«آسیب پذیری اجتماعی» شهروندان اصفهانی در مواجهه با اپیدمی کووید 19: یک مطالعۀ ترکیبی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار، گروه علوم اجتماعی، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران

2 استادیار، گروه علوم اجتماعی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران

چکیده

اپیدمی کووید 19، عصر حاضر را با مخاطراتی جدید و دامن‌گستر مواجه کرده است. پژوهش حاضر، ابتدا تجربۀ زیستۀ شهروندان اصفهانی از آسیب‎‎‍پذیری دوران کرونا را واکاوی می‏کند و سپس میزان آسیب‌پذیریِ گروه‌های مختلف اجتماعی را در جامعۀ آماری کل شهروندان اصفهانی می‌سنجد. پژوهش حاضر، از‌نظر روش‌شناسی یک تحقیق ترکیبی از نوع متوالی کیفی-کمی است. روش کیفی از نوع پدیدارشناسی است. بر این اساس با استفاده از تکنیک نمونه‌گیری هدفمند[1]‌، تعداد 30 نفر از افرادی انتخاب شدند که به اقتضای شرایط خویش، تجربۀ آسیب‎دیدگی بیشتری از کروناویروس داشتند‌. مصاحبه‌ها از نوع نیمه‌ساختاریافته بود. پس از پیاده‌سازی مصاحبه‌ها و تبدیل گفت‌وگوها به متن، داده‌ها با استفاده از روش تحلیل دادۀ کولایزی[2] کدگذاری و تفسیر شد. در بخش کمی، با انجام تحقیق پیمایشی، میزان «آسیب‌پذیری شهروندان اصفهانی از مواجهه با کرونا» بر‌ نمونه‎ای معرف از کل شهروندان 19 تا 64 سالۀ شهر اصفهان،‌ سنجش شد. با استفاده از فرمول کوکران و شیوۀ نمونه‌گیری سهمیه‎ای، 483 نفر از شهروندان‌ مطالعه شدند. نتایج بخش کیفی نشان داد شهروندان اصفهانی طی زندگی در شرایط کرونایی و برهمکنشی‎های اجتماعی با این شرایط، آسیب‎های مختلفی را تجربه‎ کرده‎اند که در پنج مقولۀ آسیب‌های اقتصادی،‌ فرهنگی،‌ آموزشی، ‌اجتماعی و ‌نهادی قرار گرفته‌اند. نتایج آزمون فرضیات نشان داد در آسیب‎‍های اقتصادی، شغلی و اجتماعی، میانگین نمرات پاسخگویان از حد متوسط نرمال پایین‌تر است و گویای آن است که شهروندان اصفهانی از‌لحاظ اقتصادی و اجتماعی آسیب‌پذیری کمتری داشته‌اند، اما در حوزۀ آسیب‎های فرهنگی، نهادی و آموزشی، میانگین نمرات پاسخگویان بالاتر از حد متوسط نرمال است. میزان آسیب‎پذیری در ابعاد اقتصادی، فرهنگی و آموزشی، در بین طبقات مختلف اجتماعی به‌گونه‎‍ای معنادار متفاوت است، اما در دیگر ابعاد تفاوت معناداری در بین طبقات مختلف اجتماعی وجود ندارد. بنابراین، آسیب‎پذیری شهروندان اصفهانی از شرایط همه‌گیری کرونا، ناشی از فقدان نظام منسجم و کارآمد مدیریت بحران‎ در کشور، بیشتر از نوع فرهنگی و نهادی است، حال آنکه در سطوح اجتماعی و اقتصادی توانسته‌اند خود را با شرایط اپیدمی سازگار کنند. این نتایج‌ تلویحات کاربردی در تدوین مداخلات برای بحران‌های کنونی و آیندۀ کلان‌شهر اصفهان و چه‌بسا جامعۀ ایران خواهد داشت.
 
[1]. Purposive sampling
[2]. Colaizzi’s method of data analysis
 

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Social Vulnerability of the Citizens of Isfahan in the Face of the COVID-19 Pandemic: A Mixed Study

نویسندگان [English]

  • Zahra Maher 1
  • Zahra Zakeri Nasrabadi 2
1 Assistant professor, Department of Social Sciences, University of Isfahan, Isfahan, Iran
2 Assistant professor, Department of Social Sciences, Payam-e Noor University, Tehran, Iran
چکیده [English]

Introduction
Social vulnerability refers to the varying degrees of sensitivity and the adverse effects experienced by individuals due to social, economic, and political factors in the face of a risk (Burton et al., 2018; Crimmins, 2020; Eisler et al., 2021). The scientific and systematic analysis of citizens' vulnerability to the conditions of the COVID-19 pandemic is crucial in identifying and understanding the significant disparities in vulnerability among different socio-economic groups. This analysis not only reveals weaknesses in policy and crisis management, but also helps in formulating appropriate policies to direct economic and cultural resources towards supporting these vulnerable groups and taking effective actions aligned with citizens' needs. In this study, we adopted a hybrid approach to examine the COVID-19 pandemic as a social phenomenon. Firstly, we explored the lived experiences of the citizens of Isfahan and the types of hardships they had faced during the pandemic. Subsequently, we measured and described the state of vulnerability and its various indicators in the entire population of Isfahan. This comprehensive analysis enabled us to analyze the different types of damages caused by the crisis and assess the level of vulnerability among various social groups on a broader and generalizable scale.
 
 
Materials & Methods
In terms of methodology, this research followed a mixed qualitative-quantitative sequential approach. The qualitative method employed was of a phenomenological nature. To gather qualitative data, a purposive sampling technique was utilized to select a sample of 30 individuals, who had experienced significant damage from the coronavirus due to their specific circumstances. Semi-structured interviews were conducted with these participants and the conversations were transcribed into text format. The data obtained were then analyzed using Colaizzi's method of data analysis, which involved coding and interpretation.
In the quantitative part of the study, a survey was conducted to measure the vulnerability of Isfahan citizens to exposure to Corona on a representative sample of all citizens aged 19 to 64 years in the city of Isfahan. The sample size was determined using Cochran's formula and a quota sampling method was employed. A total of 483 citizens were included in the study.
Discussion of Results & Conclusions
The findings of this study revealed that the damages experienced by the participants in the face of the coronavirus could be categorized into 5 main categories: social damages, economic damages, educational damages, cultural damages, and institutional damages. Each of these categories further consisted of sub-categories.
Under economic damages, 3 sub-categories were identified: treatment costs, burnout, and economic pressure. Educational harms encompassed 3 sub-categories: degradation of education quality, weak internet infrastructure, and reproduction of class inequalities. Cultural damage was found to have 2 sub-categories: erosion of cultural capital and transformation in customs. Institutional harms were classified into 4 sub-categories: inefficiency of government policies, wandering of institutions, institutional mistrust, and inefficiency of the care system. Social harms were divided into 4 sub-categories: intensification of domestic conflict, weakening of social ties, social stigma of Corona, and suspension of social relief.
It is important to note that generalizing these results to all citizens of Isfahan required a comprehensive study to be conducted on a representative statistical sample of the society. Furthermore, basing policy-making decisions on these results depended on answering the question of whether the severity of vulnerability among Isfahan citizens in all these dimensions was uniform across different social classes, including low, middle, and high classes.
In alignment with the qualitative findings, the quantitative part of the research indicated that the citizens of Isfahan had an average score close to or higher than the average range of scores (equal to 3) in most social harms. However, when comparing the severity of social vulnerability across different dimensions, it was observed that the citizens of Isfahan experienced more cultural and institutional damages compared to other types of damages during the COVID-19 epidemic. On the other hand, they were relatively less vulnerable in terms of economics, work, and family relationships.

کلیدواژه‌ها [English]

  • COVID 19 Epidemic
  • Social Vulnerability
  • Social Construction of Risk
  • Mixed Research Method

مقدمه و بیان مسئله

مخاطرات اجتماعی، بخشی از زندگی روزمره است. بک[1]
( 1994, 1997)، جامعه‎‍شناس آلمانی، این مسئله را به یک تغییر گسترده نسبت می‌دهد و آن را «مدرنیتۀ بازتابی»[2] می‌نامد؛ یعنی جایی که عوارض ناخواسته و پیش‎‍بینی‌نشدنی زندگی مدرن، اساس تعریف آن را زیر سؤال می‌برد. پاندمی کووید 19 و پیامدهای اجتماعی آن را نیز باید‌ یکی از مهم‌ترین مخاطرات اجتماعی بشر در قرن 21 در نظر گرفت.

رابطۀ بین اپیدمی‎‍ها و آسیب‎پذیری اجتماعی، قبلاً در مقاطع تاریخی دیگری مانند موارد آنفلوانزای اسپانیایی، آنفلوانزای خوکی و سندرم حاد تنفسی سارس دیده شده است (Farias & Junior, 2021: 4)؛ به‌ویژه در کشورهای فقیرتر، اپیدمی به‌لحاظ هزینه‌های اجتماعی، خسارت‌های سنگینی وارد می‌آورد. این پدیده، مشکلات اجتماعی ‌نظیر فقر، نابرابری و فساد را تشدید می‌کند. این امر ممکن است در بعضی موارد به عواقب شدیدی همچون تجزیۀ اجتماعی منجر شود (شواپ و ماله‌ره، 1400: 73).

آسیب‎پذیری اجتماعی[3] توصیف‎کنندۀ درجات مختلف حساسیت و متحمل‌شدن آثار نامطلوب بر مبنای عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در برابر یک مخاطره است (Burton et al., 2018; Crimmins, 2020; Eisler et al., 2021).

مطالعات میدانی (صفری، 1399؛ طاهری‌نیا و حسنوند، 1399) انجام‌شده نشان می‎‍دهد در کشور ایران که بحران‌های اقتصادی و زیست‎محیطی، توان معیشتی و قدرت تاب‌آوری مردم را تضعیف کرده است، همه‌گیری کروناویروس بر عمق و گسترۀ مسائل اجتماعی موجود، همچون فقر، بیکاری، شکاف طبقاتی، نابرابری‎های اجتماعی و نظایر آن افزوده و آسیب‌های اجتماعی خاص خود را نیز پدید آورده است. انزوای بیماران و خانواده‌های آنها، اختلال در روابط اجتماعی، افزایش طلاق و خشونت‎‍های خانگی (‌کوهستانی و علیخانی، 1400)، ابهام و سرگردانی مردم دربارۀ زمان این بیماری، سلب آزادی انسان‌ها، روزمرگی، تأثیر منفی بر روابط اجتماعی و عاطفی (عسگری و همکاران، 1400؛ افتخاری و همکاران، 1400)، به حاشیه رفتن دیگر مشکلات، جدایی بیمار از خانواده، طبیعی‌شدن مفهوم مرگ در جامعه (Nobahari et al., 2022)، زوال شادی و نشاط از جامعه (درویشی، 1399)، زوال ارزش‌های اخلاقی در جامعه‌، ناامیدی مردم، پیش‌گویی و مراجعه به دعا‌نویس و رمال، گسترش شکاف طبقاتی و افزایش بی‌عدالتی در جامعه (صفری، 1399)، از‌جمله آسیب‎‍های اجتماعی و فرهنگی اپیدمی کرونا در جامعۀ ایران‌اند.

این نتایج نوعی زنگ خطر است و نشان می‌دهد اگر همین امروز برای مدیریت این آسیب‎‍ها برنامه‌ریزی نکنیم، پیامدهای آن به مراتب خطرناک‌تر از شیوع ویروس کرونا خواهد بود. این امر مطالعه و تحلیل آسیب‌پذیری شهروندان و میزان تاب‌آوری آنها را در شرایط همه‌گیری‌ ضروری می‌کند.

همچنین انسان‌ها به‌طور یکسان قادر به دسترسی به منابع و فرصت‌ها نیستند و به یک اندازه در معرض مخاطرات قرار نمی‌گیرند؛ بنابراین قرار‌گرفتن افراد در معرض خطر، بسته به طبقۀ آنها (که بر درآمد، نحوۀ زندگی‌ و مکان آنها تأثیر می‌گذارد)، زن یا مرد بودن، قومیت و گروه سنی آنها، معلول‌بودن یا نبودن آنها، وضعیت مهاجرت و... افراد متفاوت است (Wisner et al., 2004: 6)؛ پس تحلیل مخاطرات و بحران‌ها به الگوهای گسترده‌تری در جامعه مرتبط می‎شود که توجه به آنها برای ارائۀ تصویری درست و دقیق از فرایند آسیب‎پذیری جامعه از بحران، ضروری است.

تحلیل علمی و نظام‌مند آسیب‌پذیری شهروندان از شرایط اپیدمی کووید 19، ضمن آشکارکردن ضعف‌های موجود در حوزه‌های سیاست‌گذاری و مدیریت بحران، به‌لحاظ تشخیص و تحلیل تفاوت‌های گسترده‌ای بسیار حائز اهمیت است که در تأثیرپذیری گروه‌های اجتماعی-اقتصادی مختلف از همه‌گیری کرونا وجود دارد. شرایط افراد، پیکربندی خانواده، بخش‌هایی که در آن کار می‌کنند و محیط‌های اجتماعی که در آن زندگی می‌کنند، توانایی آ‌نها را برای سازگاری‌ شکل می‌دهند؛ در‌نتیجه طیف متنوعی از تأثیرات شکل می‎گیرد (Pereznieto & Oehler, 2021: 2). درواقع، تشخیص گروه‎های آسیب‎پذیرتر، به سیاست‌گذاری‎های مناسب در زمینۀ هدایت، تغییر مسیر منابع اقتصادی و فرهنگی به‌سمت حمایت از این قشرها و انجام اقداماتی ثمربخش همسو با نیازهای شهروندان می‌انجامد.

بنابراین از هر منظری به تغییرات حاصل از همه‌گیری کرونا بنگریم، اینکه کرونا به چه آسیب‎های جدیدی منجر شده است و یا کدام مسائل و آسیب‌های قبلی را تشدید کرده و در عین حال چه فرصت‎هایی را برای بازتنظیم جامعه پدید آورده است، همگی مستلزم انجام تحقیقات وابسته به زمینه و نیز پیمایش‎هایی در سطح وسیع در بین مردمانی است که درگیر چنین شرایط و ناچار به همزیستی با این شرایط‌اند.

پژوهش حاضر با اتخاذ رویکردی ترکیبی در مطالعۀ اپیدمی کووید 19 به‌مثابۀ پدیده‌ای اجتماعی، ابتدا تجربۀ زیستۀ شهروندان اصفهانی و گونه‌شناسی آسیب‌‎‍‎‍های تجربه‌شدۀ شهروندان را در دوران همه‌گیری کرونا واکاوی می‎‍کند، سپس وضعیت آسیب‎‍پذیری و شاخص‎‍های مختلف آن را در جامعۀ آماری کل شهروندان اصفهانی می‌سنجد و توصیف می‌کند تا در‌نهایت‌ بتوان گونه‌های مختلف آسیب‌های زاییدۀ این بحران و میزان آسیب‌پذیری گروه‌های اجتماعی مختلف را در سطحی گسترده‌تر و‌ تعمیم‌دادنی تحلیل و توصیف کرد.

بنابراین، سؤال اصلی فاز کیفی پژوهش این است که درک و تجربۀ شهروندان اصفهانی از آسیب‎‍پذیری اجتماعی در دوران اپیدمی کووید 19 چگونه است؟ و در فاز کمی، درصدد پاسخ به این سؤالات است که میزان ظهور و نمود هریک از آسیب‌های اجتماعی ناشی از اپیدمی کووید 19 در بین شهروندان اصفهانی، چقدر است؟ آیا طبقات مختلف اجتماعی پایین، متوسط و بالا، شدت آسیب‌پذیری یکسانی داشته‌اند؟

 

پیشینۀ پژوهش

نواح و همکاران (1400)، در پژوهش خود با عنوان «‌واکاوی تجارب زیستۀ زنان از ابتلا به کرونا، یک مطالعۀ پدیدارشناسانه» با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی و با استفاده از تکنیک نمونه‎‍گیری هدفمند، با 22 نفر از زنان ساکن استان خوزستان، مصاحبه‎‍هایی نیمه‌ساختاریافته و عمیق انجام داده‌اند. نتایج پژوهش، تجربۀ زیستۀ زنان مبتلا به کرونا را در سه سنخ اجتماعی، شغلی، خانوادگی و روانی نمایان می‌کند. مقولات محوری و مشترک زنان از ابتلا به کرونا در این مطالعه، عبارت‌اند از: استیگما یا داغ ننگ، فاصله‎‍گذاری اجتماعی، کرونا‌هراسی، هراس از مرگ، سوگ ابراز‌نیافته، فقدان ادراک خطر در سطح شغلی، کیفیت حمایت اجتماعی در سطح خانوادگی، احساس وانهادگی، اضطراب و جدایی و در سطح روانی، فرسایش سرمایۀ روان‌شناختی، احساس افسردگی، مثبت‌اندیشی نوعی راهبرد مقابله‎‍ای، تحول و بهبود سبک زندگی‌.

