نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار، گروه مدیریت جهانگردی، دانشگاه سمنان، ایران
2 کارشناسیارشد مدیریت جهانگردی، دانشگاه سمنان، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
1. Introduction
Historical complexities constitute one of the important identity components of a society and indicate as well, its cultural structures. Persepolis, a nearly 2500 years old historical site, has been fascinating for domestic and foreign tourists. People who live near the complex should play an important role in managerial decisions. But residents of these villages have not been able to play their role properly. There are many villages in the vicinity of this complex and it means that any decision-making process at Persepolis have important impacts on lives of the residents. The concept of community is one of the basic human needs and a factor that can control the local and social damage. This concept often can be considered from different viewpoints, such as psychology and sociology. These viewpoints have their own perspective. quality of tourism is an important factor for both local residents and tourists’ arrival. Research shows that local residents are extremely concerned about their environment. Local residents have an important role in reducing negative effects caused by tourists and tourism development. So the level of local involvement can reduce environmental damages. Moreover, with the involvement of local residents not only can social and cultural identities be maintained, but also encouraged. Overall, this study is aimed at considering different factors influencing local residents’ perception towards supporting sustainable tourism development in Persepolis
2. Materials & Methods
In this research, a descriptive, survey method was used and in terms of purpose, it is an applied research. Five villages of Kenareh, Jalian, Firouzi, Shahrak-e Mahdieh and Shahrak-e Vali-Asr were chosen as the population of the study. The instrument used for gathering data is a questionnaire whose validity and reliability were measured through confirmatory factor analysis and Cronbach’s alpha. Using categorical sampling and Cochran’s table, a total of 385 questionnaires were distributed among and completed by local people. Structural equation modeling, Pearson coefficient and one-sample T-test were used to verify the hypotheses of the research.
3. Discussion of Results and Conclusion
Todays, the main objective of development programs is to create participatory strategies in local communities. According to the results, in this study 79 percent of the participation were male and 21 percent were female. Most participants in this study were in the age group of 20 to 25 years old. In terms of occupation most were self- employed (30 percent) and agriculture held the lowest number of job holders. in terms of level of education, most held high school diploma. Results showed that social participation with a coefficient of 0.79 has the most effect on local residents’ perception towards sustainable tourism development in Persepolis. Social attachment with a coefficient of 0.17 has a positive and significant relationship with local residents’ perception of the complex of Persepolis.. Lastly, local residents’ perception has a significantly positive relationship with supporting Persepolis complex and sustainable tourism development.
Also, the results showed that social participation has a positive effect on the understanding of local residents in the selected villages. Thus, social participation is one of the most important factors in local resident's perception. Social attachment has a positive impact on local resident's perception and support of Persepolis as a World Heritage Site (0/22). The amount of social participation and support for sustainable tourism development Impact factor (0/62) showed that there is little impact between social participation and support for sustainable development. Local perception has a positive impact on support for Persepolis as a world heritage (Impact factor: 0/36). Since Persepolis is registered at UNESCO, the people who live there have a sense of honor and it has reinforced their feelings of social attachment and support for this World Heritage Site.
کلیدواژهها [English]
مقدمه و بیان مسأله
گردشگری موفق و پایدار در کشورهای در حال توسعه، نقطۀ اتکای توسعۀ اقتصادی و بزرگترین صنعت و کارفرمای جهان است. برای کشور ارز میآورد و بهویژه برای منطقههای فقیر، درآمد و اشتغال ایجاد میکند. به استناد آمار سازمان جهانی گردشگری، این صنعت حدود 220 میلیون نفر را در سراسر جهان به کار مشغول کرده است. از هر ده شغل ایجادشده در جهان، یک شغل مربوط به گردشگری است. گردشگری برای 83 درصد از کشورهای در حال توسعه، مهمترین منبع درآمد ارز خارجی و صادرات است (ضرغامبروجنی و شالبافیان، 1392: 13). حضور این گردشگران بر الگوی زندگی افراد بومی تأثیر دارد. روشی که بازدیدکنندگان در پیش میگیرند و رابطههای فردی هریک از آنان با شهروندان کشور میزبان، بر روش زندگی و طرز برخورد افراد محلی تأثیر عمیقی دارد (الوانی و پیروزبخت، 1385: 157). کیفیت زندگی ساکنان منطقههای گردشگری از گردشگری تأثیر میگیرد؛ ازاینرو در دو دهۀ اخیر، ساکنان، هستۀ اصلی بسیاری از پژوهشهای گردشگری در نظر گرفته شدهاند (وثوقی و همکاران، 1390). متأسفانه در برخی مقصدهای گردشگری، مردم بومی از گردشگران جدا شدهاند و نقش مردم در رسیدن به توسعۀ پایدار منطقههای روستایی و مقصدهای گردشگری، کمرنگ شده است (رنجبریان و زاهدی، 1388: 124)؛ بنابراین یکی از عاملهای مهم در بررسی درک مردم، میزان مشارکت آنان در تصمیمهای مدیریتی است. اعتماد و تعامل میان ساکنان و مدیران در روند توسعۀ یک منطقه بسیار حیاتی است (زنگنه و همکاران، 1393: 112). ازسوی دیگر همان طور که جامعهشناسانی همچون دورکیم اشاره کردهاند، مشارکت اجتماعی سبب بهوجودآمدن جامعهای سالم و بانشاط میشود. میزان مشارکت اجتماعی تأثیر مهمی بر موفقیت برنامههای توسعه، رفاه و بهزیستی جامعه دارد (گلابی و اخشی، 1393: 140). مشارکت اجتماعی با تعلق اجتماعی افراد ترکیب میشود و نقش مهمی در زندگی آنها ایفا میکند (Mccool & Martin, 1994: 30). احساس تعلق به جامعه، در افراد این انگیزه و احساس مسئولیت را ایجاد میکند که جهت بهبود همهجانبۀ محیط سکونت تلاش کنند؛ ازاینرو احساس تعلق اجتماعی و بهدنبال آن مشارکت، اجرای برنامههای مختلف اجتماعی - اقتصادی را در اجتماع محلی با توفیق چشمگیری همراه میکند و کیفیت زندگی را بهبود میبخشد (زنگنه و همکاران، 1393: 112). وابستگی احساسی موجب تقویت و تثبیت همبستگی گروهی میشود؛ زیرا حس تعلق گروهی، عنصر اساسی و سازندۀ گروه است و زمینۀ پیوند اعضای گروه و درنتیجه پویایی گروه را فراهم میکند (بیدل و محمودزاده، 1391: 32)؛ بنابراین مشارکت اجتماعی ازطریق همبستگی گروهی سبب پررنگشدن نقش افراد میشود.
نتیجههای پژوهشها، اهمیت درک ساکنان بومی، تعلق اجتماعی و مشارکت اجتماعی منطقههای گردشگری را در توسعۀ پایدار گردشگری نشان میدهد (Reitsamer et al. 2016; Minnaert, 2014 علیقلیزادهفیروزجایی و همکاران، 1389). توسعۀ گردشگری همانند شمشیری دولبه برای جامعۀ محلی عمل میکند، منفعتهایی را به وجود میآورد و هزینههایی را بر جامعه تحمیل میکند. بیشتر توجههای دانشمندان به اثرهای اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی گردشگری در کنار نگرش مردم بومی نسبت به آن معطوف بوده است (Sharpley, 2014: 38). اگرچه ساکنان محلی نسبت به اثرهای مثبت اقتصادی و اجتماعی گردشگری جامعهای آشنایی دارند که در آن زندگی میکنند، برخی مطالعهها به نگرانیهای ساکنان محلی دربارۀ پیامدهای منفی گردشگری توجه کردهاند (Bestard & Nadal, 2007; Gu & Ryan, 2008; Latkova & Vogt, 2012; Terzidou et al. 2008)؛ برای مثال از پیامدهایی که در بیشتر پژوهشهای مرتبط با صنعت گردشگری دربارۀ آن بحث شده است، وضعیت زیستمحیطی منطقههای گردشگری است (نجارزاده و نعمتاللهی، 1395؛ Reitsamer et al. 2016). پژوهشها نشان میدهند ساکنان منطقههای میزبان، بهشدت دربارۀ محیط زیست پیرامونشان نگراناند (Akvan & Kuvan, 2005: 703). براساس گزارشهای گستردۀ وسیلههای ارتباط جمعی دربارۀ مسئلهها و مشکلهای زیستمحیطی جهانی، توجه به محیط زیست اهمیت زیادی پیدا کرده است. مردم و مسؤلان کشورها دریافتهاند باید در حفظ سلامتی این کرۀ خاکی جدی باشند (الوانی و پیروزبخت، 1385: 199-198). ساکنان بومی منطقههای گردشگری، نقش مهمی در کاهش اثرهای منفی زیستمحیطی ناشی از ورود گردشگران و توسعۀ صنعت گردشگری دارند (Brida et al. 2010: 591,600)؛ بنابراین با مشارکت آنان تا حد زیادی از آسیبهای محیطی منطقههای گردشگری کاسته میشود (Jackson & Inbakaran, 2006: 356).
