بررسی رابطه مسؤولیت­ پذیری و گرایش به صرفه­ جویی در مصرف آب

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه یاسوج

2 دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه یاسوج

چکیده

      علی رغم این که ایران کشور کم بارانی است، اما میزان مصرف آب در ایران فراتر از استانداردهای جهانی است. رویکرد اساسی در مقابله با بحران مصرف آب، صرفه‏جویی است، اما در ایران کمتر به این موضوع توجه شده است. بر این اساس، پژوهش حاضر کوشیده است گرایش به صرفه‏جویی در مصرف آب را بررسی و رابطه آن را با مسؤولیت‏پذیری، آزمون نماید. روش به کار رفته در این پژوهش، پیمایشی است. جامعه آماری، کلیه شهروندان 18سال به بالای شهر یاسوج هستند که 400 نفر به عنوان نمونه، تعیین، و با استفاده از روش نمونه­گیری تصادفی چند ­مرحله­ای، انتخاب گردیدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه بوده است که با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی، تعیین اعتبار سازه گردید برای تعیین پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج توصیفی تحقیق نشان داد که گرایش به صرفه‏جویی در مصرف آب، در بین شهروندان امیدوار کننده است. به علاوه، نتایج تحلیلی تحقیق، نشان داد مسؤولیت­پذیری، بر گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب، تأثیر معناداری دارد و می­تواند 35 درصد واریانس آن را تبیین نماید. نتایج تحلیلی تحقیق همچنین نشان داد بین متغیرهای جمعیتی با گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب خانگی، ارتباط معناداری وجود ندارد. بر اساس نتایج تحقیق، با افزایش مسؤولیت‏پذیری در بین شهروندان، گرایش به صرفه‏جویی در مصرف آب افزایش می ‏یابد.   

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

An Investigation of the Relationship between Responsibility And Attitude towards Saving Water

نویسندگان [English]

  • Siroos Ahmadi 1
  • Asghar Mirfardi 1
  • Ghasem Zarei 2
1 Assistant Professor, Department of Sociology, Yasouj University, Iran
2 M.A. Student of Sociology, Yasouj University , Iran
چکیده [English]

There is clear evidence that because of irrational consumption, some parts of the world face problem of scarcity in natural resources. Natural resources of any society are its wealth that belongs not only to the present generation, but is a heritage that should be passed on to the future generations. The harmful outcomes resulting from shortage of natural resources has led, since the 70s, to several international conferences at the highest political level for optimal utilization of natural resources to achieve sustainable development. According to constitutional law of the Islamic Republic of Iran, preservation of the environment, both natural and human resources to achieve sustainable development, is considered as a national duty. Lack of natural resources such as fresh water is vital and quite evident. Of the total amount of water on earth, only 2.5 percent is fresh water, of which about two-third (68.9 percent) is trapped in glaciers and only a third of this amount is usable in such a diverse and uneven distribution. Based on current estimations, by 2050 at least 50 countries face shortage of fresh water, among which Iran is a country. Although the average rainfall in Iran is one-third of the global average, per capita consumption of water in all sectors, domestic, agricultural and industrial, is higher than the international standards. For example, per capita consumption of domestic water in Iran is 220 liters per day, while, this standard for world is only 75 liters. This shows that the amount of water consumption is a social problem in Iran. While in response to energy crisis many management strategies have been proposed, the fundamental solution in water crisis is saving. We try to review saving in water consumption in terms of various theoretical approaches, and consider the relationship between responsibility and tendency towards water consumption in particular.

کلیدواژه‌ها [English]

  • responsibility
  • Water Consumption
  • Saving
  • Yasouj

مقدمه

شواهد روشنی وجود دارد که بر اثر دخل و تصرف­های غیرمنطقی، برخی مناطق جهان با مسأله کمبود منابع طبیعی مواجه­اند (هامیش، 1996: 120). منابع طبیعی هر جامعه، ثروت آن جامعه است که فقط به نسل حاضر تعلق ندارد، بلکه میراثی است که متعلق به آیندگان نیز هست. پیامدهای زیانبار ناشی از مسأله کمبود منابع طبیعی حیاتی، باعث شده است که از دهه 1970 به این سو در طی چندین کنفرانس بین‏المللی در بالاترین سطوح سیاسی(مکنون، 1385) لزوم استفاده بهینه از منابع طبیعی و حفظ آن، برای رسیدن به توسعه پایدار، مورد توجه قرار گیرد. اصل پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز حفاظت و صیانت از محیط زیست، اعم از منابع طبیعی و انسانی را برای رسیدن به توسعه پایدار، وظیفه‏ای ملی می­داند.

آب شیرین، یکی از منابع طبیعی حیاتی است که کمبود آن کاملا محسوس شده است (فان­گینکل، 1385). از کل آب­های موجود بر روی سطح زمین، تنها 5/2 درصد، منابع آب شیرین است که حدود دو سوم آن (9/68 درصد) در یخچال­ها محبوس است و فقط یک سوم، قابل استفاده است که این مقدار نیز به گونه­ای پراکنده و ناموزون، توزیع شده است (دولتشاهی پیروز و طهماسبی آشتیانی، 1389). براساس برآوردهای موجود، حداقل 50 کشور جهان تا سال 2050 با کمبود آب شیرین مواجه می‌شوند که ایران نیز در ردیف همین کشورهاست (دیوید، 2005: 97). علی رغم این که میانگین بارش باران در ایران، یک سوم میانگین جهانی است (رزاقی، 1380)، اما سرانه مصرف در کلیه بخش‏های خانگی، کشاورزی،  صنعتی، بالاتر از استاندارهای جهانی است (علیزاده و کشاورز، 2000). برای مثال، سرانه مصرف آب خانگی در ایران 220 لیتر در هر روز است، در حالی که استاندارد آن در جهان تنها 75 لیتر است (تجریشی و ابریشم­چی، 1381). این امر نشان می­دهد میزان مصرف آب در ایران، مسأله‏ای اجتماعی است. اگر چه در پاسخ به بحران مصرف برق، گاز، و سوخت، راهکارهای متعددی قابل طرح­اند (نولان، لنسکی،1380)، اما راهکار بنیادی در بحران مصرف آب، صرفه­جویی است (امیر معینی، 1386). صرفه­جویی، اساساً یک کنش[1] است و به همین علت در قالب رویکردهای نظری متعددی قابل تبیین است. برخی پژوهشگران کوشیده‏اند صرفه­جویی را بر اساس مسؤولیت­پذیری تبیین کنند (رینولدز و همکاران، 2009)، اما این امر در ایران، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. با این تفاصیل، هدف پژوهش حاضر این است که گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب خانگی را در بین شهروندان بررسی،  رابطه آن را با میزان مسؤولیت‏پذیری، آزمون قرارکند.