عسگری و همکاران (1400) در پژوهش خود با عنوان «واکاوی تجارب زیستۀ افراد مبتلا به بیماری کرونا در روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی و راهکارهای پیشگیری و کنترل آسیب‌های روانی ناشی از آن» با استفاده از روش پدیدارشناسی، تجارب زیستۀ افراد مبتلا به کرونا را از روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی در شهر تهران واکاوی کردند. تعداد 16 نفر با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند برای نمونه‌گیری انتخاب و تا رسیدن به اشباع اطلاعاتی ارزیابی شدند. یافته‌های حاصل از این پژوهش نشان می‌دهد‌ افراد ‌مطالعه‌شده در بعد روابط فردی، احساسات و هیجانات منفی ناشی از بیماری را تجربه کرده‌اند؛ از‌جمله، بروز ترس و اضطراب هنگام دیدن افراد، کناره‌گیری از دیگران، احساس یأس و زودرنجی. در بعد روابط خانوادگی، تغییر در رفتار اعضای خانواده (فاصله‌گرفتن اعضای خانواده، طرد و سرزنش بیمار، بروز تنش، پرخاشگری و تحریک‌پذیری در اعضای خانواده و در برخی موارد نیز، گرم‌تر‌شدن روابط اعضای خانواده و تشدید حس حمایت‌گرانۀ درون‌خانوادگی) و در بعد روابط اجتماعی نیز تغییر در رفتار دیگران را تجربه کرده‌اند.

پاک‌زاد و اولیا (1399) در پژوهشی تحلیلی، ضمن مقایسۀ پاندمی کرونا با پاندمی‎های گذشته،‌ دنیای پساکرونا را بررسی‌ و دربارۀ تغییرات رفتارهای بهداشتی، تغییرات جمعیتی و اقتصادی‌ در سطح جهان،‌ بحث  کرده‌اند. بر طبق تحلیل محققان نامبرده‌ در حوزۀ اقتصادی، نمودارهای رشد GPD نشان می‌دهند بیشتر کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعۀ جهان، روندی نزولی خواهند داشت و این شوکی بزرگ بر بدنۀ اقتصاد کلان است.

اکاتی و عبدخدایی (1400)، در پژوهش خود با عنوان «تجربۀ زیستۀ نوجوانان از شیوع بیماری کووید-19 و قرنطینۀ خانگی در پیک اول و دوم بیماری»، با استفاده از روش پدیدارشناسی توصیفی و با استفاده از تکنیک نمونه‌گیری هدفمند، 12 نوجوان را انتخاب و‌ به‌صورت عمیق از آنها مصاحبه کرده‌اند. مهم‌ترین مضامین مشترک در تجربۀ زیستۀ نوجوانان عبارت بود از: مواجهه با کرونا، نگرانی‌های تجربه‌شده، باورها دربارۀ کرونا، تغییرات در روابط خانوادگی، آثار قرنطینه، راهبردهای مقابله‌ای در برخورد با کرونا و مکانیسم‌های دفاعی. یافته‌ها نشان داد نوجوانان در شرایط بروز یک بحران همه‎‍گیر، مصرانه به‌دنبال سبک زندگی پیشین خود بوده‌اند و راهبردهای مقابله‎‍ای آنان به‌گونه‌ای است که تلاش اندکی در جهت ایجاد سبک زندگی جدید و منطبق با شرایط بحران می‌کنند.

ایمانی جاجرمی (1399) در پژوهش خود با عنوان «پیامدهای اجتماعی شیوع ویروس کرونا در جامعۀ ایران»، برخی از مهم‌ترین پیامدهای اجتماعی شیوع ویروس کرونا را در ایران مطالعه کرده است. روش تحقیق، بهره‎‍گیری از مشاهدات پژوهشگر، مطالعات اسنادی و مباحث حاصل از دو جلسة کارشناسی برگزارشده در دانشگاه تهران بوده است. نتایج نشان داده است که این بحران بر حوزه‎‍هایی چون خانواده و آموزش، روابط کار و برخی گروه‎‍های اجتماعی، مانند زنان، کودکا‌ن، صاحبان مشاغل خرد و مهاجران، بیشترین پیامدها را داشته است.

شیردل و همکاران (1400) در پژوهش خود با عنوان «کرونا و چالش‌های خانواده: مطالعۀ پدیدارشناسی تجربۀ زیستۀ جوانان سیستان و بلوچستان» با رویکرد کیفی و روش‎‍ ‎‍پدیدارشناسی، تجربۀ زیستۀ جوانان از چالش‎‍های خانواده را مطالعه کرده‌اند. گروه نمونه، متشکل از ۴۱ تن از جوانان سیستان و بلوچستان است که به روش هدفمند انتخاب شدند. مضامین اصلی به دست آمده، شامل تغییر الگوهای کنش ارتباطی خانواده، تشدید تضاد خانگی، اختلالات اضطرابی و آسیب‌پذیری اقتصادی خانواده‎‍ها در دوران کرونا بود.

وامقی (1399) نیز در پژوهش خود با عنوان «‌ابتکارات و چالش‌های سازمان‌های مردم‎نهاد در همه‌گیری کووید 19 در ایران»، با استفاده از تکنیک نمونه‌گیری هدفمند، 33 نفر از مدیران و کارشناسان 24 مؤسسۀ مردم‎نهاد ارائه‌دهندۀ خدمات به گروه‌های آسیب‎پذیر را انتخاب کرده است که در شهر تهران فعالیت داشتند و با آنها به‌صورت تلفنی مصاحبه کرده است. داده‌ها با استفاده از نحلیل محتوای کیفی، تجزیه و تحلیل شدند. بر طبق نتایج این تحقیق، چالش‌هایی که این مؤسسات با آن مواجه شده‌اند، در چهار طبقۀ چالش‎های خدمات سلامت، آموزش، تأمین معیشت و اشتغال جای گرفته‌اند.

دی سوزا و همکاران[4] (2020) در پژوهش خود با عنوان «توسعۀ انسانی، آسیب‌پذیری اجتماعی و کووید 19: مطالعه‎‍ای دربارۀ تعیین‌کننده‌های اجتماعی سلامت»، رابطۀ بین 49 شاخص اجتماعی توسعۀ انسانی و آسیب‌پذیری اجتماعی را با بروز و میزان مرگ و میر موردی ناشی از کووید-19 ‌ارزیابی کردند. برای تجزیه و تحلیل، از همبستگی فضایی دو متغیره[5] و مدل‌های رگرسیون چند متغیره و فضایی (مدل تأخیر مکانی[6] و مدل‌های خطای مکانی[7]) با در نظر گرفتن فاصلۀ اطمینان 95‌درصد و سطح معنی‌داری 5‌درصد استفاده شد. بر طبق نتایج این تحقیق، در سال 2020، در‌مجموع 44‌درصد از شهرداری‌های برزیل، مواردی از ابتلا به کرونا و 14.7‌درصد مرگ و میر را ثبت کردند. 56.2‌درصد از این شهرداری‎هایی که موارد کرونا را ثبت کرده بودند، توسعۀ انسانی بسیار پایین و 52.8% نیز آسیب‌پذیری بسیار بالایی داشتند. بر این اساس، محققان معتقدند که شناخت آسیب‌پذیری اجتماعی و به‌طور کلی، جنبه‌های اجتماعی محلی، نقش تعیین‌کننده‌ای در مهار کرونا دارند.

نیکولا و همکاران[8] (2020) در مطالعۀ خود با عنوان «پیامدهای اجتماعی-اقتصادی همه‌گیری ویروس کرونا (COVID-19): یک مطالعۀ مروری»، تأثیرات اجتماعی ناشی از کرونا را تحلیل کرده‌اند. بر طبق یافته‌های این محققان، اقدامات فاصلۀ اجتماعی برای جلوگیری از شیوع کووید 19، ترس از خشونت خانگی، سوءاستفادۀ جسمی، عاطفی و جنسی را افزایش داده است. مشکلات در خانه ماندن و انزوای اجتماعی، باعث ایجاد مشکلات خانوادگی شده است، به‌گونه‌ای که در همین دوران، نرخ طلاق افزایش یافته است.

کمپبل[9] (2020) در تحقیق خود با عنوان «‌افزایش خطر خشونت خانوادگی در طول همه‌گیری کووید-19: تقویت همکاری‌های اجتماعی برای نجات زندگی»، به این نتیجه رسیده است که فاصله‌گذاری اجتماعی، احساس تنهایی را افزایش و حس فعالیت روزانۀ معنادار و‌ حمایت اجتماعی و عاطفی را کاهش ‌می‌دهد. بانرجی و رای[10] (2020) در پژوهش خود با عنوان «‌انزوای اجتماعی در دوران کویید 19: تأثیر تنهایی» نیز با استفاده از مطالعۀ اسنادی نشان دادند انزوای اجتماعیِ ناشی از فاصله‌گذاری اجتماعی، افسردگی را افزایش می‌دهد. فریاس و جونیور[11] (2021) نیز در پژوهش خود با عنوان «آسیب‌پذیری اجتماعی و کووید 19: ملاحظات مبتنی بر درمان شغلی-اجتماعی» و با استفاده از روش «مطالعۀ اسنادی»، دریافتند که فاصله‎گذاری موجب کاهش بهزیستی عاطفی می‌شود. در مقابل، یک نمونۀ مشتق‌شده از رسانه‌های اجتماعی از بزرگ‌سالان مصری، افزایش کلی در حمایت اجتماعی و حمایت خانواده درک‌شده را در طول بحران کووید-19 را نشان داد (El-Zoghby et al., 2020) که مشابه دیگر مطالعات منتشر‌شده (Zhang & Feei Ma, 2020) در زمان دیگر بیماری‎های همه‎گیر ویروسی است.

پرزینیتو و اوهلر[12] (2021)، هزینه‌های اجتماعی اپیدمی کووید-19 را تحلیل کرده‌اند. به زعم این تحلیل‌گران، دولت‌ها برای مهار شیوع این ویروس، مجموعه‌ای از اقدامات کاهش‌دهنده، از‌جمله فاصله‌گذاری اجتماعی، قفل‌کردن فعالیت‌های اقتصادی، تعطیلی مدارس و محدودیت‌های سفر را اجرا کرده‌اند، اما این اقدامات علاوه بر تأثیرات مستقیم بر سلامتی، تأثیر درخور توجهی بر رفاه فردی دارند.

نقطۀ تمایز مهم تحقیقات خارجی دربارۀ کرونا، که غالباً مربوط به کشورهای توسعه‎یافته است، نسبت‌به تحقیقات داخلی (ایران) این است که در این کشورها به‌دلیل ثبات اقتصادی در دوران پیشاکرونا و بالا‌بودن سطح رفاه و بهزیستی مردم، آسیب‎های اجتماعی در دوران همه‎گیری کرونا تا حد زیادی ناشی از قرنطینه، تعطیلی کسب و کارها و به‌ویژه فاصله‎گذاری اجتماعی است و در‌نتیجه با کنترل شیوع کرونا، مدیریت و کاهش آسیب‎های اجتماعی نیز طبیعتاً آسان‌تر می‌شود، به‌طوری که این کشورها به‌دلیل توسعه‎یافتگی و ثبات اقتصادی بیشتر، در مدیریت و مهار کروناویروس نیز موفق‌تر عمل کرده‎اند؛ یعنی‌ هر‌چند تمامی کشورهای جهان با یک بحران واحد مواجه‌اند، اما کم و کیف آسیب‌ها با توجه به میزان توسعه‌یافتگی و پیشینۀ تاریخی در هر جامعه متفاوت است و نوع حل مسئله نیز به میزان وجود و کیفیت عملکرد مؤسسات و نهادهای آموزشی و درمانی بستگی دارد.

همان‌گونه که ملاحظه می‎‍شود، تحقیقات قبلی از رویکرد کمی یا کیفی صرف بهره برده‎‍اند. این در حالی است که تبیین دقیق‌تر آسیب‎زایی شرایط کرونایی، نیازمند آن است که یافته‎های به دست آمده از تحقیقات کیفی را بررسی ‌کند که تجربۀ زیستۀ کنشگران از همزیستی با بحران کرونا‌ست. در سطح محدود، نمونه‎های‌ مطالعه‌شده باقی نماندند و با تبدیل مفاهیم و مقوله‌های کشف‌شده از این تحقیقات، به متغیرهای‌ سنجش‌‌شدنی، باید زمینه ‌برای بررسی کمی این یافته‎ها در سطحی‌ تعمیم‌دادنی فراهم شود. این پژوهش سعی می‌کند از هر گونه تقلیل‌گرایی روش‎‍شناختی و غلطیدن در پژوهش‎‍های کمی یا کیفی صرف، فراتر رود و قابلیت رویکرد ترکیبی را در تحلیل و تبیین آسیب‎‍پذیری اجتماعی در دوران اپیدمی کووید 19 نشان دهد. علاوه بر آن هیچ‌یک از پژوهش‎‍های قبلی، آسیب‌پذیری اجتماعی ناشی از کرونا را در جامعۀ آماری کلان‌شهر اصفهان‌‌ بررسی نکرده‌ و صرفاً‌ یکی از آسیب‎‍‎‍های ناشی از کرونا را بررسی کرده‌اند، این در حالی است که در پژوهش حاضر بر‌اساس تجربۀ زیستۀ شهروندان، آسیب‎‍ها‌ گونه‌شناسی  و سپس در مقایسه‎‍ای تطبیقی، تصویری از شدت آسیب‌های واردشده و میزان نمود آنها در طبقات اجتماعی مختلف ارائه شده است.

 

چارچوب مفهومی

سه دیدگاه کلی دربارة «آسیب‌پذیری نسبت‌به مخاطرات طبیعی» وجود دارد: دیدگاه واقع‎‍گرایی انتقادی[13]، ‌برساخت اجتماعی مخاطره[14] و رویکرد ترکیبی.

از‌نظر واقع‎‍گرایی انتقادی، مسائل و خطرات زیست‌محیطی مانند تغییرات اقلیمی، آلودگی آب و هوا و مخاطرات غذایی، کاملاً عینی و واقعی‌اند و وظیفۀ جامعه‌شناسی، تبیین علل اجتماعی بحران‌ها و مخاطرات محیطی است‌. در‌واقع گرایی‌انتقادی، جامعه‌شناسی باید به‌دنبال شناسایی ساختارهای جامعه‌شناختی بلند مدت و سازوکارهای علّی درون جامعه و ریشه‌های اجتماعیِ پسِ پشتِ شواهد ظاهری و فنی خطرات محیطی باشد (اروین، 1393: 30).

مطابق با دیدگاه ساخت اجتماعی، آسیب‌پذیری وضعیتی ریشه‌دار در فرایندهای تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی‌ است که توانایی رسیدگی و پاسخ افراد و گروه‌های مذکور را به بحران‌ها محدود می‌کند. به بیان ویزنر و همکاران[15] (2004)، آسیب‌پذیری «محصولی از خصیصه‌هایی نظیر نژاد، مذهب، عضویت کاست، جنس و سن است که دسترسی به قدرت و منابع را تحت تأثیر قرار می‌دهند». به زعم کانن و همکاران[16] (2003) نیز، آسیب‌پذیری «خصیصة افراد و گروه‎‍هایی از مردم است که در فضای طبیعی، اجتماعی و اقتصادی معینی زندگی می‌کنند و مطابق موقعیت مختلفشان در جامعه، به گروه‌ها و افراد بیشتر یا کمتر آسیب‌پذیر متمایز شده‌اند؛ بنابراین، آسیب‌پذیری خصیصه‌های پیچیدة ایجاد‌شده، ترکیبی از عوامل طبقاتی، جنسیتی، یا نژادی است. در همین ارتباط، بوهل[17] (2001) معتقد است آسیب‌پذیری به‌طور نزدیک با مالکیت دارایی در ارتباط است؛ یعنی هر‌چه مردم دارایی‌های بیشتری داشته باشند،‌ آسیب‌پذیری کمتری دارند و فرسایش بیشتر دارایی‌های مردم، ناامنی آنها را بیشتر می‌کند.

نویسندگانی چون هانیگان[18] (1393)، رودریگز و بارنشاو[19] (2006)، کانن و همکاران (2014)، الیور- اسمیت و همکاران8 (2017) با اتخاذ رویکرد برساخت اجتماعی در زمینۀ مطالعات مخاطرات، اشاره می‌کنند که مخاطرات محصول اعمال انسانی‌اند و علل ریشه‎ای در ساختار اجتماعی و فرآیند اجتماعی (شامل ادراکات و اعمال) دارند. این در تضاد کامل با دیدگاه‌های واقع‌گرایانۀ ساده‌لوحانه‌ای است که معتقدند مخاطرات صرفاً ناشی از طبیعت‌اند و خارج از عاملیت انسانی و نظم اجتماعی وجود دارند. مردم بیشتر دربارۀ بلایا فکر و نسبت‌به آن عمل می‌کنند، اما این ادراکات و اعمال با عوامل اجتماعی و فرهنگی مانند جهان‌بینی، تعاملات اجتماعی، علایق سیاسی و گفتمان‌های نهادی شکل می‌گیرد (Sun & Faas, 2018: 623-624). به نظر برساخت‌گرایان، در برخی از افراد، انواعی از خطرات اهمیت فوری و فوتی می‌یابند و همان خطرات نزد برخی دیگر، بی‌اهمیت تلقی می‌شوند (اروین، ۱۳۹۳: ۵۰- ۴۰).

