نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استاد، گروه علوم اجتماعی، دانشکدۀ علوم انسانی، دانشگاه کاشان، کاشان، ایران
2 استادیار، گروه علوم سیاسی، دانشکدۀ حقوق و علوم اجتماعی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
3 دانشجوی کارشناسیارشد جامعه شناسی، گروه علوم اجتماعی، دانشکدۀ علوم انسانی، دانشگاه کاشان، کاشان، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction:
Social participation is one of the important concepts of sociology and branches of participation, which includes a wide range of activities like membership and cooperation with religious, scientific, social, economic, professional, occupational, local, regional, and national associations, altruism, and cooperation in holding various ceremonies. By organizing groups, social capital expands, empowers social groups, and strengthens social trust and solidarity. It makes the society dynamic and its conditions unpredictable. The purpose of the study was to identify the most important dimensions of social participation among students and answer the following question: What are the most important factors and dimensions affecting social participation of Iranian students in the university?
Materials & Methods:
The research was carried out with a practical purpose and a qualitative method. A meta-synthesis methods was used by studying information sources in the field of factors affecting social participation of students. Meta-synthesis includes the stages of choosing the research question and goal, collecting the related researches, making a decision about inclusion and exclusion of studies, and evaluating and ranking of studies. It is based on mutual translation of the findings of studies and combination of translations. This research used the 7-step meta-synthesis method of Sandelowski and Barroso. The statistical population of this research included all the studies on students' social participation that were available in the University Jihad System (SID) and database of the country's publications (Magiran and Irandoc). In this systems, the terms ‘social participation’, ‘student participation’, and ‘participation’ were searched by limiting the search to Persian language and the time period of 2011-2021. A total of 34 articles were obtained and out of these 34 articles, 20 articles were accepted based on the meta-synthesis criteria. In this research, the criteria for selecting articles were as follows:
Place of article publication: accepted articles in the database of approved scientific journals on Magiran, Sid, and Irandoc sites
Topic: Factors affecting students' participation in Iranian society
General scope: students’ social participation
Research method: meta-synthesis
Research time frame: 2011-2021
Language used: Persian
Discussion of Results & Conclusion:
The research findings showed that the 5 social, individual, collaborative, cultural, and psychological factors affected the students' social participation. The social factor included social trust, efficiency of scientific associations, benefits of membership in associations, and social vitality. The individual factor included age, gender, education, field of study, employment, and status. The collaborative factor included social participation, cooperative activity, and cooperative behavior. The cultural factor included media, television, social networks, religiosity, and culture. The psychological factor included feeling of powerlessness, life satisfaction, self-respect, cooperative spirit, and social tolerance. The results revealed that all the social, economic, political, and cultural aspects of the students’ lives developed with the increase and expansion of their participations in university affairs, while strengthening solidarity, improving the students’ life qualities, and finally reinforcing creativity and self-confidence. Several studies had confirmed and emphasized the findings of the current research, stating that social participation was affected by several factors, such as religious beliefs, historical background, social and economic bases, age, sex, race, ethnicity, structure, religion, cultural values, education, job, place of residence, personality, social capital, and people’s psychological characteristics of. Some emphasized the influence of education, income, and social status on social participation. Some others talked about the usefulness and benefit of participation and stated that people would take action if its benefit was more than its loss. According to the obtained results, the following measures will be suggested:
Relevant organizations should encourage the students to have more participation by holding group and team competitions among them.
Universities should encourage the students to participate more socially by holding special courses and providing the necessary conditions.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
مشارکت[1] قدمتی دیرینه دارد و بهعنوان یکی از نیازهای اجتماعی، بقای حیات فردی و اجتماعی را تضمین میکند. مشارکت از مؤلفههای حقوق اساسی بشر در جوامع مختلف، به شکلهای گوناگون ظهور یافته است؛ اما در قرن گذشته با رشد جمعیت و توسعۀ شهرنشینی و پیچیدگی روابط اجتماعی، ضرورت و اهمیت آن نمایان شده و در دنیای جدید، از دهۀ 1970 بـه بعـد، در قالب رویکردهای مشارکتی به آن توجه شده است (غفاری و نیازی، ۱۳۸۶: 11). به اعتقاد جامعهشناسانی چون موسوی و همکاران (۱۳۹۱)، تحقق توسعه بدون تحقـق پـیشنیازی بـه نـام مشـارکت اجتمـاعی، نـاممکن است؛ بهگونهای که امروزه سازمان یونسکو بر ضرورت و قطعیت مشارکت بهعنوان پیشفرض توسعه تأکید و مطالعات جدید توسعه نیز بـر پیونـد ناگسسـتنی مفاهیم توسـعه، مدرنیتـه، شـهروندی و مشارکت پافشاری میکند. همکاری و مشارکت میان انسانها، یکی از مهمترین عواملی است که به تداوم حیات بشر کمک کرده است. واتکینز[2] معتقد است که برای تبیین حوادث و فرایندهای اجتماعی، باید آنها را از دو چیز استنتاج کرد: الف) از اصول حاکم بر رفتار افراد سهیم در آن حادثه یا فرایند؛ ب) از توصیف موقعیت آنان (غفارزاده خویی و صباغ، 26:1395). مشارکت اجتماعی، از شاخههای مشارکت به شمار میرود که حوزۀ وسیعی از فعالیتها، شامل عضویت و همکاری با انجمنهای مذهبی، علمی، اجتماعی، اقتصادی، حرفهای، شغلی، محلی، منطقهای و ملی، نوعدوستی و همکاری در برگزاری مراسم مختلف را در بر میگیرد (غفاری، ۱۳۸۰: 42)، با سازماندهی گروهها، سرمایۀ اجتماعی را گسترش مـیدهـد، گروههای اجتماعی را توانمند میکند (غفاری و نیازی، ۱۳۸۶: 8)، باعث تقویت اطمینان و همبستگی اجتماعی میشود، جامعه را پویـا و شرایط جامعه را پیشبینیناپذیر و دگرگون میکند (غفاری، ۱۳۸۰: 52-59). تعدد و تکثر نهادهای محلی و غیردولتی، مبین وجـود مشـارکت اجتمـاعی در جامعه است و جامعۀ مدنی با توسعۀ مشـارکت اجتمـاعی و مـدنی تعریف میشود (غفاری و نیازی، ۱۳۸۶: 28). مشارکت اجتماعی متضـمن انـواع فعالیتهای فردی و اجتماعی مؤثر بر تصمیمگیریها و سیاستگذاریها از سـطح پایین به بالا و به معنای دخالـت انسان در تعیین سرنوشت خود، جامعه و اثرگذاری بر فراینـدهای تصـمیمگیـری اسـت (رضایی، ۱۳۷۵: 54).
