مطالعه رابطه‌ جهانی شدن فرهنگی و هویت اجتماعی (مطالعه موردی: زنان شهر کرمانشاه)

نویسندگان

1 بخش جامعه‌شناسی دانشگاه شیراز

2 دانش آموخته کارشناسی ارشد مطالعات زنان دانشگاه شیراز

چکیده

  مقاله‌ حاضر به مطالعه‌ ارتباط جهانی شدن فرهنگی و هویت اجتماعی زنان شهر کرمانشاه پرداخته است . به منظور مطالعه‌ این موضوع از روش کمّی و پیمایشی استفاده و اطلاعات لازم با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع‌آوری شده است. نمونه مورد مطالعه برابر با 597 نفر بود که به منظور کاهش میزان خطا، نمونه تا 600 نفر افزایش داده شد. برای انتخاب این تعداد نمونه، از روش نمونه‌گیری تصادفی سهمیه‌ای چند مرحله‌ای استفاده شد. پس از مرور مطالعات و نظریه‌های موجود، چارچوب نظری ترکیبی با توجه به نظریه‌ گیدنز و رابرتسون ت دوین شد. شایان ذکر است که متغیر هویت اجتماعی زنان به عنوان متغیر وابسته، شامل: هویت جنسیتی، هویت ملی، هویت قومی و هویت مذهبی بوده و متغیر جهانی شدن فرهنگی نیز با متغیرهای: میزان استفاده از فناوری‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی، آگاهی از جهانی شدن، سبک زندگی، نگرش نقش جنسیتی و بازاندیشی سنجیده شده است. یافته‌های پژوهش نشان داد که متغیرهای: بازاندیشی، نگرش نقش جنسیتی، وسایل ارتباط جمعی خارجی، فناوری‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی، سبک زندگی مدرن و سبک زندگی دوستانه دارای ارتباط معنادار و مثبت و دو متغیر: وسایل ارتباط جمعی داخلی و سبک زندگی سنتی نیز دارای ارتباط معنادار و منفی با هویت اجتماعی مدرن زنان بودند. همچنین، یافته‌های مستخرج از مدل رگرسیون چند متغیره نشان داد که شش متغیر سبک زندگی مدرن، سبک زندگی سنتی، بازاندیشی، وسایل ارتباط جمعی داخلی، نگرش نقش جنسیتی و وسایل ارتباط جمعی خارجی بر روی هم توانستند متغیر وابسته هویت اجتماعی زنان را نزدیک به 25درصد تبیین نمایند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The Study of Cultural Globalization and Social Identity Case Study: Women in Kermanshah

نویسندگان [English]

  • Bijan Khajenouri 1
  • Lila Parnian 2
1
2

کلیدواژه‌ها [English]

  • Cultural Globalization
  • Lifestyle
  • gender role attitude
  • ICT
  • Reflection
  • women

مقدمه و طرح مسأله

جهانی شدن[1] افزایش شمار پیوندها و ارتباطات متقابلی است که از دولت‌ها (و در نتیجه فراتر از جوامع) دامن می‌گستراند و نظام جدید جهانی را می‌سازد (هلد و مک گرو، 23:1388). گفتمان جهانی‌شدن سرشار است از استعاره‌های مربوط به همجواری جهانی، استعاره‌های مربوط به یک «دنیای در حال آب رفتن»: از استعاره‌ مشهور «دهکده‌ جهانی» مک لوهان گرفته تا اصطلاح اخیر «همسایگی جهانی ما» که سازمان ملل متحد برای توصیف یک بافت جهانی ــ سیاسی نوظهور به کار برده است. تمام این استعاره‌ها و تصویرها، معنای خود را در مورد نزدیکی فزاینده‌ جهانیان، دقیقاً از گسترش و بسط وجوه متفاوت ارتباط می‌گیرند (تاملینسون[2]، 14:1381).

ما در واژه‌ جهانی شدن با فرایند «شدن» سروکار داریم؛ فرایندی که بسیاری از پدیده‌ها را دستخوش تغییر، تبدیل و تأثیرپذیری کرده است (بورباخ[3]، 14:2009). بنابراین، جهانی‌شدن فرایندی است که با دربرگرفتن همه ابعاد زندگی، ذهنیت‌ها و عینیت‌ها را تحول بخشیده و با انسجام ارگانیک جهان و تبدیل آن به «ما»ی بزرگتر، تمایل فرهنگ‌ها به اقتباس از یکدیگر را به ارمغان می‌آورد (روزنا و سیمپیل[4]، 26:1989). بدیهی‌ترین شاهدی که بر این ادعا وجود دارد «همگرایی» و استاندارد شدنی است که در کالاهای فرهنگی اطراف و اکناف جهان می‌بینیم. هر شاخصی را بگیریم، از لباس و غذا و موسیقی و فیلم و تلویزیون گرفته تا معماری، در آنها همسانی به چشم می‌خورد و این واقعیت را نمی‌توان نادیده گرفت که اکنون برخی سبک‌ها، برچسب‌ها، سلیقه‌ها و راه و رسم‌ها رواج جهانی یافته‌اند و عملاً در همه جای جهان دیده می‌شوند. فرودگاه‌های بین‌المللی ــ این دروازه‌هایی که علی‌القاعده باید ما را به تنوع فرهنگی رهنمون شوند ــ نمونه‌های بارز (هرچند نسبتاً ویژه) این نوع «هماهنگی فرهنگی» هستند: نمونه‌هایی که در سراسر جهان تقریباً یکسانند (تاملینسون، 118:1381). در این میان، عده‌ای از متفکران اجتماعی بر این باورند که غرب با بهره‌گیری از فناورهای مختلف؛ بخصوص تکنولوژی ارتباطات ماهواره‌ای و دیجیتالی و ارائه‌ آن به دیگر کشورها، در مسیر سردمداری تمدن اطلاعاتی و سیطره‌جویی بر سایر کشورها قرار گرفته و از رهگذر یکسان‌سازی فرهنگی و یکپارچه‌سازی ارزشی، فرهنگ استعلایی خود را بر دیگر کشورهای جهان می‌گستراند (هانتینگتون[5]، 54:1374؛1992 :73)

یکپارچگی جهانی، پدیده‌ای بیرونی و مربوط به نظام‌های بزرگ، میدان‌های بازار جهانی یا صرفاً روندی تأثیرگذار بر ملت‌ها نیست، بلکه پدیده‌ای ذاتی نیز هست و تأثیر آن را باید در مقیاس‌های کلان، میانی و خرد مورد توجه قرار داد. زندگی، شخصیت، هویت، هیجان‌ها و روابط مردم با یکدیگر، با روند یکپارچگی جهانی تغییر شکل می‌دهند و حالت جدید می‌گیرند؛ چون یکپارچگی جهانی، فرهنگ محلی و محتوای زندگی محلی را مورد تهاجم قرار می‌دهد و ما را مجبور می‌کند تا به صورتی بازتر، انعطاف‌پذیرتر و فردی‌تر زندگی کنیم (گیدنز، 36:1379). برای مثال، این فرایند می‌تواند از طریق انتقال فرهنگی، موجب تضعیف هویت محلی گردد؛ زیرا در طی آن، فرهنگ‌های گوناگون تسلیم تهاجم تلویزیون، زبان انگلیسی، گردشگری جهانی، عقاید مربوط به حقوق بشر جهانی، مصرف‌گرایی و سایر مداخله‌های فوق حاکمیتی می‌گردند که با سنت‌های محلی مغایرت دارد (اسمیت[6]، 23:2010). 

هویت‌یابی پیش از تحولات حاصل از جهانی شدن فرهنگی و در جامعه‌ سنتی عمدتاً منفعلانه و مبتنی بر عوامل انتسابی؛ به‌ویژه جنسیت بود و با معیارهای سنت و نهادهای اجتماعی، دینی و سیاسی که نظام‌های معنایی مشخصی را تولید می‌کردند، شکل می‌گرفت؛ اما با عرضه‌ انبوه منابع اجتماعی و فرهنگی هویت‌آفرین، وسعت یافتن روابط اجتماعی و تعلقات گروهی و آزادی، صورتی فعال و غالباً آگاهانه و تأملی (بازاندیشانه) به خود گرفته است (دان[7]، 12:1998). بنابراین تحولات دهه‌های اخیر، چه در زمینه‌های فرهنگی و چه در عرصه‌های ساختاری و گسترش نوگرایی در عرصه‌ جهانی، به تعدد و تنوع و گاه تعارض منابع هویت‌ساز و بحران هویت در میان بسیاری از اقشار، از جمله زنان دامن زده است (ساروخانی و رفعت‌جاه، 41:1383). به‌طور کلی، در جامعه در حال‌گذار از وضعیت سنتی به غیرسنتی مسأله زنان و دختران به یکی از بنیادی‌ترین درگیری‌های بین سنت و مدرنیته بدل شده است (هانگلادرام، 2002؛ زلفعلی فام و غفاری، 1388) و یکی از مهم‌ترین مسائل در ارتباط با آنان، بحث هویت‌یابی است (ساروخانی و رفعت‌جاه، 1383؛ پیشگاهی‌فرد و امیدآوج، 1388)؛ زیرا این موضوع در بین زنان در مسیری حرکت کرده که بین تصور آنان از خود و جامعه فاصله وجود دارد که علت اصلی آن می‌تواند آموزش‌های به دور از واقعیت اجتماعی به زنان و دختران ایرانی باشد. این امر تا جایی پیش رفته است که نایل شدن به هویت موفق در کشورهای در حال توسعه کاری بس دشوار است (همان: 63).

این در حالی است که هویت شرط لازم زندگی اجتماعی و از نیازهای روانی و اجتماعی کنشگران و پیش‌نیاز هر گونه زندگی اجتماعی است (ذوالفقاری و سلطانی، 25:1389؛ کفاشی و همکاران، 118:1389). بنابراین، ارتباط معنادار و مستمر زنان با یکدیگر و با جامعه بدون آن ممکن نیست. به عبارت دیگر، زندگی اجتماعی انسان بدون وجود چارچوبی مشخص از هویت فردی[8] و اجتماعی که به وسیله‌ آن بدانیم که دیگران کیستند و خود ما کیستیم، غیر قابل تصور است (گیدنز، 74:1377). فردی که هویت اجتماعی او تثبیت شده است، احساس مسؤولیت شهروندی نموده، خود را در قبال مسائل اجتماعی مسؤول می‌داند و با پرهیز از رفتارهای نابهنجار و رعایت حدود و مقررات جامعه در بهبود روابط اجتماعی خود با اعضای جامعه تلاش می‌نماید (پیشگاهی‌فرد و امیدآوج، 55:1388).

