نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار، گروه مدیریت و برنامهریزی فرهنگی، دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان، ایران
2 دکتری جامعه شناسی فرهنگی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
3 استادیار، گروه علوم اجتماعی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد سنندج، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction
One of the most well-known concepts in the social sciences in recent years is the concept of capital. Pierre Bourdieu, the French sociologist, believes that “if we want to have the grasp of social world, we should introduce the idea of capital, its accumulation and impression to the social world, again” (Bourdieu, 2005:405). However, a revolutionary change took place in the concept of capital in recent decades and concept of new capitals have been introduced. Therefore, this concept has become more prevalent and entered into many areas of social life. Among new capitals, cultural and social capitals together with mechanism of changing such capitals into one another played an important role in experimental and theoretical investigations in sociological studies (Fazeli, 2003). Bourdieu believed that “the class structure of developed countries is not determined only by the economy but social and cultural capital and their relationship with one another should be considered as well” (Bourdieu, 2005:408). Therefore, the present study aims at investigating the relationship between access to cultural services and artistic goods with social capital and its dimensions among isfahani citizens.
Materials and Methods
This is a descriptive correlational study regarding data collection, cross sectional regarding time and extensive regarding depth. Statistical population of the study are citizens of region 14 of the municipal districts of Isfahan city, in the age range of 20 to 64 years old. 400 individuals among these citizens were selected using cluster sampling method to answer research questions, which were included in a researcher-made questionnaire.
Discussion of Results and Conclusions
In order to consider the main research question, first theoretical basis of the study was established. By focusing on the phenomenon of cultural turn and increasingly important role of culture in society, we argued that social and cultural capitals are also important as part of the cultural turn in the social and cultural development of the city. Then, views of the most influential theorists of social and cultural capitals such as Pierre Bourdieu and Robert Putnam were introduced. Bourdieu believes that social and cultural capitals have the ability to be transformed into one another in addition to economic capital. Although there will be some problems on the way of such transformations. Findings of the study show that there is not a significant relationship between access to artistic goods and cultural services with social capital. However, examination of other hypotheses of the study shows that there is significant (reverse and direct) relationship between access to artistic goods, cultural services and components of social capital such as feeling of security, social participation, social cohesion and civic participation. Generally speaking, the current study is not a proof of cultural turn and it does not confirm the view of Bourdieu regarding ability of capital to be transformed. It shows that there is not a meaningful relationship between access to artistic goods, cultural services and the three dimensions of social capital among citizens of Isfahan city. The results show that research variables are not suitable at the explanatory level. However, regarding the access to artistic goods and cultural services, according to the evaluated standard values of gamma coefficient, the scales of use of cultural artistic devices and facilities with the coefficient of 0.627, work creation with the coefficient 0.572 and ownership of artistic cultural goods with the coefficient of 0.390 have the highest correlations. Regarding dimensions of social capital, social norms with the load factor of 1.018, social trust with the load factor of 0.613 and social networks with the load factor of -0.932, correlations amount to structural grades of social capital.
کلیدواژهها [English]
مقدمه و بیان مسأله
مفهوم توسعه ازجمله مفاهیمی بود که بعد از جنگ جهانی دوم، جامعهشناسان و سیاستمداران به شدت از آن استفاده کردند. مفهوم توسعه در فضای شهر و اندیشههای مرتبط با مدیریت و برنامهریزی شهری نوین به معنای رسیدن به شهر سالم است. بر این اساس، شهر سالم شهری است که بهطور مستمر به ایجاد و بهبود محیط اجتماعی و منابع اجتماعی خود میپردازد تا امکان بهرهگیری از تمام ظرفیتها برای فراهمکردن شرایط مطلوبتر زندگی را مهیا کند (فائقی و اسماعیلی، 1388: 36). دهل[1]، شهر سالم را شهری میداند که بهطور مداوم در ایجاد یا بهبود شرایط اجتماعی، فرهنگی، کالبدی و توسعه منابع تلاش میکند تا امکان عملکرد منطقی برای رسیدن به بیشترین بهرهوری از تواناییهای شهروندان را فراهم آورد؛ بنابراین در هر شهری برای اینکه مردم و خانوادههایشان سلامتی کامل داشته باشند، مجموعهای از پیشنیازهای محیطی (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خدماتی) باید برآورده شود (صالحی، 1388: 546).
برای بررسی این پیشنیازهای محیطی، توجه به توسعه اجتماعی، فرهنگی و بهویژه انواع و اشکال سرمایه (اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی) لازم است و ارتباط آنها با یکدیگر ازنظر برخی از متفکران جامعهشناسی مانند پییر بوردیو[2] اهمیت خاصی دارد. به نظر او، توضیح ساختار و کارکردهای جهان اجتماعی ناممکن است، مگر اینکه سرمایه در تمام شکلهایش دوباره بررسی شود و نه فقط بهگونهایکه با نظریههای اقتصادی شناخته میشود (الوانی و شیروانی، 1385: 37). فضای تاریخی و فرهنگی شهر اصفهان، تبلوری از مقولات غنی فرهنگی و اجتماعی، بازتابدهندة ظرافت، زیبایی، روح خلاق و هویت اجتماعی و فرهنگی مردمی است که سالیان طولانی این بافت را براساس سنن، فرهنگ و نوع معیشت خود، به وجود آورده است و در آن پذیرای رفتوآمدها و دادوستدهای مادی و معنوی بودهاند. محدودة بافتهای تاریخی و قدیمی شهر اصفهان بهدلیل وجود جاذبههای نوستالژیک، معماری، فرهنگی و بناهای ارزشمند، از مقاصد مهم حوزه پژوهشی به شمار میروند که نمادی از شرایط اقتصادی، اعتقادی، فرهنگی و اجتماعی دوران خود است. مدیریت شهری اصفهان با رویکرد بازآفرینی شهری تلاش میکند با مرمت شهری، نوسازی، احیای فضاهای تاریخی و در دسترس قراردادن کالاهای فرهنگی و هنری و همچنین پیادهسازی فرهنگ شهروندی و بهبود تعاملات اجتماعی و احساس تعلق به مکان، افزایش مشارکت و انسجام اجتماعی شهروندان و بازگرداندن میراثهای مادی و معنوی به چرخه زندگی اجتماعی، سطوح سرمایه اجتماعی و فرهنگی شهر را ارتقا دهد و رسیدن به شهر سالم بهویژه در ابعاد اجتماعی و فرهنگی را فراهم کند تا جایی که در چشمانداز 20 ساله و برنامههای راهبردی شهرداری اصفهان به آن توجه شده و در دستور کار مجریان، مسئولین و مدیران شهری قرار گرفته است. در پژوهش حاضر به این سؤال پاسخ داده میشود که آیا بین دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی با سرمایه اجتماعی شهروندان اصفهانی ارتباط معناداری وجود دارد یا نه؛ بهعبارتدیگر در شهر اصفهان که میراث غنی فرهنگی و هنری دارد، میزان دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی به چه میزانی است و آیا این میزان از دسترسی به کالاهای هنری و فرهنگی با سرمایه اجتماعی، زمینهساز توسعه اجتماعی و فرهنگی، ارتباط معناداری وجود دارد یا نه.
واقعیت آن است که شهر، محصول فرهنگ و فرایند رشد فکری بشر است؛ اما در عین حال مکانی است که ارزشها و معانی فرهنگی در فرمهایی مانند معماری، هنر و مد به عرصه ظهور میرسند و بخش وسیعی از فرهنگ در آن شکل میگیرد و توسعه مییابد (Miles et al., 2000: 23). همچنین فضای شهری که ازنظر متفکرانی همچون هالبواکس[3]، تجسم اراده جمعی است، قادر به تقویت یا تضعیف گروههای اجتماعی، کنشهای متقابل میان این گروهها و در نهایت انسجام و همبستگی در یک اجتماع شهری است (فیالکوف، ۱۳۸۸: 51). در این روایت، وجود رابطه متقابل و دوسویه میان میراث فرهنگی و همبستگی اجتماعی آشکار میشود که میراث فرهنگی، «سرمایه فرهنگی[4]» نیز مطرح میشود و همبستگی اجتماعی درنتیجة پیوندها، روابط و کنشهای متقابل جمعی شکل میگیرد و از آن با عنوان «سرمایه اجتماعی[5]» یاد میشود.
