نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران، ایران
2 کارشناسی ارشد مطالعات جوانان، دانشگاه مازندران، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction
Social loafing can cause many problems and negative consequences for the individual and society in the short term and the long term. Iranian society is a society in which social loafing is a serious problem. Today, we can see loafing in various sections in Iran. Loafing used to be meant breeding, sloth and negligence and dereliction. However, nowadays even university students present apathy in their behaviors. The aim of this study is to investigate the factors responsible for student’s social loafing (in these case Mazandaran university students). Students play a key role in development programs in every society. Therefore, their apathy to training can be a serious problem in our university system. In this research, loafing is defined as a situation in which a person procrastinates his/her pursuit of individual and collective goals. Here, researchers survey academic loafing at two levels: individual and collective. Academic loafing is effected by disorganization at the systemic level.
Materials and Methods
Method is survey and data collecting tool is questionnaire. The population of this research includes all of Mazandaran University students and the sample size was estimated 390 students by Cochran formula. In this research, the theory of Coleman rational choice was selected as the theoretical framework. After collecting data, hypotheses were analyzed at descriptive and inferential levels by Amos and SPSS software. The dependent variable is defined as academic loafing and independent variables include: disorganization within the university system and out of the university, lack of control in university, weak planning in university, systemic training loafing, culture of loafing in society, academic alienation, lack of interest and motivation to learn, autonomy, low cost of loafing in the community, lack of facilities at the university and lack of job prospects.
Discussion of Results and Conclusions
The results show that academic loafing has a meaningful relationship with variables such as disorganization within the university and out of the university, lack of control in university, weak planning in university, systemic training loafing, culture of loafing in society, academic alienation, lack of interest and motivation to learn, autonomy, and low cost of loafing in the community. But there is not a meaningful relationship between social loafing and lack of facilities at university and lack of job prospects. The result of structural modeling test shows that the above variables could explain 40% of the variance of academic loafing (at individual and group levels). According to the result, loafing is not a personal action but collective action.
کلیدواژهها [English]
مقدمه و بیان مسأله
بهتازگی تنبلی اجتماعی[1] که در بسیاری از منابع، یکی از صفات اخلاقی ایرانیان یاد شده است، به شکل جدی به مباحث فرهنگی، روانشناسی و جامعهشناسی وارد شده است. این معضل اجتماعی، آسیبهای متعدد و پیامدهای منفی را برای فرد و اجتماع در کوتاهمدت و درازمدت به وجود میآورد (ارجمندنیا، 1388: 37).
تنبلی به معنای تنپروری، بیکاری، کاهلی، اهمال و سستی به کار رفته است (مشیری، 1378). تنبلی یا سستی (فتور) از نظر لغوی به دو معنی استفاده میشود: دستکشیدن پس از استمرار در کاری یا سکون بعد از حرکت و جنبش یا کسالت، بیحالی، سستی و تنبلی پس از شادابی و کوشش. مفاهیم عربی مترادف تنبلی نیز عبارتند از: کسل، ضجر، تهاون، مماطله، تسویف، ابطاء (آقا تهرانی، 1383). لاتان و همکارانش، اصطلاح تنبلی اجتماعی را در سال 1979 برگزیدند. آنها تنبلی اجتماعی را در مقابل «تلاشگری اجتماعی[2]» قرار دادند و معتقد بودند انسانها در فرهنگهای مختلف از نظر میزان ابتلا به تنبلی اجتماعی با یکدیگر تفاوت دارند. فرهنگهای فردگرا، فرهنگهایی هستند که آدمهای تنبلتری را پرورش میدهند و فرهنگهای جمعگرا فرهنگهایی هستند که آدمهای تلاشگری را پرورش میدهند (ارجمندنیا، 1388و Charbonnier, 1998).
در تنبلی اجتماعی با موقعیتی روبهرو هستیم که گروه، تضعیف رفتار شخص را سبب میشود. بهعبارتدیگر، فرد در گروه، تلاش کمتری از خود نشان میدهد؛ درحالیکه فرد در موقعیتهای انفرادی این بیتحرکی را از خود نشان نمیدهند (Piezon & Ferree, 2008; Harkins & Jackson, 1985 & Karau & Williams, 1993). در کلیترین برداشت، تنبلی را با فقر حرکتی3 مترادف میدانند. فردی تنبل است که هیچ رغبت و اشتیاقی به تحرک و جنبوجوش ندارد و از پویایی و جستوخیز میگریزد. در جامعهای که تنبلی رخنه میکند، افراد آن، برای انجام امور کوچک و بزرگ در زندگی شخصی و مناسبات اجتماعی و عمومی همیشه کار امروز را به فردا میاندازند، تصمیمسازی و تصمیمگیری را به دیگران واگذار میکنند، تغییر و تحولی که آرزو میکنند بدون کوچکترین اقدامی از دیگران انتظار میکشند و برای هر انتخابی تعلل میورزند (جوادی یگانه و همکاران، 1389: 112).
درمجموع، سه تعبیر از تنبلی اجتماعی در ادبیات تنبلی وجود دارد. در تعبیر اول، تنبلی اجتماعی به وضعیتی گفته میشود که فرد در کار گروهی از کارکردن و تلاش برای رسیدن به اهداف گروهی طفره میرود (Williams &Karau, 1991; Piezon & Ferree, 2008; Harkins & Jackson, 1985; Karau & Williams, 1993 & Chidambaram & Tung, 2005). در تعبیر دوم، تنبلی اجتماعی را معادل کرختی اجتماعی[3] در نظر میگیرند. در این وضعیت فرد با طرفداری از وضعیت موجود در مقابل تغییر مقاومت میکند (Ramasco, 2007;Roedenbeck, 2011 و جوادی یگانه و همکاران، 1389) و در تعبیر سوم ما با تنپروری اجتماعی[4] مواجه هستیم که در آن فرد، سکون را به تحرک ترجیح میدهد (Zeraatkar, 2012; Chinn,1980 و ساروخانی 1370). در مقابل تنبلی اجتماعی، تسهیل اجتماعی[5] قرار دارد؛ یعنی افراد، بیشتر با حضور دیگران کاری را بهتر انجام میدهند تا زمانی که تنها باشند (Piezon &Ferree, 2008 & Cook 2001).
آنچه به این پژوهش مربوط است، تعبیر اول و سوم از تنبلی است. تنبلی در هر جامعهای در هر بخشی اتفاق میافتد. افراد چه در حوزة شخصی و گروهی ممکن است تحتتأثیر شرایط از خود تنبلی بروز دهد. دانشگاه یکی از حوزههایی است که ممکن است در آن تنبلی رخ دهد. از این منظر، تنبلی دانشگاهی به وضعیتی اشاره دارد که در آن دانشجو (یا استاد) در رابطه با وظایف تحصیلی و آموزشی خود بهصورت فردی و در رابطه با دیگران سستی و بیرغبتی از خود بروز میدهد.
