نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار، گروه علوم اجتماعی، دانشکدة اقتصاد و علوم اجتماعی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
2 استادیار، گروه علوم اجتماعی، دانشکدة اقتصاد و علوم اجتماعی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
3 کارشناسیارشد جامعهشناسی، دانشکدة اقتصاد و علوم اجتماعی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction
Social inequality has been considered by social scientists from the past to the present time. There are several factors that cause formation and spread of inequalities in societies. In the present study, the effects of social capital and quality of educational services on the feeling of inequality among secondary school students were investigated. Feeling of inequality is closely related to deprivation. In this case, it can be said that a gap would be created between people's expectations (feeling of what they should have) and their perceptions (what they have alresdy received) if facilities and resources are distributed unequally in a society. This would ultimately create a feeling of social inequality. In explaining the impact of social capital on the feeling of social inequality, we can say that membership in a family, group, or organization through kinship, friendship, and trust gives individuals an access to facilities and resources. This process creates a feeling of inequality and deprivation in people, who have been deprived of these relationships. In this way, social capital creates a feeling of social inequality. Numerous studies have been conducted on the factors affecting this feeling. The aim of this study was to investigate the role of social capital and quality of educational services on the feeling of social inequality among high school students in Izeh City. In line with the research objectives, two general questions were raised: 1) What state of inequality has been created among the male and female high school students in Izeh city? 2) Is there a significant relationship between social capital and quality of educational services and the feeling of social inequality among the students?
Materials & Methods
This research was based on a survey method and the statistical population included all secondary school students (6345 students) in Izeh City in the academic year of 2019-2020. From among them, 362 students were chosen by using a stratified random sampling method. A questionnaire was employed to collect the data. In this regard, the variables of inequality and social capital were respectively examined in the 4 dimensions of feelings of economic, political, gender, and educational inequalities and 3 dimensions of structure, communication, and cognition (Nahapiet and Goshal questionnaire), along with the quality of educational services (model SERVQUAL), at the 5 levels of physical, trust, accountability, guarantee, and empathy. According to the measurement level of the research variables, Pearson correlation test was utilized to analyze the data by using SPSS16 software. Also, to measure the validity of the conceptual model and test the hypotheses, the method of structural equations and factor analysis were applied together with the Linear Structural Relations (LISREL) tool. The results obtained from the data analysis through Pearson correlation test, structural equations, and factor analysis confirmed the two mentioned hypotheses, as well as the effects of social capital and quality of educational services on the feeling of social inequality.
Discussion of Results & Conclusions
The aim of this study was to investigate the feeling of social inequality among the mentioned secondary school students. Using Bourdieu's theory of social reproduction, it could be said that the students' access to educational resources and facilities through relationship and acquaintance had led to the deprivation of other people and this process had created a feeling of social inequality among the students. Deming believes that when there is a gap between a customer's expectations and his/her perceptions, a feeling of dissatisfaction is formed in him/her. Accordingly, it can be noted that unequal distribution of educational facilities leads to a gap between students' expectations and their perceptions and the continuation of this process creates and expands a sense of social inequality. The results obtained from the data analysis corroborated the research hypotheses and overlapping of the research achievements with the mentioned theories (Bourdieu, Deming) and the past research (Jaston Baugh, 2017; Barglowski, 2018; Linglin, 2020).
کلیدواژهها [English]
مقدمه و بیان مسئله
از گذشته تا به امروز بحث دربارۀ نابرابریها همواره در محافل گوناگون مطرح بوده است. ازجمله مهمترین وجوه نابرابریها، نابرابریهای اجتماعی است که یکی از موضوعات مهم علوم اجتماعی بوده و در این زمینه دانشمندان حوزۀ جامعهشناسی مطالعات متعددی انجام دادهاند. در این مطالعات برخی وجود نابرابریها را در سطح جامعه لازم و اجتنابناپذیر دانستهاند (کارکردگرایان) و برخی نابرابریها و گسترش آن را ابزاری برای گسترش سلطۀ طبقۀ حاکم میدانند (نظریهپردازان دیدگاه تضاد). تعریف نابرابریهای اجتماعی نیز همواره با اصطلاحات مختلفی نظیر دسترسی محدود، منابع کمیاب، طبقه، قشربندی اجتماعی و ... همراه بوده است. میتوان گفت زمانی که افراد دریابند نسبت به دیگران دسترسی یکسانی به منابع ارزشمند ندارند، احساس محرومیت میکنند و این آغاز شکلگیری احساس نابرابری اجتماعی در یک جامعه است؛ اما افزایش احساس نابرابری در سطح جوامع پیامدهایی همچون بیاعتمادی، خشونت، فساد و ... را بهدنبال دارد و در صورت وجودنداشتن کنترل و نظارت بر آن، موجب افزایش نارضایتی افراد جامعه میشود و این امر بر هم خوردن نظم اجتماعی را بههمراه خواهد داشت. به همین دلیل، مهمتر از بحث تعریف نابرابریهای اجتماعی، بحث علل شکلگیری و چگونگی تداوم نابرابریها در سطح جامعه است. براساس آمار بهدستآمده امروزه حدود 2,742 میلیون نفر بدون دسترسی به بهداشت مناسب و کافی و بیش از 840 میلیون نفر بهطور جدی دچار سوءتغذیهاند. تفاوت میانگین امید به زندگی بین کشورهایی با درآمد بالا و پایین 19 سال است. 10 درصد ثروتمندترین جمعیت جهان نیمی از درآمد جهان را دریافت میکنند (سایت آمار آنلاین جهانی). همان گونه که ابعاد نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی در سطوح و لایههای مختلف زندگی اجتماعی وجود دارد، این نابرابریها در نظام آموزشی نیز بهتدریج رسوخ پیدا کردهاند. امروزه در بسیاری از جوامع میزان بهرهمندی از خدمات آموزش باکیفیت دانشآموزان براساس موقعیت جغرافیایی، جنسیت، سرمایههای خانوادگی، تحصیل در مدارس و ... متفاوت و نابرابر بوده است (طهماسبی و همکاران، 1391: 78؛ Shi & Sercombe, 2020: 6). نهاد آموزشوپرورش، با تسهیل جامعهپذیری و کنترل اجتماعی افراد مانع بروز بسیاری از کجرویها در سطح جامعه میشود. همچنین تعلیم و تربیت صحیح بهوسیلۀ آموزشوپرورش رسمی، نقش مهمی در جهت تربیت نیرویهای متخصص و شایستۀ موردنیاز یک کشور ایفا میکند. در این زمینه، در کشور ما دولت برای رسیدن به اهداف خود - که همان توسعۀ تعلیم و تربیت است - اقدامات گستردهای انجام داده است؛ اما بیشتر این اقدامات در مسیر رشد کمی (افزایش تعداد مدارس) صورت گرفته است. با توجه به نقش و اهمیت آموزشوپرورش، علاوه بر رشد کمی، توسعۀ کیفیت خدمات آموزشی مدارس نیز اهمیت داد. برخلاف عقیدۀ سالیس[1] (1993) کیفیت خدمات در آموزش شامل برخورداری محیط آموزشی از ساختمانهای مناسب، مدرسان برجسته و قوی و همچنین داشتن دقت و نگهداری نسبت به فراگیران محیط آموزشی است (به نقل از عباسی، 1393: 47)؛ بنابراین، کارکرد صحیح آموزشوپرورش تنها منوط به افزایش تعداد مدارس و دانشآموزان نیست؛ بلکه سطح کیفیت خدمات آموزشی که دانشآموزان از آن بهرهمندند نیز بسیار مهم است؛ به این ترتیب، توزیع نابرابر امکانات آموزشی مناسب در یک جامعه به دلایل مختلف، پیامدهایی همچون ایجاد شکاف بین انتظارات دانشآموزان (آنچه احساس میکنند باید داشته باشند) و اداراک آنان (آنچه دریافت کردهاند) و در نهایت، ایجاد احساس نابرابری اجتماعی را بههمراه خواهد داشت.
