نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار، گروه علوماجتماعی دانشگاه مازندران، ایران
2 دانشجوی دکتری جامعهشناسی دانشگاه مازندران، ایران
3 کارشناس ارشد مطالعات زنان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction
With the expansion of the Internet, new forms of interaction and communication among individuals have been provided. Internet network allows the users to communicate with each other with no restrictions at different times and places and exchange information at various levels and with a wide of variety of potential people for marriage within the shortest time possible and experience multilateral social environments. The Internet led to the formation of a new kind of matchmaking, expression of love and attempt to find the right person for marriage. People establish a close relationship with others through the Internet, and sometimes may propose someone or receive such proposals. For this reason, the norms, patterns and traditional values that govern acquaintance and the attempt to find the right person to marry, have been seriously challenged. People are no longer limited by having to refer to neighbors, local people, relatives or acquaintances for marriage. The present study examined young people’s attitudes to marriage through cyberspace as well as some social factors which might have affected their attitudes in Sari City, Mazandaran, Iran. In other words, the main questions of this research are “What is the attitude of young people towards finding the right person to marry through cyberspace?” and “What social factors influence young people's attitudes?”.
Materials and Methods
This study was based on the survey method and the data was collected through questionnaires developed by the researchers. The sample of this research (400 single people including 200 males and 200 females out of a total of 49988) was drawn from young people aged 18- 29. The sampling method was based on multi-stage cluster sampling. The independent variable of the study was the youths' attitudes towards marriage through cyberspace and the depended variables included religiosity, relationships with friends and peers, dependence on family, socio-economic status, and the amount of the Internet use.
Attitude to marriage through cyberspace as the dependent variable was measured by cognitive, emotional and tendency-to-act dimensions. Other dimensions were used to measure the independent variables. Religiosity was operationalized and measured through ritual, experiential, consequential, and faith dimensions. Relationships with friends and peers was measured by 8 items such as the amount of time spent with friends, and friends’ role in decision making. Dependence on family was defined as moral commitment towards family members and included 10 items. Amount of the Internet use was measured based on the average number of hours per week spent at home, in an Internet café, work place, etc. The reliability of the different sections of the questionnaire dealing with different variables were calculated separately using Cronbach's alpha.
Discussion of Results & Conclusions
The findings showed that 54.5 percent of respondents had negative attitudes, 15 percent positive attitudes, and 30.5 percent neutral attitudes towards marriage through cyberspace. The independent variables of the study including religiosity, relationships with friends and peers, dependence on family, socio-economic status, and the amount of the Internet use explained 61% (adjusted R Square) of the variance of the dependent variable (young peoples' attitudes towards marriage through cyberspace). The unexplained residual variance was related to others factors which were not investigated in this study. The results indicated that the variable of “religiosity” was the most important predictor (β=-0/43), and “dependence on family” (β=-0/20) and “socio-economic status” (β=-0/16) were respectively less important predictors of negative attitudes towards marriage through cyberspace. However, predictors of positive attitudes included “relationship with friends and peers” (β= 0/26), “the amount of internet use” (β= 0/23), and “age” (β=0/08) respectively. According to the findings, the number of girls who had negative attitudes towards marriage through cyberspace was more than the boys and socialization did not function equally for them. Also girls’ dependence on family was more than that of the boys. As girls are considered more vulnerable than boys in the Iranian society due to such acquaintance and socialization before marriage, there is more control over the girls by the families in order to avoid the problems caused the cyberspace. The results suggested that changes in attitudes and values with respect to marriage through cyberspace is one of the indicators of extensive social changes which are taking place and being reproduced in our transient society.
کلیدواژهها [English]
مقدمه و بیان مسأله
پیشرفت تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی (ICTs)[1] مانند اینترنت در زندگی بشر سهمی بسزا داشته است، بهگونهای که تغییرات بنیادین ناشی از ظهور این تکنولوژی را در عرصههای مختلف زندگی فردی و اجتماعی نمیتوان نادیده گرفت. بدون شک اینترنت و فضاهای بیکران مجازی، ارتباطات میان افراد را نسبت به گذشته بسیار تسهیل کرده است و به افراد بهویژه جوانان امکان میدهد تا تجربیاتی جدید و روابطی متفاوت را تجربه کنند (کوثری و همکاران، 1387: 89). روابطی که سابقاً با تعاملات چهره به چهره به وجود میآمد، اکنون با این فناوری انجام میشود؛ یعنی نوع جدیدی از روابط میانفردی بهواسطۀ اینترنت ایجاد شده است (Jencius et al., 2001: 295). ما وارد عصری از «روابط ناب»[2] شدهایم که از هرگونه مهار محدودیتهای بیرونی آزاد است (Hardey, 2004: 207) و استفاده از فضای سایبر و شبکههای مجازی روزبهروز عمومیت و محبوبیت بیشتری پیدا کرده است (کیانپور و همکاران، 1392: 68). شیوههای جدیدی برای آشنایی و تعامل با افراد دیگر شکل گرفته است. افراد، دیگر برای انتخاب فرد مناسب برای ازدواج به همسایگان، محله، اقوام و آشنایان محدود نمیشوند. با گسترش اینترنت، شکلهایی جدید از تعامل و ارتباط برای افراد فراهم شده است. اینترنت سبب شکلگیری نوع جدیدی از خواستگاری، اظهار یا تمایل عشق و تلاش برای یافتن فرد مناسب برای ازدواج شده است، بدینگونه که موجب تسهیل آن شده و امکان وقوع آنرا بیشتر کرده است (Lawson & Leck, 2006: 189). امروزه بسیاری از افراد برای انتخاب فرد مدّنظر برای ازدواج به دنیای اینترنت میروند. بدینگونه افراد با اینترنت با دیگران روابط دوستانه و تنگاتنگ برقرار میکنند و گاهی ممکن است به کسی پیشنهاد ازدواج دهند یا چنین پیشنهادهایی دریافت کنند. به همین دلیل امروزه ما شاهد افزایش روزافزون گرایش جوانان به دوستیابی اینترنتی و در پی آن ازدواجهایی هستیم که آشنایی دو طرف با اینترنت انجام گرفته است. وبسایتهای متعددی هم با عنوان همسریابی اینترنتی به وجود آمدهاند تا امروزه برخی از جوانان برای گزینش همسر و اقدام به تشکیل نهاد خانواده به این فضاهای مجازی گرایش پیدا کنند. بدین صورت، دو نفر که با یکدیگر ارتباط برقرار کردهاند، درمییابند وجه مشترکی بین آنها وجود دارد و تلاش میکنند این جنبۀ مشترک را تقویت کنند؛ سپس بهمرور زمان این رابطه میتواند به شکل پلکانی[3] به گفتگوهای تلفنی، مبادله عکس و دادهها و سرانجام ملاقات واقعی بینجامد (والاس، 1382: 248). به همین دلیل هنجارها، الگوها و ارزشهای سنتی حاکم بر آشنایی و یافتن زوج مناسب برای در جامعۀ جدید، چالش اساسی یافته است.
جوان امروز در انتخاب همسر از سویی با هنجارهای اجتماعی و خانوادگی خود روبهرو است که برخوردی سختگیرانه و دلواپسانه نسبت به نوع و شکل انتخاب همسر دارند و از سویی دیگر با پیشرفت فناوری قاعدتاً نیازهای ویژۀ دوره جوانی، داد و ستدها، ارزشها و تمایلات او هم شکلی مدرن به خود می گیرد که وی را در نوع نگرش و چگونگی تصمیمگیری برای ازدواج دچار تغییر و تردید میکند. با توجه به حساسیتهای این مسأله در جامعۀ ما و کمبود پژوهش علمی در این زمینه، نیاز به انجام مطالعه ضروری به نظر میرسد؛ بنابراین پرسش اساسی این پژوهش این است که نگرش جوانان نسبت به یافتن فردی مناسب برای ازدواج در فضای مجازی چیست؟ و چه عواملی اجتماعی بر نوع نگرش جوانان تأثیرگذار است؟
مروری بر مطالعات پیشین
«تأثیر تعامل در فضای سایبرنتیک بر هویت خانوادگی» را دوران (1383) بررسی کرده است. در این پژوهش، پرسشنامه با نمونهای (365 نفر) از دانشجویان دانشگاه تهران تکمیل شده است. نتیجه نشان داد تأثیر رسانهها و مصرف رسانهای بر فرد و هویت اجتماعی وی با پیشبینی پژوهش ناسازگار بود. بنا بر فرضیۀ پژوهش، تجربۀ فضای سایبرنتیک موجب تضعیف هویت خانوادگی در سطح خانواده میشود؛ اما نتایج غیر از این را ثابت کرده و فرضیه پذیرفته نشده است.
زنجانی و جوادی (1384) مطالعه ای با عنوان «تأثیر اینترنت بر ارزشهای خانواده در بین دانشآموزان دبیرستانی ناحیۀ 3 مشهد» انجام دادند. نتایج مطالعه نشان داد هرچه اعضای خانواده وارد فضای صمیمیت در اینترنت شوند، این فضای صمیمیت در اینترنت باعث خواهد شد ارزشهای خانواده کاهش یابد و هرچه میزان استفاده از وسایل الکترونیکی (تجددگرایی) در فضای خانواده بیشتر باشد، فضای صمیمیت در خانواده کاهش مییابد.
