مطالعه‌ ارتباط بین جهانی شدن فرهنگی و مدیریت بدن مطالعه موردی: زنان شهر کرمانشاه

نویسندگان

چکیده

    بیژن خواجه نوری، استادیار بخش جامعه‌شناسی دانشگاه شیراز *   لیلا پرنیان، دانش آموخته کارشناسی ارشد مطالعات زنان دانشگاه شیراز     چکیده   امروزه جهانی شدن [1] با مختصات نوپای خود پدیده‌ای است که موجب پیدایش زلزله‏ای‌ در جغرافیای سیاسی شده است و تمامی ساختارهای کلان فرهنگی و اجتماعی را تحت‌الشعاع خود قرار داده است. از جمله پیامدهای ژرف جهانی شدن می‌توان به تأثیرات آن بر ساحت فرهنگ اشاره نمود. لذا امروزه نظریه‌پردازی در حوزه‌ تأثیرات جهانی شدن بر تغییر فرهنگ جوامع و زندگی افراد مورد توجه قرار گرفته و بخشی از این نظریات در زمینه‌ تأثیرات آن بر نگرش و رفتار افراد جامعه است. این تحقیق به بررسی ارتباط جهانی شدن فرهنگی و مدیریت بدن زنان پرداخته است . در ابتدا، مطالعات پیشین بررسی شده و سپس با استفاده از نظریه‌ گیدنز و رابرتسون فرضیات تحقیق به آزمون گذاشته شدند. این مطالعه به روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام گرفته است. جامعه آماری آن، زنان و دختران شهر کرمانشاه بودند. روش نمونه‌گیری مورد استفاده، تصادفی سهمیه‌ای چند مرحله‌ای بوده است و حجم نمونه‌ براساس جدول لین، با سطح معناداری 95 درصد و خطای 4 درصد برابر با 597 نفر برآورد گردید که برای اطمینان بیشتر و به منظور کاهش میزان خطا، نمونه تا 600 نفر افزایش داده شد. شایان ذکر است که متغیر جهانی شدن فرهنگی به عنوان متغیر مستقل، شامل: مصرف وسایل ارتباط جمعی، میزان آگاهی از جهانی شدن، نگرش نقش جنسیتی، سبک زندگی و میزان بازاندیشی بوده است. یافته‌های تحقیق نشان‌دهنده‌ آن است که بین متغیرهای: بازاندیشی، سبک زندگی مدرن، استفاده از فناوری‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی، سبک زندگی دوستانه، آگاهی از جهانی شدن و نگرش نقش جنسیتی با متغیر وابسته‌ مدیریت بدن ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین، براساس نتایج رگرسیون چند متغیره، متغیرهای: استفاده از فناوری‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی، سبک زندگی مدرن، سبک زندگی دوستانه و بازاندیشی در مجموع توانستند 2،52 درصد از تغییرات متغیر مدیریت بدن را تبیین کنند.   

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Relationship between Cultural Globalization and Body Management (The Case of Women in Kermanshah

نویسندگان [English]

  • Leila Parnian
  • Bizhan Khajenoori
چکیده [English]

Introduction
With the appearance of recent developments in modern culture and the globalization trend, and then technologies related to body, body management has become more important than before. The body and its management are cultural subjects related to social values and norms and if the cultural elements change in cultural globalization, the "behaviors" of humans change in this field, too. In fact, the nature of consumption and the nature of body in modern society and globalization era have made the body management behaviors such as make up, diet, aesthetic surgery, etc. are more frequent among women and have made an important social problem.


Materials & Methods
In this study, a quantitative approach and measurement method was used and the necessary data was collected by using a questionnaire. Research population included the girls and women aged 18 – 65 years old, residing in Kermanshah, of whom 600 individuals were randomly selected as sample size according to Lin's Table. The method was multi-stage quota sampling method. The face validity and construct validity methods (Factor analysis technique) were used to assess the instrument's validity.

Discussion of Results & Conclusions
According to the findings the two variables of traditional mass media and traditional lifestyle, have no meaningful relationship with body management. Perhaps it can be said that the relationship between traditional mass media and body management is not significant because the former's tools, such as national TV and radio, are directed by governmental and official organizations so they cannot ignore officially accepted cultural norms. Concerning the relationship between traditional lifestyle and body management it seems that people with traditional lifestyle use traditional mass media more so and are not therefore influenced by global messages in relation to the body.
On the other hand, the study findings indicate that there is a positive and strong relationship between new informative and communicative technologies with body management. It seems that new informative and communicative mass media are effective on body management due to vast possibilities concerning make-up and fusionism. Even some satellite channels, internet sites and periodicals have been established in relation to body and its management exclusively. Other findings indicate that modern lifestyles have a positive relationship with body management. People who follow modern lifestyles welcome the modern and global measures in relation to bodily beauty because body management is one of the modern lifestyles' elements.
Finally, based on multivariable regression findings the four variables of new informative and communicative technologies, modern lifestyle, friendly lifestyle and inspection, were able to explain 52.20 percent of the dependent variable's changes.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Cultural Globalization
  • Body management
  • Globalization knowledge
  • New informative and Communicative technologies
  • Inspection
  • Lifestyle

مقدمه

جهان به جای ورود به دنیای پست مدرن به سوی دوره­ای گام بر می­دارد که در آن پیامد­های مدرنیته ریشه­ای‏تر و جهانی­تر از پیش شده­اند (گیدنز، 1383: ۳۰) و تردیدی نیست که دنیای متجدد کنونی به میزان گسترده­ای فراسوی محیط فعالیت­های انفرادی امتداد می­یابد و هیچ­کس قادر نیست از تحولات ناشی از گسترش تجدد مصون بماند یا خلاف آن گزینشی به عمل بیاورد؛ حتی مدرنیته، مردمی را که در سنتی‏ترین سکونتگاه­های ممکن خارج از بخش "پیشرفته" جهان به سر می‏برند، تحت تأثیر قرار می‏دهد (گیدنز، 1383؛ به نقل از رحمت‏آبادی و آقابخشی، 1385: 238). به همین علت، زندگی در دنیای معاصر، اساساً با زندگی در دنیای قدیم متفاوت است. در گذشته اشکال، کارکرد و ساخت­ها به مفهومی که ما امروزه می‏شناسیم، مورد نظر مردم آن زمان قرار نمی‏گرفتند.

به علت روند سریع تحولات اجتماعی در نیمه دوم قرن بیستم و پس از آن در آغاز هزاره جدید، ماهیت موجودیت‏های اجتماعی به شدت سیال و متحول شده است. وقتی دنیای اجتماعی متحول می‏شود، به مفاهیمی نو برای درک­کردن آن نیازمندیم. مهمترین تحول پدید آمده در قرن اخیر گسترش تاریخی مصرف بوده است (باکاک[1]،1992: 190) و در نتیجه، جامعه به مفاهیمی جدید برای تحلیل جامعه نیازمند است. مفهوم یا مفاهیمی که بتواند تحول پدید آمده را در خود بروز داده و برنامه پژوهشی جدیدی را پیش روی علوم اجتماعی قرار دهند، ظاهراً مفهوم "سبک زندگی" چنین خصایصی را داراست (گیدنز، 1383؛ به نقل فاضلی، 1382: 62).

مفهوم سبک زندگی را می‏توان در ارتباط با مدرنیته بررسی کرد. مدرنیته با امکانات خود از طریق خلق تنوع، فرد را با انتخاب­های گوناگون و پیچیده مواجه می‏سازد. "زندگی نوین با افزایش آگاهی و ایجاد فرصت برای ساختن و دوباره ساختن تاریخ زندگی شخصی (هویت و سبک زندگی) نمود پیدا می‏کند (روزنگرن[2]، 1996: 265 ). تلویزیون با پخش تبلیغات تجاری غیر از معرفی کالا و خدمات و نحوه­ مصرف آنها، سبک و سیاق خاصی از زندگی را در برابر مخاطبان به تصویر می‏کشد. زیرا آگهی­های تجاری در نهایت با هدف انتقال اطلاعات و تغییر در رفتار مخاطبان قصد دارند باعث افزایش مصرف کالایی خاص در جامعه شوند یا باور­های مشخصی را در بین کالا­ها یا خدمات مرتبط با آن در جامعه رواج دهند (رسولی، 1383 :48). واقعیت آن است که تبلیغات علاوه بر معرفی کالا­ها و خدمات، رؤیا­ها و شیوه­های آرمانی زندگی و ارزش­های خاصی را نیز در بر می‏گیرند. گویی قرار است سبک زندگی آرمانی که با ارزش­های خاص جوامع غربی و از جمله ارزش­های مدرن همراه است به همراه، با کالا­ها یکجا به فروش برسند.

صنایع عصر حاضر، همچون: صنعت غذا، مد لباس و خانه‏سازی،­ ظاهرا ًخرده نظام­های مستقلی را تشکیل می­دهند و در عصری که تولید، مصرف را می‏آفریند و مصرف ابزاری می‏گردد، در دست تولیدگران، همچون مدیران و صاحبان ابزار تولید و اندیشمندان و هنرمندان و نه کارگران، در این صورت "سبک زندگی" نیز به صورت یک محصول در می‏آید (لفب‏ور، 1372: 168). در دهه اخیر، زندگی بدون داشتن سبک زندگی؛ یعنی بودن چارچوب­های مشخصی که شباهت­ها و تفاوت­ها را آشکار می‏سازد، افراد یک جامعه امکان برقراری ارتباطی معنادار و پایدار میان خود نخواهند داشت. نمایش مدرن اشیا، نمایش سلسله اشیایی است که یکدیگر را تکمیل می‏کنند و حق انتخاب را نشان می‏دهند و جامعه‏ای مملو از نمایش و جلوه که در آن مصرف کننده احساس می‏کند که هرچه را می‏خواهد می‏یابد، به وجود آمده است. کلیدی‏ترین ویژگی این جامعه را باید در اجتناب‏ناپذیری افزایش درجه انتخاب در ساخت و عرضه کالا به حساب آورد (رحمت‏آبادی و آقابخشی، 1385: 238). ظهور جامعه مصرفی به واسطه فزونی کالا­های مادی از یک سو و دموکراتیزه شدن مصرف و عمومیت یافتن آن از سوی دیگر، به انتخابی شدن زندگی روزمره می‏انجامد و همین امر نشان­دهنده اهمیت روزافزون "سبک زندگی" در جامعه معاصر است. سبک زندگی نتیجه همه گزینش­ها، ترجیحات و رفتار­هایی است که فرد در ارتباط با کالا­های مادی و فرهنگ مصرفی انجام می‏دهد. در این میان "مفهوم سبک زندگی مدرن" که برای اروپاییان امری تدریجی بوده که در طی چند صد سال تحولات از رنسانس تا به امروز شکل گرفته، در جامعه ایران در یک دهه اخیر کم و بیش در حال تجربه است و فراوانی برخی کالا­های مصرفی در چند سال اخیر و بصری شدن نشانه­ها و نماد­های منزلتی (آزادارمکی و چاوشیان، 1381 )، باعث شده تا سبک زندگی جوانان با سبک‏بخشی و زیباشناختی­کردن مصرف همراه شود، لذا مصرف کالا­ها برای جوانان نه فقط از سر رفع نیاز، که حامل معنایی فرهنگی و اجتماعی است (رستگار و ربانی،1387: 45) و در واقع، گسترش شبکه­های ارتباطی در سطح جهان موجب شده است تا رسانه­ها نقش عمده‏ای در اشاعه فرهنگ مدرن در جامعه داشته باشند و به عبارتی، سرمایه‏های فرهنگی‏ای که جوانان از آن برخوردارند، می‏تواند  نشان‏دهنده تمایل و گرایش آنها در جهت انتخاب سبک زندگی مدرن باشد. این سرمایه‏های فرهنگی که چه از طریق خانواده و یا محیط بیرون از خانواده از طریق رسانه‏ها به افراد منتقل می‏شود، می‏تواند نقش کلیدی در گرایش‏های بعدی جوانان بازی ایفا کند.