ارائه تعریفی جامع از شهر، امری دشوار است که به بازنمایی کلیه ابعاد شهر و سرمایههای نهفته در تار و پود آن بپردازد و تا به امروز نیز بسیاری از اندیشمندان در حوزههای مختلف علوم در این جهت همت گماردهاند؛ اما در این راستا، تعریف لوئیس مامفورد (مورخ و جامعهشناس امریکایی) از مفهوم شهر برای برجستهکردن ابعاد انسانی شهر و نیز نگریستن به شهر، یک پدیده اجتماعی، بیش از سایر تعریفها توجه پژوهشگران را در حوزه علوم اجتماعی به خود جلب کرده است. به عقیدة مامفورد، «معنی فیزیکی وجود یک شهر، محل ثابت، سرپناه پایدار، امکانات دائمی برای جمعشدن، مبادله و ذخیرهسازی و معنی اجتماعی شهر، تقسیم اجتماعی کار است که علاوه بر اینکه در خدمت زندگی اقتصادی است، به فرایند فرهنگی نیز کمک میکند. شهر به معنای کامل آن، یک شبکه جغرافیایی، سازمان اقتصادی، فرایند صنعتی، نمایشی از عمل اجتماعی و نمادی زیباشناسانه از وحدت جمعی است. شهر، هنر را پرورش میدهد و خود هنر است. در شهر، فعالیتهای هنرمندانه انسان متمرکز میشود و به اوج درخور اهمیتی دست مییابد» (مامفورد[6]، ۱۹۹۶ به نقل از زبردست، ۱۳۸۳). در این تعریف، مامفورد بر شاخصهای انسانی، اجتماعی و فرهنگی شهر بیش از سایر مؤلفهها مانند اندازه جمعیت و شهر یا سایر مفاهیمی از این نوع توجه کرده و بهعبارتی شهر را تجلیگاه ارزشهای اجتماعی و فرهنگی یک اجتماع انسانی در نظر گرفته است که براساس این رویکرد (که عموماً از آن بهعنوان رویکرد انسانگرایانه یاد میشود)، شهر، درون یک گفتمان اجتماعی و فرهنگی وارد میشود و آن را بهمثابه سرمایه و میراثی اجتماعی و فرهنگی مطالعه و کنکاش میکند که به نظر بوردیو، قابلیت تبدیل به سایر اشکال سرمایه را دارد.
آنچه بیش از همه، فضاهای شهری را سرمایه و میراث اجتماعی و فرهنگی مطرح میکند، بازنمایی هویت در این فضاهاست. هویت در چشماندازهای اجتماعی و فرهنگی با نمادهای شهری تجلی مییابد که گفتنی است سبک معماری، طراحی شهری، مجسمهها و فضاهای عمومی، هویت یک گروه اجتماعی را القا میکنند و هدف از کاربرد نمادها در فضاهای شهری، بازتولید هنجارهای اجتماعی و فرهنگی و تثبیت ارزشهای برجسته در کل جامعه است (کانسگرو[7]، ۱۹۸۹، به نقل از زبردست، 1383). آنچه امروز، میراث فرهنگی جوامع شهری را بهویژه در کشورهای درحالتوسعه با مخاطراتی مواجه کرده است، غلبه و برتری سرمایه اقتصادی بر سایر سطوح سرمایه همچون سرمایه فرهنگی و اجتماعی در بخشهای مختلف ازجمله مدیریت و توسعه شهری است. تسلط سرمایه اقتصادی باعث شده است مشارکتها و همکاریهای مدنی، اعتماد اجتماعی و ظرفیتهای آن و شبکههای اجتماعی (که پاتنام[8] آنها را مهمترین مؤلفههای سرمایه اجتماعی میداند) در اداره شهرها بسیار کاهش یابد و از پویایی، سرزندگی و امنیت شهرها کاسته شود و متعاقب آن، سرمایه فرهنگی یا آنچه بهعنوان میراث فرهنگی (ملموس یا ناملموس) یک ملت شناخته میشود و شامل خلق اثرات فرهنگی و هنری، ترغیب به استفاده از کالاهی فرهنگی و گسترش مالکیت نسبت به کالاهی فرهنگی و هنری با آسیب جدی مواجه شود. بنابراین، توجه به سرمایههای فرهنگی و اجتماعی در دستیابی به توسعه شهری پایدار، بسیار با اهمیتتر از توجه صرف به سرمایه اقتصادی است؛ بهطوریکه دو سرمایة مذکور میتوانند مولد سرمایه اقتصادی و عاملی مهم در توسعه اقتصادی باشند.
باتوجهبه اهمیت و نقش مفاهیم سرمایه فرهنگی و اجتماعی در توسعه فرهنگی و اجتماعی شهرها، هدف نهایی پژوهش حاضر، تعیین رابطه دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی با سرمایه اجتماعی و ابعاد آن در بین شهروندان اصفهانی است.
ادبیات تجربی
بررسی ادبیات تجربی مربوط به دسترسی به کالاهای فرهنگی و هنری (بهعبارتدیگر سرمایه فرهنگی عینیتیافته) با ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی در داخل و خارج نشان میدهد هیچ مطالعه مشخصی با این عنوان انجام نشده است؛ اما در پژوهشهای محدودی، تأثیر سرمایه فرهنگی و اجزای آن بر سرمایه اجتماعی و ابعاد آن مطالعه شده است. برای مثال، موحد و همکاران (1391) در پژوهشی، رابطة سرمایه فرهنگی و اعتماد نهادی را بهعنوان یکی از ابعاد سرمایه اجتماعی بررسی کردهاند. آنها در این پژوهش، 384 نفر از جوانان شهر شیراز را مطالعه کردند و در نهایت نتایج پژوهش نشان داد بین این دو متغیر، رابطه معناداری وجود دارد. زلفعلی فام و آقایی (1393) نیز در پژوهشی، تأثیر سرمایه فرهنگی بر تعهد اجتماعی شهروندان به مسائل شهری را در میان 400 نفر از شهروندان شهر تبریز مطالعه کردهاند. نتایج پژوهش آنها در پایان نشان داده است سرمایه فرهنگی با میزان تعهد اجتماعی شهروندان رابطه مثبت و معناداری دارد و سرمایه فرهنگی یکی از متغیرهای مهم در تعهد اجتماعی شهروندان نسبت به مسائل اجتماعی است. در نهایت، حیدری و محمدجانی (1394) در پژوهشی، رابطه هوش فرهنگی و سرمایه اجتماعی را در میان اعضای هئیت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد آباده مطالعه کردند و به این نتیجه رسیدهاند که رابطه معناداری بین هوش فرهنگی و سرمایه اجتماعی و ابعاد آن وجود ندارد.
همچنین در پژوهشهای خارج از کشور، مطالعهای دربارة رابطه بین متغیرهای ما در این پژوهش یافت نشد؛ اما مطالعاتی انجام شده که به نحوی از انحاء به مطالعه حاضر نزدیک است و نتایج آن در فهم و مقایسة نتایج مطالعه حاضر راهگشا است. برای مثال جینت[9] (2003) در مطالعهای، نقش سرمایه فرهنگی در انسجام اجتماعی و پایداری اجتماعات را در کانادا بررسی کرده است. او در مطالعه خود از چارچوب نظری بوردیو و پاتنام استفاده کرده و از دادههای یک پیمایش اجتماعی عمومی برای تحلیل استفاده کرده است. جینت در مطالعۀ خود به این نتیجه رسیده است که سرمایهگذاری در سرمایه فرهنگی، منافع جمعی زیادی به همراه دارد و این منافع جمعی در انسجام اجتماعی نقش مهمی ایفا میکند. همچنین، اتانسی و همکاران[10] (2013)، نقش سرمایه فرهنگی در توسعه محلی و سرمایه اجتماعی را در ناحیهای کوچک در جنوب ایتالیا مطالعه کردهاند. آنها بهطور موردی، اهمیت جشنوارة موسیقی «شب رتیل[11]» را بررسی کردند که مهمترین جشنوارة موسیقی اروپایی درزمینة موسیقی سنتی است و هر ساله حدود 170 هزار نفر در آن شرکت دارند. یافتههای این پژوهش نشان داد جشنوارههای فرهنگی که در جریان آن تجمعهای عظیمی صورت میگیرد، قابلیت ایجاد پیوندهای محکمی در میان افراد شرکتکننده و بین شرکتکنندگان و محل برگزاری آن رویداد دارد. موپفو[12] (2012) نیز در پژوهشی، رابطة بین سرمایه فرهنگی و پایداری برنامههای توسعهای سازمانهای غیردولتی را در زیمباوه بررسی کرده است. او در این پژوهش به این نتیجه رسید که برنامههای این نوع سازمانها معمولاً از قبل طراحی شدهاند و فرهنگهای اجتماعاتی را لحاظ نمیکنند که قرار است برنامه در آن اجرا شود و در مقابل او پیشنهاد میدهد اگر قرار است بسیاری از برنامهها موفق عمل کنند، حتماً باید سرمایههای فرهنگی اجتماعات بررسیشده لحاظ شود. در نهایت، پوپوویسی[13] (2012) در مطالعهای، نقش مکانیسمهای انباشت سرمایه فرهنگی و تأثیر آن در عادتوارة شغلی پرستاران رومانیایی را بررسی کرده است. این مطالعه به روشی کیفی بوده است و 10 نفر از پرستاران بالای 20 سال سابقه کاری مصاحبه شدهاند. نتایج این پژوهش در پایان نشان داده است تغییر در شیوة آموزش پرستاران رومانیایی در ده سال اخیر در استقلال و انسجام درونی و نیز در همبستگی گروههای شغلی پرستاران نقش بسیار مهمی دارد.