ربیعی و شاهقاسمی (1388) نیز دوستیهای اینترنت و عشق سیال را در بین جوانان ایرانی با رویکردی انتقادی بررسی کردند و وبلاگها را برای جستجوی نظرات واقعی جوانان مدّنظر قرار دادند. دادههای کیفی که در این پژوهش بررسی شد، از میان مطالب حدود 3000 وبلاگ فارسی جمعآوری شده بودند. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد دوستیهای اینترنتی در ایران طرفداران زیادی دارند؛ اما بیشتر وبلاگنویسان جوان ایرانی به دوستیهای اینترنتی نگرش منفی دارند. آسیبزایی و فریبآمیزبودن این دوستیها ازجمله مهمترین دلایل این کاربران در نقد این قبیل دوستیها بوده است.
حجم بسیار زیادی از مطالعات دربارۀ فضای مجازی و تعامل افراد در آن در خارج از کشور نیز انجام گرفته است که در اینجا به چند نمونه از آن اشاره میشود که به مطالعۀ حاضر نزدیکتر است.
پارکس و فلوید[4] (1996) روابط شخصی در گروههای خبری الکترونیکی را مطالعه کردند. پژوهشگران برای رسیدن به هدف و پاسخگویی به پرسشهای پژوهش، در یک نمونهگیری مرحلهای، گروههای خبری الکترونیکی و شرکتکنندگانشان را (افرادی که پیامهایی را به این گروههای خبری در چندین دوره ارسال کردند) مدّنظر قرار دادند که بدین صورت در مرحلۀ اول 24 گروه خبری بهصورت تصادفی و در مرحلۀ دوم هم 22 گروه به همین صورت انتخاب شدند. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد روابط بین افراد ناهمجنس 1/55 درصد بیشتر از رابطۀ بین افراد همجنس 9/44 درصد بوده است. 9/7 درصد افراد پاسخگو هم به نوعی وارد روابط عاشقانه شدند.
آتز[5] (2000) برای پاسخگویی به این پرسش که چگونه دوستیها در محیط مجازی مبتنی بر متن گسترش مییابد، در پژوهشی با عنوان «پردازش اطلاعات اجتماعی[6] در مادها: توسعۀ دوستیها در جهان مجازی» با پرسشنامه از کاربران در مورد دوستیهای آن و نگرش آنها راجع به این محیط پرسش کرد. نتایج پژوهش وی نیز نشان داده است 7/76 درصد از پاسخگویان اظهار داشتند روابط در این محیط به برقراری روابط در محیط رو در رو منجر شده است؛ به عبارت دیگر روابطی که به شکل آنلاین آغاز شد، درنهایت به روابط آفلاین تبدیل شد که در این میان 5/24 درصد هم روابطی از نوع رمانتیک و عاشقانه بوده است. وی با بررسی شکلگیری دوستیها در محیط مجازی به این نتیجه رسید که کاربرانی که تردید و بدبینی کمتری نسبت به ارتباطات با کامپیوتر داشتهاند، بیشتر پیامهای احساسی تبادل کردند و دوستیهایشان را در اینگونه محیطها گسترش دادهاند.
آندر وود[7] و فیندلی[8] (2004) در پژوهشی با عنوان «روابط اینترنتی و تأثیر آن بر روابط اولیه[9]» شکلگیری روابط عاشقانه در اینترنت را بررسی کردند. نمونۀ مورد پژوهش آنان متشکل از 75 بزرگسال بوده که از این میان 53 نفر مرد و 22 نفر زن بودهاند. نتایج نشان داد بیشتر پاسخگویان زن حداقل روزی یکبار با شرکای اینترنتیشان گفتگو داشتند؛ یعنی ارتباط روزانه داشتهاند؛ اما بیشتر مردان پاسخگو اظهار داشتند ملاقاتهایشان با شرکای آنلاین هفتگی بوده است. 68 درصد پاسخگویان بیان کردند با تلفن و 37 درصد هم با نامه با شرکای آنلاینشان ارتباط داشتهاند. 76 درصد از پاسخگویان از همان ابتدا میدانستند شرکای آنلاینشان چه شکلی بودهاند که در این میان 82 درصد ادعا کردند با تبادل عکس و فیلم به ظاهر فیزیکی هم پی بردهاند و جالب اینکه از این میان 79 درصد قاطعانه گفتند بهدلیل جذابیتهای شرکای آنلاینشان، روابطشان ادامه پیدا کرد.
کارتر[10] (2005) در مردمنگاری از روابط انسانی در فضای مجازی که سه سال و نیم به طول انجامید، به این نتیجه رسید که بسیاری از دوستیها و روابطی که در شهر مجازی شکل میگیرد، به خارج از اینترنت انتقال و بهشکل آفلاین ادامه مییابد و وقتی اعتماد بین افراد پررنگ میشود دیگر شهر مجازی یا اجتماعات آنلاین، مجزا و متفاوت از دنیای واقعی نیست. از 86 سکنه شهر مجازی در پژوهش کارتر، 31 نفر در مصاحبه گفتند که درنهایت با دوستان آنلاین خود در تعامل چهره به چهره ملاقات داشتند که در این میان دو نفر اقرار کردند با یکی از دوستانشان در ارتباط خارج از اینترنت ازدواج کردهاند.
مرور پژوهشهای انجامشده در ایران و جوامع دیگر نشان داد فضای مجازی، فضایی عمومی بوده که در دسترس همگان است و افراد با اهداف گوناگون وارد این فضا میشوند و با یکدیگر تعامل میکنند؛ اما مسألۀ مهم این است که ارتباط افراد ناهمجنس با هم، شکلگیری رابطه، علاقه و دلبستگی در فضای مجازی در جوامع دیگر امری عادی است که نهتنها مسألهای خارج از عرف نیست، بلکه با ورود کامپیوتر و پیدایش فضاهای مجازی، افراد این نوع از ارتباطات را بهراحتی پذیرفتهاند.
بیشتر پژوهشهایی که در ایران در حوزۀ اینترنت و فضای مجازی انجام شده است، بیشتر با هدف بررسی تأثیر اینگونه فضاها بر زندگی افراد و ساختار خانواده و ارزشهای حاکم بر جامعۀ سنتی ما است که یافتهها درکل نشان میدهد با وجود تعامل افراد در فضای مجازی و استفاده از اینترنت و بهرهگیری از فضاهای سایبری موجود، ارزشهای جامعۀ سنتی ما هنوز در بین افراد حفظ شده است. درنتیجه، در بررسی همۀ مطالعات انجامشده در داخل میتوان گفت در جامعۀ ایران بهدلیل وجود برخی بایدها و نبایدها بهصورت هنجارهای رفتاری، سیر در فضای مجازی و تعامل افراد بهویژه جوانان ممکن است سبب تغییراتی در عادات زندگی افراد شود و صدمات و پیامدهایی برایشان داشته باشد که پژوهشگران با علم به این موضوع تصمیم گرفتند نگرش جوانان نسبت به ازدواجهایی را بررسی کنند که جرقۀ آشنایی افراد در فضای مجازی ایجاد میشود.
چارچوب نظری
پدیده «ازدواج در فضای مجازی» و نگرش نسبت به آن را از دیدگاههای نظری گوناگون در حوزههای متفاوت میتوان بررسی کرد. از یکسو در دیدگاه روانشناسی اجتماعی، نظریاتی چون یادگیری اجتماعی، نظریۀ مشوقها و تعارضها، نظریۀ همسازی شناختی که به دنبال چگونگی شکلگیری نگرش افراد نسبت به این پدیده هستند، چارچوب نظری میتوانند در نظر گرفته شوند و از سویی دیگر با نظرات جامعهشناختی چون نظریۀ کنش معقول، نظریۀ تأخر فرهنگی و کنش ارتباطی هابرمارس نیز به گونهای این مسألۀ اجتماعی را میتوان تبیین کرد؛ اما از آنجا که این پدیده از تبعات جهانیشدن و ورود این فناوری در ایران است و تغییرات سریع اجتماعی را به دنبال داشته است، در این مطالعه با استفاده از نظریۀ دگرگونی ارزشی اینگلهارت، دگرگونی نگرشی و ارزشی جوانان به ازدواج را در فضای مجازی تبیین میکنیم.
درادامه ابتدا تفاوت ارتباط با کامپیوتر (CMC)[11] و ارتباط چهره به چهره (FtF)[12] و ویژگیهای هر یک از آنها را با توجه به نظریههای موجود مطالعه کرده؛ سپس نظریۀ دگرگونی ارزشی اینگلهارت را بررسی میکنیم.
