بررسی رابطۀ سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی (مورد مطالعه: زنان 25 تا 65 سالۀ شهر تهران)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانش‌آموختۀ کارشناسی‌ارشد جامعه‌شناسی، دانشگاه خوارزمی، ایران

2 استادیار، گروه علوم اجتماعی، دانشگاه پیام‌نور همدان، ایران

3 دانش‌آموختۀ کارشناسی‌ارشد جامعه‌شناسی، دانشگاه یاسوج، ایران

چکیده

امروزههدفمشترکتوسعهدرسطوح محلی،ملیوبین‌المللی، بهبودکیفیتزندگیاستوآیندۀ زندگیبشربهدرکعواملی بستگی داردکهبرآن تأثیر می‌گذارند.کیفیت زندگی که شاخص توسعۀ اقتصادی و اجتماعی است، برای ترسیم میزان رفاه در جامعه و انعکاس نتایج توسعه مطرح است. این شاخص از عوامل بسیاری تأثیر می‌گیرد. بخشیاز اینعوامل‌، مربوطبهکیفیتروابطبادیگران،گروه‌هاونهادهایرسمیوغیررسمی، میزان اعتماد و مشارکت اجتماعی استکهاز آنها بانامسرمایۀ اجتماعی یاد می‌شود. موضوع پژوهش حاضر نیز بررسی رابطۀ سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی است که با شاخص‌‌سازی انواع سرمایۀ اجتماعی، رابطه و تأثیر آنها بر کیفیت زندگی زنان تهران بررسی شده است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر اجرایی، پیمایشی‌‌ است و با تکمیل پرسش‌نامۀ استاندارد با احتساب پایایی و روایی از یک نمونۀ 351 نفری با استفاده از روش نمونه‌‌گیری خوشه‌‌ای چندمرحله‌‌ای و با استناد به نقشۀ شهر تهران انجام شده است. برایتحلیلیافته‌‌‌هاوبررسیفرضیه‌‌ها،ازدوروشآماریضریب همبستگیپیرسونورگرسیونچندمتغیرهاستفادهشدهاست .نتایج تحلیل نشان می‌دهند هر شش فرضیه، رابطۀ بین سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی زنان شهر تهران را مثبت ارزیابی کرده‌‌اند؛ یعنی هرچه سرمایۀ اجتماعی زنان بیشتر باشد، کیفیت زندگی آنها افزایش می‌یابد. براساس تحلیل رگرسیونی نیز ابعاد سرمایۀ اجتماعی درون‌گروهی و سرمایۀ اجتماعی ساختاری، میزان کیفیت زندگی زنان شهر تهران را پیش‌بینی می‌کنند که با توجه به ضریب بتا، بعد سرمایۀ اجتماعی درون‌گروهی (381/0B= ) و سپس بعد سرمایۀ اجتماعی ساختاری (179/0B= ) بیشترین تأثیر را بر کیفیت زندگی دارند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The Study of the Relationship between Social Capital and Quality Of Life (Case Study: Women Aged 25-65 Years in Tehran)

نویسندگان [English]

  • Zahra Khademi 1
  • Safeollah Safaei 2
  • Nasrin Moradi Shahbaz 3
1 University of Kharazmi, Tehran,Iran
2 Payam Noor University of Hamedan, Iran
3 University of Yasouj, Iran
چکیده [English]

Introduction
Today, the common goal of development at the local, national and international levels is to improve the quality of life, and the future of human life depends on understanding the factors that affect it. The quality of life, known as the indicator of economic and social development, is to illustrate the welfare in society and in fact reflect the development outcomes. This indicator is influenced by many factors, part of these factors are related to the quality of relationships with others, groups and formal and informal institutions. Together they produce the amount of trust and social participation that  is called social capital. In this regard, the subject of this research is to investigate the relationship between social capital and quality of life, which we investigated by analyzing the types of social capital and their impact on the quality of life of women in Tehran.
 
1-      Materials and Methods
The present study is carried out using survey method and questionnaire as its research tool. Initially, using a snapshot of articles, books, and journals, the theoretical foundations of the subject matter and hypotheses were formulated. The social capital questionnaire was drafted and adapted from previous research as well as theoretical study. The statistical population of the study is women aged 25-65 years old in Tehran. The sample size was estimated to be 351 individuals by using Cochran's formula. Using multi-stage cluster sampling, the map of Tehran was divided into three regions. The present study is a correlational study and its design is based on the data collection method of post-translational type.. Social capital is our independent variable (predictor). The social capital questionnaire has 8 questions (50 items) that are designed on a five-option scale. The score of 50 indicates a lower social capital level and a score of 250 indicates a higher social capital level. The validity of the components of the questionnaire (social trust and social participation) has been measured in previous research. Moreover, for, the reliability of the questionnaire has been confirmed by using the Cronbach's alpha. The results of this test showed that the correlation of the variables in measuring social capital is acceptable. The next section of the questionnaire is related to the dependent variable (quality of life criterion), , which was measured by QAQ standard questionnaire (2001) in two dimensions of objective and subjective quality of life, such as Tarbati (2014) and Khosfifar et al. (2013). This questionnaire has six questions (71 items); a score of 71 indicates the lowest quality of life and a score of 355 indicates the highest quality of life..., initial processing and data entry to the computer were performed and then, using SPSS software, data analysis was done in two steps. In the first stage, central statistics and dispersion have been used for analysis and description. In the second step, Pearson correlation coefficient and linear regression coefficient and multiple regression analysis have been used to test the hypothesis of the research.
 
2-      Discussion of Results & Conclusions    
The results of the analysis show that each of the six hypotheses evaluated the relationship between social capital and quality of life in Tehran's women positively, which means that as women's social capital grows, their quality of life also  increases. According to the regression analysis, the dimensions of social capital in the group and structural social capital can predict quality of life of women in Tehran, . According to the beta coefficient of the social capital within the group (B =0.381) and then social capital structure(B=  0.179), they have the greatest impact on quality of life. The results obtained in this research are based on the results of previous research such as Khan Mohammadi (2015), Khosulfar et al. (2014) Bashneqi (2014), Haghighatyan (2014), Karimizadeh and Muslim (2014), and Monika Molarska (2015).. Theoretically, the connection between social capital and quality of life has been confirmed by theorists. For example, Putnam defines a strong link between social capital and quality of life. He believes that there is a very clear and positive correlation between the variables of health and social capital. According to Athev, women are more successful in a more collaborative and knowledge-sharing environment. For women, networks with strong, supportive relationships increase the chances of upgrading to higher levels of performance. In Bourdieu's view, individuals and groups in the social sphere can convert four types of capital into one type of capital or into other types by means of redefined strategies and thus maintaining their place in the social space, or improve it. Zaff (1984) also argues that social communication and social networks make a real difference to quality of life, and the expansion and facilitation of the communication network and social links promote the level of access of individuals and groups to social and economic resources. These links and communications in their different forms, especially those obtained in this research, namely, external grouping as a sticker of elements in society and facilitating collective action, can therefore strengthen quality of life , which is, in turn, in its various dimensions, influenced by the quality of communication and social ties.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Social Capital
  • Quality of Life
  • women
  • Tehran City

مقدمه و بیان مسأله

پژوهشگران از دهۀ 1930 به مفهوم کیفیت زندگی توجه کرده‌اند و همواره تلاش کرده‌اند اجزا و عناصر کیفیت زندگی را تعیین کنند و گروه‌ها و مناطق مختلف شهرها، ایالت‌ها، ملت‌ها و قشرها را با استفاده از شاخص‌‌های گسترش‌یافتۀ کیفیت زندگی مقایسه کنند. دونالد کیفیت زندگی را اصطلاحی توصیف می‌کند که به سلامت و ارتقای عاطفی، اجتماعی و جسمی افراد و توانایی آنها برای انجام وظایف روزمره اشاره دارد (Donald, 2007). از این دیدگاه کیفیت زندگی شامل ویژگی‌های مشترک مکان زندگی ساکنان و ارزیابی ذهنی آنها از این ویژگی‌‌ها می‌شود؛ به‌طور کلی، دو دیدگاه مطرح در مطالعات کیفیت زندگی عبارت‌اند از: اندازه‌گیری ذهنی که در رفاه و رضایت‌مندی متبلور می‌‌شود و اندازه‌‌گیری عینی که در قالب شرایط زندگی بیان می‌‌شود. زاف در الگوی کیفیت زندگی خود با درنظرگرفتن دو سطح عینی و ذهنی بر چهار عامل محیط کالبدی، محیط اجتماعی، زیرساخت‌‌‌‌ها و عوامل مزاحم در سنجش کیفیت زندگی تأکید دارد (به نقل از پوریو، 1393: 189). در هر حال، با گذشت زمان کیفیت زندگی در مقیاس‌‌های فردی و اجتماعی و با اولویت‌یافتن اهداف اجتماعی توسعه و تدوین آنها‌‌ در قالب برنامه‌‌ریزی توسعه، به‌تدریج نگرشی انسانی و جامعه‌‌شناختی را به خود معطوف کرده است (امیدی و غفاری، 1386: 11)؛ ازاین‌رو، توجه به عواملی که با کیفیت زندگی و بهبود آن ارتباط دارند، اهمیت ویژه دارد. با گسترش مباحثی مانند کاهش میزان مشارکت، همکاری و همدلی بین مردم، افزایش فرد‌‌گرایی خودمحور یا منفی، جهانی‌شدن و شهرنشینی و بالارفتن انتظارات مردم و... به کیفیت زندگی به‌ویژه از بعد ذهنی آن بسیار توجه شده است (Karimzadeh et al.,2013:237). یکی از مفاهیمی که در ارتباط با کیفیت زندگی ارزیابی و سنجش می‌شود، بحث گستردۀ سرمایۀ اجتماعی است. سرمایۀاجتماعیبامؤلفه‌‌هایاصلیاعتمادو مشارکتمردمبایکدیگر،نهادهایادولت‌هایمحلی،مفهومیاستکهامروزهخیلیازکشورهابه‌دنبال سنجشوضعیتموجودآنوتدوینبرنامه‌‌هایتوسعهبرایآن‌اند؛زیرابالابودنسرمایۀاجتماعی کشور، میزانتوسعه‌یافتگیآن را نشان می‌دهد و شدتبهبودیاضعفسرمایۀ اجتماعیدرمیزانودرجۀ کیفیتزندگیتأثیرگذاراست (Mularska-Kucharek, 2015). سابقۀ مطالعه دربارۀ تأثیر سرمایۀ اجتماعی بر سلامت و کیفیت زندگی به مطالعۀ دورکیم در زمینۀ رابطۀ خودکشی و انسجام اجتماعی در قرن نوزدهم برمی‌گردد (Majidi &Lahsaeizadeh,2007). به ‌گمان نظریه‌‌پردازان سرمایۀ ‌‌اجتماعی مانند پاتنام و بوردیو، توجه به قدرت سرمایه‌های اجتماعی افراد در پیش‌‌بینی بهره‌‌مندی آنها از منابع و امکانات موجود در جامعه و در بهبود کیفیت زندگی اهمیت بسزایی دارد. ازنظر آنها مفهوم سرمایۀ اجتماعی به‌صورت شبکه‌‌ای براساس روابط، منابع و شاخص‌‌هایی مانند اعتماد اجتماعی، حس همدلی و همیاری بین افراد، مشارکت اجتماعی، ازخودگذشتگی و... تعریف می‌‌شود که سبب بهبود روابط اجتماعی افراد می‌شود؛ درواقع، انسان‌‌ها با مجموعه‌‌ای از شبکه‌‌ها به هم متصل می‌‌شوند و تمایل دارند ارزش‌‌های مشترکی با سایر اعضای این شبکه‌‌ها داشته باشند. آنها با گسترش شبکه‌ها نوعی دارایی را تشکیل می‌‌دهند که نوعی سرمایه محسوب می‌شود (فیلد، 1384 : 78). پاتنام سرمایۀ ‌‌اجتماعی را با متغیرهایی نظیر اعتماد اجتماعی، هنجارهای معاملۀ متقابل و تراکم شبکه‌‌ای تعریف کرده است (به نقل از فیلد، 1384). این سرمایه در بهبود دسترسی به مراقبت‌‌‌های اجتماعی مؤثر است (Seyyedan & Abdolsamadi, 2011)؛ همچنین پژوهش‌ها نشان می‌دهند حضور سرمایۀ اجتماعی، نوعی حمایت اجتماعی برای فرد پدید می‌‌آورد و به‌دنبال آن حمایت مالی، اطلاعاتی، عملی و عاطفی ایجاد می‌شود. در این میان پشتوانۀ عاطفی به‌طور آشکارتری به سلامتی فرد و درنهایت ارتقای کیفیت زندگی او کمک می‌‌کند (توکل و مقصودی، 1390). گیدنز نیز معتقد است این حمایت عاطفی، نوعی پوستۀ محافظ یا پیلۀ حمایتی است که همۀ افراد عادی در جریان رویارویی با مسائل زندگی روزمره، خود را در پناه آن قرار می‌دهند (Giddens, 1999). پژوهش‌هایی در ایران نیز رابطۀ سرمایۀ اجتماعی با کیفیت زندگی را به‌صورت مفهومی کلی بررسی کرده‌اند و بر رابطۀ این دو متغیر تأیید کرده‌اند (Sharifian & Fotovat, 2011; Ghasemizade et al., 2011؛ نوغانی و همکاران، 1388؛ علیزاده‌اقدم و همکاران، 1391؛ رجبی‌گیلان و همکاران، 1392؛ حقیقتیان، 1392)؛ درواقع، ایدۀ اصلی نظریۀ سرمایۀ اجتماعی آن است که شبکه‌‌های اجتماعی بیشتر از شرایط انفرادی مردم را به همکاری و اعتمادپذیری تشویق می‌‌کنند. به‌طور قطعی بدون توجه به شبکه‌‌های روابط رسمی و غیررسمی افراد، تبیین میزان کیفیت زندگی آنها و در این پژوهش کیفیت زندگی زنان، خالی از اشکال نخواهد بود (الوانی و شیروانی، 1385: 251)؛ زیرا تغییرات کیفیت زندگی آنان پیامدهای گسترد‌‌ه‌‌ای برای جامعه دارد و ارتقای سرمایۀ اجتماعی زنان سبب ارتقای کیفیت زندگی در جامعه می‌‌شود. وقتی جامعه زنانی توانمند داشته باشد، نه‌تنها آسیب‌‌های اجتماعی در لایۀ اجتماعی زنان کاهش می‌‌یابد بلکه نابرابری‌‌ها و تبعیض‌‌های اجتماعی نیز کمتر می‌شود و تربیت افراد در روند توسعه‌ای پویا و سازنده قرار می‌گیرد که در ابعاد مختلف تأمل‌برانگیز و قابل‌اندازه‌گیری است.