مسأله بودن هویت‌ زنان در عصر حاضر از آن جهت است که بازاندیشی و مدرن شدن هویت اجتماعی آنان ممکن است همان‌طور که موجب پیشرفت‌هایی مثبت، مانند: افزایش نسبت زنان شاغل، زنان دارای تحصیلات عالی، افزایش اعتماد به نفس و رشد فردی زنان و ... گردد، به همان میزان نیز ممکن است موجب بالا رفتن میزان طلاق و جدایی، به تأخیر افتادن سن ازدواج و تولد نخستین فرزند، محدود شدن تعداد فرزندان، مصرف‌گرایی، فردگرایی و ... گردد. ضرورت پرداختن به این موضوع، بدان جهت است که کشورهایی که روند جهانی شدن را درک کرده باشند و سازوکارهای آن را بشناسند، می‌توانند جایگاه مناسبی برای خود در نظام جهانی پیدا کنند و از آثار منفی جهانی شدن بکاهند.  

ایران نیز همچون بسیاری از کشورهای در حال‌گذار تحت تأثیر جهانی‌شدن فرهنگی، تغییراتی یافته است (خواجه‌نوری و ریاحی، 1392؛ خواجه‌نوری و همکاران، 1392؛ خواجه‌نوری و دلاور، 1391؛ خواجه‌نوری و مقدس، 1387؛ خواجه‌نوری، 1385؛ 1389؛2010). این تغییرات هویت ایرانیان را از ساختار ساده با محوریت ایرانی بودن، به ساختار پیچیده و ترکیبی با عناصر اسلامی- ایرانی و مدرن تغییر داده است. بنابراین، ایرانیان هم مسلمان هستند و هم جهانی، در عین حال که هم دینی‌اند و هم مدرن (آزاد ارمکی، 136:1386). از طرف دیگر، کشور ایران دارای لایه‌های فرهنگی مختلف و متشکل از خرده فرهنگ‌های قومی، مذهبی و دینی گوناگون است. به علاوه، تنوع و بافت قومی ــ فرهنگی ایران الگوی منحصر به فرد، متنوع و پیچیده‌ای است. شهر کرمانشاه از جمله شهرهای مرزی ایران است که همجوار با مناطق کردنشین عراق است. بنابراین، مطالعه‌ وضعیت هویت اجتماعی زنان در شهر کرمانشاه ضرورتی اساسی دارد. به علاوه، این شهر نیز به عنوان یکی از کلانشهرهای کشور در معرض جهانی شدن فرهنگی و ابزارهای آن، چون: فناوری‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی قرار گرفته ‌است.

بنابراین، با توجه به جهانی شدن و انقلاب ارتباطات، پیدایش روزافزون تکنولوژی‌های ارتباطاتی نوین، افزایش سطح آگاهی عمومی، موقعیت جغرافیایی، همجواری با کشور عراق، داد و ستدهای تجاری، اقتصادی و فرهنگی و ... جامعه و فرهنگ شهر کرمانشاه و زنان آن نیز در حال تجربه کردن نوعی گذار هستند و امکان بازاندیشی و به چالش کشیده شدن عناصر فرهنگی و هویت‌ساز در آنان وجود دارد. از این رو، مقاله‌ حاضر می‌کوشد تا بر نسبت و رابطه‌ جهانی شدن فرهنگی و مؤلفه‌های آن با هویت اجتماعی در میان زنان شهر کرمانشاه پرداخته و به این سؤال اساسی پاسخ دهد که آیا بین این دو عامل در میان زنان این شهر ارتباط وجود دارد؟ به علاوه، ارتباط جهانی‌شدن فرهنگی با عناصر هویت اجتماعی (هویت ملی، قومی، مذهبی، ...) چگونه است؟ و کدام مؤلفه‌های جهانی‌شدن فرهنگی قدرت تبیین‌کنندگی بیشتری درباره‌ هویت اجتماعی دارند؟

 

ادبیات پژوهش

در داخل و خارج از کشور پژوهش‌هایی که به‌طور اخص به بررسی جهانی‌شدن فرهنگی و رابطه‌‌ آن با هویت اجتماعی پرداخته باشند، کمیاب‌اند. عمده‌ مطالعات انجام شده که آن نیز اندک هستند، تنها به بررسی بخشی از هویت اجتماعی و یا یکی از مؤلفه‌های جهانی‌شدن فرهنگی پرداخته‌اند؛ ضمن آنکه تعدادی از مطالعات داخلی انجام شده در این حوزه جنبه‌ای کتابخانه‌ای و مروری دارند. در اینجا به بررسی تحقیقات داخلی و سپس خارجی می‌پردازیم.

حبی و محمدبخش (1389) در پژوهشی با عنوان «جهانی شدن و هویت‌های محلی و جهانی دانشجویان» به آزمون سه رویکرد: جهان‌گرایان، سنت‌گرایان و تحول‌گرایان؛ در رابطه با جهانی شدن و هویت‌های محلی و جهانی پرداختند. در این پژوهش، نتایج نشان داد که با افزایش هویت جهانی در بین دانشجویان، هویت محلی رو به کاهش می‌گذارد و این به معنای تأیید نظریه‌های رویکرد اول (جهان‌گرایان) است. احمدی‌پور و موصلو (1389) نیز در پژوهشی با عنوان «جهانی شدن و هویت ایرانی» با روش کتابخانه‌ای به توصیف و تحلیل هویت ایرانی و چالش‌ها و فرصت‌های آن در راستای جهانی شدن پرداخته‌اند. بر اساس نتایج این پژوهش، دو رویداد بزرگ جهانی در دو دهه‌ آخر قرن بیستم، مسأله هویت را برای ایرانیان مطرح ساخت: 1- انقلاب اسلامی و اسلام‌گرایی بعد از دهه‌ 1980؛ 2. فروریختن نظام جهانی دوقطبی در دهه‌ 1990. نتایج پژوهش زلفعلی فام و غفاری (1388) در مقاله‌ای با عنوان «تحلیل جامعه‌شناختی هویت اجتماعی دانشجویان دختر دانشگاه گیلان» بیانگر آن است که این دانشجویان با اتکا به مراجع هویت‌ساز غیرسنتی، چون: تحصیلات، اشتغال و استقلال مالی به صورت بازاندیشانه با هویت سنتی پدرسالار مبارزه می‌کنند. خواجه‌نوری و مقدس (1386) در مقاله «جهانی شدن و تغییر هویت اجتماعی زنان» تأثیر جهانی شدن بر هویت اجتماعی زنان شهرهای شیراز و استهبان را مطالعه کرده‌اند. نتایج این مقاله نشان داد که زنان شهر شیراز بیشتر تحت تأثیر جهانی شدن و در نتیجه دچار دگرگونی هویت اجتماعی شده‌اند. توسلی و قاسمی (1383) نیز در مقاله‌ «هویت‌های جمعی و جهانی شدن» نشان دادند که جهانی شدن فرایندی غیرقابل اجتناب است که در آن جامعه به سوی برخی الگوهای فرهنگی و سیاسی جهان شمول به مثابه‌ هویت عام حرکت می‌کند که از سوی دیگر در کنار آن هویت‌های خرد و محلی نیز در حال احیا و بازسازی‌‍‌اند. در نهایت، ساروخانی و رفعت‌جاه (1383) در پژوهشی با عنوان «عوامل جامعه‌شناختی مؤثر در باز تعریف هویت اجتماعی زنان» به مطالعه‌ عواملی که زنان را به تأمل در هویت‌های سنتی، مقاومت در برابر کلیشه‌های جنسیتی و باز تعریف هویت اجتماعی قادر می‌سازد؛ در دو سطح فردی و ساختاری پرداختند. نتایج این مطالعه نشان داد که موقعیت ساختاری در مقایسه با هویت شخصی، تأثیر بیشتری در باز تعریف و مقاومت در برابر کلیشه‌های جنسیتی داشته است.

سینوگلو و آریکان[9] (2012) در مقاله‌‌ای با عنوان «خود، هویت و شکل‌دهی هویت: با توجه به سه نظریه‌ عمده» به معرفی سه نظریه‌ عمده در توضیح هویت و شکل‌دهی هویت پرداختند: 1. نظریه‌ هویت اجتماعی: عضویت گروهی پایه‌های شکل‌دهی هویت است؛ 2. نظریه‌ هویت: نقش‌ها منبع اصلی انرژی برای شکل‌دهی هویت فرض می‌شوند؛ 3. نظریه‌ هویت فردی: ارزش‌های فردی در توضیح و شکل‌دهی هویت اهمیت دارد. هواچن[10] و همکاران (2012) در پژوهش «هویت قومی و آرزوهای شغلی دانشجویان نخبه‌ تایوانی در عصر جهانی شدن»، کوشیده‌اند تا مدل توسعه‌ هویت قومی و معنای هویت قومی در عصر جهانی شدن را مطالعه کنند. نتایج این پژوهش نشان داد که اشتغال به فعالیت‌هایی خاص ممکن است بر فرایند هویت‌شناسی قومی افراد تأثیر بگذارد. از طرف دیگر، کوپوسسکو[11] (2011) در پژوهشی با عنوان «تعریف هویت در شرایط جهانی شدن» مشکلات ساختاری هویت اجتماعی و فردی در عصرجهانی شدن را مطالعه کرده است. نتیجه این پژوهش بیانگر آن است که به منظور فهمیدن تغییرات اجتماعی در سطوح محلی، ناحیه‌ای و جهانی، راهبرد جدیدی در تعریف و تفسیر جهانی شدن ضروری است. عرب[12] و همکاران (2011) نیز در پژوهش دیگری با عنوان «بحران‌های هویت: جهانی شدن و اثرهای آن بر هویت اجتماعی ــ فرهنگی و روان‌شناختی» نشان دادند که جهانی‌ شدن موجب بحران‌های هویتی، روان‌شناختی، مذهبی و فرهنگی متنوعی در پاکستان شده است که شامل: تکثرگرایی و استعمار فرهنگی، تغییر در ساختارهای اجتماعی سنتی، تقویت سکولاریسم، کاهش هویت اجتماعی و خلق پیچیدگی در روابط اجتماعی است. اونگار[13] (2010) در پژوهشی با نام «به سمت یک هویت اجتماعی اروپایی؟ رویکرد روان‌شناختی اجتماعی در مطالعه‌ هویت اروپایی» با چارچوب نظری مستخرج از آراء تاجفل نشان داده است که حتی بدون داشتن یک فرهنگ، تاریخ، ارزش‌ها و آرزوهای مشترک، اروپایی‌ها یک درون‌گروه را تشکیل می‌دهند که می‌تواند به‌طور موقت به یک هویت اجتماعی نیز بینجامد. این هویت اجتماعی مشترک در وحدت سیاسی اروپا در تاریخ 1970 ریشه دارد. استوپ[14] (2009) در پژوهش خود با نام «آیا هویت‌ها در جهان معاصر ثابت هستند؟ ارتباط بین تغییر[15]، مکان[16] و هویت» با مطالعه‌ گروهی از جوانان مهاجر استرالیایی، استدلال می‌کند که هم تغییر و هم مکان عناصر ضروری ساخت هویت هستند و روابط درون گروهی پیچیده‌ای بین سه عنصر: تغییر، مکان و هویت وجود دارد.

