نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار، گروه علوم ورزشی، دانشکده ادبیات وعلوم انسانی، دانشگاه قم، قم، ایران
2 کارشناسی ارشد مدیریت اوقات و فراغت و ورزشهای تفریحی، گروه علوم ورزشی، دانشکده ادبیات و علومانسانی، دانشگاه قم، قم
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction:
Participating in sports has many physical and psychological benefits, especially for women and girls. However, despite these benefits, they do not participate much in physical activities either professionally or in public, thus reducing their levels of activity with age. Given the significant role of women in the society and the need to pay attention to their health, identifying the barriers to their participation in sport activities is of high importance. Still, the reasons for their not participating in such activities have remained unclear. Social anxiety about damage to the body may be an important psychological and social factor in the absence of women in sports-recreational activities. Yet, contradictions in the previous research findings have caused ambiguity about this variable. Therefore, considering the contents of the present study, the researcher sought to answer the question of whether there was a relationship of motivation to participate in public sports social anxiety about damage to the body with sports participation of female students in Khansar universities.
Material & Methods:
The present study was a descriptive-correlational survey in terms of purpose and had a practical nature. A questionnaire was used for data collection. The statistical population of this research included all the female students (800 people) studying in Khansar universities in the academic year of 2017-2018. To conduct this research, 254 students were selected as a sample by using Morgan table. The research instrument was a questionnaire of motivation for public sports participation, social anxiety about damage to the body, and sports participation of the studied female subjects. The questionnaires were distributed among them after performing simple random sampling by referring to the mentioned universities To conduct this study, the research purpose was explained to the students, who attended the universities on consecutive days. They were interested in cooperation and answered questions after receiving the questionnaires. First, it was explained to them how to answer the questions. Due to the possibility that a number of questionnaires could not be returned or filled in correctly, 300 questionnaires were distributed among the students and finally 254 correct questionnaires were analyzed. The data were analyzed using descriptive and inferential statistics (one-sample t-test, Pearson correlation coefficient, and regression analysis).
Discussion of Results & Conclusions:
The results showed that there was a high level of motivation to participate in students' public sports, but there were low levels of social anxiety about damage to the limbs and sports participation. Also, there were a significant negative relationship between motivation to participate in public sports and social anxiety about damage to the body, a positive and significant relationship between motivation to participate in public sports and the studied female students’ sports participation, and a negative and significant relationship between social anxiety about damage to body and the studied female students’ sports participation. Also, the motivation to participate in public sports (0/297) and social anxiety about damage to the body (-0/335) were good predictors of the female students' participations in sports. Domestic studies have proven the role of motivation in sports participation and the role of social anxiety in physical activity has been studied in some cases, but no studies have been conducted on the relationship between social anxiety, motivation to participate in physical activity, and female students’ sports participation so far. The present study attempted to provide a more appropriate picture of the relationship between social anxiety about damage to the limbs and motivation for female students’ participation in physical activities by examining the mentioned variables. It is suggested that those responsible, such as university officials and those in charge of the Sports and Youth Organization, prevent the increase of problems related to social anxiety in this regard and motivate girls to participate in sports activities and increase their self-esteem with the help of psychology by formulating proper training programs. Undoubtedly, conducting such programs has a positive effect on the effective participation of girls in sports activities.
کلیدواژهها [English]
مقدمه و بیان مسئله
افراد برای شرکت در فعالیتهای بدنی بهدلایل گوناگونی تحریک و برانگیخته میشوند. بیشتر انگیزۀ شرکت در تمرین افزایش یا حفظ آمادگی و سلامت، تجربهکردن احساس لذت و خوشی، با دیگرانبودن و فواید روانی است (Wilson et al., 2008: 405-421). ورزش علاوهبر اینکه نوعی سودمندی اجتماعی برای هرجامعه تلقی میشود، منافع اجتماعی خردتری چون افزایش حرمت و اعتمادبهنفس، اصلاح و بهبود تواناییهای اجتماعی، افزایش همبستگی، مشارکت، انسجام، تشویق بهترینبودن در جامعه، بهبود و افزایش سلامت عمومی در جامعه و سایر کارکردهای فردی و اجتماعی را دارد که بخشی از آن کارکردهای آشکار ورزش در جامعه است (پارسامهر، 1388: 58). ازجمله دلایل حضور افراد در فعالیت بدنی، انگیزههای خودتعیینکنندگی، انگیزههای کسب سلامت و انگیزۀ داشتن ظاهر مناسب است (رمضانینژاد و همکاران، 1388: 19-5).
یکی از نگرانیهای افراد در رویاروییهای اجتماعی دربارۀ بدن خود، اضطراب اجتماعی اندام است که زمانی ازسوی فرد تجربه میشود که افراد، نگران ارزیابیهای دیگران از بدنشان هستند (Hart et al., 1989: 94-104) و بهدلیل تعامل بین بدن و جامعه اهمیتی ویژهای دارد. اضطراب اجتماعی اندام، اضطرابی است که در آن افراد فکر میکنند که دیگران اندامشان را منفی ارزیابی میکنند. ممکن است فرد تصور کند دیگران، بدن او را خیلی لاغر، خیلی سنگین، خیلی چاق و ... ارزیابی کنند (خواجوی و قنبری چشمه کمره، 1392: 106-58).
ازسوی دیگر، بیشتر رفتارهای روزمره تحتتأثیر نگرانیهای خودنمایی است (Goffman, 1959: 123-142). همچنین، لری[1] (1992) اذعان داشت که نگرانیهای خودنمایی در ورزشهای رقابتی و موضوعهای مختلف در ورزش، شامل انگیزش، عملکرد، انتخاب ورزش، میزان تلاش، اضطراب رقابتی و عذرآوری است.
ورزشکاران درشرایطی قرار دارند که بهطور مداوم ازجانب خود و دیگران قضاوت میشوند (Prapavessis & Carron, 1997: 294-301). نگرانی و اضطراب دربارۀ چگونگی دید و درک دیگران به ورزشکار، حتی دیدش به خود، تمام وجودش را فرامیگیرد؛ بنابراین درمقابل مربی، همتیمیهایش و افراد مهم تیم خودنمایی و ابراز وجود میکند (Prapavessis et al., 2004: 19-40).
امروزه، زنان بهعنوان اساس و بنیان خانواده، برای سالمسازی جسم و روان خود باید امکانات مناسبی داشته باشند که تحقق این امر مستلزم گرایش آنها بهسوی انجامدادن فعالیتهای ورزشی است. درکنار مشکلات متعدّد و ازجمله کمبودهایی نظیر تأسیسات، امکانات، تجهیزات، وسایل و میدانهای ورزشی، مسئلۀ مهم، نگرش افراد جامعه به ورزش زنان است. بسیاری از زنان باوجود دسترسی به امکانات ورزشی، بهدلیل نگرشها و خرده فرهنگهای موجود نمیتوانند از این موهبت بهرهمند شوند (دارابی و همکاران، 1388: 88-77). مشارکت ورزشی هم مانند دیگر رفتارهای اجتماعی متناسب با جنسیت، سن و حتی موقعیت اجتماعی افراد ابعاد متفاوتی دارد. از این رو، مشارکت ورزشی زنان بهعنوان قشر عظیمی از جامعه مبحث جدید و گستردهای است که بحث و پیگیری میشود. در مشارکت ورزشی زنان، انتخاب نوع ورزش برای فراگیری، تمرین و رقابت آن ورزش متأثر از انگیزهها، روحیات و شخصیت فرد که همان انگیزههای درونی است و گاه تحتتأثیر محیط اطراف یا جامعهای که فرد در آن زندگی میکند و این همان عوامل بیرونی است. گرایش زنان به ورزشهای مختلف سیر یکسانی را در سالهای گذشته داشته است (شاهنوشی و قاسمی، 1389: 88).
متخصصان علوم ورزشی همواره به شرکت افراد مختلف در فعالیتهای جسمانی و ورزشی بهعنوان یک رفتار توجه کردهاند (Wilson et al., 2004: 405-421). برای تحلیل مشارکت ورزشی اقشار مختلف در هرجامعه، بررسی سه عامل ویژگیها و عقاید، هدفها و انگیزههای افراد، محیط و رفتار فردی و گروهی ضروری است. براساس دیدگاه پینتریک و شاروبن ازبین این سه عامل، شناخت انگیزهها، از اجزای ضروری و پیشنیاز فعالیتهای ورزشی و یکی از محورهای اساسی در توجیه رفتار افراد برای شرکت در فعالیتهای مختلف است که میزان تلاش یا استقامت و تعهد فرد را در رسیدن به هدفها نشان میدهد (قدرتنما و حیدرینژاد، 1392: 190).