اطلاعات مرتبط با تنبلی در جامعة ایرانی اندک است و دقیق نیست؛ اما تجربة زیسته نشان میدهد دانشجویان، مصادیقی از تنبلی را در رفتارهای خود بروز میدهند. بیتفاوتی آموزشی، ناامیدی نسبت به آینده، کمتحرکی، تقلب آموزشی، پرداختن به سرگرمیهای غیرضرور و بیمحتوا، بیتوجهی آموزشی و تعهدنداشتن در فعالیتهای آموزشی گروهی، موکولکردن درسخواندن به شب امتحان، اهمال کاریهای زندگی روزمره از مصادیق تنبلی در میان جوانان دانشجو است که این مسئله در درازمدت بر کیفیت آموزشی در دانشگاه صدمه میزند و درنهایت، خروجیهای دانشگاه، افراد بدون داشتن تخصص و دانش کافی خواهند بود که در بخشهای مختلف جامعه مشغول فعالیت خواهند شد. در رابطه با دلایل تنبلی دانشگاهی به نظر میرسد نمیتوان تنها به عوامل درون دانشگاهی توجه کرد؛ بلکه بخشی از ناامیدی و کرختی دانشجویان به فضا و شرایط خارج از دانشگاه مربوط است. بدینترتیب این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که میزان تنبلی دانشگاهی دانشجویان بهعنوان مصداقی از تنبلی اجتماعی چقدر است؟ عوامل درون و برون دانشگاهی چه تأثیری بر تنبلی دانشگاهی در میان دانشجویان دارد؟
ادبیات تجربی
یک مهندس کشاورزی به نام میس رینگلمن، تنبلی اجتماعی را نخستینبار به کار برد. مطالعة او براساس این بود که میخواست میزان تلاش افراد را در یک مسابقة طنابکشی، مشاهده کند زمانی که به تنهایی با یک نفر، دو نفر و هفت نفر دیگر کار میکنند. نتایج او نشان داد افراد هنگام قرارگرفتن در یک گروه، تلاش کمتری در کشیدن طناب از خود نشان میدهند (Kravitz & Martin, 1986). بعد از رینگلمن، لاتان، ویلیامز، هارکینز در سال 1979، این اصطلاح را به کار گرفتند. آنها نیز این واژه را در توصیف پدیدة کاهش تلاش افراد در کار به کار بردند زمانی که در قالب یک گروه همکاری میکنند. همچنین، مطالعات دیگری نیز انجام گرفته است که پدیدة تنبلی اجتماعی و اثر آن بر کاهش عملکرد گروه را تأیید میکنند (برایمثال Ingham et al., 1974 &Karau &Williams, 1993). پس از این افراد، پژوهشگران زیادی به پژوهش در این حوزه پرداختند. بررسی پژوهشهای انجامشده در بخش منابع خارجی در دورههای زمانی (1980-2014) و در بخش داخلی منابع سالهای (1393-1383) نشان داده است که مطالعات انجامشده در این حوزه (تنبلی اجتماعی) اندک است. در این پژوهشها تنبلی اجتماعی را باتوجهبه متغیرهای روانشناسی اجتماعی و مدیریت، ارتباطات، کشاورزی و رفتار سازمانی بررسی کردهاند؛ حال آنکه پژوهشهای اندکی دربارة تنبلی اجتماعی در حوزة جامعهشناسی انجام شده است. در این پژوهشها به معیارهای یادگیری، اعتماد، تعهد و تعلل در بین کارکنان سازمانی و گروهها پرداختهاند. نقات قوت پژوهشهای خارجی این است که بحث تنبلی به حوزههای جدیدی ( مثل ارتباطات، کشاورزی، صنعت نظامی و ...) کشیده شده است؛ اما در پژوهشهای داخلی اینگونه نبوده است. از نقاط ضعف این پژوهشها این است که شاخص ثابتی برای تنبلی اجتماعی وجود ندارد. این پژوهشها از نظریة بازی عددی، مبادله، یادگیری اجتماعی استفاده کردهاند. باتوجهبه ادبیات پژوهش داخلی و خارجی گفتنی است بیشتر پژوهشها در این حوزه بهصورت پیمایشی انجام گرفتهاند و در بعضی از این پژوهشها نیز هیچ اشارهای به روش و جامعة آماری نکردهاند.
نکتهای که این پژوهش را از همة این پژوهشها متمایز میکند این است که تاکنون پژوهش جامعهشناختی مستقیمی دربارة عوامل مؤثر بر تنبلی اجتماعی بهخصوص در بین جوانان و دانشجویان انجام نشده است؛ بنابراین، کار پژوهشی حاضر با بهرهگرفتن از اصول کاملاً روششناختی در زمینة مطالعات مربوط به تنبلی اجتماعی طرحی نو باز کرده است و با استفاده از مبانی نظری مشخص و روش کمی به مسئلة تنبلی اجتماعی در میان جوانان یا دانشجویان در سطوح مختلف تحصیلی پرداخته است. در ادامه به نمونههایی از کارهای داخلی و خارجی بهصورت خلاصه اشاره شده است.
جدول 1- مشخصات روششناسانه پژوهشها در زمینة تنبلی دانشگاهی
نام پژوهشگر |
حوزة مطالعات |
روش پژوهش |
حجم نمونه |
شیوة نمونهگیری |
ابزار جمعآوری اطلاعات |
نتیجهگیری |
|
بذرافشان مقدم، مجتبی. و باقرزاده، داود. (1383) |
دلایل کارکنان برای طفرهرفتن از کار و راه حلهای پیشگیرای و مقابله با آن |
توصیفی - تحلیلی |
............ |
..................... |
.............. |
عدم انگیزندگی محیط کار، روشهای کاری مدیران، نبود پاداش برای انجام کارهای خوب کارکنان و ... کمکاری کارکنان را سبب میشود. |
|
ارجمندنیا (1388) |
تأملی بر پدیدة تنبلی اجتماعی |
توصیفی - تحلیلی |
.......................... |
.............................. |
................................... |
تعریف تنبلی و دلایل و راههای کنترل آن |
|
حسینپور، محمد و همکاران (1393) |
بررسی رابطة بین رفتار شهروندی سازمانی با تنبلی اجتماعی |
پیمایش |
127 نفر |
تصادفی ساده |
پرسشنامه (ارگان و کانوسکی و حسینی، 1996، 2008) |
بین مؤلفههای ocb و تنبلی اجتماعی بجز جوانمردی رابطة معنادار وجود دارد. |
|
کاظمی و همکاران (1389) |
بررسی میزان شیوع تعلل و عوامل مؤثر بر آن |
پیمایش |
133 نفر |
تصادفی |
پرسشنامة تاکمن |
قائلنبودن اولویت برای انجام کار، نداشتن سیستم ارزیابی عملکرد درست در سازمان، فشار خانواده و مشکلات خانوادگی بر تعلل مؤثرند. |
|
جوادی یگانه و همکاران (1389) |
بررسی تطبیقی شاخص تنبلی در ایران و کشورهای جهان و برخی راه حلها |
تحلیل ثانویه |
55 کشور |
تطبیقی کمی |
کتابخانهای |
میزان تنبلی ایرانیان از متوسط جهانی بیشتر است. |
|
مرتضوی و همکاران (1390) |
بررسی تأثیر ادراک از عدالت و اعتماد بر طفره رفتن اجتماعی تیمها در تسهیم دانش |
پیمایشی- تحلیلی |
82نفر |
.............. |
پرسشنامه |
تسهیم دانش از رفتار صادقانه، رعایت منافع دیگران، تخصص منصفانة منابع و تدوین رویههای شفاف و به دور از تبیض تأثیر میپذیرد. |
|
داودی و فرتاش (1391) |
رابطة بین تسهیم و بهکارگیری دانش، اعتماد و تنبلی اجتماعی |
پیمایش |
285 |
تصادفی سیستماتیک |
پرسشنامه |
سازمانها باید با تسهیم و بهکارگیری دانش در افزایش اعتماد بین کارکنان بکوشند و این امر، کاهش تنبلی و افزایش بهرهوری را سبب میشود. |
|
پیزون و فرری (2008) |
ادراک از تنبلی اجتماعی در گروههای یادگیری آنلاین |
پیمایش |
227 |
...................... |
پرسشنامه |