کریستینیا[17] (2008) نیز در پژوهش خود با نام «هویت و اتحادیه اروپایی» چگونگی شکل‌گیری هویت در جهان معاصر را مطالعه کرده است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که در جهان معاصر فرهنگ‌ها، سنت‌ها و علایق بیشتر با یکدیگر اتصال پیدا کرده‌اند و جوامع به‌طور روزافزونی چند فرهنگی شده‌اند. جوادی و جوادی (2008) در پژوهشی با عنوان «هویت ملی و جهانی شدن» که بر روی 165 نفر از دانشجویان شهرهای اسلام آباد و گیلانغرب انجام شده است، نشان دادند که متغیرهای: میزان استفاده از اینترنت برای مسائل جنسی، میزان استفاده از برنامه‌های ماهواره‌ای، VCD و برنامه‌های مربوط به آن، اثر منفی بر هویت ملی دارند. پادیلا و پرز [18] (2003) در مقاله‌ای با نام «فرهنگ‌پذیری، هویت اجتماعی و شناخت اجتماعی: یک دیدگاه جدید» مدل جدیدی از فرهنگ‌پذیری روان‌شناختی ارائه کرده‌اند که بر اساس پژوهش‌های موجود در حوزه‌های: شناخت اجتماعی، کفایت فرهنگی، هویت اجتماعی و داغ اجتماعی است. بر اساس نتایج این پژوهش، مهاجرانی که داغ اجتماعی ناشی از رنگ پوست، نژاد، زبان، قومیت و ... را تحمل می‌کنند؛ فرایند فرهنگ‌پذیری برای آنان به شکل بسیار متفاوتی انجام می‌گیرد.

 

مروری بر نظریه‌های موجود

آغاز نظریه هویت با نظریه‌ تعامل‌گرایی ساختاری نمادین استرایکر بوده است و آغاز کار نظریه هویت اجتماعی با کار دسته‌بندی تاجفل 1978 شروع شد. هر دو نظریه درباره‌ «خود» هستند و مفاهیم مشترک زیادی دارند؛ اما از نظر تاریخی هر دو در سنت کاری جداگانه‌ای توسعه یافته‌اند (بورکه و استتس[19]، 1998). هویت اجتماعی معمولاً به عنوان یک احساس فردی حاصل از عضویت در گروه‌های اجتماعی تعریف شده است. به عبارت دیگر، هنگامی که ما به یک گروه متعلق هستیم، بسیار مایلیم که احساسات درباره‌ هویت خود را؛ حداقل در بخشی؛ از آن گروه اخذ کنیم (مک درمونت[20]، 2004).

کاستلز معتقد است که هویت‌ها برساخته می‌شوند. وی معتقد است که در عصر اطلاعات شاهد پیدایش هویت‌های نیرومند مقاومی هستیم که در برابر امواج جهانی و فردگرایی رادیکال ایستادگی می‌کنند (کاستلز، 432:1380). از نظر تاملینسون، هویت بیشتر محصول جهانی شدن است تا قربانی آن. به عقیده‌ او، هویت محصول ایجاد و ابقای تعمدی فرهنگ از طریق رسانه‌هاست (تاملینسون، 142:1387). در این فرایند، نه تنها مواضع هویتی مختلف و پیچیده‌تر، بلکه شیوه‌های متفاوت تعیین هویت فرهنگی در حال پیدایش‌اند (همان :148). از دیدگاه تامپسون نیز هویت به نمادسازی‌های منطقی و اصولی برای تولید، نگهداری و تغییر خود نیاز دارد و رسانه‌های نوین در فرایند شکل‌دهی هویت، نقش قاطعی را در تولید نمادین ایده‌های خاص از جهان و مکان‌ بر عهده دارند (برگلز و اولاسون[21]، 36:2011). به عقیده‌ رابرتسون نیز مفهوم هویت، به نحو فزاینده؛ اما به شکل مسأله‌انگیزی، همراه با در هم فشرده شدن جهان، وجوه مشترکی می‌گیرد (احمدپور و قادرزاده، 84:1389). اساس درک رابرتسون در مورد یکپارچگی جهانی در مورد بافتی است که به گونه‌ فزاینده‌ای مناسبات اجتماعی را تعیین می‌کند و در همان زمان در مورد مبنای سنجشی است که عاملان اجتماعی، موجودیت، هویت و کنش خود را بیش از پیش با آن می‌سنجند.

استورات هالی نیز معتقد است که جهانی شدن و دو جهانی‌شدن‌ها، هویت‌های چند لایه‌ای را در درون خود پدید آورده است. از یک طرف، ظرفیت انسان از محلی بودن، محلی زندگی کردن و محل‌گرایی، به جهانی بودن، در جهان زندگی کردن و به قول رابرتسون، خود را عضوی از جهان شش میلیاردی دانستن منتقل نموده است. از طرفی، فشرده شدن جهان واقعی تحت تأثیر وسایل ارتباط جمعی سریع، صنعت فرهنگی و همزمان ارتباطات، ظرفیت فزاینده‌ای را برای انسان فراهم آورده است و بنابراین، هویت فردی و اجتماعی نیز افق جهانی پیدا کرده است (زلفعلی فام و ابراهیم‌پور، 188:1387). آندرسون نیز یکی دیگر از نظریه‌پردازانی است که معتقد است رسانه‌ها در ایجاد احساس تعلق به اجتماع یا به عبارت دیگر، در تولید احساس تعلق به یک مکان خاص یا گروهی از مردم، نقش محوری ایفا می‌کنند. آندرسون خاطر نشان می‌کند که مردمی ممکن است هیچ‌گاه با هم تعامل چهره به چهره نداشته‌ باشند؛ اما به واسطه‌ مصرف رسانه‌ها نسبت به همدیگر احساس تعلق کنند. وی برای توصیف چنین مردمی از اصطلاح «اجتماعات تصورشده» استفاده می‌کند.

 

چارچوب نظری تحقیق

در این پژوهش برآنیم تا برای تبیین ارتباط جهانی شدن فرهنگی و هویت اجتماعی از چارچوب نظری ترکیبی گیدنز و رابرتسون که فراگیرتر از دیگر نظریه‌ها و چندعلیتی هستند (واترز، 14:2001) استفاده شود؛ ضمن آنکه این دو نظریه بر فرهنگ به عنوان عامل عمده در شتاب کنونی جهانی شدن تأکید دارند.

ارتباطات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی که به واسطه‌ انواع مختلف فناوری‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی (تلفن‌ همراه و مشتقات آن، اینترنت، ماهواره، ایمیل، و ...) محقق می‌شود؛ مرزهای بین کشورها را در می‌نوردد و سرنوشت کسانی را که در هر یک از آنها زندگی می‌کنند، قطعاً مشروط می‌سازد. اصطلاح کلی برای وابستگی متقابل فزاینده جامعه‌ جهانی، جهانی شدن است (گیدنز، 568:1385). در این رابطه سه فرایند مهم اتفاق خواهد افتاد: تمایز زمان و مکان، «از جاکنده‌شدگی»[22] یا مکان‌زدایی و بازاندیشی[23]. جدایی زمان و مکان برای پویایی شدید مدرنیت اهمیت دارد؛ زیرا همین جدایی شرط وقوع فراگردهای از جاکندگی است (گیدنز، 25:1377). منظور از ازجاکندگی، «کنده شدن» روابط اجتماعی از محیط‌های محلی هم‌کنش و تجدید ساختار این محیط‌ها در راستای پهنه‌های نامحدود زمانی ــ مکانی است (همان :26). این فرایند هم به نظام‌های گسترده‌ جهانی معطوف است و هم به بسترهای محلی و شخصی تجربه‌ اجتماعی (گل‌محمدی، 48:1383). این بدان معناست که جهانی شدن صرفاً پدیده‌ای اقتصادی نیست، بلکه مجموعه‌ای از انتقال در حوزه‌ زندگی، عواطف و روابط افراد با یکدیگر است. بنابراین، زندگی، شخصیت و هویت همه با روند یکپارچگی جهانی تغییر شکل می‌دهند و دوباره حالت می‌گیرند.

از نظر گیدنز هویت عبارت است از خود، آن طوری که شخص، خودش را تعریف می‌کند و به آن آگاهی دارد. به اعتقاد وی، عناصر خُرد و کلان در یک پروژه تکمیلی به سر می‌برند و با توجه به مفهوم «ساختاربندی[24]» نوعی رابطه دو وجهی بین ساختار و عامل می‌بیند. ساختارها قواعد و منابعی هستند که کنشگران اجتماعی در بستر تعاملی به کار می‌برند و این بستر در مکان و زمان گسترده شده است. بنابراین، در رویکرد مدرن، هویت ساخته و پرداخته‌ ظرف زمان و مکان است. در جریان تغییرات در طول قرن اخیر، ما شاهد تغییر هویت مبتنی بر مکان[25] به هویت‌های درحال‌گذار[26] (در حال تغییر) هستیم. بنابراین، در این رویکرد هویت در حال تغییر، پویا، دورگه یا ترکیبی و رابطه‌ای است (استوپ، 2009؛ به نقل از گیدنز و رابرتسون). به عبارت دیگر، «خود»ی که در موقعیت‌های واقعی نمود می‌یابد، سیال و دارای ترجیحاتی تغییرپذیر است (گیدنز، 102:1377). در واقع، جهانی شدن در برگیرنده‌ چند فرایند نسبی شدن است که در جریان آن دیدگاه‌های ویژه پابرجایی خود را از دست می‌دهند. بنابراین، جهانی شدن تبدیل مرجع‌های فردی به مرجع‌های عام و فراملی است. برآیند این پیوندها نسبی شدن هویت‌ها و نسبی شدن جوامع (ملی) است (رابرتسون، 74:1382). البته، شایان ذکر است که جهانی شدن نیرویی برای همگن‌سازی ساده نیست، که از طریق آن بتوان هویت‌ها را از بین برد. در واقع، تأثیر کلی جهانی شدن بر هویت اجتماعی، بیش از آنکه شکل همگن‌کننده داشته باشد، بی‌ثبات کننده است.