مجموعههای تاریخی بهدلیل نشاندادن هویت جامعهها، ارزش زیادی برای ساکنان بومی دارند. این بناها از مهمترین بخشهای هویتی هر جامعه محسوب میشوند و پیدایش آنها نشاندهندۀ ساختارهای اقلیمی و فرهنگی جامعه است (تیموری و همکاران، 1393: 66). سایت تاریخی پارسه (تختجمشید) با گذشت نزدیک به 2500 سال همچنان گردشگران داخلی و خارجی را جذب میکند. همهساله عاملهای گوناگون طبیعی و انسانی، اثرهای ملی را تخریب میکنند. مردمی که در نزدیکی این مجموعه زندگی میکنند، نقش مهمی در تصمیمهای مدیریتی آن دارند؛ اما ساکنان این روستاها نقش خود را بهدرستی ایفا نکردهاند. روستاهای زیادی در کنار مجموعه وجود دارند که مسافت خیلی کمی با آن دارند و این بدان معناست که هر گونه تصمیمگیری دربارۀ تختجمشید، در زندگی ساکنان این روستاها تأثیر خواهد داشت؛ به علاوه بعضی از این افراد بهطور مستقیم از مزیتهای اقتصادی و اجتماعی این مجموعه بهره میبرند.
یکی دیگر از مسئلههای موجود، کمبود مطالعهها و پژوهشها در زمینۀ اهمیت و نقش نگرش مردم محلی نسبت به تصمیمگیریهای مرتبط با توسعۀ گردشگری در مجموعۀ تختجمشید است. بیشتر پژوهشها ویژگیهای معماری این مجموعه را بررسی کردهاند. با توجه به اینکه اطراف محوطۀ تختجمشید از زمینهای کشاورزی پوشیده است و بیشتر این زمینها به ساکنان بومی روستاهای اطراف تختجمشید متعلق است، هر ساله کشاورزان بین ماههای تیر و شهریور و بعد از برداشت گندم، زمینهای خود را برای شروع فصل جدید کشت، آتش میزنند و این کار، دود غلیظی ایجاد میکند که به مجموعه و محیط زیست اطراف آن آسیب میرساند. نظارت و تعامل دوطرفه میان تصمیمگیرندگان و ساکنان بومی، مسیر توسعۀ پایدار را در تختجمشید هموارتر میکند؛ ضمن اینکه اخیراً فرونشستن زمین در حریم درجهیک مجموعۀ تختجمشید بهدلیل استفادۀ بیش از حد از منبعهای آب زیرزمینی برای کشاورزی، اهمیت نقش ساکنان بومی این مجموعه را دوچندان کرده است.
همۀ این عاملها سبب شده است ساکنان بومی و توامندسازی آنان، نقش انکارناپذیری در تصمیمگیریها و فرایندهای مدیریتی این مجموعه داشته باشند؛ بدین منظور در پژوهش حاضر سعی شده است با توجه به مبانی نظری پژوهش، مهمترین عاملهای مؤثر بر توسعۀ گردشگری پایدار در مجموعۀ تختجمشید بررسی شود. متغیرهای تعلق اجتماعی، نگرش زیستمحیطی و مشارکت اجتماعی، مهمترین عاملهای اجتماعی تأثیرگذار بر درک ساکنان بومی نسبت به توسعۀ پایدار گردشگریاند و رابطۀ میان آنها بررسی شده است. در این مسیر سؤالهای پژوهش بهصورت زیر بیان شده است:
در ادامه تأثیر درک ساکنان بومی بر حمایت از توسعۀ پایدار و مجموعۀ تختجمشید و مفهوم هرکدام از عاملهای تشریحشده و رابطۀ این متغیرها بررسی میشود.
پیشینۀ پژوهش
در پژوهشهای ابتدایی که دربارۀ صنعت گردشگری انجام شده است، دربارۀ نقشهای اجتماعی، روانشناسانه، جامعهشناسی و مردمشناسی گردشگری مطلبهای زیادی نوشته شده است. این پژوهشها بر نقش مردم میزبان تأکید کرده است. نقش، یک واژۀ قراردادی جامعهشناختی برای توضیح موقعیتی است که شخص در اجتماع دارد (پییرس، 1389: 45). از دیدگاه جامعهشناسی، هویت انسانها در دنیای معاصر نسبی و سیال است و این هویتها در رابطه با سایر افراد معنا مییابد (شیانی و هاشمی،1392: 58 و 59). تعلق اجتماعی، حسی بالنده و حیاتی میان مردمی است که منفعتها و سرنوشت مشترکی دارند .وجود جامعه، متضمن علاقه و وابستگی و وفاداری افراد به آن و احساس پیوستگی به«مای» کلی است. حس تعلق گروهی، عنصر اساسی و سازندۀ گروه است و پیوند میان اعضای گروه و درنتیجه پویایی گروه را تضمین میکند (بیدل و محمودزاده، 1391: 32). درواقع تعلق اجتماعی فرد نسبت به یک مکان، با ارزش قائلشدن، قدردانی و وفاداری نسبت به آن شناخته میشود. هویت ملی بالاترین سطح تعهد به جامعه و مردم است که ویژگیهای اساسی اجتماعی، فرهنگی، روانی و فلسفی را در خود دارد و آگاهانه افراد را از سایر گروهها متمایز میکند (شیانی و هاشمی، 1392: 57 و 58). این دسته از ارزشها بهویژه ارزشهای ملیگرایانه و مذهبی که بیشتر از دریافتهای عاطفی تشکیل شدهاند، تأثیر زیادی بر روند توسعۀ گردشگری منطقههای گردشگری دارند (نوریشادمهانی، 1390). مفهوم حس اجتماعی، از نیازهای اساسی انسان و عاملی است که آسیبهای اجتماعی و محلی را کنترل میکند (مبارکی و صلاحی، 1391: 275)؛ این مفهوم، از دیدگاههای مختلفی مانند روانشناسی و جامعهشناسی و کالبدی بررسی شده است (مبارکی و صلاحی، 1391: 276). پژوهشهای زیادی رابطۀ میان تعلق اجتماعی و نگرش ساکنان نسبت به توسعۀ گردشگری را بررسی کردهاند (Nicholas et al. 2009; Mason & Cheyne, 2000 & Brida et al. 2010). این پژوهشها هم بر مفهوم عملیاتیسازی[1] و هم بر رابطۀ میان توسعۀ پایدار و تعلق اجتماعی تأکید دارند؛ برای مثال نیکولاس و همکاران به این نتیجه رسیدهاند که مردم بومی نسبت به مکان تولد، میراث و هویت خود تعلقخاطر بیشتری دارند و نسبت به گردشگری، نگرش مثبت کمتری دارند (in: Um & Cromton, 1978: 27). میتچل و رید و آکان و کووان اشاره میکنند که در بیشتر موارد، مردم بومی نسبت به اثرهای اقتصادی و اجتماعی توسعۀ گردشگری، نگرش مثبت و نسبت به اثرهای منفی آن، نگرش منفی دارند (Mitchel & Reid, 2001; Akan & Kuvan, 2005). گورسای و همکارانش مشخص کردهاند فرضیۀ وجود رابطۀ مستقیم میان سطحهای تعلق اجتماعی و مزیتهای درکشدۀ گردشگری و رابطۀ منفی میان سطحهای تعلق اجتماعی و هزینههای گردشگری، رد شده است (in: Nicholas et al. 2009). از آنجا که پژوهشهای اندکی دربارۀ گردشگری در علوم اجتماعی انجام شده است، در این پژوهش مفهوم تعلق اجتماعی، عاملی تأثیرگذار بر درک مردم بومی در مجموعۀ تاریخی تختجمشید در نظر گرفته شده است.
سطح کیفیت زیستمحیطی کشور یا منطقه و بهویژه کیفیت موجود در ناحیههای بالقوۀ جهانگردی، عاملی بسیار مهم برای ساکنان محلی و جذب توریستهاست (ضرغامبروجنی، 1389: 154). در ادبیات روزمره و نوشتههای تاریخی جامعهشناسانه، نگرشهای منفی دربارۀ رابطۀ میان گردشگری و آسیبهای زیستمحیطی وجود دارند. درواقع «عقیدههای کلیشهای» در این دسته از تعریفها قرار گرفتهاند (پییرس، 1389: 42)؛ اما همیشه نگرش نسبت به عاملهای محیطی منفی نبوده است. رضوانی و نجارزاده (1387) در پژوهشی با عنوان «بررسی و تحلیل زمینههای کارآفرینی روستاییان در فرایند توسعۀ نواحی روستایی» اشاره کردهاند که درجۀ آشفتگی محیطی و تجربههای محیطی افراد جامعه در کارآفرینی و توانمندسازی ساکنان شهری و روستایی اثر دارد. براساس این پژوهش عاملهای محیطی، نقشی مؤثر در ایجاد سازمانهای جدید شناختهشده دارند و توسعۀ پایدار در ناحیههای روستایی، منوط به آمادهسازی محیط اجتماعی و اقتصادی روستاها با استفاده از توامندسازی نیروی انسانی جوان دانسته شده است.