در بررسی علل شکلگیری احساس نابرابری اجتماعی نقش سرمایههای خانوادگی شامل سرمایۀ اقتصادی (ثروت)، سرمایۀ اجتماعی (مجموع روابط و پیوندها) و سرمایۀ فرهنگی (تحصیلات، دانش و فرهنگ) نیز بسیار اهمیت دارد. در این صورت، چنانچه افراد در خانوادههایی با سرمایههای خانوادگی بالایی عضویت داشته باشند، میتوانند از این سرمایهها در زمینۀ رسیدن به اهداف خود استفاده کنند؛ به عبارتی، بهرهمندی افراد از هر کدام از این سرمایهها محرومیت افراد دیگر را بهدنبال خواهد داشت و همین امر سبب ایجاد احساس نابرابری اجتماعی در افرادی میشوند که از این سرمایهها محروماند یا به آنها دسترسی کمتری دارند.
سرمایۀ اجتماعی یکی از مهمترین ابعاد سرمایههای خانوادگی است که برای اولین بار کلمن بهمنزلۀ یکی از عوامل شکلگیری نابرابری اجتماعی آن را بیان کرد (رفیعی، 1389: 14). در معرفی سرمایۀ اجتماعی میتوان جملۀ معروف «آنچه میدانید مهم نیست، آنکه میشناسید مهم است» را به کار برد؛ به این معنا که داشتن رابطۀ آشنایی با افراد و گروهها سرمایۀ مادی غیرملموسی است که در مواقع نیاز میتوان بدان رجوع و از آن استفاده کرد (خداکرمیان، 1396: 5)؛ در واقع، بهرهمندی از سرمایۀ اجتماعی بهگونهای است که عضوشدن در یک خانواده، گروه، سازمان یا نهاد بهواسطۀ رابطۀ خویشاوندی، دوستی و حس اعتماد، زمینۀ دستیابی به امکانات و تسهیل در امور را برای افراد فراهم میکند؛ در نتیجه، عضوشدن در یک گروه و جایگزینی رابطه به جای ضابطه، همان گونه که بهرهمندی اعضای یک گروه را بههمراه دارد، محرومیت افراد دیگر را نیز موجب میشود. زمانی که افراد نداشتن سرمایۀ اجتماعی را مانعی برای رسیدن به خواستههای خود ببینند، احساس نابرابری و محرومیت در آنان شکل میگیرد؛ بدین ترتیب، سرمایۀ اجتماعی موجبات ایجاد و گسترش احساس نابرابری اجتماعی را فراهم میکند.
در این مورد، پژوهشهای گستردهای در جوامع مختلف انجام شده است. نتایج پژوهشهای جانستنباق[2] (2018) و بارگلوفسکی[3] (2018) نشان میدهد میزان برخورداری خانوادهها از سرمایههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در موفقیت تحصیلی و شغلی فرزندان تأثیر بسزایی دارد. همچنین تبعات آن در سطح جامعه سبب شکلگیری و گسترش مفاهیمی چون مسئلۀ طبقاتی، قشربندی، نابرابریهاو ... شده است (نوغانی، 1389: 25؛ Jastonbaugh, 2017: 7; Barglowski, 2018: 3). همچنین پژوهشهای پریرا و همکاران[4] (2006) نشان میدهد میزان سرمایۀ فرهنگی و اجتماعی والدین بهصورت مستقیم بر ترک تحصیل فرزندان تأثیرگذار است (in: Childs et al., 2016: 3). شکاف کیفیت خدمات آموزشی در پژوهشهای گذشته مانند آقاملایی و همکاران (1385) و ذوالقدر (1395) در سطح دانشگاه و حسنوند (1395) در سطح مدارس ابتدایی و متوسطۀ اول ارزیابی و بررسی شده است. در پژوهشهای انجامشده مانند احمدی و همکاران (1397) علل شکلگیری احساس نابرابری اجتماعی بهصورت کلی بیان شده است و به نقش دولت و نظام آموزشی بیشتر توجه شده است؛ در واقع، نقش سرمایههای خانوادگی بهویژه سرمایۀ اجتماعی در شکلگیری احساس نابرابری اجتماعی کمتر بررسی شده است. مرور پژوهشهای خارجی بیانکنندۀ این نکته است که سرمایۀ اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و کیفیت خدمات آموزشی بر احساس نابرابری اجتماعی تأثیر دارد (LingLin, 2020). دراین پژوهش برای جبران ضعف تپژوهشهای پیشین، نقش سرمایۀ اجتماعی و کیفیت خدمات آموزشی بر احساس نابرابری اجتماعی میان دانشآموزان مقطع دوم متوسطه بررسی شده است. در زمینۀ اهداف پژوهش دو سؤال کلی زیر مطرح میشود:
1- وضعیت احساس نابرابری بین دانشآموزان دختر و پسر مقطع متوسطۀ دوم شهرستان ایذه در چه حدی است؟
2- آیا بین سرمایۀ اجتماعی و کیفیت خدمات آموزشی با احساس نابرابری اجتماعی بین دانشآموزان رابطۀ معنیداری وجود دارد یا خیر؟
ادبیات پژوهش
یکی از موضوعات مهمی که از گذشته تا امروز هم مردم و هم متفکران، فیلسوفان و نظریهپردازان دانشهای اجتماعی به آن توجه کردهاند، نابرابری اجتماعی است. نابرابری در جامعه از موضوعات مهم در علوم اجتماعی بهویژه در جامعهشناسی محسوب میشود. در جوامع و دورههای زمانی متفاوت حساسیت و ادراک نسبت به نابرابری اجتماعی متغیر بوده و همین امر سبب شده است نظریههای متفاوتی در این زمینه مطرح و پژوهشهای متعددی انجام شود (چلبی، 1389: 9).