 

پیشینه تحقیق

نیک­گهر و همکاران (1381) در پژوهشی نشان دادند که افراد، بسیار کمتر از آنچه در نگرش­ها و ارزش­های خود، جهت­گیری مثبت نسبت به حفاظت از محیط زیست دارند، رفتار زیست ـ  ­محیطی درست انجام می‏دهند. برای مثال، اکثر مردم به لزوم حفاظت از ذخایر انرژی معترف هستند، اما تعداد بسیار کمی حاضر به صرفه­جویی در مصرف انرژی الکتریکی یا استفاده نکردن از اتومبیل شخصی هستند.

حمیدی­زاده (1385) در پژوهشی با عنوان بررسی الگوی رفتار مصرفی مشترکان خانگی برق، نشان داده است که حدود 45 درصد مشترکان، عامل عمده در افزایش مصرف برق را کم توجهی مردم به صرفه­جویی دانسته­اند و تغییرات قیمت برق را در این زمینه مؤثر نمی­دانند.

اولسن [2] (به نقل از ازکمپ، 1370) نگرش­های خاص مربوط به انرژی را  بررسی کرده است. او گزارش می‏دهد که از زمان تحریم نفتی غرب، تاکنون، حدود نیمی از جامعه آمریکا بر این باورند که بحران انرژی جدّی و واقعی است و یک چهارم مردم هنوز مسأله را جدی نمی­گیرند. انواع مردمی که معتقدند بحران انرژی، جدی است، شبیه کسانی هستند که توجه زیادی به محیط مبذول می­دارند.

فریدگن[3] (1994) در پژوهشی، به بررسی گرایش افراد نسبت به تهدیدهای محیطی (گازهای گلخانه­ای، کمبود آب و آلودگی آب) پرداخت. او از مردم درباره هر کدام از این تهدیدها چند سؤال پرسید. در یک مورد برای مثال، میزان مسؤولیت شخصی را که مردم برای هر یک از این تهدیدها، احساس می­کردند، ارزیابی نمود. فریدگن، استنتاج می­کند که مردم تمایل دارند خودشان را مصون از خطرهای محیطی بدانند، اما احساس مسؤولیت کمی در قبال این تهدیدها می‏کنند؛ حتی آنهایی که آشکارا از رفتارهای انسانی نشأت می­گیرند.

براون و همکاران[4] (2005)، در پژوهشی نشان دادند، دانشجویان آمریکایی دوره لیسانس،[5] زیان­های محیطی را زمانی که علت آن انسان­ها بودند، نسبت به زمانی که علت آن عوامل طبیعی بودند، وخیم­تر ارزیابی می­کردند. همچنین، در مورد حوادث یا زیان­هایی که علت آن انسان­ها بودند، آن­هایی که ناشی از پیشرفت بود، نسبت به آنهایی که ناشی از بی­توجهی[6] یا رفتارهای غیر قانونی بود، بی­اهمیت­تر ارزیابی می­شدند.

کروس­نیک و همکاران[7] (2000) در پژوهشی بر روی نمونه­ای 1400 نفری از آمریکاییان در سال­های 1997 تا 1998 نشان داد که اکثر آنها (77 درصد) گرم شدن زمین را باور دارند؛ با وجود این فقط 59 درصد گفته­اند که دولت آمریکا باید کاری برای این مسأله انجام دهد و رقمی کمتر از آن؛ یعنی تنها 44 درصد بیان کرده­اند که مردم باید اقدامی در این زمینه انجام دهند.

پژوهش پلاک و همکاران (1980، به نقل از ازکمپ، 1370) بر روی استفاده از گاز طبیعی برای گرمایش در زمستان، و برق برای کولرهای تابستانی، نشان داد که در هر دو فاز مطالعه در طول یک­سال، مشترکان گروه تعهد عمومی، بیش از گروه کنترل، دست به صرفه­جویی در مصرف انرژی زده­اند.

مطالعات کنزو و جانسون (به نقل از صفاری نیا، 1384) در مورد صرفه­جویی انرژی نشان داد، تأثیرات مثبتی با استفاده از شیوه تعهد و مسؤولیت اجتماعی به دست آمده است. برای مثال، در یک مطالعه،­ 74 درصد از افراد، مصرف انرژی خانگی­شان را زیر خط مبدأ کاهش دادند، در حالی که تنها 31 درصد از افراد با محرک­های پولی و تقویت مثبت، مصرف خود را کاهش داده بودند.

بوهم[8] (2003) در پژوهشی بر روی بزرگسالان آلمانی، دریافت که مردم، نه احساس مسؤولیت شخصی نسبت به تهدیدهای محیطی می­کنند و نه شخصاً از بابت تهدیدات محیطی، احساس خطر می­کنند.

 

مبانی نظری

از اوایل دهه 1973 صرفه­جویی به عنوان رویکردی اساسی در مقابله با بحران انرژی، مورد توجه قرار گرفت و در حالی که در ابتدا غالباً متمرکز بر جنبه­های فنی و اقتصادی بود، به تدریج بر گرایش و رفتار مصرف‏کنندگان، معطوف گردید. صرفه­جویی، رفتاری است که طی آن از داشته­ها و امکانات، به صورت بهینه استفاده می­شود (صفاری­نیا، 1384: 9). صرفه­جویی، دارای این ویژگی اساسی است که نیاز به سرمایه‏گذاری‏های سنگین مالی ندارد (کریمی و صفاری­نیا، 1384) و بدون اینکه سطح زندگی مردم، تنزل یابد، می­توان میزان مصرف را تا50 درصد کاهش داد (استاباخ و یرجین، 1979: 136).