عموم روانشناسان ورزش بر این عقیدهاند که تنها یک عامل یا انگیزه سبب بروز رفتار نیست؛ برای مثال، در امر مشارکت ورزشی، انگیزههای مختلفی نظیر تعامل اجتماعی، لذت و نشاط، پیشگیری و درمان، کاهش فشارهای روانی، کنترل وزن، روابط شغلی و زندگی، سلامتی و آمادگی جسمانی و ... باعث گرایش به ورزش میشوند. انگیزهها عواملی هستند که رفتار شخص را تحریک و درجهت معین سوق میدهند و هماهنگ میکنند. افراد نهتنها ازلحاظ توانایی انجامدادن کار، ازلحاظ ارادۀ انجامدادن کار یا انگیزش تفاوت دارند. یکی از انواع مختلف انگیزه، انگیزۀ مشارکت ورزشی است (قدرتنما و حیدرینژاد، 1392: 190). مرور نظریۀ خودتعیینکنندگی نشان میدهد که انگیزش برای مشارکت در ورزش یک فرآیند پیچیده است و بیشتر ورزشکاران انگیزههای چندگانهای برای مشارکت دارند. ورزشکاران میتوانند با عوامل بیرونی مانند پاداش، ارزیابیها، فشار والدین یا مربیان یا باورهای دیگران به خودشان برانگیخته شوند (Ryan & Deci, 2007). همچنین، آنها میتوانند بهدلیل علاقه، کنجکاوی و تمایل به پیشرفت و حرفهایشدن برانگیخته شوند. نظریۀ خودتعیینکنندگی یک چارچوب جامعی را برای آگاهی از انگیزشهای درونی و بیرونی برای مشارکت در ورزش ارائه میکند و همچنین، انگیزشهای مختلف برای مشارکت ورزشی و مزایای برگرفته از آن را نشان میدهد (Standage & Ryan, 2012: 219-224).
ازطرف دیگر، اضطراب اجتماعی اندام یکی از مشکلات مرتبط با نارضایتی از وضعیت بدنی، زیرمجموعۀ اضطراب اجتماعی است و در موقعیتی رخ میدهد که فرد احساس میکند ویژگیهای جسمانی او منبع بالقوۀ تمسخر یا تحقیرشدنش است (Motle & Conroy, 2000: 1007-1017).
اضطراب اجتماعی اندام، عامل محرکی برای شرکت در فعالیتهای جسمانی برای کسب تناسب اندام و درنتیجه، کاهش اضطراب اجتماعی اندام است؛ اما ازطرف دیگر، محققان اضطراب اجتماعی اندام را مانعی برای مشارکت در ورزش و فعالیتهای جسمانی بهدلیل تهدیدکردن محیطهای ورزشی و احتمال حقیرشدن افراد میدانند (Lantz et al., 1997: 83-94).
در بسیاری از جوامع، به کاملبودن الگو در بسیاری از زمینهها بهویژه شکل ظاهری بدن توجهشده و ممکن است هدف نهایی برخی افراد به شمار آید. اضطراب اجتماعی اندام، یکی از انواع اضطراب است که با نقطهاثر تعاملی میان بدن و جامعه اهمیت خاصی دارد. بهنظر هارت و همکاران[2] (1989) اضطراب اجتماعی اندام، اضطرابی است که افراد بهعنوان نتیجهای از مشاهده یا ارزیابی ادراکشده از بدن خود در محیطهای اجتماعی تجربه میکنند.
این نوع اضطراب بهعنوان زیرمجموعهای از اضطراب اجتماعی، دلالت بر ارزیابیهای منفی هرفرد از بدن خویش دارد و قابلیتی درونی برای نشاندادن بدن به دیگران در محیطهای اجتماعی به شمار میآید (Frederick & Morrison, 1996: 693-972). زنان ورزشکار نمرۀ بیشتری در اضطراب اجتماعی اندام کسب میکنند؛ زیرا به لاغری و جذاببودن بدن حساستر هستند (Haase et al., 2005: 347-351).
تحقیقات پیشین نشان داده است که بیش از 90 درصد از زنان جوان، سطحی از نارضایتی از بدن خود را گزارش میدهند. ایدهآلهای زیبایی افزایش یافته است و تأکیدشان بر اندام لاغر است (Rodgers et al.‚ 2017 & Bozsik et al.‚ 2018 ). تصویری که در همهجا از ایدهآل لاغر و خوشاندام وجود دارد، زنان را به این باور میرساند که این تیپ بدنی برای زنان بسیار مطلوب و دردسترس است (McComb & Mills, 2020: 34). ازسوی دیگر، شرکت در ورزش مزایای جسمی و روانی فراوانی بهویژه برای زنان و دختران دارد؛ اما با وجود این مزایا، آنان در فعالیتهای بدنی چه دربُعد حرفهای و چه دربُعد عمومی یا همگانی مشارکت چندانی ندارند که این امر باعث میشود سطح فعالیتشان با افزایش سن کاهش یابد (موسوی و همکاران، 1393: 62-41) که در ایران نیز باتوجه به محدودیتهای موجود در ورزش زنان اعم از محدودبودن مکانهای ورزشی مناسب، نداشتن تجهیزات کافی، نبود فضاسازی مناسب ورزشی در شهرها و دانشگاهها، آنها را از فعالیت ورزشی دور کرده است. علاوهبر این، فشارهای جامعه بهسمت کاهش وزن ممکن است انگیزههای خاصی را برای ورزشکردن فعال کند؛ برای مثال، انگیزههای مربوط به ظاهر، وزن، شرم و گناه، بهجای چالش، لذت و افتخار به بدن که درنهایت، احتمال کمتری وجود دارد که مشارکت در ورزش را ترویج دهد (Horenstein et al., 2021: 186). از این رو، باتوجه به نقش مهم و چشمگیر زنان در جامعه و لزوم توجه به سلامت آنها، شناسایی موانع مشارکت آنها در فعالیتهای ورزشی یکی از مهمترین ابهامهایی است که همچنان بیپاسخ مانده است. در این میان، اضطراب اجتماعی اندام ممکن است بهعنوان یک عامل مهم روانشناختی و اجتماعی در حضورنداشتن بانوان در فعالیتهای ورزشی-تفریحی مؤثر باشد و ازسوی دیگر، تناقضهای موجود در یافتههای تحقیقات پیشین باعث ایجاد ابهام به این متغیر شده است؛ بنابراین محقق با درنظرگرفتن مطالب بیانشده در پژوهش حاضر بهدنبال پاسخ به این سؤال است که آیا رابطهای بین انگیزۀ مشارکت در ورزشهای همگانی و اضطراب اجتماعی اندام با مشارکت ورزشی دانشجویان دختر وجود دارد؟
پیشینۀ تجربی پژوهش
تحقیقات متعدّدی با متغیرهای پژوهش حاضر در کشور و خارج از آن انجام شده است که باتوجه به موضوع این پژوهش دربارۀ رابطۀ انگیزۀ مشارکت در ورزشهای همگانی و اضطراب اجتماعی اندام با مشارکت ورزشی دانشجویان دختر، تنها به پژوهشهایی اشاره میشود که در این زمینه انجام شده است.
حسینی و همکاران (1397) نقش انگیزهها بر میزان مشارکت سالمندان در ورزش همگانی را بررسی کردند. نتایج تحقیق نشان داد که در مردان انگیزۀ لذت و نشاط و در زنان انگیزۀ کسب سلامتی و آمادگی جسمانی مهمترین انگیزه برای مشارکت ورزشی است. همچنین، بین انگیزههای پیشگیری و درمان، بهداشت روانی، کسب سلامتی و آمادگی جسمانی با میزان مشارکت در ورزش همگانی ارتباط معنیداری وجود دارد و درنهایت، نتایج نشان داد، تنها متغیر کسب سلامت و آمادگی جسمانی، قدرت پیشبینی میزان مشارکت در ورزش همگانی است.
نوروزی و همکاران (1397) در پژوهشی اثر تصویر و مدیریت بدن بر مشارکت ورزشی زنان استان ایلام را بررسی کردند. نتایج نشان داد، دو متغیر تصویر و مدیریت بدن و مؤلفههای آنها درمجموع، بهطور معناداری تا 56/0 از واریانس مشارکت ورزشی زنان را تبیین میکنند.
گویا و همکاران[3] (2014) پژوهشی با عنوان «نقش اضطراب اجتماعی اندام در فعالیت بدنی در اوقات فراغت نوجوانان 13 تا 18 ساله» انجام دادند و به این نتیجه دست یافتند که بین اضطراب اجتماعی اندام با فعالیت بدنی در اوقات فراغت رابطۀ مثبت معناداری وجود دارد.
امامی و همکاران (1392) تحقیقی با هدف تحلیل عوامل انگیزشی مشارکت دانشجویان در فعالیتهای فوقبرنامۀ ورزشی دانشگاه انجام دادند. نتایج نشان داد، پنج اولویت دانشجویان برای مشارکت در فعالیتهای فوقبرنامۀ ورزشی بهترتیب انگیزههای کسب سلامتی، تعامل و شناخت اجتماعی، رقابت ورزشی، نشاط و شادابی و پیشرفت مهارت بودند.