بر‌اساس این دیدگاه، ادراک از مخاطرات، به شیوه‌ای فرهنگی و اجتماعی ساخته می‌شود و گروه‌های اجتماعی، معانی متفاوتی را برای موقعیت‌های بالقوۀ خطرناک می‌سازند (McIvor & Paton, 2007). دیدگاه اخیر بر «ساخت اجتماعی آسیب‎پذیری» دلالت دارد؛ یعنی وضعیتی ریشه‎دار در فرایندهای تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی که توانایی رسیدگی به بحران‌ها و پاسخ کافی به آنها را محدود می‌کند (Weichselgartner, 2001: 85-94). با این شناخت، درجۀ آسیب‎پذیری مردم در برابر مخاطرات، تنها به طبیعت یا نزدیکی به منبع خطر بستگی ندارد، به شرایط اجتماعی نیز وابسته است. در این صورت، جمعیت‌های مختلفی که تحت شرایط متفاوت اجتماعی، اقتصادی و نهادی زندگی می‌کنند، سطوح متفاوتی از آسیب‌پذیری دارند (Ford, 2002: 11-12). این رویکرد از پتانسیل بالایی در تبیین آسیب‎پذیری اجتماعی ناشی از مخاطرات، بر‌حسب متغیرهایی چون قومیت، جنسیت، پایگاه اجتماعی-اقتصادی و سن برخوردار است.

ویزنر و همکاران[20] (2004) تحلیل معیشت‎محور خود را از آسیب‎پذیری‌، در مدلی با عنوان «مدل دسترسی»[21] توسعه می‏دهند. بر‌اساس این مدل، دسترسی به منابع مورد نیاز بعد از یک مخاطره، بر توانایی افراد به‌منظور مقابله با مخاطرات مؤثر است. بر این اساس، یک عامل اصلی تبیینی در ایجاد (و توزیع تأثیرات) بلایا، الگوی ثروت و قدرت است؛ زیرا اینها به‌عنوان عوامل تعیین‌کنندۀ اصلی سطح آسیب‌پذیری در بین طیف وسیعی از مردم عمل می‎کنند. سازگاری با موقعیت‌های جدید و تهدیدکننده، همیشه مبتنی بر روابط اجتماعی و اقتصادی، از‌جمله روابط اجتماعی تولید، جنسیت، قومیت، موقعیت و سن است، به این معنی که حقوق و تعهدات به‌طور مساوی بین همۀ مردم توزیع نمی‌شود. استفاده از این رویکرد زمینه‎ای برای تحلیل آسیب‎پذیری شهروندان از مخاطرات و فجایع، به‌ویژه در کشورهای در حال توسعه یا توسعه‌نیافته حائز اهمیت است.

در جوامع ثروتمندی که به‌‌طور فزاینده‌ای پیچیده و از‌نظر فن‌آوری هدایت می‌شوند، تهدیدهای جدیدی نیز به وجود می‌آیند «که خود مدرنیزاسیون آنها را ایجاد و معرفی کرده است» (Beck, 1997: 21) .در کشورهای توسعه‌یافته، ابتکاراتی برای مدیریت ریسک انجام شده است. این امر باعث شده است تا جامعۀ صنعتی و مرفه، به‌طور فزاینده‌ای در برابر آسیب‎ها و مخاطرات محافظت شوند. همچنین در این جوامع، مدرنیتۀ بازتابی هر‌چند باعث اضطراب‎های همیشگی شده است،‌ به مطالبات سیاسی متمرکزتری از مقامات برای رسیدگی به «علل ریشه‌ای» آسیب‌پذیری نیز منجر می‌شود (Wisner et al., 2004:18)؛ اما در کشورهای کمتر توسعه ‎یافته، که درگیر انواع فجایع و مخاطرات طبیعی‌اند، شکاف طبقاتی و فقر گسترده باعث شده است که گروه‌های مختلف به میزان متفاوت در برابر این فجایع آسیب‎پذیری داشته باشند (Wisner et al., 2004:19).

تحلیل همه‌جانبۀ آسیب‎پذیری ناشی از مخاطرات و ضرورت مداخله در مخاطره از زاویۀ سیاست عمومی، نیازمند یک رویکردی است که از تضاد پارادایم‎های «واقع‌گرا» و «برساخت‌گرا» فراتر رود. در پیشینۀ نظری دربارۀ آسیب‌پذیری ناشی از مخاطرات، رویکرد ترکیبی، دلالت‎های کافی برای اتخاذ راهبرد پژوهشی ترکیبی در مطالعۀ اپیدمی کووید 19 به‌مثابۀ یک فاجعۀ اجتماعی ارائه می‌دهد. در این پژوهش در ادامۀ تفسیر پدیدارشناسانه از پدیدۀ ‌مطالعه‌شده، با استفاده از رویکرد توسعۀ مدل Greene et al., 1989))، در سطحی گسترده و تعمیم‌دادنی، آسیب‎های اجتماعی ناشی از اپیدمی کووید 19 را در شهر اصفهان سنجدیم.

 

جدول1--مقایسۀ رویکردهای نظری مختلف دربارۀ آسیب‎‍پذیری اجتماعی

Table 1- Comparison of different theoretical approaches about social vulnerability

 

رویکرد واقع‎‍گرایی انتقادی

رویکرد برساخت‌گرایی اجتماعی

رویکرد ترکیبی

ویژگی محوری

غلبة اندیشة عاملیت: نگرش رفتاری و خطرمحور (تمرکز بر تعیین‌کننده‌های زیستی-فیزیکی) آسیب‌پذیری احتمال صدمه‌دیدن یا کشته‌‌شدن افراد به‌وسیلۀ مخاطرة خاصی است.

غلبة اندیشة ساختاری: نگرش ساختاری و جامعه‎‍‌‌محور (تمرکز بر تعیین‌کننده‌های اجتماعی)

آسیب‌پذیری چیزی فراتر از احتمال صدمه‌دیدن یا کشته‌شدن افراد به‌وسیلۀ مخاطرة خاصی است.

غلبة اندیشة ترکیبی و میان‌رشته‌ای: کل‌نگری و یکپارچه‌سازی (تمرکز بر تعیین‌کننده‌های اجتماعی و محیطی‎‍آسیب‌پذیری) آسیب‌پذیری ترکیبی از عوامل اجتماعی و محیطی است.

سؤالات کلیدی پژوهش

چه خطری، کجا و با چه ویژگی‎‍هایی وجود دارد؟ چه عناصر و افرادی در معرض آنها قرار دارند؟

چه چیزی ارتباط بین خطر و آثارش را تعیین می‌کند؟ چه کسی آسیب‌پذیر است؟ چرا؟

چگونه «خطر مکان» با خصیصه‌های اجتماعی پیوند می‌یابند؟

الگوی کلی تحلیل آسیب‌پذیری

تمرکز بر «درجة آسیب‌ محتمل» از یک واقعة مشخص ازنظر نوع، موقعیت و بزرگی؛ تمرکز بر تخریب شرایط زیستی- فیزیکی و برآورد مستقیم تأثیرات آنها بر‌ ساکنان انسانی چشم‌انداز براساس همین قرائن

بررسی آسیب‌پذیری‌هایی که ریشه در نظم اجتماعی و سیاسی دارند‌؛ ردیابی فرایندهای چندگانه و به هم‌ وابستة عمل‌کننده در مقیاس‌های محلی، ملی، منطقه‌ای و جهانی و چگونگی تأثیر آنها بر آسیب‌پذیری گروه یا جامعة خاصی در فضا و زمان.

مبتنی بر ترکیب عناصر دو دیدگاه قبلی در قالب یک شاخص عمومی آسیب‌پذیری است.

تلقی از چرایی آسیب‎‍پذیری

تأکید بر عوامل رفتاری: نقش انتخاب فردی در مخاطرات: آسیب‌پذیری نتیجة کنش‌های انسانی (تصمیمات و انتخاب‌ها (صحیح یا غلط) به‌تبع آگاهی‌ها و نوع رفتار (سنتی یا مدرن) هست، یعنی ارزیابی اشتباه از خطر در نتیجة کمبود اطلاعات یا رفتار سنتی و غیر عقلانی، به در معرض خطر قرار گرفتن منجر می‌شود.

تأکید بر عوامل ساختاری و اجتماعی: آسیب‌پذیری محصول، عواملی ساختاری و نه کمبود اطلاعات یا درک نادرست از مخاطرات است. آن وضعیتی ریشه‌دار در فرایندهای تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است که توانایی افراد یا جامعه را برای رسیدگی به بحران‌ها و پاسخ کافی به آنها محدود می‌کند.

درجۀ ‎‍آسیب‌پذیری جمعیت‌ها تنها به نزدیکی به منبع یا طبیعت فیزیکی وابسته خطر نیست، بلکه عوامل اجتماعی نیز نقش مهمی به عهده دارند: ترکیبی از عوامل اجتماعی و محیطی.

 

 

روششناسی

پژوهش حاضر از روش ترکیبی (ترکیب کمی و کیفی)، بهره می‎‍گیرد و از بین رویکردهای مختلف روش ترکیبی، از طرح اکتشافی متوالی[22] (مدل تدوین طبقه‌بندی)، برای مطالعۀ موضوع‌ بررسی‌شده استفاده می‌کند. این مدل زمانی استفاده می‌شود که مرحلۀ کیفیِ اولیه با هدف شناسایی متغیرهای اصلی، تدوین سیستم طبقه‌بندی یا طبقه‎‍شناسی، انجام است؛ سپس در مرحلۀ کمیِ ثانویه، امکان تعمیم‌پذیری این نتایج در یک جامعۀ آماری بزرگ‌تر ارزیابی می‎‍شود‌ (کرسول و کلارک، 1390).

 

روش گردآوری و تحلیل داده‌ها

مرحلۀ کیفی

در بخش کیفی تحقیق، از رویکرد پدیدارشناسی توصیفی به‌منظور ارائۀ توصیفی ضخیم از تجربیات عمیق شهروندان اصفهانی از شیوع کروناویروس و آسیب‎‍های اجتماعی و فرهنگی ناشی از مواجهه با این اپیدمی، استفاده شد.‎ جامعۀ ‌مطالعه‌شده، زنان و مردان 19 تا 64 سالۀ با سابقۀ حداقل بیست سال سکونت در شهر اصفهان‌اند. معیار اصلی در انتخاب مشارکت‎کنندگان، انتخاب موارد تیپیک[23]، یعنی انتخاب مناسب‎ترین موردها در راستای اهداف تحقیق است. بر این اساس با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند[24]، کسانی انتخاب شدند که به اقتضای شرایط خویش، تجربۀ آسیب‎دیدگی بیشتری از کروناویروس داشتند‌. در تمام فرایند گردآوری داده‏ها، رعایت تنوع بیشینه برای انتخاب نمونه‎هایی از پایگاه‎های اجتماعی-اقتصادی متفاوت، زنان و مردان و سنین مختلف جوانی و میان‌سالی مدنظر قرار گرفت و نمونه‌گیری تا رسیدن به حد اشباع نظری، ادامه یافت. به این ترتیب، از 30 نفر از شهروندان‌ مصاحبه شد.

 

 

جدول2-مشخصات شرکت‌کنندگان در بخش کیفی پژوهش

Table 2- The characteristics of the participants in the qualitative part of the research

 

وضعیت تأهل

شغل

تحصیلات

جنسیت

سن

اسم مستعار[1]

ردیف

مجرد

دانشجو و کار خرید و فروش موبایل

لیسانس روان‌شناسی

مرد

31

م.غ

1

مجرد

انجام کار صنایع دستی در منزل و همکاری با مرکز مشاوره

لیسانس روان‌شناسی

زن

24

م.م

2

متأهل

مربی موسیقی

لیسانس موسیقی

مرد

44

ش.ت

3

مجرد

کافه‌دار

مهندسی کامپیوتر

مرد

32

ش.ه

4

مجرد

مربی باشگاه ورزشی

لیسانس روابط عمومی

زن

40

ب.ه

5

مجرد

کار با بچه‌های اتیسم

لیسانس روان‌شناسی

مرد

30

م.ح

6

متأهل

استاد دانشگاه و فعال در حوزۀ گردشگری

دکتری مدیریت جهانگردی

مرد

؟

ز.ا

7

متأهل

مدیر مؤسسۀ رسانه‌ای (کار در حوزۀ تبلیغات رسانه‌ای)

کارشناسی

مرد

28

خ.ا

8

مجرد

فروشندۀ لباس

دانشجو

مرد

23

س.ی

9

متأهل

کار در حوزۀ خدمات الکترونیک

کارشناسی

مرد

46

ک.پ

10

متأهل

ریاست هیئت شنای استان اصفهان

کارشناسی‌ارشد

مرد

45

گ.ر

11

متأهل

کارگر

بی‌سواد

زن

55

ز.خ

12

متأهل

خانه‌دار

کارشناسی

زن

45

م.ر

13

متأهل

مدیر مدرسه

کارشناسی‌ارشد علوم و قرآن

مرد

53

ع.ر

14

متأهل

معلم

کارشناسی

زن

42

پ.ر

15

بدون همسر در اثر فوت

خانه‌دار (سرپرست خانواده)

دیپلم

زن

41

م.الف

16

متأهل

پرستار بخش مامایی بیمارستان

کارشناسی (مامایی)

زن

48

ص.د

17

متأهل

مدیرعامل شرکت توزیع دارو

کارشناسی‌ارشد (مدیریت بازاریابی)

مرد

35

ک.ر

18

متأهل

آتلیۀ فیلم و عکس

کارشناسی بیوشیمی

زن

34

ب.ق

19

متأهل

بازاریاب و مربی ژیمیناستیک

دیپلم

مرد

50

ح.س

20

متأهل

مؤسسۀ تعمیرات سیستم‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری

کارشناسی‌ارشد (مهندسی نرم‌افزار)

مرد

40

ح.س.ی

21

متأهل

خانه‌دار

دیپلم

زن

37

س.ع

22

متأهل

مربی سالن بدن‌سازی

کارشناسی (مهندسی برق)

زن

42

ش.ف

23

متأهل

کارگر فروشگاه زنجیره‌ای

دیپلم

زن

44

م.ر

24

مجرد

کار در دفتر فنی تایپ و تکثیر

دانشجو

مرد

30

د.د

25

متأهل

متخصص بیهوشی در بیمارستان

پزشکی

مرد

60

د.ص

26

متأهل

متخصص اورولوژی کودکان

پزشکی

مرد

44

د.ع

27

مجرد

تدریس و فعالیت‎های فرهنگی

تحصیلات حوزوی (طلبه)

مرد

27

ر

28

مجرد

دانشجو

دانشجو مامایی

زن

21

ع.ن

29

متأهل

کارمند بانک

کارشناسی حسابداری

مرد

46

ح.ق

30

               

 

 

مصاحبه‌ها از نوع نیمه‌ساختاریافته بود. پس از پیاده‌سازی مصاحبه‌ها و تبدیل گفت‌وگوها به متن، داده‌ها با استفاده از روش تحلیل دادۀ کولایزی[25] (1978) در هفت مرحله، کدگذاری و تفسیر شد:

  1. رسیدن به درک کلی از تجارب شرکت‏کنندگان از‌طریق بازخوانی مکرر متن: پس از تدوین متون مستخرج از مصاحبه‏ها، تمام روایت‏ها و توصیف‎های به عمل آمده از سوژه‏ها، به‌دقت بازخوانی شد؛
  2. استخراج جملات مهم: هر متن به واحدهای معنی‎داری تقسیم شد که ممکن است از یک کلمه تا مجموعه‎ای از جملات را شامل شود؛
  3. کدگذاری توصیفی: پس از اتمام کدگذاری کامل متن، کدهای تکراری حذف و با تشکیل دسته‎بندی‎های جدید، کدهای توصیفی مشترک استخراج شد؛
  4. کدگذاری تفسیری: کدهای توصیفی با مضامین مشترک در دسته‎بندی‎های متفاوت (کدهای تفسیری) طبقه‎بندی شد؛
  5. در نظر گرفتن تفاسیر استخراج‌شده در یک منظر کلی: برای طی‌کردن پله‎های بیشتری از نردبان انتزاع، این کدهای تفسیری در قالب یک روایت مفصل از پدیدۀ‌ مطالعه‌شده ترکیب شد؛
  6. کدگذاری تبیینی: در این مرحله، توصیف مفصل و کامل از پدیدۀ بررسی‌شده، تا حد امکان در قالب عبارت‏های شناختی صورت‏بندی شد. این عبارت‏های شناختی که کدهای تفسیری را در چند مقولۀ عمده دسته‏بندی می‏کنند، کدهای تبیینی‌اند و محقق را به استخراج مدل از داده‏های کیفی رهنمون می‏کنند؛
  7. اعتباریابی مدل استخراجی: به این منظور پس از انجام کدگذاری‎‍های نهایی و پدیدار‌شدن مدل پدیدارشناختی، این مدل به برخی از شهروندان ارائه شد تا مؤثق‌بودن یافته‎‍های نهایی پژوهش را تأیید کنند.