ارتباط با کامپیوتر (CMC) و ارتباط چهره به چهره (FtF)
امروزه افراد با کامپیوتر و اینترنت، شبکههای روابط اجتماعی را بهگونهای متفاوت و بدون همحضوری گسترش دهند (Wellman, 2001). در ارتباط کامپیوتر واسط، داشتن رابطۀ متقابل با دیگر شرکتکنندگان با تایپ پیام روی کیبورد یا با حرکت چهرکها (آواتار) هدایت میشود. زبان استفادهشده در این شکل از تعامل نیز اغلب زبانی پر از علامتهای اختصاری، سرنامها، نمادهای تصویری و اصطلاحات خاصی است که در بین پیشکسوتان آنلاین مجرب متداول است (Jakobson & Popdon, 1999: 3).
گمنامی در اجتماعات مجازی، راه را برای از «تنجدایافتگی»- هویتی هموار میکند که دیگر به ظاهر فیزیکی افراد وابسته یا محدود نیست. بهنظر شری ترکل (1995) افراد خودشان را در ارتباط کامپیوتر واسط دوباره میسازند. شما میتوانید هر کسی باشید که دوست دارید. اگر بخواهید خودتان را کاملاً با تعریف مجدد میتوانید عرضه کنید. نباید نگران باشید که زیر ذرهبین دیگر افراد بروید. آنها جسم شما را نمیبینند و لهجهتان را نمیشنوند تا راجع به شما مفروضاتی داشته باشند. همۀ آنچه آنها میبینند، کلمات شما است. همچنین از نظر ترکل، افراد تنها خالق و نویسندۀ متن نیستند، بلکه خالق و نویسندۀ خودشان هم هستند که با این نوع از تعامل اجتماعی، افرادی جدید با هویتهای جدید میسازند (Thurlow et al., 2004: 99).
در یک رابطۀ چهره به چهره، یکی از مهمترین و مؤثرترین عوامل دوستداشتن شخص دیگر و صمیمیت با او، همجواری مطلق با وی است. درمقابل، آن دسته از افرادی که درگیر روابط کامپیوتر واسط هستند، سعی میکنند یکدیگر را با وجود همین فاصلۀ جغرافیایی در خور توجه میانشان بشناسند؛ بنابراین اهمیت نزدیکی مکانی در فرایند توسعۀ روابط در تعاملات کامپیوتر واسط به حداقل رسیده است.
در توالی تکوینی از یک رابطۀ عاشقانۀ چهره به چهره، بعد از اینکه دو نفر بهلحاظ مکان تعامل داشتند، جذابیتهای فیزیکی و شباهت نگرشی، اصلیترین عاملهایی است که احتمال میرود یک تعامل آغازین را به یک رابطه تبدیل کند. برعکس، بیشتر روابط عاشقانۀ اینترنتی با یک توالی تکوینی معکوس پیش میروند؛ یعنی دو نفر ابتدا در جریان گفتگو و مذاکرات ناپایدار در یک محیط اینترنتی مثل سیستم تابلو اعلانات، چتروم یا صفحۀ وب گفتگو، به شناخت دیگری دست مییابند؛ بنابراین افراد در رابطۀ اینترنتی درنتیجۀ گفتگوهایی که بینشان انجام میشود، یکدیگر را جالب مییابند. برخلاف رابطۀ چهره به چهره، اهمیت جذابیت ظاهری در ارتباط کامپیوتر واسط بهصورت عامل تعیینکنندۀ ارتباطی به حداقل رسیده است؛ زیرا در این شکل از تعامل، عاملی دیگر، اهمیت بیشتری دارد که به طرفین امکان میدهد به شناخت برسند و آن عامل تعیینکننده، خودافشایی دوجانبه (متقابل) و سهیمکردن دیگری در جهانبینی شخصی و حریم خصوصی است. در ارتباط کامپیوتر واسط به این دلیل که فرد وقت و تلاش بیشتری در خودافشایی صرف میکند، همین خصوصیت به آن در مقایسه با تعاملات چهره به چهره درجۀ بالاتری دارد و این بهدلیل همان مسألۀ توالی تکوینی معکوسی است که گفته شد (Merkle & Richardson, 2000: 189). ارتباط کامپیوتر واسط از خصوصیات بدون ویژگیهای مکانی، ظاهر شخصی، نشانههای غیرکلامی پویای کنشگران مثل حالت یا بیان چهرهای، ژست، وضعیت اندامی و اشارات و حرکات در موقع سخن گفتن است. برای بسط و توسعۀ یک رابطه، حضور فیزیکی و معرفی خود حیاتی است؛ اما ارتباط بهواسطۀ کامپیوتر، این ویژگی را ندارد (Chan & Cheng, 2004: 306).
به عقیدۀ سوکی (1996, 1998) افراد در روابط چهره به چهره، آن گمنامی ارتباط بهواسطۀ کامپیوتر را ندارند، گمنامیای که باعث آسایش روانی میشود تا فرد بیهیچ هراس و دلهرهای به خودافشایی دست بزند. به همین دلیل برخلاف روابط چهره به چهره، کاربران اینترنت خیلی زود بهطور شخصی و خصوصی به شناخت یکدیگر دست مییابند (Merkle & Richardson, 2000: 189-190).
از دیگر تفاوتهای تعامل چهره به چهره با ارتباط کامپیوتر واسط را به خصلتهای دروازهبانی[13] موجود در تعاملات چهره به چهره میتوان مربوط دانست که همین خصلتهای دروازه بانی میتواند یکی از عوامل تعدیل و تأخیر در خودافشایی افراد شود. میزان بیشتر خودافشایی آنلاین بهدلیل نبود خصلتهای دروازهبانی است که برای استقرار هر رابطۀ صمیمی و نزدیکی مؤثر است – خصلتهای دروازهبانی خصلتهای بهسادگی تشخیصدادنی است؛ نظیر ظاهر فیزیکی (جذابیت)، یک داغ آشکار مانند لکنت زبان یا کمرویی بارز و مشهود و یا اضطراب اجتماعی. این دروازهها افرادی را که بهلحاظ فیزیکی، جذابیت کمتر یا بهلحاظ اجتماعی کمتر مهارت دارند، از بسط روابط به مرحلۀ افشای اطلاعات محرمانه باز میدارند. پژوهشها نشان دادهاند این خصلتها نهتنها در نخستین برخوردها بلکه در تعیین اینکه آیا یک رابطۀ دوستی یا عاشقانه شکل بگیرد یا نه، تأثیر زیادی دارند. در اینترنت چنین خصلتهایی در ابتدا آشکار نیستند و شکلگیری روابط بالقوه را متوقف نمیکنند (McKenna et al., 2000: 10-11).
نظریۀ دگرگونی ارزشی اینگلهارت
نظریۀ دگرگونی ارزشی اینگلهارت، روند دگرگونی ارزشها و نقش فرایند اجتماعیشدن فرد را در آن بررسی میکند. مفهوم اجتماعیشدن بازگوکنندۀ تمامی تجربیاتی است که با آن اعضای جامعه، فرهنگ جامعۀ خویش را میآموزند. با فرایند اجتماعیشدن، انسان آمادگی رفتاری را دربارۀ زندگی گروهی کسب میکند؛ به عبارت دیگر اجتماعیشدن، فرایندی است که انسانها با آن اعتقادات، گرایشها، هنجارها، ارزشها و عادات را از فرهنگ اخذ میکنند. همچنین با درونیکردن فرهنگ، انسان موفق میشود برای خویش هویت خاصی کسب کند (محسنی، 117:1386). ماهیت زندگی جدید که با تغییرات سریع همراه است، اجتماعیشدن مستمر را برای بزرگسالان نیز ضروری میکند؛ زیرا هنگامی که نقش اجتماعی فرد تغییر میکند، اجتماعیشدن دوران کودکی ممکن است از نظر آمادهسازی فرد برای قبول این موقعیت جدید نامناسب و ناکافی باشد. ضرورت آموختنیهای تازهتر غالباً در مواقعی بیشتر احساس میشود که ضرورت تطابق فرد با شرایط تازه (مانند ازدواج) مطرح میشود (محسنی، 1386: 123).
از آنجا که اجتماعیشدن از عواملی است که نقشی بسیار مهم در ساخت ارزشها و نگرشهای افراد و همچنین جهتگیریهایشان دارد، در این پژوهش از نظریۀ دگرگونی ارزشی اینگلهارت برای چارچوب نظری استفاده شده است. به این دلیل که فرضیۀ اجتماعیشدن یکی از فرضیههای بنیادین این نظریه است، در این مطالعه پوششدهندۀ متغیرهای مربوط به جامعهپذیری افراد است. همچنین با استفاده از دیگر فرضیۀ این نظریه یعنی فرضیۀ کمیابی نیز در این مطالعه میتواند توضیحدهنده باشد. بر اساس نظریۀ اینگلهارت، جهانبینی افراد تنها به آنچه از بزرگترها میآموزند، بستگی ندارد، بلکه تجارب کلی زندگی نیز بر جهانبینی تأثیر میگذارد و آنرا شکل میدهد؛ بنابراین میتوان گفت گاهی تجارب سازندۀ یک نسل جوان (مانند تجربۀ آشنایی با اینترنت برای ازدواج) عمیقاً از تجارب نسلهای گذشته متفاوت است. درکل، نظریۀ تغییر نگرشی و ارزشی اینگلهارت در تبیین این دگرگونی ارزشی و نسلی، دو فرضیۀ پیشبینیکننده را طراحی میکند که عبارتند از :
1. فرضیۀ کمیابی[14]: بنابر آن اولویتهای فرد، بازتاب محیط اجتماعی اقتصادی او است و فرد بیشترین ارزش را برای چیزهایی قائل است که عرضۀ آن بسیار کم است.