ارتباط بین ادراک از تنبلی اجتماعی در گروههای یادگیری آنلاین و گروههای چهره به چهره. |
|
هونتن و لیتن (2008) |
ادبیات تنبلی اجتماعی و رفتار سازمانی شهروند (OCB) |
پیمایش |
341 |
تصادفی |
پرسشنامه |
وظیفهشناسی با تنبلی رابطة منفی دارد و بین تنبلی اجتماعی و انگیزة رفتار هیچ رابطهای یافت نشد. |
|
تیساو و همکاران (2011) |
تنبلی اجتماعی، فرهنگ و نقش جنسیت |
توصیفی- تحلیلی |
........................... |
..................................................... |
کتابخانهای |
روابط درون گروهی، تنبلی کمتر، در کار درون گروهی مردان بیشتر از زنان دچار تنبلی میشوند. |
|
هال و بیویول (2012) |
مشکل سواری رایگان در پروژة گروهی |
پیمایش |
205 |
تصادفی |
پرسشنامه |
مهمترین دلیل نپذیرفتن کارگروهی، سواری مجانی است. |
|
زیراتکار (2012) |
شناخت تنبلی و تنپروری اجتماعی در گروه |
توصیفی تحلیلی |
............. |
................. |
کتابخانهای |
کاهش انگیزه، همزمان قرارنگرفتن در یک پیوستار، نبود هدف، بیاعتمادی، مهمنبودن دستاوردهای گروه |
|
ریچ و همکاران (2014) |
تعریف راهبردهایی برای کاهش تنبلی اجتماعی در طرحهای گروهی |
توصیفی |
................ |
...................... |
کتابخانهای |
محدودکردن اندازة گروه، تنبلی را کاهش میدهد، یکپارچه و منسجمبودن گروهها، مقیاس عملکرد، ارزشمندبودن دستاوردها، سهم اشخاص در کار گروهی، ارزیابی همسالانه |
|
لین (2008) |
تنبلی اجتماعی و جهتگیری فرهنگی دانشجویان در کلاس درس |
پیمایش |
252 |
.............. |
پرسشنامه |
جهتگیری فرهنگی، مهمترین تبینکننده برای تنبلی اجتماعی است و دانشجویانی کمتر دچار تنبلی میشوند که گرایش به کار گروهی دارند. |
|
چارچوب نظری
بهطورکلی بدون مبانی و چهارچوب نظری، هیچ پژوهش علمی انجام نمیشود؛ زیرا چهارچوب نظری به تلویح یا به تصریح موارد مشاهده را مشخص میکند و واقعیتهای مربوط را به ما نشان میدهد. چهارچوب نظری، بنیان مشاهدات ما را پیریزی میکنند و درواقع راهنمای ما در امر پژوهش است. نظریهپردازان از منظر روانشناسی، جامعهشناسی و حتی اقتصادی، تنبلی را بررسی و تحلیل کردند؛ اما پژوهش حاضر، نظریة انتخاب عقلانی کلمن را در پاسخ به چرایی تنبلی اجتماعی به آزمون میگذارد.
اصول بنیادی نظریة گزینش عقلانی از اقتصاد نوکلاسیک (و نیز فایدهگرایی و نظریه بازی، لوی و همکاران، 1990 و لیندنبرگ، 2001 به نقل از ریترز و گودمن، 1390) سرچشمه گرفته است. نظریة گزینش عقلانی بیشتر با تلاشهای جیمز. اس. کلمن بود که به یکی از نظریههای «داغ» در جامعهشناسی معاصر تبدیل شد. زندگی او تلاشی پایدار و پیوسته برای کلگرایی یکپارچه و نیز فردگرایی بوده است (جوادی یگانه، 1387). عناصر پایه و اصلی نظریة کلمن دربارة نظامهای اجتماعی، کنشگران و منابع یا وقایع هستند. منابع چیزهایی هستند که کنشگران بر آنها تسلط دارند و منافعی را از آنها دشت میکنند. اصلیترین ایدههای نظری عبارتند از 1- افراد به دنبال نفع فردی هستند و بهگونهای عمل میکنند که گویی میخواهند سود حاصل از منابع و وقایع را به حداکثر برسانند؛ 2- برای به حداکثررساندن این سود، تسلط بر این منابع و وقایع را با یکدیگر مبادله میکنند. موضوع اصلی دو کتاب او ( قدرت و ساختار جامعه، 1974و جامعة ناهمگن، 1982) این است که جامعه یا نظام اجتماعی را باید ترکیبی از دو عنصر تصور کرد؛ اشخاص طبیعی و کنشگران اشتراکی یا جمعی[6] (به نقل از جوادی یگانه، 1387).
کلمن در این کتابها بر اهمیت گسترش گونههای جدیدی از کنشگران اجتماعی در جامعه نوین امروزی تأکید دارد. کنشگرانی ازقبیل دولتها، شرکتهای بزرگ، اتحادیههای کارگری، احزاب و غیره. ظهور این کنشگران روی صحنه به تغییر کامل ساختار اجتماعی منجر شده است. کلمن میپذیرد که کنشگران جمعی بزرگ، علایقی کاملاً متمایز با علایق اشخاص طبیعی دارند که جایگاههایی را در میان این جمعها اشغال میکنند. ازاینرو کنشگران جمعی در کنشهای خود برای رسیدن به اهدافشان ترغیب میشوند و به همین دلیل برای آنها منافع عضویت، صرفاً نوعی محدودیت در نظر گرفته میشود؛ اگر چنین باشد، ساختار اجتماعی بهعنوان محدودیتهای وارد بر کنش و همچنین بهطور مستقیم بهصورت یک عامل تعیینکنندة منافع کنشگران وارد تبیینهای انتخاب عقلانی میشود (جوادی یگانه، 1387). کلمن در سال 1992در سخنرانی خود اینگونه استدلال میکند که موقعیتها یا مشاغل را اشخاص اشغال کردهاند و خود اشخاص هم عناصری از ساختار اجتماعی کنشگران جمعی هستند که با اهداف خاصی ساخته شدهاند؛ بنابراین، روابط میان کنشگران جمعی، روابط میان موقعیتها است و میان خود اشخاص نیست و این همیشه ایدة اصلی کلگرایی اجتماعی بوده است.
پدیدة سطح کلان دیگری که زیر ذرهبین کلمن قرار میگیرد، هنجارها[7] است. بیشتر جامعهشناسان برای تبیین رفتار فردی به هنجارها متوسل میشوند؛ اما آنها تبیین نمیکنند که چرا و چگونه هنجارها به وجود میآیند. کلمن توجه خود را به این مسئله معطوف کرده است که چطور در یک گروه متشکل از کنشگران عقلانی، هنجارها ظهور میکنند و باقی میمانند. او استدلال میکند هنجارها با انسانهایی ایجاد و حفظ میشوند که از حضور هنجارها سود میبرند و انحراف از آنها را مضر میانگارند. انسانها تمایل دارند برخی از نظارتها از روی رفتارشان برداشته شود؛ اما از وجود نظارت (از راه هنجارها) بر رفتار دیگران سود میبرند. کلمن دیدگاهش را دربارة هنجارها اینگونه بیان میکند: عنصر محوری این تبیین... چشمپوشی نسبی یک فرد از حق خود برای نظارت بر کنش خود و دریافت حق نسبی برای نظارت بر کنشهای دیگران است؛ یعنی ظهور یک هنجار. نتیجة نهایی این است که نظارتی... که هر شخص به تنهایی به دست آورده است بر پهنة مجموعة کلی کنشگرانی پخش میشود که این نظارت را اعمال میکنند (کلمن، 1377: 292)؛ باوجوداین، شرایطی وجود دارد که هنجارها در چهارچوب آنها به نفع برخی و به زیان برخی دیگر عمل میکنند. کنشگران در برخی موارد حق نظارت بر کنشهای خود را به کسانی واگذار میکنند که خودشان هنجارها را ایجاد و حفظ میکنند. چنین هنجارهایی زمانی مؤثر است که در مورد این مسئله یک اجماع به وقوع بپیوندد که برخی افراد حق نظارت (از راه هنجارها) بر کنشهای افراد دیگر را دارند. همچنین، اثربخشی هنجارها به قابلیت تحمیلگری آن اجماع وابسته است. این اجماع و تحمیلگری است که از بیتوازنی مختص رفتار جمعی جلوگیری میکند.
