نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار جامعهشناسی دانشگاه فردوسی مشهد، ایران
2 کارشناس ارشد جامعهشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، ایران
3 مربی جامعهشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction
This paper presents the results of laboratory experiments on trust and cooperation in social interactions. It aims at contributing to one of the basic questions of theoretical sociology: social order. In order to maintain social order, a collectivist orientation is essential for any society (Javadi Yeganeh and Hashemi, 2006). The formation of collective actions through individual actions and interpersonal interactions, and why and how cooperation between actors have different answers in sociological paradigms (Asgharpour, 2011). Therefore, explaining social order has been the main concern of most social scientists. Albeit economists and sociologists have their specific approaches to this issue. In the economic view, actors are rational creatures who try to maximize their individual profits. They investigate available resources and choices, and check the potential consequences, then adopt the decision that has the most benefit for them. In the sociological approach, agents are affected by social norms and values, and give the first priority to collective interests. Hence they make decisions in harmony with social norms and help to gain social benefits. The best way to explain actions with regard to both individual preferences and social forces is the advertent observation of actors’ decision making in various social situations. The purpose of this paper is to study the relationship between trust and cooperation in social interactions using laboratory experiments. This matter is important because trust is vital in all interactions including business transactions, and many scholars have emphasized the importance of this issue.
Materials & Methods
This experiment took place over one days in the computer laboratory of the literature Faculty of Ferdowsi University, using the experimental software z-Tree. The participants were 28 students recruited through public announcement in various faculties. All interactions took place through the computer network and the subjects were unable to identify their counterparts. The subjects played 30 periods in all and were informed in advance of the duration of the game. The game took nearly one hour (including instructions) and the average payment was 42000 Rials, which was paid immediately after the experiment. Each game was conducted with two subjects, and in each period subjects are randomly assigned to the role of A and B; (ii) both player A (the investor) and player B (the trustee) received an initial endowment of 10 experimental currency units (ECU), having an exchange rate of 1 ECU = 1.5 Euro cents; (iii) player A decided his/her investment and the invested amount was tripled and sent to player B in addition to his/her own endowment; (iv) B chose the amount to return to A; (v) the sums earned by both players in the current period were shown to both subjects.
Discussion of Results & Conclusions
In this baseline game, the subgame perfect equilibrium, assuming that actors are rational and self-interested, is for B to return nothing and consequently for A to keep all his/her endowment. Nevertheless, experimental evidence shows that investors are willing to send on average about 40-50% of their endowment, while trustees return slightly more than the amount sent (Berg et al., 1995; see also Camerer, 2003). The pure economic perspective to expect that actors are economic and simply tend to look for more profit, should lead to the fact that the parties do not trust their interactions. However, the results of this study showed that actors significantly trusted their interactions and investors were willing to send on average about 23% of their endowment. Also, even B players (trustees) who must pay a part of their profit to trustors, did not act in pure economic terms. Also, there was not a significant difference between men and women in the amount of investment.
کلیدواژهها [English]
مسألۀ نظری این پژوهش، بخشی از یکی از اساسیترین مسائل جامعهشناسی یعنی نظم اجتماعی است. در رویکرد نظم اجتماعی، وجود حداقلی از جهتگیری جمعگرایانه برای هر جامعه ضرورت دارد (جوادی یگانه و هاشمی، 1384). شکلگیری کنشهای جمعی از خلال کنشهای فردی و تعاملهای بین فردی و چرایی و چگونگی همکاری میان کنشگران در پارادایمهای گوناگون جامعهشناسی، پاسخهای متفاوتی یافته است (اصغرپور، 1389).
معمولاً در پژوهشهای جامعهشناختی، اعتماد، پاسخ تمام مشکلات در تعاملها شناخته میشود؛ به عبارتی، اعتماد اجتماعی یکی از ابعاد بسیار مهم زندگی بشری است که حیات اجتماعی بشر امروزی بدون آن بسیار دشوار خواهد بود. حیات اجتماعی، زمانی بقا و دوام مییابد که حداقل یکی از پیشفرضهای اساسی آن (اعتماد اجتماعی) برقرار باشد؛ زیرا اعتماد باعث تداوم کنش اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میشود و بدون آن هیچ کنش متقابل مطمئنی انجام نمیشود (اینگلهارت، 1373).
در تعاملات روزمره، برای تولید کالا (خواه کالای ملموس و خواه کالای ناملموس) کنشگران باید با یکدیگر همکاری کنند؛ اما این همکاری در تعاملات برای مشارکتکنندگان هزینه دارد. همچنین چگونگی تولید کالا برای کنشگران درگیر در آن مهم است؛ زیرا آنان باید مطمئن باشند منفعت تولیدشده از هزینهای که آنان پرداختهاند، بیشتر خواهد بود. همچنین باید بدانند در کنار دیگر کنشگران میتوانند منفعت تولیدشده را محافظت و سهم خود را دریافت کنند. تمام اینها با اطلاعات به کنشگر میرسد. اعتماد برای کنشگران درگیر، خلأ اطلاعات یا پیچیدگی همکاری را میتواند تعدیل کند (کلمن، 1390؛ Misztal, 1996؛ Luhmann, 1979؛ Cook & Emerson, 1978؛ Yamagishi et al., 1998) ؛ اما اعتماد همواره همراه با تسهیلاتی که به وجود میآورد، برای اعتمادکننده، خطراتی هم دارد. برآورد صحیح قابلیت اعتماد طرف تعامل برای اعتمادکننده حیاتی است؛ زیرا در صورت خطا در این امر، سرمایۀ خود را از دست خواهد داد (Arrow, 1974).
اعتماد بر اساس نوع کنش اعتمادآمیز کنشگر به انواع اعتماد عقلانی، اعتماد اخلاقی، اعتماد درونیشده و اعتماد عاطفی تقسیم میشود. از میان این انواع، اعتماد عقلانی بیش از همه معطوف به طرف تعامل و شرایط رابطۀ اجتماعی است. اعتماد عقلانی، اعتمادی است که مردم در روابط رسمی خود از آن کمک میگیرند. در بازارهایی که کنشگران متفاوت در آن حضور دارند و هنوز روابط میان کنشگران آنقدر عمیق نیست که یکدیگر را بهصورت چهره به چهره بشناسند، این نوع اعتماد، کارآمدترین است (کوک و همکاران، 2005 به نقل از اصغرپور، 1389).
همانگونه که گفته شد رابطۀ اعتمادآمیز، مبادلهای است که حداقل دو طرف در آن تعامل دارند؛ یعنی یک اعتمادکننده و یک معتمد که این رابطه با مقداری خطر نیز همراه است. اگر اعتمادکننده، تصمیم بگیرد اعتماد کند، معتمد به آن میتواند احترام گذارد یا از آن سوءاستفاده کند (Bravo et al., 2012؛ Giddens, 1990؛ Bravo & Tamburino, 2008؛ Mollering, 2006؛ Josang & Presti, 2004).
