی مجدد از نو ساخته میشود. قاعدگی بهمثابه برساخت اجتماعی به ما این امکان را میدهد که چگونگی ساخت اجتماعی بدن زنان را در رابطه با قدرت، مقاومت و هنجارهای جنسیتی بازشناسیم و اینستاگرام (فضای مجازی) میتواند فضای جدیدی برای باز(ساختن) تجربۀ قاعدگی فراهم آورد. در این فضا افراد میتوانند تجربۀ خود را از قاعدگی بازتعریف کنند و تابوهای جنسیتی را به چالش بکشند و زمینۀ مناسب را برای تغییر هنجارها و نگرشهای منفی ایجاد کنند.
تصویر4- دیاگرام نظری پژوهش
Fig 4- Research theoretical diagram
مطابق با تصویر 4 شرم و تابویی که حول زیست اجتماعی زنان وجود دارد، بر تمام تجربههای مثبت و منفی آنان مخصوصاٌ تجربۀ اولین قاعدگیشان، تعریف خاصشان از قاعدگی، تجربۀ پریود در فضای اینستاگرام، تدوین قانون و ... اثرگذار است. ازطریق آگاهی و آموزش و ارائۀ اطلاعات دقیق و صحیح دربارۀ پریود، با بحث و گفتوگو در این خصوص و ایجاد فضایی پذیرا و حمایتی برای زنان و انتشار اطلاعات قاعدگی در رسانههای جمعی این شرم و تابویی که حول قاعدگی وجود دارد، شکسته میشود و کمک میکند که این موضوع بهعنوان موضوعی طبیعی و معمولی مطرح شود و به تدوین سیاستگذاریها در این امر کمک کند و قانون راهکارهایی را برای حمایت از زنان در این بازه به اجرا درآورد.
بحث و نتیجه
حرف زنان دارای معنایی است که ارزش کشفکردن دارد (دوالت[47]، 1385: 64). من به تحلیل اجتماعی تجربههای مشارکتکنندگانم پرداختم که زندگی روزانۀ آنها را شکل میدهد و تنظیم میکند. تجربههایی که هرکدام درعین تکینگی، مشترک با دیگری است و همۀ این تجربهها زیر ساختار مردسالاری درعین تفاوت با هم شباهت دارند. این پژوهش با استفاده از روش مردمنگاری فمینیستی و تحلیل دادۀ نظریۀ مبنایی چارمز به خوانش انتقادی تجربههای زنان در ارتباط با قاعدگی پرداخته است. هدف، شنیدن صدای زنانی است که گویی مسائل زندگی آنها ازجمله خانهداری، پختوپز، قاعدگی و شیردهی اهمیتی ندارد، ولی شنیدن قصۀ هریک مبنای تحلیل ما قرار میگیرد. روشهای کیفی تأکید بر خاصبودن نتایج دارد تا تعمیم نتایج؛ به همین منظور ممکن است در لایههای دیگر و در میدانهای دیگر نتایج دیگری حاصل شود. تجربۀ مواجهۀ قاعدگی میان زنان معلول، اتیسم، زندانی، کارتنخواب و... هرکدام میتواند نظام معنایی دیگری را برساخت کند. مقولۀ مرکزی «قاعدگی بهمثابه برساخت اجتماعی» و 8 مقولۀ اصلی قاعدگی بهمثابه «زنشدن»، کشف قاعدگی، زیست اجتماعی زنانه با قاعدگی، دیجیتالیزهشدن فهم قاعدگی، حذف-حمایت قانونی، قاعدگی بهمثابه تابوی اجتماعی، قاعدگی بهمثابه شرم اجتماعی و مواجهۀ مردانه با قاعدگی زنان در این پژوهش و به کمک بخشی از زنان ساخته شد که در اینستاگرام فعالیت دارند.