بهطورکلی، با وجود اهمیت موضوع، بررسی ادبیات تحقیق در داخل و خارج نشان میدهد درزمینة ارتباط تجربی بین دسترسی به کالاهای فرهنگی و هنری و سرمایه اجتماعی، هیچ پژوهش مشخص یا بهطور جداگانهای مطالعه نشده است. مطالعاتی که در اینجا مرور شد، دلالتهای راجع به موضوع بررسیشدة پژوهش حاضر است؛ اما بهطورکلی، این خلأ پژوهشی نشاندهندة اهمیت تجربی مطالعه حاضر است و نتایج پژوهش حاضر، پایهای برای پژوهشهای بعدی عمل میکند و زمینهای برای مقایسة پژوهشهایی را فراهم میکند که در آینده انجام خواهد شد.
مبانی نظری
واقعیت آن است که از نیمه دوم قرن بیستم، مفهوم فرهنگ، موقعیت مسلطی در جامعهشناسی یافته است (Chaney,1994:18)؛ موقعیتی که از چرخش فرهنگی ناشی بوده است. چرخش فرهنگی، مفهومسازی جدیدی در علوم اجتماعی را موجب شده است و فهم تحولات حوزۀ فرهنگ و بسیاری از مباحث مدرنیتۀ متأخر ازجمله سبک زندگی، زندگی روزمره، مصرفگرایی، اوقات فراغت، سرمایه فرهنگی و ... بدون توجه به مفهوم چرخش فرهنگی ناتمام است (بنت، 1386: 97). چرخش فرهنگی یعنی فرهنگ، تغییر و تحول زیادی به خود دیده است. بهعبارتی، فرهنگ از انحصار نخبگان بیرون آمده و همچنین به فرهنگ در فرایند اجتماعی موقعیت مهمی داده شده است. این اصطلاح در نظریه جامعهشناختی معاصر، دو شکل متفاوت به خود گرفته است. از یکسو، ازنظر معرفتشناختی این یعنی فرهنگ بهطورکلی سازندۀ هویتها و روابط اجتماعی است و از سوی دیگر، به لحاظ تاریخی، این وضعیت بر آن دلالت دارد که در جوامع معاصر، فرهنگ در برساخت هویتها و روابط اجتماعی نقش بیسابقهای یافته است (Nash, 2001: 78).
مفهوم سرمایه فرهنگی یکی از مفاهیم تحلیلی است که درنتیجة چرخش فرهنگی رواج یافته است. سرمایه فرهنگی در معنایی ساده به تمرکز و انباشت انواع مختلف کالاهای ملموس فرهنگی و قدرت و توانایی در اختیارگرفتن این کالاها و همچنین استعداد و ظرفیت فرد در شناخت و کاربرد این وسایل اطلاق میشود (Throsby, 1999: 3). بهعبارتدیگر، سرمایه فرهنگی به معنای عادتها و گرایشهایی است که بهواسطة وجود کالاها و منابع فرهنگی (مانند کتاب و امکانات آموزشی) در فرد درونی شده است و قابلیت فرد را در جهت استفاده از این امکانات بالا میبرد. سرمایه فرهنگی در واقع بازنمای جمع نیروهای غیراقتصادی مانند زمینة خانوادگی، طبقه اجتماعی، سرمایهگذاریهای گوناگون، تعهدات نسبت به تعلیم و تربیت، منابع مختلف و مانند آنها است. نظریهپردازان مختلفی مانند بونی اریکسون[14]، لامونت[15]و لاریو[16]، پل دیماجیو[17]، دیوید تراسبی، هایس[18]، آشافنبرگ[19]و ماس[20] و دومایس[21] به مفهوم سرمایه فرهنگی پرداخته و تعاریف مختلفی از آن ارائه دادهاند (باینگانی و کاظمی، 1389: 9)؛ اما پییر بوردیو نخستینبار سرمایه فرهنگی را در دهة 60 میلادی مطرح کرده است و به همین دلیل از او در محافل جامعهشناختی با عنوان مَرد «سرمایه فرهنگی» یاد میشود (Grenfell, 2004: 4).
بوردیو معتقد است سرمایه فرهنگی، سه بعد دارد. در حالت تجسمیافته، یعنی به شکل خصایل دیرپای فکری و جسمی؛ در حالت عینیتیافته، به شکل کالاهای فرهنگی (تصاویر، کتابها، لغتنامهها، ادوات، ماشینآلات و ...) که ردپا یا تحقق نظریهها یا نقد این نظریهها و ... است؛ در حالت نهادینهشده، ]یعنی[ شکلی از عینیتیافتگی که باید حسابش را جدا کرد؛ زیرا خواص اصلی خود را یکسره به سرمایه فرهنگی واگذار میکند که باتوجهبه فرض ضمانتکنندة آن است (بوردیو، 1384: 137). باتوجهبه ابعاد مادی (عینیتیافته) سرمایه فرهنگی، مصرف کالاها و فرآوردههای فرهنگی یکی از شاخصههای اصلی این بعد از سرمایه فرهنگی تعریف میشود. کالاهای فرهنگی، تعریفکنندة شیوه متمایزی از زندگی و دربرگیرندة اندیشه ویژهای هستند؛ ازاینرو به مصرف الگوهای پوشش، وسیلههای تزئینی بدن («سیاست بدن» و «سیاست کالبد»)، داشتن ابزارها و تکنولوژیها (وسایل خانگی، وسیلههای ارتباطی و ...)، رفتن به فضاهای فرهنگی خاص مانند کافیشاپها، سینماها، فرهنگسراها، سالنهای ورزشی، کتابخانهها و دیگر فضاهای معروف به اماکن فرهنگی میتوان اشاره کرد. از دیدگاه روانشناسی اجتماعی، هرچه تعداد (فراوانی تجمعی) و کیفیت مهارتهای فردی بیشتر باشد، جایگاه و موقعیت اجتماعی فرد نیز افزایش مییابد؛ زیرا اشخاص بیشتری برای برخورداری و رفع نیاز به او رجوع خواهند کرد و او خواهد توانست فضای ویژهای را به خود اختصاص دهد و در شیوههای مخصوص به خود در میدان فعالیتهای فرهنگی، شروع به آفرینندگی کند (غفاری، 1388: 16).
انسانها از طریق برقراری روابط با یکدیگر، سعی دارند نیازمندیهای خود را تأمین و اهداف مدنظر را محقق کنند؛ درنتیجه پدیدهای به نام «جامعه» شکل میگیرد. هرچه این روابط، استحکام بیشتر و کیفیت و کمیت بالاتری داشته باشند و نظاممندتر و هماهنگتر عمل کنند، ما شاهد دستیابی به اهداف جمعی در مدت زمانی کوتاهتر و با صرف هزینهای کمتر خواهیم بود. در این حالت ما میتوانیم از «سرمایه اجتماعی» صحبت کنیم که ترکیب ویژة روابط اجتماعی و کیفیت این روابط است. ارتباطات اجتماعی هنگامی بهمثابه سرمایه اجتماعی عمل میکنند که مبتنی بر اعتماد متقابل باشند و تأثیرگرفته از ارزشها و هنجارهای مشترکی باشد که افراد جامعه در آن شریکاند (قاسمی و همکاران، 1392: 10 - 11). از سرمایه اجتماعی، تعاریف مختلفی ارائه شده است (برای مثال بوردیو (1986)، پاتنام (1995)، رز[22] (1998) وOESD (2004) و از همۀ تعاریف استنباط میشود ویژگیهایی در سرمایه اجتماعی وجود دارد که کنشهای متقابل موجود میان افراد را سامان میبخشد و آنها را به سمتی هدایت میکند که منافع جمعی به شکل آسانتری تأمین شود. در ادامه، دیدگاه پاتنام دربارۀ سرمایه اجتماعی ارائه شده که ویژگیهای سرمایه اجتماعی را بهترین وجه ارائه کرده است. ازنظر او سرمایه اجتماعی سه بخش اصلی دارد:
الف) شبکهها؛ ب) هنجارها، ارزشها و انتظارات؛ ج) ضمانتهای اجرایی (نوابخش و فائقی، 1393: 173).
