رابطه رهبری اخلاقی و مسؤولیت‌پذیری اجتماعی (مطالعه موردی کارکنان سایت اداری سنندج)

نویسندگان

1 دانش آموخته کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی، دانشگاه شهید بهشتی تهران ، ایران

2 استادیار ، گروه مدیریت، دانشگاه کردستان، ایران

3 دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی، دانشگاه بوعلی سینا همدان، ایران

4 دانشجوی کارشناسی مدیریت، دانشگاه کردستان ، ایران

چکیده

      سازمان‌ها به مثابه یکی از مهم‌ترین نهادهای اجتماعی دوران کنونی، در قبال جامعه مسؤول هستند و ارتقای مسؤولیت‌پذیری اجتماعی آن‌ها در گرو شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای مسؤولیت‌پذیری اجتماعی کارکنان است. با این رویکرد هدف از پژوهش حاضر، مطالعه رابطه‌ بین رهبری اخلاقی و مسؤولیت پذیری اجتماعی تعاونی است. با در نظر گرفتن مبانی نظری، ابعاد رهبری اخلاقی شامل روابط بین فردی، الگو بودن و عمل‌گرایی به عنوان متغیرهای پیش‌بین و متغیر مسؤولیت‌پذیری اجتماعی به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شد. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، به صورت توصیفی همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه‌ کارکنان بخش‌های اداری پنج سازمان دولتی واقع در سایت اداری شهر سنندج بودند. با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای، نمونه‌ای به حجم 131 نفر از کارکنان انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزارهای گردآوری داده‌ها پرسشنامه رهبری اخلاقی (صالح‌نیا، 1391) و مسؤولیت پذیری اجتماعی تعاونی (احمدی، 1391) بودند که روایی و پایایی آن‌ها مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه انجام گرفت. یافته‌ها نشان داد که رهبری اخلاقی رابطه معناداری با مسؤولیت پذیری اجتماعی داشت ( r: .824 p < .01 ). یافته‌ها همچنین نشان داد که دو مؤلفه‌ الگو بودن و عمل‌گرایی رهبر می‌توانستند نقش معناداری در پیش‌بینی مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان داشته باشند.   

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The Relationship between Ethical Leadership and Social Responsibility (Case Study Staff of Sanandaj Official Sites)

نویسندگان [English]

  • Hamed Seifpanahi 1
  • Mohammad Moosavi Jad 2
  • Khalil Zandi 3
  • Arman Rastad 4
1 M.A. degree in Educational Management, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran
2 Assistant Professor, Department of Management, Kurdistan University, Iran
3 Ph.D Student in Educational Management, Bu-Ali Sina University, Hamadan, Iran
4 M.A. Student Management, Kurdistan University, Iran

کلیدواژه‌ها [English]

  • Ethical Leadership
  • Organization Social Responsibility
  • Governmental Organizations in Sanandaj

مقدمه و بیان مسأله

سازمان‌ها مسؤولیت‌های بزرگی در زمینه اجتماعی، اقتصادی و محیطی در قبال کارکنان، سهامداران، مشتریان، دولت، تأمین‏کنندگان و تمامی ذی‌نفعان خود دارند (رویایی و مهردوست، 1388: 44). آن‌ها یکی از مهم‌ترین نهادهای اجتماعی دوران کنونی هستند که دامنه‌ تأثیرشان بر شئون مختلف زندگی انسان‌ها بسیار گسترده است (صلواتی و همکاران، 1392: 110). بنابراین فعالیت آن‌ها باید به‌گونه‌ای باشد که اثرات مثبت حاصل از فعالیت خود را به حدأکثر و اثرات منفی آن‌را به حدأقل برسانند و به عنوان عضوی تأثیرگذار در جامعه، نگران نیازها و خواسته‌های دراز مدت جامعه بوده و در جهت رفع معضلات آن بکوشند (براتی مارنانی و همکاران، 1390: 10). در واقع همان‌گونه که هر فردی مسؤول رفتار خود است و چنان‌چه از طرف وی صدمه‌ای به دیگران وارد شود باید پاسخگو باشد، سازمان‌ها نیز از این قاعده مستثنی نیستند و باید پاسخگوی تأثیرات اجتماعی نامطلوب خود بوده (مشبکی و خلیلی شجاعی، 1389: 38)، در قبال جامعه مسؤولیت‌پذیر باشند. 

مسؤولیت پذیری اجتماعی تعاونی[1] به عنوان گستره‌ای منظم از راهبردها و فعالیت‌هایی تعریف می‌شود که طی آن سازمان به ایجاد و استمرار روابط مناسب با ذی‌نفعان مختلف و مراقبت از محیط زیست می‌پردازد (دا و همکاران[2]، 2013: 155). اتحادیه اروپا[3] مسؤولیت اجتماعی شرکت را به عنوان مفهومی در نظر می‌گیرد که به موجب آن سازمان‌ها در فعالیت‌های خود به دغدغه‌های محیطی و اجتماعی توجه می‌کنند و در تعاملاتشان با ذی‌نفعان، به صورت ارادی و داوطلبانه، مسائل محیطی و اجتماعی را در نظر می‌گیرند (موجودی و همکاران، 1393: 102؛ تیبالز و همکاران[4]، 2003: 2). با توجه به ضرورت پاسخگویی در قبال جامعه و از آن‌جا که مسؤولیت‏پذیری اجتماعی می‌تواند موجب توسعه‌ فرصت‌های پیشرفت سازمان، افزایش بهره‌وری کارکنان، افزایش مزایای رقابتی، و ارتقای انگیزش درونی کارکنان گردد (حقیقتیان و همکاران، 1392: 74)، لذا سازمان‌ها باید به تدوین سیاست‌های سازمانی در جهت ارتقای مسؤوولیت‏پذیری اجتماعی خود مبادرت ورزند (شافعی و عزیزی، 1392: 6).