گردآوری و تحلیل داده‌ها: بخش کمی

در فاز کمی با انجام تحقیق پیمایشی، میزان «آسیب‌پذیری شهروندان اصفهانی از مواجهه با کرونا» بر‌ نمونه‎ای معرف از کل شهروندان 19 تا 64 سالۀ شهر اصفهان[26]،‌ سنجش شد. در این مرحله، مقوله‌های شناسایی‌شدۀ پرتکرار در بخش کیفی، مبنای انتخاب و تعریف متغیرهای تحقیق قرار گرفت. با استفاده از فرمول کوکران و شیوۀ نمونه‌گیری سهمیه‎ای، 483 نفر از شهروندان 19 تا 64 سالۀ ساکن در مناطق 15 گانۀ شهر اصفهان مطالعه شدند.

در نمونه‎‍گیری سهمیه‎‍ای، پس از رتبه‌بندی مناطق ۱۵ گانۀ شهر اصفهان در پنج طبقۀ اجتماعی پایین، متوسط پایین، متوسط، متوسط بالا و بالا، متناسب با جمعیت منطقه یا مناطق محل سکونت هر طبقۀ اجتماعی، حجم نمونۀ مشخصی اختصاص داده شد.‌ برای رتبه‌بندی مناطق برحسب تعلق طبقاتی ساکنان هر منطقه، پژوهش معاونت پژوهشی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان (۱۳۹۳) دربارۀ رتبه‌بندی طبقاتی مناطق ۱۵ گانۀ شهر اصفهان مبنا قرار گرفت. پس از مشخص‌کردن مناطق اصلی محل سکونت هر طبقه، جمعیت هر‌کدام از این مناطق مطابق با جمعیت گزارش‌شدۀ شهر اصفهان به تفکیک مناطق و محله‌های شهری، در نمونه‌گیری جمعیتی سال ۱۳۹۸، مشخص شد و حجم نمونۀ متناسبی به هر منطقۀ ‌مطالعه‌شده اختصاص یافت.

 

جدول3- جمعیت هر‌یک از مناطق‌ مطالعه‌شده و حجم نمونۀ اختصاص‌یافته به هر منطقه

Table 3- The population of each of the study areas and the sample size assigned to each area

رتبهبندی اجتماعی-اقتصادی

مناطق 15 گانۀ شهر اصفهان

جمعیت به تفکیک هر منطقه

جمعیت کل هر طبقه

حجم نمونۀ اختصاص داده شده به هر طبقه به نسبت جمعیت جامعۀ آماری و پس از حذف پرسش‌نامه‌های مخدوش

طبقۀ پایین

محله‌هایی از منطقۀ 11

29350

29350

28

طبقۀ متوسط پایین

منطقۀ 2

71882

177500

61

منطقۀ 9

76317

محله‌هایی از منطقۀ 11

29300

طبقۀ متوسط

منطقۀ 1

79730

1573346

327

منطقۀ 3

110609

منطقۀ 4

138610

منطقۀ 6

112416

منطقۀ 7

182039

بخش‌هایی از منطقۀ 8

168824

منطقۀ 10

205111

منطقۀ 12

143225

منطقۀ 13

141802

منطقۀ 14

163149

منطقۀ 15

127831

طبقۀ متوسط بالا

منطقۀ 5

100726

100726

44

طبقۀ بالا

بخش‌هایی از منطقۀ 5

43168

115521

23

بخش‌هایی از منطقۀ 8

72353

جمع کل

1996442

483

 

 

ابزار گردآوری اطلاعات پرسش‌نامه، محقق‎ساخته است. اعتبار[27] و پایایی[28] پرسش‌نامه با اجرای آزمون مقدماتی بر‌ 30 نفر بررسی شد. در همۀ متغیرهای تحقیق، ضریب آلفای کرونباخ بالاتر از 7/0 نشان‌دهندۀ پایایی مطلوب پرسش‌نامه است. برای تحلیل اعتبار پرسش‌نامه نیز از روش تحلیل عامل اکتشافی[29] استفاده شد. نتایج آزمون کرویت بارتلت[30] برای تک تک متغیرها در سطح خطای کمتر از 5‌درصد معنادار‌ و فرض صفر مبنی بر همانی و واحد بودن ماتریس همبستگی داده‏ها، رد شد؛ یعنی گویه‏های هر عامل با گویه‏های دیگر عامل‏ها همبستگی ندارند. اعتبار صوری پرسش‌نامه نیز از سوی سه نفر از استادان و صاحب‌نظران حوزۀ مطالعاتی‌ تأیید شد.

 

جدول 4- میزان پایایی متغیرهای اصلی تحقیق و تحلیل اعتبار سازه‏ای تحقیق (بخش کمی)

Table 4- Reliability of the main research variables and structural validity analysis of the research

(quantitative part)

 

متغیرها

تعداد گویه

آلفای کرونباخ

KMO

بارتلت

Sig

سطح معناداری

نتیجه

 

آسیب‎‍‎‍های اجتماعی

احساس روزمرگی

4

881/0

788/0

399/1089

000/0

پایا

تنش‌ در خانواده

7

894/0

897/0

655/1901

000/0

پایا

کاهش سرمایۀ اجتماعی

6

808/0

936/0

757/816

000/0

پایا

ضعف پیوند خانواده

4

763/0

743/0

427/499

000/0

پایا

انزوای اجتماعی

4

736/0

805/0

922/776

000/0

پایا

انگ اجتماعی کرونا

5

713/0

735/0

067/446

000/0

پایا

آسیب‎‍های اقتصادی

آسیب‎های اقتصادی

8

901/0

902/0

861/2344

000/0

پایا

آسیب‌های شغلی

8

932/0

915/0

280/2584

000/0

پایا

آسیب‎‍های آموزشی

و فرهنگی

آسیب‎های آموزشی

5

750/0

786/0

841/588

000/0

پایا

فرسایش سرمایۀ فرهنگی

4

841/0

766/0

057/828

000/0

پایا

دگردیسی در آداب و رسوم و گذران اوقات فراغت

3

790/0

707/0

127/423

000/0

پایا

آسیب‌های نهادی

نگرش منفی نسبت‌به عملکرد دولت در مهار کرونا

9

864/0

888/0

015/1947

000/0

پایا

سرگردانی یا آشفتگی نهادی

6

834/0

835/0

889/1066

000/0

پایا

ضعف سیاست حمایت‌گری

6

724/0

754/0

899/748

000/0

پایا

نظام مراقبتی ناکارآمد

9

922/0

916/0

460/2940

000/0

پایا

بی‎اعتمادی نهادی

5

780/0

737/0

941/765

000/0

پایا

 

 

تحلیل داده‌های کمی

تحلیل داده‎‍های کمی در دو سطح توصیفی و استنباطی، انجام شد. بخش آمار توصیفی شامل محاسبه‏ی شاخص‌های گرایش مرکزی و پراکندگی (میانگین و انحراف معیار و...) برای متغیرهای پژوهش است. در بخش آمار استنباطی، از آزمونt تک‌نمونه‌ای برای مقایسۀ میانگین نمره‌های ابعاد مختلف آسیب‎‍پذیری، با میانگین توزیع نرمال و آزمون تحلیل واریانس تک‌راهه[31] برای بررسی تفاوت میانگین‏های نمره‌های آسیب‌پذیری اجتماعی در بین طبقات مختلف اجتماعی، استفاده شد.

 

یافته‎‍های پژوهش

یافته‌های بخش کیفی

بر مبنای تحلیل‎‍های پدیدارشناختی از تجربۀ زیستۀ شهروندان اصفهانی در بحران کرونا در پژوهش حاضر، آسیب‎‍های تجربه‌شدۀ شهروندان اصفهانی عبارت‌اند از: آسیب‎‍های اقتصادی، ‌آموزشی-فرهنگی، ‌نهادی و اجتماعی‌.

 

آسیب‎‍های اقتصادی

آسیب‎‍های اقتصادی به‌دلیل آشکاربودنشان بیشتر خود را نشان می‎‍دهند. وضعیت اقتصادی ایران به‎‍گونه‎‍ای است که حتی در دوران پیشاکرونا نیز بسیاری از شهروندان در معرض آسیب‎‍پذیری اقتصادی قرار داشتند. تورم، گرانی، بیکاری، فقر، تحریم‎‍های اقتصادی و ... وضعیتی را در دوران پیشاکرونا شکل داده بود که هر بحرانی می‎‍توانست ضربۀ سهمگینی را بر جامعه و شهروندان آن وارد کند. بحران کرونا همین ضربه را بر این افراد وارد کرد و بسیاری از شهروندان را در وضعیت نامطلوب اقتصادی قرار داد.

 

فشار اقتصادی

بسیاری از شهروندان، درآمد اقتصادی خودشان را در این دوران‌ از دست دادند؛ اما به‌علت نبود سیاست‎‍های حمایتی مناسب، هیچ درآمد اقتصادی ندارند و به همین دلیل، نمی‌توانند از پسِ هزینه‎‍های زندگی روزمره بر بیایند.

برخی از شهروندان همسرشان را در اثر کرونا از دست داده‎‍اند. آنان که عموماً در دوران قبل از کرونا هم وضعیت اقتصادی چندان مطلوبی نداشتند، با مرگ شوهرانشان در اثر کرونا، درگیر وضعیت نامناسب اقتصادی و فقر شدید شده‎‍اند. دست‎فروشان، فروشندگان دوره‌گرد، موتورسواران معیشتی، حاشیه‎نشینان و ... مصداق تهیدستان شهری‌اند که مواجهۀ آنها با بحران کرونا، زیست روزمره‎‍شان را با ترومای تجربه و تحمل رنج اجتماعی مواجه کرده است (صفری، 1399: 453-451). نمونة شمارۀ 20 (50 ساله) می‌گوید:

«یک سال اول من بیکار بودم. بدهکاری بگی تا خرخره. از همه دوست‌ها و آشنایان که باهاشون سلام و علیک دارم، قرض کردم».

 

هزینه‎‍های درمان

هزینه‎‍های درمان، دومین آسیب اقتصادی است که شهروندان اصفهانی در اثر کرونا تجربه می‎‍کنند. برخی از این شهروندان در دوران قبل از کرونا، دچار بیماری‎‍های گوناگونی بوده‎ و به خرید دارو و هزینه‎‍های درمانی نیاز داشته‎‍اند. این افراد در دوران کرونا به‌دلیل از دست دادن درآمد و فشار اقتصادی، توانایی تأمین این هزینه‎‍ها را ندارند. در‌واقع به نظر می‎‍رسد‌ مصرف دارو در میان این افراد، به یک کالای لوکس تبدیل شده است! نمونۀ شمارۀ 16(41 ساله) تجربۀ خود را در این زمینه‌ چنین بیان کرده است:

«می‌رفتم پیش روان‌پزشک به من دارو می‌داد. یک مدتی بهم دارو داد و یک دوره داروها رو مصرف کردم، هنوز داروها تأثیر خودش را نگذاشته بود که دیگه ادامه ندادم...چون دیگه نمی‌تونستم تهیه‌شون کنم».

 

فرسودگی شغلی

برخی از شهروندان که عموماً شامل معلمان و کادر درمانی‌اند، شرایط شغلی سختی را تجربه کرده‌اند که گاهی به فرسودگی شغلی در آنها منجر شده است. فشار روحی و روانی ناشی از کار زیاد و فشرده، سبب شده است که این شهروندان دچار دل‌زدگی شغلی شوند و شرایط طاقت‎‍فرسایی را تجربه کنند. مواجهۀ مستقیم کادر درمان با بیماران کرونایی و‌ رعایت‌نکردن پروتکل‌های بهداشتی از سوی شهروندان، به فرسودگی شغلی شدید در این شهروندان منجر شده است. نمونۀ شمارۀ 17(48 ساله) می‌گوید:

«وقتی که سانتر کرونا باشیم که به هر حال می‌بینید که نمیشه بگیم موج اول، موج دوم، موج سوم. من از وقتی که یادم م‌یاد، ما دیگه روی موج بودیم. یعنی اینکه این موج پایین نیومده ...».

علاوه بر کادر درمان، معلمان و کادر آموزشی گروه دیگری‌اند که فشار شغلی و کاری زیادی را در دوران کرونا تحمل می‎‍کنند.

 

آسیب‎‍های اجتماعی

‌آسیب‎‍های اجتماعی، دومین آسیب عمده‎‍ای است که شهروندان اصفهانی آن را در دوران کرونا تجربه کرده‎‍اند‌. این آسیب‎‍ها بازۀ وسیعی را شامل می‎‍شوند، اما به‌طور کلی در مقولات تنش‎‍ورزی خانوادگی، تضعیف پیوندهای اجتماعی، فوران خشم اجتماعی‌، انگ اجتماعی کرونا و تعلیق ساز و کارهای تسکین اجتماعی جای می‌گیرد.

 

تشدید تضاد خانگی

اعلام محدودیت‎‍های شغلی و رفت‌وآمد، سبب شد تا اعضای خانواده زمان بیشتری را در منزل بگذرانند. در خانه ماندن اعضای خانواده در زمان شیوع ویروس کرونا، به مهارتی نیاز داشت که برخی آن را نداشتند؛ ‌درنتیجه شاهد افزایش روند صعودی تنش‌های خانوادگی بودیم.

شواهد نشان می‌دهد در دوران کرونا به‌دلیل فشارهای اقتصادی، آستانۀ تحمل مردم و تاب‎‍آوری جامعه کاهش کاهش یافته است، به‌طوری که و با کوچک‌ترین تنش، عکس‌العمل‌های کلامی و رفتاری خارج از عرف را بین افراد می‌بینیم. بحران‎‍های اخیر، بیکاری، بی‌عدالتی، مشکلات اقتصادی، فاصله و شکاف میان درآمدها و مخارج خانواده، فاصلۀ طبقاتی و اضطراب و افسردگی‌، به کاهش آستانۀ تحمل منجر می‌شود و از دلایل افزایش خشم و عصبانیت اجتماعی در دوران کروناست. بخش عمده‎‍ای از این خشم،‌ از احساس ناامیدی، درماندگی اجتماعی از حل بحران کرونا و مدیریت پیامدهای آن ناشی می‌شود. تنش‌های خانوادگی پیامد کاهش آستانۀ تحمل و تاب‌آوری جامعه است که در بیشتر موارد‌ به درگیری‌های کلامی، رفتاری و در‌نتیجه نزاع منجر می‌شود. نمونۀ شمارۀ 13(45 ساله) می‌گوید:

«قبل از کرونا زندگی ما روال عادی خودش را داشت، ولی بعد از کرونا استرس‌ها زیاد شد و به همین خاطر که مجبور بودیم قرنطینه باشیم و تو خانه باشیم، خب پسرم هم یک مدت سر کار نمی‌رفت، اعصابش خیلی ضعیف شده بود. شوهرم هم همین‌طور. خودم سعی می‌کردم یک‌جوری کانون خانواده را آرام نگه دارم که تنشی پیش نیاد».

تفاوت‎‍های نسلی، مسئلۀ دیگری است که منبعی برای تنش‎‍ورزی خانوادگی در دوران کرونا محسوب می‌شود. تفاوت ارزش‎‍های اجتماعی فرزندان با والدین و سبک زندگی متفاوت آنان سبب شده است تا در دوران کرونا، مشاجرات و تنش‎‍های خانوادگی زیادی بین آنان شکل بگیرد. مورد شمارۀ 29( 21 ساله) می‌گوید:

«بله من مشخص است که عصبانی‌ام. واقعاً عصبانی‌ام و از همه‌چیز هم عصبانی‌ام...سر کوچک‌ترین چیزها، مدام بهم گیر میدن که کجا میری؟ با کی میری؟ پدر و مادرم همه‌جا زور میگن...».

 

تضعیف پیوندهای اجتماعی

‌وقوع بحران کرونا سبب شده است تا روابط اجتماعی به پایین‎‍ترین حد خود برسد و طرح محدودیت‎‍های شغلی و فاصله‎‍گذاری اجتماعی نیز، به این مسئله دامن زده است. روابط و تعاملات اجتماعی و خانوادگی واقعی که در دوران پیش از کرونا، یکی از بنیادهای اساسی رشد و توسعۀ سرمایۀ اجتماعی بود، در دوران کرونا‌ اضمحلال یافته است.

همین موضوع باعث شده است تا افراد در صورت بروز مشکل، نتوانند از دیگران انتظار کمک و هم‎‍نوع‎‍دوستی داشته باشند. مورد شمارۀ 2(24 ساله) چنین می‎‍گوید:

«در دوران کرونا رفت و آمدها به‌شدت کاهش پیدا کرد... دیگه فامیلو نمی‌دیدم.. نهایتاً خواهر و برادر خودم... رو همین حساب خیلی از حالشون خبر نداشتیم... ».