2. فرضیۀ اجتماعیشدن[15]: اصل را بر این قرار میدهد که ارزشهای اساسی فرد بهشکل گسترده منعکسکنندۀ شرایطی است که در سالهای قبل از بلوغ فراهم شده است. بهنظر اینگلهارت، فرضیۀ کمیابی به دگرگونیهای کوتاهمدت با آثار دورهای اشاره دارد. دورههای رونق به افزایش فرامادی گرایی و دورههای کمیابی به مادیگرایی میانجامد. فرضیۀ اجتماعیشدن بر وجود آثار بلندمدت نسلی دلالت دارد (اینگلهارت و آبرامسون، 62:1378).
اینگلهارت با بحث در این باره که تفاوتهای بین تربیت اجتماعی، شکلدهندۀ شخصیت افراد جوان با مسنترهایشان، نسل تازه را به سطوح نسبتاً بیشتر آزادی و خودبیانگری هدایت کرده است، اظهار میکند که جایگزینی نسل مسن با نسل جوان، تحولی در اولویتهای ارزشی به بار خواهد آورد. درواقع، بهنظر اینگلهارت یکی از مؤلفههای مهم دگرگونی ارزشی، جایگزینی نسلی است. او برای چرخۀ زندگی، تأثیر چندانی قائل نیست و تفاوتهای پایدار بین گروههای سنی را بازتاب دگرگونی نسلی میداند (اینگلهارت، 115:1373). گفتنی است فرضیۀ کمیابی بهتنهایی پیشبینیهای کافی را دربارۀ فرایند دگرگونی ارزشها فراهم نمیکند. دگرگونی ارزشها را باید در ارتباط با فرضیۀ جامعهپذیری (اجتماعیشدن) تفسیر کرد یا به عبارتی بهتر، فرضیۀ کمیابی باید از سوی فرضیۀ جامعهپذیری پشتیبانی شود.
در اینجا با عنایت به اهمیت ارزشهای اجتماعی و توجه به سوگیریهای ارزشی که مهمترین تعیینکنندههای جهت رفتاری اعضای جامعه است، بر اساس نظریۀ تغییر ارزشی و نگرشی اینگلهارت و شاخصهای طرحشده از سوی آن، ما دو دسته از متغیرها را در این راستا در نظر خواهیم گرفت تا این مطلب را تحلیل کنیم که وضعیت دگرگونی ارزشی و نگرشی جوانان شهرستان ساری نسبت به پدیدۀ ازدواج در فضای مجازی به چه صورت است. یک دسته از متغیرها چون پایگاه اجتماعی- اقتصادی و رسانه (استفاده از اینترنت) که به فرضیۀ کمیابی مربوط هستند و دستهای دیگر از متغیرها چون سن، دینداری، پیوستگی به خانواده و ارتباط با دوستان و همسالان که به فرضیۀ اجتماعیشدن مربوط هستند.
ابتدا با توجه به فرضیۀ کمیابی اینگلهارت میتوان گفت شخص بیشترین ارزشها را برای آن چیزهایی قائل میشود که عرضۀ آنها نسبتاً کم است؛ بنابراین در استفاده از این نظریه میتوان گفت نوع استفادۀ افراد از فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی، تابع محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی محیط زندگی آنان است؛ یعنی بر اساس این فرضیه، جوانان بین کاربرد ذاتی (اجتماعی) و کاربرد ابزاری، معمولاً برای کاربرد ذاتی ارزش بیشتری قائل میشوند. کاربرد ذاتی (اجتماعی) درواقع نشاندهندۀ کاربردهایی چون لذت و سرگرمی، سیر در فضای مجازی یا چت و به دنبال آن دوستیابی و یا گذاشتن قرار ملاقات است؛ بنابراین بر اساس گفتۀ اینگلهارت، جمعیت جوان، اولویت بیشتری به نیازهای غیرمادی مانند کیفیت زندگی و درک عمومی میدهند. دوستیهای دو جنس مخالف در ایران کنترل میشود و برای جوانانی که چنین دوستیهایی را ترجیح میدهند، گپسرا (چتروم) مکانی مناسب، ارزان و کمخطر برای گفتگوهای طولانی با جنس مخالف است (ربیعی، 13:1388). وقتی فرد جوان میبیند فضای مجازی (در مقایسه با محیط واقعی) با همۀ خاصیتهای منحصر به فردش نوعی آزادی عمل را در وی به وجود میآورد و فضایی لازم برای بروز هیجانها و عواطف و عقاید فارغ از ملاحظات دنیای واقعی وی فراهم میآورد، فضای مجازی را به محیط واقعی ترجیح میدهد؛ زیرا به تجربه میبیند این فضا نهتنها گزینههای متعددی را به وی عرضه میکند، بلکه از سدها و محدودیتهای موجود در محیط واقعی هم در آن خبری نیست.
فرضیهها
روش پژوهش
این پژوهش بهصورت پیمایشی و با ابزار پرسشنامۀ محققساخته انجام شده است. جامعۀ آماری مورد مطالعه، کلیّۀ جوانان مجرد (18 تا 29 ساله) شهرستان ساری هستند که تعداد آنها 49988 نفر است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر محاسبه شده است. روش نمونهگیری، نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای بوده است. نمونهبرداری خوشهای نوعی نمونه برداری تصادفی ساده است که هر واحد آن را یک دسته (یا خوشه) از عناصر تشکیل می دهد. زمانی از این نوع نمونهبرداری استفاده میشود که جامعۀ مورد پژوهش، از دستههای جداگانهای تشکیل شده و عناصر آن جامعه در این دستهها توزیع شده باشد. اگر هزینۀ بهدستآوردن چارچوبی که نام همۀ عناصر جامعه را در بر داشته باشد، سنگین باشد یا هزینۀ گردآوری مشاهدهها یا دادههای پژوهش زیاد باشد، از نمونهبرداری خوشهای میتوان استفاده کرد که از نمونهبرداری ساده یا طبقهای بهمراتب دستیافتنیتر و ارزانتر خواهد بود نکتۀ اصلی در نمونهگیری چندمرحلهای تعداد خوشههایی (خواه حوزه، بلوک یا خانوار) است که در هر مرحله باید نمونهگیری شوند. با توجه به حجم نمونۀ نهایی، رابطهای مستقیم بین تعداد خوشههای منتخب و تعداد واحدهایی که متعاقباً از هر یک از آنها انتخاب میشود، وجود دارد؛ بنابراین اگر فقط یک حوزه انتخاب شود، عملاً میتوان تمام بلوکهای آن انتخاب شود یا اگر درمجموع تعداد معدودی بلوکها انتخاب شود تقریباً همۀ افراد آن بلوکها را برای نمونه میتوان انتخاب کرد. همچنین اگر تعداد خوشههای منتخب خیلی زیاد باشد، درنهایت تعداد معدودی افراد از هر خوشه میتوان برگزید. در غیر این صورت حجم نمونۀ نهایی بسیار بزرگ و پرهزینه خواهد شد (دواس، 1385: 74). از میان مناطق بیست و سهگانۀ شهر ساری، برحسب جهات جغرافیایی شمال- محلۀ 5 از منطقۀ 2 و محلۀ 1 از منطقۀ 1 (شامل میدان خزر، بلوار خزر، بلوار آیتالله بهشتی، کمربندی غربی و شرقی)، جنوب - محلۀ 11 از منطقۀ 1 و محلۀ 12 از منطقۀ (شامل بلوار کشاورز، کمربندی جنوبی، کوی غفاری و کوی آزادی)، شرق- محلۀ 6 از منطقۀ 1 و محلۀ 8 از منطقۀ 2 (شامل محلههای امامزاده عباس، ذغال چال و بلوار امام رضا)، غرب- محلۀ 1 از منطقۀ 2 و محلۀ 8 از منطقۀ 2 (شامل میدان امام، 22 بهمن و بلوار پاسداران) و مرکز- محلۀ 4 از منطقۀ 1 و محلۀ 6 از منطقۀ 2 (شامل خیابان انقلاب، جمهوری، طبرسی و میدان ساعت) انتخاب شدند تا از لحاظ وسعت و کیفیت نمونه، امکان توزیع خانوارهایی با سطوح مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی به وجود آید. پس از انتخاب 5 حوزه، در هر حوزه 10 بلوک در جهات جغرافیایی، انتخاب و از میان هر بلوک نیز 8 پلاک انتخاب شد که انتخاب پلاکها برحسب انتخاب تصادفی ساده بوده است. درمجموع 420 پرسشنامه جمعآوری شد که پس از کنارگذاشتن پرسشنامههای مخدوش 400 پرسشنامه ارزیابی و تحلیل شد.
