طراحی مدل نگهداشت ژن نخبگی با تأکید بر دانش‌آموختگان آموزش عالی و وزارت بهداشت

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری مدیریت دولتی، واحد سمنان، دانشگاه آزاد اسلامی، سمنان، ایران

2 استادیار، مرکز تحقیقات کارآفرینی، ایده‌پردازی و تجاری‌سازی، واحد سمنان، دانشگاه آزاد اسلامی، سمنان، ایران

3 استادیار، گروه مدیریت صنعتی، دانشکدۀ اقتصاد، مدیریت، و علوم اداری، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران

چکیده

با خروج نخبگان و بازنگشتن آنها به کشور، ژن‌های نخبگی هم به کشورهای نخبه‌پذیر منتقل و سبب تضعیف جریان توسعه‌یافتگی در کشور می‌شوند. هدف کلی این پژوهش طراحی الگوی نگهداشت ژن ‌نخبگی در کشور با تأکید بر وزارت‌های علوم و بهداشت است. روش به‌کار‌رفته، ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی است. 25 نفر از استادان نخبۀ وزارت‌های علوم و بهداشت در بخش مصاحبه شرکت داشتند که با روش نمونه‌گیری قضاوتی - هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی، نمونه شامل 163 نفر از استادان با شرایط خاص بود که به روش تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌های کیفی پژوهش، مصاحبۀ نیمه‌ساختارمند بود. در بخش کمی از روش دلفی فازی برای اجماع نظرهای خبرگان و از روش مدل معادلات ساختاری برای تعیین بار عاملی بین متغیرهای آشکار و پنهان و روایی و پایایی استفاده شد. نتایج پژوهش بیان‌کنندۀ وجود 553 مضمون پایه و 5 مضمون سازمان‌دهنده (عوامل: جاذبه، دافعه، مداخله‎‌گر، فردی و نگهدارنده) در حوزۀ نگهداشت ژن نخبگی بودند. در روش دلفی فازی پس از سه ‌راند که خبرگان به اجماع رسیدند، از 96 سؤال پرسش‌نامه 5 سؤال حذف شد و براساس مدل معادلات ساختاری مشخص شد عوامل جاذبه، دافعه، فردی، مداخله‌گر و نگهدارنده، درصد واریانس بالایی از عوامل نگهداشت ژن ‌نخبگی را تبیین می‌کنند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Designing a Model for Maintaining Elite Gene with an Emphasis on Graduates of Higher Education and Ministry of Health

نویسندگان [English]

  • Reza Zandi 1
  • Younos Vakilalroaia 2
  • Mohsen Farhadi Nejad 3
1 PSemnan Islamic Azad University, Semnan, Iran
2 Semnan Branch, Islamic Azad University, Semnan, Iran
3 Semnan University, Semnan, Iran
چکیده [English]

Introduction
Elite migration can be defined as a kind of phenomenon or social issue that has both positive and negative effects and, under specific conditions, it results in desirable advancement of the developing countries. Considering negative effects, elite migration causes the country to face problems in terms of science, research, economics, politics and sociology, and the development cycle will be interrupted. On the other hand, taking the desirable results into consideration, the short-term migration of elites to developed countries make them scientifically richer and once they return to the country, they can effectively contribute to the development of the economic cycle and motivate the human resources inside their country. Therefore, the overall purpose of this research is to design an elite gene retention model emphasizing graduates of higher education and Ministry of Health.
 



Material & Methods
In the present study, in order to design and examine the developmental model, mixed sequential exploratory method has been used. Regarding the qualitative section, the primary framework of qualitative pattern of retaining the elite gene was measured using scientific texts and interviewing experts through alignment method. Qualitative research method is a case study which was designed by using thematic analysis and the network of contents including three levels of basic, organizing, and inclusive themes. In the next step, by collecting quantitative data, the model was evaluated by the descriptive-survey method. For the starters, 35 intellectually-qualified professors (associate professors and above, having the experience of living and studying in foreign countries for more than 3 years, graduated from one of the top 500 universities in the world, and teaching at the top universities in Iran) were selected as the potential participants using judicial-purposeful sampling. Subsequently, in the quantitative section, 163 elite professors possessing highly special conditions were picked using Morgan table. The research tool in the qualitative section was semi-structured interviews of the library study and in the quantitative section, a questionnaire was used. In the quantitative section, a questionnaire consisting of 97 questions, which were obtained from the results of the qualitative section, was designed and distributed among the elite professors. It was examined using the Confirmatory Factor Analysis method and Smart PLS2 software.
 
Discussion of Results & Conclusion
The data obtained from content analysis method and the formation of themes network suggest that the framework of the qualitative model of elite gene retention includes five aspects of attraction factors, repulsion factors, individual factors, intervention factors, and retention factors. Regarding attraction, factors such as social welfare, job security, income, job independence, proper job opportunities and economic prosperity in the West were recognized as the most important factors. The prominent factors on repulsion were extreme administrative bureaucracy, severe inflation, improper lifestyle, injustice, and inefficient working culture. Factors on individual aspect include human security, dissatisfaction with the social system, and individual stagnation. Distance (physical and mental), unpleasant news, visa and accommodation facilities are of intervening factors. Finally, retention aspects were recognized as organizational downsizing, revision in payments, implementation of meritocracy and dissatisfaction with Western culture. Using the Fuzzy Delphi method, the experts reached agreement in three stages. During three stages of opinion poll since 2018, five questions regarding spreading smuggling, lack of research, lack of progress in manufacturing and industry, providing commuting opportunities, and reducing human resources were selected from the list. Moreover, out of 29 factors, 24 were finally approved and five factors on freedom constraints, job mobility, lack of proper nutrition, dissatisfaction with the West, and localizing the educational system were taken off the model. Conducting Confirmatory Factor Analysis method, R2 values indicate that a high portion of variance in elite gene retention factors are under the influence of attraction, repulsion, individual, intervention, and retention factors. The values obtained for each of the factors are as follows: attraction factors (0.92), repulsion factors (0.827), individual factors (0.748), intervention factors (0.753), and retention factors (0.899). In the present study, in addition to the aforementioned factors of attraction, repulsion, individuals, and intervention, we tried to identify the important factors in retaining elite in the country as well. Therefore, using experts' opinions and field studies, retention factors were picked. In previous studies, suggestions have been proposed to prevent the elite migration, but in none of these studies, retention factors have been mentioned as an important item along with the rest. Meritocracy, organizational downsizing, scientific and research facilities, credit management and job security were among the most important factors in retaining elite.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Elite Genes
  • Elite Migration
  • Content Analysis
  • Fuzzy Delphi
  • Factor Analysis

مقدمه و بیان مسئله

مهاجرت نخبگان نوعی پدیده یا مسئلۀ اجتماعی تعریف می‌شود که در روند توسعۀ ملی کشورهای در حال توسعه، اثرات منفی و در شرایطی نتایج مطلوب دارد. اثرات منفی از این منظر که با خروج نخبگان، کشور ازلحاظ علمی، پژوهشی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی با مشکل روبه‌رو و چرخۀ توسعه‌یافتگی دچار وقفه خواهد شد. تا سال 1997 توجه دانشمندان و پژوهشگران عرصۀ مهاجرت به اثرات منفی و زیانبار مهاجرت بود؛ ولی از آن زمان به بعد اثرات مثبت خروج نخبگان نیز بررسی شد؛ اثراتی ناشی از چرخش مغزها که سبب می‌شوند با خروج کوتاه‌مدت نخبگان از کشور مبدأ و عزیمت به کشورهای پیشرفته، ازلحاظ علمی غنی‌تر شوند و با برگشت به کشور هم چرخۀ اقتصادی را به حرکت درآورند و هم سبب انگیزۀ منابع انسانی داخل کشور شوند. مهاجرت نخبگان به کشورهای توسعه‌یافته و اقامت آنها در این کشورها به مدت طولانی یا دائم که با تشکیل خانواده همراه خواهد بود، سبب انتقال ژن‌های نخبگی به کشورهای نخبه‌پذیر می‌شود و کشور را ازلحاظ سیستماتیک دچار مشکل ژنتیکی می‌کند. به تعبیری خروج ژن‌ها معضلی کلی‌تر از فرار مغزهاست؛ زیرا به‌طور کلی سبب تهی‌شدن کشور از ذخایر علمی و فنی خواهد شد و به‌نوعی خروج ژن ‌نخبگی اثر مثبتی به بار نخواهد آورد. بعد از جنگ جهانی دوم، آمریکا که کشوری تازه‌نفس در عرصۀ تولید و صنعت بود و از جنگ دور قرار گرفته بود، با جذب نخبگان کشورهای درگیر جنگ همچون انگلستان، آلمان و شوروی، بنیۀ علمی خود را قوی‌تر کرد و با اتکا به وجود نخبگان طی مدتی حدود 30 تا 40 سال در عرصۀ اقتصادی و تولیدی در دنیا یکه‌تازی کرد.