به طور کلی بیشتر پژوهشهایی که دربارۀ نگرش مردم بومی انجام شدهاند، بر اثرهای زیستمحیطی گردشگری تأکید کردهاند (معصومی، 1385؛ (Vargas-San Chez et al. 2009. مردم بومی ممکن است هم نگرش مثبت و هم نگرش منفی دربارۀ اثرهای زیستمحیطی داشته باشند (Sharpley, 2014). ستنا و ریچموند در پژوهش خود دربارۀ جزیرههای ویرجینیا، به این نتیجه رسیدهاند که گردشگران به ساحلهای این منطقه آسیب زدهاند (Sethna & Richmond in: Nicholas et al. 2009). برخی دیگر از پژوهشها به رابطۀ میان اثرهای گردشگری و عاملهایی همچون میزان، ماهیت و توسعۀ گردشگری و میزان کنترل این صنعت اشاره کردهاند؛ برای مثال امکان دارد در جامعههای محلی، کسبوکارهای مرتبط با گردشگری درآمدی را برای افراد به وجود آورد که درنهایت سبب افزایش بهبود چهرۀ مقصد و جامعۀ محلی شود (Giles et al. 2013). با این حال بعضی مواقع امکان تفکیک قائلشدن میان اثرهای مثبت و منفی محیط زیستی وجود ندارد؛ زیرا ممکن است بروز پیامدی (چه مثبت و چه منفی)، حاصل مجموعهای از آثار اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی باشد (گوهری، 1390: 13). شاید این سؤال مطرح شود که چرا بیشتر مطالعههای انجامگرفته، بر اثرهای جهانگردی یا بروز این اثرها در منطقه یا جامعۀ میزبان متمرکز شدهاند؟ دلیل این امر، فرایند و نوع عرضه و تقاضا یا تولید و مصرف در بازار جهانگردی است که با بسیاری از بازارها و صنعتهای دیگر تفاوت دارد؛ زیرا در جهانگردی، تولید و مصرف در یک منطقه صورت میگیرد (گوهری، 1390: 18).
اسمیت و کرانیچ به این نتیجه رسیدند که رابطۀ مستقیمی میان توسعۀ گردشگری و نگرش منفی مردم بومی وجود دارد. بهعلاوه مردم بومی در شمال ولز پذیرفتهاند که گردشگری به زوال بومشناختی منطقه منجر میشود. در جایی دیگر، مردم بومی گردشگری را عاملی برای شناختهشدن شهر و محیط پیرامون آن میدانند (Smith & Krannich in: Nicholas et al. 2009).
بیتردید با مشارکت جامعههای محلی در زمینۀ توسعۀ گردشگری، ازکمرنگشدن هویت اجتماعی و فرهنگی این جامعهها جلوگیری میشود و این هویت میان آنها تقویت میشود (نوریشادمهانی، 1390: 34). مشارکت در یک اجتماع محلی، از ایجاد حساسیت نسبت به مشکل بهوجودآمده آغاز میشود که نخستین پلۀ مشارکت است (نورینشاط، 1388). گنجی و زارعغیاثآبادی (1394) مشارکت را یکی از اجزای سرمایۀ اجتماعی میدانند و تأکید میکنند که شرط برقراری ارتباط با دیگران در جامعههای امروزی، گسترش پیوندهای خود در اجتماعهای محلی و شناخت یکدیگر بهصورت عنصری منحصربهفرد و ایجاد عامگرایی به جای خاصگرایی است. این پژوهشگران سرمایۀ اجتماعی را عاملی برای سنجش کیفیت ارتباطها در جامعهها و یک حس تعلق و همبستگی اجتماعی میدانند. دانشمندان بهدنبال یافتن راهی برای شرکتدادن مردم بومی در تصمیمگیریها بودهاند (Gunn, 1994; Inskeep, 1991). مردم میزبان با شرکتکردن در فرایندهای تصمیمگیری، هدفها و تمایلهای خود را به صنعت گردشگری وارد میکنند (Joppe, 1996; Mitchell & Reid, 2001; Timothy, 1999). مطالعههای پیشین بر این فرض استوارند که ساکنان محلی نسبت به گردشگری نظر یکسانی دارند (Andriotis & Vaughn, 2003; Mason & Cheyne, 2000). همواره برای بررسی نگرش ساکنان محلی، چندین متغیر در نظر گرفته شده است. این متغیرها شامل سطح مشارکت در گردشگری (Palmer et al. 2013)، روند توسعۀ گردشگری (Stylidis & Terzidou, 2014)، کیفیت زندگی ساکنان (Kim, 2002; Grgic et al. 2010) و بحث پایداری منطقههای روستایی (Fun et al. 2014) بوده است. مدیریت منطقههای حفاظتشده، نقش مهمی در جامعههای محلی همسو با پایداری منطقهها دارد. خطمشی این نوع مدیریت شامل مشارکتدادن جامعۀ محلی در مدیریت و توسعۀ این نوع منطقهها میشود (Nicholas in: Nyaupane & Thapa, 2004). در این زمینه افزایش علاقۀ گردشگران به یادگیری و کسب تجربۀ فرهنگهای گوناگون، انگیزهای برای مشارکت ساکنان مردم بومی در مدیریت منطقههای گردشگری است (ضیایی، 1388: 173؛ Gursoy et al. 2002: 79,80). ویگر در پژوهشی که در شمال کامبوج انجام داده است، به این نتیجه رسیده است که مشارکت ساکنان بومی در مدیریت سایتهای میراث جهانی، احترام و درک حفاظت از این منطقهها را بیشتر میکند (Wager in: Nicholas et al. 2009). برای تقویت اقتصاد یک جامعۀ بومی، افراد محلی باید خواهان مشارکت در روند توسعۀ گردشگری باشند (گوهری، 1390: 25). کالین و جنکینز معتقدند بسیاری قشرهای جامعه و اقلیتهای نژادی که بیتوجهی حکومت و دیگران به تاریخ و میراث خود را میبینند، از جامعه کنارهگیری و عمیقاً احساس منزویشدن و بیهویتی میکنند (کالین و جنکینز، 1382: 80). این دو پژوهشگر به نقش دانشجویان رشتۀ جهانگردی در برجستهکردن نقش ساختارهای قدرت برای معرفی میراث یک محل و معرفی آن به مردم محلی اشاره کردهاند. همان طور که رنجبریان و زاهدی (1388) اشاره کردهاند، اگر جامعۀ محلی احساس کند ممکن است چنین موضوعی اتفاق بیفتد، به احتمال بسیار قوی نسبت به گردشگران موضعی منفی در پیش خواهد گرفت. درچنین وضعیتی نه تنها تعامل فرهنگی - اجتماعی مثبت میان گردشگران و مردم مقصد روی نخواهد داد، بلکه خصومت جای این تعامل سازنده و مثبت را خواهد گرفت. درنتیجه درک مردم محلی نسبت به توسعۀ پایدار گردشگری، منفی خواهد بود. مشارکت اجتماعی بعدهای متفاوتی دارد. اگر ازلحاظ بعد اقتصادی مزیتهایی را برای مردم بومی داشته باشد، درک مردم محلی از توسعۀ گردشگری مثبت خواهد بود. اگر ازلحاظ بعد اجتماعی مشارکت، مردم محلی در همۀ برنامههای اجتماعی بهصورت داوطلبانه حضور داشته باشند، نگرش آنها نسبت به توسعۀ گردشگری مثبت خواهد بود (خانی و علیبیگی، 1391: 30). درنتیجه اثرهای مثبت گردشگری، سبب تمایل بیشتر مردم به مشارکت میشود (Jackson & Inbakaran, 2006: 356). ازسوی دیگر مشارکت مردم و درک آنها از گردشگری، شاخص مهمی در توسعۀ پایدار گردشگری محسوب میشود (Fun et al. 2014).
توسعۀ پایدار گردشگری
مفهوم توسعۀ پایدار گردشگری تا بیش از دو دهه در محفلهای دانشگاهی گردشگری، جنبش وسیعی را بهدنبال داشته است. به طور کلی با وجود بحثهای فراوان دربارۀ پایداری، همچنان این مفهوم ابزار محبوب توسعۀ گردشگری است (نعمتاللهی، 1394). توسعۀ پایدار گردشگری در راستای توسعۀ پایدار است (Sharpley, 2014: 42). توسعۀ پایدار ضمن برآوردهکردن نیازهای کنونی، لطمهای به منبعهای موردنیاز نسلهای آینده وارد نمیکند (الوانی و پیروزبخت، 1385: 107). کارکرد توسعۀ پایدار در گردشگری بهسرعت در حال گسترش است (Milne, 1998: 136). سازمان جهانی جهانگردی (2013) توسعۀ پایدار را تأمین نیاز گردشگران زمان حال و مردم میزبان همزمان با افزایش فرصتهایی برای آیندگان تعریف کرده است.