کلمن میپذیرد هنجارها در ارتباط متقابل قرار دارند؛ اما او چنین قضیة کلانی را خارج از حوزة کارش دربارة بنیادهای نظامهای اجتماعی میبیند. او به بررسی قضیة خرد درونیکردن هنجارها تمایل نشان میدهد. او اذعان میکند در بحث درونیکردن «وضعیتهایی پدیدار میشود که برای نظریهای غیرقابل پیشبینی هستند که برپایة گزینش عقلانی قرار داده شده است» (کلمن، 1377: 292). او درونیکردن هنجارها را به منزلة استقرار نوعی نظام مجازات درونی در نظر میگیرد. درواقع، انسانها زمانی خودشان را مجازات میکنند که یک هنجار را زیر پا میگذارند.
کلمن این قضیه را در قالب این عقیده بررسی میکند که یک کنشگر یا مجموعهای از کنشگران تلاش میکنند تا دیگران را با وجود هنجارهای درونیشده در آنها نظارت کنند. بدینصورت، این قضیه در راستای منافع مجموعة معینی از کنشگران است که از هنجارهای درونیشدة مجموعة دیگری از کنشگران برخوردار باشند و با آن هنجارها آنها را نظارت کنند. او احساس میکند «مادامیکه چنین تلاشهایی با هزینة معقولی نتیجهبخش باشند» کاری عقلانی است (کلمن، 1377: 294).
کلمن در قالب بحث هنجارها بهسمت سطح کلان حرکت میکند و تحلیلش را در این سطح در بحث مربوط به کنشگر حقوقی تداوم میبخشد. کنشگران در چهارچوب چنین حالت جمعی برحسب منافع شخصیشان عمل نمیکنند و باید بر وفق منافع جمع عمل کنند. کلمن میگوید کنشگران حقوقی و انسانی اهدافی دارند. در یک ساختار حقوقی مانند یک سازمان، کنشگران انسانی ممکن است اهداف خاص خود را دنبال کنند که احتمالاً در تضاد با اهداف حقوقی باشند. این تضاد منافع، ما را در فهم سرچشمههای طغیان علیه اقتدار حقوقی یاری میرساند. در اینجا پیوند خرد تا کلان شیوههایی را شامل میشود که انسانها با آنها اقتدار را از ساختار حقوقی، سلب و مشروعیت را به کسانی واگذار میکنند که به شورش دست یازیدهاند؛ اما نوعی پیوند کلان تا خرد نیز وجود دارد که در قالب آن شرایط سطح کلان معین، افراد را به چنین اقدامات سلب و تفویض سوق میدهد. در جهان نوین، کنشگران حقوقی اهمیت فزایندهای دارند. کنشگر حقوقی ممکن است به نفع یا زیان کنشگر فردی عمل کند؛ اما کنشگر حقوقی در این خصوص چگونه داوری میشود؟ کلمن عنوان میکند «تنها زمانی ما منافع نهایی کنشگران فردی را در قالب هرگونه نظام اجتماعی موجود بهدرستی مشاهده میکنیم که به لحاظ مفهومی کار خود را از دیدگاهی آغاز کنیم که حاکمیت را در اشخاص فردی میبیند». این اصل که اشخاص فردی حاکمیت دارند، راهی را پیش روی جامعهشناسان قرار میدهد که با آن عملکرد نظامهای اجتماعی را ارزیابی میکنند» (کلمن، 1377) به نظر کلمن دگرگونی اجتماعی اساسی در این فرایند، ظهور کنشگران حقوقی برای تکمیل کنشگران و «اشخاص حقیقی» بوده است. هر دوی کنشگران حقوقی و حقیقی ممکن است کنشگر در نظر گرفته شوند؛ زیرا هر دو «بر منابع و رویدادها نظارت میکنند، از منابع و رویدادها نفع میبرند و بر مبنای نظارتشان توانایی اتخاذ کنشهایی را دارند که برایشان سود آورند» (کلمن، 1377: 542). وجود این کنشگران حقوقی جدید مسئلة چگونگی تضمین مسئولیت اجتماعی آنها را مطرح میکند. کلمن پیشنهاد میکند ما میتوانیم این کار را با نهادینهکردن اصلاحات درونی یا تغییر ساختار خارجی مثلاً تغییر قوانینی انجام دهیم که کنشگران حقوقی را مقید میکنند یا مؤسساتی که آنها را تنظیم میکنند.
همانطور که ذکر شد نظریة کلمن با فاصلهگیری از نظریة انتخاب عقلانی اولیه راه را برای ورود عوامل ساختاری و سطح نظام در تحلیل رفتار اجتماعی باز کرد. براساس این، صرفاً محاسبة سود و زیان و هزینههای پیش رو بر رفتار افراد تأثیرگذار نیست؛ بلکه انگیزة افراد، محدودیتهای محیطی و زمینة کنش بر کنشها تأثیر میگذارد؛ براساس این است که او بهجای عقلانیت اقتصادی از عقلانیت اجتماعی سخن میگوید. همچنین، کلمن اعتقاد دارد عوامل ساختاری سطح کلان بهطور مستقیم پیامدهایی در سطح کلان را موجب نمیشود؛ بلکه این عوامل، کنشهایی در سطح خرد را سبب میشود و از ترکیب این کنشهای سطح خرد است که کنشهای اجتماعی شکل میگیرد (کلمن، 1377).
تنبلی اجتماعی بهطور عام و تنبلی دانشگاهی بهطور خاص کنشی است که با وجود انگیزههای فردی در آنها در بستر و شرایط دانشگاه و محیط وسیعتر جامعه اتفاق می افتد. درواقع از این زاویه، تنبلی دانشگاهی، کنشی هدفمند است؛ اما در بستر محدودیتهای محیطی صورت میگیرد. بیتحرکی فرد در فعالیتهای فردی و گروهی آموزشی بهدلیل محاسبة سود و زیان و محدودیتهای ساختاری درون و برون دانشگاهی است.
باتوجهبه عوامل مؤثر بر تنبلی در ادبیات پژوهش و نظریة کلمن باتأکیدبر سطح ساختار در کنشهای انسانی در این پژوهش به دو دسته عوامل ساختاری درون و برون دانشگاه پرداخته شد که بر تنبلی دانشگاهی تأثیرگذارند. در سطح ساختاری برون دانشگاهی، تأثیر متغیرهایی مانند وجود فرهنگ تنبلی در جامعه (ارجمندنیا، 1388؛ جوادی یگانه، 1389؛ Lin, 2008 & Tsaw et al., 2011)، پایینبودن هزینههای تنبلی در جامعه (Chinn, 1980& Hall & Buzwell, 2012) و نبود آیندة شغلی بر تنبلی دانشگاهی بررسی شده است. در سطح ساختاری درون دانشگاهی نیز تأثیر متغیرهای نبود امکانات، تجهیزات، نظارت و کنترل در دانشگاه (کاظمی، 1389)، ضعف برنامهریزی در دانشگاه (Liden et al.,2004;Zeraatkar, 2012 & Rich et al., 2014)، طفرهروی آموزشی سیستمی (بذرافشان مقدم، 1383؛ هوشمند، 1393 و Huguet et al., 1999) بر تنبلی دانشگاهی برررسی شده است. این پدیدههای سطح ساختاری، محدودیتهای محیطی و مشکلاتی را ایجاد میکنند. این محدودیتها شرایطی در دانشجویان ایجاد میکنند که زمینة تنبلی را در آنان ایجاد میکنند و این خود به شکل هنجار در دانشگاه درمیآید و افراد مطابق آن رفتار میکنند؛ بدینصورت که ما با نوعی تنبلی سیستمی در دانشگاه روبهرو هستیم که تنبلی را بازتولید میکند.