جوانان که در هر جامعه­ای پیشگام استقبال از تغییرات فرهنگی هستند و بخشی از جامعه به شمارمی­آیند که استعداد گسست فرهنگی و عدم بازآفرینی شیوه­های سنتی زندگی را از خود نشان می­دهند، دم­دست ترین ابزار برای فاصله­گیری هر چه بیشتر از یقین­های سنتی و هنجارهای الزام­آور و نمایش استقلال شخصی را انتخاب سبک زندگی می‏دانند (رستگار، ۱۳۸۷).

علی رغم کنترل و مراقبت سیاستگذاران و متولیان فرهنگی جامعه در جهت پرورش جوانان ایرانی براساس معیارها، ارزش­ها و هنجار­های سنتی و اسلامی، برخی از جوانان ایرانی تعریف دیگری از هویت به هنجار بودن و زندگی مطلوب دارند که براساس این تعاریف به سبک­های زندگی خاصی تمایل پیدا می‏کنند که گاه با هنجار­ها و ارزش‏های رسمی و مورد انتظار جامعه فاصله دارد و لذا سؤال اساسی این تحقیق، این است که آیا مؤلفه‏های سرمایه فرهنگی (تحصیلات و نوع مصرف رسانه‏ایی) با سبک زندگی مدرن در میان جوانان رابطه دارد؟ و اینکه کدام یک از عوامل جمعیت‏شناختی جامعه‏شناختی به عنوان متغیرهای زمینه‏ای می‏تواند با سبک زندگی مدرن در میان جوانان ارتباط داشته باشد تا با پاسخگویی به این سؤال‏ها بتوان درک درستی نسبت به زندگی جوانان به عنوان یکی از مهم‏ترین اقشار اجتماعی جامعه داشت.

هدف کلی این پژوهش، بررسی جامعه­شناختی گرایش جوانان به سبک زندگی مدرن در شهر شیراز است. از اهداف جزئی این تحقیق می‏توان موارد زیر را برشمرد:

-                   بررسی میزان گرایش جوانان به سبک زندگی مدرن؛

- بررسی رابطه بین متغیرهای جمعیت‏شناختی و گرایش جوانان به سبک زندگی مدرن؛

- بررسی رابطه بین سرمایه فرهنگی و گرایش جوانان به سبک زندگی مدرن؛

- بررسی رابطه بین هویت طبقاتی و گرایش جوانان به سبک زندگی مدرن؛

- بررسی رابطه بین گرایش‏های دینی و گرایش جوانان به سبک زندگی مدرن؛

- بررسی رابطه  بین مصرف رسانه‏ای و گرایش جوانان به سبک زندگی مدرن.

 

مروری بر تحقیقات پیشین

کلانتری و حسنی در تحقیقی که در سال 1390 با عنوان "تأثیر تلفن همراه بر هویت و سبک زندگی جوانان – رسانه‏های نوین و زندگی روزمره " انجام دادند، به این نتیجه رسیدند که هویت جوانان تحت تأثیر کاربرد رسانه‏ها ، به ویژه رسانه‏های ارتباطی همانند تلفن همراه قرار دارد و جوانان برای حفظ شبکه‏های اجتماعی خود و شکل دادن روابط جدید از موبایل استفاده می‏کنند

آزاده در سال 1389 در تحقیقی با عنوان "ادعای پایگاهی و سبک زندگی فرهنگی و مادی" به این نتیجه رسید که تمایل زنان، مجردان، غیر شاغلان و پایگاه بالاتر اجتماعی به سبک زندگی با گرایش فرهنگی است، در حالی که تمایل افراد تحصیل‏کرده و دوگانه پایگاهی به سبک زندگی با گرایش مادی است.

شارع‏پور و همکاران در تحقیقی که در سال 1389 با عنوان " تحلیل جنسیتی تصادف با تأکید بر مفهوم سبک زندگی سالم " انجام دادند، به این نتیجه رسیدند که مصرف فرهنگی و علاقه به انجام امور دینی در بین زنان بیشتر از مردان و مصرف الکل و سیگار و رانندگی پر خطر کمتر از مردان در میان زنان دیده می‏شود و در مجموع، زنان در مقایسه با مردان از سبک زندگی سالم‏تر یا مثبت‏تری برخوردارند.

در تحقیقی در سال 1388با عنوان "بررسی تأثیر برنامه‏های تلویزیونی بر سبک زندگی" تأثیر برنامه‏های تلویزیونی بر سبک زندگی را در پنج بعد (سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ذهبی و روانی) سنجیده است. نتایج نشان می‏دهد که در بعد اجتماعی، برنامه‏های تلویزیونی اهمیت خاصی به جامعه مدرن و قشر مرفه داده‏اند.در بعد فرهنگی بی‏توجهی به جایگاه بانوان و اشتغال بانوان و امر تساوی جنسیتی ملاحظه شده است، در بعد مذهبی مشخص شده است که برنامه‏های تلویزیونی در تحکیم روابط خانواده مؤثر بوده است و در بعد سیاسی در زمینه مشارکت در انتخابات، نتایج قابل توجهی به دست نیامده است و در بعد روانی، الگوپذیری و حس همدلی مخاطب مطرح شده و تأثیر خاصی در این زمینه نداشته است.

در پژوهشی که رستگار (1387) با عنوان "جوان، سبک زندگی و فرهنگ مصرفی" انجام داده است، نتایج به دست آمده بیانگر ارتباط معنادار میان متغیر­های دینداری، مصرف رسانه‏ای، سرمایه فرهنگی و سن است و در این میان، دینداری و سبک زندگی رابطه معکوسی داشته‏اند. از دیگر نتایج این مطالعه، عدم ارتباط میان دو متغیر پایگاه اقتصادی – اجتماعی و جنس با سبک زندگی مصرفی است .

در رابطه با تحقیقات خارجی انجام گرفته نیز می توان به تحقیقی که دامیس و وارد[3] (2009) با عنوان "سرمایه فرهنگی و نسل اول موفقیت تحصیلی" انجام داده‏اند، اشاره کرد . یافته‏های حاصل از این پژوهش نشان می‏دهد که سرمایه فرهنگی خانواده، طبقات فرهنگی و روش‏هایی که والدین در فرایند به کارگیری دانشگاه مورد کمک قرار می‏دهند، تماماً برای موفقیت تحصیلی فرزندان معنادار است و کمک والدین و کمک دریافت شده دانشجویان، با عملکرد دانشگاهیشان برای فارغ التحصیلی رابطه معناداری دارد.

وی[4] در سال 2006 تحقیقی با عنوان "سبک­های زندگی و رسانه­های جدید: انطباق و استفاده از تکنولوژی­های ارتباطی بی‏سیم در چین"به دنبال بررسی ارتبط بین سبک زندگی مصرف‏کنندگان حومه شهری چین و انطباق و استفاده از پیجر و تلفن­های همراه انجام داد. یافته­ها نشان می‏دهند که پاسخگویان تمایل به شناسایی پیجر و تلفن همراه به عنوان ملاک غربی شدن و سبک زندگی اجتماعی فعال دارند.

در تحقیقی که جیجر و هوم[5] (2007) با عنوان "آیا سرمایه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی والدین تبیین‏کننده تأثیر طبقه اجتماعی بر دستیابی به تحصیلات در رژیم اسکاندیناوی است ؟" انجام داده‏اند، نتایج نشان می‏دهد که  کنترل هر سه نوع سرمایه که به عنوان بخشی از تأثیر طبقه اجتماعی در نظر گرفته شده، بر کسب تحصیلات تأثیر دارد و دوم اینکه سرمایه اجتماعی و فرهنگی کلیدهای پیش‏بینی کننده کسب تحصیلات هستند.

به علاوه، می‏توان از کارهای انجام شده توسط لوزیکی روزانو[6] و همکاران (2010)، پاوول و اسونسون [7] (2009) پیسینجر[8] و همکاران (2009) ، چن[9] (2009)، ایزل و اسمیت[10] (2009) و بورچارد[11] (2009) که در ارتباط با سبک زندگی هستند نیز نام برد.

 

مبانی نظری

ابتدا لازم است برای فهم و درک بهتر مفاهیم به کار گرفته شده در این پژوهش، به شناسایی ریشه‏های دو مفهوم سبک زندگی و مدرن پرداخته شود. سبک زندگی مدرن از دو اصطلاح سبک زندگی و مدرن تشکیل شده است. تبار واژه "مدرن" که در تمام زبان‏های اروپایی و در بسیاری از زبان‏های دیگر، از جمله در فارسی امروزی ما رایج شده، لفظ لاتینیModernus  است که خود از قیدModos  مشتق شده است. در زبان لاتین  Modoبه معنای این اواخر، به تازگی و گذشته بسیار نزدیک بود. به گمان بعضی از تاریخ­نگاران لفظ Moderni را رومیان در اواخر سده پنجم درمورد ارزش­ها و باور­های مشکوک جدید به کار می‏بردند؛ ارزش­هایی که در تقابل بودند با باو­های پذیرفته شده قدیمی که با لفظAntique  مشخص می‏شوند (احمدی، ۱۳۷۷: ۳).