مبانی نظری
نابرابری اجتماعی
ازنظر اسملسر[5] (1988) نابرابری اجتماعی وجود تفاوتهای دائمی و منظم افراد در قدرت خرید کالا، خدمات و امتیازات است (به نقل از ملک، 1386: 91). به اعتقاد گرب[6] (1986) نابرابری اجتماعی به تفاوتهای میان افراد یا جایگاههایی که آنان اشغال کردهاند، اشاره دارد که بهصورت اجتماعی تعریف شدهاند و این صورتهای اجتماعی بر حقوق، فرصتها، پاداشها و امتیازات افراد تأثیرگذار است (گرب، 1394: 10). نظری که دیویس[7] (1962) دربارۀ نابرابری ارائه داده است، از نظریۀ محرومیت نسبی برگرفته شده است. به گمان او زمانی که فرد احساس کند دیگران مشابه او دارای فرصتهای خوب و مطلوبی هستند که وی از آنها محروم است، احساس بیعدالتی میکند؛ در واقع، محرومیت نسبی یک نابرابری اداراکشده میان اعضای گروه و گروه مرجع است (عزتی، 1395: 23). همچنین گر در کتاب چرا انسانها شورش میکنند؟ (1378)، بر این باور است که چنانچه برای افراد در راه رسیدن به شرایط تحصیلی مناسب، اهداف معین و حفظ ارزشهایی که حق مسلم خود میدانند، مانعی ایجاد شود، دچار محرومیت نسبی میشوند و نتیجۀ این احساس آسیبرساندن به منبعی است که سبب ایجاد این احساس شده است. به این صورت وضعیت ذهنی و روانی افراد بر مسائل اجتماعی تأثیر میگذارند و خشونتهای سیاسی را بهدنبال میآورند؛ ازجمله پیامدهای محرومیت نسبی میتوان به گسترش اضطراب، آشفتگی، خشونت اجتماعی، انزوای فردی، احساس نابرابری و بیعدالتی اشاره کرد (امامجمعهزاده و ابراهیمی، 1395: 30). دیدگاههای نظری و متعددی دربارۀ نقش آموزشوپرورش بر نابرابریهای اجتماعی وجود دارد. یکی از مهمترین این نظریهها، نظریۀ قالبهای زبانی برنشتاین[8] (1973) است. او معتقد است کودکانی که الگوی زبانی مبسوط و ماهرانهای دارند، به شیوۀ بارزتری از عهدۀ وظایف و الزامات مدرسه برمیآیند (علاقهبند، 1397: 103)؛ این اختلاف در سطوح بعدی تحصیلی و اجتماعی تأثیرگذار است و سبب گسترش نابرابری اجتماعی خواهد شد (میرسپهوند، 1396: 60). نظریهپردازان کارکردگرا معتقدند آموزشوپرورش موجب مشروعیت نابرابری اجتماعی - اقتصادی در جامعه میشود. نظریهپردازان دیدگاه تضاد نیز بر این باورند که آموزشوپرورش در خدمت حفظ و تداوم نابرابریهاست (نوغانی، 1389: 13). بوردیو (1986) با ارائۀ نظریۀ بازتولید اجتماعی از مدارس بهمنزلۀ یکی از عوامل مؤثر بر نابرابری اجتماعی نام برده است (Girton, 2019: 12).
سرمایۀ اجتماعی
یکی دیگر از عوامل مؤثر بر شکلگیری و تداوم نابرابریهای اجتماعی، مفهوم سرمایۀ اجتماعی است. اگرچه تعاریف متعددی از سرمایۀ اجتماعی وجود دارد، این اصطلاح با مفهوم رابطۀ اجتماعی مرتبط است؛ به این شکل که هرگاه ارتباطات میان افراد و گروههای اجتماعی، سود و مزایایی را به دنبال داشته باشد از سرمایۀ اجتماعی سخن میگوییم. پژوهشهای تیلور و جونز [9] (2012) بیانکنندۀ آن است که برخورداری از دید مشترک و شباهت درکشده میان اعضای یک گروه سبب افزایش سطح مشارکت آنان میشود (in: Meek et al., 2019). ناهاپیت و گوشال[10] (1986) پس از تقسیمبندی سرمایۀ اجتماعی به سه بعد ساختاری، رابطهای و شناختی، آن را در بررسیهای ساختار جامعه استفاده کردند. به گمان آنان سرمایۀ اجتماعی زبان مشترکی است که اعضای یک گروه از آن استفاده میکنند (Meek et al., 2019: 237). بوردیو معتقد است سرمایۀ اجتماعی به پیوندها و ارتباطات میان اعضای یک شبکه، بهمنزلۀ یک منبع باارزش اشاره دارد که با ایجاد هنجارها و اعتماد دوسویه موجب تحقق اهداف اعضا میشود (صدری، 1395: 27). به عقیدۀ او سرمایۀ اجتماعی مبنای سایر سرمایههاست و با تولید نابرابری، زمینۀ بروز و تجلی احساس ناامنی را در جامعه فراهم میکند (بوردیو، 1384: 280). ازنظر کلمن (1998) سرمایۀ اجتماعی یک منبع اجتماعی - ساختاری است که جزئی از داراییهای افراد به شمار میرود (سالارزاده امیری، 1387: 64)؛ در واقع، سرمایۀ اجتماعی منبع بالقوهای برای افراد و خانواده در به دست آوردن خواستههایشان است.
کیفیت خدمات آموزشی
از دیگر عوامل تأثیرگذار بر نابرابری اجتماعی که در این پژوهش بررسی شده است، کیفیت خدمات آموزشی است. ازنظر دمینگ و بام[11] (1990) مفهوم کیفیت، مفهوم وسیعی که همۀ بخشهای سازمانی نسبت به آن متعهدند و افزایش کارآییی کل مجموعه هدف نهایی آن محسوب میشود. به اعتقاد آنها هدف از کیفیت، مطابقت یک کالا با نیازهای مشتری است که کاهش هزینهها و استمرار و بقا را برای سازمان و رضایت و کاهش شکاف را برای مشتریان بههمراه دارد (به نقل از عباسی، 1393). به گمان سالیس (1993) کیفیت خدمات در آموزش شامل برخورداری محیط آموزشی از ساختمانهای مناسب، مدرسان برجسته و قوی و همچنین داشتن دقت و نگهداری نسبت به فراگیران محیط آموزشی است (به نقل از عباسی، 1393: 41). ازنظر بیکر[12] (1999) کیفیت آموزشی مجموع برایندهای یک دورۀ آموزشی است. به اعتقاد وی یک دورۀ آموزشی زمانی باکیفیت قلمداد میشود که سطح خاص و مطلوبی از توانایی را در مناسبترین زمان همراه با برطرفکردن نیازهای مهارتی و هموارکردن مسیر شغلی برای فراگیران ایجاد کند (به نقل از افراسیابینژاد، 1393: 48).
اندازهگیری کیفیت خدمات آموزشی
یکی از روشهای معروف برای اندازهگیری کیفیت خدمات آموزشی مدل سروکوال است؛ پاراسورامان و همکارانش در سال 1988 این الگو را شکل دادند (به نقل از افراسیابینژاد، 1393: 45). این الگو پنج بعد زیر را دارد: 1- فیزیکی (تجهیزات،تسهیلات و امکانات رفاهی در محیط فیزیکی)، 2- اطمینان (قابلیت یک سازمان در عمل به تعهدات)، 3- پاسخگویی (همکاری و کمک یک سازمان صاحب خدمات به مشتریهای خود)، 4- تضمین (توانایی و شایستگی کارکنان یک سازمان در ایجاد حس اعتماد در مشتری)، 5- همدلی (تخصیص زمان متناسب با نیاز و روحیۀ یک مشتری) (افراسیابینژاد، 1393: 45).
پیشینۀ پژوهش
نتایج پژوهشهای محمدامینی (1374) نشاندهندۀ این است که دانشآموزانی که سرمایههای خانوادگی بالاتری دارند، از خدمات آموزشی باکیفیتتری بهرهمندند؛ بدین ترتیب سرمایههای خانوادگی بهواسطۀ نظام آموزش رسمی بر ارائۀ کیفیت خدمات آموزشی نابرابر بر ایجاد و گسترش نابرابری اجتماعی تأثیرگذار است.
نتایج پژوهشهای قاسمیاردهائی و همکاران (1390) که بین دانشآموزان دختر متوسطه انجام شده است، نشان داده است زمینههای خانوادگی ازجمله سرمایۀ اجتماعی والدین سبب دستیابی نابرابر دانشآموزان به فرصتهای آموزشی خواهد شد.