برای استقرار موفقیت‌آمیز مسؤولیت‌پذیری در سازمان، لازم است اصلی‌ترین کوشش‌ها معطوف به پرداختن به رهبری به عنوان عامل تغییر سیستم گردد (دآماتو و همکاران[5]، 2010: 226) و در این راستا شواهد تجربی حاکی از آن است که سبک رهبری اخلاقی می‌تواند عامل مهمی در جهت ارتقای مسؤولیت‌پذیری اجتماعی باشد (وو و همکاران[6]، 2014؛ ژو و همکاران[7]، 2013). منظور از رهبری اخلاقی، نمایش رفتار مناسب به صورت هنجاری از طریق اعمال شخصی و روابط بین فردی و ترویج این‌گونه رفتارها در میان پیروان از طریق ارتباطات دوجانبه، تشویق و تصمیم‌گیری است (براون و تریوینو[8]، 2006؛ نصیری ولیک بنی و همکاران، 1393). رهبری اخلاق‌مدار فرایندی است که بر اساس آن مدیر با نگاهی خیراندیشانه، خوش‌بینانه و مثبت به تمامی ذی‌حقان، به شناسایی و رتبه‌بندی حقوق تمامی آنان می‌پردازد و با استفاده از رویکرد ارتباطی قاطعانه، وظایف مدیریتی را با رعایت اصل حق تقدم تزکیه، تعلیم و تربیت و شمول بر خویش، پیشتر و بیشتر از دیگران و بر اساس سند جامع اخلاقی به اجرا در می‌آورد (رفیعی و همکاران، 1392: 63).

به هر حال اگر چه کتاب‌ها و مقالات مختلفی در زمینه مسؤولیت‏پذیری اجتماعی تعاونی تألیف شده است اما تعداد کمی از آن‌ها به جنبه رهبری در مسؤولیت‏پذیری اجتماعی پرداخته‌اند و در عین حال تعداد بسیار کمتری از این مطالعات به صورت تجربی و میدانی انجام گرفته‌اند (ون ویلشر[9]، 2009: 3). در این رابطه وو و همکاران[10] (2014) اذعان می‌کنند که اگرچه پژوهش‌های مختلف از ارتباط رهبری اخلاقی با متغیرهایی همچون استقلال شغلی، امنیت شغلی، عدالت مراوده‌ای، اثربخشی مدیریت، رضایت شغلی و رفتارهای شهروندی سازمانی حمایت می‌کنند اما علی‏رغم چنین برون‏دادهای پرباری، توجه کمی به ارتباط بین رهبری اخلاقی و مسؤولیت‌پذیری اجتماعی سازمان شده است.

با توجه به خلاء پژوهشی بیان شده، دغدغه اصلی پژوهش حاضر مطالعه نقش رهبری اخلاقی در مسؤولیت‌پذیری اجتماعی کارکنان سازمان‌های دولتی شهر سنندج است. اهمیت بررسی این موضوع از آن‌جا ناشی می‌شود که از یک‌سو بر اساس شواهد، مدیران و سازمان‌های ایرانی با مفهوم مسؤولیت پذیری اجتماعی تا حدودی بیگانه‌اند (صنوبر و همکاران، 1389: 29) و از سوی دیگر در ادبیات علمی داخلی، فقر ادبیات موضوع در حوزه رهبری اخلاقی قابل ملاحظه است (رفیعی و همکاران، 1392: 50). از لحاظ عملی نیز اگرچه شناسایی متغیرهای مؤثر بر مسؤولیت‌پذیری اجتماعی تعاونی در همه سازمان‌ها در خور اهمیت است، با این‌حال با توجه به ضرورت توجه به بافت اداری استان‌های کمتر برخوردار و نیز با توجه به سهولت دسترسی پژوهشگران به سازمان‌های مستقر در سایت اداری شهر سنندج، این افراد به عنوان جامعه آماری مورد مطالعه انتخاب شده‌اند.

 

بررسی پیشینه

سبک‌های رهبری و چگونگی اجرای آن‌ها می‌تواند موجب تقویت یا تضعیف تلاش‌های مربوط به مسؤولیت‏پذیری سازمان گردد (دآماتو و رومه[11]، 2009: 425). از آن‌جا که مسؤولیت‏پذیری اجتماعی به عنوان درک مشتری مبنی بر افزایش رفتارهای اخلاقی در میان کارکنان تعریف شده است (قلاوندی و همکاران، 1393: 113). لذا به نظر می‌رسد که رهبر اخلاقی با برقراری ارتباطات اخلاقی، ایفای نقش اخلاقی برای کارکنان و جدیت در توجه به اخلاق در سازمان می‌تواند بر فضای اخلاقی سازمان تأثیرگذار باشد (صالح‌نیا، 1391). با این رویکرد ابتدا رهبری اخلاقی و مسؤولیت‏پذیری اجتماعی شرکت تعریف شده و در ادامه پیشینه نظری و پژوهشی پیرامون ارتباط آن‌ها مورد بحث قرار می‌گیرد.