در بیشتر پژوهشها مفهوم توسعۀ پایدار گردشگری سه بعد اصلی را پوشش میدهد. این بعدها شامل تغییرهای اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی است (Saayman, 2009; Ryan, 2002; Joppe, 1996). از نگاه اقتصادی، افزایش و بهینهسازی مزیتهای گردشگری، کاهش هزینهها، برابری در توزیع مزیتها میان مردم محلی، تعادل در تراز اقتصاد مردم محلی، افزایش اثرهای چندگانۀ حاصل از توسعۀ گردشگری و درنهایت افزایش کارآفرینی میان جوانان محلی، از جنبههای مهم پایداری اقتصادی بوده است. پایداری محیطی بر حفاظت از محیط زیست گیاهی و جانوری تأکید دارد. به موضوع پایداری اجتماعی در مقایسه با دیگر انواع پایداری کمتر توجه شده است. این بعد پایداری به جنبههای ملموستر اشاره دارد (Nicholas et al. 2009). پایداری اجتماعی بر مراودههای میان گردشگر و ساکنان محلی و افزایش تجربۀ ساکنان میزبان اشاره دارد (Brida et al. 2010). هدف کلی پایداری، ایجاد تعادل میان این سه نوع بعد پایداری است (Lee & Oneil, 2004).
از نگاه جامعهشناسانه، این نوع توسعه از یک سو بر تحصیلات و تعلیم و تربیت خوب و دسترسی به کالاها و خدمات و زندگی آبرومندانه تأکید دارد و ازسوی دیگر به دستاوردهای سیاسی همچون امنیت و توانایی ادغام در اجتماع اشاره دارد. نتیجۀ چنین توسعهای، کنترل نابرابری اجتماعی و کاهش فساد در جامعه است (ربیعی، 1394: 135).در تعریفی دیگر توسعۀ پایدار گردشگری، گسترش صنعت گردشگری و جذب گردشگران به یک منطقه با استفاده از منبعهای موجود است؛ به گونهای که ضمن پاسخدادن به نیازهای اقتصادی، فرهنگی و قانونی جامعه و انتظارهای گردشگران، وحدت و هویت فرهنگی، سلامت محیط زیست، تعادل اقتصادی مقصد و مهمانان آنها بهطور متوازن و پیوسته و در حد بهینه تأمین شود. در توسعۀ پایدار گردشگری، توسعۀ انعکاسی از ارزشها و هنجارهایی مطرح است که جامعه آنها را قبول دارد و حرکتی برخلاف آنها از خود نشان نمیدهد. برنامهریزان در این توسعه، سلامت روحی و جسمی انسانها، حفاظت از محیط زیست و توسعۀ متعادل اقتصادی و اجتماعی را در نظر دارند (معصومی، 1385: 159).
بدون شرکتدادن و حمایت جامعۀ محلی، میان مردم محلی و گردشگر خارجی فاصله میافتد (Giles et al. 2013). وودز اشاره میکند که گرچه میان حس تعلق به یک مکان و یک جاذبه تفاوت وجود دارد، تفکیک قائلشدن میان این دو دشوار به نظر میرسد (Woods & McDonagh, 2011: 159).
یافتههای دانشمندان در سالهای اخیر، اهمیت نگرش مردم محلی نسبت به توسعۀ گردشگری را نشان میدهند. مطالعۀ نگرش مردم نسبت به گردشگری به بیش از 35 سال پیش برمیگردد (Sharpley, 2014: 42). از آنجا که توسعۀ گردشگری بهصورت چشمگیری به حسن نیت جامعۀ میزبان بستگی دارد، حمایت از آن در توسعه و عملکرد موفقیتآمیز صنعت گردشگری، امری ضروری محسوب میشود (Jurowski et al. 1997; Gursoy et al. 2002 ). از موضوعهای بسیار مهم در تعامل میان سرزمین مقصد و گردشگران، موضوع جداسازی جامعۀ محلی است. بعضی مواقع مدیریت مقصدهای گردشگری، ممکن است به این سو حرکت کنند که میان گردشگران و جامعۀ مقصد فاصله ایجاد کنند. چنین اقدامی به هر دلیلی که باشد، مثلاً برای رضایت خاطر و راحتی گردشگران، بسیار مخاطرهآمیز است (رنجبریان و زاهدی، 1388: 124). مردم زمانی در تصمیمهای مهم فرهنگی و تاریخی شرکت میکنند که احساس کنند صدایشان شنیده میشود. مردم محلی باید به این باور رسیده باشند که میتوانند با ورود خود به این عرصه، جامعه را متحول کنند (کالین و جنکینز، 1382: 81).از آنجا که بیشتر ساکنان، گردشگری را نوعی ابزار توسعۀ اقتصادی میدانند، تعجبآور نیست که یافتههای بیشتر مطالعهها نشان میدهند ساکنان به طور کلی نگرش مثبتی به گردشگری دارند و از نگرش منفی آنان، موارد چندانی گزارش نشده است (Vargas-Sanchez et al. 2009: 373). به هر صورت، در مقصد گردشگری تبادلهایی اتفاق میافتند و برخی ساکنان عمدتاً منفعتهایی از گردشگری به دست میآوردند؛ ولی برخی نیز ممکن است تنها متحمل هزینههای گردشگری شوند (Dyer et al. 2007).در جدول 1 پیشینۀ پژوهشی مرتبط با درک ساکنان محلی آورده شده است.
جدول 1 - پیشینۀ پژوهش مرتبط با متغیرهای پژوهش
نویسندگان |
نتیجههای پژوهش |
بستارد و نادال، 2007 |
برخی ویژگیهای گردشگر همچون سکونت فرد ممکن است رابطۀ مستقیمی با نگرش مثبت و منفی آنها از گردشگری داشته باشد؛ اما درنهایت نسبت به اثرهای مثبت گردشگری اعتقاد بیشتری دارند. |
ووسنام و همکاران[2]، 2009 |
درک جامعۀ محلی از گردشگری، گهگاه با نارضایتی از حضور گردشگر همراه است. |
نانکو و گورسای[3]، 2012 |
برخی افراد با سفرکردن به هویت اجتماعیشان پی میبرند. |
هنفیه و همکاران[4]، 2013 |
نگرش مثبت جامعۀ محلی نسبت به گردشگری، افزایش سطح رضایت مردم را به همراه دارد و همین امر موجب افزایش تبلیغات دهانبهدهان یک مقصد میشود. موفقیت یک جامعۀ محلی به حضور مردم در تصمیمگیریهای گردشگری وابسته است. به طور کلی منفعتهای بهدستآمدۀ هر فرد در مقصد گردشگری، رابطۀ مستقیمی با نگرش مثبت او دارد. |
شارپلی، 2014 |
توسعۀ گردشگری یک منطقه، اثری را بررسی میکند که گردشگری بر نگرش مردم محلی میگذارد. عموماً از اثرهایی که گردشگری بر جامعۀ محلی میگذارد، زیاد گفته شده است؛ اما دربارۀ اینکه مردم محلی بهطور واقعی چه احساسی دارند، کمتر بحث شده است. |
مینرت، 2014 |
با اشاره به محدودیتهایی که برای گروههای مختلف سنی وجود دارد (بچهها، هزینه، وقت)، بازتاب گروههای مختلف ذینفع را بررسی کرده و نظرهای آنان را جویا شده است. توجه به آنچه گردشگران طی اقامت نیاز دارند، رضایت آنان را بیشتر میکند. |
گورسای و همکاران، 2002 |
در پژوهشی با عنوان «نگرش ساکنین (رویکرد معادلات ساختاری)» که در پنج منطقۀ ویرجینیای آمریکا انجام شده است، بیان میکنند که نگرش زیستمحیطی جامعۀ میزبان، به طرز رفتار گردشگران نسبت به منبعهای زیستمحیطی محل سکونت آنان بستگی دارد. این نگرش درنهایت به رضایت یا نارضایتی مردم بومی از کل صنعت گردشگری در منطقه منجر خواهد شد. |
آکان و کووان، 2005 |
در این پژوهش نگرش زیستمحیطی ساکنان میزبان گردشگری در جزیرۀ بلک ترکیه بررسی شده است. این منطقه در نزدیکی سواحل مدیترانه و پوشیده از جنگل است. پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند که مردم بهشدت نگران مسئلههای زیستمحیطی اطراف این منطقهاند. مشارکت دوطرفۀ مسؤلان و مردم میزبان در تصمیمگیریها، یکی از راهحلهای پیشنهادی در بهبود این وضعیت شناخته شده است. |
فان و همکاران، 2014 |
معتقدند نگرش جامعۀ بومی و درک آنها در روبهروشدن با گردشگری، شاخص مهمی در توسعۀ پایدار گردشگری شناخته میشود. |
اندریوتیس و واوگان، 2003 |
معتقدند در صنعت گردشگری، دیدگاه مردم محلی دربارۀ مزیتها و هزینههای گردشگری، عامل مهمی در رضایت گردشگر و موقعیت این صنعت در نظر گرفته میشود. |
میتچل و رید، 2001 |
این دو پژوهشگر در پژوهشی با عنوان «یکپارچگی جامعه»، مشارکت مردم محلی را عاملی در بهبود صنعت گردشگری میدانند و اعتقاد دارند اگر مزیتهای اقتصادی گردشگری نصیب مردم محلی شود، نقش مردم محلی نیز در برنامهریزی و یکپارچگی جامعه افزایش پیدا میکند. |
احمدی و همکاران، 1393 |
عاملهای تأثیرگذار بر حس تعلق در فرایند بازآفرینی مسکونی اطراف حرم امام رضا (ع) را بررسی کردهاند و به این نتیجه رسیدهاند که احساس تعلق به مکان، میان ساکنان بافتهای کهن سبب پایداری آن منطقه میشود. |
بیدل و محمودزاده، 1391 |
با هدف بررسی تعلق اجتماعی مردم به جامعۀ ایران و رابطۀ آن با اعتماد اجتماعی و فردگرایی، به این نتیجه رسیدهاند که تعلق اجتماعی افراد با افزایش سن بیشتر میشود و افزایش بیاعتمادی میان مردم به تعلق اجتماعی افراد آسیب میزند. |
زنگنه و همکاران، 1393 |
با بررسی تعلق اجتماعی و رابطۀ آن با مشارکت اجتماعی به این نتیجه رسیدهاند که تعلق اجتماعی اثر معناداری بر مشارکت اجتماعی افراد دارد و راهی برای بهسازی محلههای قدیمی محسوب میشود. |
مبارکی و صلاحی، 1391 |
در پژوهشی با عنوان «کیفیت خدمات شهری، تعهدات شهروندی و حس تعلق اجتماعی» که در منطقۀ 10 شهرداری تهران انجام شده است، به این نتیجه رسیدهاند که حس تعلق اجتماعی، با بهبود برنامهریزی دستگاههای دولتی (مانند شهرداری) افزایش پیدا میکند. این پژوهشگران رابطۀ محکمی میان تعلق اجتماعی و کیفیت خدمات شهری پیدا کردهاند. |
مککول و مارتین، 1994 |
معتقدند تعلق اجتماعی، با مشارکت اجتماعی ترکیب میشود و در زندگی انسانها نقش ایفا میکند. |
با توجه به مبانی نظری و پیشینۀ پژوهش، فرضیههای پژوهش بهصورت زیر ارائه میشوند:
-H1 تعلق اجتماعی، بر حمایت ساکنان روستاها از مجموعۀ تختجمشید که میراثی جهانی است، تأثیر مثبتی دارد.