در رابطه با بحث تنبلی در سطح دانشگاه ما با دو نوع تنبلی روبهرو هستیم؛ تنبلی در سطح فرد و تنبلی در سطح نظام. تنبلی فردی، وضعیتی است که در آن فرد در انتخاب بین لذت آنی و تلاش برای منافع آتی، لذت آنی را ترجیح میدهد. رفتار فرد در اینجا عقلانی است؛ زیرا او در بسیاری مواقع از منافع آتی آگاهی دارد؛ اما به دلایلی لذت آنی را به آن ترجیح میدهد. در حقیقت انتخاب فرد در این موقعیت براساس آگاهی از هزینههای پیش روی آیندة است. تنبلی در سطح نظام، زمانی رخ میدهد که جمع زیادی ازافراد، بیعمل ولذتطلب هستند. درسطح جامعه نیز این فرایند مشاهده میشود (جوادی یگانه و فولادیان، 1391). در تنبلی اجتماعی با موقعیتی روبهرو هستیم که گروه باعث میشود رفتار شخص تضعیف شود. بهعبارتدیگر فرد در گروه تلاش کمتری از خود نشان میدهد؛ درحالیکه فرد در موقعیتهای انفرادی این بیتحرکی را از خود نشان نمیدهند (Piezon &Ferree, 2008).
کلمن معتقد است معمولاً دادهها در سطح فردی سنجیده میشوند و همچنین مداخلهها برای ایجاد دگرگونی اجتماعی در این سطح صورت میگیرند. در دستگاه نظری کلمن، ویژگیهای انگیزهای و فردی کاملاً بر انتخابگری فرد تأثیر نمیگذارد؛ بلکه فرد باتوجهبه شرایط ساختاری و زمینهای تصمیم میگیرد که کنش در آن اتفاق می افتد؛ درنتیجه، ویژگیهای نظام اجتماعی براساس ترکیب رفتار افراد در سطح خرد تشخیص داده میشود. بنابراین، وقتی تعداد زیادی از افرد در جامعه منافع آنی را به منافع آتی ترجیح میدهند نتیجة آن ویژگی یک نظام اجتماعی یا همان تنبلی اجتماعی میشود. براساس این، تنبلی دانشگاهی در دو سطح مطرح شده است: تنبلی فردی زمانی است که یک نفر بهدلیل پرداختن به لذت آنی و لحظهای خود از نفعی پرهیز میکند که ممکن است در آینده داشته باشد و در سطح ساختار دانشگاه نیز وقتی عملکرد افراد بهصورت مستقیم در گروه مشاهده نمیشود و با گروه آمیخته میشود، تنبلی آنان نمایان میشود. بنابراین، پدیدههای کلان مثل تنبلی اجتماعی باید به واسطة عوامل درونی نظام اجتماعی (مثلاً خود افراد آن نظام) تبیین شوند. باتوجهبه این، ما با دو سازة نابسامانی درون و برون دانشگاهی در سطح ساختاری روبهرو هستیم که مشخصة نابسامانی در سطح نظام است. این نابسامانی، زمینه و بستر شکلگیری نوع خاصی از تنبلی اجتماعی با عنوان تنبلی دانشگاهی است.
الگوی نظری پژوهش
الگوی 1- الگوی نظری تأثیر عوامل درون و برون دانشگاهی بر تنبلی دانشگاهی
فرضیات پژوهش
1- نابسامانی در سطح نظام بر تنبلی دانشگاهی (فردی و گروهی) اثر مستقیم دارد.
2- نبود نظارت و کنترل در دانشگاه بر تنبلی دانشگاهی (فردی و گروهی) تأثیر دارد.
3- ضعف و برنامهریزی در دانشگاه بر تنبلی دانشگاهی (فردی و گروهی) تأثیر دارد.
4- طفرهروی آموزشی در دانشگاه بر تنبلی دانشگاهی (فردی و گروهی) تأثیر دارد.
5- فرهنگ تنبلی در جامعه بر تنبلی دانشگاهی (فردی و گروهی) تأثیر دارد.
6- پایینبودن هزینههای تنبلی بر تنبلی دانشگاهی (فردی و گروهی) تأثیر دارد.
7- نبود آیندة شغلی بر تنبلی دانشگاهی (فردی و گروهی) تأثیر دارد.
8- نبود امکانات و تجهیزات در دانشگاه بر تنبلی دانشگاهی (فردی و گروهی) تأثیر دارد.
روششناسی پژوهش
ازلحاظ منطق روششناختی، روش پژوهش حاضر پیمایشی و از نوع مقطعی است. جامعة آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه مازندران در سطوح مختلف تحصیلی 1394-1393 را شامل میشود که تعداد آنها 11377 نفر است. برای برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران[8] استفاده شده است؛ بنابراین، حجم نمونه مورد نیاز برای پژوهش حاضر باتوجهبه فرمول مذکور 378 نفر برآورد شد. در پژوهش حاضر برای تعیین حجم نمونه از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم استفاده شده است. نمونهگیری طبقهای وقتی به کار میرود که جامعة آماری، ساخت متجانس و همگن ندارد و از اجزای گوناگونی تشکیل شده باشد؛ براساس این، ابتدا دانشکده و بعد جنسیت بهعنوان طبقات مدنظر قرار گرفت و در مرحلة بعد متناسب با حجم جمعیت هر طبقه، نمونه به آنها اختصاص داده شد و درنهایت نمونهگیری انجام شد. باتوجهبه ماهیت پژوهش، مفاهیم و متغیرهای آن، دادههای مورد نیاز پژوهش با ابزار پرسشنامه به روش میدانی انجام شده است. برای ارزیابی میزان اعتبار و روایی ابزار اندازه گیری از روش اعتبار صوری و برای سنجش میزان اعتماد یا پایایی مقیاسها پس از بررسی پرسشنامه در یک نمونة 40 نفری از آلفای کرونباخ استفاده شده است. ضریب آلفای کرونباخ تمامی طیفهای استفادهشدة این پژوهش در محدودة درخور قبول بوده است. برای آزمون الگوی نظری از روش دو مرحلهای استفاده شده است؛ بدینصورت که ابتدا اعتبار عاملی سازههای پژوهش بهصورت جداگانه بررسی شد و پس از اطمینان از برازش سازه در مرحلة بعد، کل الگو بهصورت تجربی آزمون شد. برای تجزیه و تحلیل دادههای این پژوهش از نرمافزار Spss و Amos استفاده شده است.
جدول 2- ضریب آلفای شاخصهای پژوهش
شاخص |
تعداد گویهها |
ضریب آلفا |
تنبلی دانشگاهی (فردی) |
6 |
78/0 |
تنبلی دانشگاهی (گروهی) |
6 |
73/0 |
نبود امکانات و تجهیزات در دانشگاه |
6 |
79/0 |
نبود نظارت و کنترل در دانشگاه |
5 |
79/0 |
ضعف برنامهریزی در دانشگاه |
6 |
72/0 |
طفرهروی آموزشی باتأکیدبر اساتید |
6 |
76/0 |
فرهنگ تنبلی در جامعه |
6 |
78/0 |
پایینبودن هزینههای تنبلی |
6 |
77/0 |
نبود آیندة شغلی |
5 |
83/0 |
تعریف مفاهیم متغیرهای وابسته و متغیرهای مستقل بررسی در این پژوهش در جدول (3) آمده است.