بر این اساس، سخن از فشردگی پدیدارشناسانه زمان و مکان می‌رود که نتیجه به‌کارگیری فناوری‌های جدید اطلاعاتی و ارتباطاتی است. در حقیقت، فناوری‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی در سیالیت هویت‌ها نقشی تأثیرگذار دارند؛ زیرا این رسانه‌ها با ایجاد تجربه‌ باواسطه (درگیری تأثیرهای زمانی/ مکانی دوردست با تجربه حسی انسان) احساس تازه‌ای از همبستگی و تجمع و همچنین از تفاوت‌ها را در بین مردم نقاط مختلف جهان به‌وجود می‌آورند. بنابراین، با استفاده از فناوری‌های جدید اطلاعاتی، پیوندهای میان فعالیت اجتماعی و «جایگیری» آن در زمینه‌های خاص حضور قطع شده (گیدنز، 25:1377) و ساختار این روابط در راستای پهنه‌های نامحدود زمانی ــ مکانی گسترش می‌یابد (همان :26).

در نتیجه‌ گسترش دایره‌ تعاملات اجتماعی با استفاده از فناوری‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی، افراد از هویت‌های مدرن و جهانی آگاهی به‌دست می‌آورند. صرف وابستگی متقابل و درهم تنیدگی جهانی برای واقعیت یافتن جهانی‌شدن کافی نیست، بلکه انسان‌ها باید از امر جهانی و تعلق به جهانی یکپارچه آگاهی داشته باشند (رابرتسون، 161:1385). آگاهی از ارزش‌ها، نگرش‌ها و سبک‌های زندگی جهانی موجب بازاندیشی در عناصر سنتی زندگی می‌گردد و همچنین باعث می‌شود تا خود به صورت یک «پروژه بازتابی یا تأملی» درآید که تنها از طریق نوعی بازنگری ژرف در مفهوم «خود هویتی» قابل درک و دریافت است. بازاندیشی فرایندی است که از طریق ایجاد ظرفیت اجتماعی به افراد اجازه می‌دهد که به عقب برگردند و خود را دوباره (از نظر خاصیت و ماهیت) مجدداً تعیین کنند، یا اینکه دوباره خود را در نظر آورده و درباره‌ آن و عناصر ارزشی و نگرشی مرتبط با آن دو باره بازبینی انجام دهند.

یکی از منابع مهم ارزشی و نگرشی، نگرش نقش جنسیتی است. بسیاری از رده‌بندی‌ها و گروهبندی‌های نهادی بر اساس جنسیت صورت می‌گیرد و فرصت‌ها و تجربیات زندگی نیز از آن تأثیر می‌گیرند (جنکینز، 102:1381). جنسیت مهم‌ترین عاملی است که به تجربه‌ فرد سامان می‌دهد و آن را در خویشتن ادغام می‌کند (همان:84)؛ در حالی‌که خویشتن مهم‌ترین وجه هویت فردی است و بنیادی الگویی برای فهم هویت‌های بعدی است. در جوامع سنتی نقش‌های زنان عمدتاً محدود به خانواده بوده است و محور اصلی هویت آنها را تشکیل می‌داد؛ اما در جوامع مدرن در جریان آگاهی از تحولات ساختاری و اطلاعاتی جهان و ظهور جنبش‌هایی چون فمینیسم و حقوق بشر و ... زنان با مشارکت بیشتر، افزایش سطح تحصیلات و در نتیجه گسترش تعلقات و روابط گروهی، دارای منابع هویت‌ساز متعدد و متکثر شده‌اند. از طرفی دیگر، امروزه نقش زنان ثابت و مشخص نیست. در حقیقت، مهم‌ترین اتفاقی که در حال وقوع است، این است که دیگر زنان بر اساس آنچه فرهنگ و یا سرنوشت محتوم به آنها تحمیل می‌کرد، زندگی نمی‌کنند و هویت‌شان را بیشتر به واسطه‌ نقش‌های اجتماعی که ایفا می‌کنند، می‌سازند (گیدنز، 74:1377). از این رو، هم در مورد «خود» و هم در مورد هویت‌های اجتماعی سنتی اقدام به بازاندیشی نموده، در برابر هویت‌های تحمیلی فعالانه به مقاومت می‌پردازند. در حقیقت، امروزه زنان با پذیرش نقش‌های جنسیتی غیر از مادری و همسری، به برساختن هویت‌های شخصی و اجتماعی به دست خویشتن روی آورده‌اند. 

در جامعه مدرن، بازاندیشی به بازتابندگی «سبک زندگی» و ارزش‌ها نیز منجر می‌شود (گیدنز، 1377). علاوه بر بازاندیشی، انتخاب یکی دیگر از مؤلفه‌های مهم و مؤثر در هویت اجتماعی و همچنین مرتبط با سبک زندگی است. مقوله‌ انتخاب ما را به این امر رهنمون می‌کند که تجدد منابع سنتی هویت‌بخش را از جاکنده و مسؤولیت هویت‌سازی را بر عهده‌ فرد گذاشته است (گیدنز، 6:1999). به عبارت دیگر، تجدد تغییرات ریشه‌ای در سبک زندگی افراد پدید آورده که در شکل‌دهی، خودشناسی و بازشناسی مجدد افراد مؤثر است.

در حقیقت، هویت که معنای تشابه و هم تمایز را در بردارد؛ می‌تواند در قالب سبک‌های متنوع از زندگی پدید ‌آید؛ زیرا در دوران تجدد افراد با انتخاب سبک زندگی خاص خود؛ یعنی اتخاذ مجموعه‌ عادات‌ و رفتارهای شغلی، پوششی، تغذیه، اوقات فراغت، تعاملات اجتماعی و ...؛ هویت متمایز خود از دیگران را شکل می‌دهند. از طرف دیگر، از آنجایی که این انتخاب‌ها و الگوهای مصرف در جامعه مدرن در آزادی کامل صورت می‌گیرد، با حس هویت افراد یکی می‌شود (ربانی و شیری، 1388). به علاوه، سبک‌های متفاوت زندگی، رفتارهای افراد را تغییر داده، افراد پیوسته بر اثر آن از "خود" تعریفی مجدد ارائه می‌کنند. بنابراین، افراد از میان سبک‌های مختلف زندگی، هر سبکی را که مایل باشند، انتخاب می‌کنند و همه‌ این عوامل موجب می‌شود که افراد دارای تجربیات منحصر به فرد و متمایز از دیگران باشند. در نتیجه سبک زندگی در عصر حاضر روایت خاصی را که فرد برای هویت شخصی خود برگزیده است، در برابر دیگران مجسم می‌سازد (گیدنز، 121:1377).

 

فرضیه‌های پژوهش

1ــ بین جهانی شدن فرهنگی و هویت اجتماعی زنان رابطه وجود دارد.

2ــ بین بازاندیشی و هویت اجتماعی زنان رابطه وجود دارد.

3ــ بین آگاهی از جهانی شدن و هویت اجتماعی زنان رابطه وجود دارد.

4ــ بین نگرش نقش جنسیتی و هویت اجتماعی زنان ارتباط وجود دارد.

5ــ بین استفاده به فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطاتی نوین و هویت اجتماعی زنان ارتباط وجود دارد.

6ــ بین سبک زندگی مدرن و هویت اجتماعی زنان رابطه وجود دارد.

7ــ بین سبک زندگی سنتی و هویت اجتماعی زنان رابطه وجود دارد.

8ــ بین سبک زندگی دوستانه و هویت اجتماعی زنان رابطه وجود دارد.

9ــ بین استفاده از وسایل ارتباط جمعی داخلی و هویت اجتماعی زنان رابطه وجود دارد.

10ــ بین استفاده از تلفن همراه و مشتقات آن و هویت اجتماعی زنان رابطه وجود دارد.

11ــ بین استفاده از وسایل ارتباط جمعی خارجی و هویت اجتماعی زنان رابطه وجود دارد.

 

روش پژوهش

در این پژوهش، از روش پژوهش کمّی و پیمایشی استفاده شده و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از ابزار پرسشنامه به‌دست آمده است. جامعه‌ آماری پژوهش، کلیه زنان و دختران بین سنین 18 تا 65 سال ساکن در شهر کرمانشاه، در سال 1392 ــ1391 هستند، که بر اساس برآورد جمعیت، 346864 نفر هستند. حجم نمونه‌ آماری بر اساس جدول لین[27]، با سطح معناداری 95 درصد و خطای 4 درصد برابر با 597 نفر برآورد گردید که برای اطمینان بیشتر و به منظور کاهش میزان خطا، نمونه تا 600 نفر افزایش داده شد. روش نمونه‌گیری مورد استفاده در این پیمایش، تصادفی سهمیه‌ای چند مرحله‌ای است؛ بدین ترتیب که ابتدا جمعیت مناطق شش‌گانه شهر کرمانشاه بر اساس سرشماری سال 1390 به تفکیک استخراج، سپس متناسب با جمعیت هر منطقه و نسبت آن با جمعیت کل، تعداد پرسشنامه مورد نظر برای هر منطقه مشخص شد. سپس در هر منطقه به صورت تصادفی تعدادی بلوک (به تناسب تعداد پرسشنامه آن منطقه) و در درون هر بلوک نیز به صورت تصادفی تعدادی کوچه تعیین شدند. در نهایت، در هر کوچه نیز به صورت تصادفی تعدادی خانوار مشخص گردید که در هر خانوار، فقط یک زن یا دختر برای پاسخگویی تعیین گردید. در این پژوهش برای شناخت پایایی گویه‌های مربوط به متغیرهای: بازاندیشی، نگرش نقش جنسیتی، هویت اجتماعی و عناصر سازنده‌ آن و آگاهی از جهانی شدن از ضریب آلفای کرونباخ بهره گرفته شده که نتایج آن در جدول (1) ارائه شده است. به منظور ارزیابی اعتبار گویه‌ها از دو روش اعتبار صوری و اعتبار سازه استفاده شد که برای مشخص کردن اعتبار سازه، از تکنیک تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی مربوط به متغیرهای: وسایل ارتباط جمعی و سبک زندگی در جدول‌های (2)و (3) بیان شده است.