تلاش‌‌هایی ازسوی پژوهشگران در زمینۀ عوامل تأثیرگذار بر کیفیت زندگی افراد انجام شده است؛ اما در مطالعات داخلی و خارجی به کیفیت زندگی زنان ازنظر سرمایۀ اجتماعی کمتر توجه شده است و تنها نظرسنجی‌هایی در ارتباط با رضایت افراد از زندگی انجام شده است. با وجود هزینه‌‌های هنگفتی که سالانه صرف برنامه‌‌های جلوگیری از بیماری و ارتقای سلامت و کیفیت زندگی می‌‌شود، هنوز از بسیاری عوامل تعیین‌کنندۀ اصلی در این حوزه همچون روابط اجتماعی، اعتماد متقابل بین شهروندان و همکاری و همیاری غفلت می‌شود؛ در صورتی که نادیده‌گرفتن مسائل و مشکلات زنان موجب اتلاف انرژی زیادی از جامعه می‌‌شود و حضورنداشتن یا حضور کم‌رنگ زنان در عرصه‌های مختلف اجتماعی، سبب می‌شود بسیاری طرح‌‌های اجتماعی و اقتصادی به نتیجه نرسد یا ناقص انجام شود. یکی از عواملی که موجب می‌‌شود زنان به‌طور توانمند در عرصه‌های مختلف اجتماعی گام بگذارند، سرمایۀ اجتماعی آن‌‌هاست (حکیمی‌نیا، 1390: 34).

با توجه به مطالب ذکرشده و اهمیت نقش زنان در جامعه، توجه به کیفیت زندگی مرتبط با سرمایۀ اجتماعی آنها از بسیاری مسائل و مشکلات جلوگیری می‌کند؛ مشکلاتی که بر زندگی زنان، خانواده و درنهایت جامعه تأثیر می‌گذارند. در این پژوهش، زنان شهر تهران برای مطالعه انتخاب شده‌اند؛ زیرا فرض بر آن است که زنان و مردان به‌دلیل تفاوت در ساختار زندگی و نابرابری‌‌های جنسیتی، سرمایۀ ‌‌اجتماعی متفاوتی دارند. نتایج پژوهش باستانی و صالحی‌هیکویی (1386) نشان می‌دهند شبکه‌‌های زنان و مردان ازنظر ساخت (اندازه و ترکیب شبکه) تفاوت‌‌های کمتری دارند؛ اما ازنظر ویژگی‌های تعاملی و کارکردی تفاوت بیشتری دارند و آنچه شبکۀ روابط زنان و مردان را از هم متمایز می‌کند، فرصت‌‌ها و محدودیت‌‌های زنان و مردان است که ناشی از نابرابری‌‌های جنسیتی و توزیع نابرابر امکانات و فرصت‌ها در جامعه است. ازسوی دیگر، نتایج پژوهش‌های گذشته ازجمله گشتاسبی (1386)، کیفیت زندگی زنان تهران را پایین‌‌تر از مردان نشان می‌دهند. دربارۀ دو متغیر سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی زنان در شهر تهران، تنها توکل و مقصودی (1390) مطالعه‎ای بین شهرندان تهران انجام داده‌اند که در آن هم متغیر جنسیت، به‌طور عمیق بررسی نشده است. مطالعات دیگر نیز در حوزه‌‌هایی مانند روان‌شناسی، پزشکی، جغرافیا و برنامه‌‌ریزی شهری و بین قشرهای گوناگونی مانند بازنشستگان، بیماران، معلمان، دانشجویان، شهروندان و... بوده است؛ بنابراین به نظر می‌رسد انجام این پژوهش در شهر تهران با توجه به ویژگی‌‌های اجتماعی و اقتصادی آن و نیز نقش و اهمیت زنان و کیفیت زندگی‌شان و میزان اثرپذیری آنان از سرمایۀ اجتماعی ضروری است.

 

پیشینۀ پژوهش

دربارۀ دو مقولۀ سرمایۀ اجتماعیوکیفیتزندگیپژوهش‌های زیادی داخل و خارج از ایران انجام شده است؛ اما آنچهبرایاینپژوهشاهمیتداشته است،پژوهش‌هاییاستکه جدید باشند و به ارتباطبینایندو،یعنیاثرگذارییااثرپذیریمتقابلسرمایۀاجتماعیوکیفیتزندگییا مفاهیمکاملاًنزدیکبهآنهاتوجهکردهباشند؛ازجمله پژوهش خان‌محمدی (1394) که سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی در بافت‌‌های فرسوده در ناحیۀ 2 منطقۀ 20 تهران را بررسی کرده است. تحلیلنتایجحاصلازآزمونهمبستگیپیرسوننشانمی‌دهد بینمتغیرکیفیتزندگیبامتغیرهایسرمایۀاجتماعی،مشارکتاجتماعیواعتمادهمبستگی، رابطۀمثبتو معناداریوجوددارد. نتایجحاصلازآزمونسنجشتأثیرمؤلفه‌‌هایسرمایۀاجتماعیبرکیفیتزندگینیز نشانمی‌دهندمؤلفه‌هایپیوندهایهمسایگی،مشارکت ‌‌اجتماعیواعتماد اجتماعیبه‌ترتیببیشترین تأثیررابرارتقایسطحکیفیتزندگیساکنانبافت موضوعپژوهشدارند.

خوش‌‌فر و همکاران (1393) در مقالۀ «بررسی رابطۀ بین سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی در نواحی شهری گرگان» با روش پژوهش توصیفی – تحلیلی، رابطۀ این دو مفهوم را بررسی کرده‌اند. نمونه‌‌ها به روش سیستماتیک انتخاب و مطالعه شده‌اند. نتایج پژوهش آنها نیز نشان می‌دهد بینسرمایۀاجتماعیوابعادآن (اعتماد،مشارکتوروابطاجتماعی(باکیفیت زندگیدرسطحاطمینان22درصدرابطۀمعناداریوجوددارد.

رشنیقی (1393) نیز در پژوهشی، رابطۀ سرمایۀ ‌‌اجتماعی و کیفیت ‌‌زندگی کارکنان ادارۀ تعاون، کار و رفاه اجتماعی شهر تهران را بررسی کرده است. از بین جمعیت آماری، 206 نفر با روش نمونه‌‌گیری طبقه‌بندی‌شده انتخاب شده‌‌اند. برای سنجش سرمایۀ اجتماعی از الگوی سرمایۀ اجتماعی ناهاپیت و گوشال[1] (1998) و برای سنجش کیفیت زندگی از پرسش‌نامۀ استاندارد سازمان ‌‌جهانی بهداشت استفاده شده است. نتایج که با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون به دست آمده‌اند، نشان‌‎دهندۀ رابطۀ معنادار بین سرمایۀ ‌‌اجتماعی و کیفیت ‌‌زندگی‌اند.

حقیقتیان (1393) عوامل اجتماعی مؤثر بر کیفیت زندگی زنان شهر اصفهان را بررسی کرده است. دراینمسیر بابه‌کارگیریروشپیمایشوابزارپرسش‌نامه،ازکلزنان 20‌سالهوبیشتر مناطق 41‌گانۀشهراصفهان،510نفربهشیوۀ نمونه‌‌گیریخوشه‌‌ایانتخابومطالعهشده‌اند. یکی از عوامل اجتماعی که در این پژوهش مطالعه شده است، سرمایۀ اجتماعی است. نتایجآزموننشان داده‌اندبینکیفیتزندگیوسرمایۀاجتماعی رابطۀمعنادارمتوسط و مثبتی وجوددارد.

رجبی‌گیلان و همکاران (1392) رابطۀ سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت مادران با حجم نمونۀ 375 در شهرستان گیلان غرب را بررسی کرده‌اند. نتایج پژوهش آنها نیز نشان می‌دهند رابطۀ مثبت و معناداری بین سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی معلمان وجود دارد و فعالیت‌های گروهی معلمان در قالب انجمن‌‌های داوطلبانه سبب افزایش اعتماد و گسترش شبکه‌های شخصی و درنتیجه موجب سلامت جسمی و روانی می‌شود.

نتایج پژوهش قادری (1392) نیز نشان دادند رابطۀ معنی‌‌‌‌داریبین‌‌ کیفیتزندگیبا سرمایۀ ‌‌اجتماعی،اعتماداجتماعی،مشارکت اجتماعی،شبکه‌هایاجتماعی، میزاندرآمد وسطحتحصیلاتفردپاسخ‌گوبااطمینان99 % وجوددارد. بین متغیرهای بررسی‌شده، متغیر اعتماد اجتماعی بیشترین تأثیر را در بالابردن کیفیت زندگی افراد دارد.

علیزاده‌‌اقدم و همکاران (1391) در پژوهشی به روش پیمایشی و 228 نفر نمونه، رابطۀ سرمایۀ ‌‌اجتماعی با کیفیت زندگی بازنشستگان دانشگاه تبریز را بررسی کردند. یافته‌‌هاىپژوهش آنهانشاندادندبینسرمایۀ اجتماعیوابعادآنباکیفیتزندگیبازنشستگانرابطۀمثبتومعنی‌داریوجوددارد. نتایجتحلیلرگرسیوننیزنشاندادندابعادسرمایۀاجتماعی(انسجاماجتماعی،مشارکت اجتماعىواعتماداجتماعی)، 32درصدواریانسکیفیتزندگی(متغیر وابسته)راتبیینکرده‌اند.

نبوی (1392) در پژوهشی تأثیر سرمایۀ اجتماعی (با تأکید بر سرمایۀ اجتماعی مجازی) و دینداری را بر کیفیت زندگی کارمندان دولت شهرستان کنگان بررسی کرده است و نتایجی متضاد با پژوهش‌‌های پیشین به‌ دست آورده است. او نشان می‌دهد بین ابعاد سرمایۀ اجتماعی (اعتماد اجتماعی، حمایت اجتماعی، مشارکت اجتماعی، شبکۀ روابط اجتماعی و انسجام اجتماعی) با کیفیت زندگی رابطۀ معناداری وجود دارد و بین سرمایۀ اجتماعی در فضای مجازی و کیفیت زندگی رابطه‌ای وجود ندارد.

رحمانی‌فیروز‌‌جاه و سهرابی (1391) رابطۀبینکیفیتزندگیوسرمایۀاجتماعی در شهر تهران را ازنظر جامعه‌شناختی بررسی کرده‌اند.نتیجۀپژوهش آنهاپسازتجزیه‌وتحلیلیافته‌هاازراهمحاسبۀضرایبتحلیلمسیر، نشان می‌دهدازمجموعۀعواملمؤثربرسرمایۀاجتماعی،کیفیتزندگیمتوسطباضریب همبستگی58/0بیشترینتأثیرراداشتهاست؛ درنتیجهکیفیتزندگیمتوسطموجبافزایشهمبستگیوشعاعارتباطیافرادمی‌شودوبه‌دنبالخودبرایآنهااعتمادرابههمراهمی‌آوردوسرانجامهمۀاینعواملموجبافزایشسرمایۀاجتماعیمی‌شوند.

توکل و مقصودی (1390) در پژوهشی تأثیر سرمایۀ اجتماعی بر کیفیت زندگی (مطالعه‌ای دربارۀ شهر تهران) را بررسی کرده‌اند. نتایج این پژوهش نشان می‌دهند سرمایۀ اجتماعی و ابعاد و مؤلفه‌های آن رابطۀ معناداری با کیفیت زندگی دارند. روش این پژوهش پیمایش است.

کریم‌زاده و همکاران (2013) مطالعۀ دیگری با نام «بررسی تأثیر سرمایۀ اجتماعی بر کیفیت زندگی: شواهدی از هند» انجام داده‌اند و درک افراد دربارۀ سرمایۀ اجتماعی و تأثیر آن بر کیفیت زندگی را بررسی کرده‌اند. یافته‌‌های اصلی این مطالعه نشان می‌‌دهند بین سرمایۀ ‌‌اجتماعی و کیفیت ‌‌زندگی رابطۀ معنی‌‌داری وجود دارد و تجزیه‌وتحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان می‌‌دهد به جز مشارکت اجتماعی، تمام شاخص‌‌های سرمایۀ اجتماعی به‌منزلۀ پیش‌بینی‌کنندۀ کیفیت زندگی در هند پذیرفته می‌شوند.