جدول 3- تعریف مفاهیم متغیرهای وابسته و متغیرهای مستقل
|
نام متغیر |
تعریف نظری و عملی مفاهیم |
متغیرهای مستقل |
ضعف نظارت و کنترل در دانشگاه |
از نظر استیفن رابینز، فرایند نظارت بر فعالیتها برای بهدستآوردن اطمینان از انجام آنها همانگونه که برنامهریزی شدهاند و نیز اصلاح انحرافات درخور ملاحظه و مهم مشاهدهشده در طی این فرایند است (رابینز، 1387). در این پژوهش ضعف در میزان نظارت آموزشی اعم از حضور در کلاس، امتحان و ... مدنظر است. |
ضعف برنامهریزی آموزشی در دانشگاه
|
برنامهریزی، فعالیت مستمری است که به مقصد، روش وصول به آن مقصد و تعیین بهترین مسیر توجه دارد (کومز، 1356). در این پژوهش، میزان ضعف در برنامهریزی آموزشی اعم از زمانبندی شروع و پایانترم، انتخاب کلاس و ... مدنظر است. |
|
طفرهروی آموزشی |
فرایندی است که در آن استادان و دانشجویان هر دو به دنبال منافع شخصی خود هستند و برای کارهای آموزشی، زمان کلاسها، برنامههای آموزشی، ساختار و چهارچوب قوانین و ... اهمیت کمتری قائلند. |
|
نبود امکانات و تجهیزات در دانشگاه |
زمان و امکاناتی که فرد برای پرداختن به فعالیتهای دلخواه خود میتواند در اختیار داشته باشد. این امکانات در دانشگاه مرتبط با کلاس، سایت، کتابخانه و موارد دیگر است. |
|
فرهنگ تنبلی در جامعه |
فرهنگی که در آن مردم تن به کار نمیدهند و آن را نوعی حقارت میدانند و در آن بهرهوری، تولید، تعلق به گروه و همکاری در آن در سطح پایینی باشد و اتلاف وقت و فرارکردن از کار و زحمت و تلقی آن به زرنگی به موضوعی عادی تبدیل شده باشد به نوعی فرهنگ تنبلی است. |
|
پایینبودن هزینههای تنبلی |
پایینبودن هزینههای تنبلی بدان معناست که افراد با تنبلیشان تنبیه نمیشوند؛ بلکه در برخی مواقع پاداش هم میگیرند. در این پژوهش، کاهش هزینههای تقلب، درسنخواندن و تنبلی آموزشی مدنظر است. |
|
نبود آیندة شغلی |
نبود آیندة شغلی به معنی نامشخصبودن آیندة شغلی متناسب با تخصص برای دانشجویان است. در این پژوهش، ناامیدی فرد نسبت به یافتن شغلی مناسب با تحصیل خود مدنظر است. |
|
متغیرهای وابسته (تنبلی دانشگاهی) در این پژوهش، تنبلی دانشگاهی به دو صورت مدنظر است. |
تنبلی فردی |
تنبلی فردی حالتی است که فرد میان دو انتخاب مخیر میشود؛ یکی لذت آنی و دیگری نفع شخصی در آینده که برای کسب آن نفع باید از این لذت گذشت. در این پژوهش، تنبلی فردی به وضعیتی اشاره دارد که فرد در حوزة فردی و آموزشی خود نوعی بیحوصلگی، بیتحرکی و بیرمقی از خود بروز میدهد. |
تنبلی گروهی |
تنبلی گروهی به وضعیتی اشاره دارد که در آن افراد در کار گروهی از خود بیتوجهی و مشارکتنداشتن بروز میدهند. در این پژوهش، مراد نبود مشارکت و جدیت دانشجویان در کار آموزشی گروهی است. |
تجزیه وتحلیل
الف- توصیف اجمالی متغیرهای پژوهش
اطلاعات در این پژوهش از بین 390 نفر از دانشجویان دانشگاه مازندران جمعآوری شده است که 146 نفر از آنها مرد و 244 نفر از آنها زن بوده است. در بین دانشکدههای دانشگاه مازندران، دانشکدة علوم انسانی و اجتماعی با 5/20 %، بیشترین و دانشکدة علوم دریایی با 5/0 %، کمترین پاسخگو را در بین 390 نفر حجم نمونه داشتهاند. در بین مقاطع تحصیلی، دانشجویان کارشناسی با 4/54 %، بیشترین و دانشجویان مقطع دکتری با 0/9 %، کمترین پاسخگو را داشتهاند. دانشجویان کارشناسی ارشد با 0/19 %، بیشترین سهم در حجم نمونه و دانشجویان ترم 7 و 8 دکتری با 3/0 %، کمترین سهم را داشتهاند و برحسب سن، 3/50 % پاسخگویان، افراد بین 21 تا 25 سال بودند که بیشترین حجم نمونه و کمتر از 21 سال با 0/20 %، کمترین حجم نمونه را داشتهاند و میانگین سنی 96/23%، حداکثر سن 36 و حداقل سن 18 سال بوده است. برحسب تأهل، 330 نفر از پاسخگویان مجرد و 60 نفر متأهل بودهاند و همچنین ازلحاظ وضعیت سکونت، 259 نفر ساکن خوابگاه بودهاند که بیشترین حجم نمونه را داشتهاند، 82 نفر با والدین خود زندگی میکردهاند و 48 نفر نیز ساکن در منازل شخصی بودهاند. 7/47 % که بیشترین افراد نمونه بودهاند، درآمد خانوادة خود را کمتر از یک میلیون تومان، 4/36 % بین یک تا دو میلیون تومان، 7/8 % بین دو تا سه میلیون تومان و 7/2 % از پاسخگویان که کمترین افراد حجم نمونهاند، درآمد خانوادة خود را بیشتر از سه میلیون تومان عنوان کردند. میانگین درآمد خانواده، 1615000 میلیون تومان و حداقل درآمد صفر و حداکثر درآمد 970 میلیون تومان بوده است. بیشترین حجم نمونه با 2/76 % از پاسخگویان، خود را به طبقة متوسط، 5/18 % خود را به طبقة پایین و کمترین حجم نمونه با 4/5 % خود را به طبقة بالا متعلق دانستهاند.
بر مبنای دادههای اخذشده از متغیرهای وابسته و مستقل، مشخص شد 3/61 % از پاسخگویان به تنبلی فردی در حد متوسط و حدود 7/59 % از پاسخگویان، تنبلی گروهی را متوسط دانستهاند. 2/64 %، میزان نبود نظارت و کنترل در دانشگاه را متوسط، 9/64 %، ضعف برنامهریزی در دانشگاه را در حد متوسط، 6/61 %، طفرهروی آموزشی در دانشگاه را متوسط، 9/76 % از پاسخگویان، میزان فرهنگ تنبلی در جامعه را زیاد، 8/55 % از پاسخگویان، میزان پایینبودن هزینههای تنبلی در جامعه را متوسط، 86/60 % از پاسخگویان، نبود آیندة شغلی را در ایران زیاد ارزیابی کردهاند.
تنبلی دانشگاهی
جدول زیر نشاندهندة توزیع فراوانی و درصدی شاخص تنبلی دانشگاهی (کل) برحسب جنس است. براساس نتایج این جدول، 7/59 %، میزان تنبلی دانشگاهی را «متوسط»، 3/30 % دانشجویان، میزان تنبلی دانشگاهی را « کم» و 0/10 % از دانشجویان، میزان تنبلی دانشگاهی خود را «زیاد» عنوان کردهاند. درکل گفتنی است تنبلی دانشگاهی در حد متوسط است.