- شبکه: ارتباطات و مبادلات شبکههای رسمی و غیررسمی در هر جامعهای - اعم از مدرن و سنتی، اقتدارگرا و دموکراتیک، فئودالی یا سرمایهداری – وجود دارند. شبکهها دو نوعاند: «افقی» و «عمودی». در شبکههای افقی، شهروندانی عضویت دارند که قدرت و وضعیت برابری دارند. در شبکههای عمودی، شهروندان نابرابر، از طریق روابط نابرابر مبتنی بر سلسله مراتب و وابستگی به هم پیوند دارند(نوابخش و فائقی، 1393: 99). پاتنام، شبکههای عمومی را برای برقراری اعتماد و هنجارهای همیاری ناتوان معرفی میکند و شبکههای افقی را در قالب مشارکتهای مدنی (انجمنها، باشگاهها، احزاب و ...) بهدلیل ارائه چارچوب فرهنگی برای همکاری، مولد هنجارهای اعتماد و همیاری میداند (Putnam & Goos,2002: 6). علاوهبر ساخت شبکه، فشردگی یا تراکم شبکه، ویژگی دیگری است که پاتنام بر آن تأکید دارد. منظور او از فشردگی، افزایش انجمنها و امکان عضویتهای متداخل و مشارکت در عرصههای چندگانة زندگی اجتماعی است (Putnam & Goos, 2002: 313).
- هنجارها: پاتنام، نوع خاصی از هنجارهای همیاری را مولدترین جزء سرمایه اجتماعی میداند و حتی آن را ملاک سرمایه اجتماعی مینامد: «ملاک سرمایه اجتماعی اصل همیاری تعمیم یافته است» (Putnam, 2000: 134). پاتنام در تعریف هنجارهای همیاری به دو نوع هنجار متوازن2 و تعمیم یافته3 اشاره میکند. در نوع متوازن با مبادله همزمان مواردی با ارزش برابر، مانند موقعی مواجه هستیم که همکاران، روزهای تعطیلشان را با هم عوض میکنند. در نوع تعمیمیافته رابطه تبادل مداومی در جریان است که در همه حال یکطرفه و غیرمتوازن است؛ اما انتظارات متقابلی ایجاد میکند، مبنی بر سودی که اکنون اعطا شده است باید در آینده باز پرداخت شود (Putnam, 2000: 138).
- ضمانتهای اجرایی: بهصورت رسمی یا غیررسمی در قالب پاداشها و مجازاتهایی شناسایی میشوند که به رفتار افراد داده میشود. در بسیاری اوقات، ترس از محرومشدن از بسیاری مزایا و محرومشدن از روابط با کسانی که مایل به داشتن ارتباط با آنان هستیم، ما را از انجام برخی کارها باز میدارد. گاهی نیز پاداشهای در نظر گرفته شده برای برخی کارها (مثلاً کسب اعتبار، کسب منزلت و ...) ما را به انجام برخی کارها ترغیب میکند (نوابخش و فائقی، 1393: 98). ضمانتهای اجرایی گاهی هنجاری نیستند؛ بلکه به شکل قانون رسمی، به پیشتوانة رسمی دولت، روابط اجتماعی را تنظیم میکند (Australian bureau of statistics, 2003: 34). درزمینة نحوة ارتباط سرمایه اجتماعی و فرهنگی گفتنی است ازنظر بوردیو، سرمایه فرهنگی در منافع اقتصادی و اجتماعی نقش مهمی ایفا میکند (میلنر و براویت، 1385: 79)؛ بهطوریکه نکتة مهم ازنظر بوردیو دربارة دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی، بخش مهمی از سرمایه فرهنگی و ارتباط آن با سرمایه اجتماعی، به قابلیت تبدیل آنها به هم برمیگردد. در این زمینه، بوردیو معتقد است انواع سرمایههای غیراقتصادی یا غیرمادی (ازنظر او سرمایههای اجتماعی، فرهنگی و نمادین) قابل انباشت، مبادله و تبدیل به یکدیگر هستند (کروبی، 1387: 313). به عبارت دقیقتر، بهطور مشخص دربارة مطالعه حاضر، یعنی افراد با سرمایه فرهنگی بالا از این سرمایه از طریق مکانیزم چرخش فرهنگی برای به دست آوردن سرمایه اجتماعی استفاده میکنند؛ یعنی این سرمایهها با هم در ارتباط هستند و قابلیت تبدیلشدن به همدیگر را دارند. بوردیو در مقالة اشکال سرمایه به وضوح این مسئله را بیان کرده است که «تحصیلات این قابلیت را دارد که گاهی به سرمایه اجتماعی تبدیل شود» (ممتاز، 1383: 151)؛ اما از این نقل قول بر میآید که گفتة بوردیو بیشتر به بعد نهادینهشدة سرمایه فرهنگی ناظر است و به دسترسی به کالاهای فرهنگی و هنری، یعنی بعد عینیتیافتة سرمایه فرهنگی اشارهای نشده است. توجه به این مسئله در مطالعه حاضر، این خلأ نظری را پر میکند و به لحاظ تجربی نقش دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی را در افزایش سرمایه اجتماعی در میان شهروندان اصفهانی نشان میدهد. براساس مطالب بیانشده در بخش نظری، الگوی مفهومی استخراجشده از مبانی نظری به شکل زیر ترسیم میشود:
شکل 1- الگوی مفهومی پژوهش
فرضیههای پژوهش
فرضیه اصلی: به نظر میرسدبین عامل دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی با عامل سرمایه اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه فرعی: به نظر میرسد بین عامل دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی با ابعاد سهگانة سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، هنجارهای اجتماعی ، شبکه اجتماعی) و مؤلفههای آن رابطه معناداری وجود دارد.
روش پژوهش
پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای کمّی است و به روش همبستگی انجام شده است. هدف این پژوهش، بررسی رابطة دسترسی به کالاهای فرهنگی با سرمایه اجتماعی بوده است؛ ازاینرو پژوهش به لحاظ هدف، از نوع پژوهشهای کاربردی و به لحاظ جمعآوری اطلاعات توصیفی است. تجزیه و تحلیل اطلاعات در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. در سطح آمار توصیفی از فراوانی، درصد، درصد خالص؛ در سطح آمار استنباطی از آزمون ضریب همبستگی پیرسون؛ برای آزمون الگوی تجربی پژوهش از معادلات ساختاری و برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزارهای SPSS و AMOS استفاده شده است.
تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها
- دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی
در این نوشتار منظور از دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی، همان بعد عینی سرمایه فرهنگی است. همانطورکه گفته شد، سرمایه فرهنگی سه بعد تجسمیافته، عنیتیافته و نهادی شده دارد. در این میان، بعد عینی سرمایه فرهنگی، بدیهیترین و آشکارترین بعد سرمایه فرهنگی است که بیشتر در کالاها و اشیای مادی تجسم مییابد و از ویژگیهای بارز آن قابل انتقالبودن آن است. بهطور خلاصه، این بعد به تمامی اشیا و کالاهای فرهنگی و هنری گفته میشود (شارعپور و خوشفر، 1381: 137). در این پژوهش باتوجهبه آنچه در بالا ذکر شد، برای عملیاتیکردن دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی، داشتن کالاها و امکانات فرهنگی، خلق آثار مختلف در زمینههای فرهنگی و دسترسی به کالاهای فرهنگی و هنری، معرف در نظر گرفته شد.
- سرمایه اجتماعی و ابعاد آن
از دیدگاه پاتنام، سرمایه اجتماعی سه بعد اعتماد اجتماعی، هنجارهای اجتماعی و شبکههای اجتماعی دارد. هر کدام از این بعدها نیز به مؤلفههایی تقسیم شدهاند که در ادامه به آنها اشاره شده است.
- اعتماد: میزان ریسکپذیری و معتمددانستن محیط زندگی از دید فرد (وجودنداشتن دزدی یا کلاهبرداری در آن محیط) (Grootaert et al., 2005: 2).
- احساس امنیت: میزان احساس امنیت و آسودگی و آرامش مردم در خانههای خود یا قدمزدن در کوچه و خیابانهای شهر در طول شبانهروز (Bullen & Onyx, 1998:3).
- همیاری: هنجار همیاری، احساس درونی افراد برای کمک به دیگران است و به اجتماعی اشاره دارد که در آن زندگی می کنند و بین منافع فردی و منافع جمعی تعادل ایجاد میکند (Krishna & Shrader, 2000: 37).
- همکاری: همکاری در محل جمعی مردم برای دستیابی به نتیجه یا هدفی مشترک (Grootaert et al., 2005: 3).
- ظرفیت پذیرش تفاوتها (مدارا): اشاره میکند افراد تا چه حد هنجارها، سبک زندگی و عقایدی را میپذیرند و به آن احترام میگذارند که متفاوت است با آنچه خود دارند (اسماعیلی، 1385: 310).