اعتماد و همکاری اخیراً بهعنوان موضوعی کلیدی در اقتصاد و جامعهشناسی مطرح شدهاند (Cook & Levi, 2005). این توجه به مسألۀ اعتماد، دلیلی عمده دارد و آن این است که جهانیشدن، دورنما و چشمانداز تجارت و اقتصاد را به سوی الگوهای پیچیده و پیشبینینشدنی تغییر داده است (Barrera et al., 2009). هدف این مقاله نیز بررسی رابطۀ اعتماد و همکاری در تعاملات اجتماعی با استفاده از تجربیات آزمایشگاهی است. اهمیت این مسأله در حیاتیبودن اعتماد در تمام تعاملات ازجمله تبادلات تجاری است. پژوهشگران بسیاری بر ضرورت این موضوع بهعنوان روانکنندۀ اقتصادی بهخصوص در ایران تأکید کردهاند. برای رسیدن به این هدف، با استفاده از روش آزمایش، متغیر اعتماد در نسخهای تکرارشده[1] از بازی سرمایهگذاری بررسی شده است.
در این بازی که برای نخستین بار برگ و همکاران (1995) معرفی کردهاند، سرمایهگذار یا اعتمادکننده (بازیکن الف) تصمیم میگیرد مقداری از موجودی خود را به معتمد (بازیکن ب) بدهد. این مبلغ در مقداری که معمولاً بزرگتر از سه است، ضرب میشود؛ سپس ب تصمیم میگیرد سهمی از مبلغ دریافتی را به الف برگرداند. حالت تعادل در این بازی زمانی است که بازیکنان، افرادی عقلانی و منفعتطلب باشند، ب مبلغی را برنگرداند و بهتبع الف نیز موجودی خود نزد خویش نگه دارد (Berg et al., 1995; Camerer, 2003).
بوئرو [2]و همکاران (2009) تأثیر شهرت در اعتماد و همکاری را در تعاملات اجتماعی بررسی کردند و بازی سرمایهگذاری را بسط دادند و رفتارهای جدیدی به آن اضافه کردند. آنان در بررسی آزمایشگاهی خود، رفتارها را در دو حالت با هم مقایسه کردهاند: اول، ارزیابی متقابل سرمایهگذار و معتمد (با اختصاص نمره یا شاخص همکاری) و دوم، ارزیابی طرف سوم از معتمد و سرمایهگذار[3]. نتایج آزمایشهای آنان به یافتههایی منجر شدند که درکی بهتر نسبت به نقش اعتماد مبتنی شهرت، در همکاری ارائه میکنند: 1. شهرت طرف سوم بهطور مثبت در همکاری تأثیر میگذارد و موجب مراقبت از اعتماد میشود. 2. ساز و کار متفاوت شهرت، میزانهایی متفاوت از همکاری تولید کند. 3. افراد به شهرت خود حساس هستند، حتی هنگامی که تأثیری در پرداخت مالی آنها ندارد.
بوئرو و همکاران (2010) ارتباط بین انتخاب شریک و پیدایش اعتماد و همکاری را در میان افراد مطالعه و با ترکیب شواهد تجربی و شبیهسازی شبکه، ارتباط نتیجۀ تعامل و شکلگیری ساختار اجتماعی بررسی کردند. آنان نشان دادند شبکههای پویا، زمانی که توانایی ایجاد شبکههای جدید و جدایی از مفتبران را داشته باشند، نتایج مثبتی به همراه خواهند داشت. آنان به این نتیجه دست یافتند که ماهیت پایدار یا ناپایدار ساختار تعامل، در نفس خود، در تمایز میان اعتماد و همکاری تأثیر ندارد. چیزی که اهمیت دارد رابطۀ حاصل از تعامل و شکلگیری ساختار است. در کار آنان تغییرات ساده در ساختار شبکه، نتیجۀ بازی را تغییر نمیدهد؛ اما پویاکردن شبکه به همکاری بیشتر منجر میشود. زمانی که عاملهای همکاریکننده، توانایی ایجاد ارتباطهای بیشتر و احتمالاً حذفکردن مفتبران را دارند، همکاری افزایش مییابد و فرصت سوءاستفادۀ مفتبرها کاهش پیدا میکند.
ساتکلیف و وانگ [4](2012) مدلی محاسباتی برای توسعۀ روابط اجتماعی توسعه دادهاند که راهبردهای عامل را بر اساس فرضیههای مغز اجتماعی دانبار[5] به کار میگیرد. این پژوهشگران، فرایند شکلگیری و فروپاشی روابط را بهصورت تابعی از فراوانی تعامل، سابقۀ تعامل و راهبردهای عاملها بر اساس اعتماد بررسی میکنند. نتایج آنان نشان دادهاند عاملهایی که در انجام تعامل بیشتر در میان روابط اجتماعی خود، بیشتر به سراغ آنهایی میروند که اعتماد بالایی در آنها وجود دارد، اعتماد بیشتری در شبکۀ روابط اجتماعی خود ذخیره میکنند.
عباسزاده (1383) در پژوهش خود برخی از عوامل اجتماعی و عوامل اقتصادی مؤثر در اعتماد اجتماعی را شناسایی کرده است و برای تبیین روابط منطقی بین متغیرهای یادشده و اعتماد اجتماعی از نظریههای گوناگونی همچون نظریۀ تونیس (گمن شافت، گزل شافت)، وبر (کنش عقلانی)، زتومکا (مخاطره)، گیدنز (اعتماد به نظامهای انتزاعی) و چلبی (روابط انجمنی) استفاده کرده است. نتایج یافتههای این پژوهش پیمایشی نشان میدهند میزان اعتماد اجتماعی در نمونۀ مدّنظر (دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز) متوسط و رابطۀ آن با عوامل اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، رابطهای خطی بوده است.
ابراهیمی لویه (1388) در مطالعۀ خود، شهر گرمسار را با روش پیمایشی، اعتماد اجتماعی بررسی کرده است. در این پژوهش، شاخص اعتماد اجتماعی از ترکیب اعتماد به عموم مردم، اعتماد به اصناف و اعتماد به سازمانها ساخته شده است و نتایج آن نشان میدهند 5/63 درصد از پاسخگویان، اعتماد اجتماعی در حد متوسط، حدود 5/ 20 درصد، اعتماد اجتماعی پایین و تنها حدود 16 درصد اعتماد اجتماعی بالا دارند. بین تمامی متغیرهای مستقل پژوهش (دگرخواهی، بیگانگی اجتماعی، احساس امنیت، اعتقادات دینی، فضای مناسب اخلاق عمومی، همبستگی اجتماعی، رضایت از زندگی و مقبولیت اجتماعی) و متغیر وابسته (اعتماد اجتماعی) در سطح 1 درصد، رابطۀ معنیداری وجود داشته است. تنها همبستگی بین متغیر بیگانگی اجتماعی و اعتماد اجتماعی، معکوس بوده و بقیۀ متغیرها، همبستگی مستقیم با متغیر وابسته داشتهاند. بالاترین شدت همبستگی با متغیر وابستگی مربوط به متغیرهای اخلاق عمومی، رضایت از زندگی و همبستگی اجتماعی و کمترین آنها مربوط به احساس امنیت، بیگانگی اجتماعی و مقبولیت اجتماعی بوده است. سایر متغیرها بین این دو گروه قرار داشتهاند.