در ارتباط با مفهوم سبک زندگی نیز قابل ذکر است که از آنجا که مفهوم سبک زندگی در رشته­های جامعه‏شناسی، مطالعات فرهنگی و حتی علوم‏پزشکی محل بحث بوده، بخشی از دشواری­ها و ابهامات موجود در مفهوم سبک زندگی به تعاریف متنوع و گاه متفاوت آن بر می‏گردد. با این همه، می‏توان تعاریف موجود را به دو گروه کلی تقسیم کرد و از رهگذر مرور آنها به نتایجی رسید. گروه اول مجموعه تعاریفی هستند که سبک زندگی را از جنس رفتار می‏دانند و ارزش­ها و نگرش­ها و جهت­گیری­های ذهنی افراد را از دایره این مفهوم بیرون می‏گذارند و رویکرد دوم، ارزش­ها و نگرش­ها را نیز بخشی از سبک زندگی می‏داند (فاضلی، ۱۳۸۲: ٦۷-٦۸) که در این تحقیق صرفاً با تعاریف جامعه­شناختی آن سر و کار داشته و زمینه بحث صرفاً بر تعاریف مبتنی بر نگاه به سبک زندگی به عنوان یک رفتار، قرار دارد. از جمله تعاریفی که می‏توان در این زمینه مطرح کرد، عبارتند از : "باسرمن[12] (۱۹۸۳) سبک زندگی را الگویی از مصرف می‏داند که در بردارنده ترجیحات، ذائقه­ها و ارزش­هاست (باسرمن، ۱۹۸۳). همچنین، ارل[13] آن را الگویی فردی از گزینش­ها و فعالیت‏ها تعریف کرده است (ارل، ۱۹۸۳). " مایک فدرستون [14] (۱۹۹۱) بدن، لباس‏ها، طرز بیان، فراغت، ترجیحات خوردن و نوشیدن، خانه، اتومبیل، انتخاب محل برای تعطیلات و ... را به عنوان شاخص‏های سبک زندگی به حساب شمار می‏آورد (فدرستون، ۱۹۹۱: ۳۴۳) .به تعبیر ریمر[15] "ما سبک زندگی خود را در ارتباط با سبک­های زندگی سایر افراد انتخاب می­کنیم" (ریمر، ۱۹۹۵ :۱۲۴). دیوید چینی[16] (۱۹۹٦) سبک­های زندگی را مشخصه­هایی از دنیای مدرن می‏داندو به کارکرد هویت­بخشی سبک زندگی نیز اشاره می‏کند (چینی، ۱۹۹٦ : ۱۴). تعریفی که در این جا از سبک زندگی در نظر گرفته شده است، عبارت است از: طیف رفتاری که اصل انسجام بخش بر آن حاکم و عرصه‏ای از زندگی را تحت پوشش دارد و در میان گروهی از افراد جامعه قابل مشاهده است (فاضلی، ۱۳۸۲: ۸۳) و سبک زندگی مدرن: همان اعمال و کار­هایی است که به شیوه مدرن طبقه‏بندی شده و حاصل ادراکات خاصی هستند و تجسم یافته ترجیحات افراد به استفاده از عناصر مدرن در زندگی است که به صورت عمل درآمده و همچنین، انتخاب روش­ها، الگوها، طرز برخورد و روابط اجتماعی مبتنی بر عناصر زندگی مدرن است. سبک زندگی مدرن از تلفیق­های فعالیت‏های فراغتی، اهمیت بدن، ترجیحات غذایی، الگوی انتخاب لباس و نگرش‏های غیرجنسیتی ساخته شده است.

در ارتباط با مفهوم سبک زندگی، نظریه‏پردازان کلاسیک و معاصر نظریه‏های مختلفی در حوزه روان‏شناسی و جامعه‏شناسی مطرح کرده‏اند. در حوزه روان‏شناسی می‏توان از آلفرد آدلر [17] نام برد. او معتقد است که افراد الگوی منحصر به فردی را از ویژگی‏ها، رفتار­ها و عادت­ها پرورش می‏دهند که او آن را منش متمایز و یا سبک زندگی نامیده است. سبک زندگی تعیین می‏کند که افراد به کدام جنبه­های محیط‏شان توجه نموده یا آنها را نادیده بگیرند (شولتز[18]، 1381: 143). در حوزه جامعه‏شناسی می‏توان به عنوان اولین نظریه‏پردازی که در این رابطه صحبت کرده است، از تورشتاین وبلن[19] نام برد که در خلال بحث‏های مربوط به "مصرف تظاهری" در واقع به نوعی سبک زندگی اشاره دارد. وی سبک زندگی را پدیده‏ای گروهی که محصول تعلق طبقاتی است، می‏داند و طبقه را نیز زنجیره‏ای به هم پیوسته از سلسله مراتب منزلت در نظر می‏گیرد (دی مگیو،2000: 458).

جرج زمیل12 با انتشار مقاله "کلان شهر و حیات ذهنی" تأملاتش را در ارتباط با فرد، فردیت و تناقض درونی فرد در دوران گذار از اروپای قرن نوزدهم به عصر مدرن مطرح می‏کند (باکاک، 1381: 24) و درهمین رابطه شیوه خاص مصرف کردن و سبک زندگی را به عنوان راهی برای بیان خود در رابطه با دیگران و انبوه جمعیت کلان شهر و نظام تقسیم کار پیچیده‏ای می‏داند که دستمایه‏های هویت و تمایز از دیگران را زایل کرده است (کاکرهام، روتن[20]،1997: 323).

ماکس وبر[21] مفهوم سبک زندگی را در ارتباط با گروه‏های منزلت مطرح می‏کند. در نظر وی" ... افتخار منزلت به طور معمول در سبک زندگی خاصی که از همه کسانی که دوست دارند در آن حلقه منزلتی عضو باشند، انتظار می‏رود، بروز می‏کند (همان، 1996: 20). وی دریافت که سبک زندگی بیش از آنکه بر تولید استوار باشد، بر شباهت الگو­های مصرف استوار است (همان: 324).

آنتونی گیدنز[22] مفهوم سبک زندگی را در درون زمینه وسیع‏تر مدرنیته و فردی شدن طرح می‏کند. در نظر او سنت­ها و رسوم گذشته، زندگی را در محدوده کانال­های از پیش تعیین شده به جریان می‏اندازد. تجدد اما فرد را رو در روی تنوعی از انتخاب­های ممکن قرار می‏دهد و یکی از پیامد­های آن، اهمیت یافتن سبک زندگی است (گیدنز، 1383: 119).

نظر " پیر بوردیو[23] " درباره سبک­ زندگی در کتاب تمایز[24] (1984) مطرح شده است. بوردیو در این کتاب نوعی جامعه‏شناسی سلیقه ارائه می‏دهد و بر نقش زمینه­ها و عوامل اجتماعی در شکل­گیری ذائقه­های زیبایی­شناختی تأکید می‏کند. بوردیو در نظر داشت تحلیل کند که چگونه گروه­های خاص، به ویژه طبقات اجتماعی – اقتصادی از میان سایر چیز­ها، انواع کالا­های مصرفی، روش­های ارائه خوراک و غذا خوردن، مبلمان و تزیین داخلی منزل را به کار می‏گیرند تا روش زندگی مجزای خود را مشخص کنند و خود را از دیگران متمایز سازند. در این متن، بوردیو شیوه­هایی را تحلیل کرد که گروه­های هم‏رده و هم طبقه خود را به وسیله آن از الگو­های مصرفی که شیوه زندگی یک گروه را مشخص می‏کند، متمایز می‏کنند (باکاک، 1381 :92).

چهار چوب نظری این تحقیق متکی بر دیدگاه بوردیو مطرح شده است. وی با ارائه یک تحلیل ساختاری یا رابطه‏ای، گروه­های اجتماعی را در یک فضای چند بعدی پیچیده قرار داده و الگویی که برخی رفتار­های ظاهراً متفاوت را در واقع متفاوت می‏نمایاند، رد می‏کند. در نظر بوردیو، جامعه یا عنوان فضای اجتماعی بازنمایی می‌شود. این فضای اجتماعی که جایگاه رقابتی شدید و بی‌پایان است و در جریان این رقابت­‌ها تفاوت‌­هایی ظهور می‌کند که ماده و چارچوب لازم برای هستی اجتماعی را فراهم می‌آورند. در حقیقت، بوردیو به دنبال تحلیل رابطه بین شبکه روابط اجتماعی، امکانات یا منش­ها و موضع­گیری­ها یا انتخاب­های عاملان اجتماعی در عرصه­های متنوع رفتاری است. از نظر وی، یکی از اصول تمایز گذار مهم در فضای اجتماعی که از محورهای اصلی نظام تمایز است، سرمایه فرهنگی است. سرمایه فرهنگی نیز آن دانشی را در بر می‏گیرد که از طریق آموزش و تربیت ناشی از پایگاه اجتماعی انباشته می‏شود. وی میان ذائقه و ساختار اجتماعی ارتباط برقرار می‏سازد. ساختار­ها به روابط اجتماعی‏ای اطلاق می‏شوند که میان عاملان اجتماعی با قدرت­های نابرابر به وجود می‏آیند و هدف آنها تداوم و باز تولید حاکمیت و استیلا در درون میدان­هاست. ذائقه نیز به انتخاب­های فرهنگی یا به عبارتی به برداشت­ها و ارزیابی­های زیبا شناختی‏ای اطلاق می‏شود که بازتاب ساختار­های حاکمیت در منش‏هاست. از نظر بوردیو، شیوه زندگی بیش از هر چیز در ذائقه بازنمایی شده و باعث تمایز میان عاملان اجتماعی و به دنبال آن مرزبندی­ها و تمایز­ها در جامعه می‏شود (‌‌شویره[25]،1385: 19؛ به نقل از محمدپور، 1389). بنا به ادعای بوردیو، گروه بندی­ها واجد نظام ارزشی مشابه و ذائقه­ها و ذوق و سلیقه­های شبیه به هم هستند و در کل، بهتر است بیان کنیم واجد سبک زندگی (الگوی مصرفی) مشابهی هستند؛ یعنی بر پایه عادت واره­های خویش به گزینش شیوه­های زندگی متمایز از هم می‏پردازد. مطابق مدلی که بوردیو ارائه می­دهد، شرایط عینی زندگی و موقعیت فرد در ساختار اجتماعی با هم ترکیب شده و به ایجاد عادت واره‏ای خاص منجر می‏شود (یعنی ساختاری ساخت یافته و ساخت دهنده)، عادت‏واره ایجاد کننده دو دسته نظام است: نظامی برای طبقه‏بندی اعمال و نظامی برای ادراکات و شناخت­ها (قریحه و سلیقه­ها )، نتیجه نهایی تعامل این دو نوع نظام سبک زندگی است (نظامی از اعمال طبقه‏بندی شده و طبقه‏بندی کننده و همچنین نشانه­های تمایز (بوردیو، 1984: 172). بوردیو ذائقه انسان را امری ذاتی و طبیعی نمی‏داند، بلکه معتقد است که این ذائقه در نظام مبتنی بر تمایز سلسله مراتب فرهنگی و اجتماعی قرار می‏گیرد. نوع ذائقه نشان‏دهنده میزان برخورداری افراد از سرمایه فرهنگی و به طور عامتر طبقه افراد است؛ مثلا میان خورد و خوراک، پوشاک، خانه مسکونی و اتومبیل ما نوعی تناسب برقرار بوده، همگی اینها به عنوان نشانه­های زندگی ما معرف تصاویر ذهنی خاص گروه یا طبقه‏ای است که به آن تعلق داریم (همان، 1387: 19). بوردیو با نشان دادن این که سبک­های زندگی محصول منش­ها و خو و منش­ها نیز تابعی از انواع تجربه­ها و از جمله آموزش رسمی و به عبارتی سرمایه فرهنگی هستند و با تبیین این نکته که الگو­های مصرف اصلی‏ترین بروز سبک­های زندگی‏اند، ارتباط میان آموزش رسمی در ساختار سرمایه‏داری و باز تولید آن را تحلیل کرد (باکاک، 1381: 99).