بیان مسئله
مشارکت اجتماعی ابتدا بهعنوان بعدی از منزلت اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. علاوه بر این مشارکت بهعنوان ابزاری برای خودشکوفایی، حامی تکثرگرایی در جوامع تودهای، کاتالیزوری برای وحدت اجتماعی محلی، جایگزینی برای پیوندهای تضعیف شده خانواده و کلیسا، و عامل جامعهپذیری سیاسی و نظامهای دینی غالب دیده شده است Parkerk, 1985: 864)). مشارکت اجتماعی دانشجویان بر گسترش روابط بین گروهی در قالب انجمنهـا و فعالیتهای دانشجویی دلالت دارد، با هدف مشارکت دانشجویان در فرایندهای اجتماعی انجام میشود و بسترساز نبوغ فکری، شفافیت در برنامهریزی و برقراری مناسبت حیات اجتماعی دانشجویی است که داوطلبانه و اختیاری انجام میشود. با توجه به اهمیت موضوع مشارکت اجتماعی دانشجویان و روند رو به رشد آن در ایران، از دهههای گذشته، مطالعاتی دربارۀ این موضوع انجام شده است؛ اما مطالعات حول یک سؤال مشترک، غالباً نتایج ناهمسویی داشتهاند. تحقیق حاضر تلاش خواهد کرد تا یافتههای پژوهشهای کیفی و کمی انجامشده دربارۀ مشارکت اجتماعی دانشجویان را بهمنظور کسب نتیجهای منسجم ترکیب و الگوی جدیدی را برای مشارکت دانشجویان در امور دانشگاه طراحی و معرفی کند؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر، فراترکیب طراحی الگوی عوامل مؤثر بر مشارکت اجتماعی دانشجویان است که با جمعبندی پژوهشهای مشارکت اجتماعی دانشجویان، انجام میشود. این مقاله ضمن شناسایی مهمترین ابعاد مشارکت اجتماعی دانشجویان، به این سؤال پاسخ خواهد داد که مهمترین عوامل و ابعاد اثرگذار بر مشارکت اجتماعی دانشجویان ایرانی در دانشگاه، کدام است.
مبانی و رویکردهای نظری
مشارکت: در سدههای اخیر، همزمان با افزایش آگاهیهای عمومی، بحث مشارکت روندی شتابان گرفته است. مشارکت مصدر باب مفاعله است (شفیعیمطهر، ۱۳۸۳: 2) که معنای لغوی آن، همکاریکردن و شرکتکردن (Lutz & Caldecott, 1996; Wily, 1997) و معنای اصطلاحی آن، شرکت داوطلبانۀ گروهی از مردم در برنامههای توسعه است (خوشفر و همکاران، ۱۳۹۸: 28). مشارکت به معنای سهمیافتن، سودبردن، شرکتجستن و همکاریکردن است (غفاری و نیازی، ۱۳۸۶: 12). مشارکت حسب عامل سازمانی، از سه منبع سازماندهندۀ دولتمردان و کارشناسان عالیرتبه، مردم عادل و غیرماهر و عوامل بیرونی تشکیل شده است (شایگان، ۱۳۸۹: 96). بهلحاظ موضوعی، مشارکت به انواع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی تقسیم میشود: مشارکت اقتصادی به مفهوم شرکت در مسائل مالی (علیمحمدی، ۱۴۰۱: 12)، مشارکت فرهنگی به معنای شرکت در امور فرهنگی، در قالب نهادهای تخصصی (نیازپور، ۱۳۸۹: 26)، مشارکت سیاسی به معنای فعالیت فردی و جمعی برای ادارۀ بهتر امور سیاسی (امینی و همکاران، ۱۳۹۹: 216) و مشارکت اجتماعی، در بر دارندۀ کنشهای فردی و گروهی برای اثرگذاری بر تصمیمگیریهاست (شایگان، ۱۳۸۹: 96).
مشارکت اجتماعی: مشارکت اجتماعی و توسعه، لازم و ملزوم هماند (Abbott, 1995; Zakus & Lysack, 1998). به نظر میدگلی[3]، مشارکت اجتماعی ایدهای کاملاً ایدئولوژیکی است (جعفرینیا، ۱۳۸۷: 2، به نقل از نیازی، 1383: 3) که بازتاب اعتقادات ناشی از نظریههای اجتماعی و سیاسی و شاکلۀ ارتباطات غیررسمی با همکلاسیها، همکاران، خویشاوندان، انجمنها و گروههای داوطلبانه است (شارعپور، ۱۳۸۷: 64). شبکههای مشارکت تولیدکنندۀ سرمایۀ اجتماعی و تعدد شبکههای مشارکت در گروه، مبین میزان سرمایۀ اجتماعی است. هر اندازه شبکههای مشارکت در گروه، سازمان و جامعه گستردهتر باشد، سرمایۀ اجتماعی غنیتر است. تحقق ابعاد سه گانۀ مشارکت، شامل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در جوامع در حال توسعه، برای پیشبرد اهداف توسعه ضروری است. امیل دورکیم[4] اهمیت مشارکت اجتماعی را یادآور شده و بر گسترش روابط اجتماعی و ارتباطات برای تحقق همبستگی تأکید کرده است، همچنین معتقد است همبستگی اجتماعی، عامل تحقق مشارکت اجتماعی، تشدید ارتباطات و بسترساز فرصتهاست (غفاری و نیازی، ۱۳۸۶: 43). ناوزورف[5] (2000) معتقد است شکلگیری مشارکت در اجتماع، در پنج بعد کنش متقابل میان افراد، گروههای اجتماعی، سازمانهای غیر دولتی، اجتماعات محلی و کل اجتماع انجام میشود (باقریبنجار و رحیمی، ۱۳۹۱: 150). به اعتقاد مک آیور[6]، در رفتارهای متقابل الگودار و آگاهانه مانند مشارکت، فرایند دوگانۀ سازماندهی و انتخاب وجود دارد که یکسو، نظام ارزشی، شبکۀ پیچیدۀ فرهنگ متداول و شخصیت است و سوی دیگر، واقعیت بیرونی است که با ارزیابی کنترلی ارتباط مییابد و از دنیای عوامل بیرونی متمایز میشود (کوزر و روزنبرگ، ۱۳۹۳: 239).