ادهمی و کاویانپور (1389) با استفاده از نظریات پارسونز، کلمن، زتومکا، تونیس، گیدنز و بوردیو، برخی از عوامل اجتماعی مؤثر در اعتماد اجتماعی (تعهد درونی ناشی از جامعهپذیری، سود حاصل از اعتماد و میزان انتظار از معتمد و ریسک اعتماد) را شناسایی و با آنها فرضیههایی را طرح کرده و به آزمون گذاشتهاند. این پژوهش از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه استفاده کرده است. نتایج آنان نشان میدهند تعهد درونی و سود حاصل از اعتماد با اعتماد اجتماعی، رابطۀ مستقیم و ریسک اعتماد و اعتماد اجتماعی، رابطۀ معکوس دارند. همچنین آنان به این نتیجه رسیدند که بین میزان انتظار از معتمد و اعتماد اجتماعی، رابطه وجود ندارد.
اوجاقلو و زاهدی (1384) در مقالۀ خود با عنوان «بررسی اعتماد اجتماعی و عوامل مؤثر در آن در بین ساکنان شهر زنجان» تأثیر سنتگرایی، پایگاه اجتماعی و تحصیلات را بر اعتماد تعمیمیافته بررسی کردند. یافتههای پژوهش آنان نشان میدهند بین متغیر سنتگرایی و اعتماد تعمیمیافته، بین پایگاه اجتماعی و اعتماد تعمیمیافته، رابطۀ معناداری وجود ندارد، در حالی که بین سنتگرایی و دو بعد اعتماد یعنی صراحت و صداقت، بین تحصیلات پاسخگویان و اعتماد اجتماعی، رابطۀ معنیدار مستقیمی وجود داشته است. نتایج حاصل از آزمون فرضیههای مربوط به متغیرهای فردی نیز نشان دادهاند، بین میزان مطالعه و اعتماد اجتماعی، بین محل تولد افراد و اعتماد اجتماعی، رابطۀ معنیداری وجود دارد.
کیوناری و همکاران (2006) به دنبال پاسخ به این پرسش هستند که آیا اعتمادکردن، موجب قابلیت اعتماد میشود؟ آنها برای پاسخ به این پرسش، دو آزمایش انجام دادند که در آن اعتمادکردن و قابلیت اعتماد را در دو گروه شرکتکنندۀ امریکایی و ژاپنی با یکدیگر مقایسه کردند. در بازی اعتماد استاندارد، شخص معتمد میداند به وی اعتماد شده است. این آگاهی که شخص معتمد میداند به او اعتماد شده است، ممکن است موجب شود او در بازی اعتماد، مسئولانهتر رفتار کند؛ اما نتایج نشان میدهند اعتمادکردن، موجب رفتار مسئولانه حداقل در بازیهای یک مرحلهای نمیشود. یافتههای این پژوهشگران همچنین نشان میدهند اعتمادکردن و مسئولانه رفتارکردن دو سوی یک سکه، اما کاملاً مجزا و متمایز هستند. اعتمادکنندههای امریکایی بیشتر از همتایان ژاپنی خود اعتماد میکردند، در حالی که معتمدان امریکایی کمتر مسئولانه رفتار میکردند. تفاوت ملیت در اعتماد و اعتمادپذیربودن در بازی اعتقاد کمتر بررسی شده است. آنها به این نتیجه رسیدند که پژوهشگران اعتماد باید محدودیتهای بازیهای یک مرحلهای را در مطالعۀ عوامل تعیینکنندۀ اعتماد و اعتمادپذیربودن در نظرگیرند.
در اغلب پژوهشهای انجامشده در خارج از ایران، از روش آزمایش برای بررسی اعتماد و همکاری در روابط اجتماعی استفاده شده است. با مقایسۀ پژوهشهای انجامشده در زمینۀ اعتماد، گفتنی است یکی از مزیت های روش آزمایش، کنترل متغیرها است کنترل متغیرها است؛ اما در پژوهشهای انجامشده با روش پیمایش، اغلب به عوامل تأثیرگذار در اعتماد و همکاری میان افراد اشاره شده و بهصورت خطی، متغیرهای متفاوتی به اعتماد مربوط شده است. مزیت دیگر روش آزمایش این است که علاوه بر بررسی عوامل تأثیرگذار در اعتماد، تعاملات افراد را نیز میتوان مشاهده و فرایند تغییر رفتار آنان را نیز مطالعه کرد.
امروزه، اعتماد در بسیاری از حوزههای تخصصی همچون علوم اقتصادی (Anderson & Narus, 1990؛ Barrera & Buskens, 2009)، علوم اجتماعی (Cook & Levi, 2005 ؛ Barrera, 2008)، علوم سازمانی و مطالعات تجاری و مطالعات اجتماعات (Jackson, 2004) نقش محوری دارد. در دو دهۀ اخیر، اعتماد به یکی از مسائل عمده در علوم اجتماعی تبدیل شده است (Cook & Levi, 2005). زتومپکا (2006) دو دلیل برای تمرکز تحقیقات بر اعتماد در دهههای اخیر مطرح کرده است: تغییر تمرکز از سطح کلان اجتماعی به تحلیل دقیقتر پایههای خرد زندگی اجتماعی و تغییر ساختار و فرایندهای اجتماعی در مدرنیتۀ متأخر. اعتماد یکی از ویژگیهای پویای روابط اجتماعی و سرمایۀ رابطۀ اجتماعی است؛ به بیان ساده، در یک رابطه، زمانی که یک طرف تعامل باور دارد طرف مقابل، انگیزۀ انجام کنش به نفع او را دارد، آنگاه گفتنی است در این رابطه اعتماد وجود دارد (Hardin, 2002؛ Cook & Levi, 2005).