میرسپهوند (1396) چنین مطرح میکند که همبستگی معناداری بین سرمایۀ اجتماعی - فرهنگی والدین و قبولی دانشآموزان در مراکز استعداد درخشان وجود دارد. وی بیان میکند که دانشآموزان مناطق حاشیهای نسبت به مدارس مناطق مرکزی از سرمایههای خانوادگی پایینتری بهرهمندند؛ به این ترتیب، وی در نتایج پژوهشهای خود اذعان دارد که سرمایۀ اجتماعی - فرهنگی والدین موجب بازتولید نابرابریهای آموزشی و اجتماعی میان دانشآموزان میشود.
نتایج پژوهشهای استال و همکاران[13] (2018) از 818 دانشآموز مراکز آموزشی آلمان بیانکنندۀ این است که بین سرمایۀ اجتماعی - اقتصادی والدین و برخورداری دانشآموزان از امکانات آموزشی رابطۀ معنیداری وجود دارد و این نابرابری در فرصتهای تحصیلی سبب نابرابریهای اجتماعی میشود.
ویا و همکاران (2018) در تحلیل نابرابریهای آموزشی بهمنزلۀ یکی از عوامل مهم ایجاد و گسترش نابرابریهای اجتماعی بیان میکنند که در ایلات متحدۀ آمریکا، پیشینۀ خانوادگی از عوامل مؤثر بر دستیابی به فرصتهای آموزشی مناسب برای افراد است.
بانزراچ و همکاران[14] (2019) بیان کردهاند که وضعیت اقتصادی و اجتماعی والدین ارتباط مسقیمی با میزان بهرهمندی فرزندان از کیفیت خدمات آموزشی و نابرابریهای آموزشی دارد.
بلاندن[15] (2020) در تجزیه و تحلیل آموزش و نابرابری اینگونه مطرح میکند که نابرابری در آموزشوپرورش براساس سوابق خانوادگی بسیار گسترده و پایدار است. او معتقد است شرایط خانوادهها بر کسب نمرات فرزندان در مدرسه نیز مؤثر است و سرمایههای خانوادگی در موفقیتهای فرزندان و ایجاد موقعیتهای بالاتر در تمامی مراحل زندگی تأثیرگذار است و به این ترتیب، شکاف در دسترسی به منابع و امکانات مهم و ایجاد نابرابری اجتماعی در همان سالهای اولیۀ زندگی افراد به وجود میآید.
احمدی و همکاران (1397) با بررسی دبیرستانهای متوسطۀ شهر ارومیه به این نتیجه رسیدند که کیفیت خدمات آموزشی برابر، عامل تعیینکنندهای در بررسی نابرابریهای اجتماعی است. نتایج تجزیه و تحلیل دادههای حاصلشده در این پژوهش بیانکنندۀ خدمات آموزشی متفاوت و نابرابر در مدارس مختلف است و این نابرابری در مراحل بعدی زندگی افراد نیز تأثیرگذار است.
فرانسیس و همکاران[16] (2019) به این نتیجه رسیدند که در زمینۀ کیفیت خدمات آموزشی عدالت وجود ندارد و دانشآموزان براساس پیشینۀ اقتصادی و اجتماعیشان، از بسیاری از امکانات بهرهمند یا محروم میشوند و این امر نقش مدارس و کیفیت خدمات آموزشی بر نابرابری اجتماعی را نشان میدهد.
چارچوب نظری
در حوزۀ نظریههای مربوط به نابرابریهای اجتماعی، پیر بوردیو آموزش رسمی را ابزار اعمال قدرت طبقۀ مسلط میداند. او بههمراه کلمن به نقش سرمایۀ اجتماعی در موفقیت تحصیلی دانشآموزان و ارتباط آن با نابرابری اجتماعی پرداخته است؛ در واقع، بوردیو ایجاد و استمرار نابرابریهای اجتماعی را از کارکردهای نظام آموزش رسمی میداند. در صورتی که نظام آموزش رسمی باید امکان برابری فرصتهای آموزشی مناسب را برای آحاد جامعه فراهم کند. افرادی که در ابتدا از خدمات آموزشی مناسب بیبهرهاند، از ادامۀ تحصیل بازمیمانند و در مقابل، بهرهمندی از خدمات آموزشی باکیفیت، زمینۀ دستیابی به مدارک تحصیلی بالا، فرصتهای شغلی و درآمدزایی میشود (Reichelt et al., 2019: 9). وی در قالب نظریههای بازتولید اجتماعی و فرهنگی، بیان میکند که مدارس همراه با سایر نهادهای اجتماعی دیگر سبب استمرار نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی میشوند. در نظریۀ بازتولید اجتماعی، سرمایۀ اجتماعی، درآمد و موقعیت اجتماعی مقدمۀ دستیابی به آموزش بهتر میشود. به گمان بوردیو سرمایۀ اجتماعی مبنای سایر سرمایههاست و به پیوندها و ارتباطات میان اعضای یک شبکه اشاره دارد که با اعتماد و ارتباط دوسویه زمینۀ تحقق اهداف شبکه را فراهم میکند. دمینگ مفهوم کیفیت خدمات را در زمینۀ کالاهای اقتصادی و صنعتی بررسی کرده است. به گمان وی زمانی که شکاف بین انتظارات مشتری (آنچه احساس میکند باید باشد) و ادراکات او ( آنچه که دریافت کرده است) به وجود آید، احساس نارضایتی در فرد شکل میگیرد. با توجه به اهداف این پژوهش، دربارۀ مفهوم کیفیت خدمات در زمینۀ آموزشی بحث شده است و مشتریان در این حوزه دانشآموزاناند که در صورت اختلاف بین انتظارات و ادراکات آنان در کیفیت خدمات آموزشی، زمینۀ نارضایتی و احساس نابرابری بین آنان ایجاد میشود. برای بررسی کیفیت خدمات آموزشی از الگوی سروکوال استفاده شده است؛ این الگو را پاراسورامان و همکاران (1985 به نقل از افزاسیابینژاد و همکاران، 1393: 45) در پنج بعد تدوین کردند.
جدول 1- نحوۀ استخراج متغیرهای پژوهش از چارچوب نظری و پیشینۀ تجربی پژوهش
Table1- How to extract research variables from the theoretical from and empirical background of the research
دیدگاه نظری |
پیشینۀ تجربی |
متغیرهای استخراجشده |
دیدگاه نظری |
پیشینۀ تجربی |
متغیرهای استخراجشده |
بوردیو |
محمدامینی (1374) |
تأثیر سرمایههای خانوادگی بر نابرابری اجتماعی |
بوردیو |
بلاندن (2020)
|
تأثیر سرمایههای خانوادگی بر نابرابری اجتماعی |
یوردیو |
قاسمیاردهایی و همکاران (1390) |
تأثیر سرمایۀ اجتماعی بر نابرابری آموزشی |
بوردیو-دمینگ |
بانزراچ و همکاران (2019)
|
تأثیر سرمایۀ اجتماعی و کیفیت خدمات آموزشی بر نابرابری آموزشی |
یوردیو |
میرسپهوند (1396) |
تأثیر سرمایۀ اجتماعی بر نابرابری اجتماعی |
دمینگ |
احمدی و همکاران (1397) |
تأثیر کیفیت خدمات آموزشی بر نابرابری اجتماعی |
بوردیو |
استال و همکاران (2018) |
تأثیر سرمایۀ اجتماعی بر نابرابری اجتماعی |
|||
بوردیو |
ویا و همکاران (2018)
|
تأثیر سرمایۀ اجتماعی بر نابرابری آموزشی |
دمینگ |
فرانسیس و همکاران (2019) |
تأثیر کیفیت خدمات آموزشی بر نابرابری اجتماعی
|
الگوی تحلیلی پژوهش
شکل 1- الگوی تحلیلی پژوهش
Fig 1- Analytical model of research
با توجه به تعاریف ذکرشده و استفاده از نظریههای بوردیو (بازتولید اجتماعی) و دمینگ (کیفیت خدمات) بهمنزلۀ نظریههای ملاک، فرضیههای پژوهش حاضر به شرح زیرند:
- به نظر میرسد بین سرمایۀ اجتماعی و احساس نابرابری اجتماعی دانشآموزان رابطۀ معنیداری وجود دارد.