از دیگر متفکرانی که درباره مفهوم سبک زندگی نظریاتی را مطرح کرده‏اند، می‏توان به والتر بنیامین[26] (فالک و کمپل[27] 1997‌). چینی (رسولی، 1383)، ماگلتون[28] (ماگالتون، 2000) و دوسرتو[29] (هایمور، 2002) اشاره کرد .

 

فرضیات تحقیق

فرضیه‏های اصلی تحقیق

  1. بین سرمایه  فرهنگی افراد وگرایش جوانان به سبک زندگی مدرن ارتباط وجود دارد
  2. بین تحصیلات فرد و والدین وگرایش جوانان به سبک زندگی مدرن ارتباط وجود دارد.
  3. بین مصرف رسانه‏ای افراد وگرایش جوانان به سبک زندگی مدرن ارتباط وجود دارد.

 

فرضیه‏های مربوط به متغیرهای زمینه‏ای

  1. بین وضعیت اشتغال افراد وگرایش جوانان به سبک زندگی مدرن ارتباط وجود دارد.
  2. بین نوع شغل والدین وگرایش جوانان به سبک زندگی مدرن ارتباط وجود دارد.
  3. بین هویت طبقاتی افراد وگرایش جوانان به سبک زندگی مدرن ارتباط وجود دارد.
  4. بین عوامل جمعیت‏شناختی (سن، جنس، تأهل) و گرایش جوانان به سبک زندگی مدرن ارتباط وجود دارد.
  5. بین گرایش‏های دینی افراد و گرایش جوانان به سبک زندگی مدرن ارتباط وجود دارد.

 

مدل تجربی تحقیق

 

 

 

 

 


 

 

 

 

 

 

تعریف مفاهیم و متغیر­ها

واقعیات و مفاهیم اجتماعی پیرامون انسان، آنچنان متعدد، متکثر و پیچیده و گسترده‏اند که برای استفاده از آنها باید با ضرورت تبیین و توصیف شود، لذا ضرورت دارد که در این مرحله، ویژگی­ها، شاخص­ها و ابعاد مفاهیم استفاده شده را مشخص و تعیین نماییم؛ به این معنا که می‏خواهیم واژه­های مفهومی در متغیر­ها را به بیان ساده و روشن تعریف (مفهومی و عملیاتی) نماییم.

 

متغیر وابسته

سبک زندگی مدرن : همان اعمال و کار­هایی است که به شیوه مدرن طبقه‏بندی شده و حاصل ادراکات خاصی است و تجسم یافته ترجیحات افراد به استفاده از عناصر مدرن در زندگی است که به صورت عمل درآمده و همچنین، انتخاب روش­ها، الگوها، طرز برخورد و روابط اجتماعی مبتنی بر عناصر زندگی مدرن است. سبک زندگی مدرن از تلفیق­های فعالیت‏های فراغتی، اولویت بدن، ترجیحات غذایی، الگوی انتخاب لباس و ترجیحات موسیقایی ساخته شده است.

الف فعالیت­های فراغتی مدرن: فراغت وقت آزادی است که فرد در آن به انواع فعالیت­های مطلوب و دلخواه خود می‏پردازد .این فعالیت­ها در برگیرنده فعالیت­های اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و ورزشی است که در قالب یک طیف شانزده گویه‏ای سنجیده شده است .

ب - اولویت بدن: این مؤلفه شامل بعد ذهنی تصور از بدن و بعد عینی نظارت و کنترل مدرن بر بدن می‏شود (رستگار، 1387‌: 49) که به صورت دو جدول برمبنای طیف لیکرت در قالبت 15 و 12 گویه سنجیده شده است .

ج - ترجیحات غذایی مدرن: این مؤلفه شامل دو بعد انتخاب مکان­های مدرن برای صرف غذا و انتخاب غذا­های مدرن است که به صورت دو جدول بر مبنای طیف لیکرت در قالب 7 و 10 گویه سنجیده شده است.

 د - الگوی انتخاب لباس: این مؤلفه شامل سنجش دو بعد ملاک­های مدرن انتخاب لباس و انتخاب مکان­های مدرن انتخاب لباس می‏شود، که به صورت دو جدول برمبنای طیف لیکرت، در قالب 6 و 12 گویه سنجیده شده است .

ه- ترجیحات موسیقایی: نوع موسیقی مورد علاقه که در برگیرنده موسیقی­های مدرن و سنتی می‏شود که در قالب یک طیف لیکرت سنجیده شده است .

 

متغیر­های مستقل

-                   سرمایه فرهنگی: در برگیرنده  تمایلات پایدار فرد است که در خلال اجتماعی شدن در فرد انباشته می‏شوند و شامل تحصیلات والدین و فرد و میزان استفاده از رسانه­ها می‏شود.

الف تحصیلات: تعداد سال­هایی که فرد صرف تحصیل علم و درس خواندن کرده است که در قالب یک سؤال باز پرسیده شده است.

ب – مصرف رسانه‏ای: شامل استفاده از انواع رسانه­های مدرن و سنتی داخلی و خارجی، مانند: سینما، رادیو، ماهواره، اینترنت، روزنامه و ... می‏شود.

- گرایش‏های دینی : این متغیر به درک مستقیم از واقعیت غایی و عواطف و احساسات مذهبی ناشی از آن بر می‏گردد. برای سنجش دینداری از نظر "کلاک و استارک "درباره ابعاد دینداری استفاده شده (طالبان،1380) و بعد اعتقادی آن سنجیده خواهد شده است.

- سن: منظور تعداد سال­هایی است که از لحظه تولد تا زمان تحقیق از عمر پاسخگو می‏گذرد و در سطح فاصله‏ای سنجیده می‏شود.

- جنسیت: تفاوت زیست­شناختی و کالبد­شناختی میان زنان و مردان است و در سطح اسمی سنجیده می‏شود.

- هویت طبقاتی: به بخشی از جامعه اطلاق می‏شود که به لحاظ داشتن ارزش­های مشترک، منزلت معین ،فعالیت­های دسته جمعی، میزان ثروت و دیگر دارایی­های شخصی و نیز آداب معاشرت با دیگر بخش­های همان جامعه متفاوت باشند (کوئن، 1372: 239). در این تحقیق، ماهیت طبقاتی از نظر خود فرد مورد سؤال قرار گرفته و به صورت (بالا، متوسط و پایین) در نظر گرفته شده است.

- تأهل: این متغیر در قالب یک سؤال بسته که شامل افراد متأهل، مطلقه، متارکه و مجرد و بیوه می‏شود، پرسیده شده است.

- شغل: این متغیر وضعیت کاری افراد را مشخص می‏کند که با گویه­های شاغل، بیکار، محصل یا دانشجو و خانه‏دار مشخص می‏شود.

- نوع شغل: نوع کاری است که توسط فرد در هفت روز گذشته انجام شده است (مرکز آمار ایران).

    

روش‏شناسی تحقیق

 روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع پیمایش است. جمع­آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه انجام گرفته است. جامعه آماری مورد مطالعه جوانان شهر شیراز هستند. رده سنی جوانان 18 تا 30 سال در نظر گرفته شده، که مطابق با سرشماری سال 1385 تعداد جوانان بالغ بر 736974 نفر در شهر شیراز بوده است. پس از انجام پیش آزمون با حجم نمونه 30 نفر، ضریب آلفای کرونباخ برای سنجش پایایی ابزار سنجش (پرسشنامه) محاسبه گردید. با توجه به حجم وسیع جامعه به منظور تسهیل و تسریع پژوهش و صرفه‏جویی در وقت و هزینه، ناگزیر تعدادی از جامعه آماری به عنوان نمونه معرف به شیوه چند مرحله‏ای تصادفی برای مطالعه انتخاب شدند که با توجه به ناهمگنی اقتصادی و اجتماعی شهر شیراز، از تقسیم‏بندی انجام شده توسط مقدس که شهر شیراز را به شش منطقه تقسیم کرده بود، استفاده شده است (مقدس، 1374: 47). این مناطق به ترتیب از بالاترین تا پایین‏ترین منطقه اقتصادی را شامل می‏شود. از این مناطق ششگانه، حوزه­ها و سپس خانوار­هایی به طور تصادفی انتخاب شده و آنگاه با یکی از جوانان خانواده که 18 سال به بالا سن دارد، مصاحبه شد. مزیت این روش این است که تمامی جوانان جامعه شانس یکسانی برای انتخاب شدن دارند و انتخاب نمونه به حوزه یا منطقه خاصی محدود نمی‏شود. در این تحقیق، از فرمول لین برای تعیین حجم نمونه استفاده شده است. در این فرمول با توجه به جمعیت جوانان در سنین مذکور، حجم نمونه در سطح 95 درصد برابر با 384 نفر است. با در نظر گرفتن احتمال وجود پرسشنامه­های مخدوش، بی‏جواب و نمونه­های غیر معرف، تعداد پرسشنامه‏ها را 451 عدد در نظر گرفتیم.