- احساس اثرگذاری و کارایی: درک و تصور افراد و اجتماعات از میزان توانایی، تأثیرگذاری آنان در فعالیتها و روند موجود در جامعه است (Australian bureau ofstatistics, 2003: 34).
- ارزش زندگی: ارزش زندگی به احساس رضایتمندی فرد از زندگی و با ارزشدانستن خود در جامعه اشاره دارد؛ همچنین باور به اینکه جامعه بهطور متقابل احترام لازم را به آن خواهند گذاشت (Bullen & Onyx, 1998: 4).
- وساطت اجتماعی: حضور فعال فرد بهعنوان میانجیگر در حل اختلافات و منازعات موجود میان آشنایان، همسایهها، همکاران یا همشهریها است (اسماعیلی، 1385: 310).
- حمایت اجتماعی: حمایت افراد از یکدیگر در زمان نیازمندی بهصورت مالی و عاطفی یا بخشی از حیات روزمره (Australian bureau of statistics, 2003: 35).
- مشارکت اجتماعی: انواع مشارکت را شامل میشود که برای فرد رضایت به بار میآورد و عامل شکلدهی به روابط است و همچنین عامل سازندة شبکههای حمایتی بالقوه است (اسماعیلی، 1385: 310).
- مشارکت مدنی: فعالیتهایی که در ارتباط با فضای سیاسی، حکومتی، مدیریت باشگاهها و انجمنها و نیز سازمانهای غیردولتی سازماندهی میشود و معمولاً در قالب عضویت رسمی فرد در گروههای مختلف خود را نشان میدهد و تابع مقررات و سلسله مراتب است (Grootaert et al.,2005: 4).
- انسجام اجتماعی: بهرهمندی از احساس پذیرش از سوی دیگران و احساس آرامش و راحتی در محیط همسایگی و اجتماع محلی و گروههایی که افراد در آنها عضویت یا مشارکت دارند (Grootaert et al., 2005: 4).
برای تعریف عملیاتی هر کدام از مؤلفههای بالا در ابعاد سهگانة سرمایه اجتماعی در پژوهش حاضر، براساس پژوهشهای پیشین، جامعة مطالعهشده و نیز دلالتهای نظری از گویههای خاصی استفاده و به پاسخگویان ارائه شد.
روایی و پایایی
برای سنجش روایی پرسشنامههای پژوهش حاضر از روایی محتوی استفاده شد. برای بررسی روایی محتوایی متغیرهای پژوهش، ابتدا تعریفی از ابعاد و مؤلفههای سرمایه اجتماعی و دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی ارائه و سپس معرفهای تجربی متغیرها ذکر شد. در مقابل هر معرف، جدول طیف لیکرت پنچ درجهای (از خیلی کم تا خیلی زیاد) چیدمان شد. پس از تنظیم، چک لیست نهایی با پست الکترونیک برای 8 نفر از اساتید رشتههای علوم اجتماعی در کل کشور و 4 نفر از اساتید رشتههای علوم اجتماعی و فرهنگشناسی خارج از کشور ارسال شد. از 12 چک لیست ارسالی، 7 چک لیست در زمان مقرر برای بررسی نظرات برگشت داده شد. اساتید، نظر خود را مبنی بر میزان تطابق متغیرهای تجربی با مؤلفههای ارائهشده برای سنجش سازههای دسترسی به کالاهای فرهنگی و هنری و سرمایه اجتماعی با تیکزدن چک لیست اعلام کردند. بین نظرهای متخصصان، ضریب توافق گرفته شد؛ هرچه میزان این ضریب به عدد یک نزدیکتر باشد، میزان توافق نظرات داوران نسبت به آن گویه بیشتر است. گویههایی که نظرات داوران دربارة آنها مختلف بود، گویة مربوط، استخراج و دوباره ضریب توافق گرفته میشد. در این پژوهش، ضریب توافق بین نظرهای داوران نسبت به دسترسی به کالاهای فرهنگی و هنری 87/0 و سرمایه اجتماعی 91/0 گزارش شد. این ضریب نشاندهندة روایی بالای پرسشنامهها است.
در این پژوهش برای مشخصکردن پایایی متغیرها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که نتایج آن در جدولهای 2 و 3 ارائه شده است.
جدول 1- تعیین پایایی پرسشنامة دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی از طریق روش آلفای کرونباخ
ردیف |
مؤلفه ها |
آلفای کرونباخ |
1 |
عامل دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی |
861/0 |
2 |
استفاده از وسایل و امکانات فرهنگی و هنری |
891/0 |
3 |
خلق آثار فرهنگی و هنری |
865/0 |
4 |
مالکیت کالاهای فرهنگی و هنری |
824/0 |
براساس جدول 1، پایایی دسترسی به کالاهای فرهنگی و ابعاد آن با آلفای کرونباخ 861/0، نشاندهندة اعتبار بالای پرسشنامة محققساخته در این سازه است.
جدول 2- تعیین پایایی پرسشنامه سرمایه اجتماعی از طریق روش آلفای کرونباخ
ردیف |
مؤلفه ها |
آلفای کرونباخ |
1 |
عامل سرمایه اجتماعی |
865/0 |
2 |
اعتماد اجتماعی |
871/0 |
3 |
هنجار های اجتماعی |
834/0 |
4 |
شبکه های اجتماعی |
892/0 |
براساس جدول 2، پایایی سرمایه اجتماعی و ابعاد آن با آلفای کرونباخ 865/0، نشان دهندة اعتبار بالای پرسشنامه در این سازه است.
جامعه آماری و حجم نمونه
جامعه آماری این مطالعه، شهروندان زن و مرد ساکن در 14 منطقة شهرداری شهر اصفهان بودند که در سنین بین 20 تا 64 سال قرار داشتند. ملاک انتخاب گروه سنی جامعه آماری پژوهش حاضر براساس تعریف مرکز آمار از جمعیت فعال (گروه سنی 15 تا 65 سال) بوده است. رده سنی از20 سالگی بهجای 15 سالگی لحاظ شد که بهدلیل فعالبودن بالفعل این دامنة سنی است. به بیان دیگر، جمعیت سنی 15 تا 20 سال، بیشتر مشغول به تحصیل هستند و کمتر بهصورت جدی در فعالیتهای اقتصادی مشارکت دارند و کمتر ثروت و خدمات در سطح جامعه تولید میکنند. براساس آمار بهدستآمده از مرکز آمار ایران در سال 1385 و برآورد آن در سال 1391، تعداد این جمعیت 1005207 نفر گزارش شد. حجم نمونه مطالعه حاضر نیز برحسب فرمول کوکران 384 نفر از ساکنین مناطق چهاردهگانة شهر اصفهان به دست آمد که این حجم به 400 نفر افزایش یافت که با روش نمونهگیری چندمرحلهایی و براساس نسبت سن و جنس، پرسشنامه در اختیار جامعه نمونه در هر منطقه قرار گرفت. همچنین، واحد تحلیل پژوهش حاضر، شهروندان (فرد به نمایندگی از خانواده) و قلمرو مکانی پژوهش، شهر اصفهان بوده است.
یافتههای توصیفی
الف) متغیرهای زمینهای
جدول3- ویژگی های جمعیتشناختی پاسخگویان
درصد |
ابعاد |
متغیر |
5/49 |
مرد |
جنس |
5/50 |
زن |
|
5/67 |
متأهل |
وضعیت تأهل |
0/30 |
مجرد |
|
0/2 |
همسر فوت شده |
|
5/0 |
طلاق |
|
2/29 |
34-20 |
گروه سنی |
8/63 |
54-35 |
|
0/7 |
64-55 |
|
5/32 |
زیر دیپلم |
تحصیلات |
0/44 |
دیپلم و کاردانی |
|
5/21 |
کارشناسی و کارشناسی ارشد |
|
0/2 |
دکترای تخصصی |
|
5/2 |
بالا |
نگرش شهروندان نسبت به پایگاه اجتماعی و اقتصادی خانوادههایشان |
2/79 |
متوسط |
|
3/18 |
پایین |
|
2/26 |
برخوردار |
پایگاه اجتماعی و اقتصادی شهروندان |
2/32 |
نیمهبرخوردار |
|
5/41 |
محروم |
ب) عامل سرمایه اجتماعی
جدول 4- توزیع پراکندگی عامل سرمایه اجتماعی در بلوکهای انتخابی مناطق چهاردهگانة شهر اصفهان
خطای میانگین استاندارد |
انحراف معیار |
تعداد |
میانگین |
منطقه شهری |
37/0- |
74/0 |
38 |
12/0 |
1 |
25/0- |
98/0 |
32 |
17/0 |
2 |
49/0 |
06/1 |
18 |
25/0 |
3 |
07/0- |
34/1 |
16 |
33/0 |
4 |
17/0 |
01/1 |
18 |
23/0 |
5 |
400/0- |
96/0 |
58 |
12/0 |
6 |
162/0 |
97/0 |
58 |
12/0 |
7 |
363/0 |
07/1 |
28 |
20/0 |
8 |
632/0 |
51/0 |
16 |
12/0 |
9 |
027/0- |
02/1 |
26 |
20/0 |
10 |
331/0 |
60/0 |
50 |
08/0 |
11 |
279/0- |
90/0 |
14 |
12/0 |
12 |
025/0- |
07/1 |
20 |
17/0 |
13 |
807/0- |
71/1 |
8 |
25/0 |
14 |
براساس یافتههای جدول 4، وضعیت سرمایه اجتماعی بلوکهای انتخابی از مناطق چهاردهگانة شهرداری شهر اصفهان براساس بیشترین میانگین به بلوکهای انتخابی مناطق به ترتیب 4، 14، 3 و 5 و کمترین میانگین به بلوکهای انتخابی مناطق 1، 6، 7، 9 و 12 گزارش شد که در یک سطح قرار دارند.