- به نظر میرسد بین کیفیت خدمات آموزشی و احساس نابرابری اجتماعی دانشآموزان رابطۀ معنیداری وجود دارد.
روششناسی پژوهش
در این پژوهش برای گردآوری دادهها از ابزار پرسشنامه استفاده شد. جامعۀ آماری همۀ دانشآموزان دورۀ متوسطۀ دوم شهرستان ایذه در سال تحصیلی 1399-1398 به تعداد 6345 است. حجم نمونه 362 نفرند که براساس فرمول کوکران (این تعداد بهدلیل وجود دادههای نامنظم به 355 نفر تقلیل یافت) و به شیوۀ نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند (رابطۀ 1).
N=6345 t=1.96=%95 p, q=. /5 d=%5 رابطۀ 1
در این پژوهش از اعتبار محتوایی برای سنجش اعتبار مقیاس استفاده شده است. برای اطمینان از پایایی ابزار پژوهش، پیشآزمون با استفاده از آلفای کرونباخ انجام شد. نتایج بهدستآمده نشاندهندۀ پایایی مناسب پرسشنامه بوده است.
جدول 2- ضریب پایایی نابرابری اجتماعی
Table 2- Reliability coefficient of social inequality
ردیف |
سازهها |
ابعاد |
تعداد سؤال |
ضرایب پایایی هر بعد |
ضریب پایایی کل |
5
|
نابرابری اجتماعی |
اقتصادی |
69 تا 76 |
67. |
68. |
سیاسی |
77 تا 79 |
75. |
|||
جنسیتی |
80 تا 86 |
87. |
|||
آموزشی |
87 تا 93 |
81. |
جدول 3- ضریب پایایی سرمایۀ اجتماعی
Table 3- Social capital reliability coefficient
سازهها |
ابعاد |
خردهمقیاسها |
تعداد سؤال |
ضرایب پایایی هر بعد |
ضریب پایایی کل |
سرمایۀ اجتماعی |
ساختاری |
شبکهها |
22، 23، 24 |
76 |
96. |
روابط |
25، 26، 27، 28 |
86 |
|||
ارتباطی |
همکاری |
29، 30، 31، 32 |
87 |
||
ارزشها |
33، 34، 35، 36، 37، 38 |
81 |
|||
شناختی |
فهم متقابل |
39، 40، 41، 42 |
87 |
||
اعتماد |
43، 44، 45، 46، 47 |
87 |
|||
تعهد |
48، 49، 50، 51 |
86 |
جدول 4- ضریب پایایی کیفیت خدمات آموزشی
Table 4- Reliability coefficient of quality of educational services
ردیف |
سازهها |
ابعاد |
تعداد سؤال |
ضرایب پایایی هر بعد |
ضریب پایایی کل |
1
|
کیفیت خدمات آموزشی |
فیزیکی |
1 تا 5 |
82 |
96 |
اعتماد |
6 تا 10 |
92 |
|||
پاسخگویی |
11 تا 14 |
86 |
|||
تضمین |
15 تا 18 |
88 |
|||
همدلی |
19 تا 21 |
84 |
یافتههای پژوهش
در این پژوهش از کل نمونۀ آماری، 8/51 درصد سهم دانشآموزان دختر و 2/48 درصد سهم دانشآموزان پسر است. بیشترین میزان فراوانی سنی بین پاسخگویان گروه سنی 18 سال است. دانشآموزان پایۀ دوازدهم با 173 نفر بیشترین فراوانی را داشتهاند. 5/42 درصد دانشآموزان به رشتۀ علوم انسانی مربوط بودهاند. مدرسۀ دخترانۀ شایستگان با 39 نفر بیشترین سهم را نسبت به دیگر مدارس داشت. میزان پاسخگویی دانشآموزان در مدارس دولتی، 9/96 درصد و مدارس غیردولتی 1/3 درصد بوده است.
تعاریف مفهومی و تعاریف عملیاتی متغیرهای پژوهش
احساس نابرابری اجتماعی
منظور از احساس نابرابری، درک ذهنی، مقایسه، ارزیابی و نتیجهگیری از شرایطی است که یک فرد درمییابد در مقایسه با دیگران به منابع ارزشمند بهصورت نابرابر دسترسی دارد (تولایی و فلاحپیشه، 1390: 37)؛ به عبارت دیگر، به توزیع چولگی منابع ارزشمند در جامعه نابرابری اجتماعی میگویند. در این پژوهش نابرابری در 4 بعد (احساس نابرابری اقتصادی، احساس نابرابری سیاسی، احساس نابرابری جنسیتی و احساس نابرابری آموزشی) بررسی شده است.
- احساس نابرابری اقتصادی: احساس اختلاف افراد ازلحاظ میزان برخورداری از منابع و امکانات مادی.
- احساس نابرابری سیاسی: احساس نابرابری افراد در دستیابی به مشاغل و مناصب سیاسی.
- احساس نابرابری جنسیتی: احساس نابرابری که منشأ آن جنسیت افراد است.
- احساس نابرابری آموزشی: احساس نابرابری افراد در میزان دستیابی به امکانات آموزشی.
احساس نابرابری، متغیر نسبی است که فرد در مقایسۀ گذشتۀ خویش یا دیگران از جهت کسب ارزشهای مادی یا معنوی به دست میآورد؛ ازاینرو، احساس نابرابری اجتماعی میزان برخورداری از کسب ارزشها و دسترسی به امکانات اجتماعی در زندگی شهری را شامل میشود. ازسوی دیگر، با توجه به کیفیبودن میزان این احساس، برای اندازهگیری آن از پرسشنامهای شامل 25 سؤال در 4 بعد احساس نابرابری اقتصادی، سیاسی، جنسیتی و آموزشی در طیف پنجگزینهای لیکرت (کاملاً موافقم= 5، موافقم= 4، تا حدی موافقم= 3، مخالفم= 2 و کاملاً مخالفم= 1) استفاده خواهد شد.
سرمایۀ اجتماعی
سرمایۀ اجتماعی به مجموعهای از منابع موجود یا بالقوه گفته میشود که به مالکیت شبکۀ پایداری از روابط کم و بیش نهادینهشدۀ افراد بستگی دارد؛ افرادی که یکدیگر را میشناسند و خود را مدیون یکدیگر میدانند. سرمایۀ اجتماعی فرد مجموعهای از متغیرهای میزان اعتماد اجتماعی، میزان عضویت و مشارکت در انجمنها و گروهها، میزان دوستان صمیمی، میزان پیوند اجتماعی و میزان رابطۀ اجتماعی است. سرمایۀ اجتماعی در 3 بعد ساختاری، ارتباطی و شناختی بررسی خواهد شد:
- ساختاری: بارت (1992) عنصر ساختاری سرمایۀ اجتماعی به الگوی کلی ارتباطات میان افراد اشاره دارد؛ یعنی فرد به چه کسانی و چگونه دسترسی دارد و مهمترین جنبههای این عنصر، روابط شبکهای بین افراد، پیکربندی شبکهای و سازمان مناسب است (به نقل از سالارزاده امیری و همکاران، 1387).