 

رهبری اخلاقی  

رهبری اخلاقی، نمایش رفتار مناسب به صورت هنجاری از طریق اعمال شخصی و روابط بین فردی و ترویج این‌گونه رفتارها در میان پیروان از طریق ارتباطات دوجانبه، تشویق و تصمیم‌گیری است (براون و تریوینو[12]، 2006؛ نصیری ولیک‏بنی و همکاران، 1393). می‌توان گفت رهبر اخلاقی کسی است که سعی دارد پتانسیل و ابتکارات هر فرد را شناسایی کند و به طور همزمان به محافظت از سلامت جامعه بپردازد و به حفظ حقوق و آزادی آن‌ها نیز کمک کند (محمد داودی و ولایی ملکی، 1391: 62). رهبران اخلاقی صراحتاً بر توجه به استانداردهای اخلاقی از طریق فرایندهای ارتباطی و پاسخگویی تمرکز می‌کنند (صالح‌نیا، 1391: 3)، به حقوق دیگران احترام می‌گذارند و برای آن‌ها اهمیت قائل می‌شوند (محمد داودی و ولایی ملکی، 1391: 64). به‌طور کلی اندیشمندان و پژوهشگران سازمانی، برای رهبری اخلاقی، به سه مؤلفه‌ روابط بین‌فردی، الگو بودن، عمل‌گرایی قائل هستند (صالح‌نیا، 1391؛ براون و تریوینو[13]، 2006؛ نصیری ولیک‏بنی و همکاران، 1393).

 

مسؤولیت‏پذیری اجتماعی

مسؤولیت اجتماعی مجموعه وظایف و تعهداتی است که سازمان باید در جهت حفظ و کمک به جامعه‌ای انجام دهد که در آن فعالیت می‌کند (رویایی و مهردوست، 1388: 46). در واقع این مفهوم بیانگر تعهد و تکلیف مدیریت به انجام کارهایی است که حافظ و ارتقا دهنده رفاه جامعه و علایق سازمان باشد (طالقانی و همکاران، 1390: 231). مسؤولیت اجتماعی شرکت همچنین دربرگیرنده تعهد سازمان‌ها به بهبود زندگی کارکنان و خاواده‌های آن‌ها است (ایکو[14]، 2013: 634). در یک تعریف عام‌تر، مسؤولیت‏پذیری اجتماعی شرکت‌ها طریقی است که بنگاه‌ها به وسیله آن رویکردهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی را با ارزش‌ها، فرهنگ، استراتژی‌ها، ساختار تصمیم‌گیری و شیوه‌های عملیاتی خود به شکلی شفاف و قابل حسابرسی یکپارچه می‌کنند و در نتیجه فرایندها و رویه‌های بهتری را در درون سازمان خود جاری می‌کنند و به این ترتیب ثروت می‌آفرینند و جامعه را بهبود می‌بخشند (صنوبر و حیدریان، 1391: 72).

علی‏رغم این که تعاریف متفاوتی برای مسؤولیت اجتماعی تعاونی ارائه شده است اما همه آن‌ها به توانایی سازمان برای پشتیبانی از اقداماتی اشاره دارند که رفاه نیروی کار آن‌ها و نیز جامعه و اجتماع را مورد توجه قرار می‌دهد (موجودی و همکاران، 1393: 101). رویایی و مهردوست (1388: 46) به نقل از کارول (199)، مسؤولیت اجتماعی هر بنگاه را برآیند چهار مؤلفه‌ نیازهای اقتصادی، رعایت قوانین و مقررات عمومی، رعایت اخلاق کسب و کار، مسؤولیت‌های بشر دوستانه می‌دانند. شافعی و عزیزی (1392) نیز به پنج مؤلفه اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، اخلاقی و مسؤولیت در قبال جامعه، به عنوان ابعاد بیانگر مسؤولیت‏پذیری اجتماعی قائل هستند.

 

رابطه رهبری اخلاقی و مسؤولیت‏پذیری اجتماعی

مسؤولیت اجتماعی یک سازمان مشتمل بر وظایفی همچون آلوده نکردن محیط، تبعیض قائل نشدن در استخدام، نپرداختن به فعالیت‌های غیر اخلاقی و مطلع کردن مصرف کننده از کیفیت محصولات و مشارکت مثبت در زندگی افراد جامعه است (صنوبر و حیدریان، 1391: 74). واضح است که هر تصمیم مدیر می‌تواند طی یک روند سلسله‌وار دیر یا زود سرنوشت تمامی نهادهای جامعه را به مقدار کم یا زیاد دستخوش تغییر نماید. اگر مدیران سازمان‌ها به اهداف اجتماعی خود حرمت نگذارند، آلودگی محیطی، تبعیض و نابسامانی محیط‌شان را فرا خواهد گرفت (صلواتی و همکاران، 1392: 111). در این زمینه ارتباط مثبت بین رهبری اخلاقی و مسؤولیت‏پذیری اجتماعی سازمان از طریق تئوری ذی‌نفع[15] قابل تبیین است. تئوری ذی‌نفع ارزش‌ها و اخلاقیات مدیر را در ارتباط با همه‌ ذی‌نفعان سازمان اعم از کارکنان، مشتریان، تأمین‏کنندگان، سهامداران، جامعه و . . . مورد بررسی قرار می‌دهد. همه‌ این گروه‌ها از لحاظ قانونی یا اخلاقی، سهمی در سازمان دارند. بنابراین بر اساس تئوری ذی‌نفع، رهبران تجاری و سازمانی باید در جهت برآورده کردن علایق کلیه‌ گروه‌های ذی‌نفع برآیند و باور داشته باشند که برقرار روابط سازنده با کلیه‌ گروه‌های ذی‌نفع، عاملی حیاتی در موفقیت سازمان است (ژو و همکاران[16]، 2013). به لحاظ تجربی نیز پژوهش‌ها نشان می‌دهد که اشکال مختلف رهبری از جمله رهبری اخلاقی می‌توانند بر مسؤولیت‏پذیری اجتماعی سازمان اثرگذار باشند. در ادامه به برخی از این پژوهش‌ها اشاره شده است:

- صلواتی و همکاران (1392) طی پژوهشی به بررسی اخلاق حرفه‌ای و مسؤولیت‏پذیری اجتماعی در صنعت هتل‌داری پرداختند و ارتباط این دو متغیر را با یکدیگر تأیید کردند.

- رویایی و مهردوست (1388) طی پژوهشی به بررسی نقش مدیران فرهنگی در ارتقای مسؤولیت اجتماعی پرداختند و دریافتند که بین نقش مدیران فرهنگی در اهداف اقتصادی، اخلاقی، اجتماعی و زیست محیطی با ارتقای مسؤولیت‏پذیری اجتماعی سازمانی رابطه معناداری وجود دارد.

- وو و همکاران[17] (2014) طی پژوهشی که در شرکت‌های داخلی چین انجام دادند، نشان دادند که رهبری اخلاقی مدیر از طریق فرهنگ اخلاقی سازمانی بر مسؤولیت‌پذیری اجتماعی شرکت تأثیر مثبتی می‌گذارد.

- ژو و همکاران[18] (2013) طی پژوهشی نشان دادند که رهبری اخلاقی بر مسؤولیت‌پذیری اجتماعی شرکت تأثیر گذاشته و این امر به نوبه خود موجب بهبود عملکرد و افزایش اعتبار شرکت می‌گردد.

- گراوس و لاروکا (2011) پژوهشی با عنوان "مطالعه تجربی ارزش‌های اخلاقی رهبر، رهبری تحول آفرین و تعاملی، و نگرش‌های زیردستان پیرامون مسؤولیت‏پذیری اجتماعی شرکت" انجام دادند. این پژوهشگران دریافتند که رهبران تحول آفرین از طریق پایبندی به ارزش‌هایی همچون نوع‌دوستی، توجه به اصول جهان‌شمول اخلاقی و حقوق جهانی شهروندان، ارتقای باورهای افراد نسبت به مسؤولیت‌پذیری اجتماعی سازمان را موجب می‌شوند در حالی‌که ارزش‌های فایده‌گرایانه[19] رهبران تعاملی رابطه معناداری با مسؤولیت‏پذیری اجتماعی ندارد.

- دا و همکاران[20] (2013) طی پژوهشی با عنوان نقش سبک‌های رهبری در مسؤولیت‏پذیری اجتماعی شرکت نشان دادند سازمان‌هایی که در آن‌ها سبک رهبری تحول آفرین بیشتر به چشم می‌خورد با احتمال بیشتری در فعالیت‌های مسؤولیت‏پذیری اجتماعی درگیر می‌شوند اما در سازمان‌هایی که در آن‌ها سبک رهبری تبادلی بیشتر به چشم می‌خورد، چنین رابطه‌ای وجود ندارد.

- والدمن و همکاران[21] (2006) نشان دادند که کاربست سبک رهبری تحول آفرین، احتمال درگیر شدن سازمان‌ها در مسؤولیت‏پذیری اجتماعی راهبردی را افزایش می‌دهد.

در مجموع از آن‌جا که پژوهش‌های پیشین به‏ویژه پژوهش‌های انجام گرفته در خارج از ایران، از ارتباط بین رهبری اخلاقی و مسؤولیت‏پذیری اجتماعی سازمان حمایت می‌کنند (به عنوان نمونه: وو و همکاران، 2014؛ ژو و همکاران، 2013؛ گراوس و لاروکا، 2011)، لذا در ادامه چارچوب مفهومی و فرضیه‌های پژوهش مطرح و مورد بررسی قرار گرفته‌اند:

فرضیه اول: بین رهبری اخلاقی و مسؤولیت‏پذیری اجتماعی کارکنان رابطه معناداری وجود دارد.  

فرضیه‌ دوم: مؤلفه‌های رهبری اخلاقی پیش‌بینی کننده‌ معنادار مسؤولیت‏پذیری اجتماعی سازمان هستند.