گرایش به صرفه­جویی، متأثر از عوامل متعددی است. از نظر سلیگمن (1981) آگاهی افراد از پیامدهای بحران، هنجار شخصی در باب صرفه­جویی، قویترین عوامل در اقدام به صرفه­جویی محسوب می­شوند. گلر (1981) شیپ ورث (1993) و دی یانگ (2002) معتقدند آگاهی از شیوه­های صرفه­جویی، برانگیختن مثبت (تذکر در باب اقدامات عملی برای صرفه جویی)، برانگیختن منفی (از طریق زور و مجازات)، مدل‏سازی (نمایش واضح رفتارها و اعمال مطلوب)، انگیزه­های پولی و پس­خوراند (مطلع کردن مردم با اطلاعات خاصی درباره سطح مصرف انرژی آنها) عوامل اساسی انجام صرفه­جویی هستند، اما برخی پژوهشگران بر مسؤولیت­پذیری تأکید می­کنند (کوک و برنبرگ، 1981؛ بامیستر، 1984؛ به نقل از برکوویتز، 1372). مسؤولیت‏پذیری، عبارت است از الزام و تعهد درونی فرد برای انجام مطلوب همه فعالیت­هایی که بر عهده او گذاشته شده (بیرهوف، 1384) یا انتظاراتی که جامعه از او دارد (فورد، 1985). به زعم شوارتز و همکاران (1970: 299) مسؤولیت­پذیری، در برگیرنده چهار شاخص اساسی اهمیت دادن به وظایف، برعهده گرفتن عواقب رفتار، پاسخ گویی،  قابل اعتماد بودن است. مسؤولیت، در ادبیات جامعه شناختی نیز همواره مورد توجه بوده است. دورکیم[9] (1387) سرچشمه هر گونه فعالیت اخلاقی را تبعیت منافع خصوصی از منافع عمومی می­داند، که این امر دربردارنده روحیه فداکاری و ایثار بوده که یک ویژگی اخلاقی است. از نظر دورکیم (1381) کنشگران اجتماعی از آنجا که عامل نقش­های خانوادگی یا اجتماعی معین هستند، در شبکه­ای از تعهدات و تکالیف قرار می­گیرند که حق ندارند آنها را نادیده بگیرند. انسان­ها نمی­توانند بدون توافق با هم، بدون پذیرش ایثارهای متقابل،  بدون برقرار کردن پیوندهای پایدار با یکدیگر، به صورت جمعی زندگی کنند. میلز (1959؛ به نقل از ایمان، 1388) عنصر اصلی نقش­های رفتاری افراد را که به وسیله نظم و ترتیب اجتماعی تعیین شده است ، تعهد می­نامد. او بحث خود در مورد تعهد را از نیازها و تأثیر آن بر پیدایش گروه­ها و ساخت آنها آغاز می­کند و بیان می­کند که نیازهای انسان موجب می­شود که با دیگران روابط اجتماعی، داشته باشد و برای برقراری روابط اجتماعی، عضویت در گروه­های اجتماعی و رعایت قواعد برقراری ارتباط (هنجارها) بین اعضای گروه، امری ضروری است و هنگامی که کنش‏های متقابل اعضای گروه بر اساس نظم و ترتیب اجتماعی درباره داد و ستد بین نقش­های اجتماعی تنظیم یا اداره شد، تعهد به وجود آمده است. تعهد یکی از مفاهیمی است که استرایکر (1989؛ به نقل از ایمان، 1389) مطرح می­کند و آن را راهی برای مفهوم‏سازی بین خود و رفتار اجتماعی می­بیند. مسؤولیت اجتماعی در قالب همین تعهد، مطرح می­شود و تعیین­کننده درجه ارتباط فرد با دیگران است. هر چقدر دامنه روابط فرد گسترده­تر باشد، تعهد وی به دیگران بیشتر و میزان مسؤولیت اجتماعی او بیشتر خواهد بود. بر اساس نظریه نقش (ترنر، 2003) افراد، به ساختار اجتماعی بزرگتری مرتبط هستند و هر شخص در داخل تعدادی از نظام­های پایگاهی، مواضعی را اشغال می‏کند. نقش، مفهوم کلیدی است که فرد و ساختار اجتماعی را به یکدیگر مرتبط می­کند. فرد با گرفتن نقش و ایفای آن در شبکه اجتماعی، با دیگران، در ارتباط قرار می­گیرد. این ارتباط باید به گونه­ای باشد که هم رضایت فرد و هم رضایت دیگران حاصل شود، که این مهم در پرتو رفتار مسؤولانه حاصل می­شود. کارکردهای مسؤولیت­پذیری در تحقیقات متعددی مورد بررسی قرار گرفته است. نخستین بار دورکیم (به نقل از کیویستو، 1377) در بررسی خودکشی، نشان داد مسؤولیت اجتماعی بر رفتارهای نوعدوستانه تأثیر دارد. لاتانه و دارلی (1970)، مارویاما و همکاران (1982)، لوین و همکاران (2001)، و احمدی (1388) نیز نشان دادند مسؤولیت­پذیری، رفتارهای نوع دوستانه را افزایش می‏دهد. وان ریتز و ورهالن[10] (به نقل از کریمی، 1384) معتقدند، می­توان گرایش به صرفه جویی را با مفاهیمی، همچون پذیرش مسؤولیت، تقویت کرد.  با استناد به مبانی نظری مطرح شده، مسؤولیت پذیری، موجب ایجاد زندگی جمعی، روابط اجتماعی مناسب برای برآورده شدن نیازهای اجتماعی، شکل‏گیری رفتار اجتماعی مناسب، ایفای نقش در شبکه­های اجتماعی، می شود. مسؤولیت­پذیری، تعهد درونی فرد را برای انجام رفتارها و فعالیت­های مطلوبی که بر عهده او گذاشته شده یا جامعه از او انتظار دارد، سبب می­شود. این امر ضامن بقای زندگی جمعی است. با این تفاصیل، با استناد به برداشت­های نظری از مفهوم مسؤولیت پذیری، می­توان این فرض را مطرح نمود که بین مسؤولیت‏پذیری و رفتار صرفه­جویانه در مصرف آب، رابطه وجود دارد. از این رو، مدل تجربی تحقیق، به شرح زیر ترسیم گردیده است.

 

فرضیات و سؤال‏های تحقیق

- بین مسؤولیت­پذیری و گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب رابطه وجود دارد. هرچه مسؤولیت­پذیری افزایش یابد گرایش به صرفه­جویی بیشتر می­شود.