H2- تعلق اجتماعی بر درک مردم محلی نسبت به مجموعۀ تختجمشید تأثیر مثبتی دارد.
H3- نگرش زیستمحیطی مردم محلی، بر درک مردم نسبت به تختجمشید تأثیر مثبتی دارد.
H4- میزان مشارکت ساکنان، تأثیر مثبتی بر درک مردم از مجموعۀ تختجمشید دارد.
H5- میزان مشارکت ساکنان، تأثیر مثبتی بر حمایت از توسعۀ پایدار گردشگری در مجموعۀ تختجمشید دارد.
H6- درک مردم محلی نسبت به مجموعه بر حمایت از تختجمشید بهعنوان میراث جهانی تأثیر میگذارد.
H7- درک مردم محلی نسبت به مجموعه بر حمایت از توسعۀ پایدار گردشگری تأثیر میگذارد.
در این زمینه و براساس مبانی نظری پژوهش و برای درک سادهتر، الگوی مفهومی بهصورت زیر طراحی شده است:
شکل 1 - الگوی مفهومی پژوهش
روش پژوهش
پژوهش حاضر ازلحاظ گردآوری دادهها از نوع مطالعههای توصیفی - پیمایشی است که به دو شکل مطالعههای اسنادی - کتابخانهای و بررسیهای میدانی انجام شده است؛ بدین ترتیب که ابتدا جهت روشنشدن پیشینۀ موضوع پژوهش و تدوین مبانی نظری آن، از مطالعههای نظری بهره گرفته شد که با رجوع به کتابخانهها و استفاده از کتابها و مقالهها، مرحلۀ اول پژوهش به انجام رسید. در ادامه برای یافتن پاسخ سؤال پژوهش و دستیابی به هدفهای موردنظر، پرسشنامه در زمینۀ موضوع بررسیشده تدوین شد. پرسشنامهها پس از تکمیلشدن توسط اهالی، تجزیه و تحلیل شدند. روش نمونهگیری، طبقهای تصادفی است. از نتیجههای این پژوهش، در تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای جامعههای محلی منطقۀ نمونه میتوان استفاده کرد؛ بنابراین این پژوهش ازلحاظ هدف در حوزۀ پژوهشهای کاربردی قرار گرفته است و مبتنی بر الگوی معادلات ساختاری است. این الگو شاخصهای رابطهها و کل الگو را بهخوبی تبیین میکند. یکی از کاربردهای مهم این نوع الگو، بهکارگیری رابطههای چندگانۀ مربوط به هریک از متغیرهای وابسته است. الگوسازی معادلات ساختاری، مجموعهای از معادلات رگرسیون چندگانه را با تعیین الگوی ساختاری استفادهشده در نرمافزار LISREL بهطور همزمان پیشبینی میکند (نعمتاللهی و همکاران، 1395: 158).
جامعۀ آماری شامل روستاهای نمونۀ دهستان کناره بوده است. پنج روستای نزدیک به مجموعۀ تختجمشید که شامل کناره، جلیان، فیروزی، شهرک مهدیه و شهرک ولیعصر میشوند، برای نمونۀ آماری انتخاب شدند. با استفاده از فرمول کوکران، 374 نفر برای نمونۀ آماری انتخاب شدند. تعداد 400 پرسشنامه میان اهالی توزیع شد که درنهایت 385 پرسشنامه تکمیل و جمعآوری شد و همین تعداد مبنای تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در جدول 2 وضعیت طبقهها آورده شده است. برای دستیابی به جوابهای دقیقتر، سعی شد پرسشنامه بهصورت تصادفی در بخشهای مختلفی از روستاها توزیع شود.
برای پاسخگویی به گویههای تدوینشده، از مقیاس لیکرت استفاده شد و به آنها از 1 تا 5، امتیاز داده شد. متغیر درک مردم بومی شامل 7 سؤال است. متغیر تعلق اجتماعی با استفاده از 4 سؤال، متغیر گرایش زیستمحیطی ساکنان با 2 سؤال، سطح مشارکت با 2 سؤال، حمایت ساکنان از مجموعه بهعنوان میراث جهانی با 3 سؤال و حمایت ساکنان از توسعۀ پایدار گردشگری در مجموعه با 6 سؤال سنجیده شدند.
جدول 2 - جامعه و نمونۀ آماری
روستاها |
کناره |
جلیان |
فیروزی |
شهرک مهدیه |
شهرک ولیعصر |
جمع |
جمعیت |
6536 |
696 |
2898 |
2658 |
1223 |
14011 |
نمونۀ آماری |
180 |
20 |
79 |
73 |
33 |
385 |
منبع: سرشماری عمومی نفوس و مسکن، مرکز ملی آمار (1390)
شکل 2 - نقشۀ محدودۀ مطالعهشده (منبع: مرکز ملی آمار، نقشۀ دهستانهای کشور)
در پژوهش حاضر برای سنجش پایایی پرسشنامه، از آلفای کرونباخ استفاده شده است. با توجه به جدول 3 تمام ضریبهای آلفای کرونباخ از 7/0 بیشتر است که نشان میدهد پرسشنامه، پایایی بالایی دارد. در بررسی روایی پرسشنامه، از روایی محتوا و روایی سازه استفاده شده است. برای بررسی روایی محتوا و روایی ظاهری، پرسشنامۀ اولیه در اختیار جمعی از استادان و کارشناسان قرار داده شد. پس از جمعآوری نظرهای اصلاحی خبرگان و اعمال آنها، پرسشنامه برای توزیع نهایی آماده شد. در بررسی فرضیۀ پژوهش، از الگوی معادلات ساختاری استفاده شده است. برای سنجش روایی سازه از بخش اندازهگیری الگوی تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. دربارۀ بررسی فرضیۀ پژوهش نیز از بخش ساختاری الگوی تحلیل مسیر بهره گرفته شد.