چگونگی سنجش متغیرها
نگرش به ازدواج در فضای مجازی، متغیر وابستۀ این پژوهش است. از نظر فریدمن و همکارانش[16] (1970) نگرش، نظامی بادوام است که سه بعد شناختی، احساسی و تمایل به عمل را در بر میگیرد. بعد شناختی شامل اعتقادات و باورهای شخص دربارۀ یک شیء یا اندیشه است. بدینسان، بعد شناختی بیشتر با باورهای فرد تجلی میکند. عنصر احساسی با احساسات عاطفی با باورهای فرد پیوند مییابد. این بعد از نگرش را ریشهگرفته از احساسات درونی فرد میتوان دانست. تمایل به عمل نیز به آمادگی برای پاسخگویی به شیوهای خاص اطلاق میشود. این بعد با هدفها ارتباط مییابد؛ یعنی اعمالی که در برابر یک موضوع نشان داده میشود (کریمی، 235:1381). با توجه به اینکه تقسیمبندی فریدمن از سوی دیگر پژوهشگران نیز به کار گرفته شده است (لوک بدار و همکاران، 92:1383) و در پژوهشهای معتبر نیز به آن استناد میشود، در این پژوهش نیز به تعریف سه عنصری نگرش توجه شده که نسبت به سایر تعاریف کاملتر است و بسیاری از اندیشمندان آن را پذیرفتهاند.
جدول 1- گویههای سنجش نگرش به ازدواج در فضای مجازی
متغیر وابسته |
بعد |
پرسشها |
نگرش به ازدواج در فضای مجازی |
شناختی |
جستجو در فضای مجازی اینترنت برای انتخاب همسر، گزینههای بهتری را پیش روی ما جوانان قرار میدهد. |
آشنایی دختر و پسر در فضای مجازی باعث کسب شناخت کافی برای طرفین برای انتخاب همسر میشود. |
||
بهنظر من دو نفری که در فضای مجازی با هم آشنا میشوند و ازدواج میکنند همیشه نسبت به هم در شک و دودلی به سر میبرند. |
||
بهنظر من افرادی که در فضای مجازی با هم آشنا میشوند و به ازدواج اقدام میکنند، افرادی بیبند و بار هستند. |
||
بهنظر من همسرگزینی در اینترنت برای افرادی که خجالتی هستند یا روابط اجتماعی ضعیف و محدودی دارند، روش بسیار خوبی است. |
||
چون در فضاهای مجازی تضمینی وجود ندارد که اطلاعاتی که کاربران ارائه کردهاند؛ من این روش آشنایی را برای شناخت طرف مقابل برای انتخاب همسر، روشی صحیح نمیدانم. |
||
احساسی |
من احساس خوبی نسبت به ازدواج در فضای مجازی ندارم. |
|
آشنایی در فضای مجازی و بهدنبال آن ازدواج بدینشکل در آینده باعث احساس پشیمانی در طرفین میشود. |
||
ازدواج در فضای مجازی همیشه با احساس خطر همراه است. |
||
ارتباط در فضای مجازی و گفتگو راجع به ازدواج، به فرد امکان میدهد با این فضا خود واقعیاش را بهتر عرضه کند. |
||
احساس نوجویی و ماجراجویی، عمدهترین عامل برای ترغیب جوانان به پذیرش آشنایی در فضای مجازی و اقدام به ازدواج است. |
||
ازدواج در فضای مجازی، احساس آرامش بیشتری در طرفین ایجاد میکند. |
||
بهطور کلی من نسبت به عاقبت چنین ازدواجهایی که جرقۀ آشنایی ابتدا در فضای مجازی بوده است، بدبین هستم. |
||
گرایش به عمل |
زمانی که من در فضای مجازی اینترنت مشغول جستجو هستم، هرگاه با شخصی مناسب آشنا میشوم به اندیشۀ ازدواج با او میافتم. |
|
چون چنین ازدواجهایی در فرهنگ ما اینگونه جا افتادهاند که عاقبت خوشی نخواهند داشت؛ من از این طریق وارد نخواهم شد. |
||
من سعی دارم برای دستیابی به همسر ایدئالم یعنی آنچه همیشه در ذهن میپرورانم به هر طریق ممکن اقدام کنم و فضای مجازی هم میتواند کمک خوبی باشد. |
||
دوست دارم در فضای مجازی اینترنت با افراد آشنا شوم و دوست یا دوستانی از جنس مخالف پیدا کنم؛ اما ازدواج هرگز. |
||
بهنظر من ازدواج در فضای مجازی نوع تعاملات زناشویی زوجین را در درازمدت تحتالشعاع قرار میدهد، به همین دلیل من از این روش اقدام نخواهم کرد. |
||
به نظر من اگر فرصت خوبی برای ازدواج در فضای مجازی اینترنت برای خودم و دیگران پیش بیاید باید از آن استقبال کرد. |
سنجش متغیرهای مستقل
متغیر دینداری: در این پژوهش برای عملیاتیکردن و سنجش میزان دینداری از مدل محققساخته استفاده شده است. این مدل، از مدل گلاک واستارک و نیز سراجزاده (1377) در مورد «میزان دینداری» گرفته شده است. با ترکیب این دو مقیاس، مقیاسی با چهار بعد حاصل شده است. این ابعاد شامل بعد اعتقادی، مناسکی، تجربی و پیامدی هستند. بعد اعتقادی، اعتقادات و باورهایی را در بر میگیرد که از پیروان آن دین انتظار میرود به آن اعتقاد داشته باشند. بعد مناسکی، اعمال دینی مشخصی را در بر میگیرد که انتظار میرود پیروان هر دین آن را به جا آورند. بعد تجربی، تجربه یا عواطف دینی است که در عواطف، تصورات و احساسات مربوط به برقراری رابطه با موجودی همچون خدا ظاهر میشود که واقعیت غایی یا اقتدار متعالی است. بعد پیامدی نیز پیامدها یا آثار دینداری شامل نتایج حاصل از باورها، عمل، تجربه و دانش دینی در زندگی روزمرۀ فرد معتقد و روابط او با دیگران است (طالبان،14:1380).
جدول 2- گویههای سنجش متغیر دینداری
متغیر |
بعد |
پرسشها |
دینداری |
اعتقادی |
من به وجود فرشتگان اعتقاد دارم. |
اگر ما امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنیم، فساد همه جا را پر میکند. |
||
به نظر من روز قیامت وجود دارد. |
||
با ظهور حضرت مهدی (عج)، جهان پر از عدل و داد خواهد شد. |
||
شیطان واقعاً وجود دارد. |
||
قرآن کلام خداوند است و هرچه میگوید حقیقت محض است. |
||
تجربی |
کسی که به خدا اعتقاد دارد از مرگ نمیترسد. |
|
گاهی احساس میکنم به خدا نزدیک شدهام. |
||
گاهی احساس توبه میکنم و از خداوند برای جبران گناهانم کمک میخواهم. |
||
بدون اعتقادات دینی احساس میکنم زندگیم پوچ و بیهدف است. |
||
بعضی وقتها احساس ترس از خداوند به من دست میدهد. |
||
گناهبودن یا نبودن کاری که انجام میدهم برایم مهم است. |
||
در انتخاب شغل، حلالبودن یا نبودن درآمد آن مهم است. |
||
هرگاه به مسجد میروم، احساس معنویت به من دست میدهد. |
||
من اعتقاد دارم آدم باید مواظب باشد لقمۀ حرام نخورد. |
||
مناسکی |
برای ادای نماز جماعت به مسجد میروم. |
|
در ایام ماه مبارک رمضان (چنانچه مریض یا مسافر نباشم) روزه میگیرم. |
||
به خواندن قرآن مقید هستم. |
||
به مسجد محل یا مؤسسات اسلامی دیگر میروم و با آنها همکاری میکنم. |
||
واقعاً خود را در بهجاآوردن نمازهای پنجگانه مقید میدانم. |
||
در اعیاد مذهبی و عزاداریهای مساجد و تکیهها شرکت میکنم. |
||
در نماز جمعه شرکت میکنم. |
||
پیامدی |
پس از ارتکاب گناه، احساس عذاب وجدان میکنم. |
|
دینداری به قلب است نه به انجام اعمال مذهبی (نماز، روزه و .....). |
||
اگر با زیرپاگذاشتن دستورات خدواند در زندگی بتوان موفقیت کسب کرد، آدم باید این کار را بکند. |
||
بهطور کلی خود را یک فرد مذهبی میدانم. |
متغیر ارتباط با دوستان و همسالان
جدول 3- گویههای سنجش ارتباط با دوستان و همسالان
متغیر |
پرسشها |
ارتباط با دوستان و همسالان |
تا چه اندازه وقت خود را به در کنار دوستان و همسالان خود بودن اختصاص میدهید؟ |
تا چه اندازه آنان را الگوی زندگی خود قرار میدهید و از آنان نقشها و رفتارهایی را میآموزید؟ |
|
تا چه اندازه آنان را در تصمیمگیریهای زندگیتان ارجح میدارید و از آنان نظرخواهی یا مشورت میکنید؟ |
|
اگر قرار باشد از راهنمایی و توصیۀ کسی استفاده کنید، توصیه و راهنمایی یک دوست را چه قدر قبول میکنید؟ |
|
تا چه اندازه از نظر سلیقه، خود را نزدیک به دوستان و همسالان خود میبینید؟ |
|
تا چه اندازه دوستان و همسالان برای شما امنیت عاطفی و حمایتی فراهم میکنند؟ |
|
تا چه اندازه طرز تفکر شما و دوستانتان در مورد ارزشهای سنتی حاکم بر ازدواج به هم شبیه است؟ |
|
تا چه حد جمع دوستان یا همسالان را به خانواده ترجیح میدهید؟ |
متغیر پیوستگی به خانواده
پیوستگی به خانواده در این پژوهش، «علقه و تعهد رابطهای (اخلاقی) فرد نسبت به اعضای خانواده» تعریف شده است.