اعتماد به باورهایی مربوط است که یک عامل دربارۀ رفتار دیگری دارد. کنش مورد اعتماد دیگری، کنشی است که اگر شخص مقابل همکاریکننده باشد، امکان منفعت متقابل را ایجاد میکند و اگر شخص دیگر نقض کند، خطر از دستدادن منفعت خود را میپذیرد. اگر شخص اول در یک بازی تکرارشونده، باور داشته باشد شخص دوم، ترجیحات دیگرخواهانه دارد یا با مقابلهبهمثلی مثبت تحریک شود، آنگاه شخص اول به شخص دوم اعتماد میکند. شخص اول ممکن است حتی با وجود داشتن ترجیحات خودخواهانه اعتماد کند؛ زیرا معتقد است شخص دوم، رفتار غیرمسئولانه نمیکند (Cox, 2004). رابطۀ اعتمادآمیز، مبادلهای است که حداقل دو طرف در آن تعامل دارند: اعتمادکننده و معتمد. در این مورد، همواره مقداری خطر نیز وجود دارد (Mayer et al., 1995). اگر اعتمادکننده تصمیم به اعتماد بگیرد، معتمد به آن میتواند احترام گذارد یا از آن سوءاستفاده کند (کلمن، 1390: 156).
اعتماد ممکن است در تعاملات یکباره و گاهی حتی در مبادلات مکرر رخ دهد و اگر تعهد به آن گران تمام شود، معتمد، هیچ انگیزۀ عقلانی برای رفتار مسئولانه ندارد. در این صورت، اعتمادکننده بهسختی اولین حرکت را انجام میدهد و اعتماد میکند (Bravo et al., 2012). هر کنشگر، هدفمند است و باید کوشش کرد با رویکرد عقلانی، کنشهای او را در تعقیب هدفهای ممکن تبیین کرد. تصمیم اعتمادکننده، تقریباً همیشه دشوار است: تصمیم برای اینکه آیا به معتمد بالقوه باید اعتماد کرد یا نه؟ تنها اعتمادکنندۀ بالقوه نیست که تصمیمهایش را باید در نظر گرفت؛ زیرا در بسیاری از موارد، معتمد امکان انتخاب بین حفظ اعتماد یا گسستن اعتماد را دارد. برقراری اعتماد به معتمد امکانی میدهد که قبلاً مقدور نبود. اگر معتمد، مسئولانه رفتار کند، اعتمادکننده منفعت میبرد، در غیر این صورت او از این تعامل متضرر خواهد شد (کلمن، 1390: 154- 153).
اغلب پژوهشگران معتقدند اعتماد، روانکنندۀ مهمی برای روابط اجتماعی است و نظریهها و مطالعات دربارۀ روابط انسانی، اهمیت مقابلهبهمثل و مبادلۀ کنشهای خیرخواهانه را در ایجاد روابط اجتماعی و بهطور ضمنی در ایجاد اعتماد ذکر کردهاند (Kiyonari et al., 2006). شخص اعتمادکننده برای اعتمادکردن به اطلاعات نیاز دارد و با این اطلاعات، میزان ریسک رابطه را برآورد میکند و تصمیم میگیرد. البته اعتماد همواره بهصورت کاملاً حسابگرانه انجام نمیگیرد؛ زیرا در برخی موقعیتها، دستورالعملهایی برای اعتمادکردن یا اعتمادنکردن وجود دارد. اطمینان و اعتماد هر دو به اطلاعات فرد مربوط هستند. هر دو به کنشگر کمک میکنند بتواند پیشبینی کند و آینده را ببیند. اطمینان نشان میدهد فرد چقدر میتواند مطمئن باشد که آنچه وی انتظار دارد، روی خواهد داد و طرف تعامل چیزی را غیر از آنچه پیشبینی شده است، نمیتواند انجام دهد؛ اما اعتماد زمانی معنی پیدا میکند که طرف تعامل یعنی فرد شایستۀ اعتماد، خلاف آنچه را انتظار میرود، انجام دهد؛ زیرا بسیاری از کنشها بهصورت زنجیرهای روی میدهند و کنشگر، هزینههای کنش را پیش از رسیدن به منفعتی تقبل میکند و منتظر برگشت منافع از سوی فرد معتمد میماند. در فرض نظری، دریافت آینده با قراردادهای صوری میتواند کنترل شود؛ اما درعمل، عدم تقارن اطلاعات و هزینهها مانع نظارت کامل هستند و بهکارگیری قراردادهای لازمالاجرا غیرممکن میشود (Arrow, 1974).
اعتماد، نقش مهمی در توسعۀ روابط پایدار دارد. اندرسون و ویتز [6](1989) معتقدند اعتماد دوطرفه بیش از اعتماد یکطرفه محتمل است؛ زیرا هنگامیکه سطح اعتماد نامتقارن است، ارتباط پذیرفتنی خواهد بود؛ زیرا شریکی که اعتماد کمتر دارد، تمایل بیشتری به ترک رابطه و همچنین تمایل کمتری به جبران فداکاری طرف مقابل دارد. اعتماد در رابطۀ پایدار و زمانی که هر دو طرف انگیزۀ تکمیل اعتماد دارند، شکل میگیرد و انگیزۀ تکمیل اعتماد، به تعهد ضمنی بازمیگردد. همانگونه که نتایج فراوان نشان دادهاند، در مبادلههای مثبت و در پاسخ به عدم قطعیت در بین قدرتهای برابر، تعهد به احتمال بیشتری اتفاق میافتد؛ بنابراین نابرابری قدرت ممکن است مانع اعتماد باشد (Cook & Emerson, 1978).
اشخاص از لحاظ اعتمادکردن در موقعیتهای مشابه متفاوت هستند؛ بنابراین افراد بسیار اعتمادکننده و اندک اعتمادکننده وجود دارند. این تفاوت را به ویژگیهای بدو تولد یا آموختهها و تجربهها میتوان نسبت داد. بهخصوص تعاملهای اولیه با اعضای خانواده در این زمینه مهم هستند (Hardin, 1993; Hardin, 2002). کسانی که بیشتر اعتماد میکنند، بیشتر هم اعتمادپذیر هستند و دروغگفتن را دشوار مییابند و دوستداشتنیتر هستند. آنها با این کار بهتر، افراد در خور اعتماد را از دیگران بر اساس سرنخهای خاص منصفانهای میتوانند جدا کنند. این همان چیزی است که یاگامیشی، هوش اجتماعی مینامد (Cook et al., 2005). ساز و کارهای نهادی و سازمانی کمک میکنند میزان قابلیت اتکا به دیگران را مشخص کنیم و خطر شکست در اعتماد را کاهش دهیم. برای اعتماد سربسته، مهمترین مسأله این است که چگونه اعتماد در گام اول شکل میگیرد (Cook et al., 2005).