 جدول 1- تعداد حوزه ها و پرسشنامه­های اختصاص یافته به هر منطقه در شهر شیراز را نشان می‏دهد. برای محاسبه تعداد نمونه­های آماری در هر منطقه، ابتدا حوزه­های هر منطقه مشخص و سپس درصد حوزه­های هر منطقه نسبت به کل حوزه­های مناطق شهر تعیین گردید. در مرحله بعد بر اساس درصد حوزه­ها، تعداد پرسشنامه­های اختصاص یافته به هر منطقه از 400 پرسشنامه شهر شیراز محاسبه گردید.

 

 

جدول 1- تعداد حوزه­ها و پرسشنامه­های اختصاص یافته به هر منطقه در شهر شیراز

منطقه

تعداد حوزه‏های منطقه

درصد نسبت به کل

تعداد پرسشنامه های هر منطقه

تعداد حوزه­های انتخابی هر منطقه

1

30

2/7

29

2

2

23

5/5

22

1

3

50

9/11

48

6

4

95

7/22

90

22

5

90

5/21

86

19

6

131

3/31

125

40

جمع

419

100

400

90

 

 

در پژوهش حاضر برای به‏دست آوردن روایی از آلفای کرونباخ استفاده شده است .برای اندازه‏گیری متغیر­های جهت­گیری های مذهبی، بعد ذهنی توجه به بدن، ملاک انتخاب لباس و از طیف لیکرت استفاده شده است که در این پژوهش فقط این متغیرها از نوع نگرشی بوده‏اند. میزان آلفای کرونباخ گویه‏های مربوطه در جدول زیر آمده است .

 

 

جدول 2- میزان آلفای کرونباخ (پایایی)گویه­های هر طیف

طیف ها

دینداری

بعد ذهنی توجه به بدن

ملاک انتخاب لباس

تعداد گویه

10

15

12

ضریب آلفا

84/0

82/0

81/0

 

 

برای اعتبار صوری نیز پس از طراحی گویه­های طیف‏های مربوطه (براساس دیدگاه­های نظری؛ به خصوص چهارچوب نظری رایج) در اختیار استادان و کارشناسان دانشگاه قرار گرفت. اظهار نظر این افراد در راستای سنجش گویه­های هر طیف، در نهایت به گزینش گویه­های مناسب برای هر طیف منجر شد.

در رابطه با تکنیک­های آماری برای تبیین و تحلیل آماری متغیر­ها باید گفت که داده‏های به دست آمده از پرسشنامه با استفاده از نرم‏افزار SPSS[30]  و لیزرل[31] و آموس[32] در محیط ویندوز پردازش شدند و تجزیه و تحلیل داده­ها در دو سطح توصیف و تبیین صورت گرفت.

 

تجزیه و تحلیل داده­‌ها

جدول 3 و 4توزیع فراوانی پاسخگویان مرد و زن برحسب سن، تأهل، وضعیت اشتغال و طبقه اقتصادی را نشان می‏دهد که حدود 30 درصد از مردان مجرد در سن 18-21 سال و حدود 17 % آنها در طبقه اقتصادی متوسط و حدود 15% آنها دانشجو هستند، در حالی که حدود 20 % از زنان مجرد در سن 18-21 سال و حدود 17 % در طبقه اقتصادی متوسط و حدود 14 % از آنان دانشجو هستند.

 

جدول 3- توزیع فراوانی پاسخگویان مرد بر حسب سن، تأهل، وضعیت اشتغال و طبقه اقتصادی

سن

 

18-21

22-26

27-30

 

 

طبقه اقتصادی

کل

طبقه اقتصادی

کل

طبقه اقتصادی

کل

مرد

مجرد

 

 

پایین

متوسط

بالا

 

پایین

متوسط

بالا

 

پایین

متوسط

بالا

 

 

 

شاغل

فراوانی

4

17

22

 23

7

28

2

37

4

15

1

20

درصد

9/0

9/3

5/0

3/5

6/1

4/6

5/0

5/8

9/0

4/3

2/0

6/4

بیکار

فراوانی

4

6

1

11

6

6

0

12

0

3

0

3

درصد

9/0

4/1

2/0

5/2

4/1

4/1

0

7/2

0

7/0

0

7/0

دانشجو

فراوانی

10

51

5

66

4

27

1

32

2

2

0

4

درصد

3/2

7/11

1/1

1/15

9/0

2/6

2/0

3/7

5/0

5/0

0

9/0

کل

فراوانی

18

74

8

100

17

61

3

81

6

20

1

27

درصد

1/4

6/16

8/1

9/22

9/3

14

7/0

5/18

4/1

6/4

2/0

2/6

 

متاهل

شاغل

فراوانی

0

2

1

3

1

5

0

6

2

10

1

13

درصد

0

5/0

2/0

7/0

2/0

1/1

0

4/1

5/0

3/2

2/0

3

بیکار

فراوانی

0

1

0

1

1

3

0

4

1

1

0

2

درصد

0

2/0

0

2/0

2/0

7/0

0

9/0

2/0

2/0

0

5/0

دانشجو

فراوانی

0

1

0

1

1

1

0

2

0

1

0

1

درصد

0

2/0

0

2/0

2/0

2/0

0

5/0

0

2/0

0

2/0

کل

فراوانی

0

4

1

5

3

9

0

12

3

12

1

16

درصد

0

9/0

2/0

1/1

7/0

2/1

0

7/2

7/0

7/2

2/0

7/3

 

جدول 4- توزیع فراوانی پاسخگویان زن بر حسب سن، تأهل،وضعیت اشتغال و طبقه اقتصادی

سن

 

18-21

22-26

27-30

 

 

طبقه اقتصادی

کل

طبقه اقتصادی

کل

طبقه اقتصادی

کل

 

 

 

پایین

متوسط

بالا

 

پایین

متوسط

بالا

 

پایین

متوسط

بالا

 

زن

مجرد

شاغل

فراوانی

1

11

1

13

3

22

3

28

1

10

0

11

درصد

2/0

5/2

2/0

3

7/0

5

7/0

6/4

2/0

3/2

0

5/2

بیکار

فراوانی

0

10

0

10

2

7

1

10

0

1

0

1

درصد

0

3/2

0

3/2

5/0

6/1

2/0

3/2

0

2/0

0

2/0

دانشجو

فراوانی

5

54

3

62

2

23

1

26

0

0

0

0

درصد

1/1

4/12

7/0

2/14

5/0

3/5

2/0

9/5

0

0

0

0

کل

فراوانی

6

75

4

85

7

52

5

64

1

11

0

12

درصد

4/1

2/17

9/0

5/19

6/1

9/11

1/1

6/14

2/0

5/2

0

7/2

متأهل

شاغل

فراوانی

0

1

0

1

1

4

1

6

1

6

0

7

درصد

0

2/0

0

2/0

2/0

9/0

2/0

4/1

2/0

4/1

0

6/1

بیکار

فراوانی

0

2

0

2

1

8

0

9

2

3

0

5

درصد

0

5/0

0

5/0

2/0

8/1

0

1/2

5/0

7/0

0

1/1

دانشجو

فراوانی

0

3

0

3

0

1

0

1

0

1

0

1

درصد

0

7/0

0

7/0

0

2/0

0

2/0

0

2/0

0

2/0

کل

فراوانی

0

6

0

6

2

13

1

16

3

10

0

13

درصد

0

4/1

0

4/1

5/0

3

2/0

3/7

7/0

3/2

0

3

 

 

جدول 5 توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب میزان استفاده از رسانه­ها را نشان می‏دهد. همان طور که از آمار­های جدول فوق پیداست، فیلم و سی دی با میانگین 32/3 و ماهواره با میانگین 82/2 بیشترین میزان استفاده را به خود اختصاص می‌دهد،‌ رادیو ایرانی (رادیو قرآنی،‌ رادیو استانی) با میانگین 57/0 و تلوزیون داخلی (برنامه‏های مذهبی) با میانگین 35/1 کمترین میزان استفاده را به خود اختصاص می‌دهد.

 

 

جدول 5- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب میزان استفاده از رسانه‏ها

انواع رسانه ­ها

خیلی زیاد

زیاد

متوسط

کم

خیلی کم

اصلا

میانگین

رادیوی ایرانی (رادیو قرآن،رادیو استانی)

فراوانی

2

5

35

31

61

315

57/0

درصد

4/0

1/1

8/7

9/6

6/13

2/70

رادیوی ایرانی (رادیو جوان، رادیو فرهنگ)

فراوانی

4

14

41

58

85

245

89/0

درصد

9/0

1/3

2/9

13

19

8/54

رادیو خارجی

فراوانی

11

13

39

42

46

289

85/0

درصد

5/2

3

9/8

5/9

5/10

7/65

تلوزیون داخلی(گفتگوی سیاسی)

فراوانی

34

49

104

87

61

112

04/2

درصد

6/7

11

3/23

5/19

6/13

1/25

تلوزیون داخلی (سریال‏های ایرانی)

فراوانی

48

91

133

68

54

53

67/2

درصد

7/10

4/20

8/29

2/15

1/12

9/11

تلوزیون داخلی (سریال خارجی)

فراوانی

40

77

115

66

76

68

40/2

درصد

9

4/17

26

9/14

2/17

4/15

برنامه ورزشی

فراوانی

77

56

75

57

68

111

29/2

درصد

3/17

6/12

9/16

8/12

3/15

25

مستندات و برنامه های آموزشی

فراوانی

42

58

113

75

62

92

25/2

درصد

5/9

1/13

5/25

17

14

8/20

اینترنت

فراوانی

67

69

119

60

41

87

55/2

درصد

1/15

6/15

9/26

5/13

3/9

6/19

ماهواره

فراوانی

111

69

87

52

33

91

82/2

درصد

25

5/15

6/19

7/11

4/7

5/20

کتاب علمی

فراوانی

51

61

149

69

57

58

56/2

درصد

5/11

7/13

5/33

5/15

8/12

13

کتاب مذهبی

فراوانی

18

28

78

67

76

176

46/1

درصد

1/4

3/6

6/17

1/15

2/17

7/39

مجله

فراوانی

43

51

137

79

63

74

35/2

درصد

6/9

4/11

6/30

7/17

1/14

6/16

روزنامه

فراوانی

39

55

128

71

75

74

30/2

درصد

8/8

4/12

29

1/16

17

7/16

فیلم و سی دی

فراوانی

130

102

103

38

43

32

32/3

درصد

29

8/22

23

5/8

6/9

1/7

کل

 

 

 

 

 

 

67/32

 

 

بررسی فرضیات

جدول 6 آزمون تفاوت میانگین گرایش به سبک زندگی مدرن برحسب وضعیت اشتغال افراد را نشان می‌دهد. با توجه به آماره‌­های موجود در این جدول، میانگین افراد دانشجو- محصل 24/230 ،شاغل 93/229 و بیکار60/214 هستند که با هم تفاوت دارد. این تفاوت مشاهده شده در بین این میانگین‌ها بر اساس آزمون F در تحلیل پراکنش و حداقل در سطح 95 درصد معنی‏دار است. به عبارتی، می‌توان گفت که فرضیه فوق تأیید شده است. و جدول 7 نتایج آزمون شفه را نشان می‏دهد که تفاوت مشاهده شده در گروه بیکار نسبت به شاغل و دانشجو است؛ چرا که فراوانی کمتری را نیز این گروه به خود اختصاص داده است.