پژوهش‌های دیگری نیز در ایران انجام شده است که قدیمی‌‌ترند و رابطۀ سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی را از ابعاد مختلف بررسی و تأیید کرده‌اند؛ مانند پژوهش‌های کامران و همکارن (1389)، محمدی (1388)، گروسی و نقوی (1387)، اصغرپور و عبادی‌آذر (1387) و اونق (1384).

علاوهبرپژوهش‌هایانجام‌شدهدرکشور، مطالعاتوپژوهش‌هایمتفاوتوبسیاریدرخارجازکشوردر زمینۀسرمایۀاجتماعیوکیفیتزندگیانجام شده استکهبهتعدادیازآنهااشارهمی‌شود:

در مطالعات خارجی نخستین پژوهش‌های واقعی در زمینۀ کیفیت زندگی به کمپل، راجرز، اندروز و وایتی برمی‌‌گردد. آنها کیفیت زندگی را رضایت از زندگی در حیطه‌‌های خاص می‌‌دانستند و حیطه‌‌های کار، مسکن، سلامتی، همسایگی، دوستی‌‌ها، ازدواج، زندگی خانوادگی، سطح تحصیلات و پس‌‌انداز را مؤلفه‌‌های کیفیت زندگی قلمداد می‌‌کردند (به‌نقل از رحمانی‌فیروزجاه و سهرابی، 1391). یاجونلیدر انگلستان، ابعادتأثیرسرمایۀاجتماعیواعتماداجتماعیبرکیفیتزندگیرا بررسی کرده است. او بااستفادهازپیمایشخانواردرانگلستان،ابتداابعادسازندۀسرمایۀاجتماعیرا شناساییکرده است؛ سپستأثیرآنرا بردرکمردمازاعتمادوکیفیتزندگیمطرح کرده است (Lee, 2005). اودر تحلیلخودازنتایجپژوهشچنینمطرحمی‌‌کندکهمجراهایغیررسمیسرمایۀ اجتماعینقشمهم‌‌تری درتأثیرگذاریبردرکمردمازاعتمادوکیفیتزندگیدارند.

تری‌ال و همکاران (1394)ازدانشگاهایالتیآیوا، تأثیرشوک‌‌های اقتصادیبرکیفیتزندگیوسرمایۀ اجتماعیدرشهرهایکوچکایالاتآیواآمریکارا بررسی کرده‌اند. آنها این کار را بااستفادهازروش پیمایشمبتنیبرمصاحبه‌‌هایتلفنیوتحلیلثانویداده‌‌‌هایگردآوری‌شدهدرطولزمان انجام دادند ونشاندادنددواموشدتشوک‌‌های متعددواثراتانباشتیوزنجیره‌‌‌وارحاصلازآنها،بهسطحسرمایۀ ‌‌اجتماعیوکیفیت ‌‌زندگیدرجامعۀموردنظروابسته است.

در مقالۀ دیگری با نام «بررسی قابلیت پیاده‌‌مداری محله و سرمایۀ اجتماعی به‌‌منزلۀ شاخص‌‌های کیفیت زندگی در مقیاس‌‌های شهری و محله»، این نتیجه به دست آمده است که توانایی پیاده‌‌روی با کیفیت زندگی - با تأثیری که تمرین ورزشی بر سلامتی دارد – ارتباط دارد. از مزایای توانایی راه‌رفتن، رفع برخی نیازهای روزانه یا سلامت روانی است و از مزایای اجتماعی آن کاهش انزوای اجتماعی است. این مقاله استدلال می‌کند که تولید و نگهداری سرمایۀ اجتماعی یکی دیگر از مؤلفه‌‌های مهم کیفیت زندگی است که ممکن است با زندگی در یک محلۀ پیاده‌‌مدار[2] تسهیل شود. ساکنان سه اجتماع نیوهمپشایر[3] که در محله‌‌هایی با شکل‌‌های مختلف و درنتیجه با سطوح گوناگونی از پیاده‌‌مداری زندگی می‌‌کنند، در زمینۀ میزان سرمایۀ اجتماعی و رفتارهای سفر آنها بررسی شدند. مقایسۀ بین محله‌‌های بیشترپیاده‌مدار و کمترپیاده‌‌مدار نشان می‌دهد سرمایۀ اجتماعی بین محله‌‌های بیشترپیاده‌‌مدار بالاتر است (Rogers et al., 2014).

همودان و همکاران[4] (2014) در مقاله‌‌ای «سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی در محله‌‌های شهری مسکونی با تراکم بالا» را بررسی کرده‌اند. هدف آنها این بوده است که الگوی سرمایۀ اجتماعی را بین خانوارهای شهری در درۀ کلانگ مالزی ارزیابی کنند. این پژوهش با بررسی 797 نمونه انجام شده است. نتایج نشان‌دهندۀ وجود سرمایۀ اجتماعی است. با توجه به چهار بعد بررسی‌شده از سرمایۀ اجتماعی، الگوی سرمایۀ اجتماعی از محله‌های توسعه‌یافته، بر ترکیب تنوع مردم، مکان‌‌ها و پیشرفت‌‌های اطراف آنها تأثیر می‌گذارد. سرمایۀ اجتماعی در این محله‌‌ها ارزش‌‌های اجتماعی مثبت را به‌سمت یک زندگی خوب افزایش می‌‌‌‌دهد و به کیفیت زندگی کمک می‌‌کند.

کتابی نیز با نام سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی نگاشته شده است و اصول کیفیت زندگی را به‌منزلۀ مفهومی همه‌‌جانبه در رشته‌‌های اجتماعی، پزشکی و دیگر موارد مربوط به وجود انسان بررسی کرده است. در این کتاب آمده است که کیفیت بالای زندگی، فرض اصلی فعالیت هدفمند بشر است و به‌طور عمیق در ارتباط با آگاهی بشر قرار دارد. کسانی که مسئول ایجاد زندگی اجتماعی کافی هستند، باید شرایط مناسب برای رشد سرمایۀ اجتماعی و بهبود کارآیی اقدامات در سطوح مختلف نهادی را با موضوعات مختلف و در سیاست‌‌های مختلف محلی و ملی ایجاد کنند. یافته‌‌های این کتاب برای کسانی مفید است که مایل به ایجاد روابط اجتماعی مناسب‎‌اند؛ یکی از مهم‌ترین نتایج این روابط به‌دست‌آوردن همبستگی و شادی بیشتر است که سبب بالارفتن کیفیت زندگی می‌‌شود (Mularska-Kucharek,2015).

مقاله‌‌ای با نام «سرمایۀ اجتماعی مرتبط با کیفیت زندگی متأثر از تجارب استخدامی: شواهدی از مهاجران روستایی به شهر در چین» انجام شده است. در این مقاله دربارۀ وضعیت کار مهاجران به‌طور خاص مطالعه شده است. داده‌‌های بررسی مهاجران روستایی به شهری به‌صورت تصادفی از ووهان چین انتخاب شده‌اند. یافته‌‌های این مطالعه نشان می‌دهند سرمایۀ اجتماعی، امنیت شغلی و رضایت‌مندی در بهبود کیفیت زندگی مهاجران اهمیت زیادی دارند؛ همچنین اهمیت تجارب حرفه‌ای در تأثیر سرمایۀ اجتماعی بر کیفیت زندگی را نشان می‌دهند (Chen et al., 2017).

درکل نتایج پژوهش‌های گوناگون دربارۀ موضوع مطالعه‌شده نشان می‌دهند در بیشتر پژوهش‌‌ها رابطۀ سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی از ابعاد گوناگون تأیید و مثبت ارزیابی شده است؛ اما میزان سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی بین زنان کمتر بررسی شده است و انجام‌دادن پژوهش‌های بیشتر در این زمینه از ابهام آن می‌کاهد.

 

ادبیات نظری پژوهش

کیفیت زندگی

ریشةتاریخیاستفادهاز اینعبارتدرآثارکلاسیکارسطودیده می‌شود. اوازرابطةبینکیفیتزندگیهنگام شادیوارزش‌‌هایذهنیافرادسخنمی‌گوید (مختاری، 1389: 15). این مفهوم با وجود قدمتش، به‌دلیلپیچیده‌بودن هنوز تعریف واحدی ندارد و پژوهشگران با انبوهی از تعاریف روبه‌رو هستند. به تعبیر بالدوین (1373) سازۀ کیفیت زندگی تا اندازه‌‌ای مبهم است. ازیکسو،کیفیتزندگی فردیبه‌منزلۀ پنداشتیازچگونگیگذرانزندگیفردمطرحمی‌‌شودوازبعدیکلی‌‌تر، کیفیتموقعیت‌‌‌هایزندگیدربارۀیکعامل،شاملموقعیت‌‌هایینظیرمحیطپیرامونییا فرهنگدریکجامعةمعیناست (حقیقتیان، 1392). کیفیت زندگی همواره با شاخص‌‌هایی که منعکس‌کنندۀ وضعیت و شرایط یک جامعه‌اند، همراه است و تحلیل شاخص‌‌ها و رابطۀ آنها با کیفیت زندگی باید با درک این موضوع آغاز شود که شاخص‌‌های کیفیت زندگی چه هستند. پژوهشگران بر سر این مطلب توافق دارند که دو گونه شاخص اجتماعی کاملاً متمایز برای سنجش رفاه فردی و اجتماعی مناسب است. گونۀ نخست که به شرایط عینی بستر یا محیط زیست و فعالیت اشاره دارد، شاخص‌‌های عینی‌اند و گونۀ دوم که تشریح‌‌کنندۀ راه‌‌هایی است که مردم شرایط اطراف را درک و ارزیابی می‌‌کنند، شاخص‌‌های ذهنی نام گرفته‌‌اند (بارام، 1393: 320).رافائل و همکارانش نیز کیفیت زندگی را حدی تعریف می‌‌کنند که شخص از امکانات مهم زندگی‌‌اش لذت می‌برد (Raphael et al., 1996). داس کیفیت زندگی را داشتن یا نداشتن بهزیستی مردم و محیط زندگی آنها تعریف می‌کند (Das, 2008). به اعتقاد سازمان جهانی بهداشت، کیفیت زندگی افراد را باید با توجه به 4 بعد سنجش و ارزیابی کرد؛ این 4 بعد عبارت‌اند از: سلامت فیزیکی، سلامت روانی، روابط و ارتباطات اجتماعی، سلامت محیط. فیلیپس نیزکیفیتزندگیرادرابعادفردیوجمعیبررسیمی‌کندکهاینبررسی درسطحفردیمؤلفه‌‌هایعینیوذهنیراشاملمی‌شود. لازمةکیفیتزندگیفردیدر بعدعینیتأمیننیازهایاساسیوبهره‌مندیازمنابعمادیبرایبرآوردن خواست‌هایاجتماعیشهرونداناستودربعدذهنیبهداشتناستقلالعملدرموارد زیرمربوطمی‌‌‌شود:

1-        افزایشرفاهذهنیشامللذت‌جویی،رضایت‌مندی،هدف‌داریدرزندگیو رشدشخصی؛

2-        رشدوشکوفاییدرمسیرسعادتودگرخواهی؛

3-        مشارکتدرسطحگسترده‌ایازفعالیت‌هایاجتماعی (Pilips, 2006).

زاف[5] کیفیت زندگی را ترکیبی از شرایط عینی زندگی و رفاه ذهنی افراد و گروه‌ها تعریف می‌کند؛ او با استفاده از جدولی ساده تمایز بین شرایط عینی - ذهنی و سطح‌های فردی –اجتماعی را نشان داده و با ارائۀ مثال آن را تشریح کرده است.

 

جدول 1 گونه‌شناسی معرف‌های کیفیت زندگی ازنظر زاف

 

عینی

ذهنی

سطح فردی

شرایط عینی زندگی

(مانند درآمد)

رفاه ذهنی

(مانند رضایت‌مندی از درآمد)

سطح اجتماعی

کیفیت جامعه

(مانند توزیع درآمد)

کیفیت درک‌شدۀ جامعه

(مانند تقسیم درک‌شده بین پولدار و فقیر)

(به‌نقل از فرخی، 1386: 23–22).

 

او معتقد است در ارزیابی کیفیت زندگی باید شرایط عینی زندگی و ارزیابی ذهنی افراد از این شرایط را همزمان با رفاه واقعی در نظر گرفت (Karimzadeh et al., 2013).

در هر حال، گسترده‌‌ترین و رایج‌‌ترین تمایز در بررسی کیفیت زندگی، تمایز بین کیفیت زندگی ذهنی و عینی است. علاوه بر این بین کیفیت زندگی فردی و کیفیت زندگی جمعی نیز تمایز وجود دارد؛ برای مثال شاخص‌‌های کیفیت زندگی عینی جمعی ممکن است شامل درآمد سرانه، میانگین مصرف کالری، درصد باسوادان، نرخ جرایم، امید به زندگی و مجموعه‌ای از دیگر شاخص‌ها باشد.