قدرتنما و حیدرینژاد (1392) تحقیقی با عنوان «رابطۀ انگیزۀ مشارکت ورزشی با میزان فعالیت بدنی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز» انجام دادند. نتایج تحقیق نشان داد، در هردو گروه دختر و پسر، سلامت جسمانی مهمترین انگیزه برای مشارکت ورزشی است. همچنین، میزان فعالیت بدنی دختران 52/46 و پسران 12/68 دقیقه در هفته بود. بهعلاوه، بین انگیزههای لذت و شادابی، سلامت جسمانی و تعامل اجتماعی با میزان فعالیت بدنی دانشجویان رابطۀ مثبت معنیدار یافت شد. نتایج رگرسیون چندگانه، انگیزههای لذت و شادابی و سلامت جسمانی را بهترتیب قویترین پیشبینیکنندهها برای فعالیتبدنی آزمودنیها نشان داد.
آلکاراز ایبانز و همکاران[4] (2017) تحقیقی با عنوان «اضطراب اجتماعی اندام، سلامت روان و ورزش: بررسی نقش نیازهای روانشناختی و انعطافناپذیری روانشناختی» انجام دادند. در این تحقیق 296 دوچرخهسوار شرکت کردند و نتایج نشان داد که اضطراب اجتماعی اندام بر ورزش اثر منفی معناداری دارد.
ایستون و همکاران[5] (2017) نقش اضطراب اجتماعی اندام، حمایت اجتماعی و ادراک مزایا و موانع ورزش را در بانوان ورزشکار بررسی کردند. در این تحقیق 62 نفر شرکت کردند و نتایج نشان داد که بین اضطراب اجتماعی اندام با موانع ورزش رابطۀ مثبت معناداری وجود دارد.
بالی و همکاران[6] (2010) پژوهشی با عنوان «اضطراب اجتماعی اندام در ورزشکاران غیرنخبه» انجام دادند و نتایج نشان داد که بین میزان اضطراب اجتماعی اندام افراد ورزشکار رقابتی و تفریحی تفاوت معناداری وجود دارد و افرادی که در فعالیتهای ورزشی بیشتر شرکت میکنند، درمقایسه با سایر افراد ورزشکار اضطراب اجتماعی اندام کمتری را تجربه میکنند.
برانت و سابیستن[7] (2009) آزمون الگوی اثر اضطراب اجتماعی اندام را بر فعالیت بدنی بررسی کردند. این تحقیق برروی زنان ورزشکار انجام گرفت و نتایج نشان داد که اضطراب اجتماعی اندام بر انگیزش مشارکت در فعالیتهای ورزشی اثر مثبت معناداری دارد.
باتوجه به آنچه گفته شد، اضطراب اجتماعی اندام، عامل انگیزاننده و بازدارنده در مشارکت ورزشی و فعالیتهای بدنی محسوب میشود؛ زیرا نارضایتی افراد ازشکل ظاهری خود دلیلی برای حضورنداشتن آنان در کلاسهای ورزشی و یا محافلی است که نگرانی مربوط به ارزیابی بدن ازسوی دیگران وجود دارد. همچنین، بهدلیل شیوع اضطراب اجتماعی اندام و اثرگذاری منفی نیرومند آن بر انگیزۀ مشارکت در ورزش، مطالعۀ این عامل و چگونگی اثرگذاری آن بر انگیزۀ مشارکت در ورزش ضروری است. درمجموع، نتایج حاکی از آن است که اضطراب اجتماعی اندام نقش مؤثری در تعیین نوع انگیزۀ فرد برای انجامدادن ورزش دارد.
پیشینۀ نظری پژوهش
ورزش همگانی: ورزش همگانی معادل کلمۀ انگلیسی«ورزش برای همه» و «ورزش عمومی» است و بیشتر به فعالیتهای ورزشی اطلاق میشود که جنبۀ تفریحی داشته است و بدون توجه به نتیجۀ آن (برد و باخت) انجام میشود. ورزش همگانی و تفریحی درواقع، دموکراسی در ورزش است؛ یعنی همه بتوانند در هرزمان، در هرکجا، با هرفرد یا گروه دلخواه با هرشدتی که مایل باشند و به هررشتة ورزشی که علاقهمندند، مشغول شوند و نشاط، سلامتی جسمی و روانی خود را به سهولت و با ارزانترین قیمت تأمین کنند و ظرفیتهای اخلاقی، رفتاری، اجتماعی و عاطفیشان را رشد دهند. سامارانژ رئیس سابق کمیتۀ بینالمللی المپیک بیان میکند، ورزش همگانی پدیدهای است که مختصاتی منحصربهخود را دارد که آن را از تمام طبقهبندیهای موجود جدا میکند. ورزش مردمی، ورزش همگانی، سلامتی مجانی یا رقابت با خود است. ورزش همگانی ازدیدگاه کمیتۀ بینالمللی المپیک، فعالیتی است که قدرت و برتری را به انسان بازمیگرداند و باعث رشد و گسترش سلامتی، آمادگی و احساس خوب بدن میشود (حسنپوربهزادی، 1396: 40). ورزش همگانی ازسوی کمیتۀ پیشرفت ورزش شورای اروپا بهعنوان یک عبارت و فراهمکردن فرصتهایی برای افراد علاقهمند به ورزشکردن در زمان اوقات فراغت برای مشارکت در فعالیتهای ورزشی بدون هیچگونه محدودیت ناشی از وضعیت اجتماعی، نژادی و معلولیت تعریف شده است. آنچه از این تعریف استنباط میشود، این است که همۀ افراد باید از ورزشکردن بهرهمند شوند و ورزش حق همۀ افراد است (Zorba et al., 2012: 21).
انگیزۀ مشارکت: یکی از عواملی که باعث افزایش و استمرار افراد جامعه به مشارکت در ورزشهای همگانی و تفریحی میشود، انگیزش آن افراد است (اسلامی و همکاران، ۱۳۹۲: 104-89). انگیزۀ مشارکت در سال 1989 ازسوی برودکین بهعنوان مفهومی کلی تعریف شد. وی به فاکتورهای روانی توجه میکند که درابتدا بر تصمیمگیری افراد برای مشارکت، ادامهدادن و کنارهگیری آنها از درگیری و مشارکت در فعالیت بدنی و ورزش، اثر میگذارند. از آنجایی که منابع انگیزش افراد نیز باهم تفاوت دارد، آگاهی از اینکه چرا برخی افراد انگیزش فراوانی برای دستیابی به هدفهای خود دارند و برخی دیگر فاقد این انگیزشاند، اهمیت خاصی دارد (فولادیان و همکاران، 1388: 39-29). کوفر و جانسون ازبین تئوریهای انگیزشی، چهار نظریه را در توضیح شرکت افراد در فعالیتها، تمرینها و تلاشهای ورزشی مهم دانستهاند. آنها معتقدند که حتی اگر فشاری ازسوی سایر انگیزهها و نیازها احساس نشود، انگیزه و نیاز برای شرکت در فعالیت موجود است. این چهار دیدگاه عبارت است از: 1) نظریۀ روانکاوی فروید که برطبق آن اعمال ناشی از برخی نیروها و محرکهای درونی هستند که اغلب درسطح ناآگاه عمل میکنند؛ 2) انگیزش از کششهای اولیه به وجود میآید. در این سیستم انگیزه، نیروی عمدهای است که در کسب عادتها و آنگاه در راهانداختن فعالیت مؤثر واقع میشود. تلاشهای آموختهشده (تلاشهای جهتدار) و پاداشهای آموختهشده (عادت به پاداشگرفتن) برای شرکت در ورزش، تناسب این مفهوم را آشکار میکند؛ 3) انگیزش انسان از نیازهای اساسی برای کشف، پیشرفت و حل مشکلات نشئت میگیرد. این گروه قبول دارند که تمرین و ورزش، انگیزههای درونی هستند و یا ممکن است نیازهای عمومی برای فعالیتِ اکتشاف و یا محرک را منعکس کنند؛ 4) انسان برای اظهار وجود و انجامدادن تواناییهای بالقوۀ خود، آزاد باشد. در این صورت فرد تمایل دارد هدفهای خود را برای موفقیت، ترقی دهد و اضطراب و نیازهایی که با نارضایتی همراه است، کنار بگذارد و به عبارت دیگر، تمایل به دوری از شکست و ناامیدی موجب پایینآمدن سطح آرمانها میشود (کوشافر، ۱۳۷۳).