تئوریهای مشارکت اجتماعی: در دیدگاههای مشارکت، بر نظـام تعلیموتربیت، نهادهای خانوادگی، عوامل محیطی و بیرونی، فرایندهای اجتماعی – اقتصادی، در شکلگیری مشارکت تأکید میشود (موسوی و همکاران، ۱۳۹۱: 50). از این دیدگاه، مشارکت زمانی محقق میشود که افراد با آموزش، سواد و رسانه، از محدودیتهای فکری رها شوند، نگاه متفاوتی به جهان داشته باشند و انتخاب آگاهانهای انجام دهند (گلدروپ، ۱۳۷۰: 26). از این نظر، رویکردهای متفاوتی وجود دارد که تعابیر متفاوتی از مشارکت براساس چشمانداز خود ارائه کردهاند:
الف) رویکرد کارکردگرایی: کارکردگرایان بر نتایج و پیامد واقعیتهای اجتمـاعی تأکید و کارکرد شوؤن جامعه را برحسب سودمندی تبیین میکنند (Pope, 1975; آبرومندی و همکاران، ۱۳۹۸: 154؛ لیتل، ۱۳۸۵: 151). در این رویکرد، نقش و کارکرد مشارکت مهم است؛ بهنحوی که مشارکت مردم و افـراد برای حیات نظام اجتماعی لازم (موسوی وهمکاران، ۱۳۹۱: 51) و ابزاری برای تحقق اهداف دیگران است. دستیابی بـه منـافع اقتصـادی، کسـب فایـده و منزلـت اجتمـاعی –اقتصادی و قدرت، از اهداف مشارکت اجتماعی در رویکرد کارکردگرایی است (رضایی، ۱۳۷۵: 54).
ب) رویکرد ساختارگرایی: در این رویکرد، اشـکال اقتصادی، سیاسی، اجتمـاعی و فرهنگی ساختارها، نقش اساسی دارند. بنا بر نظر ساختارگرایان، ساختارهای اجتماعی، رفتارهای مشارکتی را محدود و هدایت میکنند. این رویکرد تحقـق و تقویـت مشـارکت را در گـرو تغییـر و تحولات ساختاری میداند (موسوی و همکاران، ۱۳۹۱: 51). در رویکرد ساختارگرایی، مشارکت اجتماعی جزئی از ساخت اجتمـاعی است که ساختار اجتماعی را حفظ میکند، باعث بقا و ادامۀ حیات ساختار اجتماعی میشود و تحولات اساسی را در ساختار اجتماعی به وجود میآورد (فخرایی، ۱۳۸۳: 461).
ج) رویکرد کارکردی – ساختی: تأکید این رویکرد برای تحقق مشارکت، بر سطوح فردی و میانی شخصـیت، نهادهای اجتماعی و فرایندهاست و بیان کرده است که مشارکت داوطلبانه و آگاهانه با رشد شخصیت اجتماعی محقق خواهد شد؛ بنابراین، فرهنگپذیری و جامعهپذیری برای تغییر در نظام تمایلات افراد لازم است، همچنین توسعۀ مسئولیتپذیری، خوداتکایی، اخلاق، میل به پیشرفت و خردورزی در جهت تحقق مشارکت اجتماعی، ضرورت دارد (دشتی، ۱۳۷۶: 23).
د) رویکرد تضادگرایی: این رویکرد ویژگیهای شخصیتی و عوامل انگیزشی را عامل تعیین کنش فردی در اقدام به کنشهای اجتماعی در نظر میگیرد (موسوی و همکاران، ۱۳۹۱: 53). از این نظر، مشـارکت اجتماعی فینفسه هدف است و از طریق آن، تواناییها و خلاقیتهای افراد به فعلیت میرسد. در این نظریه، مشـارکت سیاسـی وظیفۀ شهروند فعال و وسیلهای در جهت تأمین نیازها، کسب فایـده و منافع شخصی در نظر گرفته میشود (رضایی، ۱۳۷۵: 54). دیدگاه تضاد، مشارکت را فرآیند توصیف و شناسایی فرصتها، نیازها و مشکلات تعریف و با مرور دیالکتیکی نیروهای اجتماعی، بر اتخاذ گـروههـای زیـر ستم برای عمل مشترک، تأکید کرده است (پیران، ۱۳۷۶: 76). در این دیدگاه، عضویت و فعالیت در تشکلهای اجتماعی، سبب احساس قدرت و توانایی در فرد میشود (پیران، ۱۳۸۳: 540).
ه) رویکرد کنش متقابل: در این رویکرد موجود در فرایندهای اجتماعی، بر نقش کنشگران تأکید و برای فهم پدیدههای اجتماعی، شناسایی خصوصیات عاملان کنش، مهم ارزیابی میشود. همچنین بیان میکنند که گرایش و تمایلات، نظام معانی و زمینههای شناختی افراد برای تبیین مشارکت اجتماعی ضروری و لازم است (موسوی و همکاران، ۱۳۹۱: 53). در این رویکـرد، مشارکت نوعی کنش اجتماعی است و شرایطی را شامل میشود: 1. کنشگر در شرایطی قرار دارد که کنشگران دیگر حضور دارند. کنش با توجه به حضور کنشگران دیگر انجام میشود و معطوف به حضور دیگران است؛ 2 - شرایط کنشگر به صورتی است که کنشگران دیگر قادرند با امکانات و ویژگیها و وسایلی که در اختیار دارند، رفتار کنشگر را تحت تأثیر قرار دهند؛ 3 –کنشگر اشتراکاتی با کنشگران دیگر دارد که در زمینههایی مانند مجموعههـای معینی از توقعات، اعتقادات، ارزشهای مشخص و نمادهاست (کوهن، ۱۳۸۱: ۱۳۹).