- آیا بین متغیرهای جمعیتی(سن، جنس، وضع تأهل، درآمد، تحصیلات و قومیت) و گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب رابطه معناداری وجود دارد؟

 

روش­شناسی

روش به کار گرفته شده در این پژوهش، روش پیمایشی است. جامعه­ آماری، کلیه افراد بالای 18 سال شهر یاسوج است که با استفاده از فرمول کوکران، اندازه نمونه 382 نفر به دست آمد، اما برای دستیابی به برآوردی دقیق­تر، اندازه نمونه به400 نفر افزایش یافت. همچنین، از روش نمونه­گیری تصادفی چند ­مرحله­ای برای دسترسی به نمونه­ها به منظور جمع­آوری داده­ها استفاده شده است. ابزار تحقیق، پرسشنامه است که در برگیرنده­ دو مقیاس (گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب و مسؤولیت­پذیری) است. برای سنجش سازه گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب، از سه بعد شناختی، عاطفی و رفتاری، استفاده شده است، اما برای سنجش سازه مسؤولیت­پذیری، از دو بعد فردی و جمعی، استفاده گردید. برای تعیین اعتبار مقیاس­ها از اعتبار سازه به روش تحلیل عاملی،   برای تعیین پایایی، از هماهنگی درونی ابزار به روش آلفای کرونباخ[11] استفاده شد که نتایج آن در جدول 1 آورده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، آزمون KMO[12] برای گرایش به صرفه جویی در مصرف آب (859/0) و مسؤولیت­پذیری (813/0) است که بیانگر کفایت اندازه نمونه است. به علاوه، شاخص مجذور کای، برای آزمون کرویت بارتلت، برای سازه­ها (001/0>P) است که به لحاظ آماری معنی­دار است و نشان می­دهد که بین متغیرها همبستگی وجود دارد.

 

 


مدل تحلیلی تحقیق

 

 

 

تحلیل عاملی مورد نظر از نوع تأییدی است و با توجه به ابعادی که برای هر سازه تعریف شده بود، تعداد عامل­ها نیز به همان اندازه در نظر گرفته شد که عوامل و مؤلفه­های مربوط به هر کدام، مشخص شده است. در مجموع، در مقیاس گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب، 9 گویه و در مقیاس مسؤولیت­پذیری، 3 گویه از مدل حذف گردیدند. نتایج تحلیل بیانگر آن هستند که میزان واریانس تبیین­شده در سازه گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب(2/51) و در سازه مسؤولیت­پذیری 6/56 است. پایایی هر یک از سازه­ها نیز با استفاده از همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ، محاسبه شده است که مقدار آن در سازه گرایش به صرفه­جویی77/0 و در سازه مسؤولیت­پذیری80/0 است و نشان می­دهد که مقیاس­های طراحی شده از سازگاری درونی قابل قبولی برخوردار بوده­اند.

 

یافته­های توصیفی

بر اساس نتایج توصیفی متغیرهای جمعیتی، از مجموع 400 نفر پاسخگو، 172 نفر(43 درصد) مرد و 228 نفر(57 درصد) زن بوده­اند. میانگین سنی پاسخگویان 5/28 سال، میانگین سواد 6/12سال و قومیت 382 نفر (1/82 درصد) لر، 57 نفر(2/14 درصد) فارس، 13 نفر (2/3 درصد) ترک و 2 نفر (5/ درصد) قومیت­های دیگر هستند. 208 نفر(52 درصد) متأهل و 192 نفر (48 درصد) مجردند، اما بر اساس نتایج توصیفی سازه­های تحقیق، میانگین گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب، بر روی مقیاسی با دامنه 60-12 و میانگین واقعی 36، برابر با 4/50 است. به علاوه، میانگین مسؤولیت­پذیری، بر روی مقیاسی با دامنه 45-9 و میانگین واقعی 27، برابر با 5/39 است.

 


 

 

جدول 1- تعیین اعتبار و پایایی مقیاس­های گرایش به صرفه­جویی و مسؤولیت­پذیری

ضریب آلفای کرونباخ

واریانس تبیین شده

مقدار ویژه

عامل­ها

سازه

رفتاری

عاطفی

شناختی

کل مقیاس

 

 

وزن عاملی

وزن عاملی

وزن عاملی

گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب

77/0

7/31

7/4

 

 

783/0

مصرف بی­رویه آب هدر دادن سرمایه ملی است.

775/0

مصرف بیهوده آب زندگی انسان را با بحران مواجه می­کند.

762/0

در زمان کنونی مصرف زیاد آب، یکی از مشکلات بزرگ جوامع است.

639/0

مصرف بی­رویه آب، ضرر رساندن به همه افراد جامعه است.

3/10

5/1

 

721/0

 

ما انسان­هایی هستیم که قدر آب را نمی­دانیم.

695/0

هدر دادن آبی که به سختی به دست ما می­رسد قدرنشناسی است.

558/0

احساس جیره­بندی آب مصرفی رنج‏آور است.

2/9

3/1

760/0

 

 

به اندازه­ای آب در کتری می­ریزم که پس از درست کردن چای چیزی باقی نماند.

603/0

کولر منزل را در فصول گرم با پوششی مناسب می­پوشانم.

602/0

جز در مواقع ضروری شیر آب را باز نمی­گذارم.

571/0

اگر اعضای خانواده­ام زیاد آب مصرف کنند، تذکر می­دهم.

543/0

از آب شرب خانگی برای ساخت و ساز استفاده نمی­کنم.

ضریب آلفای کرونباخ

واریانس تبیین شده

مقدار ویژه

عامل­ها

سازه

جمعی

فردی

کل مقیاس

 

 

وزن عاملی

وزن عاملی

مسؤولیت­پذیری

80/0

2/40

6/3

 

803/0

معمولاً در انجام هر کاری به نتایج آن فکر می­کنم.

772/0

همیشه سعی می­کنم راز نگهدار باشم.

715/0

در کارهای جمعی، دوست دارم وظیفه­ای به من واگذار شود.

694/0

کاری را که بر عهده­ام گذاشته می­شود، به طور کامل انجام می­دهم.

555/0

 به نظافت و پاکیزگی اهمیت می­دهم.

4/16

4/1

856/0

 

برای توسعه شهرم تلاش می­کنم.

748/0

نسبت به پاکیزگی شهرم حساس هستم.

719/0

مشکلات شهرم را به مسؤولان گزارش می­دهم.

502/0

حفاظت از منابع طبیعی به خاطر نسل­های آینده وظیفه ای ملی است.