- ارتباطی: ناهاپیت و گوشال (1996) معتقدند عنصر ارتباطی سرمایۀ اجتماعی بیانکنندۀ نوعی روابط شخصی است که افراد با یکدیگر بهدلیل سابقۀ تعاملاتشان برقرار میکنند. مهمترین جنبههای سرمایۀ اجتماعی عبارتاند از: اعتماد، هنجارها، الزامات و انتظارات و هویت.
-شناختی: عنصر شناختی سرمایۀ اجتماعی به منابعی همچون فراهمکنندۀ مظاهر، تعبیرها و تفسیرها و سیستمهای معانی مشترک میان گروهها اشاره دارد؛ ازجمله مهمترین جنبههای این بعد، زبان و کدهای مشترک و حکایات مشترک هستند (سالارزاده امیری و همکاران، 1387: 17).
در این پژوهش برای سنجش سرمایۀ اجتماعی از پرسشنامۀ سرمایۀ اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998) دارای 3 بعد ساختاری، ارتباطی و شناختی استفاده شده است. این مقیاس هفت خردهمقیاس شبکهها، اعتماد، همکاری، فهم متقابل، روابط، ارزشها و تعهد را بررسی میکند و در 30 گویه تنظیم و براساس مقیاس پنجگزینهای لیکرت (کاملاً موافقم= 5، موافقم= 4، تا حدی موافقم= 3، مخالفم= 2 و کاملاً مخالفم= 1) ساخته شده است.
کیفیت خدمات آموزشی
کیفیت خدمات بهمنزلۀ روشی برای حرکت در مسیر ارزشهای اساسی محیط آموزشی، درک نیازهای افراد ذینفع، مشارکت و همکاری در تصمیمگیریها، فرایندسازی و بهبود مستمر در مؤسسۀ آموزشی تعریف شده است (مهرعلیزاده، 1383: 41)؛ ازجمله معتبرترین الگوهای جهانی استفادهشده برای سنجش کیفیت خدمات، الگوی سروکوال است؛ این الگو از الگوی مفهومی که پاراسومان و همکاران در سال 1985 ارائه کردند، گرفته شده است و پنج بعد فیزیکی و عوامل محسوس، قابلیت اعتبار، پاسخگویی، اطمینان خاطر و همدلی و دلسوزی دارد (عباسی، 1393: 16).
- عوامل محسوس شامل وجود تسهیلات و تجهیزات کاری و همۀ ابزارهای ارتباطی است و این ابزارها همۀ ابعاد تصویری را که مشتری برای ارزیابی کیفیت، مانند امکانات رفاهی در محیط فیزیکی سازمان، مدنظر قرار میدهد، فراهم میکنند (قلاوندی و همکاران، 1391: 50).
- قابلیت اطمینان: توانایی انجام خدمات بهصورت مطمئن بهصورتی که انتظارات مشتری محقق شود؛ به عبارتی، قابلیت اطمینان، عمل به تعهدات است؛ یعنی اگر سازمانی در زمینۀ زمان ارائه، شیوه و هزینۀ خدمات وعدههایی میدهد، باید آن را عملی کند (قلاوندی و همکاران، 1391: 50).
-پاسخگویی: منظور از این بعد میل به همکاری و کمک به مشتری است. این بعد بر کیفیت خدمت برای نشاندادن حساسیت و هوشیاری صاحبان خدمات در قبال درخواستها، سؤالات و شکایات مشتری تأکید دارد (قلاوندی و همکاران، 1391: 51).
-ا طمینان خاطر یا تضمین: این بعد دربرگیرندۀ شایستگی و توانایی کارکنان در ایجاد حس اعتماد و اطمینان به مشتری نسبت به سازمان است و از کیفیت خدمات بهویژه در خدمات دارای ریسک بالاتر اهمیت بیشتری دارد (قلاوندی و همکاران، 1391: 51).
- همدلی: منظور از این بعد توجه شخصی و تخصیص زمان مناسب برای مشتریان است؛ به این معنا که با هریک از افراد برخورد ویژهای متناسب با روحیۀ آنها انجام شود. به صورتی که مشتریان نسبت به این موضوع که برای سازمان مهماند، قانع شوند (قلاوندی و همکاران، 1391: 52).
برای سنجش وضعیت خدمات آموزشی دانشآموزان از پرسشنامۀ سروکوال استفاده شد. این پرسشنامه 5 سطح (فیزیکی، اعتماد، پاسخگویی، تضمین و همدلی) و 21 سؤال در قالب طیف لیکرت دارد. درجهبندی این طیف به این صورت است (خیلی خوب=5، خوب=4، متوسط=3، بد=2، خیلی بد=1).
یافتههای پژوهش
در این پژوهش با توجه به سطح سنجش متغیرها برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون همبستگی پیرسون با استفاده از نرمافزار spss16 استفاده شده است. همچنین برای سنجش اعتبار الگوی مفهومی و آزمون فرضیهها از روش معادلات ساختاری و تحلیل عاملی و ابزار LISREL استفاده شد.
همبستگی بین سرمایۀ اجتماعی و احساس نابرابری اجتماعی
بوردیو در قالب نظریۀ بازتولید اجتماعی در تبیین احساس نابرابری اجتماعی از سرمایۀ اجتماعی نام برده است؛ بهگونهای که ارتباطات بین افراد موجب دستیابی آنان به امکانات مهم در جامعه میشود. این بهرهمندی مسلماً محرومیت افراد دیگر را بههمراه دارد. یکی از فرضیات پژوهش حاضر بررسی تأثیر سرمایۀ اجتماعی بر احساس نابرابری اجتماعی بین دانشآموزان است.
برای بررسی این فرضیه از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج بهدستآمده از تجزیه و تحلیل پاسخهای کسبشده به اینگونه است: همبستگی بین متغیر سرمایۀ اجتماعی و ابعاد آن (ساختاری، ارتباطی و شناختی) و احساس نابرابری اجتماعی و ابعاد آن (اقتصادی، سیاسی، جنسیتی و آموزشی) با اطمینان 95/0 و سطح معنیداری 05/0 تأیید شد؛ بهصورتی که با افزایش سرمایۀ اجتماعی، احساس نابرابری اجتماعی میان دانشآموزان کاهش پیدا میکند. به این ترتیب، تأثیرگذاری سرمایۀ اجتماعی دانشآموزان بر احساس نابرابری اجتماعی آنان تأیید شد. تأیید این فرضیه براساس نظریۀ بوردیو با پژوهشهای گذشته همپوشانی دارد؛ بهگونهای که در تبیین مسئلۀ احساس نابرابری اجتماعی میتوان از سرمایۀ اجتماعی بهمنزلۀ عامل مهم و تأثیرگذاری سخن گفت.