ج): عامل دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی
جدول 5- توزیع پراکندگی عامل دسترسی به کالاهای فرهنگی و هنری در بلوکهای انتخابی مناطق چهاردهگانة شهر اصفهان
خطای میانگین استاندارد |
انحراف معیار |
تعداد |
میانگین |
منطقه شهری |
189/0 |
16/1 |
38 |
117/0 |
1 |
180/0 |
02/1 |
32 |
538/0- |
2 |
354/0 |
50/1 |
18 |
601/0 |
3 |
124/0 |
498/0 |
16 |
340/0- |
4 |
230/0 |
976/0 |
18 |
300/0 |
5 |
157/0 |
19/1 |
58 |
124/0 |
6 |
127/0 |
967/0 |
58 |
146/0 |
7 |
161/0 |
856/0 |
28 |
409/0 |
8 |
092/0 |
369/0 |
16 |
377/0 |
9 |
173/0 |
884/0 |
26 |
047/0 |
10 |
049/0 |
315/0 |
40 |
746/0- |
11 |
091/0 |
341/0 |
14 |
518/0- |
12 |
096/0 |
429/0 |
20 |
408/0 |
13 |
208/0 |
590/0 |
8 |
439/0- |
14 |
براساس یافتههای جدول 5، وضعیت سرمایه فرهنگی بلوکهای انتخابی از مناطق چهاردهگانة شهرداری شهر اصفهان براساس بیشترین میانگین به بلوکهای انتخابی مناطق به ترتیب 3، 8، 13و 5 و کمترین میانگین به بلوکهای انتخابی مناطق 11، 12، 14 و 4 گزارش شد.
یافته های استنباطی
درروششناسیالگویمعادلاتساختاری،ابتدالازماستتارواییسازه،مطالعه تامشخصشودنشانگرهایانتخابشدهبرایاندازهگیریسازههایمدنظردقتلازمرا دارند؛ برایاینمنظورازتحلیلعاملیتأییدی[23] استفادهمیشود. بدینصورت کهبارعاملیهرنشانگرباسازةخود، مقدار t بالاتراز96/1 داشته باشد؛ دراینصورت ایننشانگر، دقتلازمبرایاندازهگیریآنسازهیاصفتمکنونرا دارد(Gefen & Straub, 2004: 112). در ادامه به ارائه الگوهای اندازهگیری عاملی تأییدی سازة سرمایه اجتماعی و دسترسی به کالاهای فرهنگی و هنری اشاره شده است.
-اندازهگیری الگوی تک عاملی تأییدی مرتبه اول دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی
در الگوهای عاملی تأییدی مرتبه اول[24]، فرض بر این است که نمرات هر مطالعه در یک متغیر، منعکسکنندة وضعیت آن مورد در یک عامل زیربناییتر است که بهدلیل پنهانبودنش امکان اندازهگیری مستقیم آن وجود ندارد؛ اما این عامل زیربنایی و پنهان، خود از ابعاد عامل پنهان دیگری محسوب نمیشود و درواقع تنها یک لایه از متغیر یا متغیرهای پنهان در الگو وجود دارد (قاسمی، 1389: 182).
در الگوی تک عاملی مرتبه اول دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی، استفاده از وسایل و امکانات فرهنگی، خلق آثار هنری و فرهنگی و مالکیت کالاهای هنری و فرهنگی، متغیرهای آشکار و دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی، متغیر پنهان مرتبه اول در نظر گرفته شد.
جدول 6 - شاخصهای ارزیابی برای جزئیات الگوی اندازهگیری رابطه بین متغیرهای مشاهدهشده و متغیر پنهان دسترسی به کالاهای فرهنگی و هنری
ضریب تأثیر استاندارد |
سطح معناداری |
نسبت بحرانی |
برآورد استاندارد |
پارامتر |
||
56/0 |
*** |
45/7 |
558/0 |
دسترسی به وسایل و امکانات هنری و فرهنگی |
<--- |
دسترسی به کالاهای فرهنگی و هنری |
66/0 |
*** |
17/10 |
661/0 |
خلق آثار هنری و فرهنگی |
<--- |
دسترسی به کالاهای فرهنگی و هنری |
39/0 |
*** |
58/7 |
388/0 |
مالکیت کالاهای هنری و فرهنگی |
<--- |
دسترسی به کالاهای فرهنگی و هنری |
در الگوی اندازهگیری متغیرهای آشکار دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی از بین سه مقیاس اصلی وسایل و امکانات فرهنگی، خلق آثار هنری و فرهنگی و مالکیت کالاهای هنری و فرهنگی، باتوجهبه مقادیر استاندارد برآوردشده برای بارهای عاملی، مقیاس خلق آثار فرهنگی و هنری با ضریب 66/0، دسترسی به وسایل و امکانات هنری و فرهنگی با ضریب 56/0 و در نهایت مالکیت کالاهای هنری و فرهنگی با ضریب 39/0 به ترتیب همبستگی بیشتری با نمرات متغیر مکنون دارند و بنابراین وزن بیشتری نیز در محاسبات مربوط به این متغیر پنهان دارند.
-اندازهگیری الگوی چهار عاملی تأییدی مرتبه دوم سرمایه اجتماعی
الگوی عاملی تأییدی مرتبه دوم[25]، نوعی از الگوهای عاملی تعریف میشود که در آن، عاملهای پنهانی که با استفاده از متغیرهای مشاهدهشده اندازهگیری میشوند، خود تحتتأثیر یک متغیر زیربناییتر و بهعبارتی متغیر پنهان (اما در یک سطح بالاتر) قرار دارند (قاسمی، 1389: 206).
شایان ذکر است در الگوی چهار عاملی مرتبه دوم سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی، هنجارهای اجتماعی و شبکههای اجتماعی به عنوان متغیرهای پنهان مرتبه اول و سرمایه اجتماعی به عنوان متغیر پنهان مرتبه دوم در نظر گرفته شدند. علت نامگذاری این متغیرها به متغیرهای پنهان آن است که از یک پرسش ساده به دست نمیآیند و ابعاد چندگانهای دارند که این عامل باعث میشود برای اندازهگیری متغیرهای پنهان از متغیرهای معرف آنها (متغیر آشکار) استفاده کنیم که امکان جمعآوری اطلاعات مربوطه از سطح جامعه وجود دارد (قاسمی، 1389: 208).