بلوغ، قاعدگی و آمادگی ناکافی برای این مرحله، مدیریت قاعدگی و بهداشت قاعدگی و سندورم پیش از قاعدگی مسائل مهمی است که باید به دختران و پسران آموزش داده شود؛ زیرا میتواند باعث تداخل در فعالیتهای خانوادگی، شغلی و اجتماعی فرد شود. یافتههای زارع و همکاران (1399) نشان میدهد که ایدئولوژی غالب جوامع در برابر قاعدگی سکوت، پنهانکاری و انکار آن است که بیشتر رسانهها به اشکال مختلف این ایدئولوژی را بازتولید میکنند و منجر به تقویت آن میشوند؛ اما تاملینسون (2021) و هایموند (2020) نشان دادند که کاربران اجتماعی در فضای مجازی با دنبالکردن و ایجاد هشتگها و میمها میتوانند به تغییر نگرش در باب قاعدگی بپردازند. فعالیت در فضای مجازی حتی استفادۀ کوچک از یک هشتگ یا پسندیدن یک پست و دیدن یک ویدئو نشاندهندۀ علاقۀ فرد به موضوع و اشتراکداشتن آنان در یک جمع بزرگتر است. مانند هشتگ از پریود بگو در اینستاگرام ایرانی توسط برند مای لیدی تا کاربران با استفاده از این هشتگ مواجهۀ خود با پریود را بیان کنند. تبلیغات محصولات بهداشتی مانند انواع نوار بهداشتی، کاپ قاعدگی در این فضا میتواند به عادیسازی این قضیه کمک کند و بر عزتنفس و احساس شرم زنان تأثیرگذار باشد (Liu et al., 2021)، همانطور که بسیاری از مشارکتکنندگان با استفاده از کاپ قاعدگی حس رهایی خاصی را در پریود تجربه کردند یا نواربهداشتیهای جدید که حس اضطراب برای نشت خون را کاهش داده است. مشارکتکنندگان علاوهبر فضای سیال اینستاگرام، به تبلیغ نواربهداشتی در پلتفرمهای دیگر و صداوسیما اشاره داشتند که آن را یک حرکت مثبت برای شکستن تابو میدانستند. قاعدگی همچنان تابو است (باقرینیا و همکاران، 1398)، ولی فضای مجازی میتواند بر طبق یافتههای گیبور (2020) فضای آموزشی جدیدی باشد که مشارکتکنندگان در آن به شکستن سکوتی دست بزنند که حول بدن زنان و قاعدگی و ... وجود دارد و فضای جدیدی را برای بازسازی تجربههای خود فراهم کنند. برطبق یافتههای اگنیو و ساندرتتو (2015) این سواد انتقادی منبع مهمی برای آموزش معلمان و دانشآموزان میتواند باشد تا با تفکر انتقادی و پرسشگری به شکستن تابوها بپردازند.
بدنهای آلوده که برای حفظ نظم کاذب باید پنهان بمانند، وقتی به صدا در میآیند، فضایی سیال همچون اینستاگرام برای انقلاب بدن خود پیدا میکنند و هریک داستان خود را بیان میکنند. بدنی که تا به امروز به خاطر خون قاعدگی انگ میخورد، با تجمیع بدنها تاریخ اجتماعی متفاوتی را برای آیندگان رقم میزند. بدنی که دیگر شرم را تجربه نمیکند؛ چون به او آموزش داده شده است که این شرم را بشناسد. با استفاده از مفاهیم زیست-قدرت فوکو و آلودهانگاری کریستوا نشان داده شده است که تأثیر نظامهای اجتماعی و فرهنگی بر بدن زنان در نحوۀ مواجهۀ آنان با تجربۀ قاعدگی در بسترهای اجتماعی و دیجیتالی مانند اینستاگرام چگونه بازتاب مییابد. این پژوهش نحوۀ تفسیر زنان را از این تجربیات بررسی میکند و نشان میدهد که چگونه هویت، فرهنگ و قدرت در تجربۀ بدن زنانه به هم پیوند میخورد. قاعدگی بهعنوان یکی از ویژگیهای بیولوژیکی زنانه به طور تاریخی در کنترل نهادهای پزشکی، دینی و فرهنگی بوده است. فوکو معتقد است که این نوع کنترل ازطریق نهادهای مختلف، زنان را به ابژهای برای مدیریت و کنترل تبدیل کرده است. ننگ و تابوهای مرتبط با قاعدگی، درواقع نوعی کنترل اجتماعی بر بدن زنانه است که از زیست-قدرت ریشه میگیرد. این نگاه فوکویی به ما کمک میکند تا ببینیم که چگونه جامعه با استفاده از گفتمانهای مختلف بدنهای زنان را کنترل میکند و قاعدگی را در چارچوبهای خاصی محدود میکند. از سویی دیگر، در نظر کریستوا جامعه با تأکید بر «پاکی» و «ناپاکی»، قاعدگی را بهعنوان چیز ناپاکی میبیند و زنان به دلیل این تجربۀ بدنی، ابژههایی برای انزجار و طردشدن از فضای اجتماعی میشوند. این امر میتواند به ننگ اجتماعی مرتبط با قاعدگی اشاره داشته باشد و نشان دهد که چگونه زنان ازطریق این ننگ به حاشیه رانده میشوند. همچنین، تحلیل پیچیدگیهای قدرت در زندگی روزمرۀ زنان و به چالش کشیدن گفتمانهای سنتی به ظهور گفتمانهای جدیدی منجر میشود که در آن تابوها شکسته میشوند. به اشتراکگذاری تجارب فردی و جمعی زنان در بستر اجتماعی و دیجیتالی میتواند به افزایش آگاهی اجتماعی و تغییرات فرهنگی در جهت پذیرش موضوعات تابو مانند قاعدگی کمک کند، بهویژه زمانی که این تجربیات در شبکههای اجتماعی بیان شوند. این پژوهش با استفاده از روششناسی مردمنگاری فمینیستی که بر صدای زنان و تجربۀ زیستۀ آنها تأکید دارد، امکان مستندسازی روایتهای واقعی و متنوع از دیدگاه خود زنان را فراهم و به غنیسازی دادهها کمک میکند. همچنین، با استفاده از روش تحلیل دادۀ نظریۀ مبنایی چارمز، رویکردی نظاممند برای شناسایی الگوها و تمهای تکرارشونده در دادهها به کار رفته و استخراج مفاهیم جدید و معنادار از این روایتها میسر شده است. دادههای تجربی این پژوهش نشاندهندۀ تنوع و عمق تجربیات زنان در مواجهه با تابوها و ننگهای اجتماعی مرتبط با قاعدگی است که شاید قبلاً به این صورت در ادبیات علمی موجود نبوده است. در این مقاله، علاوهبر بررسی عمیق تجارب فردی، به دنبال الگوهای اجتماعی گستردهتری بودهایم که در پس این تجربیات نهفتهاند. این امر به نگاهی جامعتر و چندلایه به موضوع منجر میشود و صدای زنانی را که در گفتوگوهای عمومی نادیده گرفته میشوند، به صحنۀ اجتماعی وارد و جنبههای پنهان و پیچیده تجارب آنان را آشکار میکند.