جدول 5- نتایج رابطۀ بین سرمایۀ اجتماعی و احساس نابرابری اجتماعی (ضریب همبستگی پیرسون)
Table 5- Consequences of the relationship between social capital and the feeling of social inequality (pearson correlation test)
متغیر
|
اقتصادی |
سیاسی |
جنسیتی |
آموزشی |
احساس نابرابری اجتماعی |
Variable |
Economic |
Political |
Gender |
Educational |
Feeling of Social Inequality |
ساختاری |
192/0-* |
228/0-* |
162/0-* |
323/0-* |
302/0-* |
ارتباطی |
188/0-* |
190/0-* |
168/0-* |
333/0-* |
298/0-* |
شناختی |
184/0-* |
211/0-* |
202/0-* |
307/0-* |
309/0-* |
سرمایۀ اجتماعی |
198/0-* |
220/0-* |
192/0-* |
338/0-* |
321/0-* |
*معنیداری در سطح 05/0؛ بدون ستاره: معنیدار نبودن
همبستگی بین کیفیت خدمات آموزشی و احساس نابرابری اجتماعی
افزایش احساس نابرابری اجتماعی در هر جامعه پیامدهای زیانباری را بههمراه دارد. در تجزیه و تحلیل عوامل مؤثر بر ایجاد و گسترش احساس نابرابری اجتماعی، بهرهمندی افراد از کیفیت خدمات مناسب بسیار اهمیت دارد. به عقیدۀ دمینگ کیفیت خدمات به مطابقت یک کالا با نیازهای مشتری، کاهش هزینهها، استمرار یک سازمان و رضایت او اشاره دارد. با توجه به هدف پژوهش حاضر، بحث کیفیت خدمات در زمینۀ فعالیتهای آموزشی نسبت به مشتریان نظام آموزشوپرورش بررسی شده است. ازنظر بیکر خدمات آموزشی باکیفیت باید بهگونهای باشد که ایجاد مهارتها و تواناییهای مدنظر برای فراگیران و هموارکردن مسیر شغلی برای آنان را بههمراه داشته باشد. اگر کیفیت خدمات آموزشی در مناطق مختلف بهصورت نابرابر توزیع شود، این فرایند موجب افزایش شکاف بین انتظارات دانشآموزان و اداراکات آنان خواهد شد. تداوم این شکافها و دستنیافتن افراد به خدمات آموزشی مناسب در مقایسه با دسترسی افراد یا گروه بهرهمند، سبب نارضایتی آنان میشود و احساس نابرابری اجتماعی را در دانشآموزان ایجاد میکند. در پژوهش حاضر برای سنجش همبستگی متغیر کیفیت خدمات آموزشی و ابعاد پنجگانۀ آن (فیزیکی، اعتماد، پاسخگویی، تضمین و همدلی) با احساس نابرابری اجتماعی و ابعاد چهارگانۀ آن (اقتصادی، سیاسی، جنسیتی و آموزشی) از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج همبستگی این دو متغیر به شرح زیر است: همبستگی بین متغیر کیفیت خدمات آموزشی و همۀ ابعاد آن با بعد اقتصادی احساس نابرابری اجتماعی با اطمینان 95/0 و سطح معنیداری 05/0 تأیید شد. شدت همبستگی کیفیت خدمات آموزشی کل با همۀ ابعاد آن در حد ضعیف و جهت رابطه نیز معکوس است؛ بهگونهای که با کاهش سطح کیفیت خدمات آموزشی احساس نابرابری اجتماعی افزایش مییابد و برعکس. نتایج کسبشده از تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوریشده، مطابق با نظریههای ارائهشده و پژوهشهای ذکرشده است؛ به این معنا که کیفیت خدمات آموزشی نقش تأثیرگذاری بر ایجاد احساس نابرابری اجتماعی بین دانشآموزان دارد.
جدول 6- نتایج رابطۀ بین کیفیت خدمات آموزشی و احساس نابرابری اجتماعی (آزمون همبستگی پیرسون)
Table 6- Results of the relationship between the quality of educational services and the feeling of social inequality (pearson correlation test)
متغیر
|
اقتصادی |
سیاسی |
جنسیتی |
آموزشی |
احساس نابرابری اجتماعی |
|
Variable |
Economic |
Political |
Gender |
Educational |
Feeling of social inequality |
|
فیزیکی |
270/0-* |
179/0-* |
119/0-* |
588/0-* |
382/0-* |
|
اعتماد |
283/0-* |
206/0-* |
106/0* |
505/0-* |
363/0-* |
|
پاسخگویی |
271/0-* |
185/0-* |
119/0-* |
518/0-* |
363/0-* |
|
تضمین |
292/0-* |
237/0-* |
145/0-* |
554/0-* |
406/0 |
|
همدلی |
280/0-* |
214/0-* |
137/0-* |
609/0-* |
409/0-* |
|
کیفیت خدمات آموزشی |
306/0-* |
220/0-* |
135/0-* |
602/0-* |
427/0-* |
|
*معنیداری در سطح 05/0؛ بدون ستاره: معنیدار نبودن
مدل معادلات ساختاری
برای سنجش اعتبار الگوی مفهومی مستخرج از مبانی نظری و آزمون فرضیهها از روش معادلات ساختاری و تحلیل عاملی و ابزار LISREL استفاده شده است.
شکل 2- بارهای عاملی الگوی مفهومی پژوهش
Fig 2-Factor analysis of the conceptual model of research
شکل 3- ضرایب معنیداری الگوی مفهومی پژوهش
Fig 3- Significance coefficients of the research conceptual model
مقادیر شاخصهای پردازش الگو در جدول 20 نشان داده شده است:
جدول 7- شاخصهای پردازش الگو
Table 7- Model processing indicators
شاخص |
RMSEA |
CFI |
NFI |
IFI |
مقدار محاسبهشده |
094/0 |
95/0 |
94/0 |
95/0 |
سطح پذیرفتنی |
1/0> |
90/0< |
90/0< |
90/0< |
نتیجه |
مناسب |
مناسب |
مناسب |
مناسب |
همان طور که در این جدول مشاهده میشود، مقدار AMSEA بهدستآمده از تخمین الگو کوچکتر از 094/0 است و مقادیر IFI، NFI، CFI بهدستآمده از تخمین الگو بیشتر از 9/0 هستند. بهطور کلی، با توجه به اعداد بهدستآمده از تخمین الگو میتوان نتیجه گرفت که الگوی مفهومی پژوهش ازلحاظ شاخص تناسب خوب است. همچنین نتایج الگوسازی ساختاری نشان داد سرمایۀ اجتماعی بر احساس نابرابری اثر منفی و معناداری دارد (=2/02 B= 0/15, T)؛ به این معنی که با افزایش سرمایۀ اجتماعی احساس نابرابری اجتماعی بین دانشآموزان کاهش مییابد و برعکس. ازطرفی کیفیت خدمات آموزشی بر احساس نابرابری اثر منفی و معناداری دارد (=5/45 B= 0/44, T)؛ به این معنی که با افزایش کیفیت خدمات آموزشی احساس نابرابری اجتماعی بین دانشآموزان کاهش مییابد و برعکس.
بهطور کلی نتایج بهدستآمده از تجزیه و تحلیل دادهها به روش آزمون همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری و تحلیل عاملی، بیانکنندۀ تأیید دو فرضیۀ تأثیر سرمایۀ اجتماعی و کیفیت خدمات آموزشی بر احساس نابرابری اجتماعی است؛ به عبارتی، در تبیین احساس نابرابری اجتماعی بین دانشآموزان، متغیر سرمایۀ اجتماعی براساس نظریۀ بازتولید بوردیو و متغیر کیفیت خدمات آموزشی براساس نظریۀ کیفیت خدمات دمینگ نقش تأثیرگذاری دارند.