               

 

 

 


یافته‏های تحلیلی و آزمون فرضیات

با توجه به این که سازه گرایش به صرفه‏جویی در مصرف آب، بر حسب سه بعد شناختی، عاطفی، رفتاری  و سازه مسؤولیت‏پذیری، بر حسب دو بعد فردی و جمعی،‌ سنجش گردیدند، ابتدا ماتریس همبستگی بین سازه­ها و ابعاد آن محاسبه گردید که نتایج آن در جدول 2 ارائه شده است. بر اساس داده‏های جدول،‌ همبستگی مثبت و معناداری بین مسؤولیت­پذیری و گرایش به صرفه‏جویی در مصرف آب وجود دارد.

 

 

جدول 2 - ماتریس همبستگی مسؤولیت­ پذیری و گرایش به صرفه ‏جویی در مصرف آب

سازه‏ها و ابعاد آنها

گرایش به صرفه‏جویی

(مجموع)

مسؤولیت‏پذیری (مجموع)

مسؤولیت‏پذیری (جمعی)

مسؤولیت‏پذیری (فردی)

گرایش به صرفه‏جویی (شناختی)

گرایش به صرفه‏جویی (احساسی)

گرایش به صرفه­جویی (رفتاری)

گرایش به صرفه‏جویی (مجموع)

1

 

 

 

 

 

 

مسؤولیت‏پذیری (مجموع)

**592/0

1

 

 

 

 

 

مسؤولیت­پذیری جمعی

**396/0

**807/0

1

 

 

 

 

مسؤولیت­پذیری فردی

**587/0

**880/0

**429/0

1

 

 

 

گرایش به صرفه‏جویی (شناختی)

**764/0

**441/0

**311/0

**424/0

1

 

 

گرایش به صرفه‏جویی (احساسی)

**607/0

**225/0

*116/0

**252/0

**194/0

1

 

گرایش به صرفه‏جویی (رفتاری)

**783/0

**580/0

**399/0

**566/0

**382/0

**261/0

1

* P<0/05   ** P< 0/01

 


- رابطه بین مسؤولیت­پذیری و گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب

برای بررسی رابطه مسؤولیت­پذیری و گرایش به صرفه‏جویی در مصرف آب،  نیز ابعاد آنها با یکدیگر، از آزمون رگرسیون خطی ساده استفاده شده است که نتایج آن به شرح جدول 3 است. بر اساس نتایج جدول، رابطه مسؤولیت­پذیری و گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب (مجموع ابعاد) با توجه به مقدار 9/214F= و 000/0Sig=  معنادار است. همچنین، جدول نشان می‏دهد رابطه هر یک از ابعاد مسؤولیت­پذیری با هر سه بعد گرایش به صرفه­جویی معنادار است.

 

 

 

 

جدول 3- بررسی رابطه مسؤولیت­پذیریو گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب

 

ضریب همبستگی پیرسون

ضریب تعیین

F

Sig

t

Sig

مسؤولیت­پذیری

گرایش به صرفه­جویی

592/0

351/0

9/214

000/0

6/14

000/0

(مسؤولیت­پذیری) فردی

(گرایش) شناختی

424/0

179/0

87

000/0

3/9

000/0

(مسؤولیت­پذیری) فردی

(گرایش) عاطفی

252/0

063/0

9/26

000/0

2/5

000/0

(مسؤولیت­پذیری) فردی

(گرایش) رفتاری

566/0

320/0

2/187

000/0

6/13

000/0

(مسؤولیت­پذیری)جمعی

(گرایش) شناختی

311/0

097/0

6/42

000/0

25/6

000/0

(مسؤولیت­پذیری) جمعی

(گرایش) عاطفی

116/0

013/0

4/5

021/0

3/2

021/0

(مسؤولیت­پذیری) جمعی

(گرایش) رفتاری

399/0

159/0

4/75

000/0

6/8

000/0

 

 

- ارتباط متغیرهای زمینه­ای و گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب

برای بررسی ارتباط بین متغیرهای زمینه­ای با گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب (کلی) با توجه به سطح سنجش متغیرهای زمینه­ای از آزمونT  و F استفاده شده که نتایج آن به شرح جداول 4، 5 و 6 است.

 

 

جدول 4- بررسی تفاوت زنان و مردان، مجردان و متاهلان در گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب

متغیر

 

تعداد

میانگین گرایش به صرفه­ جویی

انحراف معیار

t

df

Sig

جنسیت

مرد

172

4/50

5/6

232/0

398

812/0

زن

228

7/50

7/5

وضع تأهل

متأهل

192

8/49

6

7/1-

398

089/0

مجرد

208

8/50

1/6

 

 

 

بر اساس جدول 4 میانگین گرایش زنان و مردان به صرفه‏جویی در مصرف آب، با توجه به سطح معناداری 817/0 Sig= و مقدار 232/0t=   تفاوت معناداری ندارد. به علاوه، میانگین گرایش متأهلان و مجردان به صرفه‏جویی در مصرف آب نیز با توجه به سطح معناداری 089/0 Sig= و مقدار 7/1-t=   تفاوت معناداری ندارد.

 

 

جدول 5-  بررسی رابطه بین سن، تحصیلات و درآمد با گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب

 

ضریب همبستگی پیرسون

ضریب تعیین

F

Sig

t

Sig

سن

گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب

033/0

002/0

37/0

508/0

616/0

539/0

تحصیلات

گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب

039/0

002/0

603/0

433/0

776/0

438/0

درآمد

گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب

037/0

001/0

548/0

459/0

740/0

459/0

 

 

بر اساس نتایج جدول 5، مقدار معناداری برای هر سه متغیر سن، تحصیلات و درآمد بالاتر از 05/0 است که نشان می­دهد این سه متغیر رابطه معناداری با گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب ندارند.

 

 

جدول 6-  بررسی رابطه تفاوت قومیت‏ها در گرایش به صرفه‏جویی در مصرف آب

 

قومیت

تعداد

میانگین

انحراف معیار

F

df

Sig

گرایش به صرفه ­جویی

لر

328

3/50

9/5

1

399

390/0

فارس

57

6/50

5/6

ترک

13

3/49

6/7

 

 

بر اساس جدول 6، با توجه به این که سطح معناداری 390/0 Sig= و مقدار 1F=  است، لذا می‏توان نتیجه گرفت که قومیت‏های مختلف به لحاظ گرایش به صرفه‏جویی در مصرف آب، تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند.