جدول 3 – شاخصهای پایایی و میانگین متغیرها
متغیر |
آلفای کرونباخ |
میانگین |
انحراف معیار |
تعلق اجتماعی |
87/0 |
80/2 |
923/0 |
نگرش زیستمحیطی |
92/0 |
71/2 |
828/0 |
مشارکت اجتماعی |
75/0 |
73/2 |
748/0 |
درک ساکنان |
85/0 |
73/2 |
748/0 |
حمایت بهعنوان میراث جهانی |
85/0 |
15/3 |
830/0 |
حمایت از توسعۀ پایدار |
80/0 |
23/3 |
808/0 |
تجزیه و تحلیل یافتهها
طبق نتیجههای بهدستآمده، 79 درصد از شرکتکنندگان در این پژوهش آقا و 21 درصد از آنها خانم بودهاند. بیشترین افراد شرکتکننده در گروه سنی 20 تا 25 سال قرار داشتند. بیشترین شرکتکنندگان در گروه تحصیلی دیپلم با 38 درصد و کمترین آنها در کارشناسیارشد با 3 درصد بودهاند. شغل بیشتر اهالی این روستاها، «آزاد» بوده است (حدود 30 درصد)؛ پس از آن بیشتر اهالی، محصل و درصد کمی از آنها دامدار و کشاورز بودهاند. در پژوهش حاضر از دو نرمافزار SPSS و LISREL برای تحلیل دادهها استفاده شده است. قبل از بررسی رابطههای میان متغیرهای پژوهش، ابتدا لازم است از روایی سؤالهای پژوهش برای سنجش متغیرهای پژوهش اطمینان حاصل کرد؛ بنابراین در این قسمت، الگوهای اندازهگیری متغیرهای پژوهش بررسی شده است. در جدول 4 و 5 بار عاملی و گویههای پرسشنامه آورده شده است.
جدول 4 - بار عاملی و اعداد معناداری سؤالهای پژوهش
متغیر |
|
سؤالها |
بار عاملی |
عدد معناداری |
تعلق اجتماعی |
|
سؤال 1 |
80/0 |
44/18 |
|
سؤال 2 |
90/0 |
86/21 |
|
|
سؤال 3 |
77/0 |
44/17 |
|
|
سؤال 4 |
75/0 |
72/16 |
|
نگرش زیستمحیطی |
|
سؤال 5 |
88/0 |
58/20 |
|
سؤال 6 |
95/0 |
30/23 |
|
مشارکت اجتماعی
|
|
سؤال 7 |
52/0 |
56/4 |
|
سؤال 8 |
15/1 |
97/4 |
|
درک مردم محلی |
|
سؤال 9 |
48/0 |
31/9 |
|
سؤال 10 |
47/0 |
26/9 |
|
|
سؤال 11 |
73/0 |
81/15 |
|
|
سؤال 12 |
80/0 |
98/17 |
|
|
سؤال 13 |
75/0 |
52/16 |
|
|
سؤال 14 |
70/0 |
93/14 |
|
|
سؤال 15 |
71/0 |
13/15 |
|
حمایت بهعنوان میراث جهانی |
|
سؤال 16 |
80/0 |
20/18 |
|
سؤال 17 |
85/0 |
16/20 |
|
|
سؤال 18 |
75/0 |
68/16 |
|
|
سؤال 19 |
84/0 |
70/19 |
|
|
سؤال 20 |
47/0 |
22/9 |
|
|
سؤال 21 |
45/0 |
94/8 |
|
|
|
سؤال 22 |
72/0 |
77/14 |
حمایت از توسعۀ پایدار |
|
سؤال 23 |
86/0 |
36/18 |
|
|
سؤال 24 |
72/0 |
74/14 |
جدول 5 - متغیرها و گویههای پرسشنامه
متغیر |
گویه |
|
چه میزان تداوم ارزشها و سنتهای روستایی که در آن زندگی میکنید، برای شما اهمیت دارد؟ |
تعلق اجتماعی |
برای روستایی که در آن زندگی میکنید، چه میزان ارزش قائلید؟ |
|
چه میزان نسبت به مجموعۀ تختجمشید و روستایی که در آن زندگی میکنید، تعلق خاطر دارید؟ |
|
تا چه میزان اتفاقهایی که در این روستا میافتد، برای شما مهم است؟ |
گرایش زیستمحیطی |
تا چه میزان حضور گردشگران سبب آسیبزدن به محیط پیرامون تختجمشید شده است؟ |
|
تا چه میزان با حفاظت از محیط اطراف مجموعه در زمان حال و آینده موافقاید؟ |
مشارکت اجتماعی |
به نظر شما تا چه میزان مشارکت شما در مدیریت مجموعۀ تختجمشید اهمیت داشته است؟ |
|
به نظر شما تا چه میزان مشارکت شما در تصمیمگیریهای مرتبط با مجموعۀ تختجمشید اهمیت دارد؟ |
|
اگردر اینجا تختجمشید نداشته باشیم، بهتر خواهد بود. |
درک ساکنان بومی |
باید ازتختجمشید درجهت نگهداری و معرفی آن برای نسلهای آینده کوشا بود. |
نسبت به تختجمشید |
وجود مجموعۀ تختجمشید برای مردم روستا هیچ شغلی را فراهم نمیکند. |
|
وجود تختجمشید برای من سبب بروز مشکلهای زیادی شده است. |
|
درختان اطراف تختجمشید و بوستان جنگلی آنجا باید باقی بماند. |
|
مجموعۀ تختجمشید بسیار وسیع است و فضای زیادی را اشغال کرده است. |
|
ساکنان روستا در معرفی مجموعۀ تختجمشید به گردشگران نقش مهمی دارند. |
|
میزان مشارکت محلی در برنامهریزی و توسعۀ گردشگری مرتبط با مجموعه چقدر بوده است؟ |
حمایت ساکنان از توسعۀ گردشگری پایدار |
به نظر شما تعاملهای فرهنگی میان مردم منطقه و گردشگران تا چه میزان سبب افزایش اطلاعات و دانش عمومی مردم منطقه خواهد شد؟ |
|
همکاری و تأثیرگذاری شما در توسعه و برنامهریزی گردشگری در مجموعۀ تختجمشید چه میزان بوده است؟ |
|
ضابطهها و مقررات جهت حفاظت از محیط زیست در تختجمشید تا چه میزان رعایت میشود؟ |
|
نحوۀ آموزش و ترویج برنامههای حفاظتی نسبت به مجموعۀ تختجمشید و محیط اطراف شما تا چه میزان تأثیرگذار بوده است؟ |
|
گردشگری در مجموعه را تا چه میزان برنامهریزیشده، قانونمند و آیندهنگر میبینید؟ |
|
به نظر شما معرفی تختجمشید بهعنوان میراث جهانی چه میزان سبب بهبود زندگی شما شده است؟ |
حمایت از تختجمشید بهعنوان میراث جهانی |
اقدامهای محافظتی و قانونها و مقررات مربوط به حفاظت محیطی از تختجمشید چه میزان مؤثر بوده است؟ |
|
ثبت تختجمشید در فهرست میراث جهانی تا چه میزان در اشاعۀ این مجموعه کمک کرده است؟ |
نتیجههای تحلیل عاملی تأییدی نشان میدهند تمام سؤالها، روایی لازم برای سنجش متغیرهای پژوهش را دارند. معیار تأیید یا رد روایی سؤالهایی که یک متغیر را میسنجند، میزان عدد معناداری آن است. چنانچه عدد معناداری بزرگتر از 96/1 یا کوچکتر از 96/1- باشد، نشان میدهد آن سؤال برای سنجش بعد موردنظر مناسب است؛ اما اگر عدد معناداری در بازه بالا باشد، سؤال یادشده برای سنجش بعد موردنظر مناسب نیست.
براساس نتیجههای بهدستآمده از آزمون T تکنمونهای، میانگین متغیرهای تعلق اجتماعی (ATC)، نگرش زیستمحیطی (ENV)، مشارکت اجتماعی (INV) و درک مردم محلی (PER) کمتر از حد متوسط است؛ ولی متغیرهای حمایت بهعنوان میراث جهانی (SUP) و حمایت از توسعۀ پایدار (SUS) بالاتر از حد متوسط است. همان طور که نتیجههای جدول6 نشان میدهند، میان تمام متغیرهای پژوهش ارتباط دوبهدو مثبت و معناداری وجود دارد. سطح معناداری تمام متغیرهای پژوهش کمتر از 05/0 است؛ بنابراین فرض صفر رد و فرض یک یعنی وجود ارتباط معنادار تأیید میشود.
جدول 6 - ضریب همبستگی پیرسون جهت بررسی ارتباط میان متغیرهای پژوهش
متغیر |
ضریب |
تعلق اجتماعی |
نگرش زیستمحیطی |
مشارکت اجتماعی |
درک ساکنان |
حمایت بهعنوان میراث جهانی |
حمایت از توسعۀ پایدار |
تعلق اجتماعی |
ضریب پیرسون |
1 |
- |
- |
- |
- |
|
سطح معناداری |
|
|
|
|
|
|
|
نگرش زیستمحیطی |
ضریب پیرسون |
633/0 |
1 |
- |
- |
- |
|
سطح معناداری |
000/0 |
|
|
|
|
|
|
مشارکت اجتماعی |
ضریب پیرسون |
178/0 |
389/0 |
1 |
- |
- |
|
سطح معناداری |
000/0 |
000/0 |
|
|
|
|
|
درک ساکنان |
ضریب پیرسون |
178/0 |
389/0 |
100/0 |
1 |
- |
|
سطح معناداری |
000/0 |
000/0 |
000/0 |
|
|
|
|
حمایت بهعنوان میراث جهانی |
ضریب پیرسون |
330/0 |
306/0 |
377/0 |
377/0 |
1 |
|
سطح معناداری |
000/0 |
000/0 |
000/0 |
000/0 |
|
|
|
حمایت از توسعۀ پایدار |
ضریب پیرسون |
369/0 |
335/0 |
344/0 |
344/0 |
562/0 |
1 |
سطح معناداری |
000/0 |
000/0 |
000/0 |
000/0 |
000/0 |
|
برای بررسی و آزمون الگوی مفهومی ارائهشده از روش الگوی معادلات ساختاری استفاده شده است. بعد از بررسی الگوهای اندازهگیری و سنجش روایی آنها به کمک تحلیل عاملی تأییدی، رابطههای میان متغیرهای پژوهش براساس الگوی ساختاری بررسی شده است. از آنجا که الگوی مفهومی پژوهش رابطههای علی میان متغیرها را بررسی کرده است، برای فراهمشدن امکان تحلیل همزمان رابطههای متغیرها و برای بررسی درستی و نادرستی فرضیههای پژوهش، از رابطههای علی مبتنی بر الگوسازی معادلات ساختاری استفاده شده است.