 

جدول 1- نتیجه آزمون پایایی هرمتغیر به روش آلفای کرونباخ

متغیر

ضریب آلفای کرونباخ

نگرش نقش جنسیتی

73/0

بازاندیشی

73/0

آگاهی از جهانی شدن

79/0

هویت مذهبی

74/0

هویت جنسیتی

70/0

هویت ملی

70/0

هویت قومی

76/0

هویت اجتماعی مدرن

82/0

 

با کمک تکنیک تحلیل عاملی تهیه شده در نرم‌افزار SPSS، برای متغیر سبک زندگی سه عامل مشخص می‌شوند: نخستین عامل را که می‌توان سبک زندگی مدرن نام نهاد، شامل چهار گویه می‌شود. سایر عوامل سبک زندگی سنتی (چهار گویه) و سبک زندگی دوستانه (سه گویه) هستند. با توجه به آماره‌ 72/0 K.M.O=در تمام ابعاد، می‌توان گفت داده‌ها برای تحلیل عاملی مناسب هستند. در واقع، با سطح اطمینان بالا (000/0 Sig =) تمامی عناصر به کار رفته برای هر بعد، قدرت تبیین‌کنندگی مورد نظر برای متغیر وابسته را دارند.

 

 

جدول 2- نتایج تحلیل عاملی سبک زندگی در بین زنان شهر کرمانشاه

اجزای سبک زندگی

عامل‌های سبک زندگی

ابعاد سبک زندگی

عامل اول

عامل‌دوم

عامل‌سوم

سبک زندگی مدرن

مغازه‌های فست فود که کاملاً به روز و شیک باشند.

77/0

 

 

غذاهای جدید و فست فودی: پیتزاها/لازانیا/ ساندویچ‌ها/

77/0

 

 

موسیقی کلاسیک خارجی: بتهوون/ باخو/ موتسارت

65/0

 

 

انواع موسیقی‌های تند و هیجانی: پاپ/جاز/راک

63/0

 

 

موسیقی سنتی ایرانی: شجریان/ ناظری/ افتخاری

 

74/0

 

سبک زندگی سنتی

موسیقی‌های محلی: ترکی/ کردی/ لری

 

60/0

 

موسیقی مذهبی و مداحی

 

56/0

 

مراجعه به رستوران سنتی که آدم را به یاد گذشته و فرهنگش بیندازد.

 

56/0

 

ملاقات با دوستان و گپ زدن با آنها در مورد مسائل مختلف

 

 

72/0

سبک زندگی دوستانه

بیرون رفتن با دوستان برای خرید ، قدم زدن و غذا خوردن

 

 

70/0

علاقه به غذاهای سنتی مثل انواع خورشت‌ها، دیزی و ...

 

 

52/0

 

 

برای بررسی و یافتن عوامل طیف وسایل ارتباط جمعی نیز از تکنیک تحلیل عاملی استفاده شده است. بر پایه‌ نتایج این تکنیک، چهار عامل به دست آمد که نتایج آن در جدول (3) ارائه گردیده است. بر اساس نتایج و با توجه به آماره‌ 78/0 KMO=در تمام ابعاد، می‌توان گفت داده‌ها با سطح اطمینان (00/0Sig =)؛ برای تحلیل عاملی مناسب هستند. در واقع، می‌توان گفت: تمامی عناصر به کار رفته برای هر بعد، قدرت تبیین‌کنندگی مورد نظر را برای متغیر وابسته داشته‌اند.

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول 3- نتایج تحلیل عاملی وسایل ارتباط جمعی در بین زنان شهر کرمانشاه

اجزای وسایل ارتباط جمعی

عامل‌های وسایل ارتباط جمعی

ابعاد وسایل ارتباط جمعی

عامل اول

عامل‌دوم

عامل‌سوم

عامل‌چهارم

فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطاتی نوین

ایمیل (پست الکترونیکی)

89/0

 

 

 

اینترنت

79/0

 

 

 

چت یا فیس بوک (تویتر)

78/0

 

 

 

تماس تلفنی با خارج از کشور

57/0

 

 

 

برنامه‌های تلویزیون خارجی (ماهواره)

47/0

 

 

 

مکالمه با موبایل

 

81/0

 

 

استفاده از تلفن همراه

 

 

پیام کوتاه (اس ام اس)

 

80/0

 

 

فیلم و سی دی

 

58/0

 

 

رادیوهای داخلی

 

 

75/0

 

وسایل ارتباط جمعی داخلی

روزنامه‌ها و مجلات داخلی

 

 

66/0

 

تلویزیون داخلی

 

 

58/0

 

رادیوهای خارجی

 

 

 

76/0

وسایل ارتباط جمعی خارجی

روزنامه‌ها و مجلات خارجی

 

 

 

70/0

 

 

تعریف مفاهیم

هویت اجتماعی مدرن (متغیر وابسته): هویت اجتماعی تعریفی است که فرد از خود در رابطه با دیگران می‌کند و به طور ویژه به آن جنبه‌هایی از شخص بر می‌گردد که در واژه‌های عضویت گروهی او تعریف شده است (جنکینز، 1381). شکل‌های متعددی از هویت اجتماعی وجود دارد که راه‌های زیادی را که در آن مردم با سایر گروه‌ها و دسته‌های اجتماعی ارتباط برقرار می‌کنند، منعکس می‌کند (دوکس[28]، 2:2001). برای عملیاتی کردن این متغیر و ابعاد مختلف آن که شامل: هویت جنسیتی، هویت ملی، هویت قومی و هویت مذهبی است، 18 گویه‌ محقق ساخته در نظر گرفته شد. نحوه‌ کدگذاری این گویه‌ها به صورتی است که افرادی که مدرن‌تر هستند و بیشتر در معرض جهانی شدن فرهنگی قرار گرفته‌اند، نمره‌ بالاتری کسب می‌کنند.

جهانی شدن فرهنگی: اگر چه واژه جهانی شدن مدت‌ها پیش وجود داشت (و مفهوم سراسر جهان از آن مستفاد می‌شد)؛ اما معمول شدن واژه «جهانی شدن» بیانگر دل‌مشغولی امروز ما به مسائل جهان است و به همین علت است که لغتنامه جدید آکسفورد واژه جهانی‌شدن را در زمره‌ کلمات جدید معرفی می‌کند که به طور خاص؛ اما به صورت نادرست در ژارگونه‌های مربوط به محیط زیست رواج پیدا کرده است (رابرتسون، 1385).

فناوری‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی: مجموعه‌ای وسیع و متنوع از فناوری‌هاست (اینترنت، ماهواره، موبایل، چت و...) که برای برقراری ارتباط میان انسان‌ها به کار می‌روند (خواجه‌نوری، 1389).

وسایل ارتباط جمعی: به تمام اشکال ارتباط نوشتاری، از قبیل: روزنامه‌ها، مجلات، کتاب‌ها و همه‌ گونه‌های ارتباطات پخشی، از قبیل: رادیو، تلویزیون و سینما و ... که برای عموم مردم هستند و پیش از پیدایش ICT ها به‌وجود آمده‌اند، گفته می‌شود (مور،63:1382).

سبک زندگی: مجموعه‌ای کم و بیش جامع از عملکردهاست که فرد آنها را به‌کار می‌گیرد، چون نه فقط نیازهای جاری او را برمی‌آورند، بلکه روایت خاصی را هم که وی برای هویت شخصی خود برگزیده است، در برابر دیگران مجسم می‌سازند (گیدنز، 119:1385). در این مطالعه با توجه به مطالعات پیشین و نظریه‌ (اگنیو و پترسون، 1987) برای سبک زندگی شاخص‌های مختلفی در نظر گرفته شد.

آگاهی از جهانی شدن: بر اساس تعریف ارائه شده در لغتنامه‌ آکسفورد، «آگاهی از جهانی شدن» به عنوان قابلیت پذیرش و درک فرهنگ‌های دیگر، غیر از فرهنگ خودی تعریف شده و نشانه‌ توجه به مسائل اقتصادی ــ اجتماعی و زیست- محیطی است (رابرتسون، 36:1385). این متغیر با استفاده از 13 گویه در زمینه‌ آگاهی از: اقتصاد جهانی، فرهنگ جهانی، رسانه‌ها، حقوق زنان و سایر تحولات جهانی و ارتباط کشور ایران با این مسائل عملیاتی شده است.

نگرش نقش جنسیتی: نگرش نقش جنسیتی شامل ابعاد احساسی، شناختی و رفتاری نسبت به نقش‌هایی است که در جامعه وجود دارد و به لحاظ اجتماعی و فرهنگی به یکی از دو جنس زن و مرد منسوب می‌شود. افراد این نگرش‌ها  را از طریق فرایند اجتماعی‌شدن درونی کرده، در موارد مختلف به آن رجوع می‌کنند. برای تعریف و سنجش متغیر نگرش نقش جنسیتی تعداد پنج گویه‌ محقق ساخته طراحی شد و کسانی که در این گویه نمره‌ بالاتری کسب کرده‌اند، با نگرش‌های سنتی نسبت به نقش زنان مخالفند.

بازاندیشی: به بیان گیدنز، بازاندیشی یکی از مؤلفه‌های دنیای مدرن است؛ بدین معنا که دنیای مدرن یافته‌های حاصل از نظام‌های انتزاعی را پیوسته در سازماندهی مجدد خود به کار می‌برد (حمیدی و فرجی، 69:1386). به باور لانگمن[29] بازاندیشی مردم را قادر می‌سازد تا به طور انفرادی یا به طور جمعی هویت‌های خود را تدقیق کنند (خواجه‌نوری و مقدس، 8:1388). برای عملیاتی کردن این متغیر تعداد پنج گویه‌ در نظر گرفته شده است که این گویه‌ها شامل پرسش‌هایی درباره‌ بازاندیشی در: پوشش، هویت، سبک زندگی، اعتقادت و راه و روش زندگی است. نمره‌ بالا در این گویه‌ها بیانگر بازاندیشی بالاست.

 

یافته‌ها

جدول (4) توزیع فراوانی و درصد گویه‌های مربوط به هویت اجتماعی را نشان می‌دهد. این طیف شامل 18 گویه است که هر گویه، هویت اجتماعی زنان شهر کرمانشاه را می‌سنجد. با توجه به درصدهای جدول، بیشترین میانگین متعلق به گویه‌ «از دین و مذهبی که دارم، کاملاً خرسندم» با میانگین 28/4 است. همچنین، کم‌ترین میانگین متعلق به گویه‌ «ای کاش در سرزمین دیگری به دنیا آمده بودم»، با میانگین 28/2 است.