 

روش‌شناسی تحقیق

پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش به صورت توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه‌ کارکنان بخش‌های اداری پنج سازمان دولتی واقع در سایت اداری شهر سنندج، شامل شرکت گاز استان کردستان، شرکت توزیع نیروی برق استان کردستان، سازمان تأمین اجتماعی استان کردستان، کمیته امداد امام خمینی، سازمان ثبت اسناد و املاک استان کردستان بودند. با استفاده از شیوه نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای (بر حسب سازمان مورد مطالعه)، تعداد 131 نفر از کارکنان به عنوان نمونه انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزارهای گردآوری داده‌ها، پرسشنامه رهبری اخلاقی (صالح‌نیا، 1391) و پرسشنامه مسؤولیت‏پذیری اجتماعی تعاونی (احمدی، 1391) بودند. پرسشنامه رهبری اخلاقی مشتمل بر 10 ماده است که رهبری اخلاقی را در قالب سه مؤلفه‌ روابط بین فردی، الگو بودن و عمل‌گرایی اندازه‌گیری می‌نماید. روایی و پایایی این پرسشنامه در پژوهش‌های قبلی مورد تأیید قرار گرفته است (به عنوان نمونه پژوهش: صالح‌نیا، 1391؛ نصیری ولیک بنی و همکاران، 1393). در پژوهش حاضر روایی پرسشنامه رهبری اخلاقی با استناد به نظر متخصصان تأیید شد و پایایی آن بر حسب ضریب آلفای کرونباخ، 92/0 محاسبه شد که مورد تأیید بود. پرسشنامه دوم پرسشنامه مسؤولیت‏پذیری اجتماعی تعاونی بود. نسخه‌ اولیه‌ این پرسشنامه 27 گویه است که در پژوهش شافعی و عزیزی (1392) پس از انجام تحلیل عاملی تأییدی، دو گویه‌ آن حذف شده است. در این پژوهش، پرسشنامه 25 گویه‌ای مورد استفاده قرار گرفت. به طور کلی این پرسشنامه مسؤولیت‏پذیری اجتماعی سازمان را در قالب پنج مؤلفه‌ تبعات اقتصادی، تبعات اجتماعی، تبعات زیست محیطی، تبعات اخلاقی و مسؤولیت در قبال جامعه اندازه‌گیری می‌کند. روایی پرسشنامه مسؤولیت‏پذیری اجتماعی تعاونی با استناد به نظر متخصصان تأیید و پایایی آن بر حسب ضریب آلفای کرونباخ، 84/0 محاسبه شد که مورد تأیید بود. نهایتاً برای تجزیه و تحلیل داده‌ها، پس از اطمینان از نرمال بودن توزیع آن‌ها، از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد.

 

 

 

 

شکل 1- چارچوب مفهومی پژوهش

 

یافته‌های پژوهش

قبل از بررسی فرضیه‌های پژوهش، یافته‌های توصیفی پیرامون میانگین و انحراف استاندارد متغیرهای پژوهش ارائه شده است. همان‌طور که در جدول 1 ملاحظه می‌شود میانگین رهبری اخلاقی و مسؤولیت‏پذیری اجتماعی تعاونی به ترتیب برابر با 34/3 و 33/3 بوده است که به طور تصادفی بسیار نزدیک به هم هستند. با در نظرگرفتن طیف پنج‌درجه‌ای لیکرت، می‌توان گفت میزان کاربست رفتارهای رهبری اخلاقی و نیز میزان توجه به مسؤولیت‏پذیری اجتماعی در سازمان‌های مورد مطالعه بین متوسط تا زیاد است.  

 

 

جدول 1- میانگین و انحراف استاندارد متغیرهای پژوهش

متغیر

میانگین

انحراف استاندارد

متغیر

میانگین

انحراف استاندارد

رهبری اخلاقی

34/3

735/0

مسؤولیت‏پذیری اجتماعی

33/3

705/0

روابط بین فردی

29/3

748/0

تبعات اقتصادی

36/3

801/0

الگو بودن

37/3

795/0

تبعات اجتماعی

34/3

795/0

عمل‌گرایی

36/3

838/0

تبعات زیست محیطی

29/3

817/0

 

 

 

تبعات اخلاقی

40/3

752/0

 

 

 

در قبال جامعه

28/3

770/0

 

 

فرضیه اول: بین رهبری اخلاقی و مسؤولیت‏پذیری اجتماعی کارکنان رابطه معناداری وجود دارد.  

به منظور بررسی فرضیه اول پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج جدول 2 نشان می‌دهد که رابطه مثبت و معناداری بین رهبری اخلاقی و مسؤولیت‏پذیری اجتماعی سازمان وجود دارد (r: .82 ; p<.01). نتایج همچنین نشان می‌دهد که ارتباط بین هر سه مؤلفه‌ روابط درون فردی، الگو بودن و عمل‏گرایی با تمامی ابعاد مسؤولیت‏پذیری اجتماعی سازمان، مثبت و در سطح 01/0 معنادار بوده است.

 

 

جدول 2- نتایج آزمون همبستگی پیرسون پیرامون رابطه رهبری اخلاقی با مسؤولیت‏پذیری اجتماعی

 

تبعات اقتصادی

تبعات اجتماعی

تبعات

زیست محیطی

تبعات اخلاقی

در قبال جامعه

مسؤولیت‏پذیری اجتماعی

روابط بین فردی

**605/0

**683/0

**664/0

**676/0

**594/0

**719/0

الگو بودن

**689/0

**734/0

**706/0

**744/0

**634/0

**783/0

عمل‌گرایی

**680/0

**756/0

**720/0

**709/0

**641/0

**783/0

رهبری اخلاقی

**712/0

**784/0

**754/0

**767/0

**674/0

**824/0

                           **: در سطح 01/0 معنادار است.

 

 

فرضیه‌ دوم: مؤلفه‌های رهبری اخلاقی پیش‌بینی کننده‌ معنادار مسؤولیت‏پذیری اجتماعی سازمان هستند.