نظریۀ انتخاب عقلانی
نظریۀ انتخاب عقلانی، سه ریشۀ اساسی دارد که مهمترین آنها از دیدگاه صاحبنظران، اقتصاد کلاسیک و نوکلاسیک است. از نظر اقتصاددانان کلاسیک، انسانها عقلانیت صرف دارند و همواره به دنبال به حداکثر رساندن سود خویش هستند. ریشۀ دیگر نظریۀ انتخاب عقلانی، دیدگاه وبر در باب عقلانیت است. وی چهار نوع کنش را از یکدیگر تفکیک میکند که عبارتند از: کنش سنتی، کنش عاطفی یا انفعالی، کنش عقلانی معطوف به ارزش، کنش عقلانی معطوف به هدف. بر اساس این تقسیمبندی، کنش عقلانی معطوف به هدف، عقلانیت کامل دارد. از ویژگیهای اصلی این کنش، هدف عقلانی و کارآمدترین راه برای دستیابی به هدف است؛ اما مهمترین ریشۀ نظریۀ انتخاب عقلانی، رویکرد جامعهشناسی رفتاری و نظریۀ مبادله است. هومنز معتقد بود انسان از یکسو در جستجوی حداکثر سود و از سوی دیگر در پی حداقل هزینهها است. این نظریه در تبیین پدیدههای اجتماعی، علاوه بر توجه به ساختارها و ضرورتهای اجتماعی، از عامل انسانی و انگیزهها و تمایلات او غفلت نمیکند (معیدفر، 1385 :38). بر اساس همین، فرضیههای مدّنظر در بازی سرمایهگذاری چنین بیان میشود: اولاً، معتمدان هیچ کنش مسئولانهای نشان نمیدهند و تمام دارایی را که فرد اعتمادکننده به آنها داده است، نزد خود نگاه میدارند. دوماً، با فرض اینکه اعتمادکنندگان از این امر اطلاع دارند، تصمیم میگیرند هیچ دارایی را به معتمدان واگذار نکنند.
روش
در دهههای اخیر، پیشرفت زیادی در بررسیهای تجربی دربارۀ همکاری و هنجارهای اجتماعی در علوم رفتاری تجربی حاصل شده است (Barrera et al., 2009). روش این پژوهش، آزمایش است که کاربرد وسیعی در علوم اجتماعی دارد. مزیت آزمایش، امکان آزمودن نظریههای اصلی و همچنین کشف و توصیف دقیق نظم رفتاری است (Hedström, 2009). در یک آزمایش، برخی رفتارها قرنطینه میشوند تا بهشکل نظاممند مشاهده شوند (Gilbert, 2008).
آزمایش در کاملکردن اطلاعات گرفتهشده از سایر روشهای تجربی نیز مفید است. آزمایشهای میدانی و آزمایشگاهی را برای فهم بهتر ساز و کارهای مشاهدهشده در میدان میتوان ترکیب کرد. پیمایشها، دادههای جامع و معرف تولید میکنند که قدرت تعمیم آماری دارند؛ اما آزمایش استنباط دربارۀ ترجیحات و نگرشها را به روش دقیق و کنترلشدهای امکانپذیر میکنند ((Falk & Heckman, 2009. دو نوع آزمایش متفاوت وجود دارد: میدانی و آزمایشگاهی. در آزمایش آزمایشگاهی، افراد در محیط آزمایشگاه با یکدیگر تعامل دارند که اغلب بهطور ناشناخته و گمنام انجام میشود؛ به بیان دیگر، افراد بدون اینکه طرف دیگر خود را بشناسند، با او تعامل دارند. بهطور خلاصه، در مقایسه با روشهای کمّی و کیفی، مزایای آزمونهای آزمایشگاهی به این ترتیب است: بهدستآوردن اطلاعات اطمینانبخش بیشتری از رفتار فرد نسبت به مصاحبه یا پرسشنامه، امکان فهم آن دسته از ساز و کارهای خرد تعامل اجتماعی که نتایج اجتماعی را میتوانند تبیین کنند و بهراحتی با مصاحبه فهمیدنی نیستند و امکان کنترل متغیرها و عاملها با دخالت بیرونی (Boero et al., 2009).
در این مقاله، نسخۀ تکرارشدهای از بازی سرمایهگذاری در آزمایشگاه با 28 آزمودنی انجام شده است. نمونۀ بررسیشده از میان دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد انتخاب شد و این افراد با اطلاعرسانیای که پژوهشگر در دانشکدههای دانشگاه انجام داده بود، بهصورت داوطلبانه در آزمایش شرکت کردند. آزمودنیها به محض ورود به آزمایشگاه، در فضاهای مجزای مجهز به یک رایانه مستقر شدند. قبل از شروع آزمایش، توضیحاتی راجع به ساختار آزمایش به پاسخگویان داده شد. افراد در شبکهای رایانهای و بهصورت زوجی و ناشناس بازی کردند. آنها در هر دور، بهشکل تصادفی با هم جفت میشدند و بازی سرمایهگذاری را انجام میدادند.
بازی سرمایهگذاری، چارچوب استاندارد آزمایشگاهی است و کاربرد خوبی در مطالعۀ اعتماد در تعاملهای اقتصادی دارد. در این بازی، عدم تقارن اطلاعاتی و عدم قطعیت وجود دارد و این ویژگیها موجب شباهت آن با تعاملهای اجتماعی میشود. در این بازی از «خود» خواسته میشود به دیگری اعتماد کند و «دیگری» هم اعتماد او را محترم بشمارد. قوانین این بازی، ساده بود. در هر دور، مشارکتکنندگان بهطور تصادفی جفت میشدند: بازیگر آ (سرمایهگذار) و ب (معتمد). هر دو بازیگر، سرمایۀ اولیهای به میزان سی واحد ارز آزمایش (E) دریافت میکنند که واحد آن واحد ارز آزمایش است که ارز، نرخ برابری با پول واقعی دارد: هر واحد ارز آزمایش برابر هفتاد ریال در نظر گرفته شده است[7].
بر اساس قاعدۀ بازی، ابتدا سرمایهگذار باید تصمیم بگیرد که تمام، بخشی یا هیچ مقدار از پول خود را برای معتمد، یعنی کسی که با وی جفت شده است، بفرستد و باقیمانده را نگاه دارد. آنچه را آ ارسال کرده است، M1 مینامیم. این مقدار در m ضرب میشود و برای معتمد ارسال و به سرمایۀ او اضافه میشود. این ضریب در این آزمایش منطبق بر کار بوئرو و همکاران (2009) برابر 3 است. پارامتر m را باید بازده سرمایهای دانست که فرد معتمد از سرمایهگذاری به دست آورده است؛ سپس فرد معتمد باید تصمیم بگیرد که تمام، بخشی یا هیچ مقدار از پول دریافتی را به سرمایهگذار بازگرداند. مقداری را که فرد معتمد بازگردانده است، مینامیم که در هیچ مضربی ضرب نمیشود. هر دور با مزایایی پایان مییابد که به بازیگران میرسد. در هر دور، منفعت کسبشدۀ سرمایهگذار () برابر است با: و منافع کسبشدۀ معتمد () برابر است با . پارامتر نشاندهندۀ میزان اعتماد سرمایهگذاران به افراد معتمد است. پارامتر نشاندهندۀ میزان اعتمادپذیربودن افراد معتمد است. درانتهای بازی، منفعت کسبشدۀ هر بازیگر، برابر مجموع منافعی است که در تمام دورها کسب کرده است. این بازی را «بازی سرمایهگذاری» مینامند؛ زیرا ضربکردن مبلغی که سرمایهگذار ارسال کرده است، نشاندهندۀ چند نکته است: (آ) سرمایهگذاران با این عدم قطعیت مواجه بودند که با پرداخت در ابتدای تعامل، منافع احتمالی بیشتری در پایان دریافت کنند، (ب) معتمدان از تصمیمهای سرمایهگذاران، منفعتی نصیبشان میشود (Sutcliffe, 2012).