فرار مغزها بیان‌کنندۀ این واقعیت است که افراد دارای استعداد علمی، اقتصادی، مدیریتی، فکری یا سیاسی با توجه به شرایط محیط اجتماعی ازجمله کمبود امکانات و تسهیلات، ضعف در نظام آموزشی و دانشگاهی، بی‌اعتنایی به تولیدات یا ایده‌های علمی و ...، اقدام به مهاجرت از کشور خود می‌کنند. سازمان ملل، مهاجرت به خارج از کشور به مدت بیش از یک سال را مهاجرت بین‌المللی تعریف کرده است (توکل و عرفان‌منش، 1393: 46). مسئله‌ای که به‌تازگی بیشتر از فرار مغزها در معرض توجه قرار گرفته است، خروج ژن نخبگی از کشور است. در مهاجرت نخبگان، فرد نخبه را از دست می‌دهیم؛ ولی در خروج ژن نخبگی این ژن‌ها هستند که انتقال می‌یابند؛ یعنی ژن‌های هوشمند به کشورهای مهاجرپذیر می‌روند و ژن‌های سطح پایین‌تر در کشورهای مهاجرگریز باقی می‌مانند؛ درنتیجه، به مرور زمان درصد ژن‌های هوشمند کشورهای نخبه‌پذیر افزایش می‌یابد و اختلاف شدید ژنتیکی بین جوامع نخبه‌پذیر و نخبه‌گریز ایجاد می‌شود؛ به‌طوری که کشورهای مقصد به جوامعی نخبه تبدیل می‌شوند و کشورهای مبدأ با کاهش ژن‌های هوشمند خود در حاکمیت کشورهای نخبه‎پذیر قرار می‌گیرند و افرادی کشور را اداره خواهند کرد که ضریب هوشی کمتری دارند (Beine et al., 2001: 277). مهاجرت هر فرد نخبه‌ از کشور، خروج یک ژنوم هوشمند محسوب می‌شود که با زندگی در کشور مقصد و تشکیل خانواده در آنجا به تکثیر و رشد ژن‌های هوشمند کمک می‌کند و همان طور که دانش و مهارت خود را منتقل می‌کنند، باورهای دینی و مذهبی خود را نیز به آنها انتقال می‌دهند (زلفی‌گل، 1383: 15). جذب هر فرد تحصیلکرده در مقطع کارشناسی‌ارشد یا دکتری از کشورهای جهان سوم، حدود یک ملیون دلار برای کشورهای صنعتی و پیشرفته منفعت دارد. بر این اساس ملاحظه می‌شود که کشورهای جهان سوم با داشتن 80 درصد جمعیت جهان، تنها 20 درصد درآمد و یک درصد ظرفیت علمی جهان را در اختیار دارند (کریمی و صیفی، 1395). هدف کلی پژوهش حاضر، تحلیل و اعتباریابی شاخص‌های مؤثر بر نگهداشت ژن نخبگی در وزارت‌های علوم و بهداشت است. با ارائۀ الگوی حفظ و نگهداشت نخبگان، ژن‌ها و درنتیجه، نسل نخبگی در کشور حفظ می‌شود و شکاف ایجادشده در زمینۀ توسعه‌یافتگی با کشورهای دیگر کاهش می‌یابد.

 

مبانی نظری

به عقیدۀ اورت لی چهار دسته از عوامل همچون عوامل مرتبط با کشورهای مبدأ (عوامل دافعه)، عوامل مرتبط با کشورهای مقصد (عوامل جاذبه)، عوامل فردی (شخصی) و عوامل مداخله‌گر (بازدارنده) بر مهاجرت افراد از کشور مبدأ تأثیر می‌گذارند. الگوی دافعه و جاذبه بیان‌کنندۀ عوامل دفع‌کننده در کشور مبدأ شامل مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و عوامل جاذبه در کشور مقصد همچون فرصت‌های شغلی، دستمزد بالاتر، سبک زندگی بهتر و امنیت بیشتر است که هرقدر میزان عوامل جاذبه در کشور مقصد نسبت به عوامل دافعه وزن بیشتری داشته باشد، امکان جذب نخبگان در آن کشورها بالاتر خواهد رفت. از نکات مثبت این نظریه توجه به عوامل فردی (سن، جنس و امنیت انسانی) و عوامل مداخله‌گر (تسهیلات روادید، تبلیغات، فاصلۀ روانی) است. نظریۀ سرمایۀ انسانی، مهارت و دانش انسان را کالایی در بازار عرضه و تقاضای کار در نظر می‌گیرد که سرمایۀ انسانی ماهر برای دست‌یابی به نتایج بهتر تصمیم به مهاجرت می‌گیرد تا بیشترین کارآیی را داشته باشد. کشورهای نخبه‌گریز با تمهیداتی که در زمینۀ نگهداشت نخبگان در نظر می‌گیرند، می‌توانند از خروج نخبگان جلوگیری کنند؛ بنابراین، باید از جذابیت‌های کشورهای توسعه‌یافته و نخبه‌پذیر الگوبرداری کنند و در بازار عرضه و تقاضای کار به‌راحتی نیروهای نخبه و ماهر را از دست ندهند یا طوری افراد ماهر را هدایت کنند تا مهاجرت به‌منزلۀ سرمایه‌گذاری و بهره‌برداری تلقی شود (بازگشت نخبگان به کشور). خروج هر فرد نخبه علاوه بر از دست رفتن تخصص و مهارت، سبب انتقال آمیزه‌های دینی و فرهنگی کشور مبدأ به کشورهای توسعه‌یافته خواهد شد (ارشاد، 1380: 50-45). طبق نظریۀ مرکز - پیرامون، مهاجرت به‌دلیل رشد بازار جهانی صورت می‌گیرد. پدیدۀ غالب در این نظریه فرایند توسعۀ سرمایه‌داری است که توازن‌نداشتن در انباشت سرمایه و درجۀ توسعه‎‌یافتگی بین کشورهای توسعه‌یافته و توسعه‌نیافته سبب این امر خواهد شد. این نظریه و نظریۀ سرمایۀ انسانی بیشتر از دیدگاه اقتصادی به پدیدۀ مهاجرت نگریسته‌اند؛ در حالی که در بیشتر کشورهای توسعه‌نیافته یا کمتر توسعه‌یافته، مسائل سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بیشتر موجبات خروج نخبگان را فراهم کرده است. مطالعات انجام‌شده نشان می‌دهند توجه به شأن و منزلت نخبگان و مشارکت آنها در امور سیاسی و حکمرانی کشور سبب ایجاد انگیزه و نگهداشت آنها خواهد شد (Massey et al., 1993). با ظهور پدیدۀ جهانی‌شدن، روند به حرکت درآمدن آزاد سرمایه، کالا، منابع انسانی و اطلاعات سرعت چشمگیری یافت و الگوی جهانی‌شدن که بیان‌کنندۀ حرکت به‌منزلۀ ویژگی بااهمیت در جوامع انسانی است، پا به عرضۀ ظهور نهاد؛ البته الگوی جهانی‌سازی نسبت به الگوهای قبلی حالت شفاف‌تری دارد و مهاجرت را نوعی حرکت منابع انسانی می‌داند که به‌سادگی صورت می‌گیرد؛ ولی در این الگو هم صحبتی از نگهداشت به میان نیامده است (مجتهدزاده، 1380). یکی از متغیرهای بنیادی اثرگذار بر مهاجرت نخبگان، امید به آینده است. استوتلند، تعریف نسبتاً دقیقی از واژۀ امید ارائه کرده و امید را ترکیبی از انتظار و احتمال دست‌یابی به هدف در نظر گرفته است. یکی از اجزای بسیار متنوع تأثیرگذار بر مهاجرت نخبگان واژۀ امید است و توانایی ارضای فرد ازلحاظ روحی و روانی را دارد و جزء عوامل فردی و شخصیتی قرار می‌گیرد؛ در حالی که باید عوامل رانشی و کششی و مداخله‌گر هم به آن افزوده شوند (جعفری‌معطر، 1387). تا به اینجا با نظریه‌هایی روبه‌رو بودیم که با نگاه علت‌یابی مهاجرت نخبگان به این موضوع نگریسته‌اند؛ اما در نظریۀ چرخش مغزها، مهاجرت نخبگان به معنی سرمایه‌گذاری بالقوه است که نخبگان با مهاجرت به کشورهای نخبه‌پذیر از امکانات مادی آنجا استفاده می‌کنند و به فردی متخصص در حوزۀ کار خود تبدیل می‌شوند. اگر کشور مبدأ بتواند تمهیداتی بیندیشد تا این افراد را به‌نوعی در کشور جذب کند، نسبت به قبل سرمایه‌های بیشتری می‌اندوزد و از نیروهای زبده و تازه‌نفس در زمینۀ پیشرفت اقتصادی و سیاسی کشور بهره می‌برد (طایفی، 1380). در نظریۀ تحصیل مغزها، منافع ناشی از مهاجرت نخبگان بررسی می‌شود. طبق این نظریه، نخبگان علمی و فنی که از کشورهای در حال توسعه به کشورهای پیشرفته مهاجرت کرده‌اند، پتانسیل بالقوه‌ای برای توسعۀ اقتصادی - اجتماعی کشور خود به شمار می‌روند. در این نظریه به تشکیل شبکه‌های ارتباطی بین متخصصان داخل و خارج کشور به‌صورت مجازی و حقیقی (برگزاری سمینارها و کنفرانس‌ها در داخل و خارج از کشور) پرداخته شده است (شاه‌آبادی و پوران، 1393: 135).