اضطراب اجتماعی اندام: اضطراب یکی از پدیدههایی است که پیوسته با بشر همراهبوده و به منزلۀ بخشی از زندگی هرفرد در جوامع گوناگون تلقی میشود. اضطراب بیش از حد پایین یا اضطراب خیلی زیاد ممکن است ما را با مشکلات و خطرهای چشمگیری مواجه کند. اضطراب درحد اعتدال به ما کمک کند تا در راستای انجامدادن فعالیتهای خود بهطور مناسب تلاش کنیم و زندگی خود را بهبود بخشیم (ابوالقاسمی، 1389). اختلالهای اضطرابی، خانوادهای یا مجموعهای یا گروهی تشکیلشده از اختلالهای روانی مرتبط با یکدیگر است؛ اما ازطرفی هم متمایز از یکدیگر است که در پنجمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی این اختلالها به 12 نوع مختلف تقسیمشده که شامل 5 اختلال اصلی است: 1) اختلال وحشتزدگی 2) آگورا فوبیا 3) فوبیای خاص 4) اختلال اضطراب اجتماعی (فوبیای اجتماعی) 5) اختلال اضطراب تعمیمیافته (سادوک و همکاران، 1394). چندین مطالعۀ تحقیقاتی، عواملی را پیدا کردهاند که افراد را تحتتأثیر قرار میدهند تا اضطراب اجتماعی را تجربه کنند. همانطور که راپی[8] (1998) بیان کرده است عوامل متعدّدی وجود دارد، یعنی: الف) سبک تفکر (شیوۀ تفکر)، ب) تمرکز توجه ج) اجتناب. علاوهبر این، اضطراب اجتماعی به امور فیزیکی با احساس نگرانی فرد دربارۀ ظاهر فیزیکی نشان داده شده است. بدین صورت که افراد در یک موقعیت اجتماعی احساس میکنند ازسوی دیگران ارزیابی میشوند. این امر با عوامل متعدّدی از اضطراب اجتماعی جسمانی مرتبط است. ازجمله: الف) نارضایتی از ظاهر و وزن؛ ب) احساس اینکه شکل بدن ازسوی افراد اطراف ارزیابی میشود و بیشتر افراد تمایل دارند از این موقعیت اجتناب کنند؛ ج) جنسیت؛ د) میل به تطابق با تصویر ایدهآل بدن و میل به ظاهر جذاب درمقابل جنس مخالف. مطالعۀ فوق نشان داد که اضطراب اجتماعی همان ترسی است که افراد در موقعیتها و تعاملهای اجتماعی تجربه میکنند که بهطور خودکار، افراد را به احساس خودآگاهی، بررسی، ارزیابی و انتقاد سوق میدهد که موجب ترس میشود (Ratnasari et al., 2021: 68). داشتن تناسب اندام و وزن مناسب بهویژه درمیان زنان، اهمیت زیادی پیدا کرده است. زنانی که وزن مناسبی ندارند و یا از وضعیت بدنی خود راضی نیستند، بیشتر از فعالیت در جامعه خودداری میکنند که این فرآیند باعث بهوجودآمدن اختلالهای روانی میشود (ضیغمیمحمدی و مژده، 1391: 48-40). یکی از این اختلالها، اختلال اضطراب اجتماعی اندام است. اضطراب اجتماعی اندام اولین بار ازسوی هارت و همکاران[9] (1989) مطرح شد که زیرمجموعۀ اضطراب اجتماعی است و بهمعنای اضطرابی است که افراد از ارزیابی دیگران به بدن و ظاهر خود تجربه میکنند. اضطراب اجتماعی اندام نتیجۀ پاسخ به ارزیابی دیگران از فیزیک بدنی است که فرد با آن از موقعیتهای مبتنی بر ارزیابی فیزیک بدنی پرهیز میکند (Pernick et al., 2006: 95-689). همچنین، درنتیجۀ پیشبینی و یا حضور ارزیابیهای بینفردی مربوط به بدن رخ میدهد. بهعبارتی، احساس نگرانی و هراس دربارۀ ارزیابیهای بالقوۀ دیگران از ظاهر جسمانی به یک شیوۀ منفی است (Cox et al., 2011: 555-562). اضطراب اجتماعی اندام، ترس یا اضطراب محسوس دربارۀ یک یا چند موقعیت اجتماعی مانند تعاملهای اجتماعی، محل مشاهده قرارگرفتن و عملکردن جلوی دیگران است که در آنها اندام فرد ازسوی دیگران بررسی دقیق میشود (شهابی، 1395). بهطور کلی اضطراب اجتماعی اندام، اضطراب دریافتشده ازطرف افرادی است که بدنشان با آنان، ارزیابی یا مشاهده میشود (رزاقزاده، 1395). هارت و همکاران (1989) متوجه شدند که در موقعیتهای اجتماعی نظیر میدانهای ورزشی و جلسههای تمرین ورزشی، محیط بهگونهای است که پتانسیل زیاد برای اضطراب اجتماعی ایجاد میکند. این پتانسیل بدین دلیل وجود دارد که درطی ورزش یا تمرین، بهاحتمال بدن فرد درمعرض دید دیگران قرار میگیرد که باعث تشدید اضطراب اجتماعی دربارۀ بدن خود میشود. افراد با اضطراب اجتماعی اندام زیاد، تمایل دارند بیشتر در محیطهایی ورزش و فعالیت بدنی انجام دهند که دیگران کمتر ارزیابی میکنند. اینگونه افراد همچنین تمایل به انتخاب پوششی دارند که ابعاد بدنشان را مخفی نگاه دارند (سدیدی، 1395). بهنظر میرسد این امر موجب کاهش اضطراب افراد درنتیجۀ حضور در مجامع ورزشی عمومی میشود و آنها را از فعالیتهای ورزشی همگانی بازمیدارد.
مشارکت ورزشی: مشارکت ورزشی معادل عبارت انگلیسی Sport Participation است که ازنظر لغوی بهمعنای درگیری و تجمع برای منظوری خاص است. درمعنای اصطلاحی آن اختلافنظرهایی وجود دارد که بهطور کلی، جوهرۀ اصلی آن درگیری، فعالیت و اثرپذیری در ورزش است (ملکزاده، 1396). مشارکت ورزشی شامل شرکت آگاهانۀ افراد بهصورت مشارکتکننده و تماشاچی است که باهم ارتباط متقابل دارند و با این روابط متقابل پاداشهای اجتماعی مثل تأیید اجتماعی و ... میان آنها مبادله میشود (پارسامهر و همکاران، 1392). سطحهای مشارکت ورزشی در جامعه از چهار سطح اصلی تشکیل شده است که شامل ورزش آموزشی و تربیتی، ورزش همگانی و تفریحی، ورزش قهرمانی و رقابتی و ورزش حرفهای است (Sharpshire‚ 1997). از اواسط قرن بیستم، ورزش بهعنوان یکی از نهادهای مهم اجتماعی مطرح شد و بهطور چشمگیری گسترش یافت و رفتهرفته زنان نیز امکان یافتند تا در فعالیتهای ورزشی شرکت کنند (خرمروز مهربانی، 1394). مشارکت زنان در ورزش باتوجه به آسیبپذیری فراوان جسمانی و روانی و نقش و جایگاه مهم خانوادگی آنان، اهمیت بسزایی دارد. به همین دلیل، شرکت در برنامههای ورزش همگانی برای زنان حائز اهمیت است؛ زیرا این برنامهها به زنان این فرصت را میدهد تا در فعالیتهای ورزشی شرکت کنند و از کارهای همیشگی منزل دور شوند و سلامتی خود را ارتقا بخشند (مرتضایی و همکاران، 1393: 62)؛ بنابراین ورزش همگانی اساس سیاستگذاری ورزش جامعه را تشکیل میدهد؛ زیرا بدون ترویج القای یک فرهنگ سالم و صحیح اوقات فراغت که اغلب با ورزش همگانی گسترش مییابد، مشارکت فعال و منفعل افراد جامعه بهسمت ورزش قهرمانی و حرفهای فراهم نمیشود. درواقع، ورزش همگانی زمینهای برای شناسایی و هدایت افراد مستعد بهسمت ورزش قهرمانی و حرفهای و پرکردن خلاء دموکراسی و اختصاص امکانات برابر به همۀ شهروندان است (اتقیا، 1386: 32-15).
روششناسی پژوهش
پژوهش حاضر ازنظر هدف و ماهیت کاربردی و ازنظر گردآوری دادهها یک پژوهش توصیفی-همبستگی ازنوع پیمایشی است که بهصورت میدانی و با استفاده از پرسشنامه انجام شد. جامعۀ آماری این پژوهش شامل کلیۀ دانشجویان دختر دانشگاههای شهرستان خوانسار در سال تحصیلی 1398-1397 بود که در این دانشگاهها تحصیل میکردند و حجم تقریبی آن 800 نفر بود. برای انجامدادن این پژوهش، با استفاده از جدول مورگان تعداد 254 نفر از دانشجویان بهعنوان نمونه انتخاب شدند که با مراجعه به دانشگاههای مذکور پرسشنامهها دربین دانشجویان به روش تصادفی ساده توزیع شد.
مشارکت ورزشی: مشارکت ورزشی در این تحقیق براساس نظر پوتنام (2000) شامل شرکت آگاهانۀ افراد بهصورت مشارکتکننده و تماشاچی است که باهم ارتباط متقابل دارند و با این روابط متقابل پاداشهای اجتماعی مثل تأیید اجتماعی و ... میان آنها مبادله میشود (پارسامهر و همکاران، 1392: 127-109). در پژوهش حاضر آلفای کرونباخ کل مقیاس 795/0 به دست آمد. ورزش در این پژوهش به هرگونه فعالیت بدنی اطلاق میشود که درطول روز بهصورت عادی یا حرفهای انجام میشد. در این پژوهش میزان مشارکت ورزشی با استفاده از فرمول ذیل محاسبه شد.