 

- تبیین گرایش به صرفه‏ جویی در مصرف آب بر اساس متغیرهای مستقل

به منظور بررسی رابطه مجموع متغیرهای مستقل با گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب، تعیین این­ که متغیرهای مستقل در مجموع تا چه اندازه قادر به تبیین متغیر گرایش به صرفه­جویی هستند و کدام یک از آنها پیش­بینی­کننده قویتری است از روش تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شده است که نتایج آن به شرح جداول زیر است (شایان ذکر است که متغیرهای اسمی به صورت ساختگی[13] وارد معادله شده­اند).

 

جدول 7- تبیین گرایش به صرفه­جویی(مجموع) بر حسب مجموع متغیرهای مستقل

مرحله

پیش­بینی کننده

Beta

B

t

Sig

ضریب همبستگی

ضریب تعیین

F

Sig

اول

مسؤولیت­پذیری

591/0

812/0

6/14

000/0

591/0

349/0

9/212

000/0

 

 

بر اساس نتایج جدول 7، متغیر مسؤولیت‏پذیری، به تنهایی 349/0 از واریانس گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب را پیش­بینی می­کند. همچنین، ضریب همبستگی برابر با 591/0R=  است که نشان دهنده رابطه قوی بین دو متغیر است.

 

 

جدول 8- تبیین گرایش شناختی (به صرفه‏جویی در مصرف آب) بر حسب مجموع متغیرهای مستقل

مرحله

پیش­بینی کننده

Beta

t

Sig

ضریب همبستگی

ضریب تعیین

F

Sig

اول

(مسؤولیت) فردی

423/0

3/9

000/0

423/0

179/0

5/86

000/0

دوم

(مسؤولیت) فردی

(مسؤولیت) جمعی

355/0

1/7

000/0

446/0

199/0

3/49

000/0

158/0

1/3

002/0

سوم

(مسؤولیت) فردی

(مسؤولیت) جمعی

جنسیت

358/0

2/7

000/0

456/0

208/0

6/34

000/0

159/0

2/3

001/0

094/0-

1/2-

037/0

 

 

بر اساس نتایج جدول 8، قویترین پیش­بینی­کننده گرایش شناختی (صرفه­جویی در مصرف آب) مسؤولیت­پذیری فردی است که به تنهایی 179/0 از واریانس گرایش شناختی را تبیین می­کند. در مرحله دوم، با اضافه­شدن مسؤولیت­پذیری جمعی، به مدل، ضریب تعیین به 199/0 می­رسد که نشان می­دهد020/0 به قدرت پیش­بینی افزوده است و نهایتاً در مرحله سوم، با وارد شدن متغیر جنسیت به مدل، ضریب تعیین به 208/0 می­رسد که نشان می­دهد این متغیر نیز 011/0 به قدرت پیش­بینی افزوده است.

 

 

جدول 9- تبیین گرایش عاطفی (به صرفه‏جویی در مصرف آب) بر حسب مجموع متغیرهای مستقل

مرحله

پیش­بینی کننده

Beta

t

Sig

ضریب همبستگی

ضریب تعیین

F

Sig

اول

(مسؤولیت) فردی

251/0

1/5

000/0

251/0

063/0

7/26

000/0

دوم

(مسؤولیت) فردی

قومیت کرد

234/0

8/4

000/0

285/0

081/0

5/17

000/0

136/0-

8/2-

005/0

 

 

جدول 9 نشان می­دهد که قویترین پیش­بینی­کننده گرایش عاطفی (صرفه­جویی در مصرف آب)، مسؤولیت‏پذیری فردی است که 063/0 از واریانس آن را تبیین می­کند. در مرحله دوم با وارد شدن متغیر قومیت­ (کرد) به مدل، ضریب تعیین به 081/0 رسیده است، که نشان می­دهد این متغیر 018/0 به قدرت پیش‏بینی افزوده است.

 

جدول 10- تبیین گرایش رفتاری بر حسب مجموع متغیرهای مستقل

مرحله

پیش­بینی کننده

Beta

t

Sig

ضریب همبستگی

ضریب تعیین

F

Sig

اول

(مسؤولیت) فردی

564/0

6/13

000/0

564/0

319/0

6/185

000/0

دوم

(مسؤولیت) فردی

(مسؤولیت) جمعی

483/0

7/10

000/0

590/0

348/0

7/105

000/0

190/0

2/4

000/0

 

 

بر اساس نتایج جدول10، قویترین پیش­بینی­کننده گرایش رفتاری (صرفه­جویی در مصرف آب)، مسؤولیت­پذیری فردی است که به تنهایی 319/0 از واریانس گرایش رفتاری را تبیین می­کند. در مرحله دوم، با اضافه شدن مسؤولیت­پذیری جمعی، به مدل، ضریب تعیین به 348/0 می­رسد که نشان می­دهد 029/0 به قدرت پیش­بینی افزوده است.

 

نتیجه­ گیریو بحث

  پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مسؤولیت­پذیری بر گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب، صورت گرفت. نتایج توصیفی تحقیق بیانگر این هستند که میانگین نمره گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب، بر روی مقیاسی با دامنه 12 (کمترین) تا 60 (بیشترین) برابر با 4/50 است که به طور معناداری بیش از میانگین واقعی (36) است. این شیوه گرایش، برای هر یک از ابعاد نیز به این صورت است که میانگین نمره گرایش شناختی بر روی مقیاسی با دامنه 4 ( کمترین) تا 20 (بیشترین) و میانگین واقعی 12، برابر با 5/17 است. میانگین نمره گرایش عاطفی، بر روی مقیاسی با دامنه 3 (کمترین) تا 15 (بیشترین) و میانگین واقعی 9، برابر با 12 است، میانگین نمره گرایش رفتاری، بر روی مقیاسی با دامنه 5 (کم­ترین) تا 25 (بیشترین) و میانگین واقعی15، برابر با 9/20 است. به علاوه، میانگین نمره مسؤولیت­پذیری افراد بر روی مقیاسی با دامنه 9 (کمترین) تا 45 (بیشترین) و میانگین واقعی 27، برابر با 5/39 است و برای هر یک از ابعاد آن نیز به این صورت است که میانگین نمره مسؤولیت‏پذیری فردی، بر روی مقیاسی با دامنه 5 (کمترین) تا 25 (بیشترین) و میانگین واقعی 15، برابر با 3/22 است،  میانگین مسؤولیت‏پذیری جمعی، بر روی مقیاسی با دامنه 4 (کمترین) تا 20 (بیشترین) و میانگین واقعی 12، برابر با 2/17 است.