حالت تعادل این بازی زمانی است که بازیکنان، افرادی عقلانی و منفعتطلب باشند؛ یعنی ب مبلغی را برنگرداند و بهتبع آ نیز موجودی خود را نزد خویش نگه دارد؛ اما شواهد تجربی نشان دادهاند سرمایهگذار، مبلغی حدود 40 تا 50 درصد را سرمایهگذاری میکند و شخص معتمد نیز مقداری بیشتر از مبلغ فرستادهشده را به سرمایهگذار برمیگرداند (Berg et al., 1995; Camerer, 2003)
شکل1- تصاویری از آزمایشگاه قبل و در زمان آزمون انجامشده
ابزار انجام آزمایش، نرمافزار Ztree [8] (Fischbacher, 2007) بوده است که اولین بار در دانشگاه زوریخ آلمان به کار برده شد و بهطور اختصاصی برای اجرای آزمایشهای اقتصادی طراحی شده است. در این نرمافزار، آزمایش دلخواه را میتوان تعریف و در شبکه اجرا کرد.
مکان انجام آزمایش، اتاق رایانۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد بوده است. برای دعوت از آزمودنیها، فراخوان بهصورت پوستر در دانشکدهها نصب شد و متقاضیان علاقهمند ثبتنام کردند. 28 آزمودنی از رشتههای علوم اجتماعی، برنامهریزی شهری، ادبیات انگلیسی، ادبیات عرب، تاریخ و علوم سیاسی شرکت کردند. تمامی تعاملات با شبکۀ رایانهای بود و درمجموع افراد 30 دور با یکدیگر بازی کردند که تقریباً یک ساعت به طول انجامید. افراد بهطور میانگین 4200 تومان (هر یک واحد ECU معادل 7 تومان) به دست آوردند که پس از بازی بررسی؛ سپس دادههای ثبتشده از تصمیمهای کنشگران، با استفاده از نرمافزار spss تحلیل شد.
فرضیههای پژوهش بازیکنان نوع ب تمامی مقادیری را که بازیکنان نوع آ فرستادهاند، نزد خود نگاه میدارند.
با فرض اینکه بازیکنان نوع آ از این موضوع اطلاع داشته باشند، آنان نیز هیچ مقداری را برای بازیکنان ب ارسال نمیکنند.
یافتهها
برای بررسی فرضیههای اصلی پژوهش، ابتدا مناسب با ساختار بازی سرمایهگذاری آنها را بازنویسی میکنیم: اولاً، بازیکنان نوع ب تمامی مقادیری را که بازیکنان نوع آ فرستادهاند، نزد خود نگاه میدارند، دوماً، با فرض اینکه بازیکنان نوع آ از این موضوع اطلاع داشته باشند، آنان نیز هیچ مقداری را برای بازیکنان ب ارسال نمیکنند.
پیشبررسی این دو فرضیه، توصیفی از جنس، سن، مبلغ دریافتشده و سود کسبشدۀ شرکتکنندگان در آزمایش در جدول 1 ارائه شده است. علاوه بر آن، مقدار سرمایهگذاری بازیکن آ و مقدار بازگشت بازیکن ب نیز ارائه شده است. تعداد شرکتکنندگان در آزمایش برابر با 28 نفر بوده که از این تعداد، 15 نفر زن و 13 نفر مرد بودهاند. میانگین کلی سن آنان، 21 سال است. میانگین مبلغ دریافتشدۀ افراد شرکتکننده، 4199 و میانگین کلی سود آنان 2699 تومان است.
جدول 1- خلاصۀ یافتههای پژوهش
پاسخگویان |
جنسیت |
سن |
مبلغ دریافتشده |
سود کسبشده |
میانگین سرمایهگذاری آ |
انحراف معیار سرمایهگذاری آ |
میانگین بازگشت ب |
انحراف معیار بازگشت ب |
1 |
زن |
00/21 |
00/4496 |
00/2996 |
67/2 |
47/2 |
47/1 |
03/2 |
2 |
مرد |
00/28 |
00/3929 |
00/2429 |
07/1 |
58/1 |
73/1 |
60/2 |
3 |
مرد |
00/21 |
00/4594 |
00/3094 |
67/2 |
35/3 |
0/60 |
0/83 |
4 |
مرد |
00/21 |
00/4230 |
00/2730 |
13/2 |
73/1 |
13/1 |
25/1 |
5 |
زن |
00/21 |
00/4216 |
00/2716 |
87/1 |
89/1 |
40/1 |
67/1 |
6 |
زن |
00/20 |
00/3873 |
00/2373 |
73/1 |
67/1 |
40/4 |
34/4 |
7 |
زن |
00/18 |
00/4699 |
00/3199 |
07/3 |
13/3 |
93/1 |
89/2 |
8 |
زن |
00/18 |
00/4167 |
00/2667 |
67/2 |
89/2 |
27/2 |
83/3 |
9 |
زن |
00/19 |
00/4181 |
00/2681 |
40/1 |
59/2 |
0/93 . |
58/1 |
10 |
زن |
00/22 |
00/4496 |
00/2996 |
00/3 |
72/3 |
0/80 |
42/1 |
11 |
زن |
00/22 |
00/4524 |
00/3024 |
53/2 |
50/2 |
60/1 |
23/2 |
12 |
زن |
00/21 |
00/4279 |
00/2779 |
07/2 |
74/2 |
0/80 |
0/94 |
13 |
زن |
00/21 |
00/4258 |
00/2758 |
53/2 |
26/2 |
0.80 |
82/1 |
14 |
مرد |
00/22 |
00/4139 |
00/2639 |
40/2 |
67/2 |
07/1 |
44/1 |
15 |
مرد |
00/21 |
00/5259 |
00/3759 |
40/2 |
64/3 |
73/1 |
24/3 |
16 |
مرد |
00/21 |
00/3726 |
00/2226 |
33/1 |
91/1 |
53/3 |
76/4 |
17 |
مرد |
00/21 |
00/3327 |
00/1827 |
67/2 |
41/2 |
67/3 |
81/3 |
18 |
مرد |
00/20 |
00/3691 |
00/2191 |
00/2 |
56/2 |
27/3 |
23/5 |
19 |
مرد |
00/23 |
00/4258 |
00/2758 |
93/2 |
96/2 |
20/2 |
68/2 |
20 |
مرد |
00/21 |
00/4013 |
00/2513 |
67/1 |
13/2 |
20/1 |
52/1 |
21 |
مرد |
00/22 |
00/4090 |
00/2590 |
27/3 |
76/2 |
53/3 |
81/3 |
22 |
مرد |
00/26 |
00/4286 |
00/2786 |
47/3 |
72/3 |
40/2 |
84/1 |
23 |
زن |
00/18 |
00/4559 |
00/3059 |
60/2 |
63/1 |
00/2 |
20/2 |
24 |
زن |
00/24 |
00/3754 |
00/2254 |
27/2 |
28/3 |
80/3 |
38/4 |
25 |
زن |
00/26 |
00/4055 |
00/2555 |
33/2 |
64/2 |
13/2 |
70/2 |
26 |
مرد |
00/21 |
00/4454 |
00/2954 |
40/2 |
29/2 |
0/27 |
0/46 |
27 |
زن |
00/27 |
00/4090 |
00/2590 |
13/2 |
42/2 |
60/2 |
53/2 |
28 |
زن |
00/22 |
00/3943 |
00/2443 |
00/2 |
95/2 |
33/1 |
40/1 |
میانگین کلی |
- |
21 |
00/4199 |
00/ 2699 |
33/2 |
59/2 |
95/1 |
48/2 |
برای آزمون دو فرضیۀ اصلی پژوهش، میزان سرمایهگذاری بازیکنان نوع الف (یعنی مقداری که به بازیکنان نوع ب دادهاند) و نیز میزان رفتار مسئولانۀ بازیکنان نوع ب با مقدار صفر مقایسه شدهاند. برای این کار از آزمون تی یکنمونهای استفاده و نتایج آن در جدول 2 ارائه شدهاند.