(تعداد جلسات ورزش در هفته) × (مدت زمان ورزش در هرجلسه) = میزان مشارکت ورزشی در هفته |
مقیاس اضطراب اجتماعی اندام: مقیاس اضطراب اجتماعی اندام موتل و کنروی[10] (2000) مشتمل بر هفت گویۀ لیکرتی است که براساس مقیاس 12 گویهای اولیۀ هارت و همکاران (1989) ساخته شده است. در این مقیاس میزان اضطراب تجربهشده ازسوی یک فرد دربارۀ شکل اندامش در یک موقعیت اجتماعی اندازهگیری میشود. آزمودنیها پاسخ خود را به هرگویه برروی مقیاس لیکرتی از 1 (اصلاً) تا 5 (شدیداً) متناسب با وضعیت خود مشخص میکنند. نمرۀ آزمودنیها با دامنهای از 7 تا 49 است. هرچه نمرۀ فرد بیشتر باشد، فرد با سطحهای بالاتری از اضطراب اجتماعی اندام محسوب خواهد شد. اسکات و همکاران[11] (2004) پایایی زمانی این آزمون را براساس روش بازآزمایی 94/0 گزارش کردهاند. یوسفی و همکاران[12] (2009) اعتبار و روایی عاملی این مقیاس را درمیان بازآزمایی جمعیت دانشجویی ایرانی مطالعه کردند. براساس نتایج این تحلیل عاملی که برروی اطلاعات حاصل از مطالعۀ 237 دانشجوی دانشگاه کرمانشاه (108 دختر، 129 پسر) انجام گرفت و درنهایت، ساختار عاملی این مقیاس را در هر دو جنس به خوبی نشان دادند. محاسبۀ آلفای کرونباخ برای تمام هفت گویۀ مقیاس نیز حاکی از آن بود که پایایی درونی آزمون برای دانشجویان دختر 85/0 و برای دانشجویان پسر 81/0 است که پایایی پذیرفتنی است. در پژوهش حاضر آلفای کرونباخ کل مقیاس 749/0 به دست آمد.
پرسشنامۀ انگیزۀ مشارکت ورزشی: پرسشنامۀ انگیزۀ مشارکت ورزشی برای سنجش انگیزۀ مشارکت در ورزشهای همگانی ازسوی هونگ یونگ لین به نقل از موسوی و همکاران (1398) طراحی شده است. به شرح ذیل درقالب طیف لیکرت از 1 (بهطور کامل مخالفم) تا 5 (بهطور کامل موافقم) سنجیده شد. این پرسشنامه با 18 سؤال و 4 مؤلفۀ کسب سلامتی (سؤال 1 تا 6)، کنترل وزن (سؤال 7 تا 10)، نشاط و لذت (سؤال 11 تا 14) و تعامل اجتماعی (سؤال 15 تا 18) است. روایی این پرسشنامه در تحقیق اسلامی و همکاران (1392) تأیید شده است و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ 79/0 گزارش شد. در پژوهش حاضر آلفای کرونباخ کل مقیاس 862/0 به دست آمد.
برای انجامدادن پژوهش، با حضور در دانشگاهها در روزهای متوالی و مراجعه به دانشجویان، هدف پژوهش به آنها توضیح داده شد. سپس دانشجویان علاقهمند به همکاری، پرسشنامهها را دریافت و به سؤالها پاسخ دادند. قبل از تکمیل پرسشنامهها ازسوی دانشجویان، نحوۀ پاسخدهی به سؤالها برای آنها توضیح داده شد. به دلیل اینکه احتمال داده میشد، تعدادی از پرسشنامهها بازنگردند و یا درست و صحیح پر نشوند، تعداد 300 پرسشنامه دربین دانشجویان توزیع و درنهایت، 254 پرسشنامۀ صحیح، تجزیهوتحلیل شد. در این پژوهش از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (آزمون tتک نمونهای، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون) با استفاده از نرمافزار SPSS نسخۀ 26 برای تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شد.
یافتههای پژوهش
توزیع فراوانی ویژگیهای جمعیتشناختی پاسخگویان در جدول 1 ارائه شده است.
جدول1- توزیع فراوانی ویژگیهای جمعیتشناختی پاسخگویان
Table 1- Frequency distribution of demographic characteristics of respondents
ویژگیهای جمعیتشناختی |
فراوانی |
درصد |
|
سن |
18-22 سال |
212 |
5/83% |
23-27 سال |
26 |
2/10% |
|
28-32 سال |
5 |
2% |
|
33-37 سال |
3 |
2/1% |
|
بالاتر از 38 سال |
8 |
1/3% |
|
تحصیلات |
کاردانی |
76 |
9/29% |
کارشناسی |
134 |
8/52% |
|
کارشناسیارشد و بالاتر |
44 |
3/18% |
|
تأهل |
مجرد |
199 |
3/78% |
متأهل |
55 |
7/21% |
|
رشتۀ تحصیلی |
علومانسانی |
90 |
4/35% |
علومپایه |
85 |
5/33% |
|
فنیمهندسی |
79 |
1/31% |
|
میزان مشارکت ورزشی |
15- 60 دقیقه |
95 |
4/37% |
60-120 دقیقه |
78 |
7/30% |
|
120-180 دقیقه |
55 |
7/21% |
|
180-240 دقیقه |
11 |
3/4% |
|
240-300 دقیقه |
6 |
4/2% |
|
300-360 دقیقه |
7 |
8/2% |
|
360 دقیقه و بیشتر |
2 |
8/0% |
جدول 2- شاخصهای توصیفی متغیرهای پژوهش
Table 2- Descriptive indicators of research variables
مؤلفهها |
میانگین |
انحراف استاندارد |
مینیمم |
ماکسیمم |
کسب سلامتی |
41/4 |
767/0 |
2 |
5 |
کنترل وزن |
93/3 |
996/0 |
1 |
5 |
نشاط و لذت |
74/3 |
03/1 |
1 |
5 |
تعامل اجتماعی |
62/3 |
07/1 |
1 |
5 |
انگیزۀ مشارکت ورزشی کل |
93/3 |
636/0 |
2 |
5 |
اضطراب اجتماعی اندام |
42/2 |
91/0 |
1 |
5 |
مشارکت ورزشی |
75/121 |
46/73 |
15 |
360 |
نتایج جدول 2 نشان داد که انگیزۀ مشارکت در ورزشهای همگانی با میانگین 93/3 و انحراف استاندارد 636/0 درسطح بالا و پذیرفتنی قرار دارد. اضطراب اجتماعی اندام در دانشجویان با میانگین 42/2 و انحراف استاندارد 91/0 درسطح پایینی قرار دارد. میزان مشارکت ورزشی هفتگی دانشجویان دختر دانشگاههای شهرستان خوانسار با میانگین 75/121 دقیقه (حدود 2 ساعت) و انحراف استاندارد 46/73 است. از آنجا که داشتن مشارکت ورزشی و فعالیت بدنی مستلزم این است که فرد حداقل روزی نیمساعت فعالیت بدنی داشته باشد و ورزش کند؛ چون میزان مشارکت ورزشی در این پژوهش در هفته بررسی شده است؛ بنابراین فرد باید حداقل بیشتر از سه ساعت ورزش کند که میانگین بهدستآمده حدود 2 ساعت و میزان مشارکت پایین را نشان میدهد.
در تحقیق حاضر ارتباط بین متغیرهای جمعیتشناختی (سن، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات و رشتۀ تحصیلی) با مشارکت ورزشی بررسی شده است.
جدول 3- نتایج آزمون همبستگی سن و مشارکت ورزشی دانشجویان
Table 3- Results of age correlation test and students' sports participation
متغیرها |
ضریب همبستگی |
سطح معناداری |
سن-مشارکت ورزشی |
**322/0 |
001/0 |
** معناداری درسطح 01/0
نتایج جدول 3 نشان میدهد که رابطۀ معناداری بین سن و مشارکت ورزشی وجود دارد. مقدار مثبت ضریب همبستگی نشان میدهد که ارتباط مستقیمی بین سن و مشارکت ورزشی وجود دارد. به عبارتی، با افزایش سن میزان مشارکت ورزشی بیشتر میشود.
جدول 4- نتایج آزمون تی استیودنت برای تعیین رابطۀ وضعیت تأهل با مشارکت ورزشی دانشجویان
Table 4- Student T test results to determine the relationship between marital status and student sports participation
وضعیت تأهل |
میانگین مشارکت ورزشی (دقیقه) |
F |
سطح معناداری |
T |
سطح معناداری |
مجرد |
22/124 |
13/2 |
146/0 |
58/3 |
001/0 |
متأهل |
37/106 |
نتایج جدول 4 نشان میدهد سطح معناداری آزمون لوین برابر 146/0 است و چون از 05/0 بزرگتر است، واریانس مشارکت ورزشی در دوگروه دانشجویان متأهل و مجرد برابر است. سطح معناداری آزمونt برابر 001/0 است و از 05/0کوچکتر است؛ بنابراین تفاوت معناداری بین میانگین مشارکت ورزشی در دانشجویان متأهل و مجرد دیده میشود. بهطوری که دانشجویان مجرد مشارکت ورزشی بیشتری دارند.