 

 

جدول 6- آزمون تفاوت میانگین گرایش به سبک زندگی مدرن بر حسب وضعیت اشتغال

وضعیت اشتغال

فراوانی

میانگین

انحراف معیار

مقدار F

سطح معناداری

شاغل

173

93/229

18/36

94/5

003/

بیکار

70

60/214

78/38

دانشجو

204

24/230

54/35

 

جدول 7- آزمون تفاوت میانگین گرایش به سبک زندگی مدرن برحسب وضعیت اشتغال فرد براساس برآورد شفه

وضعیت اشتغال

تفاوت میانگین‏ها

خطای استاندارد

سطح معناداری

شاغل           بیکار

                  دانشجو

78/17

40/2 -

10/6

45/4

015/0

864/0

بیکار             شاغل

                  دانشجو

78/17 –

19/20 -

10/6

96/5

015/0

004/0

دانشجو         شاغل

                  بیکار

40/2

19/20

45/4

96/5

864/0

004/0

 

 

جدول 8 آزمون تفاوت میانگین گرایش افراد به سبک زندگی مدرن بر حسب نوع شغل مادر را نشان می‌دهد. با توجه به آماره‌­های موجود در جدول، میانگین نمره مادران خانه‏دار برابر با 47/274 است که کمتر از میانگین نمره مادران شاغل است که برابر با 95/290 است. با توجه به مقدار T برابر با 86/2 و سطح معناداری005/0 sig=   رابطه معناداری بین نوع شغل مادران و گرایش به سبک زندگی مدرن در میان فرزندان وجود دارد.

 

 

جدول 8- نتایج آزمون تفاوت میانگین گرایش به سبک زندگی مدرن بر حسب نوع شغل مادر

نوع شغل مادر

فراوانی

میانگین

انحراف معیار

مقدار T

سطح معناداری

شاغل

59

95/290

88/40

86/2

005/0

خانه‏دار

358

47/274

73/41

 

 

فرض تحقیق بر این امر استوار است که افراد طبقه بالا، گرایش مدرن دارند. جدول 9 آزمون تفاوت میانگین گرایش به سبک زندگی مدرن بر حسب هویت طبقاتی را نشان می‌دهد. آماره‌­های موجود در جدول نشان می‌شود که با توجه به اختلاف میانگین­های مشاهده شده طبقه بالا19/245، طبقه متوسط 71/227 و طبقه پایین 70/218و با توجه به مقدار 15/5F= و سطح معناداری 006/0= sig تفاوت میانگین­ها معنادار است. و فرضیه فوق تأیید می‌گردد؛ به این معنا که افراد طبقه بالا گرایش بالاتری به سبک زندگی مدرن در مقایسه با اعضای دیگر طبقات دارند و جدول 10نتایج آزمون شفه را نشان می‏دهد که تفاوت مشاهده شده در بین اعضای طبقه بالا نسبت به طبقات پایین و متوسط مشاهده شده است .

 

 

هویت طبقاتی

فراوانی

میانگین

انحراف معیار

میزان F

سطح معناداری

طبقه پایین

67

70/218

19/40

15/5

006/

طبقه متوسط

355

71/227

08/35

طبقه بالا

26

19/245

58/36

جدول 9 - آزمون تفاوت میانگین گرایش به سبک زندگی مدرن بر حسب هویت طبقاتی

     

جدول 10- آزمون تفاوت میانگین گرایش به سبک زندگی مدرن برحسب هویت طبقاتی براساس برآورد شفه

وضعیت اشتغال

تفاوت میانگین‏ها

خطای استاندارد

سطح معناداری

طبقه  پایین     طبقه  متوسط 

                  طبقه  بالا

41/8 –

26/31 –

91/4

52/8

233/0

001/0

طبقه متوسط     طبقه پایین

                 طبقه بالا

41/8

85/22 –

91/4

49/7

233/0

010/0

طبقه بالا         طبقه پایین

                  طبقه متوسط

26/31

85/22

52/8

49/7

001/0

010/0

 

 

 

 

 

 

 

جدول 11 ضریب همبستگی پیرسون برای متغیرهای مستقل در سطح سنجش فاصله‏ای را نشان می‏دهد. آمارهای جدول نشان می‏دهد که رابطه معناداری بین تمام متغیرهای مستقل فاصله‏ای با گرایش به سبک زدگی مدرن وجود دارد. این فرضیه‏ها حداقل در سطح 95 درصد، معنادار بوده و تأیید شده‏اند.

 

 

جدول 11- ضریب همبستگی بین متغیرهای مستقل و گرایش به سبک زندگی مدرن

متغیر مستقل

متغیر وابسته

سن

تحصیلات فرد

تحصیلات پدر

تحصیلات مادر

دینداری

مصرف رسانه ای

گرایش به سبک زندگی مدرن

r=153/0-

r=0/127

r=0/269

r=0/293

r=  231/0-

r=0/338

سطح معناداری

Sig=0/001

Sig=0/000

Sig=0/000

Sig=0/000

Sig=0/000

Sig=0/000

 

 

به علاوه، رابطه معناداری بین متغیرهای جنسیت، وضعیت تأهل، نوع شغل پدر، نوع شغل فرد با گرایش به سبک زندگی مدرن وجود ندارد.

 

مدل علّی رابطه بین متغیر مستقل و متغیر وابسته

مدل تجربی پژوهش یک مدل علی از نوع تحلیل مسیر است. به وسیله تحلیل مسیر، علاوه بر اینکه شبکه روابط موجود بین متغیرها به نمایش در می‏آید، شدت این روابط نیز آشکار می‏گردد. مدل تحلیل مسیر دراین تحقیق با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری برای محاسبه ضرایب مسیر تنظیم گردیده است، که اهمیت و تأثیر نسبی روابط متغیرها را ارزیابی کرده و به کشف دیاگرام مسیر نائل سده است.

جدول 12، شاخص‌های مختلف برای برازش مدل را نشان می‌دهد. اولین شاخص مورد نظر، شاخص کای اسکویر است که مقدار معنی‏داری آن کمتر از 05/0 شده است، ولی با توجه به اینکه این شاخص به شدت تحت تأثیر درجه آزادی است، بنابراین، برای اطمینان به شاخص‏های دیگر رجوع می‏شود. با توجه به اینکه اکثر شاخص‏ها در دامنه مورد قبول قرار ندارند، به منظور کسب نیکویی برازش، به تصحیح مدل بر اساس پیشنهاد نرم‏افزار اقدام می‏شود.

 

جدول 12- نیکویی برازش مدل

نیکویی برازش شاخص‏ها در مدل

دامنه مورد قبول

شاخص

6/209

Nil

 

26

≥ 0

Df

000/0

≥ .05

P

915/0

≥ .80

GFI

853/0

≥ .80

AGFI

125/0

≤ .08

RMSEA

000/0

≥ .05

PCLOSE

825/0

≥ .80

NFI

842/0

≥ .90

CFI

جدول 13، شاخص‌های مختلف برای برازش مدل را پس از اعمال تصحیح پیشنهادی نشان می‌دهد. بدین ترتیب، رابطه کوواریانس بین متغیرهای الگوی اوقات فراغت و میزان مصرف رسانه برقرار گردید. مقدار حاصله برای شاخص‏های مدل، حاکی از این است که با انجام تصحیح پیشنهادی، نیکویی برازش مدل به اندازه کافی برآورده شده است. بر این اساس، داده­های این پژوهش کفایت لازم را برای مدل تحقیق فراهم نموده‏اند.

 

جدول 13- نیکویی برازش مدل

نیکویی برازش شاخص‏ها در مدل

دامنه مورد قبول

شاخص

2/124

Nil

 

25

≥ 0

df

000/0

≥ .05

P

945/0

≥ .80

GFI

902/0

≥ .80

AGFI

094/0

≤ .08

RMSEA

000/0

≥ .05

PCLOSE

896/0

≥ .80

NFI

914/0

≥ .90

CFI

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول 14 معنی‏داری ضرایب رگرسیونی را در مدل نشان می‏دهد. بر اساس مقادیر ستون معنی‏داری، تمامی ضرایب معنی‏دار هستند. بر این اساس، ضریب اثر سرمایه فرهنگی بر سبک زندگی مدرن برابر با 39/0 شده است. علامت مثبت حاکی از تأثیر مستقیم آن است. با توجه به مقدار ضریب همبستگی، رابطه متوسطی بین این دو متغیر برقرار می­باشد. ضریب تعیین بر اساس جدول 14  نشان می‏دهد حدود 15 درصد از تغییرات متغیر سبک زندگی مدرن توسط مدل تبیین شده است. در بین متغیرهای آشکار بیرونی در مدل، تحصیلات والدین بیشترین بار عاملی سازه سرمایه فرهنگی را داشته است. در بین متغیرهای آشکار درونی در مدل، الگوی انتخاب لباس بیشترین بار عاملی سازه سبک زندگی مدرن را داشته است. بر این اساس، بیشترین تبیین کنندگی سازه سبک زندگی مربوط به متغیر الگوی انتخاب لباس است.