 

انگ اجتماعی کرونا

در ماه‌های اول شیوع کرونا، افراد تمایلی برای صحبت‌کردن دربارۀ مرگ عزیزانشان نداشتند. بازماندگان و افرادی که برای حل سوگ خود به ارتباط و صحبت با دیگران نیازمند بودند، به‌دلیل ترس ناشی از «انگ اجتماعی»، دربارۀ شرایط مرگ نزدیکانشان سکوت کرده بودند. «انگ»، نگرش‌های منفی و رفتار‌های تبعیض‌آمیز و طرد‌کنندۀ فرد یا گروهی از افراد با یک ویژگی خاص است. انگ‌زدن به مبتلایان کرونا سبب شد تا بیماری خود را پنهان کنند، دیرتر برای درمان بروند و اشتیاق کمتری برای رفتار‌های بهداشتی و پیشگیرانه‌ی خود داشته باشند.

در‌نهایت انگ اجتماعی کرونا سبب تشدید «انزوای اجتماعی» نیز شده است. بررسی تجارب زیستۀ شهروندان در اصفهان، نشان می‌دهد برخی از این افراد در دوران پیشاکرونایی، در حوزه‎‍های مختلف فعال بوده‎‍اند، اما پس از وقوع بحران کرونا به‌دلیل فوت عزیزانشان در اثر این بیماری و ترس ناشی از انگ اجتماعی، مشارکت خود را در اجتماعات دوستی، فرهنگی و سیاسی‌ از دست داده‌اند؛ این مسائل به تشدید افسردگی و «احساس شدید روزمرگی» در میان آنها منجر شده است. مورد شمارۀ 28 (27 ساله):

«یک روزمرگی وحشتناکی دارم که مطمئنم چند سال دیگه اصلاً دوست ندارم این چیزها را تعریف کنم‌ که بگم این وضعیت جوانی من بوده. مطمئناً قبل از کرونا، خیلی فعالیت می‌کردم، انجمن‌های اسلامی می‌رفتم، کارهای سیاسی می‌کردم و نقد فیلم و کتاب می‌رفتم.. ولی وقتی کرونا شد، همۀ اینها دیگه حذف شد، مخصوصاً وقتی پدرم را در اثر کرونا از دست دادم، از نگاه مردم می‌ترسیدم...».

 

تعلیق تسکین اجتماعی: سوگ ابراز‌نشده

همچنین در این دوران، شاهد «تعلیق سازوکارهای تسکین اجتماعی» هستیم. در آن زمان، امکان برگزاری مراسم سوگواری، که نقش مهمی در التیام آلام سوگواران داشت، وجود نداشت و در عین حال ساز و کارهای جایگزینی هم برای آن تعریف نشده بود. مسئلۀ «سوگ ابراز‌نشده» یک وجه تروماتیک به مرگ داد که از کرونا نشئت می‌گرفت و باعث شد ضربه‌ی روحی شدیدی به بازماندگان وارد شود. مورد شمارۀ 19(34 ساله) می‌گوید:

«متأسفانه وقتی پدرم فوت کرد، نتونستیم یه مجلس ختم درست حسابی براش بگیریم و هیچ‌کس هم نتونست به ما دلداری بده... برای همین حال روحیمون تا مدت زیادی خراب بود».

 

آسیب‌های آموزشی

- تنزل کیفیت آموزش

با وقوع کرونا، مدارس و دانشگاه ها تعطیل شد و پس از مدت کوتاهی، آموزش آنلاین جای آموزش حضوری را گرفت. ضعف زیرساخت‌های ارتباطی و اینترنتی، فقر جامعۀ هدف، سواد اطلاعاتی و تکنولوژیکی پایین معلمان و دانش‎‍آموزان، به تنزل کیفیت آموزشی نیز منجر شده است. بسیاری از شهروندان معتقدند که معلمان‌ فاقد سواد دیجیتال‌اند و‌ با محیط کلاس‌داری آنلاین آشنا نیستند. مورد شمارۀ 13(45 ساله) در این باره می‌گوید:

«ماشالا اصلاً بعضی معلما خودشون هم بلد نیستن با این سامانه‌های آنلاین کار کنند. بلد نیستند کلاس را تو فضای مجازی خوب مدیریت کنند، بعضی‌ها توانمند بودند. بعضی‌ها هم توانمند نبودند».

 

ضعف زیرساخت‎‍های ارتباطی و اینترنتی

ضعف زیرساخت‎‍های ارتباطی و اینترنتی نیز یک عامل مهم در تضعیف و کاهش شدید کیفیت آموزش در دوران کرونا بوده است. وابسته‌بودن آموزش مجازی به پشتیبانی تکنولوژی، یکی از محدودیت‌های این نوع آموزش است، به‌گونه‌ای‌که بسیاری از بحران‌های اجتماعی بر کیفیت و سرعت اینترنت تأثیر می‌گذارند و عملاً آموزش‌ها را در طی آن زمان با اختلال مواجه می‌کنند. نمونۀ شمارۀ 21(40 ساله) می‌گوید:

«همۀ دستگاه‌ها خصوصاً آموزش و پرورش ایران که این پیش‌بینی را نکرده بود و زیرساخت‌های آموزش مجازی فراهم نبود؛ مثلاً اینترنت منطقۀ ملک‌شهر با توجه به مهندسینی که آوردیم و نظر دادند، گفتند اصلاً ملک‌شهر زیرساخت فیبر نوری ندار‌ و اگر خواستید برایتان فیبر نوری بیاریم، سال قبل گفتند 50 میلیون..... ».

 

بازتولید نابرابری‌های طبقاتی

نابرابری برخی از شهروندان در دسترسی به این سیستم‌ها‌، یکی از چالش‌های اصلی است. فرزندان خانواده‌های متعلق به پایگاه اجتماعی- اقتصادی پایین که در انطباق با یادگیری مجازی کندند، کم کم به حاشیه رانده می‌شوند. در‌واقع آموزش مجازی فعلی، برای یادگیرندگانی است که در کنار‌آمدن با محیط جدید یادگیری الکترونیکی ضعیف‌اند و برنامۀ کمکی و جبرانی ندارند، به‌گونه‌ای‌ که‌ انطباق‌نداشتن با محیط جدید یادگیری، موجب گسترش اضطراب و انزوا، افت تحصیلی و چه‌بسا ترک تحصیل‌ در دانش‌آموزان شده است و پس از آن، ما شاهد «بازتولید نابرابری‌های طبقاتی» در نظام آموزشی بودیم. نمونۀ شمارۀ 29(21 ساله) می‌گوید:

 «من می‌ترسم که نمره‌هام پایین بیاد و از آموزش عقب بمونم. پولدارا از انواع امکانات مجازی و الکترونیکی استفاده کنند، مرتب سر کلاس‌ها حاضر بشن، اما من که لب تاب شخصی ندارم نمی‌تونم، غیبت می‌خورم، یاد نمی‌گیرم...»

 

آسیب‌های فرهنگی

فرسایش سرمایۀ فرهنگی

بوردیو[32] (1390) در تعریف سرمایۀ فرهنگی، آن را خصلت‎ها و عادات دیرپایی می‎داند که طی فرایند جامعه‎پذیری حاصل می‎شود و شامل چنین مواردی است: کالاهای فرهنگی، مهارت‏ها و انواع دانش مشروعه و اهداف فرهنگی ارزشمندی همچون صلاحیت‏های تحصیلی و فرهیختگی (علی‏بابایی و باینگانی، 1389: 92).

بنا بر تعریف بوردیو، هر گونه اختلال در فرایند آموزش رسمی دانش‌آموزان و دانشجویان، به معنای فرسایش سرمایۀ فرهنگی نهادینه‎ می‌شود. از دیگر سو، مشارکت‌کنندگان بخش کیفی تحقیق، محدودیت دسترسی به اشیا و تجهیزات لازم برای رشد علمی و فرهنگی را در شرایط کرونایی تجربه کرده‌اند که این تجربیات بیشتر با حوزۀ سرمایۀ فرهنگی عینیت‌یافته سنخیت دارند و نشان‌دهندۀ احساس رکود و فرسایشی‌اند که شهروندان در دارایی‌ها و فرصت‌های فرهنگی عینی و ملموس خود داشته‌اند. نمونۀ شمارۀ 19 (34 ساله) می‎‍گوید:

«دیگه مثل قبل نمی‌تونم سینما و تئاتر یا کنسرت موسیقی برم... یعنی خودشون محدودیت درست کردند، واقعاً هم خطرناکه...»

 

دگردیسی در آداب و رسوم

سرایت سریع این بیماری در انسان، دلالتی ویژه برای اعمال تغییرات در برگزاری آیین‌ها و آداب و رسوم مختلف ایجاد کرد؛ بنابراین شاهد دگردیسی در آداب و رسوم، به‌ویژه آیین‌های عزاداری در دهۀ اول ماه ‌محرم و همچنین آداب و رسوم مربوط به مراسم ازدواجیم. بسیاری از شهروندان اصفهانی، مراسم ازدواج خود را تعلیق‌ و زندگی مشترک خود را بدون جشن و یا تشریفات رسمی آغاز کردند. همچنین هیئت‎‍های عزاداری، از تحدید و یا تغییر شیوۀ عزاداری خود استفاده کردند. مجازی‌شدن آیین‎‍های ختم و عزاداری برای درگذشتگان این دوران نیز، یکی از نمونه‎‍های چنین خلاقیتی است. نمونۀ شمارۀ 30 (46 ساله) چنین می‌گوید:

«یکی از اقوام ما که فوت کردند، مراسم حضوری دیگه نگرفتند، ولی تو لایو اینستاگرام مراسم تشییع جنازه و خاک‌سپاری را به‌صورت زنده پخش کردن.. همون شب ساعت 8 شب هم تو اینستا براشون مجلس ختم مجازی گذاشتن... بازم خوبه این فضای مجازی هست...»

 

آسیب‎‍های نهادی

بر مبنای بررسی تجارب زیستۀ شهروندان اصفهانی، آسیب‎‍هایی نهادی که آنان در دوران کرونا تجربه کرده‎‍اند، عبارت‌اند از: ناکارآمدی سیاست‎‍های دولتی، سرگردانی نهادی، بی‌اعتمادی نهادی و ناکارآمدی نظام مراقبتی.

ناکارآمدی سیاست‎‍های دولتی

در برخی موارد شاهد این مسئله بودیم که دولت اساساً برنامۀ منسجم و دقیقی برای مدیریت بحران کرونا و پیامدهای آن ندارد و سیاست‎‍ها و تصمیمات لحظه‎‍ای و ناپایداری در این زمینه اتخاذ می‎‍کند. این مسئله سبب ایجاد نوعی احساس تعلیق و سردرگمی در میان شهروندان شد. سیاست‎‍های ناکارآمد و ایدئولوژیک دولت در زمینۀ کرونا، ادعای ساخت دستگاه کرونایاب، ادعای تولید واکسن‎‍های فراوان و‌ انجام‌ندادن واکسیناسیون، آمارهای نادرست و کنترل‎‍شده و ... از‌جمله موضوعاتی‌اند که سبب ایجاد سرخوردگی اجتماعی در میان شهروندان نسبت‌به سیاست‎‍های دولتی شده است. نمونۀ شمارۀ 18 (35 ساله) می‎‍گوید:

«‌کارمند خانۀ بهداشت می‌گفت که ما یک عالمه واکسن داریم که دارد تاریخشون می‌گذرد و نمی‌گذارند که ارائه بدهیم و تنها دلیلشون اینه که می‌گند بگذارید رئیس‌جمهور جدید بیاید و بعد این کار را بکنیم. حتی گفت، من بهشون گفتم مگه واکسن هم سیاسی است؟ گفتند آره سیاسی است...».

 

سرگردانی نهادها

سیاست‎‍های کلان دولت در زمینۀ کرونا بر‌ عملکرد دیگر نهادها نیز تأثیرگذار بوده است. عملکرد ناکارآمد مؤسسات خیریه و کمیتۀ امداد در طول مدت شیوع کرونا نیز، نمونه‌ای بارز از سردرگمی و سرگردانی نهادی در جامعه است. این نهادها از مقبولیت اجتماعی مناسبی برخوردارند و عموماً شهروندان به آ‎‍نها اعتماد دارند؛ اما سیاست‌گذاری‎‍های کلان و وضعیت نامناسب کرونایی، سبب شده است که کارآمدی آ‎‍نها نیز زیر سؤال برود. برخوردهای تحقیرآمیز نهادهای خیریه با نیازمندان و‌ حمایت‌نکردن مناسب و کافی از آنان سبب شده است که وجهۀ اجتماعی این نهادها در جامعه نیز به خطر بیفتد. نمونۀ شمارۀ 16(41 ساله) می‌گوید:

«رفتم کمیتۀ امداد برای رهن خانه که نداشتم، گفت خانم ما بودجه نداریم تا بودجه هم نباشه از جیب خودمان نمی‌توانیم. الآن کمیتۀ امداد قبل از عید 500 برامون می‌زد، برای خودم و 3 نفر بچه‌ها‌ و الآن که زیاد شده 900 می‌زند. خب 900 چه دردی را دوا می‌کند».

 

بی‌اعتمادی نهادی

وضعیت آشفتۀ کرونا در ایران و مدیریت ناکارآمد دولت در کنترل آن، سبب شده است که بسیاری از شهروندان امید چندانی به آینده و اطمینانی به مدیریت و کنترل کرونا نداشته باشند. این ‌بی‌اطمینانی و ناامیدی، پیامدهای نامطلوبی برای نظام سیاسی و‌ تصمیم‎‍گیری دارد که مهم‌ترین آن، «بی‎‍اعتمادی نهادی» است؛ یعنی شهروندان اعتماد خود را به نظام تصمیم‎‍گیری از دست می‎‍دهند و به‌راحتی توصیه‎‍های آنها را برای کنترل و مدیریت کرونا‌ نادیده می‎‍گیرند؛ بنابراین ناکارآمدی سیستمی، سبب شکل‎‍گیری نوعی ناامیدی از حکومت و نظام سیاسی مرتبط با تصمیم‎‍گیری دربارۀ بحران و به‌طور خاص کرونا شده است. نمونۀ شمارۀ 6 (30 ساله) می‌گوید:

«‌به نظرم مسئولین نمی‌خواهند روی کرونا فکر کنند. نمی‌خواهند. اصلاً دغدغۀ مسئولین معیشت و رفاه مردم نیست، نبوده و نخواهد بود.. به این سیستم و حکومت امیدی ندارم....»

 

ناکارآمدی نظام مراقبتی

هرچند ممکن است نظام مراقبتی ایران از‌لحاظ توانمندی نیروی انسانی مسئله‎‍ای نداشته باشد، اما زیرساخت‎‍های لازم در این نظام مراقبی، توان مقابله با بیماری کرونا را نداشته است. از یک طرف کادر درمانی با فرسودگی شغلی و ساعات کاری زیاد و خستگی روحی و جسمانی زیادی روبه‌رو است و از طرف دیگر، زیرساخت‎‍های بیمارستانی در حدی نیست که بتواند پذیرای همۀ بیماران کرونایی باشد. این مسائل سبب شده است تا نظام مراقبتی در دوران کرونا با مسائل و مشکلات فراوانی روبه‌رو شود، به حدی که بسیاری از شهروندان، این نظام مراقبتی را شبیه به کشتارگاه می‎‍‌دانند و بیمارستان را عاملی بنیادی، نه برای درمان بیماران کرونایی،‌ فضایی برای مرگ بیماران کرونایی و تشدید وضعیت بیماری آنان به حساب می‌آورند. نمونۀ شمارۀ 25(30 ساله) می‌گوید:

«او‌ن‌قدر فضا خفه بود اونجا‌. فکر کن پدر من را تو کنج یه دیوار کرده بودند و پرده را کشیده بودند. دو نفر توی یک اتاق بودند دیگه. بعد اون شخصی که اون طرف بود، به‌شدت حالش بد بود و سرفه می‌کرد. توی این شرایط گیرش انداخته بودند و اجازه هم نمی‌دادند ما بابامون را بیاریم خونه، شبیه گروگان‌گیری بود».

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل 1- دیاگرام پدیدارشناختی آسیب‌‎‍پذیری شهروندان در دوران کرونا، بر مبنای تجارب زیسته

Fig 1- Phenomenological diagram of the vulnerability of citizens in the era of Corona based on lived experiences

 

یافته‎‍های بخش کمی

توصیف متغیرهای زمینه‌ای

بر طبق گروه‎بندی‎های پاسخگویان، تعداد زنان و مردان نسبتاً مساوی است (9/48درصد زنان و 1/51‌درصد مردان) و حدود نیمی از پاسخگویان (3/43‌درصد) در گروه‎های سنی جوان و میان‌سال (49-35 ساله) واقع شده‎اند.

پاسخگویان از‌لحاظ سطح تحصیلات بیشترین فراوانی را به ترتیب در مدرک کارشناسی با 92/38‌درصد و کارشناسی‌ارشد با 4/23‌درصد داشته‎‍اند. 18/5‌درصد پایین‎ترین تحصیلات (زیر دیپلم) را دارند. 7/20‌درصد دیپلم و 83/6‌درصد فوق دیپلم‌اند. 97/4‌درصد نیز‌ بالاترین مدرک تحصیلی (دکترا) را دارند.