جدول 4- گویههای سنجش پیوستگی به خانواده
متغیر |
پرسشها |
پیوستگی به خانواده |
من دوست دارم بیشتر زمانم را با خانوادهام باشم. |
اگر مدتی از خانواده دور باشم بسیار دلتنگ میشوم. |
|
بیشتر اوقات خانوادهام برایم مشکل ایجاد میکنند. |
|
در اغلب اوقات، تابع نظرات اعضای خانواده هستم. |
|
در مسائل و مشکلاتی که برایم پیش میآید، با خانوادهام مشورت میکنم. |
|
در زندگی بیشتر از هر چیز به خانوادهام اهمیت میدهم. |
|
مشارکت و کمک در کارهای خانه برایم لذتبخش است. |
|
گذراندن اوقات فراغت با خانوادهام برایم مسرتبخش است. |
|
تصمیمهای خانوادگی در انجام کارهایم برایم تعیینکننده است. |
|
خانوادهام در مسألۀ ازدواج من دخالتی نمیکنند. من بدون اجازۀ آنها میتوانم فرد مناسب و دلخواهم را انتخاب کنم. |
متغیر پایگاه اجتماعی – اقتصادی
این متغیر با پرسش از میزان درآمد ماهیانه، سطح تحصیلات و وضعیت اشتغال هر یک از والدین سنجیده شده است. درآمد هر یک از والدین برحسب واحد پولی رایج کشور پرسش شده است. میزان تحصیلات پدر و مادر پاسخگو نیز بر اساس تعداد کلاس (سالهایی که درس خوانده است) سنجش شده است که از رقم صفر برای افراد بیسواد تا رقم 22 برای افراد دارای مدرک دکترا متغیر بوده است. از سوی دیگر برای سنجش متغیر اشتغال از پاسخگو خواسته شد شغل والدین خود را ذکر کند؛ سپس با استفاده از جدول تبیین قشربندی اجتماعی (نایبی و عبداللهیان، 1381) برای هر یک از مشاغل، نمرۀ پرستیژ شغلی در نظر گرفته شده است.
متغیر میزان استفاده از اینترنت
برای سنجش میزان استفاده از اینترنت نیز از پاسخگو خواسته شده است متوسط میزان ساعت استفادۀ خود از اینترنت را در طول هفته در خانه، کافینت، محل کار یا دانشگاه و دیگر اماکن ذکر کند.
اعتبار[17] و پایایی[18] ابزار سنجش
برای سنجش اعتبار پرسشنامه از اعتبار صوری؛ یعنی استفاده از نظر صاحبنظران این حوزه استفاده شد. برای سنجش پایایی این مقیاس نیز از آزمون آلفای کرونباخ بهره گرفته شد. نتیجۀ آلفای کرونباخ در جدول زیر آمده است.
جدول 5- تعداد گویهها و ضرایب آلفای کرونباخ نهایی مقیاسها
ردیف |
مقیاس / ابعاد |
تعداد گویه |
آلفای کرونباخ |
|
1 |
ارتباط با دوستان و همسالان |
8 |
81/0 |
|
2 |
پیوستگی به خانواده |
10 |
72/0 |
|
3 |
دینداری |
اعتقادی |
6 |
92/0 |
4 |
تجربی |
9 |
90/0 |
|
5 |
مناسکی |
7 |
93/0 |
|
6 |
پیامدی |
4 |
78/0 |
|
7 |
مجموع دینداری |
26 |
94/0 |
|
8 |
نگرش به ازدواج در فضای مجازی |
بعد شناختی |
6 |
77/0 |
9 |
بعد احساسی |
7 |
75/0 |
|
10 |
گرایش به عمل |
6 |
67/0 |
|
11 |
مجموع نگرش به ازدواج در فضای مجازی |
19 |
83/0 |
یافتهها
از مجموع 400 نفر نمونه از جوانان مجرد شهرستان ساری که در پژوهش حاضر مطالعه شدند، 200 نفر پسر و 200 نفر دختر بودند که میانگین سنی آنها 6/23 سال بوده است. در پژوهش حاضر نیمی از پاسخگویان 8/49 درصد پایگاه اجتماعی- اقتصادی پایین، 8/22 درصد از پایگاه بالا و 5/27 درصد از پاسخگویان، پایگاه اجتماعی- اقتصادی متوسطی داشتهاند.
جدول 6- توصیف متغیرهای مستقل
مقدار متغیر |
زیاد/ قوی |
متوسط |
کم/ ضعیف |
استفاده از اینترنت |
---- |
54 % |
8/32 % |
پیوستگی با خانواده |
5/39 % |
5/57 % |
3 % |
ارتباط با دوستان و همسالان |
5/17 % |
69 % |
5/13 % |
دینداری |
2/48 % |
5/45 % |
2/6 % |
بر اساس نتایج، 2/13 درصد از پاسخگویان استفاده زیادی از اینترنت داشتند. 54 درصد در حد متوسط و 8/32 درصد نیز در حد کم ارزیابی شده است. درمجموع بخش عمدهای از پاسخگویان در حوزۀ استفادۀ متوسط از اینترنت جای گرفتهاند. همچنین پیوستگی با خانوادۀ پاسخگویان نشان داده است 5/57 درصد از پاسخگویان پیوستگی متوسط، 5/39 درصد پیوستگی قوی و 3 درصد پیوستگی ضعیف با خانواده داشتهاند. دربارۀ ارتباط با دوستان و همسالان نتایج حاصل از یافتههای توصیفی نشان داد 69 درصد از پاسخگویان در سطح متوسط، 5/17 درصد در سطح قوی و 5/13 درصد در سطح ضعیف جای گرفتهاند.
متغیر دینداری هم در این پژوهش از چهار بعد اعتقادی، تجربی، مناسکی و پیامدی تشکیل شده است. بدینصورت، 2/48 درصد از پاسخگویان در سطح دینداری زیاد، 5/45 درصد در سطح متوسط و 2/6 درصد در سطح کم جای گرفتهاند. درمجموع، بخش عمدهای از پاسخگویان، سطح دینداری متوسط و بالایی داشتهاند.
جدول 7- نگرش پاسخگویان به ازدواج در فضای مجازی
نگرش |
شناختی |
احساسی |
گرایش به عمل |
کل |
||||
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
|
منفی |
48 |
./12 |
84 |
./21 |
71 |
8/17 |
218 |
5/54 |
متوسط |
320 |
./80 |
286 |
5/71 |
295 |
8/73 |
122 |
5/30 |
مثبت |
32 |
./8 |
30 |
5/7 |
34 |
5/8 |
60 |
./15 |
جمع |
400 |
100 |
400 |
100 |
400 |
100 |
400 |
100 |
جدول 7 نگرش پاسخگویان به ازدواج در فضای مجازی و ابعاد سهگانۀ آن را در میان پاسخگویان نشان میدهد. چنانکه دیده میشود، در زمینۀ نگرش شناختی پاسخگویان 80 درصد در سطح متوسط جای داشتهاند. این در حالی است که 12 درصد، نگرش شناختی منفی و 8 درصد، نگرش شناختی مثبت داشتهاند.
بر اساس جدول 7، 5/71 درصد نگرش احساسی پاسخگویان بینابین، 5/7 درصد نگرش احساسی مثبت و 21 درصد، نگرش احساسی منفی داشتهاند. در بعد گرایش به عمل هم 8/73 درصد از پاسخگویان بهلحاظ گرایش به عمل در سطح متوسط و 5/8 درصد، نگرش مثبت و 8/17 درصد، گرایش منفی به عمل داشتهاند. درکل، بر اساس گفتار نظری نگرش برگرفته از این سه بعد است که با هم در ارتباط هستند و مجموعاً نگرش کلی فرد را به پدیدۀ مورد مطالعه معلوم میکنند؛ بنابراین درخصوص نگرش کلی افراد (شناختی، احساسی و تمایل به عمل) به ازدواج در فضای مجازی میتوان گفت 5/54 درصد از پاسخگویان، نگرش منفی نسبت به ازدواج در فضای مجازی داشتهاند. این در حالی است که 15 درصد نگرش مثبت و 5/30 درصد نیز از سطح نگرشی متوسطی نسبت به ازدواج در فضای مجازی داشتهاند. درمجموع، بیش از نیمی از پاسخگویان پژوهش حاضر در قبال ازدواج در فضای مجازی نگرش منفی ابراز داشتهاند، در حالی که کمتر از یک پنجم پاسخگویان نگرشی مثبت به این امر داشتهاند.