جدول2- میانگین و انحراف معیار سرمایهگذاری بازیکن آ و بازگشت بازیکن ب
بازگشت ب |
سرمایهگذاری آ |
آمارهها |
آزمون T یکنمونهای (مقایسه با صفر) |
95/148/237/900/0 |
33/259/237/2100/0 |
میانگین انحراف معیار آمارۀ T معنیداری |
با توجه به یافتههای جدول 2 میانگین و انحراف معیار سرمایهگذاری بازیکن آ بهترتیب برابر با 33/2 و 59/2 است. همچنین میانگین و انحراف معیار، میزان بازگشت سرمایۀ بازیکن ب نیز بهترتیب برابر با 95/1 و 84/2 است. هر دو آزمون تی، معنیدار هستند و نشان میدهند میزان پرداختهای هر نوع بازیکن (سرمایهگذاری اعتمادکنندهها و بازگشت معتمدان) بیشتر از صفر است؛ به بیان دیگر، فرضیههایی که مبنای اقتصاد کلاسیک داشتهاند و کنشگران را صرفاً اقتصادی فرض کردهاند، به نفع برداشتهای جامعهشناختی از رفتار کنشگران رد میشوند. درادامه برای بررسی بیشتر رفتار کنشگران در حین آزمایش، توصیف جزئیتری از مبادلات کنشگران ارائه خواهد شد.
شکل 2- میانگین رفتار بازیکنان نوع آ در طول 30 دور
شکل2 پویایی سرمایهگذاری بازیکنان الف را در طول 30 دور نشان میدهد. همچنان که دورها ادامه پیدا میکند، میزان سرمایهگذاری بازیکن آ کاهش و در دورهای میانی افزایش مییابد؛ اما با نزدیکشدن به دورهای پایانی بازی، این مقدار کاهش مییابد.
شکل3- میانگین رفتار بازیکنان ب در طول 30 دور
شکل3 پویایی میزان بازگشت سرمایۀ بازیکنان ب را در طول 30 دور نشان میدهد. میانگین مقدار بازگشت بازیکن ب در ابتدای بازی، حدود 40/2 است؛ اما با افزایش دورها، این میزان افزایش مییابد. از دور 17 به بعد، این میزان کاهش پیدا میکند. در دورهایی از بازی نیز مقدار بازگشت بازیکن ب، صفر است. برای بررسی بیشتر در جدول 3 میزان سرمایهگذاری دو جنسیت مرد و زن با هم مقایسه شدهاند.
جدول 3- مقایسۀ میانگین و انحراف معیار میزان سرمایهگذاری بازیکن A و بازگشت بازیکنBدر میان دو گروه مردان و زنان
میزان سرمایهگذاری آ و بازگشت ب |
میانگین |
انحراف معیار |
آمارۀ آزمون T |
||
مردان |
زنان |
مردان |
زنان |
||
میزان سرمایهگذاری بازیکن الف میزان بازگشت بازیکن ب منفعت کسب شده در بازی |
34/2 |
32/2 |
70/0 |
47/0 |
065/0 |
03/2 |
88/1 |
18/1 |
07/1 |
333/0 |
|
2653 |
2739 |
90/473 |
02/274 |
60/0- |
جدول3 نشان میدهد میانگین میزان سرمایهگذاری بازیکنان الف در بین زنان، اندکی (حدود 02/0) کمتر از مردان است. همچنین میانگین بازگشت ب در بین زنان کمتر از مردان است. زنان در نقش بازیکنان نوع ب هم میزان کمتری را بازگشت دادهاند و درعوض منفعت بیشتری در بازی کسب کردهاند؛ اما این سه تفاوت هیچکدام قابلیت تعمیم به جامعۀ آماری را ندارند.
جدول 4 نشاندهندۀ میزان همبستگی میان میزان منفعت کسبشدۀ هر بازیکن با میزان سرمایهگذاری او در نقش الف و میزان بازگشت سرمایۀ او در نقش ب است.
جدول 4- همبستگی میان منفعت کسبشده و میانگین سرمایهگذاری آ و بازگشت ب
مقدار بازگشت ب |
مقدار سرمایهگذاری آ |
منفعت کسبشده |
566/0- 002/0 28 |
377/0 04/0 28 |
همبستگی پیرسون معنیداری تعداد |
نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان میدهند بین متغیر منفعت کسبشده و مقدار سرمایهگذاری آ همبستگی مستقیم و معناداری وجود دارد (همبستگی پیرسون = 377/0 و مقدار معناداری (Sig) = 04/0)؛ یعنی با افزایش سرمایهگذاری آ، منفعت کسبشده در بازی نیز افزایش مییابد. همچنین همبستگی بهدستآمده میان متغیر منفعت کسبشده و مقدار بازگشت ب، معکوس و معنادار است (همبستگی پیرسون = 566/0- و مقدار معناداری (Sig) = 002/0)؛ یعنی با کاهش میزان بازگشت ب، منفعت کسبشده در بازی افزایش مییابد.