 

پیشینۀ پژوهش

صحبتی‌ها و همکاران (1394) در پژوهش «بررسی مهاجرت نخبگان ایرانی در حوزۀ پزشکی به دانشگاه‌های کشورهای توسعه‌یافته و صنعتی در پایگاه اطلاعاتی اسکوپوس» از ستاندۀ علمی نخبگان ایرانی قبل و بعد از مهاجرت آنها به‌منزلۀ معیار سنجش در پایگاه اطلاعاتی علمی استفاده کردند. آنها با استفاده از روش توصیفی - پیمایشی و رویکرد علم‌سنجی، به این نتیجه رسیدند که آمار مهاجرت نخبگان مرد از زنان نخبه بیشتر است.

جانعلیزاده چوب‌بستی و همکاران (1393) در پژوهشی به روش پیمایشی با عنوان «بررسی جامعه‌شناختی تمایل به برون‌کوچی نخبگان علمی» که شاخص‌های آن، عوامل کششی (جاذبۀ مقصد)، عوامل رانشی (دافعۀ مبدأ) و تمایل به مهاجرت (متغیر وابسته) هستند، از روش درصدی و توصیفی برای تجزیه و تحلیل داده‌ها استفاده کرده‌اند. نتایج نشان دادند حدود 54 درصد از نخبگان شرکت‌کننده در این مطالعه به ماندن در ایران و بقیۀ آنها به مهاجرت تمایل داشتند.

براساس پژوهش قانعی‌راد و همکاران (1392) دانشجویان در تصمیم‌گیری راهبردی خود برای کنترل و تغییر اوضاع نامطلوب، گزینۀ مهاجرت را انتخاب می‌کنند و به نگارش مقالات بین‌المللی همچون ابزار تسهیل‌گر این کنش راهبردی دست می‌زنند. تأثیر عوامل عینی و ذهنی با دامن‌زدن به میل به مهاجرت میان دانشجویان، آنان را به‎سمت تولید محصولات علمی بدون مشتری داخلی اما امتیازبخش سوق می‌دهد.

حاتمی و همکاران (1391) دلایل گرایش به مهاجرت 120 نفر از دانشجویان تحصیلکردۀ مراجعه‌کننده به مراکز اعزام دانشجویان به خارج از کشور شهر شیراز را بررسی کردند. روش پژوهش از نوع پیمایشی بوده و تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS انجام شده است. در این پژوهش شاخص‌ها عواملی همچون دافعه‌های اقتصادی، دافعه‌های علمی - تخصصی، دافعه‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، جاذبه‌های اقتصادی خارجی و جاذبه‌های علمی – تخصصی خارجی‌اند. نتایج مطالعۀ آنها نشان می‌دهند عواملی نظیر بیکاری، نداشتن درآمد کافی، نداشتن امنیت شغلی، بحران‌های اقتصادی، محدودیت آزادی فردی و ... به‌گونه‌ای معنادار به‌منزلۀ عوامل رانشی در مهاجرت دانشجویان دختر به خارج از کشور مؤثرند.

زلفی‌‎گل (1383) در پژوهش توصیفی «مهاجرت ژن‌ها»، مهاجرت ژن‌های هوشمند به کشورهای توسعه‌یافته و نخبه‌پذیر را بررسی کرد. او واژۀ ژن‌های هوشمند را از واژۀ فرار مغزها مجزا و طیف جدیدی را در مسئلۀ مهاجرت نخبگان ایجاد کرد. شاخص‌های عمدۀ این مقاله، توسعۀ پایدار، ژنوم‌های هوشمند، چالش‌های جهانی، عوامل دافعه و جاذبه‌اند.

بیومون و همکاران[1] (2017) در مقالۀ «فرار مغزهای زنان در لهستان و آلمان: دیدگاهی جدید برای تحقیق»، مهاجرت زنان بین لهستان و آلمان در سال‌های 2015-1989 را بررسی کردند. در این پژوهش از دو دیدگاه کیفی و کمی برای تحلیل و جمع‌آوری داده‌ها، از منابع ملی و بین‌المللی مختلفی بهره گرفته و برای تحلیل نتایج از تعدادی الگوی اقتصادسنجی استفاده شده است. در این الگوی مهاجرتی، مسئلۀ خروج متخصصان از لهستان به آلمان از دیدگاه جنسیتی به‌‎خوبی بررسی شده است.

ماریناکو وهمکاران[2] (2016) در مقالۀ «پدیدۀ فرار مغزها در بخش آموزش عالی در یونان: نگرش‌ها و نظرات دربارۀ تصمیم به مهاجرت»، مهاجرت افراد تحصیلکرده یا بااستعداد به‌ویژه متخصصان حرفه‌ای، پژوهشگران، دانشگاهیان و دانشجویان را بررسی کردند و یافته‌های به‌دست‌آمده از مصاحبه‌های انجام‌شده با 35 مدرس را - که قبلاً از یونان مهاجرت کرده بودند و در مؤسسات آموزش عالی در سراسر جهان کار می‌کنند - ارائه دادند.

آرویو – دی‌آندا و کاستاندا – کامی[3] (2016) در مقالۀ «چرخش مغزها در مکزیک: مباحث باقی‌مانده»، وضعیت فعلی چرخش مغزها را ازنظر بین‌المللی و در بافت جامعۀ مکزیک بررسی کردند. آنها با بحث دربارۀ مزایا و محدودیت‌های موجود دربارۀ چرخش مغزها، مشخص کردند رابطه‌ای که دربارۀ مکزیک غالب است، از نوع چرخش مغزها نیست.

آفریدی و بلوچ[4] (2016) نگهداشت و ممانعت از فرار مغزهای پزشکان پاکستانی را بررسی کردند. در این مقاله نقش مهاجرت پزشکان پاکستانی در بهبود و توسعۀ سیستم مراقبت‌های بهداشتی و بهبود اقتصادی - اجتماعی کشورهای توسعه‌یافته بررسی و از منابع ثانویة مختلفی مانند مطالعاتِ پژوهشی منتشرشده، گزارش‌های دولتی و روزنامه‌ها و مصاحبه‌های منتشرشده برای جمع‌آوری داده‌ها استفاده شده است. داده‌های جمع‌آوری‌شده، با استفاده از مستندات و تحلیل محتوایی تجزیه و تحلیل شدند. این نتیجه به دست آمده است که می‌توان از دیازپورا آپشن به‌منزلۀ راهبردی برای جلوگیری از اثرات مضر فرار مغزهای پزشکی استفاده کرد.

لی و مون[5] (2013) تمایل دلایل و ترجیحات 717 دانشجوی رشتۀ پرستاری را در کره برای مهاجرت به خارج از کشور مطالعه کردند. در این پژوهش، از رویکردی توصیفی برای تحلیل نتایج استفاده شد. داده‌ها با استفاده از پرسش‌نامه جمع‌آوری شدند. حقوق، محیط کاری، فرصت شغلی، ثبات سیاسی و اجتماعی و فرصت‌های آموزشی، متغیرهای این پژوهش در نظر گرفته شدند. دو دلیل عمده برای مهاجرت مشارکت‌کنندگان عبارت بود از: دلیل اقتصادی (حقوق) (7/29 %)، توسعۀ حرفه‌ای (2/28 %). بیش از نیمی از این پاسخ‌دهندگان ترجیح دادند به ایالات متحده مراجعت کنند.

انگوما و اسماعیل[6] (2013) عوامل مؤثر بر تصمیمات مهاجرتی، مهاجران ماهر و چرایی مهاجرت کارگران متخصص از کشورهای در حال توسعه و ماندن طولانی آنها در خارج، با وجود نیاز مبرم این کشورها به پرسنل با تخصص بالا را بررسی کردند. الگوی اقتصادی این پژوهشگران، رابطۀ U‌شکل وارونه بین میزان مهاجرت متخصصان، تفاوت‌های دستمزدی و همگرایی درآمدی با کشورهای مقصد را نشان می‌دهد.

لاکی[7] (2012) در مقالۀ «فرار مغزها تا منافع مغز: تحلیلی تطبیقی از توسعۀ اقتصاد در گینس ویل در فلوریدا با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی»، قوت‌ها در بخش صنعت گینس ویل را کشف و این موضوع را تعیین کرد که چگونه گینس ویل می‌تواند به‌طور کامل ازطریق سیاست و توسعه روی پتانسیل خود سرمایه‌گذاری کند؛ پس از اتمام تجزیه و تحلیل مشخص شد قوت‌های شهر گینس ویل در بخش‌های آموزش و خدمات درمانی آن نهفته است.

اوسترین و ادی[8] (2012) در پژوهش «معکوس‌کردن مسئلۀ فرار مغزها در آفریقا در موضوع مهاجرت: مسائل موردتردید»، اثرات خالص فرار مغزها بر این قاره در برابر محیط جهانی را بررسی کردند. براساس نتایج به‌دست‌آمده، نگهداشت استعداها در قارۀ آفریقا، مستلزم توسعۀ این قاره است.

بندی‌کت و اوکپییر[9] (2012) موضوع فرار مغزها و توسعۀ قارۀ آفریقا را بررسی و تصریح کردند که قارۀ آفریقا هر روز در حال از دست دادن متخصصان خود ازطریق فرار مغزها به کشورهای غنی‌تر است. کیفیت آموزش، زیرساخت‌های آموزشی و شرایط اقتصادی ازجمله متغیرهای این پژوهش بوده است.