به منظور مطالعه نقش مؤلفه‌های رهبری اخلاقی در پیش‌بینی مسؤولیت‏پذیری اجتماعی تعاونی از تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج جدول 3 نشان می‌دهد که ضریب همبستگی چندگانه برابر با 83/0 و ضریب تبیین تعدیل شده برابر با 68/0 است. از آن‌جا که مقدار آماره F (97/91) در سطح 01/0 معنادار است، بنابراین می‌توان گفت ترکیبی از مؤلفه‌های رهبری اخلاقی می‌توانند به طور معناداری پیش‌بینی‏کننده مسؤولیت‏پذیری اجتماعی تعاونی باشند.

 

 

جدول 3- نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه پیرامون نقش مؤلفه‌های رهبری اخلاقی در پیش‌بینی مسؤولیت‏پذیری اجتماعی

متغیرهای

پیش‏بین

ضریب

همبستگی چندگانه

ضریب تبیین

ضریب تبیین تعدیل شده

آماره F

سطح معناداری

ضرایب رگرسیونی

آماره بتا

آماره t

سطح معناداری

روابط بین فردی

828/0

685/0

677/0

97/91

000/0

172/0

97/1

052/0

الگو بودن

313/0

99/2

003/0

عمل‌گرایی

404/0

64/4

000/0

 

 

تأملی بر ضرایب رگرسیونی متغیرهای پژوهش در جدول 3 نشان می‌دهد که مقادیر t متناظر با بتای دو مؤلفه‌ الگو بودن و عمل‌گرایی، در سطح خطای کمتر از 01/0 معنا‌دار است؛ بنابراین هر یک از این دو مؤلفه به تنهایی نقش معناداری در ارتقای مسؤولیت‏پذیری اجتماعی سازمان دارند. مؤلفه عمل‌گرایی با بتای 40/0، در مقایسه با مؤلفه الگو بودن (با بتای 31/0) اثر رگرسیونی بیشتری را بر مسؤولیت‏پذیری اجتماعی دارد. در این میان ضریب بتای مؤلفه روابط بین فردی 17/0 بود که این مقدار بتا معنی‌دار نیست. بنابراین نتیجه گرفته می‌شود که مؤلفه‌ روابط بین فردی نمی‌تواند به تنهایی پیش‏بینی‏کننده معناداری برای مسؤولیت‏پذیری اجتماعی سازمان باشد.

بحث و نتیجه‌

هدف از این پژوهش مطالعه نقش رهبری اخلاقی در پیش‏بینی مسؤولیت‏پذیری اجتماعی سازمان بود. مهم‌ترین نتایج نشان داد که بین رهبری اخلاقی و ابعاد آن با مسؤولیت‏پذیری اجتماعی سازمان و مؤلفه‌هایش روابط معناداری وجود دارد. یافته‌های همچنین بیانگر آن بود که دو مؤلفه‌ الگو بودن و عمل‌گرایی روابط اثرات رگرسیونی معناداری بر مسؤولیت‏پذیری اجتماعی سازمان دارند. یافته‌های پژوهش مبنی بر ارتباط بین رهبری اخلاقی و مسؤولیت‏پذیری اجتماعی سازمان به طور مستقیم با نتایج پژوهش‌های وو و همکاران (2014) و ژو و همکاران (2013) هم‌خوانی دارد. همچنین یافته‌های پژوهش مؤید نتایج پژوهش‌های دا و همکاران (2013)، گراوس و لاروکا (2011) و والدمن و همکاران (2006) است که ارتباط مثبت بین رهبری تحول آفرین با مسؤولیت‏پذیری اجتماعی شرکت را مورد تأیید قرار دادند. در میان مرتبط‌ترین پژوهش‌های داخلی که نتایج آن‌ها در راستای یافته‌های پژوهش حاضر است، می‌توان به نتایج پژوهش رویایی و مهردوست (1388) اشاره کرد که نشان دادند بین نقش مدیران فرهنگی در اهداف اقتصادی، اخلاقی، اجتماعی و زیست محیطی با ارتقاء مسؤولیت‏پذیری اجتماعی سازمانی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج پژوهش صلواتی و همکاران (1392) مبنی بر تأیید رابطه معنادار بین اخلاق حرفه‌ای و مسؤولیت‏پذیری اجتماعی نیز از دیگر یافته‌های مربط با نتایج پژوهش حاضر است.

به هر حال ارتباط بین رهبری اخلاقی و مسؤولیت‏پذیری اجتماعی سازمان می‌تواند از جنبه‌های مختلفی تبیین گردد: اولاً چارچوب ارزشی و اعتقادی سازمان‌های ایرانی برگرفته از نظام کلان اعتقادی مبتنی بر دستورات دین مبین اسلام است. پر واضح است مدیران در چنین سازمان‌هایی می‌توانند با بهره‌گیری از آموزه‌های اسلامی به بینش یکپارچه‌ای در مورد مسؤولیت خود در قبال زیردستان و جامعه‌ بزرگتر دست یابند؛ چرا که در دین اسلام اصالت فرد و اصالت جامعه توأمان مورد توجه قرار دارد. از این زاویه به نظر می‌رسد رهبران سازمانی می‌توانند ارزش‌های اصیل اخلاقی را در مواجهه با چالش‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و اخلاقی مبنای کار خود قرار دهند. به عنوان نمونه، زبردست (1393) در مقاله‌ای با عنوان "نقش رویکرد اخلاق اسلامی – بوم‌شناسانه در ایجاد تعهد به معاهدات بین‏المللی محیط زیست" بیان می‌دارد که دیدگاه اسلامی، با دارا بودن نگاهی یکپارچه به کل نظام هستی، تأکید بر حاکمیت وحدت در تمامی جهان، هشدار به انسان در جهت عدم فساد در زمین و لزوم اصلاح و آبادی آن می‌تواند در پاسخ به مشکلات و چالش‌های بین‏المللی محیط‌زیستی راه‌گشا باشد.