بیشترین فراوانی به ترتیب در پایگاه متوسط با 24/54‌درصد (262 نفر) است. همچنین کمترین فراوانی برای شهروندان مربوط به پایگاه بالا با 66/1‌درصد (8 نفر) و پایگاه پایین با 45/7‌درصد (36 نفر) است؛ در‌نتیجه‌ موقعیت طبقاتی بیشتر شهروندان اصفهانی متوسط و متوسط پایین است.

 

آزمون فرضیات پژوهش

پژوهش حاضر در فاز کمی درصدد آزمون این فرضیات بود:

- میزان آسیب‌پذیری اجتماعی و ابعاد مختلف آن در دوران اپیدمی کرونا، در بین شهروندان اصفهانی بالاتر از حد متوسط است؛

- میزان آسیب‎‍پذیری اجتماعی (و ابعاد مختلف آن) به تفکیک طبقات مختلف اجتماعی متفاوت است.

 

در فاز کمی، آسیب‎های ناشی از کرونا در چهار بخش آسیب‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی-آموزشی و  نهادی ‌سنجش شد. مقوله‌های شناسایی‌شدۀ پرتکرار در بخش کیفی، مبنای انتخاب و تعریف متغیرهای کمی تحقیق قرار گرفت. براساس نتایج آزمون t تک‌نمونه‌ای و سطوح معناداری حاصل‌شده (sig)، در سطرهایی که رنگی شده‌اند، میانگین متغیر به‌طور معناداری بالاتر از حد متوسط بوده و معناداری آن آسیب را در جامعۀ آماری نشان داده است. به این ترتیب، در آسیب‎‍های اقتصادی و شغلی، میانگین نمره‌های پاسخگویان به‌گونۀ معناداری از حد متوسط نرمال پایین‌تر است. در دیگر شاخص‎‍های آسیب‎‍های اجتماعی (از‌جمله تضاد خانگی، ضعف پیوند خانواده، انزوای اجتماعی و احساس روزمرگی) نیز میانگین نمر‌ه‌های پاسخگویان از حد متوسط نرمال پایین‌تر است و گویای آن است که شهروندان اصفهانی از‌لحاظ اقتصادی، معیشتی و خانوادگی، آسیب‌پذیری کمتری داشته‌اند.

 

در متغیر «کاهش سرمایۀ اجتماعی»، که معرف وجوه ارتباطی زندگی روزمره است و عناصری چون صمیمیت و ارتباط عاطفی با دیگران، مشارکت اجتماعی و عضویت در فعالیت‎های داوطلبانه، اعتماد به دیگران و برخورداری از حمایت اجتماعی را در بر می‌گیرد، میانگین نمر‌ه‌ها برابر است با 453/3 که به‌گونۀ معناداری (00.0=sig) از حد متوسط توزیع نرمال (برابر با 5/2) بالاتر است. این امر حاکی از کاهش شدید سرمایۀ اجتماعی شهروندان در دوران همه‌گیری کروناست. در حوزۀ آسیب‎های فرهنگی و آموزشی (تنزل کیفیت آموزش، فرسایش سرمایۀ فرهنگی و دگردیسی در آداب و رسوم)، میانگین نمره‌های پاسخگویان به‌گونۀ معناداری بالاتر از حد متوسط نرمال است.

 

 

جدول 5- خلاصه‌ای از مهم‌ترین آماره‌های توصیفی به‌همراه نتایج آزمون t تک‌نمونه‌ای برای ابعاد آسیب‎‍پذیری اجتماعی

Table 5 - A summary of the most important descriptive statistics along with the results of the one-sample t-test for social vulnerability dimensions

 

 

تعداد گویه

میانگین

انحراف استاندارد

حداقل

حداکثر

چولگی

کشیدگی

حد وسط

اختلاف میانگین با حد متوسط

T

آمارۀ آزمون

Sig

سطح معناداری

آسیب‎‍های اقتصادی

آسیب‌های اقتصادی

 

75/1

142/1

1

75/5

968/0

009/0-

3.5

788/0

8/25-

000/0

آسیب‌های شغلی

 

446/2

358/1

1

6

804/0

399/0-

3.5

053/1-

043/17-

000/0

آسیب‎‍های اجتماعی

 

تشدید تضاد خانگی

 

559/2

217/1

1

6

596/0

546/0-

3.5

940/0-

971/16-

000/0

ضعف پیوند خانواده

 

228/2

228/1

1

6

787/0

288/0-

3.5

271/1-

744/22-

000/0

انزوای اجتماعی

 

088/2

202/1

1

6

190/1

476/0

3.5

412/1-

801/25-

000/0

کاهش سرمایۀ اجتماعی

 

453/3

815/0

33/1

5

062/0

540/0-

3

953/0

679/25

000/0

احساس روزمرگی

 

801/2

419/1

1

6

411/0

876/0-

3.5

698/0-

817/10-

000/0

آسیب‎‍های آموزشی-فرهنگی

 

تنزل کیفیت آموزش

 

115/3

813/0

1

5

073/0

310/0-

3

615/0

634/16

000/0

فرسایش سرمایۀ فرهنگی

 

396/4

158/1

1

6

865/0-

539/0

3.5

896/0

003/17

000/0

دگردیسی در آداب و رسوم

 

449/4

171/1

1

6

825/0-

262/0

3.5

949/0

805/17

000/0

آسیب‎‍های نهادی

 

نگرش منفی به عملکرد دولت در مهار کرونا

 

556/3

768/0

67/1

5

007/0-

780/0-

3

056/1

215/30

000/0

آشفتگی نهادی

 

613/3

997/0

1

6

079/0-

194/0-

3.5

113/0

504/2

013/0

ضعف سیاست حمایتگری

 

183/4

805/0

67/1

6

028/0

653/0-

3.5

683/0

655/18

000/0

ناکارآمدی نظام مراقبتی

 

208/3

158/1

1

6

264/0

397/0-

3.5

292/0-

542/5-

000/0

بی‌اعتمادی نهادی

 

759/3

092/1

1

6

010/0

545/0-

 

259/0

229/5

000/0

 

 

میزان آسیب‎‎‍دیدگی شهروندان از سوءمدیریت بحران کرونا از سوی دولت و نهادهای اجتماعی، بیش از دیگر حوزه‌هاست. نگرش منفی پاسخگویان نسبت‌به عملکرد دولت در مهار کرونا، بالاتر از حد متوسط است (برابر با 55/3) است‌ که به‌گونۀ معناداری (00.0=sig) از حد وسط منحنی توزیع طبیعی (برابر با 2.5) بالاتر است. میانگین نمره‌های پاسخگویان در متغیرهای «ضعف سیاست حمایتگری»، «بی‎اعتمادی نهادی» و «سرگردانی نهادی» نیز به‌طور معناداری بالاتر از حد متوسط نرمال است. میانگین نمرۀ نسبتاً بالای پاسخگویان در این متغیرها، حاکی از شکاف فزاینده بین دولت و مردم در بحران همه‌گیری کروناست.

در نگاهی کلی به آوردهای بخش کمی تحقیق، آسیب‎پذیری شهروندان اصفهانی از شرایط همه‌گیری کرونا بیشتر از نوع فرهنگی-آموزشی و نهادی است و در سطوح اقتصادی و اجتماعی، آسیب‎پذیری کمتری داشته‌اند.

 

مقایسۀ وضعیت آسیب‎‍پذیری بر‌حسب طبقۀ اجتماعی

در میزان آسیب‎پذیری طبقات اجتماعی مختلف، از هر سه جنبۀ اقتصادی، فرهنگی (دگردیسی در آداب و رسوم و اوقات فراغت) و آموزشی‌، تفاوت‌های معنادار دیده می‌شود. در دیگر متغیرها، تفاوت معناداری در بین طبقات مختلف اجتماعی وجود ندارد و به‌طور متوسط میزان آنها یکسان برآورد شده است. نتایج دربارۀ تفاوت معنادار میانگین نمره‌های متغیرهای نام برده شده در بین طبقات اجتماعی، در جدول 6 آمده است.

 

 

جدول 6- نتایج آزمون تحلیل واریانس برای مقایسۀ میانگین نمره‌های آسیبهای معنادارشده در بین طبقات اجتماعی

Table 6- The results of the analysis of variance test to compare the mean scores of significant injuries among social classes

آسیب‎های اجتماعی

F

sig

مجموع مجذورها

درجۀ آزادی

میانگین مجذورها

نتایج آزمون لوین

آمارۀ لوین

sig

آسیب‎های اقتصادی

اختلاف بین گروه‏ها

228/3

*012/0

 

601/0

4

150/0

553/1

n.s

اختلاف درون گروه‎ها

255/22

478

047/0

آسیب‎پذیری در حوزۀ آموزش

اختلاف بین گروه‏ها

234/4

**002/0

 

909/10

4

727/2

327/2

n.s

اختلاف درون گروه‎ها

885/307

478

644/0

دگردیسی در آداب و رسوم و اوقات فراغت

اختلاف بین گروه‎ها

369/3

*(010/0)

146/18

4

537/4

68/1

n.s

اختلاف درون گروه‎ها

853/643

478

346/1

 

 

بر مبنای نتایج جدول (7) و سطوح معناداری، میانگین نمرۀ آسیب‌های اقتصادی در طبقات اجتماعی پایین به بالا سیر نزولی است. هر‌چه طبقۀ اجتماعی پایین‎تر باشد، میزان آسیب اقتصادی هم بیشتر است. بیشترین تفاوت بین طبقۀ متوسط پایین و متوسط بالا، با اختلاف میانگین برابر با 581/0 وجود دارد.

 

 

جدول 7- نتایج پس‌آزمون LSD برای مقایسۀ‌ دو به دوی میانگین نمره‌های آسیبهای اقتصادی در طبقات اجتماعی

Table 7 - The results of the LSD post-test for a two-by-two comparison of the average scores of economic damages in social classes

گروه

N

تعداد

M

میانگین

S.D

انحراف استاندارد

پایین

متوسط پایین

متوسط

متوسط بالا

پایین

36

319/2

206/1

-

 

 

 

متوسط پایین

120

428/2

261/1

613/0

-

 

 

متوسط

262

094/2

111/1

264/0

008/0

-

 

متوسط بالا

57

846/1

880/0

051/0

001/0

134/0

-

بالا

8

687/1

831/0

153/0

074/0

317/0

710/0

 

جدول 8- نتایج پس‌آزمون LSD برای مقایسۀ‌ دو به دوی میانگین نمره‌های آسیبهای آموزشی در طبقات اجتماعی

Table 8 - The results of the LSD post-test for a two-by-two comparison of the average scores of educational disabilities in social classes

گروه

N

تعداد

M

میانگین

S.D

انحراف استاندارد

پایین

متوسط پایین

متوسط

متوسط بالا

پایین

36

344/3

924/0

-

 

 

 

متوسط پایین

120

253/3

868/0

551/0

-

 

 

متوسط

262

091/3

750/0

077/0

068/0

-

 

متوسط بالا

57

884/2

833/0

007/0

004/0

078/0

-

بالا

8

450/2

563/0

005/0

006/0

026/0

153/0

 

بر مبنای نتایج جدول (8) و سطوح معناداری،‌ نتیجه این است که میانگین نمره‌های آسیب‎پذیری شهروندان در حوزۀ آموزش، از طبقات پایین به بالا سیر نزولی دارد؛ یعنی هر‌چه طبقۀ اجتماعی بالاتر است، میزان آسیب‎پذیری در حوزۀ آموزش کمتر است که این نشان‎دهندۀ تاب‎آوری بیشتر طبقات بالا در مقابل ضعف امکانات آموزشی در دوران همه‌گیری کروناست. به غیر از طبقۀ پایین و متوسط پایین، اختلاف میانگین آسیب‎پذیری آموزشی در همۀ طبقات معنادار است.

 

 

جدول 9- نتایج پس‌آزمون LSD برای مقایسۀ‌ دو به دوی میانگین نمره‌های دگردیسی در آداب و رسوم و گذران اوقات فراغت در طبقات اجتماعی

Table 9 - The results of the LSD post-test for a two-by-two comparison of the average scores of metamorphosis in customs and spending leisure time in social classes

گروه

N

تعداد

M

میانگین

S.D

انحراف استاندارد

پایین

متوسط پایین

متوسط

متوسط بالا

پایین

36

578/3

826/0

-

 

 

 

متوسط پایین

120

529/3

790/0

641/0

-

 

 

متوسط

262

383/3

802/0

158/0

002/0

-

 

متوسط بالا

57

444/3

868/0

670/0

989/0

020/0

-

بالا

8

125/4

950/0

582/0

728/0

194/0

741/0

 

 

بر مبنای نتایج جدول (9) و سطوح معناداری، نتیجه این است که بین متغیر دگردیسی در آداب و رسوم و گذران اوقات فراغت در طبقۀ اجتماعی متوسط پایین با طبقۀ متوسط (با اختلاف میانگین برابر با 394/0) و بین طبقۀ متوسط و متوسط بالا (با اختلاف میانگین برابر با 396/0) تفاوت معنادار وجود دارد. میزان دگردیسی در آداب و رسوم و گذران اوقات فراغت در هر دو طبقۀ متوسط پایین و متوسط بالا، بیشتر از طبقۀ متوسط است. در دیگر طبقات، تفاوت معناداری وجود ندارد. به این ترتیب هر دو گروه طبقات پایین و بالا در میزان دگردیسی در آداب و رسوم و گذران اوقات فراغت، از طبقۀ متوسط فاصله می‎گیرند و میانگین نمرۀ بالاتر از طبقه متوسط دارند.

 

 

 

شکل2- مقایسۀ میانگین متغیرهای «دگردیسی در آداب و رسوم، آسیب‌های آموزشی و‌ اقتصادی» در بین طبقات اجتماعی

Fig 2 - Comparison of the average variables of "transformation in customs, educational damages and economic damages" among social classes

 

بحث و نتیجه‌

اپیدمی کووید 19، آسیب‎های فراگیر و همه‎جانبه‌ای را در پی داشته است. درواقع آن وضعیت پیچیده و آیینۀ تمام‌نمایی از زیستن در جامعه‌ای پرمخاطره با رویدادهای پیش‎بینی‌ناپذیر و‌ ‎قطعیت‌نداشتن آینده است. همزیستی و درگیری طولانی‌مدت تمامی کشورها با کووید 19، از ویژگی‎های منحصر‌به‌فرد این اپیدمی است و‌ هر جامعه‎ای بنا به ساختارهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی‌اش و نیز برهمکنشی‌های اجتماعی مردم در بستر این ساختارها، نظام هنجاری، الگوهای زیست اجتماعی، آسیب‏دیدگی‎ها و ساز و کارهای مقابله‎ای خاص خود را پدید آورده است. پژوهش حاضر بر مطالعۀ‎ آسیب‎پذیری اجتماعی شهروندان کلان‎شهر اصفهان در قالب رویکرد ترکیبی متمرکز است.

سؤال اصلی بخش کیفی تحقیق این است که شهروندان در برهمکنشی اجتماعی، با شرایط محیطی و خانوادگی ناشی از همه‌گیری کرونا، چه آسیب‎هایی را تجربه کرده‎اند؟ یافته‎ها نشان داد‌ آسیب‎هایی که مشارکت‌کنندگان در مواجهه با کروناویروس تجربه کرده‎اند، در پنج مقولۀ اصلی جای ‎می‎گیرد، شامل «آسیب‎های اجتماعی،‌ اقتصادی، ‌آموزشی، ‌ فرهنگی و ‌نهادی» که هر‌کدام‌ مقوله‌هایی‌ دارند. آسیب‎های اقتصادی سه مقولۀ فرعی «هزینه‌های درمان، فرسودگی شغلی و فشار اقتصادی» را در بر می‎گیرد. آسیب‎های آموزشی، شامل سه مقولۀ فرعی «تنزل کیفیت آموزش، ضعف زیرساخت‏های اینترنتی و بازتولید نابرابری‎های طبقاتی» است. آسیب‎های فرهنگی دو مقولۀ فرعی «فرسایش سرمایۀ فرهنگی و دگردیسی در آداب و رسوم» را در بر می‎گیرد. آسیب‏های نهادی‌ چهار مقولۀ فرعی «ناکارآمدی سیاست‎های دولتی، سرگردانی نهادها، بی‎اعتمادی نهادی و ناکارآمدی نظام مراقبتی» دارد و آسیب‏های اجتماعی در چهار مقولۀ فرعی «تشدید تضاد خانگی‌، تضعیف پیوندهای اجتماعی، انگ اجتماعی کرونا و تعلیق تسکین اجتماعی» نمود یافته است.