 

سرمایۀ اجتماعی

جامعه‌شناسان معاصر برای بررسی کمیت و کیفیت روابط اجتماعی در جامعه، از مفهوم سرمایۀ اجتماعی بهره‌‌ برده‌‌اند (شارع‌پور، 1380: 235). سرمایۀ اجتماعی به روابط اجتماعی توجه دارد که سبب تسهیل مبادلات و کسب سود و پرداخت هزینۀ کمتر می‌شود؛ همچنین بر بازگشت دوبارۀ اخلاق و مضامینی مانند اعتماد، مشارکت، همکاری و پیوند اجتماعی[6] به جامعه نظارت دارد. نظریۀ سرمایۀ اجتماعی درواقع در جمله‌ای ساده خلاصه شده است: «روابط مهم است»؛ یعنی انسان‌‌ها با ایجاد ارتباط با همدیگر و تلاش برای حفظ و تداوم آن، قادر خواهند بود با همدیگر کار کنند و به اهدافی دست یابند که اگر به‌تنهایی کار می‌‌کردند یا موفق نمی‌‌شدند یا به‌سختی به موفقیت می‌‌رسیدند و این بدین معنی است که هرچه مردم بیشتری را بشناسیم و با آنان در بینش و نگاه مشترک باشیم، در سرمایۀ اجتماعی ثروتمندتریم (فیلد، 1384: 1). منابعی که سرمایۀ اجتماعی در آنها خلق می‌‌شود، عبارت‌اند از: خانواده، مدرسه، دانشگاه و دیگر نهادهای آموزشی، اصناف و مشاغل، نهادهای مدنی و اجتماعات محلی که همگی در ایجاد سرمایۀ اجتماعی مهم‌اند؛ اما به نظر می‌رسد نهادهای مدنی نسبت به منابع دیگر تأثیر بیشتری دارند (پاتنام، 1380: 285). کلمن سرمایۀ اجتماعی را توانایی افراد برای کار با یکدیگر برای اهداف عمومی در گروه‌ها و سازمان‌ها تعریف می‌کند (الوانی و شیروانی، 1385: 256). او مفهوم سرمایه را از ابعاد مختلف بررسی می‌کند و برای تعریف سرمایۀ اجتماعی از نقش و کارکرد آن کمک می‌گیرد. بر این اساس سرمایۀ اجتماعی عبارت است از: ارزش آن جنبه از ساختار اجتماعی که به‌صورت منابعی در اختیار اعضا قرار می‌گیرد تا به اهداف و منابع خود دست پیدا کنند (الوانی و سیدنقوی، 1381: 16). ازنظر بوردیو «سرمایۀ اجتماعی مجموعۀ منابع واقعی یا بالقوه‌‌ای است که حاصل شبکه‌‌ای بادوام از روابط کمابیش نهادینه‌شدۀ آشنایی و شناخت متقابل یا به عبارت دیگر با عضویت در گروه است. شبکه‌‌ای که هریک از اعضای خود را از پشتیبانی سرمایۀ جمعی برخوردار می‌‌کند و آنان را مستحق اعتبار می‌‌سازد» (بوردیو، 1365: 249). پاتنام نیز معتقد است سرمایۀ اجتماعی از وجوه‌ گوناگون‌ سازمان‌ اجتماعی‌ نظیر اعتماد، هنجارها و شبکه‌ها تشکیل شده است که‌ قادرند با تسهیل‌ اقدامات‌ هماهنگ، کارآیی‌ جامعه‌ را بهبود بخشند (پاتنام، 1380: 285). اومعتقداستهمبستگیخیلیروشنومثبتیبینمتغیرهایسلامتواحساسخوشبختیو سرمایۀاجتماعیوجوددارد. به گمان اوافرادباسرمایۀاجتماعیبیشتر،طولعمربیشتریدارندو کمترازضعفسلامتیجسمانیوروانیرنجمی‌برند. اوبهرابطهوهمبستگیبینسرمایۀاجتماعیو تمامشرایطاجتماعیمثلمیزانپایینجرموجنایتوبزه،سطحبالایتولیدثروت،حدبالایسلامتو احساسخوشبختیورضایت‌مندیاززندگیاشارهکردهاستوسرمایۀ اجتماعیرادرتولیدکردنیاتولیدنکردن اینمؤلفه‌‌هامؤثرمی‌داند (محمدی، 1388: 76). پاتنامضمنطرحسهمفهومشبکه‌‌ها (شبکه‌‌هایرسمیوغیررسمی)، هنجارهاواعتماددر نقش پایه‌‌هایاصلیسرمایۀاجتماعی،سهدلیلعمدهرادر تبیینرابطۀبینسرمایۀاجتماعی،سلامتوکیفیت زندگیبرمی‌‌شمارد کهارتباطمستقیمیبا موضوعپژوهشوتببینرابطۀسرمایۀاجتماعیوکیفیتزندگی دارند.

1-        شبکه‌‌هایاجتماعیکمک‌‌هایمالیمحسوسیبهنیازمندانشبکۀخودمی‌کنندکهاینامر سببکاهشفشارروحیروانیافرادعضومی‌شود.

2-        شبکه‌‌‌هاهنجارهایسالموروانراتقویتوبرایدست‌یابیافرادشبکهبهخدمات اجتماعیوبهزیستیچانه‌‌زنیمی‌کنند.

3-    دادوستدوتعاملافراددرشبکۀروابطاجتماعی،بهتقویتسیستمایمنیودفاعیبدن کمکمی‌کند. اودرادامهتأکیدمی‌کندکهدر تمامقلمروهایتأثیرسرمایۀاجتماعیکهدرجوامعگوناگونجستجو کرده،درهیچکجااهمیتیبالاترازنقشهمبستگیاجتماعیدرتندرستیوکیفیتزندگینیافتهاست(فیلد، 1384: 24).

برای سادگی و فهم بهتر سرمایۀ اجتماعی مطرح‌شده در گزارش توسعۀ آسیا در سال 2002 (نادی و شهبازنژاد، 1384)، ولکوک و همکارانش در مقالۀ خود آن را به سه نوع تقسیم کردند و اخیراً از این دسته‌بندی بسیار استفاده می‌شود:

سرمایۀ اجتماعی درون‌گروهی[7]: که به«پیوستگی[8] اجتماعی» تعبیر شده است، به روابط خویشاوندی و نسبی و گروه‌‌های همگن تقسیم می‌‌شود. این گروه‌‌ها هویت مشترک دارند و روابط بین آنها بسیار صمیمی است؛ مانند گروه‌‌های قومی، روابط خانوادگی و دوستی (Woolcock et al., 2004:233). عده‌‌ای از پژوهشگران از این نوع سرمایۀ اجتماعی با نام غیررسمی یا پیوندی (یا درون‌گروهی) نام می‌برند. در برخی مطالعات مانند استون و هیوز، از این سطح سرمایۀ اجتماعی با عنوان غیررسمی یاد می‌‌کنند (شارع‌پور، 1386 :62).

 سرمایۀ اجتماعی آوندی (یا برون‌گروهی[9]): این روابط به روغن اجتماعی تعبیر شده است؛ یعنی روان‌‌کنندۀ روابط است که بعضی پژوهشگران با نام تعمیم‌‌یافته و آوندی از آن یاد می‌‌کنند. روابط در این دسته ضعیف‌‌تر از روابط درون‌‌گروهی است و گروه‌‌ها ناهمگن‌اند (Woolcock etal.,2004: 241). این نوع سرمایۀ اجتماعی بین افرادی رواج دارد که روابط دوستانه و ویژگی‌های مشترک کمتری بین آنها حاکم است؛ مثل اعضای گروه اجتماعی و سیاسی یا عموم مردم که لزوماً از اندیشه و گروه فکری خاصی پیروی نمی‌‌کنند (Stone & Hughes, 2002)؛ زیرا سطح تحلیل از افراد نزدیک و صمیمی، به کل افراد اجتماع تعمیم یافته است که رسمی و مبتنی بر اقتدار و قدرت نهادی است (Woolcock,  2013).

از بین نظریه‌پردازان، آپهوف[10] (2000) بین سرمایۀ اجتماعی ساختاری و شناختی تمایز قائل می‌‌شود:

1) بعد ساختاری[11]: شامل الگوی پیوندهای بین اعضای گروه و ترکیب سازماندهی این اعضاست. سلسله‌مراتب شبکه، تراکم و میزان همگنی گروه یا اعضای گروه ازجمله شاخص‌‌های عمدۀ بعد ساختاری‌اند (سیدنقوی به‌نقل از زاهدی‌اصل و فرخی، 1389: 1)؛ درواقع اشاره به الگوی کلی تماس‌‌های بین افراد دارد؛ یعنی شما به چه کسانی و چگونه دسترسی دارید. مهم‌ترین جنبه‌‌های این عناصر عبارت‌اند از: روابط شبکه‌‌ای بین افراد، پیکربندی شبکه‌‌ای و سازمانی مناسب (Uphoff, 2000). ارتباط سرمایۀ اجتماعی ساختاری بیشتر با شبکه‌‌هاست که ازطریق آنها همکاری و به‌ویژه فعالیت‌‌های جمعی افراد دارای منافع متقابل شکل می‌‌گیرد. اینها همۀ منافعی‌اند که از سرمایۀ اجتماعی به دست می‌‌آیند (شارع‌‌پور،  1386: 64)؛ مانند حضورداشتن یا حضورنداشتن بین بازیگران و مورفولوژی پیکربندی شبکه[12]؛ درواقع شکل سخت‌افزاری سرمایۀ اجتماعی چیزهایی است که دیده می‌شوند؛ مانند شبکه‌‌های انجمن‌‌ها و مؤسسات (Wing,2010: 32).

2) بعد شناختی[13]: این بعد کمتر قابل‌اندازه‌‌گیری است و از ارزش‌‌های مشترک بین اعضای گروه محسوب می‌شود. سرمایۀ شناختی به ویژگی نرم‌افزاری سرمایۀ اجتماعی اشاره دارد؛ مانند هنجار‌‌ها، ارزش‌‌های مشترک، اعتماد، نگرش، باورها، فرهنگ شهری و... (Wing, 2010: 33). به همین دلیل، بیشتر امری ذهنی و مفهومی نا‌‌محسوس است (Uphoff &Wijayaranta, 2000: 1880)؛ درواقع به منابعی به اشتراک گذاشته‌شده بیرون از چشم‌اندازها و تفاسیر و سیستم‌‌های معانی و به‌طور عمده کد و روایت‌‌‌های مشترک[14] ارزش‌‌ها و دیگر عناصر فرهنگی اشاره دارد (Macle & Nillson, 2010:5).

 

سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی

پاتنام از نظریه‌پردازانی است که ارتباط قوی بین سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی قائل است. ازنظر او سرمایۀ اجتماعی به مجموعه‌ای از ارتباطات افقی و وجوه گوناگون سازمان‌های اجتماعی نظیراعتماد،هنجارهاوشبکه‌هااطلاقمی‌شودکهباایجادوتسهیل امکاناتهماهنگ،منافعمتقابل،کارآییجامعهو درنتیجهکیفیتزندگیراافزایش می‌‌دهند.پاتناممطالعاتتجربیزیادیرابررسیکردهاستکهپیوندمثبتیبینسرمایة اجتماعیودموکراتیک‌بودندولت،موفقیتتحصیلی،جرم،رفاهکودکان،شادکامیو سلامتجسمانیوروانیگزارشکرده‌اند (امیدی و غفاری، 1386: 18).

یکی دیگر از نظریه‌‌‌پردازان سرمایۀ اجتماعی بوردیو است که جایگاهفردوگروهیانهادرادرفضایاجتماعیوابستهبهمیزانداشتن چهارشکلسرمایةاقتصادی،اجتماعی،فرهنگی،ونهادینمی‌داند. درنگاهبوردیواینچهار نوعسرمایهممکن استبهیکدیگر تبدیل شوند؛بهایندلیل،افرادوگروه‌هاپیوستهدرتلاش‌اندتا به‌وسیلةراهبردهایبازتبدیل،یکنوعازسرمایهرابهانواعدیگرتبدیلکنندوازاینطریق جایگاهخودرادرفضایاجتماعیحفظکنندیابهبودبخشند. تعاملوپیوستگی متقابلبینکیفیتزندگیوسرمایة اجتماعینشانمی‌‌دهدکیفیتزندگیپایینفرایند تبدیلوبازتولیداشکالچهارگانۀسرمایةموردنظربوردیورابامشکلروبه‌رو می‌کند؛ زیرا نبودن هرکدامازاشکالسرمایه،به‌ویژهسرمایةاجتماعیکهنمودونماییآنرادر حوزهومیدانروابطاجتماعیبایددید،فرایندمزبوررابه‌لحاظبهره‌گیریازفرصت‌‌های موجوددرروابطاجتماعیمحدودمی‌کندوبرخورداریازشاخص‌‌هایرفاهی مربوطبهکیفیتزندگیرادرمقیاس‌‌هایعینیوذهنیدچارنقصانمی‌‌‌کند؛ به عبارت دیگر، سرمایۀ اجتماعی فرد درواقع ارزش جایگاه او در شبکه‌های اجتماعی گوناگون است و همین جایگاه است که میزان بهره‌‌مندی فرد از کیفیت‌‌های مطلوب زندگی را مشخص می‌‌‌کند.