نواب و شافی[10] (2011) در پژوهش «نگهداشت مغزها، سیاست‌های پذیرفته‌شده ازسوی جمهوری خلق چین برای جذب و نگهداشت استعدادهای تحقیقاتی»، معضل عمده در کشورهای در حال توسعه را بررسی کردند. پایۀ منافع مهاجران متخصص، اقتصاد است. نتیجه این می‌شود که کشورهای دارای اقتصادهای توسعه‌یافته، افراد متخصص را به‌سمت خود جذب می‌کنند؛ در حالی که کشورهای کمتر توسعه‌یافته، افراد با مهارت و متخصص خود را به کشورهای توسعه‌یافته منتقل می‌کنند.

پژوهش حاضر هم جزء پژوهش‌های بدیع و جدید در زمینۀ مهاجرت نخبگان به شمار می‌آید که به مهاجرت از دیدگاه ژن نخبگی توجه کرده است و همین مسئله سبب تفاوت چشمگیری بین این پژوهش با پژوهش‌های پیشین شده است. ازجمله موارد تشابه در پیشینۀ پژوهش و پژوهش فعلی استناد به نظریۀ جاذبه و دافعه است. در بیشتر پژوهش‌های پیشین، موضوع بررسی‌شده دلایل مهاجرت و خروج نخبگان بوده است؛ در حالی که در پژوهش فعلی بر نگهداشت نخبگان از بعد ژن نخبگی تمرکز شده است.

 

روش‌شناسی و طرح پژوهش

روش‌شناسی

در پژوهش حاضر در راستای تدوین و آزمون الگوی توسعۀ آن از روش ترکیبی متوالی اکتشافی از نوع ابزارسازی استفاده‌ شده است. در روش‌های ترکیبی پژوهشگر به جای اینکه ابتدا داده‎های کمی را تحلیل یا جمع‌آوری کند، با داده‌‎های کیفی شروع می‌کند؛ سپس اطلاعات کمی را جمع‌آوری می‌کند. هدف این طرح، جمع‌آوری داده‌های کیفی است تا پدیده‌ای کشف شود؛ سپس داده‌های کمی جمع‎‌آوری می‌شوند تا روابط یافت‌شده در داده‌های کیفی تبیین شوند. پژوهشگران زمانی از این طرح استفاده می‌کنند که ابزارها، متغیرها و اندازه‎‌های موجود برای جمعیت در حال مطالعه موجود نیستند (کرسول و کلارک، 1390: 83). در این راستا ابتدا در بخش کیفی با استفاده از متون علمی و مصاحبه با متخصصان و کارشناسان، چارچوب اولیۀ الگوی کیفی نگهداشت ژن نخبگی بررسی و اعتبار آن با روش همسوسازی سنجیده شد.

در این بخش، روش پژوهش کیفی از نوع مطالعۀ موردی است که با استفاده از تحلیل مضمون (شناسایی یک پدیده) و شبکۀ مضمون‌ها (تشریح یک پدیده) در 3 سطح مضمون‌های پایه (کدها و نکات کلیدی موجود در متون)، مضمون‌های سازمان‌دهنده (مقولات به‌دست‌آمده از ترکیب و تلخیص مضمون‌های پایه) و مضمون‌های فراگیر (مضمون‌های عالی دربرگیرندۀ اصول حاکم بر متن به‌منزلۀ یک کل)، الگوی کیفی نگهداشت ژن نخبگی طراحی شد. در مرحلۀ بعد با گردآوری داده‌های کمی، الگوی مدنظر به روش توصیفی - پیمایشی سنجیده و درنهایت، نتایج کمی و کیفی تفسیر شد.

 

جامعۀ آماری، مشارکت‌کنندگان و روش نمونه‌گیری

برای تدوین اولیۀ الگوی نگهداشت ژن نخبگی، تعداد 25 نفر از استادان دارای شرایط نخبگی و مهاجرت (دانشیار به بالا، سابقۀ زندگی و تحصیل در کشورهای خارجی بیش از سه سال، فارغ‌التحصیل از بین 500 دانشگاه برتر دنیا و تدریس در دانشگاه های برتر ایران) به‌منزلۀ مشارکت‌کنندگان بالقوه با روش نمونه‌گیری قضاوتی - هدفمند، صاحب‌نظران کلیدی و فن اشباع نظری انتخاب شدند. در بخش کمی نیز 163 نفر از استادان نخبه با شرایط خاص با استفاده از نمونه‌گیری تصادفی انتخاب شدند. روش محاسبۀ نمونه با استفاده از جدول مورگان انجام شد. از پرکاربردترین روش‌ها برای محاسبۀ حجم نمونۀ آماری، جدول مورگان است. این جدول حداکثر تعداد نمونه را ارائه می‌کند. جامعۀ آماری مدنظر 280 نفر از استادان با شرایط خاص است که با استفاده از جدول مورگان نمونۀ متناظر با آن 163 نفر است. بیشتر پاسخ‌دهندگان دانشیار به بالا و دارای سابقۀ کاری 20 سال به بالا و در دانشگاه‌های تراز اول ایران مشغول به کار بودند.

 

ابزار پژوهش

برای گردآوری داده‌ها علاوه بر اینکه با 25 نفر از استادان دانشگاه‌های کشور که شرایط نخبگی و مهاجرت داشتند، مصاحبۀ نیمه‌‎ساختاریافته انجام شد، از اسناد و منابع مختلفی همچون کتاب‌ها، پایان‌نامه‌ها، مجلات فارسی و انگلیسی برای استخراج مضمون‌های پایه، سازمان‌دهنده و فراگیر الگوی کیفی نگهداشت ژن نخبگی استفاده شد. پرسش‌نامه‌ای براساس نتایج به‌دست‌آمده از بخش کیفی که برگرفته از تحلیل مضمون و مصاحبه بود، تنظیم و برای تعیین اعتبار آن از روش روایی صوری استفاده شد؛ استادان مشاور و راهنما پرسش‌نامه را پس از تنظیم برای شیوایی ازنظر نوشتاری و شفافیت اطلاع‌رسانی به پاسخ‌دهندگان بررسی کردند. برای تعیین میزان پایایی پرسش‌نامه ضریب آلفای کرونباخ اندازه‌گیری شد که میزان آن در این پژوهش 92% بود. پرسش‌نامۀ ذکرشده که از یافته‌های بخش کیفی استخراج شده بود، 97 سؤال داشت که در اختیار استادان نخبه قرار گرفت. داده‌های پرسش‌نامه با استفاده از روش تحلیل عاملی با نرم‌افزار PLS بررسی شد.

روش تجزیه ‌و تحلیل اطلاعات

برای تعیین و استخراج عوامل الگوی نگهداشت ژن نخبگی در بخش کیفی پژوهش از روش تحلیل مضمون استفاده‌ شد که مراحل آن به‌صورت زیر است:

مرحلۀ اول: مطالعه و توصیف متون که موارد زیر را در بر دارد: 1) آشنایی با متون که اساس شکل‌گیری مراحل بعدی است. در این گام پس از گردآوری اطلاعات، ایده‌هایی دربارۀ کدگذاری و الگوها شکل می‌گیرد. ازجمله اقداماتی که در این مرحله انجام می‌شود شامل مطالعۀ اولیه و دوبارۀ داده‌ها، نوشتن ایده‌های اولیه و مکتوب‌کردن داده‌هاست. 2) ایجاد کدهای اولیه و کدگذاری که به‌صورت پیشنهاد چارچوب کدگذاری و تهیۀ قالب مضامین، تفکیک متن به بخش‌های کوچک‌تر و کدگذاری ویژگی‌های مهم داده‌ها انجام می‌شود. 3) جستجو و شناخت مضامین: در این گام تمام داده‌های کدگذاری‌شدۀ مرتبط با هر یک از مضامین، بررسی و گردآوری می‌شوند. اقدام‌های موردنیاز در این گام عبارت‌اند از: تطبیق کدها با قالب مضامین، استخراج مضامین از بخش‌های کدگذاری‌شدۀ متون و پالایش و بازبینی مضامین.

مرحلۀ دوم: عبارت است از تشریح و تفسیر متون که شامل دو بخش است: 1) ترسیم شبکۀ مضامین به‌صورت مرتب‌کردن مضامین، انتخاب مضامین پایه، سازمان‌‎دهنده و فراگیر، ترسیم نقشه‌های مضامین و اصلاح و تأیید شبکه‌های مضامین. مضامین باید با یکدیگر همخوانی داشته باشند. 2) تحلیل شبکۀ مضامین: در این بخش شبکه‌های مضامین بررسی و تجزیه ‌و تحلیل می‌شوند و به هر یک از مضامین تعریف‌‌شده عنوانی مشخص داده می‌شود.

مرحلۀ سوم: ترکیب و ادغام متون که شامل تدوین گزارش نهایی پژوهش است. اقداماتی که در این مرحله اجرا می‌شوند عبارت‌اند از: تلخیص و بیان مختصر و صریح شبکۀ مضامین، استخراج داده‌ها، برقراری ارتباط بین نتایج تحلیل، سؤالات پژوهش و مبانی نظری، نوشتن گزارش علمی و تخصصی از تجزیه و تحلیل‌ها.