و) رویکرد ترکیبی: نگاه این رویکرد در تبیین فرایندها واقعیتهای اجتماعی، کلگرایانه است. این رویکرد، به ابعاد مختلفی در سطح کلان، فردی، رابطۀ کنشگران، ساختارهای اجتماعی و اثرگذاری توجه میکند و تکثر در روششناختی را میپذیرد. نظریۀ ساختیابی گیدنز[7] (2009) در زمرۀ این نظریههاست که نقطۀ عزیمت آن، آگاهی فردی و ساخت اجتماعی نیست، بلکه نحوۀ ساختیابی واقعیت اجتماعی است که در زمان و مکان به وجود میآید. هستیشناسی گیدنز دربارۀ زمان و مکان، او را قادر میکند تا بتواند علاوه بر ارتباط با تفاوت سـطح خـرد و کـلان، آنها را به شکل فرایندهای پویا و تاریخی ببیند (توسلی، ۱۳۷۴: 14). تعامل عوامل ساختاری و کنشی در تبیین واقعیتهای اجتماعی، مهم است. عوامل فردی، ویژگـیهای شخصیتی، و ساختار اجتماعی در تبیین مشارکت اجتماعی نقش دارند؛ به این شکل که از یکسو، توسـعۀ اجتمـاعی افـراد بـا شخصیت رشدیافته امکانپذیر است و از سوی دیگر، بـدون تکامل ساختاری و توسعه، رشـد شخصیت و درنتیجه، امکان مشارکت داوطلبانه و آگاهانه امکانپذیر نیست (چلبی، ۱۳۹۵: 227).
پیشینۀ تحقیق
دربارۀ مشارکت اجتماعی، پژوهشهای مختلفی انجام شده است که مربوط به گروههای مختلف اجتماعی است و در جدول 1 و 2 به برخی از آنها اشاره شده است.
جدول 1- مقالات داخلی مشارکت اجتماعی
Table 1- Internal articles of social participation
عنوان |
نویسنده |
روش |
یافتهها |
نقش وسایل ارتباطجمعی در مشارکت اجتماعی دانشجویان |
(مظفری، ۱۳۹۵) |
پیمایش |
میزان استفاده از تلویزیون و شبکههای اجتماعی، برای مشارکت اجتماعی بسیار ناچیز است. |
عوامل تأثیرگذار بر تقویت مشارکت اجتماعی دانشجویان، در انجمنهای علمی دانشگاه فردوسی مشهد |
(میرزایی و همکاران ۱۳۹۷) |
پیمایش |
بین متغیرهای مستقل تحقیق و مشارکت اجتماعی دانشجویان، همبستگی معناداری وجود دارد. |
اعتماد اجتماعی و تأثیر آن بر مشارکت اجتماعی دانشجویان دانشگاه هرمزگان |
(ظهیرینیا و همکاران، ۱۳۹۵) |
پیمایش |
میـزان مشـارکت اجتماعـی دانشـجویان در حـد متوسـط و رابطـۀ آن بــا اعتمــاد اجتماعــی، مثبــت و مســتقیم اســت. |
بررسی نقش دینداری در اعتماد و مشارکت اجتماعی دانشجویان دانشگاه لرستان |
(موسوی و همکاران، ۱۳۹۷) |
توصیفی - همبستگی |
در سطح اطمینان، ۹۵درصد دینداری تأثیر مثبت و معناداری بر اعتماد و مشارکت اجتماعی دانشجویان دانشگاه لرستان دارد. |
سرمایه و مشارکت اجتماعی در فضای دانشجویی |
(فرهادی، ۱۳۹۷) |
پیمایش |
میزان نشاط اجتماعی در حد متوسط به بالا و میزان مشارکت اجتماعی، در حد متوسط رو به پایین است. |
مشارکت اجتماعی و نشاط اجتماعی |
(گلابی و اخشی، ۱۳۹۴) |
پیمایش |
میزان مدارای اجتماعی با مشارکت اجتماعی و ابعاد سهگانۀ آن، همبستگی مستقیم معنیداری دارد، ولی مشارکت و مدارای اجتماعی براساس وضعیت تأهل دانشجویان، معنیدار نبود. |
بررسی تأثیر مشارکت اجتماعی بر مدارای اجتماعی، در بین دانشجویان |
(گلابی و رضایی، ۱۳۹۲) |
کمی |
درمجموع میزان مشارکت دانشجویان پایین است، اما تفاوت معنیداری میان میـزان مشـارکت ذهنـی زنـان و مـردان نیســت. |
بررسی رابطۀ اعتماد اجتماعی با مشارکت اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه یزد |
(زارع شاهآبادی و نوریاننجف، ۱۳۹۱) |
پیمایش |
بین مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی، رابطۀ معناداری وجود دارد. اگر به اعتماد اجتماعی دانشجویان افزوده شود، در این صورت، سطح مشارکت اجتماعی آنان نیز افزایش مییابد. |
پیشینۀ خارجی
جدول 2- مقالات خارجی مشارکت اجتماعی
Table 2- Intrenational articles on social participation
عنوان |
نویسنده |
یافتهها |
ورزش و سرمایۀ اجتماعی |
)Seippel, 2006( |
مشارکت داوطلبانۀ افراد در سازمانهای ورزشی، موجب اعتماد اجتماعی بیشتر فرد و همچنین پیگیری بیشتر در مسائل مدنی و سیاسی شده است. |
تحول اقتصادی در اروپای شرقی و توزیع درآمد |
)Atkinson et al., 1992( |
یافتههای پژوهش نشان داد بیـن متغیر اعتمـاد اجتماعـی و مشـارکت اجتماعـی، رابطة معنادار و مستقیمی وجود دارد. |
آیا سرمایۀ اجتماعی، پرداخت اقتصادی دارد؟ |
)Knack & Keefer, 1997( |
هـرچـه میزان اعتمـاد بیشتر باشد، همکاریهای مدنی و مشارکت مدنی افزایش مییابد؛ درنتیجه عملکرد اقتصادی بهتر میشود. |
نابرابری، اعتماد و مشارکت مدنی |
)Uslaner & Brown, 2005( |
نابرابری، موجب بیاعتمادی میشود. |
روششناسی
پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی، ازنظر روششناسی، کیفی و با استفاده از روشها، فراترکیب است و مبتنی بر مطالعۀ منابع اطلاعاتی در حوزۀ عوامل مؤثر بر مشارکت اجتماعی دانشجویان انجام شده است. روش فراترکیب، تحلیل مطالعات کیفی است که درنهایت فهمی عمیق و کاربردیتر را فراهم میآورد. فراترکیب، روشی برای جمعبندی مطالعات کیفی مربوط به یک پدیده یا لااقل نزدیک به آن است (Zimmer, 2006: 312-317). روش فراترکیب، با ارائۀ نگاه جامع به موضوع یا پدیده، به یکیشدن افقهای مختلف پژوهشی منجر میشود. مهمترین ویژگیهای روش فراترکیب، شامل بازیابی جامع و سامانمند (سیستماتیک) همۀ پژوهشها و گزارشهای کیفی مرتبط با موضوع، استفاده از روشهای مفید (کیفی و کمی) برای تحلیل آنها، تفسیر و تحلیل نکات اصلی تحقیقات، استفاده از روشهای سامانمند (سیستماتیک) و مناسب کیفی برای جمعبندی نکات اصلی مطالعات و استفاده از فرایند تکرارپذیر برای افزایش روایی روش و خروجی فراترکیب است (Sandelowski & Barroso, 2006: 22). توسعۀ نظری یک موضوع، ارائۀ چکیدهای سطح بالا از موضوع و تلاش برای دسترسپذیری یافتههای تحقیقات کیفی برای کاربست عملی از مهمترین فایدههای استفاده از این روش است (Zimmer, 2006: 313). فراترکیب، شامل مراحل انتخاب سؤال یا هدف پژوهش، جمعآوری پژوهشهای مرتبط، تصمیم دربارۀ مشمولیت و غیرمشمولیت مطالعات، ارزیابی و رتبهبندی مطالعات، ترجمۀ متقابل یافتههای مطالعات و ترکیب ترجمههاست (Walsh & Downe, 2005: 200-206). نوبلت[8] و همکاران (1988) هم برای فراترکیب، سه مرحلۀ انتخاب مطالعات، ترکیب ترجمهها و ارائۀ آنها را پیشنهاد دادهاند؛ اما این پژوهش، از روش هفت مرحلهای استفاده کرده است.
جامعۀ آماری این پژوهش، شامل کلیۀ پژوهشهای مشارکت اجتماعی دانشجویان است که در سامانۀ جهاد دانشگاهی (SID)، پایگاه نشریات کشور (مگیران) و ایرانداک (Irandoc)، موجود بوده است. در این سامانهها، واژههای مشارکت اجتماعی، مشارکت دانشجویی و مشارکت در قسمت عنوان، با محدودکردن جستوجو به زبان فارسی و بازۀ زمانی 1400-1390 جستوجو شده است که جمعاً 34 مقاله به دست آمده و از این 34 مقاله، 20 مقاله نیز براساس ملاکهای فراترکیب پذیرفته شده است. مراحل فراترکیب که در این پژوهش اجرا و برای دستیابی به اهداف تحقیق انجام شده است، عبارتاند از:
شکل 1- مراحل پیادهسازی روش فراترکیب
Fig 1- Implementation steps of meta-syenthsis method
)Sandelowski & Barroso, 2006)
مرحله اول: طرح سؤالهای تحقیق
در مرحلۀ اول، برای طرح و تنظیم سؤال پژوهش از عوامل تعیینکنندۀ مختلفی استفاده میشود. در این مرحله، از پارامترهایی مانند چگونگی روش، جامعۀ مطالعهشده، چه زمانی و یا چه چیز استفاده شده است. در این پژوهش، سؤالات زیر بررسی و دربارۀ آنها جستوجو شده است.
مرحلۀ دوم: مروری بر مطالعات به شکل نظاممند
در این مرحله، ابتدا کلمات کلیدی مرتبط با موضوع انتخاب و بهطور مستمر در تمام مراحل تحقیق، مجدد ارزیابی میشود. محقق با مجموعهای از جستوجوهای آنلاین و سیستماتیک، بر مقالات منتشرشده در مجلات علمی مختلف متمرکز شده و مطالعات مرتبط با موضوع را انتخاب کرده است. در این پژوهش، محقق جستوجوی نظاممند خود را بر پایگاه مجلات علمی مصوب در سایت مگیران متمرکز و واژگان کلیدی مرتبط مندرج در جدول 3 را انتخاب کرده است.
جدول 3- کلیدواژههای تحقیق
Table 3- Research keywords
فارسی |
مشارکت، مشارکت اجتماعی، دانشجویان، فراترکیب |
مرحلۀ سوم: جستوجو و انتخاب متون مناسب
محقق در این مرحله، با هدف رسیدن به متون منتخبی، بازبینیهای مختلف مقالات متناسب با سؤالات پژوهش را مشخص و برخی مقالات را رد میکند. مقالات ردشده، در فرایند فراترکیب قرار نمیگیرند. در این پژوهش، ملاک انتخاب مقالات به قرار ذیل بوده است:
ملاکهای انتخاب مقالات، طبق معیارهای ذیل معرفی شدند:
محل چاپ مقاله: مقالات پذیرششده در پایگاه مجلات علمی مصوب در سایت Magiran وSid و Irandoc؛
موضوع: عوامل مؤثر بر مشارکت دانشجویان در جامعۀ ایران؛
حیطۀ کلی: مشارکت اجتماعی دانشجویان؛
روش تحقیق: فراترکیب؛
محدودۀ زمانی تحقیق: 1400-1390؛
زبانهای استفاده شده: فارسی.
کیفیت مقالات براساس 10 معیار، بر مبنای برنامۀ مهارتهای ارزیابی حیاتی (هر معیار حداکثر 5 امتیاز)، اصول و روشها، هدف پژوهش، نمونه، ساختار پژوهش، انعکاسپذیری، مرتبسازی دادهها، دقت تحقیق، رعایت اخلاق حرفهای، تبیین روشن نتایج، نتیجهگیری کلی شد و نتایج نهایی ذیل به دست آمد.