کیفیتزندگی سازه‌‌ای متشکل از ابعاد گوناگون است؛ بعد فردی، پنداشتیازچگونگیگذرانزندگیو بعدکلی، کیفیتموقعیت‌‌‌هایزندگیشاملمحیطپیرامونییا فرهنگدریکجامعةمعیناست.ازمنظریدیگرکیفیتزندگیدردوسطح خرد (فردی،ذهنی) وکلان(اجتماعی،عینی) مطالعه می‌‎شود. سطحخردشامل ادراکاتکیفیتزندگی،تجاربوارزش‌هایفرد ومعرف‌‌هایمرتبطمانندرفاه، خوشبختیورضایتاززندگیاستوسطحکلانشاملدرآمد،اشتغال،مسکن،آموزش‌وپرورشوسایرشرایطزندگیومحیطاست. به اعتقاد سازمان جهانی بهداشت یکی از ابعاد کیفیت زندگی افراد، روابط و ارتباطات اجتماعی تعریف شده است؛ بنابراین اگر یکی از ابعاد کیفیت زندگی را ارتباطات و روابط افراد در نظر بگیریم، پیوندی بین مؤلفه‌های سرمایۀ اجتماعی برقرار می‌شود که شبکۀ روابط نامیده می‌‌شود؛ البته نباید تمایز بین سرمایۀ اجتماعی درون‌‌‌‌گروهی و برون‌‌گروهی را نادیده گرفت که روابط در دستۀ برون‌گرا، ضعیف‌‌تر از روابط درون‌‌‌‌گروهی است و گروه‌‌‌ها ناهمگن‌اند. گسترشوتسهیل شبکةارتباطاتوپیوندهایاجتماعی، سطحدسترسیافرادوگروه‌‌هارابهمنابعاجتماعیو اقتصادیارتقامی‌‌‌دهد. اینپیوندهاوارتباطاتدراشکالمتفاوتخود،یعنیبه‌صورت درون‌گروهیوبرون‌گروهی،در نقشنوعیچسبسببمی‌شودعناصرموجوددر جامعهبههماتصالیابندوکنش‌هایجمعیازقبیلتعاون،حمایت‌‌‌هایاجتماعیو... تسهیلشوند. وجودکنش‌‌هایجمعیوحلمسئلهبه‌صورتگروهیسبباستفادةبهتراز منابعاجتماعی،کم‌شدنهزینه‌‌‌هاوافزایشکارآییبرنامه‌‌هایاقتصادی،اجتماعی وعمرانی درسطحجامعهمی‌شود؛پسکیفیتزندگی درابعادمختلفخود ازکیفیتارتباطاتوپیوندهایاجتماعیتأثیر می‌گیرد؛ اما روابط ممکن است بعد ذهنی کیفیت زندگی را در بر ‌‌بگیرند. در صورتی که زاف کیفیت زندگی را ترکیبی از شرایط عینی زندگی و رفاه ذهنی افراد و گروه‌ها تعریف می‌کند. زاف که درنظریۀخودشاخص‌‌هایکیفیتزندگیرا بررسیمی‌کند، معتقداستدر ارزیابیکیفیتزندگیبایدشرایطعینیزندگیوارزیابیذهنیافرادازاینشرایطراهمزمان بارفاهواقعیدرنظرگرفت (زاف به‌نقل از آقاملایی، 1384: 157). آپهوف نیز ازجمله افرادی است که به‌طور مستقیم دربارۀ سرمایۀ اجتماعی زنان بحث کرده است. او برای مفهومی‌‎کردن و ساختن چارچوبی مفهومی از سرمایۀ اجتماعی این‌طور عنوان می‌‌کند که برای فهم بهتر سرمایۀ اجتماعی باید آن را به دو طبقه از پدیده‌‌های مرتبط به هم تقسیم کنیم: ساختاری و شناختی (Uphoff & Wijayaranta, 2000: 1890)؛ بنابراین دراین پژوهش،براساسمطالعاتانجام‌شدهوترکیبمنطقیرویکردهایمختلفاستفاده از نظریه‌‌های پاتنام[15] (2000)، بوردیو(1365) و زاف (1984) و آپهوف (2000) متغیر کیفیت زندگی در نقش متغیر وابسته بررسی شده و رابطۀ این متغیرها با یکدیگر در الگوی مفهومی زیر تنظیم شده است و در قالب فرضیه‌های متعاقب الگو، آزمون شده‌ است.

 

 

ساختی

مشارکترسمی

روابط ضعیف

ساختی

شناختی

روابط قوی

مشارکت غیررسمی

حمایت اجتماعی

اعتماد شخصی

درون‌گروهی

 

برون‌گروهی

 

شناختی

هنجارهای اجتماعی

اعتماد مدنی

عینی

 

گذران اوقاتفراغت

دارایی اقتصادی

سلامت جسمانی

کیفیت زندگی

سرمایۀ اجتماعی

ذهنی

 

سلامت روانی

رضایت از زندگی

امنیت اقتصادی

شکل 1 - الگوی مفهومی پژوهش

 

 

با توجه به الگوی مفهومی ارائه‌شده و موضوع بررسی‌شده، فرضیه‌های پژوهش حاضر عبارت‌اند از:

  1. بین سرمایۀ اجتماعی درون‌گروهی و کیفیت زندگی ذهنی زنان شهر تهران رابطه وجود دارد.
  2. بین سرمایۀ اجتماعی درون‌گروهی و کیفیت زندگی عینی زنان شهر تهران رابطه وجود دارد.
  3. بین سرمایۀ اجتماعی برون‌گروهی و کیفیت زندگی ذهنی زنان شهر تهران رابطه وجود دارد.
  4. بین سرمایۀ اجتماعی برون‌گروهی و کیفیت زندگی عینی زنان شهر تهران رابطه وجود دارد.
  5. بین سرمایۀ اجتماعی شناختی و کیفیت زندگی ذهنی زنان شهر تهران رابطه وجود دارد.
  6. بین سرمایۀ اجتماعی ساختاری و کیفیت زندگی عینی زنان شهر تهران رابطه وجود دارد.
  7. سرمایۀ اجتماعی زنان شهر تهران توانایی پیش‌‌بینی کیفیت زندگی آنها را دارد.

 

روش پژوهش

پژوهشحاضرباروشپیمایشوبااستفادهازابزارپرسش‌نامه انجامشده است. ابتدابااستفاده ازفیش‌برداریازمقالات،کتاب‌ها و مجلات، مبانینظریموضوع گردآوریوفرضیه‌‌هاصورت‌‌بندیشد .پرسش‌نامۀ سرمایۀ اجتماعی با اقتباس از پژوهش‌های گذشته و مطالعۀ نظری، تدوین و گردآوری شد. جامعۀآماریپژوهش، زنان 25 تا 65 سالة شهر تهران است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 351 نفر برآورد شد و با استفاده از روش نمونه‌‌گیری خوشه‌‌ای چندمرحله‌‌ای، با استناد به نقشۀ شهر تهران در سایت شهرداری منطقۀ سه به‎منزلۀ بالا‌‌، متوسط و پایین انتخاب شد. پژوهش حاضرازنوعمطالعاتهمبستگیاستوطرحآنباتوجهبه روشگردآوریداده‌‌هاازنوعپس‌‌رویدادیاست.

جمع‌‌آوری داده‌‌ها با پرسش‌نامه انجام شده است. پرسش‌نامه شامل سه بخش است: الف) سؤالات جمعیت‌شناختی؛ ب) سؤالات مربوط به سرمایۀ‌‌ اجتماعی؛ ج) سؤالات مربوط به کیفیت زندگی. سرمایۀ ‌‌اجتماعی در این پژوهش متغیر مستقل (پیش‌‌بین) است (بخشی از پرسش‌نامه از پژوهش‌های پیشین اقتباس شده است و بخشی از آن براساس نظریات و مبانی نظری شاخص‌‌‌سازی شده است). این پرسش‌نامه 8 سؤال (50 گویه) پنج‌گزینه‌‌ای دارد که نمرۀ 50 نشان‌‌دهندۀ سرمایۀ اجتماعی پایین‌تر و نمرۀ 250 نشان‌‌دهندۀ سرمایۀ اجتماعی بالاتر است. در این پرسش‌نامه سرمایۀ اجتماعی با دو بعد درون‌گروهی و برون‌گروهی سنجیده می‌‌شود و درون دو بعد آن سرمایۀ اجتماعی ساختی و شناختی بررسی شده است. در سرمایۀ اجتماعی درون‌‌گروهی ساختی، روابط قوی و مشارکت‌های غیررسمی و در سرمایۀ ‌‌اجتماعی درون‌‌گروهی شناختی، مؤلفه‌‌های اعتماد شخصی و حمایت درون‌گروهی به‌منزلۀ مؤلفه‌‌ها تعریف شده‌‌اند. سرمایۀ اجتماعی برون‌گروهی ساختی نیز شامل مؤلفه‌‌های مشارکت‌های رسمی و روابط ضعیف و سرمایۀ اجتماعی برون‌گروهی شناختی شامل مؤلفه‌‌های اعتماد مدنی تعمیم‌یافته و هنجارهای اجتماعی تعمیم‌یافته است؛ درواقع مؤلفه‌های پرسش‎نامه شامل مؤلفه‌‌های روابط قوی: سؤال 1 (4 مورد) در سطح سنجش فاصله‌ای، روابط ضعیف: سؤال 2 (6 مورد) در سطح سنجش فاصله‌ای، مشارکت‌های غیررسمی: سؤال 3 (6 مورد) در سطح سنجش فاصله‌ای، مشارکت‌های رسمی: سؤال 4 (11 مورد) در سطح سنجش فاصله‌ای، اعتماد شخصی: سؤال 5 (8 مورد) در سطح سنجش فاصله‌ای، حمایت درون‌گروهی: سؤال 6 (8 مورد) در سطح سنجش فاصله‌‌ای، اعتماد مدنی تعمیم‌یافته: سؤال 7 (8 مورد) در سطح سنجش فاصله‌ای، اندازه‌گیری شده است. اعتبار برخی مؤلفه‌‌های پرسش‌نامه (اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی) در پژوهش‌‌های پیشین ازجمله تربتی (1393) و مرادی (1390) سنجیده شده است و به ترتیب، 87% و 92% گزارش شده است. علاوه بر این، برای اطمینان بیشتر با استفاده از مهم‌‌ترین شاخص توافق داخلی آلفای کرونباخ[16]، پایایی پرسش‌نامه آزمون شده است که نتایج این آزمون در قالب جدول زیر ارائه شده است:

 

 

 

جدول 2- ضریب روایی مقیاس‌ها در سنجش سرمایه اجتماعی

متغیرها

پیش آزمون

آزمون نهایی

 

ضریب پایایی

ضریب پایایی

مشارکت‌های رسمی و غیر رسمی

709.

709.

اعتماد شخصی

784.

811.

اعتماد تعمیم یافته

743.

734.

روابط قوی و ضعیف

950.

911.

حمایت درون گروهی

927.

810.

هنجارهای همیاری تعمیم یافته

811.

701.

 

با استفاده از نتایج به‌دست‌آمده از جدول 2، همبستگی گویه‌‌ها در سنجش متغیر سرمایۀ اجتماعی پذیرفتنی است.

بخش بعدی پرسش‌نامه مربوط به متغیر وابسته (ملاک) یعنی کیفیت زندگی است که با پرسش‌نامۀ استاندارد کیفیت زندگی زاف در دو بعد عینی و ذهنی استفاده شده است. در ایران نیز تربتی (1393) و خوش‌‌فر و همکاران (1393) از آن استفاده کرده‌اند. این پرسش‌نامه 6 سؤال (71 گویه) پنج‌گزینه‌‌ای دارد. نمرۀ 71 نشان‌‌دهندۀ کیفیت زندگی پایین‌تر و نمرۀ 355 نشان‌دهندۀ کیفیت زندگی بالاتر است. بعد عینی با سه شاخص سلامت جسمانی سؤال 1 (10 مورد) در سطح سنجش فاصله‌ای، دارایی اقتصادی سؤال 2 (6 گویه) در سطح سنجش فاصله‌‌ای و چگونگی گذراندن اوقات فراغت سؤال 3 (14 گویه) در سطح سنجش فاصله‌‌ای سنجیده شده است و بعد ذهنی کیفیت زندگی نیز با مفاهیم سلامت روانی سؤال 4 (28 گویه) در سطح سنجش فاصله‌ای، رضایت از زندگی 5 (8 گویه) در سطح سنجش فاصله‌‌ای و امنیت اقتصادی سؤال 6 (5 گویه) در سطح سنجش فاصله‌‌ای سنجیده شده است. اعتبار این پرسش‌نامه علاوه بر آلفای به‌دست‌آمده در پژوهش‌‌های پیشین (تربتی (1393) و خوش‌‌فر و همکاران (1393))، به ترتیب 91% و 71% گزارش شده است. برای اطمینان بیشتر، با استفاده از آلفای کرونباخ نیز سنجیده شده است. نتایج این آزمون در قالب جدول زیر ارائه می‌‌شود:

 

 

جدول 3 - ضریب روایی مقیاس‌ها در سنجش کیفیت زندگی

متغیرها

پیش‌آزمون

آزمون نهایی

 

ضریب پایایی

ضریب پایایی

چگونگی گذران اوقات فراغت

0784

0744

سلامت جسمانی

0743

0891

رضایت از زندگی

0929

0971

سلامت روانی

0843

0897

دارایی اقتصادی

0832

0712

امنیت اقتصادی

0836

0671

 

با استفاده از نتایج به‌دست‌آمده از جدول 3، همبستگی گویه‌‌ها در سنجش متغیر کیفیت زندگی پذیرفتنی است. برای سنجش اعتبار پرسش‌نامه نیز از روش اعتبار صوری (محتوایی) استفاده شده است. در این روش ضوابطی برای سنجش اعتبار وسیلۀ اندازه‌گیری به کار می‌رود که نظر متخصصان ازجمله مهم‌ترین آنهاست.