در بخش کمی پرسش‌نامه‌ای شامل 97 سؤال که از نتایج بخش کیفی به دست آمده بود، طراحی شد و در اختیار استادان نخبه قرار گرفت؛ سپس داده‌های به‌دست‌آمده از پرسش‌نامه با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی به کمک نرم‌افزار «اسمارت پی ال اس 2» بررسی شد. برای تأیید پایایی پرسش‌نامه و الگوی اندازه‌گیری از شاخص‌های ضرایب آلفای کرونباخ (بیش از 7/0)، پایایی ترکیبی (CR) (بیش از 7/0) و ضرایب بارهای عاملی و برای روایی پرسش‌نامه از روش دلفی فازی استفاده شد.

 

یافتههای پژوهش

در این بخش، پس از جمع‌آوری داده‌ها ازطریق مصاحبه با متخصصان و مطالعۀ جامع منابع مختلفی همچون کتاب‌ها، پایان‌نامه‌ها و مجلات فارسی و انگلیسی، شناخت اولیه از الگوی کیفی نگهداشت ژن نخبگی به دست آمد و چارچوب اولیۀ نگهداشت نخبگان استخراج شد؛ سپس با استفاده از مبانی نظری موجود، پیشینۀ پژوهش و دیدگاه استادان دانشگاه‌های کشور که شرایط نخبگی و مهاجرت را داشتند و به شیوۀ همسوسازی، چارچوب اولیه اعتبارسنجی شد. در این مرحله 553 کد پایه و 5 مضمون سازمان‌دهنده (دافعه، جاذبه، مداخله‌گر، فردی و نگهدارنده) و مضمون فراگیرِ نگهداشت ژن نخبگی شناسایی شد.

 

اعتباریابی نتایج بخش کیفی

داده‌های به‌دست‌آمده از روش تحلیل مضمون و شکل‌گیری شبکۀ مضامین نشان می‌دهند چارچوب الگوی کیفی نگهداشت ژن نخبگی 5 بعد دارد. برای بررسی روایی و پایایی کیفی این چارچوب از روش همسوسازی استفاده شده است. مراجعه به مبانی نظری و پیشینۀ پژوهش نشان داد ابعاد برآمده از تحلیل مضامین مصاحبه‌‎ها با مبانی نظری و پیشینۀ پژوهش همسوست. شواهد همسوسازی در جدول 1 آمده‌اند.

 

جدول1- شواهد همسوسازی داده‌‎های پژوهش

عوامل فراگیر

مضامین برآمده از مصاحبه

مبانی نظری و پژوهشی

 

نگهداشت ژن نخبگی

جاذبه

صحبتی‌ها و همکاران، 1394؛ جانعلیزاده چوب‌بستی و همکاران، 1393؛ حاتمی و همکاران، 1391؛ شاه‌آبادی و پوران، 1393؛ طالبی‌زیدی و رضایی، 1388؛ زلفی‌گل، 1383؛ Lee & Moon, 2013؛ Ribeiro et al., 2014; Sylla, 2011; .Benedict & Ukpere, 20102

دافعه

جانعلیزاده چوب‌بستی و همکاران، 1393؛ حاتمی و همکاران، 1391؛ طالبی‌زیدی و رضایی، 1388؛ زلفی‌گل، 1383؛ Marinakou et al., 2016؛ Ngoma & Ismail, 2013؛Sylla, 2011; Bass & Brucker, 2012; Aridi, 2015; Gamaty, 2012; Ribeiro et al., 2014; Benedict & Ukpere, 2012

مداخله‌گر

عسکری و همکاران، 1387؛ شاه‎آبادی و پوران، 1393؛ زلفی‌گل، 1383؛ میرزامصطفی و قاسمی، 1392؛ جوادزاده، 1394؛ Ngoma & Ismail, 2013

فردی

عسکری و همکاران، 1387؛ زلفی‌گل، 1383؛ میرزامصطفی و قاسمی، 1392؛ جوادزاده، 1394؛ Beaumont et al, 2017

نگهدارنده

Nawab & Shafi, 2011; Lee & Moon, 2013; Osaretin & Eddy, 2012; Lackey, 2012; Gamaty, 2012; Aridi, 2015; Afridi & Baloch, 2016; Dimava et al., 2012; Arroyo-DeAnda, & Castañeda-Camey, 2016

 


در شکل 1 با استفاده از نتایج قسمت‌های قبلی، الگوی نگهداشت ژن نخبگی ارائه می‌شود که شامل مضامین فراگیر، سازمان‌دهنده و تعدادی از مضامین پایه است.

 

نتایج بخش کمی

پس از استخراج الگوی نگهداشت ژن نخبگی، 97 گویه از الگو استخراج و طی مراحل زیر آزمون شد.

 

  • دلفی فازی

برای شناسایی عوامل اثرگذار بر نگهداشت ژن نخبگی از مقالات مختلف و مصاحبه با خبرگان استفاده شد. با استفاده از روش دلفی فازی طی سه مرحله خبرگان به اجماع نظر رسیدند. میزان اختلاف نظر خبرگان در مرحلۀ دوم و سوم کمتر از حد آستانۀ 2/0 است؛ بنابراین، نظرسنجی در این مرحله متوقف شد و در طی سه مرحله نظرسنجی از 97 سؤال، 5 سؤالِ گسترش قاچاق، کمبود پژوهانه، وجودنداشتن پیشرفت در تولید و صنعت، فراهم‌کردن امکان رفت‌وآمد و کاهش نیروی انسانی از الگوی مفهومی نهایی پژوهش حذف شدند (نظرسنجی دوم). همچنین از 29 زیرعامل، درنهایت، 24 عامل پذیرش و5 زیرعاملِ محدودیت‌های آزادی، امکان تحرک شغلی، نداشتن تغذیۀ مناسب، نارضایتی از غرب و بومی‌کردن نظام آموزشی از الگو حذف شد.

در ادامه برای آزمون زیرعوامل و سؤالات شناسایی‎شده، پرسش‌نامه‌ای با طیف 5‌گزینه‌ای لیکرت تهیه و بین نمونۀ آماری توزیع شد؛ سپس برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش حداقل مربعات جزئی با نرم‌افزار smart PLS2 برای تحلیل تأییدی مرحلۀ اول و برازش الگوی اندازه‌گیری استفاده شد.

 

شکل ۱- الگوی نگهداشت ژن نخبگی

 

 

  • ·                  ارزیابی الگوی ساختاری

خروجی نرم‌افزار PLS بار عاملی شاخص‌های الگوست. بارهای عاملی بالای 3/0 پذیرفتنی است و شاخص‌های دارای بار عاملی کمتر از این مقدار از الگو حذف خواهند شد. مطابق نتایج به‌دست‌آمده، همۀ شاخص‌های الگو تأیید شده‌اند. همچنین مقدار t-Value به شکل زیر استخراج شد. این مؤلفه نشان می‎‌دهد سطح معناداری هر یک از روابط الگو چه مقدار است. چنانچه مقدار t از 96/1 بیشتر باشد، تأییدشدنی است و همان طور که در جدول 2 ملاحظه می‌شود، تمام روابط الگو، شرط حداقل مقدار برای تأیید را دارند. جدول 3، معیارهای کیفیت الگوی ساختاری نگهداشت ژن نخبگی و جدول 4، خلاصۀ نتایج معادلات ساختاری را نشان می‎‌دهند. مقادیر R2 نشان می‌دهند عوامل جاذبه، عوامل دافعه، عوامل فردی، عوامل مداخله‌گر و عوامل نگهداشت، درصد واریانس بالایی از عوامل نگهداشت ژن نخبگی را تبیین می‌کنند.

 

 

 

 

 

 

جدول 2- خروجی t-value و بار عاملی تأییدی زیرشاخصهای الگوی پژوهش

عامل اصلی

سازه

سؤالات پرسش‌نامه

بار عاملی

t-Values

تأیید/رد

 

 

 

 

 

 

 

عوامل جاذبه

فرصت‌های شغلی

افزایش بازده و کارآیی اقتصادی

همسویی شغل با خصوصیات رفتاری

همخوانی رشتۀ تحصیلی

جایگاه شغلی - اجتماعی

718/0

629/0

664/0

801/0

378/11

258/7

935/9

629/30

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

امنیت شغلی

جابه‌جایی کمتر در شغل

رضایت اقتصادی

انتخاب شغل مناسب

تمرکز بر شغل

832/0

919/0

929/0

904/0

154/26

180/69

630/65

525/54

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

رفاه اقتصادی

توزیع درآمد مناسب

جریانات سرانۀ مؤثر مصرف

درآمد کافی برای زندگی مناسب

وجودنداشتن ناامنی اقتصادی

811/0

782/0

791/0

870/0

482/32

705/18

946/21

582/45

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

استقلال در کار

ارتقای کارآمدی

نوآوری

تعهد

رضایتمندی

خلاقیت، یادگیری

783/0

858/0

676/0

641/0

0.811

783/20

140/32

319/13

569/9

228/28

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

رفاه اجتماعی

بیمه‌های درمانی

سلامت روح

مسکن و امکانات

بهداشت و درمان

تغذیۀ مناسب

0.758

0.690

0.811

0.828

0.846

021/22

324/12

735/22

641/30

655/37

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

 

 