   نتایج تحقیق نشان می­دهد مسؤولیت­پذیری، بر گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب، تأثیر معنادار و مثبتی دارد؛ به گونه­ای که این متغیر می­تواند 35 درصد از تغییرات گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب را تبیین نماید. این یافته تحقیق، ضمن اینکه مدل تحلیلی تحقیق مبنی بر تأثیر مسؤولیت‏پذیری بر گرایش به صرفه‏جویی در مصرف آب را تأیید قرار می‏کند، با نتایج پژوهش نیک­گهر و همکاران (1381)، فریدگن (1994)، کروس­نیک و همکاران (1997)، پژوهش پلاک و همکاران (1980)، بورد و همکاران (2000) همخوانی دارد، آنها را تأیید می­کند، اما با پژوهش بوهم (2003) همخوانی ندارد. این عدم تطابق احتمالا ناشی از این است که در پژوهش بوهم (2003) خطرهای زیست -  محیطی به طور کلی مورد توجه بود و طی آن، پاسخگویان معتقد بودند که مسؤولیت اصلی در ابتدا متوجه دولت است و سپس مردم است.

   بین سن افراد و گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب، رابطه وجود ندارد. این امر به این معناست که کم و زیاد شدن سن افراد، تأثیری در کم یا زیاد شدن گرایش افراد به صرفه­جویی در مصرف آب ندارد. بین جنسیت و گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب، تفاوت معناداری وجود ندارد؛ به عبارت دیگر، مردان و زنان گرایش مشابهی نسبت به صرفه­جویی در مصرف آب دارند. بین وضع تأهل افراد و گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب، تفاوتی وجود ندارد. این امر به این معناست که مجرد یا متأهل بودن افراد، تأثیری در گرایش آنها نسبت به صرفه­جویی در مصرف آب ندارد. بین تحصیلات افراد و گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب، تفاوت معناداری وجود ندارد. به این معنی که میزان سواد افراد تأثیری در گرایش آنها نسبت به صرفه­جویی در مصرف آب ندارد. بین میزان درآمد افراد و گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب، تفاوت معناداری وجود ندارد، به عبارت دیگر درآمد افراد تأثیری در گرایش آنها نسب به صرفه­جویی در مصرف آب ندارد. بین قومیت افراد و گرایش آنها نسبت به صرفه­جویی در مصرف آب، تفاوت معناداری وجود ندارد و طی آن افراد با قومیت‏های مختلف گرایش مشابهی در صرفه جویی در مصرف آب دارند.

 

پیشنهادها

   با توجه به اینکه کشور ایران، دارای شرایط آب و هوایی تقریباً خشک است و مستندات، گویای مصرف بالای آب در جامعه است، لازم است صرفه‏جویی در مصرف آب، به عنوان رویکرد اساسی مقابله با بحران کم آبی مورد توجه قرار گیرد. با توجه به دیدگاه فیش باین و آیزن (1975) مبنی بر رابطه نزدیک بین گرایش و رفتار، می‏توان امیدوار بود که با بالا بردن گرایش‏های شناختی، عاطفی و رفتاری مردم نسبت به صرفه‏جویی در مصرف آب، از میزان مصرف بی‏رویه آب در ایران کاست.

   با توجه به تأثیر معنادار مسؤولیت­پذیری بر گرایش به صرفه‏جویی در مصرف آب، لازم است سازمان­ها و نهادهای مرتبط، با آموزش و فرهنگ­سازی مسؤولیت‏پذیری، به صرفه‏جویی در مصرف آب کمک کنند.

   پژوهش حاضر با استناد به مدل تحلیلی مورد نظر تنها به بررسی تأثیر مسؤولیت­پذیری بر گرایش به صرفه‏جویی در مصرف آب، پرداخته است. با توجه به ضرورت و اهمیت موضوع صرفه‏جویی،  نیز ناشناخته ماندن حدود 65/0 از تغییرات گرایش به صرفه‏جویی در مصرف آب پیشنهاد می­شود، در راستای تبیین دقیق­تر گرایش به صرفه­جویی در مصرف آب، از مدل‏های نظری و تحلیلی دیگری استفاده گردد.

   باید تلاش کرد مسؤولیت­پذیری افراد را در هر دو جنبه فردی و جمعی آن افزایش داد. مقایسه همبستگی دو بعد مسؤولیت­پذیری، با ابعاد گرایش به صرفه­جویی نشان می­دهد که همبستگی بعد مسؤولیت­پذیری فردی تقریباً دو برابر همبستگی بعد مسؤولیت­پذیری جمعی است و همچنین، بعد مسؤولیت­پذیری فردی تقریباً دو برابر بعد مسؤولیت­پذیری جمعی، تغییرات متغیر وابسته را تبیین می­کند. از آنجایی که آب منبعی است که در مالکیت جمع است و لزوم نگهداری آن مسؤولیت تمامی افراد را می­طلبد، لذا بالا بردن مسؤولیت­پذیری جمعی افراد باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.

 

 