جدول 4- توزیع فراوانی و درصدی شاخص کل تنبلی دانشگاهی برحسب جنس
تنبلی کل |
پسر |
دختر |
کل |
|||
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
|
کم |
44 |
11.3 |
74 |
19.0 |
۱۰۷ |
30.3 |
متوسط |
۸۷ |
22.3 |
۱۴۶ |
37.4 |
۲۳۳ |
59.7 |
زیاد |
15 |
3.8 |
24 |
6.2 |
39 |
10.0 |
کل |
۱۴۶ |
37.4 |
۲۴۴ |
62.6 |
۳۹۰ |
100.0 |
میانگین: 38/8 |
||||||
حداقل: 0 حداکثر: 20 |
منبع: یافتههای پژوهش
ب- آزمون فرضیات
برای آزمون فرضیات پژوهش با استفاده از نرمافزار spss از آمارة اسپیرمن و پیرسون استفاده شد. جدول زیر، همبستگی بین متغیرهای اصلی پژوهش (ضعف نظارت و کنترل در دانشگاه، ضعف برنامهریزی آموزشی در دانشگاه، طفرهروی آموزشی، نبود امکانات و تجهیزات در دانشگاه، فرهنگ تنبلی در جامعه، پایینبودن هزینههای تنبلی و نبود آیندة شغلی) و تنبلی دانشگاهی (فردی و گروهی) را نشان میدهد.
جدول 5- آزمون کولموگروف – اسمیرنف
سطح معناداری |
آماره کولموگروف |
میانگین |
تعداد |
تنبلی دانشگاهی |
07/0 |
10/1 |
18/14 |
390 |
تنبلی فردی |
06/0 |
21/1 |
54/13 |
390 |
تنبلی گروهی |
برای انتخاب نوع آزمون، ابتدا نرمالیتة متغیرهای اصلی پژوهش بررسی شد. نتایج جدول بالا نشان میدهد ابعاد متغیر وابسته نرمال بوده است و میتوان از آزمونهای پارامتریک استفاده کرد. این نتیجه برای متغیرهای دیگر حاضر در مطالعه (بجز دو مورد) هم صادق بوده است.
جدول 6-آزمون همبستگی بین متغیرهای اصلی و تنبلی دانشگاهی
متغیر |
تنبلی و ابعاد آن |
میزان همبستگی |
سطح معناداری |
نبود نظارت و کنترل در دانشگاه |
تنبلی دانشگاهی |
19/0 |
۰۰/۰ |
تنبلی فردی |
18/0 |
۰۰/۰ |
|
تنبلی گروهی |
14/0 |
۰۰/۰ |
|
ضعف برنامهریزی در دانشگاه |
تنبلی دانشگاهی |
14/0 |
۰۰/۰ |
تنبلی فردی |
17/0 |
۰۰/۰ |
|
تنبلی گروهی |
06/0 |
23/0 |
|
طفرهروی آموزشیسیستمی |
تنبلی دانشگاهی |
26/0 |
۰۰/۰ |
تنبلی فردی |
26/0 |
۰۰/۰ |
|
تنبلی گروهی |
18/0 |
۰۰/۰ |
|
فرهنگ تنبلی در جامعه |
تنبلی دانشگاهی |
14/0 |
۰۰/۰ |
تنبلی فردی |
15/0 |
۰۰/۰ |
|
تنبلی گروهی |
09/0 |
۰8/۰ |
|
پایین بودن هزینههای تنبلی |
تنبلی دانشگاهی |
48/0 |
۰۰/۰ |
تنبلی فردی |
46/0 |
۰۰/۰ |
|
تنبلی گروهی |
36/0 |
۰۰/۰ |
|
نبود آیندة شغلی |
تنبلی دانشگاهی |
08/0 |
11/0 |
تنبلی فردی |
01/0 |
83/0 |
|
تنبلی گروهی |
13/0 |
01/0 |
|
نبود امکانات و تجهیزات در دانشگاه |
تنبلی دانشگاهی |
04/0 |
40/0 |
تنبلی فردی |
009/0- |
86/0 |
|
تنبلی گروهی |
08/0 |
10/0 |
جدول بالا میزان همبستگی بین متغیرهای مستقل پژوهش با تنبلی دانشگاهی (فردی و گروهی) را بیان میکند؛ براساس جدول، بین نبود نظارت و کنترل در دانشگاه 19/0، ضعف برنامهریزی در دانشگاه 14/0، طفرهروی آموزشی سیستمی 26/0، فرهنگ تنبلی در جامعه 14/0، پایینبودن هزینههای تنبلی در جامعه 48/0 و متغیر وابسته رابطة معنادار وجود دارد. بین نبود آیندة شغلی و تنبلی دانشگاهی و ابعاد آن رابطة معنادار نیست و میزان همبستگی آن 08/0 است. بین نبود امکانات و تجهیزات در دانشگاه و تنبلی دانشگاهی و ابعاد آن رابطة معنادار وجود ندارد و میزان همبستگی 04/0 میزان همبستگی نبود امکانات و تجهیزات با تنبلی دانشگاهی (بعد تنبلی فردی) 009/0- و جهت رابطه معکوس است.
آزمون تجربی الگوی ساختاری تنبلی دانشگاهی
همانطورکه آمد در این پژوهش براساس نرمافزارAmos، روابط بین متغیرهای مستقل و تأثیرشان بر متغیر وابسته بهصورت الگوی تجربی ارائه شد. الگوسازی معادلات ساختاری، روشی برای آزمودن الگوهای نظری است که در آن خطاهای احتمالی هم در تحلیل مدنظر قرار میگیرد. در این پژوهش، الگوی تنبلی دانشگاهی در سطح نظام (برون و درون دانشگاهی) با هفت متغیر مستقل در نظر گرفته شده است. بیشترین تأثیر متغیرهای درون دانشگاه به متغیر طفرهروی آموزشی (Beta=0/75) مربوط است و بعد از آن، متغیر ضعف برنامهریزی در جامعه با ضریب (Beta=0/61) است. بیشترین تأثیر متغیرهای برون دانشگاه به متغیر فرهنگ تنبلی در جامعه (Beta=0/55) مربوط است و بعد از آن، متغیر پایینبودن هزینههای تنبلی در جامعه با ضریب (Beta=0/54) است. سطح نظام، 50 % بر متغیر وابسته تأثیر داشته است که نشان میدهد فرضیة اول ما تأیید شده است. همانطورکه در الگو آمده است متغیرهای حاضر در الگو 40% از تغییرات متغیر وابسته (تنبلی دانشگاهی) را تبیین کردند.
Chi- square=8/09 sIg= 0/08 Degrees of freedom =22 RMSEA=0/09
الگوی 2- الگوی تجربی مرتبه دوم نابسامی در سطح نظام و تنبلی دانشگاهی
آمارههای برازش در معادلة ساختاری همانطورکه در جدول زیر آمده است نشان میدهد آمارة کای اسکوئر معنیدار نیست و همچنین آمارة ریشه دوم میانگین مربعات خطای برآورد RMSEA=0/09 نشاندهندة برازش درخور قبول در الگوی مسیر است و R2=40 است. درکل این آماره نشان میدهد دادههای نمونهای، الگوی نظری ما را حمایت میکنند.