جدول (5) نتایج همبستگی متغیرهای مستقل با متغیر هویت اجتماعی زنان را نشان می‌دهد. چنانکه مشاهده می‌شود، سبک زندگی مدرن، سبک زندگی دوستانه، بازاندیشی، فناوری‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی، نگرش نقش جنسیتی، وسایل ارتباط جمعی خارجی رابطه‌ معنی‌دار و مثبت با هویت اجتماعی زنان دارند. در واقع، این متغیرها به علت ماهیت مدرن، عامل تقویت هویت اجتماعی (که در اینجا دارای جهت‌گیری مدرن است) هستند؛ برای مثال: سبک زندگی مدرن و دوستانه دارای مؤلفه‌های مدرن، مانند: مصرف رسانه‌های نوین، مصرف کالاهای جدید، گذران اوقات فراغت به شکل خاص، و ... است که افراد برای هر مؤلفه گزینه‌های متعدد و متنوعی پیش روی دارند که با انتخاب هر یک، دارای سبک زندگی خاص و منحصر به فردی می‌گردند که هویت جدید و متفاوت از دیگران را به وجود می‌آورد. همچنین، در این میان بین متغیر سبک زندگی سنتی و وسایل ارتباط جمعی داخلی، رابطه منفی و معنادار با هویت اجتماعی برقرار است. این امر بیانگر آن است که افرادی که دارای سبک زندگی مذهبی هستند و از وسایل ارتباط جمعی داخلی استفاده می‌کنند، کمتر تحت تأثیر جهانی شدن فرهنگی و پیام‌های بازاندیشانه‌ آن در رابطه با هویت بوده‌اند و بنابراین، هویت اجتماعی مدرن نیز در آنان تقویت نشده است. بنابراین، این افراد در سبک زندگی سنتی خود، به تبعیت از تبلیغات و آموزه‌های رسانه‌های داخلی، همچنان به جامعه و هویت ملی، دینی و قومی خود متعهد بوده و نسبت به سایر ارزش‌های غربی و عناصر هویتی جدید کم توجه هستند؛ اما بین متغیرهای استفاده از تلفن همراه و مشتقات آن و آگاهی از جهانی شدن ارتباط معناداری ملاحظه نشده است.

 

 

جدول 4- اطلاعات توصیفی متغیر وابسته (هویت اجتماعی مدرن زنان)

گویه‌های سازنده متغیر هویت اجتماعی زنان

کمترین

بیشترین

میانگین

انحراف معیار

ترجیح می‌دهم که بیشتر با خویشاوندانم رفت و آمد کنم.

1

5

54/3

167/1

سختی کشیدن در ایران بهتر از رفتن به خارج از کشور است.

1

5

69/3

290/1

ای کاش در سرزمین دیگری به دنیا آمده بودم.

1

5

28/2

321/1

از این که یک زن هستم، خیلی خوشحالم.

1

5

63/3

271/1

ترجیح می‌دهم که بیشتر با افراد هم‌ قومیت خودم رفت و آمد کنم.

1

5

35/3

201/1

برای هر زنی داشتن جذابیت جسمانی لازم است.

1

5

02/4

895/0

به زبان فارسی صحبت کردن خود می‌بالم.

1

5

79/3

125/1

هر کس با خویشاوندان خودش رفت و آمد کند، کمتر دچار مشکل می‌شود.

1

5

23/3

249/1

کرد یا فارس بودن مهم نیست، مهم این است که همه در کنار هم زندگی می‌کنیم.

1

5

13/4

009/1

در مجالسی که تنها زنان حضور دارند، بیشتر خوش می‌گذرد.

1

5

55/3

289/1

وجود و هستی من با ایرانی بودن من، در هم آمیخته است.

1

5

99/3

032/1

خویشاوندان خودم از همه قابل اعتمادترند.

1

5

34/3

284/1

حاضرم برای دینم بجنگم.

1

5

04/4

050/1

آنچه من می‌خواهم، همان است که خانواده‌ام می‌خواهند.

1

5

49/3

231/1

در صورت لزوم، باید از طریق جراحی، ظاهر جسمانی خود را زیباتر ساخت.

1

5

70/2

339/1

از دین و مذهبی که دارم، کاملا خرسندم.

1

5

28/4

922/0

زنان باید توجه بیشتری به اندامشان داشته باشند.

1

5

92/3

033/1

اگر فرزندی داشته باشم، دوست دارم با هم ‌قوم خودم ازدواج کند.

1

5

78/2

338/1

 

 

 


جدول5- نتایج همبستگی میان مؤلفه‌های جهانی شدن فرهنگی و هویت اجتماعی مدرن زنان شهر کرمانشاه

متغیر  وابسته

ابعاد جهانی شدن فرهنگی

هویت اجتماعی

فناوری‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی

**293/0

نگرش نقش جنسیتی

**264/0

وسایل ارتباط جمعی داخلی

**188/0-

وسایل ارتباط جمعی خارجی

**300/0

سبک زندگی مدرن

**402/0

سبک زندگی سنتی

    ** 229/0-

سبک زندگی دوستانه

    ** 207/0

استفاده از موبایل و مشتقات آن

018/0

بازاندیشی

    ** 288/0

آگاهی از جهانی شدن

084/0

** P< 0/01, * P< 0/05

 

جدول (6) نتایج عناصر تأثیرگذار بر هویت اجتماعی را نشان می‌دهد. بر اساس منطق روش چند متغیره، متغیرهای مستقلی که در تبیین واریانس سهم قابل توجهی داشتند، برای متغیر وابسته‌ هویت اجتماعی زنان، طی پنج مرحله وارد معادله شدند. همان‌گونه که مشاهده می‌شود، تمامی متغیرهای وارد شده در سطح اطمینان 99 درصد معنادار هستند. بر این اساس، می‌توان نتیجه گرفت مهم‌ترین متغیری که هویت اجتماعی را تبیین می‌کند، سبک زندگی مدرن است که دارای رابطه مثبت با هویت اجتماعی مدرن است. همچنین، جدول نشان می‌دهد که سبک‌های زندگی سنتی و وسایل ارتباط جمعی، با متغیر هویت اجتماعی مدرن دارای رابطه منفی و با سایر متغیرهای درون مدل دارای رابطه مثبت هستند، که نشان دهنده آن است که متغیرهای مرتبط با جهانی شدن فرهنگی به‌ طریق اولی رابطه مثبت با هویت اجتماعی مدرن دارند. به‌طور کلی، متغیرهای درون مدل در مجموع توانستند نزدیک به 25درصد از تغییرات متغیر هویت اجتماعی را تبیین نمایند  (244/0=R2).

 

 

جدول 6- معادله رگرسیون چند متغیری رابطه میان مؤلفه‌های جهانی شدن فرهنگی با هویت اجتماعی مدرن

متغیر

R

2R

مقدار F مدل

سطح معنی‌داری F

B

Beta

T

سطح معنی‌داری

سبک زندگی مدرن

391/0

153/0

136/92

000/0

415/0

223/0

680/4

000/0

سبک زندگی سنتی

438/0

192/0

182/60

000/0

368/0-

172/0-

221/4-

000/0

بازاندیشی

458/0

210/0

878/44

000/0

237/0

112/0

662/2

008/0

وسایل ارتباط جمعی داخلی

471/0

222/0

140/36

000/0

380/0-

121/0-

002/3-

003/0

نگرش نقش جنسیتی

484/0

234/0

853/30

000/0

301/0

113/0

555/2

011/0

وسایل ارتباط جمعی خارجی

494/0

244/0

061/27

000/0

468/0

108/0

538/2

011/0

 

 

بحث و نتیجه‌گیری

مطالعه حاضر رابطه بین جهانی‌شدن فرهنگی با هویت اجتماعی را در بین زنان شهر کرمانشاه بررسی کرده است. با توجه به نتایج تحلیل عاملی متغیر وسایل ارتباط جمعی چهار عامل به‌دست آمد: وسایل ارتباط جمعی داخلی، وسایل ارتباط جمعی خارجی، فناوری‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی و موبایل و مشتقات آن. این امر می‌تواند نشان دهنده‌ این موضوع باشد که جامعه‌ زنان شهر کرمانشاه در بُعد مصرف رسانه‌ای به چهار گروه عمده تقسیم می‌شوند: گروهی که بر موبایل و خدمات آن تمرکز دارند؛ گروهی که بیشتر مخاطب رسانه‌هایی، مانند: تلویزیون و رادیو و روزنامه‌های داخلی هستند و در مقابل گروهی که مخاطب رادیو، مجلات و روزنامه‌های خارجی هستند. در نهایت، افرادی نیز هستند که با فناوری‌های نوینی، چون: چت، اینترنت، ایمیل و ماهواره آشنایی داشته و مصرف کننده عمده‌ برنامه‌های آن هستند. در تحلیل عامل گویه‌های سبک زندگی نیز، زنان و دختران شهر کرمانشاه به سه گروه تقسیم شدند: گروهی سبک زندگی مدرن، گروهی سبک زندگی سنتی و عده‌ای نیز سبک زندگی بینابین یا دوستانه داشتند. بر اساس نتایج آزمون همبستگی صورت گرفته، از میان متغیرهای مستقل پژوهش، ارتباط نگرش نقش جنسیتی، بازاندیشی، وسایل ارتباط جمعی خارجی، فناوری‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی، سبک زندگی مدرن و سبک زندگی دوستانه با هویت اجتماعی زنان مثبت و مستقیم و ارتباط رسانه‌های جمعی داخلی و سبک زندگی سنتی با هویت اجتماعی مستقیم و منفی بود؛ ضمن آنکه متغیرهای: استفاده از موبایل و مشتقات آن و آگاهی از جهانی شدن، فاقد ارتباط معنادار مثبت یا منفی با متغیر وابسته‌ هویت اجتماعی بودند.