تعمیم این نتایج به کل شهروندان اصفهانی، به مطالعه‎ای گسترده بر یک نمونۀ‎ آماری معرف جامعه نیاز دارد و مبنا قرار دادن این نتایج در امر سیاست‌گذاری، منوط به یافتن پاسخ به این سؤال است که آیا شدت آسیب‎پذیری شهروندان اصفهانی در همۀ این ابعاد به یک اندازه است و آیا طبقات مختلف اجتماعی پایین، متوسط و بالا، شدت آسیب‌پذیری یکسانی داشته‌اند؟ همسو با نتایج بخش کیفی، مبنی بر تجربۀ طیف متنوعی از آسیب‎های اجتماعی از سوی مصاحبه‌شوندگان، در بخش کمی تحقیق نیز یافته‌ها نشان می‌دهد شهروندان اصفهانی در بیشتر آسیب‌های اجتماعی، میانگین نمره‌ای نزدیک به حد متوسط طیف نمر‌ه‌های (برابر با 3) و یا بالاتر داشته‌اند. با این حال مقایسۀ شدت آسیب‌پذیری اجتماعی در ابعاد مختلف، نشان می‌دهد‌ شهروندان اصفهانی آسیب‌های فرهنگی و نهادی را بیش از دیگر آسیب‎ها در دوران همه‌گیری کووید 19 تجربه کرده‌ و به‌لحاظ اقتصادی، شغلی و ارتباطات حوزۀ خانواده، کمتر آسیب‌پذیر بوده‌اند.

دیگر تحقیقات داخلی هم، آسیب‌پذیری پایین شهروندان را در حوزۀ روابط خانوادگی تأیید کرده‌اند؛ ازجمله‌ نتایج پژوهش فاضلی (1399) که براساس آن 28‌درصد از مردم و بر طبق نتایج پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات (1399)، 16‌درصد تنش در روابط اعضای خانواده را گزارش کرده‌اند (اسکندریان، 1399: 82-80). در تحقیقات خارجیEl-Zoghby et al., 2020; Zhang & Feei Ma, 2020) ) نیز شواهدی دال بر افزایش حمایت‌ها و تعاملات خانوادگی و به تبع آن، تقویت و انسجام روابط خانوادگی در شرایط اپیدمی کووید 19 وجود دارد.

دلیل پایین‌بودن آسیب‌های اقتصادی شهروندان اصفهانی در شرایط کرونا نیز، اشتغال بسیاری از شهروندان در مشاغل دولتی و حقوق‌بگیر است که طبیعتاً نوسان اقتصادی کمتری را نسبت‌به شاغلان کسب و کارهای خصوصی تجربه کرده‌اند. به‌علاوه، مطالعات انجام‌شده دربارۀ کنش و رفتار اقتصادی اصفهانی‎ها، حاکی از آن است که با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک شهر اصفهان، که در مرکز ایران است، همواره در طول تاریخ به این شهر تاخت‌وتاز کرده و ‌ همواره حس ناامنی برای مردمان این منطقه امری جدی بوده است 1986) (Beeman,؛ پس یک اصفهانی همواره در حال ذخیره‌سازی است، با تأمل مصرف می‌کند و می‌داند که به‌سبب ناآرامی‌ها باید سرمایه‌اش را تنها بر‌ یک محور سامان ندهد و وجوه مختلفی را در نظر بگیرد. این خصلت اقتصادی مردم اصفهان که خردمندانه‌ همه‌چیز را محاسبه و درباره‌اش‌ تأمل می‌کنند، همواره تاب‌آوری اقتصادی آنها را در مقابل بحران‎ها‌ افزایش داده است.

همان‌طور که اشاره شد، نتایج پژوهش حاضر حاکی از کاهش شدید سرمایۀ اجتماعی شهروندان اصفهانی در دوران اپیدمی است. نتایج تحقیق حاضر با نتایج پژوهش ونکاتش و ادریپالی[33] (2020) همخوانی دارد. غلامی‎پور و سلگی (1399) نیز در تحقیق خود به این نتیجه رسیدند که کرونا موجب افزایش فردگرایی شده است. درواقع ترس از ابتلا، فاصله‌گذاری فیزیکی و دعوت به قرنطینۀ خانگی موجب انزوا، بیگانه‌هراسی و کاهش روابط اجتماعی شده و بسیاری را به دوری از جمع‌های خانوادگی، دوستانه و کاری، ترغیب کرده است.

در حوزۀ آسیب‎های فرهنگی، شهروندان آسیب‎‍پذیری بالایی را تجربه کرده‌اند. این امر شامل همۀ متغیرهای فرهنگی، اعم از فرسایش سرمایۀ فرهنگی، دگردیسی در آداب و رسوم و اوقات فراغت می‌شود. دگردیسی در اوقات فراغت، بیش از همه در اعتیاد به سرگرمی‎های فضای مجازی (از‌جمله گردش در اینترنت، رسانه‌های اجتماعی، بازی کامپیوتری و ارتباطات آنلاینی) نمود می‌یابد. در دیگر تحقیقات انجام‌شده نیز شواهد بسیاری دال بر تغییر گذران اوقات فراغت و تحول‌ آداب و رسوم فرهنگی در دوران اپیدمی کووید 19 وجود دارد. در این زمینه ‌از پژوهش فاضلی (1399) نام برده می‌شود که نشان می‎دهد سرگرم‌شدن با گوشی تلفن همراه و پرسه‌زنی در فضای اینترنت، به ترتیب جایگاه اول و سوم را در فعالیت‌های فراغتی در زمان قرنطینه به خود اختصاص داده‌اند (اسکندریان، 1399: 78) و یا بر طبق نظرسنجی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات (1399)، در طول مدت شیوع کرونا، استقبال از کنسرت‌های آنلاین زیاد شده است. غلامی‎پور و سلگی (1399) نیز معتقدند، آیین‌های گوناگون جمعی، بخش مهمی از فرهنگ‌اند که به حالت تعلیق درآمده و در برخی موارد، جای خود را به آیین‌های فردی و خصوصی داده‌اند. تسلیمی طهرانی (1399) از دگردیسی به وجود آمده در آیین سنتی عزاداری سخن می‎گوید که با فرهنگ دینی ایرانیان عجین شده است‌.‌ سازمان همکاری و توسعۀ اقتصادی اروپا[34] (2021) نیز به تغییر در اوقات فراغت در دوران اپیدمی کووید 19 اشاره‌ و به‌ویژه بر افزایش شدید زمان صرف‌شده در اینترنت، تأکید کرده است

میانگین نمرۀ نسبتاً بالای پاسخگویان در متغیرهای حوزۀ آسیب‎‍های نهادی (شامل نگرش منفی به عملکرد دولت در مهار کرونا، آشفتگی نهادی، ضعف سیاست حمایتگری، ناکارآمدی نظام مراقبتی و بی‌اعتمادی نهادی) حاکی از شکاف فزاینده بین دولت و مردم در بحران همه‌گیری کروناست. این نتایج با یافته‌های دیگر تحقیقات در این زمینه همخوانی دارد. بر طبق نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران، 5/40‌درصد از مردم، رضایت کمی از عملکرد دولت و ستاد کرونا دارند (شهرداری تهران، 1399). طبق نتایج تحقیق غیاثوند (1399) دربارۀ تحلیل جامعه‌شناختی اعتماد مردم به عملکرد دولت نیز، تنها 40‌درصد افراد از وضعیت عملکرد دولت در دوران همه‌گیری کرونا راضی‌اند.

مقایسۀ آسیب‎‍پذیری اجتماعی در طبقات مختلف اجتماعی نشان داد هر‌چه طبقۀ اجتماعی شهروندان پایین‎تر باشد، میزان آسیب اقتصادی هم بیشتر است. این یافته مؤید نتایج دیگر تحقیقات (صفری، 1399، دشت‌آبادی و قادری، 1399؛ طاهری‌نیا و حسنوند، 1399) در این زمینه است. مطالعۀ تحلیلی انجام‌شدۀ انصوری[35] (2020) در کشور اندونزی نیز، حاکی از آسیب‎پذیری بیشتر قشر فقیر و کارگر این کشور از اپیدمی کووید 19 است. بر طبق گزارش بانک جهانی، 79‌درصد از جمعیت اندونزی در طبقۀ پایین جامعه‌اند. میزان دگردیسی در آداب و رسوم و گذران اوقات فراغت در هر دو طبقۀ متوسط پایین و متوسط بالا، بیشتر از طبقۀ متوسط است. این نتایج با نتایج تحقیق لینوس[36] (2021) در کالیفرنیای آمریکا همخوانی دارد.

در پژوهش‌های موجود دربارۀ آسیب‎‍پذیری اجتماعی، رویکرد برساخت‎‍گرایی اجتماعی حاوی دلالت‌های مهمی راجع به اهمیت طبقۀ اجتماعی در تبیین شدت آسیب‌پذیری مردم از یک مخاطره است. به زعم ویزنر و همکاران، آسیب‌پذیری با موقعیت اجتماعی-اقتصادی ارتباط نزدیکی دارد. فقرا بیشتر از ثروتمندان از خطرات، رنج می‌برند. آنها به‌طور یکسان قادر به دسترسی به منابع و فرصت‌ها نیستند. آسیب‌پذیری، «محصولی از خصیصه‌هایی نظیر نژاد، مذهب، عضویت کاست، جنس و سن است که دسترسی به قدرت و منابع را تحت تأثیر قرار می‌دهد» (Wisner et al., 2004:11). در همین ارتباط، بوهل[37] (2001‌) معتقد است آسیب‌پذیری به‌طور نزدیک با مالکیت دارایی در ارتباط است؛ یعنی هر‌چه مردم دارایی‌های بیشتری داشته باشند‌، آسیب‌پذیری کمتری دارند و فرسایش بیشتر دارایی‌های مردم، ناامنی آنها را بیشتر می‌کند.

در برخی مطالعات اخیر ‌Wisner et al., 2004; Eisler et al.,) 2021) ، اهمیت موقعیت اجتماعی- اقتصادی افراد در آسیب‎پذیری از فجایع بارز است؛ به این نحو که این مطالعات علاوه بر آسیب‌پذیری، بر «ظرفیت» افراد برای محافظت از خود نیز تأکید می‌کنند. در این راستا ویزنر و همکاران (2004) استدلال می‎کنند که در کشورهای کمتر توسعه ‎یافته، که درگیر انواع فجایع و مخاطرات طبیعی‌اند، شکاف طبقاتی و فقر گسترده باعث شده است تا گروه‌های مختلف به میزان متفاوت در برابر این فجایع آسیب‎پذیری داشته باشند. دی سوزا و همکاران (2020) نیز در پژوهش خود در کشور برزیل، دریافتند که مناطق شهری دارای توسعۀ انسانی پایین‎تر، آسیب‎پذیری بیشتری از کووید 19 داشته‌اند.

نتایج به دست آمده از بخش کمی، مبنی بر شدت آسیب‎های فرهنگی و نهادی در شهر اصفهان نسبت‌به آسیب‌های خانوادگی و اقتصادی‌ و آسیب‎پذیری اقتصادی-آموزشی و فرهنگیِ طبقۀ پایین شهر نسبت‌به دیگر طبقات، تلویحات کاربردی برای ‌تدوین مداخلات، ‌بحران‌های کنونی و آیندۀ کلان‌شهر اصفهان و چه‌بسا جامعۀ ایران خواهد‌ داشت.

 

پیشنهادهای کاربردی

برای حمایت بیشتر از گروه‌های آسیب‎پذیر جامعۀ ایران در مواجهه با فجایع، پیشنهادهای زیر ارائه می‎‍شود:

- توسعۀ ظرفیت شبکه‌های مجازی و اولویت توسعۀ زیرساخت‌های ارتباطی دیجیتال به‌منظور گسترش کسب و کارهای آنلاین؛

- حمایت از گروه‌های آسیب‌دیده از‌طریق اقداماتی چون تشکیل صندوق حمایت یا بانک مواد غذایی محلی؛

– تشکیل گروه‌های داوطلب در محله‌های فقیرنشین برای سامان‌دهی به وضعیت معیشتی این محله‎ها؛

- استفاده از ظرفیت مددکاران اجتماعی برای حمایت از اقشار آسیب‌پذیر، به‌ویژه ایجاد زمینه‌های شغلی مناسب برای زنان سرپرست خانواده که متأسفانه مرگ و میر ناشی از کرونا به تعداد آنها افزوده است؛

- تدارک تیم‌هایی از مشاوران و روان‌شناسان زبده با حمایت و نظارت از سوی دولت، ارائۀ خدمات مشاوره‎ای رایگان به بیماران کرونایی و خانواده‌های آنها و حضور مداوم آنها در کنار این خانواده‌ها برای پوشش‌دادن نیازهای ارتباطی بیماران در طول دورۀ سخت و اضطراب‌آور بیماری؛

- توسعۀ خدمات درمانی و تأمین اجتماعی برای اقشار محروم و فاقد بیمه در دوران کرونایی.

 

تقدیر و تشکر

این مقاله‌ از یک طرح‌ پژوهشی استخراج و طی انعقاد قرارداد همکاری با بنیاد ملی علم ایران (صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران سابق) و با حمایت مالی این بنیاد انجام شده است. به این ترتیب نویسندگان مقاله مراتب تقدیر و تشکر خود را از آن بنیاد اعلام می‌کنند.

 

[1] Beck

[2] Reflexive modernity

[3] social vulnerability

[4] De Souza et al.

[5] bivariate spatial correlation

[6] spatial lag model

[7] spatial error models

[8] Nicola et al.

[9] Campbell

[10] Banerjee & Rai

[11] Farias & Junior

[12] Pereznieto & Oehler

[13] Critical Realism

[14] Social construction of risks

[15] Wisner et al.

[16] Cannon et al.

[17] Bohle

[18] Hannigan

[19] Rodríguez and Barnshaw

8 Oliver-Smith et al.

[20] Wisner et al.

[21] Access model

[22] Exploratory Sequential Design

[23] Typical cases

 

[24] Purposive sampling

[25] Colaizzi

 

[26] هدف مطالعه در پژوهش حاضر، جمعیت فعال جامعه بوده است که بهدلیل قرارگرفتن در سن فعالیت، ازدواج و اشتغال، بیشترین درگیری را با مسائل و آسیبهای مربوط به اپیدمی کووید 19 داشته‎‍اند. ضمن آنکه جمعیت سالمند، که بهدلیل شرایط سنی و مسائل خاص ناشی از دوران سالمندی در مواجهه با کرونا، به مطالعۀ جداگانهای نیاز دارند، از پژوهش حاضر حذف شدند.

[27] validity

[28] Reliability

[29] Exploratory factor analysis

[30] Bartlett’s test of sphericity

[31] Analysis of Variance (ANOVA)

[32] Bourdieu

[33] Venkatesh & Edirappuli

 

[34] Organisation de coopération et de dévelopement économiques(OCDE)

 

[35] Ansori

[36] Leanos, A.