نتیجه
پژوهش حاضر با هدف بررسی مسئلۀ احساس نابرابری اجتماعی انجام شده است. مبحث نابرابری در سطح جوامع و پیامدهای آن از دیرباز مطرح بوده است. امروزه با افزایش جمعیت کرۀ زمین، محدودبودن منابع و اختلاف بین افراد در دسترسی به منابع ارزشمند، بحث دربارۀ نابرابریهای اجتماعی بیش از پیش گسترش یافته است. زمانی که افراد یک جامعه نسبت به توزیع عادلانۀ منابع ارزشمند دچار تردید شوند، احساس نابرابری اجتماعی در آنها شکل میگیرد. با توجه به اینکه گسترش احساس نابرابری اجتماعی در جامعه بهویژه بین جوانان و نوجوانان پیامدهای مخربی بهدنبال خواهد داشت، بررسی میزان احساس نابرابری و عوامل شکلگیری آن در سطح جامعه بسیار حائز اهمیت است؛ بنابراین، در این پژوهش با توجه به نظریههای موجود دربارۀ نابرابریهای اجتماعی و پژوهشهای انجامشده در این زمینه، نقش دو متغیر سرمایۀ اجتماعی و کیفیت خدمات آموزشی در تحلیل احساس نابرابری اجتماعی بین دانشآموزان دختر و پسر مقطع متوسطۀ شهرستان ایذه بررسی شده است.
دربارۀ تعریف سرمایۀ اجتماعی و نقش آن در نابرابریهای اجتماعی ازسوی دانشمندان علوم اجتماعی نظریههای متعددی ارائه شده و در این زمینه مطالعات گستردهای در جوامع مختلف انجام شده است. هرچند تعاریف متعددی دربارۀ سرمایۀ اجتماعی وجود دارد، بهطور کلی، سرمایۀ اجتماعی با مفهوم روابط اجتماعی مرتبط است. هرگاه روابط بین افراد و گروهها سود و مزایایی را بهدنبال داشته باشد، از سرمایۀ اجتماعی سخن میگوییم. ناهپیت و گوشال (1988) سرمایۀ اجتماعی را زبان مشترکی میدانند که اعضای یک گروه از آن استفاده میکنند؛ آنان با تقسیم سرمایۀ اجتماعی در سه بعد ساختاری، رابطهای و شناختی آن را در بررسی ساختار جامعه به کار بردند (Meek et al., 2019: 236). بوردیو معتقد است سرمایۀ اجتماعی مبنای سایر سرمایههاست و یکی از عوامل شکلگیری و استمرار نابرابری اجتماعی سرمایۀ اجتماعی است (عباسزاده و همکاران، 1390: 3). بهطور کلی، سرمایۀ اجتماعی به آن دسته از مزایایی گفته میشود که فرد با عضوشدن در گروهها و ارتباط با افراد به دست میآورد. در این زمینه افراد بهواسطۀ رابطۀ دوستانه، خویشاوندی و سازمانی که دارند، میتوانند به اهداف و خواستههای خود خارج از اصول و ساختارهای جامعه دست یابند. این رابطه را میتوان در بسیاری از ارگانها و ادارهها مشاهده کرد. برای مثال در فرایند سیستم آموزشی جابهجایی دانشآموزان از یک مدرسه به مدرسۀ دیگر بسیار سخت است و در مواردی امکانپذیر نیست؛ اما اگر دانشآموزی با کادر مدرسۀ مدنظر خود رابطۀ دوستانه یا خویشاوندی (سرمایۀ اجتماعی) داشته باشد، انجام این کار برای وی امکانپذیر میشود. در مقابل دانشآموزی که از پیوندهای گروهی و به عبارتی سرمایۀ اجتماعی بیبهره باشد، در صورت نرسیدن به هر یک از اهداف خود با بیان جملاتی همچون (باید آشنا داشته باشیم)، (قانون فقط برای ما نوشته شده) و... احساس محرومیت میکند. بدین ترتیب سرمایۀ اجتماعی بر احساس نابرابری اجتماعی تأثیرگذار است. نتایج تجزیه و تحلیل دادههای کسبشده در این پژوهش با نظریۀ بوردیو و پژوهشهای انجامشده در این زمینه مطابقت دارد؛ به این صورت که در رابطۀ بین متغیر سرمایۀ اجتماعی و ابعاد آن با احساس نابرابری اجتماعی و ابعاد آن، همبستگی بهدستآمده با اطمینان 95/0 و سطح معنیداری 05/0 تأیید شد و شدت رابطه ضعیف و جهت آن معکوس است؛ به این معنا که با افزایش سرمایۀ اجتماعی، احساس نابرابری اجتماعی میان دانشآموزان کاهش مییابد.
کیفیت خدمات آموزشی متغیر دیگری است که در شکلگیری نابرابری اجتماعی بررسی شده است. همان گونه که بحث کیفیت کالا و خدمات در بسیاری از زمینهها مطرح است. ارتقای سطح کیفیت خدمات آموزشی برای دانشآموزان بهمنزلۀ مشتریان اصلی نظام آموزشوپرورش بسیار مهم است. در این زمینه، سازمانهای جهانی همچون یونسکو یکی از اهداف خود را گسترش آموزشوپرورش فراگیر و ارائۀ خدمات آموزشی با کیفیت بالا اعلام کردهاند. در سطح ملی نیز در اصل سیام قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دولت وظیفۀ فراهمسازی آموزشوپرورش یکسان، باکیفیت و رایگان را تا پایان دورۀ متوسطه برای آحاد افراد جامعه دارد؛ اما آیا بهراستی همۀ افراد جامعۀ ما از خدمات آموزشی باکیفیت و یکسانی بهرهمندند؟ با توجه به اینکه دسترسی به خدمات آموزشی مناسب در مدارس سبب رشد و شکوفایی استعدادهای دانشآموزان میشود و این روند موفقیت و کسب مراتب بالاتر را در آینده برای آنان بههمراه دارد، در بسیاری از موارد افراد از کیفیت خدمات آموزشی مناسبی برخوردار نیستند و این نشاندهندۀ توزیع نابرابر امکانات آموزشی در مناطق مختلف کشور است. توزیع نابرابر امکانات آموزشی و تأکید بر بعد کمی به جای توجه بر کیفیت خدمات آموزشی سبب ایجاد شکاف بین انتظارات دانشآموزان و ادراکات آنان میشود و ادامۀ این روند ایجاد و گسترش احساس نابرابری اجتماعی را برای آنان بههمراه دارد. نتایج تجزیه و تحلیل دادههای این پژوهش بیانکنندۀ آن است که همبستگی بین متغیر کیفیت خدمات آموزشی و ابعاد آن و احساس نابرابری اجتماعی با اطمینان 95/0 و سطح معنیداری 05/0 تأیید قرار شد؛ به صورتی که با افزایش کیفیت خدمات آموزشی، احساس نابرابری اجتماعی میان دانشآموزان کاهش پیدا میکند. به طور کلی، نتایج کسبشده در این پژوهش تأییدکنندۀ نظریهها و پژوهشهای ذکرشده است، با این عنوان که دو متغیر سرمایۀ اجتماعی و کیفیت خدمات آموزشی، دو عامل بسیار مهم در شکلگیری و گسترش احساس نابرابری اجتماعی بین دانشآموزان است.
[1] Salis
[2] Johnstonbaugh
[3] Barglowski
[4] Periera et al.
[5] Smelser
[6] Grabb
[7] Davies
[8] Bernstein
[9] Taylor & Jones
[10] Nahapiet & Goshal
[11] Deming & Baum
[12] Baker
[13] Wei et al.
[14] Banzragch et al.
[16] Francis et al.