عوامل دافعه

بروکراسی شدید اداری

فساد اداری

رانت‌خواری

کاهش کیفیت خدمات اداری

0.850

0.842

0.830

466/31

651/36

748/27

تأیید

تأیید

تأیید

هزینه و تورم زیاد

تورم مسکن

هزینۀ حمل و نقل

شرایط نامناسب ارزی

تورم پول

0.850

0.802

0.792

0.750

857/35

500/23

519/24

011/16

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

فرهنگ کاری ناکارآمد

رعایت‌نکردن انضباط کاری

علاقه‌نداشتن به شغل

0.853

0.859

391/36

968/32

تأیید

تأیید

بی‌عدالتی اجتماعی

مراعات‌نکردن حقوق افراد

ضایع‌کردن حقوق دیگران

تبعیض

رعایت‌نکردن شایستگی‌ها

0.789

0.634

0.855

0.789

775/21

606/8

500/38

317/27

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

شخصیت کاری

طرز تلقی‎ها

ارزش‌ها

شیوه‌های رفتار

حالت‌ها و سلیقه‌ها

0.736

0.806

0.776

0.759

495/27

331/20

276/25

341/21

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

 

 

 

 

عوامل فردی

وجودنداشتن بهداشت مناسب

فرهنگ نامطلوب بهداشت مشاغل

کاهش رعایت اصول بهداشتی در جامعه

پیگری نامناسب و بی‌‎موقع سلامتی

0.774

0.842

0.729

196/14

587/21

408/21

تأیید

تأیید

تأیید

عقب‌افتادگی فردی

توسعه‌نیافتگی

شرایط اجتماعی و سیاسی

سطح پایین آموزش

0.785

0.908

0.893

262/27

800/51

317/59

تأیید

تأیید

تأیید

نارضایتی از نظام اجتماعی

بی‌تفاوتی اجتماعی

احساس ناامنی

وجودنداشتن احساس همدلی

احساس ازخودبیگانگی

0.742

0.831

0.735

0.728

350/12

293/18

980/12

681/9

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

فواصل درآمدی

سیستم حقوق و دستمزد نامناسب

توزیع ناعادلانۀ ثروت

فاصلۀ زیاد دهک‌های درآمدی

0.852

0.846

0.708

627/41

420/31

690/10

تأیید

تأیید

تأیید

امنیت انسانی

عوامل زیست‌محیطی

غذا و بهداشت

اقتصاد

0.810

0.845

0.847

060/23

549/26

186/34

تأیید

تأیید

تأیید

 

 

 

عوامل مداخله گر

فاصلۀ توسعه‌یافتگی

کاهش فاصلۀ روانی نخبگان

کاهش فاصلۀ توسعه‌یافتگی

کاهش فاصلۀ علمی

0.854

0.899

0.834

245/31

874/56

790/30

تأیید

تأیید

تأیید

تبلیغات مطلوب

کاهش درگیری ذهنی نخبگان

افزایش انگیزش

روحیۀ مناسب

اعتماد به دولت‌ها

0.813

0.845

0.845

0.806

167/24

890/32

918/28

958/27

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

تسهیلات روادید و اقامت

سهم‌الوصل بودن گرفتن روادید

ویزای مخصوص پژوهشگران و استادان

گرفتن اقامت به‌صورت موقت و دائم

0.872

0.776

0.908

38.481

600/16

622/52

تأیید

تأیید

تأیید

اقلیت‎‌ها و ایدئولوژیک

داشتن حق مالکیت خصوص

وجود تساهل نسبت به عقاید دیگران

اولویت آزادی فردی

0.815

0.743

0.661

034/19

100/11

783/8

تأیید

تأیید

تأیید

 

 

 

عوامل نگهداشت

کوچک‌کردن سازمان‌ها

اهداف اثربخشی و کارآیی

تصمیم‌های عمدی و آگاهانه

تغییرات در فرایند کار

0.879

0.877

0.909

713/37

712/37

894/60

تأیید

تأیید

تأیید

اجرای نظام شایسته‌سالاری

جلوگیری از تبارسالاری

نبود رابطه

وجود احزاب سیاسی کارآمد

واگذاری امور به افراد نخبه

0.908

0.893

0.858

0.748

593/69

993/54

749/33

169/17

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

تسهیلات علمی و پژوهشی

تجهیزات آمایشگاه‌ها

راه‌‎اندازی مراکز پژوهشی

0.789

0.902

616/21

974/56

تأیید

تأیید

برگزاری سمینارهای داخلی و خارجی

ارتباط با صنعت

0.854

0.814

649/33

753/23

تأیید

تأیید

مدیریت اعتبارات پژوهشی

نگاه توسعه‌ای به پژوهش

توجه مالی و معنوی ویژه به نخبگان

نظارت عادلانۀ دولت

0.711

0.731

0.852

937/14

059/11

941/38

تأیید

تأیید

تأیید

نگهداشت شغلی

ایجاد انگیزش

ارزیابی مشاغل بهینه

راهبرد جبران خدمت مناسب

تهیۀ شناسنامه‌های شغلی

0.748

0.717

0.830

0.819

454/25

449/14

059/28

413/28

 

تأیید

تأیید

تأیید

تأیید

 

جدول 3- معیارهای کیفیت الگویط ساختاری نگهداشت ژن نخبگی

سازه

روایی همگرا

پایایی

برازش کلی الگوهای اندازه‌گیری

میانگین واریانس (AVE> 0.5)

پایایی ترکیبی (CR> 0.7)

آلفای کرونباخ > 7/0

شاخص اشتراک

(CV Com   1)

شاخص افزونگی

(CV Red    1)

عوامل جاذبه

560/0

948/0

941/0

460/0

423/0

عوامل دافعه

584/0

941/0

933/0

484/0

399/0

عوامل فردی

533/0

923/0

911/0

433/0

322/0

عوامل مداخله‌گر

590/0

922/0

906/0

490/0

367/0

عوامل نگهداشت

504/0

947/0

941/0

504/0

452/0

نگهداشت ژن نخبگی

500/0

982/0

981/0

400/0

-

 

جدول 4- نتایج معادلات ساختاری نگهداشت ژن نخبگی

سازه

بتا

آمارۀ t

R2

نتیجه

عوامل جاذبه

959/0

298/122

92/0

تأیید

عوامل دافعه

909/0

130/48

827/0

تأیید

عوامل فردی

865/0

653/36

748/0

تأیید

عوامل مداخله‎‌گر

868/0

37

753/0

تأیید

عوامل نگهداشت

948/0

512/90

899/0

تأیید

|t|>1.96 Significant at P<0.05, |t|>2.58 Significant at P<0.01,


 


نتیجه

با توجه به اینکه دربارۀ متغیر ژن نخبگی، هیچ نظریه و الگویی وجود ندارد، در پژوهش حاضر در راستای تدوین و آزمون الگوی توسعۀ آن از روش ترکیبی متوالی اکتشافی از نوع ابزارسازی استفاده‌ شده است. در این راستا ابتدا در بخش کیفی با استفاده از متون علمی و مصاحبه با استادان دارای شرایط نخبگی و مهاجرت، چارچوب اولیۀ الگوی کیفی نگهداشت ژن نخبگی با تمرکز بر مهاجرت نخبگان ‌استخراج و اعتبار آن با روش همسوسازی سنجیده شد. برای سنجش کمی پژوهش در مرحلۀ دوم پس از انتخاب نمونه، پرسش‌نامۀ گردآوری‌شده به‌‌صورت کمی اجرا و رواسازی شد و با استفاده از روش‌های دلفی فازی و PLS روایی و پایایی پرسش‌نامه و بار عاملی روابط بین متغیرهای آشکار و پنهان تأیید شد. همچنین الگوی کیفی نگهداشت ژن نخبگی به‌طور ویژه در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی پذیرفته شد. روش پژوهش، کیفی از نوع مطالعۀ موردی است که الگوی کیفی نگهداشت ژن نخبگی با استفاده از تحلیل مضمون (شناسایی یک پدیده) و شبکۀ مضمون‌ها (تشریح یک پدیده) در 3 سطح مضمون‌های پایه (کدها و نکات کلیدی موجود در متون)، مضمون‌های سازمان‌دهنده (مقولات به‌دست‌آمده از ترکیب و تلخیص مضمون‌های پایه) و مضمون‌های فراگیر (مضمون‌های عالی دربرگیرندۀ‌ اصول حاکم بر متن به‌منزلۀ کل) طراحی شد. برای تعیین و استخراج عوامل الگوی نگهداشت ژن نخبگی در بخش کیفی پژوهش از روش تحلیل مضمون استفاده ‌شد. داده‌های به‌دست‌آمده از روش تحلیل مضمون و شکل‌گیری شبکۀ مضامین نشان می‌دهند چارچوب اولیۀ الگوی کیفی نگهداشت ژن نخبگی، 5 بعد دارد. الگو شامل ابعاد جاذبه، دافعه، فردی، مداخله‌گر و نگهداشت است که در مقایسه با الگوی «اورت اس لی» عوامل نگهدارنده یا نگهداشت نخبگان که نقطۀ عطفی در پژوهش‌های انجام‌شده‌اند، به الگو اضافه شده است. با استفاده از روش تحلیل عاملی و نرم‌افزار «پی ال اس» مهم‎ترین اجزای عوامل نگهداشت به ترتیب شامل کوچک‌کردن سازمان‌ها، اجرای نظام شایسته‌سالاری، تسهیلات علمی و پژوهشی، مدیریت اعتبارات و نگهداشت شغلی شناسایی شد. دربارۀ کوچک‌سازی سازمان‌ها و با استفاده از نتایج پژوهش، تمرکز بیشتر دولت بر اهداف اثربخش و کاراست و تغییرات در فرایند کار و تصمیمات آگاهانه ازسوی مسئولان و مدیران سازمانی توصیه می‌‎شود. جلوگیری از تبارسالاری و پارتی‌بازی در سازمان‌ها، ایجاد احزاب سیاسی کارآمد مختص نخبگان و واگذاری امور به افراد نخبه و متخصص و جلوگیری از انزوای سازمانی دربارۀ نخبگان سبب ایجاد انگیزه در آنها و درنتیجه، اجرای جامع نظام شایسته‌سالاری خواهد شد. قراردادن تسهیلات علمی و پژوهشی در اختیار نخبگان از عوامل مهمی است که از نتایج پژوهش حاصل شده است. تخصیص ردیف بودجه‌ای براس تجهیزات پیشرفتۀ آزمایشگاه‌ها و اعطای وام‌های بلاعوض برای فعالیت نخبگان در راه‌اندازی مراکز پژوهشی، حمایت از استارت آپ‌ها، ایجاد شرکت‌های دانش‌بنیان و اقتصاد دانش‌محور ازجمله موارد پراهمیت دربارۀ عوامل نگهداشت‌اند. برگزاری سمینارهای داخلی و خارجی و دعوت از نخبگان داخلی کشور و خارج کشور و ارائۀ تسهیلات رفت و آمد آنها به‎‌همراه اعضای خانواده سبب انگیزه و رغبت نخبگان در زمینۀ فعالیت مؤثر در کشور خواهد شد. در جامعۀ دانش‌محور مشارکت روزافزون دانشگاه‌ها در نوآوری و توسعۀ فناوری در کنار اهداف آموزشی سبب هویت جدید دانشگاه‌ها و افزایش روحیه و خلاقیت و نوآوری در دانشجویان نخبۀ دانشگاهی شده است. احساس بی‌نیازی صنعت از دانشگاه‎‌ها و به‌طور متقابل نبودن انگیزه در دانشگاه‌ها برای ارتباط با صنعت سبب شکل‌نگرفتن ارتباط مناسب بین صنعت و دانشگاه شده است. در جامعۀ دانش‌محور دانشجویان و به‌ویژه نخبگان در جهت کسب و مهارت تلاش می‌کنند به‌صورت کاربردی تخصص خود را در صنعت به کار گیرند که این مهم سبب پویایی صنایع و تولید در کشور خواهد شد. پژوهش زیربنای تولید و توسعۀ اقتصادی - اجتماعی در کشور است. نگاه به پژوهش، نگاه اقتصادی است. به‌طور معمول پژوهش‌های انجام‌شده در کشور براساس ساختارهای اقتصادی و مالی بنا شده‌اند. با نگاه توسعه‌ای به پژوهش در کشور، خلاقیت، نوآوری رشد و اهداف کلان اقتصادی پیشروی خواهند کرد.