جدول 4- امتیازات دادهشده به مقالۀ منتخب
Table 4- Points given to the selected article
شمارۀ مقاله |
1 |
2 |
3 |
4 |
5 |
6 |
7 |
8 |
9 |
10 |
نمرۀ نهایی |
41 |
45 |
43 |
42 |
50 |
42 |
45 |
45 |
43 |
40 |
شمارۀ مقاله |
11 |
12 |
13 |
14 |
15 |
16 |
17 |
18 |
19 |
20 |
نمرۀ نهایی |
39 |
45 |
40 |
48 |
47 |
45 |
35 |
38 |
40 |
41 |
در این مرحله از بین 34 مقاله، 20 مقاله براساس ده معیار ذکرشده، تأیید نهایی شد. با توجه به نتایج حاصلشده، حداکثر امتیاز دادهشده به مقالات 50 و حداقل آن 35 بوده است.
جدول 5- نتایج گزینش مقالات نهایی
Table 5- Results of selection of final articles
تعداد کل مقالات و منابع اولیه |
34 |
|
تعداد مقالات پذیرفتهنشده براساس عنوان تحقیق |
4 |
|
تعداد مقالات پذیرفتهنشده براساس چکیدۀ تحقیق |
3 |
|
تعداد مقالات پذیرفتهنشده براساس محتوای تحقیق |
3 |
|
تعداد مقالات پذیرفتهنشده براساس کیفیت تحقیق |
4 |
|
تعداد مقالات پذیرفتهشدۀ نهایی |
20 |
|
یافتههای تحقیق
مرحلۀ چهارم: استخراج نتایج
در این مرحله، پژوهشگر مقالات منتخب و نهاییشده را بهمنظور دستیابی به یافتههای درونی - محتوایی مطالعات، برای چندمین بار مرور و پس از انتخاب و نهاییشدن محتوای مقالات، عوامل و ابعاد مؤثر بر مشارکت اجتماعی دانشجویان را استخراج کرده است.
مرحلۀ پنجم: بررسی و ادغام نتایج
ایجاد تفسیر یکپارچه و جدید از یافتهها، از اهداف فراترکیب است. یافتههای این مرحله نشان میدهد از گذشته تاکنون، چنین مطالعۀ نظاممندی انجام نشده است، هریک از مطالعات پیشین، فقط به جنبۀ خاصی از مقولۀ مشارکت اجتماعی دانشجویان توجه داشته و هیچیک از تحقیقات، چارچوب منسجم و نظاممندی نداشتهاند. در جدول 6، کدهای نهایی استخراجشده در هر مقوله و مفهوم نشان داده شده است.
جدول 6- عوامل و ابعاد مؤثر بر مشارکت اجتماعی دانشجویان در دانشگاه
Table 6- Factors and dimensions affecting the social participation of students in the University
|
مقوله |
مفاهیم |
مأخذ |
فراوانی |
||||
اجتماعی |
اعتماد اجتماعی، کارآمدی انجمنهای علمی، مزایا عضویت در انجمنها، نشاط اجتماعی |
(پناهی و دهقانی، ۱۳۹۱؛ رضایی و همکاران، ۱۳۹۹؛ سعدآبادی و همکاران، ۱۴۰۰؛ ظهیرینیا و همکاران، ۱۳۹۵؛ فرهادی، ۱۳۹۷؛ مظفری، ۱۳۹۵؛ میرزایی و همکاران، ۱۳۹۷) |
8 |
|
||||
فردی |
سن، جنس، تحصیلات، رشتۀ تحصیلی، وضعیت اشتغال |
(زارع شاهآبادی و نوریاننجف، ۱۳۹۱؛ ظهیرینیا و همکاران، ۱۳۹۵؛ گلابی و اخشی، ۱۳۹۴؛ مظفری، ۱۳۹۵) |
4 |
|
||||
نگرش مشارکتی |
مشارکت اجتماعی، فعالیت مشارکتی، رفتار مشارکتی |
(امامجمعهزاده و همکاران، ۱۳۹۱؛ ظهیرینیا و همکاران، ۱۳۹۵؛ گلابی و اخشی، ۱۳۹۴؛ موسوی و همکاران، ۱۳۹۷؛ میرزایی وهمکاران، ۱۳۹۷) |
6 |
|
||||
فرهنگی |
رسانه، تلویزیون، شبکههای اجتماعی، دینداری، فرهنگ
|
(دولتی و همکاران، ۱۴۰۰؛ سعدآبادی و همکاران، ۱۴۰۰؛ فرهادی، ۱۳۹۷؛ مظفری، ۱۳۹۵؛ موسوی و همکاران، ۱۳۹۷) |
5 |
|
||||
روانی |
احساس بیقدرتی، رضایت از زندگی، حرمت نفس، روحیۀ مشارکتی، مدارای اجتماعی |
(رضایی و همکاران، ۱۳۹۹؛ فرهادی، ۱۳۹۷؛ گلابی و اخشی، ۱۳۹۴) |
3 |
|
||||
مأخذ: یافتههای تحقیق
مرحلۀ ششم: تعیین کیفیت نتایج
در این مرحله، محقق برای کنترل نتایج استخراجیاش، از مقایسۀ نظرهای خود با خبرگان دیگر استفاده کرده و نتایج آن ازطریق شاخص کاپا ارزیابی و تأیید شده است.
روایی و پایایی
در این مرحله از تحقیق حاضر، برای ارزیابی پایایی پژوهش، از ضریب کاپا استفاده شده است؛ زیرا کوهن (1960)، فرمول کاپا را ابداع و تأکید کرد که این فرمول برای محاسبۀ توافق مورد انتظار مطلوب است. مقدار کاپا بین صفر تا یک نوسان دارد؛ یعنی هرچه مقدار آن به عدد یک نزدیکتر باشد، نشاندهندۀ توافق بیشتر مرورگران است. در این تحقیق با انجام محاسبات، ضریب کاپا 0.96 به دست آمد که توافق قوی مرورگران بر سر عوامل مؤثر بر مشارکت اجتماعی دانشجویان در مطالعات بررسیشده را نشان میدهد.