جدول 7 - شاخصهای برگزیده برای ارزیابی کلیت الگوی اندازهگیری رابطه بین متغیرهای مشاهدهشده و متغیر پنهان سرمایه اجتماعی
ضریب تأثیر استاندارد |
سطح معناداری |
نسبت بحرانی |
برآورد استاندارد |
پارامتر |
||
55/0 |
*** |
57/4 |
549/0 |
اعتماد اجتماعی |
<--- |
سرمایه اجتماعی |
42/0 |
*** |
87/3 |
417/0 |
هنجارها |
<--- |
سرمایه اجتماعی |
44/0 |
004/0 |
86/2- |
435/0 |
شبکههای اجتماعی |
<--- |
سرمایه اجتماعی |
81/0 |
--- |
|
808/0 |
اعتماد رسمی |
<--- |
اعتماد اجتماعی |
65/0 |
*** |
56/10 |
682/0 |
اعتماد غیررسمی |
<--- |
اعتماد اجتماعی |
65/0 |
--- |
|
649/0 |
احساس امنیت |
<--- |
هنجارها |
61/0 |
*** |
08/9 |
608/0 |
همیاری |
<--- |
هنجارها |
47/0 |
*** |
52/4 |
472/0 |
همکاری |
<--- |
هنجارها |
78/0 |
*** |
95/10 |
779/0 |
ظرفیت پذیرش تفاوتها |
<--- |
هنجارها |
56/0 |
*** |
89/9 |
563/0 |
احساس اثرگذاری و کارایی |
<--- |
هنجارها |
41/0 |
*** |
24/7 |
407/0 |
ارزش زندگی |
<--- |
هنجارها |
40/0 |
*** |
88/3 |
403/0 |
وساطت اجتماعی |
<--- |
شبکههای اجتماعی |
45/0 |
--- |
|
449/0 |
مشارکت اجتماعی |
<--- |
شبکههای اجتماعی |
73/0 |
*** |
17/6 |
730/0 |
انسجام اجتماعی |
<--- |
شبکههای اجتماعی |
درصورتیکهنشانگرهایسازههایموردمطالعه، مقدارt کمتر از96/1 داشته باشند اهمیتلازمبرایاندازهگیریرا ندارندوازاینروبایستیازفرایندتحلیلکنارگذاشته شوند. اگرمقدار P-Value برایهرنشانگرکمتراز 01/0 محاسبهشود،یعنیمقدار t آننشانگر، بالاتراز 96/1 بوده استودرفرایندتحلیلواردمیشوند. همچنیندر الگوی عاملی تأییدی سرمایه اجتماعی دو مؤلفه اصلی با عنوان متغیر حمایت اجتماعی و مشارکت مدنی و همچنین دو مؤلفه فرعی اعتماد اجتماعی با عنوان اعتماد تعیمیافته و قابلیتهای اعتماد به محیط بهدلیلبارعاملی بسیار پایین (کمتر از 4/0) و نداشتن رابطه معنادار با کل متغیرها ازروندمحاسباتحذفشدند (Gefen & Straub, 2005)؛ ازاینرورواییسازهکهبرایبررسی دقتواهمیتنشانگرهایانتخابشدهبرایاندازهگیریسازههاانجامشدنشانمیدهد نشانگرهایباقیمانده،ساختارهایعاملیمناسبیرابرایاندازهگیریابعادمطالعهشدهدرالگوی پژوهشفراهممیآوردند.
در الگوی اندازهگیری متغیرهای آشکار ابعاد سهگانة سرمایه اجتماعی در بعد اعتماد اجتماعی از بین دو مقیاس فرعی اعتماد رسمی و غیررسمی، باتوجهبه مقادیر استاندارد برآوردشده برای بارهای عاملی، مقیاس اعتماد رسمی با ضریب 81/0، همبستگی بیشتری با نمرات اعتماد اجتماعی و بنابراین وزن بیشتری نیز در محاسبات مربوط به این متغیر پنهان دارد؛ در مقابل، مقیاس اعتماد غیررسمی با دارابودن ضریب 65/0، همبستگی کمتری با نمرات اعتماد اجتماعی و به همین ترتیب وزن کمتری در تعریف این متغیر پنهان دارد.
در بعد هنجارهای اجتماعی از بین شش مقیاس فرعی احساس امنیت، همیاری، همکاری، ظرفیت پذیرش تفاوتها، احساس اثرگذاری و کارایی و ارزش زندگی، باتوجهبه مقادیر استاندارد برآوردشده برای بارهای عاملی، مقیاس ظرفیت پذیرش تفاوتها با ضریب 78/0، همبستگی بیشتری با نمرات هنجارهای اجتماعی و بنابراین وزن بیشتری نیز در محاسبات مربوط به این متغیر پنهان دارد؛ در مقابل، مقیاس ارزش زندگی با دارابودن ضریب 41/0، همبستگی کمتری با نمرات هنجارهای اجتماعی و به همین ترتیب وزن کمتری در تعریف این متغیر پنهان دارد.
در بعد شبکههای اجتماعی از بین سه مقیاس فرعی وساطت اجتماعی، مشارکت اجتماعی و انسجام اجتماعی، باتوجهبه مقادیر استاندارد برآوردشده برای بارهای عاملی، مقیاس انسجام اجتماعی با ضریب 73/0، همبستگی بیشتری با نمرات شبکههای اجتماعی و بنابراین وزن بیشتری نیز در محاسبات مربوط به این متغیر پنهان دارد؛ در مقابل، مقیاس وساطت اجتماعی با دارابودن ضریب 40/0، همبستگی کمتری با نمرات شبکههای اجتماعی و به همین ترتیب وزن کمتری در تعریف این متغیر پنهان دارد.
در ارتباط با الگوی اندازهگیری متغیرهای پنهان مرتبه اول سازه سرمایههای اجتماعی نیز در بین بعدها اعتماد اجتماعی با ضریب 55/0، شبکههای اجتماعی با ضریب 44/0 و هنجارهای اجتماعی با ضریب 42/0 به ترتیب همبستگی بیشتری با نمرات سرمایه اجتماعی و بنابراین به ترتیب وزن بیشتری نیز در محاسبات مربوط به این متغیر پنهان دارد.
بررسی فرضیه اصلی و فرضیه فرعی پژوهش
1- بین عامل دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی با عامل سرمایه اجتماعی در کل جامعه هدف رابطه معناداری وجود دارد.
در ادامه در الگوی ساختاری بررسی رابطه دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی با سرمایه اجتماعی و ابعاد آن، فرضیههای پژوهش بررسی خواهند شد:
شکل 2- الگوی ساختاری بررسی رابطه دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی با ابعاد سهگانة سرمایه اجتماعی
جدول 8- شاخص های برگزیده برای ارزیابی کلیت الگوی معادله ساختاری رابطه بین عامل دسترسی به کالاهای فرهنگی و ابعاد سهگانة سرمایه اجتماعی
دامنه قابل قبول |
مقدار |
شاخص |
نوع شاخص |
1-9/0 |
864/0 |
TLI |
تطبیقی |
1-9/0 |
903/0 |
CFI |
|
1-5/0 |
609/0 |
PNFI |
مقتصد |
1-5/0 |
645/0 |
PCFI |
|
08/0 -0 |
062/0 |
RMSEA |
|
- |
5/165 |
CMIN |
مطلق |
1-9/0 |
948/0 |
GFI |
|
1-9/0 |
915/0 |
AGFI |
|
<5 |
54/2 |
CMIN/DF |
شاخص نسبی |
نتایج جدول 8، نشان میدهد شاخصهای برگزیده برای ارزیابی کلیت الگوی اندازهگیری رابطه بین دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی با سرمایه اجتماعی و ابعاد آن، باتوجهبه دامنههای قابل قبول شاخصها، در وضعیت خوبی قرار دارد و دادههای گردآوریشده حمایتکنندة الگویی است که به لحاظ نظری تدوین شده است.
جدول 9- شاخص های ارزیابی برای جزئیات الگوی اندازهگیری رابطه بین عامل دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی با سرمایه اجتماعی و ابعاد سهگانه
ضریب تأثیر استاندارد |
سطح معناداری |
نسبت بحرانی |
برآورد استاندارد |
پارامتر |
||
613/0 |
*** |
374/7 |
138/4 |
اعتماد اجتماعی |
<--- |
سرمایه اجتماعی |
018/1 |
*** |
848/7 |
566/2 |
هنجارهای اجتماعی |
<--- |
سرمایه اجتماعی |
932/0- |
*** |
962/4- |
576/2- |
شبکههای اجتماعی |
<--- |
سرمایه اجتماعی |
165/0- |
063/0 |
859/1- |
354/0- |
عامل دسترسی به کالاهای فرهنگی |
<--- |
سرمایه اجتماعی |
647/0 |
--- |
|
650/0 |
احساس امنیت |
<--- |
هنجارها |
661/0 |
*** |
589/10 |
368/0 |
همیاری |
<--- |
هنجارها |
560/0 |
*** |
460/8 |
360/0 |
همکاری |
<--- |
هنجارها |
147/0 |
010/0 |
584/2 |
134/0 |
ظرفیت پذیرش تفاوتها |
<--- |
هنجارها |
680/0 |
*** |
791/10 |
471/0 |
احساس اثرگذاری و کارایی |
<--- |
هنجارها |
614/0 |
*** |
902/9 |
395/0 |
ارزش زندگی |
<--- |
هنجارها |
422/0 |
*** |
153/7 |
187/0 |
وساطت اجتماعی |
<--- |
هنجارها |
317/0 |
--- |
|
730/0 |
انسجام اجتماعی |
<--- |
شبکههای اجتماعی |
232/0- |
001/0 |
252/3- |
069/0- |
مشارکت اجتماعی |
<--- |
شبکههای اجتماعی |
843/0 |
--- |
|
810/0 |
اعتماد رسمی |
<--- |
اعتماد اجتماعی |
642/0 |
*** |
287/8 |
743/1 |
اعتماد غیررسمی |
<--- |
اعتماد اجتماعی |
627/0 |
--- |
|
1 |
استفاده از وسایل و امکانات فرهنگی و هنری |
<--- |
عامل دسترسی به کالاهای فرهنگی |
572/0 |
119/0 |
560/1 |
322/0 |
خلق آثار فرهنگی و هنری |
<--- |
عامل دسترسی به کالاهای فرهنگی |
390/0 |
*** |
700/4 |
374/0 |
مالکیت کالاهای فرهنگی و هنری |
<--- |
عامل دسترسی به کالاهای فرهنگی |
بهمنظور آزمون فرضیه اصلی پژوهش با مراجعه به شکل 2 (الگوی سنجش رابطه دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی با ابعاد سهگانة سرمایه اجتماعی) و جدول 8 (شاخصهای برگزیده برای ارزیابی کلیت الگوی اندازهگیری رابطه بین متغیرهای مشاهدهشده و پنهان دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی با ابعاد سهگانة سرمایه اجتماعی)، آمارهای بهدستآمده نشان میدهد بین عامل دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی با عامل سرمایه اجتماعی براساس ضریب تأثیر استاندارد 16/0-، نسبت بحرانی 85/1- و سطح معناداری 063/0، هیچ رابطة معناداری وجود ندارد. همچنین در ارتباط با سازه دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی در بین مؤلفههای تشکیلدهنده، باتوجهبه مقادیر استاندارد برآوردشده برای ضریب گاما، مقیاسهای استفاده از وسایل و امکانات فرهنگی با ضریب 627/0، خلق آثار فرهنگی و هنری با ضریب 572/0 و ماکیت کالاهای فرهنگی و هنری با ضریب 390/0 به ترتیب بیشترین همبستگی با نمرات سازه دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی را داشتهاند. در ارتباط با سازه سرمایههای اجتماعی، باتوجهبه مقادیر استاندارد برآوردشده برای ضریب گاما در بین ابعاد سرمایه اجتماعی، هنجارهای اجتماعی با بار عاملی 018/1، اعتماد اجتماعی با بار عاملی 613/0 و شبکههای اجتماعی با بار عاملی 932/0- نیز میزان همبستگی با نمرات سازه سرمایه اجتماعی را گزارش میدهد که در جدول 9 آمده است.