مردمنگاری فمینیستی روایت های غنی از تجربیات زندگی روزمرۀ زنان را نشان میدهد و با تأکید بر تجربۀ زنان، شرایط را تغییر میدهد و ماهیت انتقادی و رهابخشی دارد. ازآنجاکه حیات اجتماعی انسانها در متن روابط قدرت ساخته میشود و قدرت به تجربیات و روابط آنها شکل میدهد، مسائل انسانها همواره به قدرت پیوند میخورد و تأثیر روابط قدرت در ساخت معرفت بهوضوح مهم تلقی میشود. بدن بهزعم فوکو پایگاهی است که بر آن قدرت اعمال میشود و نیز میتواند در برابر قدرت مقاومت کند. بدن زنان با تجربیاتی که حول آن شکل گرفته است، به جولانگاهی تبدیل میشود که هر امر بیولوژیک و طبیعیاش به ساختار اجتماعی و فرهنگی گره میخورد. قاعدگی تجربهای است که بدن زنان را از کودکی جدا و به بزرگسالی پیوند میدهد. این جدایی و فقدان بهعنوان «امری آلوده» باعث بیگانگی فرد از خودش و دیگری میشود. آن را پس میزند، درحالیکه این پسزدن از بیرون به وی منتقل شده است و در مقابله با قدرت نامیرایی بدن زن برای تولیدمثل شدت بخشیده میشود. زن یاد میگیرد که قاعدگی برای او تابو است و شرم باعث میشود تا آن را پنهان کند. اگر آشکار شود انگ میخورد و حذف میشود، یاد میگیرد چگونه دردش را پنهان کند، یاد میگیرد چگونه بدنش را پنهان کند تا از این انگخوردن دور بماند؛ اما فضای جدیدی به دست میآورد که قدرت در آن پنهان و پراکنده است و میتواند برخلاف زندگی واقعی در آن به کنش بپردازد. فضای جدید «مجازی» به او قدرت مطالبهگری و تفکر انتقادی میدهد. تمام تابوها و شرمهایی را که حول تجربیات بدنش به وجود آمده است، به پرسش میکشد، به مشاهده بدنش میپردازد و میپرسد چرا امر طبیعی بدن باید باعث شرم شود؟ قاعدگی تنها امر بیولوژیکی ساده نیست، فرایندی است که به ساختارهای اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی گره خورده است. بدن زنان در کنار هم و با به اشتراک گذاشتن تجربیاتشان در کنار هم به تغییر مسیری دست میزنند که دیگر مورد انگ دیگری نباشند و این قاعده برای آنها واژگون شود؛ بنابراین، باید از قاعدگی نوشت و این گامی مهم برای ایجاد جامعهای آگاهتر، بازتر و مراقبتیتر است که زنان در آن بتوانند بدون ترس و شرم دربارۀ مسائل خود صحبت کنند.
[1] Menstruation
[2] Leggett
[3] Menstrual Experiences
[4] Instagram
[5] Platform
[6] Menstrual Hygiene
[7] Hashtag
[8] # از پریود بگو
[9] Tomlinson
[10] Meme
[11] Liu et al.
[12] Haymond
[13] Gaybor
[14] Agnew&Sandretto
[15] Premenstrualsyndrome
[16] Bio-power
[17] Faucault
[18] Kristeva
[19] Care of the self
[20] Abjection
[22] Feminist Ethnography
[23] Charmaz
[24] Page
[25] Like
[26] Comment
[27] صفحاتی مانند نجمه واحدی، ما عصیانگریم، دیگری و زاگاه
[28] Screenshot
[29] Memo
[30] Private
[31] Questions Box
[32] Contributors
[33] @Mahsa.mousavi.mw
[34] @Za.gaah
[35] @nabauti
[36] @faranak_amidi
[37] @levva_Pharma
[38] Rupikaur
[39] Period
[40] Story
[41] Follower
[42] دنبالکنندگان فرد در فضای اینستاگرام
[43] Taboo
[44] Humm & Gamble
[45] Steinem
[46] مانند پیوستن به هشتگ#ازپریود بگو در فضای اینستاگرام
[47] Devault