پس از جمع‌آوری پرسش‌نامۀ اصلی توسط پژوهشگر، ابتدا پردازش اولیه و واردکردن اطلاعات و داده‌‌ها به رایانه انجام شد؛ سپس با استفاده از نرم‌افزار SPSS تجزیه‌وتحلیل داده‌‌ها در دو مرحله انجام شد. در مرحلۀ اول، از آمارهای مرکزی و پراکندگی برای تجزیه‌‎وتحلیل و توصیف استفاده شده است و در مرحلۀ دوم، برای آزمون فرضیه‌های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون خطی و تحلیل چندمتغیرۀ رگرسیون استفاده شده است.

 

یافته‌های پژوهش

یافته‌‌‌های توصیفی

داده‌های این پژوهش در زمینۀ وضعیت سن پاسخ‌گویان نشان می‌دهند از مجموع 351 نفر، 70 درصد (245 نفر) جوان و در محدودۀ سنی 40-25 سال و 22 درصد (79 نفر) میان‌سال و در محدودۀ سنی 40 تا 55 سال و 7/1 درصد (8 نفر) سالمند و در محدودۀ سنی 55 تا 65 سال‌اند.

در نمونۀ بررسی‌شده از مجموع 351 نفر پاسخ‌گو، 1/65 درصد (228 نفر) متأهل، 8/28 درصد (102 نفر) مجرد و 4 درصد (14 نفر) مطلقه‌اند؛ همچنین نتایج به‌دست‌آمده از پژوهش نشان می‌دهند در نمونۀ بررسی‌شده از بین 351 نفر پاسخ‌گو، 50.7 درصد (178 نفر) از قومیت فارس‌اند که بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده‌اند، 7/20درصد (70 نفر) از قومیت ترک، 5/14درصد (40 نفر) از قومیت کرد، 5/3درصد (12 نفر) از قومیت لر هستند. 3/0درصد (1 نفر) نیز از قومیت عرب است که کمترین فراوانی را دارد و 5/7 درصد (26 نفر) از قومیت گیلک‌اند.

از بین 351 نفر پاسخ‌گو در نمونۀ بررسی‌شده، 4/44 درصد (156 نفر) خانه‌دارند که بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده‌اند و افراد شاغل با 6/40 درصد (142 نفر) بیشترین فراوانی را بعد از افراد خانه‌دار دارند. 11 درصد (38 نفر) در حال تحصیل و 2/3 درصد (13 نفر) نیز بازنشسته‌اند.

داده‌های این پژوهش در زمینۀ میزان تحصیلات پاسخ‌گویان نشان می‌دهند ‌از مجموع 351 نفر پاسخ‌گو حدود 2/3 درصد (12 نفر) بی‌سواد، 19 درصد (60 نفر) تحصیلاتشان‌ تا زیردیپلم است، 32 درصد (114 نفر) دیپلم، 9 درصد (33 نفر) تحصیلات کاردانی، 17 درصد (67 نفر) دارای مدرک تحصیلی کارشناسی، 14 درصد (50 نفر) دارای تحصیلات کارشناسی‌ارشد و دکترا هستند.

نتایج به‌دست‌آمده در زمینۀ هزینه‌‌های خانوار نشان می‌دهند حدود 5/20 درصد (73 نفر) از پاسخ‌گویان متوسط هزینه‌های خانواده‌‌شان کمتر از پانصد هزار تومان و 6/36 درصد (126 نفر) متوسط هزینه‌های خانواده‌‌شان پانصد هزار تا یک میلیون تومان است که بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده‌اند و درنهایت 7/1 درصد (6 نفر) بین یک میلیون تا یک میلیون و پانصد هزار تومان متوسط هزینه‌های خانواده‌شان بوده است. نتایج حاصل از این پژوهش وضعیت محل سکونت پاسخ‌گو را اینگونه نشان می‌دهند که 3/68 درصد (239 نفر) از پاسخ‌گویان در نمونۀ بررسی‌شده مالک و صاحب محل سکونت خویش‌اند که بیشترین فراوانی را نیز دارند؛ سپس 8/28 درصد (100 نفر) محل سکونتشان رهن و اجاره است و درنهایت 6/0 درصد (2 نفر) محل سکونتشان سازمانی بوده است.

 

یافته‌‌‌های استنباطی

به‌دلیل اینکه همۀمتغیرهادرسطحفاصله‌‌ایسنجیدهشدند،از ضریبهمبستگیپیرسونبرای آزمون فرضیه‌‌های1 تا 6 پژوهش استفادهشدهاستوفرضیه‌‌‌هایآماریبه‌صورتزیرنوشته می‌‌شوند. درفرضصفر،فرض بر این است که بیندومتغییر وابستهومستقل،رابطهوجودنداردوفرضمقابلنشان‌دهندۀ وجودچنینرابطه‌‌‌ای است.

 

 


جدول 4 - نتایج ضریب همبستگی پیرسون

فرضیه‌ها

متغیر مستقل و وابسته

نتایج ضریب همبستگی

فرضیۀ 1

سرمایۀ اجتماعی درون‌‌گروهی و کیفیت زندگی ذهنی

ضریب همبستگی پیرسون

31/0

سطح معناداری

003/0

فرضیۀ 2

سرمایۀ اجتماعی درون‌‌گروهی و کیفیت زندگی عینی

ضریب همبستگی پیرسون

201/0

سطح معناداری

001/0

فرضیۀ 3

سرمایۀ اجتماعی برون‌‌گروهی و کیفیت زندگی ذهنی

ضریب هبستگی پیرسون

246/0

سطح معناداری

001/0

فرضیۀ 4

سرمایۀ اجتماعی برون‌گروهی و کیفیت زندگی عینی

ضریب همبستگی پیرسون

199/0

سطح معناداری

001/0

فرضیۀ 5

سرمایۀ اجتماعی شناختی و کیفیت زندگی ذهنی

ضریب همبستگی پیرسون

148/0

سطح معناداری

001/0

فرضیۀ 6

سرمایۀ اجتماعی ساختاری و کیفیت زندگی عینی

ضریب همبستگی پیرسون

231/0

سطح معناداری

005/0

 

همان گونه که جدول 3 نشان می‌دهد در بررسی فرضیۀ اول، ضریب همبستگی پیرسون با مقدار 31/0، با خطای کمتر از 01/0 درصد یا با سطح اطمینان 99/0درصد معنادار است؛ بنابراین فرضیۀ فوق مبنی بر وجود رابطه بین سرمایۀ اجتماعی درون‌گروهی و کیفیت زندگی ذهنی زنان تأیید می‌‌شود. شدت رابطه 31/0 درصد و متوسط است وجهت رابطه نیز مثبت و مستقیم است؛ به عبارت دیگر با افزایش سرمایۀ درون‌گروهی، کیفیت زندگی ذهنی زنان نیز افزایش می‌‌یابد.

فرضیۀ دوم، رابطۀ بین سرمایۀ اجتماعی برون‌گروهی و کیفیت زندگی عینی را به نمایش گذاشته است. همان‌‌ طور که مشاهده می‌‌شود رابطۀ بین دو بعد معنی‌‌دار است و رابطۀ بین ابعاد سرمایۀ اجتماعی برون‌گروهی و کیفیت زندگی عینی در سطح اعتماد ۹۹ در صد و سطح معنی‌‌داری 001/0=Sig برابر با 201/0 است؛ بنابراین بین ابعاد سرمایۀ اجتماعی برون‌گروهی و کیفیت زندگی عینی رابطۀ مستقیم وجود دارد.

در بررسی فرضیۀ سوم، بین سرمایۀ اجتماعی درون‌گروهی و کیفیت زندگی عینی رابطۀ معنادار وجود دارد و این رابطه بین سرمایۀ اجتماعی درون‌گروهی و کیفیت زندگی عینی در سطح اعتماد ۹۹ در صد و سطح معنی‌‌داری 00/0 =Sig برابر با 246/0 است؛ بنابراین بین ابعاد سرمایۀ اجتماعی درون‌گروهی و کیفیت زندگی عینی رابطۀ مستقیم وجود دارد.

فرضیۀ چهارم، رابطۀ بین سرمایۀ اجتماعی برون‌گروهی و کیفیت زندگی ذهنی را به نمایش گذاشته است. همان ‌‌طور که مشاهده می‌‌شود رابطۀ بین دو بعد معنی‌‌دار است. رابطۀ بین ابعاد سرمایۀ اجتماعی برون‌گروهی و کیفیت زندگی ذهنی در سطح اعتماد ۹۹ درصد و سطح معنی‌‌داری 00/0=Sig برابر با 119/0 است؛ بنابراین بین ابعاد سرمایۀ اجتماعی برون‌گروهی و کیفیت زندگی ذهنی رابطۀ مستقیم و ضعیفی وجود دارد.

فرضیۀ پنجم، رابطۀ بین سرمایۀ اجتماعی ساختی و کیفیت زندگی عینی را به نمایش گذاشته است و همان‌‌ طور که مشاهده می‌‌شود رابطۀ بین دو بعد معنی‌‌دار است. رابطۀ بین سرمایۀ اجتماعی ساختی و کیفیت زندگی عینی در سطح اعتماد ۹۹ درصد و سطح معنی‌‌داری 00/0 =Sig برابر با 148/0 است؛ بنابراین بین ابعاد سرمایۀ اجتماعی ساختی و کیفیت زندگی عینی رابطۀ مستقیم و ضعیفی وجود دارد؛ همچنین در بررسی فرضیۀ ششم با مقدار 211/0، با خطای کمتر از 01/0 درصد یا با سطح اطمینان 99/0 درصد معنادار است؛ بنابراین فرضیۀ فوق مبنی بر وجود رابطه بین سرمایۀ اجتماعی شناختی و کیفیت زندگی ذهنی زنان تأیید می‌شود. شدت رابطه 211/0 درصد است وجهت رابطه نیز مثبت و مستقیم است؛ به عبارت دیگر با افزایش سرمایۀ اجتماعی شناختی، کیفیت زندگی ذهنی زنان نیز افزایش می‌یابد.

برای بررسی فرضیۀ هفتم که مدعی است سرمایۀ اجتماعی قادر است کیفیت زندگی زنان را پیش‌بینی کند، از تحلیل رگرسیون تک‌متغیری[17] به روش همزمان[18] استفاده‌‌‌ شده است. در این فرضیه، سرمایۀ اجتماعی زنان به‌منزلۀ متغیر پیش‌بین و کیفیت زندگی آنها به‌منزلۀ متغیر ملاک ایفای نقش می‌کنند؛ اما برای اجرای این آزمون‌‌‌ باید پیش‌فرض تحلیل رگرسیون اجرا شود تا نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون مستند باشند. در این زمینه، سه پیش‌فرض‌‌ زیر در نظر گرفته شده‌اند: پیش‌فرض وجود همبستگی بین متغیر ملاک و متغیرهای پیش‌بین (این پیش‌فرض در فرضیۀ اصلی پژوهش بررسی و تأیید شد)، پیش‎‌فرض تبیین الگو که در این فرض باید مشخص شود آیا متغیر پیش‌بین توانایی تبیین متغیر ملاک را دارند و پیش‌فرض بررسی وجود رابطۀ خطی بین متغیرهای پیش‌بین و متغیر ملاک که در این پیش‌فرض از آزمون آنوا[19] کمک گرفته می‌شود.

 

تبیین الگو

جدول 4 میزان تبیین الگوی رگرسیون در فرضیۀ هفتم پژوهش‌‌‌ را بررسی می‌کند.

جدول 4 - تبیین الگوی رگرسیون در فرضیۀ هفتم پژوهش

R

مجذور R

مجذورR تنظیم‌شده

دوربین - واتسون

407/0

166/0

168/0

991/1

 

مشاهده‌‌‌ می‌شود که مجذور R تنظیم‎شده، 168/0 تبدیل‌‌ می‌‌شود. به طوری که حدود 17% تغییر در متغیر کیفیت زندگی، ناشی از تغییرات در سرمایۀ اجتماعی زنان است؛ بنابراین با توجه به اینکه این ضریب بیشتر از 14% است، الگو مناسب است؛ همچنین با توجه به اینکه مقدار دوربین واتسون[20] بین 5/1 تا 5/2 است (مؤمنی، 1396)، فرض استقلال بین خطاها پذیرفته می‌شود.

 

وجود رابطۀ خطی

جدول 5 رابطۀ خطی بین متغیر ملاک با متغیر ‌‌‌پیش‌بین با استفاده از آزمون آنوا‌‌‌ را بررسی می‌کند.

 

جدول 5 - بررسی رابطۀ خطی در فرضیۀ هفتم پژوهش

الگو

مجموع مربعات

درجۀ آزادی

میانگین مربعات

آمارۀ F

سطح معناداری

رگرسیون

615/14

1

615/14

738/76

001/0

باقی‌مانده

762/72

382

19/0

-

-

مجموع

377/87

383

-

-

-

 

همان طور که پیداست، سطح معناداری کمتر از 05/0‌‌‌ است؛ بنابراین فرض صفر مبنی بر نبودن رابطۀ خطی بین متغیر پیش‌بین و ملاک رد‌‌‌ می‌شود و فرض وجود رابطۀ خطی بین متغیر پیش‌بین و ملاک تأیید‌‌‌ می‌شود.