توجه فزاینده به مسائل معیشتی و اقتصادی نخبگان بر کسی پوشیده نیست؛ ولی مسائل اقتصادی یک بعد قضیه است. توجه ویژه به معنویات ازجمله ایجاد احساس هویت در نخبگان، حس نوع‌دوستی، شأن و منزلت نخبگان و ایجاد حس تعلق به اجتماع سبب ایجاد جنبۀ مهم‌تری از نگهداشت نخبگان می‌‌شود. عامل دیگر در مدیریت اعتبارات پژوهشی، نظارت عادلانۀ دولت بر تخصیص اعتبارات پژوهشی است. به‌طور معمول دیده می‌شود که اعتبارات پژوهشی به طرح‌های خاصی تعلق می‌گیرد که ازلحاظ بار علمی در سطح پایین و ازلحاظ مالی در سطحی بالا هستند. نخبگانی که از رانت و فساد اداری حاکم دورند، سهم بسیار کمی از اعتبارات پژوهشی دارند. در جامعۀ دانش‌محور و اسلامی، نظارت عادلانۀ دولت در تخصیص اعتبارات باید کاملاً در ارتباط با صنعت و دانشگاه صورت گیرد. عامل دیگری که در نتایج پژوهش به دست آمد، نگهداشت شغلی است که شامل ایجاد انگیزش در نخبگان، ارزیابی مشاغل بهینه، راهبرد جبران خدمات مناسب و تهیۀ شناسنامه‌های شغلی است. پیشنهاد می‌شود بخش منابع انسانی در سازمان‌ها فعال‌تر عمل کند و راهبردهای مناسبی برای انگیزش نخبگان به کار گرفته شود و دولت تحولی در زمینۀ نظام حقوق و دستمزد ایجاد کند تا از رانت و فساد اداری کاسته شود و حق و حقوق نخبگان ضایع نشود. برای جذب و نگهداشت شغلی نخبگان باید راهبردهای منابع انسانی کنونی تغییر یابد و این خود اصلاح ساختار سازمانی در همۀ سطوح را می‌طلبد.

ساختار سازمانی شامل ابعادِ اندازۀ سازمان، محیط، راهبرد، فناوری و فرهنگ (ابعاد محتوایی) و پیچیدگی، رسمیت و تمرکز (ابعاد ساختاری) است. برای تغییر هر کدام از این ابعاد باید نگاه چندوجهی به سازمان داشت؛ بنابراین، لازمۀ حفظ نخبگان ابتدا تحول در نظام اداری کشور است. بعد دافعه با داشتن شاخص‌های بروکراسی شدید اداری، هزینه و تورم زیاد، محدودیت آزادی، فرهنگ کاری ناکارآمد و ... اهمیتی دوچندان دارد؛ زیرا با توجه به مطالعات انجام‌شده این عوامل بیشترین تأثیر را بر دفع نخبگان از کشور دارند و توصیه می‌شود برای رفع این مشکلات فضای لازم در اختیار نخبگان قرار گیرد و وزارت‌خانه‌ها تعامل بیشتری با بنیاد ملی نخبگان برای حل این معضلات داشته باشند. همچنین مضرات خروج نخبگان به‌طور گسترده‌ای بررسی شده‌اند و عوامل نگهدارنده تقریباً مشخص‌اند؛ ولی فضایی خالی یا خلأ بین این موارد مشاهده می‌شود که باید پر شود. بعد جاذبه شامل رفاه اقتصادی در غرب، فرصت‌های شغلی مناسب، رفاه اجتماعی، امنیت شغلی در مقصد و ... است. از بین عوامل زیادی که دربارۀ جاذبۀ مقصد ذکر شد، این عوامل با توجه به تأثیرشان در ذهن و روح نخبگان اهمیت بیشتری دارند؛ بنابراین، پیشنهاد می‌‎شود به این عوامل توجه بیشتری شود و مراجع مرتبط در حالت مقایسه‌ای با کشورهای نخبه‌پذیر این عوامل را مدنظر داشته باشند.‌ همچنین از راهکارهای کشورهای نخبه‌گریز همچون کرۀ جنوبی، ویتنام، مالزی و پاکستان برای بازگشت نخبگان به کشور استفاده شود. بعد فردی شامل فواصل درآمدی، امنیت ‌انسانی، نارضایتی از نظام اجتماعی، عقب‌‎افتادگی، پیشرفت‌‎نکردن در وطن و ... است. این شاخص‌ها در بعد فردی اهمیت بیشتری دارند؛ زیرا در مصاحبه با استادان و صاحب‌نظران و مطالعات انجام‌شده، نخبگان ازلحاظ فکری بیشتر به این موارد حساسیت نشان داده‌اند؛ بنابراین، از بنیاد ملی نخبگان و وزارت‌خانه‌های مرتبط تقاضا می‌شود نسبت به این شاخص‌ها حساسیت بیشتری نشان دهند و تعامل مناسب‌تری با یکدیگر داشته باشند و به مشکلات نخبگان به‌ویژه مسائل روحی و روانی آنها به‌طور جدی رسیدگی شود؛ زیرا نبود نخبگان یعنی از دست رفتن جریان پیشرفت و دادن فرصت به کشورهای نخبه‌پذیر. (امکانات شخصی و خصوصی نخبگان به‌طور ویژه‌ای در اختیار آنان قرار گیرد). بعد مداخله‌گر شامل فاصلۀ مبدأ و مقصد، تبلیغات سوء رسانه‌های جمعی بیگانه، اخبار و اطلاعات نامطلوب، وابستگی به اقلیت‌های ایدئولوژیک و ... است. در بعد مداخله‌گر که شاید توجه کمتری به آن شود، از بین عوامل مختلف شاخص‌های ذکرشده اهمیت دوچندانی دارند؛ زیرا در روح و روان نخبگان و قصد آنها برای مهاجرت تأثیر بسزایی دارد و بر تفکر دینی و ایدئولوژیکی آنها اثر می‌گذارد. عواملی همچون تبلیغات و اخبار و اطلاعات نامطلوب تأثیر زیادی بر افکار افراد و به‌ویژه نخبگان دارند؛ بنابراین، پیشنهاد می‌شود رسانه‌ها و عوامل تبلیغاتی و منابع اطلاعاتی با حساسیت بیشتری به مسئلۀ اطلاع‌رسانی شفاف و جلوگیری از تبلیغات کشورهای غربی بپردازند. ارتباط صنعت و دانشگاه افزون‌تر و از حالت رکود خارج شود تا فضا برای تلاش و فعالیت نخبگان افزایش یابد.