1 Action

1 Olsn

1Fridgen

2 Brown et al

3 American Undergraduates

4 Carelessness

5 Krosnick et al

6 Bohm

1 Durkheim

1 Vanritz and Verhallen

2 Cronbach’s Alpha

3 Kaiser- Mayer- Oklin measure of sampling adequacy

1 Dummy

احمدی، سیروس. (1388). « بررسی نوعدوستی در روابط اجتماعی و عوامل موثر بر آن»، مجله جامعه‏شناسی ایران، سال دهم، ش 26، صص 87-108.
ازکمپ، استوارت. (1370). روان شناسی اجتماعی کاربردی، ترجمه: فرهاد ماهر، معاونت فرهنگی استان قدس روضوی: انتشارات آستان قدس رضوی.
امیرمعینی، مهران. (1386). «قانون صرفه­جویی انرژی در ایران؛ یک الزام»، فصلنامه­ مطالعات اقتصاد انرژی، سال چهارم، ش 15، صص 77- 105.
ایمان، محمدتقی و جلائیان بخشنده، وجیهه. (1389). «بررسی و تبیین رابطه بین مسؤولیت اجتماعی و سرمایه اجتماعی در بین جوانان شهر شیراز»، جامعه شناسی کاربردی، سال بیست و یکم، ش 37.
ایمان، محمد تقی و گلمراد مرادی. (1388). «بررسی رابطه بین رضایت اجتماعی و هویت ملی با تعهد اجتماعی جوانان: مورد مطالعه شهر شیراز»،  جامعه‏شناسی کاربردی، سال بیست و یکم، ش 34.
بیرهوف، هانس ورنر. (1384). رفتارهای اجتماعی مطلوب از دیدگاه روان شناسی اجتماعی، ترجمه: رضوان صدقی نژاد، تهران: انتشارات گل آذین.
حمیدی زاده، محمد رضا. (1385). «بررسی الگوی رفتار مصرفی مشترکان برق خانگی»، فرآیند مدیریت و توسعه، ش 66-65، صص 28-40.
دورکیم، امیل. (1381). تقسیم کار اجتماعی، ترجمه: حسن حبیبی، تهران: نشر قلم.
ـــــــــ . (1387). قواعد روش جامعه شناسی، ترجمه علی محمد کاردان، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
دولتشاهی پیروز، محرٌم. طهماسبی آشتیانی، هادی. (1389). «انسان، انرژی، محیط زیست و چشم اندازی به آینده»، فصلنامه راهبرد، سال نوزدهم، ش 56، صص 313-343.
رزاقی، ابراهیم. (1381). آشنایی با اقتصاد ایران، تهران: نشر نی.
صفاری­نیا، مجید. (1384). روان‏شناسی تغییر نگرش و رفتار مصرف­کنندگان انرژی، تهران: انتشارات سازمان بهره­وری انرژی ایران.
فان گینکل، هانس. (1385). «نگاه تحلیلی به امنیت انسانی و محیط زیست»، ترجمه: احمد رضا ارتقا، پژوهشنامه توسعه پایدار، ش1، صص23- 40.
کریمی، یوسف ، صفاری نیا، مجید. (1384). «روان‏شناسی اجتماعی و تغییر نگرش مصرف‏کنندگان انرژی»، نشریه انرژی ایران، سال نهم ، ش 22، صص 69- 82 .
کیویستو، پیتر. (1377). اندیشه­های بنیادی در جامعه‏شناسی، ترجمه: منوچهر صبوری. تهران: نشر نی.
مکنون، رضا. (1384). «اتلاف منابع و آلودگی­های زیست ـ  محیطی؛ چالش­ها و راه­حل­ها»، مجموعه مقالات دومین کنفرانس روش­های پیشگیری از اتلاف منابع ملی.
نصر، حسن. (1379). انسان و طبیعت، ترجمه: عبدالکریم گواهی، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
نیک­گهر، عبدالحسین. رفعت­جاه، مریم. فاضلی، محمد. کلاهی، رضا. (1382). بررسی الگوهای اجتماعی و فرهنگی مصرف خانگی برق در شهر تهران، پژوهشگاه برق.
نولان، پاتریک. لنسکی، گرهارد. (1383). جامعه­های انسانی؛ مقدمه­ای بر جامعه­شناسی کلان، ترجمه­: ناصر موفقیان، تهران: نشر نی.
Alizadeh, A. Keshavarzi, A. (2005) Status of Agricultural Water Use in Iran, In Water Consumption, Reuse and Recycling; Proceeding of an Iranian- American Workshop: National Academies Press. Http://www. Nap. edu/ catalog/ 11241.htmi.
Berkowitz, L. (1987) Advances in Experimental Social Psychology, Academic Press, INC.
Böhm, G. (2003). “Emotional Reactions to Environmental Risks”, Journal of EnvironmentalPsychology 23(2), 199–212.
Bord, R. J. O’Connor, R.E. & Fisher, A. (2000). In what sense does the public need to understand?
Brown, T.C. Peterson, G.L. Marc Brodersen, R. Ford, V. & Bell, P.A. (2005) "The judged Seriousness of an Environmental Loss is a Matter of what Caused it". Journal of Environmental Psychology 25(1), 13–21.
David, E. (2005) The Question Environment, London and New York: Routledge.
De Young, R. (1993. "Changing Behavior and Making it Stick: the Conceptualization and Management of Conservation Behavior". Environment and Behavior, 25(3), 485-505.
Erickson, E. H. (1959) Identity and Life Cycle New York: International University Press.
Fishbein, M. Ajzen, J. (1975) Belif, attitude, intention and behavior: an introduction to theory and research. Addison-Wesely, Reading. MA.
Fridgen, C. C. (1994) "Human Disposition Toward Hazards: Testing the Environmental Appraisal Inventory". Journal of Environmental Psychology, 14, 101-111.
Ford, M. E. (1985) "Social Cognition and Social Comptence in Adolesence". Developmental Psychology. Vol. 18, pp. 323-340.
Geller,E,S. (1981)  Preserving the Environment, New Strategies for Behavior Change. NewYork, Pergamon Press.
Hamish, M. (1990). The World in 2020: Power, Culture, and Prosperity, Harvard Business School Press.
Krosnick, J.A. Holbrook, A.L. & Visser, P.S. (2000) "The Impact of the Fall 1997 Debate about Global Warming on American Public Ppinion". Public Understanding of Science 9(3), 239–260.
Latane, B. Darley, J.M. (1970) The unresponsive bystander,why doesn’t he help?  New York. Appleton – century – crofts.
Levine, R. Norenzayan, A. Philbrick, K. (2001) "Cultural Differences in the Helping of Stranger",  Journal of Cross Cultural Psychology, 32, PP543-560 .
Maruyama, G. Fraser, S, C. Miller, N .(1982) "Personal Responsibility and Altruism in Children", Journal of Personality and Social Psychology, 42, 659-664.
Reynolds, M. Blackmore, C. Smith, M. J. (2009) The Environmental Responsibility Reader. London: Zed Books.
Schwartz, S. H. Clausen, G. T. (1970) "Responsibility, Norms and Helping in an Emergency", Journal of Personality and Social Psychology, No.16, PP 299-311.
Seligman, C. Becker, L. eds. (1981). "Energy Conservation", Journal of Social Issues 37(2).
Shipworth,  M.  (2002) Motivating home energy action: A handbook of what works. Australian Greenhouse Office. Retrieved May 21, 2008:
http://www.environment.gov.au/settlements/ local/ publications/pubs/motivating.pdf 
Stobaugh, R. and Yergin, D. eds. (1979) Energy future. New York: Random House. U.S. Senate, Committee on Energy and Natural Resources (1980) The geopolitics of oil. Science 210:1324–1327
Turner, H. J. (2003) The Structure of Sociological Theory, California: University of California Riverside, Tomson Wadsworth, Seventh Edition.