با توجه به اینکه هر سه شرط استفاده از آزمون رگرسیون تک‌متغیری رعایت شد،‌‌‌ باید تابعی ارائه شود تا با استفاده از آن میزان پیش‌گویی متغیر ملاک براساس متغیر پیش‌بین نشان داده شود؛ بنابراین جدول 6 ضرایب رگرسیون را به نمایش‌‌‌ می‌گذارد.

جدول 6 - ضرایب رگرسیون در فرضیۀ هفتم پژوهش

 

ضرایب غیراستاندارد

ضرایب استاندارد

آمارۀ

t

سطح

معناداری

B

خطای معیار

Beta

مقدار ثابت

257/2

156/0

-

478/14

001/0

سرمایۀ اجتماعی

357/0

041/0

407/0

759/8

001/0

 

با توجه به جدول 6 سطح معناداری آزمون مقدار ثابت کمتر از 05/0 بوده است؛ بنابراین فرض مساوی‌بودن آلفا برابر صفر رد‌‌‌ می‌شود و مقدار ثابت بر متغیر ملاک تأثیرگذار است. به ‌طوری که‌‌‌ ممکن است در معادلۀ ضرایب غیراستاندارد شرکت کند؛ همچنین سطح معناداری آزمون سرمایۀ اجتماعی زنان کمتر از 05/0‌‌‌ است؛ بنابراین برای ورود به معادلۀ ضرایب استاندارد مناسب است یا به عبارتی‌‌‌ قادر است بر متغیر ملاک اثر بگذارد.

با توجه به نتایج به‌دست‌آمده، سرمایۀ اجتماعی زنان قادر است میزان کیفیت زندگی آنها را پیش‌بینی کند. به طوری که با افزایش یک واریانس در سرمایۀ اجتماعی، کیفیت زندگی زنان به میزان 407/0 واریانس افزایش می‌یابد؛ بنابراین سرمایۀ اجتماعی زنان شهر تهران توانایی ‌‌‌پیش‌بینی کیفیت زندگی آنها را دارد؛ پس‌ فرضیۀ فرعی هفتم پژوهش تأیید و فرضیۀ صفر رد می‌شود.

در ادامه برای بررسی توانایی ‌‌‌پیش‌بینی وفاداری مشتریان براساس ابعاد سرمایۀ اجتماعی از تحلیل رگرسیون چندمتغیری به روش همزمان استفاده‌‌‌ می‌شود. در این بخش، ابعاد سرمایۀ اجتماعی به‌منزلۀ متغیرهای پیش‌بین و کیفیت زندگی زنان به‌منزلۀ متغیر ملاک ایفای نقش می‌کنند.

با توجه به اینکه هر سه شرط استفاده از آزمون رگرسیون تک‌متغیری رعایت شده است،‌‌‌ باید تابعی ارائه شود تا با استفاده از آن میزان پیش‌گویی متغیر ملاک براساس متغیرهای پیش‌بین نشان داده شود؛ بنابراین جدول 7 ضرایب رگرسیون را به نمایش‌‌‌ می‌گذارد.

جدول 7 - ضرایب رگرسیون در فرضیۀ هفتم پژوهش

 

ضرایب غیراستاندارد

ضرایب استاندارد

آمارۀ

t

سطح

معناداری

B

خطای معیار

Beta

مقدار ثابت

2/2

49/1

-

002/14

001/0

سرمایۀ اجتماعی درون‌گروهی

203/0

042/0

381/0

204/5

001/0

سرمایۀ اجتماعی برون‌گروهی

015/0

046/0

028/0

338/0

694/0

سرمایۀ اجتماعی ساختاری

130/0

031/0

179/0

652/1

001/0

سرمایۀ اجتماعی شناختی

032/0

028/0

0593/0

109/1

268/0

 

با توجه به جدول 7 سطح معناداری آزمون مقدار ثابت کمتر از 05/0 است؛ بنابراین فرض مساوی‌بودن آلفا برابر صفر رد‌‌‌ می‌شود و مقدار ثابت بر متغیر ملاک تأثیرگذار است. به طوری که‌‌‌ قادر است در معادلۀ ضرایب غیراستاندارد شرکت کند؛ همچنین سطح معناداری آزمون ضریب ابعاد سرمایۀ اجتماعی درون‌‌گروهی و سرمایۀ اجتماعی ساختاری کمتر از 05/0‌‌‌ است؛ بنابراین برای ورود به معادلۀ ضرایب استاندارد مناسب است یا به عبارتی‌‌‌ ممکن است بر متغیر ملاک اثر بگذارد.

بنابراین نتیجه این می‌شود که ابعاد سرمایۀ اجتماعی درون‌گروهی و سرمایۀ اجتماعی ساختاری قادرند میزان کیفیت زندگی زنان شهر تهران را پیش‌بینی کنند؛ همچنین با توجه به ضریب بتا در بعد سرمایۀ اجتماعی درون‌گروهی، این بعد بیشترین تأثیر را بر کیفیت زندگی دارد و سپس بعد سرمایۀ اجتماعی ساختاری قرار دارد.

 

نتیجه‌‌

مطالعۀ مسائل زنان یکی از دغدغه‌های جامعه‌شناسان و پژوهشگران حوزۀ زنان و دیگر دانشمندان علوم اجتماعی و انسانی است و امروزه با پررنگ‌ترشدن حضور زنان در عرصه‌های اجتماعی این بحث‌ها اهمیت بیشتری پیدا کرده است. در کشور ما نیز پیشرفت‌های زیادی به دست آمده است؛ اما همچنان موانعی بر سر راه قرار دارد و برای کنارزدن آنها به کار فراوان نیاز است. آنچه در حال حاضر مطرح است، شناسایی این موانع و راه روبه‎‌روشدن با آنهاست. با توجه به ویژگی‌‌های این گروه، یکی از مسائلی که باید مدنظر واقع شود، سرمایۀ اجتماعی آنهاست. یکی از متغیرهای مهمی که به بررسی سرمایۀ اجتماعی زنان کمک می‎کند، مفهوم کیفیت زندگی است؛ ازاین‌رو، پژوهش پیش رو رابطۀ سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی زنان شهر تهران را بررسی کرد. در این رابطه، ابتدا نظریه‌های مرتبط با کیفیت زندگی به‌منزلۀ متغیر وابسته و بعد از آن نظریه‌های سرمایۀ اجتماعی و رابطۀ این دو متغیر با هم بررسی شد و هفت فرضیه آزمون شد. نتایج نشان دادند شش فرضیۀ اول مطالعه‌شده در پژوهش رابطۀ بین سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی را معنادار نشان داده‌اند؛ بنابراین شدت روابط یکسان نیست و متفاوت است. نتیجۀ به‎دست‌آمده در این پژوهش، با نتایج پژوهش‌های پیشین همسوست که رابطۀ سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی را از ابعاد مختلف بررسی و تأیید کرد‌ه‌اند؛ پژوهش‌هایی مانند خان‌محمدی (1394)، خوش‌‌فر و همکاران (1393)، رشنیقی (1393)، حقیقتیان (1393)، رجبی‌گیلان و همکاران (1392)، قادری (1392)، علی‌زاده‌اقدم و همکاران (1391)، رحمانی‌فیروز‌‌جاه و سهرابی (1391)، توکل و مقصودی (1390)، (2013)karimzadeh et al ،Mularska-Kucharek(2015)، کامران و همکارن (1389)، محمدی (1388)، گروسی و نقوی (1387)، اصغرپور و عبادی‌آذر (1387) و اونق (1384). ازلحاظ نظری نیز نظریه‌پردازان ارتباط سرمایۀ اجتماعی با کیفیت زندگی را تأیید کرده‌اند. ازجمله پاتنام (1380) معتقد است ارتباط قوی بین سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی وجود دارد و همبستگی خیلی روشن و مثبتی بین متغیرهای سلامت و سرمایۀ اجتماعی وجود دارد. به گمان آپهوف (2000)، زنان در محیطی با تسهیم اطلاعات بیشتر و ارتباط نزدیک موفق‌ترند. اصولاً برای زنان، شبکه‌هایی با روابط قوی حمایتی، احتمال ارتقا به سطوح بالای اجرایی را افزایش می‌‌دهد. ازنظر بوردیو (1365) نیزفردوگروهیانهاددرفضایاجتماعیبا تبدیل چهار نوعسرمایهقادرند باراهبردهایبازتبدیل،یکنوعازسرمایهرابهانواعدیگرتبدیلکنندوازاینطریق جایگاهخودرادرفضایاجتماعیحفظکنندیابهبودبخشند. او معتقد است کیفیتزندگیپایینفرایند تبدیلوبازتولیداین اشکالچهارگانهسرمایه رابامشکل روبه‌رو می‌کند؛زیرا نبودن هرکدامازاشکالسرمایه،به‌ویژهسرمایةاجتماعیفرایندمزبوررابه‌لحاظبهره‌‌‌گیریازفرصت‌‌های موجوددرروابطاجتماعیمحدودمی‌کندوبهره‌بردنازشاخص‌‌هایرفاهی مربوطبهکیفیتزندگیرادرمقیاس‌هایعینیوذهنیدچارنقصانمی‌کند؛ همچنینزاف (1984) درنظریۀخود معتقداستکیفیتزندگی راباید باشرایطعینیزندگیوارزیابیذهنیافرادازاینشرایطهمزمان بارفاهواقعی ارزیابی کرد و درنظرگرفت (آقاملایی، 1384: 158). به این معنی ارتباطات و شبکه‌‌های اجتماعی، نمود واقعی از کیفیت زندگی را آشکار می‌کنند. آپهوف (2000) نیز به‌طور مستقیم بحث سرمایۀ اجتماعی زنان را مطرح کرده است. او عنوان می‌‌کند که برای فهم بهتر سرمایۀ اجتماعی باید آن را به دو طبقۀ ساختاری و شناختی تقسیم کرد. سرمایۀ اجتماعی ساختاری به الگوی کلی تماس‌‌‌های بین افراد مربوط است؛ به این ترتیب، گسترشوتسهیل شبکةارتباطاتوپیوندهایاجتماعی،سطحدسترسیافرادوگروه‌هارابهمنابعاجتماعیو اقتصادیارتقامی‌‌دهد که اینپیوندهاوارتباطاتدراشکالمتفاوتخود، یعنی به‌صورت برون‌گروهی وبه‌منزلۀ چسبی عناصرموجوددر جامعهرا به هم اتصالمی‌دهندوکنش‌هایجمعیرا آسان می‌کنند؛ پسکیفیتزندگی درابعادمختلفخود ازکیفیتارتباطاتوپیوندهایاجتماعیتأثیر می‌گیرد.

در زمینۀ نتایج به‌دست‌آمده از پژوهش پیشنهاد می‌شود کلاس‌‌های آموزشی برای زنان و آماده‌کردن آنان برای به‌عهده‌گرفتن نقش‌‌ها و مشاغل رسمی‌‌تر ایجاد شود؛ همچنین بخش دولتی در حوزۀ قانون‌گذاری، سیاست‌گذاری و ارائۀ طرح‌ها و لوایح در زمینۀ مشارکت زنان عمل کنند و در بخش غیردولتی نیز تشکل‌‌های زنان تقویت شوند و زمینۀ مناسب برای مشارکت زنان فراهم شود تا با مشارکت بیشتر و آگاهی از حقوق خودشان و افزایش مطالبات برای ارتقای کیفیت زندگی خود کوشا و سهیم باشند.



[1]Nahapit & Ghoshal

[2] Walkable Neighborhood

[3]  New Hampshire

[4] Hamudan et al.