همچنین، روابط بین متغیرهای موجود با هویت اجتماعی و ابعاد مختلف آن با استفاده از تکنیک آماری رگرسیون چند متغیری نیز بررسی شد و نتایج به‌دست آمده نشان داد که سبک زندگی مدرن، وسایل ارتباط جمعی داخلی و خارجی، استفاده از موبایل و مشتقات آن و نگرش نقش جنسیتی توانستند در مجموع 1/12 درصد از تغییرات هویت ملی را تبیین نمایند. همچنین، متغیرهای: سبک زندگی سنتی، فناوری‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی، استفاده از موبایل و مشتقات آن و وسایل ارتباط جمعی داخلی و خارجی نیز بر روی هم 12درصد از تغییرات هویت مذهبی و متغیرهای: بازاندیشی، سبک زندگی مدرن و وسایل ارتباط جمعی خارجی در مجموع 21 درصد از تغییرات هویت جنسیتی و در نهایت، چهار متغیر: سبک زندگی مدرن، سنتی، دوستانه و آگاهی از جهانی شدن نیز 6/11درصد از تغییرات هویت قومی را تبیین کردند.

همان‌طور که مشاهده می‌شود، در معادله رگرسیون چندمتغیری، متغیر وابسته‌ هویت اجتماعی شش متغیر: سبک زندگی مدرن، سبک زندگی سنتی، بازاندیشی، وسایل ارتباط جمعی داخلی، نگرش نقش جنسیتی و وسایل ارتباط جمعی خارجی وارد معادله شده و نزدیک به 25درصد از تغییرات هویت اجتماعی زنان را تبیین کردند. برخی از پژوهش‌ها نیز همسو با این یافته‌ها، به دگرگونی هویت افراد؛ به‌ویژه هویت سنتی و پدیدآمدن هویت‌های فرهنگی چندگانه و مدرن در راستای جهانی شدن اشاره نموده‌اند، مانند: هانگلادرام، 2002؛ ساروخانی و رفعت‌جاه،1383؛ مقدس و خواجه‌نوری، 1384؛ حبی و همکاران 1389؛ زلفعلی فام و مختاری 1388؛ عرب 2011 و استوپ، 2009.

 با توجه به تحلیل‌های رگرسیونی چندمتغیری مشاهده شد که دو متغیر سبک زندگی مدرن و سنتی در هر‌ پنج معادله رگرسیونی مربوط به عناصر هویت اجتماعی و نیز هویت اجتماعی (کل) وارد شده و تأثیر‌ی قوی و معنی‌دار داشته‌اند. این امر همسو با چارچوب نظری مستخرج از آراء گیدنز نشان‌دهنده‌ آن است که هویت اجتماعی مدرن (در این پژوهش هویت اجتماعی دارای جهت‌گیری مدرن است) در مفهوم سبک زندگی فرموله می‌شود. این بدان معناست که سبک زندگی مبنای تشخیص هویت‌های اجتماعی متفاوت است که در آن افراد با مصرف موسیقی، انتخاب غذا، گذران اوقات فراغت به شکل متفاوت، انواع مختلف تعاملات اجتماعی و ... هویت‌های اجتماعی متفاوتی می‌سازند. بنابراین، انتخاب سبک زندگی سنتی به تقویت عناصر ارزشی و رفتاری هویت اجتماعی سنتی در افراد منجر می‌گردد؛ در حالی‌که بازاندیشی و تجربه‌کردن رفتارهای مدرن به هویت‌یابی به سبک مدرن در افراد منجر می‌شود. از طرفی، سبک زندگی که مفهومی مدرن است؛ به واسطه‌ آنکه وابسته و تابع «انتخاب» افراد است، نوعی انعکاس علایق هویتی افراد است. نتایج پژوهش‌های کفاشی و همکاران (1389) و رحمت‌آبادی و آقابخشی (1385) تأییدکننده‌ ارتباط معنادار بین سبک زندگی و هویت اجتماعی مدرن و پژوهش خواجه‌نوری و همکاران (1389) نیز تأییدکننده‌ ارتباط معنادار بین سبک زندگی و هویت ملی است.

دو متغیر بعدی که به نظر می‌رسد در اکثر معادلات رگرسیونی حضور داشتند، متغیرهای وسایل ارتباط جمعی داخلی و خارجی بودند. در تحلیل نتایج به‌دست آمده در رابطه با نقش تأثیرگذار و مثبت متغیرهای: موبایل و مشتقات آن، فناوری‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی و وسایل ارتباط جمعی خارجی، می‌توان گفت اساساً جهانی شدن هویت، به گسترش ارتباطات عمومی وابسته است؛ یعنی هویت‌های عام‌گرایانه صرفاً در زمینه‌هایی از ارتباط همگانی و جهانی امکان بروز خواهند یافت. در حقیقت، این رسانه‌ها اسباب دسترسی انسان‌ها را به منابع مختلف هویتی فراهم می‌سازند و این دسترسی به آگاهی از هویت‌های مدرن جهانی و بازاندیشی در منابع هویت سابق منجر می‌گردد؛ برای مثال، بسیاری از صاحبنظران یکی از آسیب‌های جدّی ماهواره و اینترنت (پیشگاهی‌فرد و همکاران، 1389) را به عنوان یکی از فناوری‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی، هویت‌شکنی دانسته‌اند. ماهواره با درنوردیدن دیوارها و مرزها و فروپاشاندن همه‌ خطوط هویت ریشه‌دار، سامان سنتی جوامع را به نفع یک نظم تازه و دهکده‌ جهانی، هدف می‌گیرد (احمدپور و قادرزاده، 133:1389). به علاوه، نتایج پژوهش‌های جوادی و جوادی (2008) و خواجه‌نوری و مقدس (1384) نیز تأیید کننده‌ این امر است. در خصوص ارتباط منفی وسایل ارتباط جمعی داخلی با هویت اجتماعی مدرن شاید بتوان گفت رسالت رسانه‌ ملی و روزنامه‌ها و مجلات داخلی، تقویت عناصر هویت‌ساز ملی (مانند: عشق به میهن)، ارج نهادن به قومیت‌ها و تبلیغ و اشاعه‌ باورهای مذهبی و بومی است. بنابراین، مخاطبان این رسانه‌ها در برابر هویت اجتماعی مدرن مقاومت می‌کنند.

با توجه به نتایج آزمون همبستگی و رگرسیون چند متغیری نگرش نقش جنسیتی نیز تأثیر مثبت و معناداری بر گرایش به هویت اجتماعی مدرن در زنان جامعه‌ مورد مطالعه داشته است. بنابراین، چارچوب نظری گیدنز در این رابطه نیز تأیید شد. در این خصوص می‌توان گفت که دوره‌ معاصر نبردی میان سنت و مدرنیته است (گیدنز، 3:1999). بنابراین، در این میان خانواده و نقش‌های افراد در درون آن نیز دستخوش دگرگونی‌های اصلی شده است و جوامع در ارتباط میان دو جنس زن و مرد مساوات‌طلب‌تر شده‌اند (گیدنز، 74:1377). در نتیجه‌ این امر، قدرت زنان رو به افزایش گذاشته‌است و آنان می‌کوشند هویت خود را همانند زمینه‌های نهادین وسیع‌تری که خود در آنها تحقق می‌یابد، به طرزی بازاندیشانه بسازند (همان). در حقیقت، در راستای جنبش‌های جهانی، آگاهی یکسان و یکدستی در بین زنان سراسر جهان ایجاد شده و زنان با نقش‌های جدیدی که حق طبیعی آنان تلقی می‌گردد، آشنا می‌شوند. به تبع این آگاهی، شاهد موقعیت در حال تغییر زنان در درون خانواده‌ها هستیم؛ تا جایی که اکنون چند دهه است که دختران و زنان در سراسر جهان و از جمله ایران هویت‌های جا افتاده و سنتی خود را مورد سؤال و بازاندیشی قرار می‌دهند و برای بنیان راه‌های برابرجویانه‌تر و آزادانه‌تر و داشتن هویتی بیش از زندگی خانگی و خانوادگی تلاش می‌کنند. نتایج پژوهش‌های ساروخانی و رفعت‌جاه (1383)؛ زلفعلی‌فام و مختاری (1388) و عریضی و همکاران (1385) با این نتیجه همسوست.



1 Globalization

[2] Tomlinson

[3] Burbach

[4] Rosenau & Czempiel

[5] Huntingtion

[6] Smith

[7] Robert G. Dunn

[8] Self-identity

[9] Cinoglu & Arikan

[10] Huu Chen

[11] Coposescu

[12] Arab

[13] Ongur

[14] Easthope

[15] Mobility

[16] Place

[17] Cristina

[18] Padilla & Perez

[19] Burke & Stets

[20] McDermott.