 

چارچوب مفهومی پژوهش

پس از مرور ادبیات حوزۀ نگهداشت ژن نخبگی و مهاجرت نخبگان و پس از مصاحبه با صاحب‌نظران و استادان دارای شرایط نخبگی و مهاجرت، الگوی مفهومی زیر برای شناسایی و تحلیل شاخص‌های مؤثر بر نگهداشت ژن نخبگی در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با 5 مؤلفۀ دافعه، جاذبه، فردی، مداخله‌گر و نگهدارنده با روش تحلیل مضمون استخراج شده است (شکل 2).

 

 

شکل 2- چارچوب مفهومی پژوهش



[1]Beaumont et al.

[2]Marinakou et al.

[3]Arroyo-DeAnda & Castañeda-Camey

[4]Afridi & Baloch

[5]Lee & Moon

[6] Ngoma & Ismail

[7] Lackey

[8]Osaretin & Eddy

[9] Benedict & Ukpere

[10]Nawab & Shafi

ارشاد، ف. (1380). «مبانی نظری فرار مغزها برحسب شکل‌های مختلف آن در شرایط کنونی»، نامة انجمن جامعهشناسی ایران، ش 5، ص 50-45.
توکل، م. و عرفان‌منش، الف. (1393). «فراتحلیل کیفی مقالات علمی ناظر بر مسئلۀ فرار مغزها در ایران»، مجلۀ بررسی مسائل اجتماعی ایران، س 5، ش 1، ص 77-45.
جانعلیزاده چوب‌بستی، ح.؛ علیوردی‌نیا، الف. و پورقاضی، ش. (1393). «بررسی جامعه‌شناختی تمایل به برون‌کوچی نخبگان علمی»، راهبرد فرهنگ، ش 25، ص 178-154.
جعفری‌معطر، ف. (1387). مهاجرت نخبگان، تهران: مؤسسۀ تحقیقات و توسعۀ علوم انسانی.
جوادزاده، پ. (1394). «علل اجتماعی مهاجرت نخبگان ایرانی به دانشگاه‌های آمریکا»، مدیریت فرهنگی، س 9، ش 28، ص 111-95.
حاتمی، ع.؛ جهانگیری، ج. و فتاحی، س. (1391). «بررسی عوامل مرتبط با گرایش دختران تحصیلکرده به مهاجرت به خارج از کشور؛ مطالعۀ موردی: دانشجویان دختر مراجعه‌کننده به مراکز اعزام به خارج دانشجوی شهر شیراز»، زن و جامعه (جامعه‌شناسی زن)، د 3، ش 2، ص 80-55.
زلفی‌گل، م. (1383). «مهاجرت ژن‌ها»، مجلۀ رهیافت، ش 34، ص 22-13.
شاه‌آبادی، الف. و پوران، ر. (1393). «بررسی فرضیۀ منافع مغز در ایران»، فصلنامۀ مطالعات و سیاستهای اقتصادی، س 10، ش 1، ص 160-133.
صحبتی‌ها، ف.؛ ریاحی، ع. و زارع، الف. (1394). «بررسی مهاجرت علمی پژوهشگران و متخصصان ایرانی حوزۀ علوم پزشکی به دانشگاه‌های کشورهای توسعه‌یافته و صنعتی در پایگاه اطلاعاتی اسکوپوس»، اطلاع‌رسانی پزشکی نوین، س 1، ش 2، ص 42-33.
طالبی‌‎زیدی، ع. و رضایی، ج. (1388). «بررسی علل مهاجرت نخبگان دانشگاهی از مازندران طی سال‌های 1380-1370»، فصلنامۀ مدیریت، س 6، ش 16، ص 68-59.
طایفی، ع. (1380). بررسی علل خروج نیروهای متخصص از کشور و راهکارهای کاهش آن، تهران: مؤسسۀ پژوهش و برنامه‌ریزیآموزش عالی.
عسکری، ح.؛ تقوی، م.؛ عسکری، م. و شاکری، ع. (1387). «بررسی علل فرار مغزها از کشورهای در حال توسعه به کشورهای OECD در قالب مدل جاذبه»، فصلنامۀ اقتصاد مقداری (بررسیهای اقتصادی سابق)، د 5، ش 2، ص 22-1.
قانعی‌راد، م.؛ توکل، م. و سوختانلو، ح. (1392). «انگیزش‌ها و کنش‌های راهبردی دانشجویان تحصیلات تکمیلی در نگارش مقالات علمی بین‎‌المللی»، مجلة مطالعات اجتماعی ایرن، د7، ش 2، ص 184-156.
کرسول، ج. و کلارک، پ. و. (1390). روشهای پژوهش ترکیبی، ترجمۀ علیرضا کیامنش و جاوید سرایی، تهران: دانشگاه تهران.
کریمی، م. و صیفی، س. (1395). «مهاجرت نخبگان (فرار مغزها)؛ ترومایی متفاوت»، نهمین کنگرۀ پیشگامان پیشرفت، تهران: مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت.
مجتهدزاده، پ. (1380). «فرار مغزها: چیستی، چرایی و چگونگی»، فصلنامۀ مطالعات راهبردی، ش 14، ص 660-653.
میرزامصطفی، م. و قاسمی، پ. (1392). «عوامل مؤثر بر مهاجرت‌های استانی با استفاده از مدل جاذبه»، فصلنامۀ سیاست‌های مالی و اقتصادی، د 1، ش 3، ص 96-71.
Afridi, F. K. & Baloch, Q. B. (2016) “Preventing and Rever Sing Pak is Tan’s Brain Drain: ANEm Pirical Analysis of Pvblic Sector Universities of Khyber Pakh Tun Knwa.” Abasyn Journal of Social Scienees, 8 (2): 363-379.
Aridi, A. (2015) Knowledge Transfer from High-Skilled Diasporas to the Home Country: The Case of Lebanon and the United States. Doctoral Dissertation, The George Washington University.
Arroyo-DeAnda, J. & Castañeda-Camey, N. (2016) “Brain Circulation in Mexico: The Debate Remains.” Open Journal of Social Sciences, 4 (10): 97-110.
Baas, T. & Brücker, H. (2012) “The Macroeconomic Consequences of Migration Diversion: Evidence for Germany and the UK.” Structural Change and Economic Dynamics, 23 (2): 180-194.
Beaumont, K. Kullas, M. Dauner, M. Styczyńska, I. & Lirette, P. (2017) “Female Brain Drain in Poland and Germany: New Perspectives for Research.” CASE Research Paper, 486: 59-49.
Beine, M. Frédéric, D. & Hillel, R. (2001) “Brain Drain and Economic Growth: Theory and Evidence.” Journal of Development Economics, 64 (1): 275-289.
Benedict, O. H. & Ukpere, W. I. (2012) “Brain Drain and African Development: Any Possible Gain from the Drain?” African Journal of Business Management, 6(7): 2421-2428.
Dimaya, R. M. McEwen, M. K. Curry, L. A. & Bradley, E. H. (2012) “Managing Health Worker Migration: A Qualitative Study of the Philippine Response to Nurse Brain Drain.” Human Resources for Health, 10 (47): 2-8.
Gamaty, G. (2012). Management of the Brain Drain and its Relationship with Democratisation and Human Development in Libya. Doctoral Dissertation, University of Westminster.
Lackey, B. A. (2012) Brain Drain to Brain Gain: A Comparative Local Economic Development Analysis of the Creative Class in Gainesville, Florida Using Geographic Information Systems (GIS). Doctoral Dissertation, Universityof Florida.
Lee, E. & Moon, M. (2013) “Korean Nursing Students' Intention to Migrate Abroad.” Nurse Education Today, 33 (12): 1517-1522.
Marinakou, E. Giousmpasoglou, C. & Paliktzoglou, V. (2016) “The Brain Drain Phenomenon in Higher Education in Greece: Attitudes and Opinions on the Decision to Immigrate.” Paper Presented in the 3rd Annual International Conference on Humanities & Arts in a Global World, 3-6 January, Athens, Greece.
Massey, D. S. Arango, J. Hugo, G. Kouaouci, A. Pellegrino, A. & Taylor, J. E. (1993) “Theories of International Migration: A Review and Appraisal.” Population and Development Review, 19(3): 431-466.‏
Nawab, S. & Shafi, K. (2011) “Retaining the Brains, Policies Adopted by PR China to Attract and Retain Research Talent.” Australian Journal of Business and Management Research, 1(4): 72-77.
Ngoma, A. L. & Ismail, N. W. (2013) “The Determinants of Brain Drain in Developing Countries.” International Journal of Social Economics, 40 (8): 744-754.
Osaretin, I. & Eddy, A. (2012) “Reversing Brain Drain in Africa by Engaging the Diaspora: Contending Issues. Inkanyiso.” Journal of Humanities and Social Sciences, 4 (1): 17-24.
Ribeiro, J. S. Conceição, C. Pereira, J. Leone, C. Mendonça, P. Temido, M. & Dussault, G. (2014). “Health Professionals Moving to and from Portugal.” Health Policy, 114 (2): 97-108.
Sylla, K. (2011) Addressing The Brain Drain of African Medical Professionals to Western Countries. Doctoral Dissertation, University of Akron.