[5]Zapf

[6] Social union

[7]Bonding

[8]Glue

[9] Binding

[10] Uphoff

[11] Strutural

[12] Configuratiojn

[13] Cognitive

[14] Narratives shared

[15]Putnam

1 Cronbach Alpha method

[17] Univariate Regression

[18] Enter

[19] ANOVA

[20] Durbin-Watson

آقاملایی، الف. (1384). «نگرشی در مفهوم کیفیت زندگی و اجزای آن»، فصلنامۀ مددکاری اجتماعی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران، ش 5، ص 165-150.
اصغرپور، م. و عبادی‌آذر، ف. (1387). اصولکلیاتخدماتبهداشتی،تهران: اندیشۀزمین.
الوانی، م. و سیدنقوی، م. (1381). «سرمایۀ اجتماعی: مفاهیم و نظریه‌ها»، مجلۀ مطالعات مدیریت (بهبود و تحول) دانشگاه علامه طباطبایی، د 9، ش 34و33، ص 26-9.
الوانی، م. و شیروانی، ع. (1385). «سرمایۀ اجتماعی (مفاهیم، نظریه‌ها و کاربردها)»، مدیریت سرمایۀ اجتماعی دانشگاه تهران، د 1، ش 2، ص 264-247.
امیدی، ر. و غفاری. غ. (1386). «کیفیت زندگی در برنامه‌های عمران و توسعۀ ایران»، رفاه اجتماعی، د 8، ش 31و30، ص 33-9.
اونق، ن. (1384). بررسی رابطۀ بین سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی؛ مطالعۀ موردی: شهر گنبد کاووس، پایان‌نامۀ کارشناسی‌ارشد برنامه‌ریزی و رفاه اجتماعی، دانشکدۀ علوم اجتماعی، دانشگاه تهران.
بارام، ب.(1393).جهاندرآستانۀقرنبیستویکم،ترجمۀ: علی سری،تهران:انقلاباسلامی.
باستانی، س. و صالحی‌هیکویی، م. (1386). «سرمایۀ اجتماعی شبکه و جنسیت؛ بررسی ویژگی‌های ساختی، تعاملی و کارکردی شبکۀ اجتماعی زنان و مردان در تهران»، دوفصلنامۀ علوم اجتماعی، ش 30، ص 95-63.
بالدوین، ک. (1373). جامعه‌شناسی زنان، ترجمۀ: منیژه نجم‌عراقی، تهران: نشر نی.
بوردیو، پ. (1365). «شکل‌های سرمایه»، در مجموعه مقالات سرمایۀ اجتماعی، اعتماد، دموکراسی و توسعه، تهران: شیرازه. ص 262-201.
پاتنام، ر. (1380). دموکراسی و سنت‌‌های مدنی، ترجمۀ: محمدتقی دلفروز، تهران: روزنامۀ سلام.
پوریو، ج. (1393). «کیفیت زندگی، رفاه انسانی و عدالت اجتماعی»، ترجمۀ: حسین حاتمی‌نژاد و حکمت شاهی‌اردبیلی، فصلنامۀ اطلاعات سیاسی - اقتصادی، س 17، ش 6، ص 195-185.
تربتی، م. (1393). «بررسی کیفیت زندگی و رابطۀآن با نگرش دینی و عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد جنوب تهران»، فصلنامۀ طب و تزکیه، س 13، ش 53، ص 104-90.
تری‌ال،ب.؛ کولومبوگ، د. و فی‌بیش، ک. (1394). سرمایۀ اجتماعی، ترجمۀ: غلام‌رضا غفاری و حسین رمضانی، تهران: کویر.
توکل، م. و مقصودی،س. (1390). «سلامتروانی،مکانیسم‌هاومتد‌هایعِلیو تعاملی»،رفاهاجتماعی،س 11،ش 14،ص 202-173.
حقیقتیان، م. (1392). «بررسی تأثیر سرمایۀ اجتماعی بر کیفیت زندگی (مورد مطالعه: زنان شهر اصفهان)»، فصلنامۀ تخصصی علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی - واحد شوشتر، س 7، ش (4) 23، ص 130-113.
حقیقتیان، م. (1393). «عوامل اجتماعی مؤثر بر کیفیت زندگی زنان شهر اصفهان»، مجلۀ مطالعات توسعۀ اجتماعی ایران، س 6، ش 2، ص 89-81.
حکیمی‌نیا، ب. (1390). بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی در شهر کرمانشاه با تأکید بر هوش اجتماعی و سلامت اجتماعی افراد، پایان‌نامۀ کارشناسی‌ارشد جامعه‌شناسی، دانشگاه آزاد دهاقان.
خان‌محمدی، ع. (1394). بررسی سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی در بافت‌های فرسوده (موردکاوی: منطقۀ 20 تهران ناحیۀ 2)، پایان‌نامۀ کارشناسی‌ارشد رشتۀ جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری گرایش بهسازی و نوسازی شهری، دانشکدۀ علوم انسانی، گروه جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری، دانشگاه تهران.
خوش‌‌‌فر، غ.؛ خواجه‌‌شکوهی، ع.؛ کرمی، ش. و بارگاهی، ر. (1393). «بررسی رابطۀ بین سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی در نواحی شهری، مطالعۀ موردی: نواحی شهری گرگان»، مجلۀ آمایش جغرافیایی فضا، فصلنامۀ علمی پژوهشی دانشگاه گلستان، س 3، ش 9، ص 178-151.
رجبی‌گیلان، ن.؛ قاسمی، ر.؛ رشادت، س. و رجبی، س. (1392). «بررسی رابطۀ بین سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت معلمان»، مجلۀ علمی - پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی زنجان، د 21، ش 88، ص 107-95.
رحمانی‌فیروزجاه، ع. و سهرابی، س. (1391). «بررسی جامعه‌شناختی رابطۀ میان کیفیت زندگی و سرمایۀ اجتماعی، مطالعۀ موردی: شهر تهران»، فصلنامۀ مطالعات توسعۀ اجتماعی - فرهنگی، س 1، ش 2، ص 175-157.
رشنیقی، س. (1393). بررسی رابطۀ بین سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی (مطالعۀ موردی: کارکنان ادارۀ کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی شهر تهران)، پایان‌نامۀ کارشناسی‌ارشد، دانشکدۀ اقتصاد و علوم اجتماعی، مرکز پیام‌نور تهران.
زاهدی‌اصل، م. و فرخی، ج. (1389). «بررسی رابطۀ میزان سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی سالمندان بازنشستۀ ساکن تهران»، فصلنامۀ علوم اجتماعی، ش 49، ص 40-1.
شارع‌پور، م. (1380). «اعتماد اجتماعی و جامعۀ مخاطره‌آمیز»، مجلۀ نقد کتاب علوم اجتماعی، ش 11، ص 236-233.
شارع‌پور، م. (1386). «تحلیلی جامعه‌شناختی از میزان آگاهی شهروندی شهروندان نسبت به امور شهری»، مجلۀ توسعۀ اجتماعی، د 10، ش 30، ص 66-29.
علیزاده‌اقدم، م.؛ سلطانی‌بهرام، س. و علیزاده‌اقدم، ر. (1391). «بررسی رابطۀ سرمایۀ اجتماعی با کیفیت زندگی بازنشستگان دانشگاه تبریز»، مجلۀ فرایند مدیریت توسعه، د 26، ش (3) 85، ص 75-64.
فرخی، ج. (1386). کیفیت زندگی و عوامل مؤثر بر آن (سرپرستان خانوارهای ساکن تهران) در سال 1386، پایان‌نامۀ کارشناسی‌ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی.
فیلد، ج. (1384). سرمایۀ اجتماعی، ترجمۀ: غلام‌رضا غفاری و حسین رمضانی، تهران: کویر.
قادری، الف. (1392). «بررسی رابطۀ سرمایۀ اجتماعی با کیفیت زندگی شهروندان شهر سقز»، مجلۀ علمی - پژوهشی مطالعات جامعه‌شناسی، س 5، ش 19، ص 126-111.
کامران، ع.؛ پورجعفر، الف.؛ پورجعفر، م. و تقوایی، ع. (1389). «برنامه‌ریزیکیفیتزندگیشهریدرمراکزشهریوتعاریفو شاخص‌های آن»، نشریۀ جستارهای شهرسازی، س 12، ش 9، ص 62-48.
گروسی، س. و نقوی، ع. (1387). «سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی در شهر کرمان»، فصلنامۀ علمی - پژوهشی رفاه اجتماعی، س 8، ش 31 و 30، ص 83-61.
گشتاسبی، س. (1386). «سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی در شهر کرمان»، فصلنامۀ رفاه اجتماعی، س 8، ش 31 و 30، ص 72-58.
محمدی، م. (1388). سرمایۀ اجتماعی و سنجش آن، تهران: دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.
مختاری، ع. (1389). «کیفیت زندگی و اندازه‌گیری آن»، مجلۀ تخصصی اپیدمیولوژی ایران، د 4، ش 2، ص 21-9.
مرادی، ع. (1390). «تحلیل سرمایۀ اجتماعی شهروندان و تأثیر آن بر کیفیت زندگی (محلۀ شهر میاندوآب)»، پژوهش‌های جغرافیایی انسانی، د 45، ش 4، ص 119-99.
مؤمنی، م. (1396). مباحث نوین تحقیق در عملیات، تهران: مؤلف.
نادی، ف. و شهبازنژاد، ح. (1384). گزارش توسعۀ آسیا 2009-2002، ترجمه‌ای از منابع سازمان ملل و ادارۀ اطلاعات، تهران: دانشگاه آزاد واحد مرکزی.
نبوی، ع. (1392). «بررسی تأثیر سرمایۀ اجتماعی (با تأکید بر سرمایۀ اجتماعی مجازی) و دینداری بر کیفیت زندگی کارمندان دولت شهرستان کنگان در سال 91»، فصلنامۀ علوم اجتماعی، ش 17، ص 147-128.
نوغانی، م.؛ اصغرپورماسوله، الف.؛ شیما، ص. و کرمانی، م. (1388). «کیفیت زندگی شهروندان و رابطۀ آن با سرمایۀ اجتماعی در شهر مشهد»، مجلۀ علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد، س 2، ش 2، ص 30-13.
Chen, X. Yu, B. Gong, J. Wang, P. & Elliott, A. L. (2017) “Social Capital Associated with Quality of Life Mediated by Employment Experiences: Evidence from a Random Sample of Rural-to-Urban Migrants in China.” Social Indicators Research 1, 6(1): 65-78. Online publication date: www. researchgate. Net.
Das, D. (2008) “Urban Quality of Life: Acase Study of Guwahati.” Journal of Socio-Economics, 29: 30-45.
Donald, A. (2007) “What is Quality of Life? Hayward Medical Communications.” Social Indicator Research, 58: 115-126.
Ghasemizadeh, A. Berenjian-Tabrizi, H. Abedi, M. & Barzideh, O. (2011) “A Study of the Relationship among Fars Shahed and Esargar Students. Quality of Life, Self-Esteem, Locus of Control, Stress and Social Capital.” Quarterly Journal New Approaches in Educational Administration, 1: 107-124.
Giddens, A. (1999) Modernity and Selfidentity: Self and Society in the Late Modern Age. Translated by: Naser Movafaghian, Tehran: Ney Publication.
Hamudan, H. Yusof, F. & Marzukhi, M.A. (2014) “Social Capital and Quality of Life in Urban Neighborhoods High Density Housing.” Procedia - Social and Behavioral Sciences, 153: 169-179.
Karimzadeh, M. Faraz, A. & Karimzadeh, B. (2013) “Impact of Social Capital on Quality of Life: Evidence from India.” International Journal of Economic Practices and Theories, 3(4): 225-247.
Lee, Y. J. (2005) “Subjective Quality of Life Measurement in Taipei.” Building and Environment, 43: 1205-1215.
Macle, E. & Nillson, J. (2010) “Social Capital and Quality of Life in the Old Age.” Journal of Aging and Health, 18(3): 3-14.
Majidi, S. & Lahsaeizadeh, A. (2007) “Relationships between Contextual Variables, Social Capital and Satisfaction from Quality of Life: a Case Study in Rural Areas of Fars Province of Iran.” Roosta Va Towse, 9: 91-135.
Mularska-Kucharek, M. (2015) “Social Capital and Quality of Life.” The Journal of Social Sciencesof University Press, 11: 78-91.
Nahapit, J. & Ghoshal. S. (1998) “Social Capital Intellectual Capital and Organizational Advantage.” Academy of Management Review, 23(2): 242-261.
Pilips, D. (2006) Quality of Life: Concept Policy and Practice. London: Retland.
Putnam, R. D. (2000) “E Pluribus Unum: Diversity and Community in the Twenty-First Century the 2006 Johan Skytte Prize Lecture.” Scandinavian Political Studies, 30(2): 137-174.
Raphael, D. Renwick, R. Brown, I. & Rootman, I. (1996). “Quality of Life Indicators and Health: Current Status and Emerging Conceptions Soc.” Indicators Res: 39: 65-88.
Rogers, S. H. Herzong, A. R. Ofstedal, M. B. & Wheeler, L. M. (2014) “Examining Walkability and Social Capital as Indicators of Quality of Life at the Municipal and Neighborhood Scales.” Applied Research in Quality of Life, 6(2): 201-213.
Seyyedan, F. & Abdolsamadi, M. (2011) “The Relation of Social Capital with Mental Health in Women and Men.” Social Welfare, 11: 229-254.
Sharifian, A. & Fotovat, H. (2011) “The Relationship of Social Capital with Quality of Life: Case Study of Students of Shiraz Azad University.” Social Development Welfare Planning, 3: 125-155.
Stone, W. & Hughes, J. (2002) “Social Capital: Empirical Meaning and Measurement Validity.” The Journal of Australian Institute of Family Studies 27: 10-38. http://www.aifs.org.au/institute/pubs/rp27/ Date Retrieved October 18, 2013.
Uphoff, N. (2000) “Understanding Social Capital: Learning from the Analysis and Experience of Participation”. In: Dasgupta, p. and Serageldin, I. (Eds.), Social Capital: A Multifaceted Perspective, Washington, DC: The World Bank: 102-105.
Uphoff, N. & Wijayaranta, C. M. (2000) “Demonstrated Benefits from Social Capital: The Productivity of Farmer Organizations in Gal Oya, Sri Lanka.” World Development. 28(11): 1875-1890.
Wing, B. G. (2010) “Social Capital as Social Relations: The Contribution of Normative Structures.” Sociological Review, 56(2): 26-41.
Woolcock, M. (2013) “The Place of Social Capital in Understanding Social and Economic Outcomes.” The Journal of World Bank Research Observer 25(3): 112-125.
Woolcock, M. Deepa Narayan, B. & Sweeter, B. (2004) “Social Capital Implications for Development Theory, Research and Policy.” The world Band Observer, 15(2): 225-249.
Zapf, W. (1984) “Welfare Production Public Versus Private.” International Journal of Environmental Research and Public Health, 14(3): 263-274.