مرحلۀ هفتم: اعلام نتایج
در این مرحله، یافتههای به دست آمده از مراحل قبل، بهصورت یک مدل ارائه میشود که این مدل براساس مؤلفهها و ابعاد است؛ بنابراین، مطالعۀ حاضر با جمعبندی مطالعات کیفی و کمی قبلی، یافتههای حاصل از مراحل گذشته را مبنی بر مشارکت اجتماعی دانشجویان، دستهبندی و ترکیب کرده و درنهایت، الگوی جدیدی را برای مشارکت اجتماعی دانشجویان، مانند شکل 2 طراحی و ترسیم کرده است.
شکل 2- الگوی جدید مشارکت اجتماعی دانشجویان ایرانی در دانشگاه
Fig 2- The new pattern of social participation of iranian students in the University
منبع: یافتههای تحقیق
بحث و نتیجه
پژوهش حاضر تلاش کرد تا با فراترکیب مطالعات کیفی و کمی تحقیق، الگوی جدیدی را برای مشارکت دانشجویان در امور دانشگاه طراحی و معرفی کند. هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی جدید مشارکت مؤثر اجتماعی دانشجویان در دانشگاههای ایران است که با مطالعه و جمعبندی پژوهشهای انجامشده دربارۀ مشارکت اجتماعی انجام شده است. روش پژوهش از نوع فراترکیب و جامعۀ آماری آن، کلیۀ مقالات علمی و پژوهشی منتشرشده در ایران با موضوع مشارکت دانشجویان در دانشگاه، در بازۀ زمانی سال1390 تا پایان سال ۱۴۰۰ است. در کل تعداد 34 مقالۀ پژوهشی یافت شد که درنهایت پس از بررسی و پالایشهای مختلف،20 مقاله برای بررسی نهایی انتخاب شد. یافتهها نشان داد 5 عامل اجتماعی، فردی، نگرش مشارکتی، فرهنگی و روانی بر مشارکت اجتماعی دانشجویان اثرگذارند که عامل اجتماعی شامل اعتماد اجتماعی، کارآمدی انجمنهای علمی، مزایای عضویت در انجمنها و نشاط اجتماعی، عوامل فردی شامل سن، جنس، تحصیلات، رشتۀ تحصیلی، وضعیت اشتغال، عامل نگرش مشارکتی در بر گیرندۀ مشارکت اجتماعی، فعالیت مشارکتی و رفتار مشارکتی، عامل فرهنگی شامل رسانه، تلویزیون، شبکههای اجتماعی، دینداری، فرهنگ و عامل روانی هم در بر گیرندۀ احساس بیقدرتی، رضایت از زندگی، حرمت نفس، روحیۀ مشارکتی و مدارای اجتماعی است. مطالعات متعددی یافتههای تحقیق حاضر را تأیید و تأکید کردهاند که مشارکت اجتماعی، متأثر از عوامل متعددی مانند باورهای مذهبی، پیشینۀ تاریخی، پایگاه اجتماعی و اقتصادی، سن، جنس، نژاد، قومیت، ساختار، مذهب و ارزشهای فرهنگی، تحصیلات، شغل، محل سکونت، شخصیت، سرمایۀ اجتماعی و ویژگیهای روحی و روانی افراد است (Campbell, 2013; Kivoi, 2014; Krishna, 2002; Milbrath, 1981; Persson, 2015; Woodward et al., 2016). برخی بر تأثیر تحصیلات، درآمد و موقعیت اجتماعی در مشارکت اجتماعی تأکید دارند (Verba & Nie, 1987). دوکنس[9] ( 2017)، عوامل شخصیتی را تعیینکنندۀ مشارکت خوانده و تأکید کرده است که این عوامل در پنج دستۀ سازگاری، وظیفهشناسی، ثبات عاطفی، شدت و محیط تقسیمبندی میشوند. برخی (Lilleker & Koc-Michalska, 2017) از انگیزۀ افراد بهعنوان عامل مؤثر بر مشارکت یاد و بعضی هم (Lopes et al., 2009; Weitz-Shapiro & Winters, 2008)، از فایدهمندی و سود مشارکت سخن گفته و تصریح کردهاند که افراد پس از محاسبۀ سود و زیان مشارکت، در صورتی مبادرت به کار میکنند که فایدۀ آن بیش از زیانش باشد. در دیدگاههای مشارکت، بر نظـام تعلـیم و تربیت، نهادهای خانوادگی، عوامل محیطی و عوامل بیرونی، فرایندهای اجتماعی – اقتصادی، در شکلگیری مشارکت تأکید شده است (موسوی و دیگران، ۱۳۹۱: 50). لیپست[10] (1960)، توسعۀ اقتصادی را لازمۀ تحقق مشارکت میداند و تأکید میکند نظام طبقاتی باز، صنعتیشدن و فراگیری آموزش و پرورش، منشأ توسعۀ اقتصادی و مشارکت اجتماعی است (ازکیا و غفاری، ۱۳۹۲: 51). او از میزان توسعۀ اقتصادی، بهعنوان مهمترین و اساسیترین پیششرط برقراری دموکراسی یاد و تصریح میکند که موقعیت اقتصادی خانواده مثل منزلت، درآمد، شغل، محل سکونت، موقعیت اجتماعی شامل وضعیت تأهل، مشارکت در نهادها، شهری یا روستاییبودن، مهاجر یا بومیبودن، تحصیلات، میانسالی یا جوانی و موقعیت سیاسی- مذهبی مانند ایدئولوژی و ویژگی سیاسی خانواده، از مهمترین متغیرهای مؤثر بر مشارکتاند (فرهمند و همکاران، ۱۳۹۵: 13). هانتینگتون و نلسون[11] (1976)، منزلت اجتماعی، عضویت و مشارکت در سازمانها و گروههای اجتماعی را مهمترین عوامل مؤثر بر مشارکت میدانند (گنجی و همکاران، ۱۳۹۱: 152). به اعتقاد آنان، آموزش بیثباتکننده است؛ اما نتیجۀ آن، جمعیت ماهر و باسوادی است که برای توسعه لازم است ( Huntington, 2014; Huntington & Dominguez, 1975). آنان، اثرگذاری