 

 

جدول 14- ضرایب رگرسیونی در مدل معادلات ساختاری

     

ضریب استاندارد

ضریب تخمین

خطای استاندارد

سطح

معنی داری

    سبک زندگی مدرن

<---

سرمایه فرهنگی

/0390

/0953

/0220

000/0

تحصیلات پدر

<---

سرمایه فرهنگی

/0857

2/166

/0423

000/0

تحصیلات فرد

<---

سرمایه فرهنگی

/0397

/0575

/0129

000/0

فعالیت‏های فراغتی

<---

    سبک زندگی مدرن

/0468

1/000

   

اولویت بدن

<---

  سبک زندگی مدرن

/0720

3/049

/0334

000/0

ترجیحات غذایی

<---

  سبک زندگی مدرن

/0502

1/135

/0150

000/0

ترجیحات موسیقایی

<---

  سبک زندگی مدرن

/0557

/0675

/0084

000/0

الگوی انتخاب لباس

<---

  سبک زندگی مدرن

/0772

1/950

/0210

000/0

تحصیلات مادر

<---

سرمایه فرهنگی

/0844

1/918

/0374

000/0

مصرف رسانه‏ای

<---

سرمایه فرهنگی

/0242

1/000

   

 


جدول15ضریب تبیین متغیرهای مدل

     

ضریب تبیین

سبک زندگی مدرن

   

.152

مصرف رسانه‏ای

   

.059

تحصیلات مادر

   

.713

الگوی انتخاب لباس

   

.597

ترجیحات موسیقایی

   

.310

ترجیحات غذایی

   

.252

اولویت بدن

   

.519

فعالیت‏های فراغتی

   

.219

تحصیلات فرد

   

.157

تحصیلات پدر

   

.734

بحث و نتیجه‏گیری

گیدنز معتقد است که جهان به جای ورود به دنیای پست مدرن، به سوی دوره‏ای گام بر می‏دارد که در آن پیامد­های مدرنیته ریشه‏ای‏تر و جهانی‏تر شده‏اند (گیدنز، 1383: 30) و تردیدی نیست که دنیای متجدد کنونی به میزان گسترده‏ای فراسوی محیط فعالیت­های انفرادی امتداد می‏یابد و هیچ کس قادر نیست از تحولات ناشی از گسترش تجدد مصون بماند یا خلاف آن گزینشی به عمل بیاورد. از تحولات پدید آمده می‏توان اولاً به مفهوم "سبک زندگی" اشاره کرد که پدیده جوان و نو­ظهوری است که کمتر از نیم قرن از عمر آن نمی‏گذرد و دوم، ورود روش­ها و تکنولوژی­های ارتباطی و اطلاعاتی که هر کدام ، تغییرات بنیادینی در زندگی، احساس، تفکر، شیوه زندگی و فرهنگ انسان امروزی به وجود آورده و می‏آورد و لذا باید با توجه به ویژگی­های زندگی جوانان به دنبال تببین جامعه شناسانه گرایش‏های آنها نسبت به سبک زندگی مدرن به عنوان یکی از مهم‏ترین کلیدهای فهم زندگی جوانان و تبیین علمی آن بود تا بتوان درک درستی نسبت به زندگی جوانان به عنوان یکی از مهم‏ترین اقشار اجتماعی جامعه دست یافت.

در پاسخ به سؤال اصلی تحقیق، رابطه بین سرمایه فرهنگی و سبک زندگی مدرن توسط معادلات ساختاری مورد سنجش قرار گرفت. براین اساس، اثر سرمایه فرهنگی بر سبک زندگی مدرن مثبت بوده و شدت متوسطی داشته است. میزان ضریب تبیین، گویای این است که حدود 15 درصد از تغییرات سبک زندگی مدرن جوانان توسط سرمایه فرهنگی آنها تبیین می‏شود. تصحیح مدل به وسیله برقراری رابطه کوواریانس بین مصرف رسانه و الگوی اوقات فراغت نیز گویای این واقعیت است که نحوه گذران اوقات فراغت به شدت تحت تأثیر رسانه‏ها قرار دارد. از سوی دیگر، می‏توان گفت مصرف رسانه به نوعی بخشی از گذران اوقات فراغت جوانان است. بنابراین، در این یافته‏ها نیز رابطه متفاوت این دو متغیر نسبت به دیگر متغیر ها تأیید کننده این استدلال است.

براساس مباحث نظری و یافته­های این پژوهش، مفهوم کلیدی بحث سرمایه فرهنگی است. عناصر و مؤلفه­های سنجیده شده برای سرمایه فرهنگی با توجه به بحث استفاده از رسانه­های مدرن و تحصیلات، در واقع نشان می‏دهد که در این پژوهش بحث بر روی مفهوم سرمایه فرهنگی مدرن است. بنا به نظر بوردیو، سبک­های زندگی محصول منظم سرمایه فرهنگی هستند که به نوبه خود به نظام­هایی از نشانه تشخص اجتماعی تبدیل می‏شوند (بوردیو، 1984: 172) از آنجا که کلیه سیستم آموزشی در ایران، به ویژه در دانشگاه­ها، آموزه­ها و کتاب­های ترجمه هستند، بنابراین فرد ناخودآگاه در معرض آموزه­های غربی و مدرن قرار می‏گیرد، بنابراین، تحصیلات می‏تواند شاخصی برای درونی کردن ارزش­ها و نماد­های مدرن در فرد باشد و این مسأله می‏تواند تمایلات قریحی و در نتیجه سبک زندگی فرد را تحت تأثیر قرار دهد و با خود در راستای سبک زندگی مدرن هم جهت کند. از طرف دیگر، قرار گرفتن فرد در معرض رسانه­های جمعی به عنوان یکی از ابزار­های بسیار مهم برای انتقال ارزش­ها و نماد­ها و پیام­ها ست که در بسیاری از موارد این رسانه­ها، در خدمت گروه خاصی عمل می‏کنند و ارزش­های ویژه‏ای را در میان مردم گسترش می‏دهند که از جمله می‏توان ارزش­های مدرنیته برای دنیای سرمایه‏داری را نام برد و این مجموعه، تمایلات قریحی و درنتیجه سبک زندگی فرد را تحت تأثیر قرار داده، با خود هم جهت می‏کند. 

از دیگر متغیر­هایی که با گرایش به سبک زندگی مدرن مرتبط است، سن است. در واقع، افراد در سنین مختلف، نیازمندی­های متفاوتی دارند و از توان متفاوتی برای بر آوردن نیاز خود برخوردارند و قریحه آنها نیز در طول عمر متحول شده، هر چه سن افزایش می‏یابد، تجربه­های سال­های گذشته به منبعی برای دوباره شکل دادن به سبک زندگی و الگوی مصرف و فعالیت فرد تبدیل می‏شود .

بحث دیگر در ارتباط با وضعیت اشتغال افراد و گرایش به سبک زندگی مدرن است. این متغیر که به صورت شاغل – دانشجو – بیکار سنجیده شده است، نشان می‏دهد که شاغلان نسبت به بیکاران از گرایش بالاتری به سبک زندگی مدرن برخوردارند. از نظر بوردیو، ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اشتغال، همزمان بر سبک زندگی افراد جامعه مؤثر است و در واقع، شاغلان به علت قرار گرفتن در داخل شبکه‏های اجتماعی و در جریان ارتباطات اجتماعی که در این محیط­های کاری قرار می‏گیرند که تحت تأثیر و نفوذ فرهنگ و ارزش­های مدرنیته ساخته می‏شوند، نظام قرایح آنها تحت تأثیر این ارتباطات شکل می‏گیرد و به همین علت، گرایشی به سبک زندگی مدرن در آنها پدید می‏آید.

بحث دیگری که مباحث تئوریک و نتایج پژوهش حاضر بر آن دلالت دارد، این است که هویت طبقاتی افراد با گرایش به سبک­زندگی مدرن ارتباط دارد. از نظر بوردیو، سبک زندگی پیامد قریحه­هاست و از همین رو، نهایتاً سبک زندگی پیامد منش و جامعه‏پذیری طبقاتی انگاشته می‏شود. وی با اتکا بر نظریه منش نشان می‏دهد که منش قادر است ویژگی مصرف و نوع سبک زندگی افراد را در نزد هر طبقه تبیین کنند و بنابر تحلیل­های صورت گرفته، نتایج نشان می‏دهد که طبقات بالا، گرایش بالاتری به سبک زندگی مدرن دارند و آنها این انتخاب و گرایش بالاتر را برای ایجاد تمایزاتی و به مثابه راهی برای بیان تفاوت­هایی که در نتیجه رشته خود مختار از عوامل اقتصادی قبلاً به وجود آمده‏اند، به کار می‏گیرند.   

بحث دیگری که در اینجا مد نظر قرار می‏گیرد، ارتباط نوع شغل مادر با گرایش به سبک زندگی مدرن است. همان‏طور که یافته نشان می‏دهد، افرادی که مادران شاغل دارند، نسبت به افرادی که مادران خانه‏دار دارند، گرایش بیشتری به سبک زندگی مدرن نشان می‏دهند. اولین مسأله‏ای که در این رابطه خود را نشان می‏دهد، این است که زنان با قرار گرفتن در معرض ارزش­های غیرجنسیتی و  نقش­های غیر کلیشه‏ای که کار خانه را مخصوص زنان و کار­های خارج از خانه را مخصوص مردان می‏پندارند، ابتدا نشان می‏دهند که با ارزش­های سنتی حاکم در جامعه مخالف و تا حدودی بیانگر ارزش­های دنیای مدرن در آنان هستند. بنابراین، مسلماً نوع تربیت این دسته از مادران، نسبت به مادران خانه‏دار که هنوز در محدوده سنت­های خانگی عمل می­کنند، متفاوت خواهد بود

بحث دیگر در ارتباط با دینداری و ارتباط آنها با گرایش به سبک زندگی مدرن است. باید توجه داشت که نقش ارزش­ها؛ به‏ویژه ارزش­های دینی و مهم‏تر از آن، تحول ارزشی جامعه در ایجاد سبک­های زندگی بسیار زیاد بوده است و برای درک سبک زندگی فرد، شناخت ساختار ارزش‏های فردی – دینی از اصلی‏ترین عناصر است و از آنجا که جامعه ما، یک جامعه در حال گذار از سنت به مدرنیته است و مدرنیته اغلب در برابر سنت قرار می‏گیرد، بنابراین، ما شاهد گذار از فرهنگ مذهبی به فرهنگ سکولار می‏باشیم. این تحول ارزشی می‏تواند هم باعث ایجاد سبک­های زندگی جدید و هم تغییر در اصول سبک زندگی­های موجود و به اعتقاد بوردیو، برهم خوردن سلسله مراتب قریحه­ها در جامعه شود و همان‏طور که یافته­های تحقیق نشان می‏دهند، بین دینداری افراد و گرایش به سبک زندگی مدرن رابطه منفی و معکوسی برقرار است؛ به این معنا که هر چه گرایش‏های دینی در افراد کمتر شود، گرایش به سبک زندگی مدرن با تغییراتی که در سلسله مراتب قریحه­های افراد ایجاد می‏شود، افزایش می‏یابد.