[21] Berglez & Olausson

[22] Disembedding

[23] Reflexivity

[24] Structuration

[25] Place – Based Identity/ Prescribed

[26] Mobile Identity/ Achieved

[27] Lin, N

[28] Deaux

[29] Longman

منابع
آزاد ارمکی، تقی. (1386). فرهنگ و هویت ایرانی و جهانی‌شدن، تهران: تمدن.
احمدپور، م. و ا. قادرزاده. (1389). «تعامل در فضای سایبر و تأثیر آن بر هویت دینی جوانان: تحلیلی درباره‌ نتایج یک پیمایش در دانشگاه کردستان»، دو فصلنامه علمی ـ تخصصی پژوهش جوانان، فرهنگ و جامعه، شماره پنجم، ص 75-92.
احمدی‌پور، ز. و ط. حیدری موصلو. (1389). «جهانی شدن و هویت ایرانی»، نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیا، ج 15، ش18، ص25-40.
تاملینسون، ج. (1387). «جهانی شدن و هویت فرهنگی»، ترجمه: الهام کریمی بلان، پژوهشنامه هویت، ش 19، ص52-70.
----------.(1381). جهانی‌شدن و فرهنگ، ترجمه: محسن حکیمی، تهران: دفتر پژوهش‌های فرهنگی.
توسلی، غ. ع. و ی.م. قاسمی. (1383). «هویت‌های جمعی و جهانی شدن»، نامه علوم اجتماعی، ش24، ص 1-26.
پیشگاهی‌فرد، ز. و همکاران. (1389). «تعامل در فضای سایبر و تأثیر آن بر هویت زنان در ایران»، زن در توسعه و سیاست، دوره 8، ش2، ص 189-209.
پیشگاهی‌فرد، ز. و م. امیدآوج. (1388). «هویت دختران و زنان جوان ایرانی و نقش آنان در تمدن‌سازی»، پژوهش زنان، دوره 1، ش1، ص 137-157.
جنکینز، ر. (1381). هویت اجتماعی، ترجمه: تورج یاراحمدی، تهران: نشر شیرازه.
حبی، ا.، فتحی‌زاده، ا. و ب. محمدبخش. (1389). «جهانی شدن و هویت‌های محلی و جهانی دانشجویان: مطالعه موردی دانشگاه    تبریز»، فصلنامه تحقیقات فرهنگی، دوره سوم، ش 2، ص 101-121.
حمیدی، ن. و م. فرجی. (1386). «سبک زندگی و پوشش زنان در تهران»، فصلنامه تحقیقات فرهنگی، سال اول، ش 1، صص 65-92.
خواجه‌نوری، ب. و ز. ریاحی. (1392). «جهانی شدن، دنیاگرایی و زنان: مورد مطالعه شهرهای تهران، شیراز و استهبان»، مجله جهانی رسانه، ش 15، ص 21-47.
خواجه‌نوری، ب.، ریاحی، ز. و ا. مساوات. (1392). «رابطه سبک زندگی و میزان دینداری جوانان، مورد مطالعه جوانان شهر شیراز»، فصلنامه تخصصی علوم اجتماعی شوشتر، ش20، ص 103-130.
خواجه‌نوری، ب. و م. دلاور. (1391). «عوامل مؤثر بر دوستی دختر و پسر در بین جوانان شهر شیراز، با تأکید بر فرایند جهانی شدن»، جامعه‌شناسی کاربردی دانشگاه اصفهان، ش 46، ص 64.
خواجه‌نوری، ب.، هاشمی، س. و ع. روحانی. (1389). «سبک زندگی و هویت ملی؛ مطالعه‌ موردی: دانش‌آموزان دبیرستان‌های شهر شیراز»، فصلنامه مطالعات ملی، سال یازدهم، ش4، 127-153.
خواجه‌نوری، ب. و ع. ا. مقدس. (1387). «بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر میزان گذران اوقات فراغت؛ مورد مطالعه: دانش‌آموزان دبیرستانی شهرستان آباده»، پژوهشنامه‌ علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه مازندران، ویژه نامه«پژوهش‌های اجتماعی، شماره دوم، صص 133-156.
خواجه‌نوری، ب. و ع.ا. مقدس. (1388). «رابطه بین تصور از بدن و فرایند جهانی شدن: مطالعه‌ موردی زنان شهرهای تهران، شیراز و استهبان»، جامعه‌شناسی کاربردی اصفهان، سال 20، شماره پیاپی (33)، ش 1، صص 1-24.
خواجه‌نوری، ب. و ع.ا. مقدس. (1384). «جهانی شدن و تغییر هویت اجتماعی زنان: بررسی موردی دو شهر شیراز و استهبان»، مطالعات زنان، سال 3، ش7، صص 5ـ32.
خواجه‌نوری، بیژن (1389). «رسانه‌های جمعی و نگرش جنسیتی: مقایسه‌ فناوری‌های گذشته و حال»، مجله تحقیقات زنان، سال چهارم، ش 2، صص 100-122.
خواجه نوری ، ب. (1385). بررسی رابطه مؤلفه‌های فرایند جهانی شدن و مشارکت اجتماعی زنان مطالعه موردی: تهران، شیراز و استهبان، رساله‌ دکتری جامعه‌شناسی دانشگاه شیراز.
ذوالفقاری، ا. و ل. سلطانی. (1389). «بررسی رابطه سبک زندگی با هویت قومی جوانان: مطالعه موردی شهرستان مهاباد»، مجله جامعه‌شناسی ایران، دوره یازدهم، ش 2، صص 24 ــ 50.
رابرتسون، ر. (1385). جهانی‌شدن: تئوری‌های اجتماعی و فرهنگ جهانی، ترجمه: کمال پولادی، تهران: نشر ثالث.
رابرتسون، ر. (1382). جهانی شدن، ترجمه: کمال پولادی، تهران: نشر ثالث.
ربانی، ر. و ح. شیری. (1388). «اوقات فراغت و هویت اجتماعی: بررسی جامعه‌شناختی الگوهای اوقات فراغت جوانان در تهران»، فصلنامه تحقیقات فرهنگی، دوره دوم، ش 8، صص 209- 242.
رحمت ‍‌آبادی، ا. و ح. آقابخشی. (1385). «سبک زندگی و هویت اجتماعی جوانان»، فصلنامه علمی ــ پژوهشی رفاه اجتماعی، سال پنجم، ش 20، صص. 235-253.
زلفعلی‌فام، ج. و د. ابراهیم‌پور. (1387). «بررسی تأثیر فرهنگ بر هویت اجتماعی، با تأکید بر شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای»، مجله‌ رسانه، سال نوزدهم، ش 4، صص 175 ــ 202.
زلفعلی‌فام، ج. و م. غفاری. (1388). «تحلیل جامعه‌شناختی هویت اجتماعی دختران دانشجوی دانشگاه گیلان»، پژوهش جوانان، فرهنگ و جامعه، شماره سوم، صص 121 ــ 140.
ساروخانی، ب و م. رفعت‌جاه. (1383). «عوامل جامعه‌شناختی مؤثر در بازتعریف هویت اجتماعی زنان»، پژوهش زنان، دوره 2، ش1، صص 71ـ91.
عریضی، ف.، وحیدا، ف. و پ. دانش. (1385). «ماهواره و هویت جنسیتی دختران جوان: مطالعه موردی دختران دبیرستانی منطقه‌ 5 شهر تهران»، مجله جامعه‌شناسی ایران، دوره 7، ش 2، صص 76ـ100.
کاستلز، م. (1380). عصر اطلاعات، قدرت هویت، ترجمه: حسن چاوشیان، ج 1، تهران: طرح نو.
کفاشی، م.، پهلوان، م. و ک. عباس‌نژاد عربی. (1389). «بررسی تأثیر سبک زندگی بر هویت اجتماعی جوانان: مطالعه موردی      جوانان 29 ــ 15 ساله شهر بابل»، فصلنامه پژوهش اجتماعی، سال 3، ش 9، صص117-139.
گل محمدی، ا. (1383). جهانی شدن فرهنگ، هویت، تهران: نشر نی.
گیدنز، آ. (1385). جامعه‌شناسی، ترجمه: منوچهر صبوری، تهران: نشر نی.
گیدنز، آ. ( 1379). تجدد، تشخص، جامعه و هویت شخصی در عصر جدید، ترجمه: ناصر موفقیان، تهران: نشر نی.
گیدنز، آ. (1377). پیامدهای مدرنیت، ترجمه: محسن ثلاثی، تهران: نشر مرکز.
مور، ا. (1382). «بررسی جامعه‌شناختی رسانه‌های جمعی»، ترجمه: عبدالرسول یعقوبی، مجله معرفت، ش 72، صص 63 - 69.
هانتیگتون، س. (1374). نظریه برخورد تمدن‌ها: هانتینگتون و منتقدانش، تهران: وزارت امور خارجه.
هلد، د. و آ. مک گرو. (1388). نظریه های جهانی شدن، برگردان: مسعود کرباسیان، تهران: نشر چشمه.
Agnew, R. & Petersen, D. (1987) "Leisure and Delinquency", Social Problems, vol. 36(4), p. 332-350.
Arab, N. & et al. (2011) »The Crises of Identity: Globalization and Its Impacts on Socio- Cultural and Psychological Identity Among Pakhtuns of Khyber Pakhtunkhwa Pakistan«, International Journal of Academic Research in Business and Social Sciences, vol. 1(1), p. 1-11.
Berglez, P. & Olausson, U. (2011) "Intentional and Unintentional Transnationalism: two Political Identities Repressed by National Identity in the News Media", National Identities, vol.13, No.1, P 35 - 49.
Burbach, R. (2009) Globalization and its discontents: The rise of postmodern socialism, London: Pluto, PP: 14-15.
Burke, P.J. & Stets, J.E. (1998) Identity theory and social identity theory, Social psychology section session, Annual meeting of the American sociological Association, San Francisco.
Cinoglu, H. & Arikan, Y. (2012) "Self, Identity and Identity Formation: From the Perspectives        of Three Major Theories", International Journal of Human Sciences, vol. 9,2, P. 1114-1131. 
Coposescu, S. (2011) "Aspects of Identity Construction in the Context of Globalization, Bulletin of the Transylvania University of Brasov", Series VII: Social Sciences, Law, vol. 4, N. 53(2), P. 19-24.
Cristina, A. (2008) Identity and the European Union, Annals of faculty of economics, Universitatea din Oradea, Vol. 1, issue 1.
Deaux, K. (2001) "Social Identity". Encyclopedia of Women and Gender, N. 2, P. 1-9
Dunn, R.G. (1998) Identity crises, a social critique of postmodernity, Minneapolis, London: University of Minnesota press.
Easthope, H. (2009) "Fixed Identities in A Mobile World? The Relationship between Mobility, Place and Identity", Identity: Global Studies in Culture and Power, N. 16, P. 61-82.
Giddens, A. (1999) Tradition the director's homepage, LSE lecture, 3:24, November.
Hongladarom, S. (2002) "The Web of Time and the Dilemma of Globalization", The Information Society, N. 18, P. 241-249. 
Huu Chen, S. & et al. (2012) "Ethnic Identity and Career Aspiration of the Taiwanese Indigenous Students in the Era of Globalization", Asian Social Science, N. 8(10), P. 23-28.
Khajenoori, B. (2010) "The Relationship between ICT's and Adolescents' Delinquencies Case Study: Students in Abadeh County", Journal of Applied Sociology University of Isfahan, Vol. 39, No. 3, P. 113-134.
Javadi, A. & Javadi, M. (2008) "National Identity and Globalization: A Survey among Undergraduate Students in Islamabad and Gilanegharb Cities (Iran), Informacijos Mokslai, N. 45, P. 112-120.
Jenkins, R. (2008) Social identity, London and New York: third edition, Rutledge, Taylor & Francis group.
McDermott, R. (2004) Psychological approaches to identity: Definitions, Measurement and experimentation, manuscript, UC-Santa Barbara.
Ongur, H.O. (2010) "Towards a Social Identity of Europe? A Social Psychological Approach to European Identity Studies", Reviews of European Studies, N. 2(2), P. 133-143.
Padilla, A.M. & Perez, W. (2003) "Acculturation, Social Identity and Social Cognition: A New Perspective", Hispanic Journal of Behavioral Sciences, N. 25(1), P. 35-55.
Rosenau, J.N. & E.O. Czempiel. (Eds.) (1989) Global change and theoretical challenge, Lexington: MA Lexington books. 
Smith, P. (2010) Globalization, citizenship and technology: the MAI meets the internet. Paper for the 41st annual convention of the international studies association Los Angeles, 14-18 march, P 12-27.
Waters, Malcolm. (2001). Globalization. London: Rutledge.