در آزمون مقایسۀ میانگین متغیرهای دو شقی ازدواج در فضای مجازی (آزمونT ) نیز نتایج حاصل بهشرح زیر هستند:.
1. بین دو گروه پسران و دختران بهلحاظ استفاده از اینترنت، اختلاف معنادار وجود دارد. آمارۀ آزمون T برابر با 6/2 بوده است که در سطح معناداری 01/0 نشاندهندۀ وجود اختلاف معنادار میان دو گروه است. بر اساس این، پسران از اینترنت استفادۀ بیشتری میکنند.
2. از منظر پیوستگی به خانواده، بین دو گروه جنسیتی پسران و دختران، تفاوت معنادار وجود دارد. آمارۀ آزمون T برابر 2/2 بوده است که در سطح معناداری 03/0 نشاندهندۀ وجود تفاوت معنادار میان دو گروه پاسخگویان است. بر اساس این، میزان پیوستگی به خانواده در میان دختران بیشتر از پسران بوده است. جدول 8 آزمون مقایسۀ میانگین متغیرهای دو شقی ازدواج در فضای مجازی (آزمون T) را نشان میدهد.
جدول 8- آزمون مقایسۀ میانگین متغیرهای دو شقی در فضای مجازی (آزمونT )
متغیرهای دوشقی |
گروهها |
میانگینها |
آمارۀ T |
درجه آزادی |
سطح معنیداری |
استفاده از اینترنت |
دختران |
2/22 |
6/2 |
398 |
000/0 |
پسران |
1/30 |
||||
پیوستگی به خانواده |
دختران |
3/36 |
2/2 |
398 |
03/0 |
پسران |
2/35 |
||||
ارتباط با همسالان و دوستان |
دختران |
2/21 |
4/11 |
398 |
001/0 |
پسران |
6/25 |
||||
دینداری |
دختران |
3/92 |
4/1 |
398 |
23/0 |
پسران |
2/91 |
||||
نگرش به ازدواج در فضای مجازی |
دختران |
6/45 |
72/7 |
398 |
001/0 |
پسران |
0/50 |
3. از لحاظ ارتباط با دوستان و همسالان، در سطح معناداری 04/0 تفاوت معناداری میان دو گروه پسران و دختران مشاهده شده است. بدینصورت که پسران، ارتباط بیشتری با دوستان و همسالان دارند.
4. از جهت دینداری، بین پاسخگویان دختر و پسر تفاوت معناداری مشاهده نشده است. آمارۀ آزمون T برابر 4/1 بوده است که در سطح معناداری 23/0 نشاندهندۀ نبود تفاوت معنادار میان دو گروه پاسخگویان بهلحاظ میزان دینداری است.
5. از نظر نگرش به ازدواج در فضای مجازی، تفاوت معناداری میان دو گروه پسران و دختران مشاهده شده است. آمارۀ آزمون T برابر با 7/7 در سطح معناداری 001/0 نشاندهندۀ وجود تفاوت معنادار میان پسران و دختران است. بدینسان، دختران نسبت به پسران، نگرش منفیتری نسبت به ازدواج در فضای مجازی داشتهاند.
جدول 9- خلاصۀ مدل رگرسیون چندمتغیرۀ نگرش نسبت به ازدواج در فضای مجازی
ضریب همبستگی چندگانه (R) |
ضریب تعیین (R2) |
ضریب تعیین اصلاحشده (Adjusted R Square) |
آزمون F |
سطح معناداری (sig) |
783/0 |
612/0 |
606/0 |
463/103 |
000/0 |
دادههای جدول 9 نشان میدهد ضریب همبستگی چندگانه (R) معادل 78/0 محاسبه شده است که نشان میدهد 6 متغیر سن، پیوستگی با خانواده، ارتباط با دوستان و همسالان، پایگاه اجتماعی – اقتصادی، استفاده از اینترنت و دینداری بهطور همزمان 78/0 با نگرش نسبت به ازدواج در فضای مجازی ارتباط و همبستگی دارند. ضریب تعیین (R2 ) معادل 61/ 0محاسبه شده است؛ یعنی حدود 61 درصد از تغییرات نگرش نسبت به ازدواج در فضای مجازی با متغیرهای 6 گانۀ مذکور توضیح داده میشود و 39 درصد باقیمانده متعلق به عوامل دیگر است که خارج از این بررسی هستند. نسبت F مشاهدهشده مبنی بر آزمون معنیداری ضریب تعیین معادل 463/103 محاسبه شده است که در سطوح بسیار بالای آماری معنیدار است.
جدول 10- ضرایب تأثیر مدل تبیینکنندۀ نگرش نسبت به ازدواج در فضای مجازی
متغیر |
وزن رگرسیونی (B) |
بتا (Beta) |
آزمون T |
سطح معناداری (sig) |
همبستگی |
||
نیمهتفکیکی (Part) |
تفکیکی (Partial) |
صفر (Zero-order) |
|||||
دینداری |
695/5- |
432/0- |
88/11 |
0000/0 |
373/0- |
514/0- |
645/0- |
ارتباط با دوستان وهمسالان |
589/0 |
261/0 |
276/7 |
000/0 |
229/0 |
345/0 |
516/0 |
استفاده از اینترنت |
948/2 |
236/0 |
946/5 |
000/0 |
187/0 |
287/0 |
415/0 |
پیوستگی به خانواده |
165/4- |
200/0- |
433/15- |
000/0 |
178/0- |
275/0- |
472/0- |
پایگاه اجتماعی اقتصادی |
777/2- |
164/0- |
676/5- |
000/0 |
140/0- |
219/0- |
144/0- |
سن |
493/0 |
08/0 |
209/2 |
002/0 |
084/0 |
087/0 |
107/0 |
نمودار 1- تحلیل مسیر نگرش نسبت به ازدواج در فضای مجازی
جدول 11 نشاندهندۀ تأثیرات مستقیم، غیرمستقیم و تأثیر کل متغیرهای الگوی تحلیلی پژوهش است. با توجه به دادههای جدول فوق و بر اساس استناد به آثار مستقیم متغیرها، متغیر دینداری (432/0-) قویترین و مهمترین پیشبینیکنندۀ نگرش نسبت به ازدواج در فضای مجازی است. بعد از متغیر دینداری بهترتیب متغیرهای ارتباط با دوستان و همسالان (26/0)، استفاده از اینترنت (23/0)، پیوستگی به خانواده (20/0-)، پایگاه اجتماعی- اقتصادی (16/0-) و سن ( 08/0) بیشترین تأثیر را بر نگرش نسبت به ازدواج در فضای مجازی داشتهاند.
جدول 11- آثار مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مدل تحلیلی بر نگرش نسبت به ازدواج در فضای مجازی
متغیرها |
اثر مستقیم |
اثر غیرمستقیم |
اثر کلی |
دینداری |
43/0- |
---- |
43/0- |
استفاده از اینترنت |
23/0 |
---- |
23/0 |
ارتباط با دوستان و همسالان |
26/0 |
08/0- |
18/0 |
پیوستگی به خانواده |
20/0- |
---- |
20/0- |
سن |
08/0 |
01/0- |
07/0 |
پایگاه اجتماعی – اقتصادی |
16/0- |
13/0 |
03/0- |
بر اساس استناد به آثار غیرمستقیم، متغیر پایگاه اجتماعی - اقتصادی بهدلیل تأثیر بر دو متغیر دینداری و استفاده از اینترنت با ضریب مسیر (13/0) مهمترین پیشبینیکنندۀ نگرش نسبت به ازدواج در فضای مجازی است. ارتباط با دوستان و همسالان با تأثیر بر متغیر دینداری با ضریب مسیر (08/0-) در رتبۀ دوم قرار داشته است. متغیر سن نیز با تأثیر بر استفاده از اینترنت با ضریب مسیر (01/0-) در رتبۀ بعدی قرار گرفته است.
بر اساس بررسی تأثیرات کلی متغیرهای الگوی تحلیلی پژوهش بر متغیر وابسته، متغیر دینداری با ضریب تأثیر (43/0-) مهمترین و قویترین پیشبینیکنندۀ تغییرات نگرش نسبت به ازدواج در فضای مجازی در میان پاسخگویان است (همانند اثر مستقیم) و متغیرهای استفاده از اینترنت (23/0)، ارتباط با دوستان و همسالان (18/0)، پیوستگی با خانواده (20/0-)، سن (07/0) و پایگاه اجتماعی- اقتصادی (03/0-) بهترتیب در ردههای بعدی اثرگذاری بر متغیر وابسته قرار دارند.