جدول 5- نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه برای بررسی رابطۀ سطح تحصیلات، رشتۀ تحصیلی با مشارکت ورزشی
Table 5- Results of one-way analysis of variance test to examine the relationship between education level, field of study and sports participation
متغیر |
مؤلفه |
میانگین مشارکت ورزشی (دقیقه) |
F |
سطح معناداری |
|
سطح تحصیلات |
کاردانی |
50/129 |
88/1 |
154/0 |
|
کارشناسی |
78/135 |
||||
کارشناسیارشد و بالاتر |
30/120 |
||||
رشتۀ تحصیلی |
علومانسانی |
30/160 |
560/6 |
|
|
علومپایه |
29/113 |
|
|||
|
فنیمهندسی |
72/129 |
002/0 |
||
نتایج جدول 5 نشان داد که سطح معناداری آزمون برابر 154/0 است و از 05/0 بزرگتر است که نشان میدهد تفاوت معناداری بین میانگین میزان مشارکت ورزشی دانشجویان مقاطع مختلف تحصیلی وجود ندارد. همچنین، سطح معناداری آزمون 002/0 از 05/0کوچکتر است که نشان میدهد تفاوت معناداری بین میانگین مشارکت ورزشی دربین رشتههای علومانسانی، فنی و مهندسی و علومپایه وجود دارد. میانگینها نشان میدهد مشارکت در رشتههای علومانسانی بیشتر از علومپایه و فنیمهندسی است.
جدول 6- نتایج آزمون t تکنمونهای برای تعیین وضعیت میزان انگیزۀ مشارکت در ورزشهای همگانی
Table 6- Results of one-sample t-test to determine the status of motivation to participate in public sports
مؤلفهها |
میانگین جامعه |
اختلاف میانگینها |
T |
درجۀ آزادی |
سطح معناداری |
کسب سلامتی |
3 |
41/1 |
455/29 |
253 |
000/0 |
کنترل وزن |
3 |
936/0 |
969/14 |
253 |
000/0 |
نشاط و لذت |
3 |
749/0 |
584/11 |
253 |
000/0 |
تعامل اجتماعی |
3 |
621/0 |
250/9 |
253 |
000/0 |
انگیزۀ کل |
3 |
931/0 |
332/23 |
253 |
000/0 |
جدول 6 نتایج آزمون t تکنمونهای دربارۀ اختلاف میانگین انگیزۀ مشارکت در ورزشهای همگانی را نشان میدهد. نتایج بهدستآمده از جدول 6 نشان میدهد که اختلاف معناداری بین میانگین انگیزههای کسب سلامتی، کنترل وزن، نشاط و لذت و تعامل اجتماعی در ورزشهای همگانی با میانگین جامعه وجود دارد. مقایسۀ اختلاف میانگین انگیزهها نشان میدهد که بیشترین انگیزۀ مشارکت در ورزشهای همگانی دانشجویان دختر بهترتیب انگیزۀ کسب سلامتی، کنترل وزن، نشاط و لذت و تعامل اجتماعی است.
باتوجه به سطح معناداری آزمون t مربوط به مقایسۀ میانگین انگیزۀ کل مشارکت در ورزشهای همگانی دانشجویان که از 05/0 کمتر است، اختلاف معناداری بین میانگین انگیزۀ مشارکت در ورزشهای همگانی با میانگین جامعه وجود دارد. همچنین، مثبتبودن اختلاف میانگینها نشاندهندۀ این است که انگیزۀ مشارکت در ورزشهای همگانی دانشجویان دختر درسطح بالایی قرار دارد.
جدول7- نتایج آزمون t تکنمونهای برای تعیین وضعیت میزان اضطراب اجتماعی اندام و میزان مشارکت ورزشی
Table 7- Results of one-sample t-test to determine the status of limb social anxiety and sports participation
اضطراب اجتماعی اندام |
میانگین جامعه |
میانگین |
اختلاف میانگینها |
T |
درجۀ آزادی |
سطح معناداری |
3 |
42/2 |
577/0- |
132/10- |
253 |
000/0 |
|
مشارکت ورزشی |
180 |
752/121 |
248/58- |
636/12- |
253 |
000/0 |
جدول 7، نتایج آزمون t تکنمونهای دربارۀ اختلاف میانگین اضطراب اجتماعی اندام و مشارکت ورزشی را نشان میدهد. نتایج بهدستآمده از جدول 7 نشان میدهد که اختلاف معناداری بین میانگین اضطراب اجتماعی اندام و مشارکت ورزشی دانشجویان با میانگین جامعه وجود دارد. منفیبودن اختلاف میانگینها نشان داد که اضطراب اجتماعی اندام و میزان مشارکت ورزشی دانشجویان دختر درسطح بهنسبت پایینی قرار دارد.
جدول 8- نتایج آزمون همبستگی مؤلفههای انگیزۀ مشارکت در ورزشهای همگانی با اضطراب اجتماعی اندام و مشارکت ورزشی
Table 8- Correlation test results of motivational components of participation in public sports with social anxiety of the body and sports participation
مؤلفهها |
اضطراب اجتماعی اندام |
مشارکت ورزشی |
کسب سلامتی |
**272/0- |
**309/0 |
کنترل وزن |
**472/0 |
**319/0 |
نشاط و لذت |
*166/0- |
*130/0 |
تعامل اجتماعی |
**135/0- |
105/0 |
انگیزۀ کل |
**324/0- |
**297/0 |
اضطراب اجتماعی اندام |
1 |
**185/0- |
* معناداری درسطح 05/0 و ** معناداری درسطح 001/0
جدول 8 نتایج آزمون همبستگی مؤلفههای انگیزۀ مشارکت در ورزشهای همگانی با اضطراب اجتماعی اندام و مشارکت ورزشی را نشان میدهد. باتوجه به نتایج جدول 8 بین انگیزۀ مشارکت در ورزشهای همگانی کل و مؤلفههای کسب سلامتی، نشاط و لذت و تعامل اجتماعی با اضطراب اجتماعی اندام رابطۀ منفی و معنادار و بین مؤلفۀ کنترل وزن و اضطراب اجتماعی اندام رابطۀ مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، بین انگیزۀ مشارکت در ورزشهای همگانی کل و مؤلفههای کسب سلامتی و نشاط و لذت با مشارکت ورزشی رابطۀ مثبت و معنادار و بین اضطراب اجتماعی اندام و مشارکت ورزشی رابطۀ منفی و معناداری وجود دارد؛ اما هیچ ارتباط معناداری بین مؤلفۀ تعامل اجتماعی و مشارکت ورزشی در دانشجویان دیده نشد.
آزمون الگوی پژوهش
مشارکت ورزشی = γ0 + γ1انگیزۀ مشارکت + γ2اضطراب اجتماعی اندام+ γ3 اضطراب اجتماعی اندام * انگیزۀ مشارکت + ε
برای آزمون الگو، از تکنیک رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شده است. متغیر وابسته، میزان مشارکت ورزشی، متغیر مستقل، انگیزۀ مشارکت در ورزشهای همگانی و متغیر تعدیلگر، اضطراب اجتماعی اندام است.
جدول 9- خلاصۀ الگو
Table 9- Model summary
سطح معناداری |
F |
دوربین واتسون |
انحراف استاندارد |
ضریب تعیین خطای برآورد |
ضریب تعیین تعدیلشده (R2) |
ضریب همبستگی (R) |
متغیر واردشده |
الگو |
000/0 |
440/24 |
692/1 |
896/4 |
085/0 |
088/0 |
297/0 |
انگیزۀ مشارکت |
1 |
010/0 |
876/15 |
805/4 |
111/0 |
124/0 |
335/0- |
اضطراب اجتماعی اندام *انگیزۀ مشارکت |
2 |
نتایج جدول 9 نشان میدهد که مقدار دوربین واتسون برابر 692/1 است؛ یعنی خطاها مستقل است و خودهمبستگی بین خطاها وجود ندارد؛ بنابراین برای برآورد الگو از تحلیل رگرسیون استفاده شده است. آمارهای دیگر جدول 9 مربوط به ضریب همبستگی، ضریب تعیین و ضریب تعیین تعدیلشده همراه با انحراف استاندارد خطاست. براساس جدول، در الگوی اول، انگیزۀ مشارکت با ضریب تعیین 088/0 و در الگوی دوم که متغیر تعدیلگر اضطراب اجتماعی اندام هم وارد الگو میشود، ضریب تعیین به 124/0 افزایش مییابد. ضریب تعیین، قدرت توضیحدهندگی متغیر مستقل را با متغیر وابسته نشان میدهد که در این الگو برابر 124/0 است و همچنین نشان میدهد که دو متغیر انگیزۀ مشارکت و اضطراب اجتماعی اندام قدرت تبیین 4/12 درصد از تغییرات مشارکت ورزشی دانشجویان را در ورزشهای همگانی دارد. همچنین، سطح معناداری آمار F در هر دو الگو برابر 000/0 است که از 05/0 کوچکتر است؛ بنابراین معناداری الگوی رگرسیونی تأیید میشود و باید ضرایب رگرسیونی برآورد شود.