از جدول 7 اینگونه نتیجه گرفته میشود که الگوی مفهومی پژوهش حاضر، تناسب مناسبی با دادههای جمعآوریشده دارد.شاخصهای برازش مناسب الگو شامل GFI (شاخص نیکویی برازش)، AGFI( شاخص تعدیلشدۀ نیکویی برازش)، CFI(شاخص برازش مقایسهای) و RMR(ریشۀ میانگین توان دوم باقیمانده) است. نتیجههای بهدستآمده نشان میدهد الگوی مفهومی پژوهش، با دادههای جمعآوریشده تناسب دارد.
جدول 7 – شاخصهای برازش الگو
مقدار پیشنهادشده |
آمارۀ الگوی فرضیۀ اصلی |
شاخص برازش |
<5 |
9/4 |
X2/df |
<0.06 (Joreskong and Sorbom, 1996) |
085/0 |
RMSEA[5] |
<0.08 (Bentler, 1990) |
16/0 |
RMR[6] |
>0.90 (Fornel and Larcker, 1981) |
86/0 |
NFI[7] |
>0.90 (Bagozzi and Yi, 1988 |
86/0 |
NNFI[8] |
>0.90 (Joreskong and Sorbom, 1996) |
73/0 |
CFI[9] |
>0.80 (Bagozzi and Yi, 1988) |
73/0 |
GFI[10] |
>0.80 (Etezadi-Amoli and Farhoomand, 1996) |
67/0 |
AGFI[11] |
برای بررسی برازش الگوی مفهومی از هشت شاخص متداول به همراه مقدار پذیرفتنی هر شاخص پیشنهادشده در پژوهشهای پیشین استفاده شد. شاخصهای برازش، میزان شایستگی الگوی مفهومی پژوهش را در سنجش جامعۀ موردنظر پژوهش نشان میدهند؛ به عبارت دیگر، نشان میدهند تا چه اندازه دادههای جمعآوریشده از الگوی پژوهش حمایت میکنند. نکتۀ مهم آن است که پارامترهای تأثیرگذار بر این شاخصها متفاوتاند؛ برای مثال برخی از آنها بهشدت به حجم نمونه حساساند؛ بنابراین دربارۀ تناسب الگو باید به تمام شاخصها نگریسته شود و پایینبودن شاخصهای برازش الگو در یک یا چند شاخص، به معنای تناسبنداشتن الگو نیست (بلوچی و همکاران، 1394: 55).
شکل 3 - بررسی الگو در حالت ضریبهای استاندارد
شکل 4 - بررسی الگو در حالت ضریبهای معناداری
میزان معناداری براساس نقطههای بحرانی، 96/1 و 96/1- تعیین میشود؛ بدین ترتیب که چنانچه میزان ضریب معناداری بیشتر از 96/1 یا کمتر از 96/1- باشد، فرض صفر پذیرفته و وجود رابطۀ معنادار تأیید میشود.با توجه به این مقدارها در جدول 8 وضعیت فرضیههای پژوهش آمده است. نتیجهها نشان میدهند همۀ فرضیههای پژوهش به جز فرضیۀ 5 تأیید شدهاند؛ بنابراین با توجه به الگوی اولیۀ پژوهش، تأثیر میزان مشارکت ساکنان بر حمایت از توسعۀ پایدار در مجموعه رد شده است. درنتیجه تأثیر مشارکت ساکنان بر حمایت از توسعۀ پایدار مجموعه نادیده گرفته میشود و الگوی اولیۀ پژوهش بدون داشتن این رابطه فرض میشود.
جدول 8 - نتیجههای فرضیههای پژوهش
فرضیه |
میزان تأثیر |
عدد معناداری |
وضعیت فرضیه |
|
22/0 |
06/4 |
تأیید |
|
17/0 |
27/2 |
تأیید |
|
22/0- |
06/4 |
تأیید |
|
79/0 |
60/9 |
تأیید |
|
08/0 |
62/0 |
تأییدنشدن |
|
36/0 |
77/5 |
تایید |
|
35/0 |
84/2 |
تایید |
نتیجه
امروزه هدف اصلی برنامههای مبتنی بر توسعه و حفظ و ترویج فرهنگ مردمی، ایجاد راهبردهای مشارکتی بهویژه در حوزۀ جامعههای محلی است. بیتردید با مشارکت جامعههای محلی در زمینۀ توسعۀ گردشگری نه تنها از کمرنگشدن هویت اجتماعی و فرهنگی این جامعهها جلوگیری میشود بلکه برای تقویت آن نیز همت گماشته میشود.
در این پژوهش متغیرهای تأثیرگذار بر درک ساکنان محلی نسبت به مجموعۀ تاریخی تختجمشید بررسی شده است. ابتدا پیشینۀ موضوعی تعلق اجتماعی، نگرش زیستمحیطی، مشارکت اجتماعی، حمایت ساکنان از تختجمشید بهعنوان میراث جهانی و توسعۀ پایدار در این منطقه تشریح شد. سپس هرکدام از این عاملها در ارتباط با درک ساکنان محلی بررسی شد. نتیجههای پژوهش نشان دادند از میان متغیرهایی که بر درک ساکنان تأثیر میگذارند، مشارکت اجتماعی با ضریب تأثیر 79/0 بیشترین تأثیر را دارد. متغیرهای نگرش زیستمحیطی با ضریب تأثیر 22/0-، تأثیر منفی و معنادار و تعلق اجتماعی با ضریب تأثیر 17/0، تأثیر مثبت و معناداری بر درک ساکنان نسبت به مجموعۀ تختجمشید دارند.
مردم در یک جامعۀ محلی حق دارند از اتفاقهایی که در اجتماع آنها میافتد، باخبر باشند.آنها با شرکتکردن در جلسههای گروهی که انجمنها یا شوراهای شهر تشکیل میدهند، نظرهای خود را مطرح میکنند. آنان نیازهای خود را در اجتماعهای محلی ارائه میکنند و دربارۀ اولویتها سخن میگویند. گاه در این مرحله کمیتهها یا ساختارهایی شکل میگیرد. واردشدن در این فرایند، به معنای توانمندشدن مردم در جامعۀ محلی است. اگر شناسایی نیاز مردم در سطح محلی توسط خود آنان به اقدام محلی منجر شود، سبب مشارکت برای برآوردهشدن نیازها میشود؛ در عین حال ممکن است نیاز، به تقاضا یا مطالبه منجر شود؛ اما مشارکتی را به وجود نیاورد. در تمام جریان مشارکت، تلاش تسهیلگر این است که مردم محلی نیازهای خود را بشناسند، اولویتبندی کنند و خود برنامهای را برای تحقق آن نیاز طراحی کنند؛ بدون اینکه نیازها تبدیل به مطالبهها شوند. درواقع نتیجۀ فعالیتهای توانمندسازی محلی، باید اقدام محلی برای رفع نیازهای محلی باشد. ساکنان باید به این باور رسیده باشد که میتوانند با ورود خود به این عرصه جامعه را متحول کنند. در جامعههایی که انواع محدودیت را بر افراد تحمیل میکنند، فرد ممکن است از مشارکت در فعالیت سیاسی یا عمومی خودداری کند. طبیعت ساختار اجتماعی (آموزش، اقتصاد و ارزشها) و تأثیر آن بر مشارکت، کوتاهی اجتماع در تأمین نیازهای فرد، نداشتن امنیت، نبودن عدالت، اختصاصندادن فرصتهای برابر و نگهبانینکردن از شأن انسانی از اصلیترین عاملهاییاند که مانع مشارکت مردم میشوند؛ بنابراین مشارکت اجتماعی عامل مهمی در نگرش و درک مردم محلی نسبت به مجموعۀ تختجمشید است. نتیجههای این پژوهش نشان دادند مشارکت اجتماعی تأثیر مثبت و معنادری بر درک ساکنان محلی در روستاهای نمونه دارد.