یکی از مراحل بسیار ضروری هر پژوهشی، ارائه پیشنهادها و راهکارها برای پژوهش‏های بعدی است و مهم‏ترین پیشنهادهای ارائه شده توسط این پژوهش به صورت زیر است:

1-    ارتقای سطح برنامه­های صدا و سیما در داخل، تا بدین وسیله جذابیت و محتوای برنامه­های داخلی سبب ارضای بینندگان و به خصوص جوانان شود و آنها را از توجه به برنامه‏های ماهواره‏ای تولید شده در خارج از کشور که در در راستای باز تولید ارزش‏های کشوری غربی هستند، منصرف کنند.

2-    بومی سازی ارزش­ها و نماد­های مدرن در جهت و در راستای فرهنگ داخلی. برنامه‏ریزان باید بکوشند تا آن عناصر هم جهت با ارزش­های ملی و محلی را گرفته و بی‏سبب در جهت جلوگیری از آنها عمل نکنند.

3-    تلاش برای انجام برنامه ریزی­های فرهنگی مناسب و در جهت ارزش­های جامعه؛ همانند همکاری برای اجرای تئاترهای خیابانی، کنسرت‏های موسیقی، مسابقات هنری و ورزشی، که هم روحیه تنوع­طلب و لذت‏جویی جوانان را به سمت خود هدایت کند و هم مانع از گرایش آنان به سمت تفریحات و برنامه­های فرهنگی تدوین شده توسط سیاست‏های کشور­های غربی شوند.

4-    هماهنگی ارزش­ها و مقررات در جامعه. ارزش­های تبلیغ شده در جامعه باید با مقررات تدوین شده آن همخوانی داشته باشد ولی متأسفانه ما شاهد عدم هماهنگی این ارزش‏های تبلیغ شده با مقررات موجود در جامعه هستیم، همانند بحث اصلاح الگوی مصرف که هیچ قانونی در خصوص آن مطرح نشده است.

5-    اجرای کارگاه‏های آموزشی و نشست‏های تخصصی با جوانان برای آموزش‏های کاربردی سبک زندگی و آشناسازی آنان با اهداف و سیاسیت‏های تبلیغاتی در رسانه‏های خارجی.



[1] Bocock

[2] Rosengern

[3]Dumais &Ward

[4] Wei

[5] Jaeger &Homb

[6] Rozycki Lozano,

[7] Pavwels & Svensson

[8] Pisinger

[9] Chen

[10] Ezell & Smith

[11] Borchard

[12] Bosserman

[13] Earl

[14] Featherstone

[15] Reimer

[16]David chaney

[17] Alfred Adler

[18] Sholtz        

[19]Thotsein Veblen

[20] Cockerham & Rutten

[21] Max Weber

[22] Anthony Giddens

[23]Pierre Bourdieu

[24]Distinction

[25]Shoyre

[26]Valter Benyamin

[27]Falk & Kampel

[28] Muggleton

[29] De certeau

1 Statistical Package for Social Science

2 lisrel

3 Amos

منابع :
آزاد ارمکی، تقی و چاوشیان، حسن. (1381). «بدن به مثابه رسانه هویت»، مجله جامعه شناسی ایران، دوره چهارم، ش4، ص؟
آزاده، اعظم. (1389). «ادعای پایگاهی و سبک زندگی فرهنگی و مادی»، مجله تحلیل اجتماعی، ش4/59، ص؟.
احمدی، بابک. (1377). معمای مدرنیته، تهران: مرکز. 
باکاک، روبرت. (1381). مصرف، ترجمه: خسرو صبری، تهران: انتشارات شیرازه.
بوردیو، پیر. (1383). «ذوق و سرمایه فرهنگی»، ترجمه: لیلی مصطفوی، مجله نامه فرهنگ، ش30، صص 106-113.
خوشنویس، ناهید. (1389). « نام مقاله»، ماهنامه علمی تخصصی انجمن روابط عمومی ایران، ش 69، ص؟
رحمت‏آبادی، الهام و آقابخشی، حبیب. (1385). «سبک زندگی و هویت اجتماعی جوانان»، فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، سال پنجم، ش20، ص؟
رستگار، یاسر و ربانی، رسول. (1387). سبک زندگی جوانان: جستجوی هویت در فرهنگ مصرفی، ارائه مفهوم نوین در تحلیل هویت اجتماعی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه اصفهان.
رسولی، محمدرضا. (1383). «بررسی مؤلفه­های سبک زندگی در تبلیغات تجاری در تلویزیون»، فصلنامه علوم اجتماعی، ش3، ص؟ .
شارع‏پور، محمود و ابوعلی،ودادهیر و قربان‏زاده، سکینه. (1389). «تحلیل جنسیتی تصادف با تأکید بر مفهوم سبک زندگی سالم»، زن در توسعه و سیاست، دوره 8، ش2، ص 62-69.
شولتز، دوان. (1381). نظریه­های شخصیت، مترجم: یوسف کریمی،  تهران: نشر ارسباران.
شویره، کریستین و فونتن اولویه. (1385). واژگان بوردیو، ترجمه: مرتضی کتبی، تهران: نشر نی.
عبدالحسین کلانتری، حسین حسنی. (1389). «تأثیر تلفن همراه بر هویت و سبک زندگی جوانان – رسانه های نوین و زندگی روزمره»، رسانه، سال نوزدهم، ش4، ص؟
کوئن، بروس. (1372). مبانی جامعه‏شناسی، ترجمه: غلامعباس توسلی و رضا فاضل، تهران: انتشارات سمت.
گیدنز، آنتونی. (1383). تجدد و تشخص جامعه و هویت شخصی در عصر جدید، ترجمه: ناصر موفقیان، تهران: نشر نی.
لفب‏ور، هنری. (1372). «هر روز و هر روزه»، مترجم: علی اکبر مهدی، مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، دوره هشتم، شماره اول و دوم پاییز و بهار، ص؟
مقدس، علی اصغر. (1374). «منزلت مشاغل در جامعه‏شهری: (مطالعه موردی شهر شیراز)»، مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، مرکز نشر دانشگاه شیراز، دوره دهم، شماره دوم، صص 45-94.
محمدپور، احمد و بهمنی، مریم. (1389). «زنان، پاساژ و مصرف نشانه‏ها»، مطالعات راهبردی زنان، سال دوازدهم، ش47، ص؟
Bocock, Robert. (1992) Consumption and Life styles In:the Social and Cultural forms of Modernity. (Eds) by Thomson, Kenneth: Robert, Bocock and Stuart, Hall.Polity press and open University pob, pp.120-155.
Bosserman, P. (1983) "Youth Life – Style in Post Industrial ", European Leisure and Recreation Association, Leisure Research, p 249-276.
Bourdieu, Pierre. (1984) Distinction: A social Critique of the Judement of Taste. Routledge.
Borchard, Kurt. (2009) "Between Poverty and a Lifestyle: The Leisure Activities of Homeless People in Las Vegas", Journal of Contemporary Ethnography, Vol. 20, No.7, p 120-155, downloaded at : htt://www.sagepub.com /journals Permissions.
Chaney, David. (1996) Life Styles, New york and  London :Routledge
Chaney, D. (2001) "From ways of life to lifestyle: rethinking culture a ideology and sensibility", pp.75-88 in J. Lull (Ed). culture in The Communocation Age, cited in Taylor, Lisa (2002).
Chen, Xiaojin. (2009) "The Linkage between Deviant Lifestyles and Victimization :an Examination from A Life Course Perspective". Journal of Interpersonal Violence. Vol. 24, No. 7, p1083-1110 .
Cockerham,William. & Rutten Alfred. (1997) "Conceptualizing Contemporary Health Lifestyle: Moving Beyond Weber", The Sociological Quarterly, Vol. 38, No. 2, p.321-342.
Dumais. Susan. A. Ward. Aaryn (2009) "Cultural Capital and First-generation College Success", Poetics, vol. 38. P 245-265.
De Certeau, Michel. (1984) The Practice of Everyday Life. Berkeley,University of Clifornia Press.
Earl. (1983) The Economic Imagination: Toward a Behaviioural Analysis of Choice. Brighton, Uk: Wheatsheaf.
Ezell, Michael. E. & Tanner-Smith, Emily. E. (2009) "Examining the Role of Lifestyle and Criminal History Variables on the Risk of Homicide Victimization", Homicide Studies,Vol. 13, No. 2, p.35-50.
Falk, Pasi. & Campbell, Colin. (1997) "The Shopping Experince". London : sage.
Featherstone, Mike. (1991) Consumer Culture and Postmodernism. London :sage.
Held, D. & Thompson, Jb. (1989) Social Theaory of Modern Societies :Anthony Giddens and his Critics. Cambrige: University Press.
Highmore, Ben. (2002) Everyday Life and Cultural Theory, An Introduction. London and New York : Routledg
Jaeger. Mads & Homb Anders (2007) "Does Parents’ Economic, Cultural, and Social Capital Explain the Social Class Effect on Educational Attainment in the Scandinavian Mobility Regime ", Social Science Research, Vol. 36, p 719-744.
Miles. Steven (1996) "The Cultural Capital of Consumption : Understanding postmodern Identities in A Cultural Ontext" Culture & Psychology ,Vol. 2, No. 2, p139-158 .
Muggleton, David. (2000) Inside Subculture: The Post Modern Meaning of Style. Berg Publishers.
Pavels, L. & Svensson, R. (2009) "Adolescent Lifestyle Risk by Gender and Ethnic Background", European Journal of Criminilogy, Vol. 6, No. 1, p 5-23.
Pisinger, Charlotta. & Toft, Ulla (2009) "The Relationship between Lifestyle and Self–Reported Health in General Population", Preventive Medicine Journal, Vol. 49, p 418-423.
Reimer, Bo. (1995) Youth and Modern Lifestyles. London :Sge.
Rosengern, Karl Erik. (1996) Media Effects and Beyond: Culture, Socialization and Lifestyle. London and New York : Routledge.
Rozycki Lozano, Alicia. & Mrgan, D Robert. (2010) "Prison Tattoos as A Reflection of the Criminal Lifesytle", International Journal of Offender Therapy and Comparative Ciiminology, Vol. 5, p 35-50. 
Taylor, Lisa. (2002) "From Ways of Life to Lifestyle". European Journal of Communocation, Vol. 14, No. 4, p 479-493
Turner, J. (1998) The Structural of Sociological Theory, Belmond, CA:ades worth Publishinh Company.
Wei, Ran. (2006) "Lifestyles and New Media : Adaption and Use of Wireless Communication Technologies in China", New Media Society, Vol .6, p 991-1008.
Weber, Max. (1996) The Distinction of Power Within the Political Community : Class, Status, Porty. Arnolds Publishers. London