دوماً در بیان ویژگی‌های رهبری اخلاقی به مؤلفه‌هایی همچون عمل‌گرایی و الگو بودن اشاره شده است. بدیهی است چنان‌چه رهبران سازمانی در رفتار و کردار خود به ارزش‌های اصیل اخلاقی همچون صداقت، امانت‌داری، درستکاری، و احترام به جایگاه والای انسان در نظام هستی پایبند باشند، می‌توانند زیردستان را تحت تأثیر قرار داده و خود را به عنوان یک الگوی اخلاقی شایسته به کارکنان بشناسانند. در چنین شرایطی انتظار می‌رود که کارکنان نیز با الگو قرار دادن رفتارهای رهبر، پایبندی به ارزش‌های اصیل را در فعالیت‌های کاری خود و در تعامل با سایر ذی‌نفعان سازمان سرلوحه قرار دهند و بیش از پیش در فعالیت‌های بیانگر مسؤولیت‏پذیری اجتماعی سازمان درگیر شوند.

یکی از محدودیت‌های پژوهش حاضر آن است که احساسات و نگرش‌های شغلی کارکنان می‌تواند ادراک آن‌ها نسبت به مسؤولیت‌پذیری اجتماعی تعاونی را تحت تأثیر قرار دهد، بنابراین پیشنهاد می‌شود در پژوهش‌های آتی، مسؤولیت‌پذیری اجتماعی از دیدگاه سایر ذی‌نفعان سازمان‌ها نیز مورد مطالعه قرار گیرد تا از این طریق بتوان به درک جامعی از مسؤولیت‌پذیری اجتماعی سازمانی نائل گردید. در مجموع به مدیران سازمان‌ها به ویژه مدیران سازمان‌های مورد مطالعه توصیه می‌شود از طریق صحبت با زیردستان پیرامون ارزش‌های اجتماعی، نشان دادن صداقت و شفافیت در تعامل با ذی‌نفعان مختلف، پایبندی به استانداردهای اخلاقی، تلاش در جهت تدوین یا بازنگری منشور اخلاقی سازمان، تشویق کارکنان به رعایت منشور اخلاقی سازمان، و در نظر گرفتن خیر و صلاح ذی‌نفعان مختلف، در جهت ارتقای مسؤولیت‏پذیری اجتماعی سازمان گام بردارند.



[1] Corporate social responsibility (CSR)

[2]Du et al.

[3] European Union

[4] Tibballs

[5] D’Amato et al.

[6] Wu et al.

[7] Zhu et al.

[8] Brown & Trevino

[9] Van Velsor

[10] Wu et al.

[11] D’Amato and Nigel Roome

[12] Brown & Trevino

[13] Brown & Trevino

[14] Ekwo

[15]stakeholder theory

[16] Zhu et al.

[17] Wu et al.

[18] Zhu et al.

[19] teleological

[20] Du et al.

[21]Waldman et al.