[37] Bohle, H. G

اروین، آ. (۱۳۹۳). جامعهشناسی و محیطزیست، ترجمۀ صادق صالحی، بابلسر: انتشارات دانشگاه مازندران.
اسکندریان، غ. (1399). ارزیابی پیامدهای ویروس کرونا بر سبک زندگی (با تأکید بر الگوی مصرف فرهنگی). ارزیابی تأثیرات اجتماعی، 1(2)، 65-85.
افتخاری، م‌.؛ کتبی، ف. و تلی‎‍لو، ز. (1400). اثر ورزش بر سازگاری بهداشتی و عاطفی دانشجویان در پاندمی ویروس کرونا. طب توانبخشی، 10(6)، 1295 – 1284.
اکاتی، ن. و عبدخدایی، ز. (1400). تجربۀ زیستۀ نوجوانان از شیوع بیماری کووید-19 و قرنطینۀ خانگی در پیک اول و دوم بیماری. روان‌شناسی بالینی، 13(2)، 147-158.
ایمانی جاجرمی، ح. (1399). پیامدهای اجتماعی شیوع ویروس کرونا در جامعۀ ایران. ارزیابی تأثیرات اجتماعی، 1(2 )، 87-103.
بوردیو، پ. (۱۳۹۰). تمایز: نقد اجتماعی قضاوت‌های ذوقی، ترجمۀ حسن چاوشیان، تهران: نشر ثالث.
پاک‌زاد، ب. و اولیا، م. (1399). پاندمی کرونا، دکمۀ ری‌استارت زمین. مجلۀ علمی-پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، 28 (1)، 34-29.
پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات. (1399). مطالعۀ کشوری دیدگاه شهروندان در خصوص کرونا- موج اول. گروه افکارسنجی و مطالعات افکار عمومی دفتر طرح‌های ملی.
تسلیمی طهرانی، ر. (1399). توصیف و تحلیل آیین‌های عزاداری در بین بازماندگان طبقۀ متوسط جدید در دوران همه‎گیری کرونا. چکیدۀ مقالات پنجمین همایش ملی پژوهش اجتماعی و فرهنگی در جامعۀ ایران (پایداری و ناپایداری در جامعۀ معاصر ایران)، بخش ویژۀ همایش: جامعۀ ایران و کووید 19، تهران: ششم و هفتم اسفندماه، 429-426.
درویشی، ن. (۱۳۹۹). راهکارهای افزایش نشاط خانواده در قرنطینۀ خانگی ناشی از کرونا. پاسخ، 19(1)، 79-94.
دشت‌آبادی، م. و قادری، س. (1399). پیامدهای اجتماعی و اقتصادی کرونا بر گروه‌های محروم جامعه. چکیدۀ مقالات پنجمین همایش ملی پژوهش اجتماعی و فرهنگی در جامعۀ ایران (پایداری و ناپایداری در جامعۀ معاصر ایران)، بخش ویژۀ همایش: جامعۀ ایران و کووید 19، تهران: ششم و هفتم اسفندماه، 438-436.
شهرداری تهران. (1399). نظرسنجی از مردم تهران دربارۀ اپیدمی کرونا- موج چهارم. مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا).
شواپ، ک. و ماله‌ره، ت. (1400). کووید-19 بازتنظیم بزرگ، ترجمۀ علیرضا حسنی، تهران: فرهنگ نشر نو با همکاری نشر آسیم.
شیردل، ا.؛ حامی، ف‌. و سهراب‎‍زاده، مهران. (1400). کرونا و چالش‎‍های خانواده: مطالعۀ پدیدارشناسی تجربۀ زیستۀ جوانان سیستان و بلوچستان. فرهنگی-تربیتی زنان و خانواده، 16(55)، 133-154.
صفری، ک. (1399). حیات تهیدستان شهری در کشاکش با بحران؛ مورد مطالعه بحران کرونا. چکیدۀ مقالات پنجمین همایش ملی پژوهش اجتماعی و فرهنگی در جامعۀ ایران (پایداری و ناپایداری در جامعۀ معاصر ایران)، بخش ویژۀ همایش: جامعۀ ایران و کووید 19، تهران: ششم و هفتم اسفندماه، 453-451.
عسگری، م.؛ چوبداری، ع. و اسکندری، ح. ( 1400). واکاوی تجارب زیستۀ افراد مبتلا به بیماری کرونا در روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی و راهکارهای پیشگیری و کنترل آسیب‌های روانی ناشی از آن. فرهنگ مشاوره و روان‌درمانی، 12(45)، 52-33.
علی‏بابایی، ی. و باینگانی، ب. (1389). بررسی میزان تأثیر سرمایه‏های اقتصادی و اجتماعی بر سرما‏یۀ فرهنگی (مطالعۀ جوانان شهرستان پاوه). انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، 6(18)، 88-114.
غلامی‌پور، ا. و سلگی، م. (1399). فرهنگ و هنر در دورۀ کرونا. چکیدۀ مقالات پنجمین همایش ملی پژوهش اجتماعی و فرهنگی در جامعۀ ایران (پایداری و ناپایداری در جامعۀ معاصر ایران)، بخش ویژۀ همایش: جامعۀ ایران و کووید 19، تهران: ششم و هفتم اسفندماه، 463-461.
غیاثوند، ا. (1399). ساز و کار اعتماد مردم به عملکرد دولت در شرایط شیوع کرونا. دولتپژوهی، 6(22)، 34-1.
فاضلی، م. (1399). طرح پژوهشی: ارزیابی ابعاد اجتماعی بحران کرونا در ایران، تهران: ایران.
کرسول، ج. و کلارک، و. (1390). روش‏های پژوهش ترکیبی. ترجمۀ علیرضا کیامنش و جاوید سرایی. تهران: نشر آییژ.
کوهستانی، س. و علیخانی، م. (1400). پاندمی کرونا و خشونت علیه زنان (مطالعۀ موردی در بین زنان شهر رشت). مطالعات اجتماعی ایران، 15(3)، 25-3.
معاونت پژوهشی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان. (1393). سنجش نیازهای شهروندان در سه سطح شهر، منطقه و محله (با تأکید بر مفهوم کیفیت زندگی). طرح پژوهشی با کارفرمایی معاونت برنامه‏ریزی، پژوهش و فناوری اطلاعات شهرداری اصفهان.
هانیگان، ج. (۱۳۹۳). جامعهشناسی محیطزیست، ترجمۀ صادق صالحی، ‌‌تهران: انتشارات سمت.
نواح، ع.؛ شهریاری، م. و بوداقی، ع. (1400). واکاوی تجارب زیستۀ زنان از ابتلا به کرونا: یک مطالعۀ پدیدارشناسانه. مطالعات اجتماعی-روانشناختی زنان، 19(3)، 79-112.
وامقی، م. (1399). ابتکارات و چالش‌های سازمان‌های مردم‎نهاد در همه‌گیری کووید 19 در ایران. چکیدۀ مقالات پنجمین همایش ملی پژوهش اجتماعی و فرهنگی در جامعۀ ایران (پایداری و ناپایداری در جامعۀ معاصر ایران)، تهران: بخش ویژۀ همایش: جامعۀ ایران و کووید 19، ششم و هفتم اسفندماه، 506-505.
 
References
Alibabai, Y., & Byngani, B. (2010). Investigating the impact of economic and social capital on cultural capital (study of the youth of Paveh city). Quarterly Journal of the Iranian Association for Cultural and Communication Studies, 6(18), 88-114. [In Persian].
Ansori, M.H. (2020). COVID-19 outbreak and social class in indonesia. The Insights, 14, 1-5.
Askari, M., Chowdari, A., & Eskandari, H. (2021). Exploring the life experiences of people with Corona Virus disease in personal, family and social relationships and Strategies to prevent and control the psychological effects. Counseling Culture and Psychotherapy, 12(45), 52-33. [In Persian].
Banerjee, D., & Rai, M. (2020). Social isolation in Covid-19: the impact of loneliness. Int.J. Social Psychiatry, 66 (6), 525–527.
Beck, U. (1994). Ecological enlightenment: Essays on the politics of the Risk society. Atlantic Highlands, NJ: Humanities press.
Beck, U. (1997). Risk society: Toward a new modernity. London: sage.
Beeman, W.O. (1986). Language, Status, and Power in Iran (Advances in Semiotics). First Edition, Indiana University Press.
Bohle, H. G. (2001). Vulnerability and criticality, Perspectives from social geography. IHDP Update, 2(1), 3-5.
Bourdieu, P. (2011). Distinction: Social critique of taste judgments, Translated by Hassan Chavoshian, Tehran: Third Edition. [In Persian].
Burton, C., Rufat, S., & Tate, E. (2018). Social vulnerability: conceptual foundations and geospatial modeling. In: Fuchs, S., & Thaler, T. (Eds.), Vulnerability and Resilience to Natural Hazards. Cambridge University Press, 53-81. hal-02001407ff, 1-37.
Campbell, A M. (2020). An increasing risk of family violence during the Covid-19 pandemic: Strengthening community collaborations to save lives. Forensic Science International, 2, 100089.
Cannon, T., Twigg, J., & Rowell, J. (2003). Social vulnerability, sustainable livelihoods and disasters. London: Department for International Development, Government of the United Kingdom.
Cannon, T., Krüger, F., Bankoff, G., Schipper, E.L.F. & Bamforth., T. (2014). Putting culture at the centre of risk reduction. in Cannon, T., Schipper, E.L.F., Bankoff, G. and Krüger, F. (Eds), Geneva, World Disasters Report 2014: Focus on Culture and Risk, International Federation of Red Cross and Red Crescent Societies, Geneva, pp. 12-35.
Creswell, J., & Clark, V. (2011). ‎Designing and conducting mixed methods research. Translation: Alireza Kiamanesh and Javed Saraei. Tehran: Ayezh Publishing House. [In Persian].
Crimmins, EM. (2020). Age-related vulnerability to coronavirus disease 2019 (covid-19): biological, contextual, and policy-related factors. Public Policy & Aging Report, 30(4), 142-146.
Colaizzi, P F. (1978). Psychological research as the phenomenologist views it. In Ronald S. Valle & Mark King (eds.), Existential-Phenomenological Alternatives for Psychology. Oxford University Press, p. 6.
Darvishi, N. (2020). Solutions to increase family vitality in home quarantine due to Corona. Answer Quarterly, 19, 79-94. [In Persian].
Dashtabadi, M., & Qadri, S. (2019). The social and economic consequences of Corona on the deprived groups of the society. Abstract of the articles of the 5th National Conference on Social and Cultural Research in Iranian Society (Stability and Instability in Contemporary Iranian Society), special section of the conference: Iranian society and Covid-19, 6th and 7th of March: 438-436. [In Persian].
De Souza, C.D.F., Machado, M.F., & Do Carmo, R.F. (2020). Human development, social vulnerability and COVID-19 in Brazil: a study of the social determinants of health. Infect Dis Poverty, 9(1), 124-134.
Eftekhari, M., Kotobi, F., & Naghiloo, Z. (2021). The effect of sport on students’ health and emotional adjustment in the corona virus pandemic. The Scientific Journal of Rehabilitation Medicine, (SJRM), 10(6), 1284-1295. [In Persian].
Eisler, L., Genziano, J., Naus, C., Brentjens, T. E., & Gropper, M. A. (2021). A Tale of two supercities: Early COVID-19 outcomes reflect social vulnerability in New York city and San Francisco. Neurosurg Anesthesiol, 34(1), 116-121.
El-Zoghby, S.M., Soltan, E.M., & Salama, H.M. (2020). Impact of the COVID-19 pandemic on mental health and social support among adult Egyptians. Community Health, 45(4), 689-695.
Eskandrian, Gh. (2019). Evaluation of the consequences of the corona virus on lifestyle (with emphasis on the cultural consumption pattern). Social Impact Assessment, 1(2), 65-85. [In Persian].
Farias, M. N., & Junior, J. D. (2021). Social vulnerability and Covid-19: considerations based on social occupational therapy. Cadernos Brasileiros de Terapia Ocupacional, 29, (e2099), 1-13.
Fazli, M. (2019). Research project: Evaluation of the social dimensions of the corona crisis in Iran, Tehran: Iran. [In Persian].
Ford, J. (2002). Vulnerability: Concepts and issues; A literature Review of the Concept of Vulnerability, its Definition and Application in Studies Dealing With HumanEnvironment Interactions; part of PhD Scholarly Field Paper For course Geog*6100, University of Guelph.
Ghiathund, A. (2019). The mechanism of people's trust in the government's performance in the conditions of the outbreak of Corona, Dolat Pjohuhi Quarterly, 6(22), 1-34. [In Persian].
Gholamipour, A., & Selagi, M. (2019). Culture and art in the era of Corona. Abstract of the articles of the 5th national conference of social and cultural research in Iranian society (stability and instability in contemporary Iranian society), special section of the conference: Iranian society and Covid-19, 6th and 7th of March: 461-463. [In Persian].
Greene, J. C., Caracelli, Valerie J., & Graham, W. F. (1989). Toward a conceptual framework for mixed-method evaluation designs. Educational evaluation and policy analysis, 11(3), 255-274.
Hannigan, J. (2013). Environmental sociology, translated by Sadegh Salehi, first edition, Tehran: Smet Publications. [In Persian].
Imani Jajermi, H. (2019). Social consequences of the spread of the corona virus in Iranian society. Social Impact Assessment, 1(2), 87-103. [In Persian].
Irwin, A. (2013). Sociology and the environment: A critical introduction to society, nature, and knowledge, translated by Sadegh Salehi, first edition, Babolsar, Mazandaran University Press. [In Persian].
Isfahan Branch, Research Vice-Chancellor of Academic Jihad. (2014). Assessing the needs of citizens at three levels: City, region and neighborhood (with emphasis on the concept of quality of life). Research Project Under the patronage of the Deputy Planning, Research and Information Technology of Isfahan Municipality.‏ [In Persian].
Koohestani, S., & Alijani, M. (2021). Corona pandemic and violence against women in rasht. Iranian Journal of Social Studies, 15(3), 3-25. [In Persian].
Leanos, A. (2021). Covid-19 pandemic, social class, And online instruction survey survivability: A qualitative study of low-incom families with children in the k-12 education system. Electronic Theses, Projects, and Dissertations. California State University, San Bernardin.
McIvor, D., & Paton, D. (2007). Preparing for natural hazards: normative and attitudinal influences. Disaster Prevention and Management, 16(1), 79-88.
Nawah, A., Shahriari, M., & Boudaghi, A. (2021). Analyzing women's lived experiences of contracting Corona: a phenomenological study. Scientific Quarterly of Women's Socio-Psychological Studies, 19(3), 79-112. [In Persian].
Nicola, M., Alsafi, Z., Sohrabi, C., Kerwan, A., Al-Jabir, A., Iosifidis, C., & Agha, R. (2020). The socio-economic implications of the coronavirus pandemic (COVID-19): A review. International Journal of Surgery, 78, 185-193.
Nobahari, A., Fathi, E., Malekshahi Beiranvand, F., & Hatami Varzaneh., A. (2022). The death awareness and spiritual experience of health care workers during COVID-19 outbreak. Journal of Community Health Research, 11(1), 31-35.
OECD. (2021). The effect of COVID-19 on alcohol consumption, and policy responses to prevent harmful alcohol consumption, OECD Policy Responses to Coronavirus (COVID-19), OECD Publishing, Paris, https://doi.org/10.1787/53890024-en.
Okati, N., & Abdekhodaie, Z. (2021). The lived experience of adolescents from COVID-19 and quarantine during the first and second peak of the pandemic. Journal of Clinical Psychology, 13(2), 158-147. [In Persian].
Oliver-Smith, A., Alcántara-Ayala, I., Burton, I., & Lavell, A. (2017). The social construction of disaster risk: seeking root causes. International Journal of Disaster Risk Reduction, 22(1), 469-474.
Pakzad, B., & Olya, M. (2019). Corona pandemic, earth's restart button. Journal of Shahid Sadoughi University of Medical Sciences, 28 (1), 29-34. [In Persian].
Pereznieto, P., & Oehler, I. (2021). Social costs of the COVID -19 pandemic. Commissioned by the independent panel for pandemic preparedness and response, May 2021.
Research Institute of Culture, Art and Communication (2019). A national study of citizens' views on Corona - the first wave. Department of public opinion polling and public opinion studies, National Plans Office. [In Persian].
Rodríguez, H., & Barnshaw, J. (2006). The social construction of disasters: From heat waves to worst-case scenarios. Contemporary Sociology, 35(3), 218-223.
Safari, K. (2019). The life of Tahidestan, a city in conflict with crisis; The study of the Corona crisis. Abstract of the articles of the 5th National Conference on Social and Cultural Research in Iranian Society (Stability and Instability in Contemporary Iranian Society), special section of the conference: Iranian society and Covid-19, 6th and 7th of March: 451-453. [In Persian].
Shirdel, A., Hami, F., & Sohrabzadeh, M. (1400), Corona and the challenges of the family: A phenomenological study of the lived experience of the youth of Sistan and Baluchistan. Women and Family Cultural and Educational Quarterly, 16(55), 133-154. [In Persian].
Schwab, K., & Malleret, T. (1400). COVID-19: The great reset, translated by Alireza Hasani, Tehran: Farhang Eshar Nu in collaboration with Asim Eshar. [In Persian].
Sun, L., & Faas, A.J. (2018). Social production of disasters and disaster social constructs: An exercise in disambiguation and reframing. Disaster Prevention and Management, 27(5), 623-635.
Taherinia, M., & Hassanvand, A. (2019). Economic consequences of COVID-19 disease on Iran's economy; Emphasis on employment. Nursing Management Quarterly, 9(3), 43-58. [In Persian].
Taslimi Tehrani, R. (2019). Description and analysis of mourning rituals among the survivors of the new middle class during the corona epidemic. Abstract of the articles of the 5th national conference on social and cultural research in Iranian society (stability and instability in contemporary Iranian society), special section of the conference: Iranian society and Covid-19. 6th and 7th of March: 429-426. [In Persian].
Tehran Municipality. (2019). A survey of the people of Tehran about the Corona epidemic - the fourth wave, Iranian Students' Opinion Survey Center (ISPA). [In Persian].
Venkatesh, A., & Edirappuli, S. (2020). Social distancing in covid-19: What are the mental health implications? The BMJ, 369, 1379, DOI: 10.1136/bmj.m1379.
Wamghi, M. (2019). Initiatives and challenges of non-governmental organizations in the epidemic of COVID-19 in Iran. Abstract of the articles of the fifth national conference on social and cultural research in Iranian society (stability and instability in contemporary Iranian society), special section of the conference: Iranian society and Covid-19, 6th and 7th of March: 506-505. [In Persian].
Weichselgartner, J. (2001). Disaster mitigation: the concept of vulnerability revisited. Disaster Prevention and Management, 10(2), 85-95. https://doi.org/10.1108/09653560110388609
Wisner, B., Blaikie, P., Cannon, T., & Davis, I. (2004). At risk: natural hazards, people's vulnerability and disasters. 2nd Edition, London: Routledge Press. https://doi.org/10.4324/9780203714775
Zhang, Y., & Feei Ma, Z. (2020). Impact of the COVID-19 pandemic on mental health and quality of life among local residents in Liaoning province, China: A cross-sectional atudy. International Journal of Environmental Research and Public Health, 17(7), 1-12.