در حال حاضر نگرش زیستمحیطی مردم محلی نسبت به مجموعۀ تختجمشید اهمیت زیادی دارد. اتفاقهایی که در سالهای اخیر در نزدیکی مجموعه و در همسایگی روستاها افتاده است، نگرانی بیشتر مردم را در پی داشته است. مردم باید با شرکت در جلسههای گروهی در روستاهای نمونه، روند محیطی در محوطۀ تختجمشید و خارج از محوطه را بررسی و راهکارهای مقابله با آنها را ارائه کنند. مشکلهایی همچون آتشزدن زمینهای کشاورزی پس از برداشت محصول توسط کشاورزان، از مواردی است که با مشورت مردم بومی برطرف میشود. حفاظت از اثرهای تاریخی یک کشور در ذهنها اتفاق میافتد و باید با آگاهی مردم نسبت به ارزش میراث فرهنگی خود، در حفظ آنها کوشا بود. برای رسیدن به چنین هدفی از ابزار رسانه برای آگاهیبخشی به مردم استفاده میشود. نتیجههای پژوهش حاضر نشان دادند نگرشی که ساکنان محلی نسبت به مجموعه دارند، تأثیر منفی و معناداری بر درک آنها از تختجمشید دارد.
ارزشهای هویتی، نشاندهندۀ پیوندهای عاطفی جامعه با میراث فرهنگیاند. ساکنان بومی نسبت به مکان تولد، میراث و هویت مردم خود تعلق خاطر زیادی دارند. اثرهایی که داخل و خارج از کشور شناخته شدهاند، نشاندهندۀ تاریخ و هویت یک جامعهاند. مردمی که در همسایگی مجموعۀ تختجمشید زندگی میکنند، نسبت به وجود این مجموعه احساس اقتخار و سربلندی میکنند و آن را عاملی در تعلق اجتماعی خود میدانند. درواقع تعلق اجتماعی فرد نسبت به یک مکان با ارزش قائلشدن، قدردانی و وفاداری نسبت به آن شناخته میشود. این مفهوم نقش بسیار مهمی را در نگرش مردم محلی و مشارکت آنان در فرایند توسعۀ پایدار دارد. نتیجههای پژوهش نشان دادند متغیر تعلق اجتماعی با ضریب تأثیر 22/0، تأثیر مثبت و معناداری بر درک مردم محلی و حمایت از مجموعۀ تختجمشید بهعنوان میراث جهانی دارد. بدون شک تعلق اجتماعی نقشی کلیدی در همسوسازی تصمیمهای توسعۀ منطقهها و حفاظت از مجموعۀ تختجمشید دارد.
فرضیۀ 5 پژوهش رابطۀ میان مشارکت اجتماعی ساکنان و حمایت از توسعۀ پایدار گردشگری را بررسی کرده است. عدد معناداری این رابطه، 62/0 است که نشان میدهد مشارکت اجتماعی تأثیر چندانی بر حمایت از توسعۀ پایدار مجموعه نداشته است.
از نشانههای توسعۀ پایدار در مجموعههای فرهنگی، رفاه اقتصادی و افزایش اشتغال است. افزایش صنعت گردشگری باید بتواند برای جامعۀ میزبان شغل ایجاد کند. بیشتر پاسخدهندگان اظهار داشتند گردشگری تا حدودی توانسته است شغلهای جانبی را برای روستاییان ایجاد کند؛ ولی این مقدار کافی نبوده است و نتوانسته است مانع بیکاری جوانان در روستاها شود. اطلاعنداشتن از اثرهای مثبت اقتصادی و کمرنگبودن نقش آن در زندگی مردم روستاها، سبب شده است اصلهای توسعۀ پایدار گردشگری تحقق نیابد گردشگران عامل دیگر توسعۀ پایدارند. ارتباط مستقیمی میان درک جامعههای محلی نسبت به گردشگری و توسعۀ آن وجود دارد. ساکنانی که گردشگران را خطری برای محیط خود قلمداد میکنند، با توسعۀ آن مخالفت میکنند. ازسوی دیگر جامعههای میزبانی که گردشگران را عاملی برانگیزاننده برای رشد و توسعه و حفظ محیط خود میدانند، خود به حمایتگر آن تبدیل میشوند. اگرجامعۀ محلی احساس کند چنین موضوعی در حال رخدادن است، به احتمال بسیار قوی نسبت به گردشگران موضعی منفی در پیش خواهد گرفت. در چنین وضعیتی نهتنها تعامل فرهنگی - اجتماعی مثبت میان گردشگران و مردم مقصد روی نخواهد داد، بلکه خصومت جای این تعامل سازنده و مثبت را خواهد گرفت.شرایط مطلوب زمانی به وجود میآید که بازدیدکنندگان و ساکنان کشور میزبان، از جنبۀ اجتماعی شناخت بهتری از یکدیگر پیدا کنند و با هم مأنوس شوند. این شرایط سبب میشود هریک از آنها از کیفیت و ویژگیهای شخصیتی یکدیگر آگاهی بیشتری پیدا کنند و به یکدیگر احترام بگذارند. این قسمت از نتیجههای پژوهش با پژوهش مورفی (1985) همسوست؛ از آن جهت که گردشگری را یک فعالیت اجتماعی - فرهنگی میداند که هم مردم محلی و هم گردشگر از آن بهره میبرند. درک ساکنان محلی با ضریب تأثیر 36/0، بر حمایت از مجموعۀ تختجمشید بهعنوان میراث جهانی تأثیر دارد و با توجه به عدد معناداری این متغیر، فرضیۀ 6 پژوهش تأیید میشود. با توجه به اینکه تختجمشید اثر ثبتشدۀ سازمان یونسکو است، نگاهی که مردم روستاها به این مجموعه دارند، سبب بهوجودآمدن حس افتخار و تقویت حس تعلق آنان نسبت به این مجموعه شده است. نتیجههای پژوهش نشان دادند ساکنان بومی نسبت به توسعۀ پایدار گردشگری در مجموعۀ تختجمشید نظر مثبتی دارند؛ اما همان طور که فرضیۀ 5 نشان داد با وجود اینکه رابطهای میان مشارکت اجتماعی آنان در تصمیمگیریهای مدیریتی و توسعۀ پایدار گردشگری وجود نداشته است، درک ساکنان بومی نسبت به این مجموعه مسیر توسعۀ پایدار گردشگری در این منطقه را هموار میکند؛ بنابراین درک ساکنان بومی نسبت به مجموعه بر حمایت از توسعۀ پایدار گردشگری تأثیر مثبت و معناداری دارد و فرضیۀ 7 پژوهش نیز تأیید میشود.نتیجههای فرضیههای پژوهش بهصورت خلاصه در جدول 8 آمده است.
همواره این روحیه نزد ایرانیان وجود داشته است که برای نشاندادن ارزش و اعتبار تاریخی خود، به اثرهای تاریخی فراوان کشورشان رجوع میکنند و آنها را به دیگران را نشان میدهند؛ اثرهایی که دلیل محکمی بر پیشینۀ پرافتخار این مرز و بوماند. همان طور که کالین و جنکینز (1382) اشاره کردهاند پژوهشهای مرتبط با موضوع گردشگری، باید به ساختارهای قدرت و روشها و نقش آنها در تبلیغ و ترویج میراث موردنظر خود و نادیدهگرفتن تاریخ و گذشتۀ سایر گروهها توجه کنند. دانشجویان جهانگردی نیز باید با برجستهکردن نقش یک محل و ساختارهای قدرت در معرفی میراث آن محل، اهمیت و پیچیدگی موضوع محل را به مردم معرفی کنند. در راستای نتیجههای پژوهش پیشنهاد میشود فرهنگسازی صحیح دربارۀ آگاهی از صدمههای زیستمحیطی این مجموعه و حفظ محیط زیست پاک در اطراف آن ازسوی مسؤلان و با ابزار رسانه صورت گیرد؛ زیرا این میراث جهانی متعلق به آنان است، مردم به آنجا تعلق دارند و این سبب افزایش حس تعلق آنان میشود. همچنین بهتر است صنایع دستی روستاهای اطراف و آداب و رسوم آنها به گردشگران معرفی شود. برپایی یک نمایشگاه در اطراف مجموعه، سبب معرفی آداب و رسوم و صنایع دستی ساکنان آنجا میشود که در حال حاضر چنین نمایشگاهی دیده نمیشود. در تصمیمهایی که دربارۀ تختجمشید گرفته میشود، باید اولویت به ساکنان محلی داده شود و نظرهای آنان پرسیده شود. این یک نوع حس خودباوری به وجود میآورد. امید است در آیندهای نهچنداندور، همین اهالی پیشگامان حفظ و نگهداری از این مجموعۀ جهانی باشند. پژوهش حاضر همچون پژوهشهای دیگر با محدودیتهایی ازجمله مناسبنبودن برخی شاخصهای برازش روبهرو بود. پیشنهاد میشود در پژوهشهای بعدی بهطور متقابل نیتهای رفتاری گردشگران و تأثیر آنها بر کیفیت مقصد در مجموعۀ تختجمشید بررسی شود.
سپاسگزاری
از مردم و دهیاری روستاهای کناره، جلیان، فیروزی، شهرک مهدیه و شهرک ولیعصر شهرستان مرودشت استان فارس بهسبب یاریرساندن در توزیع پرسشنامه سپاسگزاریم.