فرآیند توسعه بر مشارکت را ازطریق سازمانی یادآوری و چنین تشریح میکنند که عضویت فرد در گروهها و سازمانها، احتمال مشارکت او را بیشتر میکند. دال[12] (2005) از اندیشۀ برابری بهعنوان یک اصل دموکراتیک مطلوب یاد و تأکید میکند برابری با عمل سیاسی، برقرار نمیشود. به نظر او، شهروندی که احساس ناتوانی و بیتأثیری کند، در مقایسه با کسی که در مقابل او فکر میکند، خیلی کمتر در امور سیاسی دخالت میکند (مسعودنیا و همکاران، ۱۳۹۱: 109). دال معتقد است کسانی که اعتقاد دارند بر فرآیندهای سیاسی اثرگذارند، بیش از دیگران در فعالیتهای سیاسی- اجتماعی شرکت میکنند (امامجمعهزاده و همکاران، ۱۳۹۱: 11). به زعم دال، ویژگیهای اجتماعی و خصوصیات شخصیتی افراد، بر احساس کارایی آنان اثرگذار است، بهگونهای که هرچه مقام اجتماعی، درآمد، تجربه و دانش فرد بالاتر باشد، کارایی و تأثیرگذاری او بیشتر است. بدبینی و اعتمادنداشتن به مشارکت نیز در کارایی فرد مؤثر است و بالعکس (محسنی و همکاران، ۱۳۸۵: 158). لرنر[13] (1958)، به نقش مشارکت در جوامع در حال گذار اشاره و یادآوری میکند که سواد، ارتباطات، رسانههای گروهی، تحرک جغرافیایی و شهرنشینی، پیشنیاز توسعه، تحرک ذهنی و روانی است که در شکلگیری شخصیت انتقالی نمود پیدا میکند. همدلی، مؤلفۀ محوری شخصیت انتقالی است که لرنر (1958) نقش آن را در توانمندسازی افراد، بااهمیت خوانده و تصریح کرده است که با رسانهها و ارتباطات، درک افراد و شناخت جامعه، متحول، آگاهی جامعه بیشتر و اهمیت مشارکت نمایانتر میشود. او نوسازی را انتقال به جامعۀ مشارکتی و مشارکت را نوعی دیدگاه میداند و میگوید نوسازی، نوعی حذف سنت و بسیج اجتماعی است که در انتهای راه، با منافع عمومی و هویت جمعی ارتباط مییابد. چنین فرایندی زیربنای توسعه و تحقق دموکراسی مبتنی بر رأی همگانی و میزان بالای مشارکت است (قادرزاده و همکاران، ۱۳۹۸: 103). درمجموع کارکردگرایان، نتایج و پیامد واقعیتهای اجتمـاعی را تعیینکننده میدانند و بر کارکرد شوؤن جامعۀ حسب سودمندی تأکید میکنند (Pope, 1975; آبرومندی و همکاران، ۱۳۹۸: 154؛ لیتل، ۱۳۸۵: 151). ساختارگرایان سـاختارها را در شکلگیری مشارکت اجتمـاعی، سیاسـی، فرهنگی و اقتصادی مؤثر میدانند. ازنظر آنان، ساختارهای اجتماعی، رفتارهای مشارکتی را هدایت و محدود میکنند. رویکرد کارکردی – ساختی بر سطوح فردی و میانی نظـام شخصـیت، فرایندها و نهادهای اجتماعی برای تحقق مشارکت تأکید و تصریح کرده است که مشارکت آگاهانه و داوطلبانه بـدون رشد شخصیت اجتماعی میسر نخواهد بود (دشتی، ۱۳۷۶: 23). تضادگرایان بر عوامل انگیزشی و ویژگیهای شخصیتی بهعنوان تعیینکننـدۀ کـنش فردی در مبادرت به کنشهای اجتماعی تأکید دارند ( موسوی و همکاران، ۱۳۹۱: 53). طبق این رویکرد، مشارکت اجتماعی، فرآیند شناسایی و توصیف مشکلات، نیازها و فرصتهاست (پیران، ۱۳۷۶: 76). رویکرد کنش متقابل، نقش عاملان کـنش را در فراینـدهای اجتمـاعی مهم توصیف و بر شناسـایی ویژگیهای کنشـگران برای فهم پدیدههای اجتمـاعی تأکیـد کرده است (موسوی و همکاران، ۱۳۹۱: 53). رویکرد ترکیبی با نگاهی کلگرایانه به واقعیتها و فرایندهای اجتماعی، تأکید کرده است که تعامل عوامل ساختاری و کنشی، عوامل فردی، ویژگـیهای شخصیتی و ساختار اجتماعی در تبیین مشارکت اجتماعی نقش مهمی دارند (چلبی، ۱۳۹۵: 227). نتایج تحقیق نشان میدهد با افزایش و گسترش مشارکت دانشجویان در امور دانشگاه، همۀ ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی زندگی دانشجویی توسعه مییابد و موجب تقویت همبستگی، بهبود کیفیت زندگی دانشجویی و درنهایت بروز خلاقیت و خودباوری میشود. دانشجویان با مشارکت اجتماعی در دانشگاه، ضمن تحقق منزلـت اجتمـاعی –اقتصادی و کسب قدرت، میتوانند بـه منـافع اقتصـادی و معنوی دست پیدا کنند.
با توجه به نتایج به دست آمده، پیشنهاد میشود:
- با توجه به پایینبودن میانگین مشارکت اجتماعی در بین دانشجویان، سازمانهای مربوطه با برگزاری مسابقات گروهی و تیمی در بین دانشجویان، آنها را برای مشارکت بیشتر ترغیب کنند؛
- با توجه به پایینبودن مشارکت اجتماعی دانشجویان، پیشنهاد میشود دانشگاهها با برگزاری دورههای ویژه و فراهمکردن شرایط لازم، دانشجویان این گروه را به مشارکت اجتماعی بیشتر تشویق کنند.
[1] Participation
[2] Watkins
[3] Midgley
[4] Emile Durkheim
[5] Novruzov
[6] McIver
[7] Giddens
[8] Noblit et al.
[9] Dawkins
[10] Lipset
[12] Dahl
[13] Lerner