منابع
براتی، ا.؛ سجادی، ح. و کیوان‌آرا، م. (1390). «مسؤولیت‌پذیری اجتماعی بیمارستان‌های شهر اصفهان»، مجله دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، ش 5 (1)، ص 23-10.
حقیقتیان، م.؛ هاشمیان‌فر، ع. و مرادی، گ. (1392). «بررسی تأثیر جامعه‌پذیری سازمانی بر مسؤولیت اجتماعی کارکنان (مورد مطالعه شرکت نفت کرمانشاه)»، فصلنامه جامعه‌شناسی کاربردی؛ ش24 (3)، ص 96-71.
رفیعی، م.؛ علی‌احمدی، ع.؛ موسوی، م. و کرمانی، م. (1392). «رهبری اخلاق مدار، ثمره پارادایم مدیریت اسلامی»، پژوهش‌نامه اخلاق، ش 6 (20)، ص 76-49.
رویایی، ر. و مهردوست، ح. (1388). »بررسی نقش مدیران فرهنگی در ارتقای مسؤولیت اجتماعی»، پژوهش‌نامه علوم اجتماعی، ش 3 (3)، ص 59-43.
زبردست، ل. (1393). «نقش رویکرد اخلاقی اسلامی – بوم‌شناسانه در ایجاد تعهد به معاهدات بین‌المللی محیط زیست»، فصلنامه محیط زیست و توسعه، ش5 (9)، ص 72-63.
شافعی، ر. و عزیزی، ن. (1392). «مطالعه مسؤولیت‌پذیری اجتماعی سازمانی در دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی غرب کشور (طراحی یک الگوی ارزیابی)»، فصلنامه رفتار سازمانی در آموزش و پرورش، ش 1 (2)، ص 22-5.
صالح‏نیا، م. (1391). «اثر رهبری اخلاقی بر فضای اخلاقی سازمان»، فصلنامه اخلاق در علوم و فناوری، ش 7 (2)، ص 13-1.
صلواتی، ع.؛ رستمی نوروزآباد، م. و رحمانی نوروزآباد، س. (1392). «اخلاق حرفه‌ای و مسؤولیت‌پذیری اجتماعی در صنعت هتل‌داری»، فصلنامه مطالعات مدیریت گردشگری، ش 8 (21)، ص 143-107.
صنوبر، ن. حیدریان، ب. (1391). «شناسایی و اولویت‌بندی عوامل مؤثر بر مسؤولیت‌پذیری اجتماعی شرکت‌ها در ایران»، دوفصلنامه جامعه‌شناسی اقتصادی و توسعه، ش 1، ص 89-71.
صنوبر، ن.؛ خلیلی، م. و ثقفیان، ح. (1389). «بررسی رابطه‌ بین مسؤولیت‌پذیری اجتماعی با عملکرد مالی شرکت‌ها»، فصلنامه کاوش‌های مدیریت بازرگانی، ش 2 (4)، ص 52-28.
طالقانی، ر.؛ نرگسیان، ع. و گودرزی، م. (1390). «بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر مسؤولیت اجتماعی سازمان‌ها (مطالعه موردی: اداره کل مالیات غرب استان تهران)»، دوماهنامه دانشور رفتار، ش18 (1)، ص 242-229.
قلاوندی، ح.؛ کبیری، ا. و سلطان‌زاده، و. (1393). «رابطه مسؤولیت‌پذیری اجتماعی و کار تیمی کارکنان دانشگاه ارومیه»، فصلنامه جامعه‌شناسی کاربردی، ش25 (1)، ص 120-111.
محمدداودی، ا. و ولایی‌ملکی، م. (1392). «تحلیل روابط رهبری اخلاقی با سلامت سازمانی؛ مطالعه موردی»، فصلنامه مطالعات منابع انسانی، ش 3 (9)، ص 78-61.
مشبکی، ا. و خلیلی‌شجاعی، و. (1389). «بررسی رابطه فرهنگ سازمانی و مسؤولیت اجتماعی سازمان‌ها (وزارت نیرو به عنوان مورد)»، فصلنامه جامعه‌شناسی کاربردی، ش 21 (4)، ص 56-37.
موجودی، ا.؛ درزیان‌عزیزی، ه. و قاسمی، پ. (1393). «بررسی تأثیر مسؤولیت‌پذیری سازمان به وفاداری مشتریان (بانک پاسارگاد اهواز)»، مجله مدیریت بازاریابی، ش 22، ص 116-99.
نصیری ولیک‌بنی، ف.؛ قنبری، س.؛ زندی، خ. و سیف‌پناهی، ح. (1393). «تحلیل روابط رهبری اخلاقی، معنویت در کار و فرسودگی شغلی»، فصلنامه اخلاق در علوم و فناوری، ش 9 (1)، ص 11-1.
Brown, ME. Trevino, LK. (2006) "Ethical Leadership: A Review and Future Directions". The Leadership Quarterly; No. 17, p 595-616.
D’Amato, A. Eckert, R. Ireland, J. Quinn, L. Velsor, EV. (2010) "Leadership Practices for Corporate Global Responsibility". Journal of Global Responsibility; No. 1 (2), p 225-249.
D’Amato, A. Roome, N. (2009) "Toward an Integrated Model of Leadership for Corporate Responsibility and Sustainable Development: a Process Model of Corporate Responsibility Beyond Management Innovation". Corporate Governance: The International Journal of Business in Society; No. 9 (4), p 421-434.
Du, S. Swaen, V. Lindgreen, A. Sen, S. (2013) "The Roles of Leadership Styles in Corporate Social Responsibility". Journal of Business Ethics; No. 114 (1), p 155-169.
Ekwo, US. (2013) "Sustainability Through Collaboration-Based Corporate Social Responsibility". Building Solutions for Architectural Engineering, Pennsylvania, United States: American Society of Civil Engineers, p 633-642.
Groves, KS. LaRocca, MA. (2011) "An Empirical Study of Leader Ethical Values, Transformational and Transactional Leadership, and Follower Attitudes Toward Corporate Social Responsibility". Journal of Business Ethics; No. 103, p 511-528.
Tibballs, S. Dalton, J. Wild, D. (2003) Corporate Social Responsibility (Csr) And Uk Nirex Limited. The 9th International Conference on Environmental Remediation and Radioactive Waste Management September 21 – 25, 2003, Examination Schools, Oxford, England; 1-7.
Van Velsor, EV. (2009) "Introduction: Leadership and Corporate Social Responsibility". The International Journal of Business in Society; No. 9 (1), p 1-7.
Waldman, DA. Siegel, DS. Javidan, M. (2006) "Components of CEO Transformational Leadership and Corporate Social Responsibility". Journal of Management Studies; No. 43, p 703-1725.
Wu, LZ. Kwan, HK. Yim, FH. Chiu, RK. He, X. (2014) "CEO Ethical Leadership and Corporate Social Responsibility: A Moderated Mediation Mode". Journal of Business Ethics, No. 125, p 1-13.
Zhu, Y. Sun, LY. Leung, ASM. (2013) "Corporate Social Responsibility, Firm Reputation, and Firm Performance: The Role of Ethical Leadership". Asia Pacific Journal of Management; No. 31, p 1-23.