جدول 10- برآورد ضرایب رگرسیونی الگو
Table 10- Estimation of model regression coefficients
سطح معناداری |
T |
انحراف استاندارد |
β |
الگو |
|
|
|
|
1 |
366/0 |
906/0 |
929/1 |
748/1 |
ثابت |
000/0 |
944/4 |
484/0 |
297/0 |
انگیزۀ مشارکت |
|
|
|
|
2 |
247/0 |
161/1 |
916/1 |
224/2 |
ثابت |
001/0 |
226/3 |
540/0 |
217/0 |
انگیزۀ مشارکت |
010/0 |
599/2 |
084/0 |
174/0 |
اضطراب اجتماعی اندام و انگیزۀ مشارکت |
نتایج برآورد ضریبهای رگرسیونی در جدول 10 نشان میدهد سطح معناداری مربوط برای متغیرهای انگیزۀ مشارکت و اثر تعدیلگری اضطراب اجتماعی اندام بر انگیزۀ مشارکت در الگو بهترتیب برابر 001/0 و 010/0 که از 05/0کوچکتر است؛ بنابراین اثر تعدیلکنندگی اضطراب اجتماعی اندام بر رابطۀ انگیزۀ مشارکت و میزان مشارکت ورزشی دانشجویان دختر تأیید میشود. ازطرفی، اثر متغیر مستقل انگیزۀ مشارکت بر میزان مشارکت ورزشی دانشجویان نیز در الگو تأیید میشود؛ بنابراین الگوی نهایی برآوردشده به شکل ذیل است:
مشارکت ورزشی = *297/0 انگیزۀ مشارکت – 335/0 اضطرب اجتماعی اندام * انگیزه مشارکت + ε
باتوجه به برآورد ضریبها، سهم انگیزۀ مشارکت درمیزان مشارکت ورزشی دانشجویان دختر 297/0 و سهم اضطراب اجتماعی اندام بر رابطۀ انگیزۀ مشارکت و میزان مشارکت ورزشی 335/0 است؛ بنابراین اضطراب اجتماعی اندام در دانشجویان سبب کاهش انگیزۀ مشارکت و درنهایت، کاهش میزان مشارکت ورزشی آنان میشود.
نتیجه
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطۀ بین انگیزۀ مشارکت در ورزشهای همگانی و اضطراب اجتماعی اندام با مشارکت ورزشی دانشجویان انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که میزان انگیزۀ مشارکت در ورزشهای همگانی دانشجویان درسطح بالا و میزان اضطراب اجتماعی اندام و میزان مشارکت ورزشی آنها درسطح پایینی قرار دارد. همچنین، بین انگیزۀ مشارکت در ورزشهای همگانی و اضطراب اجتماعی اندام رابطۀ منفی معنادار، بین انگیزۀ مشارکت در ورزشهای همگانی و مشارکت ورزشی رابطۀ مثبت و معنادار و بین اضطراب اجتماعی اندام و مشارکت ورزشی رابطۀ منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، انگیزۀ مشارکت در ورزشهای همگانی و اضطراب اجتماعی اندام پیشبین مناسبی برای مشارکت در ورزش دانشجویان بود.
نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بالاترین انگیزۀ مشارکت در ورزشهای همگانی دانشجویان دختر بهترتیب انگیزۀ کسب سلامتی، کنترل وزن، نشاط و لذت و تعامل اجتماعی بود. باتوجه به اختلاف معناداری که بین میانگین انگیزۀ مشارکت در ورزشهای همگانی با میانگین جامعه وجود دارد و همچنین مثبتبودن اختلاف میانگینها خود گویای این معناست که انگیزۀ مشارکت در ورزشهای همگانی دانشجویان درسطح بالایی قرار دارد؛ بنابراین براساس یافتههای حاصل از تحقیق حاضر چنین استدلال شد که دانشجویان براساس تفاوتهایی که ازلحاظ نیازهای جسمانی و روانشناختی ازجمله کاهش وزن، تناسب اندام، احساس شادکامی، لذت و ... احساس میکنند در فعالیتهای ورزشی شرکت میکنند که این یافتهها با نتایج تحقیقهای حسینی و همکاران (1397)، امامی و همکاران (1392)، قدرتنما و حیدرینژاد (1392) همسوست.
نتایج پژوهش حاضر نشان داد که اختلاف معناداری بین میانگین اضطراب اجتماعی اندام دانشجویان با میانگین جامعه وجود دارد و همچنین منفیبودن اختلاف میانگینها نشان داد که اضطراب اجتماعی اندام دانشجویان درسطح بهنسبت پایینی قرار دارد؛ بنابراین براساس این ادعا دانشجویان، نگرانی و اضطراب دربارۀ چگونگی دید و درک دیگران به خود بهعنوان یک فرد ورزشکار، حتی دید خودشان به خود بهاحتمال مثبتتر ارزیابی و درنتیجه، خودنمایی و ابراز وجود میکنند (Prapavessis et al.‚ 2004) و به همین دلیل میزان اضطراب اجتماعی ادراک شدۀ آنها پایین است که این یافتهها با نتایج تحقیقات بابایی و همکاران (1397)، نوبران و همکاران (1396)، ایبانز و همکاران (2017)، کوکس و همکاران (2011) و بالی و همکاران (2010) همسوست؛ اما با یافتههای تحقیقهای عبدی و حسینی (1395)، گویا و همکاران (2014) و برانت و سابیستون (2009) ناهمسوست. ازدلایل احتمالی این ناهمسویی تفاوت جامعۀ کاری تحقیقات است؛ زیرا افراد شرکتکننده در این تحقیقات را ورزشکاران و یا افرادی تشکیل داده است که فعالیت بدنی بلندمدت منظم داشتند و بهاحتمال به همین دلیل میزان ادراک اضطراب اجتماعی اندام آنان از دانشجویان دختر دانشگاههای شهرستان خوانسار که بهصورت منظم فعالیت بدنی نداشتهاند، بالاتر بوده است.
نتایج پژوهش حاضر نشان داد که اختلاف معناداری بین میانگین مشارکت ورزشی دانشجویان با میانگین جامعه وجود دارد و همچنین منفیبودن اختلاف میانگینها نشان داد که میزان مشارکت ورزشی دانشجویان درسطح پایینی قرار دارد. بر این اساس، بهاحتمال، بهدلیل اینکه شرکتکنندگان در این تحقیق دانشجویان دختر دانشگاههای شهرستان خوانسار بودهاند و همۀ آنها در رشتههای غیرتربیتبدنی تحصیل میکردند و همچنین بهدلیل اینکه با برخی محدودیتهای زمانی بهعلت حضور در کلاسها و فعالیتهای پژوهشی و علمی مواجه هستند، میزان مشارکت ورزشی آنها پایین است که یافتههای تحقیق حاضر با نتایج تحقیقات، نوروزی و همکاران (1397) و احمدی و همکاران (1394) همسوست.
نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین انگیزۀ کل مشارکت در ورزشهای همگانی و مؤلفههای کسب سلامتی، نشاط و لذت و تعامل اجتماعی با اضطراب اجتماعی اندام رابطۀ منفی و معنادار و بین مؤلفۀ کنترل وزن و اضطراب اجتماعی اندام رابطۀ مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج نشان داد که بین مؤلفۀ کسب سلامتی، نشاط و لذت و تعامل اجتماعی با اضطراب اجتماعی اندام، قویترین ارتباط مربوط به مؤلفۀ کنترل وزن و سپس مؤلفۀ کسب سلامتی است؛ بنابراین اینطور تفسیر میشود که وقتی دانشجویان به این ادراک برسند که با مشارکت در ورزش همگانی و تفریحی میتوانند تناسب اندام داشته باشند و وزنشان را کنترل کنند، بهاحتمال ترس از ارزیابی منفی ازسوی دیگران در آنها کاهش مییابد و میزان اضطراب اجتماعی آنها پایین میآید که یافتههای پژوهش حاضر با نتایج تحقیقهای بابایی و همکاران (1397)، نوبران و همکاران (1396)، رضاسلطانی و همکاران (1392)، ایبانز و همکاران (2017)، کوکس و همکاران (2011) و بالی و همکاران (2010) همسوست؛ اما با یافتههای تحقیقات عبدی و حسینی (1395)، شیردل (1393)، گویا و همکاران (2014)، برانت و سابیستون (2009) ناهمسوست. از دلایل احتمالی این ناهمسویی تفاوت ابزارهای استفادهشده در تحقیقات است.
نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین انگیزۀ کل مشارکت در ورزشهای همگانی و مؤلفههای کسب سلامتی و نشاط و لذت با مشارکت ورزشی رابطۀ مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج نشان داد که بین مؤلفههای کسب سلامتی، نشاط و لذت و تعامل اجتماعی با مشارکت ورزشی، قویترین ارتباط بهترتیب مربوط به مؤلفۀ کنترل وزن و سپس مؤلفههای کسب سلامتی و نشاط و لذت است؛ اما هیچ ارتباط معناداری بین مؤلفۀ تعامل اجتماعی و مشارکت ورزشی در دانشجویان دیده نشد. بر این اساس، وقتی دانشجویان با هدف و انگیزۀ سلامتی جسمانی، جبران کمبودهای حرکتی و نیز لذتبردن در فعالیتهای ورزشی و تفریحی شرکت کنند، میزان مشارکت در ورزش نیز افزایش مییابد که یافتههای پژوهش حاضر با نتایج تحقیقهای حسینی و همکاران (1397)، شیردل (1393)، امامی و همکاران (1392)، قدرتنما و حیدرینژاد (1392) همسوست.
نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین اضطراب اجتماعی اندام و مشارکت ورزشی رابطۀ منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج حاکی از آن است که ارتباط ضعیفی بین اضطراب اجتماعی اندام و مشارکت ورزشی برقرار است. یافتههای پژوهش حاضر با نتایج تحقیقهای بابایی و همکاران (1397)، نوبران و همکاران (1396) همسوست؛ اما با یافتههای تحقیقات عبدی و حسینی (1395)، شیردل (1393)، گویا و همکاران (2014) و برانت و سابیستون (2009) ناهمسوست. از دلایل احتمالی این ناهمسویی تفاوت ابزارهای استفادهشده و جامعۀ کاری تحقیقات است.
نتایج پژوهش حاضر نشان داد که اثر تعدیلکنندگی اضطراب اجتماعی اندام بر رابطۀ انگیزۀ مشارکت و میزان مشارکت ورزشی دانشجویان تأیید و همچنین اثر متغیر مستقل، انگیزۀ مشارکت بر میزان مشارکت ورزشی دانشجویان نیز در الگو تأیید میشود؛ بنابراین الگوی نهایی برآوردشده بهشکل ذیل است:
مشارکت ورزشی = *297/0 انگیزۀ مشارکت – 335/0 اضطرب اجتماعی اندام * انگیزۀ مشارکت + ε
باتوجه به برآورد ضریبها، سهم انگیزۀ مشارکت درمیزان مشارکت ورزشی دانشجویان دختر 297/0 و سهم اضطراب اجتماعی اندام بر رابطۀ انگیزۀ مشارکت و میزان مشارکت ورزشی 335/0- است؛ بنابراین اضطراب اجتماعی اندام در دانشجویان سبب کاهش انگیزۀ مشارکت و درنهایت، باعث کاهش میزان مشارکت ورزشی آنان میشود که یافتههای پژوهش حاضر با نتایج تحقیقات بابایی و همکاران (1397)، نوبران و همکاران (1396)، رضاسلطانی و همکاران (1392)، ایبانز و همکاران (2017)، کوکس و همکاران (2011) و بالی و همکاران (2010) همسوست؛ اما با یافتههای تحقیقات عبدی و حسینی (1395)، شیردل (1393)، گویا و همکاران (2014)، توران و همکاران (2019) و برانت و سابیستون (2009) ناهموست. حسینی و همکاران (1397) نقش انگیزهها بر میزان مشارکت سالمندان در ورزش همگانی را بررسی کردند. نتایج تحقیق نشان داد بین انگیزههای پیشگیری و درمان، بهداشت روانی و کسب سلامتی و آمادگی جسمانی با میزان مشارکت در ورزش همگانی رابطۀ معنیداری وجود دارد. اضطراب اجتماعی اندام ازجمله عواملی است که سبب کاهش فعالیتهای مؤثر در جوانان بهخصوص دانشجویان میشود؛ زیرا تصور بدنی نامناسب از خود و نگرانی از تناسب اندام موجب کاهش انگیزه و حضورنداشتن آنان در اجتماع شده است و آنها را بهسمت انزوا میکشاند که همین امر آنها را از فعالیتهای بدنی و مشارکت در ورزش بازمیدارد.
برخلاف یافتههای پژوهش حاضر، عبدی و حسینی (1395) ارتباط میزان اضطراب اجتماعی اندام با انگیزۀ اثرگذاری در ورزشکاران رشتههای تیمی را بررسی کردند. نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل دادهها نشان داد که ارتباط بین نمرههای ورزشکارانی که اضطراب اجتماعی اندام بالایی داشتند با هر چهار خرده مقیاس انگیزۀ اثرگذاری، مثبت و معنادار بود. گویا و همکاران (2014) پژوهشی با عنوان «نقش اضطراب اجتماعی اندام در فعالیت بدنی در اوقات فراغت نوجوانان 13 تا 18 سال» انجام دادند و به این نتیجه دست یافتند که بین اضطراب اجتماعی اندام با فعالیت بدنی در اوقات فراغت رابطۀ مثبت معناداری وجود دارد. برانت و سابیستون (2009) آزمون الگوی اثر اضطراب اجتماعی اندام را بر فعالیت بدنی انجام دادند. نتایج نشان داد که اضطراب اجتماعی اندام بر انگیزش مشارکت در فعالیتهای ورزشی اثر مثبت معناداری دارد. از دلایل احتمالی این ناهمسویی تفاوت ابزارهای استفادهشده و جامعۀ کاری تحقیقات است. اضطراب اجتماعی اندام منجر به بیتحرکی فیزیکی میشود؛ زیرا افرادی که از آن رنج میبرند، انگیزه دارند از خودارزیابی منفی و چنین زمینههایی اجتناب کنند. افراد با سطحهای بالاتر اضطراب اجتماعی نگران این واقعیت هستند که بدنشان ازدید دیگران منفی دیده شود. آنها انگیزه دارند از خودارزیابی منفی اجتناب کنند و برای اجتناب ازچنین زمینههایی مانند ورزش در خلوت یا تطبیقدادن برخی مهارتهای مقابله با تصور، مانند پوشیدن لباسهای گشاد یا حضور در مکانهای ورزشی در ساعتهای خلوت، اقدام کنند (Beyens, 2011: 2)؛ بنابراین اضطراب اجتماعی اندام یکی از عواملی است که موجب کاهش حضور دانشجویان دختر در ورزشهای همگانی میشود؛ اما باتوجه به اینکه در الگوی تحقیق تنها حدود 12 درصد از تغییرات متغیر وابسته تبیین شد، میتوان گفت یکی از دلایل احتمالی آن جامعۀ بررسیشده در مقایسه با پژوهشهای دیگر است. از آنجا که اضطراب اجتماعی اندام در اوایل نوجوانی همزمان با تغییرات بلوغ ایجاد میشود و در سنین جوانی تا حدودی از این عامل کاسته میشود، نمونۀ پژوهش حاضر اضطراب اجتماعی پایینی داشت که خود به عنوان عاملی در راستای ضعیفشدن رابطۀ متغیر مستقل و وابسته به شمار میرود.
در پژوهشهای داخلی انجامشده به نقش انگیزه در مشارکت ورزشی افراد اشاره و در بعضی موارد نقش اضطراب اجتماعی اندام در فعالیت بدنی بررسی شده است؛ ولی تاکنون پژوهشی دربارۀ اضطراب اجتماعی اندام و انگیزۀ مشارکت در انجامدادن فعالیتهای بدنی و مشارکتهای ورزشی انجام نشده بود که در پژوهش حاضر کوشش شد با بررسی متغیرهای مدنظر، تصویر مناسبتری از رابطۀ اضطراب اجتماعی اندام و انگیزۀ مشارکت وزشی درحضور دانشجویان دختر در فعالیتهای ورزشی ارائه شود. ازجمله محدودیتهای پژوهش حاضر همکارینکردن برخی از دانشجویان و تکجنسیتیبودن آزمودنیهای پژوهش بود. پیشنهاد میشود در پژوهشهای آتی از هر دو جنسیت استفاده شود. همچنین، مسئولان ذیربط همچون مسئولان دانشگاهها و سازمان ورزش و جوانان برای جلوگیری از افزایش مشکلات مربوط به اضطراب اجتماعی اندام، کاهش انگیزه و مشارکتنکردن دختران در فعالیتهای ورزشی باکمک حوزۀ روانشناسی، برنامهها و آموزشهای لازم را درزمینۀ کاهش اضطراب و افزایش عزتنفس دختران تشکیل دهند. بدون شک، برگزاری این برنامهها اثر مثبتی در شرکت مؤثر دختران در فعالیتهای ورزشی دارد.
[1] Leary
[2] Hart et al.
[3] Gouya et al.
[4] Alcaraz Ibanez et al.
[5] Easton et al.
[6] Balli et al.
[7] Brunett & Sabiston
[8] Rapee
[9] Hart et al
[10] Motl & Conroy
[11] Scott et al.
[12] Yousefi et al.