جدول 7- آمارههای برازش الگو در سطح نظام (درون و برون دانشگاهی)
NFI |
RFI |
IFI |
CFI |
TLI |
Ҳ2/ df |
91/0 |
89/0 |
94/0 |
98/0 |
90/0 |
45/4 |
بحث و نتیجه
در جامعهای که تنبلی رخنه میکند، افراد آن برای انجام امور کوچک و بزرگ در زندگی شخصی و مناسبات اجتماعی و عمومی همیشه کار امروز را به فردا میاندازند، تصمیمسازی و تصمیمگیری را به دیگران واگذار میکنند، تغییر و تحولی که آرزو میکنند را بدون کوچکترین اقدامی از دیگران انتظار میکشند و برای هر انتخابی تعلل میورزند (جوادی یگانه و همکاران 1389: 112). به طبع باید نسل جوان و دانشجو نیز به این مسئله دچار شده باشند؛ بنابراین، پژوهش حاضر تنبلی اجتماعی در میان جوانان یا دانشجویان را بررسی کرده است. براساس چهارچوب نظری (انتخاب عقلانی کلمن) و پژوهشهای تجربی پیشین، الگوی نظری برای بررسی تنبلی دانشگاهی طراحی شد. براساس این، تنبلی دانشگاهی، متغیر وابسته در نظر گرفته شد و متغیرهایی مانند ضعف نظارت و کنترل در دانشگاه، ضعف برنامهریزی آموزشی در دانشگاه، طفرهروی آموزشی، نبود امکانات و تجهیزات در دانشگاه، فرهنگ تنبلی در جامعه، پایینبودن هزینههای تنبلی، نبود آیندة شغلی، متغیرهای مستقل معرفی شدند. درنهایت از گویههای مناسب برای سنجش هر یک از متغیرها بهره گرفته شد.
مطالعه روی 390 نفر از دانشجویان دانشگاه مازندران انجام شده است. نتایج نشان داده میزان تنبلی دانشگاهی در حد متوسط بوده است؛ هرچند نتایج پژوهش جوادی یگانه (1389)، میزان تنبلی ایرانیان را بیشتر از حد متوسط جهانی میداند. این نتیجه در رابطه با میزان تنبلی فردی و گروهی دانشجویان صادق است؛ هرچند با افزایش مقاطع تحصیلی کاهش محسوسی در تنبلی مشاهده میشود.
طبق نتایج حاصل از پژوهش، بین نابسامانی برون دانشگاهی که سه بعد (نبود آیندة شغلی، پایینبودن هزینههای تنبلی و فرهنگ تنبلی در جامعه) را شامل میشود با تنبلی دانشگاهی و ابعاد آن بجز نبود آیندة شغلی رابطة معناداری وجود دارد. همچنین، بین نابسامانی درون دانشگاهی که چهار بعد (نبود نظارت و کنترل در دانشگاه، ضعف برنامهریزی در دانشگاه، طفرهروی آموزشی سیستمی و نبود امکانات و تجهیزات در دانشگاه) را شامل میشود با تنبلی دانشگاهی و ابعاد آن بجز نبود امکانات و تجهیزات در دانشگاه رابطة معناداری وجود دارد. در آخر پس از آزمون الگوی نظری با روش الگوسازی معادلات ساختاری، فرضیة اول تأیید شد. متغیرهای برون دانشگاه، بیشترین تأثیر را بر سطح نظام داشتهاند و طفرهروی آموزشی، فرهنگ تنبلی در جامعه و ضعف برنامهریزی در دانشگاه بیشترین تأثیر را بر متغیر وابسته داشتهاند و این یافتهها با پژوهش جوادی یگانه مطابقت دارد (جوادی یگانه و فولادیان، 1391). در سطح ساختار در زمینة مشکلات افراد جامعه و ویژگیهایی که کموبیش از آنها بهعنوان آسیبهای فرهنگی یا اجتماعی یاد میکنند، ویژگی اخلاقی تنبلی اجتماعی را مشاهده میکنیم که به اعتقاد برخی از صاحبنظران، بسیاری از ویژگیهای نامطلوب ما بر آن سوار شده است (مثل نداشتن نشاط کار، ناامیدی، خودخواهیهای افراطی، بدبینبودن به دیگران، بدبینبودن به آینده، نداشتن اعتماد به خود و ...) و در فرهنگ و خصلت جمعی ما بسیار ریشه دارد (چلبی، 1381؛ قاضی مرادی، 1378؛ بازرگان، 1357 و جمالزاده، 1345). درکل مؤلفههای پژوهش به همراه شاخصهایشان، 40/0 % از تغییرات متغیر وابسته (تنبلی دانشگاهی) را تبیین کردند.
همانطورکه ذکر شد، این مقاله در پی تحلیل تنبلی دانشگاهی، مصداقی از تنبلی اجتماعی، براساس نظریة عقلانیت اجتماعی کلمن است. در نظریة کلمن، شرایط و محدودیتهای اجتماعی بر کنشهای فردی تأثیر دارند. نظریة کلمن با فاصلهگیری از نظریة انتخاب عقلانی اولیه، راه را برای ورود عوامل ساختاری و سطح نظام در تحلیل رفتار اجتماعی باز کرد. براساس این، صرفاً محاسبة سود و زیان و هزینههای پیش رو بر رفتار افراد تأثیرگذار نیست؛ بلکه انگیزة افراد، محدودیتهای محیطی و زمینة کنش نیز بر کنشها تأثیر میگذارد. همچنین، کلمن اعتقاد دارد عوامل ساختاری سطح کلان بهطور مستقیم پیامدهایی در سطح کلان را موجب نمیشود؛ بلکه این عوامل، کنشهایی در سطح خرد را سبب شده است و از ترکیب این کنشهای سطح خرد است که کنشهای اجتماعی شکل میگیرد. از این منظر، تنبلی دانشگاهی تحتتأثیر عوامل سطح کلان درون و برون دانشگاهی (که در بالا بحث شد) در بین دانشجویان اتفاق میافتد و از ترکیب تنبلی در بین دانشجویان ما شاهد تنبلی دانشگاهی در سطح کلان خواهیم بود. کلمن معتقد است معمولاً دادهها در سطح فردی سنجیده میشوند و همچنین مداخلهها برای ایجاد دگرگونی اجتماعی در این سطح صورت میگیرند. درنتیجه، ویژگیهای نظام اجتماعی براساس ترکیب رفتار افراد در سطح خرد تشخیص داده میشود؛ بنابراین، وقتی تعداد زیادی از افرد در جامعه، منافع آنی را به منافع آتی ترجیح میدهند، نتیجة آن ویژگی یک نظام اجتماعی یا همان تنبلی اجتماعی میشود. از نظر او، این خود به شکل هنجار در جامعه در میآید و افراد مطابق آن رفتار میکنند؛ بدینصورت که ما با نوعی تنبلی سیستمی در دانشگاه روبهرو هستیم که تنبلی را بازتولید میکند.
به طبع از این دیدگاه برای کاهش یا حذف کنشی در جامعه باید به شرایط ساختاری ایجادی آن رجوع کرد. برای کاهش تنبلی دانشگاهی باید به دو سطح درون و برون دانشگاهی توجه داشت. راهکارهای برون دانشگاهی با بحث بهبود وضعیت اشتغال و آیندة شغلی فارغ التحصیلها در جامعه مرتبط است. همچینین در همین راستا فرهنگسازی در حوزة کار مفید و جدیت در جامعه و درنهایت بالابردن هزینههای تنبلی برای کاهش تنبلی راهگشا است. در سطح درون دانشگاهی نیز افزایش نظارت و کنترل آموزشی و همچنین ثبات و دقت برنامهریزی آموزشی در کاهش تنبلی راهگشا است. همچنین، افزایش و بهبود امکانات آموزشی در دانشگاه و جدیت آموزشی اساتید (باتوجهبه نتایج پژوهش)، کاهش تنبلی در بین دانشجویان و درنهایت جامعة دانشگاهی را سبب میشود.