شکل 4 فراوانی دستمزدهای پرداختشده به بازیکنان را در انتهای بازی نشان میدهد. همانگونه که در نمودار بالا آمده است، اغلب شرکتکنندگان بین 4000 تا 4500 تومان با توجه به عملکرد خود کسب کردهاند. میانگین میزان پرداختی برای 5/4199 و انحراف معیار آن 03/375 بوده است.
برای توصیف بهتر پویاییهای روند همکاری در بازی «شاخص همکاری» (Boero et al., 2012) ساخته شد. این شاخص به این ترتیب ایجاد میشود:
که در آن سرمایهگذاری آ و سرمایۀ اولیۀ آ را نشان میدهد و و منفعتهای کسبشدۀ بازیکنان الف و ب است. این شاخص با توجه به نظریۀ بهینهسازی پارتو، که صرفاً به سرمایهگذاری آ وابسته است و داشتن نتیجۀ متساوی که به بازگشت ب مربوط میشود، ساخته شده است. بهینهسازی پارتو بهویژه شاخص مهمی از کارآمدی سیستم در آزمونهای متفاوت است. این شاخص زمانی صفر میشود که یکی از بازیکنان، تمامی مقادیر موجود در بازی را به دست آورد و طرف دیگر نیز صفر دریافت کند. در حالی که اگر هر دو طرف بازی، مقادیر مشابهی به دست آورند، این شاخص، یک است. در این بازی، شاخص همکاری برابر با 50/0 است.
شکل 4- فراوانی دستمزدهای پرداختشده
شکل5 میانگین شاخص همکاری، سرمایهگذاری آ و بازگشت ب را با هم مقایسه میکند. همانگونه که مشاهده میشود شاخص همکاری بهطور متوسط برابر نیم بوده است (با واریانس بسیار اندک). همچنین سرمایهگذاری آ بهطور متوسط بیشتر از بازگشت ب بوده است.
شکل 5- مقایسۀ میانگین شاخص همکاری با میزان سرمایهگذاری بازیکنان آ و ب
نتیجه
مسألۀ این پژوهش، بررسی کنشهای اجتماعی اعتمادآمیز بود. برای بررسی این امر، موقعیت ویژهای طراحی شد که بهخوبی مسألۀ اجتماعی را بازنمایی کند و دیدگاه صرفاً اقتصادی دربارۀ کنشهای اجتماعی را به چالش بکشد. دیدگاه اقتصادی صرف انتظار داشت کنشگران صرفاً اقتصادی عمل کنند و بهسادگی به دنبال سود بیشتر بروند؛ یعنی به طرفهای تعامل خود اعتماد نکنند؛ اما نتایج نشان دادند در شرایط بازی سرمایهگذاری، کنشگران بهشکل معنیداری به طرفهای تعامل خود اعتماد کردند و حدود 23 درصد از دارایی خود را در اختیار کسی قرار میدادند که محتمل بود هیچ مبلغی را به آنان برنگردانند. میان زنان و مردان در این زمینه هیچ تفاوت معنیداری وجود نداشت. همچنین در طول 30 دور بازی، روند کاهشی یا افزایشی روشنی در میزان دهش کنشگران آ دیده نشد. این امر بهخوبی مطابق نتایجی است که بوئرو و همکاران (2009) در پژوهش خود اشاره کردهاند.
همچنین بازیکنان نوع ب، که دریافتکننده بودند و باید بخشی از سودشان را به دهندگان یعنی بازیکنان نوع آ برگردانند، هم صرفاً اقتصادی عمل نکردند و اعتماد کنشگران نوع آ را بیپاسخ نگذاشتند. این بازیکنان بهطور متوسط اندکی کمتر از دو واحد از مقداری را که دریافت کرده بودند، به بازیکنان نوع آ برگرداندند. در این آزمایش هنگامی که بازیکنان نقش آ را بر عهده داشتند، عموماً متضرر شدهاند؛ زیرا بازیکنان نوع ب کمتر از چیزی که از آ دریافت کردهاند برگرداندند؛ اما جالب است که این امر در رفتار کنشگران در هنگام ایفای نقش آ، تأثیر زیادی نداشته است.
همچنین در طول سی دور بازی بهتدریج میزان برگردان پول بازیکنان ب کاهش یافته است. این امر نشان میدهد اگرچه در نقش آ تغییر زیادی در طول بازی حاصل نشده است؛ نقش ب بهتدریج به سمت رفتار اقتصادیتر رفته است. همچنین در یافتهها نشان داده شد رفتار مردان و زنان در نقشهای ب تفاوت معنیداری باهم ندارند.
بررسی همبستگی میان سود کلی کنشگران و میزان دهندگی آنان در نقش آ و در نقش ب نشان داد هرچه کنشگران در نقش آ مبلغ بیشتری را به بازیکنان ب دادهاند، درمجموع هم سود بیشتری بردهاند. علت این امر آن است که بازیکنان نقش آ وقتی مبلغ زیادی به بازیکنان ب میدادند، این مبلغ وقتی در ضریب سه ضرب میشد، بسیار بیشتر میشد؛ درنتیجه بازیکنان ب هم مبلغ بیشتری را به آنها برمیگرداندند. همچنین همبستگی معنیدار، قوی و معکوس میان میزان سود کلی کنشگران و میزان دهندگی آنان در نقش ب نشان میدهد دهندگی در نقش ب، همبستگی معکوس با سود داشته است. میتوان حدس زد به همین دلیل، این میزان در طول سی دور بهتدریج رو به کاهش بوده است. در توضیح این دو همبستگی گفتنی است بازیکنان الف هنگامی که مبلغی را به بازیکنان ب میدهند، به امید دریافت سود هستند؛ بنابراین بهدلیل داشتن امید بازگشت از بازیکنان نوع ب، انگیزۀ کافی برای اعتمادکردن دارند؛ اما برای بازیکنان ب چنین امیدواری وجود ندارد. درواقع، آنان سود خود را دریافت کردهاند و هرچه به بازیکنان الف برگردانند، از سودشان کاسته میشود. اگر ساختار بازی در آزمایشهای بعدی تغییر یابد و متغیر شهرت وارد شود، احتمالاً بازیکنان ب از هراس سوء شهرت و اعتمادنشدن به آنها در دورهای بعدی، پاسخ اعتمادآمیزتری به بازیکنان الف میدهند.
درمجموع، تکرار این آزمایش در گروههای جمعیتی دیگر و نیز فرهنگهای قومی گوناگون، تفاوتهای جالبتوجهی به دست میدهد. همچنین مقایسۀ این شکل از بازی با دیگر اشکالی که عناصر مانند شهرت، داوری و شخص ثالث هم در آنها حضور دارند، به بینشهای جالبتوجهی میتواند دست یابد.