2- بین عامل دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی با ابعاد سهگانة سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، هنجارهای اجتماعی، شبکه اجتماعی) در بین شهروندان ساکن شهر اصفهان رابطه وجود دارد.
جدول 10- رابطه بین عامل دسترسی به کالاهای فرهنگی با ابعاد سهگانة (شامل دوازده مؤلفه) سرمایه اجتماعی در کل جامعه
بعد هنجارهای اجتماعی |
بعد اعتماد اجتماعی |
ابعاد |
||||||||||||||||||||||||
ظرفیت پذیرش تفاوتها |
همکاری |
همیاری |
احساس امنیت |
اعتماد اجتماعی |
مؤلفهها |
|||||||||||||||||||||
n |
p |
R |
N |
P |
r |
n |
P |
R |
N |
P |
R |
N |
P |
r |
دسترسی به کالاهای فرهنگی |
|||||||||||
400 |
449/0 |
038/0- |
400 |
664/0 |
022/0 |
400 |
647/0 |
023/0- |
400 |
001/0 |
158/0- ** |
400 |
259/0 |
057/0- |
||||||||||||
بعد شبکههای اجتماعی |
بعد هنجارهای اجتماعی |
ابعاد |
||||||||||||||||||||||||
مشارکت اجتماعی |
حمایت اجتماعی |
وساطت اجتماعی |
ارزش زندگی |
احساس اثرگذاری و کارایی |
مؤلفهها |
|||||||||||||||||||||
n |
p |
R |
N |
P |
R |
n |
P |
R |
n |
P |
R |
n |
P |
r |
دسترسی به کالاهای فرهنگی |
|||||||||||
400 |
001/0 |
231/0 ** |
400 |
112/0 |
080/0 |
400 |
792/0 |
013/0- |
400 |
389/0 |
043/0- |
400 |
093/0 |
084/0- |
||||||||||||
|
بعد شبکههای اجتماعی |
ابعاد |
||||||||||||||||||||||||
|
انسجام اجتماعی |
مشارکت مدنی |
مؤلفهها |
|||||||||||||||||||||||
|
N |
P |
R |
n |
P |
r |
دسترسی به کالاهای فرهنگی |
|||||||||||||||||||
|
400 |
003/0 |
151/0 ** |
400 |
015/0 |
122/0 * |
||||||||||||||||||||
طبق یافتههای جدول 7، براساس ضریب همبستگی پیرسون در سطح معناداری 05/0p≤، بین عامل دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی با عامل سرمایه اجتماعی در مؤلفه احساس امنیت (بهصورت معکوس) و مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت مدنی (مستقیم) رابطه معناداری وجود دارد.
بحث و نتیجه
در پژوهش حاضر، رابطه بین دسترسی به کالاهای فرهنگی و ابعاد سهگانة سرمایه اجتماعی بررسی شد. در ابتدا مبانی نظری پژوهش، بررسی و با تمرکز بر بحث چرخش فرهنگی و افزایش اهمیت فرهنگ و نقش آن در جامعه بر نقش و اهمیت سرمایه فرهنگی و اجتماعی به عنوان بخشی از چرخش فرهنگی در توسعه فرهنگی و اجتماعی شهر تأکید شد. سپس آرای مهمترین نظریهپردازان سرمایه فرهنگی و اجتماعی، یعنی پیر بوردیو و رابرت پاتنام معرفی شد؛ اما آن بخش از مبانی نظری که محوریت زیادی در پژوهش حاضر داشت، قابلیت تبدیل سرمایه به هم است؛ یعنی بر خلاف نظریهپردازان قبلی، بوردیو معتقد است علاوهبر سرمایه اقتصادی، سرمایههای فرهنگی و اجتماعی نیز قابلیت تبدیل به یکدیگر را دارند؛ اگرچه در راه این تبدیل ممکن است مشکلاتی وجود داشته باشد.
بر این اساس در پژوهش حاضر، ارتباط بین دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی بعد عینیتیافته سرمایه فرهنگی (شامل مالکیت وسایل و امکانات فرهنگی و هنری – خلق آثار فرهنگی و هنری و دسترسی به کالاهای فرهنگی) و ابعاد سهگانة (اعتماد اجتماعی، هنجارهای اجتماعی و شبکههای اجتماعی) سرمایه اجتماعی و همچنین مؤلفههای این سه بعد (شامل اعتماد اجتماعی، احساس امنیت، همیاری، همکاری، ظرفیت پذیرش تفاوتها، احساس اثرگذارای و کارایی، ارزش زندگی، وساطت اجتماعی، حمایت اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت) بررسی شد. یافتههای پژوهش در نهایت نشان داد بین عامل دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی با عامل سرمایه اجتماعی رابطه معناداری وجود ندارد؛ اما هنگام بررسی فرضیه فرعی این مطالعه مشخص شد بین دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی و مؤلفههای احساس امنیت (بهصورت معکوس)، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت مدنی (مستقیم) رابطه معناداری وجود دارد.
مطالعه حاضر، تأییدکنندة مسئله چرخش فرهنگی نیست و نظر بوردیو درزمینة قابلیت تبدیل سرمایهها به همدیگر را تأیید نمیکند و نشان میدهد بین سازه دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی و ابعاد سهگانة سرمایه اجتماعی شهروندان ساکن در شهر اصفهان رابطه معناداری وجود ندارد و البته این عدم معناداری دربارة دو بعد دیگر سرمایه فرهنگی شامل بعد ذهنی و ضابطهای باید سنجیده شود که با قطعیت بیشتری دربارة تبدیل سرمایهها به یکدیگر در شهر اصفهان بتوان سخن گفت.
به لحاظ تجربی نیز بهطورکلی نتایج مطالعه حاضر با مطالعات تجربی مرورشده در بخش ادبیات پژوهش، یعنی پژوهشهای موحد و همکاران (1391) و زلفعلی فام و آقایی (1393) در داخل و پژوهشهای جیانوتی (2003)، موپفو(2012)، پوپوویسی (2012) و اتانسی و همکاران (2013) همسویی ندارد و تنها با پژوهش حیدری و محمدجانی (1993) در داخل، همسویی داشته و تأییدکنندة نتایج آن است.
[1] Dohole
[2]Pierre Bourdieu
[3] Halbovaxs
[4] Cultural capital
[5]Social capital
[6]Mamphord
[7]Cosgrove
[8] Putnam
[9]Jeannotte
[10]Attanasi et al.
[11]La Notte della Taranta
[12]Mopfu
[13]Popovici
[14]Erickson
[15]Lamount
[16]Lareau
[17]Dimagio
[18] Hayes
[19] Aschavonberg
[20]Muss
[21] Dumais
[23] Confirmatory factor model
[24] First-order Confirmatory factor model
[25] Second-order Confirmatory factor model