نتیجه
اینترنت همانند دیگر ابزارهای ارتباطی در کنار تسهیل فرایندهای ارتباطی و اطلاع رسانی که مهمترین کارکرد آن بوده است، کارکردهای پنهان دیگری نیز داشته است. شیوههای جدیدی برای آشنایی و تعامل با افراد دیگر شکل گرفته است. این کارکردهای پنهان که از جامعهای به جامعه دیگر متفاوت هستند، اندک اندک آشکارشده و ابعادی تازه به اینترنت داده است. ازجملۀ این کارکردها که مدتی است در جامعۀ ایران نیز دیده میشود، پدیدۀ ازدواج اینترنتی است. درواقع با گسترش اینترنت، شکلهای جدیدی از تعامل و ارتباط برای افراد فراهم شده و افراد، دیگر برای انتخاب فرد مناسب برای ازدواج به همسایگان، محله، اقوام و آشنایان محدود نمیشوند. درنتیجۀ این دگرگونی بسیاری از افراد برای انتخاب فرد مدّنظر برای ازدواج به دنیای اینترنت روی آورده و در این راستا وبسایتهای متعددی هم با عنوان همسریابی اینترنتی به وجود آمدهاند. درنتیجۀ این تحولات هنجارها، الگوها و ارزشهای سنتی حاکم بر آشنایی و یافتن همسر چالشی اساسی یافته است.
این فناوری جدید زندگی جوانان را از جنبههای گوناگون تحتالشعاع قرار داده است. بدینگونه که جوانان با اینترنت و فضای مجازی با افراد بسیاری خصوصاً از جنس مخالف ارتباط برقرار میکنند که این ارتباط نقشی مهم در شکلدهی و تغییر نگرشها و ارزشهای جوانان به مسألۀ ازدواج ایفا میکند.
پدیدۀ نوظهور ازدواج اینترنتی، توجه جوانان را به خود معطوف کرده و بر نگرش آنها نسبت به ازدواج تأثیر گذاشته است. بدیندلیل این پژوهش با هدف بررسی و شناخت نگرش جوانان (شهرستان ساری) به ازدواج در فضای مجازی و بررسی رابطه و تأثیر عوامل اجتماعی با نگرش آنها انجام شده است.
نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد تغییرات و دگرگونیهای نگرشی و ارزشی در ارتباط با ازدواج در فضای مجازی یکی از مؤلفههای تغییرات وسیع اجتماعی است که در جامعۀ در حال گذار ما در حال شکلگیری و بازتولید است. نتایج نشان داد کمتر از یکپنجم پاسخگویان، نگرشی مثبت به این امر داشتهاند و 5/30 درصد نیز سطح نگرش متوسطی نسبت به ازدواج در فضای مجازی داشتهاند. بر اساس این، عنصر اصلی و اساسی در تمامی این تغییرات، فناوری ارتباطی و اطلاعاتی و بهدنبال آن گسترش روابط انسانی به شیوههای نوین (با اینترنت) است که با توجه به دیدگاههای اینگلهارت به نظر میرسد شکلگیری و بازتولید ارزشهای جدید، در زمینۀ همسریابی و ازدواج در فضاهای مجازی موجود در اینترنت حتمی است. تغییرات نگرشی و ارزشی بهشکل تدریجی و آرام اتفاق میافتد که نتیجۀ تجربههای متفاوت نسلهای جدید جامعه در رویارویی با محیط و تلاش برای تطابق آن است؛ بنابراین با گذشت زمان پیشبینی میشود سوگیری و حساسیت نسبت به این پدیدۀ اجتماعی، کمتر و نگرش افراد مثبتتر میشود تا جایی که فرهنگسازی در این زمینه انجام میگیرد.
یافتههای این پژوهش نشان داده است دختران نسبت به پسران، نگرشی منفیتر نسبت به ازدواج در فضای مجازی داشتهاند و عوامل اجتماعی که در فرایند جامعهپذیری دخیل هستند، برای دختران و پسران یکسان عمل نمیکنند. از لحاظ پیوستگی با خانواده نیز میزان پیوستگی با خانواده در میان دختران بیش از پسران بوده است؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت در جامعۀ ما خانوادهها با آگاهی از آسیبپذیری بیشتر دختران نسبت به اینگونه آشناییها و معاشرت قبل از ازدواج آن هم در فضای غیرواقعی که گمنامی از بارزترین خصوصیات آن است، کنترل و نظارت شدیدتری بر دختران و اعمال آنان دارند تا مبادا آسیبهای ناشی از فضای مجازی دامنگیر آنها شود؛ بنابراین، این کنترل و نظارت والدین در قالب نگرش منفیتر دختران به ازدواج در فضای مجازی جلوه میکند. پیوستگی بیشتر دختران به خانواده با اطاعت و فرمانبرداری بیشتر از خواستههای والدین همراه است. همچنین دختران بهدلیل سربهراهی و رفتار خوشایند ارزشمند انگاشته میشوند و این امر از بدو تولد بهدلیل رفتار متفاوت والدین بر اساس جنسیت کودکان اکتساب میشود. همچنین بین دو گروه جنسیتی دختران و پسران بهلحاظ استفاده از اینترنت اختلاف معنادار وجود داشته است و پسران از اینترنت استفادۀ بیشتری میکنند.
در زمینۀ مقایسۀ نتایج پژوهش حاضر با نتایج پژوهشهای پیشین باید گفت نتایج این پژوهش با مطالعۀ عبداللهیان (1383) با عنوان «مطالعۀ شکاف میان ایدئالهای دو جنس» هماهنگ است. عبداللهیان در پژوهش خود دربارۀ ایدئالهای زنان و مردان ایرانی به این نتیجه دست یافت که 60 درصد از شش میلیون استفادهکنندۀ اینترنت در ایران را مردان و 40 درصد بقیه را زنان تشکیل میدهند که اغلب جوان و مجرد هستند. همچنین نتایج پژوهش حاضر با نتایج مطالعۀ باستانی و شهناز (1386) با عنوان «شکاف جنسیتی در کاربرد کامپیوتر و اینترنت (بررسی دانشجویان دانشگاههای شهر تهران)» نیز مطابقت دارد. جنسیت بر نوع و میزان استفاده از اینترنت تأثیرگذار است، بهگونهای که دنیای برخط (آنلاین) زیر سلطۀ مردان است و زنان سهمی کمتر دارند. دلیل وجود اختلاف در استفاده از اینترنت بین دو جنس نیز در جامعهپذیری دختران و پسران ریشه دارد که آنان را به سوی نقشهای سنتی و جنسیتی سوق میدهد.
علاوه بر این، یافتههای پژوهش نشان داده است متغیر دینداری سبب نگرش منفی به ازدواج در فضای مجازی بوده است. اگرچه یافتههای نظری و پژوهشهای تجربی فراوانی در این زمینه موجود نیست؛ میتوان گفت این مسأله با پژوهش کیفی ربیعی و شاهقاسمی (1388) تا اندازهای میتواند همخوانی داشته باشد که دوستیهای اینترنتی جوان در ایران را بهدلیل آسیبزایی و فریبآمیزبودن نوع دوستیها ازجمله مهمترین دلایل نگرش منفی افراد به آن دانسته است؛ زیرا افراد دیندار بهدلیل اعتقاد به آسیبزایی این قبیل دوستیها، نگرشی منفیتر به ازدواج در فضای مجازی داشتهاند.
یافتههای پژوهش حاضر نشان داد میزان استفاده از اینترنت، یکی از متغیرهای تأثیرگذار مهم در ایجاد نگرش مثبت به ازدواج در فضای مجازی بوده است. به نظر میرسد شبکههای اینترنت به استفادهکنندگان اجازه میدهد در زمان و مکانهای مختلف بدون محدودیت ارتباط داشته باشند و بهدلیل سرعت آن در کمترین زمان ممکن با هم در سطوح مختلف و متنوعی از افراد برای ازدواج تبادل اطلاعات داشته باشند و محیطهای اجتماعی چندجانبهای را تجربه کنند.
درمجموع باید گفت نتایج مطالعۀ حاضر در کنار نتایج پژوهشهای دیگر در این حوزه، تأکیدی دوباره بر تأثیراتی است که اینترنت بر زندگی واقعی افراد و بهویژه نسل جوان داشته است. درواقع اینترنت ضمن تغییر در شبکۀ روابط اجتماعی هم تأثیر مثبت و هم تأثیر منفی بر نگرشهای افراد ازجمله نگرش آنها دربارۀ ازدواج در فضای مجازی گذاشته است. به تعبیر سلوین[19] (2000: 5) این تأثیرها هم عمیق و هم بازگشتناپذیر هستند و بر شیوۀ نگرش و میزان و نوع ارتباط افراد در جامعۀ امروز، نقشی مهم ایفا میکنند. شبکههای اینترنت، الگوهای روابط بین کنشگران را در شبکههای اجتماعی در تمامی سطوح هنجارها، الگوها و ارزشهای سنتی حاکم بر آشنایی و یافتن فرد مناسب برای ازدواج را دچار تغییر و تحول اساسی کرده و در شکلدهی و ساخت مجدد و بازتولید ازدواج نقشی مهم ایفا میکند.
[1] Information & Communication Technologies
[2] Pure relationships
[3] Escalating
[4]Parks Malcolm & Floyd
[5]Utz
[6] Social Information Processing
[7] Underwood, Heather
[8] Findly, Bruce
[9] Primary Relationships
[10] Carter
[11] Computer Mediated Communication
[12] Face to Face Communication
[13] Gating Features
[14] Scarcity Hypothesis
[15] Socialization Hypothesis
[16]Friedman et al.
[17] Validity
[18] Reliability
[19]Slevin